بازاندیشیِ زبان فارسی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
باران۷۷ (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
باران۷۷ (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:
<center>* * * * *</center>
<center>* * * * *</center>
«بازاندیشیِ زبان فارسی» کوششی برای اندیشهٔ تحلیلی و منطقی و دور از احساساتی‌گری دربارهٔ زبان و خط فارسی است. اولین چاپ این کتاب در سال ۱۳۷۲ با نُه مقاله بود: اما در چاپ دوم، به‌سال ۱۳۷۵ مقالۀ «سرهم‌نویسی و جدانویسی»، عنوان فرعی کتاب را به ده مقاله تغییر داد. نوشتن مقالات این مجموعه از نیمهٔ نخست دههٔ ۵۰ آغاز شد و تا نیمهٔ نخست دههٔ ۷۰شمسی ادامه یافت. برخی از مقاله‌ها بیشتر به جنبۀ تاریخی و جامعه‌شناختی مسائل زبان فارسی می‌پردازند و مسئلۀ زبان را در بستر بحران تاریخ و فرهنگ ما بررسی می‌کنند و برخی دیگر چاره‌جویی‌هایی است برای بازسازی و نوسازی زبان، زدودن کم‌وکاستی‌های آن و به‌کارگرفتن سرمایه‌های آن تا بتواند از عهدۀ بیان اندیشهٔ علمی و فلسفی امروز برآید. آشوری در این کتاب بی‌پروا و باصراحت تمام به بیان نظراتش دربارهٔ بیماری‌ها و معایبی که در طی سده‌ها گریبانگیر زبان و نثر فارسی شده است و همچنین به نقد و بررسی رویکردهای مختلفی که در زمینهٔ بازسازی زبان فارسی و اساساً در برخورد با نثر مدرن وجود دارد، می‌پردازد. مقالات این کتاب عبارت‌اند از:
«بازاندیشیِ زبان فارسی» کوششی برای اندیشهٔ تحلیلی و منطقی و دور از احساساتی‌گری دربارهٔ زبان و خط فارسی است. اولین چاپ این کتاب در سال ۱۳۷۲ با نُه مقاله بود: اما در چاپ دوم، به‌سال ۱۳۷۵ مقالۀ «سرهم‌نویسی و جدانویسی»، عنوان فرعی کتاب را به ده مقاله تغییر داد. نوشتن مقالات این مجموعه از نیمهٔ نخست دههٔ ۵۰ آغاز شد و تا نیمهٔ نخست دههٔ ۷۰شمسی ادامه یافت. برخی از مقاله‌ها بیشتر به جنبۀ تاریخی و جامعه‌شناختی مسائل زبان فارسی می‌پردازند و مسئلۀ زبان را در بستر بحران تاریخ و فرهنگ ما بررسی می‌کنند و برخی دیگر چاره‌جویی‌هایی است برای بازسازی و نوسازی زبان، زدودن کم‌وکاستی‌های آن و به‌کارگرفتن سرمایه‌های آن تا بتواند از عهدۀ بیان اندیشهٔ علمی و فلسفی امروز برآید. آشوری در این کتاب بی‌پروا و باصراحت تمام به بیان نظراتش دربارهٔ بیماری‌ها و معایبی که در طی سده‌ها گریبانگیر زبان و نثر فارسی شده است و همچنین به نقد و بررسی رویکردهای مختلفی که در زمینهٔ بازسازی زبان فارسی و اساساً در برخورد با نثر مدرن وجود دارد، می‌پردازد. مقالات این کتاب عبارت‌اند از:
{{گفتاورد تزیینی|پیرامون نثر فارسی و واژه‌سازی»، «پسوند ایسم و مسئلۀ برابریابی برای آن در فارسی»، «نگاهی دیگر به دگردیسی زبان فارسی»، «روح علمی و زبان علمی»، «بازاندیشی زبان فارسی»، «دگرگونی واژگان فارسی»، «چند پیشنهاد درباره روش نگارش و خط فارسی»، «زبان فارسی و کارکردهای تازۀ آن»، «علم و زبان علمی»، «سرهم‌نویسی و جدانویسی»<ref>{{پک|آشوری|۱۳۹۷|ک= بازاندیشیِ زبان فارسی|ص=فهرست کتاب}}</ref>}}
{{گفتاورد تزیینی|پیرامون نثر فارسی و واژه‌سازی»، «پسوند ایسم و مسئلۀ برابریابی برای آن در فارسی»، «نگاهی دیگر به دگردیسی زبان فارسی»، «روح علمی و زبان علمی»، «بازاندیشی زبان فارسی»، «دگرگونی واژگان فارسی»، «چند پیشنهاد دربارهٔ روش نگارش و خط فارسی»، «زبان فارسی و کارکردهای تازۀ آن»، «علم و زبان علمی»، «سرهم‌نویسی و جدانویسی»<ref>{{پک|آشوری|۱۳۹۷|ک= بازاندیشیِ زبان فارسی|ص=فهرست کتاب}}</ref>}}
«این مجموعه بر روی هم نشان‌دهندۀ کوشش ذهنی است که از مرحلهٔ برخورد با شکاف واژگانی و بیانی زبان ما در حوزۀ ترجمۀ مفاهیم علمی و فلسفی مدرن و آگاهی به کم‌وکاستی‌ها و ناتوانی‌های زبانی، به مرحلۀ توجه به معنای تاریخی و فرهنگی این شکاف رسیده که در زبان نیز بازتاب ویژه و بسیار پراهمیت خود را دارد. یعنی سرانجام به درهم‌تنیدگی تمامی جنبه‌های مسئله توجه کرده است و به اینکه بحران اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و گذار از یک صورت زندگانی تاریخی به صورت دیگر در زبان نیز همانگونه بازتاب دارد؛ و گذار زبانی نیز یکی از وجه‌های اساسی و ناگزیر گذارهای دیگر است و آگاهی به آن و فراهم آوردن وسایل آن همان اندازه اهمیت دارد که جنبه‌های دیگر این گذار.»<ref>
«این مجموعه بر روی هم نشان‌دهندۀ کوشش ذهنی است که از مرحلهٔ برخورد با شکاف واژگانی و بیانی زبان ما در حوزۀ ترجمۀ مفاهیم علمی و فلسفی مدرن و آگاهی به کم‌وکاستی‌ها و ناتوانی‌های زبانی، به مرحلۀ توجه به معنای تاریخی و فرهنگی این شکاف رسیده که در زبان نیز بازتاب ویژه و بسیار پراهمیت خود را دارد. یعنی سرانجام به درهم‌تنیدگی تمامی جنبه‌های مسئله توجه کرده است و به اینکه بحران اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و گذار از یک صورت زندگانی تاریخی به صورت دیگر در زبان نیز همانگونه بازتاب دارد؛ و گذار زبانی نیز یکی از وجه‌های اساسی و ناگزیر گذارهای دیگر است و آگاهی به آن و فراهم آوردن وسایل آن همان اندازه اهمیت دارد که جنبه‌های دیگر این گذار.»<ref>
{{پک|آشوری|۱۳۷۲|ک= بازاندیشیِ زبان فارسی|ص=۱۲}}</ref>
{{پک|آشوری|۱۳۷۲|ک= بازاندیشیِ زبان فارسی|ص=۱۲}}</ref>
خط ۴۹: خط ۴۹:
با خواندن ترجمه‌های داریوش آشوری برای مثال از کتاب‌های نیچه، عموماً در ذهن افرادی که در زمینۀ مسائل زبان فارسی تعمق و تأملی نداشته‌اند، تصوری مبنی بر وجود اغراق در دقت نظر آشوری در ترجمه‌ها شکل می‌گیرد. مطالعۀ کتاب بازاندیشی زبان فارسی ما را با مسائلی که در ارتباط زبانی با تمدن مدرن داریم، آشنا می‌کند. این موضوع به خصوص وقتی اهمیت پیدا می‌کند که مشاهده می‌کنیم امروزه بازار ترجمه‌های نادقیق و با سرعت بالا در میان خوانندگانی که کتاب‌های متفکرین غربی را صرفاً برای اطلاع از نظرات آنها مطالعه می‌کنند رونق پیدا کرده است.
با خواندن ترجمه‌های داریوش آشوری برای مثال از کتاب‌های نیچه، عموماً در ذهن افرادی که در زمینۀ مسائل زبان فارسی تعمق و تأملی نداشته‌اند، تصوری مبنی بر وجود اغراق در دقت نظر آشوری در ترجمه‌ها شکل می‌گیرد. مطالعۀ کتاب بازاندیشی زبان فارسی ما را با مسائلی که در ارتباط زبانی با تمدن مدرن داریم، آشنا می‌کند. این موضوع به خصوص وقتی اهمیت پیدا می‌کند که مشاهده می‌کنیم امروزه بازار ترجمه‌های نادقیق و با سرعت بالا در میان خوانندگانی که کتاب‌های متفکرین غربی را صرفاً برای اطلاع از نظرات آنها مطالعه می‌کنند رونق پیدا کرده است.


البته برخی از مسائلی که نویسندهٔ این کتاب در باب ترجمۀ کتاب‌های غربی مطرح می‌کند، اگر آغاز جنب‌وجوش برای بازسازی زبان را در ابتدای این قرن در نظر بگیریم، با گذشت حدود یک قرن، حل شده و تغییرات لازم در زبان فارسی و واژگان علمی و فلسفی پذیرفته شده است اما با موج جدید تحولات ارتباطی در دو دههٔ گذشته در جهان، ما همچون همهٔ جهانیان دوباره در میانۀ موج جدیدی از تحولات زبانی و در پی آن تحولات معنایی قرار گرفته‌ایم. با این حساب بازخوانی دوبارهٔ تأملات اندیشمندان زبانشناسی پیرامون دگرگونی‌های زبان پس از سال‌ها، ضروری می‌نماید.
البته برخی از مسائلی که نویسندهٔ این کتاب در باب ترجمۀ کتاب‌های غربی مطرح می‌کند، اگر آغاز جنب‌وجوش برای بازسازی زبان را در ابتدای این قرن در نظر بگیریم، با گذشت حدود یک قرن، حل شده و تغییرات لازم در زبان فارسی و واژگان علمی و فلسفی پذیرفته شده است اما با موج جدید تحولات ارتباطی در دو دههٔ گذشته در جهان، ما همچون همهٔ جهانیان دوباره در میانۀ موج جدیدی از تحولات زبانی و در پی آن تحولات معنایی قرار گرفته‌ایم. با این حساب بازخوانی دوبارهٔ تأملات اندیشمندان زبانشناسی دربارهٔ دگرگونی‌های زبان پس از سال‌ها، ضروری می‌نماید.


