رضا براهنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
چری (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
چری (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۱۸: خط ۲۱۸:
درگیری رضا براهنی در امر سیاست را می‌توان تا علاقة او به نوشتن ریشه‌یابی کرد. براهنی عاشق یک چیز است: نوشتن. او برای اینکه آنچه را در ذهن دارد به روی کاغذ بیاورد ناخواسته درگیر سیاست می‌شود و از آنجا که آزادی بیان مورد نظر او در جامعه نبوده‌است، با دستگاه حاکم درگیر شده و کارش حتی به زندان و جلای وطن می‌کشد؛ اما به قول خودش: «شاعر همیشه در تبعید است».<ref>{{از صحبت‌های ارسلان براهنی دربارة پدرش در مستند «کیمیا و خاک»(۱۳۹۳). }}</ref>
درگیری رضا براهنی در امر سیاست را می‌توان تا علاقة او به نوشتن ریشه‌یابی کرد. براهنی عاشق یک چیز است: نوشتن. او برای اینکه آنچه را در ذهن دارد به روی کاغذ بیاورد ناخواسته درگیر سیاست می‌شود و از آنجا که آزادی بیان مورد نظر او در جامعه نبوده‌است، با دستگاه حاکم درگیر شده و کارش حتی به زندان و جلای وطن می‌کشد؛ اما به قول خودش: «شاعر همیشه در تبعید است».<ref>{{از صحبت‌های ارسلان براهنی دربارة پدرش در مستند «کیمیا و خاک»(۱۳۹۳). }}</ref>


دکتر براهنی یک روشنفکر فرهنگی است که به نقد خردورزانه وضعیت فرهنگ و هنر عصر خود می پردازد با این امید که ساختارهای کهنه را بشناسد و فروکوبد و به معماری جدید خلاقیت ادبی رهنمون شود. آینه را چه روبه روی یکی از کتاب‌های براهنی بگیریم، چه رویاروی زندگی اش، تفاوتی ندارد. براهنی توانسته است آن طور که زندگی می کند بنویسد و آنگونه که در عالم نوشتن آرزو کرده زندگی فردی و اجتماعی خود را در متن فعالیت تاریخی مردمش حرکت دهد. او آغازگر بوده در نقد مدرن ادبی، آغازگر است در عصیان علیه شعر مرسوم نیمایی. به سنت هدایت، رمان نویسی بی‌پروا شد که به پروپای تابوهای سیاسی و اخلاقی ابد مدت پیچید، از معترضانی است که در فعالیتهای فکری - فرهنگی کانون نویسندگان در هر شرایطی به گونه ای رادیکال عمل کرده، از پیشتازان ادبیات متعهد بوده که صدای قلم خود را با سکوت خشمگین جامعة بی‌صدا شده، گره زدند.<ref name=''مجابی''/>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =مجابی | نام = جواد | عنوان =در عالم رضا اژدهایی هست که آن را یقین خوانند... | ژورنال = بایا|  شماره =۳۷ | سال = فروزدین ۱۳۸۴ | تاریخ بازبینی = ۱ اردیبهشت ۹۸}}</ref>
دکتر براهنی یک روشنفکر فرهنگی است که به نقد خردورزانه وضعیت فرهنگ و هنر عصر خود می پردازد با این امید که ساختارهای کهنه را بشناسد و فروکوبد و به معماری جدید خلاقیت ادبی رهنمون شود. آینه را چه روبه روی یکی از کتاب‌های براهنی بگیریم، چه رویاروی زندگی اش، تفاوتی ندارد. براهنی توانسته است آن طور که زندگی می کند بنویسد و آنگونه که در عالم نوشتن آرزو کرده زندگی فردی و اجتماعی خود را در متن فعالیت تاریخی مردمش حرکت دهد. او آغازگر بوده در نقد مدرن ادبی، آغازگر است در عصیان علیه شعر مرسوم نیمایی. به سنت هدایت، رمان نویسی بی‌پروا شد که به پروپای تابوهای سیاسی و اخلاقی ابد مدت پیچید، از معترضانی است که در فعالیتهای فکری - فرهنگی کانون نویسندگان در هر شرایطی به گونه ای رادیکال عمل کرده، از پیشتازان ادبیات متعهد بوده که صدای قلم خود را با سکوت خشمگین جامعة بی‌صدا شده، گره زدند.<ref name=''مجابی''>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =مجابی | نام = جواد | عنوان =در عالم رضا اژدهایی هست که آن را یقین خوانند... | ژورنال = بایا|  شماره =۳۷ | سال = فروزدین ۱۳۸۴ | تاریخ بازبینی = ۱ اردیبهشت ۹۸}}</ref>


