فریدون عموزاده خلیلی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
===ماجراهای نگرفتن جوایز=== | ===ماجراهای نگرفتن جوایز=== | ||
===ماجراهای حرفی که در حین گرفتن جایزه زده است=== | ===ماجراهای حرفی که در حین گرفتن جایزه زده است=== | ||
===ماجراهای عصبانیت، ترک مجالس، مهمانیها، برنامهها، استعفا و مشابه آن=== | ===ماجراهای عصبانیت، ترک مجالس، مهمانیها، برنامهها، استعفا و مشابه آن=== | ||
===ماجراهای نحوه مرگ، بازتاب خبر مرگ در روزنامهها و مجلات و نمونههایی از آن=== | ===ماجراهای نحوه مرگ، بازتاب خبر مرگ در روزنامهها و مجلات و نمونههایی از آن=== | ||
خط ۷۲: | خط ۷۱: | ||
===ماجرای شکایتهایی از دیگران کرده به محاکم و شکایتهایی که از او شده=== | ===ماجرای شکایتهایی از دیگران کرده به محاکم و شکایتهایی که از او شده=== | ||
===ماجراهای مشهور ممیزی=== | ===ماجراهای مشهور ممیزی=== | ||
=== | ===مذهب و ارتباط با خدا=== | ||
==زندگی و یادگار== | ==زندگی و یادگار== | ||
===سالشمار=== | ===سالشمار=== |
نسخهٔ ۲۳ تیر ۱۴۰۰، ساعت ۰۱:۵۳
فریدون عموزاده خلیلی | |
---|---|
زمینهٔ کاری | داستاننویسی، روزنامهنگاری، فعالیتهای ادبی و فرهنگی |
زادروز | ۳۰ بهمن ۱۳۳۸ سمنان |
پدر و مادر | عذرا، عبدالرحمن |
ملیت | ایرانی |
پیشه | روزنامهنگار، فیلمنامهنویس، داستاننویس، پژوهشگر، مدرس داستان نویسی و فعال مدنی |
کتابها | «دو خرمای نارس»، «سفر به شهر سلیمان»، «خدای روزهای بارانی»، «زرد مشکی»، مجموعه «کلاغهای بلوار ساعت»، «اژدهای بدجنسی که چشمهایش آستیگمات بود(نبود!)» و «کتاب کوچک داستان نویسی» |
همسر(ها) | فاطمه خرامان |
فرزندان | حمید، فرید، عرفان |
مدرک تحصیلی | کارشناسی ریاضی و علوم کامپیوتر، نشان درجه یک هنری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سال ۱۳۸۷ |
اثرپذیرفته از | پابلو نرودا، ناظم حکمت، مارکز، هوشنگ گلشیری، احمد شاملو، فروغ فرخزاد، صمد بهرنگی، نیما یوشیج، ابراهیم گلستان و نجف دریابندری |
فریدون عموزاده خلیلی نویسنده، پژوهشگر و از چهرههای مهم و مطرح در روزنامهنگاری است.
فریدون عموزاده خلیلی از سال ۱۳۵۹ با حضور در حوزه هنری به طور جدی و حرفهای وارد عرصه نوشتن شد. او در سال ۱۳۶۶ با راهاندازی مجله سروش نوجوان، به همراه قیصر امینپور و بیوک ملکی فعالیت مطبوعاتیاش را در کنار داستاننویسی آغاز کرد و نشریاتی مانند آفتابگردان، دوچرخه، بچههای زمین، آفتاب امروز، سیب، پندار و چلچراغ را راهاندازی کرد. خلیلی تا امروز دهها داستان، مقاله، نقد، یادداشت، فیلمنامه و پژوهش در زمینه ادبیات داستانی، ادبیات کودک، فیلم و سینما و... در قالب کتاب یا در مطبوعات منتشر و بابت آنها چندین جایزه ملی و بینالمللی دریافت کرده است. او همچنین از اعضای هیات موسس انجمن نویسندگان کودک و نوجوان دز سال ۱۳۷۷، دفتر ادبیات کودک و نوجوان در سال ۱۳۶۵، کتاب سال سروش نوجوان و... بوده است. خلیلی همچنین کارگاههای مختلف داستاننویسی و رمان نوجوان را برگزار کرده است.
