محمدرضا شفیعی کدکنی: تفاوت میان نسخهها
خط ۲۲۹: | خط ۲۲۹: | ||
===از نگاه دیگران (چند دیدگاه مثبت و منفی)=== | ===از نگاه دیگران (چند دیدگاه مثبت و منفی)=== | ||
=== | ===آینهای برابر خود و آثارش=== | ||
م.سرشک بااینکه در اشعار خود شدیدا اجتماعگرا و نوعدوست هست ولی هرگز شعر و تحقیق را ابزاری برای اثبات و اظهار تمایلات سیاسی و حزبی نکرد. خودش درباره این موضوع چنین میگوید: «هیچگاه جذب هیچیک از این سازمانها نشدم، بعد از انقلاب هم که سیاسی شدن مد روز شده بود و هرکسی که از اصل سیاسی و حزبی دورمانده بود، روزگار وصل خود را میجست، من به هیچ سازمان و دستهای دلبستگی پیدا نکردم. ضمن اینکه بسیاری از شعرهای من درباره قهرمانانی است که از درون همان حزبها و سازمانها و تشکیلات برخاستهاند. از همان سالها، چهره مصدق برای من عزیز بود و یکی از اولین شعرهایی که از دوران کودکی و نوجوانی خود دارم مربوط به ماههای بعد از 28 مرداد است.» | |||
===تفسیر خود از آثارش=== | ===تفسیر خود از آثارش=== |
نسخهٔ ۵ تیر ۱۳۹۸، ساعت ۱۵:۳۷
محمدرضا شفیعی کَدکَنی | |
---|---|
زمینهٔ کاری | نویسنده، شاعر، پژوهشگر |
زادروز | ۱۹مهرماه۱۳۱۸ کَدکَن(از روستاهای قدیمی بین نیشابور و تربت حیدریه) |
پدر و مادر | میرزااحمد شفیعی کدکنی |
لقب | م.سرشک |
سالهای نویسندگی | از ۱۳۴۴ تا کنون |
سبک نوشتاری | اشعار به سبک نیمایی، اجتماعی و حماسی |
کتابها | درکوچه باغهای نیشابور، صورخیال در شعر فارسی، موسیقی شعر و... |
نوشتارها | انواع ادبی و شعر فارسی، شطح و عرفان در شطحهای بایزید |
مدرک تحصیلی | دکتری زبان و ادبیات فارسی |
دانشگاه | تهران |
شاگرد | محمدتقی ادیب نیشابوری، آیتالله شیخ هاشم قزوینی |
اثرپذیرفته از | نیما یوشیج |
محمدرضا شفیعی کدکنی با نام مستعار م.سرشک نویسنده، شاعر معاصر و استاد دانشگاه تهران که هم در زمینه شعر و هم در زمینه کتاب و آثار نظری و انتقادی، ترجمه و تصحیح، فعالیتهای بسیاری داشته و همچنین در زمینه ادبیات تلاشهای ویژهای انجام داده و از صاحبنظران ادبیات در دنیا محسوب میشود.
محمدرضا شفیعی کدکنی در ۱۹ مهرماه سال ۱۳۱۹ در خانوادهای روحانی چشم به جهان گشود. از همان دوران کودکیاش با تشویق پدر به حفظ و یادگیری اشعار و آثار ادبی مشغول شد. او خواهر و برادری نداشت و تکفرزند خانوادهاش محسوب میشد. در نظام آموزشی قدیم به دبستان و دبیرستان نرفت و نزد پدر خود و محمدتقی ادیب نیشابوری به فراگیری زبان و ادبیات عربی پرداخت. مادرش نیز با وجود نداشتن سواد نوشتاری به زبانهای فارسی و عربی اشعار زیبایی میسرود و محمدرضا آنها را برای مادرش مینوشت. محمدرضا در ۷ سالگی تمام "الفیه ابن مالک" را حفظ بود و فقه و کلام و اصول را در نزد آیتالله شیخ هاشم قزوینی فرا میگرفت و پس از مرگ ایشان تحصیلات خود را در این زمینه نزدآیتالله میلانی ادامه داد که در آنجا با آیت الله سید علی خامنهای همکلاس بود.
