ویکی‌ادبیات:گزیدن مقاله‌های برگزیده: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
ویکی‌ادبیات>Mr MohammadJavad M
بدون خلاصۀ ویرایش
 
جز ۱ نسخه واردشده
 
(بدون تفاوت)

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۱۳:۱۰

گزیدن مقاله‌های برگزیده

اینجا جایی‌است برای گزیدن مقاله‌های برگزیده (مقاله‌هایی که از بهترین‌ها هستند). برای اطلاعات بیشتر معیارهای برگزیدگی و پرسش‌های متداول را ببینید.

هدف ما در اینجا نه فقط انتخاب مقاله‌های برگزیده، بلکه بررسی و مشخص کردن نقاط ضعف و قوت مقاله‌است که می‌تواند جهت تکمیل مقاله بعدها به کار گرفته شود.

برای بررسی نظرخواهی‌های پیشین به بایگانی مراجعه کنید.

محتوای برگزیده:

مقاله‌های برگزیده:

نامزدکردن مقاله

  • نخست مطمئن شوید مقاله همهٔ معیارهای یک مقالهٔ برگزیده را دارد.
  • نامزدی مقاله‌ها باید با اطلاع و موافقت کاربرانی که در نوشتن مقاله مشارکت عمده داشته‌اند، صورت گیرد و نام شخص یا اشخاصی که در برگزیدگی مقاله نقش عمده داشته‌اند، هنگام نامزدی ذکر شود.
  • الگوی {{پیشنهاد برگزیدگی}} را در صفحهٔ بحث مقاله قرار دهید و آنچه الگو می‌گوید را انجام دهید. اگر مشکلی پیش‌ آمد در بحث وپ:گمب پیغام بگذارید.
  • کد {{ویکی‌پدیا:گزیدن مقاله‌های برگزیده/نام مقاله}} را کپی کنید، و این صفحه را ویرایش کنید و کد یادشده را در ابتدای فهرست قرار دهید. به جای نام مقاله نام مقالهٔ موردنظرتان را بنویسید.
  • همچنین در ویکی‌پدیا:قهوه‌خانه/خوب و برگزیده پیوندی به صفحهٔ نامزدی که تازه ایجاد کردید اضافه کنید.
  • برای یک چالش جدی آماده باشید، چراکه مقاله بناست با بالاترین معیارها ارزیابی می‌شود. ممکن است، منبعی معتبر باشد، اما در یک مقاله برگزیده به جهت علمی کافی نباشد.
  • با دیگر کاربران در بررسی مقاله همکاری کنید. اگر پاسخ کافی به نقد آنها بدهید یا اشکال مقاله را بر اساس نظر آنها رفع کنید، معمولاً در پایان مقاله برگزیده می‌شود.
  • باید صبر داشته باشید. این فرایند در حالت متعارف سه ماه طول می‌کشد.
  • معمولاً فقط مقالاتی در بررسی مردود می‌شود که کاربر نامزد کننده همکاری لازم را انجام ندهد. پس برای برگزیدگی مقاله کافی است با اخلاقی خوش و روی گشاده با ناقدین برخورد کنید و از نقدها استقبال کنید تا مقاله برگزیده شود.

شرکت در نظرخواهی

  • همه کاربرانی که به موضوع علاقه یا در آن تخصص دارند خوب است که در بررسی مقاله مشارکت کنند.
  • برای شرکت در نظرخواهی کنونی روی پیوند «ویرایش» کنار هر عنوان کلیک کنید. لطفاً نزاکت و فرهنگ شهروندی را رعایت کنید. فقط مقاله را نقد کنید و نسبت به کاربر نامزدکننده و دیگر مشارکت‌کنندگان در بحث، نظری ندهید. از نظرات سازندهٔ کاربران استقبال می‌شود.
  • مقاله را مطابق با معیارهای برگزیدگی موشکافانه بررسی کنید تا از صحت، دقت و جامعیت آن اطمینان حاصل شود.
  • لطفاً خلاصه و مفید بنویسید. گاه یک لینک مفیدتر از ده‌ها کلمه است.
  • اگر فقط می‌خواهید نظرتان را بگویید، بنویسید *'''نظر''' و در ادامه‌اش نظرتان را ذکر کنید.
  • اگر موافقید، بنویسید *'''موافق''' و در ادامه‌اش دلیل موافقت را ذکر کنید. دقت کنید که اینجا رأی‌گیری نیست. از دید جمع‌بندی‌کننده نظراتی که مقاله را نقد کرده باشند باارزش‌ترند تا رأی‌های خالی.
  • اگر مخالفید، بنویسید *'''مخالف''' و در ادامه‌اش دلیل مخالفت را ذکر کنید. نظرهای مخالف بدون ذکرکردن دلیل هنگام جمع‌بندی خط‌زده خواهند شد. اگر نظرتان عوض شد، نظر پیشین را حذف نکنید؛ خط بزنید (به صورت <s> ... </s>).
  • نامزدکننده پس از رفع هر مورد خواسته‌شده باید پایین آن نظر ذکر کند که رفع شده‌است. نظرات را دستکاری یا تکه‌تکه نکنید. پس از رفع ایرادهای کاربر مخالف یا نظردهنده، اگر کاربر دوباره به صفحهٔ نظرخواهی سر نزد، از وی بخواهید تا بیاید و اگر خواست، در رأیش تجدیدنظر کند.
  • استفاده از الگوهای گرافیکی مانند {{شد}} توصیه نمی‌شود، چون از سرعت بالاآمدن صفحه می‌کاهد.
  • صفحه‌های نظرخواهی‌ها را حتی‌المقدور بخش‌بندی نکنید. اگر نیاز شد، متن را پررنگ کنید.

جمع‌بندی نظرخواهی

نظرخواهی پس از حداقل یک هفته از آغاز نظرخواهی و حداقل ۳ روز پس از درج آخرین نظر، جمع‌بندی می‌شود و نظر جمع اعمال می‌شود: یا به عنوان مقاله‌ای برگزیده انتخاب می‌شود یا مقاله‌ای خوب باقی می‌ماند. گاه ممکن است نظرخواهی موقتاً به حالت تعلیق دربیاید. کار جمع‌بندی‌کننده مشخص‌کردن این است که میان نامزدکننده و نظردهندگان اجماع حاصل شده‌است یا نه. در حال حاضر، جمع‌بندی نظرخواهی‌های مقالات برگزیده، توسط این افراد انجام می‌شود.

گزینش محتواهای خوب و برگزیده
گزینش

: حسین بن علی • جنگ صلیبی هشتم • سیاست در افغانستان • هولاکوخان • هرا • باشگاه فوتبال استقلال تهران در رقابت‌های آسیایی • فینال لیگ قهرمانان آسیا ۲۰۱۸ • لا لا لند • کارو لوکاس  • پادشاهی ماد  • الفبای تاجیکی  • بسته‌نگار  • ایران در جام ملت‌های آسیا • دایره • حاجی آقا • تصنیف • قیام ورشو • نیئا • لاک‌پشت پوزه‌عقابی  • فیل در تاریکی • مسجد جامع اصفهان • بیماری هلندی دهه ۱۳۵۰ در اقتصاد ایران

: شاه صفی • باشگاه فوتبال استقلال تهران • پهلوان اکبر می‌میرد • سووشون • آشنایی با نسبیت عام • عبدالله بن طاهر • بیات ترک • اولیس (شعر) • نیئا: اتوماتا • طلحه بن طاهر

: بازیگرانی که به خاطر نقش‌های خارجی‌زبانشان نامزد جایزه اسکار شده‌اند • فهرست برندگان و نامزدهای جایزه اسکار بهترین فیلم غیر انگلیسی‌زبان • فیلم‌شناسی رابرت داونی جونیور • فهرست آثار دانیل دی-لوئیس • خلفای اموی • فهرست جوایز و نامزدی‌های خسرو شکیبایی • فهرست فیلم‌های غیر انگلیسی‌زبان برنده جایزه اسکار • فهرست ایزوتوپ‌های رادرفوردیم • جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد • شاهان ماد • فهرست کاربردهای پیش‌بینی‌شده رادرفوردیم • فیلم‌شناسی اما استون • گل‌های بین‌المللی داوید ویا

:

بازبینی

:  • ایشتوویگو  • یزدگرد یکم  • منظومه شمسی

: کیش یک آدم‌کش  • جودی فاستر

طلحه بن طاهر

طلحه بن طاهر (ویرایش • تاریخچه • بحث • پی‌گیری)

نامزدکننده: Mr MohammadJavad M (بحث • مشارکت‌ها) ‏۹ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۰۹ (UTC)

از آنجایی که دیگر مقالهٔ حاضر در گمب (عبدالله بن طاهر) دارای ارتباط نزدیکی با این مقاله می‌باشد، اقدام به نامزد کردن مقالهٔ طلحه کردم. امیدوارم با بکارگیری نظرات دوستان عزیز شاهد بهبود کیفیت مقاله و در نهایت برگزیدگیش باشیم. :) ممنون :) -- - Mr_MohammadJavad_M بحث ‏۹ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۱۳ (UTC)

نیئا: اتوماتا

نیئا: اتوماتا (ویرایش • تاریخچه • بحث • پی‌گیری)

نامزدکننده: Ahmad252 (بحث • مشارکت‌ها) ‏۲۴ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۲۰ (UTC)

سلام. این مقاله با مشارکت عمده کاربر:Markman Darkman و کاربر:Nightdevil نوشته شده. بخش‌هایی از آن ترجمه‌اند و بخش‌هایی کار خودمان، به‌علاوه بعضی قسمت‌ها مثل جوایز تغییر حالت داده شده تا بهتر اطلاعات را منتقل کنند. از زمان خوبیدگی تا الآن اطلاعاتی به آن اضافه شده تا از جامعیتش مطمئن شویم. ایرانی | گفتگو ‏۲۴ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۲۲ (UTC)
چه قدر پیوند داشته! به زودی انجام می‌دهم، ممنونم. ایرانی | گفتگو ‏۳۰ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۲۶ (UTC)
@Sa.vakilian: همگی ایجاد شدند و درون مقاله هم به آن‌ها پیوند دادم. ایرانی | گفتگو ‏۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۴۲ (UTC) فقط بگویم که Music of Nier را فعلا ایجاد نکردم چون قصد دارم به موقع بروم سروقتش و مقاله‌ای خوب شود. بخشی که مربوط به آن مقاله بوده، یعنی نام آهنگ‌ها و مدتشان در همین مقاله درج شده. ایرانی | گفتگو ‏۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۴۶ (UTC)

اولیس (شعر)

اولیس (شعر) (ویرایش • تاریخچه • بحث • پی‌گیری)

نامزدکننده: Nightdevil (بحث • مشارکت‌ها) ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۴۴ (UTC)

ترجمه از ویکی انگلیسی. توضیحاتی در مورد ترجمهٔ شعر در ویکی‌پدیا:گزیدن مقاله‌های خوب/اولیس (شعر) آمده است.‏—NightD ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۴۸ (UTC)

بیات ترک

بیات ترک (ویرایش • تاریخچه • بحث • پی‌گیری)

نامزدکننده: Huji (بحث • مشارکت‌ها) ‏۱۷ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۳:۲۸ (UTC)

امیدوارم که در چارچوب پروژهٔ وپ:مفاهیم بتوانیم مقاله‌های تمام دستگاه‌ها و آوازها را برگزیده کنیم. به نظر می‌رسد که بهتر از است آوازها شروع کنیم چون محتوای محدودتری برایشان موجود است و شرط «جامعیت و مانعیت» را راحت‌تر می‌شوند به دست آورد. بیات ترک یکی از آوازهایی است که در موردش منابع مبسوط‌تری هست. مقاله از زمان خوبیدگی تغییری نکرده‌است. قصد دارم که از کتاب ردیف هفت دستگاه مجید کیانی نیز مطالب مرتبط را به مقاله بیفزایم. به جز این، چه چیزهای دیگری برای برگزیدگی این مقاله لازم داریم؟ — حجت/بحث ‏۱۷ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۳:۲۸ (UTC)

سلام. به دو سه نفر آشنا به موضوع که مقاله را بررسی و ارزیابی کنند.--سید (بحث) ‏۱۷ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۴:۵۰ (UTC)

کلا چیز چندانی از مقاله نفهمیدم.

  • برای اسامی خاصی که در لید آمده خصوصا مقاله بسازید. نظیر گوشه مهدی ضرابی، گوشه شکسته، گوشهٔ قرائی ، گوشه قطار و گوشهٔ روح الارواح.
  • اگر می توانید یک الگو برای بیات ترک به بالای مقاله بیفزایید که مهمترین ویژگی ها و گوشه های آن را بیان کند.
  • برای دوگاه هم بسازید.
  • اگر می توانید بخش نمونه‌ها را توسعه دهید.
  • شاید بهتر باشد تصویر از نت ها را که در بخش تحلیل ردیف آورده اید در ابتدای مقاله بگذارید.

دو نفر متخصص در ویکی بیابید که این مقاله را از دید تخصصی بررسی کنند.--سید (بحث) ‏۷ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۳۹ (UTC)

@Sa.vakilian: برای گوشه‌ها نمی‌شود مقاله ساخت؛ سرشناس نیستند (در منابع مختلف مورد بحث نبوده‌اند؛ منابع فقط ازشان نام می‌برند و نهایتاً یک نت از آن ارائه می‌کنند که مصداق «مورد بحث بودن» نیست).
برای دوگاه سر فرصت می‌سازم؛ الان نه (نیاز به مطالعهٔ بیشتر در منابع ترکی و عربی دارم).
افزودن نت‌ها و نمونه‌ها را انجام خواهم دادم. — حجت/بحث ‏۸ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۱:۱۸ (UTC)

عبدالله بن طاهر

عبدالله بن طاهر (ویرایش • تاریخچه • بحث • پی‌گیری)

نامزدکننده: Mr MohammadJavad M (بحث • مشارکت‌ها) ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۴۰ (UTC)

سلام محمد جواد گرامی. تشکر، ان شاء الله به زودی خوب شود. لطفا برای بررسی جنگ صلیبی چهارم یک وقتی اختصاص بده تا بعدش با خیال راحت بیایم سر این یکی.

@N.badihi،‏ محک،‏ ImanFakhri و Benyamin-ln: سلام. لطفا بعد از امتحانات در بررسی این مقاله مشارکت بفرمایید.--سید (بحث) ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۴۰ (UTC)

سلام، من سه نکته درخصوص ظاهر مقاله می‌گویم چون مقاله‌ای حجیم است؛ بررسی محتوایی بماند برای بعد. به دلیل عرض زیاد الگوی {{تبارنامه طاهریان}}، نمای صفحه دچار مشکل شده‌است. راه‌حل موقت این است که شبیه کاری که در {{شجره‌نامه حسن بن علی}} انجام داده بودم را انجام دهید تا درست شود. راه‌حل بهتر نیز جمع‌وجورتر کردن الگو به سبک کاری که کامران گرامی در همانجا انجام داده بود.
«رضایی باغ‌بیدی، سکه‌های ایران در دورهٔ اسلامی از آغاز تا برآمدن سلجوقیان» خیلی طولانی است. {{پک}} برای کوتاه کردن پانویس‌هاست و معمولاً بیش از چهار پنج واژه درون آن نمی‌گذارند. اگر تعداد واژگان در پانویس‌ها را کاهش بدهید، آن بخش را می‌توانید سه‌ستونه بکنید که طول مقاله نیز کاهش بیابد. مثلاً: «رضایی باغ‌بیدی، سکه‌های ایران در دوره اسلامی…» یا حتی کوتاه‌تر: «رضایی باغ‌بیدی، سکه‌های ایران…». یا برای دیگری: «اکبری، تاریخ حکومت طاهریان…» و…
نکته سوم که مدنظر دارم این است که مقاله به قول سید (پیرو صحبتی که در قهوه‌خانه شد) قلمه بشود :) به این موضوع فکر کنید، بعداً صحبت می‌کنیم. بخش حکومت عبدالله مفصل و طولانی است. می‌تواند به یک مقالهٔ دختر منتقل شود. Benyamin-ln (بحث) ۱۳ دی ۱۳۹۷، ساعت ۱۷:۲۶ (ایران) ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۵۶ (UTC)

@Sa.vakilian: سلام به سید گرامی. ممنون از کمک‌هاتون :) راستش مقالهٔ جنگ صلیبی چهارم رو بعد از پینگتون در چند روز گذشته چندین بار نگاه کردم اما با توجه به حوزهٔ علاقه و مطالعاتم در بررسی اون دچار تردیدم. با این حال با توجه به مطالعات اندکی که قبلا در این موضوع داشتم سعی می‌کنم در بررسیش مشارکت کنم تا سریع‌تر به برگزیدگی برسه. :) ( راستی اگر تونستید به داد طلحه هم برسید که در گمخ سرگردون نمونه :)) )

باز هم ممنون :) -- - Mr_MohammadJavad_M بحث ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۰۰ (UTC)

@Benyamin-ln: سلام بر بنیامین عزیز و گرامی :)

  • مورد اول رو به زودی برطرف می‌کنم.
  • دربارهٔ مورد دوم الان هم که سه ستونه کردم مشکلی به چشمم نمیخوره و پانویس طولانی به نظر نمیاد. آیا همچنان به نظرتون طولانیه؟
  • راستش به نظرم وجود بعضی اطلاعات در مقالات الزامیه و قابل انشعاب هم نیست. به عنوان مثال در مقالهٔ طغرل‌بیک که اتفاقا سید گرامی بر اون نظارت داشتند، تلاش بسیار شد تا حجم مقاله آنچنان بالا نره و اطلاعات به مقالات فرعی و مربوطه منتقل بشه با این حال در نهایت و پس از چندین انتقال و حذف مطلب، حجم مقاله در حدود ۲۴۵ کیلوبایت ایستاد و نشد که کمترش کنیم. راستش نمیدونم. اگر پیشنهادی دارید بگید تا با جون و دل گوش بدیم و اگر قابل پیاده‌سازی بود به اجرا دربیاریم. :)

ممنون از نظراتتون :) -- - Mr_MohammadJavad_M بحث ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۰۰ (UTC)

  • ممنون
  • مشکلی که نیست، از جهت زیبایی بیشتر گفتم. اگر در تمام مقالات مرتبط به همین شکل عمل کردید، اصرار نمی‌کنم.
  • به نظرم باید برای ایجاد مقالات فرعی تلاش کرد چون این طور که به نظر می‌رسد، سید قصد دارد حجم مقاله را در برگزیدگی افزایش دهد :) پس ایجاد مقالات فرعی ناگزیر است. طغرل‌بیگ را هم حتماً قبول دارید که خیلی حجیم است. آن موقع که برای مطالعه مقاله رفته بودم، حجم بسیار زیاد را که دیده بودم منصرف شده بودم. حجم بالای صفحه، دل مخاطب را می‌زند. الان دیباچه نیز حجیم است و با توجه به این که در برگزیدگی قرار است که مطالب جدیدی به مقاله افزوده شود، طبیعتاً حجم دیباچه از این هم فراتر خواهد رفت. در این باره حتماً همفکری خواهیم کرد. Benyamin-ln (بحث) ۱۳ دی ۱۳۹۷، ساعت ۱۸:۴۱ (ایران) ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۱۱ (UTC)
من هم موافق ساخت مقالات جانبی هستم. یک راهش همان است که در مقاله خلافت علی بن ابی طالب استفاده کردیم و آن را از مقاله اصلیش تفکیک کردیم.--سید (بحث) ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۰۴ (UTC)
بررسی سید
@Sa.vakilian: درود سید گرامی. با توجه به وجود حداقل اطلاعات برای این شخص، مقالهٔ خرد ساخته شد. :) -- - Mr_MohammadJavad_M بحث ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۰۰ (UTC)
  • برای سه نفر که نامشان در لید آمده مقاله بسازید: علی بن عبدالعزیز جروی، عبیدالله بن سری و محمد بن حمید طاهری
  • در بخش آغاز به کار عبدالله نوشته بودید سمت های طاهر در بغداد که مبهم بود. با استفاده از مقاله طاهر تکمیلش کردم.
  • یک بخش که جایش قبل از بخش آغاز به کار عبدالله خالی است وضعیت خلافت عباسی در اوایل سده سوم هجری و چالش های فراروی مأمون است. یعنی یک توضیح بسیار مختصر از اینکه مأمون با غلبه بر امین بر کل سرزمین خلافت استیلا یافت و سپس توضیح اینکه وی با شورش های متعدد در شرق و غرب خلافت مواجه بود و کمی توضیح درباره علل این شورش ها. همچنین کمی درباره غلبه جناح ایرانی بر شئون خلافت در این دوره بنویسید.

@Sa.vakilian: سلام و عرض ادب سید جان. مواردی که گفتید انجام شدند. لطفا یک بررسی بکنید و نظرتون رو بگید. :) -- - Mr_MohammadJavad_M بحث ‏۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۴۱ (UTC)

@ImanFakhri: سلام ایمان جان لطفا این مقاله را بررسی بفرمایید. تشکر--سید (بحث) ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۴۲ (UTC)

در گام نخست بهتر است، محمدجواد عزیز با استفاده از ابزار املا، غلط‌های موجود در مقاله را تصحیح کنند. -- ImanFakhriTalk ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۲۹ (UTC)

@ImanFakhri: سلام ایمان جان. مواردی که ابزار املا مشخص میکنه غلط املایی نیستند. غیر از اون من موردی رو مشاهده نکردم. اگر مورد خاصی هست بگید رفع کنم. ممنون :) -- - Mr_MohammadJavad_M بحث ‏۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۴۱ (UTC)

اگه اشتباهی وجود ندارد، پس کلمات را در زیرصفحه به‌عنوان کلمات درست در این مقاله ذخیره کنید. -- ImanFakhriTalk ‏۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۳۹ (UTC)

@Sa.vakilian: سلام و وقت بخیر سید جان. در کنار فعالیت‌هاتون لطفا نیم نگاهی هم به این بحث داشته باشید. :) -- - Mr_MohammadJavad_M بحث ‏۴ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۵۲ (UTC)

@ImanFakhri: سلام. ایمان جان با توجه به اینکه فرمودید سرتان خلوت تر شده است، لطفا این مقاله را بررسی کنید.--سید (بحث) ‏۱۰ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۲:۵۰ (UTC)

چشم سیدجان. مدام فراموش می‌کنم. :( -- ImanFakhriTalk ‏۱۰ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۲:۵۳ (UTC)
  1. تغییرمسیر ویکی‌پدیا:گزیدن مقاله‌های برگزیده/آشنایی با نسبیت عام۲

سووشون

سووشون (ویرایش • تاریخچه • بحث • پی‌گیری)

نامزدکننده: مرتضا (بحث • مشارکت‌ها)‏۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۲۰ (UTC)

سووشون یکی از رمان‌های منحصر به فرد فارسی و احتمالا پرفروش‌ترینِ آنهاست. سال گذشته سعی کردم آن را بهبود دهم و در عین حال از مقاله های خوب و برگزیده ادبیات مانند سگ ولگرد و همسایه‌ها الگوبرداری کردم. به یاری دوستان، از جمله mOsior و سید در سال ۲۰۱۸، مقاله ای خوبیده شد. بار دیگر به پیشنهاد سید آن را برای برگزیدگی نامزد می‌کنم. در حد بضاعتم برای اعمال نظرات شما دوستان خواهم کوشید، اما بی‌نیاز از کمک و راهنمایی هم نیستم.٪ مرتضا (بحث) ‏۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۳۴ (UTC)

سلام. تشکر از معدود رمان های ایرانی است که خوانده ام. امیدوارم برگزیده شود.--سید (بحث) ‏۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۳۹ (UTC)

برای شروع، این توضیح را بدهم: همانطور که در منبع شناسی هم آمده، یکی از کتابهایی که به نقد این رمان پرداخته، کتاب جدال نقش با نقاش در آثار سیمین دانشور نوشته هوشنگ گلشیری است. این کتاب مشتمل بر چند مقاله است. مقاله ای که در مورد سووشون در این کتاب موجود است، در سال 1372 در نشریه زنده رود به چاپ رسیده بود. البته من به نسخه کتاب دسترسی نداشتم اما در منابع دیگر، نقل قولهایی که از این کتاب می شد، عینا در مقاله مزبور پیدا کردم و به این جمع بندی رسیدم که مقاله کتاب و مقاله نشریه زنده رود، یک مقاله هستند. از آنجا که از طریق پورتال علوم انسانی به مقاله زنده رود دسترسی داشتم، از این مقاله به عنوان منبع استفاده کردم که محتوای آن، عملا همان محتوای کتاب جدال نقش با نقاش در آثار سیمین دانشور است. ٪ مرتضا (بحث) ‏۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۰۷ (UTC)

@Salarabdolmohamadian: سلام. لطفا شما هم این مقاله را ارزیابی کنید. --سید (بحث) ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۳:۵۵ (UTC)