==خوانندگان قدیمی کتاب بخوانند==
==خوانندگان قدیمی کتاب بخوانند==
===سبک کتاب===
===سبک کتاب===
همان‌طور که پیش از این گفتیم کتاب بازاندیشی زبان فارسی مجموعه مقاله است. دکتر معصومی همدانی در مقالۀ «داریوش آشوری: روشنفکر تک‌رو» دربارۀ این سبک خاص آشوری یعنی مقاله‌نویسی این چنین توضیح داده است:
همان‌طور که پیش از این گفتیم کتاب بازاندیشی زبان فارسی مجموعه مقالات است. دکتر معصومی همدانی در مقالۀ «داریوش آشوری: روشنفکر تک‌رو» دربارۀ این سبک خاص آشوری یعنی مقاله‌نویسی این چنین توضیح داده است:


«[آشوری] به مقاله به عنوان یک نوع ادبی که با وضع اجتماعی ما و نیز با شیوۀ تفکر خود او سازگارتر است نگاه کرده و از همین روست، که باز با یکی دو استثنا، عمدۀ کتاب‌هایی که از او منتشر شده مجموعۀ مقاله است. آشوری مقاله‌نویس است و مقاله (به معنای essay در انگلیسی) پاسخی است که نویسنده به مسئله‌ای می‌دهد که پاسخی سریع و روشن می‌خواهد و مقاله‌نویس کسی است که یا مجال اندیشیدن بیش از حد دربارۀ یک موضوع را ندارد یا بر این اعتقاد است که موضوعی که دربارۀ آن می‌نویسد هنوز آن‌قدر پرورده نشده و حدودش به آن اندازه روشن نیست که بتوان دربارۀ آن نظریه پردازی تمام‌عیار کرد و حاصل آن را به صورت کتابی مفرد در دسترس خوانندگان قرار داد. بنابراین هرچند مقاله‌های آشوری از دستاوردهای نظری خالی نیست، نمی‌توان او را در یکی از حوزه‌های بسیاری که درباره‌شان قلم زده نظریه‌پرداز دانست. آشوری در جامعه‌شناسی و نقد ادبی و فلسفه و زبان‌شناسی نظریۀ خاصی نیاورده است و قصد آوردن آن را هم نداشته است؛ اما مقالات او سرشار از تأمل‌ها و جرقه‌های فکری و عناصری مفهومی است که هرکس که بخواهد در این حوزه‌ها نظریه‌پردازی کند باید آنها را به دقت بخواند و در آنها تأمل کند.» <ref>{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی= معصومی همدانی|عنوان= داریوش آشوری: روشنفکر تک‌رو|ژورنال= مجلهٔ نگاه نو|دوره= ۲۷|صفحات= ۱۳-۱۴}}</ref>
«[آشوری] به مقاله به عنوان یک نوع ادبی که با وضع اجتماعی ما و نیز با شیوۀ تفکر خود او سازگارتر است نگاه کرده و از همین روست، که باز با یکی دو استثنا، عمدۀ کتاب‌هایی که از او منتشر شده مجموعۀ مقاله است. آشوری مقاله‌نویس است و مقاله (به معنای essay در انگلیسی) پاسخی است که نویسنده به مسئله‌ای می‌دهد که پاسخی سریع و روشن می‌خواهد و مقاله‌نویس کسی است که یا مجال اندیشیدن بیش از حد دربارۀ یک موضوع را ندارد یا بر این اعتقاد است که موضوعی که دربارۀ آن می‌نویسد هنوز آن‌قدر پرورده نشده و حدودش به آن اندازه روشن نیست که بتوان دربارۀ آن نظریه پردازی تمام‌عیار کرد و حاصل آن را به صورت کتابی مفرد در دسترس خوانندگان قرار داد. بنابراین هرچند مقاله‌های آشوری از دستاوردهای نظری خالی نیست، نمی‌توان او را در یکی از حوزه‌های بسیاری که درباره‌شان قلم زده نظریه‌پرداز دانست. آشوری در جامعه‌شناسی و نقد ادبی و فلسفه و زبان‌شناسی نظریۀ خاصی نیاورده است و قصد آوردن آن را هم نداشته است؛ اما مقالات او سرشار از تأمل‌ها و جرقه‌های فکری و عناصری مفهومی است که هرکس که بخواهد در این حوزه‌ها نظریه‌پردازی کند باید آنها را به دقت بخواند و در آنها تأمل کند.» <ref>{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی= معصومی همدانی|عنوان= داریوش آشوری: روشنفکر تک‌رو|ژورنال= مجلهٔ نگاه نو|دوره= ۲۷|صفحات= ۱۳-۱۴}}</ref>
خط ۶۵: خط ۶۵:
# مقالۀ «نگاهی دیگر به دگردیسی زبان فارسی» نخست در سال ۱۳۶۱ در [[«سمینار نگارش فارسی»]]، که مرکز نشر دانشگاهی برگزار کرده بود، به صورت سخنرانی ارائه شده و سپس در شمارهٔ پنجم، ۱۳۶۲ ''[[مجلهٔ نشر دانش]]'' به چاپ رسیده است.
# مقالۀ «نگاهی دیگر به دگردیسی زبان فارسی» نخست در سال ۱۳۶۱ در [[«سمینار نگارش فارسی»]]، که مرکز نشر دانشگاهی برگزار کرده بود، به صورت سخنرانی ارائه شده و سپس در شمارهٔ پنجم، ۱۳۶۲ ''[[مجلهٔ نشر دانش]]'' به چاپ رسیده است.
# مقالۀ «روح علمی و زبان علمی» نخست به صورت سخنرانی در سال ۱۳۶۳ در «دومین سمینار نگارش فارسی» که مرکز نشر دانشگاهی برگزار کرده بود به صورت سخنرانی ارائه شده و سپس در ''مجلۀ نشر دانش''، سال پنجم شمارهٔ سوم ۱۳۶۴ به چاپ رسیده است.
# مقالۀ «روح علمی و زبان علمی» نخست به صورت سخنرانی در سال ۱۳۶۳ در «دومین سمینار نگارش فارسی» که مرکز نشر دانشگاهی برگزار کرده بود به صورت سخنرانی ارائه شده و سپس در ''مجلۀ نشر دانش''، سال پنجم شمارهٔ سوم ۱۳۶۴ به چاپ رسیده است.
# مقالۀ «بازاندیشی زبان فارسی» نخست در ''[[نشریهٔ نقد آگاه]]''، (مجموعه مقالات) انتشارات آگاه، سال ۱۳۶۱ به چاپ رسیده است.
# مقالۀ «بازاندیشی زبان فارسی» نخست در ''[[نشریهٔ نقد آگاه]]''، (مجموعهٔ مقالات) انتشارات آگاه، سال ۱۳۶۱ به چاپ رسیده است.
# مقالۀ «دگرگونی واژگان فارسی» نخست به صورت سخنرانی در سال ۱۹۸۸ در انجمن ایرانیان دانشگاه آکسفورد ایراد شده و سپس به بزرگداشتنامۀ دکتر ''[[غلام‌حسین صدیقی]]'' پیشکش شده است.
# مقالۀ «دگرگونی واژگان فارسی» نخست به صورت سخنرانی در سال ۱۹۸۸ در انجمن ایرانیان دانشگاه آکسفورد ایراد شده و سپس به بزرگداشتنامۀ دکتر ''[[غلام‌حسین صدیقی]]'' پیشکش شده است.
# مقالۀ «چند پیشنهاد درباره روش نگارش و خط فارسی» نخست در ''مجلۀ نشر دانش'' سال ششم، شمارهٔ ششم، ۱۳۶۵ به چاپ رسیده است.
# مقالۀ «چند پیشنهاد دربارهٔ روش نگارش و خط فارسی» نخست در ''مجلۀ نشر دانش'' سال ششم، شمارهٔ ششم، ۱۳۶۵ به چاپ رسیده است.
# مقالۀ «زبان فارسی و کارکردهای تازۀ آن» نخست در ''مجلۀ نشر دانش'' سال هفتم، شماره چهارم، ۱۳۶۶ به چاپ رسیده است.
# مقالۀ «زبان فارسی و کارکردهای تازۀ آن» نخست در ''مجلۀ نشر دانش'' سال هفتم، شمارهٔ چهارم، ۱۳۶۶ به چاپ رسیده است.
# مقالۀ «علم و زبان علم» نخست در ''[[مجلهٔ کلک]]'' شماره ۴۲ سال ۱۳۷۲ به چاپ رسیده‌ است.
# مقالۀ «علم و زبان علم» نخست در ''[[مجلهٔ کلک]]'' شمارهٔ ۴۲ سال ۱۳۷۲ به چاپ رسیده‌ است.
# مقالۀ «سرهم نویسی و جدانویسی» نخست در ''[[مجلهٔ نگاه نو]]''، شماره ۲۶ سال ۱۳۷۵ منتشر شد.
# مقالۀ «سرهم نویسی و جدانویسی» نخست در ''[[مجلهٔ نگاه نو]]''، شمارهٔ ۲۶ سال ۱۳۷۵ منتشر شد.
گفتنی است که مقالۀ «زبان فارسی و کارکرد‌های تازۀ آن» همچنین در کتاب [[«دربارۀ زبان فارسی؛ برگزیده مقاله‌های نشر دانش (۷)»]] زیر ''[[نظر نصرالله پورجوادی]]'' نیز به چاپ رسیده‌ است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = http://icnc.ir ‏|عنوان = جست‌وجوی عنوان کتاب|ناشر = کنسرسیوم محتوای ملی}}</ref>
گفتنی است که مقالۀ «زبان فارسی و کارکرد‌های تازۀ آن» همچنین در کتاب [[«دربارۀ زبان فارسی؛ برگزیدهٔ مقاله‌های نشر دانش (۷)»]] زیر ''[[نظر نصرالله پورجوادی]]'' نیز به چاپ رسیده‌ است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = http://icnc.ir ‏|عنوان = جست‌وجوی عنوان کتاب|ناشر = کنسرسیوم محتوای ملی}}</ref>


==خلاصهٔ مفصل‌تر کتاب==
==خلاصهٔ مفصل‌تر کتاب==
در این جا خطوط کلی چند مقاله از مقالات کتاب را ترسیم خواهیم کرد:
در این جا خطوط کلی چند مقاله از مقالات کتاب را ترسیم خواهیم کرد:


در مقالۀ اول نویسنده با بررسی تاریخ نثر فارسی از سده‌های آغازین پس از اسلام تا قرن نهم سرچشمه‌هایی برای بهکرد نثر فارسی را معرفی می‌کند. سپس به بررسی تحول در نثر فارسی در دوران مشروطه می‌پردازد. در ادامه مسائل واژه‌سازی را واکاوی می‌کند. نویسنده در این بخش از دوگونه کلی برخورد با زبان سخن می‌گوید. او این دسته‌بندی را در مقالۀ «بازاندیشی زبان فارسی» به طور دقیق و جزیی‌تر گسترش داده و از چهار جریان مختلف در برخورد با بازنگری و بازسازی زبان نثر نام می‌برد.
در مقالۀ اول نویسنده با بررسی تاریخ نثر فارسی از سده‌های آغازین پس از اسلام تا قرن نهم سرچشمه‌هایی برای بهکرد نثر فارسی را معرفی می‌کند. سپس به بررسی تحول در نثر فارسی در دوران مشروطه می‌پردازد. در ادامه مسائل واژه‌سازی را واکاوی می‌کند. نویسنده در این بخش از دوگونهٔ کلی برخورد با زبان سخن می‌گوید. او این دسته‌بندی را در مقالۀ «بازاندیشی زبان فارسی» به طور دقیق و جزیی‌تر گسترش داده و از چهار جریان مختلف در برخورد با بازنگری و بازسازی زبان نثر نام می‌برد.