پس از آن به پیشنهاد مرحوم دکتر علیاکبر فیاض در کنکور شرکت کرد و نفر اول کنکور در آن سال شد و به دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد رفت. شفیعی همزمان در حوزههای علمیه خراسان نیز سرگرم فراگیری بود. او معتقد است آموزش فکری فلسفی و زیباشناختی خود را در حوزههای علمیه آموختهاست. در سال ۱۳۴۴ از دانشکده ادبیات فردوسی فارغالتحصیل شد و ادامه تحصیل خود را در مقطع دکترا به دانشگاه تهران رفت و در سال ۱۳۴۸ دورهی دکترای خود را در این دانشگاه به پایان رساند و از همان زمان به درخواست دانشگاه، حرفهی استادی را در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران آغاز کرد.
وی در همان جوانی به شاعری پرداخت و نام مستعار م.شرسک را برگزید. شاعری را با غزل شروع کرد و در سال ۱۳۴۴ مجموعه زمزمهها را منتشر کرد. ولی پس از مدتی بعد از دیدار با دکترعلی شریعتی در انجمن پیکار دانشکدهی ادبیات با شعر نیمایی به طور حقیقی آشنا شد و به این سبک روی آورد. وی از جمله دوستان نزدیک مهدی اخوانثالث نیز به شمار میرفت و هیچگاه علاقه خود به اشعار او را پنهان نکردهاست. در سال ۱۳۵۰ با انتشار مجموعهی در کوچهباغهای نیشابور صاحب شهرت بسیاری شد. وی با انتشار این مجموعه نشان داد که اشعارش در مسیر تکامل به سر میبرند و راه واقعی خود را یافتهاند. وی پس از سبک نیمایی به شعر اجتماعی و حماسی جدید روی آورد و این تغییر را در مجموعههای شبخوانی و از زبان برگ میتوان به چشم دید.
وی در ۳۰ سال اخیر هیچگاه در هیچ محفل و مراسم اجتماعی حاضر نشده، باوجوداینکه بسیاری از شاگردان و طرفداران او بهشدت به او اصرار داشتند. شفیعی کدکنی در ۵ شهریور سال ۱۳۸۸ تهران را به مقصد آمریکا ترک کرد.او برای استفاده از فرصت مطالعاتی به دانشگاه پرینستون رفت و درباره تاریخ و تطور فرقهی کرامیه تحقیق کرد و پس از ۹ ماه بازگشت و در کلاسهای تدریس خود در دانشگاه تهران حاضر شد. کلاسهای درس او در دانشگاه بهشدت علاقهمند دارد بهطوری که گیرایی کلاسهای او دانشجویان رشتههای دیگر را نیز به دانشکدهی ادبیات میکشاند و کلاسهای او اکثر مواقع مملو از علاقهمندان است. وی همچنان استاد ممتاز دانشگاه تهران محسوب میشود.
=داستانک
داستانکهای انتشار
داستانک عشق
داستانک استاد
داستانک شاگرد
داستانک مردم
ده تا بیست مطلب از مجلات دورهٔ خود
داستانکهای دشمنی
داستانکهای دوستی
داستانکهای قهر
داستانکهای آشتیها
داستانک نگرفتن جوایز
داستانک حرفی که در حین گرفتن جایزه زده است
داستانکهای مذهب و ارتباط با خدا
داستانکهای عصبانیت، ترک مجلس، مهمانیها، برنامهها، استعفا و مشابه آن
داستانک نحوهٔ مرگ، بازتاب خبر مرگ در روزنامهها و مجلات و نمونههایی از آن
داستانکهای دارایی
داستانکهای زندگی شخصی
داستانک برخی خالهزنکیهای شیرین (اشکها و لبخندها)
داستانک شکایتهایی از دیگران کرده به محاکم و شکایتهایی که از او شده
داستانکهای مشهور ممیزی
داستانکهای مربوط به مصاحبهها، سخنرانیها و حضور رادیو یا تلویزیون یا فضای مجازی همراه ارايه نمونههایی از آن برای بخش شنیداری و تصویری
داستانهای دیگر
زندگی و تراث
کتابشناسی
آثار محمدرضا شفیعی کدکنی را میتوان به چند دسته کلی تقسیم بندی کرد: کتابهای تالیفی، کتابهای ترجمه شده، مجموعه مقالات چاپی.