  1. عکس روی جلد چاپ نخست لازم است. کافی است در openlibrary آپلود شود، و سپس در ویکی‌پدیا، و از openlibrary همچون منبع استفاده شود.
  2. سووشون عنوان رمان دانشور نیست. خود رمانش است.
  3. چرا «شهر شیراز» و نه «شیراز»؟
  4. ایران «از سوی» انگلیسی‌ها اشغال نشده بود، انگلیسی‌ها (همراه روس‌ها) اشغالش کرده بودند.
  5. «برخی» و «بعضی» را به جای همدیگر به کار نبریم! «برخ» پاره است از چیزی، مانند گوشت، زمین، و «بعض» چند دانه از شماری از چیزها، مانند کسان و جانوران و سواری‌ها و موتورسیکلت‌ها. برخی از سرزمین‌ها در طول تاریخ از ایران جدا شده. بعضی‌ها خواستار جدایی برخ‌های دیگری هم هستند. بعضی شهرهای ایران ترک‌زبانند . . . برخی از شیراز ترک‌زبان است. زبان بعضی شیرازی‌ها ترکی است. برخی از شیراز شیب دارد.
  6. «زندگی فئودالی»؟ در ایران؟ نخستین رمان فارسی به قلم زن؟ این ادّعاهای بزرگ این همه بداهت دارد و منبع محکم که بیاید توی لید؟ به جای این‌ها بهتر نیست چیزهای بدیهی‌تر، مانند اسم قهرمانان رمان، در لید بیاید؟!
  7. «پیش‌زمینه و نگارش» آب بستن نوجوان‌پسند است توی مقاله. یک جمله را ده صفحه کش ندهیم و مقاله را بیهوده باد نکنیم.
  8. «عناصر داستان» لوس‌بازی شبه‌دانشگاهی است. مطلب دانشنامه‌ای این چیزها را توی دو جمله برگزار می‌کند و به مسائل مهم‌تر می‌پردازد. (در واقع سه پاره ذیل «عناصر داستان» اگر با هم ترکیب شوند، یک چکیده داستان، یا به قول آقای میرصادقی «پیرنگ»، خوب می‌دهند.) «ویژگی‌های سبکی» را سوا از بخش دیدگاه دیگران گفتن هم همین جورهاست. نیز «تأثیرپذیری‌ها». از این اسم‌های کش‌دار می‌شود ده‌ها ساخت . . . یا می‌شود، اگر ذیلش حرف حسابی هست، برد در بخش «نظر دیگران». مانند «پهلوان اکبر می‌میرد».
  9. «نقدها و دیدگاه‌ها» را این ریختی برخ برخ کردن جز در یکی دو تا از بدترین مقالات ویکی‌پدیای فارسی که تصادفاً بالایش ستارهٔ طلایی هم دارد دیده نشده. رسم غلطی گذاشته‌اند. نامش هم . . . «سنجش» یا «نقد و نظر» یا «در چشم دیگران» بد نیست.
  10. بخش «اقتباس»، به استثنای نثرش، بدک نیست.
  11. آوردن عکس روی جلد چاپ چهاردهم رمان فکر بسیار خوبی است، ولی آیا کسی که آن عکس را گذاشته متوجّه اهمیتش هست؟ اگر هست می‌بایست ذکر می‌کرد! سووشون چنان آوازه‌ای در بازار کتاب فارسی یافته بود که نام نویسنده‌اش در بعض چاپ‌ها روی جلد نبود! این نکتهٔ تاریخی بسیار مهم با آن عکس نمایان است.
  12. توضیح مرتضا درباره کتاب و مقاله گلشیری قانع‌کننده نیست. مقاله در چاپ دوباره ممکن است دست خورده باشد. حتّی ممکن است بشود گفت گلشیری در فلان سال بر فلان نظر بوده، ولی با تجدید چاپ نسخه‌ای بازنوشته از آن مقاله در فلان کتاب نظرش را تغییر داده و گفته بهمان.
  13. ردهٔ تودرتو هم دارد. رده‌هایی هم هست که می‌شود به ته مقاله افزود.
  14. به نظرم رمانی چنین نامدار و پرفروش، شاید «ترین» رمان فارسی، بد نیست و می‌تواند یک جعبه ناوبری هم داشته باشد. نمایشنامه‌ها و رمان‌های کلاسیکِ نام‌آور در ویکی‌پدیای انگلیسی جعبه ناوبری دارند. جدال نقش با نقاش گلشیری و سیاوش‌خوانی بیضایی و خود آیین سیاوش‌خوانی و یوسف و زری و اقتباسی چیزی اگر شده، غیر از سووشون (نمایشنامه) محامدی . . . آثاری که تأثیر پذیرفته . . . مثلاً فیلم شیر سنگی . . . شخصیت‌های دنیای واقعی که الگوی آفرینش شخصیت‌های رمان بوده . . . مثل شوهر نویسنده . . . از این خرت و پرت‌ها فراوان گیرمی‌آید و روز به روز فراوان‌تر هم می‌شود. پیشانی جعبه نام رمان و نویسنده را می‌خورد، در شخصیت‌ها دست کم دو تا داریم، در اقتباس‌ها دست کم یکی، با سیاوشان و کتاب گلشیری . . . و اشغال ایران در جنگ جهانی دوم و آغاز پادشاهی محمدرضا پهلوی و نبرد سمیرم، همین شد یک جعبه ناوبری با ده تا لینک آبی قشنگ. این هم از رده‌اش: رده:جعبه‌های ناوبری رمان.
  15. «تحسین‌شده» یا «ستوده» در لید حشو می‌نماید. این روزها برای هر چیزی می‌شود یک «تحسین» جفت و جور کرد و «تحسین‌شده»اش نامید. این در مقالات برگزیده الگوی غلط می‌دهد. بزنید برود. مشک آن است که خود (و مقالهٔ ویکی‌پدیایش!) ببوید. به جایش پاره‌ای اطّلاعات مهم بدهید: نخستین رمان دانشور است!
  16. نام آثار هنری مفصّل (از جمله کتاب‌ها) را کج می‌نویسیم. (نام آثار هنری مختصر، مانند شعرهای کوتاه و تابلوهای نقّاشی، را توی گیومه.) نام آدم‌ها (از جمله شخصیت‌های داستان‌ها) را نه کج و نه توی گیومه. معمولی.
  17. نمی‌دانم این نکته در مقاله آمده که پاره‌هایی از این رمان در کتاب‌های درسی مدرسه‌های ایران آمده یا نه. در مملکت‌هایی که کتاب‌های درسی دولتی متمرکز دارد، این مهم است.
  18. نثر مقاله روی هم رفته ضعیف و گاه مخل معنی است. آذوقه توسّط قشون اشغال‌گر خریده نشد، بلکه قشون اشغال‌گر خودش آذوقه را برای خودش خرید. و از این دست کلیشه‌هایی که معنی را وارونه می‌کند . . .‍‍‍‍
  19. سه بار در مقاله از این معرّبِ غلطِ مصطلح «اسطوره» / «اساطیر» یاد شده. این لغتْ معرّبِ story است و به جایش در فارسی «افسانه» را داریم. مثل «قرتیقا» که معرّب critique است و به جایش «نقد» یا «سخن‌سنجی» می‌گوییم و دیگر نمی‌گوییم «قرتیقا». مثل «بوطیقا» که معرّب poetics است و به جایش امروز می‌گوییم «سخن‌شناسی». «بلاغت» یا «سخنوری» به جای «ریطوریقا». و از این دست معرّب‌های فراوان که روز به روز متروک می‌شود و معادل فارسیش به جایش می‌آید.
  20. بد نیست تصریح شود که این یکی از سه چهار رمان نام‌آور فارسی است - همراه بوف کور و کلیدر و شازده احتجاب و سمفونی مردگان. جایگاهش را نشان می‌دهد.
  21. نه تنها لازم نیست، بلکه در واقع نباید اوضاع سیاسی و اجتماعی را این طور جدا از بخش‌های دیگر بسط داد. چرا؟ مثلاً فرض کنیم چهارصد تا رمان سرشناس از سال 1969 میلادی داریم. اگر بنا باشد چهارصد بار اوضاع سیاسی و اجتماعی سال 1969 را برای چهارصد مقاله بنویسیم، و سپس در شکل آرمانی این چهارصد مطلب تکراری در چهارصد مقاله را به صدی و اندی زبان که ویکی‌پدیا دارد گسترش دهیم . . . ببینید تنها برای رمان‌های تنها یک سال چه حجم مطلب حشوآمیز خواهیم داشت! مدخل سال‌ها و مدخل‌های تاریخی و لینک آبی ارجاع برای همین است که یک حرف را چندهزار بار بیهوده تکرار نکنیم. از لینکش استفاده کنیم. توضیح دربارهٔ نویسنده هم همین طور. «همسایه‌ها» براستی اشکال بزرگی دارد که بخشی جداگانه را به نویسنده داده . . . همین بیضایی را بگیرید . . . اگر بنا باشد بخشی زیر عنوان «نویسنده» در هر کدام از صدواندی مقاله مربوط به آثارش داشته باشیم، ببینید چه می‌شود‍!
  22. هرچند برای برگزیدگی لازم نیست، من جای شما بودم فهرستی از همهٔ ترجمه‌های سووشون به زبان‌های دیگر فراهم می‌کردم.
  23. به نظرم جدول چاپ‌های نوزده‌گانهٔ رمان را حذف کنید. چاپ نخست مهم است و از هجده چاپ بعدی اگر مورد معنی‌دارِ خاصّی بوده باشد. باقی نه تنها مهم نیست، آمدنش در دانشنامه به اسباب کتاب‌شناختی درست هم نیست، مگر این که در مقالهٔ مربوط به ناشر بیاید. حتّی تعداد دفعات چاپ هم به این مقاله مربوط نیست. شمار فروش چرا.Salarabdolmohamadian (بحث) ‏۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۳۰ (UTC)
✓ بند 3 و 4 رو اصلاح کردم. فرق بین برخی و بعضی را نمی دانم. اگه توضیح بدهید ممنون می شوم.٪ مرتضا (بحث) ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۳۰ (UTC)
✓ بند 5 هم انجام شد. در مورد بند 11، به نکته جالبی اشاره کردید. آیا جایی در منبعی به این موضوع بر خورده اید که بشود آن را در مقاله منعکس کرد؟ ٪ مرتضا (بحث) ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۴۸ (UTC)
بند 6 از اشکالات سالار محمدیان مهم است. بند 7 محل بحث است. بند 8 اتفاقا بهتر است به صورت این مقاله بیاید و نه مثل مقاله پهلوان اکبر. در این مورد با سالار کاملا مخالفم. بند 9 یعنی نقدها و دیدگاه ها عنوان غلطی دارد. کلا همه مطالب دیدگاه است و اگر منظور نظر منتقدان بوده است، باید با عنوان بهتری بیان شود. --سید (بحث) ‏۱۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۲۳ (UTC)
✓ لید را کمی بازنویسی کردم. بند 2 و احتمالا بند 6 انجام شد. ٪ مرتضا (بحث) ‏۱۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۰۲ (UTC)
در مورد بند 12 لب مطلب این است که یک مقاله از گلشیری در دو جا منتشر شده: یکبار در مجله سخن و یک بار در کتاب جدال نقش با نقاش. من به مجله دسترسی داشتم و از آن استفاده کرده ام. این یک توضیح است و نه یک دلیل و هدف آن شفاف سازی است نه قانع کردن. ٪ مرتضا (بحث) ‏۱۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۱۷ (UTC)
✓ رده مادر را حذف کردم و اکنون رده تودرتویی وجود ندارد. اگر رده خاصی مد نظر دارید بفرمایید تا اضافه کنم. ٪ مرتضا (بحث) ‏۱۳ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۳۰ (UTC)
✓ بند 16 انجام شد. ٪ مرتضا (بحث) ‏۱۳ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۱۲ (UTC)

در مورد بند 14، چند مقاله چند رمان را که در انگلیسی برگزیده هستند، دیدم. جعبه ناوبری نداشتند. سووشون هم مخلفات زیادی برای ساختن جعبه ناوبری ندارد؛ اقتباس خاصی از آن نشده، اثر خاصی از روی آن ساخته نشده (فقط یک تئاتر و یک نمایش رادیویی که ارزش دانشنامه ای ندارند)، اغلب شخصیتهایش ارزش دانشنامه ای ندارند، منتقد یا پیرو جدی ندارد، جایزه خاصی نگرفته، رویدادهای اجتماعی و تاریخی مورد اشاره کتاب زیاد نیست (فقط نبرد سمیرم و اشغال ایران) و... به نظرم جعبه ناوبری چیز جالبی نمی شود.٪ مرتضا (بحث) ‏۱۳ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۱۹ (UTC)

در مورد بند 17 (آنجا که گفته اید «نمیدانم این نکته در مقاله آمده که ... یا نه»)، چرا نمی دانید؟ مگر مقاله را نخوانده اید؟ در مورد بند 18 متن این است: «در سال‌های اولیه پس از اشغال ایران، خریداری مواد غذایی توسط قشون متفقین باعث بروز قحطی، تورم و شیوع بیماری‌های واگیردار در کشور شد» ممنون می شوم اگر آن را بازنویسی کنید تا از آن استفاده کنم. در مورد بند 19، تعصب خاصی روی کلمه اسطوره ندارم. اما اسطوره در فرهنگ دهخدا، معین، عمید، سخن و ویکی پدیا دارای مدخل است و بنابراین واژه نادرستی نیست. با این حال نظر سایر دوستان در این زمینه می تواند راهگشا باشد. در مورد بندهای 1، 7، 8 و 9، آنچه می بینید، محصول خرد جمعی دوستانی بوده که در خوبیدگی مقاله مشارکت کردند و نظر شخصی من نبوده که مجاز به بر هم زدن آن باشم. بند 15 به نظرم بودن عبارت «تحسین شده» کمک بهتری به فهم موضوع می کند چون این رمان هیچ جایزه ای نگرفته و فقط تحسین شده است. با این حال اگر نظرات دیگر دوستان را هم داشته باشیم کمک می کند. ٪ مرتضا (بحث) ‏۱۳ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۲۳ (UTC)
✓ بند 17 هم انجام شد. ٪ مرتضا (بحث) ‏۱۳ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۰۰ (UTC)
تشکر. فقط در مورد بند 9 اگر می تواند عنوانی بهتر از «نقدها و دیدگاه ها» استفاده کنید.--سید (بحث) ‏۱۴ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۴۵ (UTC)
در خصوص بند 9، عبارت «واکاوی و نقد اثر» را جایگزین کردم. اما از پیشنهاد بهتر هم استقبال می کنم. فقط یک نکته: در سگ ولگرد و همسایه ها، هردو، از همان عبارت نقدها و دیدگاهها استفاده شده. بهتر نیست با توجه به این که این مقالات موضوع مشابهی دارند، حتی الامکان ساختارشان هم شبیه باشد؟ مثلا عنوانی که برای این بخش بر می گزینیم به همه آنها تعمیم دهیم؟ یا عبارت پذیرفته شده آنها را در اینجا بپذیریم؟ در خصوص بندهای 10 و 18 سعی کردم دوباره مقاله را بخوانم و جاهایی را بهبود دهم. ✓ امیدوارم بهتر شده باشد. با تشکر از Salarabdolmohamadian و سید که تا اینجای کار کمک زیادی به بهتر کردن مقاله کرده اند. ٪ مرتضا (بحث) ‏۱۴ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۲۷ (UTC)

@Salarabdolmohamadian: «نه تنها لازم نیست، بلکه در واقع نباید اوضاع سیاسی و اجتماعی را این طور جدا از بخش‌های دیگر بسط داد.» اگر مقالات اصلی که آن بازه زمانی را توضیح می دهند کیفیت خوبی داشتند، من استدلال شما را می پذیرفتم اما در حال حاضر وضع آن مقالات معمولا بد است. در نتیجه ما مجبوریم این کار را بکنیم. مثلا اگر مقاله وضعیت ایران از ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ یک مقاله منسجم و به درد بخور داشت، پیشنهاد شما هم کاملا معقول بود.--سید (بحث) ‏۱۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۴۵ (UTC)

سید جان، لابد درست که فکر کنید، بهتر از من می‌دانید که این استدلال شما اشکالات بنیادین دارد. آن اشکالات چندان بداهت دارد که می‌گذرم. و به این نکته اشاره می‌کنم: برگزیدگی این، و تنها همین، مقاله موضوع این بحث است، نه سیستم آموزش همگانی و فرهنگ‌سازی ویکی‌پدیای فارسی! آیا باید این حشو را هم مرتکب شوم که این مقاله وظیفه دارد موضوع خودش را بنماید؟Salarabdolmohamadian (بحث) ‏۱۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۵۰ (UTC)
اینجا یک اعترافی بکنم. در برگزیدگی سعدی یکی از خواسته های دوستان بررسی کننده، این بود که سرفصلی با عنوان «زمانه سعدی» ایجاد شود و شرایط آن روزگار توصیف شود. تصور اولیه ام این بود که مقدمه چینی بیهوده است و نسبتا بی میل بودم. اما به هر روی، ساخت این قسمت را شروع کردم و اتفاقا زمانی که کار با همفکری و همکاری دوستان بررسی کننده تمام شد، نتیجه را واقعا پسندیدم. بله. ما مقدمه چینی بیهوده نکرده بودیم؛ ماتریسی را ترسیم کردیم که زندگی، فکر و آثار سعدی در آن شکل گرفته بود. اگر لازم باشد تک تک جملات آن بخش را توضیح می دهم که چه ارتباطی با موضوع اصلی مقاله پیدا می کند. این کار را تقریبا در مورد همه مقالات مشابه بعدی کردم، حتی اگر نامزد برگزیدگی یا خوبیدگی نبودند. مثلا اگر در مورد سووشون داریم صحبت می کنیم، اصلا بی ربط نیست که توضیح دهیم در چه شرایطی ایده طرح این داستان به ذهن نویسنده خورده و فضای داستان منبعث از کدام شرایط اجتماعی بوده. اینجا هم اگر لازم باشد، توضیح می دهم که تک تک جملات این بخش چه ارتباطی با فهم ما از سووشون دارد. زمانی که من داستان را خواندم (برعکس آنچه منظور نویسنده بود) هیچ سمپاتی با یوسف پیدا نکردم و برعکس، خان کاکا را درک می کردم و این متاثر از وضعیت زمانه ماست که با دهه 1320 متفاوت است. بنابراین به نظر من این کار نه تنها آب بستن به مقاله نیست، بلکه نبود آن نقصان است. ٪ مرتضا (بحث) ‏۱۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۲۳ (UTC)
متوجّهم مرتضا! غرضم این است که این تحقیق دست اوّل را باید بگذاریم دیگران بکنند، ما نقل کنیم. مثل کاری که در مقالهٔ «پهلوان اکبر می‌میرد» شده: محمود شیرزاد و حسن شایگان نیک پژوهش‌ها کرده‌اند، ما در ویکی‌پدیا پژوهش تاریخی و اجتماعی ایشان را منعکس کرده‌ایم.‍‍‍‍Salarabdolmohamadian (بحث) ‏۱۶ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۲:۳۱ (UTC)
خیر ساخت مقالات جانبی مهم هم جزو لوازم برگزیدگی است. یعنی اگر استدلال شما را هم بپذیریم، باید آن مقالات جانبی را به نحو قابل قبولی بسازیم.--سید (بحث) ‏۱۶ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۱۵ (UTC)
خب، بسازیم! برای همین بود که گفتم جعبه ناوبری می‌خواهد . . . که موضوعات جانبی را تویش مرتّب کنیم، ببینیم اغلبشان قرمز هستند، در آبی کردنش کوشا باشیم. غرضم از آب بستن توی مقاله همین است که سهم مقالات دیگر را به صورت کمینه در مقالهٔ برگزیده برگزار و از سر وانکنیم.Salarabdolmohamadian (بحث) ‏۱۶ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۵۶ (UTC)
نکته: سالار عزیز در مقاله سووشون سهمی از مقالات دیگر ملاحظه نمی شود. مثلا اگر از جلال آل احمد سخن رفته و جلال مقاله خوبی ندارد، لزومی نداشته در مورد جلال در این مقاله بنویسم. و ننوشتم. آنچه نوشته شده، زمینه شکل گیری ایده و داستان در ذهن نویسنده است. منابع این بخش را نگاه کنید، نزدیک به همه موارد مقالاتی در مورد سووشون هستند. اگر در مورد زمانه نوشتیم، از زمینه شکل گیری جبهه ملی یا شرکت کنندگان در کنفرانس تهران یا چگونگی سقوط دولت احمد قوام و نخست وزیر شدن مهدی سهیلی نگفتیم. از آنچه مستقیما با سووشون مرتبط بوده گفتیم. بر خلاف نظر حجت عزیز -که ارادت بسیار به ایشان دارم- حتی اگر مقاله وضعیت ایران از ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ بود و برگزیده هم بود، باز هم باید این چهار خط را می نوشتیم. چون حاوی اطلاعات مستقیم در مورد موضوع مقاله است؛ ایده و زمینه شکل گیری اثر. ٪ مرتضا (بحث) ‏۱۶ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۲۴ (UTC)
نگاهی کردم به چند مقاله برگزیده در ویکی‌پدیای انگلیسی . . . تا حدّی چشم‌اندازم تعدیل شد . . . توضیحات شما هم روشنگر است. ولی هنوز اشکال دارم با این که «ایران در جنگ دوّم اعلام بی‌طرفی کرد» چرا باید در مقاله مربوط به سووشون بیاید که - تا جایی که به یاد دارم - هیچ چیز درش نیست درباره سیاست خارجی سیاست‌پیشگان بلندمرتبهٔ تهرانی در آن زمان. درباره رضا شاه و پسرش هم چیزی نیست. آن رمان درباره یوسف ملّاک و زری درس‌خوانده و خانواده‌شان است در شیراز اشغالی. وانگهی، رمان تحت تأثیر فضای دههٔ چهل هم هست. از این طرف، نگرش شما به فضای 1320 تا 1332 آشکارا در جانبداری از قدرت متمرکز شاه است . . . ولی از این طرف رویداد 28 مرداد را با بداهت «کودتا» می‌نامید. سرانجام این نکته: هنوز خودم هم درست نمی‌دانم چقدر از این دست مطالب را باید ذیل بخش «نقد» آورد و چقدرش را آورد بالا . . . مثلاً در «پهلوان اکبر می‌میرد» چقدر از حرف محمود شیرزاد مال بخشی است که الآن درش گذاشته‌ام و چقدرش بهتر است مثل این مقاله بیاید بالا؟ آنچه کمابیش مسلّم است این که: نباید تکرار کرد. و نباید سخن تاریخی غیرمعطوف به موضوع مقاله را در مقاله آورد.Salarabdolmohamadian (بحث) ‏۱۶ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۴۷ (UTC)
@مرتضا: توضیحات مرتضا به نظرم کاملا قانع کننده است و اگر توسعه دهنده اصلی مقاله معتقد است که مطلبی برای فهم موضوع ضرورت دارد، نظر ایشان بر سایرین مرجح است.--سید (بحث) ‏۱۶ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۴۷ (UTC)
بررسی سید

@مرتضا: فعلا یک نقد اولیه می نویسم. هنوز کل مقاله را نخوانده ام و فقط ساختارش را اجمالا مرور کردم.

  • به نظرم سیر روایت مطالب خیلی انسجام ندارد. من سعی کردم با بخش بندی مشکل را حل کنم، اما این کار به تنهایی جوابگو نیست. مقاله به درستی از پیش زمینی تاریخی و نیز شرایط اجتماعی مولف می آغازد. البته شرایط اجتماعی دانشور جای توضیح بیشتر هم دارد. بعدش به عنوان اثر می پردازد. در اینجاست که گسیختگی مشهود است. چطور ما از بافتار و زمینه و نام اثر یک مرتبه به چاپ آن می رسیم. اینجا قاعدتا باید درباره اینکه این اثر کی و به چه ترتیبی نگاشته شده است، توضیح داده می شد. بعد بحث اهمیت اثر طرح می شود که قاعدتا جایش در آنجا نیست و باید کنار واکاوی و نقد بیاید و بلکه در آن ادغام شود. باز بخش «تأثیرپذیری‌ها» با بخش مربوط به سیمین دانشور در ابتدای مقاله همپوشانی دارد. همچنین مشخص نیست که چرا سبک شناسی جدا از نقد و واکاوی آمده است.
  • یک مشکل دیگر هم در بخش «ویژگی‌های سبکی» آن است که اول مقاله درباره نمادگرایانه بودن اثر به عنوان فکت موضع قطعی گرفته است و بعد رئالیستی بودن آن را به عنوان دیدگاه اورده است. مشخص نیست آیا موضع اول دیدگاه اکثریت است و دومی دیدگاه اقلیت یا طور دیگری بوده است.
  • موضوع دیگری که جایش خالی است اثرگذاری هاست. آیا این اثر با سبک ها، مضامین و آثار ادبی دیگر و نیز جریان های پسااستعماری در ایران اثر داشته یا خیر؟--سید (بحث) ‏۱۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۳۴ (UTC)
کمی جابجایی انجام دادم ببینید بهتر شد؟ اگر صلاح می دانید حالا که تقسیم بندی کمی دگرگون شده، می توان عنوان کتاب را هم به عنوان زیربخشی از بخش انتشار کتاب آورد. در مورد ویژگی های سبکی، برداشت من از نقدهایی خواندم این بود که نمادین بودن، در مقابل رئالیستی بودن مطرح نشده؛ زمینه داستان، اجتماعی و واقع گرایانه است و به همین علت، رئالیستی است. اما اثر همچنین جنبه نمادین هم دارد که منافات با وجه رئالیستی آن ندارد. دقیقا خاطرم نیست، اما تا جایی که یادم می آید منتقدینی هستند که هر دو وجه نمادین و واقعگرای رمان را قبول داشته اند. من چنین استنباط نکردم که منتقدین دو دسته شده اند و درنتیجه اکثریت و اقلیتی هم نمی شود برایشان برشمرد. در مورد بخش سوم کلامتان، در زمان خوبیدگی سعی کردم چیزهایی پیدا کنم و مواردی هم لابلای مباحث اضافه کردم. اما بد نیست در این زمینه مجددا جستجویی بکنم و ببینم منابعی می توانم پیدا کنم. ناگفته پیداست که اگر منابعی سراغ دارید یا به گوشتان خورده، مزید امتنان است اگر اطلاع دهید. ٪ مرتضا (بحث) ‏۱۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۱۹ (UTC)
  • هنوز هیچ اطلاعاتی درباره زمان و چگونگی نگارش اثر نوشته نشده است. اثر کی و چطور تألیف شده؟
بله. این موضوع را در زمان نگارش مد نظر داشتم و خیلی جستجو کردم. اشاره ای در این زمینه پیدا نکردم. همه گفته اند که در سال 22 ایده آن را پیدا کرده، فرصتی برای نگارش آن نیافته و دست آخر، در سال 48 منتشر شده. هیچکس نگفته کی نوشته شده. ٪ مرتضا (بحث) ‏۱۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۴۴ (UTC)
  • الگوی ابتدای مقاله را در صورت امکان تدقیق و تکمیل کنید.
✓ ٪ مرتضا (بحث) ‏۱۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۲۱ (UTC)
  • آیا می توان برای اثر جایگاه خاص و متمایزی در تاریخ ادبیات ایران قائل بود؟
  • در مقاله سیمین دانشور گفته شده که این اثر به 17 زبان ترجمه شده اما در اینجا چیزی گفته نشده است!
✓ منتها با احتیاط و در بخش ترجمه. پیشنهاد می کنم در لید نیاید.٪ مرتضا (بحث) ‏۱۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۲۰ (UTC)
  • من نمی فهمم چطور می تواند هم واقع گرا و هم نمادگرا باشد؟
در این مورد توضیحات را شفافتر می کنم و در علاوه بر این ایده ای به ذهنم رسید که طی روزهای آینده رویش کار خواهم کرد. ٪ مرتضا (بحث) ‏۱۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۴۴ (UTC)
✓ توضیحاتی افزودم و جدولی با عنوان جدول رمزها و نمادها اضافه کردم.٪ مرتضا (بحث) ‏۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۲۶ (UTC)