براهنی در در زمینة نقد شعر و ادبیات داستانی با انتشار هزاران صفحه، جغرافیای ادب امروز ایران را با دقت و دلسوزی کاویده است و با صدها نوار سخنرانی که در انتظار کتاب شدن جایی پروانه می شود، به تحليل ادبیات جدی جهان پرداخته است. منتظر نمانده که فضای فرهنگی ساکن پیرامون، فعال و مستعد شود، بلکه کوشیده تا با دینامیسم ذهنی‌اش، فضای راکد را به جنبش درآورد و حیاتی‌بودن ادبیات را، امری ضروری بشناساند.<ref name=''مجابی''/>
براهنی در در زمینة نقد شعر و ادبیات داستانی با انتشار هزاران صفحه، جغرافیای ادب امروز ایران را با دقت و دلسوزی کاویده است و با صدها نوار سخنرانی که در انتظار کتاب شدن جایی پروانه می شود، به تحليل ادبیات جدی جهان پرداخته است. منتظر نمانده که فضای فرهنگی ساکن پیرامون، فعال و مستعد شود، بلکه کوشیده تا با دینامیسم ذهنی‌اش، فضای راکد را به جنبش درآورد و حیاتی‌بودن ادبیات را، امری ضروری بشناساند.<ref name=''مجابی''/>
خط ۳۲۲: خط ۳۲۲:
* {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = | نام = | نام خانوادگی۲ = | نام۲ = | عنوان =سال‌شمار زندگی رضا براهنی | ژورنال = داستان خلاقانهٔ سال(حیرت)| مکان = | دوره = ۲| شماره =۲ | سال =شهریور ۱۳۹۵| تاریخ بازبینی = ۱ اردیبهشت ۹۸}}
* {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = | نام = | نام خانوادگی۲ = | نام۲ = | عنوان =سال‌شمار زندگی رضا براهنی | ژورنال = داستان خلاقانهٔ سال(حیرت)| مکان = | دوره = ۲| شماره =۲ | سال =شهریور ۱۳۹۵| تاریخ بازبینی = ۱ اردیبهشت ۹۸}}
* {{یادکرد ژورنال | عنوان =از جمهوری اسلامی دلخور نیستم(رضا براهنی در گفتگو با بهار) | ژورنال = روزنامهٔ بهار | شماره =۳۲ | سال =۶ آبان ۹۴| تاریخ بازبینی = ۱ اردیبهشت ۹۸}}
* {{یادکرد ژورنال | عنوان =از جمهوری اسلامی دلخور نیستم(رضا براهنی در گفتگو با بهار) | ژورنال = روزنامهٔ بهار | شماره =۳۲ | سال =۶ آبان ۹۴| تاریخ بازبینی = ۱ اردیبهشت ۹۸}}
* {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =مجابی | نام = جواد | عنوان =در عالم رضا اژدهایی هست که آن را یقین خوانند... | ژورنال = بایا|  شماره =۳۷ | سال = فروزدین ۱۳۸۴ | تاریخ بازبینی = ۱ اردیبهشت ۹۸}}


==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==

نسخهٔ ‏۱ خرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۶:۳۲

رضا براهنی

«از آسمان کاغذ خالی می‌بارد»[۱]
زمینهٔ کاری شعر، داستان و رمان، نقد ادبی
زادروز ۲۱آذر۱۳۱۴
تبریز
پدر و مادر محمدتقی و زهرا‌سلطان[۲]
ملیت ایرانی
محل زندگی تبریز، ترکیه، تهران، آمریکا، کانادا و ...
سال‌های نویسندگی ۱۳۴۰-۱۳۹۵
کتاب‌ها طلا در مس، خطاب به پروانه‌ها و چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم و ...
فرزندان الکا براهنی، محمداکتای براهنی، ارسلان براهنی
مدرک تحصیلی مدرک دکترای زبان و ادبیات انگلیسی
دانشگاه دانشگاه استانبول


