شبهای شعر گوته: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
===مشابهت رویداد ملی با کدامین رویداد بینالمللی یا ملی مشهور در جهان=== | ===مشابهت رویداد ملی با کدامین رویداد بینالمللی یا ملی مشهور در جهان=== | ||
==بررسی ده شب == | |||
===شب اول=== | |||
شب اول با سخنرانی رحمت الله مراغه ای آغاز شد.وقتی بیانیه کانون نویسندگان توسط وی خوانده شد هیچ کس پیش بینی ده شب تند را نداشت. | |||
در ادامه سیمین دانشور سخنرانی ای در باب مسائل هنر معاصر ارائه داد.سیمین دانشور در این سخنرانی بیان می کند:دفاع از آزادی مهم ترین مساله ایست که در هنر معاصر مطرح می شود و هنرمندان واقعی با وجود عوامل بازدارنده این رسالت مهم را از یاد نبرده اند و اینکه زشتی هنر معاصر به علت زشتی زمانه ماست.وی در گفته های خود به سه جریان هنری معاصر یعنی رئالیسم یا واقع گرایی انتقادی،رئالیسم سوسیالیسم و هنر مدرن اشاره کرده و توضیحاتی ارائه می دهد.پس از آن چند شعرخوانی با حضور مهدی اخوان ثالث (شعری از کتاب دوزخ اما سرد)،سیاوش مطهری ،تقی هنرور شجاعی و منصور اوجی برگزار می گردد. | |||
===شب دوم=== | |||
از اتفاقات مهم شب دوم می توان به سخنرانی پر طعنه ی منوچهر هزارخانی و شعرخوانی عمران صلاحی اشاره کرد. | |||
سخنرانی منوچهر هزارخانی با عنوان <<قیم و رشد آزادی>> اولین سخنرانی بود که از سانسور و سیاست فرهنگی عصر پهلوی در آن ده شب خرده گرفت. وی در قسمتی از سخنرانی خود بیان کرد: | |||
ما گفته ایم که قلم و اندیشه باید آزاد باشد . گفته ایم که این آزادی را تنها در شکلی می شناسیم که قانون اساسی ایران و اعلامیه حقوق بشر به صراحت معلوم کرده اند. ما گفته ایم دستگاه تفتیش عقاید و سانسور اندیشه ، به هر بهانه ای که برای توجیه آن متوسل شوند، با حق آزادی اندیشه و بیان تضاد دارد. ما گفته ایم و می گوییم که یک ملت بالغ و رشید نیاز به قیم و مرشد ندارد و خود کاملا قادر است درست را از نادرست تمیز دهد. | |||
عمران صلاحی نیز شعری خواند که در حوزه ادبیات اجتماعی یکی از ماندگارترین ها شد. | |||
کاظم السادات شکوری ، م.ازرم و محمد علی بهمنی نیز در ادامه شعر هایی خواندند. | |||
===شب سوم=== | |||
شب سوم اوج ماجرا بود . | |||
به گفته محمد علی سپانلو ، بهرام بیضایی با دیدن التهاب مردم یادداشتی که از قبل در رابطه با وضعیت تئاتر داشت را کنار گذاشت و سخنرانی ای کرد که امروز هم برای ما ملموس است. | |||
وی در سخنرانی خود بیان می کند: سانسور آن قشر مرئی ظاهر نیست همه و دیگران هم شما را سانسور می کنند که همه ی ما زیر اسم واقعیت این کار را می کنیم . ولی منظورمان از واقعیت واقعا واقعیت نیست بلکه مصلحت است. | |||
او در این سخنرانی بیان می کند که سانسور تنها در دست نهادهای دولتی نیست بلکه می توان از طریق افکار عمومی و از مجرای های سرمایه و غیره فشار آورد. | |||
او در آخر، سخنرانی خود را با این کلمات به پایان می رساند: | |||
کلمه هایی که از دستگاه های دولتی تا روشنفکر معاصر همینطور یکسان به کار می برند.به من حق بدهید که نسبت به این کلمه ها مشکوک باشم.اگر قرار باشد دستگاه دولت مسوولیت بگوید و ما هم بگوییم ، من به این مسوولیت مشکوکم. اگر قرار است او درباره ی آزادی بگوید و ما هم، من به این آزادی مشکوکم. | |||