کتابهای تالیفی
- موسیقی شعر، تهران، آگاه، ۱۳۷۰.
- شاعر آینه ها، تهران، آگاه، ۱۳۷۰.
- مفلس کیمیا فروش، تهران، سخن، ۱۳۷۲.
- تازیانه های سلوک، تهران، آگاه، ۱۳۷۲.
- زبور پارسی، تهران، آگاه، ۱۳۷۸.
- شعر معاصر عرب، تهران، سخن، ۱۳۸۰.
- حالات و سخنان ابوسعید ابوالخیر، تهران، سخن، ۱۳۸۴.
- چشیدن طعم وقت از میراث عرفانی ابوسعید ابو الخیر، تهران، سخن، ۱۳۸۵.
- شاعری در هجوم منتقدان، تهران، آگاه، ۱۳۸۵.
- این کیمیای هستی، تهران، سخن، ۱۳۸۵.
- قلندریه در تاریخ، تهران، سخن، ۱۳۸۶.
- الأدب الفارسی، کویت، انتشارات عطر المعرفه، ۱۳۸۸.
- ادبیات فارسی از عصر جامی تا روزگار ما، تهران، نی، ۱۳۸۸.
- با چراغ و آینه، تهران، سخن، ۱۳۹۰.
- رستاخیز کلمات، تهران، سخن، ۱۳۹۱.
- زبان شعر در نثر صوفیه، تهران، سخن، ۱۳۹۲.
- درویش ستیهنده، تهران، سخن، ۱۳۹۳.
- در هرگز و همیشه انسان، تهران، سخن، ۱۳۹۴.
- این کیمیای هستی؛ درس گفتارهای دانشگاه تهران، تهران، سخن، ۱۳۹۶.
- این کیمیای هستی؛ یادداشت ها و نکته ها، تهران، سخن، ۱۳۹۶.
- این کیمیای هستی؛ جمال شناسی و جهان شعری، تهران، سخن، ۱۳۹۶.
کتابهای ترجمه شده
- رسوم دارالخلافه، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۷۰.
- تصوف اسلامی و رابطه انسان و خدا، تهران، سخن، ۱۳۷۴.
- آفرینش و تاریخ، تهران، آگاه، ۱۳۷۴.
- تاریخ نیشابور، تهران، آگاه، ۱۳۷۵.
آثار غیرتالیف و ترجمه
- اسرار التوحید فی مقامات شیخ ابوسعید، تهران، آگاه، ۱۳۷۰.
- صور خیال در شعر فارسی، تهران، آگاه، ۱۳۷۰.
- در اقلیم روشنایی، تهران، سخن، ۱۳۷۳.
- آیینه ای برای صداها، تهران، سخن، ۱۳۷۶.
- هزارۀ دوّم آهوی کوهی، تهران، سخن، ۱۳۷۶.
- گزینه اشعار، تهران، مروارید، ۱۳۷۷.
- ادوار شعر فارسی، تهران، سخن، ۱۳۸۰.
- مرموزات اسدی، تهران، سخن، ۱۳۸۱.
- مختارنامه، تهران، سخن، ۱۳۸۶.
- غزلیات شمس تبریز، ۲جلد، تهران، سخن، ۱۳۸۷.
- اسرار نامه عطار نیشابوری، تهران، سخن، ۱۳۸۷.
- در آیینه رود، تهران، سخن، ۱۳۸۷.
- زمزمهها، تهران، سخن، ۱۳۸۸.