در کل خیلی خوبه. ان شاء الله یک بار طی یکی دو هفته آینده کامل می خوانمش.--سید (بحث) ‏۱۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۴۹ (UTC)

  • چند تا مطلب جالب دیدم گفتم شاید به کار بیاید یکی [۱] یکی هم مجموعه مقالات اینها را هم ببینید[۲] برخی موارد خوب مثل این درش هست.
این مورد آخر که توصیه کردید در منابع استفاده شده، منتها به گزارش ایسنا از همان جلسه است. ٪ مرتضا (بحث) ‏۷ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۲۰ (UTC)
  • فکر کنم ترجمه به 17 زبان حداقل تعداد زبان هاست. مثلا ترجمه به ایتالیایی پارسال انجام شده و شاید لحاظ نشده باشد [۳] ا

--سید (بحث) ‏۱۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۵۶ (UTC)

بله. به همین دلیل اینطور گزارش داده ام: «این کتاب به زبان‌های مختلفی (به گزارش خبرگزاری ایسنا در سال ۱۳۹۱ هفده زبان)[۱۴] ترجمه شده‌است» بنابراین می دانیم که در سال 91 به هفده زبان ترجمه شده بود و زبانهایی مثل ایتالیایی که در سالهای بعد ترجمه به آنها انجام شده، در شمار این 17 تا نیستند.٪ مرتضا (بحث) ‏۷ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۲۰ (UTC)
  • پرتو نوری‌علا می‌گوید اولین نقد را او بر کتاب نوشته، در مجله‌ی فردوسی، و اضافه می‌کند که دانشور از ذکر این نکته که رمان تحت تاثیر آل‌احمد نبوده خوشش آمده. از طریق وبلاگشان شاید بتوانید نقد را ازشان بگیرید اگر داشته باشند. هنوز ‏۱۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۲۳ (UTC)
نظر و نقلشان را در مقاله ای که پیوند دادید، افزودم.٪ مرتضا (بحث) ‏۹ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۵۱ (UTC)


@مرتضا: تقریبا همه مقاله را بررسی کردم. مشکل اصلی ارزیابی اعتبار منابع است:

  1. «سیمین دانشور، در هنگام جنگ جهانی دوم در دانشگاه تهران دانشجو بود و به واسطهٔ شغلش با خبرنگاران جنگی که به ایران آمده‌بودند، آشنا شد» شغل وی چه بوده است؟
    1. ✓ ٪ مرتضا (بحث) ‏۲۷ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۴۵ (UTC)
  2. یک پاراگراف بر اساس بخش «واکاوی و نقد اثر» به لید اضافه کنید.
  3. برای درخت گیسو و قسم دروغ چوپان مقاله بسازید تا خانواده مطلب را دریابد.
    1. ✓ با توجه به بحثی که پایینتر داشتیم، یادداشت در این خصوص به متن اضافه شد.٪ مرتضا (بحث) ‏۳۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۲۹ (UTC)
  4. لینک منبع «تحلیل گفتمان قالب در رمان سووشون سیمین دانشور» موجود نیست: [۴] یک بار با استفاده از پرتال جامع علوم انسانی لینک ها را اصلاح کنید.
    1. لینک اصلاح شد. ٪ مرتضا (بحث) ‏۲۷ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۴۷ (UTC)
  5. همین طور هم برای «مقایسهٔ نمودهای جنگ در رمان سووشون سیمین دانشور و رمان اسیر خشکیها اثر دوریس لسینگ در پرتو نقد زنانهٔ شوالتر» لینک کار نمی کند.
    1. لینک اصلاح شد. ٪ مرتضا (بحث) ‏۳۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۱۶ (UTC)
  6. همین طور «تحلیل درونمایه‌های سووشون از نظر مکتبهای ادبی و گفتمان‌های اجتماعی» لینکش کار نمی کند.
    1. لینک اصلاح شد. ٪ مرتضا (بحث) ‏۲۷ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۳۹ (UTC)
  7. برخی موارد نظیر نظر «رباب فضائلی» در حد مقاله برگزیده نیست. کلا مقالات دانشجویی که توسط افرادی با مقطع کارشناسی ارشد نگارش شده که از حیث جامعه ادبی هم سرشناس محسوب نمی شوند، نباید در مقاله گنجانده شوند.
    1. ✓ حذف شد. ٪ مرتضا (بحث) ‏۳۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۰۸ (UTC)
  8. مشکل دیگر انتساب نظر دانشجویان دکتری به اساتید است. ما می دانیم که اغلب اساتید در ایران اشرافی به مقاله ای که دانشجوی دکتری به نام آنها منتشر می کند ندارند. پس نمی توان این دیدگاه ها را به آنها منتسب کرد.
  9. به جای استناد به کتاب «ایران در جنگ جهانی دوم: اشغال‌گری و قحطی» به خبرگزاری ایبنا[۵] ارجاع داده اید که قابل قبول نیست.
    1. خب من به کتاب که منبع اصلی است، دسترسی نداشتم و به منبعی که مطلب را از آن نقل کردم ارجاع داده ام. متوجه اشکال نشدم. ؟ پرسش: آیا منظور این است که منبع خبرگزاری کتاب، منبع مناسبی نیست یا این که در چنین مواردی باید فارغ از این که منبع اصلی دیده شده یا نه، به منبع اصلی ارجاع داد؟ یا این که به عنوان ویرایشگر یک مقاله نامزدبرگزیدگی باید اصل منبع را پیدا کنم و ملاحظه کنم و به منبع اصلی ارجاع دهم؟ ٪ مرتضا (بحث) ‏۳۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۴۴ (UTC)
      1. در چنین مواردی باید کتاب را ببینید و به خودش ارجاع دهید یا به کتاب معتبر دیگری که در دسترس دارید ارجاع دهید.--سید (بحث) ‏۳۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۲۸ (UTC)
    2. ✓ کتاب مذکور را پیدا نکردم. اما مطالبی نزدیک به آن را از یک کتاب دیگر نقل کردم و طبعا منبع هم شد همان کتاب.٪ مرتضا (بحث) ‏۲ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۵۷ (UTC)
  10. «فتانه غلامی» کیست و مطلبش چقدر اعتبار دارد؟
    1. از مقاله فتانه غلامی بیش از 5 جا استفاده شده بود و کمی زمان برد تا مطالب با منابع مناسب تری جایگزین شوند. اما بالاخره انجام شد و فتانه غلامی به طور کامل از مقاله کنار گذاشته شد. ٪ مرتضا (بحث) ‏۹ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۳۳ (UTC)
  11. «سيدعلي دسپ» یک پایان نامه کارشناسی ارشد است. چقدر چنین منبعی اعتبار دارد؟
    1. قبل از هر چیز پیوند منبع را اصلاح کردم. قبلا به فایل پی دی اف لینک شده بود و پیوند کار نمی کرد. اما در مورد اعتبار آن؛ دسپ نام نویسنده سوم است. نویسنده اول، حسینعلی قبادی است و مقاله در نشریه علمی پژوهشی نقد ادبی توسط دانشگاه تربیت مدرس چاپ شده. سردبیر نشریه محمود فتوحی رودمعجنی است و سیروس شمیسا و کاووس حسن‌لی عضو هیات تحریریه هستند.[۶] احتمالا مقاله ای است که از یک پایان نامه استخراج شده و بیشتر کار را هم همان سیدعلی دسپ کرده که شما فرمودید. اما به هر حال به تایید حسینعلی قبادی رسیده و مراحل انتشار در نشریه علمی پژوهشی را طی کرده. اگر توضیح قانع کننده نیست، بفرمایید تا ببینم چگونه می شود مطالب را جایگزین کرد.٪ مرتضا (بحث) ‏۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۵۰ (UTC)
      1. قانع کننده به نظر می رسد.--سید (بحث) ‏۳۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۲۸ (UTC)
  12. «امام حسین (ع) و شهادت، عنصر هویت بخش در رمان سووشون سیمین دانشور» این مطلب حتی نام نویسنده ندارد!
    1. خوشبختانه فقط در مورد سال انتشار به این مقاله ارجاع شده بود که آن را با صفحه کتاب سووشون در پایگاه کتابخانه ملی جایگزین کردم. مقاله فوق به کلی از فهرست منابع حذف شد.
  13. کهدویی، محمدکاظم و مرضیه شیروانی. «شخصیت پردازی قهرمان زن در رمانهای شوهر آهوخانم و سووشون» : اعتبار این منبع در چه حدی است؟
    1. محمدکاظم کهدویی، دکترای ادبیات فارسی از دانشگاه تهران و دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه یزد.٪ مرتضا (بحث) ‏۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۱۱ (UTC)
  14. ساناز قربانی. «نگاهی به رمان «سووشون» به مناسبت پنجمین سالگرد درگذشت سیمین دانشور»: اعتبار منبع در چه حدی است؟
  15. سالاری، مهتاب. «سووشون، زن نامهٔ روزهای بی فریاد» : اعتبار این در چه حدی است؟
    1. مهتاب سالاری دکترای زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران دارد و معلم آموزش و پرورش است. رزومه. از او علاوه بر اشعاری که به چاپ رسیده، دو کتاب با نامهای «زنانه با فروغ» و «زن در نقاب شعر پروین» با موضوع نقد اشعار فارسی به چاچ رسیده است. خانه کتاب٪ مرتضا (بحث) ‏۲ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۴۳ (UTC)
  16. محمدحسین، محمدی و عباس یوسف. «بررسی تطبیقی رئالیسم در رمان سیمین دانشور و فؤاد التکرلی با تکیه بر رمان سووشون و المسرات و الأوجاع» : اعتبار این در چه حدی است؟
    1. محمدحسین محمدی دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران و عباس یوسف دانشجوی دکتراست در همان دانشکده. معرفی ابتدای مقاله نشریه ذی قار هم که این مطلب را منتشر کرده، یک نشریه علمی پژوهشی مربوط به کشور عراق است که زمینه اصلی آن تاریخ است و به زبان عربی و انگلیسی منتشر می شود. البته این طور که معلوم است این مقاله را به زبان فارسی چاپ کرده اند و فقط چکیده را به عربی و انگلیسی برگردانده اند.٪ مرتضا (بحث) ‏۲ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۲۲ (UTC)
  17. رباب فضائلی. «نقد تطبیقی رمان‌های سووشون و رگتایم (بخش اول)»: اعتبار این در چه حدی است؟
    1. هیچ. از مقاله کنار گذاشته شد. ٪ مرتضا (بحث) ‏۳۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۰۸ (UTC)
  18. رنجبر، ابراهیم. «جنبه‌های نمادین رمان سووشون»: اعتبار این در چه حدی است؟
    1. ابراهیم رنجبر دکترای ادبیات فارسی از دانشگاه تبریز و عضو هیات علمی دانشگاه محقق اردبیلی است. دانشگاه محقق اردبیلی ٪ مرتضا (بحث) ‏۳۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۵۶ (UTC)
  19. کافی، غلامرضا و زهره عامری. «باورها و عناصر ادبیات عامه در رمان سووشون». فرهنگ و ادبیات عامه: اعتبار این در چه حدی است؟
    1. کافی دکترای ادبیات فارسی و دانشیار دانشگاه شیراز، شاعر و پژوهشگر ادبیات اتقلاب اسلامی است. سیویلیکا، روزنامه اطلاعات٪ مرتضا (بحث) ‏۳۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۴۶ (UTC)
    2. زهره عامری هیچ. احتمالا دانشجوی آقای کافی بوده است.٪ مرتضا (بحث) ‏۳۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۵۱ (UTC)
    3. این منبع بماند یا حذف شود؟٪ مرتضا (بحث) ‏۳۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۵۱ (UTC)
      1. اگر زهره عامری دانشجوی دکتری بوده و مقاله از رساله دکتری است، در صورتی که وضع مقاله خوب باشد، می توان نگهش داشت. مطلب چقدر ارزش ماندن دارد؟--سید (بحث) ‏۳۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۲۸ (UTC)
        1. طبق معرفی پاورقی مقاله، زهره عامری دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز است.٪ مرتضا (بحث) ‏۲ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۲۶ (UTC)
        2. از این منبع فقط یک جا استفاده شده: «و همچنین از عناصر فرهنگ عامه نظیر توتم، تابو و خرافه در پیشبرد خط سیر داستانی استفاده کرده‌است. «درخت گیسو»[ج] نمونه‌ای از توتم و «قسم دروغ چوپان»[چ] نمونه‌ای از تابو است که در این داستان به‌کار گرفته شده‌است.» جستجو در مورد این که این مضمون را در منابع دیگری بیابم، بی نتیجه بود. بنابراین به نظرم دو راه داریم: یا اعتبار منبع را با اغماض بپذیریم و یا این که از بیان مصداقهای توتم و تابو در سووشون صرف نظر کنیم.٪ مرتضا (بحث) ‏۲ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۰۸ (UTC)
          1. لطفا حذفش کنید.--سید (بحث) ‏۲ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۵۳ (UTC)
        3. ✓ ٪ مرتضا (بحث) ‏۲ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۵۸ (UTC)
  20. سرمشقی، فاطمه. «ادبیات: سووشون و رویکرد اصالت زن»: اعتبار این در چه حدی است؟
    1. هیچ. از مقاله کنار گذاشته شد. ٪ مرتضا (بحث) ‏۳۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۴۶ (UTC)

دست کم اعتبار این موارد را مبهم یافتم. البته شاید موارد دیگر هم باشد، اما فعلا همین حد کفایت است.--سید (بحث) ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۲۸ (UTC)

لطفا نوع منابع مقاله ایرانیکا را ببینید. ما نیاز به رجوع به کتاب ها و مقالات معتبرتری داریم.--سید (بحث) ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۴۵ (UTC)

@Sa.vakilian: یک توضیح کلی اصولا در انتخاب منبع، شخص پژوهشگر یا نویسنده را مد نظر نداشته ام. طبعا چون بسیاری از نویسندگان را نمی شناسم، توجهم معطوف به اعتبار نشریه یا ناشر آن و این که اصولا نویسنده حرفی برای گفتن داشته یا نه بوده است. طبیعی است که ممکن است در این خصوص لغزشهایی هم پیش بیاید. اینجا یک سوال پیش می آید که در نگارش مقالات خوب و برگزیده باید اعتبار نویسنده را هم بررسی کنم یا خیر؟ مثال: یکی از پرسشهای شما در مورد محمدکاظم کهدویی است در مقاله ای با عنوان «شخصیت پردازی قهرمان زن در رمانهای شوهر آهوخانم و سووشون». خب شخص ایشان را که نمی شناخته ام. اما این مقاله در نشریه ای به نام نامه پارسی منتشر شده که مدیرمسوول آن عطاءالله مهاجرانی بوده (می دانیم که مهاجرانی دانشور را از نزدیک می شناخته) و سردبیر آن نیز فردی دارای مدرک تحصیلی دکترای فلسفه است. آیا چنین پاسخی برای شما بسنده است؟ یا نظرتان این است که اعتبار شخص نویسنده را هم می بایست بررسی کنم؟ سوال را بخواهم جمع بندی کنم این است که گذشته از اعتبار نویسنده، آیا اعتبار رسانه دال بر معتبر دانستن مقاله ای هست یا خیر؟ راهنمایی کنید، ممنون می شوم. نکته بعدی در مورد منابع مقاله ایرانیکاست. شما به من سرنخی دادید که زین پس همیشه به کار خواهم برد. تصور من بر این بود که در مقاله ایرانیکا (و امثال آن)، آنچه گفتنی است گفته شده و نیازی به جستجوی بیشتر در منابع آن نیست؛ پس تا به حال به صرافت نیفتاده بودم که یک یک منابع خود ایرانیکا را جستجو کنم و مستقیم از آنها یا دیگر نوشته های نویسندگانشان بهره برداری کنم که از این لحظه به بعد این کار را خواهم کرد. نکته سوم در مورد مقالات درخت گیسو و قسم دروغ چوپان آیا مطمئنید که سرشناسی کافی برای ساخت مقاله دارند؟ چون این ها المان هایی مختص همین رمان هستند. مثلا در جایی از رمان سووشون یکی از چوپانها قسم دروغ می خورد و بعد، بیمار می شود و بعد تصور می کند که علت بیماری اش، قسم دروغی است که خورده. منتقد این بخش از داستان را تعبیر کرده به تابو در فرهنگ عامه که چوپان فکر می کند چون قسم دروغ خورده، مریض شده. اگر مایلید در متن مقاله توضیحات بیشتر بدهم، اما اگر تصور می کنید سرشناسی دارد، مقاله بسازم. اما نکته پایانی این که از وقتی که برای این مقاله گذاشتید ممنونم، یک یک مواردی را که اشاره کردید از فردا بررسی و شفاف سازی یا اصلاح خواهم کرد. البته ممکن است چند روزی طول بکشد.٪ مرتضا (بحث) ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۵۱ (UTC)
@مرتضا: برای خوبیدگی خیر کف معیار اعتبار کافی است اما برای برگزیدگی خیر. من هم انتظار ندارم شما همه پژوهشگران را بشناسید، همین قدر که محرز باشد طرف دانشجو یا دارای مدرک دکتری است کمی اطمینان خاطر می دهد. نشریات ایرانی اغلب سطح علمی پایینی دارند و باید با احتیاط با آنها برخورد کرد. در مورد اعتبار رسانه در مورد برخی منابع نظیر کلک می توان چنین حکمی را صادر کرد. در مورد نامه پارسی مقاله اش را بسازید و نشان دهید که این نشریه تا چه حد معتبر است. می توان از چند تن دیگر از حضار این بررسی هم نظرخواهی کرد.
در مورد مقالات درخت گیسو و قسم دروغ چوپان اگر سرشناسی هم ندارند یک پانویس بزنید تا خواننده بفهمد موضوع چیست.
عجله ای هم نیست.می توانید از برخی متخصصان کمک بگیرید. مثلا رویا خوشنویس انصاری[۷] گویا در دوره دکتریش در مورد دانشور کار کرده است و یک کتاب هم سال 2015 نوشته است. همین طور می توانید از اساتید دانشگاه های ایران کمک بگیرید.
به ایشان ایمیل زدم و منتظر پاسخشان هستم.٪ مرتضا (بحث) ‏۳۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۲۷ (UTC)
منابع دیگر: این کتاب «Resistance in Contemporary Middle Eastern Cultures: Literature, Cinema and Music» [۸] که ناشر بسیار معتبری دارد در خصوص جایگاه سووشون در ادبیات پایداری توضیح داده است. حتما استفاده کنید. جا دارد که یک بخش تحت عنوان جایگاه این اثر در ادبیات پایداری یا مقاومت بسازید.
✓ ٪ مرتضا (بحث) ‏۳۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۲۲ (UTC)
این کتاب های معتبر درباره زندگی دانشور است. «Daneshvar's Playhouse: A Collection of Stories»[۹] «Stories by Iranian women since the Revolution»[۱۰] و «The Facts on File Companion to the World Novel»[۱۱] «In a Persian Mirror: Images of the West and Westerners in Iranian Fiction» [۱۲] روی وب ظاهرا نیست. شاید @Huji: بتواند گیر بیاورد.--سید (بحث) ‏۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۰۶ (UTC)
متاسفانه متن این کتابهای اخیر را روی اینترنت پیدا نمی کنم. ٪ مرتضا (بحث) ‏۳۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۲۷ (UTC)
بله من هم فهمیدم و عرض کردم از @Huji: حجت کمک بگیرید.--سید (بحث) ‏۳۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۲۸ (UTC)

@مرتضا: لطفا یک نگاهی به جلد 23 دائره المعارف بزرگ اسلامی [۱۳] بیندازید ببینید مدخل سیمین دانشور دارد یا ندارد. اگر داشته باشد ما را از آن کتاب های انگلیسی که به آن دسترسی نداریم شاید بی نیاز کند. البته نسخه اش روی وب نیست و باید به کتابخانه مراجعه کنید.--سید (بحث) ‏۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۳:۳۱ (UTC)

ویکی‌مصطفا
  1. حسین پاینده در این مقاله سووشون را -احتمالاً- دومین رمان پرفروش پس از بوف کور می‌داند.
  2. نجف دریابندری در این گفتگو با اذعان به اهمیت سووشون، آن را به لحاظ کیفی «کم‌خون و کم‌رمق» می‌داند اما توضیح بیشتری (دست‌کم در اینجا) نمی‌دهد. Wikimostafa (بحث) ‏۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۵۲ (UTC)
به نظرم نمی توان اظهار نظرهای کلی نظیر مورد دریابندری را در مقاله آورد. مثلا سید علی خامنه ای هم می گوید که زمان شاه طاقت تا آخر خواندن این رمان را نداشته. [۱۴] فقط اظهار نظرهایی در مقاله آورده شود که بار اطلاعاتی برای خواننده دارد.--سید (بحث) ‏۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۰۹ (UTC)

@MRG90: با توجه به علاقه شما به ادبیات خوب است شما هم درباره این مقاله نظر دهید.--سید (بحث) ‏۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۰۴ (UTC)

ببنینید این بدردتان می خورد؟ -Artahooei 1 ‏۱۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۱۷ (UTC)
کاربر:Artahooei1 ضمن تشکر از شما، ما در مورد زمان و شرایط شکل گیری ایده (سال 1322) منبع داریم. در مورد سال انتشار هم منبع داریم. اما در مورد این که سیمین دانشور در چه زمانی کار نگارش داستان سووشون را شروع کرده و کی تمام کرده، خبری پیدا نکردیم. شاید کسی در مصاحبه ای یا یادداشتی چنین مطلبی را دیده باشد؟ ٪ مرتضا (بحث) ‏۱۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۵۵ (UTC)
@مرتضا: درود. کتاب جدال نقش با نقاش هوشنگ گلشیری را بررسی کرده‌اید؟ و همچنین کتاب صد سال داستان‌نویسی ایران حسن میرعابدینی؟ همچنین مستند سیمین ساکن جزیره سرگردانی (https://youtu.be/uPy5_O-44VQ) هم اطلاعات مفیدی دارد. مطالعه این منابع خیلی می‌تواند مفید باشد. حتی ممکن است اطلاعاتی که جا افتاده است را در آنها بیابید. وهاب (گپ) ‏۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۴۳ (UTC)

پهلوان اکبر می‌میرد

پهلوان اکبر می‌میرد (ویرایش • تاریخچه • بحث • پی‌گیری)

نامزدکننده: Salarabdolmohamadian (بحث • مشارکت‌ها) ‏۲۹ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۱۷ (UTC)

بررسی حجت
  • وپ:بخش آغازین خیلی کوتاه است. هیچ اشاره‌ای به اهمیت این نمایشنامه نکرده‌است.
  • بخش «در چشم دیگران» را خوب است مثل بیشتر مقاله‌های مرتبط به هنر، «نقد» بنامید. بهتر هم هست که نقد موضوع بعد از تمام توصیفات خود موضوع بیاید (یعنی بعد از بخش مربوط به نخستین اجرا و بخش مربوط به فیلم).
  • بخش «جستارهای وابسته» را حذف کردید؛ پیوندهای خوبی در آن بود. لطفاً باز گردانید.
  • یکی دو مورد اشکال در پانویس‌ها بود که خودم حل کردم. تاریخچه ببینید تا برای بار بعدی خودتان بلد باشید.
  • به نظر من بخش داستان کمی بیش از حد بلند است و می‌شود خلاصه بشود. این بخش قرار است که داستان را به زبانی ساده تعریف کند. جزئیاتی مثل «شب شده و گزمه‌ها طبل خاموشی می‌زنند» که در داستان کلیدی نیستند و برای فضاسازی به کار رفته‌اند مناسب مقالهٔ دانشنامه‌ای نیستند. ضمناً متن این بخش هم گاهی زیادی ادبی/هنری است (مثلاً «پیر او را دوستانه درود می‌کند») و دانشنامه‌ای نیست. داستان را خلاصه‌تر تعریف کنید.
  • بخش «متن» بهتر است به «نگارش و چاپ» تغییر یابد.
  • بخش «نخستین نمایش» به نظر من بهتر است «نخستین اجرا» نامیده بشود؛ برای من تئاتر با مفهوم «اجرا» گره‌خورده (و نمایش، بین و تئاتر و سینما مشترک است).
  • جدول بازیگران به نظر من بهتر است که برعکس شود (یعنی نقش اول بیاید و بازیگر بعدش.
  • تصویر بیضایی را از نقل قول بردارید؛ حالت مجلهٔ زرد به مقاله می‌دهد.
  • چندین بخش مقاله خیلی کوتاه هستند (مثل ضبط، یا فیلم ناساخته، یا موسیقی). به نظر من این خیلی برازندهٔ مقاله‌ای برگزیده نیست.
  • ‌منتظر باشید که یک نفر که در تئاتر و ادبیات تخصص دارد هم مقاله را بررسی کند.

با آرزوی موفقیت — حجت/بحث ‏۲۰ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۱:۲۲ (UTC)

حجت، مرسی از توجّه.
  1. بخش آغازین را بلندتر می‌کنم.✓
  2. جای و محتوا و نام «در چشم دیگران» از چیزهایی بوده که برای اصلاح روند کار در ویکی‌پدیا از روی مقالات برگزیده ویکی انگلیسی و ملاحظات دیگر آموخته‌ام. دست نمی‌زنم، به این امید که بتوانم جااندازم.✓
  3. جستارهای وابسته آمد توی متن. به این خاطر حذف شد.✓
  4. مرسی از رفع اشکال پانویس‌ها.✓
  5. اگر دلم آمد، دستی در بخش «داستان» می‌برم.✓
  6. بخش «متن» هم از چیزهایی است که می‌خواهم جابیندازم. به نظرم درست‌تر همین است.✓
  7. نمایش دادن . . . فارسی به جای عربی . . . «نخستین نمایش» خیلی خوب است.✓
  8. جدول بازیگران را بد نگفتید. عرف معمولمان این است. کمی می‌گردم، اگر جا داشت بدم نمی‌آید چنان بشود که پیشنهاد می‌کنید. به نظرم بد نیست در نمایش‌ها نقش اوّل و بازیگر دوّم، ولی در فیلم‌ها که یک بار برای همیشه هستند بازیگر اوّل و نقش در ستون دوّم بیاید.✓
  9. تصویر بیضایی را هم شاید زدیم رفت.
  10. برای بخش‌های کوتاه اطّلاعات بیش از این گیرنیامد. می‌شود تویش آب بست. باز منابع را نگاهی می‌کنم، هر چه بود . . . چشم.
  11. چشم به راه توجّه دوستان دیگر.