شمس آل احمد نیز مستقیما اشاره می کند که آقای دکتر بکر رئیس انجمن خواهش داشتند که از به کار بردن کلمه سانسور پرهیز کنم و به این علت امشب از ممیزی حرف خواهم زد. | |||
شب سوم شب شعرخوانی محمد زهری ، سیروس مشفقی ، احمد کسیلا ، فاروق امیری و طاهره صفار زاده نیز بود | |||
===شب چهارم=== | |||
در ابتدا غلامحسین ساعدی سخنرانی خود را با عنوان << پیرامون شبه هنرمند >> بیان می کند. | |||
وی در این سخنرانی از شبه هنرمند ها که وابسته به حکومت هستند سخن گفت و بیان کرد : | |||
مساله این است که عرصه هیچ وقت برای شبه هنرمند تنگ نیست ، هیچ وقت ، بله ، مساله مهم این که شبه هنرمند با سانسور مخالف نیست ، وجودش را حس نمی کند ، این دوتا برادران توامان همدیگرند ، اصلا شبه هنرمند زاییده سانسور است ، از عواید سانسور است ، از عوازض سانسور است . سانسور هنرمند واقعی را می کوبد و بذر هنرمند کاذب را همه جا پخش می کند ، وقتی آلودگی هست چرا شبه وبا نباشد؟ وقتی سانسور هست چرا شبه هنرمند نباشد؟ | |||
شب چهارم شامل شعر خوانی علیرضا نوری زاده ، عظیم خلیلی ، حسین منزوی ، مفتون امینی و هوشنگ ابتهاج به عنوان حسن ختام شب چهارم بودند. | |||
===شب پنجم=== | |||
در این شب دو سخنرانی از باقر مومنی و سعید سلطانپور ایراد شد که هر دو به نوعی قابل توجه بود. | |||
باقر مومنی بدون رعایت این مساله که نباید از کلمه سانسور به طور مستقیم استفاده می شد سخنرانی خود را با عنوان << سانسور و عوارض ناشی از آن >> ایراد کرد و بیان می کند: | |||
بدترین عارضه سانسوری که از جانب قدرت حاکم اعمال می شود سانسور دیگری است که از آن زاییده می شود . سانسور مردم بر روشنفکران و روشنفکران بر خودشان . | |||
وسپس شاهد شعرخوانی تند سعید سلطانپور هستیم که به تازگی از زندان آزاده شده بود : | |||
سلام شکستگان سال های سیاه... | |||
شکستگان آزادی...خواهران و برادرانم سلام... | |||
سپس به عدم انتشار کتاب ها ، زندانی شدن های متعدد و علل آنها اشاره کرد . | |||
در انتها وی شعر کشتارگاه را قرائت کرد. به همین سبب دکتر بکر سکوت خود را شکسته و اعلام می کند که کانون باید مسئولیت کنترل این شب ها را به عهده بگیرد و یا برنامه را در همین جا تعطیل کنند که در نهایت با پادرمیانی غلامحسین ساعدی و به آذین برنامه بر اساس توافق ضمنی ادامه پیدا می کند . | |||
آقایان : اسماعیل شاهرودی ، اورنگ خضرایی و علی موسوی گرمارودی در شب پنجم شعرخوانی کردند | |||
===شب ششم=== | |||
در ابتدای شب ششم سخنرانی دکتر بکر برگزار شد . سپس سخنرانی محمد علی مهمید در باب آرمانگرایی در شعر پارسی و سپس سخنرانی هوشنگ گلشیری با عنوان " جوانمرگی در نثر معاصر فارسی ": | |||
اما مقصودم از جوانمرگی ، مرگ _ به هر علت که باشد _ قبل از چهل سالگی است و کمتر ، چه شاعر یا نویسنده زنده باشد یا مرده؛ یعنی ممکن است نویسنده یا شاعر همچنان زنده بمانند اما دیگر از خلق و ابداع در آنها خبری نباشد. خودشان را تکرار کنند و از حد و حدودی که در همان جوانی بدان دست یافته اند فراتر نروند. | |||
وی در ادامه علل جوانمرگی را اینگونه بیان می کند : | |||
۱.توقف در مرحله انقلاب مشروطه | |||
۲.فقدان تداوم فرهنگی | |||
۳.رابطه نویسنده و ممیزان | |||
۴.متفنن بودن | |||
۵.کوچ های اضطراری یا اجباری | |||
۶.دوره فترت ترجمه | |||
