همسایهها: تفاوت میان نسخهها
صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب |عنوان = همسایهها |تصویر = پرونده:Hamsayeha.jpg|بندانگشتی|هم...» ایجاد کرد |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
===مقدمهنویس یا یادداشتنویس=== | ===مقدمهنویس یا یادداشتنویس=== | ||
===چرا باید این کتاب را خواند=== | ===چرا باید این کتاب را خواند=== | ||
محمود | محمود در همسایهها تصویری از دههٔ بیست جنوب ایران را ترسیم میکند. او دغدغههای یک نسل و حوادثی را که در سالهای منتهی به ملی شدن صنعت نفت به وقوع پیوسته است، از زبان نوجوانی جنوبی بیان کند. تجربهٔ مشترک نویسنده با قهرمان داستان از نظر حوادث سیاسی و اجتماعی و همچنین بافت فرهنگی که در آن بالیدهاند، حوادث داستان را به واقعیتهای زندگی مردم آن نزدیک دوره کرده است. زبان و لحن ساده و بیتکلف خالد، نمایشی باورپذیر از آداب و رسوم، باورها، فرهنگ و عقاید مردمان عرضه میکند. خالد در این رمان همچون دیگر مردمی که از جهل و ناآگاهی به بیداری میرسند، یک مسیر تکاملی را طی میکند. خالد همسایهها در واقع نماد ملتی است که روزگار طولانی گرفتار استعمار سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بیگانه بوده و حقوق خویش را نشناخته است، اما سرانجام به آن مرحله از شناخت میرسد که در راه ملیگرایی حقیقی خود، با جهل، فقر و ظلم مبارزه میکند.<ref name=''علی افضلی''>{{یادکرد ژورنال | عنوان: مطالعه تصویر دهه بیست جنوب ایران در رمان همسایهها| ژورنال = ادب فارسی|شماره= ۱۶|تاریخ = ۱۳۹۴| ص = ۱۱۳-۱۳۴}}</ref> | ||
==برای کسانی که کتاب را خواندهاند== | ==برای کسانی که کتاب را خواندهاند== | ||
===داستانکها=== | ===داستانکها=== | ||
====مجوز==== | ====مجوز==== | ||
====محمود | ====محمود از چاپ همسایههایش میگوید==== | ||
رمان همسایهها را در اهواز نوشتم، سال ۱۳۴۲. تحریر ماقبل آخرش اردیبهشت ۱۳۴۵ تمام شده بود. زمستان ۱۳۴۵ در تهران ساکن بودم. کسی آن را چاپ نمیکرد. برای آن روزها رمان حجیمی بود. بخشهایی از آن را استنساخ کردم و شروع و پایانشان را درست کردم و با توضیح «بخش کوتاهی از رمان منتشرنشدهٔ همسایهها» به عنوان داستان کوتاه دادم چاپ کردند در فردوسی، جنگ جنوب و پیام نوین. سال ۵۲ بازنویسیاش کردم. سال ۱۳۵۳ با همت دکتر ابراهیم یونسی، انتشارات امیرکبیر چاپش کرد. در همان چاپ اول پس از پخش توقیف شد. باید از مرحوم علی اصغر سروش مترجم یاد کنم که برای کسب اجازه چاپ اول از ممیزی فرهنگ و هنر زحمت کشید. بعد از چاپ اول و چاپهای دیگر در فاصلهٔ ۵۷ تا ۶۰ هم شانزده هفده سالی تا حالا استراحت کرده است. | رمان همسایهها را در اهواز نوشتم، سال ۱۳۴۲. تحریر ماقبل آخرش اردیبهشت ۱۳۴۵ تمام شده بود. زمستان ۱۳۴۵ در تهران ساکن بودم. کسی آن را چاپ نمیکرد. برای آن روزها رمان حجیمی بود. بخشهایی از آن را استنساخ کردم و شروع و پایانشان را درست کردم و با توضیح «بخش کوتاهی از رمان منتشرنشدهٔ همسایهها» به عنوان داستان کوتاه دادم چاپ کردند در فردوسی، جنگ جنوب و پیام نوین. سال ۵۲ بازنویسیاش کردم. سال ۱۳۵۳ با همت دکتر ابراهیم یونسی، انتشارات امیرکبیر چاپش کرد. در همان چاپ اول پس از پخش توقیف شد. باید از مرحوم علی اصغر سروش مترجم یاد کنم که برای کسب اجازه چاپ اول از ممیزی فرهنگ و هنر زحمت کشید. بعد از چاپ اول و چاپهای دیگر در فاصلهٔ ۵۷ تا ۶۰ هم شانزده هفده سالی تا حالا استراحت کرده است.