خسی در میقات: تفاوت میان نسخهها
صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب |عنوان = خسی در میقات |تصویر = Khasi dar mighat.jpg |اندازه تصویر...» ایجاد کرد |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | {{جعبه اطلاعات کتاب | ||
|عنوان = خسی در میقات | |عنوان = خسی در میقات | ||
|تصویر | |تصویر = Khasi.jpg | ||
|اندازه تصویر = 220px | |اندازه تصویر = 220px | ||
|زیرنویس تصویر = | |زیرنویس تصویر = | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
'''خسی در میقات''' یکی از سفرنامههای موفق دوران معاصر است. این کتاب، سفرنامهٔ حج [[جلال آلاحمد]] است. خسی در میقات در زمینهٔ کارهای او چه از نظر سبک و چه از نظر درونمایه اثری درخور توجه است..<ref>{{پک|دستغیب|۱۳۷۱|ک=نقد آثار جلال آلاحمد|ص=۱۵۵}}</ref> | |||
'''خسی در میقات''' یکی از سفرنامههای موفق دوران معاصر است. این کتاب، سفرنامهٔ حج [[جلال آلاحمد]] است. خسی در میقات در زمینهٔ کارهای او چه از نظر سبک و چه از نظر درونمایه اثری درخور توجه است. | |||
<center>* * * * *</center> | <center>* * * * *</center> | ||
خسی در میقات گزارش سفر حج [[جلال آلاحمد|جلال]] در سال۱۳۴۳ است. این کتاب در سال ۱۳۴۵ چاپ شد. آلاحمد در این کتاب تجربیات و خاطراتش را از این سفر بیان میکند. سفرش از ۲۱فروردین تا ۱۰اردیبهشت است. این کتاب نشانهٔ نوعی اشتیاق دینی و بازگشت به اسلام و مذهب است.{{سخ}}این کتاب شامل مشاهدات جغرافیایی جلال است ؛ او سعی میکند میان این جغرافیا و تاریخ این سرزمین ارتباط برقرارکند. همچنین او سعی دارد تا از وضعیت سیاسی و اقتصادی عربستان زمان خودش آگاهی یابد به همین منظور با آدم های مختلف مکه و مدینه ارتباط برقرارمیکند و با آنان از سیاست و اقتصاد سخن میگوید. | خسی در میقات گزارش سفر حج [[جلال آلاحمد|جلال]] در سال۱۳۴۳ است. این کتاب در سال ۱۳۴۵ چاپ شد. آلاحمد در این کتاب تجربیات و خاطراتش را از این سفر بیان میکند. سفرش از ۲۱فروردین تا ۱۰اردیبهشت است. این کتاب نشانهٔ نوعی اشتیاق دینی و بازگشت به اسلام و مذهب است.{{سخ}}این کتاب شامل مشاهدات جغرافیایی جلال است ؛ او سعی میکند میان این جغرافیا و تاریخ این سرزمین ارتباط برقرارکند. همچنین او سعی دارد تا از وضعیت سیاسی و اقتصادی عربستان زمان خودش آگاهی یابد به همین منظور با آدم های مختلف مکه و مدینه ارتباط برقرارمیکند و با آنان از سیاست و اقتصاد سخن میگوید. | ||
او در این کتاب از وضع ادارهٔ | او در این کتاب از وضع ادارهٔ کاروانها، کردار حاجیان و سازمان اداری عربستان انتقاد میکند. او به شرکتهای خارجی حمله میکند و از غربزدگی مینالد و تنها راه سامانیافتن این وضعیت را نوعی اتحاد اسلامی میداند. | ||
==برای آنانکه کتاب را نخواندهاند== | ==برای آنانکه کتاب را نخواندهاند== | ||
خط ۳۶: | خط ۳۴: | ||
===یک خط برای اینکه بدانیمش=== | ===یک خط برای اینکه بدانیمش=== | ||
===گزارشی از شخصیت حاضر در کتاب داستان گزارشی از شعرهای مهم در کتاب شعر، گزارشی از فصلهای کتاب پژوهش=== | ===گزارشی از شخصیت حاضر در کتاب داستان گزارشی از شعرهای مهم در کتاب شعر، گزارشی از فصلهای کتاب پژوهش=== | ||
خط ۴۳: | خط ۴۱: | ||
* خرداد۱۳۶۷ اکبر اخلاقی در روزنامهٔ کیهان مقالهای از حامد الگار ترجمه میکند که گویی بیانی از شهرت خسی در میقات است: | * خرداد۱۳۶۷ اکبر اخلاقی در روزنامهٔ کیهان مقالهای از حامد الگار ترجمه میکند که گویی بیانی از شهرت خسی در میقات است: | ||
:در زمان [[جلال آلاحمد]]، دهانبهدهان پیچیده بود که عضوی از روشنفکران ادبی ایران، تصمیم گرفته به حج برود. | :در زمان [[جلال آلاحمد]]، دهانبهدهان پیچیده بود که عضوی از روشنفکران ادبی ایران، تصمیم گرفته به حج برود. | ||
* خسی در میقات، گامی تلقی میشد در راهی که ممکن بود آلاحمد را به یگانگی کاملتری با اسلام پیش ببرد؛ ازاینرو این سفرنامهٔ جلال بهنوعی مسیر بازگشت او به مذهب بود.<ref | * خسی در میقات، گامی تلقی میشد در راهی که ممکن بود آلاحمد را به یگانگی کاملتری با اسلام پیش ببرد؛ ازاینرو این سفرنامهٔ جلال بهنوعی مسیر بازگشت او به مذهب بود.<ref> {{پک|میرآخوری وشجاعی||ک=مرغ حق|ص۲۲۴= }}</ref> | ||
خط ۴۹: | خط ۴۷: | ||
===مقدمهنویس یا یادداشتنویس=== | ===مقدمهنویس یا یادداشتنویس=== | ||