- از زبان برگ، تهران، سخن، ۱۳۸۸.
- ستاره دنبالهدار، تهران، سخن، ۱۳۸۸.
- در ستایش کبوترها، تهران، سخن، ۱۳۸۸.
- در کوچه باغهای نیشابور، تهران، سخن، ۱۳۸۸.
- شبخوانی، تهران، سخن، ۱۳۸۸.
- بوی جوی مولیان، تهران، سخن، ۱۳۸۸.
- در عشق زنده بودن؛ گزیدۀ غزلیات شمس، تهران، سخن، ۱۳۸۸.
- علینامه، تهران، میراث مکتوب، ۱۳۸۸.
- غزل برای گل آفتابگردان، تهران، سخن، ۱۳۸۸.
- مرثیههای سرو کاشمر، تهران، سخن، ۱۳۸۸.
- مثل درخت در شب باران، تهران، سخن، ۱۳۸۹.
- دیوان قائمیات، تهران، میراث مکتوب، ۱۳۹۰.
- حالات و مقامات م. امید، تهران، سخن، ۱۳۹۰.
- مقامات ابوعلی قومسانی، تبریز، ستوده، ۱۳۹۳.
مقالات چاپ شده در نشریات بین المللی و داخلی
- تشابه الاخیله بین الشعر الفارسی و العربی، ۱۳۵۹.
- اثر تیمارهای شیمیائی حرارتی و مرحله برداشت در طول عمر و گل میخک، مجله علوم کشاورزی ایران.
- شطح و عرفان در شطحهای بایزید، ۱۳۷۰.
- انواع ادبی و شعر فارسی، ۱۳۷۰.
- ادیب نیشابوری در حاشیه شعر مشروطیت، ۱۳۷۰.
- سیمرغ، ۱۳۷۰.
- در بازخوانی سنتها، ۱۳۷۰.
- علم شاعری و القاب، ۱۳۷۰.
- مقدمهای کوتاه بر مسائل طویل بلاغت، ۱۳۷۰.
- روابط شیخ جام با کرامیان عصر خویش، ۱۳۷۳.
- قرن مولوی، ۱۳۷۷.
- نکتههای نویافته در مورد خاقانی، ۱۳۷۹.
- از مسائل کتابپردازی در قرن هشتم، ۱۳۸۰.
- مقامات کهن و نویافته ابوسعید ابوالخیر، ۱۳۸۰.
- نگاهی به طرازالاخبار، ۱۳۸۱.
- روانشناسی اجتماعی شعر فارسی، ۱۳۸۲.
- اختلاف در نسخههای حافظ، ۱۳۸۳.
- مشکل هجویری در طبقهبندی طبقات صوفیه، ۱۳۸۴.
- سخنان نویافته دیگر از محمدبنکرام، ۱۳۸۵.
- ابو العباس زوزنی، ۱۳۸۵.
- یاد و سیره استاد ما ادیب، ۱۳۸۵.
- فروزانفر و شعر، ۱۳۸۶.
- ویژگیهای عروضی دیوان سلطان ولد، ۱۳۸۷.
- یک متن کرامی کمرنگ شده، ۱۳۸۷.
- مفاهیم ساخت و صورت در نقد قرن بیستم، ۱۳۸۷.
- پیر هری، ۱۳۸۸.
- ساختار ساختارها، ۱۳۸۸.
- کهنترین نمونههای شعر فارسی، ۱۳۸۸.
- راههای انتشار یک شعر در قدیم، ۱۳۸۸.
- نقش تاریخی و خلاقیت فردی، ۱۳۸۹.
- حماسهای شیعی از قرن پنجم، ۱۳۸۹.
- ظرفیت و ظرافت یک انسان، ۱۳۹۰.
- مکاتبات خواجه نصیرالدین طوسی و صدرالدین قونوی، ۱۳۹۰.
- یک ساختار دیگر مبالغه در زبان فارسی کهن، ۱۳۹۵.
- چند نکته درباره شعر حافظ، ۱۳۹۵.