<ref name=''بابک''>{{پک اعطا|ک =دیدار با احمد محمود}}</ref> | ||
====جوایز==== | ====جوایز==== | ||
====جلسات نقد و بررسی==== | ====جلسات نقد و بررسی==== | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
===سالشمار کتاب=== | ===سالشمار کتاب=== | ||
===خلاصهٔ مفصلتر کتاب در حد دو بند=== | ===خلاصهٔ مفصلتر کتاب در حد دو بند=== | ||
«خالد»، راوی نوجوان داستان در کنار پدر و مادری ساده و متدین و یک خواهر کوچکتر و آرام با چشمانی تیزبین ناظر همهٔ وقایع این خانه و این شهر پرآشوب است. بلورخانم با نشان دادن جای ضربات کمربند امان آقا روی بدنش، اولین خیز بلوغِ خالد را در وادی غرایز طبیعی برمیانگیزاند و خوانندهٔ همسایهها را با او همراه میکند تا شاهد نمو اجتماعی و سیاسی خالد در بستری تاریخ باشد. بوی تریاک «خواج توفیق»، رفت و بازگشت هر روزهٔ الاغهای «رحیم خرکچی» از طویلهٔ خانهٔ دنگال تا کورهپزخانه، نماز خواندنهای مرتب «عمو بندر»، جدلهای «محمد مکانیک» با همسایهها و تمسخر عقاید دینی و خرافیشان، همه در میان فریادهای بلورخانم از مکررات این حیاط است که از همان سطور آغازین، خواننده را درگیر همسایهها میکند.شیطنت کودکانه و کشیده شدن پای خالد به کلانتری نقطه عطف رشد سیاسی او میشود. خالد به جرم گناه نکرده به زندان میفتد تا با «شفق» و شعار «صنعت نفت باید ملی شود» آشنا شود. بعد از آزادی از زندان به همکاری با شفق و گروهش و پخش اعلامیه رو میآورد و به این ترتیب با واژههای جدید مانند «استعمارگر خونخوار» و با مبارزات سیاسی آشنا میشود. تا این که به زندان میافتد و شکنجه و حبس انفرادی و زندگی در کنار مجرمین باسابقه را تجربه میکند. خالد پس از آزادی مستقیما به سربازی فرا خوانده میشود و همسایهها وسوسهای میشود که با پایان ناتمامش، در را نه فقط برای خواننده، که برای نویسنده هم باز میگذارد تا داستان سفر شخصیت خود را از آغاز تا انتها، برای خوانندگانش روایت کند. | «خالد»، راوی نوجوان داستان در کنار پدر و مادری ساده و متدین و یک خواهر کوچکتر و آرام با چشمانی تیزبین ناظر همهٔ وقایع این خانه و این شهر پرآشوب است. بلورخانم با نشان دادن جای ضربات کمربند امان آقا روی بدنش، اولین خیز بلوغِ خالد را در وادی غرایز طبیعی برمیانگیزاند و خوانندهٔ همسایهها را با او همراه میکند تا شاهد نمو اجتماعی و سیاسی خالد در بستری تاریخ باشد. بوی تریاک «خواج توفیق»، رفت و بازگشت هر روزهٔ الاغهای «رحیم خرکچی» از طویلهٔ خانهٔ دنگال تا کورهپزخانه، نماز خواندنهای مرتب «عمو بندر»، جدلهای «محمد مکانیک» با همسایهها و تمسخر عقاید دینی و خرافیشان، همه در میان فریادهای بلورخانم از مکررات این حیاط است که از همان سطور آغازین، خواننده را درگیر همسایهها میکند.