که به تشریح این موارد می پردازد. | |||
وی در شب دهم نیز دوباره سخنرانی کرده و به همه اتهاماتی که علیه کانون نویسندگان و آن ده شب مطرح شده بود پاسخ داد . | |||
شب ششم شب شعرخوانی سیاوش کسرایی ، فریدون مشیری ، حسن ندیمی و محمد خلیلی بود. | |||
===شب هفتم=== | |||
شب هفتم اسلام کاظمیه در قیاسی سنجیده و با جزییات ثابت کرد که تشکیل کانون نویسندگان ایران به لحاظ قانونی خالی از اشکال است و در پی آن داریوش آشوری سخنرانی ای با عنوان << شعر آزادی است>> داشت که بسیار مورد توجه قرار گرفت .بتول عزیز پور ، جلال سرافراز ، جعفر کوش آبادی ، علی بابا چاهی ، جواد مجابی و م. آزاد هم آن شب شعرخوانی داشتند. | |||
===شب هشتم=== | |||
شب هشتم مصطفی رحیمی در سخنرانی با عنوان << فرهنگ و دیوان >> ، بحث << دیوان سالاری >> را مطرح کرد و از نظر جامعه شناسانه آن را به سانسور پیوند زد. | |||
شعرخوانی : نصرت رحمانی ، کیومرث منشی زاده ، فرخ تمیمی و اصغر واقدی . | |||
===شب نهم=== | |||
در شب نهم باقر پرهام از اعضای اصلی کانون نویسندگان در سخنرانی خود می گوید : | |||
من در گفتار امشب خود ، همچنان به زبان ملاحظه سخن خواهم گفت و نه زبان صراحت و بی پردگی . چرا ؟ به دلیل اینکه بیماری اجتماعی قرن ها را نمی توان یک شبه درمان کرد . | |||
او سخنرانی اش را اینگونه به پایان می رساند :<<دریغ است که ایران ویران شود.>> | |||
شب نهم شامل داستان خوانی فریدون تنکابنی و شعرخوانی منوچهر نیستانی ، بیژن کلکی ، عبدالله کوثر و محمد حقوقی میشد. | |||
===شب دهم=== | |||
در شب دهم جمعیت حاضر در باغ گوته بیش از ۱۵ هزار نفر بود . در آن ده شب درست نزدیک ساختمان تلویزیون دولتی شاهنشاهی ، نویسندگان و شاعران مخاطبان تازه ای پیدا کرده بودند . آن شب به آذین رییس کانون نویسندگان ایران پیام این شب ها را به مردمی که با چتر و بی چتر در باغ آلمانی ها گرد هم آمده بودند منتقل کرد و گفت : ده شب ، به صورت جمعیتی که غالبا سر به ده هزار و بیشتر میزد ، آمدید و اینجا ، روی چمن و خاک نمناک ، روی آجر و سمنت لبه حوض ، نشسته و ایستاده ، در هوای خنک پاییز و گاه ساعت ها زیر باران تند ، صبر کردید و گوش به گویندگان دادید . چه شنیدید ؟ - آزادی و آزادی و آزادی... | |||
در آخرین شب ، اسماعیل خویی ، جواد طالعی و فریدون فریاد شعرخوانی کردند. | |||
در انتها پیامی که به وسیله هوشنگ گلشیری قرائت می شود و از جمعیت در خواست می شود که آرام همانگونه که بودید ، به خانه هایتان که خانه های ماست بروید... | |||
==داستانکها، حواشی و اتفاقات ماندگار در گذر از دورههای مختلف== | ==داستانکها، حواشی و اتفاقات ماندگار در گذر از دورههای مختلف== |
نسخهٔ ۱۹ خرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۱:۱۹
الگو:PAGENAMEBASE | |
---|---|
مکان برگزاری | باغ سفارت آلمان |
پاییز ۱۳۵۶ کانون نویسندگان ایران با همکاری انستیتو گوته در تهران ده شب شعر و سخنرانی در باغ سفارت آلمان برگزار کرد که به شب های شعر گوته معروفند.بیش از ۶۰ نویسنده و شاعر در این شب ها علیه فضای اختناق و سانسور حاکم شعر خواندند و سخنرانی کردند.جمعیت عظیمی از سراسر ایران در این شب ها حاضر شدند و حاصل جمع حضور مردم و روشنفکران طیف های مختلف یکی از بزرگترین و مهم ترین رویدادهای فرهنگی پیش از انقلاب را رقم زد.
