محمدرضا شفیعی کدکنی: تفاوت میان نسخهها
طراوت بارانی (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۷: | ||
پس از آن دوران، به پیشنهاد مرحوم [[علیاکبر فیاض]] در کنکور شرکت کرد و نفر اول کنکور آن سال شد و به دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد رفت. شفیعی همزمان در حوزههای علمیه خراسان نیز سرگرم فراگیری بود. بهگفتهٔ خودش آموزش فکری فلسفی و زیباشناختی را در حوزههای علمیه آموخته است. در سال۱۳۴۴ از دانشکده ادبیات فردوسی فارغالتحصیل شد و مقطع دکترای این رشته را در دانشگاه تهران ادامه داد. در سال۱۳۴۸ نیز دورهٔ دکتری را تمام کرد و از همان زمان به درخواست دانشگاه، استاد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد.{{سخ}} | پس از آن دوران، به پیشنهاد مرحوم [[علیاکبر فیاض]] در کنکور شرکت کرد و نفر اول کنکور آن سال شد و به دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد رفت. شفیعی همزمان در حوزههای علمیه خراسان نیز سرگرم فراگیری بود. بهگفتهٔ خودش آموزش فکری فلسفی و زیباشناختی را در حوزههای علمیه آموخته است. در سال۱۳۴۴ از دانشکده ادبیات فردوسی فارغالتحصیل شد و مقطع دکترای این رشته را در دانشگاه تهران ادامه داد. در سال۱۳۴۸ نیز دورهٔ دکتری را تمام کرد و از همان زمان به درخواست دانشگاه، استاد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد.{{سخ}} | ||
شفیعی کدکنی از جوانی به شاعری پرداخت و نام مستعار '''م.شرسک''' را برگزید. شعر را با '''غزل''' آغاز و در سال۱۳۴۴ مجموعهٔ [[زمزمهها]] را منتشر کرد؛ ولی پس از دیدار با [[علی شریعتی]] در انجمن پیکار دانشکدهٔ ادبیات با شعر '''نیمایی''' بهطور حقیقی آشنا شد و به این سبک روی آورد. وی از دوستان نزدیک [[مهدی اخوان ثالث]] است و هرگز علاقه خود به اشعار او را پنهان نکرد. در سال۱۳۵۰ با انتشار مجموعهٔ [[در کوچهباغهای نیشابور]] شهرت یافت. وی با انتشار این مجموعه نشان داد که اشعارش در مسیر تکامل بهسر میبرند و راه واقعی خود را یافته است. شفیعی پس از سبک نیمایی به شعر اجتماعی و حماسی جدید روی آورد که تغییر سبکش را در مجموعههای ''شبخوانی'' و ''از زبان برگ'' بهوضوح میتوان دید.{{سخ}} | شفیعی کدکنی از جوانی به شاعری پرداخت و نام مستعار '''م.شرسک''' را برگزید. شعر را با '''غزل''' آغاز و در سال۱۳۴۴ مجموعهٔ [[زمزمهها]] را منتشر کرد؛ ولی پس از دیدار با [[علی شریعتی]] در انجمن پیکار دانشکدهٔ ادبیات با شعر '''نیمایی''' بهطور حقیقی آشنا شد و به این سبک روی آورد. وی از دوستان نزدیک [[مهدی اخوان ثالث]] است و هرگز علاقه خود به اشعار او را پنهان نکرد. در سال۱۳۵۰ با انتشار مجموعهٔ [[در کوچهباغهای نیشابور]] شهرت یافت. وی با انتشار این مجموعه نشان داد که اشعارش در مسیر تکامل بهسر میبرند و راه واقعی خود را یافته است. شفیعی پس از سبک نیمایی به شعر اجتماعی و حماسی جدید روی آورد که تغییر سبکش را در مجموعههای ''شبخوانی'' و ''از زبان برگ'' بهوضوح میتوان دید.{{سخ}} | ||