شیطنت کودکانه و کشیده شدن پای خالد به کلانتری نقطه عطف رشد سیاسی او میشود. خالد به جرم گناه نکرده به زندان میفتد تا با «شفق» و شعار «صنعت نفت باید ملی شود» آشنا شود. بعد از آزادی از زندان به همکاری با شفق و گروهش و پخش اعلامیه رو میآورد و به این ترتیب با واژههای جدید مانند «استعمارگر خونخوار» و با مبارزات سیاسی آشنا میشود. تا این که به زندان میافتد و شکنجه و حبس انفرادی و زندگی در کنار مجرمین باسابقه را تجربه میکند. خالد پس از آزادی مستقیما به سربازی فرا خوانده میشود و همسایهها وسوسهای میشود که با پایان ناتمامش، در را نه فقط برای خواننده، که برای نویسنده هم باز میگذارد تا داستان سفر شخصیت خود را از آغاز تا انتها، برای خوانندگانش روایت کند.<ref name=''آناهید''>{{یادکرد ژورنال | عنوان= مروری بر آثار احمد محمود(1)| ژورنال = نامه فرهنگستان|شماره= ۴|تاریخ = آذر۱۳۸۳| ص = ۱۳۹-۱۵۸}}</ref> | ||
===محل نوشته شدن در کتاب (در صورت مهم بودن این امر)=== | ===محل نوشته شدن در کتاب (در صورت مهم بودن این امر)=== | ||
===داستان انتشار کتاب (اوّلین بار در کجا و چگونه بوده است؟!)=== | ===داستان انتشار کتاب (اوّلین بار در کجا و چگونه بوده است؟!)=== | ||
===سبک کتاب=== | ===سبک کتاب=== | ||
همسایهها را رمانی واقعگرایانه اجتماعی معرفی میکنند که در آن نویسنده با اعتدال و بیجانبداری از رنج طبقات فرودست اجتماع و محرومیتهای مردم خطهٔ زرخیز جنوب و از گرایشهای سیاسیشان میگوید. محمود در این رمان با استفاده از تکنیکهای توهم زمانی، مونتاژ، نقل حادثه در لحظه مشخصات کلاسیک | همسایهها را رمانی واقعگرایانه اجتماعی معرفی میکنند که در آن نویسنده با اعتدال و بیجانبداری از رنج طبقات فرودست اجتماع و محرومیتهای مردم خطهٔ زرخیز جنوب و از گرایشهای سیاسیشان میگوید. محمود در این رمان با استفاده از تکنیکهای توهم زمانی، مونتاژ، نقل حادثه در لحظه مشخصات کلاسیک رئالیسم را پشت سر گذاشته است.{{سخ}} | ||
به نظر میرسد که احمد محمود پس از تجربهٔ سبکهای بیانی گوناگون، در این رمان به زبان و شیوه روایت منسجمی دست یافته باشد. تداعی و رجعت به گذشته | |||
ابزاری است که او با روایت صرف تلفیق کرده و از این شیوه بیانی به کرّات و با فواصل بسیار کوتاه برای معرفی شخصیتها و تأکید مجدّد بر وقایع بهره جسته است. نویسنده همچنان بر استفاده از جملات کوتاه تأکید میورزد که کاملاً مناسب با شخصیت راوی و زبان ساده اوست. لحن طنزآلودی که در جایجای اثر مجال ظهور مییابد بر شیرینی اثر میافزاید و نیز در تطابق کامل با شخصیت شیطنتآمیز راوی است. توانایی بینظیر نویسنده در توصیف بصری و تجسم عینی مکانها و انتقال فضاهایی که با جنبش و رویدادها و تحرکات سریع پدید میآیند مجال خودنمایی کامل مییابد و در صحنههای مربوط به میتینگها ٬ صحنههای زندان و بهخصوص صحنهٔ عروسی بانو و کشته شدن رضوان آهنگ تند و رو به افزایش حوادث را به خواننده انتقال میدهند. واقعگرایی و کاربرد زبان ساده و شفاف که وجه مشترک اغلب آثار نویسنده است.<ref name=''آناهید''/> | |||