در مقالۀ سوم کتاب، نویسنده سه نوع دگرگونی که در اثر دگرگونی شکلِ تاریخیِ زندگی در زبان رخ می‌دهد را برشمرده و این دگرگونی‌ها را در در تاریخ زبان فارسی می‌کاود. در مقالۀ چهارم نویسنده کمی از مسائل زبانی فاصله گرفته و به بررسی عمیق‌تری پیرامون ماهیت علم جدید و تمدن غرب می‌پردازد. سپس در انتها مقدمه‌ای را دربارۀ زبان علمی و ترجمه زبان علمی آغاز می‌کند که در مقالۀ پنجم و نهم آن را گسترش داده و ابعاد بیشتری را درباره زبان علمی و بارورسازی زبان‌های غیرغربی در زمینه علم و فلسفه می‌گشاید. این موضوع مسئله‌ای است که در یکی از کتاب‌های مهم داریوش آشوری به نام '''''[[زبانِ باز]]''''' به آن پرداخته شد‌ه است.
در مقالۀ سوم کتاب، نویسنده سه نوع دگرگونی که در اثر دگرگونی شکلِ تاریخیِ زندگی در زبان رخ می‌دهد را برشمرده و این دگرگونی‌ها را در در تاریخ زبان فارسی می‌کاود. در مقالۀ چهارم نویسنده کمی از مسائل زبانی فاصله گرفته و به بررسی عمیق‌تری دربارهٔ ماهیت علم جدید و تمدن غرب می‌پردازد. سپس در انتها مقدمه‌ای را دربارۀ زبان علمی و ترجمهٔ زبان علمی آغاز می‌کند که در مقالۀ پنجم و نهم آن را گسترش داده و ابعاد بیشتری را دربارهٔ زبان علمی و بارورسازی زبان‌های غیرغربی در زمینهٔ علم و فلسفه می‌گشاید. این موضوع مسئله‌ای است که در یکی از کتاب‌های مهم داریوش آشوری به نام '''''[[زبانِ باز]]''''' به آن پرداخته شد‌ه است.


نویسنده در مقالۀ هشتم با مطرح کردن این نکته که امکانات و توانایی‌های خاص هر زبان از سویی بر بنیان‌های ساختمانی زبان در قسمت واژگان و در قسمت جمله‌سازی و نحو و از سوی دیگر بر چگونگی کاربرد تاریخی آن تکیه دارد، در دو قسمت از مقاله به توضیح کاربرد زبان فارسی در طول تاریخ پس از اسلام و چگونگی ساختمان واژگان فارسی می‌پردازد.
نویسنده در مقالۀ هشتم با مطرح کردن این نکته که امکانات و توانایی‌های خاص هر زبان از سویی بر بنیان‌های ساختمانی زبان در قسمت واژگان و در قسمت جمله‌سازی و نحو و از سوی دیگر بر چگونگی کاربرد تاریخی آن تکیه دارد، در دو قسمت از مقاله به توضیح کاربرد زبان فارسی در طول تاریخ پس از اسلام و چگونگی ساختمان واژگان فارسی می‌پردازد.
خط ۸۴: خط ۸۴:
داریوش آشوری در پاسخ به سؤال مسعود لقمان دربارۀ جایگاه کتاب «[[زبانِ باز]]» در میان آثار پژوهشی خود این چنین توضیح می‌دهد:
داریوش آشوری در پاسخ به سؤال مسعود لقمان دربارۀ جایگاه کتاب «[[زبانِ باز]]» در میان آثار پژوهشی خود این چنین توضیح می‌دهد:
:لقمان: زبانِ باز که به گفتهٔ خودتان «دست‌آوردِ نهاییِ کارِ پژوهشی و اندیشهٔ»‌ شما در بارهٔ زبانِ فارسی ست، بیش‌تر استوار بر رابطهٔ مدرنیّت و زبان‌هایِ مدرنی چون انگلیسی، فرانسه و آلمانی ست تا رابطهٔ زبانِ ما و مدرنیّت. چرا با وجودِ این خلاء، شما این کتاب را دست‌آوردِ نهاییِ تأمّلات خود می‌دانید؟
:لقمان: زبانِ باز که به گفتهٔ خودتان «دست‌آوردِ نهاییِ کارِ پژوهشی و اندیشهٔ»‌ شما در بارهٔ زبانِ فارسی ست، بیش‌تر استوار بر رابطهٔ مدرنیّت و زبان‌هایِ مدرنی چون انگلیسی، فرانسه و آلمانی ست تا رابطهٔ زبانِ ما و مدرنیّت. چرا با وجودِ این خلاء، شما این کتاب را دست‌آوردِ نهاییِ تأمّلات خود می‌دانید؟
:آشوری: البته به دلیلِ خستگیِ زیاد، بخشِ بررسیِ زبانِ فارسی را در این کتاب تمام نکرده ام و برایِ فرصتِ دیگری گذاشته ام، اما پیش از این، دو کتابِ دیگر هم منتشر کرده ام و در آن‌ها به نقدِ تاریخیِ زبانِ فارسی و تنگناهایِ آن در رابطه با تمدنِ مدرن پرداخته ام. '''''بازاندیشیِ زبانِ فارسی''' به نقد و ارزیابیِ تاریخیِ این زبان می‌پردازد''؛ امّا چند مقاله هم در بارهٔ پی‌جوییِ روش‌هایِ توسعهٔ این زبان از راهِ بهره‌گیری از توانمندی‌هایِ اشتقاقی و ترکیبیِ آن دارد. «درامدِ» پنجاه صفحه‌ای کتاب فرهنگِ علومِ انسانی نیز به مسائلِ خاصِ توسعهٔ زبان و مدرنگریِ آن می‌پردازد. همچنین روش‌هایِ پیشنهادیِ من برایِ توسعهٔ واژگانِ علومِ انسانی را با درنگ در شگردهایِ پیشنهادی و کارِ تکنیکیِ اشتقاقی و ترکیبی با مایه‌هایِ گسترده‌ترِ زبانی در متنِ آن فرهنگ می‌توان دید.
:آشوری: البته به دلیلِ خستگیِ زیاد، بخشِ بررسیِ زبانِ فارسی را در این کتاب تمام نکرده‌ام و برایِ فرصتِ دیگری گذاشته‌ام، اما پیش از این، دو کتابِ دیگر هم منتشر کرده‌ام و در آن‌ها به نقدِ تاریخیِ زبانِ فارسی و تنگناهایِ آن در رابطه با تمدنِ مدرن پرداخته‌ام. '''''بازاندیشیِ زبانِ فارسی''' به نقد و ارزیابیِ تاریخیِ این زبان می‌پردازد''؛ امّا چند مقاله هم در بارهٔ پی‌جوییِ روش‌هایِ توسعهٔ این زبان از راهِ بهره‌گیری از توانمندی‌هایِ اشتقاقی و ترکیبیِ آن دارد. «درامدِ» پنجاه صفحه‌ای کتاب فرهنگِ علومِ انسانی نیز به مسائلِ خاصِ توسعهٔ زبان و مدرنگریِ آن می‌پردازد. همچنین روش‌هایِ پیشنهادیِ من برایِ توسعهٔ واژگانِ علومِ انسانی را با درنگ در شگردهایِ پیشنهادی و کارِ تکنیکیِ اشتقاقی و ترکیبی با مایه‌هایِ گسترده‌ترِ زبانی در متنِ آن فرهنگ می‌توان دید.
:در کتاب زبانِ باز، نشان دادنِ تنگناهایِ فنّیِ زبان‌هایِ تحلیلی برایِ ساخت‌وپرداختِ واژگانِ ترکیبی و اشتقاقی و همچنین رابطهٔ زبان و زیست‌بومِ فرهنگیِ آن، در حقیقت، هشداری است به فارسی‌زبانان که زبانِ‌شان ‌یک زبانِ تحلیلیِ وابسته به زیست‌بومِ فرهنگیِ پیشامدرن است. ‌یعنی برایِ مدرنگریِ خود و کارآمدی در این پهنه هم تنگناهایِ زبانی و هم تنگناهایِ فرهنگی دارد. کتابِ زبانِ باز با پی‌گیریِ و طرحِ چگونگیِ بالیدنِ زبان‌ها در بسترِ پیدایشِ مدرنیّت، می‌خواهد درامدی باشد به اندیشیدن به این هر دو وجهِ زبانِ ما. باری، در ویرایشِ دیگری از این کتاب در نظر دارم مسائلِ زبانِ فارسی را از این دیدگاه جمع‌بندی کنم.<ref name ''لقمان''/>
:در کتاب زبانِ باز، نشان دادنِ تنگناهایِ فنّیِ زبان‌هایِ تحلیلی برایِ ساخت‌وپرداختِ واژگانِ ترکیبی و اشتقاقی و همچنین رابطهٔ زبان و زیست‌بومِ فرهنگیِ آن، در حقیقت، هشداری است به فارسی‌زبانان که زبانِ‌شان ‌یک زبانِ تحلیلیِ وابسته به زیست‌بومِ فرهنگیِ پیشامدرن است. ‌یعنی برایِ مدرنگریِ خود و کارآمدی در این پهنه هم تنگناهایِ زبانی و هم تنگناهایِ فرهنگی دارد. کتابِ زبانِ باز با پی‌گیریِ و طرحِ چگونگیِ بالیدنِ زبان‌ها در بسترِ پیدایشِ مدرنیّت، می‌خواهد درامدی باشد به اندیشیدن به این هر دو وجهِ زبانِ ما. باری، در ویرایشِ دیگری از این کتاب در نظر دارم مسائلِ زبانِ فارسی را از این دیدگاه جمع‌بندی کنم.<ref name ''لقمان''/>


خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:
:آشوری: ناسیونالیسم ایرانی از دورانِ مشروطیت، به‌ویژه با پروژهٔ «ایرانِ نوینِ» رضاشاهی که زبانِ فارسی را به عنوانِ زبانِ ملی نیرو بخشید، نگرشِ تازه‌ای نسبت به گذشتهٔ تاریخی پدید آورد که پیرایشِ زبانی نیز یکی از جنبه‌هایِ آن بود. به هر حال، چرخشِ زبانی از برابرِ زبانِ عربی، که هزار و چند صد سال زبانِ اصلیِ دینی و فرهنگیِ تمدنِ اسلامی بود، و رو به رو شدن با زبانِ فرانسه همچون زبانِ تمدن مدرن و مدل قرار گرفتنِ صورت و معنایِ آن زبان —و سپس زبانِ انگلیسی— رویدادِ تاریخیِ بزرگی است که باید معنایِ آن را در چیرگیِ تمدنِ مدرن بر بخشِ عمدهٔ کرهٔ زمین و از جمله تمدن‌های کهنِ آسیایی فهمید. (در این باب نگاه کنید به مقالهٔ من با عنوانِ «زبانِ تجدد»)
:آشوری: ناسیونالیسم ایرانی از دورانِ مشروطیت، به‌ویژه با پروژهٔ «ایرانِ نوینِ» رضاشاهی که زبانِ فارسی را به عنوانِ زبانِ ملی نیرو بخشید، نگرشِ تازه‌ای نسبت به گذشتهٔ تاریخی پدید آورد که پیرایشِ زبانی نیز یکی از جنبه‌هایِ آن بود. به هر حال، چرخشِ زبانی از برابرِ زبانِ عربی، که هزار و چند صد سال زبانِ اصلیِ دینی و فرهنگیِ تمدنِ اسلامی بود، و رو به رو شدن با زبانِ فرانسه همچون زبانِ تمدن مدرن و مدل قرار گرفتنِ صورت و معنایِ آن زبان —و سپس زبانِ انگلیسی— رویدادِ تاریخیِ بزرگی است که باید معنایِ آن را در چیرگیِ تمدنِ مدرن بر بخشِ عمدهٔ کرهٔ زمین و از جمله تمدن‌های کهنِ آسیایی فهمید. (در این باب نگاه کنید به مقالهٔ من با عنوانِ «زبانِ تجدد»)
:جامی: و چقدر دین‌ستیزی چپ در ستیز با زبان دین که زبان عربی بود تأثیر داشت؟
:جامی: و چقدر دین‌ستیزی چپ در ستیز با زبان دین که زبان عربی بود تأثیر داشت؟
:آشوری: اگر در ماهیّتِ گیتیانه (سکولار) تمدنِ مدرن و جهانِ مدرن درنگ کنیم، می‌بینیم که گیتیانه‌گری (سکولاریزاسیون) زبان هم جزءِ ضروریِ آن است. در این جریان نه تنها ایدئولوژی‌های چپ که ایدئولوژی‌های راست نیز نقش دارند. <ref name=''جامی''/>
:آشوری: اگر در ماهیّتِ گیتیانهٔ (سکولار) تمدنِ مدرن و جهانِ مدرن درنگ کنیم، می‌بینیم که گیتیانه‌گری (سکولاریزاسیون) زبان هم جزءِ ضروریِ آن است. در این جریان نه تنها ایدئولوژی‌های چپ که ایدئولوژی‌های راست نیز نقش دارند. <ref name=''جامی''/>


===تأثیر اندیشهٔ مارکسیستی بر نگرش‌های زبان‌شناسانهٔ آشوری===
===تأثیر اندیشهٔ مارکسیستی بر نگرش‌های زبان‌شناسانهٔ آشوری===
خط ۱۳۵: خط ۱۳۵:
==بخش‌هایی از کتاب==
==بخش‌هایی از کتاب==
:'''''ناممکن بودن ساخت چهل‌تکۀ فرهنگی'''''
:'''''ناممکن بودن ساخت چهل‌تکۀ فرهنگی'''''
{{گفتاورد تزیینی| بگذریم از سخن مردمان ساده اندیشی که گمان می‌کنند فرهنگ و تمدن چیزی است که می‌شود پاره‌پاره کرد و پاره‌ای از یکی را به پاره‌ای از دیگری وصله کرد و چهل تکۀ فرهنگی ساخت. مثلاً، تکنولوژی را از جایی که گرفت و اخلاقیات ارزش‌ها و نظام قضایی و سیاسی را از جایی دیگر و با دوختن این‌ها به هم تمدنی در خور «خودمان» بنا کرد. وگرنه بر اهل اندیشه پوشیده نیست که تمدن مدرن بنیانی دارد که تکنولوژی نمود بیرونی و ملموس آنست و بی‌آن بنیان -که از عناصر ذاتی آن جهان‌بینی ویژه و ارزش‌ها و هنجارها و رفتارهای خاص است- جامعه صنعتی پدید نمی‌آید.<ref>
{{گفتاورد تزیینی| بگذریم از سخن مردمان ساده اندیشی که گمان می‌کنند فرهنگ و تمدن چیزی است که می‌شود پاره‌پاره کرد و پاره‌ای از یکی را به پاره‌ای از دیگری وصله کرد و چهل تکۀ فرهنگی ساخت. مثلاً، تکنولوژی را از جایی که گرفت و اخلاقیات ارزش‌ها و نظام قضایی و سیاسی را از جایی دیگر و با دوختن این‌ها به هم تمدنی در خور «خودمان» بنا کرد. وگرنه بر اهل اندیشه پوشیده نیست که تمدن مدرن بنیانی دارد که تکنولوژی نمود بیرونی و ملموس آنست و بی‌آن بنیان -که از عناصر ذاتی آن جهان‌بینی ویژه و ارزش‌ها و هنجارها و رفتارهای خاص است- جامعهٔ صنعتی پدید نمی‌آید.<ref>
{{پک|آشوری|۱۳۷۲|ک= بازاندیشیِ زبان فارسی|ص=۳۰}}</ref>}}
{{پک|آشوری|۱۳۷۲|ک= بازاندیشیِ زبان فارسی|ص=۳۰}}</ref>}}
:لازم به ذکر است این مقاله در سال ۱۳۵۵ نوشته شده و اشاره‌ٔ مستقیمی به کتاب [[افسون زدگی جدید: هویت چهل تکه و تفکر سیار]] نوشتهٔ [[داریوش شایگان]] که در دههٔ ۷۰ نوشته شده‌ است، ندارد.
:لازم به ذکر است این مقاله در سال ۱۳۵۵ نوشته شده و اشاره‌ٔ مستقیمی به کتاب [[افسون زدگی جدید: هویت چهل تکه و تفکر سیار]] نوشتهٔ [[داریوش شایگان]] که در دههٔ ۷۰ نوشته شده‌ است، ندارد.
:'''''پاسداری زبان عامیانۀ فارسی از این زبان'''''
:'''''پاسداری زبان عامیانۀ فارسی از این زبان'''''
{{گفتاورد تزیینی| سلامت زبان عامیانۀ فارسی و گویش‌های محلی و بازماندن بسیاری از صورت‌های درست گویش فارسی در آن در برابر زبان «لفظ قلم» نشانۀ آن است که «سواد» همواره به جعل زبان و دوری از بستر طبیعی زبان می‌گراییده و هرچه زبان «عالمانه» پیشتر رفته زبان را به فساد بیشتری دچار کرده است. بنابراین، فسادی را که از راه قلم به زبان راه یافته باز هم از راه قلم چاره می‌توان کرد و وظیفۀ اهل قلم است که برای آن چاره بیندیشند و برای این کار هم قدری جسارت لازم است هم قدری ظرافت و هنر. یورشهای یکباره بیشتر می‌رماند تا آنکه کاری از پیش ببرد. باید آرام‌آرام و مرحله به مرحله آثار کاری را که در چندصد سال با زبان نوشتاری فارسی کرده‌اند از میان برداشت و این زبان را باز بر پایۀ استواری نهاد که از عهدۀ وظیفه‌های تازۀ خود برآید. و این کار را باید با داشتن گوشۀ چشمی به بهترین آثار نثری و شعری زبان و آثار کسانی که به راستی هنرمند بوده‌اند و شمّ و ذوق واقعی زبانی داشته‌اند انجام داد نه آن اهل «صناعت» که کارشان بیشتر به کارِ گران و بی‌معنای وزنه‌برداران می‌ماند تا هنرنماییهای چشم‌نواز ژیمناستیک‌بازان.<ref>
{{گفتاورد تزیینی| سلامت زبان عامیانۀ فارسی و گویش‌های محلی و بازماندن بسیاری از صورت‌های درست گویش فارسی در آن در برابر زبان «لفظ قلم» نشانۀ آن است که «سواد» همواره به جعل زبان و دوری از بستر طبیعی زبان می‌گراییده و هرچه زبان «عالمانه» پیشتر رفته زبان را به فساد بیشتری دچار کرده است. بنابراین، فسادی را که از راه قلم به زبان راه یافته باز هم از راه قلم چاره می‌توان کرد و وظیفۀ اهل قلم است که برای آن چاره بیندیشند و برای این کار هم قدری جسارت لازم است هم قدری ظرافت و هنر. یورش‌های یکباره بیشتر می‌رماند تا آنکه کاری از پیش ببرد. باید آرام‌آرام و مرحله‌به‌مرحله آثار کاری را که در چندصد سال با زبان نوشتاری فارسی کرده‌اند از میان برداشت و این زبان را باز بر پایۀ استواری نهاد که از عهدۀ وظیفه‌های تازۀ خود برآید. و این کار را باید با داشتن گوشۀ چشمی به بهترین آثار نثری و شعری زبان و آثار کسانی که به راستی هنرمند بوده‌اند و شمّ و ذوق واقعی زبانی داشته‌اند انجام داد نه آن اهل «صناعت» که کارشان بیشتر به کارِ گران و بی‌معنای وزنه‌برداران می‌ماند تا هنرنمایی‌های چشم‌نواز ژیمناستیک‌بازان.<ref>
{{پک|آشوری|۱۳۷۲|ک= بازاندیشیِ زبان فارسی|ص=۱۰۳}}</ref>}}
{{پک|آشوری|۱۳۷۲|ک= بازاندیشیِ زبان فارسی|ص=۱۰۳}}</ref>}}
{{گفتاورد تزیینی| «... مشکل زبانِ فارسی این نیست که با عربی آمیخته‌ است. بسیاری زبان‌ها با هم آمیخته‌اند، بلکه آنست که این آمیختگی چنان بی‌حساب‌وکتاب بوده است که دستگاه صرفی زبان فارسی را از کار انداخته [است.]»<ref>
{{گفتاورد تزیینی| «... مشکل زبانِ فارسی این نیست که با عربی آمیخته‌ است. بسیاری زبان‌ها با هم آمیخته‌اند، بلکه آنست که این آمیختگی چنان بی‌حساب‌وکتاب بوده است که دستگاه صرفی زبان فارسی را از کار انداخته [است.]»<ref>
خط ۱۴۹: خط ۱۴۹:
همان‌طور که پیش از این اشاره شد منبع مستقلی در مورد این اثر آشوری وجود ندارد، اما به علت این که در این کتاب تقریباً همهٔ دیدگاه‌های آشوری در مورد زبان فارسی وجود دارد، با مرور تمام مقالات و مصاحبه‌هایی که در مورد داریوش آشوری و زبان فارسی نوشته یا جمع‌آوری شده‌اند، می‌توان به دیدگاه‌های اندیشمندان این حوزه در مورد این اثر دست یافت.
همان‌طور که پیش از این اشاره شد منبع مستقلی در مورد این اثر آشوری وجود ندارد، اما به علت این که در این کتاب تقریباً همهٔ دیدگاه‌های آشوری در مورد زبان فارسی وجود دارد، با مرور تمام مقالات و مصاحبه‌هایی که در مورد داریوش آشوری و زبان فارسی نوشته یا جمع‌آوری شده‌اند، می‌توان به دیدگاه‌های اندیشمندان این حوزه در مورد این اثر دست یافت.