رضا براهنی رضا براهنی شاعر، رمان‌نویس، داستان‌نویس، منتقد و نظریه‌پرداز ادبی، فعال سیاسی، مترجم و مدرس دانشگاه‌ در ایران و خارج از کشور و رئیس سابق انجمن قلم کانادا است.

* * * * *

براهنی به سال ۱۳۱۴ در تبریز از پدری کارگر و مادری نیمه‌روستایی متولد شد. تا بیست و دو سالگی در تبریز ماند و همزمان با کار در کارخانه‌های مختلف، درس هم می‌خواند. سرانجام از دانشگاه تبریز لیسانس ادبیات و زبان انگلیسی گرفت و برای ادامه تحصیل در همین رشته به ترکیه رفت. بعد از دو سال با مدرک دکترا از دانشگاه استانبول بازگشت؛ در تهران به خدمت سربازی رفت و بعد از آن به تدریس ادبیات انگلیسی در دانشگاه تهران پرداخت.[۳]

در دوران تحصیل در ترکیه با Angela Marangozidi ازدواج کرد که حاصل ازدواج آنها یک دختر بود: الکا. البته این ازدواج دیری نپایید و در سال ۱۳۴۶ از همسرش جدا شد؛[۴] تا اینکه در سال ۱۳۵۰ با ساناز صحتی، یکی از دانشجویان دانشگاه تهران، ازدواج کرد. ازدواجی که ارسلان و اکتای‌محمد، ثمرات آن هستند و تا امروز پابرجاست. ساناز، اکنون پرستار او در گرفتاری‌اش به آلزایمر است.[۵]

از رضا براهنی تا سال ۱۳۵۲، نوشته‌های متعددی در زمینهٔ شعر، داستان و رمان، نقد ادبی، ترجمه و مقاله به چاپ رسیده است. مقاله‌های انتقادی در مجلهٔ فردوسی بخش مهمی از فعالیت ادبی او تا اواسط دهة ۴۰ چهل است که در نهایت در سال ۱۳۴۷ با انتشار کتاب «طلا در مس: در شعر و شاعری» فرمی منسجم پیدا می‌کند.[۶] سفر او به مصر به دعوت دانشگاه‌های آن سامان برای شعرخوانی و سخنرانی و نیز تدریس ادبیات انگلیسی و ادبیات تطبیقی در دانشگاه‌های تگزاس و یوتا در آمریکا از دیگر فعالیت‌های او تا سال ۱۳۵۱ است. پس از بازگشت به ایران، در بیستم شهریور ۱۳۵۲، سازمان امنیت، رضا براهنی را از وسط خیابان‌های تهران ربود و سه ماه و دوازده روز در سلول انفرادی او را شکنجه داد. فعالیت مستمر نویسندگان و شاعران و انجمن قلم آمریکا و کمیته برای آزادی هنر و اندیشه در ایران آزادی او را به او باز داد اما آثار ادبی براهنی در ایران تا زمان انقلاب به دلیل سانسور، محدود به چاپ چند قصه و مقاله در مطبوعات و یکی دو ترجمه شد؛ او سرانجام در مهرماه ۱۳۵۳ به دعوت‌هایی که از آمریکا داشت پاسخ مثبت داد و تا زمان انقلاب در این کشور به افشای خفقان ایران و نیز تدریس ادبیات خلاقانه در دانشگاه‌ ایندیانا مشغول شد. آثاری که براهنی در رابطه با خفقان دوران سلطنت شاه و خیانت امپریالیسم آمریکا و سیا به مردم ایران و سایر کشورهای دنیای سوم نوشت، در اکثر مطبوعات معتبر جهان چاپ شد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