===پیشینهٔ کتاب=== | ===پیشینهٔ کتاب=== | ||
===پیرنگ=== | ===پیرنگ=== | ||
خط ۷۶: | خط ۷۵: | ||
===اظهارنظرها=== | ===اظهارنظرها=== | ||
====نقدهای مثبت==== | ====نقدهای مثبت==== | ||
=====[[عبدالعلی دستغیب]]===== | |||
رمان همسایهها قابل مقایسه با رمان مدرن از قسم آثار بکت و ویرجینیا ولف نیست. رمانی است با زبانی تازه که جهات واقعیت را بسط میدهد نه جهات زندگانی اضطرابآمیز و آيینی فردی که شاخصهٔ آثار رمانهای مدرن است. کارها و گفتار خالد کانون رمان است اما این کانونی بسته و محدود نیست و رو به سوی جهان گستردهٔ جامعه دارد و دورهای از زندگی سیاسی و اجتماعی ایران را در دههٔ ۱۳۳۰ نشان میدهد. نکتهٔ مهم اینجاست که درون تکگوییهای خالد، گفتوگوی دیگران را نیز میشنویم. | |||
=====[[هوشنگ گلشیری]]===== | |||
همسایهها، داستان یک شهر و زمین سوخته سه رمان پیوستهاند؛ از نظر یکی بودن نظرگاه و تکنیک نقل، همگونی رفتار نویسنده با تیپهای ساده و تیپهای تاریخی سیاسی هر سه رمان و گاه تکرار برخی آدمها. اما ساخت هر رمان متفاوت است و ناقل در طی سه رمان متحول میشود. | |||
====نقدهای منفی==== | ====نقدهای منفی==== | ||
====اظهارنظر اهالی ادبیات و روشنفکران==== | ====اظهارنظر اهالی ادبیات و روشنفکران==== | ||
خط ۸۱: | خط ۸۴: | ||
====اظهارنظر دیگر شخصیتها==== | ====اظهارنظر دیگر شخصیتها==== | ||
====نظر خود نویسنده دربارهٔ کتاب==== | ====نظر خود نویسنده دربارهٔ کتاب==== | ||
داستان در یکی دو فصل اول شخصیتهای اصلی را معرفی میکند. راحت معرفی میشوند، بیاینکه توصیف فیزیکی چندانی داشته باشند، در گفتوگوها همه چیزِ شخصیتها معلوم میشود. در پایان داستان شخصیتها به خصوص شخصیتهای اصلی تحول پیدا کردهاند و شکل کامل به خودشان گرفتهاند. به شکلی که از نظر شناخت و شعور کس یا کسان دیگری هستند. خالد در برخورد با بلور خانم و برخورد با مسائل سیاسی و اجتماعی رشد فکری پیدا میکند. نمادگرا نیستم ولی نمادهای موازی با واقعیت در رمان همسایهها جابهجا دیده میشود. این یکی از خصلتهای همسایههست بی آنکه رو باشد. علیرغم سطح سادهٔ داستان ریزهکاریهایی از این دست در آن دیده میشود. مانند شرطبندی رییس دولت به موازات شرطبندی کرم که یعنی آقای رییس دولت این لقمهٔ بزرگی است و شکست میخوری.<ref name=''حکایت حال''>حکایت حال گفتگو با احمد محمود|لیلی گلستان| نشر معین]</ref> | |||
====تأثیرپذیرفته از==== | ====تأثیرپذیرفته از==== | ||
====تأثیرگذاشته بر==== | ====تأثیرگذاشته بر==== | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۷: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* {{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی۱=افضلی |نام۱= علی|تاریخ= بهار و تابستان ۱۳۹۰، پاییز و زمستان ۱۳۹۴|عنوان= مطالعه تصویر دهه بیست جنوب ایران در رمان همسایهها|پیوند= |ژورنال= ادب فارسی|دوره= دوم|شماره= ۱۶ |صفحات= ۱۱۳-۱۳۴|تاریخ بازبینی= ۲۲شهریور۱۳۹۸}} | |||