چیستی و چرایی
تاریخچه
شب های شعر گوته یک رویداد فرهنگی بود که در ۱۸ الی ۲۷ مهرماه ۱۳۵۶ در ایران بر علیه سانسور و در مدح و ثنای آزادی برگزار شد.این ده شب به گونه ای به عصیان آزادی خواهی مردم ایران دامن زد.
گردش مالی
میزان اهمیت در جامعه و مقایسه با برنامههای مشابه
در این ده شب ۶۰ تن از شاعران و روشنفکران به مدح آزادی پرداختند و بیش از هزاران نفر از مردم در این اجتماع شرکت کردند.در بعضی از شب ها و سخنرانی ها این روحیه آزادی خواهی قوت بیشتری گرفت که به مناسبات آن زمان تحت کنترل قرار گرفت زیرا کانون نویسندگان تصمیم به بهره برداری کامل از این ده شب داشت.
دلایل مانایی و اثرات ملی و کشوری آن
دلایل مخالفت با آن و تحریمکنندگان مشهور رویداد
پس از سخنرانی نسبتا تند سعید سلطانپور هاینس بکر به طور رسمی اعلام کرد که این گردهمایی تماما وجهه فرهنگی داشته نه سیاسی.
هاینس بکر:با توجه به احترامی که برای مردم ایران قائل هستیم به خود اجازه نمی دهیم در مسایل داخلی سیاسی این کشور که مهمان آن می باشیم مداخله کنیم.
و همچنین هیات دبیران موقت کانون نوسندگان ایران نیز در طی بیانیه ای اعلام کرد: متاسفانه در بعضی شب ها بعضی از سخن گویان و شاعران از حد مسئولیت خود پا فراتر گذاشتند. هیئت دبیران موقت کانون نویسندگان ایران از این بابت بسیار متاسف است.
پیوستگی افراد مشهور آن رشته با رویداد
مشابهت رویداد ملی با کدامین رویداد بینالمللی یا ملی مشهور در جهان
بررسی ده شب
شب اول
شب اول با سخنرانی رحمت الله مراغه ای آغاز شد.وقتی بیانیه کانون نویسندگان توسط وی خوانده شد هیچ کس پیش بینی ده شب تند را نداشت. در ادامه سیمین دانشور سخنرانی ای در باب مسائل هنر معاصر ارائه داد.سیمین دانشور در این سخنرانی بیان می کند:دفاع از آزادی مهم ترین مساله ایست که در هنر معاصر مطرح می شود و هنرمندان واقعی با وجود عوامل بازدارنده این رسالت مهم را از یاد نبرده اند و اینکه زشتی هنر معاصر به علت زشتی زمانه ماست.وی در گفته های خود به سه جریان هنری معاصر یعنی رئالیسم یا واقع گرایی انتقادی،رئالیسم سوسیالیسم و هنر مدرن اشاره کرده و توضیحاتی ارائه می دهد.پس از آن چند شعرخوانی با حضور مهدی اخوان ثالث (شعری از کتاب دوزخ اما سرد)،سیاوش مطهری ،تقی هنرور شجاعی و منصور اوجی برگزار می گردد.
