خشایار دیهیمی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
یاسوجیرو (بحث | مشارکت‌ها)
یاسوجیرو (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱۲۲: خط ۱۲۲:


===شخصیت و اندیشه===
===شخصیت و اندیشه===
خشایار دیهیمی همواره به مسایل سیاسی ایران واکنش نشان داده و در صفحات اجتماعی رسمی‌اش آنها را نشر می‌دهد.
دیهیمی در تاریخ چهارم فروردین ۱۳۹۴، به‌طور رسمی از انتشار نامه به خامنه‌ای پوزش خواست و آن را زیبنده قلم یک شهروند ندانست. دیهیمی پیش‌تر نیز در ۲۰ مهر ماه ۱۳۹۳ در نامهٔ سرگشادهٔ دیگری خطاب به صادق لاریجانی به سخنان تهدیدآمیز او دربارهٔ رسانه‌هایی که فساد را پیگیری می‌کنند، واکنش نشان داده بود. دیهیمی در فیسبوک خود با تیتر «مملکت بی قانون» می‌نویسد:
آقای رئیس قوه قضائیه! باز هم که تهدید می‌کنی! جز تهدید و ارعاب و زندان و شلاق چیزی هم نمی‌شناسی. در دست تو شلاق است در دل من اخلاق! تو تهدید به احضار شهروندانی می‌کنی که فریادشان از فساد لانه کرده درنظام به هواست. آن هم نه فقط فساد مالی، بلکه فساد اخلاقی، دروغگویی و حق را ناحق کردن. مرا هم زبان تهدید هست. مرجع من هم تو نیستی. عدالت است. تو از بزرگنمایی فساد در نظام می‌گویی من از لاپوشانی فساد در نظام.
مسئول ارشد قانون! قانون شکنان، رانت خواران، دروغگویان و تهمت زنندگان راست راست در این مملکت راه می‌روند و اگر بگویی بالای چشمتان ابروست متهم به بزرگنمایی فساد در نظام می‌شوند و عقوبت می‌بینند. طشت رسوایی هشت سال دولت از بام افتاده‌است. معاون اول رئیس‌جمهور بعد از مکیدن خون مردم تازه حالا که منصبش را از دست داده دارد محاکمه می‌شود و تازه یقین دارم که مجازات نمی‌شود آنچنان که باید. وقتی فساد معاون اول رئیس‌جمهور سابق محرز شده دیگر چه جای بزرگنمایی می‌ماند؟ تازه این یکی از آن هزاری است که نشد لاپوشانی اش کنید؛ و تو تهدید هم می‌کنی؟ از تو بزرگترهایش در طول تاریخ لافهای بزرگتر زده‌اند. اما عاقبتشان را دیده‌ایم. من از قانون سخن می‌گویم. از همان چیز فراموش شده در این مملکت.
اگر راست می‌گویی به قانون و به همین گزافه گویی ات عمل کن. من تو را به دادگاه تحت امرت به حکم قانون اساسی فرامی خوانم. بیا در دادگاهی علنی حاضر شو و به اتهاماتی که یک شهروند یک لاقبا متوجه تو می‌داند جواب بده. وگرنه من که می‌دانم تو کهریزک‌ها داری. گمان مبر که شهامت مدنی مرده‌است. نه از تو می‌ترسم نه از لاف و گزافت. مردم قضاوتشان را کرده‌اند و باز هم خواهند کرد. امروز بر مسند قدرتی و غره به این مسند. من نه مسندی دارم و نه جز عزت انسانی ام سرمایه و قدرتی. قامت من اگر زیر بار زورتان خمیده‌است دلم سرفراز است. تو دلت خمیده‌است. فخر مفروش. روزگار تکلیف ما را با هم روشن خواهد کرد.
–شهروند –خشایار دیهیمی
ب.ت. همه مجازند این یادداشت را بی کم‌وکاست در هر سایت و روزنامه و مجله و هر رسانهٔ دیگر با اسم و رسم نقل کنند.<ref>{{یادکرد وب|نشانی =https://www.facebook.com/notes/khashayar-dayhimi/%D9%85%D9%85%D9%84%DA%A9%D8%AA-%D8%A8%DB%8C-%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86-/10203924345445789?pnref=story‏|عنوان =مملکت بی‌قانون|ناشر = فیسبوک رسمی خشایار دیهیمی|تاریخ بازدید = |تاریخ = }}</ref>


