احمد عزیزی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
محمد ایذجی (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
محمد ایذجی (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۵: خط ۶۵:


==آیینه‌ای از احمد عزیزی==
==آیینه‌ای از احمد عزیزی==
===تحویل خانهٔ پدری===
'''ماجرای پس‌گرفتن خانهٔ احمد عزیزی از زبان فرزندش، ابوالفضل عزیزی:''' پدرم وقتی به تهران آمد و در روزنامه کیهان کار می‌کرد، خانه‌ای نداشت و آواره بود. با عنایت رهبر معظم انقلاب، خانه‌ای در اختیار پدرم قرار گرفت تا سکونت کند.
بعد از آنکه آقای [[سعید بیابانکی]]  در صفحه شخصی‌شان مطلبی در این‌باره منتشر کردند، بخشی از بازخوردها به انتقاد از در اختیار قرار دادن خانه‌ای در فرمانیه به پدرم بود. متأسفانه این انتقادات در حالی مطرح می‌شود که این موضوع نادیده گرفته شده که آن زمان، یعنی ۳۷سال پیش، اینجا یک ده بود و شرایط زندگی در اینجا همانند الان نبود. خانه‌ای که الان می‌خواهند پس بگیرند هم اوضاع خوبی ندارد و ما درآمد کافی برای تعمیر آن نداریم.
در همه کشورها سعی می‌کنند تا آثار معنوی شاعران و هنرمندان حفظ شود. پدرم سال‌ها در حوزه ادبی فعالیت کرد و توانست نام خود را به عنوان یکی از تأثیرگذاران در جریان شعر انقلاب ثبت کند. او با انتشار آثارش توانست در حوزه شعر معاصر جریان‌ساز باشد، سؤال من این است که آیا نباید میراث معنوی او را حفظ کرد و پاس داشت؟ این در حالی است که خانه بسیاری از شاعران پیش از انقلاب به عنوان میراث معنوی آنها وجود دارد و آثارشان بازچاپ می‌شود.
پدرم آدم شاعر مسلکی بود و اصلاً اهل زندگی مادی نبود. زندگی یک آدم شاعر با زندگی سایر آدم‌ها فرق دارد. بعد از فوت او وعده‌هایی داده شد، اما هیچ کدام عملی نشد. نه آثارش به چاپ می‌رسد و نه طبق وعده‌ای که داده بودند، آرامگاهی برای او ساخته شد، حالا هم می‌خواهند خانه‌اش را پس بگیرند.
به گفته او؛ احمد عزیزی همواره خود را شاعر انقلاب می‌دانست. رهبر معظم انقلاب نیز بارها نسبت به پدرم عطوفت و مهربانی نشان دادند، ایشان اولین نفری بودند که بعد از بیماری پدرم در پیام‌های مختلف نسبت به بیماری او اظهار ناراحتی کردند و حتی به عیادت او آمدند.<ref name="خانه">{{یادکرد وب|نشانی= https://www.tasnimnews.com/fa/news/1399/02/09/2253128|عنوان=ماجرای-پس-گرفتن-خانه-احمد-عزیزی-آیا-نباید-میراث-معنوی-یک-شاعر-جریان-ساز-حفظ-شود}}</ref>
==زندگی و یادگار==
==زندگی و یادگار==
==آثار و کتابشناسی==
==آثار و کتابشناسی==

نسخهٔ ‏۱۱ اسفند ۱۴۰۰، ساعت ۰۱:۲۲

احمد عزیزی
زمینهٔ کاری شعر - نثر ادبی
زادروز ۴دی۱۳۳۷
سرپل ذهاب استان کرمانشاه
مرگ ۱۶اسفند۱۳۹۵
بیمارستان امام رضا، کرمانشاه
ملیت ایرانی
علت مرگ بیماری قلبی و کلیوی
بنیانگذار مثنوی و شطحیات جدید
پیشه شاعر و نویسنده
کتاب‌ها «کفش‌های مکاشفه»، «شرجی آواز»، «خواب‌نامه و باغ تناسخ»، «ترجمه زخم»، «باران پروانه»، «رودخانه رؤیا» ، «ناودان الماس»، «ترانه‌های ایلیایی»، «غزالستان»، «قوس غزل» و «طغیان ترانه»
دلیل سرشناسی ارائه دهنده سبکی متمایز و نو در شعر (مثنوی) و نثر (شطح‌گونه)
اثرپذیرفته از مولوی، سهراب سپهری

احمد عزیزی شاعر معاصر کرمانشاهی و ارائه‌کننده سبک جدیدی از مثنوی است که در زمینه شعر آیینی و انقلاب با درونمایه‌ای عرفانی فعال بود. وی ۹ سال پایان عمر را با بیماری در حالت اغما به سر برد.[۱]

* * * * *

احمد عزیزی ۴دی۱۳۳۷ در سرپل ذهاب استان کرمانشاه به دنیا آمد. وی در کودکی با عشایر سیاه چادرنشین حشر و نشر فراوان داشت و قبل از رفتن به دبستان، خواندن و نوشتن را بدون داشتن معلم و تنها از روی کنجکاوی و تأمل و دقت از نوشته‌های روی تابلوها و اسامی خیابانها و… به خوبی فرا گرفت.