شب دوم
از اتفاقات مهم شب دوم می توان به سخنرانی پر طعنه ی منوچهر هزارخانی و شعرخوانی عمران صلاحی اشاره کرد. سخنرانی منوچهر هزارخانی با عنوان <<قیم و رشد آزادی>> اولین سخنرانی بود که از سانسور و سیاست فرهنگی عصر پهلوی در آن ده شب خرده گرفت. وی در قسمتی از سخنرانی خود بیان کرد: ما گفته ایم که قلم و اندیشه باید آزاد باشد . گفته ایم که این آزادی را تنها در شکلی می شناسیم که قانون اساسی ایران و اعلامیه حقوق بشر به صراحت معلوم کرده اند. ما گفته ایم دستگاه تفتیش عقاید و سانسور اندیشه ، به هر بهانه ای که برای توجیه آن متوسل شوند، با حق آزادی اندیشه و بیان تضاد دارد. ما گفته ایم و می گوییم که یک ملت بالغ و رشید نیاز به قیم و مرشد ندارد و خود کاملا قادر است درست را از نادرست تمیز دهد. عمران صلاحی نیز شعری خواند که در حوزه ادبیات اجتماعی یکی از ماندگارترین ها شد. کاظم السادات شکوری ، م.ازرم و محمد علی بهمنی نیز در ادامه شعر هایی خواندند.
شب سوم
شب سوم اوج ماجرا بود .
به گفته محمد علی سپانلو ، بهرام بیضایی با دیدن التهاب مردم یادداشتی که از قبل در رابطه با وضعیت تئاتر داشت را کنار گذاشت و سخنرانی ای کرد که امروز هم برای ما ملموس است. وی در سخنرانی خود بیان می کند: سانسور آن قشر مرئی ظاهر نیست همه و دیگران هم شما را سانسور می کنند که همه ی ما زیر اسم واقعیت این کار را می کنیم . ولی منظورمان از واقعیت واقعا واقعیت نیست بلکه مصلحت است. او در این سخنرانی بیان می کند که سانسور تنها در دست نهادهای دولتی نیست بلکه می توان از طریق افکار عمومی و از مجرای های سرمایه و غیره فشار آورد. او در آخر، سخنرانی خود را با این کلمات به پایان می رساند: کلمه هایی که از دستگاه های دولتی تا روشنفکر معاصر همینطور یکسان به کار می برند.به من حق بدهید که نسبت به این کلمه ها مشکوک باشم.اگر قرار باشد دستگاه دولت مسوولیت بگوید و ما هم بگوییم ، من به این مسوولیت مشکوکم. اگر قرار است او درباره ی آزادی بگوید و ما هم، من به این آزادی مشکوکم. شمس آل احمد نیز مستقیما اشاره می کند که آقای دکتر بکر رئیس انجمن خواهش داشتند که از به کار بردن کلمه سانسور پرهیز کنم و به این علت امشب از ممیزی حرف خواهم زد. شب سوم شب شعرخوانی محمد زهری ، سیروس مشفقی ، احمد کسیلا ، فاروق امیری و طاهره صفار زاده نیز بود
شب چهارم
در ابتدا غلامحسین ساعدی سخنرانی خود را با عنوان << پیرامون شبه هنرمند >> بیان می کند. وی در این سخنرانی از شبه هنرمند ها که وابسته به حکومت هستند سخن گفت و بیان کرد : مساله این است که عرصه هیچ وقت برای شبه هنرمند تنگ نیست ، هیچ وقت ، بله ، مساله مهم این که شبه هنرمند با سانسور مخالف نیست ، وجودش را حس نمی کند ، این دوتا برادران توامان همدیگرند ، اصلا شبه هنرمند زاییده سانسور است ، از عواید سانسور است ، از عوازض سانسور است . سانسور هنرمند واقعی را می کوبد و بذر هنرمند کاذب را همه جا پخش می کند ، وقتی آلودگی هست چرا شبه وبا نباشد؟ وقتی سانسور هست چرا شبه هنرمند نباشد؟ شب چهارم شامل شعر خوانی علیرضا نوری زاده ، عظیم خلیلی ، حسین منزوی ، مفتون امینی و هوشنگ ابتهاج به عنوان حسن ختام شب چهارم بودند.
