بزرگ علوی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
محمد ایذجی (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
شریف پرندی (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۵: خط ۵۵:
'''سید مجتبی آقابزرگ علوی''' مشهور به '''بزرگ علوی''' نویسندهٔ واقع‌گرا، استاد زبان فارسی ایرانی و سیاست‌مداری چپ‌گرا بود.
'''سید مجتبی آقابزرگ علوی''' مشهور به '''بزرگ علوی''' نویسندهٔ واقع‌گرا، استاد زبان فارسی ایرانی و سیاست‌مداری چپ‌گرا بود.
<center>* * * * *</center>
<center>* * * * *</center>
بزرگ علوی در خانواده‌ای پرجمعیت شامل شش فرزند، سه پسر و سه دختر متولد شد و او فرزند سوم خانواده بود. پدر او از اعضای حزب دموکرات ایران بود و پدربزرگش حاج سیدمحمد صراف نمایندهٔ نخستین دورهٔ مجلس شورای ملی بود. همچنین مادر او نوهٔ آیت‌الله طباطبایی بود<ref name=''زندگینامهٔ بزرگ''/>. او مدتی را برای تحصیل در آلمان می‌گذراند و سپس به ایران بازمی‌گردد. در ایران مدتی را به علت داشتن عقاید سوسیالیستی در زندان می‌گذراند. بعد از رهایی از زندان مدتی در ارکان حزب توده مترجم بوده و زمانی نیز در «انجمن فرهنگی ایران با اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی» کار می‌کرده و با روشنفکران آن زمان نشست‌وبرخاست داشته. علوی همراه با دوستان خود گروهی موسوم به «گروه اصحاب ربعه» را ایجاد می‌کند. اعضای این گروه شامل [[صادق هدایت]]، [[مسعود فرزاد]] و [[مجتبی مینوی]] بودند. این گروه چندسالی بیشتر دوام نمی‌آورد. هدایت برای فراگیری زبان‌های قدیمی ایرانی به هندوستان رفت، مینوی و فرزاد راهی انگلستان شدند و علوی که تمایلات چپ داشت، در نشر مجلهٔ «دنیا» با «تقی ارانی» همکاری می‌کرد<ref name=''یادداشت‌های بزرگ''/>. علوی در ماه‌های نزدیک به وقایع ۲۸ مرداد برای شرکت در برنامه‌ای مرتبط با با نهادی چپ به مجارستان می‌رود و چون در آن شرایط بازگشت به ایران به عنوان یک توده‌ای را جایز نمی‌داند، از آنجا راهی آلمان شرقی می‌شود. نزدیک به چهل سال در آلمان می‌ماند و با وجود اینکه تحصیلات دانشگاهی نداشته در دانشگاه هومبولت به عنوان استاد زبان فارسی شروع به فعالیت می‌کند. او در این مدت چند اثر می‌نویسد که مهم‌ترین آن‌ها «فرهنگ فارسی-آلمانی» با همکاری دو شاگردش لورنس و زوندرمن است که هنوز هم کاربرد زیادی دارد. بعد از مدتی روابط علوی با حزب به تیرگی می گراید و سرانجام او از حزب توده اخراج می‌شود. علوی با وجود اینکه حداقل سه دههٔ پایانی عمرش فعالیت سیاسی نداشته‌است و خود بارها بر آن تأکید کرده است، در افکار عمومی ایران به‌عنوان یک مرد سیاسی چپ تصور می‌شود. او در آلمان در برنامه‌های مختلفی که از طرف سفارت ایران برگزار می‌شده شرکت می‌کرده مانند تولد شاه، استقبال از منوچهر اقبال، جشن پیروزی انقلاب، وفات رهبر جمهوری اسلامی و.... بعد از انقلاب او یک در یک سفر کوتاه به ایران می‌رود. همچنین او به خواستهٔ و حمایت مقامات دیپلماتیک جمهوری اسلامی چندین سخنرانی برای معرفی فرهنگ و ادب ایران در شهرهای مختلف آلمان انجام می‌دهد.<ref name=''یادداشت‌های بزرگ''/>{{سخ}}
بزرگ علوی در خانواده‌ای پرجمعیت شامل شش فرزند، سه پسر و سه دختر متولد شد و او فرزند سوم خانواده بود. پدر او از اعضای حزب دموکرات ایران بود و پدربزرگش حاج سیدمحمد صراف نمایندهٔ نخستین دورهٔ مجلس شورای ملی بود. همچنین مادر او نوهٔ آیت‌الله طباطبایی بود<ref name=''زندگینامهٔ بزرگ''/>. او مدتی را برای تحصیل در آلمان می‌گذراند و سپس به ایران بازمی‌گردد. در ایران مدتی را به علت داشتن عقاید سوسیالیستی در زندان می‌گذراند. بعد از رهایی از زندان مدتی در ارکان حزب توده مترجم بوده و زمانی نیز در «انجمن فرهنگی ایران با اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی» کار می‌کرده‌است و با روشنفکران آن زمان نشست‌وبرخاست داشته. علوی همراه با دوستان خود گروهی موسوم به «گروه اصحاب ربعه» را ایجاد می‌کند. اعضای این گروه شامل [[صادق هدایت]]، [[مسعود فرزاد]] و [[مجتبی مینوی]] بودند. این گروه چندسالی بیشتر دوام نمی‌آورد. هدایت برای فراگیری زبان‌های قدیمی ایرانی به هندوستان رفت، مینوی و فرزاد راهی انگلستان شدند و