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = محمود(اعطا)| نام = سارک،بابک، سیامک|عنوان =دیدار با احمد محمود| سال = ۱۳۸۴| ناشر = معین |مکان = تهران| شابک= ۹۶۴-۷۶۰۳-۳۵-۵}} | |||
* {{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی۱=اجاکیس |نام۱= آناهید|تاریخ= آذر۱۳۹۴|عنوان= مروری بر آثار احمد محمود(1)|پیوند= |ژورنال= نامه فرهنگستان|دوره= دوم|شماره= ۴|صفحات= ۱۳۹-۱۵۸|تاریخ بازبینی= ۲۲شهریور۱۳۹۸}} | |||
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = گلستان| نام = لیلی|عنوان = حکایت حال گفتگو با احمد محمود| سال = ۱۳۸۳| ناشر = معین |مکان = تهران|شابک= ۹۷۸-۹۶۴-۷۶۰۳-۲۷-۰}} | |||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== |
نسخهٔ ۲۴ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۰۹:۳۱
همسایهها | |
---|---|
نویسنده | احمد محمود |
ناشر | امیرکبیر |
محل نشر | تهران |
تاریخ نشر | ۱۳۵۳ |
موضوع | رمان |
سبک | واقعگرایانه |
زبان | فارسی |
رمان همسایهها اثر برجستهٔ نویسندهٔ نامی خطهٔ جنوب ایران، احمد محمود یکی از پرفروشترین رمانهای فارسی است. همسایهها در حالی ماندگار شد که در هر دورهای، بنا به مقتضیات سیاسی و فرهنگی، لبهٔ تیز سانسور را بر خود دیده است.
محمود در این رمان، داستان بلوغ همهجانبهٔ «خالد»، جوان اهوازی، را به تصویر میکشد. منبع الهام نویسنده، زندگی شخصی او در فاصلهٔ نوجوانی تا ۲۳ سالگی است. خالد در زمینهٔ مبارزات مردمی در نهضت ملیشدن صنعت نفت میبالد تا مضامین سیاسی و اجتماعی دوران پیش از ملی شدن صنعت نفت و کودتای ۲۸مرداد را در بطن داستان جای دهد. خالد که در طول رمان، از نوجوانی بیتجربه به فردی سیاسی تبدیل میشود، در گیرودار سیاست و زندان با مفاهیم عشق و اجتماع نیز به چالش کشیده میشود و به تدریج تغییر مسیر میدهد. چاپ رمان با نه سال تعویق در سال ۱۳۵۳توسط انتشارات امیرکبیر اتفاق میافتد. کتاب مورد اقبال عمومی واقع میگردد اما اجازهٔ نشر مجدد نمییابد. در ۱۳۵۷ و پس از انقلاب اسلامی بارها مورد تجدید چاپ قرار میگیرد تا این که در سال ۱۳۶۰مجدداً گرفتار سانسور دولتی میشود، این بار به دلیل وجود صحنههای جنسی و مستهجن. با همهٔ اینها همسایهها یکی از معروفترین رمانهای فارسی و از بهترینهای محمود به شمار میرود.
برای آنانکه کتاب را نخواندهاند
آغاز با یک داستانک جذّاب دربارهٔ کتاب
در همسایهها چه میگذرد؟
محمود رمان را در حیاط خانهای دنگال در اهوازِ ۱۳۲۸ میآغازد. با فریاد بلور خانم که از درد کمربند پهن چرمی شوهرش در سرمای اول صبح به خود میپیچد و زمین و زمان را به باد نفرین گرفته است. حیاط خانهای که دورتادور اتاق دارد و هر اتاق ساکنینی. فضابندی خانه به مستأجرین آن اجازه میدهد تا بتوانند ریز جزییات زندگی همخانهایها را ناظر باشند تا هیچ پنهانکاریای از چشمها دور نماند و نوجوانی تیزبین بتواند روایتگر فقر و فلاکت و همزیستی مسالمتآمیز و روحیه مساعدت و همدردی آدمهای رمان باشد...