براهنی در سال ۱۳۵۷ یک هفته پس از خروج شاه به ایران بازگشت و در اوایل انقلاب بسیاری از آثار خود را که تا قبل از انقلاب اجازة چاپ نداشتند به چاپ رساند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد در دوران بعد از انقلاب تا به حال براهنی باز هم آثار پرشماری در زمینه‌های مختلف به چاپ رساند. وی تا اواسط دهة هفتاد که به کانادا مهاجرت کرد، چندین دوره کارگاه نقد، شعر و قصه‌نویسی برگزار کرد و شاگردان زیادی پرورش داد.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازهاز فعالیت‌های او در کانادا می‌توان به تدریس در دانشگاه یورک تورنتو و ریاست انجمن قلم کانادا به مدت دو سال اشاره کرد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

داستانک

داستانک‌های انتشار

ازدواج استاد و شاگرد

ازدواج رضا براهنی با ساناز صحتی-بازیگر، مترجم، ملکة گردشگری ایران و دانشجوی رضا براهنی در دانشکدة ادبیات دانشگاه تهران- از یک جنبه منحصر به فرد و از جنبه‌ای دیگر مبارک بود. منحصر به فرد از این لحاظ که بر خلاف گرایش جامعة روشنفکری ایران به انزوا و فخر به فقر، مراسم آنها در روف‌گاردن هتل ورسای تهران و با حضور تقریبا تمام جامعة ادبی-که اکثرا از نیش قلم براهنی بی‌نصیب نمانده بودند و البته به جز چند نفر که این نقدها را به دل گرفته و نیامده بودند- با شکوه تمام برگزار شد؛ و مبارک از این لحاظ که براهنی در آن دوران در اوج نقدنویسی‌های روزنامه‌ای و شدیداللحن خود بود که ازدواج با ساناز آرامشی به زندگی او آورد و نتیجه‌اش خلق «طلا در مس» بود که شاید اولین اثر منسجم و روشمند نقد شعر در آن دوران بود.[۷]


داستانک استاد

داستانک شاگرد

داستانک مردم

ده تا بیست مطلب از مجلات دورهٔ خود

داستانک‌های دشمنی

داستانک‌های دوستی

داستانک‌های قهر

داستانک‌های آشتی‌ها

داستانک نگرفتن جوایز

داستانک حرفی که در حین گرفتن جایزه زده است

داستانک‌های مذهب و ارتباط با خدا

داستانک‌های عصبانیت، ترک مجلس، مهمانی‌ها، برنامه‌ها، استعفا و مشابه آن

داستانک نحوهٔ مرگ، بازتاب خبر مرگ در روزنامه‌ها و مجلات و نمونه‌هایی از آن

داستانک‌های دارایی

داستانک‌های زندگی شخصی

داستانک برخی خاله‌زنکی‌های شیرین (اشک‌ها و لبخندها)

داستانک شکایت‌هایی از دیگران کرده به محاکم و شکایت‌هایی که از او شده

داستانک‌های مشهور ممیزی

داستانک‌های مربوط به مصاحبه‌ها، سخنرانی‌ها و حضور رادیو یا تلویزیون یا فضای مجازی همراه ارايه نمونه‌هایی از آن برای بخش شنیداری و تصویری

عکس سنگ‌قبر و داستانکی از تشییع جنازه و جزيیات آن

داستان‌های دیگر

زندگی و تراث

براهنی در تقویم تاریخ

این سال‌شمار با توجه به «ویژه‌نامهٔ رضا براهنی» در نشریة حیرت(داستان خلاقانة سال)، سال دوم شمارة ۲، شهریور ۱۳۹۵، لیست آثار منتشرشده از رضا براهنی در سایت کتابخانة ملی ایران، مجلة بایا، شمارة ۳۷، فروردین ۱۳۸۴ و گفت‌و‌گوی رضا براهنی با روزنامة بهار، شمارة ۳۲، چهارشنبه ۶ آبان ۱۳۹۴ تنظیم شده است.