علوی که تمایلات چپ داشت، در نشر مجلهٔ «دنیا» با «تقی ارانی» همکاری می‌کرد<ref name=''یادداشت‌های بزرگ''/>. علوی در ماه‌های نزدیک به وقایع ۲۸ مرداد برای شرکت در برنامه‌ای مرتبط با با نهادی چپ به مجارستان می‌رود و چون در آن شرایط بازگشت به ایران به عنوان یک توده‌ای را جایز نمی‌داند، از آنجا راهی آلمان شرقی می‌شود. نزدیک به چهل سال در آلمان می‌ماند و با وجود اینکه تحصیلات دانشگاهی نداشته در دانشگاه هومبولت به عنوان استاد زبان فارسی شروع به فعالیت می‌کند. او در این مدت چند اثر می‌نویسد که مهم‌ترین آن‌ها «فرهنگ فارسی-آلمانی» با همکاری دو شاگردش لورنس و زوندرمن است که هنوز هم کاربرد زیادی دارد. بعد از مدتی روابط علوی با حزب به تیرگی می گراید و سرانجام او از حزب توده اخراج می‌شود. علوی با وجود اینکه حداقل سه دههٔ پایانی عمرش فعالیت سیاسی نداشته‌است و خود بارها بر آن تأکید کرده است، در افکار عمومی ایران به‌عنوان یک مرد سیاسی چپ تصور می‌شود. او در آلمان در برنامه‌های مختلفی که از طرف سفارت ایران برگزار می‌شده شرکت می‌کرده مانند تولد شاه، استقبال از منوچهر اقبال، جشن پیروزی انقلاب، وفات رهبر جمهوری اسلامی و.... بعد از انقلاب او یک در یک سفر کوتاه به ایران می‌رود. همچنین او به خواستهٔ و حمایت مقامات دیپلماتیک جمهوری اسلامی چندین سخنرانی برای معرفی فرهنگ و ادب ایران در شهرهای مختلف آلمان انجام می‌دهد.<ref name=''یادداشت‌های بزرگ''/>{{سخ}}
آثار بزرگ علوی به سه دوره تقسیم می‌شود: دورهٔ اول تا رهایی از زندان است؛ دورهٔ دوم از بعد از رهایی از زندان تا زمان مهاجرت از ایران و دورهٔ سوم از بعد از مهاجرت از ایران آغاز می‌شود<ref name=''داستان بزرگ''/>. در این دوران او آثار متعددی می‌نویسد که معروف‌ترین آن‌ها «چشم‌هایش» و «پنجاه‌وسه نفر» می‌باشد. علوی چند اثر از صادق هدایت را به آلمانی ترجمه کرد. همچنین او ترجمه «هفت پیکر» نظامی را نیز به زبان آلمانی انجام داد.<ref name=''یادداشت‌های بزرگ''/>   
آثار بزرگ علوی به سه دوره تقسیم می‌شود: دورهٔ اول تا رهایی از زندان است؛ دورهٔ دوم از بعد از رهایی از زندان تا زمان مهاجرت از ایران و دورهٔ سوم از بعد از مهاجرت از ایران آغاز می‌شود<ref name=''داستان بزرگ''/>. در این دوران او آثار متعددی می‌نویسد که معروف‌ترین آن‌ها «چشم‌هایش» و «پنجاه‌وسه نفر» می‌باشد. علوی چند اثر از صادق هدایت را به آلمانی ترجمه کرد. همچنین او ترجمه «هفت پیکر» نظامی را نیز به زبان آلمانی انجام داد.<ref name=''یادداشت‌های بزرگ''/>   




==داستانک==
==داستانک==
[[پرونده:Bozorg ghabr.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|آرامگاه بزرگ علوی<ref name=''یادداشت‌های بزرگ''>{{یادکرد وب|نشانی = http://bukhara-web.com/%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF-%D8%B9%D9%84%D9%88%DB%8C-%D9%88-%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C%D8%B4/|عنوان =بزرگ علوی و یادداشت‌هایش|ناشر = مجلهٔ بخارا |تاریخ بازدید = ۲۰ فروردین ۱۳۹۸|تاریخ = ۲۹ بهمن ۱۳۹۶}}</ref>]]
====دوستی با [[صادق هدایت]]====
====دوستی با [[صادق هدایت]]====
وقتی علوی در سال ۱۳۰۷ از آلمان به تهران برمی‌گردد، به جستجوی دوست قدیمی خود «غلامعلی فریور» می‌پردازد و او را می‌یابد. یک روز در خانهٔ فریور کتاب «پروین دختر ساسان» به دستش می‌افتد و آن را می‌خواند و می‌بیند که با کتاب‌های موجود آن دوران هم سطح نیست. از فریور می‌پرسد: «نویسندهٔ این کتاب کیست؟» فریور پاسخ می‌دهد: «جوان خوب و خوشمزه‌ای است. باید با او آشنا شوی.» بعد از مدتی یک روز علوی و فریور در خیابان ناصریهٔ آن زمان، به کتابخانهٔ معرفت می‌روند و تصادفاً صادق هدایت هم آنجا بوده است که فریور می‌گوید: «این همان آقاست.» و از اینجا دوستی هدایت و علوی شکل می‌گیرد<ref name=''زندگانی بزرگ''>{{یادکرد وب|نشانی = https://mandegar.tarikhema.org/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF-%D8%B9%D9%84%D9%88%DB%8C/|عنوان =زندگانی بزرگ علوی|ناشر = زندگانی مشاهیر در تاریخ ما |تاریخ بازدید = ۲۱ فروردین ۱۳۹۸|تاریخ = ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۱}}</ref>.