گزارشی از شخصیت حاضر در کتاب داستان- گزارشی از شعرهای مهم در کتاب شعر- گزارشی از فصلهای کتاب پژوهش
دلیل شهرت
تقدیمشده به
مقدمهنویس یا یادداشتنویس
چرا باید این کتاب را خواند
محمود در همسایهها تصویری از دههٔ بیست جنوب ایران را ترسیم میکند. او دغدغههای یک نسل و حوادثی را که در سالهای منتهی به ملی شدن صنعت نفت به وقوع پیوسته است، از زبان نوجوانی جنوبی بیان کند. تجربهٔ مشترک نویسنده با قهرمان داستان از نظر حوادث سیاسی و اجتماعی و همچنین بافت فرهنگی که در آن بالیدهاند، حوادث داستان را به واقعیتهای زندگی مردم آن نزدیک دوره کرده است. زبان و لحن ساده و بیتکلف خالد، نمایشی باورپذیر از آداب و رسوم، باورها، فرهنگ و عقاید مردمان عرضه میکند. خالد در این رمان همچون دیگر مردمی که از جهل و ناآگاهی به بیداری میرسند، یک مسیر تکاملی را طی میکند. خالد همسایهها در واقع نماد ملتی است که روزگار طولانی گرفتار استعمار سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بیگانه بوده و حقوق خویش را نشناخته است، اما سرانجام به آن مرحله از شناخت میرسد که در راه ملیگرایی حقیقی خود، با جهل، فقر و ظلم مبارزه میکند.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
برای کسانی که کتاب را خواندهاند
داستانکها
مجوز
محمود از چاپ همسایههایش میگوید
رمان همسایهها را در اهواز نوشتم، سال ۱۳۴۲. تحریر ماقبل آخرش اردیبهشت ۱۳۴۵ تمام شده بود. زمستان ۱۳۴۵ در تهران ساکن بودم. کسی آن را چاپ نمیکرد. برای آن روزها رمان حجیمی بود. بخشهایی از آن را استنساخ کردم و شروع و پایانشان را درست کردم و با توضیح «بخش کوتاهی از رمان منتشرنشدهٔ همسایهها» به عنوان داستان کوتاه دادم چاپ کردند در فردوسی، جنگ جنوب و پیام نوین. سال ۵۲ بازنویسیاش کردم. سال ۱۳۵۳ با همت دکتر ابراهیم یونسی، انتشارات امیرکبیر چاپش کرد. در همان چاپ اول پس از پخش توقیف شد. باید از مرحوم علی اصغر سروش مترجم یاد کنم که برای کسب اجازه چاپ اول از ممیزی فرهنگ و هنر زحمت کشید. بعد از چاپ اول و چاپهای دیگر در فاصلهٔ ۵۷ تا ۶۰ هم شانزده هفده سالی تا حالا استراحت کرده است.[۱]
جوایز
جلسات نقد و بررسی
اهدا
بازتاب در توئیتها و نوشتههای مجازی
اشاره به کتاب در کلام افراد مشهور
تقریظ و مقدمههایی بر کتاب
هوادری
استحال و اقتباس
سالشمار کتاب
خلاصهٔ مفصلتر کتاب در حد دو بند
«خالد»، راوی نوجوان داستان در کنار پدر و مادری ساده و متدین و یک خواهر کوچکتر و آرام با چشمانی تیزبین ناظر همهٔ وقایع این خانه و این شهر پرآشوب است. بلورخانم با نشان دادن جای ضربات کمربند امان آقا روی بدنش، اولین خیز بلوغِ خالد را در وادی غرایز طبیعی برمیانگیزاند و خوانندهٔ همسایهها را با او همراه میکند تا شاهد نمو اجتماعی و سیاسی خالد در بستری تاریخ باشد. بوی تریاک «خواج توفیق»، رفت و بازگشت هر روزهٔ الاغهای «رحیم خرکچی» از طویلهٔ خانهٔ دنگال تا کورهپزخانه، نماز خواندنهای مرتب «عمو بندر»، جدلهای «محمد مکانیک» با همسایهها و تمسخر عقاید دینی و خرافیشان، همه در میان فریادهای بلورخانم از مکررات این حیاط است که از همان سطور آغازین، خواننده را درگیر همسایهها میکند.