حبیب یغمایی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
===ولایت عشق=== | ===ولایت عشق=== | ||
۶۱سال سپری شد؛ دلش هوای روزگار کودکی کرده و بهانه ی پدر و مادر و آبادی را می گرفت.{{سخ}}پنداری، نیمی از خود را در آنجا -زادگاهش- جا گذاشته بود. چندی در فراق خور سخت گذشت. سرانجام هجران را پایان داد و پا به خاک عشق گذاشت.{{سخ}}از سال۱۳۴۸ تا پایان عمر هر سال، سالش را آنجا نو می کرد. سرپناهی کنار کتابخانه و آرامگاهش داشت. هم ولایتی هاآغوش باز و محفل گرم او را دوست می داشتند.{{سخ}}گذر روزهای دل انگیز خور را به تحریر در می آورد. به بهانه های مختلف دست به قلم می شد و وصف وطن می کرد.حتی گاهی مرگ برزگران، دهقانان و روستاییان را در [[یغما]] درج می کرد، شماتت استادان و همکاران را نیز به جان می خرید.{{سخ}}در اشعار متعددی که از نوجوانی تا پیری سروده عشق خود را به این ناحیه هویدا کرده. در جوانی مسمطی سروده که فقط بندهایی از آن در مجله به چاپ رسیده و با این بیت آغاز می شود:{{سخ}}یاد آن روزی که از ده سال کمتر بود مرا{{سخ}}هم پدر بر سر و هم مهربان مادر مرا...<ref name=زادگاه >{{یادکرد کتاب|ن|عنوان =ارج نامه حبیب یغمایی|صفحه=۴۱و۴۲}}</ref> | |||
===داستانک استاد=== | ===داستانک استاد=== |
نسخهٔ ۴ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۰۹:۳۹
حبیب یغمایی | |
---|---|
نام اصلی | حاج سیدحبیبالله یغمایی |
زمینهٔ کاری | شعر، نویسندگی، تدریس، تحقیق و روزنامهنگاری |
پدر و مادر | حاج میرزااسداللهمنتخبالسادات آلداود خوری و فاطمه |
مرگ | ۲۴اردیبهشت ۱۳۶۳ بیمارستان آراد تهران |
بنیانگذار | مجله یغما |
پیشه | محقق ادبی و شاعر، نویسنده و روزنامهنگار، رئیس سازمان معارف و اوقاف، استاد ادبیات در دانشسرا و مدیرکل وزارت فرهنگ |
سالهای نویسندگی | از سال ۱۳۰۰ تاآخر عمر |
کتابها | دخمه ارغنون، فردوسی در شاهنامه، خاطرات حبیب یغمایی، قصیده معروف خاقانی با مطلع و... |
نوشتارها | پژوهشهای ادبی، کتابشناسی و نقد کتاب، سرگذشت و وفیات معاصران، دشواریهای مجلهنگاری و... |
دیوان سرودهها | مدینه پیغمبر (شهر پیامبر)، سرنوشت، سلامآباد، کارنامه کرمان و دیوان اشعار[خطی] |
همسر(ها) | تمیمه یغمایی، نصرت تجربه کار |
فرزندان | پرویز، اسماعیل، احمد، بدرالدین، پروین، پروانه، افسانه، پیرایه، مریم و مسیح |
دلیل سرشناسی | شعر و مجلهنگاری |
حاج سیدحبیبالله یغمایی معروف به حبیب یغمایی محقق ادبی، شاعر، روزنامهنگار و بنیانگذار مجلهٔ یغما.
نام خانوادگی حبیب، در اصل «آل داود خوری» بود.
نژاد وی از طرف مادر و مادرِ پدر به یغمای جندقی می پیوست. به همین سبب و به اصرار خویشاوندان نام خانوادگی یغمایی را برگزید و به حبیب یغمایی مشهور شد.[۱]
یغمایی در مقالهنویسی نیز متبحر بود. این شاگرد بافراستِ دکتر عباس اقبال آشتیانی در مکتب استاد، عشق به نویسندگی را یافت.[۲]
همین بود که بعد ها موجب شد برانگیزد و در چاپ مجله یغما موفق باشد. و با این هدف قدم بردارد که؛ مردم از خواندن داستان های بی اساس دست بکشند و از دیدن پر و پای شهوت انگیز ستارگان سینما دیده بردارند. و به سیمایِ جذاب بزرگان علم و ادب بنگرند.[۳]
مهدوی دامغانی پس از مرگ وی در بخارا چنین می آورد:«حبیب مردی بسیار نیک نفس، خوش محضر، مهربان، متواضع، زیرک و مهمان نواز بود.