===زمینهٔ فعالیت===
===زمینهٔ فعالیت===

نسخهٔ ‏۲۰ فروردین ۱۳۹۸، ساعت ۰۰:۰۲

خشایار دیهیمی

زمینهٔ کاری نویسندگی، ترجمه و ویرایش
زادروز ۲۰آبان۱۳۳۴
تبریز
پیشه نویسنده، مترجم و ویراستار
همسر(ها) مریم
فرزندان نازنین
مدرک تحصیلی علوم شیمی و زبان و ادبیات انگلیسی

خشايار ديهيمی نویسنده، مترجم و ویراستار آثار فلسفی است که بیش از هشتاد اثر در حوزه ترجمه دارد و ویراستاری بالغ بر نود کتاب را انجام داده‌است.

* * * * *

خشایار دیهیمی در سال ۱۳۳۴ هجری‌شمسی در تبریز به دنیا آمد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی و متوسطه، وارد دانشگاه شد و همزمان در رشته‌های شیمی و زبان انگلیسی به تحصیل پرداخت اما در ابتدای شکل‌گیری انقلاب اسلامی به اتهامی غیرسیاسی روانه زندان گردید و از این رو در فرصت پیش آمده وارد حوزه ترجمه و روزنامه‌نگاری شد. ابتدا به عضویت گروهک نهضت‌آزادی ایران درآمد و در اندک زمانی با سمت مشاور عالی حزب مشارکت ایران به تدوین راهکارهای انتخاباتی برای اصلاح‌طلبان پرداخت. از دهه ۶۰ ارتباط خود را با نهادهای فکری تحکیم بخشید و ۲ سال بعد ضمن پیوستن به سازمان آموزش و انتشارات انقلاب اسلامی، اوقات خود را صرف ترجمه آثاری برجسته و ارزشمند نمود. دیهیمی هر روز فعالیت‌های خود را گسترده‌تر می‌کرد و به فکر ترجمه مجموعه‌ای ۱۰۰ جلدی با عنوان نسل قلم افتاد. مجموعه‌ای که دایره‌المعارف ادبیات جهان بود و در سال ۱۹۷۴ میلادی (۱۳۵۳ هجری‌شمسی) با همکاری انجمن فرهنگی بریتانیا و دانشگاه مینه‌سوتا توسط نویسندگان مطرح و سرشناس تدوین شده بود.

وی مدیریت هیئت تحریریه انتشارات طرح نو را برعهده داشت و ترجمه مجموعه ۱۰۰ جلدی دیگری را کلید زد. در سال ۱۳۷۶ هجری‌شمسی طرح جامعی برای فلسفه غرب تدوین کرد و زندگینامه فیلسوفان حوزهٔ علوم انسانی را که از دست رئیس‌جمهور آمریکا مدال گرفته بودند را ترجمه و در مجموعه ۱۰۰ جلدی نام‌آوران فرهنگ منتشر کرد.[۱]


داستانک

داستانک‌های انتشار

داستانک عشق

داستانک استاد

داستانک شاگرد

داستانک مردم

ده تا بیست مطلب از مجلات دورهٔ خود

داستانک‌های دشمنی

داستانک‌های دوستی

داستانک‌های قهر

داستانک‌های آشتی‌ها

داستانک نگرفتن جوایز

داستانک حرفی که در حین گرفتن جایزه زده است

داستانک‌های مذهب و ارتباط با خدا

داستانک‌های عصبانیت، ترک مجلس، مهمانی‌ها، برنامه‌ها، استعفا و مشابه آن

داستانک نحوهٔ مرگ، بازتاب خبر مرگ در روزنامه‌ها و مجلات و نمونه‌هایی از آن

داستانک‌های دارایی

داستانک‌های زندگی شخصی

داستانک برخی خاله‌زنکی‌های شیرین (اشک‌ها و لبخندها)

داستانک شکایت‌هایی از دیگران کرده به محاکم و شکایت‌هایی که از او شده

داستانک‌های مشهور ممیزی

داستانک‌های مربوط به مصاحبه‌ها، سخنرانی‌ها و حضور رادیو یا تلویزیون یا فضای مجازی همراه ارايه نمونه‌هایی از آن برای بخش شنیداری و تصویری