وقتی علوی در سال ۱۳۰۷ از آلمان به تهران برمی‌گردد، به جستجوی دوست قدیمی خود «غلامعلی فریور» می‌پردازد و او را می‌یابد. یک روز در خانهٔ فریور کتاب «پروین دختر ساسان» به دستش می‌افتد و آن را می‌خواند و می‌بیند که با کتاب‌های موجود آن دوران هم سطح نیست. از فریور می‌پرسد: «نویسندهٔ این کتاب کیست؟» فریور پاسخ می‌دهد: «جوان خوب و خوشمزه‌ای است. باید با او آشنا شوی.» بعد از مدتی یک روز علوی و فریور در خیابان ناصریهٔ آن زمان، به کتابخانهٔ معرفت می‌روند و تصادفاً صادق هدایت هم آنجا بوده است که فریور می‌گوید: «این همان آقاست.» و از اینجا دوستی هدایت و علوی شکل می‌گیرد<ref name=''زندگانی بزرگ''>{{یادکرد وب|نشانی = https://mandegar.tarikhema.org/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF-%D8%B9%D9%84%D9%88%DB%8C/|عنوان =زندگانی بزرگ علوی|ناشر = زندگانی مشاهیر در تاریخ ما |تاریخ بازدید = ۲۱ فروردین ۱۳۹۸|تاریخ = ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۱}}</ref>.


====اصحاب ربعه====
====اصحاب ربعه====
خط ۶۹: خط ۷۳:
::مینوی براه راست رفت و پولدار شد
::مینوی براه راست رفت و پولدار شد


===داستانک‌های زندگی شخصی===
[[پرونده:Bozorg ghabr.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|آرامگاه بزرگ علوی<ref name=''یادداشت‌های بزرگ''/>]]


====آرامگاه مشاهیر====
بنابر قانون گورستان‌های برلین، با سپری شدن بیست سال، مزار برای شخص دیگری مورد استفاده قرار می‌گیرد مگر آن‌که شخص در آرامگاه مشاهیر دفن شود و این آرامگاه به کسی تعلق می‌‍گیرد که خدمت فوق‌العاده‌ای به این شهر نموده و از این خدمت هنوز بهره گرفته می‌شود. «جامعهٔ ایرانیان در آلمان» تصمیم گرفت از فرماندار ایالت برلین بخواهد که گور علوی جزو مزار مشاهیر محسوب شود. خدمات بزرگ علوی در شناساندن فرهنگ ایرانی به آلمان و برعکس و پایه‌گذاری ایران‌شناسی نوین در دانشگاه «هومبولدت» که نمونه‌ای برای سایر دانشگاه‌های آلمان شد غیر قابل انکار بود ولی با این حال فعلا مزار علوی به عنوان آرامگاه مشاهیر شناخته نشده است و تاکنون نتجیهٔ تلاش‌ها بر این بوده که حقوق و وظائف مربوط به مزار علوی از همسرش دریافت گردید و با پرداخت عوارض متعلق به آن، تا بیست سال آینده از واگذاری محل گور به دیگری جلوگیری شد..<ref name=''یادداشت‌های بزرگ''>{{یادکرد وب|نشانی = http://bukhara-web.com/%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF-%D8%B9%D9%84%D9%88%DB%8C-%D9%88-%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C%D8%B4/|عنوان =بزرگ علوی و یادداشت‌هایش|ناشر = مجلهٔ بخارا |تاریخ بازدید = ۲۰ فروردین ۱۳۹۸|تاریخ = ۲۹ بهمن ۱۳۹۶}}</ref>