===چرا باید این کتاب را خواند=== | ===چرا باید این کتاب را خواند=== | ||
این کتاب بهعنوان یکی از سفرنامههای حج معاصر اهمیت زیادی دارد و همچنین به شناخت ما از جلال | این کتاب بهعنوان یکی از سفرنامههای حج معاصر اهمیت زیادی دارد و همچنین به شناخت ما از جلال آلاحمد کمک میکند. | ||
==برای کسانی که کتاب را خواندهاند== | ==برای کسانی که کتاب را خواندهاند== | ||
===داستانکها=== | ===داستانکها=== | ||
وقتی خبر به حج رفتن جلال آمد کمتر کسی این خبر را باور کرد و بقیه به این خبر پوزخند زدند . به حج رفتن کسی مثل جلال دور از انتظار بود؛ ولی او مصمم به کشف سرزمین وحی بود. او میخواست با چشم خودش سرزمین طلوع اسلام را ببیند تا شاید به قول خودش از شک به یقین نزدیکتر شود .جلال در طول سفر تمام خاطرات و مشاهداتش را یادداشت کرد که ماحصل آن کتاب خسی در میقات شد و در زندگیاش تائیدی بر بازگشت جلال به مذهب و اسلام شناخته شد. | وقتی خبر به حج رفتن جلال آمد کمتر کسی این خبر را باور کرد و بقیه به این خبر پوزخند زدند . به حج رفتن کسی مثل جلال دور از انتظار بود؛ ولی او مصمم به کشف سرزمین وحی بود. او میخواست با چشم خودش سرزمین طلوع اسلام را ببیند تا شاید به قول خودش از شک به یقین نزدیکتر شود .جلال در طول سفر تمام خاطرات و مشاهداتش را یادداشت کرد که ماحصل آن کتاب خسی در میقات شد و در زندگیاش تائیدی بر بازگشت جلال به مذهب و اسلام شناخته شد. | ||
====مجوز==== | ====مجوز==== | ||
====نشر و تغییر نام==== | ====نشر و تغییر نام==== | ||
====جوایز==== | ====جوایز==== | ||
====جلسات نقد و بررسی==== | ====جلسات نقد و بررسی==== | ||
در این سالها جلسات نقد و بررسی زیادی تشکیل شدهاست . یکی از این جلسات در نشست ادبی «جای پای باران » با حضور معصومه قاسمی کارشناس ادبی در ۲۱ آبان ماه سال ۱۳۹۴ برگزارشد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = http://iqna.ir/fa/news/3443441/%D8%AE%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%DB%8C%D9%82%D8%A7%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D8%B4%D8%B3%D8%AA-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C-%D8%AC%D8%A7%DB%8C-%D9%BE%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D9%88%D8%AF|عنوان = خسی در میقات در نشست ادبی «جای پای باران» بازخوانی میشود}}</ref> | |||
====اهدا==== | ====اهدا==== | ||
====بازتاب در توئیتها و نوشتههای مجازی==== | ====بازتاب در توئیتها و نوشتههای مجازی==== | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
====هوادری==== | ====هوادری==== | ||
==== استحال و اقتباس==== | ==== استحال و اقتباس==== | ||
به نظر میرسد که جلال آلاحمد در خسی در میقات به سفرنامهٔ ناصرخسرو نظر داشتهاست و همانندیهایی بین این دو اثر یافتمیشود. انگیزههای ناصر خسرو و جلال به تقریب یکسان است که عبارتند از: خودشناسی، خداشناسی، آشنایی با دیگران و انتقاد از رسمهای بیرویه و اصالت نداشتن . البته بین این دو اثر تفاوتهایی هم وجود دارد که به عبارتند از: | |||
#اوصاف ناصرخسرو پیوستهتر است و آرامتر، در حالیکه نوشتهٔ آلاحمد بریدهبریدهتر است و شتابناک که بی گمان نتیجه توفیدن و به تب و تاب آمدن درونی بیشتر است؛ شاید ناصرخسرو نیز در توفندگی و تب و تاب بیشتری بودهاست و توانسته بههنگام نوشتن خود را آرامتر کند، این است که از آن توفندگی به نوشتههایی پیوستهتر رسیدهاست.<ref>{{پک|دستغیب|۱۳۷۱|ک=نقد آثار جلال آلاحمد|ص=۱۷۰و۱۷۱}}</ref> | |||
#ناصر خسرو در دنیایی قدیم به سفر میرود و آل احمد در جهان مدرن . آل احمد گرچه دربارهٔ معنا و مقصد سفر حج جدی است اما دربارهٔ ابزار و عوامل رسیدن به مقصود به طنز و شوخی میگراید.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/19146/%d9%86%da%af%d8%a7%d9%87%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d8%b3%d9%81%d8%b1%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a2%d9%84-%d8%a7%d8%ad%d9%85%d8%af|عنوان = نگاهی به سفرنامههای آلاحمد}}</ref> | |||
===سالشمار کتاب=== | ===سالشمار کتاب=== | ||
خط ۷۰: | خط ۷۴: | ||
===داستان انتشار کتاب (اوّلین بار در کجا و چگونه بوده است؟!)=== | ===داستان انتشار کتاب (اوّلین بار در کجا و چگونه بوده است؟!)=== | ||