عکس سنگ‌قبر و داستانکی از تشییع جنازه و جزيیات آن

داستان‌های دیگر

زندگی و تراث

سوانح عمر

کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری

خشایار دیهیمی سال ۱۳۳۴ در تبریز به دنیا آمد. در دانشگاه شیمی و سپس زبان انگلیسی خواند. ابتدای انقلاب به اتهامی نامعلوم روانه زندان شد. سال ۱۳۵۸ با هفته‌نامهٔ جنبش متعلق به علی اصغر حاج سیدجوادی همکاری کرد. این هفته‌نامه با مشارکت اسلام کاظمیه منتشر می‌شد. دیهیمی به گفته خودش مانند یک «لیبرال رادیکال» در آن مقاله می‌نوشت تا از خط مشی نهضت آزادی ایران دفاع کند. شاید دیهیمی در میان مردم شخصیت سرشناسی نباشد، اما با ترجمه صداثر در حوزه علوم انسانی، فلسفه و ادبیات غرب یک مترجم پرکار بود. از سویی عضو گروهک نهضت آزادی ایران به شمار می‌رفت و از طرف دیگر مشاور عالی رتبهٔ حزب مشارکت ایران. حتی در حساس ترین لحظات، مصطفی تاج زاده تدوین بخشی از راهکارهای انتخاباتی اصلاح طلبان را به دیهیمی سپرد. در سه دهه گذشته، او سه دوره فعالیت حرفه‌ای را برای انجام ماموریتش گذرانده است. دهه ۱۳۶۰ پیوندهای خود را با نهادهای فکری حاکمیت برقرار کرد. از سال ۱۳۶۲ به سازمان آموزش و انتشارات انقلاب اسلامی رفت؛ سازمانی که پس از مصادره انتشارات آمریکایی فرانکلین جایگزین آن شد، اما بدنه مدیریتی‌اش همچنان در اختیار نسل قدیم فرانکلینی‌ها و مترجمانی مانند امیرحسین آریانپور، باقر پرهام و داریوش آشوری ماند. دیهیمی در سال ۱۳۶۴ به عنوان یکی از سرویراستاران سازمان برگزیده شد و ترجمه کتاب گفت وگو با مرگ اثر آرتور کوستلر را منتشر کرد؛ همان هنگام که ترجمه کتاب ظلمت در نیمروز (روایت دادگاه‌های استالینی برای تصفیهٔ ایدئولوژیک) از این نویسنده چاپ شد. دیهیمی بعدها کتاب زندگی و آثار آرتور کوستلر را انتشار داد. خشایار دیهیمی هر روز فعالیت‌های خود را گسترش می‌داد. در ابتدای دهه ۱۳۷۰ پس از پیوند با دولتمردان دولت سازندگی چون محمدتقی بانکی و علی میرزایی به عنوان دبیر شورای نویسندگان ماهنامهٔ نگاه نو انتخاب شد.