خیلی مرسی.Salarabdolmohamadian (بحث) ‏۲۱ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۷:۳۴ (UTC)

به نظرم «در چشم دیگران» تعبیر مناسبی از آنچه در ویکی انگلیسی دیده اید ، نباشد. اگر می توانید یک عبارت جالب تر و واضح تر بیابید.--سید (بحث) ‏۲۲ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۳:۱۴ (UTC)
«دربارهٔ نمایش» یا «دربارهٔ نمایشنامه» هم می‌شود گفت. ولی دقیقاً به همین خاطر که هر یک از این تعابیر ناقص است خیال می‌کنم هیچ یک به تنهایی جامعیت «در چشم دیگران» را ندارد. باز فکر می‌کنم، ببینم شاید چیزی به ذهنم رسید. در انگلیسی می‌نویسند reception که خیلی خیلی خوب است. کمک کنید، معادلی مناسب برای این پیدا کنیم که در هزاران مقاله به درد می‌خورد.Salarabdolmohamadian (بحث) ‏۲۲ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۳:۴۶ (UTC)
@Salarabdolmohamadian: «استقبال عمومی» چیزی است که دنبالش هستید — حجت/بحث ‏۲۲ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۵۱ (UTC)
باز به خوبی و جامعیت reception نیست. reception هر جور استقبالی است، از عمومی و گیشه و تاریخی گرفته تا خصوصی و انتقادی و روشنفکری و فنّی و آماری و همه. می‌شود گفت «استقبال». ولی باز به خوبی reception نیست و به روشنی «در چشم دیگران» هم نیست. کمی فرصت . . . چیز خوبی می‌یابیم یا برمی‌گزینیم . . . یا شاید هم ساختیم!Salarabdolmohamadian (بحث) ‏۲۲ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۷:۱۱ (UTC)
خوب فقط «استقبال» چی؟ — حجت/بحث ‏۲۲ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۹:۵۰ (UTC)
«استقبال» خالی دو تا اشکال ظریف دارد به نظرم: اولی که مهم نیست این که عربی است. دومی که مهمتر است و به اولی مربوط است این که «استقبال» یک شگرد هنری است که مثلاً . . . سریال پهلوانان نمی میرند در استقبال نمایشنامه پهلوان اکبر می میرد ساخته شده . . . بخشی به نام «استقبال» می تواند استقبال ها از یک اثر هنری را فهرست کند. این طوری دقیق تر و درست تر است. ولی به جای reception می تواند غلط انداز بنماید. یادم هست که همه این ملاحظات و بیش از این ها را در نظر داشتم وقتی «در چشم دیگران» را برگزیدم. باز لغتنامه ها را می بینم، شاید لغتی، عبارتی، چیزی مناسب تر یافتم که reception را درست و صحیح در فارسی برساند.Salarabdolmohamadian (بحث) ‏۲۲ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۲۱:۳۶ (UTC)
بررسی سید
  • لید خیلی کوتاه است.✓
  • مطالبی در «در چشم دیگران» آمده است که بیشتر به زمینه تاریخی اشاره دارد نظیر پهلوان اکبر خراسانی. به نظرم لازم است مواردی را که نقد نمایش از منظر هنری است در یک بخش و آنها که به بررسی تبار و منبع داستان پرداخته اند را در بخش دیگر بیاورید.✓
  • در چشم دیگران عنوانی بی مسمی است. شاید بهتر است بگوییم: «در نظر ناقدان»
  • مقاله فاقد بررسی بافتار نگارش است. این اثر در چه شرایط تاریخی اجتماعی و فرهنگی و متاثر از چه جریان های هنری و ادبی نگاشته شده است؟✓
  • اگر بناست مقاله برگزیده شود، لازم است ساختاری مشابه سووشون و همسایه‌ها داشته باشد. فعلا خیلی با این نقطه فاصله دارد.✓
  • به غیر از بخش داستان، در سایر بخش ها ارجاع به اثر بیضایی به نظر ارجاع به منبع اولیه است.

فعلا اینها را رفع کنید تا بعد دقیق تر بخوانم.--سید (بحث) ‏۱۲ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۹:۰۲ (UTC)

@مرتضا: سلام. لطفا شما هم این مقاله را ارزیابی کنید.--سید (بحث) ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۳:۵۴ (UTC)

بررسی حجت (۲)
  • دیباچه را گسترش دهید✓
  • لحن به نظر من هنوز هم زیادی ادبی است. «مویان» و «جامی می‌زند» و غیره واژه‌های رایجی در متون دانشنامه‌ای فارسی معاصر نیستند. نه دارید اثر هنری می‌نویسید، نه دانشنامه علائی :) «گریه‌کنان» و «قدری می‌گساری می‌کند» هم جواب می دهد. همچنین * تشدیدها به نظر من نالازم هستند؛ در متون رسمی و دانشنامه‌ای (مثل دانشنامهٔ جهان اسلام، دانشنامهٔ ایران، و ...) من قفط وقتی تشدید دیده‌ام که واژه نارایج باشد یا احتمال اشتباه خواندنش بالا باشد. سکه و دکه در این متن بعید است اشتباه خوانده بشوند. همان‌قدر که اعراب‌گذاری «بن کوچه» به نظر من خوب است، تشدیدگذاری دکه و سکه و سقاخانه و ... بد است. من خودم یک سری متن را از این لحاظ ویرایش کردم اما باز هم متن خیلی ثقیل و ادبی است. نمی‌خواهم خودم زیاد دست ببرم (بماند که کلاً هم وظیفهٔ اصلاح متن با نامزدکننده است). فکر کنید که این یک نمایشنامه نیست بلکه یک فیلم معاصر است؛ داستانش را با چه زبانی می‌نوشتید؟ این را هم همان طور بنویسید.
  • «از شکست صوری و شرمگین به صحرا گریختن و به راه ایل رفتن هم می‌اندیشد.» یعنی چه؟
  • در آن بخش «از چشم دیگران» جملاتی که راجع به نقدهاست مدام بین فعل مضارع استماری («می‌داند»)، ماضی ساده («شمرد») و ماضی نقلی («بوده‌است») می‌چرخند. یک زمان را بگیرید و همهٔ جملات را در همان زمان بنویسید؛ ترجیحاً ماضی ساده.
  • بخش «فیلم» کماکان زیادی کوتاه است
  • نام «الیور گمجی» تلفظش و املای اصلی‌اش مشخص نیست. املای لاتین اسمش را در توضیحات بیاورید.

موفق باشید. — حجت/بحث ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۴:۴۱ (UTC)

@Sa.vakilian: من دو بار به کاربر توضیح دادم که لحن متن، باید دانشنامه‌ای باشد نه ادبی. حتی متن را برایشان اصلاح هم کردم اما ایشان در ویژه:تفاوت/25281116 باز لحن ادبی را برگرداندند. به نظر من مقاله با این لحن نباید برگزیده بشود. اگر فکر می‌کنید من در خطا هستم، من را از ادامهٔ بررسی معاف کنید. اگر نه، کاربر را راهنمایی کنید که دارند نمایشنامه نمی‌نویسند، دارند دانشنامه می‌نویسند. — حجت/بحث ‏۱۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۴۹ (UTC)

@Huji: سلام. به هر حال شما لطف کردید و نظر دادید. من هم فعلا قدری گرفتارم سر فرصت مقاله را می بینم. به نظرم صبر کنیم ببینیم وضعیت بقیه موارد چطور پیش می رود و دست آخر در مورد لحن تصمیم می گیریم.--سید (بحث) ‏۱۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۲۵ (UTC)
عجله‌ای نیست. فقط از باب مقایسه، لا لا لند بخش داستان را ببینید. آن هم یک اثر نمایشی است (فیلم) که خیلی هم فرم خاصی دارد (موزیکال) اما در ویکی‌پدیا نیامده‌اند به شعر داستان را تعریف کنند! فرق است بین فرم نمایشنامه/فیلمنامه، و فرم دانشنامه. — حجت/بحث ‏۱۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۳۰ (UTC)
@Huji: سلام. لحنش به نظرم جالب آمد ، البته نیاز به یک ویراستاری دارد. ضمنا مشکلات جدی دیگری مثل ادعاهای فاقد منبع در بخش پیشینه و مشکلات دیگری دارد که اگر همه رفع شود، می توان از لحن چشم پوشید. --سید (بحث) ‏۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۱۸ (UTC)
@Sa.vakilian: تصمیمش بماند با جمع‌بندی‌کنندهٔ این گمب. از نظر من، لحن مقالهٔ برگزیده باید دانشنامه‌ای باشد و نمی‌شود از این اشکال چشم‌پوشی کرد. — حجت/بحث ‏۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۴۰ (UTC)
بررسی مرتضا

علاوه بر مواردی که سید و حجت گفتند چند نکته به نظرم می رسد که می گویم:

  • نظر و سلیقه شما را در به کار نبردن واژگان عربی درک می کنم و خیلی هم خوب است. اما گاهی لحن مقاله نامانوس و غریب می شود. بقیه بررسی کنندگان راجع به لحن شما در تعریف داستان مواردی را مطرح کردن که درست است. با این حال، نمایشنامه است و اثرِ بیضایی. اما آنجا که از داستان خارج می شوید هم با عبارات نامانوس مواجهیم. به این جمله دقت کنید: ولی چند بند سپس‌تر از کاستی بار نمادینِ یکی از عناصر نمایش شکوه می‌کند... احتمالا می خواهید بگویید: ولی در ادامه، یکی از عناصر نمایش را فاقد بارِ نمادین کافی می داند...
  • این مقاله در دانشنامه عمومی نوشته شده و نه دانشنامه تخصصی. اما در قسمتهایی از مقاله انگار فرض شده است که مخاطب خیلی چیزها را از قبل می داند. برای حل این مشکل چند پیشنهاد دارم:
    • آنجا که نامی از بزرگان می برید، از عبارت معترضه استفاده کنید؛ مثلا ر. اعتمادی، رمان نویس و روزنامه نگار معاصر
    • اصطلاحاتی که استفاده شده، اگر معادلی همه فهم تر دارند، از آن استفاده کنید. مثلا به جای سایکوپات (که آن را پسیکوپات نوشته اید) از روان آزار استفاده کنید. ✓ (نقل قول است، نمی‌شود دست زد.)
    • یک جاهایی کدهایی داده شده که احتمالا برای مخاطبان خاص معنا دارند اما برای مخاطب عام نه. مثلا دیدارِ «تا حدّی عاطفی و تا حدّی غم‌انگیز» بیضایی با خانمِ جوانِ بازیگر منظور چیست؟ نمونه دیگر عقاب خانلری و...
    • آنجا که نقد و نظرها را می گویید، مسلسل وار نظرات را پشت سر هم نگذارید. آنها را دسته بندی شده و پرداخته بگذارید. مثلا چند نفر در مورد زبان نوشتاری چه صحبتهایی کرده اند و چند نفر در مورد نمادگرایی در داستان صحبتهایی کرده اند.
  • بعضی جاها که طبق شیوه نامه باید از ایتالیک کردن حروف استفاده می کردید، از گیومه استفاده کرده اید. مثلا باید بنویسید جلال آل احمد نمایش را روی هم رفته خوب دانسته یا مقاله‌ای به نام شبی در مجلس پهلوان اکبر (دی ۱۳۴۴) نوشت...✓ (گیومه برای نقل قول و آثار هنری مختصر، خط کج برای آثار هنری مفصل.)
  • آن تکه ای که نقد اکبر رادی را توضیح می دهید، نوشته به نظرم کمی جهت دار نوشته شده. جوری نوشته شده که خواننده احساس کند که آن منتقد، گفتارش پارادوکس دارد و چنین نقدی بر نمایش وارد نیست. ✓ (بله، غرض همین بوده. نقد رادی پارادوکس دارد. و بی طرفداری آن پارادوکس را همان طور که در مقاله‌اش هست، اینجا بازنموده‌ایم.)
  • من به لحاظ محتوایی چیزهایی را کم می بینم:
    • زمینه های سیاسی و اجتماعی نگارش، اهمیت آن و ...✓
    • در قسمت بازدید محمدرضاشاه پهلوی گفته اید که قسمتهای سانسور شده هم اجرا شد. اما کلا در مورد سانسور یا محدودیتهای اجتماعی چیزی ندیدم.
    • چند جا گفته شده که این اثر تاثیر شگرفی داشته. جا دارد در مورد تاثیر آن بیشتر نوشت (مثلا اقتباس یا...) و بخشی را به آن اختصاص داد.
    • به عنوان یک اثر هنری، دوست داشتم در مورد سبک اثر قدری سرراست تر مطلب ببینم.
    • وقتی می گوییم نخستین اجرا، انتظار می رود که اجراهای بعدی هم داشته باشد. آیا در سالهای بعد این اثر روی صحنه نرفت؟ با کارگردان دیگری یا همین کارگردان؟ ✓ (بر صحنه رفته . . . بارها . . . در مقالات مربوط به نمایشنامه، نمایش نخست را می‌آوریم. و نمایش مهمّ دیگری اگر داشت، که این ندارد.)
    • عکسی از تختی هست و متنی در زیرش که اثری از آن در متن مقاله نیست.
  • در مقابل، به نظرم حجم نقل قولها هم کمی زیاد است و توی ذوق می زند.

٪ مرتضا (بحث) ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۰۴ (UTC)

@Salarabdolmohamadian: سلام. من با لحن مقاله مشکلی ندارم اما حجت مشکل دارد. البته من فکر می کنم خوب است یک نفر جز شما یک بار متن را بدون تغییر لحن ویراستاری کند. نهایتا پس از رفع مشکلات فوق الذکر من از یک نفر دیگر درخواست می کنم تا جمع بندی کند.--سید (بحث) ‏۴ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۴۷ (UTC)

باشگاه فوتبال استقلال تهران

باشگاه فوتبال استقلال تهران (ویرایش • تاریخچه • بحث • پی‌گیری)

نامزدکننده: Vathlu (بحث • مشارکت‌ها) ‏۴ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۲۳ (UTC) با درود، این مقاله همین امروز خوبیده شد و من از همان ابتدای شروع به کار هدفم برگزیدگی نهایی مقاله بود، برای همین سعی کردم مقاله را تا حد ممکن با کیفیت مناسب برای برگزیدگی ویرایش کنم، حالا البته فکر کنم الان معلوم می‌شه که هنوز خیلی کار داره، برای همین منتظر نقدها و نظرات دوستان عزیز هستم، با تشکر. وحید (بحث) ‏۴ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۲۹ (UTC)

@Vathlu: درود و سپاس از اینکه مقاله را به اینجا آوردید.نخستین موردی که به ذهنم میآد نیاز افزودن نمودار عملکرد تیم و جایگاه آن در ادوار مختلف لیگ و جام حذفی است.Simsala111 (بحث) ‏۵ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۰:۴۶ (UTC)
@Simsala111: با درود متقابل، خواهش می‌کنم. در مورد افزودن نمودار باید بگم یه جور کار گرافیکی محسوب می‌شه و من در این زمینه زیاد قوی نیستم و فکر نکنم این کار از دستم به این راحتی‌ها بربیاد. یه نکته‌ای هم که به ذهنم می‌رسه در مورد فصل ۱۳۷۱ هست، یعنی استقلال پنجم شد، در بازی‌های به اسم سوپر جام تهران شرکت کردم، هفتم شد (بین هشت تیم) رفت دسته سه، قهرمان شد، دوباره در سوپر جام شرکت کرد، اون رو هم قهرمان شد و برگشت دسته اول. این رو چه جوری توی همچین چارتی می‌شه جا داد؟ یه مورد دیگه هم که احتیاج به کار گرافیکی داره به روز کردن لباس این فصلی تیم هست که اون هم کار من نیست. من فکر می‌کنم می‌تونم یک همچین چیزی درست کنم و در بخش افتخارات اضافه کنم. چند مورد دیگه هم که به ذهن خودم رسید این‌ها هستند: گسترش دادن بخش نشان‌واره و نماد و نوشتن در مورد ستاره‌های لوگوی استقلال که خیلی در موردش بحث شده، نوشتن در مورد عدد جهار و اینکه چرا شده نماد استقلال، این حتی در بحث خویدگی هم به‌اش اشاره شد ولی من فرصت نکردم در موردش به قدر کافی تحقیق کنم. بخش مالکان رو هم می‌شه کمی گسترش داد و در مورد نحوه اداره تیم قبل از انقلاب، حضور نظامی‌ها و نقش خسروانی، ورود سیاسیون به استقلال بعد از انقلاب و... کمی توضیح داد. وحید (بحث) ‏۵ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۰۶ (UTC)
نظر حجت

۱- منابع مشکل کم ندارند. برخی‌شان اعتبارشان زیر سوال است. برخی دیگر هم یادکردشان مشکل دارد (مثلاً منبع ۱۵ الان عنوانش هست WebCite query result که اصلاً معرف منبع نیست، پیوندش هم کار نمی‌کند؛ به علاوه منابعی که در WebCitation بایگانی شده‌اند باید هم پیوند به بایگانی داشته باشند هم به نسخهٔ اصلی).
:من نمی‌دونم کدوم یک از منابع از نظر شما معتبر و کدام‌ها نامعتبر محسوب می‌شوند؟ و اینکه آیا معیار مشخصی در ویکی‌پدیا برای اعتبار منابع هست؟ یا بر اساس سلیقه و نظر شخصی باید پیش رفت؟ چون بعضی از این منابع به نظر من معتبر هستند اما به نظر شما درپیت محسوب می‌شوند. اگر ممکنه کمی بیشتر توضیح بدید و بشکافید این قضیه رو.

۲- بخش آغازین بهتر است که خلاصه‌ای از بخش‌های بعدی باشد و مرسوم است که خودش یادکرد نداشته باشد؛ یادکرد باید بعدتر در مقاله، جایی که همان مطالب به تفصیل شرح داده شده‌اند به کار برود.
:راستش من در نوشته این مقاله از مقاله انگلیسی آرسنال الهام گرفتم و برای این‌کار دلايل خودم رو هم دارم (اگر لازم باشه توضیح می‌دم در موردشون) و همون‌طور که اونجا می‌بینید بخش آغازین مقاله یادکرد هم دارد. در مورد لید مقاله استقلال هم باید بگم به غیر از یک جمله بقیه‌اش خلاصه‌ای از کل مقاله‌ست و اگه واقعاً لازم باشه می‌تونم یادکردها رو حذف کنم و اون یک جمله رو هم به یک بخش دیگه منتقل کنم.

۳- «در جام‌های استان تهران، جام باشگاه‌ها و جام حذفی تهران بازی می‌کرد». جام‌های استان تهران به هیچ جام مشخصی پیوند نشده، جام باشگاه‌ها به لیگ استان تهران پیوند شده، جام حذفی هم به جایی پیوند نشده. آیا اولی و دومی یک چیز نیستند؟ (جام استان تهران همان لیگ استان تهران نیست؟) پیوندها و نامشان را دقیق‌تر کنید.
:جام باشگاه‌های تهران همون لیگ استان تهران هست که تا اوايل دهه ۱۳۷۰ با این اسم شناخته می‌شد. صفحه‌اش در ویکی‌پدیا پاک شده بود که من اون رو احیا کردم و لینک‌ش رو اضافه کردم. جام حذفی تهران هم یک جام جداگانه‌ست که الان هم با همین اسم برگزار می‌شه و در ویکی‌پدیا صفحه‌ای نداره. من قصد داشتم صفحه‌ این رو هم درست کنم اما سر احیا و پاک نشدن جام باشگاه‌های تهران اینقدر از من وقت و انرژی گرفته شد که از خیر درست کردن این یکی گذشتم. اما اگر احساس می‌کنید لازمه بفرمایید تا این رو هم درست کنم.

۴- «معمولاً به عنوان یکی از نمایندگان ایران در لیگ قهرمانان آسیا برگزیده می‌شود» جملهٔ خوبی نیست. جملهٔ بعدش بهتر است. لفظ «معمولاً» اینجا مناسب نیست چون موضوع را به نادرستی تعمیم می‌دهد.
:این جمله رو حذف کردم اما دلیل اینکه نوشتم معمولاً این بود که بگم شایع و معمول هست که استقلال به عنوان نماینده ایران در لیگ قهرمانان آسیا انتخاب بشه و همین الان هم بین تیم‌های ایرانی رکورددار حضور هست.

۵- «با دو قهرمانی در جام باشگاه‌های آسیا، مسابقات باشگاهی قهرمانی آسیا ۱۹۷۰ و جام باشگاه‌های آسیا ۹۱–۱۹۹۰ و دو نائب قهرمانی، جام باشگاه‌های آسیا ۹۲–۱۹۹۱ و جام باشگاه‌های آسیا ۹۹–۱۹۹۸ و دو مقام سومی، مسابقات باشگاهی قهرمانی آسیا ۱۹۷۱ و جام باشگاه‌های آسیا ۰۲–۲۰۰۱ ...» موارد را در پرانتز بیاورید به این شکل: «با دو قهرمانی در جام باشگاه‌های آسیا (مسابقات باشگاهی قهرمانی آسیا ۱۹۷۰ و جام باشگاه‌های آسیا ۹۱–۱۹۹۰) و دو نائب قهرمانی ...»
:✓ اتفاقاً در ابتدا همین جوری در پرانتز بودند که نمی‌دونم چرا حذف‌شون کردم؟

۶- «رکورد پر تماشاگرترین بازی جام باشگاه‌های آسیا» اولاً بگویید تا کی؛ مثلاً «تا سال ۲۰۱۷ رکورد پرتماشاگرترین بازی جام باشگاه‌های آسیا ... در اختیار استقلال بوده‌است». دوماً «پرتماشاگرترین» بی‌فاصله نوشته می‌شود چون پر یک پیشوند است.
:✓

۷- « حسنعلی منصور، تفرشی، پرویز عمواوغلی، محمد جاودان و…» اسم کوچک تفرشی را بنویسید. کلاً استفاده از «و ...» توصیه نمی‌شود چون مشخص نمی‌کند که غیره که بوده‌است. به «... پرویز عمواوغلی و محمد جاودان» تغییر بدهید؛ هر چه باشد جمله با «بازیکنانی همچون» شروع شده که یعنی این فهرست شامل برخی از مثال‌هاست نه همهٔ آن‌ها.
:✓ در منبع اسم کوچک تفرشی نیومده بود.

۸- «با نتیجه ۱–۰ به سود تیم دوچرخه‌سواران پایان یافت» در اینجا و تمام موارد مشابه، الگوی {{چر}} را قبل از نتیجه اضافه کنید تا عدد بزرگتر در سمت چپ نمایش یابد مثل این: «با نتیجه ‎۱–۰ به سود تیم دوچرخه‌سواران پایان یافت»
:✓

۹- «نام باشگاه ... به باشگاه فوتبال تاج تهران تغییر و به ثبت رسید». افعال را فقط وقتی می‌توانید فاکتور بگیرید که دقیقاً یکسان باشند. اینجا «تغییر کرد» باید کامل بیاید. جملهٔ فعلی، شکل کوتاه‌شدهٔ «به باشگاه فوتبال تاج تهران تغییر رسید و به ثبت رسید» است که معنا ندارد.
:✓

۱۰- «سیستم تیم را از ۴-۲-۴ سنتی فوتبال ایران به سیستم مدرن ۳-۳-۴ تغییر داد» اولاً منبعی که به کار گرفته‌اید خیلی منبع معتبری نیست. در ثانی، شیوهٔ سنتی ‎۴-۴-۲ بوده، نه ‎۴-۲-۴. اصلاً ۴-۲-۴ در فوتبال هرگز مرسوم نبوده (چهار مهاجم و دو هافبک!) و همان منبع در پیت هم در جمله‌های بعدی این را اصلاح کرده.
:حجت عزیز اگر در مورد چیزی اطلاع کامل ندارید این‌قدر با قطعیت نظر ندید. سیستم ۴-۲-۴ یک سیستم کلاسیک فوتبال بوده و مدت‌ها تیم‌های مختلف ازش استفاده می‌کردند و برزیل دو بار جام جهانی رو با این سیستم برده. اینجا می‌تونید در موردش بیشتر بخونید. ممکنه در مورد اینکه چرا به نظرتون سایت جام تخت جمشید درپیت هست توضیح بدید؟ چون به نظر من یکی از معتبرترین سایت‌ها در زمینه تاریخ فوتبال ایرانه و تقریباً تمام چیزهایی که نوشته با استناد به مطبوعات دهه‌های ۱۳۴۰ و۱۳۵۰ هستند. متوجه نشدم منبع کجا اون رو اصلاح کرده؟

۱۱- «در آغاز دهه ۱۳۵۰ تاج در سال ۱۳۵۱ یک بار دیگر جام باشگاه‌های تهران را فتح کرد» نیازی به ذکر چهار کلمهٔ اول نیست. همان «تاج در سال ۱۳۵۱ ...» به بعد کافی است. توالی زمانی را خواننده درک می‌کند.
:✓

۱۲- «چند نام همچون استقلال و آزادی و تختی پیشنهاد می‌شوند و در نهایت در بیستم فروردین ۱۳۵۸ نام استقلال برگزیده می‌شود و نام باشگاه به باشگاه فوتبال استقلال تهران، تغییر[۴۱] و باشگاه در جام شهید اسپندی شرکت می‌کند اما به هر صورت در میانه‌های برگزاری جام از ادامه مشارکت استقلال جلوگیری می‌شود» تا قبل از اینجا افعال ماضی ساده بودند (شد، کرد، ...) و در این جمله ناگهان به مضارع استمراری تغییر کردند (می‌شود، می‌کند). لطفاً همهٔ افعال را ماضی ساده نگه دارید تا متن یکنواخت باشد.
:✓

۱۳- «پست مربی‌گری در استقلال بارها دست به دست شدند» پست مفرد است پس فعل باید «شد» باشد.
:✓

۱۴- «پست مدیریت باشگاه نیز میان کارمندان سازمان تربیت بدنی دست به دست می‌شد به عنوان نمونه» دو نکته. اول این که «می‌شد» را بکنید «شد» تا با افعال قبلی مطابقت داشته باشد. دوم این که اگر می‌خواهید «به عنوان نمونه» به کار ببرید (که یک جمله جدید را شروع می‌کند) باید قبلش نقطه‌کاما بگذارید: «پست مدیریت باشگاه نیز میان کارمندان سازمان تربیت بدنی دست به دست شد؛ به عنوان نمونه ...» و اگر نمی‌خواهد از نقطه‌کاما استفاده کنید باید به عنوان نمونه را با یک حرف ربط جایگزین کنید: «پست مدیریت باشگاه نیز میان کارمندان سازمان تربیت بدنی دست به دست شد چنانکه ...».
:✓

۱۵- «آن‌ها در آن سال ابتدا در چهارمین دوره لیگ قدس ... قهرمان شدند،[۴۷] استقلال در دیدار فینال این مسابقات پرسپولیس را شکست داد.[۴۸]» اینجا کاربرد کاما نادرست است و باید نقطه‌کاما (؛) استفاده شود: «... قهرمان شدند؛[۴۷] استقلال در ...»
:✓

۱۶- اولین کاربرد «صمد مرفاوی» را به مقالهٔ مربوط پیوند کنید
:✓

۱۷- «در ابتدای دهه ۱۳۸۰ دوران طولانی مربیگری منصور پورحیدری در استقلال به پایان رسید» پیش از آن هیچ جا نگفته بودید که کی ایشان سرمربی استقلال شد. بالاتر ذکر شود که خواننده بتواند رابطه برقرار کند.
:✓

۱۸- «شاگردان و دستیاران این مربی پرویز مظلومی» بشود «شاگردان و دستیاران این مربی شامل پرویز مظلومی»
:✓

۱۹- «وی دو بار و در حالی که تنها بعد از پایان فصل به عنوان مربی باشگاه انتخاب شده بود موفق شد جام حذفی را در فصل‌های ۸۱–۱۳۸۰ و ۸۷–۱۳۸۶ فتح کند» الان جمله چنان القا می‌کند که ایشان هم در فصل ۸۱ و هم در فصل ۸۶، بعد از فصل مربی شده بود. این درست است؟ اگر نه قسمت «در حالی که ... شده بود» باید حذف شود یا پس از جمله به صورت «؛ این در حالی است که در فصل فلان او بعد از به عنوان مربی باشگاه انتخاب شده بود» اضافه گردد.
:بله درسته در هر دو فصل وقتی فصل تموم شده و بازی‌های لیگ به پایان رسیده و دو سه تا بازی جام حذفی باقی مونده بود، قلعه‌نویی مربی شد.