===سبک کتاب=== | ===سبک کتاب=== | ||
نثر آلاحمد به ویژه در غربزدگی و خسی در میقات سیلان پرنیرو و خشن و تند و تسخیر ناپذیریست . او منطق محتوا را از طریق نثر ضربتی به رخ خواننده میکشد؛ اسم و صفت را محکم بر سر و روی خواننده میکوبد تا به خود بیاید. آلاحمد نه از نثر توصیفی بلکه از نثر خطابی استفاده میکند. <ref>{{پک|دستغیب|۱۳۷۱|ک=نقد آثار جلال آلاحمد|ص=۱۷۱}}</ref> | |||
بهطور کلی کتاب خسی در میقات متعلق به دورهٔ دوم نویسندگی آلاحمد است و ویژگیهای این دوره را دارد. این ویژگیها عبارتند از: | |||
*گرایش به نثر و واژه های کهن: که در خسی در میقات بارزتر است. آلاحمد به نثر کهن (بیهقی، ناصرخسرو، سعدی...) توجه دارد و میکوشد به پیروی آن، با صرفهجوئی درآوردن واژهها، معنای بسیار عرضه کند. | |||
*پیشتر آوردن فعل و آوردن واژه به جای جمله: | |||
در نگارش مطالب از شور درونی لحظهای خود پیروی میکند . همینطور که میاندیشد ، مینویسد ؛ میخواهد سیلانی به نثر بدهد تا به واقعیتها و پویشهای زندگانی امروز نزدیک شود و با آن هماهنگ گردد . « رفتم روی بام شرقی ...» (خسی در میقات) | |||
*حذف فعل بدون قرینه: گاهی در نثر آل احمد افعال بدون قرینه حذف میشوند و این کار، درست نیست. «بچهها مثل متکا پیچیده و دراز و گرد در خواب» ( خسی در میقات) | |||
*به کار بردن وجه مصدری برای عرضه کردن تصویر و حالت: «نوحه خوانهاشان در منتهای هیجان و در دستگاه شور نوحهای میخواندند ... و حجاج گریهکنان به سر و سینه کوبان » ( خسی در میقات) | |||
همچنین آلاحمد در خسی در میقات فقط با واژهای، اشارهای نثر را سامان میدهد و فهمیدن مطلب را به عهدهٔ خواننده میگذارد (این را تلگرافی خواندهاند) در این کار، در خسی در میقات افراط شدهاست.<ref>{{پک|دستغیب|۱۳۷۱|ک=نقد آثار جلال آلاحمد|ص=۲۴۵و۲۴۷و۲۴۸}}</ref> | |||
===پیشینهٔ کتاب=== | ===پیشینهٔ کتاب=== | ||
===پیرنگ=== | ===پیرنگ=== | ||
===شخصیتپردازی=== | ===شخصیتپردازی=== | ||
===ویژگیهای مهم کتاب=== | ===ویژگیهای مهم کتاب=== | ||
*۱۹شهریور۱۳۶۷ شمس آلاحمد در روزنامهٔ سروش برای خسی در میقات ویژگیهایی را برمیشماردو میگوید: | |||
از جهت تداوم خط فکری جلال ، شاهد سرخوردگی از فرهنگ غربی و بازگشت به فرهنگ سنتی و قومی و بومی و اسلامی او هستیم. در طول سفر حج، جلال جز افسوس خوردن بر فرهنگ خانوادگی، کاری ندارد. در واقع خسی در ميقات قصیدهای است در رثای فرهنگ مردهٔ خانوادگی ما در برابر فرهنگ سلطهگر متکی به تکنیک و ماشین غرب (آمریکاو روس). در هر صفحهای از آن، هشداری از سر صمیمیت و اخلاص، به تمام افراد آشنا با فکر و نظر دادهشدهاست. و جابهجای آن، پیشنهاداتی است که جلال برای بیرون آمدن از زیر سلطهٔ فرهنگ مغربی، به برادران فرهنگی خود دادهاست. و جالب است که جلال، حتى اعراب سعودی را، برادر خویش میشناسد. اگر غم عرب بدویی را میخورد که با آن لباس بلند سفیدش، در ضمن ول شدن روی خاک، آلودهخواهدشد؛ در عین حال، فریادش را سر ملک سعود، انگار که سر محمدرضا پالانی، میکشد.<ref>{{پک|میرآخوری و شجاعی|ک=مرغ حق|ص=۱۱۳}}</ref> | |||
*۲۱شهریور۱۳۶۴ قاسم صافی در روزنامهٔ کیهان میگوید: «خسی در میقات تصویر روشن و رسایی از فرهنگ حقیقی مردم و شیوههای زندگی طبیعی آنها است.»<ref>{{پک|میرآخوری و شجاعی||ک=مرغ حق|ص=۱۸۹}}</ref> | |||
===الهام از شخصیتها=== | ===الهام از شخصیتها=== | ||
====شخصیتهای اصلی==== | ====شخصیتهای اصلی==== | ||
خط ۸۲: | خط ۹۸: | ||
===گزارشی از ترجمه به زبانهای دیگر=== | ===گزارشی از ترجمه به زبانهای دیگر=== | ||
===اتفاقات سیاسی یا اجتماعی مرتبط با کتاب و جریانسازیهای کتاب=== | ===اتفاقات سیاسی یا اجتماعی مرتبط با کتاب و جریانسازیهای کتاب=== | ||
انتقاد از غربزدگی: | |||
لبهٔ تیز انتقاد آلاحمد در این کتاب حمله به غربزدگی است و عرضهٔ طرحی کلی برای رهایی از آن. آلاحمد اندیشهٔ «یگانگی اسلامی» سیدجمالالدین اسدآبادی را به شیوهای نوآئین ارائه میکند. او همچنین به سرنوشت کشورهای جهان سوم میاندیشد و میخواهد راهی نشان بدهد که مردم این کشورها از دایرهٔ مناسبات مصرفی استعماری بدرآیند و این مهمترین نکتهٔ محوری «غرب زدگی» نیز هست.<ref>{{پک|دستغیب|۱۳۷۱|ک=نقد آثار جلال آلاحمد|ص=۱۶۸}}</ref> | |||
===نشستهای خبرساز دربارهٔ کتاب=== | ===نشستهای خبرساز دربارهٔ کتاب=== | ||