کدکنی در ۳۰ سال اخیر بهرغم اصرار شدید شاگردان و طرفدارانش هرگز در هیچ محفل و مراسم اجتماعی حاضر نشده است. وی در ۵شهریور۱۳۸۸ برای استفاده از فرصت مطالعاتی به دانشگاه پرینستون آمریکا رفت و درباره '''''تاریخ و تطور فرقهٔ کرامیه''''' تحقیق کرد. | کدکنی در ۳۰ سال اخیر بهرغم اصرار شدید شاگردان و طرفدارانش هرگز در هیچ محفل و مراسم اجتماعی حاضر نشده است. وی در ۵شهریور۱۳۸۸ برای استفاده از فرصت مطالعاتی به دانشگاه پرینستون آمریکا رفت و درباره '''''تاریخ و تطور فرقهٔ کرامیه''''' تحقیق کرد. بعد از گذشت ۵۰ سال تدریس، تازگی آموزهها و گیرایی کلامش، همواره علاقهمندان بیشماری از رشتههای گوناگون بر سر کلاسهایش میکشاند. | ||
===یک انسان، چند جهان=== | ===یک انسان، چند جهان=== |
نسخهٔ ۸ تیر ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۳۹
محمدرضا شفیعی کَدکَنی | |
---|---|
زمینهٔ کاری | نویسنده، شاعر، پژوهشگر |
زادروز | ۱۹مهرماه۱۳۱۸ کَدکَن(از روستاهای قدیمی بین نیشابور و تربت حیدریه) |
پدر و مادر | میرزااحمد شفیعی کدکنی |
لقب | م.سرشک |
سالهای نویسندگی | از ۱۳۴۴ تا کنون |
سبک نوشتاری | اشعار به سبک نیمایی، اجتماعی و حماسی |
کتابها | درکوچه باغهای نیشابور، صورخیال در شعر فارسی، موسیقی شعر و... |
نوشتارها | انواع ادبی و شعر فارسی، شطح و عرفان در شطحهای بایزید |
مدرک تحصیلی | دکتری زبان و ادبیات فارسی |
دانشگاه | تهران |
شاگرد | محمدتقی ادیب نیشابوری و [آیتالله] شیخ هاشم قزوینی |
اثرپذیرفته از | نیما یوشیج |
محمدرضا شفیعی کدکنی با نام مستعار م.سرشک نویسنده، شاعر معاصر و استاد دانشگاه تهران که هم در زمینهٔ نظم و هم در زمینهٔ نثر و آثار نظری و انتقادی، ترجمه و تصحیح، فعالیتهای بسیاری دارد و در عرصهٔ ادبیات تلاشهای ویژهای انجام داده است و از صاحبنظران ادبیات در دنیا محسوب میشود.
داستانک
داستانکهای انتشار
داستانک عشق
داستانک استاد
داستانک شاگرد
داستانک مردم
ده تا بیست مطلب از مجلات دورهٔ خود
داستانکهای دشمنی
داستانکهای دوستی
داستانکهای قهر
داستانکهای آشتیها
داستانک نگرفتن جوایز
داستانک حرفی که در حین گرفتن جایزه زده است
داستانکهای مذهب و ارتباط با خدا
داستانکهای عصبانیت، ترک مجلس، مهمانیها، برنامهها، استعفا و مشابه آن
داستانک نحوهٔ مرگ، بازتاب خبر مرگ در روزنامهها و مجلات و نمونههایی از آن
داستانکهای دارایی
داستانکهای زندگی شخصی
داستانک برخی خالهزنکیهای شیرین (اشکها و لبخندها)
داستانک شکایتهایی از دیگران کرده به محاکم و شکایتهایی که از او شده
داستانکهای مشهور ممیزی
داستانکهای مربوط به مصاحبهها، سخنرانیها و حضور رادیو یا تلویزیون یا فضای مجازی همراه ارايه نمونههایی از آن برای بخش شنیداری و تصویری
داستانهای دیگر
زندگی و تراث
سوانح عمر
کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری
محمدرضا شفیعی کدکنی، ۱۹مهرماه۱۳۱۹ در خانوادهای روحانی چشم بهجهان گشود. از همان دوران کودکیاش با تشویق پدر به حفظ و یادگیری اشعار و آثار ادبی مشغول شد. شفیعی کدکنی خواهر و برادری ندارد و تکفرزند خانوادهاش است. در نظام آموزشی قدیم به دبستان و دبیرستان نرفت و نزد پدر و محمدتقی ادیب نیشابوری به فراگیری زبان و ادبیات عربی پرداخت. مادرش نیز بااینکه سواد نوشتاری نداشت به زبانهای فارسی و عربی اشعار زیبایی میسرود و پسرش آنها را برای مادرش مینوشت. محمدرضا در ۷سالگی تمام "الفیه ابن مالک" را حفظ بود و فقه و کلام و اصول را در نزد شیخ هاشم قزوینی فراگرفت و پس از مرگ ایشان، تحصیلات خود را در این زمینه نزد [آیتالله] سید محمدهای میلانی ادامه داد. در آن دوران با [آیت الله] سیدعلی خامنهای همکلاس بود.