از میان یادها
ماجراهای انتشار
ماجرای عشق
ماجرای استاد
ماجرای شاگرد
ماجرای مردم
بین ده تا بیست مطلب برگرفته از مجلات دوره خود (موافق و مخالف)
ماجراهای دشمنی
ماجراهای دوستی
ماجراهای قهرها
ماجراهای آشتیها
ماجراهای نگرفتن جوایز
ماجراهای حرفی که در حین گرفتن جایزه زده است
ماجراهای عصبانیت، ترک مجالس، مهمانیها، برنامهها، استعفا و مشابه آن
ماجراهای نحوه مرگ، بازتاب خبر مرگ در روزنامهها و مجلات و نمونههایی از آن
ماجراهای دارایی
ماجراهای زندگی شخصی
ماجرای برخی خالهزنکیهای شیرین (اشکها و لبخندها)
ماجرای شکایتهایی از دیگران کرده به محاکم و شکایتهایی که از او شده
ماجراهای مشهور ممیزی
مذهب و ارتباط با خدا
زندگی و یادگار
سالشمار
- ۱۳۶۸: برنده جایزه بهترین کتاب سال جمهوری اسلامی برای کتاب «سفر به شهر سلیمان»
- ۱۳۷۸: برنده جایزه نویسنده برگزیده یونیسف به خاطر توجه ویژه به حقوق کودکان در کتابها
- ۱۳۷۸: یکی از ۲۰ نویسنده برگزیده ۲۰ سال اول انقلاب در زمینه کودک و نوجوان
- ۱۳۸۷دریافت نشان، گواهینامه، درجه یک هنری در زمینه ادبیات داستانی برای یک عمر تلاش در این حوزه
- ۱۳۸۱: برنده جایزه قلم زرین در نهمین جشنواره مطبوعات
- ۱۳۷۶: سردبیر برگزیده نشریات کودکان و نوجوانان ایران برای حضور در کنفرانس بینالمللی سردبیران نشریات کودک، ژاپن
- ۱۳۷۷: انجمن نویسندگان کودک و نوجوان
- ۱۳۶۵: دفتر ادبیات کودک و نوجوان
- ۱۳۶۷: کتاب سال سروش نوجوان
- ۱۳۸۲: دوچرخه طلایی انتخاب کتاب توسط نوجوانان
- ۱۳۶۷: نهاد داوری کودکان و نوجوانان در جشنواره بینالمللی فیلم اصفهان
- ۱۳۷۵: جشن سبز همایش کودکان و نوجوانان دوستدار محیط زیست
- ۱۳۷۴: باشگاه و اردوهای آموزشی خبرنگاران نوجوان
- ۱۳۸۲: همایش و باشگاه بچههای زمین، کودکان و نوجوانان دوستدار گفتو گوی تمدنها، صلح و محیط زیست.
- ۱۳۶۶: ماهنامه سروش نوجوان به همراه قیصر امینپور و بیوک ملکی
- ۱۳۷۲: نخستین روزنامه کودکان و نوجوانان ایران، «آفتابگردان»
- ۱۳۸۲: نشریه دوچرخه
- ۱۳۸۰: هفتهنامه چلچراغ
- ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۷: سردبیر برنامه نوجوان رادیو
- ۱۳۶۶ تا ۱۳۷۲: پایهگذار و عضو شورای سردبیری مجله سروش نوجوان
- ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۶: پایهگذار و سردبیر نخستین روزنامه نوجوانان ایران، «آفتابگردان»
- ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۳: دبیر سرویس ادب و هنر روزنامه همشهری در بدو تأسیس
- ۱۳۷۷ تا ۱۳۷۹: مدیر مسئول و سردبیر نشریه مرکزگفتوگوی تمدنها با عنوان بچههای زمین
- ۱۳۷۷ تا ۱۳۷۹: صاحب امتیاز و مدیر مسئول روزنامه آفتاب امروز
- ۱۳۶۵: داور انتخاب کتاب سال جمهوری اسلامی
- ۱۳۸۱: داور جشنواره بینالمللی فیلمهای کودک و نوجوان اصفهان
- ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۲: پایهگذار و سردبیر نشریه دوچرخه، روزنامه همشهری
- ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۳: سردبیر هفتهنامه پندار، متعلق به سازمان دانشآموزی
- ۱۳۸۰ تا کنون: صاحب امتیاز و مدیر مسئول هفتهنامه چلچراغ
- ۱۳۹۰ تا کنون: کارگاههای متفاوت رمان نویسی برای نوجوانان با عنوان اتاق تجربه رمان نوجوان. خروجی این کارگاهها چاپ حدود ۳۰ عنوان کتاب بوده است که برخی از آنها در جشنوارههای کانون، لاکپشت پرنده و کتاب اول ارشاد جایزه دریافت کردند.