۱۳۱۴: تولد در تبریز(۲۱ آذر)

۱۳۳۶: اخذ لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه تبریز

۱۳۳۷-۱۳۴۰: سفر به ترکیه برای ادامه تحصیل - ازدواج با همسر یونانی‌اش - اخذ مدرک دکترای زبان و ادبیات انگلیسی از ترکیه - بازگشت به ایران

۱۳۴۰: شروع همکاری با نشریات جگن، کتاب هفته، آناهیتا، آرش، انتقاد کتاب و نگین

۱۳۴۱: انتشار اولین منتخب اشعار رضا براهنی تحت عنوان «آهوان باغ» - ترجمة «پلی بر رودخانه درینا» نوشتة ایو آندریچ

۱۳۴۲: آغاز مقاله‌نویسی در مجله فردوسی – ترجمة «کلئوپاتر» نوشتة کالروماریا فرانزرو – انتشار منظومة «جنگل و شهر بر فراز دار»

۱۳۴۳: استخدام در دانشگاه تهران و آغاز تدریس ادبیات انگلیسی و ادبیات تطبیقی در این دانشگاه – ترجمة «تراژدی شاه ریچارد سوم» نوشتة ویلیام شکسپیر

۱۳۴۴: انتشار «شبی از نیمروز و منظومة یک زندگی منثور»(شعر)

۱۳۴۵-۱۳۴۷: سردبیری مجلة جهان نو – عضویت در کانون نویسندگان ایران – رفتن نزد امیرعباس هویدا جهت اعتراض به سانسور(به همراهی جلال آل احمد و تنی چند از شاعران و نویسندگان) – جدایی از همسر یونانی¬اش با داشتن یک فرزند دختر(الکا) – انتشار «طلا در مس: در شعر و شاعری»

۱۳۴۸: انتشار «قصه‌نویسی» - ترجمة «عرب و اسرائیل» نوشتة ماکسیم رودنسون

۱۳۴۹: انتشار «مصیبتی زیر آفتاب»(شعر) – انتشار «گل بر گسترة ماه»(شعر) - انتشار «تاریخ مذکر(رساله‌ای پیرامون علل تشتت فرهنگی در ایران»

۱۳۵۰: ازدواج با همسر دومش ساناز صحتی – تدریس در دانشگاه آمریکایی قاهره به عنوان استاد مدعو

۱۳۵۱: سفر به آمریکا و آغاز تدریس ادبیات انگلیسی و ادبیات تطبیقی در دانشگاه تگزاس – آغاز مقاله‌نویسی در نشریات آمریکایی از جمله نیویورک‌ تایمز و نیویورک ریویو – تدریس ادبیات انگلیسی و ادبیات تطبیقی در دانشگاه یوتا – بازگشت به ایران – ترجمة «فانون» نوشتة دیوید کات – انتشار رمان «روزگار دوزخی آقای ایاز» - انتشار «سفر مصر و حالات من در طول سفر»(سفرنامه) – انتشار «جنون نوشتن»

۱۳۵۲: زندانی‌شدن به دلیل حمایت از مخالفان شاه و تحمل شکنجه به مدت سه ماه و دوازده روز

۱۳۵۳: تولد «اکتای» اولین پسر رضا براهنی

۱۳۵۴: سفر مجدد به آمریکا – ریاست کمیتة آزادی برای هنر و اندیشه در ایران – عضویت در انجمن قلم جهانی در بخش آمریکا – همکاری با سازمان عفو بین‌الملل و سایر سازمان‌های ضد اختناق در آن زمان

۱۳۵۵: حضور در برنامة نویسندگان بین‌المللی در دانشگاه آیوا به عنوان شاعر مدعو – تدریس ادبیات خلاقانه در دانشگاه ایندیانا – چاپ متن انگلیسی «ظل‌الله» در دانشگاه ایندیانا

۱۳۵۶: دریافت جایزة بهترین روزنامه‌نگار حقوق انسانی به دلیل نگارش مقالة «اتاق‌های تمشیت» به انگلیسی با مقدمة ای. ال. دکتروف- برگزیده‌شدن به عنوان استادی دائم ادبیات خلاقانه در دانشگاه مریلند – نگارش کتاب «نقاب‌ها و بندها» به انگلیسی – ترجمة «برنامة انتقالی برای انقلاب سوسیالیستی» نوشته لئون تروتسکی – ترجمة انگلیسی «آدم‌خواران تاجدار»