۲۰- «دو بار نیز موفق به فتح لیگ نوین و حرفه‌ای فوتبال ایران شد» این لینگ نوین و حرفه‌ای به هیچ‌جا پیوند ندارد و قبلاً هم توضیح داده نشده. اصلاح گردد.
:✓

۲۱- «باعث تا این کنفدراسیون استقلال را از لیگ قهرمانان آسیا ۲۰۰۷ کنار بگذارد» بشود «باعث شد که این کنفدراسیون ...».
:✓

فعلاً تا سر نشان‌واره خواندم. چند روز بعد، قسمت‌های بعدی را می‌خوانم. — حجت/بحث ‏۱۲ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۱۰ (UTC)

۲۲- «دو حلقه در هم تنیده در دو طرفش» بشود «... در هر طرفش»
:✓

۲۳- در نشان‌واره‌ها کنار ۱۳۷۹-۸۰ یک {{چر}} بگذارید که به صورت درست (‎۱۳۷۹-۸۰) نمایش یابد. ضمناً توالی سال‌ها هم جور در نمی‌آید؛ مگر آن که چهارمی باشد «۱۳۷۰ تا ۱۳۷۸ و ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۶». دست آخر این که برای این نشان‌واره‌ها و سال‌های مربوطشان باید منبع اضافه شود.
:نگارش اصلاح شد اما در مورد منبع باید بگم منبع من لباس‌های استقلال در اون فصل‌ها هستند، چون متاسفانه هیچ منبعی که مشخصاً در مورد نشان‌واره‌های استقلال باشه پیدا نکردم. ضمن این‌که دو تا نشان‌واره دیگه هستن که فایلی براشون پیدا نکردم.

۲۴- لفظ «پیروزی انقلاب» زیاد استفاده شده؛ این مقاله راجع به انقلاب نیست که پیشوند «پیروزی» در آن لازم باشد. فقط «انقلاب» گفته شود کافی است.
:✓

۲۵- «و باشگاه از معدود باشگاه‌های ایرانی است که رنگ پیراهنش هیچ‌گاه تغییر نکرده» کلمهٔ قرمز اضافی است، حذف شود.
:✓

۲۶- «از میان باشگاه‌های سطح اول ایران، استقلال و تیم‌های همنامش تنهای تیم‌هایی هستند که آبی می‌پوشند، بدین ترتیب رنگ آبی به یکی از نمادهای این باشگاه تبدیل شده» چند تا اشکال دارد. اولین تیم‌های همنامش را اصلاً تعریف نکرده‌اید؛ این حتماً به مقاله اضافه شود (قبل از این بخش، یا در همین بخش). دوم این که انشا مشکل دارد. «تنهای» باید بشود «تنها» و کامای قبل از «بدین ترتیب» باید با نقطه‌کاما جایگزین شود.
:✓

۲۷- جدول تولیدکنندگان پوشاک منبع ندارد.
:منبع این جدول هم لباس‌های استقلال در فصل‌های مختلف هست. باید دونه دونه اضافه‌شون کنم؟

۲۸- «به‌طور تاریخی هواداران استقلال از میان طبقه متوسط[۷۷] و نخبه جامعه ایران بودند،[۷۸][۷۹][۸۰]». در اینجا «نخبه» واژهٔ مناسبی نیست. نخبه به خودی خود، معنای «باهوش» و «دانا» می‌دهد و این جمله به شکل فعلی چنان القا می‌کند که هواداران برخی تیم‌های دیگر ممکن است خنگ باشند! منابعی که ذکر شده هم این ادعا را پشتیبانی نمی‌کنند. در ۷۸ گفته شده financial elite که یعنی نخبگان اقتصادی (اشاره به قشر متمول). در ۷۹ فقط گفته که هواداران پرسپولیس از working class (تقریباً یعنی طبقه متوسط) هستند و گفته این در تضاد با هواداران استقلال است (که باز یعنی آن‌ها از قشر متمول هستند). در ۸۰ هم اصلاً هیچ چیزی در این باره گفته نشده و این منبع نباید اینجا به کار می‌رفته. جمله قطعاً باید اصلاح شود.
:منبع شماره ۸۱، سایت بی‌بی‌سی ورزشی نوشته: Historically, Persepolis were the club of the Tehran working classes with Esteghlal the team of Iran's elite. جمله‌ای که نوشتم ترجمه این جمله بود که البته بخش هواداران پرسپولیس رو حذف کردم چون نمی‌خواستم تقابل ایجاد بشه یا به هواداران پرسپولیس بی‌احترامی بشه. لطفاً بفرمایید elite چی باید ترجمه بشه؟ اگر بخواهید منابع دیگه رو حذف می‌کنم.

۲۹- دو سه جمله بعد به تیم توفان اشاره شده. نام تیم پیوند شود به مقالهٔ مربوط (که اگر وجود ندارد بد نیست ایجاد شود). اگر ادعای مقاله که توفان «پرتماشاگرترین تیم زمان خود بود» درست باشد، سرشناسی مقاله ساختن را دارد.
:بله این جمله درست هست، در مدخل فوتبال دانشنامه ایرانیکا هم نوشته شده که تیم توفان موفق‌ترین تیم دهه ۱۹۳۰ ایران بوده. راستش اگر برای برگزیدگی این مقاله الزامی هست مقاله تیم توفان رو ایجاد می‌کنم در غیر این صورت من رو معاف کنید چون واقعاً حال و حوصله دردسرهای بعدش رو ندارم.

۳۰- «تیم استقلال به کمک هواداران بی‌شمارش ...» نقض چندین سیاست از جمله وپ:لحن و وپ:دیدگاه بی‌طرفانه است! «بی‌شمار» قطعاً حذف شود.
:✓ حذفش کردم اما آیا پرشمار یا فراوان اشکالی داره؟

۳۱- «این بازی پرتماشاگرترین بازی تاریخ لیگ برتر ایران می‌باشد.» به جای می‌باشد بگویید است، و منبع هم بیفزایید.
:✓

۳۲- «فرهاد مجیدی کاپیتان آن زمان استقلال به پشتوانه هواداران پر شمار استقلال به عنوان محبوب‌ترین بازیکن جهان در سال ۲۰۱۰ شناخته شد» قسمت «به پشتوانه هواداران» ادعایی است که در منبع مربوط حمایت نشده. از کجا معلوم او به خاطر پشتوانه هواداران استقلال برنده شده؟ شاید هواداران باشگاه‌های دیگر به او به خاطر کیفیت بازی‌اش رأی دادند؟ این ادعا تقریباً غیر قابل اثبات است در نتیجه کلاً حذف شود. کل جمله هم، چون دیگر به این بخش ربطی نخواهد داشت، یا حذف شود یا به جایی دیگر منتقل شود.
:✓

۳۳- در مقاله ادعاهای زیادی به نفع برخورداری استقلال از هواداران بسیار شده اما به سمت مقابل پرداخته نشده. این نقض وپ:دیدگاه بی‌طرفانه است. مثلاً در منبع ۷۸ یا ۷۹ (یادم نیست کدام) گفته که پرسپولیس بیشترین هوادار را بین همهٔ باشگاه‌های ایران دارد. در کل باید منابعی برای دیدگاه سمت مقابل هم ذکر شود و در مورد آن بحث شود.
:این یکی از نکاتی‌ست که باید کمی در مورد بحث کنیم، هیچ جا ادعا نشده بلکه همگی فکت هستند و همه هم با عدد و رقم پشتیبانی شدند. ضمن اینکه سمت مقابل رو متوجه نمی‌شم؟ این مقاله در مورد استقلال هست و نه تقابل استقلال و پرسپولیس، چرا باید به چیزی پرداخته بشه که ربطی به موضوع اصلی مقاله نداره؟ ضمن اینکه هیچ جای این بخش (هواداران) ادعا نشده که استقلال پرطرفدارترین تیم ایرانه. اگر این مورد شماره ۳۳ رو کمی بیشتر بشکافید ممنون می‌شم.

۳۴- بخش «زنان» مختص استقلال نیست؛ مشابه همین برای پرسپولیس هم رخ داده که منبعش هم هست. دست کم، این قضیه که چنین چیزی برای تیم‌های دیگر هم رخ داده با ذکر منبع ذکر بشود تا این توهم ایجاد نشود که داشتن هواداران خانم، یا تلاش خانم‌ها برای ورود به ورزشگاه، مختص استقلال است.
:هیچ جای مقاله هم نوشته نشده که بخش زنان مختص استقلاله، فکر می‌کنم این برداشت شخصی شماست. کلاً متوجه نمی‌شم این مشکل این مورد و مورد قبلی نمی‌شم.

۳۵- «کمپ ناصر حجازی» تعریف نشده و در حالت فعلی گیج کننده‌است. یک عبارت معترضه اضافه شود مثلاً «... به بانوان اجازهٔ ورود به ورزشگاه تمرینی اصلی استقلال (کمپ ناصر حجازی) داده شد ...». اگر در مورد کمپ منبع هست که بهتر است مقاله ساخته شود و پیوند شود.
:✓

۳۶- پیوند نقطه عطف برداشته شود چرا که آن مقاله راجع به مفهوم ریاضی نقطعه عطف است، در حالی که اینجا این عبارت به صورت یک اصطلاح به کار رفته و معنای اصلی‌اش منظور نیست.
:✓ این پیوند وقتی ویکی‌سازی رباتیک انجام دادم خودش اضافه شده بود.

۳۷- اولین کاربرد «شهرآورد» پیوند شود.
:✓

۳۸- «این شهرآورد مجدداً از سرگرفته شد هرچند که هیچگاه اهمیت سابق را نیافت» و جلمهٔ بعدش هر دو منبع لازم دارند.
:جمله اول رو حذف کردم و دومی رو منبع‌دار.

۳۹- «به گونه‌ای که اکنون رقابت دو باشگاه پرهوادار و پرافتخار ایران، مهم‌ترین مسابقهٔ باشگاهی فوتبال در ایران است» جملهٔ خوبی نیست چون اکنون که دیگر رقابت تاج و پرسپولیس نداریم! بهتر است عوض شود به «و اکنون نیز رقابت دو باشگاه پرهوادار و پرافتخار استقلال و پرسپولیس، مهم‌ترین مسابقهٔ باشگاهی فوتبال در ایران است». منبعی که بعدش آمده هم این ادعای که این بازی «مهم‌ترین» مسابقهٔ باشگاهی است را تأیید نمی‌کند. کلاً هم این ادعا قابل اثبات نیست. نهایتاً می‌شود ادعا کرد که «توسط بسیاری مهم‌ترین مسابقهٔ باشگاهی فوتبال ایران دانسته می‌شود» که برای آن هم باید منبع مقتضی آورده شود.
:✓

۴۰- «از آن زمان تا کنون تعداد بردهای تیم استقلال در شهرآورد تهران همواره از باخت‌هایش بیشتر بوده‌است» منبع ندارد.
:منبعش جدول بازی‌های دو تیم هست، اگر صفحه شهرآورد تهران رو ببینید می‌تونید کنترل کنید.

۴۱- «صاحب رکورد ویژه شش سال و ده ماه نباختن در دربی» اولاً دربی با شهراورد جایگزین شود. دوم این که «رکورد ویژه» منبع لازم دارد (چه چیزی ویژه‌اش می‌کند، و نیز منبعی که تأیید کند این رکورد ویژه است)؟
:من دو تا منبع اضافه کردم، چیزی که ویژه‌اش می‌کنه اینه که طولانی‌ترین دوره نباختن بین دو تا تیم هست.

۴۲- جملهٔ بعدش هم منبع ندارد.
:این هم منبعش جدول بازی‌های دو تیم هست، اگر بخوایید می‌شه به شکل یک یادداشت این‌ها رو بنویسم.

۴۳- «مجبور به تغییر نام خود به سپاهان شد[۱۱۷]» منبع ۱۱۷ هیچ اشاره‌ای به «اجبار» در این تغییر نام نکرده.
:نوشتم: با انحلال تیم شاهین نام خود را به سپاهان تغییر داد. آیا خوبه؟ اما در کل باید بگم که بعد از اینه شاهین تعطیل شد کلاً این اسم رو تو فوتبال ایران ممنوع کردند جتی سال ۱۳۵۳ که به شاهینی‌ها مجوز مظروی دادن یکی از شروط‌شون این بود که اسم شاهین رو اضافه نکنن.

۴۴- «۴–۰ بازنده شد» به «‎۴-۰ بازنده شد» تغییر یابد (با کمک الگوی چر).
:✓

۴۵- «... اما هیچگاه اهمیت ویژه‌ای نداشت.» منبع می‌خواهد.
:حذفش کردم.

فعلاً تا سر «رسانه و فرهنگ عمومی» خواندم. بیشتر وقت گذاشتن صلاح نیست. مقاله مشکل منبع کم ندارد (عدم تطابق متن و منبع، کیفیت پایین برخی منابع، انتخاب سوگرایانه منابع). به نظر من در شکل کنونی، حتی اگر تمام مواردی که بالا گفتم اصلاح شود هم تا برگزیدگی فاصلهٔ قابل توجه دارد. — حجت/بحث ‏۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۰:۴۱ (UTC)

پاسخ وحید

با تشکر از شما @Huji: گرامی که وقت گذاشتید و مقاله رو خونید و نظرتون رو نوشتید، با اجازه من نظرات شما رو شماره گذاری می‌کنم و هر جا در موردشون توضیحی لازم باشه، پایین‌ش می‌نویسم، فعلاً هم تا شماره ۲۳ پیش رفتم. اما یک نکته کلی که باید بگم اینه که خیلی از نکاتی که اشاره کردید رو من ننوشته بودم و از قبل در مقاله بودند و چون قصد نداشتم کل مقاله رو تبدیل کنم به نوشته خودم اون‌ها رو نگه‌داشتم. نکته دیگه هم این‌که در مورد منابع و اعتبارشان خیلی کلی گفتید و من متوجه نشدم کدوم‌ها به طور مشخص مشکل دارند. کلاً این بخش از نطرات‌تون؛ (عدم تطابق متن و منبع، کیفیت پایین برخی منابع، انتخاب سوگرایانه منابع) رو باید کمی بشکافید و مورد به مورد مثال بزنید و توضیح بدید. ممنون می‌شم اگر این کار رو بکنید. ارادتمند وحید (بحث) ‏۱۴ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۰۵ (UTC) به روز رسانی: برای مورد شماره ۲۳ جوابم به روز شد. به روز رسانی: بقیه موارد رو هم جواب دادم. با تشکر وحید (بحث) ‏۱۶ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۱۰ (UTC) به روز رسانی: بخش زنان رو هم ویرایش کردم.وحید (بحث) ‏۱۷ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۴۲ (UTC)

شما وقتی مقاله را نامزد می کنید پاسخگوی کل مطالب هستید و نه فقط ویرایش های خودتان.--سید (بحث) ‏۱۵ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۵۱ (UTC)
درود سید گرامی، بله کاملاً متوجه هستم و قصد ندارم شانه خالی کنم، بلکه منظورم این بود که با بعضی از جملات رو خود من هم الزاماً موافق نیستم اما به احترام کاربران دیگه‌ای که زحمت کشیده بودند و اون‌ها رو اضافه کرده بودند نگه‌شون داشتم. ارادتمند وحید (بحث) ‏۱۵ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۴۴ (UTC)
  • هماوردی بین المللی باشگاه درست نیست. الهلال یا همان باشگاه مقابل روحش هم از این هماوردی من درآوردی خبر ندارد. نام اصلی باشگاه تاج است در بین هواداران تاج شناخته شده تر است.Clutching (بحث) ‏۲۲ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۴۵ (UTC)

@Clutching،‏ MOSIOR و Vathlu: با توجه به باز بودن این بررسی، من ویکی‌پدیا:بازبینی مقاله‌های خوب/باشگاه فوتبال استقلال تهران را می بندم. لطفا بحث خود را اینجا ادامه دهید.--سید (بحث) ‏۸ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)

بخش هماوردی‌ها

طبق بحث‌هایی که انجام شده موضوع هماوردی تیم‌های استقلال تهران و الهلال به نوعی تحقیق دسته اول است، واضح‌تر بگویم در تاریخچه فوتبال آسیا رقابت حساس و مهمی بین این دو تیم وجود نداشته است و این موضوع بزرگ جلوه داده شده است، حساسیت بازی این دو تیم در دهه ۱۳۷۰ شمسی در یک مقطع خاص بوده و این موضوع سال‌هاست که به فراموشی سپرده شده است، البته این موضوع را نباید فراموش کنیم تعدادی از تیم‌های شرکت کننده در سال‌های مختلف با یکدیگر بازی کرده‌اند اما هیچ‌کدام به عنوان هماورد از آن یاد نمیشود. Kasir بحث ‏۲۲ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۳:۱۶ (UTC)

@Kasir: با درود، این‌جا در سایت ای‌اف‌سی مشخصا نوشته شده این دو تیم با هم تاریخچه دارن و در ادامه در مورد بازی فینال‌شون صحبت شده. این‌جا باز هم در سایت ای‌اف‌سی نوشته شده که این بازی دو قدرت سنتی قاره آسیاست و در ادامه تاریخچه مختصری از بازی‌ها داده. این‌جا در بخش فارسی سایت گل‌دات‌کام از این بازی به عنوان دربی غرب آسیا نام برده شده. این‌جا روزنامه ایران از این بازی به عنوان یک بازی کلاسیک نامبرده: بازي با همان نتيجه يک بر صفر به سوداستقلال به پايان برسد و اين تيم به يک پيروزي بزرگ دست پيدا کند و در نبرد کلاسيک آسيا برنده باشد. این‌جا سایت فارس از این بازی با این عنوان یاد کرده: این دیدار به عنوان یکی از دیدارهای بزرگ و حساس قاره آسیا مورد توجه فیفا قرار گرفته. این‌جا روزنامه نود این‌طور از این بازی یاد کرده: الهلال و استقلال دو تيم پرقدرت و قديمي منطقه غرب آسيا، امشب ديدار حساسي را در هفته سوم از مرحله گروهي رقابتهاي ليگ قهرمانان آسيا در رياض برگزار خواهند کرد... این‌جا برنامه نود در مورد این بازی این‌طور نوشته: به گزارش وب سایت نود ، این بازی از جمله دیدارهای کلاسیک غرب آسیا محسوب می شود... این‌جا سایت روزنامه ایران‌ورزشی این‌طور نوشته: تقابل استقلال و الهلال از آن دسته بازی‌های مهمی در قاره آسیا محسوب می‌شود که توجه بسیاری از کشورهای منطقه نیز به نتیجه آن دوخته شده است. استقلال و الهلال عربستان از دیرباز تا کنون بارها در آسیا با هم مصاف داده‌اند... سایت‌های زیاد دیگه‌ای هم هستند که در مورد این بازی نوشتند، یا با بازیکنان استقلال در مورد این بازی صحبت کردند که من اصلاً به اونجور نوشته‌ها لینک ندادم. حالا شما بفرمایید بازی که این‌قدر در موردش نوشته شده و بر روی حساسیت‌ش تاکید شده و در مورد تاریخچه‌اش مقالات مختلف نوشته شده و براش لقب‌های مختلفی به وجود اومده چرا تحقیق دست اول محسوب می‌شه و نباید در مقاله استقلال در موردش نوشته بشه؟ منتظر جواب‌تون هستم. با تشکر وحید (بحث) ‏۲۳ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۷:۳۴ (UTC)

  • هماوردی استقلال ایران و الهلال عربستان بر اساس منابع ارائه شده، مطابق با سیاست تأییدپذیری است. Benyamin-ln (بحث) ۵ اسفند ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۱۰ (ایران) ‏۲۴ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۴۰ (UTC)
@Benyamin-ln: با درود و ممنون از اینکه در بحث برگزیدگی استقلال شرکت می‌کنید. بله در مورد این هماوردی اینقدر منبع هست که حتی شامل سرشناسی هم می‌شه و می‌شه در موردش یه صفحه جداگانه داشت چه برسه به یه زیربخش تو دل یه مقاله دیگه. با سپاس وحید (بحث) ‏۲۶ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۴۱ (UTC)
اینطور که متوجه شدم جناب Kasir تأییدپذیری را انکار نکرده‌اند بلکه سرشناسی را به چالش کشیده‌اند. فارغ از سرشناس بودن یا نبودن، منعی برای ذکر این هماوردی وجود ندارد. سیاست تأییدپذیری تصریح کرده است که محک گنجاندن مطالب در ویکی‌پدیا قابل تأیید بودن آن‌ها است و نه حقیقت‌داشتن‌شان و درستی آن‌ها. به عبارت دیگر محک گنجایش مطالب این است که خوانندگان مقاله قادر باشند، مطالب اضافه شده به ویکی‌پدیا را از نظر منابع معتبر مورد بررسی قرار دهند، و نه‌اینکه نویسندگان مقاله به حقیقت و درستی آن‌ها معتقد باشند. بنابراین قضاوت نهایی با مخاطب خواهد بود. Benyamin-ln (بحث) ۷ اسفند ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۱۰ (ایران) ‏۲۶ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۴۰ (UTC)
دربی آسیا در ورزش سه. Benyamin-ln (بحث) ۱۱ اسفند ۱۳۹۶، ساعت ۲۰:۱۳ (ایران) ‏۲ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۴۳ (UTC)


  • در یادکرد ۱۳۶ گفته شده باشگاه استقلال بعد از باشگاه نیرو و راستی دومین باشگاه کشور بود که صاحب نشریه اختصاصی شد ولی یک جور دیگه منتقل شده گفته اولین alieslami3222Talk ‏۱۴ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۲۲ (UTC)
@Alieslami3222: با درود، ممنون از اینکه در بحث برگزیدگی مقاله استقلال شرکت می‌کنید. نیرو و راستی اولین باشگاه ایرانی بود که نشریه اختصاصی داشت اما یک تیم یا حتی باشگاه فوتبال نبود و من در منابع هیچ جا ندیدم که تیمی به اسم نیرو و راستی در مسابقات شرکت کرده باشه. ظاهراً یک باشگاهی بوده که در ورزش های دیگه‌ای مثل کوهنوردی و کشتی و... فعالیت داشته. اینجا می‌تونید بیشتر در موردش بخونید. در متن مقاله هم نوشته شده که استقلال اولین باشگاه فوتبال ایرانی بود که نشریه اختصاصی داشت که درست هم هست و هیچ باشگاه فوتبالی قبل از اون نشریه اختصاصی نداشت. ارادتمند وحید (بحث) ‏۱۵ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۰۲ (UTC)

@Clutching: آیا اشکالاتی که در ویکی‌پدیا:بازبینی مقاله‌های خوب/باشگاه فوتبال استقلال تهران طرح کردید، رفع شده است؟--سید (بحث) ‏۲۰ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۴:۵۰ (UTC)

@Sina mostafazadeh: لطفا شما نیز این مقاله را بررسی کنید.--سید (بحث) ‏۲۳ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۵:۰۱ (UTC)

با درود، الان ماه‌هاست این مقاله این‌جاست بدون اینکه اتفاق خاصی بیفته، آیا امکان بررسی مقاله وجود نداره؟ با توجه به اینکه تعداد نسبتاً زیادی مقاله تیم‌های فوتبال برگزیده شدند فکر نکنم کار خیلی سختی باشه بررسی این مقاله. ارادتمند--وحید (بحث) ‏۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۴۲ (UTC)