===اظهارنظرها=== | ===اظهارنظرها=== | ||
====نقدهای مثبت==== | ====نقدهای مثبت==== | ||
====نقدهای منفی==== | ====نقدهای منفی==== | ||
مجتبی مینوی: | |||
در مجلهٔ سخن مجتبی مینوی به اشاره درباره آلاحمد میگوید: «نویسندهای از معاصران ما که شهرتی هم دارد، در کتاب معروفی تا بخواهيد سهل انگاری کرده و شلختگی بکار برده فعلها را غالباً خوردهاست: شاید به علت اینکه نزدیک بین (یعنی بود) و هیچ حرکتی در جواب سلامم (یعنی نکرد) و هیچ علامت قبری (یعنی نبود...) و «... در همین کتابش (مراد خسی در میقات است) دائم اصطلاحات و کلمات و عبارتهای دهاتی (لری؟) استعمالکردهاست که از برای بندهٔ تهرانی نامفهوم است: شیرانگن، دم به ساعت، بل بل، یوغان، آبرفت، داغمه بسته و ...» <ref>{{پک|دستغیب|۱۳۷۱|ک=نقد آثار جلال آلاحمد|ص=۲۴۸}}</ref> | |||
====اظهارنظر اهالی ادبیات و روشنفکران==== | ====اظهارنظر اهالی ادبیات و روشنفکران==== | ||
دکتر علی شریعتی: | |||
آلاحمد روشنفکر بود ولی هنوز خودش را نمیشناخت و نمیدانست که چه جور باید عمل کند تنها در چند سال اخیر میخواست کمی بازگشت به خویش را تمرین کند... .آخر با هم عهدکردهبودیم برویم یک بار دیگر حج کنیم. این بار با هم. اما ملکالموت همان سال او را از ما گرفت تنها رفتم. اما همه جا او را در کنار خود یافتم. همه مناسک را گامبهگام با هم میرفتیم ... . چرا در «سعی» اینهمه بوده و بیش از همه جا؟ شاید از آن رو که در حج خویش نیز چنین بود ... . در این سفرنامه که گزارش است همه جا چشم تیزبینش کار میکند ... . خسی در میقاتاش به سعی که میرسد کسی در میعاد میشود و چشم دل باز میکند و آنچه نادیدنی است میبیند و حکایت میکند ... . <ref>{{پک|میرآخوری و شجاعی||ک=مرغ حق|ص=۳۹و۴۰و۴۱}}</ref> | |||
همچنین دکتر شریعتی میگوید:«اگر کسی ادوار زندگی آلاحمد را نداند و آلاحمدِ خسی در میقات را با آل احمدِ سالهای ۲۴و ۲۵ که، تودهای شدهبودمقایسه کند، نمیتواند بپذیرد نویسندهٔ سفر نامهٔ حج، همو باشد.» <ref>{{یادکرد وب|نشانی =https://shahrestanadab.com/Content/ID/5855/%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D8%AD%D8%AC-%D8%A7%D9%84-%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF-%D9%88-%D9%85%D9%86%D8%A7|عنوان =روایت جلال آلاحمد از «حج»،«آلسعود» و «مِنا»}}</ref> | |||
شمس آل احمد میگوید که تجدید چاپ رسالهٔ حج دکترشریعتی یک دو صفحهای افزودگی دارد در بیان وصف مسعای جلال. <ref>{{پک|میرآخوری و شجاعی||ک=مرغ حق|ص=۱۱۴}}</ref> | |||
====نظرات داوری در مراسمهای گوناگون==== | ====نظرات داوری در مراسمهای گوناگون==== | ||
====اظهارنظر دیگر شخصیتها==== | ====اظهارنظر دیگر شخصیتها==== | ||
خط ۹۵: | خط ۱۲۵: | ||
====فهرست امکان نامگذاریشده از روی نام کتاب==== | ====فهرست امکان نامگذاریشده از روی نام کتاب==== | ||
====جملههای ماندگار کتاب==== | ====جملههای ماندگار کتاب==== | ||
*هرچه دقیقتر که توانستم در خود نگریستم تا سپیدهدم دمید. و دیدم تنها «خسی» است که به «میقات» آمدهاست و نه «کسی» و نه «میعادی» و دیدم که «وقت» ابدیت است. یعنی اقیانوس زمان. و «میقات» در هر لحظهای، و هرجا. و تنها با خویش. چرا که «میعاد» جای دیدار تست با دیگری. اما «میقات» زمان همان دیدار است و تنها با «خویشتن» و دیدم سفر وسیلهٔ دیگری است برای خود را شناختن.(خسی در میقات) | |||
*بزرگترین غبن این سالها بینمازی از دست دادن صبحها بود. با بویش، با لطافت سر حالش، با رفتوآمد چالاک مردم. پیش از آفتاب که برمیخیزی انگار پیش از خلقت برخاستهای و هر روز شاهد مجدد این تحول روزانه بودن از تاریکی به روشنایی، از خواب به بیداری و از سکون به حرکت ...(خسی در میقات) | |||
====جوایز کتاب==== | ====جوایز کتاب==== | ||
==مشخصات کتابشناختی== | ==مشخصات کتابشناختی== | ||
کتاب خسی در میقات اولین بار سال ۱۳۴۵ چاپ شد. این کتاب را ناشران مختلفی چاپ کردهاند. صفحات کتاب از ۱۴۴ تا ۲۳۲ صفحه در این سالها متغیر بودهاست . انتشارات فردوس و مجید این کتاب را زیر نظر شمس آل احمد چاپ کردهاند. تیراژ این کتاب در طی سالیان به ۱۸۳۰۲۰ نسخه رسیدهاست. خسی در میقات ۵۸ بار تجدید چاپ شدهاست. <ref>{{یادکرد وب|نشانی = http://www.ketab.ir/BookList.aspx?Type=Title|عنوان = نتایج جستجوی خسی در میقات}}</ref> | |||