در طول دوران فعالیت حرفه‌ای دیهیمی در عرصهٔ ترجمه و مطبوعات، علاقهٔ او به نشر آثار آیزایا برلین از جنسی دیگر است، مثل یک پروژه مادام العمر و دستور کار دائم. از هنگام انتشار نخستین شمارهٔ ماهنامهٔ نگاه نو در مهر ۱۳۷۰، دیهیمی و رامین جهانبگلو در این نشریه سلسله مقالاتی دربارهٔ آیزایا برلین نوشتند و او را «استاد تفکر آزادی خواهی» خواندند. اگر عزت الله فولادوند با معرفی هانا آرنت یکی از سه ضلع مثلث اصلاحات در ایران را کامل کرد، دیهیمی نیز با نشر آراء آیزایا برلین سهمی بزرگ در ساختن دومین ضلع این مثلث داشت. همچنین او هدف مجله نگاه نو را احیاء تفکر کانون نویسندگان ایران تعریف کرد. شماره‌هایی از مجله به تجلیل از محمود دولت آبادی، کاوه گلستان، مرتضی ممیز، بهرام بیضایی، نجف دریابندری، منوچهر آتشی و... اختصاص یافت. از نویسندگانی مانند کامران فانی (رضوان الله فانی) تا داریوش آشوری یا مترجمان سکولار چون عزت الله فولادوند و نادر انتخابی در آن حضوری پررنگ داشتند. مهرداد درویش پور ،حورا یاوری، پرویز دوایی و محمدرضا نیکفر از فعالان اپوزیسیون سیاسی خارج کشور به درخواست دیهیمی برای نگاه نو مطلب می نوشتند. سپس به فکر چاپ یک مجموعه کتاب ۱۰۰جلدی نیز با نام نسل قلم افتاد. این مجموعه ترجمه دایرة‌المعارف ادبیات جهان بود که سال ۱۹۷۴ در دوران اوج جنگ سرد با همکاری انجمن فرهنگی بریتانیا و دانشگاه مینه‌سوتا تدوین شد و نام نویسندگانی چون مارسل پروست، تی. اس. الیوت، هربرت رید، آلبر کامو، میلان کوندرا و... در آن به چشم می‌خورد. دیهیمی ، کلوب نسل قلم را در ایران به همراه سه تن از دوستانش به نام‌های آرمان امید، حسن ملکی و بهرام داوری تشکیل داد و از مترجمانی مانند عزت الله فولادوند، کریم امامی (سرویراستار انتشارات آمریکایی فرانکلین)، عبدالله کوثری و مهدی سحابی (مترجم اثر سترگ در جستجوی زمان از دست رفته) برای کار دعوت کرد. او می خواست هر ماه دو جلد کتاب را روانه بازار کند و یک شبکه بزرگ از مشترکان برای پیش فروش کتاب‌ها بسازد تا بتواند آنان را به‌صورت مستمر تغذیه فکری کند. در سال ۱۳۷۲ این شبکه با هزار مشترک ثابت و ششصد هزار تومان سرمایه، فعالیتش را آغاز کرد و مدام بر تعداد اعضاء آن افزوده می شد. طی شش سال مجموعه نسل قلم به صد جلد کتاب در پیرامون ادبیات غرب رسید و دیهیمی یک پروژه صد جلدی دیگر را نیز کلید زد. خشایار دیهیمی از سال ۱۳۷۶ طرح جامعی برای شناساندن فلسفهٔ غرب ریخت. این مجموعه کتاب‌ها با عنوان نام‌آوران فرهنگ در انتشارات طرح نو و با همت گروهی از مترجمان منتشر شده است.[۲]

شخصیت و اندیشه

خشایار دیهیمی همواره به مسایل سیاسی ایران واکنش نشان داده و در صفحات اجتماعی رسمی‌اش آنها را نشر می‌دهد. دیهیمی در تاریخ چهارم فروردین ۱۳۹۴، به‌طور رسمی از انتشار نامه به خامنه‌ای پوزش خواست و آن را زیبنده قلم یک شهروند ندانست. دیهیمی پیش‌تر نیز در ۲۰ مهر ماه ۱۳۹۳ در نامهٔ سرگشادهٔ دیگری خطاب به صادق لاریجانی به سخنان تهدیدآمیز او دربارهٔ رسانه‌هایی که فساد را پیگیری می‌کنند، واکنش نشان داده بود. دیهیمی در فیسبوک خود با تیتر «مملکت بی قانون» می‌نویسد:

آقای رئیس قوه قضائیه! باز هم که تهدید می‌کنی! جز تهدید و ارعاب و زندان و شلاق چیزی هم نمی‌شناسی. در دست تو شلاق است در دل من اخلاق! تو تهدید به احضار شهروندانی می‌کنی که فریادشان از فساد لانه کرده درنظام به هواست. آن هم نه فقط فساد مالی، بلکه فساد اخلاقی، دروغگویی و حق را ناحق کردن. مرا هم زبان تهدید هست. مرجع من هم تو نیستی. عدالت است. تو از بزرگنمایی فساد در نظام می‌گویی من از لاپوشانی فساد در نظام.

مسئول ارشد قانون! قانون شکنان، رانت خواران، دروغگویان و تهمت زنندگان راست راست در این مملکت راه می‌روند و اگر بگویی بالای چشمتان ابروست متهم به بزرگنمایی فساد در نظام می‌شوند و عقوبت می‌بینند. طشت رسوایی هشت سال دولت از بام افتاده‌است. معاون اول رئیس‌جمهور بعد از مکیدن خون مردم تازه حالا که منصبش را از دست داده دارد محاکمه می‌شود و تازه یقین دارم که مجازات نمی‌شود آنچنان که باید. وقتی فساد معاون اول رئیس‌جمهور سابق محرز شده دیگر چه جای بزرگنمایی می‌ماند؟ تازه این یکی از آن هزاری است که نشد لاپوشانی اش کنید؛ و تو تهدید هم می‌کنی؟ از تو بزرگترهایش در طول تاریخ لافهای بزرگتر زده‌اند. اما عاقبتشان را دیده‌ایم. من از قانون سخن می‌گویم. از همان چیز فراموش شده در این مملکت.