@Huji: سلام. شما که این مقاله را بررسی کرده ای، اگر به نظرت بررسی به حد کفایت رسیده است، لطفا جمع بندی بفرمایید. البته در حین بحث یک نفر یک پرونده بازنگری برای این باز کرد که من آخرش نفهمیدم که آیا مشکلاتی که برشمرده رفع شده یا خیر.--سید (بحث) ‏۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۳۹ (UTC)
@Sa.vakilian: به نظر من کیفیت منابع این مقاله عمدتاً پایین است و این نقیصهٔ مهم هنوز رفع نشده‌است. یک سری مسایلی که بالاتر گفتم هم هنوز به نظر حل نشده. در نتیجه من آن را آمادهٔ برگزیدگی نمی‌یابم. با جمع‌بندی به صورت ناموفق مشکلی ندارم (چون احتمالاً نامزدکننده دسترسی به منابع معتبرتر ندارد، یا شاید هم اصلاً منابع معتبرتر برای یک سری مطالب داخل مقاله موجود نباشد). — حجت/بحث ‏۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۲:۳۰ (UTC)
با درود، اول باید ازتون تشکر کنم چون شما تنها ناظر بمب هستید که برای این مقاله وقت گذاشته. اما در مورد منابع، من همون موقع هم خدمت‌تون عرض کردم اگر امکان داره دقیق و مورد به مورد بفرمایید کدوم منبع مشکل داره، الان مقاله حدود ۲۴۰ تا منبع داره، خب یعنی همه‌شون مشکل دارن؟ اگه مورد به مورد بفرمایید، من یا منبع معتبر پیدا می‌کنم، یا اگر حذف اون بخش به ساختار کلی مقاله لطمه نمی‌زنه حذفش می‌کنم. ضمن اینکه فک نکنم این برخورد که بگید منابع مشکل دارن و احتمالاً نامزد کننده به منابع معتبر دسترسی نداره و یا اصلاً موجود نیست پس این رو ناموفق جمع بندی کنیم، این‌جوری می‌شه تمام مقالات رو ناموفق جمع بندی کرد. به هر حال منتظر هستم منابع نامعتبر رو معرفی کنید. ارادتمند.--وحید (بحث) ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۱۳ (UTC)
@Vathlu: من یک توضیح کلی بدهم، چون تخصص در موضوع ندارم مصداقا ورود نمی کنم. کیفیت منابع مقالات برگزیده باید بالاتر از مقالات معمولی و حتی خوب باشد. برای یک مقاله معمولی یا خوب صرف اعتبار منبع کافی است. مثلا می توان در خصوص یک بیماری یا موضوع پزشکی به بی بی سی هم ارجاع داد یا به منبع معتبری که مربوط به صد سال پیشتر است. اما در مقالات برگزیده این پذیرفته نیست و برخورد ما مثل برخورد پایان نامه های دانشگاهی است. یعنی انتظار بر این است که کیفیت منابع مقالات برگزیده ، حتی الامکان، در حد مقالات علمی پژوهشی و علمی ترویجی باشد. البته این کار در موضوعات خبری روز نظیر این مقاله قدری سخت تر است و اگر به منابع روزنامه ای معتبرتر (نه روزنامه زرد) ارجاع شود، کفایت می کند. مثلا تا جایی که شنیده ام قبل از انقلاب در دوره ای کیهان ورزشی و بعد از انقلاب برای مدتی ابرار ورزشی چنین شأنی داشته اند.--سید (بحث) ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۱:۱۵ (UTC)
ممنون از راهنمایی‌تون، ببیند من مقاله رئال مادرید رو مثال می‌زنم و منبع‌هاش. خیلی از منابع اون مقاله رسانه‌های خبری مثل بی‌بی‌سی و سی‌ان‌ان هستند. در صفحه بحث هم در مورد کیفیت منابع چیزی گفته نشده. به هر حال باشگاه استقلال تیم قدیمی و با سابقه‌ای هست و در موردش در منابع مختلف خیلی نوشته شده و اگر منبعی کیفیت لازم رو نداره لطفاً بفرمایید من اون رو یا جایگزین می‌کنم یا اون بخش رو حذف یا ویرایش می‌کنم. فکر می‌کنم اگر اراده‌ای برای برگزیدگی این مقاله هست کیفیت منابع اشکالی نیست که نشه حلش کرد. با سپاس--وحید (بحث) ‏۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۰۰ (UTC)

@Huji: جان، فکر می کنم این بحث متوقف شده است؛ راه حلی بیابید یا بررسی را جمع بندی بفرمایید.--سید (بحث) ‏۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۲:۰۹ (UTC)

@Vathlu: نمونه‌ای از منابع با کیفیت پایین عبارت است از این، یا این که اصلش هم از دست رفته.
ضمناً یادکردها هم باید تمیزکاری بشود مثلاً شمارهٔ ۷ یا شمارهٔ ۱۶۷ بی‌خود پارامتر زبان دارد. منابع غیرفارسی هم باید برچسب refشان پارامتر dir=ltr داشته باشد و از الگوهای cite مثل {{cite web}} استفاده کنند (نه الگوهای یادکرد نظیر {{یادکرد وب}}).
@Sa.vakilian: پاسخ وحید را ندیده بودم. بگذارید ببینم می‌شود مشکل منابع را حل کرد یا نه. بد نیست یک بار دیگر با ذهن بازتر مقاله را از سر تا ته بخوانم. — حجت/بحث ‏۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۲:۲۱ (UTC)
سلام. برای منابع غیرفارسی اگر از {{یادکرد وب}} استفاده شده است، می‌توان تنها با افزودن پارامتر « |زبان=en » در مدت زمان کمتری تبدیلش کرد. این که کار راحت‌تری هست. Benyamin-ln (بحث) ۲۹ تیر ۱۳۹۷، ساعت ۱۶:۳۷ (ایران) ‏۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۰۷ (UTC)
@Benyamin-ln: در اشتباه هستید. افزودن آن پارامتر، خروجی الگو را کماکان فارسی نگاه می‌دارد (مثلاً عبارت «بازبینی‌شده در» کماکان فارسی می‌ماند)؛ همچنین الگویی مثل {{یادکرد وب}} یک پارامتر «تاریخ بازبینی» دارد که اگر فارسی است باید به لاتین تبدیل بشود و این نیاز به کارِ دستی دارد. — حجت/بحث ‏۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۳:۳۱ (UTC)
یک نمونه از ارجاع‌ها با پارامتر زبان:

“Ali Danial- Esteghlal(Official Music Video)”. TaranehEnterprise on Youtube. 17 Nov 2012. Archived from the original on 12 ژانویه 2018. Retrieved 12 ژانویه 2018. 

می‌ماند اصلاح تاریخ، آن هم فقط نام ماه باید اصلاح شود. هنوز ‏۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۳:۴۴ (UTC)
مشکلات منابع
  • تعداد زیادی از منابع برخط بایگانی نشده‌اند، که شایسته‌است که از یکی از رانندگان ربات بخواهید این مشکل را برایتان رفع کنند (ر.ک ویکی‌پدیا:درخواست‌های ربات/بایگانی‌کنندهٔ منابع برخط). بهتر است اول تمام مشکلات را در منابع حل کنید، بعد به ربات بسپارید بایگانی کند تا دوباره‌کاری نشود.
  • منابع لاتین باید برچسب refشان پارامتر dir=ltr داشته باشد و از الگوهای خانوادهٔ cite نظیر {{cite web}} استفاده کنند تا خروجی‌شان به انگلیسی باشد. استفاده از الگویی نظیر {{یادکرد وب}} خروجی فارسی می‌دهد که مناسب نیست.
  • منبع شمارهٔ ۳ نه خودش نه نسخهٔ بایگانی شده‌اش موجود نیست.
  • منبع شمارهٔ ۴ مدعی است که از WorldSoccer است اما چنین به نظر می‌رسد که در واقع از ترجمهٔ فارسی‌اش در ایسنا استفاده شده. اگر چنین است، ایسنا باید یادکرد بشود، نه WorldSoccer. اگر چنین نیست، یادکرد باید dir=ltr بگیرد و الخ.
  • منبع شمارهٔ ۷ بی‌جهت پارامتر زبان دارد (lang=fa) و نیز اسم تسنیم بی‌جهت به انلگیسی هم آمده‌است (فارسی کافی است)
  • یادکرد شمارهٔ ۱۰ بعد از مخفف نام کوچک نویسنده (حرف F) یک نقطه اضافه وارد شده در نتیجه در خروجی F..‎ دیده می‌شود
  • یادکرد شمارهٔ ۱۲ نام نویسنده‌اش ذکر نشده (در حالی که در نسخهٔ اصلی انتهای صفحه نام نویسنده آمده‌است)
  • یادکرد شمارهٔ ۱۳ نسخهٔ اصلی‌اش دیگر موجود نیست؛ نسخهٔ بایگانی هم خطای 404 می‌دهد
  • یادکرد شمارهٔ ۱۵ اصیل نیست. مطلب از قول نسیم نقل شده، پس باید به جای پیوند فعلی از خبر آنلاین، پیوند اصیل از نسیم را را به کار ببرید: http://nasimonline.ir/Content/Detail/968918

فقط ۱۵ منبع اول را بررسی کردم؛ همین برای فعلاً کافی است، کاربر:Vathluی عزیز. خودتان متوجه مشکل هستید: باید تک تکِ منابع را چک کنید، اگر پیوند دارند مطمئن شوید کار می‌کند، متن را با منبع مطابقت بدهید، از کامل بودن یادکرد (مثلاً در خصوص نام نویسنده و تاریخ نشر و ...) اطمینان حاصل کنید. همین مسیر را تا انتهای منابع بروید. هر جا کمک خواستید خبر کنید — حجت/بحث ‏۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۳:۵۴ (UTC)

  • تمام منابع در چند مرحله تمیزکاری شد اما خب، تمیزکاری ته ندارد. درباره‌ی اعتبار منابع، ادبیات ورزش ما بسیار ضعیف است. نویسنده‌ی درست و حسابی در این زمینه شاید یک نفر هم نداشته باشیم. پایین بودن کیفیت منابع مقاله که جناب حجت گفتند به طور کلی درست است اما با توجه به کمبود منابع معتبر به نظرم خبرگزاری‌ها و روزنامه‌های مشهور (عمده‌ی منابع مقاله) در این مورد خاص قابل قبول هستند. از تعدادی خبرگزاری نامشهور استفاده شده (برای نمونه فرتاک نیوز) به نظرم این‌ها باید حتماً جایگزین شوند. برای غنای بیشتر می‌شود از کتاب پسری روی سکوها هم استفاده کرد (با در نظر گرفتن لحن دانشنامه). چند جا نام یوتیوب آمده بود. محتوای لینک‌ها را چک نکردم اما به ویدئو تنها در شرایط خاصی می‌شود ارجاع داد ضمن این که رعایت حق تکثیر در آن پیوند هم باید بررسی شود. هنوز ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۲:۲۰ (UTC)
اعتبار منابع یک چیز نسبی است. برای قبل از انقلاب حتما کارهای مربوط به کیهان ورزشی (هفته‌نامه) و جناب صدرالدین الهی معتبر است. بعد از انقلاب هم ابرار ورزشی تا حدی این طور است. در رسانه های تصویری هم برنامه نود نسبتا مقبول و معتبر است. --سید (بحث) ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۴۱ (UTC)
بسیار خب. غیر از این‌هایی که می‌گویید معتبر هستند و چند وبسایت نامشهور (مثالی که در بالا زدم) که باید حذف شوند، اگر مشخص کنید کدام‌ها باید جایگزین شوند خود ایشان یا من دست به کار می‌شویم. مثلاْ همشهری آنلاین، ایسنا، ورزش سه از نظر شما برای این مقاله معتبر هستند؟ یافتن کیهان ورزشی پیش از انقلاب هم فکر نمی کنم آسان باشد. هنوز ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۳:۳۵ (UTC)
بله همگی معتبر هستند. کیهان ورزشی را هم می شود در کتابخانه های عمومی اصلی یافت.--سید (بحث) ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۷:۱۰ (UTC)
ممنون. منابعی که در مرحله‌ی اول باید جایگزین شوند را برچسب زدم. هنوز ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۷:۴۵ (UTC)
با درود، ببینید الان من دو تا بحث جداگانه و مجزا دارم، یکی در مورد کیفیت فنی و تمیزکاری منابع هست که کاربر:Hanooz زحمتش رو کشیدن و یکی در مورد معتبر بودن منبع‌ها. مثلاً اگر اشتباه نکنم بالاتر حجت گرامی گفتن که وب‌سایت شاهین معتبر نیست اما نمی‌دونم سایت رسمی یک تیم فوتبال (حتی اگه دیگه فعالیتی نداشته باشه) چرا معتبر نیست؟ یا مثلا سایت تخت‌جمشید کاپ رو معتبر ندونسته بودن ولی این سایت الان یکی از کامل‌ترین و مطمئن‌ترین سایت‌ها در مورد فوتبال قبل از انقلاب ایران هست (طراحی ضعیف سایت به کنار) و خیلی از سایت‌های معتبر ورزشی ایران مثل ورزش سه و نود به شدت از اطلاعات و عکس‌های سایت تخت جمشید کاپ استفاده کردن. من هم قبول دارم که خیلی از منابع شاید اعتبار لازم رو نداشته باشن چون این مقاله و منابعش رو ماه‌ها قبل کار کرده بودم و اون موقع زیاد در این مورد خبره نبودم اما یه نکته دیگه هم (همون طور که Hanooz گرامی اشاره کرد) اینکه به طور کلی در مورد ورزش و به طور خاص در مورد فوتبال ما مقاله‌ها و کتاب‌ها و پژوهش‌های خیلی زیاد و قویی نداریم و واقعاً در بعضی موارد همین وب‌سایت‌های خبری و روزنامه‌ها تنها منبع موجود هستن. حالا سوال اینه که اگر مشکل منابعی که توسط Hanooz گرامی مشخص شدن رو حل کنم مقاله دیگه برای برگزیدگی مشکلی نداره؟ لحن مقاله، رعایت بی‌طرفی و... مشکلی ندارن؟ با سپاس--وحید (بحث) ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۷:۵۷ (UTC)
شاهین نامعتبر است به این دلیل که رسمی نیست (شاهینی وجود ندارد که وبسایت داشته باشد آن موقع هم اینترنت در ایران وجود نداشت) اما اگر مطلبی از شاهین آورده‌اید و فکر می‌کنید نویسنده مشهور یا معتبری دارد می‌شود بررسی‌اش کرد. اعتبار جام تخت جمشید را می‌شود در وپ:تابلوی اعلانات منابع معتبر بررسی کرد. هنوز ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۱۱ (UTC)
والا شاهین هنوز وجود داره، دفتر و باشگاه‌شون در محله نارمک هنوز هست منتهی دیگه تیم داری نمی‌کنن چون پولش رو ندارن. از وب‌سایت شاهین این صفحه رو استفاده کردم که با وجود اینکه به نظر من کمی جانبدارانه به نفع شاهین نوشته شده اما خیلی از اطلاعات مربوط به سال‌های ۱۳۲۵ تا ۱۳۴۶ رو داره و من جای دیگه‌ای ندیدم این اطلاعات رو داشته باشه.--وحید (بحث) ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۲۸ (UTC)
وب سایت شاهین یک منبع معتبر نیست، چون وابسته به شاهین است و موضع دارد. کیهان ورزشی از 1334 به بعد منتشر شده است و برای قبلش هم باید یک منبع معتبر نظیر روزنامه کیهان و اطلاعات را یافت. --سید (بحث) ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۹:۰۳ (UTC)
سید جان من اصلاً ایران زندگی نمی‌کنم و جز منابع ان‌لاین به منابع دیگه‌ای دسترسی ندارم. ضمن اینکه به عنوان مثال و برای مقایسه اگر مقاله دو تیم رئال مادرید و بارسلونا رو نگاه کنید می‌بینید که هر دوشون از وب‌سایت‌های رسمی رئال و بارسلون استفاده کردن، یعنی اون‌ها هم معتبر نیستن؟--وحید (بحث) ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۹:۱۵ (UTC)

سیاست مذکور در ویکی انگلیسی واضح توضیح داده شده است[۱۵]:

Self-published and questionable sources may be used as sources of information about themselves, usually in articles about themselves or their activities, without the self-published source requirement that they be published experts in the field, so long as:

  • the material is neither unduly self-serving nor an exceptional claim;
  • it does not involve claims about third parties;
  • it does not involve claims about events not directly related to the source;
  • there is no reasonable doubt as to its authenticity; and
  • the article is not based primarily on such sources.

This policy also applies to material published by the subject on social networking websites such as Twitter, Tumblr, Reddit, and Facebook.--سید (بحث) ‏۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۴:۲۷ (UTC)

کاملاً حق با شماست، فقط ای کاش این دقت و موشکافی منابع در مورد همه مقالات برگزیده وجود داشت نه فقط این یه مقاله. به هر حال بگذریم. @Hanooz: منابعی که مشخص کرده بودید رو ویرایش کردم، یا با منابع دیگری جایگزین کردم یا اساساً اون بخش رو حذف کردم. الان به نظرتون هنوز منابع مشکل دارن؟--وحید (بحث) ‏۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۱۶ (UTC)
@Vathlu: منبع شماره ۳ همان‌طور که جناب حجت گفتند مشخص نیست از ورلدساکر استفاده‌ کرده‌اید یا ایسنا. یوتیوب و کانون هواداران باشگاه استقلال هر جا استفاده شده جایگزین کنید (مثلاٌْ ۶۲ و ۲۰۸). اعتبار این چهار وبگاه هم برای من مشخص نیست: ورزش ۱۱،‌ سوت،‌ راسخون و تبیان. هنوز ‏۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۳۹ (UTC)
منابع رو تا حد ممکن ویرایش کردم، ببینید الان مشکلات بر طرف شدن؟ ضمن این که من متوجه نشدم سایت‌های سوت و راسخون چرا به نظرتون معتبر نیستن؟ به نظر من که مشکلی ندارن.--وحید (بحث) ‏۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۷:۱۱ (UTC)
@Vathlu: حدود 7 تا 8 سال پیش بررسی موشکافانه منابع کمتر بود.--سید (بحث) ‏۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۰۳ (UTC)
پس با این حساب خیلی از مقاله‌ها احتیاج به بازبینی دارن، مثلا مقاله رئال مادرید بیشتر از ۳۰ بار به سایت خود رئال ارجاع داده.--وحید (بحث) ‏۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۷:۱۱ (UTC)
ما بازبینی را تدریجا انجام می دهیم و فعلا مقالاتی را که 2009 و 2010 برگزیده شده اند، در حال بازبینی هستند. اما خودتان می توانید برچسب بهبود منابع روی مقاله بزنید.--سید (بحث) ‏۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۳۵ (UTC)

شاه صفی

شاه صفی (ویرایش • تاریخچه • بحث • پی‌گیری)

نامزدکننده: Alborz Fallah (بحث • مشارکت‌ها) ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۳:۲۴ (UTC)

سلام، ویراستار اصلی شاه صفی، Sahand Ace است، اما با توجه به اینکه ایشان قطع دسترسی هستند بنده در خدمت سروران گرامی هستم تا از راهنمایی‌های ایشان بهره‌مند شویم. با سپاس --Alborz Fallah (بحث) ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۳:۳۲ (UTC)

اشتباه گرفتن ساروخان و ساروتقی
@Alborz Fallah: سلام جناب فلاح. ضمن تشکر از شما و سهند آس، یک نکته‌ای را لازم است اشاره کنم. منابع لاتین دو شخصیت تاریخی را با هم اشتباه گرفته‌اند. ساروتقی اعتمادالدوله را گاهاً به دلیل تشابه اسمی با سارو خان حاکم آستارا (که در منابع عهد صفویه به صورت‌های «سارو خان»، «سارو خان طالش» و «سارو خان طالشی» آمده است) را یکی گرفته‌اند. در متن مقاله شاه صفی این اختلاط به چشم می‌خورد. (در مقالات ویکی انگلیسی، این اشتباه به دفعات رخ داده و نیاز است که یکی از کاربران مسلط به فضای آنجا، تصحیح لازم را انجام دهد) لازم دانستم فورا توضیحاتی را عرض کنم:
سارو خان حاکم موروثی محال آستارا از نسل مهرانیان بود. او پس از برادر خود، امیر بایندر خان دوم به حکومت رسیده بود. این دو برادر، پسران همان امیر حمزه خان تالش هستند که مغضوب شاه عباس شده بود و حمزه خان نیز فرزند امیر بایندر خان اول بود. سارو خان بعد از سرکوب شورش غریب‌شاه گیلانی، جایگاه از دست رفته این خاندان در دوران شاه عباس را مجددا احیا کرده و قلمرو حکومتی خود را گسترش داد. او از سرداران سپاه قزلباش بود و به گفته آدام اولئاریوس (در کتاب اصفهان خونین شاه صفی) از طرف شاه صفی برای مأموریت دیپلماتیک، به امپرانوری عثمانی اعزام شد. وی در سال ۱۰۶۳ قمری از دنیا رفت و قلیچ خان تالش جایگزین او شد. Benyamin-ln (بحث) ۴ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۰۷ (ایران) ‏۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۳۷ (UTC)
علیکم سلام . همین راهنمایی ها است که ارزش همفکری را از طلا هم بالاتر می برد . خود من هم در مورد نقش تالشها در این شورش سردر گم شده بودم که در قسمت بحث هم منعکس شده است . و این هم فکری ثابت می کند که ویکی پدیا در صورت استاندارد کار کردن حتی می تواند استادان دانشگاه های غربی را هم کمک کند . فقط می ماند یک منبعی که بتوانیم یک جمله داخل متن کنیم . --Alborz Fallah (بحث) ‏۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۲۷ (UTC)
عبدالفتاح فومنی در کتاب تاریخ گیلان از صفحه ۲۶۱ تا صفحه ۲۸۲ به تفصیل این قیام/شورش را شرح داده است. بخشی را عینا از کتاب ولایت دارالمرز ایران: گیلان نوشته یاسنت لویی رابینو نقل می‌کنم. هر میزان که نیاز باشد، در مقاله بیاورید:
کالیجار سلطان که مردم گیلان او را عادلشاه و قزلباش او را غریب شاه مینامیدند پسر شاه جمشید خان بود که بعد از مرگ پدر به دنیا آمد. با مرگ شاه عباس در لوی-
ولایات دار المرز ایران: گیلان، متن، ص: ۵۳۳
ئیل ۱۰۳۸ مردم ناراضی گیلان این شخص را به عنوان حکومت گیلان انتخاب نمودند. آنها وقتیکه وارد لشته نشا شدند خانههای عاملین حکومت لاهیجان را غارت کردند و در ۲۸ شعبان ۱۰۳۸ به رشت وارد شدند. اسمعیل بیگ وزیر از گرگین سلطان حاکم گسکر خواست تا نیروئی برای تقویت او بفرستد اما او خود ناچار شد به گسکر عقب بنشیند و شورشیان در رشت نفوذ یافته آنجا را غارت کردند. خسارتی را که از این غارت ببار آمد سیصد هزار تومان تخمین زدهاند. عادلشاه سپس به سوی فومن که مورد بخشش واقع شده بود پیشروی کرد. میرزا عبد اللّه وزیر لاهیجان ابتدا به طرف قزوین گریخت ولی پس از مدت کوتاهی با بهرام قلی سلطان بسوی لاهیجان پیش راند. عادلشاه از فومن به لاهیجان برگشت. طایفه شریک تنکابن که از حیدر سلطان و خدمتکارانش ناراضی بودند از او خواستند تا این سرزمین را اشغال کند اما عادلشاه که از طرف حیدر خان تهدید شده بود به لنگرود عقب نشست. وقتیکه به لاهیجان رسید به سپاهی که میرزا عبد الله و بهرام قلی سلطان صوفی حاکم دیلمان از قزوین میآوردند برخورد و از مقابل آنها به لشته نشا گریخت. وقتی که عادلشاه فومن را به قصد رفتن به لاهیجان ترک کرده بود گرگین سلطان حاکم گسکر و محمدیخان حاکم کهدم و ساروخان حاکم آستارا عازم رشت شده بودند. ساروخان از شاه صفی فرماندهی کل گیلان را گرفت و عادلشاه را در لشته نشا مغلوب ساخت و او را چند روزی در زندان نگهداشت و سپس او را به اصفهان فرستاد و شاه او را به قتل رساند.
ولایات دار المرز ایران: گیلان، متن، ص: ۵۳۴
مردم گیلک خلع سلاح شدند. شمشیرها و تیرها و کمانهایشان را گرفتند و برای آنها جز داس که با آن چوب میبریدند یا رز را تراش میدادند چیزی باقی نگذاشتند. ولی طالشهائی که میان آستارا و گسکر میزیستند و به شورش کمک کرده بودند اضطرابی نداشتند. شایع شد که بهرام قلی سلطان صوفی برای غارت ثروت بازرگانان اروپائی و ارامنه که برای تامین وضع خود به لاهیجان منتقل شده بودند از موقعیت استفاده کرده است و به زور مبالغ زیادی پول از  کدخدای رانکوه و نواحی مجاور آنجا گرفته است. ساروخان در لاهیجان این موضوع را بررسی نمود و اموال بازرگانان به آنها مسترد گردید. از بهرام قلی سلطان منصب حکومت رانکوه و دیلمان و عنوان ریاست طایفه صوفی را گرفتند و آدم سلطان گرجی را جانشین او ساختند. بالاخره در ۲۰ صفر ایلان ئیل (۱۶۳۰) ساروخان رشت را به قصد رفتن به آستارا ترک کرد در حالیکه دعای خیر همه مردم بدرقه راهش بود

Benyamin-ln (بحث) ۵ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۵۲ (ایران) ‏۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۳:۲۲ (UTC)

با سپاس فراوان تصحيح كردم . پيشاپيش بگويم كه ايرانيكا درست است كه منبع بسيار قابل اتكايي است ، اما ممكن است بر حسب نويسنده ارزشهاي متفاوني داشته باشد و در ضمن لغزش كوچك هم ممكن است . در اينجا معلوم است كه ايرانيكا اشتباه كوچكي داشته و از وضعيت تالشها در پس از شورش معلوم است كه اين سارو تقي ، سارو تقي اعتمادوله نيست . افزون بر اين ساروتقي اعتمادوله بعدي وزير مازندران بوده و پايگاهي در آستارا نداشته است . و از همه مهمتر اينكه كارمند دفتري بوده و شغل لشگري براي او بعيد است . --Alborz Fallah (بحث) ‏۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۶:۲۰ (UTC)
البته چونكه كتاب آن لاين آن بلوك شده است ، بنده اشتباها به كتاب تاريخ گيلان ارجاع دادم . احتمالا در همان تاريخ گيلان ملا عبدالفتاح فومني هم اشاره به سارو خان تالشي وجود دارد كه اگر ممكن است صفحه آنرا بگوييد تا درستش كنم . لویی رابینو ، چونكه منبع دست اول محسوب ميشود ، اگر بشود كه نياوريم بهتر است ، اما در واقع تاريخ گيلان تصحيح استاد ستوده ، منبع قابل استنادتري است . مي توان هم نوشت كه صفحه فلان تاريخ گيلان به نقل از لویی رابینو . --Alborz Fallah (بحث) ‏۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۶:۲۹ (UTC)

فعلا موقتي نوشتم ۲۶۱ تا صفحه ۲۸۲ تا اينكه صفحه دقيق ارجاع به ساروتقي طالش را پيدا كنيم . --Alborz Fallah (بحث) ‏۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۶:۳۴ (UTC)