سرودن شعر را از سال‌های جوانی با مجله جوانان آغاز کرد. از وی آثار شعر و نثر ادبی متعددی به جا مانده‌ است. تمایل سبک وی به معنویت و عرفان اسلامی با فرم جدیدی از مثنوی - ملهم از مثنوی مولوی - در شعر معاصر قابل توجه است. این سبک تأثیر زیادی در شعر معاصر گذاشته است. اشعار عزیزی با عرفان اسلامی آمیختگی دارد و تمجید از اهل‌ بیت (س) در بیشتر آثارش دیده می‌شود. او مثنوی‌هایش را غالباً با وصف طبیعت آغاز می‌کرد و با تمهیدات گوناگون و با توسل به مناسبات و ترکیبات نو و تجنیسات سنتی، رفته‌ رفته به موضوع اصلی گریز می‌زد. عزیزی در ساختن ترکیبات نو به شیوه شعرای سبک هندی نیز مهارتی خاص دارد. برای نمونه می‌توان به این ترکیب‌ها اشاره کرد: جبرئیل آباد الهام، اب بازی‌های فطرت، تابستان عزلت، تب خیس تکلم، درختان پا به ماه و کولیان شبنم فروش. او قبل از پیروزی انقلاب به دعوت شمس آل احمد به تهران رفت و دیداری نیز با مرتضی مطهری داشت. وی با آغاز جنگ به همراه خانواده به تهران نقل مکان نمود و برای مدتی ساکن شهرستان نور شد سپس در تهران اقامت گزید و به همکاری با روزنامه جمهوری اسلامی پرداخت.

«کفش‌های مکاشفه»، «شرجی آواز»، «خواب‌نامه و باغ تناسخ»، «ترجمه زخم»، «باران پروانه»، «رودخانه رؤیا» ، «ناودان الماس»، «ترانه‌های ایلیایی»، «غزالستان»، «قوس غزل» و «طغیان ترانه» از جمله آثار وی به شمار می‌رود.

احمد عزیزی از ۱۵اسفند۱۳۸۶ به علت کاهش سطح هوشیاری ناشی از تشنج، بیماری قلبی و کلیوی در بخش آی‌سی‌یو بیمارستان بستری بود حال عمومی او پس از سه سال به حدی رسید که وی نسبت به شادی‌ها و غم‌ها با اشک‌ها و لبخند پاسخ می‌داد و می‌توانست سخنان اطرافیان را بشنود و عکس‌العمل نشان دهد. طبق نظر پزشکی در آبان ۱۳۹۱ اعلام شد حال عمومی وی تغییر خاصی نداشت، اما هوشیاری او نسبت به قبل بهتر است ولی توانِ صحبت نداشت. وی همچنین می‌توانست از راه دهان تغذیه کند. در ۱۳ اسفند ۹۵ دچار نارسایی و انسداد روده شد دو روز بعد تحت یک عمل جراحی ضروری و ناگهانی قرار گرفت که به‌علت ریسک بالا یک روز بعد عمل و پس از ۹ سال که با سطح هوشیاری پایین در بیمارستان بستری بود، در ۱۶اسفند۱۳۹۵ از دنیا رفت. مقام معظم رهبری ۲۸مهر۱۳۹۰، در سفر به کرمانشاه، از وی در بیمارستان عیادت کرد و همچنین ۱۷اسفند۱۳۹۵ در پیامی درگذشت احمد عزیزی را تسلیت گفت.[۱][۲]