۱۳۵۷: بازگشت به ایران – چاپ آثاری که پیش از انقلاب اجازة چاپ نداشتند(از جمله: «قابلة سرزمین من»، «کینة ازلی»، «پدر و پسران»، «سروان آمریکایی و سرهنگ ایرانی»، «تبریزی‌ها»)

۱۳۵۸: انتشار «ظل‌الله(شعرهای زندان)» - انتشار «در انقلاب اسلامی چه شده است و چه خواهد شد؟(سخنرانی)»

۱۳۶۱: پایان تدریس در دانشگاه تهران – انتشار داستان «بعد از عروسی چه گذشت؟» - تولد «ارسلان» دومین پسر رضا براهنی

۱۳۶۲: انتشار داستان «چاه به چاه» - انتشار «آواز کشتگان»(داستان) – تصحیح دیوان حافظ از روی نسخه خطی قاسم غنی و محمد قزوینی

۱۳۶۳: انتشار مجموعه اشعار «غم‌های بزرگ ما» - انتشار «سفر مصر و جلال آل‌احمد و فلسطین» - انتشار « ت‍اری‍خ‌ م‍ذک‍ر: ف‍ره‍ن‍گ‌ ح‍اک‍م‌ و ف‍ره‍ن‍گ‌ م‍ح‍ک‍وم‌»(مجموعه مقاله)

۱۳۶۴: انتشار «کیمیا و خاک: موخره‌ای بر فلسفه ادبیات»

۱۳۶۶: انتشار رمان «رازهای سرزمین من» - انتشار شعر بلند «اسماعیل»

۱۳۶۷: انتشار «بیا کنار پنجره»(شعر)

۱۳۶۸: انتشار «جنون نوشتن: گزیده آثار رضا براهنی»

۱۳۶۹: انتشار «یار خوش چیزی است»(شعر)

دهه ۱۳۷۰: برگزاری چندین دوره کارگاه نقد، شعر و قصه‌نویسی – سفر به کانادا – تدریس پاره‌وقت در دانشگاه یورک تورنتو

۱۳۷۲: نگارش مقدمة کتاب «ده شاعر نامدار از قرن بیستم»

۱۳۷۳: انتشار «رویای بیدار(مجموعه مقاله پیرامون نظریة نگارش و خواندن متن ادبی)»

۱۳۷۴: انتشار «خطاب به پروانه‌ها و چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم؟»(شعر) – انتشار «گزارش به نسل بی‌سن فردا(سخنرانی‌ها و مصاحبه‌ها»

۱۳۷۵: انتشار «بحران رهبری نقد ادبی: گفت‌و‌گوی ملک ابراهیم امیری و رسالة حافظ»

۱۳۷۶: انتشار رمان «آزاده‌خانم و نویسنده‌اش یا آشویتس خصوصی دکتر شریفی»

۱۳۷۹-۱۳۸۱: برگزیده‌شدن به عنوان رئیس انجمن قلم کانادا(به مدت دو سال) – برگزاری کارگاه نقد ادبی در کانادا – انتشار «الیاس در نیویورک» در فرانسه

۱۳۸۳: انتشار داستان «برخورد نزدیک در نیویورک»

۱۳۸۴: دریافت جایزة ادبی یلدا برای یک عمر فعالیت فرهنگی در زمینة نقد ادبی – برگزاری سمینار بزرگداشت رضا براهنی در دانشگاه تورنتو

۱۳۹۳: انتشار « منتخب اشعار رضا براهنی : شعرهای منتشرشده به همراه شعرهای جدید» - حضور در فیلم مستند «کیمیا و خاک» دربارة خودش به کارگردانی پسرش ارسلان براهنی

۱۳۹۴: انتشار مجموعه یادداشت‌های «از پس باده‌پیمایی اژدها در تموز»

۱۳۹۵: دریافت تندیس چهره‌های شاخص شعر آوانگارد

۱۳۹۶: انتشار مجموعه اشعار ترکی آذربایجانی شاعران ایرانی با عنوان « بال دنیزی یاغیر گیجه باغیندان شعر مجموعه‌سی» با ترجمة صمد صباغ(شامل چند شعر ترکی از رضا براهنی