بله اشتباهی کوچک درباره این موضوع رخ داده است وگرنه ایرانیکا در بسیاری موارد، اعتبار بالایی دارد. در این مورد به خصوص احتمالا هنگام مراجعه به منابع، اولویت را به منابع غیرفارسی داده‌اند چون در منابع فارسی ساروخان طالش آمده است.
تاریخ گیلان را عبدالفتاح فومنی در قرن هفدهم میلادی نوشته ولی رابینو آنچه را که نوشته، متعلق به قرن بیستم میلادی است.
لینک سایت «کتابناک» را نتوانستم برای شما در اینجا بگذارم. نمی‌دانم چرا توسط پالایهٔ هرزنگاری‌ها جلوگیری شد! بسیاری کتاب‌های دیگر هم از این سایت قابل دسترسی است. فقط نیاز به یک عضویت ساده در آن دارید.
«ساروتقی» طالش را من جایی ندیدم. نامش «سارو» بوده است. شما در کدام منبع دیدید؟ در لغتنامه دهخدا هم «ساروخان طالش» آمده است.
من از فایلی که از سایت بلوک شده قائمیه دانلود کرده بودم، موضوع اعطای فرماندهی کل گیلان به ساروخان را در صفحه ۲۷۵ و دو موضوع شکست غریب‌شاه و برده شدن زنان و دختران به اسیری (جمله بعدی مقاله شاه صفی که به ایرانیکا ارجاع داده شده است) را در صفحه ۲۷۹ کتاب تاریخ گیلان یافتم. Benyamin-ln (بحث) ۷ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۵۴ (ایران) ‏۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۲۴ (UTC)
سپاس مجدد . حسب الامر تقی را از متن حذف کردم . سارو ( ساری ) در ترکی به کسی می گوییم که موی زرد دارد مثل ساری گلین ( عروس با موی بور ) یا ساری اصلان ( شیر زرین موی ) و غیره . یعنی لقبش بوده احتمالا . استناد به تاریخ گیلان ( عبدالفتاح فومنی ) را درست کردم . فقط مانده است استناد به کتاب دارلمرز . چونکه باید برای استناد کردن ، شناسنامه کتاب و چاپ آنرا پیدا کنم و با صفحه تطبیق دهم کمی ممکن است طول بکشد . اگر شما دسترسی دارید و زحمتش را بکشید که متشکر می شوم وگرنه که سعی می کنم پیدایش کنم . باز هم سپاس --Alborz Fallah (بحث) ‏۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۱۷ (UTC)
دست شما درد نکنه. خیلی ممنونم از توجه‌تان.
بله در آن مورد کاملا حق با شماست. من اهل آستارا هستم و بنده هم ترکی را متوجه می‌شوم. یک نکته خارج از بحث بپرسم، فرمودید در ترکی به کسی می گوییم... جسارتا آذری‌زبان هستید؟ :))
کتاب دارالمرز را هم من از سایت قائمیه دریافت کرده بودم و این مطلبی که در بالا مشاهده کردید، از آن فایل، کپی کرده بودم. چاپ اول آن توسط بنیاد فرهنگ ایران در سال ۱۳۵۰ بوده است. مشخصات نسخه‌ای که استفاده کرده‌ام:
* خطای لوآ در پودمان:Citation/CS1/fa/Identifiers در خط 47: attempt to index field 'wikibase' (a nil value).
مقاله ساروخان تالش
بازم متشكر . دقيقا همانطور كه راهنمايي نموديد تصحيح و منبع دهي شد . آذربايجاني الاصل هستم ، سمت پدري چهار نسل پيش به تاتهاي خلخال مي خورده و مادري كه خالص تبريزي هستم . فكر كنم مقاله ساروخان طالش هم قابل ساخته شدن است كه با توجه نقش مهمش در پيشزمينه پيمان ذهاب مهم است . پيوند به اسناد باقيمانده هم مي توان داد . --Alborz Fallah (بحث) ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۴:۵۹ (UTC)
به روی چشم. اتفاقا در نظر داشتم که واجد شرایط مقاله داشتن هست. حالا که شما امر فرمودید، در اسرع وقت می‌سازمش. Benyamin-ln (بحث) ۹ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۴۰ (ایران) ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۱۰ (UTC)
@Alborz Fallah: ✓ ساروخان تالش. تمام اطلاعات موجود درباره ساروخان را جمع آوری کرده و مقاله را ساختم. در صورت امکان، لطفا زحمت نامزد شدن مقاله برای خوبیدگی را بکشید. Benyamin-ln (بحث) ۲۱ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۵۶ (ایران) ‏۱۲ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۲۶ (UTC)
@Benyamin-ln: حسب الامر نامزد شد . --Alborz Fallah (بحث) ‏۱۴ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۲۰ (UTC)
@Alborz Fallah: سپاس فراوان. چون تابحال انجام نداده بودم، بلد نبودم. این بود که زحمت دادم.
به نظرم خوب است که حالا که شاه صفی در حال برگزیده شدن است، مقالات وابسته نیز حتی‌المقدور و در صورت امکان به درجه خوبیدگی رسیده باشند. Benyamin-ln (بحث) ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۰۹ (ایران) ‏۱۴ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۳۹ (UTC)
درخواست راهنمايي در مورد منابع

خواهش مي كنم سروران گرامي راهنمايي بفرمايند در مورد منابعي كه قبلا برخط ( آن لاين ) بوده اند و در حال حاضر از برخطي خارج شده اند ، راهكار ارجاع دهي چگونه بايد باشد .

توضيح اينكه چند سال قبل مقاله هايي از دائرةالمعارف بزرگ اسلامی در مقاله مورد استناد قرار گرفت كه در آن وقت آن لاين بود و در هنگام اقدام براي خوبيدگي ، ظاهرا با ربات بايگاني هم شد . در حال حاضر ، با وجود اينكه پيوند بايگاني هنوز موجود است ، اما نه تنها مقاله از دسترسي خارج شده است ، بلكه بايگاني شده آن هم - به عللي كه من سر در نمي آورم - از دسترسي خارج شده است . در حال حاضر من مطمئن نيستم كه آيا مقاله هايي كه بصورت آن لاين منتشر شده بودند ، بصورت سنتي هم چاپ شده اند يا خير . چونكه دانشنامه ها حجيم و گران هستند ، معمولا دسترسي تنها در كتابخانه ها ممكن است و همين تبديل كردن ارجاعها از برخط به چاپي وقتگير و سخت است ، آيا امكان دارد همانند ارجاعهايي كه به لغتنامه دهخدا انجام مي دهيم ، تنها سرواژه مورد نظر و نويسنده را درج كنم و چاپ و صفحه را ننويسم ؟--Alborz Fallah (بحث) ‏۱۱ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۰۱ (UTC)

سید (بررسی اولیه)

@Alborz Fallah: بسیار خوشحالم که این مقاله را اینجا آورده اید و امیدوارم با شکیبایی به نظرات دیگر دوستان توجه بفرمایید و با هم مقاله را اصلاح کنیم و به برگزیدگی برسانیم. در ابتدا چند مشکل خیلی برجسته را ذکر می کنم.

  • منبع شناسی: انتظار می رود خلاصه ای از منبع‌شناسی دوران شاه‌صفی در حد 10 تا 20 خط در مقاله اصلی بیاید.
  • یک بخش پیشینه نیاز است. من قدری با جا به جا کردن مطالب و آوردن مطلب از مقالات دیگر آن را توسعه دادم. البته همچنان نیازمند تکمیل و اصلاح است.
  • بخش زندگی بدون «کودکی و نوجوانی» شروع شده است. گویا اولین رخداد زندگی صفی میرزا، پادشاهیش بوده است!
  • درباره نام و نسب وی به شیوه مقاله های زندگی نامه یک بخش بسازید و مادر و پدرش را معرفی کنید.
  • فکر می کنم جای «قتل و کور کردن دولت‌مردان و خانواده سلطنتی» در ذیل بخش زندگی نباشد. آیا جای بهتری سراغ دارید؟
  • تعداد بسیار زیادی نقشه مربوط به جنگ ایران و عثمانی با اختلافات اندک لزومی ندارد. در هر بخش ، به نظرم یک نقشه کافی است. یا اینکه همه نقشه هایی که تغییرات قابل توجهی دارد را کنار هم بیاورید.
  • یک بخش در اواخر مقاله با عنوان «دوره سلطنت شاه صفی» آمده است! پس آنچه پیش از این نوشته شده چه بوده است؟ به نظرم عنوان نامناسب است. تقریبا همه مقاله دوره سلطنت شاه صفی است.
  • یک بخش به علم، فرهنگ و هنر اختصاص دهید. عصر شاه صفی مقارن با افول مکتب اصفهان است. از سوی دیگر عالمان برجسته ای در این دوره می زیستند نظیر ملاصدرا، فیض کاشانی، محمدتقی مجلسی و میرفندرسکی در این عصر می زیستند. همچنین این دوره مقارن با رشد مکتب اخباری گری است.--سید (بحث) ‏۱۴ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۵۹ (UTC)
  • مقاله های اشخاص را هم به ویکی انگلیسی ارجاع ندهید. مثلا لینک ابوالغازی بهادر سر از آنجا در می آورد!--سید (بحث) ‏۱۴ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۱۴ (UTC)
سلام سيد جان . سپاس از اينكه راهنمايي مي كنيد . فكر كنم سهند موقعي كه بخش دوره سلطنت شاه صفی را مي ساخته است نظرش اين بوده كه مسائل تمدني ( مثل معماري ، تجارت و امثال آن ) را در اين بخش بياورد كه شما هم فكر كنم در درخواست بخش علم ، فرهنگ و هنر نظرتان به همين بوده است . در مقاله اوليه كه من نوشته بودم تنها قسمت توتون و تنباكو وجود داشت كه از ديد من تنها اتفاق منحصر به اين دوره بود چونكه قاره آمريكا با اروپايي ها متصل شده و دخانيات به اروپا و بعدش ايران راه پيدا كرده بود . سهند ، زير بخشهاي ديگر را اضافه كرد كه وجوه تمدني را شرح دهد . در مورد مكتبهاي فكري راستش بنده اطلاعات زياد ندارم و فرق اصولي و اخباري را به زور متوجه مي شوم از نظر فلسفه هم همينطور . آيا مي توانيد منبع ساده اي را معرفي كنيد كه مسائل فكري اين دوره را نوشته باشد ؟ --Alborz Fallah (بحث) ‏۱۴ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۳۳ (UTC)
در مورد ابوالغازی بهادر هم چندين بار خواستم مقاله اش را بنويسم ، اما راستش اينست كه اين ابوالغازي خان فرد خيلي مهمي است و كتابي كه بعنوان شجره تراكمه نوشته است كتاب كلاسيك و مهمي در فرهنگ كل اقوام تركزبان است . در مورد توركولوژي هم بايد مطالعه مي داشتم كه متاسفانه ناقص بود و هرمقاله اي كه مي ساختم ناقص از كار در مي آمد . بهتر آن بود يكي از اين دوستاني كه خيلي به مسائل فرهنگي تركها علاقه دارند پيشقدم مي شد . اين برهه از زمان چونكه تركمنها و ازبكها در خانات خيوه و بخارا در حال آميخته شدن بودند مهم است و اصلا يك كتاب قطور انگليسي هم دارد كه باز متاسفانه تنها پي دي اف نامرغوب آن بصورت آن لاين در دسترس بود كه مرا از نوشتن مقاله منصرف كرد . آيا راهي به نظر شما مي رسد ؟ --Alborz Fallah (بحث) ‏۱۴ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۴۵ (UTC)
من بخش فرهنگ را خودم می سازم. مقاله ابوالغازی بهادر را هم از روی ویکی انگلیسی ترجمه کنید و لازم نیست یک مقاله مستقل از نو بسازید.--سید (بحث) ‏۱۴ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۴۹ (UTC)
چشم سيد جان و متشكرم . اين مقاله سازي از روي انگليسي را بدم مي آيد اما انجامش مي دهم انشالله . --Alborz Fallah (بحث) ‏۱۴ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۰۰ (UTC)
@Sa.vakilian: درود سید جان، راجع به دو موضوع باید چیزی را ذکر کنم. ابتدا نقشه، نقشه ها را بنده درست کردم دقیقاً مثل نقشه های مقاله نبرد ادسا، این نقشه ها حد و مرز ایران را در آن سال مشخص می‌کنند، بطور مثال؛ در قسمت «اولین جنگ ایران و عثمانی» سه نقشه وجود دارد، که یکی وسعت ایران را قبل جنگ، دیگری بعد از جنگ و سومین نقشه بازپس‌گیری مناطق از دست رفته را نشان می‌دهد، چون در این دوره دو جنگ با عثمانی مناطقی از دست رفت سپس بعد از چندماه باز‌پس گرفته شد، درستش این است که نقشه‌ی آن سال‌ها هم در مقاله باشد. موضوع دوم راجع به این صحت شماست: «یک بخش در اواخر مقاله با عنوان «دوره سلطنت شاه صفی» آمده است! پس آنچه پیش از این نوشته شده چه بوده است؟ به نظرم عنوان نامناسب است. تقریبا همه مقاله دوره سلطنت شاه صفی است.» منظوره بنده از این سر فصل موضوعات زیرمجموعه‌ی آن است که در زمان سلطنت شخص شاه صفی به چه شکل بوده، وگرنه جداگانه آن را ویرایش می‌کردم امکان داشت خواننده اشتباهاً با کل شاهنشاهی صفوی اشتباه بگیرد.
@Sa.vakilian: با سلام خدمت سهند و سيد عزيز . حسب راهنمايي سيد ، ابوالغازی بهادر خان را هم ساختم كه گويا بدهم نشد . حتي اينكه يك سياره بنام اين خان ازبك است ، قابليت آميكي هم دارد !--Alborz Fallah (بحث) ‏۲۱ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۳۰ (UTC)
بسیار متشکر. من در مورد گذاشتن این همه نقشه در خصوص مناطقی که طی چند ماه گرفته و ستانده شده، موافق نیستم. در دوره پیشا مدرن خطوط مرزی به معنای امروز نداشتیم و تعدادی از دژها و مقرهای مرزی بوده که سرحدات را کنترل می کرده و جا به جایی اینها بین دو کشور باعث تغییر قلمرو می شده است. بنابراین من با گذاشتن این تعداد نقشه که هم اختلاف جزیی دارند و هم با توجه به این نکته دقت چندانی هم ندارد موافق نیستم. کاش جای آن یک نقشه می گذاشتید و مناطق درگیری را مشخص می کردید. یعنی مثلا سرزمین هایی که دست به دست می شدند با یک رنگ دیگر در نقشه نمایش داده می شد.
در مورد ساختار و عناوین همچنان فکر می کنم که نیاز به بازنگری دارد و پیشنهادم را ارائه خواهم داد.--سید (بحث) ‏۲۱ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۵۳ (UTC)

@Alborz Fallah: صفحه 278 تا 288 نسخه انگلیسی جلد ششم تاریخ ایران کمبریج را که به شاه صفی اختصاص دارد مجددا ببینید. البته اشارات به وی تا صفحه 301 هم ادامه دارد. در خصوص وضع تجاری در زمان شاه صفی از صفحه 457 به بعد مطالبی هست. مطالب پراکنده دیگری درباره وضع فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی این دوره در جای جای کتاب امده است. به نظرم بیش از 5 مورد ارجاع قابلیت استفاده دارد.--سید (بحث) ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۲۷ (UTC)

@ZxxZxxZ: سلام. لطفا در صورت امکان این مقاله را هم مرور بفرمایید. تشکر--سید (بحث) ‏۳ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۵۲ (UTC)

سلام. با عرض پوزش ممکن است نتوانم مقاله را کامل بخوانم.

فقط در نگاه اول خواستم بگویم حتماً پاراگراف‌بندی بیشتری باید انجام شود. طول پاراگراف‌های فعلی غیراستاندارد و بیش از حد طولانی هستند که مرور مقاله را دشوار می‌کند. --Z ‏۳ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۵۰ (UTC)

@ZxxZxxZ: @Sa.vakilian: خيلي سعي كردم مثل اين گرافيك يك گرافيك انيميشن مانند از يازده تا فايلي كه سهند آپلود كرده بود درست كنم كه نشد . با توجه به اينكه ظاهرا دارند اين گرافيكهاي سهند را حذف مي كنند ، اگر يكي از كاربران تكنيكي ما كمك كنند خوب مي شود !--Alborz Fallah (بحث) ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۲۶ (UTC)

@Alborz Fallah: درود، کدام عکس ها نیاز به سرهم شدن دارند؟--MohamadReza(بحث) ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۰۷ (UTC)
خود سهند که به کامونز دسترسی دارد. ضمنا @محک: هم شاید بتواند کمک کند.--سید (بحث) ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۲۵ (UTC)
گمان مي كنم شايد بخاطر انگليسي و يا شايد بخاطر نا آشنايي وضعيت كپي رايت را مشخص نكرده . در ويكي كامنز هم كه معطل نشسته اند براي حذف به هرحال هركسي كه بتواند كمك كند اين گرافيك ها را در يك گرافيك شبه انيميشني يكجا كند :
  • File:Safavid Empire 1629- Sahand Ace.png
  • File:Safavid Empire 1630- Sahand Ace.png
  • File:Safavid Empire 1631- Sahand Ace.png
  • File:Safavid Empire 1632- Sahand Ace.png
  • File:Safavid Empire 1633- Sahand Ace.png
  • File:Safavid Empire 1634- Sahand Ace.png
  • File:Safavid Empire 1635- Sahand Ace.png
  • File:Safavid Empire 1636- Sahand Ace.png
  • File:Safavid Empire 1637- Sahand Ace.png
  • File:Safavid Empire December 1638- Sahand Ace.png
  • File:Safavid Empire March 1638- Sahand Ace.png
  • File:Safavid Empire 1639- Sahand Ace.png
  • File:Safavid Empire 1640- Sahand Ace.png
  • File:Safavid Empire 1641- Sahand Ace.png

اگر همه يكجا باشد ، تنها يك فايل را مي گذاريم در مقاله كه بسيار بسيار شكيل تر هم هست . --Alborz Fallah (بحث) ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۹:۰۸ (UTC)

@Alborz Fallah: فایل کیفیتش زیاد خوب نشد چون عکسها هم اندازه نیستند و به فتوشاپ برای هم اندازه کردن در حال حاضر دسترسی نداشتم امیدوارم دوستان دیگر فایل بهتری بتوانند تهیه کنند. البته مشکل لایسنس برای نقشه پیش زمینه بکار رفته هم همچنان به قوت خودش باقی است.--MohamadReza(بحث) ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۴:۳۵ (UTC)
دست شما درد نكند . متشكرم و بنظرم همين خوب است . در ضمن واگرداني را هم براي پيوند شاه عباس بزرگ براي اين كردم كه در مقاله تنها يكبار ارجاع كافي است . --Alborz Fallah (بحث) ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۲۲ (UTC)
حالا قوانين ايجاد گرافيك در ويكي را من آشنا نيستم ، اما تصوير پسزمينه را قطعا سهند از همين ويكي پديا تهيه كرده كه لابد مجوز استفاده آزاد دارد . اما لابد يك روال خاصي براي دفاع دارد كه بنده نمي دانم !!--Alborz Fallah (بحث) ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۵۹ (UTC)
یک نقشه مشابه این را بیابیم کافی است. منبع را آن پرونده قرار میدهیم. برای مابقی کارهای جناب سهند هم میتوان این کار را کرد قبل از حذف شدنشان، فقط اینکه ایشان از کدام نقشه استفاده نموده مهم است.--MohamadReza(بحث) ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۹:۰۷ (UTC)
@Mohamadr za: با تشكر ويژه از زحمات شما تقريبا مطمئن هستم كه اين نقشه اليمايي از همان استفاده كرده است . --Alborz Fallah (بحث) ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۹:۲۰ (UTC)
@Mohamadr za: @Alborz Fallah: @Sa.vakilian: درود فراوان، متاسفانه چند روزی مشغول بودم حتی نتوانستم یک نگاهی به این مقاله و صحبتهای شما دوستان بیاندازم. خداروشکر مشکل نقشه بسیار عالی حل شد، دست سازنده‌اش درد نکند. فقط توضیحی بدهم راجع به این نقشه‌ها، من این نقشه‌ها را براساس مرز ایالت‌های ایران در آن دوره و همچنین براساس حمله به ناحیه هایی که صورت گرفت، تهیه کردم. درصد درستی این نقشه ها بسیار بالاست زیرا تحقیق و جستجو فراوانی را انجام دادم. این تحقیقات را هم در مقالات ایرانی هم ترکی و هم انگلیسی انجام دادم. بلاخره دوستانی که با کار بنده آشنایی دارند می‌دانند که من هرچیزی را بدون اینکه مطمئن باشم ارائه نمی‌دهم. ارادتمند.--37.27.137.215 ‏۱۴ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۱۵ (UTC)
سلام. بله زحمات شما شایان تقدیر است. اما، به نظرم نیازی به این تعداد نقشه با تغییرات اندک نیست. البته اگر موضوع مقاله جنگ های ایران و عثمانی در زمان شاه صفی بود، حتما نیاز بود. اما در مقاله خود شاه صفی ، این تعداد تصویر نسبتا مشابه ضرورتی ندارد. کافی است نقشه ای برای ابتدا و انتهای هر یک از جنگ های مهم بگذاریم. البته قاعدتا ابتدای جنگ های بعدی ، همان انتهای جنگ های قبلی است. بنابراین 3 یا 4 نقشه کفایت می کند. یک نقشه برای قلمرو در ابتدای سلطنت شاه صفی. یکی برای بعداز معاهده ذهاب و یکی دو تا برای بازه میانی آن.--سید (بحث) ‏۱۶ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۴:۰۲ (UTC)
جمع‌بندی تا امروز

تصحیح ساروخان و ساروتقی به بهترین شکل. راهکار ارجاع برای منابعی که قبلاً برخط (آن لاین) بوده‌اند و در حال حاضر از برخطی خارج شده‌اند، متأسفانه انجام نشد. خلاصه ای از منبع‌شناسی دوران شاه‌صفی :فعلا بخاطر حجم نشد. بخش پیشینه: انجام شد. کودکی و نوجوانی: انجام شد. نام و نسب: انجام نشد چونکه در باکس اولیه هست: عجیب از نظر حجم در تنگنا هستیم! تعداد بسیار زیادی نقشه: با محبت دوستان خیلی خوب انجام شد. تغییر عنوان «دوره سلطنت شاه صفی» انجام شد. بخش «علم، فرهنگ و هنر»: انجام شد، سید عزیز بسیار درگیر ده‌ها مورد دیگر در آمیک و غیره شده‌است. ابوالغازی بهادر، خدا را شکر که خیلی خوب انجام شد. تاریخ ایران کمبریج، انجام شد. پاراگراف‌بندی: تقریباً انجام شد، هنوز نمی‌دانم هنوز پاراگراف بسیار بلند داریم یا کامل شد. --Alborz Fallah (بحث) ‏۱۸ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۵:۳۱ (UTC)

توسعه و ساخت بناها در زمان شاه صفی را ساختم تا بار حجمی شاه صفی سبک شود. فکر کنم که جا دارد در مورد فتوای تکفیری نوح افندی، شیخ السلام مراد چهارم، توضیح کوچکی احتمالاً در بخش فرهنگی و یا در سقوط بغداد گذاشته شود؛ چونکه این فتوا مهم است و امثال داعش هنوز به آن استناد می‌کنند. توضیحی در مورد رفتار زشت شاه عباس در بی‌احترامی به مزار امام‌اعظم (ابوحنفیه) و سختگیری به اهل سنت لازم است تا علت بسیج بی‌سابقه عثمانیان روشنتر شود. --Alborz Fallah (بحث) ‏۱۸ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۵:۴۴ (UTC)

در قسمت زبان‌شناسی مطرح کردم كه توپ ابو خزامه پيوند بسيار جالبي به درگيري عثماني ها با صفوي ها بر سر بغداد دارد . يعني فكر مي كنم نقش آن مانند توپ مرواريد خودمان حالت فولكلور پيدا كرده و نشان دهنده نارضايتي اهل سنت عراق از صفوي ها است . جسته گريخته در سفرنامه هاي آن زمان هم اشاره شده كه هنگام ورود به عراق عرب ، از ايرانيان استقبال خوبي نمي شده است . متاسفانه كساني كه عربي را خوب بلد باشند به تعداد انگليسي دانها در ويكي پديا نمي رسد وگرنه همين مقاله توپ ابوخزامه مقاله جالبي در كنار مقاله سقوط بغداد بود و مي توانست در جستارهاي وابسته بيايد . --Alborz Fallah (بحث) ‏۱۸ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۰۳ (UTC)

@Alborz Fallah: آیا تاریخ ایران کمبریج را که در بالا گفتم دیدید؟--سید (بحث) ‏۲۲ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۳۲ (UTC)
@Alborz Fallah: نگاره‌ای از شاه عباس در مقاله شاه صفی هست که تکراریست و قشنگی خاصی هم ندارم بنده چندین نگاره از شاه عباس سال پیش آپلود کرده بودم که برای مقاله شاه عباس که نظر تکمیل کردنش را داشتم استفاده کنم، متاسفانه امکانش نیست ولی سه نگاره از وی را اینجا برای شما ارائه می‌دهم تا بیزحمت یکی را جایگزین نگاره فعلی کنید.
شاه عباس
 