پس از آن دوران، به پیشنهاد مرحوم علیاکبر فیاض در کنکور شرکت کرد و نفر اول کنکور آن سال شد و به دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد رفت. شفیعی همزمان در حوزههای علمیه خراسان نیز سرگرم فراگیری بود. بهگفتهٔ خودش آموزش فکری فلسفی و زیباشناختی را در حوزههای علمیه آموخته است. در سال۱۳۴۴ از دانشکده ادبیات فردوسی فارغالتحصیل شد و مقطع دکترای این رشته را در دانشگاه تهران ادامه داد. در سال۱۳۴۸ نیز دورهٔ دکتری را تمام کرد و از همان زمان به درخواست دانشگاه، استاد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد.
شفیعی کدکنی از جوانی به شاعری پرداخت و نام مستعار م.شرسک را برگزید. شعر را با غزل آغاز و در سال۱۳۴۴ مجموعهٔ زمزمهها را منتشر کرد؛ ولی پس از دیدار با علی شریعتی در انجمن پیکار دانشکدهٔ ادبیات با شعر نیمایی بهطور حقیقی آشنا شد و به این سبک روی آورد. وی از دوستان نزدیک مهدی اخوان ثالث است و هرگز علاقه خود به اشعار او را پنهان نکرد. در سال۱۳۵۰ با انتشار مجموعهٔ در کوچهباغهای نیشابور شهرت یافت. وی با انتشار این مجموعه نشان داد که اشعارش در مسیر تکامل بهسر میبرند و راه واقعی خود را یافته است. شفیعی پس از سبک نیمایی به شعر اجتماعی و حماسی جدید روی آورد که تغییر سبکش را در مجموعههای شبخوانی و از زبان برگ بهوضوح میتوان دید.
کدکنی در ۳۰ سال اخیر بهرغم اصرار شدید شاگردان و طرفدارانش هرگز در هیچ محفل و مراسم اجتماعی حاضر نشده است. وی در ۵شهریور۱۳۸۸ برای استفاده از فرصت مطالعاتی به دانشگاه پرینستون آمریکا رفت و درباره تاریخ و تطور فرقهٔ کرامیه تحقیق کرد. بعد از گذشت ۵۰ سال تدریس، تازگی آموزهها و گیرایی کلامش، همواره علاقهمندان بیشماری از رشتههای گوناگون بر سر کلاسهایش میکشاند.
یک انسان، چند جهان
از ویژگیهای شخصیتی دکتر شفیعی این است که وی در محافل ادبی به ندرت ظاهر میشود و بیشتر در انزوای اهل ادب به سر میبرد. برای درک دنیای شفیعی کدکنی و مواجهه او با جهان پیرامونش، باید به این نکته اشاره کرد که در درون ذهن وی، ساحتها و اندیشهها و تجارب مختلف به خوبی با هم گفتوگو کردهاند. محمدرضا شفیعی کدکنی در فرهنگ ایرانی نوعی گشودگی بین سنت و تجدد، شعر و سیاست و عناصر دیگری که به ظاهر جمع نقیضین هستند ایجاد کرد. وی معتقد است اگر کسی در ایران شعر را نشناسد، قادر به ایجاد ارتباط با جامعه و فرهنگ و تاریخ نخواهد بود، شخصیت اولیه شفیعی کدکنی، شخصیت شاعرانه اوست و از این مسیر است که به نقد اجتماع و پژوهش رفته است. باید گفت که شفیعی کدکنی جهانی است با جهانهای بسیار درونش، همانگونه که شفیعی عاشق ایران است، همان پیچیدگیهای ایران را در دنیای او میتوان دید.
زمینهٔ فعالیت
شفیعی کدکنی مدتی را در بنیاد فرهنگ ایران و کتابخانه مجلس سنا مشغول بود و سپس استاد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در رشته سبکشناسی و نقد ادبی شد. شفیعی همچنین پیرو دعوت دانشگاههای آکسفورد انگلستان و پرینستون آمریکا مدتی به تدریس و تحقیق در آن دانشگاهها پرداخت. وی در شعر و شاعری نیز جایگاه مطرحی دارد و صاحب سبک و شیوهٔ خاصی است؛ بهطوریکه او را در شمار شاعری پیشرو میشناسند. شفیعی کدکنی، در عرصه تألیف، تصحیح، ترجمه، نقد و تحقیق، بیهیچ تردیدی، از چهرههای ممتاز است.