به سوی فراموشی

پدر نمیتوانست خرج تحصیل او و برادرش را بدهد. مردی بنام حاجی حسن بادامچی که پسر حاجی محمدعلی بادامچی(مرد مشهور مشروطیت و دوست نزد یک شیخ محمد خیابانی) بود، خرج تحصيل او و برادر بزرگترش را به عهده گرفت. بدین ترتیب، رضا و محمدنقی براهنی با کار و فقر و درس بزرگ شدند. بیست و دو سال اول زندگی براهنی در تبریز از هیجان‌انگیزترین روزهای این شهر بود. جنگ دوم، چپیدن مردم توی آب انبارها از ترس، قحطی و به خط ایستادن برای یک نان سنگک از صبح تا شب و دیدن مرگ قحطی‌زدگان در خیابانهای تبریز، دیدن مرگ برادرها و خواهرهای کوچکش در دربدریهای خانواده اش ازین خانة وقفی به آن خانة وقفی، و بعد دیدن سربازان چاق و اسبهای بلند روس در سرمای زمهرير تبریز و بعد پیدایش فرقه دموکرات، که نخستین بارقه های امید را در دل مردم تبریز بوجود آورد، و بعد به هم ریختن بساط فرقه، و بعد آمدن ارتش، و کشته شدن فدائیان و اعدام بازماندگان فرقه در میدان ساعت شهرداری تبریز و اینهمه را رضا در بچگی به چشم خود دید که شعر و نثرش یادآور همان دوره تبریز است. و پس از آنکه کتابهای ترکی را در میدانهای تبریز سوزاندند، رضا به فارسی روی آورد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد این دوران، سرآغاز حضور رضا براهنی در عرصة ادب و سیاست ایران است؛ از مطرح‌شدن در عرصة جهانی به عنوان «برجسته‌ترین صدای اپوزیسیون ایران علیه شاه و رژیم پهلوی»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد تا شناخته‌شدن به عنوان «پایه‌گذار نقد ادبی مدرن در ایران»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد از سوی برخی منتقدان و از «آهوان باغ» «از پس باده‌پیمایی اژدها در تموز». ). اما افسوس که این «خطابگر به پروانه‌ها» اکنون از آثاری که به قلم رانده است، چیزی به خاطر ندارد و در گیر و دار آلزایمر به سوی فراموشی پیش می‌رود.


شخصیت و اندیشه

دوران ابتدایی زندگی براهنی یک خصیصه را در او تثبیت کرده و آن «انضباط در کارکردن» است. او بعدها این انضباط را به عرصة مطالعه و فعالیت ادبی انتقال می‌دهد و می‌توان گفت رمز فعالیت بی‌وقفة او در طول نزدیک به نیم قرن در همین است.[۸] او می‌گوید: «من از پدر و مادرم و تعهدی که در آنها مبنی بر تفکیک قائل‌شدن بین مال خود و مال دیگران می‌دیدم، یک نوع وجدان اجتماعی به ارث بردم.»[۹]

درگیری رضا براهنی در امر سیاست را می‌توان تا علاقة او به نوشتن ریشه‌یابی کرد. براهنی عاشق یک چیز است: نوشتن. او برای اینکه آنچه را در ذهن دارد به روی کاغذ بیاورد ناخواسته درگیر سیاست می‌شود و از آنجا که آزادی بیان مورد نظر او در جامعه نبوده‌است، با دستگاه حاکم درگیر شده و کارش حتی به زندان و جلای وطن می‌کشد؛ اما به قول خودش: «شاعر همیشه در تبعید است».[۱۰]