آیینه‌ای از احمد عزیزی

تحویل خانهٔ پدری

ماجرای پس‌گرفتن خانهٔ احمد عزیزی از زبان فرزندش، ابوالفضل عزیزی: پدرم وقتی به تهران آمد و در روزنامه کیهان کار می‌کرد، خانه‌ای نداشت و آواره بود. با عنایت رهبر معظم انقلاب، خانه‌ای در اختیار پدرم قرار گرفت تا سکونت کند. بعد از آنکه آقای سعید بیابانکی در صفحه شخصی‌شان مطلبی در این‌باره منتشر کردند، بخشی از بازخوردها به انتقاد از در اختیار قرار دادن خانه‌ای در فرمانیه به پدرم بود. متأسفانه این انتقادات در حالی مطرح می‌شود که این موضوع نادیده گرفته شده که آن زمان، یعنی ۳۷سال پیش، اینجا یک ده بود و شرایط زندگی در اینجا همانند الان نبود. خانه‌ای که الان می‌خواهند پس بگیرند هم اوضاع خوبی ندارد و ما درآمد کافی برای تعمیر آن نداریم. در همه کشورها سعی می‌کنند تا آثار معنوی شاعران و هنرمندان حفظ شود. پدرم سال‌ها در حوزه ادبی فعالیت کرد و توانست نام خود را به عنوان یکی از تأثیرگذاران در جریان شعر انقلاب ثبت کند. او با انتشار آثارش توانست در حوزه شعر معاصر جریان‌ساز باشد، سؤال من این است که آیا نباید میراث معنوی او را حفظ کرد و پاس داشت؟ این در حالی است که خانه بسیاری از شاعران پیش از انقلاب به عنوان میراث معنوی آنها وجود دارد و آثارشان بازچاپ می‌شود.

پدرم آدم شاعر مسلکی بود و اصلاً اهل زندگی مادی نبود. زندگی یک آدم شاعر با زندگی سایر آدم‌ها فرق دارد. بعد از فوت او وعده‌هایی داده شد، اما هیچ کدام عملی نشد. نه آثارش به چاپ می‌رسد و نه طبق وعده‌ای که داده بودند، آرامگاهی برای او ساخته شد، حالا هم می‌خواهند خانه‌اش را پس بگیرند.

به گفته او؛ احمد عزیزی همواره خود را شاعر انقلاب می‌دانست. رهبر معظم انقلاب نیز بارها نسبت به پدرم عطوفت و مهربانی نشان دادند، ایشان اولین نفری بودند که بعد از بیماری پدرم در پیام‌های مختلف نسبت به بیماری او اظهار ناراحتی کردند و حتی به عیادت او آمدند.[۳]

زندگی و یادگار

آثار و کتابشناسی

منبع‌شناسی

کتاب «شاعر هشت هزار ساله؛ سیری در افکار و اشعار احمد عزیزی»

کتاب «شاعر هشت هزار ساله» سیری در افکار و اشعار احمد عزیزی به قلم مرضیه دانیالی با طراحی جلد آمنه موسی‌پسندی با شمارگان ۵۰۰ نسخه در ۱۴۴صفحه با قیمت ۱۵هزار تومان توسط انتشارات کانون اندیشه جوان و با همکاری به‌نشر (انتشارات آستان قدس رضوی) در سال ۱۳۹۸ منتشر شده است.

این کتاب توسط مرکز پژوهش‎های جوان کانون اندیشه جوان در قالب کتاب دانشجو منتشر شده است؛ طبق دسته‌بندی معرفی شده در ابتدای این کتاب، این مرکز در چهار سطح جوان، دانشجو، اندیشه و طلبه به تولید آثاری در قالب‌ها و آرایه‌‎های گوناگون مشغول است.

این کتاب در چهار فصل «کلیات»، «نگاهی به شطحیات احمد عزیزی»، «بررسی تحلیلی اشعار دینی احمد عزیزی» و «بررسی انعکاس حوادث مهم اجتماعی در اشعار احمد عزیزی» و مجموعا ۱۸ گفتار به همراه مقدمه، جمع‌بندی، ضمائم و کتابنامه به بررسی اشعار و افکار احمد عزیزی داشته است.

نگاهی به زندگی احمد عزیزی، عزیزی از زبان عزیزی، تاثیرپذیری‌ها و تاثیرگذاری‌های احمد عزیزی، اقدامات شاخص احمد عزیزی از موضوعات کلی است که در فصل اول این کتاب به آن پرداخته شده است.

حس‌آمیزی، جان‌بخشی، آشنایی‌زدایی، اِطناب و تکرار، سجع و بازی با الفاظ نیز از جمله نکاتی است که در قالب شطحیات این شاعر معاصر در فصل دوم کتاب «شاعر هشت هزار ساله» بررسی شده است.

اشعار مرحوم احمد عزیزی نیز در مورد حضرت رسول اکرم (ص)، امام علی (ع)، حضرت فاطمه (س)، امام حسین (ع) و اشعار عاشورایی، حضرت ابوالفضل (ع)، امام رضا (ع) و امام زمان (عج) در فصل سوم این کتاب تحلیل شده است.[۱]

پانویس