شیطنت کودکانه و کشیده شدن پای خالد به کلانتری نقطه عطف رشد سیاسی او میشود. خالد به جرم گناه نکرده به زندان میفتد تا با «شفق» و شعار «صنعت نفت باید ملی شود» آشنا شود. بعد از آزادی از زندان به همکاری با شفق و گروهش و پخش اعلامیه رو میآورد و به این ترتیب با واژههای جدید مانند «استعمارگر خونخوار» و با مبارزات سیاسی آشنا میشود. تا این که به زندان میافتد و شکنجه و حبس انفرادی و زندگی در کنار مجرمین باسابقه را تجربه میکند. خالد پس از آزادی مستقیما به سربازی فرا خوانده میشود و همسایهها وسوسهای میشود که با پایان ناتمامش، در را نه فقط برای خواننده، که برای نویسنده هم باز میگذارد تا داستان سفر شخصیت خود را از آغاز تا انتها، برای خوانندگانش روایت کند.[۲]
محل نوشته شدن در کتاب (در صورت مهم بودن این امر)
داستان انتشار کتاب (اوّلین بار در کجا و چگونه بوده است؟!)
سبک کتاب
همسایهها را رمانی واقعگرایانه اجتماعی معرفی میکنند که در آن نویسنده با اعتدال و بیجانبداری از رنج طبقات فرودست اجتماع و محرومیتهای مردم خطهٔ زرخیز جنوب و از گرایشهای سیاسیشان میگوید. محمود در این رمان با استفاده از تکنیکهای توهم زمانی، مونتاژ، نقل حادثه در لحظه مشخصات کلاسیک رئالیسم را پشت سر گذاشته است.
به نظر میرسد که احمد محمود پس از تجربهٔ سبکهای بیانی گوناگون، در این رمان به زبان و شیوه روایت منسجمی دست یافته باشد. تداعی و رجعت به گذشته
ابزاری است که او با روایت صرف تلفیق کرده و از این شیوه بیانی به کرّات و با فواصل بسیار کوتاه برای معرفی شخصیتها و تأکید مجدّد بر وقایع بهره جسته است. نویسنده همچنان بر استفاده از جملات کوتاه تأکید میورزد که کاملاً مناسب با شخصیت راوی و زبان ساده اوست. لحن طنزآلودی که در جایجای اثر مجال ظهور مییابد بر شیرینی اثر میافزاید و نیز در تطابق کامل با شخصیت شیطنتآمیز راوی است. توانایی بینظیر نویسنده در توصیف بصری و تجسم عینی مکانها و انتقال فضاهایی که با جنبش و رویدادها و تحرکات سریع پدید میآیند مجال خودنمایی کامل مییابد و در صحنههای مربوط به میتینگها ٬ صحنههای زندان و بهخصوص صحنهٔ عروسی بانو و کشته شدن رضوان آهنگ تند و رو به افزایش حوادث را به خواننده انتقال میدهند. واقعگرایی و کاربرد زبان ساده و شفاف که وجه مشترک اغلب آثار نویسنده است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
پیشینهٔ کتاب
پیرنگ
شخصیتپردازی
ویژگیهای مهم کتاب
الهام از شخصیتها
شخصیتهای اصلی
شخصیتهای فرعی
گزارشی از فروش کتاب
گزارشی از ترجمه به زبانهای دیگر
اتفاقات سیاسی یا اجتماعی مرتبط با کتاب و جریانسازیهای کتاب
نشستهای خبرساز دربارهٔ کتاب
اظهارنظرها
نقدهای مثبت
عبدالعلی دستغیب
رمان همسایهها قابل مقایسه با رمان مدرن از قسم آثار بکت و ویرجینیا ولف نیست. رمانی است با زبانی تازه که جهات واقعیت را بسط میدهد نه جهات زندگانی اضطرابآمیز و آيینی فردی که شاخصهٔ آثار رمانهای مدرن است. کارها و گفتار خالد کانون رمان است اما این کانونی بسته و محدود نیست و رو به سوی جهان گستردهٔ جامعه دارد و دورهای از زندگی سیاسی و اجتماعی ایران را در دههٔ ۱۳۳۰ نشان میدهد. نکتهٔ مهم اینجاست که درون تکگوییهای خالد، گفتوگوی دیگران را نیز میشنویم.