همچنین کتاب خسی در میقات را [[جان گرین]] به انگلیسی ترجمهکردهاست.<ref>{{یادکرد وب|نشانی =https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/280568/%db%8c%d8%a7%d8%af-%d9%88-%db%8c%d8%a7%d8%af%d8%a8%d9%88%d8%af%d9%87%d8%a7-%d8%aa%d8%b1%d8%ac%d9%85%d9%87-%d8%ae%d8%b3%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d9%85%db%8c%d9%82%d8%a7%d8%aa-%d8%a2%d9%84-%d8%a7%d8%ad%d9%85%d8%af-%d8%a8%d9%87-%d8%b2%d8%a8%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d9%86%da%af%d9%84%db%8c%d8%b3%db%8c|عنوان =یاد و بودها: ترجمهٔ خسی در میقات آلاحمد به زبانانگلیسی}}</ref> | |||
===طراحی جلد و تصویرسازی=== | ===طراحی جلد و تصویرسازی=== | ||
===تغییرات طرح جلد در چاپهای مختلف=== | ===تغییرات طرح جلد در چاپهای مختلف=== | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۵۸: | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
* {{یادکرد وب|نشانی = http://iqna.ir/fa/news/3443441/%D8%AE%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%DB%8C%D9%82%D8%A7%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D8%B4%D8%B3%D8%AA-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C-%D8%AC%D8%A7%DB%8C-%D9%BE%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D9%88%D8%AF|عنوان= خسی در میقات در نشست ادبی «جای پای باران» بازخوانی میشود|ناشر= ایکنا|تاریخ انتشار= ۱۳ آبان ۱۳۹۴|تاریخ بازبینی= ۱۹ تیر۱۳۹۸}} | |||
* {{یادکرد وب|نشانی = https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/19146/%d9%86%da%af%d8%a7%d9%87%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d8%b3%d9%81%d8%b1%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a2%d9%84-%d8%a7%d8%ad%d9%85%d8%af|عنوان=نگاهی به سفرنامههای آلاحمد |ناشر=پایگاه مجلات تخصصی نور|تاریخ انتشار=|تاریخ بازبینی= ۱۶تیر۱۳۹۸}} | |||
* {{یادکرد وب|نشانی =https://shahrestanadab.com/Content/ID/5855/%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D8%AD%D8%AC-%D8%A7%D9%84-%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF-%D9%88-%D9%85%D9%86%D8%A7|عنوان=روایت جلال آلاحمد از «حج»، «آلسعود» و «مِنا»|ناشر= شهرستان ادب|تاریخ انتشار= ۵مهر۱۳۹۴|تاریخ بازبینی= ۲۵تیر۱۳۹۸}} | |||
* {{یادکرد وب|نشانی =http://www.ketab.ir/BookList.aspx?Type=Title|عنوان= خسی در میقات|ناشر= پایگاه اطلاعرسانی خانهٔ کتاب|تاریخ بازبینی=۲۰تیر۱۳۹۸}} | |||
* {{یادکرد وب|نشانی =https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/280568/%db%8c%d8%a7%d8%af-%d9%88-%db%8c%d8%a7%d8%af%d8%a8%d9%88%d8%af%d9%87%d8%a7-%d8%aa%d8%b1%d8%ac%d9%85%d9%87-%d8%ae%d8%b3%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d9%85%db%8c%d9%82%d8%a7%d8%aa-%d8%a2%d9%84-%d8%a7%d8%ad%d9%85%d8%af-%d8%a8%d9%87-%d8%b2%d8%a8%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d9%86%da%af%d9%84%db%8c%d8%b3%db%8c|عنوان=یاد و بودها:ترجمهٔ خسی در میقات آلاحمد به زبان انگلیسی|ناشر=پایگاه مجلات تخصصی نور|تاریخ انتشار=|تاریخ بازبینی=۱۶تیر۱۳۹۸}} |
نسخهٔ ۲۵ تیر ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۱۰
خسی در میقات | |
---|---|
نویسنده | جلال آلاحمد |
موضوع | سفرنامه حج |
خسی در میقات یکی از سفرنامههای موفق دوران معاصر است. این کتاب، سفرنامهٔ حج جلال آلاحمد است. خسی در میقات در زمینهٔ کارهای او چه از نظر سبک و چه از نظر درونمایه اثری درخور توجه است..[۱]
خسی در میقات گزارش سفر حج جلال در سال۱۳۴۳ است. این کتاب در سال ۱۳۴۵ چاپ شد. آلاحمد در این کتاب تجربیات و خاطراتش را از این سفر بیان میکند. سفرش از ۲۱فروردین تا ۱۰اردیبهشت است. این کتاب نشانهٔ نوعی اشتیاق دینی و بازگشت به اسلام و مذهب است.
این کتاب شامل مشاهدات جغرافیایی جلال است ؛ او سعی میکند میان این جغرافیا و تاریخ این سرزمین ارتباط برقرارکند. همچنین او سعی دارد تا از وضعیت سیاسی و اقتصادی عربستان زمان خودش آگاهی یابد به همین منظور با آدم های مختلف مکه و مدینه ارتباط برقرارمیکند و با آنان از سیاست و اقتصاد سخن میگوید.