در این قسمت برخی از مقالات و مصاحبه‌هایی که توسط داریوش آشوری در رابطه با مسائل این کتاب نوشته یا انجام شده به علاوه مقالاتی که توسط دیگر زبان‌شناسان درباره دیدگاه‌های زبان‌شناسانهٔ آشوری نگاشته‌شده اند را گردآوری کرده ام.
در این قسمت برخی از مقالات و مصاحبه‌هایی که توسط داریوش آشوری در رابطه با مسائل این کتاب نوشته یا انجام شده به علاوه مقالاتی که توسط دیگر زبان‌شناسان دربارهٔ دیدگاه‌های زبان‌شناسانهٔ آشوری نگاشته‌شده‌اند را گردآوری کرده‌ام.


برخی از منابعی که درباره این کتاب یا نویسنده آن با موضوع زبان فارسی نوشته شده است عبارتند از:
برخی از منابعی که دربارهٔ این کتاب یا نویسندهٔ آن با موضوع زبان فارسی نوشته شده است عبارتند از:
* جباری حق، محمد؛ جوادی، پاشا: [[زبانِ باز]]، گفت‌وگو با [[داریوش آشوری]]، مجلۀ بخارا، ۷۲-۷۳
* جباری حق، محمد؛ جوادی، پاشا: [[زبانِ باز]]، گفت‌وگو با [[داریوش آشوری]]، مجلۀ بخارا، ۷۲-۷۳
* آشوری، داریوش: علوم انسانی در ایران و مسئلۀ زبان آن، گفت‌وگو، مجلۀ بخارا، سال چهاردهم، شماره ۸۰، فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۰
* آشوری، داریوش: علوم انسانی در ایران و مسئلۀ زبان آن، گفت‌وگو، مجلۀ بخارا، سال چهاردهم، شمارهٔ ۸۰، فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۰
* روئین پرویزی، مجید: داریوش آشوری و زبان باز، روزنامه دنیای اقتصاد، ۲۵ مرداد ۱۳۸۹
* روئین پرویزی، مجید: داریوش آشوری و زبان باز، روزنامهٔ دنیای اقتصاد، ۲۵ مرداد ۱۳۸۹
* خجسته رحیمی، رضا: اصلاح زبان و استبداد زمان، مجلۀ مهرنامه، شماره ۷
* خجسته رحیمی، رضا: اصلاح زبان و استبداد زمان، مجلۀ مهرنامه، شمارهٔ ۷
* اسکافی، ابراهیم: باز هم زبان، مجلۀ گفتگو، شماره ۶۰
* اسکافی، ابراهیم: باز هم زبان، مجلۀ گفتگو، شمارهٔ ۶۰
* [[صدری‌افشار، غلام‌حسین|غلام‌حسین صدری‌افشار]]: داریوش آشوری و واژه‌سازی، مجلۀ نگاه نو، شماره ۱۱۷، سال بیست و هفتم، بهار ۱۳۹۷، ص ۶۶
* [[صدری‌افشار، غلام‌حسین|غلام‌حسین صدری‌افشار]]: داریوش آشوری و واژه‌سازی، مجلۀ نگاه نو، شمارهٔ ۱۱۷، سال بیست و هفتم، بهار ۱۳۹۷، ص ۶۶
* حسینی، سیدمحمد: داریوش آشوری و زبان باز، مجلۀ نگاه نو، شماره ۱۱۷، سال بیست و هفتم، بهار ۱۳۹۷، ص ۷۷
* حسینی، سیدمحمد: داریوش آشوری و زبان باز، مجلۀ نگاه نو، شمارهٔ ۱۱۷، سال بیست و هفتم، بهار ۱۳۹۷، ص ۷۷
* خزاعی فر، علی؛ آشوری، داریوش: گفت‌وگو با داريوش آشوری در مقام مترجم، فصلنامهٔ مترجم، شماره ۶۳، پاييز و زمستان ۱۳۹۶، ص ۴
* خزاعی فر، علی؛ آشوری، داریوش: گفت‌وگو با داريوش آشوری در مقام مترجم، فصلنامهٔ مترجم، شمارهٔ ۶۳، پاييز و زمستان ۱۳۹۶، ص ۴
* آشوری، داریوش: در باب زبان ادبی و زبان علمی، فصلنامهٔ نقد و بررسی كتاب تهران، شماره ۵۱، تابستان ۱۳۹۵، ص ۱۴۸
* آشوری، داریوش: در باب زبان ادبی و زبان علمی، فصلنامهٔ نقد و بررسی كتاب تهران، شمارهٔ ۵۱، تابستان ۱۳۹۵، ص ۱۴۸
* آشوری، داریوش: «[[فارسی شکر است]]»، مجلهٔ نگاه نو، شماره ۸۶، تابستان ۱۳۸۹، ص ۵۸
* آشوری، داریوش: «[[فارسی شکر است]]»، مجلهٔ نگاه نو، شمارهٔ ۸۶، تابستان ۱۳۸۹، ص ۵۸
* آشوری، داریوش: برای داشتن زبان باز در ترجمه بايد فرهنگ باز داشت، فصلنامهٔ مترجم، شماره ۴۳، بهار و تابستان ۱۳۸۵، ص ۷۷
* آشوری، داریوش: برای داشتن زبان باز در ترجمه بايد فرهنگ باز داشت، فصلنامهٔ مترجم، شمارهٔ ۴۳، بهار و تابستان ۱۳۸۵، ص ۷۷
* آشوری، داریوش: مشكل زبانی ما، دو ماهنامه بخارا، شماره ۴۴، مهر ، آبان ۱۳۸۴، ص ۵۷
* آشوری، داریوش: مشكل زبانی ما، دو ماهنامهٔ بخارا، شمارهٔ ۴۴، مهر ، آبان ۱۳۸۴، ص ۵۷
* سخنور، حسین: روشنفكری ادبی در گفت و گو با داريوش آشوری، مجله سينما و ادبيات، شماره ۴۲، مهر و آبان ۱۳۹۳، ص ۲۱۹
* سخنور، حسین: روشنفكری ادبی در گفت و گو با داريوش آشوری، مجلهٔ سينما و ادبيات، شمارهٔ ۴۲، مهر و آبان ۱۳۹۳، ص ۲۱۹
* جشن‌نامۀ آشوری، ماهنامۀ اندیشۀ پویا، شماره ۹، مرداد و شهریور ۹۲
* جشن‌نامۀ آشوری، ماهنامۀ اندیشۀ پویا، شمارهٔ ۹، مرداد و شهریور ۹۲
* حریری، ناصر: هنر و ادبیات امروز/گفت و شنودی با داریوش آشوری، محمود مشرف آزاد تهرانی، کتابسرای بابل
* حریری، ناصر: هنر و ادبیات امروز/گفت و شنودی با داریوش آشوری، محمود مشرف آزاد تهرانی، کتابسرای بابل



نسخهٔ ‏۲ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۰:۲۶

بازاندیشیِ زبان فارسی
تصویر روی جلد چاپ اول کتاب
نویسندهداریوش آشوری
ناشرنشر مرکز
تاریخ نشر۱۳۷۲
تعداد صفحات۱۷۴
موضوعزبان‌شناسی
نثر معاصر
مسائل زبان فارسی در رویارویی با مدرنیته
سبکمجموعه مقاله
نوع رسانهکتاب
طراح جلدمحمدعلی بنی‌اسدی

بازاندیشیِ زبان فارسی مجموعه‌ای است نُه مقاله‌ای که داریوش آشوری طی بیست سال پژوهش و اندیشه‌گری نگاشت و سه سال بعد از اولین نوبت چاپ، مقالهٔ دهم را نیز به آن افزود. این مقالات روی‌هم دو جنبه از مسائل زبان فارسی شامل موضوعات تاریخی‌فرهنگی و مسائل فنی و ساختی را دربرمی‌گیرد.

* * * * *

«بازاندیشیِ زبان فارسی» کوششی برای اندیشهٔ تحلیلی و منطقی و دور از احساساتی‌گری دربارهٔ زبان و خط فارسی است. اولین چاپ این کتاب در سال ۱۳۷۲ با نُه مقاله بود: اما در چاپ دوم، به‌سال ۱۳۷۵ مقالۀ «سرهم‌نویسی و جدانویسی»، عنوان فرعی کتاب را به ده مقاله تغییر داد. نوشتن مقالات این مجموعه از نیمهٔ نخست دههٔ ۵۰ آغاز شد و تا نیمهٔ نخست دههٔ ۷۰شمسی ادامه یافت. برخی از مقاله‌ها بیشتر به جنبۀ تاریخی و جامعه‌شناختی مسائل زبان فارسی می‌پردازند و مسئلۀ زبان را در بستر بحران تاریخ و فرهنگ ما بررسی می‌کنند و برخی دیگر چاره‌جویی‌هایی است برای بازسازی و نوسازی زبان، زدودن کم‌وکاستی‌های آن و به‌کارگرفتن سرمایه‌های آن تا بتواند از عهدۀ بیان اندیشهٔ علمی و فلسفی امروز برآید. آشوری در این کتاب بی‌پروا و باصراحت تمام به بیان نظراتش دربارهٔ بیماری‌ها و معایبی که در طی سده‌ها گریبانگیر زبان و نثر فارسی شده است و همچنین به نقد و بررسی رویکردهای مختلفی که در زمینهٔ بازسازی زبان فارسی و اساساً در برخورد با نثر مدرن وجود دارد، می‌پردازد. مقالات این کتاب عبارت‌اند از:

«این مجموعه بر روی هم نشان‌دهندۀ کوشش ذهنی است که از مرحلهٔ برخورد با شکاف واژگانی و بیانی زبان ما در حوزۀ ترجمۀ مفاهیم علمی و فلسفی مدرن و آگاهی به کم‌وکاستی‌ها و ناتوانی‌های زبانی، به مرحلۀ توجه به معنای تاریخی و فرهنگی این شکاف رسیده که در زبان نیز بازتاب ویژه و بسیار پراهمیت خود را دارد. یعنی سرانجام به درهم‌تنیدگی تمامی جنبه‌های مسئله توجه کرده است و به اینکه بحران اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و گذار از یک صورت زندگانی تاریخی به صورت دیگر در زبان نیز همانگونه بازتاب دارد؛ و گذار زبانی نیز یکی از وجه‌های اساسی و ناگزیر گذارهای دیگر است و آگاهی به آن و فراهم آوردن وسایل آن همان اندازه اهمیت دارد که جنبه‌های دیگر این گذار.»[۲]

در نخستین نگاه به کتاب

خاستگاه گرایش آشوری به مسائل زبان فارسی

احمد کسروی

داریوش آشوری در گفت‌وگویی خاستگاه حساسیت خود در برابر مسائل زبان فارسی را این چنین بیان کرده‌ است:

حساسیّت در برابرِ مسائل زبان فارسی خیلی زود، در سنِ چهارده‌پانزده سالگی در من شکفت. و آن هنگامی بود که در کلاسِ دوم دبیرستانِ البرز برایِ آموختنِ زبانِ فارسی کلیله و دمنهٔ نصرالله منشی را درس می‌دادند. من از همان زمان نسبت به یاوه‌نویسی‌های «نثرِ مصنوع» و عربی‌چپانی‌های بی‌مزه و بی‌ربط در نثرِ فارسی حساس شدم. البته در سال‌های بعد آشنایی با نوشته‌های احمد کسروی و دیدگاه‌هایِ زبانیِ او هم این زمینه را در ذهنِ من نیرومند کرد.[۳]

آشوری در گفت‌وگویی دیگر با مسعود لقمان نویسندهٔ کتاب ''ایران در گذر روزگاران'' در این باره توضیح بیشتری می‌دهد:

غلام‌حسین مصاحب
در دورانِ دبستان و دبیرستان استعدادِ نویسندگی و کشش به آن در من نمایان شد. از ۱۹ سالگی به قلم زدن در مطبوعات پرداختم. آموختنِ زبانِ انگلیسی و مطالعه در قلمروِ علومِ سیاسی و فلسفه به آن زبان و دست بردنِ به ترجمه هم حسّاسیّتِ مرا به زبان و چند‌ و چونِ آن افزون‌تر کرد. امّا‌ یک رخداد بزرگ در زندگیِ من، این توجّه و حسّاسیّت را بسیار بیش‌تر کرد. آن رویداد آشنا شدن با غلام‌حسینِ مصاحب و پروژهٔ دایرة‌المعارف فارسی بود که در مؤسسه‌ٔ انتشاراتِ فرانکلین انجام می‌شد. در سالِ ۱۳۳۹، من دانشجویِ «دانشکده‌ٔ حقوق و علوم سیاسی و اقتصادی» در دانشگاهِ تهران بودم و مصاحب می‌خواست دو همکارِ جوان برایِ کار در دایرة‌المعارف بیابد. با معرفیِ دوست‌ام، ابراهیـمِ مکلا که او هم دانشجویِ همان دانشکده بود و در دایرة‌المعارف کار می‌کرد، من و فریدونِ بدره‌ای، با دادنِ امتحانی در ترجمه از انگلیسی، پذیرفته شدیم. کار کردن در دایرة‌المعارف زیرِ نظرِ مصاحب و آشنا شدن با کارِ علمیِ‌ جسورانه و نوآورانه‌ای که او می‌کرد، برایِ ذهنِ جوانِ من سخت آموزنده و انگیزنده بود. دورانِ نزدیک به دو ساله‌ای که من آن‌جا کار کردم، بیش از تمامِ دورهٔ درسِ دبیرستانی، دانشگاهی و دوره‌ٔ دکتری‌ای که ناتمام رها کردم، برایم آموزنده بود.‌ یکی از جنبه‌هایِ بسیار اساسیِ کارِ مصاحب، اندیشیدن به مسائلِ زبانی و به‌ ویژه حوزهٔ ترم‌شناسی در زمینه‌ٔ علومِ ریاضی، طبیعی، انسانی و مسائلِ عامِ واژگانی برایِ برگرداندنِ مقاله‌ها از انگلیسی به فارسی بود. آن‌جا بود که من با گسترهٔ عظیمِ واژگانِ مدرن و تنگناهایِ زبانِ فارسی برایِ برگردانِ آن آشنا شدم. این آشنایی تخمِ کنجکاوی و راهیابی‌ای را در ذهنِ من کاشت که در دهه‌هایِ بعد هرچه ریشه‌دارتر و نیرومندتر شد.[۴]

سرنخ

نویسندهٔ کتاب گرفتاری امروز زبان فارسی را ناشی از برخورد با تمدن مدرن و نیازهای زبانی آن می‌داند. [۵] در جای‌جای کتاب نویسنده تلاش می‌کند تا نشان دهد دگرگونی‌هایی که در زبان رخ می‌دهد مرتبط با دگرگونی‌ها در جهانی است که زبان و صاحبانش در آن به سر می‌برند. وی همچنین در چند جای کتاب به مسئلهٔ نثر فارسی و سیر تحول آن از منظر تاریخی می‌پردازد.
نویسندهٔ این کتاب در تلاش است تا دو راه بازسازی و نوسازی زبان فارسی را نشان دهد. یکی برخورد سنجشگرانه با میراث ادبی زبان فارسی و جداسازی بهنجار آن از نابهنجارش[۶] و دیگری، بررسی و به کارگیری مایه‌های درونی زبان فارسی برای بازگرداندن زبان فارسی به سرِ خانۀ اصلی واژگان و دستور خود و بهره‌گیری از راهنمایی‌های اهل علم در زمینۀ زبان‌شناسی.[۷]

چرا باید این کتاب را خواند

داریوش آشوری

با خواندن ترجمه‌های داریوش آشوری برای مثال از کتاب‌های نیچه، عموماً در ذهن افرادی که در زمینۀ مسائل زبان فارسی تعمق و تأملی نداشته‌اند، تصوری مبنی بر وجود اغراق در دقت نظر آشوری در ترجمه‌ها شکل می‌گیرد. مطالعۀ کتاب بازاندیشی زبان فارسی ما را با مسائلی که در ارتباط زبانی با تمدن مدرن داریم، آشنا می‌کند. این موضوع به خصوص وقتی اهمیت پیدا می‌کند که مشاهده می‌کنیم امروزه بازار ترجمه‌های نادقیق و با سرعت بالا در میان خوانندگانی که کتاب‌های متفکرین غربی را صرفاً برای اطلاع از نظرات آنها مطالعه می‌کنند رونق پیدا کرده است.

البته برخی از مسائلی که نویسندهٔ این کتاب در باب ترجمۀ کتاب‌های غربی مطرح می‌کند، اگر آغاز جنب‌وجوش برای بازسازی زبان را در ابتدای این قرن در نظر بگیریم، با گذشت حدود یک قرن، حل شده و تغییرات لازم در زبان فارسی و واژگان علمی و فلسفی پذیرفته شده است اما با موج جدید تحولات ارتباطی در دو دههٔ گذشته در جهان، ما همچون همهٔ جهانیان دوباره در میانۀ موج جدیدی از تحولات زبانی و در پی آن تحولات معنایی قرار گرفته‌ایم. با این حساب بازخوانی دوبارهٔ تأملات اندیشمندان زبانشناسی دربارهٔ دگرگونی‌های زبان پس از سال‌ها، ضروری می‌نماید.

خوانندگان قدیمی کتاب بخوانند

سبک کتاب

همان‌طور که پیش از این گفتیم کتاب بازاندیشی زبان فارسی مجموعه مقالات است. دکتر معصومی همدانی در مقالۀ «داریوش آشوری: روشنفکر تک‌رو» دربارۀ این سبک خاص آشوری یعنی مقاله‌نویسی این چنین توضیح داده است:

«[آشوری] به مقاله به عنوان یک نوع ادبی که با وضع اجتماعی ما و نیز با شیوۀ تفکر خود او سازگارتر است نگاه کرده و از همین روست، که باز با یکی دو استثنا، عمدۀ کتاب‌هایی که از او منتشر شده مجموعۀ مقاله است. آشوری مقاله‌نویس است و مقاله (به معنای essay در انگلیسی) پاسخی است که نویسنده به مسئله‌ای می‌دهد که پاسخی سریع و روشن می‌خواهد و مقاله‌نویس کسی است که یا مجال اندیشیدن بیش از حد دربارۀ یک موضوع را ندارد یا بر این اعتقاد است که موضوعی که دربارۀ آن می‌نویسد هنوز آن‌قدر پرورده نشده و حدودش به آن اندازه روشن نیست که بتوان دربارۀ آن نظریه پردازی تمام‌عیار کرد و حاصل آن را به صورت کتابی مفرد در دسترس خوانندگان قرار داد. بنابراین هرچند مقاله‌های آشوری از دستاوردهای نظری خالی نیست، نمی‌توان او را در یکی از حوزه‌های بسیاری که درباره‌شان قلم زده نظریه‌پرداز دانست. آشوری در جامعه‌شناسی و نقد ادبی و فلسفه و زبان‌شناسی نظریۀ خاصی نیاورده است و قصد آوردن آن را هم نداشته است؛ اما مقالات او سرشار از تأمل‌ها و جرقه‌های فکری و عناصری مفهومی است که هرکس که بخواهد در این حوزه‌ها نظریه‌پردازی کند باید آنها را به دقت بخواند و در آنها تأمل کند.» [۸]

پیشینهٔ کتاب

این کتاب، نخستین بار در سال ۱۳۷۲ با نام "بازاندیشی زبان فارسی: نه مقاله" انتشار یافت. این مجموعه، شامل سخنرانی‌ها و مقاله‌هایی می‌شد که داریوش آشوری آن‌ها را در طی دو دهه ارائه کرده و در مجله‌ها و نشریه‌های مختلف چون نگین، رودکی، نشرِ دانش، نقدِ آگاه و کلک به چاپ رسانده بود. در چاپ دوم این کتاب در سال ۱۳۷۵، با اضافه شدن مقالۀ جدیدی به آن، نام فرعی آن به ده مقاله تغییر یافت. نام این مقاله، "سرهم‌نویسی و جدانویسی" بود و پیش‌تر، در همان سال، در مجلۀ نگاه نو، نشر یافته بود.[۹]

تاریخ نشر پیشین هر یک از مقالاتی که در کتاب بازاندیشی زبان فارسی جمع‌آوری شده‌اند به این قرار است: [۱۰]

  1. مقالۀ «پیرامون نثر فارسی و واژ‌ه‌سازی» نخست با عنوان «فارسی دری و فارسی دری‌وری» در سال ۱۳۵۵ در مجلهٔ نگین به چاپ رسیده و سپس در سال ۱۳۵۶ همراه با مقالۀ «پسوند ایسم» با عنوان دو مقاله به دست انتشارات آگاه به صورت کتاب انتشار یافته است.
  2. مقالۀ «پسوند ایسم» نخست در سال ۱۳۵۵ در مجلهٔ رودکی و سپس در مجموعه دو مقاله نشر شده است.
  3. مقالۀ «نگاهی دیگر به دگردیسی زبان فارسی» نخست در سال ۱۳۶۱ در «سمینار نگارش فارسی»، که مرکز نشر دانشگاهی برگزار کرده بود، به صورت سخنرانی ارائه شده و سپس در شمارهٔ پنجم، ۱۳۶۲ مجلهٔ نشر دانش به چاپ رسیده است.
  4. مقالۀ «روح علمی و زبان علمی» نخست به صورت سخنرانی در سال ۱۳۶۳ در «دومین سمینار نگارش فارسی» که مرکز نشر دانشگاهی برگزار کرده بود به صورت سخنرانی ارائه شده و سپس در مجلۀ نشر دانش، سال پنجم شمارهٔ سوم ۱۳۶۴ به چاپ رسیده است.
  5. مقالۀ «بازاندیشی زبان فارسی» نخست در نشریهٔ نقد آگاه، (مجموعهٔ مقالات) انتشارات آگاه، سال ۱۳۶۱ به چاپ رسیده است.
  6. مقالۀ «دگرگونی واژگان فارسی» نخست به صورت سخنرانی در سال ۱۹۸۸ در انجمن ایرانیان دانشگاه آکسفورد ایراد شده و سپس به بزرگداشتنامۀ دکتر غلام‌حسین صدیقی پیشکش شده است.
  7. مقالۀ «چند پیشنهاد دربارهٔ روش نگارش و خط فارسی» نخست در مجلۀ نشر دانش سال ششم، شمارهٔ ششم، ۱۳۶۵ به چاپ رسیده است.
  8. مقالۀ «زبان فارسی و کارکردهای تازۀ آن» نخست در مجلۀ نشر دانش سال هفتم، شمارهٔ چهارم، ۱۳۶۶ به چاپ رسیده است.
  9. مقالۀ «علم و زبان علم» نخست در مجلهٔ کلک شمارهٔ ۴۲ سال ۱۳۷۲ به چاپ رسیده‌ است.
  10. مقالۀ «سرهم نویسی و جدانویسی» نخست در مجلهٔ نگاه نو، شمارهٔ ۲۶ سال ۱۳۷۵ منتشر شد.