شب پنجم
در این شب دو سخنرانی از باقر مومنی و سعید سلطانپور ایراد شد که هر دو به نوعی قابل توجه بود. باقر مومنی بدون رعایت این مساله که نباید از کلمه سانسور به طور مستقیم استفاده می شد سخنرانی خود را با عنوان << سانسور و عوارض ناشی از آن >> ایراد کرد و بیان می کند: بدترین عارضه سانسوری که از جانب قدرت حاکم اعمال می شود سانسور دیگری است که از آن زاییده می شود . سانسور مردم بر روشنفکران و روشنفکران بر خودشان . وسپس شاهد شعرخوانی تند سعید سلطانپور هستیم که به تازگی از زندان آزاده شده بود : سلام شکستگان سال های سیاه... شکستگان آزادی...خواهران و برادرانم سلام... سپس به عدم انتشار کتاب ها ، زندانی شدن های متعدد و علل آنها اشاره کرد . در انتها وی شعر کشتارگاه را قرائت کرد. به همین سبب دکتر بکر سکوت خود را شکسته و اعلام می کند که کانون باید مسئولیت کنترل این شب ها را به عهده بگیرد و یا برنامه را در همین جا تعطیل کنند که در نهایت با پادرمیانی غلامحسین ساعدی و به آذین برنامه بر اساس توافق ضمنی ادامه پیدا می کند . آقایان : اسماعیل شاهرودی ، اورنگ خضرایی و علی موسوی گرمارودی در شب پنجم شعرخوانی کردند
شب ششم
در ابتدای شب ششم سخنرانی دکتر بکر برگزار شد . سپس سخنرانی محمد علی مهمید در باب آرمانگرایی در شعر پارسی و سپس سخنرانی هوشنگ گلشیری با عنوان " جوانمرگی در نثر معاصر فارسی ": اما مقصودم از جوانمرگی ، مرگ _ به هر علت که باشد _ قبل از چهل سالگی است و کمتر ، چه شاعر یا نویسنده زنده باشد یا مرده؛ یعنی ممکن است نویسنده یا شاعر همچنان زنده بمانند اما دیگر از خلق و ابداع در آنها خبری نباشد. خودشان را تکرار کنند و از حد و حدودی که در همان جوانی بدان دست یافته اند فراتر نروند. وی در ادامه علل جوانمرگی را اینگونه بیان می کند : ۱.توقف در مرحله انقلاب مشروطه ۲.فقدان تداوم فرهنگی ۳.رابطه نویسنده و ممیزان ۴.متفنن بودن ۵.کوچ های اضطراری یا اجباری ۶.دوره فترت ترجمه که به تشریح این موارد می پردازد. وی در شب دهم نیز دوباره سخنرانی کرده و به همه اتهاماتی که علیه کانون نویسندگان و آن ده شب مطرح شده بود پاسخ داد . شب ششم شب شعرخوانی سیاوش کسرایی ، فریدون مشیری ، حسن ندیمی و محمد خلیلی بود.
شب هفتم
شب هفتم اسلام کاظمیه در قیاسی سنجیده و با جزییات ثابت کرد که تشکیل کانون نویسندگان ایران به لحاظ قانونی خالی از اشکال است و در پی آن داریوش آشوری سخنرانی ای با عنوان << شعر آزادی است>> داشت که بسیار مورد توجه قرار گرفت .بتول عزیز پور ، جلال سرافراز ، جعفر کوش آبادی ، علی بابا چاهی ، جواد مجابی و م. آزاد هم آن شب شعرخوانی داشتند.
شب هشتم
شب هشتم مصطفی رحیمی در سخنرانی با عنوان << فرهنگ و دیوان >> ، بحث << دیوان سالاری >> را مطرح کرد و از نظر جامعه شناسانه آن را به سانسور پیوند زد. شعرخوانی : نصرت رحمانی ، کیومرث منشی زاده ، فرخ تمیمی و اصغر واقدی .
شب نهم
در شب نهم باقر پرهام از اعضای اصلی کانون نویسندگان در سخنرانی خود می گوید : من در گفتار امشب خود ، همچنان به زبان ملاحظه سخن خواهم گفت و نه زبان صراحت و بی پردگی . چرا ؟ به دلیل اینکه بیماری اجتماعی قرن ها را نمی توان یک شبه درمان کرد . او سخنرانی اش را اینگونه به پایان می رساند :<<دریغ است که ایران ویران شود.>> شب نهم شامل داستان خوانی فریدون تنکابنی و شعرخوانی منوچهر نیستانی ، بیژن کلکی ، عبدالله کوثر و محمد حقوقی میشد.