او در این کتاب از وضع ادارهٔ کاروانها، کردار حاجیان و سازمان اداری عربستان انتقاد میکند. او به شرکتهای خارجی حمله میکند و از غربزدگی مینالد و تنها راه سامانیافتن این وضعیت را نوعی اتحاد اسلامی میداند.
برای آنانکه کتاب را نخواندهاند
آغاز با یک داستانک جذّاب دربارهٔ کتاب
یک خط برای اینکه بدانیمش
گزارشی از شخصیت حاضر در کتاب داستان گزارشی از شعرهای مهم در کتاب شعر، گزارشی از فصلهای کتاب پژوهش
دلیل شهرت
- خرداد۱۳۶۷ اکبر اخلاقی در روزنامهٔ کیهان مقالهای از حامد الگار ترجمه میکند که گویی بیانی از شهرت خسی در میقات است:
- در زمان جلال آلاحمد، دهانبهدهان پیچیده بود که عضوی از روشنفکران ادبی ایران، تصمیم گرفته به حج برود.
- خسی در میقات، گامی تلقی میشد در راهی که ممکن بود آلاحمد را به یگانگی کاملتری با اسلام پیش ببرد؛ ازاینرو این سفرنامهٔ جلال بهنوعی مسیر بازگشت او به مذهب بود.[۲]
تقدیمشده به
مقدمهنویس یا یادداشتنویس
چرا باید این کتاب را خواند
این کتاب بهعنوان یکی از سفرنامههای حج معاصر اهمیت زیادی دارد و همچنین به شناخت ما از جلال آلاحمد کمک میکند.
برای کسانی که کتاب را خواندهاند
داستانکها
وقتی خبر به حج رفتن جلال آمد کمتر کسی این خبر را باور کرد و بقیه به این خبر پوزخند زدند . به حج رفتن کسی مثل جلال دور از انتظار بود؛ ولی او مصمم به کشف سرزمین وحی بود. او میخواست با چشم خودش سرزمین طلوع اسلام را ببیند تا شاید به قول خودش از شک به یقین نزدیکتر شود .جلال در طول سفر تمام خاطرات و مشاهداتش را یادداشت کرد که ماحصل آن کتاب خسی در میقات شد و در زندگیاش تائیدی بر بازگشت جلال به مذهب و اسلام شناخته شد.
مجوز
نشر و تغییر نام
جوایز
جلسات نقد و بررسی
در این سالها جلسات نقد و بررسی زیادی تشکیل شدهاست . یکی از این جلسات در نشست ادبی «جای پای باران » با حضور معصومه قاسمی کارشناس ادبی در ۲۱ آبان ماه سال ۱۳۹۴ برگزارشد.[۳]
اهدا
بازتاب در توئیتها و نوشتههای مجازی
اشاره به کتاب در کلام افراد مشهور
تقریظ و مقدمههایی بر کتاب
هوادری
استحال و اقتباس
به نظر میرسد که جلال آلاحمد در خسی در میقات به سفرنامهٔ ناصرخسرو نظر داشتهاست و همانندیهایی بین این دو اثر یافتمیشود. انگیزههای ناصر خسرو و جلال به تقریب یکسان است که عبارتند از: خودشناسی، خداشناسی، آشنایی با دیگران و انتقاد از رسمهای بیرویه و اصالت نداشتن . البته بین این دو اثر تفاوتهایی هم وجود دارد که به عبارتند از:
- اوصاف ناصرخسرو پیوستهتر است و آرامتر، در حالیکه نوشتهٔ آلاحمد بریدهبریدهتر است و شتابناک که بی گمان نتیجه توفیدن و به تب و تاب آمدن درونی بیشتر است؛ شاید ناصرخسرو نیز در توفندگی و تب و تاب بیشتری بودهاست و توانسته بههنگام نوشتن خود را آرامتر کند، این است که از آن توفندگی به نوشتههایی پیوستهتر رسیدهاست.[۴]
- ناصر خسرو در دنیایی قدیم به سفر میرود و آل احمد در جهان مدرن . آل احمد گرچه دربارهٔ معنا و مقصد سفر حج جدی است اما دربارهٔ ابزار و عوامل رسیدن به مقصود به طنز و شوخی میگراید.[۵]
سالشمار کتاب
خلاصهٔ مفصلتر کتاب در حد دو بند
محل نوشته شدن در کتاب (در صورت مهم بودن این امر)
داستان انتشار کتاب (اوّلین بار در کجا و چگونه بوده است؟!)
سبک کتاب
نثر آلاحمد به ویژه در غربزدگی و خسی در میقات سیلان پرنیرو و خشن و تند و تسخیر ناپذیریست . او منطق محتوا را از طریق نثر ضربتی به رخ خواننده میکشد؛ اسم و صفت را محکم بر سر و روی خواننده میکوبد تا به خود بیاید. آلاحمد نه از نثر توصیفی بلکه از نثر خطابی استفاده میکند. [۶] بهطور کلی کتاب خسی در میقات متعلق به دورهٔ دوم نویسندگی آلاحمد است و ویژگیهای این دوره را دارد. این ویژگیها عبارتند از:
- گرایش به نثر و واژه های کهن: که در خسی در میقات بارزتر است. آلاحمد به نثر کهن (بیهقی، ناصرخسرو، سعدی...) توجه دارد و میکوشد به پیروی آن، با صرفهجوئی درآوردن واژهها، معنای بسیار عرضه کند.