اگر راست می‌گویی به قانون و به همین گزافه گویی ات عمل کن. من تو را به دادگاه تحت امرت به حکم قانون اساسی فرامی خوانم. بیا در دادگاهی علنی حاضر شو و به اتهاماتی که یک شهروند یک لاقبا متوجه تو می‌داند جواب بده. وگرنه من که می‌دانم تو کهریزک‌ها داری. گمان مبر که شهامت مدنی مرده‌است. نه از تو می‌ترسم نه از لاف و گزافت. مردم قضاوتشان را کرده‌اند و باز هم خواهند کرد. امروز بر مسند قدرتی و غره به این مسند. من نه مسندی دارم و نه جز عزت انسانی ام سرمایه و قدرتی. قامت من اگر زیر بار زورتان خمیده‌است دلم سرفراز است. تو دلت خمیده‌است. فخر مفروش. روزگار تکلیف ما را با هم روشن خواهد کرد.

–شهروند –خشایار دیهیمی

ب.ت. همه مجازند این یادداشت را بی کم‌وکاست در هر سایت و روزنامه و مجله و هر رسانهٔ دیگر با اسم و رسم نقل کنند.[۳]

زمینهٔ فعالیت

یادمان و بزرگداشت‌ها

از نگاه دیگران (چند دیدگاه مثبت و منفی)

نظرات فرد دربارهٔ خودش و آثارش

تفسیر خود از آثارش

موضع‌گیری‌های او دربارهٔ دیگران

همراهی‌های سیاسی

خشایار دیهیمی از جمله ۱۴۰ هنرمند ایرانی بود که با امضاء طوماری در مورخ ۲۲ خرداد ۱۳۹۲، همراه با سایر اصلاح‌طلبان و اعتدالگرایان، ضمن قدردانی از انصراف محمدرضا عارف به نفع روحانی، از نامزدی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ حمایت علنی کرد.[۴]

مخالفت‌های سیاسی

این مترجم در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ به همراه بابک احمدی با انتشار بیانیه‌ای به دفاع از اصلاح‌طلبی در انتخابات پرداختند و تأکید کردند که کارنامه چهارسالهٔ آقای احمدی‌نژاد اسباب سرشکستگی حکومت و تحقیر ملی بوده‌است. دیهیمی از جمله ۱۴۰ هنرمند ایرانی بود که با امضاء طوماری در مورخ ۲۲ خرداد ۱۳۹۲، همراه با سایر اصلاح‌طلبان و اعتدالگرایان، ضمن قدردانی انصراف عارف به نفع روحانی، از نامزدی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ حمایت علنی کرد.[۵]

نامه‌ٔ سرگشاده به رئیس قوهٔ قضاییه

جناب آقای صادق آملی لاریجانی:

حتی از سر ادب هم نمیتوانم شما را رئیس محترم قوه قضاییه خطاب کنم چون شما از نظر من به هیچ روی انسان قابل احترامی نیستید. اگر هم خطاب به شما می‌نویسم علتش فقط این است که موضوع این نامه ی سرگشاده مربوط به شما و گماشتگانتان در قوه ی قضاییه است وگرنه حرفم خطاب به عموم است. به حرف هیچیک از دوستان و مشفقان هم عمل نمیتوانم کرد که زبان در کام بگیرم چرا که وجدانم قرار و آرام از من میگیرد. من یک شهروندم یک لاقبا و از خودم خاطرجمع، بنابراین حتی بسیار صریحتر از نمایندهٔ شجاع مجلس، آقای علی مطهری، می‌توانم سخن بگویم.

سخنان لغو شما و معاونانتان و دادستانهایتان برای من پشیزی نمی ارزد چون لغو و خارج از حدود قانون است و من شهروند به هیچ چیز جز قانون التزامی ندارم و هیچ کس و هیچ چیزی را فراتر از قانون نمیدانم.

شما میتوانید فقط نظایر خودتان را در قوه های دیگر تهدید کنید چون شاید و لابد چیزهایی از هم گرو دارید. اما من شهروند یک لاقبا را چه کار به این کارها. شما و منصوبانتان امنیت را از دو جهت از شهروندان گرفته اید: اول از جهت عدم اجرای وظایفتان در قبال مفسدان و متعدیان به حقوق شهروندی، و دوم از طریق تهدید هر آن کس که به بی قانونی ها و ندانم به کاری ها در قوه ی تحت نظر شما میتازد (نمیگویم نقد و میگویم تاختن چون کار دیگر از نقد گذشته است).