دکتر براهنی یک روشنفکر فرهنگی است که به نقد خردورزانه وضعیت فرهنگ و هنر عصر خود می پردازد با این امید که ساختارهای کهنه را بشناسد و فروکوبد و به معماری جدید خلاقیت ادبی رهنمون شود. آینه را چه روبه روی یکی از کتاب‌های براهنی بگیریم، چه رویاروی زندگی اش، تفاوتی ندارد. براهنی توانسته است آن طور که زندگی می کند بنویسد و آنگونه که در عالم نوشتن آرزو کرده زندگی فردی و اجتماعی خود را در متن فعالیت تاریخی مردمش حرکت دهد. او آغازگر بوده در نقد مدرن ادبی، آغازگر است در عصیان علیه شعر مرسوم نیمایی. به سنت هدایت، رمان نویسی بی‌پروا شد که به پروپای تابوهای سیاسی و اخلاقی ابد مدت پیچید، از معترضانی است که در فعالیتهای فکری - فرهنگی کانون نویسندگان در هر شرایطی به گونه ای رادیکال عمل کرده، از پیشتازان ادبیات متعهد بوده که صدای قلم خود را با سکوت خشمگین جامعة بی‌صدا شده، گره زدند.[۱۱]

براهنی در در زمینة نقد شعر و ادبیات داستانی با انتشار هزاران صفحه، جغرافیای ادب امروز ایران را با دقت و دلسوزی کاویده است و با صدها نوار سخنرانی که در انتظار کتاب شدن جایی پروانه می شود، به تحليل ادبیات جدی جهان پرداخته است. منتظر نمانده که فضای فرهنگی ساکن پیرامون، فعال و مستعد شود، بلکه کوشیده تا با دینامیسم ذهنی‌اش، فضای راکد را به جنبش درآورد و حیاتی‌بودن ادبیات را، امری ضروری بشناساند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

زمینهٔ فعالیت

یادمان و بزرگداشت‌ها

از نگاه دیگران (چند دیدگاه مثبت و منفی)

نظرات فرد دربارهٔ خودش و آثارش

تفسیر خود از آثارش

موضع‌گیری‌های او دربارهٔ دیگران

همراهی‌های سیاسی

مخالفت‌های سیاسی

نامه‌های سرگشاده

نام‌های دسته‌جمعی

بیانیه‌ها

جملهٔ موردعلاقه در کتاب‌هایش

جمله‌ای از ایشان

نحوهٔ پوشش

تکیه‌کلام‌ها

خلقیات

منزلی که در آن زندگی می‌کرد (باغ و ویلا)

گزارش جامعی از سفرها(نقشه همراه مکان‌هایی که به آن مسافرت کرده است)

برنامه‌های ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است

ناشرانی که با او کار کرده‌اند

بنیان‌گذاری

استادان و شاگردان

علت شهرت

فیلم ساخته شده براساس

حضور در فیلم‌های مستند دربارهٔ خود

اتفاقات بعد از انتشار آثار

نام جاهایی که به اسم این فرد است

کاریکاتورهایی که درباره‌اش کشیده‌اند

مجسمه و نگاره‌هایی که از او کشیده‌اند

ده تا بیست مطلب نقل‌شده از نمونه‌های فوق از مجلات آن دوره

برگه‌هایی از مصاحبه‌های فرد

آثار و منبع‌شناسی

سبک و لحن و ویژگی آثار

تعهد، جایگزین میهن‌ دوستی

کارنامه و فهرست آثار

جوایز و افتخارات

منبع‌شناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)

بررسی چند اثر

ناشرانی که با او کار کرده‌اند

تعداد چاپ‌ها و تجدیدچاپ‌های کتاب‌ها

نوا، نما، نگاه

خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونه‌های شنیداری و تصویری انتخاب شود)

پانویس

منابع

  1. براهنی، رضا (۱۳۵۸). ظل‌الله. امیرکبیر.
  • «سال‌شمار زندگی رضا براهنی». داستان خلاقانهٔ سال(حیرت) ۲، ش. ۲ (شهریور ۱۳۹۵). 
  • «از جمهوری اسلامی دلخور نیستم(رضا براهنی در گفتگو با بهار)». روزنامهٔ بهار، ش. ۳۲ (۶ آبان ۹۴). 
  • مجابی، جواد. «در عالم رضا اژدهایی هست که آن را یقین خوانند...». بایا، ش. ۳۷ (فروزدین ۱۳۸۴). 

پیوند به بیرون