- پیشتر آوردن فعل و آوردن واژه به جای جمله:
در نگارش مطالب از شور درونی لحظهای خود پیروی میکند . همینطور که میاندیشد ، مینویسد ؛ میخواهد سیلانی به نثر بدهد تا به واقعیتها و پویشهای زندگانی امروز نزدیک شود و با آن هماهنگ گردد . « رفتم روی بام شرقی ...» (خسی در میقات)
- حذف فعل بدون قرینه: گاهی در نثر آل احمد افعال بدون قرینه حذف میشوند و این کار، درست نیست. «بچهها مثل متکا پیچیده و دراز و گرد در خواب» ( خسی در میقات)
- به کار بردن وجه مصدری برای عرضه کردن تصویر و حالت: «نوحه خوانهاشان در منتهای هیجان و در دستگاه شور نوحهای میخواندند ... و حجاج گریهکنان به سر و سینه کوبان » ( خسی در میقات)
همچنین آلاحمد در خسی در میقات فقط با واژهای، اشارهای نثر را سامان میدهد و فهمیدن مطلب را به عهدهٔ خواننده میگذارد (این را تلگرافی خواندهاند) در این کار، در خسی در میقات افراط شدهاست.[۷]
پیشینهٔ کتاب
پیرنگ
شخصیتپردازی
ویژگیهای مهم کتاب
- ۱۹شهریور۱۳۶۷ شمس آلاحمد در روزنامهٔ سروش برای خسی در میقات ویژگیهایی را برمیشماردو میگوید:
از جهت تداوم خط فکری جلال ، شاهد سرخوردگی از فرهنگ غربی و بازگشت به فرهنگ سنتی و قومی و بومی و اسلامی او هستیم. در طول سفر حج، جلال جز افسوس خوردن بر فرهنگ خانوادگی، کاری ندارد. در واقع خسی در ميقات قصیدهای است در رثای فرهنگ مردهٔ خانوادگی ما در برابر فرهنگ سلطهگر متکی به تکنیک و ماشین غرب (آمریکاو روس). در هر صفحهای از آن، هشداری از سر صمیمیت و اخلاص، به تمام افراد آشنا با فکر و نظر دادهشدهاست. و جابهجای آن، پیشنهاداتی است که جلال برای بیرون آمدن از زیر سلطهٔ فرهنگ مغربی، به برادران فرهنگی خود دادهاست. و جالب است که جلال، حتى اعراب سعودی را، برادر خویش میشناسد. اگر غم عرب بدویی را میخورد که با آن لباس بلند سفیدش، در ضمن ول شدن روی خاک، آلودهخواهدشد؛ در عین حال، فریادش را سر ملک سعود، انگار که سر محمدرضا پالانی، میکشد.[۸]
- ۲۱شهریور۱۳۶۴ قاسم صافی در روزنامهٔ کیهان میگوید: «خسی در میقات تصویر روشن و رسایی از فرهنگ حقیقی مردم و شیوههای زندگی طبیعی آنها است.»[۹]
الهام از شخصیتها
شخصیتهای اصلی
شخصیتهای فرعی
گزارشی از فروش کتاب
گزارشی از ترجمه به زبانهای دیگر
اتفاقات سیاسی یا اجتماعی مرتبط با کتاب و جریانسازیهای کتاب
انتقاد از غربزدگی:
لبهٔ تیز انتقاد آلاحمد در این کتاب حمله به غربزدگی است و عرضهٔ طرحی کلی برای رهایی از آن. آلاحمد اندیشهٔ «یگانگی اسلامی» سیدجمالالدین اسدآبادی را به شیوهای نوآئین ارائه میکند. او همچنین به سرنوشت کشورهای جهان سوم میاندیشد و میخواهد راهی نشان بدهد که مردم این کشورها از دایرهٔ مناسبات مصرفی استعماری بدرآیند و این مهمترین نکتهٔ محوری «غرب زدگی» نیز هست.[۱۰]
نشستهای خبرساز دربارهٔ کتاب
اظهارنظرها
نقدهای مثبت
نقدهای منفی
مجتبی مینوی:
در مجلهٔ سخن مجتبی مینوی به اشاره درباره آلاحمد میگوید: «نویسندهای از معاصران ما که شهرتی هم دارد، در کتاب معروفی تا بخواهيد سهل انگاری کرده و شلختگی بکار برده فعلها را غالباً خوردهاست: شاید به علت اینکه نزدیک بین (یعنی بود) و هیچ حرکتی در جواب سلامم (یعنی نکرد) و هیچ علامت قبری (یعنی نبود...) و «... در همین کتابش (مراد خسی در میقات است) دائم اصطلاحات و کلمات و عبارتهای دهاتی (لری؟) استعمالکردهاست که از برای بندهٔ تهرانی نامفهوم است: شیرانگن، دم به ساعت، بل بل، یوغان، آبرفت، داغمه بسته و ...» [۱۱]
اظهارنظر اهالی ادبیات و روشنفکران
دکتر علی شریعتی:
آلاحمد روشنفکر بود ولی هنوز خودش را نمیشناخت و نمیدانست که چه جور باید عمل کند تنها در چند سال اخیر میخواست کمی بازگشت به خویش را تمرین کند... .آخر با هم عهدکردهبودیم برویم یک بار دیگر حج کنیم. این بار با هم. اما ملکالموت همان سال او را از ما گرفت تنها رفتم. اما همه جا او را در کنار خود یافتم. همه مناسک را گامبهگام با هم میرفتیم ... . چرا در «سعی» اینهمه بوده و بیش از همه جا؟ شاید از آن رو که در حج خویش نیز چنین بود ... . در این سفرنامه که گزارش است همه جا چشم تیزبینش کار میکند ... . خسی در میقاتاش به سعی که میرسد کسی در میعاد میشود و چشم دل باز میکند و آنچه نادیدنی است میبیند و حکایت میکند ... . [۱۲]