دکتر اسلامی ندوشن او را اینگونه وصف می کند:«هر بشری مخلوطی از عیب و حسن است و به نظر من در یغمایی حسن ها از عیب ها فراوان تر بود. او در تاریخ و ادب ایران پخته شده بود.»[۴]
حبیب یغمایی در شهرک خور ناحیه جندق و بیابانک زاده شد. وی سومین پسر منتخب السادات بود.
حاج سیدحبیب الله، پدرش حاج میرزااسدالله منتخب السادات آل داود خوری. مادرش فاطمه دخترزاده احمد صفائی دومین فرزند یغمای جندقی بود. صفائی شخصی متشرع و مذهبی و شاعری مرثیه سرا بود.
سید -داود- امام زاده ای که نژاد حبیب به او می پیوندد از نبیرگان امام کاظم(ع) در خور مدفون است.
نیای پدری و مادری حبیب هر دو فقیه، دانشمند و عالمان دین بودند. او راه اجداد را دنبال کرد.[۱]
حبیب نخستین اثر مستقلش را در سال1304 با نام جغرافیای جندق و بیابانک به چاپ رساند. وی این اثر را به توصیه استاد خویش، عباس اقبال آشتیانی تالیف کرد. و نخست در چند شماره مجله ارمغان به چاپ رساند. مقدمه رساله مذکور به قلم آشتیانی است.[۵]
داستانک
نشر
یغمایی با مرحوم فروغی و مولفین کتب درسی همکاری های متعددی داشت. اما علاوه بر این ها کتاب هایی را به صورت مستقل انتشار داده است که عبارتنداز:«گرشاسب نامه حکیم اسدی، هفت جلد ترجمه تفسیر طبری، قصص الانبیاء و...»
مؤثرترین اثر او در زمینه انتشارات مجله ادبی یغما است که از سال 1327 تا1357 مرتبا منتشر شده است.[۶]
ولایت عشق
۶۱سال سپری شد؛ دلش هوای روزگار کودکی کرده و بهانه ی پدر و مادر و آبادی را می گرفت.
پنداری، نیمی از خود را در آنجا -زادگاهش- جا گذاشته بود. چندی در فراق خور سخت گذشت. سرانجام هجران را پایان داد و پا به خاک عشق گذاشت.
از سال۱۳۴۸ تا پایان عمر هر سال، سالش را آنجا نو می کرد. سرپناهی کنار کتابخانه و آرامگاهش داشت. هم ولایتی هاآغوش باز و محفل گرم او را دوست می داشتند.
گذر روزهای دل انگیز خور را به تحریر در می آورد. به بهانه های مختلف دست به قلم می شد و وصف وطن می کرد.حتی گاهی مرگ برزگران، دهقانان و روستاییان را در یغما درج می کرد، شماتت استادان و همکاران را نیز به جان می خرید.