گفتنی است که مقالۀ «زبان فارسی و کارکرد‌های تازۀ آن» همچنین در کتاب «دربارۀ زبان فارسی؛ برگزیدهٔ مقاله‌های نشر دانش (۷)» زیر نظر نصرالله پورجوادی نیز به چاپ رسیده‌ است.[۱۱]

خلاصهٔ مفصل‌تر کتاب

در این جا خطوط کلی چند مقاله از مقالات کتاب را ترسیم خواهیم کرد:

در مقالۀ اول نویسنده با بررسی تاریخ نثر فارسی از سده‌های آغازین پس از اسلام تا قرن نهم سرچشمه‌هایی برای بهکرد نثر فارسی را معرفی می‌کند. سپس به بررسی تحول در نثر فارسی در دوران مشروطه می‌پردازد. در ادامه مسائل واژه‌سازی را واکاوی می‌کند. نویسنده در این بخش از دوگونهٔ کلی برخورد با زبان سخن می‌گوید. او این دسته‌بندی را در مقالۀ «بازاندیشی زبان فارسی» به طور دقیق و جزیی‌تر گسترش داده و از چهار جریان مختلف در برخورد با بازنگری و بازسازی زبان نثر نام می‌برد.

در مقالۀ سوم کتاب، نویسنده سه نوع دگرگونی که در اثر دگرگونی شکلِ تاریخیِ زندگی در زبان رخ می‌دهد را برشمرده و این دگرگونی‌ها را در در تاریخ زبان فارسی می‌کاود. در مقالۀ چهارم نویسنده کمی از مسائل زبانی فاصله گرفته و به بررسی عمیق‌تری دربارهٔ ماهیت علم جدید و تمدن غرب می‌پردازد. سپس در انتها مقدمه‌ای را دربارۀ زبان علمی و ترجمهٔ زبان علمی آغاز می‌کند که در مقالۀ پنجم و نهم آن را گسترش داده و ابعاد بیشتری را دربارهٔ زبان علمی و بارورسازی زبان‌های غیرغربی در زمینهٔ علم و فلسفه می‌گشاید. این موضوع مسئله‌ای است که در یکی از کتاب‌های مهم داریوش آشوری به نام زبانِ باز به آن پرداخته شد‌ه است.

نویسنده در مقالۀ هشتم با مطرح کردن این نکته که امکانات و توانایی‌های خاص هر زبان از سویی بر بنیان‌های ساختمانی زبان در قسمت واژگان و در قسمت جمله‌سازی و نحو و از سوی دیگر بر چگونگی کاربرد تاریخی آن تکیه دارد، در دو قسمت از مقاله به توضیح کاربرد زبان فارسی در طول تاریخ پس از اسلام و چگونگی ساختمان واژگان فارسی می‌پردازد.

جایگاه «بازاندیشی زبان فارسی» در میان دیگر کتاب‌های نویسنده

داریوش آشوری در پاسخ به سؤال مسعود لقمان دربارۀ جایگاه کتاب «زبانِ باز» در میان آثار پژوهشی خود این چنین توضیح می‌دهد:

لقمان: زبانِ باز که به گفتهٔ خودتان «دست‌آوردِ نهاییِ کارِ پژوهشی و اندیشهٔ»‌ شما در بارهٔ زبانِ فارسی ست، بیش‌تر استوار بر رابطهٔ مدرنیّت و زبان‌هایِ مدرنی چون انگلیسی، فرانسه و آلمانی ست تا رابطهٔ زبانِ ما و مدرنیّت. چرا با وجودِ این خلاء، شما این کتاب را دست‌آوردِ نهاییِ تأمّلات خود می‌دانید؟
آشوری: البته به دلیلِ خستگیِ زیاد، بخشِ بررسیِ زبانِ فارسی را در این کتاب تمام نکرده‌ام و برایِ فرصتِ دیگری گذاشته‌ام، اما پیش از این، دو کتابِ دیگر هم منتشر کرده‌ام و در آن‌ها به نقدِ تاریخیِ زبانِ فارسی و تنگناهایِ آن در رابطه با تمدنِ مدرن پرداخته‌ام. بازاندیشیِ زبانِ فارسی به نقد و ارزیابیِ تاریخیِ این زبان می‌پردازد؛ امّا چند مقاله هم در بارهٔ پی‌جوییِ روش‌هایِ توسعهٔ این زبان از راهِ بهره‌گیری از توانمندی‌هایِ اشتقاقی و ترکیبیِ آن دارد. «درامدِ» پنجاه صفحه‌ای کتاب فرهنگِ علومِ انسانی نیز به مسائلِ خاصِ توسعهٔ زبان و مدرنگریِ آن می‌پردازد. همچنین روش‌هایِ پیشنهادیِ من برایِ توسعهٔ واژگانِ علومِ انسانی را با درنگ در شگردهایِ پیشنهادی و کارِ تکنیکیِ اشتقاقی و ترکیبی با مایه‌هایِ گسترده‌ترِ زبانی در متنِ آن فرهنگ می‌توان دید.
در کتاب زبانِ باز، نشان دادنِ تنگناهایِ فنّیِ زبان‌هایِ تحلیلی برایِ ساخت‌وپرداختِ واژگانِ ترکیبی و اشتقاقی و همچنین رابطهٔ زبان و زیست‌بومِ فرهنگیِ آن، در حقیقت، هشداری است به فارسی‌زبانان که زبانِ‌شان ‌یک زبانِ تحلیلیِ وابسته به زیست‌بومِ فرهنگیِ پیشامدرن است. ‌یعنی برایِ مدرنگریِ خود و کارآمدی در این پهنه هم تنگناهایِ زبانی و هم تنگناهایِ فرهنگی دارد. کتابِ زبانِ باز با پی‌گیریِ و طرحِ چگونگیِ بالیدنِ زبان‌ها در بسترِ پیدایشِ مدرنیّت، می‌خواهد درامدی باشد به اندیشیدن به این هر دو وجهِ زبانِ ما. باری، در ویرایشِ دیگری از این کتاب در نظر دارم مسائلِ زبانِ فارسی را از این دیدگاه جمع‌بندی کنم.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

نقد و نظرها دربارهٔ کتاب

مروری در مجلاتی که به‌طور ویژه یا با تک‌مقالاتی به داریوش آشوری و آثارش پرداخته‌اند نشان می‌دهد که درخصوص کتاب «بازاندیشی زبان فارسی» به‌طورخاص نقد و بررسی صورت نگرفته‌ است و بیشتر نقدها و گفت‌وگوها پیرامون کتاب زبان باز وی منتشر شده‌اند. دلیل این است که این کتاب، از انسجام محتوایی برخوردار نبوده و در حوزهٔ زبان فارسی به مسائل متعددی می‌پردازد بر این اساس نمی‌توان یک مدعای واحد از این کتاب استخراج کرد. درست برعکس کتاب زبان باز که موضوع آن کاملاً دربارهٔ «زبان و مدرنیت» است.
اما به هر حال از آن جا که کتاب بازاندیشی زبان فارسی به موضوعات زیادی در حوزۀ زبان فارسی پرداخته‌ است می‌توان با مرور اظهارنظرهای کلی صاحب‌نظران حوزۀ زبان فارسی دربارهٔ داریوش آشوری به دیدگاه‌های آنان درخصوص اندیشه‌های آشوری دربارهٔ زبان فارسی در این اثر پی‌برد.

سیدمحمد حسینی

دکتر سیدمحمد حسینی در مقدمۀ مقاله‌اش با عنوان «داریوش آشوری و زبان باز» در مورد آشوری و زبان فارسی چنین می‌نویسد:

حسین معصومی همدانی

حسین معصومی همدانی

دکتر حسین معصومی همدانی، عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی در مقاله‌اش با عنوان «داریوش آشوری: روشنفکر تک‌رو» دربارهٔ فعالیت‌های پژوهشی آشوری در زمینۀ زبان فارسی می‌نویسد:

معصومی در جای دیگری از همین مقاله آورده‌ است:

غلام‌حسین صدری‌افشار

غلام‌حسین صدری‌افشار

غلام‌حسین صدری‌افشار، مؤلف کتاب فرهنگ معاصر فارسی، در قسمتی از مطلب کوتاهی با عنوان «داریوش آشوری و واژه‌سازی» دربارهٔ کار واژه‌سازی آشوری این چنین نوشته‌ است:

جریان‌سازی‌ها

بازسازی زبان فارسی و پیرایش آن از زبان عربی

دگرگونی و بازسازی زبان در ایران دورهٔ مدرن، ناگزیر با مسئلهٔ آمیختگی زبان فارسی و عربی و لزوم پیراستن زبان فارسی از زبان عربی مواجه بوده‌ است. این مسائل زبانی از همین رهگذر برخورد‌هایی با هویت دینی ایرانیان نیز داشته‌ و واکنش‌های متفاوتی را پیرامون خود رقم زده‌اند. داریوش آشوری در گفت‌وگویی در پاسخ به سوالاتی دربارهٔ این مسئله چنین گفته‌ است:

جامی: به نظرتان چقدر تسلط ایدئولوژی ناسیونالیسم در کنار گذاشتن عربی مؤثر بوده‌ است؟
آشوری: ناسیونالیسم ایرانی از دورانِ مشروطیت، به‌ویژه با پروژهٔ «ایرانِ نوینِ» رضاشاهی که زبانِ فارسی را به عنوانِ زبانِ ملی نیرو بخشید، نگرشِ تازه‌ای نسبت به گذشتهٔ تاریخی پدید آورد که پیرایشِ زبانی نیز یکی از جنبه‌هایِ آن بود. به هر حال، چرخشِ زبانی از برابرِ زبانِ عربی، که هزار و چند صد سال زبانِ اصلیِ دینی و فرهنگیِ تمدنِ اسلامی بود، و رو به رو شدن با زبانِ فرانسه همچون زبانِ تمدن مدرن و مدل قرار گرفتنِ صورت و معنایِ آن زبان —و سپس زبانِ انگلیسی— رویدادِ تاریخیِ بزرگی است که باید معنایِ آن را در چیرگیِ تمدنِ مدرن بر بخشِ عمدهٔ کرهٔ زمین و از جمله تمدن‌های کهنِ آسیایی فهمید. (در این باب نگاه کنید به مقالهٔ من با عنوانِ «زبانِ تجدد»)
جامی: و چقدر دین‌ستیزی چپ در ستیز با زبان دین که زبان عربی بود تأثیر داشت؟
آشوری: اگر در ماهیّتِ گیتیانهٔ (سکولار) تمدنِ مدرن و جهانِ مدرن درنگ کنیم، می‌بینیم که گیتیانه‌گری (سکولاریزاسیون) زبان هم جزءِ ضروریِ آن است. در این جریان نه تنها ایدئولوژی‌های چپ که ایدئولوژی‌های راست نیز نقش دارند. خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