یادمان و بزرگداشتها
از نگاه دیگران (چند دیدگاه مثبت و منفی)
آینهای برابر خود و آثارش
« | م.سرشک بااینکه در اشعار خود بهشدت اجتماعگرا و نوعدوست است؛ ولی هرگز شعر و تحقیق را ابزاری برای اثبات و اظهار تمایلات سیاسی و حزبی نکرد. خودش دربارهٔ این موضوع چنین میگوید:
|
» |
موضعگیریهای او دربارهٔ دیگران
همراهیهای سیاسی
مخالفتهای سیاسی
نامههای سرگشاده
نامهای دستهجمعی
بیانیهها
جملهٔ موردعلاقه در کتابهایش
جملهای از ایشان
نحوهٔ پوشش
تکیهکلامها
خلقیات
منزلی که در آن زندگی میکرد (باغ و ویلا)
گزارش جامعی از سفرها(نقشه همراه مکانهایی که به آن مسافرت کرده است)
برنامههای ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است
ناشرانی که با او کار کردهاند
بنیانگذاری
استادان و شاگردان
علت شهرت
فیلم ساخته شده براساس
حضور در فیلمهای مستند دربارهٔ خود
اتفاقات بعد از انتشار آثار
نام جاهایی که به اسم این فرد است
کاریکاتورهایی که دربارهاش کشیدهاند
مجسمه و نگارههایی که از او کشیدهاند
ده تا بیست مطلب نقلشده از نمونههای فوق از مجلات آن دوره
برگههایی از مصاحبههای فرد
آثار و منبعشناسی
سبک و لحن و ویژگی آثار
کارنامهٔ فعالیتها
نثرها
- موسیقی شعر، تهران، آگاه، ۱۳۷۰.
- شاعر آینهها، تهران، آگاه، ۱۳۷۰.
- مفلس کیمیا فروش، تهران، سخن، ۱۳۷۲.
- تازیانههای سلوک، تهران، آگاه، ۱۳۷۲.
- زبور پارسی، تهران، آگاه، ۱۳۷۸.
- شعر معاصر عرب، تهران، سخن، ۱۳۸۰.
- حالات و سخنان ابوسعید ابوالخیر، تهران، سخن، ۱۳۸۴.
- چشیدن طعم وقت از میراث عرفانی ابوسعید ابوالخیر، تهران، سخن، ۱۳۸۵.
- شاعری در هجوم منتقدان، تهران، آگاه، ۱۳۸۵.
- این کیمیای هستی، تهران، سخن، ۱۳۸۵.
- قلندریه در تاریخ، تهران، سخن، ۱۳۸۶.
- الأدب الفارسی، کویت، انتشارات عطر المعرفه، ۱۳۸۸.
- ادبیات فارسی از عصر جامی تا روزگار ما، تهران، نی، ۱۳۸۸.
- با چراغ و آینه، تهران، سخن، ۱۳۹۰.
- رستاخیز کلمات، تهران، سخن، ۱۳۹۱.
- زبان شعر در نثر صوفیه، تهران، سخن، ۱۳۹۲.
- درویش ستیهنده، تهران، سخن، ۱۳۹۳.
- در هرگز و همیشه انسان، تهران، سخن، ۱۳۹۴.
- این کیمیای هستی؛ درس گفتارهای دانشگاه تهران، تهران، سخن، ۱۳۹۶.
- این کیمیای هستی؛ یادداشتها و نکتهها، تهران، سخن، ۱۳۹۶.
- این کیمیای هستی؛ جمالشناسی و جهان شعری، تهران، سخن، ۱۳۹۶.
ترجمهها
- رسوم دارالخلافه، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۷۰.
- تصوف اسلامی و رابطه انسان و خدا، تهران، سخن، ۱۳۷۴.
- آفرینش و تاریخ، تهران، آگاه، ۱۳۷۴.
- تاریخ نیشابور، تهران، آگاه، ۱۳۷۵.
دیگر آثار
- اسرارالتوحید فی مقامات شیخ ابوسعید، تهران، آگاه، ۱۳۷۰.
- صور خیال در شعر فارسی، تهران، آگاه، ۱۳۷۰.
- در اقلیم روشنایی، تهران، سخن، ۱۳۷۳.
- آیینهای برای صداها، تهران، سخن، ۱۳۷۶.
- هزارۀ دوّم آهوی کوهی، تهران، سخن، ۱۳۷۶.
- گزینهٔ اشعار، تهران، مروارید، ۱۳۷۷.
- ادوار شعر فارسی، تهران، سخن، ۱۳۸۰.
- مرموزات اسدی، تهران، سخن، ۱۳۸۱.
- مختارنامه، تهران، سخن، ۱۳۸۶.
- غزلیات شمس تبریز، ۲جلد، تهران، سخن، ۱۳۸۷.
- اسرارنامه عطار نیشابوری، تهران، سخن، ۱۳۸۷.
- در آیینه رود، تهران، سخن، ۱۳۸۷.
- زمزمهها، تهران، سخن، ۱۳۸۸.