شب دهم
در شب دهم جمعیت حاضر در باغ گوته بیش از ۱۵ هزار نفر بود . در آن ده شب درست نزدیک ساختمان تلویزیون دولتی شاهنشاهی ، نویسندگان و شاعران مخاطبان تازه ای پیدا کرده بودند . آن شب به آذین رییس کانون نویسندگان ایران پیام این شب ها را به مردمی که با چتر و بی چتر در باغ آلمانی ها گرد هم آمده بودند منتقل کرد و گفت : ده شب ، به صورت جمعیتی که غالبا سر به ده هزار و بیشتر میزد ، آمدید و اینجا ، روی چمن و خاک نمناک ، روی آجر و سمنت لبه حوض ، نشسته و ایستاده ، در هوای خنک پاییز و گاه ساعت ها زیر باران تند ، صبر کردید و گوش به گویندگان دادید . چه شنیدید ؟ - آزادی و آزادی و آزادی... در آخرین شب ، اسماعیل خویی ، جواد طالعی و فریدون فریاد شعرخوانی کردند. در انتها پیامی که به وسیله هوشنگ گلشیری قرائت می شود و از جمعیت در خواست می شود که آرام همانگونه که بودید ، به خانه هایتان که خانه های ماست بروید...
داستانکها، حواشی و اتفاقات ماندگار در گذر از دورههای مختلف
سانسور شدن سانسور
به گفته باقر مومنی وی اطلاعی از این مسئله نداشت که حق استفاده از کلمه سانسور را در سخنرانی ها نداشته و باید کلمه ممیزی را جایگزین می کردند و این در حالی موضوع اصلی صحبت وی سانسور بود.
عدم تایید متن سعید سلطانپور
در پی سخنرانی و شعرخوانی تند و انقلابی سعید سلطانپور که به تازگی از زندان آزاد شده بود پرهام اعلام کرده بودند که وی شعر دیگری را به ایشان برای تایید داده اند اما متن دیگری را قرائت کردند.در نهایت به خواسته به آذین سعید سلطانپور از تریبون پایین آورده شد.
باران شدید و حضور مردم
یکی از مسائلی که بسیار قابل توجه بود حضور مردم علی رغم باران شدید آن روزها است.اسماعیل خویی در صحبت های خود بیان میکند که با وجود باران شدید مردم با چترهای خود برای خود سرپناه درست کرده بودند ولی همچنان به شاعران و نویسندگان خود گوش فرا می دادند.اجتماعات سنگین مردم از شب دوم شروع شد.
جو سیاسی حاکم
فریدون تنکابنی در خاطرات آن شب ها و در تایید جو سیاسی حاکم بیان می کند : باران باریده بود و من گفتم دوستان شاعر ما شعر خواندند منم میخواهم شعر بخوانم ولی شاعر نیستم پس من یک شعر از سعدی میخوانم
باران که در لطافت طبعش خلاف نیست
در باغ لاله روید در شوره زار خس
سپس بر حسب تفسیر های آن زمان در هنگام خواندن در باغ لاله روید به مردم و در شوره زار خس به کاخ نیاوران اشاره کردم..
بیماری بتول عزیز پور
بتول عزیزپور که یکی از شاعران و سخنرانان آن ده شب بود علی رغم حضور مداوم به علت کسالت شدید در شب سخنرانی خود نتوانست شعر خود را بخواند و شعر وی را جلال سرفراز که یکی از سخنرانان آن شب بود قرائت کرد.
شبهای شعر گوته را بیشتر بشناسیم
انتخاب مکان
انتخاب زمان
انتخاب استان
برگزیدگان
عدم شرکت و تحریم
توقف و استمرار
سطح حضور مقامات ارشد نظام و سیاسی و اجتماعی در رویداد
سخنرانیهای ماندگار
اجراهای بهیادماندنی
بازتاب رسانهای و مطبوعاتی
مشارکت بینالمللی
پیام پشتیبانی از جانب روشنفکران مطرح آن زمان
ما می خواهیم حضور همیشگی خود را با دوستان روشنفکر ایرانی خود به صدای بلند اعلام داریم و با نیروی تمام از تظاهرات حق طلبانه شان از یک هفته پیش آغاز شده پشتیبانی کنیم
ژان پل ساتر,سیمون دوبوار و جمعی از روشنفکران مطرح آن زمان.