تأثیر اندیشهٔ مارکسیستی بر نگرش‌های زبان‌شناسانهٔ آشوری

داریوش آشوری در همین گفت‌وگو در پاسخ به سوال جامی دربارهٔ تأثیر اندیشهٔ مارکسیستی در نگرش او به زبان فارسی می‌گوید:

« دیدگاهِ من در بارهٔ آرایش و پیرایشِ زبانِ فارسی، در جهتِ پاسخگویی به خواسته‌های زندگانی در جهان مدرن، نه ناسیونالیستی ست نه سوسیالیستی. بلکه نگاهِ کارکردی و آسیب‌شناسانهٔ کسی است که هم دربارهٔ رابطهٔ مدرنیّت و زبان سال‌ها کار و مطالعه کرده و هم چهل‌پنجاه سال با ادبیات و واژگان فارسی سر و کله زده (از جمله سالیانی در مؤسسهٔ لغت‌نامهٔ دهخدا کارِ حرفه‌ای و ویراستاری کرده). نگاهِ من به زبانِ فارسی از یک دیدگاهِ کارکردی (فونکسیونالیستی) ست با درنگ دربارهٔ شیوهٔ پاسخگوییِ آن به چالشِ زبان‌های پیشاهنگِ مدرنیت. این دیدگاه هم بُعدِ زبان‌شناسانه دارد، هم بُعدِ نگرشِ اجتماعی و تاریخی به زبانِ فارسی. من از حرکتی گام به گام در تجربه‌های واژه‌شناسی و واژه‌سازی به پایگاهِ نظریِ خود در برخورد با مسئلهٔ مدرنگریِ این زبان رسیده‌ام.» خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

مشخصات کتاب‌شناختی

تصویر روی جلد چاپ نهم کتاب

کتاب بازاندیشی زبان فارسی تاکنون (۱۳۹۸)، ۹ بار تجدید چاپ شده‌ است. بیشترین تیراژهای این کتاب در چاپ‌های ابتدایی آن به میزان ۳۰۰۰ و ۲۰۰۰ و ۱۸۰۰ نسخه بوده‌ است. تیراژ کتاب تاکنون در مجموع به میزان ۱۲هزار و ۳۰۰ نسخه بوده‌‌است. تیراژ کتاب در سال‌های اخیر هر بار کمتر از ۱۰۰۰ نسخه بوده‌ است.

چاپ نهم کتاب ۲۰۰ صفحه دارد. این کتاب تاکنون فقط توسط نشر مرکز به چاپ رسیده‌ است.[۱۶]

تغییرات طرح جلد در چاپ‌های مختلف

طرح روی جلد این کتاب فقط یکبار در چاپ دوم کتاب تغییر کرده و تاکنون بدون تغییر باقی مانده است.

بخش‌هایی از کتاب

ناممکن بودن ساخت چهل‌تکۀ فرهنگی
لازم به ذکر است این مقاله در سال ۱۳۵۵ نوشته شده و اشاره‌ٔ مستقیمی به کتاب افسون زدگی جدید: هویت چهل تکه و تفکر سیار نوشتهٔ داریوش شایگان که در دههٔ ۷۰ نوشته شده‌ است، ندارد.
پاسداری زبان عامیانۀ فارسی از این زبان

منبع‌شناسی

همان‌طور که پیش از این اشاره شد منبع مستقلی در مورد این اثر آشوری وجود ندارد، اما به علت این که در این کتاب تقریباً همهٔ دیدگاه‌های آشوری در مورد زبان فارسی وجود دارد، با مرور تمام مقالات و مصاحبه‌هایی که در مورد داریوش آشوری و زبان فارسی نوشته یا جمع‌آوری شده‌اند، می‌توان به دیدگاه‌های اندیشمندان این حوزه در مورد این اثر دست یافت.

در این قسمت برخی از مقالات و مصاحبه‌هایی که توسط داریوش آشوری در رابطه با مسائل این کتاب نوشته یا انجام شده به علاوه مقالاتی که توسط دیگر زبان‌شناسان دربارهٔ دیدگاه‌های زبان‌شناسانهٔ آشوری نگاشته‌شده‌اند را گردآوری کرده‌ام.

برخی از منابعی که دربارهٔ این کتاب یا نویسندهٔ آن با موضوع زبان فارسی نوشته شده است عبارتند از:

  • جباری حق، محمد؛ جوادی، پاشا: زبانِ باز، گفت‌وگو با داریوش آشوری، مجلۀ بخارا، ۷۲-۷۳
  • آشوری، داریوش: علوم انسانی در ایران و مسئلۀ زبان آن، گفت‌وگو، مجلۀ بخارا، سال چهاردهم، شمارهٔ ۸۰، فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۰
  • روئین پرویزی، مجید: داریوش آشوری و زبان باز، روزنامهٔ دنیای اقتصاد، ۲۵ مرداد ۱۳۸۹
  • خجسته رحیمی، رضا: اصلاح زبان و استبداد زمان، مجلۀ مهرنامه، شمارهٔ ۷
  • اسکافی، ابراهیم: باز هم زبان، مجلۀ گفتگو، شمارهٔ ۶۰
  • غلام‌حسین صدری‌افشار: داریوش آشوری و واژه‌سازی، مجلۀ نگاه نو، شمارهٔ ۱۱۷، سال بیست و هفتم، بهار ۱۳۹۷، ص ۶۶
  • حسینی، سیدمحمد: داریوش آشوری و زبان باز، مجلۀ نگاه نو، شمارهٔ ۱۱۷، سال بیست و هفتم، بهار ۱۳۹۷، ص ۷۷
  • خزاعی فر، علی؛ آشوری، داریوش: گفت‌وگو با داريوش آشوری در مقام مترجم، فصلنامهٔ مترجم، شمارهٔ ۶۳، پاييز و زمستان ۱۳۹۶، ص ۴
  • آشوری، داریوش: در باب زبان ادبی و زبان علمی، فصلنامهٔ نقد و بررسی كتاب تهران، شمارهٔ ۵۱، تابستان ۱۳۹۵، ص ۱۴۸
  • آشوری، داریوش: «فارسی شکر است»، مجلهٔ نگاه نو، شمارهٔ ۸۶، تابستان ۱۳۸۹، ص ۵۸
  • آشوری، داریوش: برای داشتن زبان باز در ترجمه بايد فرهنگ باز داشت، فصلنامهٔ مترجم، شمارهٔ ۴۳، بهار و تابستان ۱۳۸۵، ص ۷۷
  • آشوری، داریوش: مشكل زبانی ما، دو ماهنامهٔ بخارا، شمارهٔ ۴۴، مهر ، آبان ۱۳۸۴، ص ۵۷
  • سخنور، حسین: روشنفكری ادبی در گفت و گو با داريوش آشوری، مجلهٔ سينما و ادبيات، شمارهٔ ۴۲، مهر و آبان ۱۳۹۳، ص ۲۱۹
  • جشن‌نامۀ آشوری، ماهنامۀ اندیشۀ پویا، شمارهٔ ۹، مرداد و شهریور ۹۲
  • حریری، ناصر: هنر و ادبیات امروز/گفت و شنودی با داریوش آشوری، محمود مشرف آزاد تهرانی، کتابسرای بابل


پانویس

  1. آشوری، بازاندیشیِ زبان فارسی، فهرست کتاب.
  2. آشوری، بازاندیشیِ زبان فارسی، ۱۲.
  3. ‏ «تکنیک‌های گسترش واژگان؛ گفت‌وگوی مهدی جامی با آشوری ۲». 
  4. ‏ «گفتگو با داریوش آشورى/معنا و ماهیّت مدرنیّت، گفتگوى مسعود لقمان و داریوش آشورى». 
  5. آشوری، بازاندیشیِ زبان فارسی، ۱۳.
  6. آشوری، بازاندیشیِ زبان فارسی، ۱۰۰.
  7. آشوری، بازاندیشیِ زبان فارسی، ۱۰۹.
  8. معصومی همدانی. «داریوش آشوری: روشنفکر تک‌رو». مجلهٔ نگاه نو ۲۷:‎۱۳-۱۴. 
  9. ‏ «جست‌وجوی عنوان «بازاندیشی زبان فارسی»». خانهٔ کتاب. 
  10. آشوری، بازاندیشیِ زبان فارسی، ۷-۸.
  11. ‏ «جست‌وجوی عنوان کتاب». کنسرسیوم محتوای ملی. 
  12. حسینی. «داریوش آشوری و زبان باز». مجلهٔ نگاه نو ۲۷:‎۷۷. 
  13. معصومی همدانی. «داریوش آشوری: روشنفکر تک‌رو». مجلهٔ نگاه نو ۲۷:‎۱۳. 
  14. معصومی همدانی. «داریوش آشوری: روشنفکر تک‌رو». مجلهٔ نگاه نو ۲۷:‎۱۷. 
  15. صدری‌افشار. «داریوش آشوری و واژه‌سازی». مجلهٔ نگاه نو ۲۷:‎۶۷. 
  16. ‏ «جست‌وجوی عنوان «بازاندیشی زبان فارسی»». خانهٔ کتاب. 
  17. آشوری، بازاندیشیِ زبان فارسی، ۳۰.
  18. آشوری، بازاندیشیِ زبان فارسی، ۱۰۳.
  19. آشوری، بازاندیشیِ زبان فارسی، ۱۱۵.
  20. آشوری، بازاندیشیِ زبان فارسی، ۱۱۲.

منابع

  • آشوری، داریوش (۱۳۹۷). بازاندیشیِ زبان فارسی. تهران: مرکز. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۰۵-۲۳۶-۲.
  • آشوری، داریوش (۱۳۷۲). بازاندیشیِ زبان فارسی. تهران: مرکز.
  • معصومی همدانی، حسین. «داریوش آشوری: روشنفکر تک‌رو». مجلهٔ نگاه نو ۲۷-بهار ۱۳۹۷ (۱۱۷). 
  • حسینی، سید‌محمد. «داریوش آشوری و زبان باز». مجلهٔ نگاه نو ۲۷-بهار ۱۳۹۷ (۱۱۷). 
  • صدری‌افشار، غلام‌حسین. «داریوش آشوری و واژه‌سازی». مجلهٔ نگاه نو ۲۷-بهار ۱۳۹۷ (۱۱۷). 


پیوند به بیرون