در اشعار متعددی که از نوجوانی تا پیری سروده عشق خود را به این ناحیه هویدا کرده. در جوانی مسمطی سروده که فقط بندهایی از آن در مجله به چاپ رسیده و با این بیت آغاز می شود:
یاد آن روزی که از ده سال کمتر بود مرا
هم پدر بر سر و هم مهربان مادر مرا...[۷]
داستانک استاد
داستانک شاگرد
داستانک مردم
ده تا بیست مطلب از مجلات دورهٔ خود
داستانکهای دشمنی
داستانکهای دوستی
داستانکهای قهر
داستانکهای آشتیها
داستانک نگرفتن جوایز
داستانک حرفی که در حین گرفتن جایزه زده است
داستانکهای مذهب و ارتباط با خدا
داستانکهای عصبانیت، ترک مجلس، مهمانیها، برنامهها، استعفا و مشابه آن
داستانک نحوهٔ مرگ، بازتاب خبر مرگ در روزنامهها و مجلات و نمونههایی از آن
داستانکهای دارایی
داستانکهای زندگی شخصی
داستانک برخی خالهزنکیهای شیرین (اشکها و لبخندها)
داستانک شکایتهایی از دیگران کرده به محاکم و شکایتهایی که از او شده
داستانکهای مشهور ممیزی
داستانکهای مربوط به مصاحبهها، سخنرانیها و حضور رادیو یا تلویزیون یا فضای مجازی همراه ارايه نمونههایی از آن برای بخش شنیداری و تصویری
عکس سنگقبر و داستانکی از تشییع جنازه و جزيیات آن
داستانهای دیگر
زندگی و تراث
کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری
شخصیت و اندیشه
زمینهٔ فعالیت
یادمان و بزرگداشتها
از نگاه دیگران (چند دیدگاه مثبت و منفی)
نظرات فرد دربارهٔ خودش و آثارش
تفسیر خود از آثارش
موضعگیریهای او دربارهٔ دیگران
همراهیهای سیاسی
مخالفتهای سیاسی
نامههای سرگشاده
نامهای دستهجمعی
بیانیهها
جملهٔ موردعلاقه در کتابهایش
جملهای از ایشان
نحوهٔ پوشش
تکیهکلامها
خلقیات
منزلی که در آن زندگی میکرد (باغ و ویلا)
گزارش جامعی از سفرها(نقشه همراه مکانهایی که به آن مسافرت کرده است)
برنامههای ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است
ناشرانی که با او کار کردهاند
بنیانگذاری
تأثیرپذیریها
استادان و شاگردان
علت شهرت
فیلم ساخته شده براساس
حضور در فیلمهای مستند دربارهٔ خود
اتفاقات بعد از انتشار آثار
نام جاهایی که به اسم این فرد است
کاریکاتورهایی که دربارهاش کشیدهاند
مجسمه و نگارههایی که از او کشیدهاند
ده تا بیست مطلب نقلشده از نمونههای فوق از مجلات آن دوره
برگههایی از مصاحبههای فرد
آثار و منبعشناسی
سبک و لحن و ویژگی آثار
کارنامه و فهرست آثار
جوایز و افتخارات
منبعشناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)
بررسی چند اثر
ناشرینی که با او کار کردهاند
تعداد چاپها و تجدیدچاپهای کتابها
نوا، نما، نگاه
خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونههای شنیداری و تصویری انتخاب شود)
پانویس
منابع
- آل داود، سیدعلی (۱۳۸۵). ارج نامه حبیب یغمایی. میراث مکتوب. ص. ۲۰و۲۱. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازبینی=
را بررسی کنید (کمک); پارامتر|تاریخ بازیابی=
نیاز به وارد کردن|پیوند=
دارد (کمک) - آل داود، سیدعلی (۱۳۸۵). ارج نامه حبیب یغمایی. میراث مکتوب. ص. ۲۷. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازبینی=
را بررسی کنید (کمک); پارامتر|تاریخ بازیابی=
نیاز به وارد کردن|پیوند=
دارد (کمک) - برین خوان یغما. اول. مگستان. ۱۳۸۷. ص. ۱۴. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۷۸۱۶-۲۳-۶. از پارامتر ناشناخته
|نام خانوادگی=
صرفنظر شد (کمک); پارامتر|first1=
بدون|last1=
در Authors list وارد شدهاست (کمک); تاریخ وارد شده در|تاریخ بازبینی=
را بررسی کنید (کمک); پارامتر|تاریخ بازیابی=
نیاز به وارد کردن|پیوند=
دارد (کمک) - ارجنامه حبیب یغمایی. میراث مکتوب. ۱۳۸۵. ص. ۵۱و۵۲. از پارامتر ناشناخته
|نام خانوادگی=
صرفنظر شد (کمک); پارامتر|first1=
بدون|last1=
در Authors list وارد شدهاست (کمک); تاریخ وارد شده در|تاریخ بازبینی=
را بررسی کنید (کمک); پارامتر|تاریخ بازیابی=
نیاز به وارد کردن|پیوند=
دارد (کمک)