همچنین دکتر شریعتی میگوید:«اگر کسی ادوار زندگی آلاحمد را نداند و آلاحمدِ خسی در میقات را با آل احمدِ سالهای ۲۴و ۲۵ که، تودهای شدهبودمقایسه کند، نمیتواند بپذیرد نویسندهٔ سفر نامهٔ حج، همو باشد.» [۱۳]
شمس آل احمد میگوید که تجدید چاپ رسالهٔ حج دکترشریعتی یک دو صفحهای افزودگی دارد در بیان وصف مسعای جلال. [۱۴]
نظرات داوری در مراسمهای گوناگون
اظهارنظر دیگر شخصیتها
نظر خود نویسنده دربارهٔ کتاب
تأثیرپذیرفته از
تأثیرگذاشته بر
گزارشی از اقتباسهای هنری انجامگرفته در کتاب
فهرست امکان نامگذاریشده از روی نام کتاب
جملههای ماندگار کتاب
- هرچه دقیقتر که توانستم در خود نگریستم تا سپیدهدم دمید. و دیدم تنها «خسی» است که به «میقات» آمدهاست و نه «کسی» و نه «میعادی» و دیدم که «وقت» ابدیت است. یعنی اقیانوس زمان. و «میقات» در هر لحظهای، و هرجا. و تنها با خویش. چرا که «میعاد» جای دیدار تست با دیگری. اما «میقات» زمان همان دیدار است و تنها با «خویشتن» و دیدم سفر وسیلهٔ دیگری است برای خود را شناختن.(خسی در میقات)
- بزرگترین غبن این سالها بینمازی از دست دادن صبحها بود. با بویش، با لطافت سر حالش، با رفتوآمد چالاک مردم. پیش از آفتاب که برمیخیزی انگار پیش از خلقت برخاستهای و هر روز شاهد مجدد این تحول روزانه بودن از تاریکی به روشنایی، از خواب به بیداری و از سکون به حرکت ...(خسی در میقات)
جوایز کتاب
مشخصات کتابشناختی
کتاب خسی در میقات اولین بار سال ۱۳۴۵ چاپ شد. این کتاب را ناشران مختلفی چاپ کردهاند. صفحات کتاب از ۱۴۴ تا ۲۳۲ صفحه در این سالها متغیر بودهاست . انتشارات فردوس و مجید این کتاب را زیر نظر شمس آل احمد چاپ کردهاند. تیراژ این کتاب در طی سالیان به ۱۸۳۰۲۰ نسخه رسیدهاست. خسی در میقات ۵۸ بار تجدید چاپ شدهاست. [۱۵]
همچنین کتاب خسی در میقات را جان گرین به انگلیسی ترجمهکردهاست.[۱۶]
طراحی جلد و تصویرسازی
تغییرات طرح جلد در چاپهای مختلف
منبعشناسی (پایاننامه و مقاله نوشته شده دربارهٔ کتاب)
نوا، نما و نگاه
تصویر از صفحات کتاب
صدای نویسنده
تصویرهای ساختهشده دربارهٔ کتاب (فیلم و مستند)
طرحی از یکی از صحنههای کتاب
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ دستغیب، نقد آثار جلال آلاحمد، ۱۵۵.
- ↑ میرآخوری وشجاعی، مرغ حق.
- ↑ «خسی در میقات در نشست ادبی «جای پای باران» بازخوانی میشود».
- ↑ دستغیب، نقد آثار جلال آلاحمد، ۱۷۰و۱۷۱.
- ↑ «نگاهی به سفرنامههای آلاحمد».
- ↑ دستغیب، نقد آثار جلال آلاحمد، ۱۷۱.
- ↑ دستغیب، نقد آثار جلال آلاحمد، ۲۴۵و۲۴۷و۲۴۸.
- ↑ میرآخوری و شجاعی، مرغ حق، ۱۱۳.
- ↑ میرآخوری و شجاعی، مرغ حق، ۱۸۹.
- ↑ دستغیب، نقد آثار جلال آلاحمد، ۱۶۸.
- ↑ دستغیب، نقد آثار جلال آلاحمد، ۲۴۸.
- ↑ میرآخوری و شجاعی، مرغ حق، ۳۹و۴۰و۴۱.
- ↑ «روایت جلال آلاحمد از «حج»،«آلسعود» و «مِنا»».
- ↑ میرآخوری و شجاعی، مرغ حق، ۱۱۴.
- ↑ «نتایج جستجوی خسی در میقات».
- ↑ «یاد و بودها: ترجمهٔ خسی در میقات آلاحمد به زبانانگلیسی».
منابع
- میرآخوری، قاسم؛ شجاعی، حیدر. مرغ حق. تهران: جامی.
پیوند به بیرون
- «خسی در میقات در نشست ادبی «جای پای باران» بازخوانی میشود». ایکنا، ۱۳ آبان ۱۳۹۴. بازبینیشده در ۱۹ تیر۱۳۹۸.
- «نگاهی به سفرنامههای آلاحمد». پایگاه مجلات تخصصی نور. بازبینیشده در ۱۶تیر۱۳۹۸.
- «روایت جلال آلاحمد از «حج»، «آلسعود» و «مِنا»». شهرستان ادب، ۵مهر۱۳۹۴. بازبینیشده در ۲۵تیر۱۳۹۸.
- «خسی در میقات». پایگاه اطلاعرسانی خانهٔ کتاب. بازبینیشده در ۲۰تیر۱۳۹۸.
- «یاد و بودها:ترجمهٔ خسی در میقات آلاحمد به زبان انگلیسی». پایگاه مجلات تخصصی نور. بازبینیشده در ۱۶تیر۱۳۹۸.