هوشنگ گلشیری
همسایهها، داستان یک شهر و زمین سوخته سه رمان پیوستهاند؛ از نظر یکی بودن نظرگاه و تکنیک نقل، همگونی رفتار نویسنده با تیپهای ساده و تیپهای تاریخی سیاسی هر سه رمان و گاه تکرار برخی آدمها. اما ساخت هر رمان متفاوت است و ناقل در طی سه رمان متحول میشود.
نقدهای منفی
اظهارنظر اهالی ادبیات و روشنفکران
نظرات داوری در مراسمهای گوناگون
اظهارنظر دیگر شخصیتها
نظر خود نویسنده دربارهٔ کتاب
داستان در یکی دو فصل اول شخصیتهای اصلی را معرفی میکند. راحت معرفی میشوند، بیاینکه توصیف فیزیکی چندانی داشته باشند، در گفتوگوها همه چیزِ شخصیتها معلوم میشود. در پایان داستان شخصیتها به خصوص شخصیتهای اصلی تحول پیدا کردهاند و شکل کامل به خودشان گرفتهاند. به شکلی که از نظر شناخت و شعور کس یا کسان دیگری هستند. خالد در برخورد با بلور خانم و برخورد با مسائل سیاسی و اجتماعی رشد فکری پیدا میکند. نمادگرا نیستم ولی نمادهای موازی با واقعیت در رمان همسایهها جابهجا دیده میشود. این یکی از خصلتهای همسایههست بی آنکه رو باشد. علیرغم سطح سادهٔ داستان ریزهکاریهایی از این دست در آن دیده میشود. مانند شرطبندی رییس دولت به موازات شرطبندی کرم که یعنی آقای رییس دولت این لقمهٔ بزرگی است و شکست میخوری.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
تأثیرپذیرفته از
تأثیرگذاشته بر
گزارشی از اقتباسهای هنری انجامگرفته در کتاب
فهرست امکان نامگذاریشده از روی نام کتاب
جملههای ماندگار کتاب
جوایز کتاب
مشخصات کتابشناختی
تعداد صفحات، دفعات چاپ، جمع کل تیراز و ناشرانی که اثر را چاپ کردهاند
طراحی جلد و تصویرسازی
تغییرات طرح جلد در چاپهای مختلف
منبعشناسی (پایاننامه و مقاله نوشته شده دربارهٔ کتاب)
نوا، نما و نگاه
تصویر از صفحات کتاب
صدای نویسنده
تصویرهای ساختهشده دربارهٔ کتاب (فیلم و مستند)
طرحی از یکی از صحنههای کتاب
جستارهای وابسته
پانویس
منابع
- افضلی، علی. «مطالعه تصویر دهه بیست جنوب ایران در رمان همسایهها». ادب فارسی دوم، ش. ۱۶ (بهار و تابستان ۱۳۹۰، پاییز و زمستان ۱۳۹۴): ۱۱۳-۱۳۴.
- محمود(اعطا)، سارک،بابک، سیامک (۱۳۸۴). دیدار با احمد محمود. تهران: معین. شابک ۹۶۴-۷۶۰۳-۳۵-۵.
- اجاکیس، آناهید. «مروری بر آثار احمد محمود(1)». نامه فرهنگستان دوم، ش. ۴ (آذر۱۳۹۴): ۱۳۹-۱۵۸.
- گلستان، لیلی (۱۳۸۳). حکایت حال گفتگو با احمد محمود. تهران: معین. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۷۶۰۳-۲۷-۰.
پیوند به بیرون
- ↑ الگو:پک اعطا
- ↑ «مروری بر آثار احمد محمود(1)». نامه فرهنگستان، ش. ۴ (آذر۱۳۸۳): ۱۳۹-۱۵۸.