- از زبان برگ، تهران، سخن، ۱۳۸۸.
- ستاره دنبالهدار، تهران، سخن، ۱۳۸۸.
- در ستایش کبوترها، تهران، سخن، ۱۳۸۸.
- در کوچه باغهای نیشابور، تهران، سخن، ۱۳۸۸.
- شبخوانی، تهران، سخن، ۱۳۸۸.
- بوی جوی مولیان، تهران، سخن، ۱۳۸۸.
- در عشق زندهبودن؛ گزیدۀ غزلیات شمس، تهران، سخن، ۱۳۸۸.
- علینامه، تهران، میراث مکتوب، ۱۳۸۸.
- غزل برای گل آفتابگردان، تهران، سخن، ۱۳۸۸.
- مرثیههای سرو کاشمر، تهران، سخن، ۱۳۸۸.
- مثل درخت در شب باران، تهران، سخن، ۱۳۸۹.
- دیوان قائمیات، تهران، میراث مکتوب، ۱۳۹۰.
- حالات و مقامات م.امید، تهران، سخن، ۱۳۹۰.
- مقامات ابوعلی قومسانی، تبریز، ستوده، ۱۳۹۳.
مقالات چاپشده در نشریات بینالمللی و داخلی
- تشابه الاخیله بین الشعر الفارسی و العربی، ۱۳۵۹.
- اثر تیمارهای شیمیایی حرارتی و مرحله برداشت در طول عمر و گل میخک، مجله علوم کشاورزی ایران.
- شطح و عرفان در شطحهای بایزید، ۱۳۷۰.
- انواع ادبی و شعر فارسی، ۱۳۷۰.
- ادیب نیشابوری در حاشیه شعر مشروطیت، ۱۳۷۰.
- سیمرغ، ۱۳۷۰.
- در بازخوانی سنتها، ۱۳۷۰.
- علم شاعری و القاب، ۱۳۷۰.
- مقدمهای کوتاه بر مسائل طویل بلاغت، ۱۳۷۰.
- روابط شیخ جام با کرامیان عصر خویش، ۱۳۷۳.
- قرن مولوی، ۱۳۷۷.
- نکتههای نویافته در مورد خاقانی، ۱۳۷۹.
- از مسائل کتابپردازی در قرن هشتم، ۱۳۸۰.
- مقامات کهن و نویافته ابوسعید ابوالخیر، ۱۳۸۰.
- نگاهی به طرازالاخبار، ۱۳۸۱.
- روانشناسی اجتماعی شعر فارسی، ۱۳۸۲.
- اختلاف در نسخههای حافظ، ۱۳۸۳.
- مشکل هجویری در طبقهبندی طبقات صوفیه، ۱۳۸۴.
- سخنان نویافته دیگر از محمدبنکرام، ۱۳۸۵.
- ابوالعباس زوزنی، ۱۳۸۵.
- یاد و سیره استاد ما ادیب، ۱۳۸۵.
- فروزانفر و شعر، ۱۳۸۶.
- ویژگیهای عروضی دیوان سلطان ولد، ۱۳۸۷.
- یک متن کرامی کمرنگ شده، ۱۳۸۷.
- مفاهیم ساخت و صورت در نقد قرن بیستم، ۱۳۸۷.
- پیر هری، ۱۳۸۸.
- ساختار ساختارها، ۱۳۸۸.
- کهنترین نمونههای شعر فارسی، ۱۳۸۸.
- راههای انتشار یک شعر در قدیم، ۱۳۸۸.
- نقش تاریخی و خلاقیت فردی، ۱۳۸۹.
- حماسهای شیعی از قرن پنجم، ۱۳۸۹.
- ظرفیت و ظرافت یک انسان، ۱۳۹۰.
- مکاتبات خواجه نصیرالدین طوسی و صدرالدین قونوی، ۱۳۹۰.
- یک ساختار دیگر مبالغه در زبان فارسی کهن، ۱۳۹۵.
- چند نکته دربارهٔ شعر حافظ، ۱۳۹۵.
- در سلسله شد دجله، ۱۳۹۵.
- حمد یا حمَدالله مستوفی، ۱۳۹۵.
- فخرالدین مطرزی و کمالالدین اصفهانی، ۱۳۹۵.
- کتابی از خراسان قرن پنجم، ۱۳۹۵.
- ساختار ساختارها در چشماندازی دیگر، ۱۳۹۶.
- برگی از تاریخ موسیقی ایران زمین، ۱۳۹۶.
- یکی از مآخذ تمثیلات مثنوی، ۱۳۹۶.
- ابنسینا و ماهیت عشق، ۱۳۹۶.