- در سلسله شد دجله، ۱۳۹۵.
- حمد یا حمَدالله مستوفی، ۱۳۹۵.
- فخرالدین مطرزی و کمالالدین اصفهانی، ۱۳۹۵.
- کتابی از خراسان قرن پنجم، ۱۳۹۵.
- ساختار ساختارها در چشماندازی دیگر، ۱۳۹۶.
- برگی از تاریخ موسیقی ایران زمین، ۱۳۹۶.
- یکی از مآخذ تمثیلات مثنوی، ۱۳۹۶.
- ابنسینا و ماهیت عشق، ۱۳۹۶.
سوانح عمر
کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری
یک انسان، چند جهان
از ویژگیهای شخصیتی دکتر شفیعی این است که وی در محافل ادبی به ندرت ظاهر میشود و بیشتر در انزوای اهل ادب به سر میبرد. برای درک دنیای شفیعی کدکنی و مواجهه او با جهان پیرامونش، باید به این نکته اشاره کرد که در درون ذهن وی، ساحتها و اندیشهها و تجارب مختلف به خوبی با هم گفتوگو کردهاند. محمدرضا شفیعی کدکنی در فرهنگ ایرانی نوعی گشودگی بین سنت و تجدد، شعر و سیاست و عناصر دیگری که به ظاهر جمع نقیضین هستند ایجاد کرد. وی معتقد است اگر کسی در ایران شعر را نشناسد، قادر به ایجاد ارتباط با جامعه و فرهنگ و تاریخ نخواهد بود، شخصیت اولیه شفیعی کدکنی، شخصیت شاعرانه اوست و از این مسیر است که به نقد اجتماع و پژوهش رفته است. باید گفت که شفیعی کدکنی جهانی است با جهانهای بسیار درونش، همانگونه که شفیعی عاشق ایران است، همان پیچیدگیهای ایران را در دنیای او میتوان دید.
زمینهٔ فعالیت
مدتی در بنیاد فرهنگ ایران و کتابخانه مجلس سنا به کار اشتغال ورزید و سپس به عنوان استاد دانشکده ادبیات تهران در رشته سبک شناسی و نقد ادبی به کار مشغول شد. دکتر شفیعی همچنین مدتی را بنا به دعوت دانشگاههای آکسفورد انگلستان و پرینستون آمریکا به عنوان استاد به تدریس و تحقیق اشتغال داشت. دکتر شفیعی از استادان بارز و متبحر ادبیات معاصر ایران و از محققین بزرگ به شمار میرود که در نقد شعر و ادب فارسی صاحب نظر است و در شعر و شاعری نیز مقام والایی دارد و صاحب سبک و شیوه خاصی است که او را به عنوان شاعری پیشرو میشناسند. دکتر شفیعی کدکنی، در عرصه تالیف و تصحیح و ترجمه و نقد و تحقیق، بی هیچ تردیدی، چهرهای ممتاز میباشد.
یادمان و بزرگداشتها
از نگاه دیگران (چند دیدگاه مثبت و منفی)
آینهای برابر خود و آثارش
م.سرشک بااینکه در اشعار خود شدیدا اجتماعگرا و نوعدوست هست ولی هرگز شعر و تحقیق را ابزاری برای اثبات و اظهار تمایلات سیاسی و حزبی نکرد. خودش درباره این موضوع چنین میگوید: «هیچگاه جذب هیچیک از این سازمانها نشدم، بعد از انقلاب هم که سیاسی شدن مد روز شده بود و هرکسی که از اصل سیاسی و حزبی دورمانده بود، روزگار وصل خود را میجست، من به هیچ سازمان و دستهای دلبستگی پیدا نکردم. ضمن اینکه بسیاری از شعرهای من درباره قهرمانانی است که از درون همان حزبها و سازمانها و تشکیلات برخاستهاند. از همان سالها، چهره مصدق برای من عزیز بود و یکی از اولین شعرهایی که از دوران کودکی و نوجوانی خود دارم مربوط به ماههای بعد از 28 مرداد است.»