 
ارادتمند--5.78.130.127 ‏۲۲ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۶:۲۶ (UTC)
سلام سهند عزيز . اگر سليقه خودم تنها بود ، چونكه حجم مقاله خيلي زياد است و شاه عباس هم به اندازه كافي مشهور است ، نه تنها عكسي از او قرار نمي دادم بلكه بيشتر مطلبي را كه تنها به او مربوط بود از مقاله حذف مي كردم ؛ اما به هرحال چونكه نظر ديگران برايم مهم است ، اگر قرار باشد عكسي انتخاب كنم Portrait of Shah Abbas را انتخاب مي كردم چونكه در ويكي كامنز حساسيت عجيب غريبي به معلوم بودن پرونده ، اجازه نامه و امثال آن دارند و امكانش زياد است كه آن دو نقش را كه از pinterest است بعنوان اجازه نامعلوم و مشخصات نامعلوم حذفش كنند .--Alborz Fallah (بحث) ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۴۳ (UTC)
@Sa.vakilian: جلد شش تاريخ كمبريج را دانلود كردم سيد جان . چندين مورد ارجاع در مقاله دادم كه در خلاصه ويرايشها نام شما را هم ذكر كردم كه راحت قابل پيدا كردن باشد . فقط اشكالش اين است كه تاريخ عمومي است و خيلي هم به جزئيات نرفته. چند تا قضاوت دندانگير داشت كه مردد بودم ( و هستم ) كه بياورم يا نه ، چونكه به نوعي قضاوت شخصي نويسنده تاريخ كمبريج است و مطمئن نيستم كه بعنوان فاكت آوردنش در مقاله درست است يا نه ؟ مثلا نوشته است كه چون شاه صفي توانايي عقلي و ذهني كمي داشته است در اصل در اوايل حكومتش اغورلوخان + رستم بيگ ديوان بيگي + چراغ خان زاهدي + رستم خان داروغه اصفهان و تا حدي هم زينب بيگم حكومت مي كرده اند و بعدها ساروتقي اعتمادالدوله كه آمده همه كاره اصلي او بوده است . راستش چنين ادعايي ممكن است بعنوان تفسير مطرح شود ، اما تنها يك نظر و تئوري است و چنين جمله اي را شايد نشود كه در ويكي آورد . حالا بخش خاصي از تاريخ كمبريج نظر شما است كه دقيق تر بررسي كنم ؟--Alborz Fallah (بحث) ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۴۳ (UTC)
تشکر. خب به عنوان دیدگاه آن نویسنده بیاورید و نه فکت. هر جا که احساس می کنید یک تفسیر است یا فکتی است که دیدگاه رقیبی هم دارد، می توانید به صورت دیدگاه بیاورید.--سید (بحث) ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۵۸ (UTC)
چشم . آنرا هم بصورت نظر نويسندگان تاريخ كمبريج منعكس كردم . Alborz Fallah (بحث) ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۰۱ (UTC)
نظر: جسارتاً نکته‌ای به ذهنم رسید. در بحث تفاوت ساروخان و ساروتقی، دیدیم که برخی مورخان آن زمان که به ساروتقی نزدیک بودند، سعی داشتند نقشی برای او در سرکوبی شورش غریب‌شاه قائل شوند در حالی که او در این ماجرا نقشی نداشت و من به پیشنهاد شما، مقاله مستقل ساروخان را ایجاد کردم. ممکن است این نقشی پررنگی که گفتید درباره ساروتقی در اوایل سلطنت شاه صفی ذکر شده و او را همه‌کاره جلوه داده است، از نوشتجات مورخان همان دوران (مستقیماً یا با واسطه) گرفته شده و در تاریخ کمبریج هم آمده است. چون عامل سرکوبی شورش غریب‌شاه را هم ساروتقی ذکر کرده است. Benyamin-ln (بحث) ۲ مهر ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۳۰ (ایران) ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۲۱:۰۰ (UTC)
سپاس از اينكه مشاركت و علاقه مثبت داريد . اينكه تاريخ را قدرت غلبه كننده مي نويسد قابل شك نيست . جناب محسن بهرام نژاد در پژوهش نامه تاریخ اسلام كه منبع اصلي مقاله طالب‌خان اردوبادی است ، ديناميك قدرت در اوايل سلطنت شاه صفي را بسيار عالي نوشته است . حس مي كنم كه شخصيتهاي قديمي تر نظامي و سياسي مانند سران قزلباش و غير قزلباش ( مثل بكتاش خان ، اغورلو خان ، زینل‌خان شاملو و...) ، خانهاي قديمي ( مثل امام‌قلی خان و علی‌مردان خان ) و سياستمداران سابق ( مثل طالب خان اردوبادي ) در يك طرف و تازه واردهايي كه تنها در دوران شاه صفي مهم شده بودند مثل سارو تقي اعتمادالدوله و رستم بيگ سپهسالار در طرف ديگر صف آرايي داشته اند و حتي شايد اينكه شاه صفي به پادگان بغداد ( يعني بكتاش خان ) كمكي نكرده بخاطر همين بوده كه ساروتقي القا مي كرده كه از نظر مالي و نظامي نگهداري عراق عرب به هزينه اش نمي ارزد ، كه واقعا هم نمي ارزيده است و دشمن ساروتقي را هم كه بكتاش خان بوده است بر باد مي داده است !!Alborz Fallah (بحث) ‏۲۵ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۵۷ (UTC)
تصاویر بارگذاری شده توسط سهند

متأسفانه این تصاویر در حال حذف هستند! Benyamin-ln (بحث) ۲۲ مهر ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۴۰ (ایران) ‏۱۴ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۱۰ (UTC)

راستش يكي از ايرادهايي كه دوستان راهنما در بالا نوشتند ، افزوني تصاوير بود . سهند در ويكي كامنز قطع دسترسي نيست و اگر لازم بداند مي تواند از تصاوير خود براي ماندن دفاع كند . فكر كنم آن تصاويري كه حياتي باشند را مي توانيم راهي براي ماندن پيدا كنيم و الباقي هم كه ببينيم چه مي شود !Alborz Fallah (بحث) ‏۱۵ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۶:۱۲ (UTC)
چند نکته شکلی

مقاله از حیث محتوا بسیار غنی به نظر می رسد و با بحثهایی که در بالا شد، ضعفهای احتمالی هم برطرف شده یا در حال برطرف شدن است. ضمنا من در این زمینه مطالعه و تخصصی هم ندارم. اما در خصوص متن و نحوه بیان نکاتی هست که اجمالا عرض می کنمː

  1. بعضاً اشکالات نگارشی به چشم می خورد. مثالː «همگی را کشته و اموالشان را به غارت بردند.» در بخش شورش داوودخان در قراباغ
  2. در مواردی پیوستگی در بیان وجود ندارد. فکتها و جمله های خبری پشت سر هم بیان شده اند بدون این که قوام مستحکمی داشته باشند. مثالː «داود خان گرجی، فرزند الله‌وردی خان گرجی (سپهسالار سپاه صفوی و بیگلربیگی فارس در زمان شاه عباس یکم) و برادر کوچکتر امام قلی خان می‌باشد. او از سرداران جنگی دلیر ارتش صفوی و فرماندار گنجه و قره باغ (در قفقاز) بود. از خاندان‌های اصیل گرجی، تیره اوندیلازه، که الله‌وردی خان گرجی و پسرانش امامقلی و داودخان هستند، اهمیت زیادی داشتند.»
  3. اطلاعات تکراری بعضا در چند خط پشت سر هم به چشم می خورد. مثال بند 2 نمونه ای است که در آن دو بار به این که الله وردی خان پدر داوودخان و امامقلی خان است در دو جمله متوالی اشاره شده است.
  4. متن از جزئیات بسیار خوبی برخوردار است. اما نمی تواند ابتدا یک تصویر کلی ارائه کند. تشبیهی که می کنم این است که خواننده یک دانشنامه مانند بیننده ای است که از هلی کوپتر به موضوع نگاه می کند و یک دوربین در دست دارد که نقاط مهم و حساس را با جزئیات بیشتری ملاحظه می کند. اما مثلا در همین شورش داوودخان، خواننده به یک تصویر کلی از شورش نمی رسد.
  5. به نظرم خیلی جاها مناسب است که از ترفند ایتالیک کردن اسامی خاص استفاده شود.
  6. به نظرم برخی جمله ها را می توان ساده تر نوشت. مثل «شاه صفی، لشکر بزرگی به فرماندهی رستم خان سپهسالار به مقابله با شورشیان اعزام نمود که شورشیان با شکست مواجه شدند.» را می توان اینطور نوشتː «شاه صفی با اعزام لشکر بزرگی به فرماندهی رستم خان سپهسالار شورشیان را شکست داد.»
  7. می توان برخی جملات را طفره آمیز دانست. مثلا «بنظر می‌رسد که مطرح کردن امامقلی در این قضیه، ترفندی بوده‌است که داوودخان برای تحریک طهمورث و گرجیان و دیگر حکام به طرفداری از خود و آشفته کردن اوضاع ضد شاه صفی بکار گرفته بوده‌است.» به نظر کی؟ یا در جمله «شاه صفی، لشکر بزرگی به فرماندهی رستم خان سپهسالار به مقابله با شورشیان اعزام نمود»، لشکر بزرگ یعنی چه؟

من خودم داوطلب هستم که در رفع این موارد کمک کنم. اما خب ممکن است دوستان ملاحظاتی داشته باشند و صلاح نباشد دخالت کنم.٪ مرتضا (بحث) ‏۱۶ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۳:۳۵ (UTC)

هر تصحيحي كه بفرماييد موجب امتنان است . علت اينكه گاهي از نظر شكلي اشكال وجود دارد اينستكه گاهي من ( و شايد سهند ) تحت تاثير منبع بوده ايم و چونكه تعداد منابع به نسبت زياد است موقع افزودن به كل متن ، بعضي از اطلاعات تكراري شده اند . ارائه تصوير كلي در چند جا براي من ممكن بود اما از ترس تحقيق دست اول هيچ نتيجه اي را داخل نكردم و حتي آنجاييكه نظر نويسنده منبع شخصي بنظر مي رسيده ( مثل داودخان و ارتباطش با برادرش امامقلي ) شخصي بودن نظر نويسنده منبع را هم حفظ كرده ام ( يعني مثلا اين نظر استاد ثواقب است ) . نمي دانم چنين محافظه كاري اي درست هست يا خير ؟ --Alborz Fallah (بحث) ‏۱۶ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۴:۲۱ (UTC)
این ویرایش را ببینید. اگر این سبک و سیاق را می پسندید، لطفا اطلاع دهید تا کار را پی بگیرم. اگر نمی پسندید، تغییر را واگردانی کنید؛ به جهت سادگی کار واگردانی، همه تغییرات را یکجا اعمال کردم. در مورد پرسشی که مطرح کردید، به نظر من اتفاقا باید با ذکر کردن نام آن فرد پژوهشگر یا تاریخ دان، ذکر شود. مثلا خوب است بگوییم «فلان پژوهشگر معتقد است که امامقلی ارتباطی با شورش برادرش نداشته و با آن مخالف یوده در حالی که بهمان تاریخ دان معتقد است که امامقلی در صدد پیوستن به شورش بوده اما به فلان دلیل نتواسته.» البته فرمایش شما صحیح است که خودمان مجاز به تفسیر و نتیجه گیری و قضاوت نیستیم چون تحقیق دست اول محسوب می شود. ٪ مرتضا (بحث) ‏۱۷ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۵۵ (UTC)
یک نکته دیگر. دست کم در این قسمتی که درگیر بازنویسی آن بودم، نیاز به یادکردهای بیشتر و دقیقتر به منابع مورد استفاده شما به جد وجود دارد و تقریبا در پایان هر پاراگراف می شود برچسب نیازمند منبع را استفاده نمود که قطعا شایستۀ این نوشتار قوی و غنی نیست. گمان کنم با دسترسی ای که به منابع دارید بتوانید آن را به سرعت برطرف کنید. ٪ مرتضا (بحث) ‏۱۷ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۳:۰۰ (UTC)
بررسی سید

@Alborz Fallah: سلام خب بیایم سر وقت این مقاله:

  • تاریخ ها باید یکسان سازی شود. یعنی همه میلادی یا قمری باشد.
  • در الگو فقط از یک همسر نام برده شده است. آیا سوگلی بوده است؟ معمولا شاهان همسرا داشته اند.
  • در لید نوشته شده «پیش از صدارت میرزا طالب، خلیفه سلطان وزیری بود که از انتهای پادشاهی شاه‌عباس در وزارت باقی‌مانده بود» اما من در مقاله نفهمیدم میرزا طالب کیست. اگر شخص مهمی نیست از لید هم حذف کنید. اگر مهم است، که ظاهرا هست، باید اطلاعات بیشتری در مقاله برایش ارائه شود.
  • در لید نوشته شده «با وجود از دست دادن بغداد و یورش‌های پیاپی ازبک‌ها در شمال شرقی، در زمان وی ایران از آرامش نسبی برخوردار بود.» وقتی شمال شرق و غرب ناآرام بوده و گرجستان، قندهار، قزوین و گیلان دچار شورش شده، چطور می توان چنین حکمی داد. مثلا در سال 1039 مردم همدان به مدت شش روز توسط سپاه عثمانی قتل عام می شوند.
  • لطفا بخش منبع شناسی را مشابه دیگر مقالات برگزیده همچون سعدی بر اساس منبع‌شناسی دوران شاه‌صفی توسعه دهید.
  • در بخش «جانشینی شاه عباس» اگر به پاراگراف آخر مدرک نیافزاییم، حکم تحقیق دست اول پیدا می کند.
  • نام نویسندگان تاریخ ایران کمبریج باید ذکر شود و ضمنا فکر می کنم آن فصل را فقط یک نفر نوشته باشد.
  • در بخش زندگی مطلب طوری شروع شده که ادم احساس می کند یه هویی با لباس داخل استخر پرت شده. قاعده اش این است که اول بگوییم وی کی و کجا از کدام پدر و مادر متولد شد. کلا جای آن پارگراف اول نادرست است و باید پایین تر بیاید.
  • افرادی زیادی در مقاله نام برده شده اند که ظاهرا سرشناس هستند اما مقاله ندارند. اینها از آن جهت که صاحب منصبان اواخر دوره شاه عباس و سران قبایل قزلباش بوده اند، همه سرشناس هستند و مطلب به حد کافی در مورد اکثرشان وجود دارد.
  • برخی مطالب جایش درست نیست. مثلا «در زمان مرگ شاه‌صفی، ساروتقی و مادر شاه عباس دوم در دربار قدرت را بدست گرفته و سیطره رستم‌بیگ و غلامان خاصه را پایان داده بودند.» باید جای دیگری می آمد.
  • پاراگراف اول «خشونت شاه صفی» منبع ندارد.
  • پارگراف دوم که درباره تریاک و شراب خواری است جایش ذیل بخش خشونت نیست.
  • تاریخ برخی حوادث ذکر نشده است. مثلا در پاراگراف اول بخش «اولین حمله ازبکان» هیچ تاریخی در متن نیامده است.
  • برخی جاهای مقاله مشکل منبع دارد که برچسب زده ام.
  • پیشنهاد می کنم که در بخش جنگ ها و درگیری ها مطالب نظم داده شود به طوری که مثلا عهدنامه ذهاب نزدیک جنگ با عثمانی بیاید و نه جدا از آن.

فعلا همین ها را اصلاح کنیم. --سید (بحث) ‏۲۲ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۴:۲۵ (UTC)

@Alborz Fallah: سلام. شما همچنان برای برگزیدگی این مقاله فعال هستید؟--سید (بحث) ‏۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۹:۲۱ (UTC)

سلام سید جان . کانکشنی که به طور معمول از آن ویرایش می کردم ( محل کار ) ، به علل نامعلومی ویکی پدیا را فیلتر می کند و تقریبا از هر ده بار تلاش حداکثر یکبار می توانم وارد شوم . البته کانکشن منزلم ایرادی ندارد ، و می توانم وارد ویکی بشوم . با وجود این ، اگر امر بفرمایید هرطور که باشد سعی در برآورده نمودن خواست شما خواهم نمود انشالله . با سپاس --Alborz Fallah (بحث) ‏۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۳۳ (UTC)
@Alborz Fallah: سلام. خب من در بالا یک سال است که برخی نقدهایم را نوشته ام اما پاسخی نگرفته ام!--سید (بحث) ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۲:۰۱ (UTC)
ممتنع نوشتار از لحاظ دیباچه و نگارش کمی اشکال دارد ولی می‌تواند برگزیده شود. می‌توانید از سبک نگارش مقاله اردشیر بابکان الگو بگیرید. با آرزوی موفقیت--ساقی (بحث) ‏۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۲۰ (UTC)
حسب نظر سيد درباره تعدد همسران ، تصحيح انجام شد . --Alborz Fallah (بحث) ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۵:۳۳ (UTC)
  • در مورد يكسان سازي تاريخها ، اين اشكال وجود دارد كه وقتي منابع خارجي بوده ، از گرد كردن تاريخ استفاده كرده اند و وقتي منبع داخلي بوده و از هجري قمري استفاده كرده اند ، با توجه به غير دقيق بودن ، به كرات تاريخ را تا حدي اشتباه داده اند . من بعنوان مسئوليتي كه در روايت كردن درست از منابع داشته ام ، به خودم اجازه ندادم كه وقتي از يك منبع روايت مي كنم ، تاريخ آنرا تصحيح كنم . اگر گايد لايني در اين مورد وجود دارد كه اجازه بدهد هنگام روايت كردن از يك منبع تبديل تاريخ را انجام دهم اين كار را خواهم كرد ، اما آن "گاهشمار شاه صفي " كه بسيار هم از لحاظ تكنيكي سخت بود براي تطبيق دادن سالهاي قمري و ميلادي طراحي شده است . --Alborz Fallah (بحث) ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۵:۴۵ (UTC)
  • اينكه در مورد میرزا طالب و منبع شناسي بيشتر بنويسم ، هيچ محدوديتي وجود ندارد و دستم باز است چونكه هردو مقاله اصلي طالب‌خان اردوبادی و منبع شناسي شاه صفي را خودم و براي همين مقاله نوشتم ، اما ايراد اينست كه در همين حالت فعلي هم حجم مقاله از استاندارد بروزر ها بيشتر است و براي تصحيح كردن يك واو در مقاله مدت زيادي طول مي كشد كه بروزر تصحيح مقاله را باز كند . رويكرد من ، حذف مطالبي بود كه خودشان مقاله دارند ( مقاله مادر - دختري ) تا بتوانم خود اصل مقاله را سبك كنم . راستش اينكه در مورد صفويان و شاه عباس بزرگ به اين مقاله افزوديد ، انتقاد داشتم چونكه خود مقاله شاه عباس و صفويان بقدر كافي توضيح داده است و اينكه بياييم در يك مقاله كه خودش از اضافه وزن رنج مي برد ، در مورد شاه عباس و صفويان هم توضيح بدهيم ، از ديد من نقض غرض محسوب مي شود. اصلا اينكه مقاله شاه صفي را نوشتم به اين علت بود كه در مورد شاه عباس يك دنيا مطلب هست اما در مورد شاه صفي هيچي . علاقمندان به تاريخ ما ، اين اشكال را دارند كه به برهه هايي از تاريخمان بيشتر مي پردازند كه آنرا اوج تمدن ما محسوب مي كنند ، اما خضيض تاريخي ما علاقمند كافي ندارد ! مطلب در مورد هخامنشي ، سه برابر ايلخاني داريم ! --Alborz Fallah (بحث) ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۲۱ (UTC)
  • جمله " در زمان وی ایران از آرامش نسبی برخوردار بود. " نظر نويسنده مقاله تبريز در دانشنامه اسلامي و نيز نظر نويسنده تاریخ ایران کمبریج است . درست است كه شاهان بزرگ صفوي از قبيل شاه عباس بزرگ ، شاه طهماسب و شاه اسماعيل براي نماميت ارضي ايران كوشش بسياري كردند ، اما تغييرات شديد و جنگهاي بسيار بزرگ به حدي جمعيت ايران را كم كرد كه از گرجستان و نقاط ديگر انسان وارد كردند تا كشور خالي نماند . پس از شاه صفي تا چندين سال تقريبا تنها درگيري هاي خفيف وجود داشت كه باعث زير و رو شدن كل مملكت نبود . اين همه كشتاري كه شاه صفي كرد ، تنها از درباريها بود كه يك ده هزارم تلفاتي كه در جنگهاي عمده براي عامه مردم پيش مي آمد نبود ( اين هم نظر آقاي راوندي است و نه نظر خودم تنها ) . بنا بر اين باقي ماندن چنين جمله اي را به سزا مي دانم تا چنين خوانشي از تاريخ به زور به خورد خواننده داده نشود كه تنها جهانگشاها در ساخت تمدن نقش دارند ؛ و هر نادري وقتي فايده دارد كه كريم خاني هم بدنبال او بيايد .... --Alborz Fallah (بحث) ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۳۵ (UTC)
  • جانشيني شاه عباس را كاملا منبع دار كرده بودم ، اما ببخشيد كه يادم رفت اعلام كنم . الان تك تك جمله ها منيع دارند . --Alborz Fallah (بحث) ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۴۰ (UTC)
  • "هانس روبرت رومر نویسنده فصل مربوط به شاه صفی در تاریخ ایران کمبریج (فصل پتجم)" را هم داخل خود متن اصلي حسب راهنمايي شما اضافه كرده بودم كه نمي دانم چرا اعلام نكردم كه تصحيح بر اساس نظر شما انجام شد . اتفاقا اعلام اينكه كدام مورخ نظرش چه است در خود متن ، كار جالبي است . --Alborz Fallah (بحث) ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۴۵ (UTC)
  • پاراگراف زندگي را حسب الامر تصحيح كردم .--Alborz Fallah (بحث) ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۰۱ (UTC)
  • منظور از جمله "در زمان مرگ شاه‌صفی، ساروتقی و مادر شاه عباس دوم در دربار قدرت را بدست گرفته و سیطره رستم‌بیگ و غلامان خاصه را پایان داده بودند" كه بعد از جمله مربوط به دارو دسته رستم‌بیگ دیوان‌بیگی است ؛ اظهارنظر در مورد علت اين همه كشتار است و اشاره به اينكه در اواخر سلطنت شاه صفي از شدت كشت و كشتار كاسته شده بوده است . اگر متن را درست ننوشته ام و نتواسته ام ارتباط مكانيسم هاي پشت پرده را با قتلهاي روي صحنه توضيح بدهم ، پيشنهاد كنيد چگونه بنويسم تا منظور را برساند . --Alborz Fallah (بحث) ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۱۴ (UTC)
  • پاراگراف اول خشونت شاه صفی منبع دار شد ( لادن ...) --Alborz Fallah (بحث) ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۱۶ (UTC)
  • شراب، تنباکو و تریاک ذيل مسائل تمدني انتقال يافت . --Alborz Fallah (بحث) ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۱۹ (UTC)
  • تاريخ دار كردن وقايع خسب دستور انجام شد . --Alborz Fallah (بحث) ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۲۴ (UTC)
  • اينكه نوشتيد "برخی جاهای مقاله مشکل منبع دارد که برچسب زده ام" در حال حاضر كل مقاله را ( بصورت خام ) كه با عنوان مدرك سرچ كردم و يا نيازمند منبع را كه در حالت اسكرين جستجو كردم ، چيزي نشان نداد . اگر هنوز تگي باقيمانده بگوييد تا مدركش را پيدا كنم . فكر كنم اين هم از تصحيح هايي بوده كه انجام داده ام ولي يادم رفته كه اعلام كنم . --Alborz Fallah (بحث) ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۳۳ (UTC)
  • عهدنامه زهاب به نزديك جنگ با عثماني انتقال پيدا كرد . در ضمن قسمتي را كه از يك وبلاگ پانتركي اخذ شده بود و در مورد متن عهدنامه بود كلا حذف كردم . متن اصلي عهدنامه نه به فارسي و نه به تركي در دسترس نيست و بسيار بسيار بسيار هم مهم است كه ادعا نشود متن اصلي در دسترس است چونكه مرز كنوني ايران و عراق ، ايران و كويت و ايران و تركيه وابستگي به اين عهدنامه دارند و آن وبلاگي كه ادعا كرده بود متن تركي عهدنامه در فلان جا موجود است ، تصوير چيزي را گذاشته بود كه تاريخش مدتها بعد از وقايع ذهاب بود و در واقع چيز ديگري را با متن اصلي پيمان ذهاب كه خيلي هم مهم است اشتباه كرده بود . --Alborz Fallah (بحث) ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۴۲ (UTC)
@Alborz Fallah: تشکر. تقریبا یک سال از آخرین باری که مقاله را دیدم گذشته است و من اشکالاتی را که برشمردم یادم رفته است. باید مقاله را مجدد بخوانم. در خصوص حجم مقاله کاملا موافقم که نباید بیش از این بشود. لذا موارد کم ارتباط تر حتما منتقل گردد. اما بخش «منبع‌شناسی» باید مشابه دیگر مقالات برگزیده توسعه یابد. مثلا «شورش غریب شاه گیلانی»، «شورش شیرخان افغان»، «شورش درویش رضا در قزوین» و «شورش داود خان در قراباغ» را می توان کوتاه کرد. لطفا از شیوه مقاله خلافت علی بن ابی طالب استفاده کنید. آنجا هم نبردها و شورش های متعددی بود که کوشیدیم خلاصه اش را در مقاله اصلی بیاوریم.--سید (بحث) ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۳:۲۴ (UTC)

کپی‌رایت

بحث زیر پایان یافته‌است و به‌زودی بایگانی خواهد شد.

Earwig نقض حق تکثیر را نشان می‌دهد. لطفاً یک نفر غیر از نویسندگان مقاله، متن مقاله را با منابع (خصوصاً منابع چاپی) مقایسه کند. هنوز ‏۲۹ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۹:۱۴ (UTC)

دو مورد اول را بررسی کردم. قابل اعتنا نیست. Benyamin-ln (بحث) ۹ دی ۱۳۹۷، ساعت ۰۲:۱۰ (ایران) ‏۲۹ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۲۲:۴۰ (UTC)
بنده نمی دانم منظور ایشان چه بود, فقط در این مدت یک چیز خیلی بنده را خوشحال کرد, و آن دست به دست شدن پرتره شاه , نگاره ساختمان دیوان و صندوق آرامگاه شاه صفی بود, که بنده شاخصاً بارها در اینستاگرام, فیسبوک و توییتر پست هایی راجع به این سه نگاره دیدم, یک نگاره را خودم در موزه قم گرفتم و دو نگاره دیگر را با زحمت فراوان پس از ساعت ها وب گردی.-- Sahand Ace ‏۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۰۹ (UTC)

بررسی جدید

  • در قسمت شورش‌ها که به گفته سید نیاز به خلاصه شدن بیشتری بود که انجام شد، منتها بیشتر از این خلاصه شدن امکان نداشت زیرا موضوع اصلی به سمت گنگ شدن می‌رفت. -- Sahand Ace ‏۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۴۳ (UTC)
@Sahand Ace: تشکر اگر مطلب منبع داری را خلاصه کرده اید، به مقاله جانبی منتقل بفرمایید.--سید (بحث) ‏۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۵۹ (UTC)
@Sa.vakilian: همه آن مطالب خلاصه شده را قبلاً در مقاله‌های جانبی انتقال داده بودم، مشکل دیگری اگر هست بنده در خدمتم-- Sahand Ace ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۴۱ (UTC)
مقاله سرراست نوشته نشده است. مثلا چیزی در لید درباره سلطان العلما آورده شده اما توضیحش در متن واضح نیست. سر فرصت باید مقاله را یک بار دیگر دقیق بخوانم و نقد کنم.--سید (بحث) ‏۱۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۲۵ (UTC)