یک بار دیگر باید بگویم که میدانم نابسامانی در همهٔ قوا هست و باید به همه ی آنها با همین شدت پرداخت، اما از نظر من نقطه ی شروع همیشه و همیشه ازاصلاح قوهٔ قضاییه بوده است و هست. امنیت مردم و سلامت کشور در گرو سلامت قوهٔ قضاییه است.

بگذارید در کلام آخر خیالتان را راحت و امر پیگرد خودم را برایتان آسانتر کنم چون زبانم جز به صراحت و شفافیت نمی چرخد: آن کس که بیش از شما مسئول است همان کسی است که به غلط شما را به این مقام گماشته است. به امید روزی که شما را در دادگاه صالح رویت کنم.[۶]

نام‌های دسته‌جمعی

بیانیه‌ها

جملهٔ موردعلاقه در کتاب‌هایش

جمله‌ای از ایشان

نحوهٔ پوشش

تکیه‌کلام‌ها

خلقیات

منزلی که در آن زندگی می‌کرد (باغ و ویلا)

گزارش جامعی از سفرها(نقشه همراه مکان‌هایی که به آن مسافرت کرده است)

برنامه‌های ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است

ناشرانی که با او کار کرده‌اند

بنیان‌گذاری

استادان و شاگردان

علت شهرت

فیلم ساخته شده براساس

حضور در فیلم‌های مستند دربارهٔ خود

اتفاقات بعد از انتشار آثار

نام جاهایی که به اسم این فرد است

کاریکاتورهایی که درباره‌اش کشیده‌اند

مجسمه و نگاره‌هایی که از او کشیده‌اند

ده تا بیست مطلب نقل‌شده از نمونه‌های فوق از مجلات آن دوره

برگه‌هایی از مصاحبه‌های فرد

آثار و منبع‌شناسی

سبک و لحن و ویژگی آثار

کارنامه و فهرست آثار

  • یادداشت‌های یک دیوانه، اثر نیکلای گوگول، نشر نی
  • فرهنگ اندیشه‌های سیاسی، نشر نی
  • دیالکتیک تنهایی، اثر اوکتاویو پاز، نشر لوح فکر
  • بخشودن اثر ایوگارارد و دیوید مک ناتون، نشر گمان
  • فلسفه ترس، اثر لارس اسوندسون، نشر گمان
  • اولویت دموکراسی بر فلسفه اثر ریچارد رورتی، انتشارات طرح نو
  • بیگانه، اثر آلبر کامو، نشر ماهی
  • بیچارگان اثر فیودور داستایفسکی، نشر نی
  • سوء تفاهم اثر آلبر کامو، نشر ماهی
  • صالحان اثر آلبر کامو، نشر ماهی
  • روح پراگ اثر ایوان کلیما، نشر نی
  • شهرفرنگ اروپا اثر پاتریک اوئورژدنیک، نشر ماهی
  • فیلسوفان قرن بیستم اثر مایکل ایچ. لسناف، نشر ماهی
  • این ابرها خواهند بارید، مجموعه یادداشتهای سیاسی، انتشارات طرح نو
  • دروغ/اراده آزاد اثر سام هریس، نشر گمان
  • نویسندگان روس، نشر نی
  • و...

جوایز و افتخارات

منبع‌شناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)

بررسی چند اثر

ناشرانی که با او کار کرده‌اند

تعداد چاپ‌ها و تجدیدچاپ‌های کتاب‌ها

نوا، نما، نگاه

خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونه‌های شنیداری و تصویری انتخاب شود)

پانویس

  1. «زندگی‌نامه خشایار دیهیمی». تبریز پدیا. 
  2. «مترجمی آزادی خواه». مگ ایران. 
  3. «مملکت بی‌قانون». فیسبوک رسمی خشایار دیهیمی. 
  4. «موضع‌گیری سیاسی». گود ریدز. 
  5. مجله آیین (تهران)، ش. ۲۱ (خرداد ۱۳۸۸). 
  6. «نامه خشایار دیهیمی به آملی لاریجانی». رادیو زمانه. 

منابع

  • مجله آیین (تهران)، ش. ۲۱ (خرداد ۱۳۸۸). 

پیوند به بیرون