- ۱۳۹۳: کارگاه کتاب تصویری، ۴ دوره به همراه کیانوش غریبپور
- ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۶: دبیر شورای ادبیات حوزه هنری
- ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۶: مدیر واحد کودک و نوجوان حوزه هنری و مسئول کتابهای سوره بچههای مسجد
- ۱۳۷۸: دبیر نخستین کنفرانس بین المللی ادبیات کودک با عنوان جهان کودکان، جهان قدسی
- ۱۳۹۴ تا کنون: دبیر جایزه سپیدار، برای کتابهای زیستمحیطی کودک و نوجوان.
کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری
فریدون عموزاده خلیلی، در بهمن ماه ۱۳۳۸ در سمنان متولد شد. تحصیلات ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را در سمنان گذراند. در آن سالها با نوشتن نمایشنامه و داستان در سمنان، فعالیت مقدماتی خود را در زمینه نوشتن آغاز کرد. در سال ۱۳۵۷ برای تحصیل در رشته ریاضی دانشگاه تهران، وارد تهران شد و تا مقطع کارشناسی ارشد درسش را ادامه داد. او از زمان ورود به دانشگاه نخستین نوشتههای خود را در نشریات منتشر کرد و از سال ۱۳۵۹ با حضور در حوزه هنری به طور جدی و حرفهای وارد عرصه نوشتن شد.(3) عموزاده خلیلی در سال ۱۳۶۶ با راه اندازی مجله سروش نوجوان، به همراه قیصر امینپور و بیوک ملکی فعالیت مطبوعاتی خود را در کنار داستاننویسی آغاز کرد. تأسیس و راه اندازی نشریات آفتابگردان) نخستین روزنامه ویژه کودکان ونوجوانان در ایران)، دوچرخه، بچههای زمین، آفتاب امروز، سیب، پندار و چلچراغ تداوم فعالیتهای مطبوعاتی عموزاده خلیلی است. خلیلی، تا سال ۱۳۸۷ که نشان درجه یک هنر (معادل مدرک دکترا) را در زمینه ادبیات داستانی دریافت کرد تا امروز دهها داستان، مقاله، نقد، یادداشت، فیلمنامه و پژوهش در زمینه ادبیات داستانی، ادبیات کودک، فیلم و سینما و... در قالب کتاب یا در مطبوعات منتشر و بابت آنها چندین جایزه ملی و بین المللی دریافت کرده است.(3)
شخصیت و اندیشه
زمینه فعالیت
یادمانها و بزرگداشتها
از نگاه دیگران
هوشنگ مرادی کرمانی
«زرد مشكی» اثر كتاب عموزاده، از كارهاي استثنايي حوزه نوجوان طي سالهاي اخير است، زماني كه كسي درباره احساسات دوچرخهاي بنويسد دست به كاري بزرگ زده است. ما خودمان دست به قلم هستيم و ميدانيم كه نوشتن در اين سطح تا چه اندازه دشوار است. عموزاده آدم «دست و دل بازي» است. من دو جايزهاي كه از دست بچهها و با سليقه آنها گرفتم به سبب خدمات ايشان در سروش نوجوانان بود. اكنون سالها از آن روز ميگذرد و من اميدوارم ايشان همچنان به فعاليتهاي ارزنده خود در حوزه كودك و نوجوان ادامه دهد.» (18)
مهدی حجوانی
«علاقهای كه خليلی برای فعاليت برای كودكان و نوجوانان دارد در كمتر كسی ديده ميشود، او سالهای زيادی از عمرش را صرف خدمت به اين قشر حساس كرد و اولين روزنامه ويژه نوجوانان را راهاندازي كرد. من در مقالهاي كه در ويژهنامه نكوداشت انجمن نویسندگان کودک آمده، از عموزاده با عنوان «غول بزرگ مهربان» ياد كردهام. او عضو هيات موسس انجمن نويسندگان كودك و نوجوان و رييس برخی دورههای اين تشكل است.»(18)
غلامرضا امامی
«عموزاده خلیلی در کتاب «دو خرمای نارس» به زیبایی، درد و رنج را به تصویر کشیده است.درد و رنجی که توسط نویسنده آن درک و لمس شده است. عموزاده خلیلی اگر چه آثار درخشانی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان دارد اما اندیشه بزرگی دارد و از این رو آنجا که برای بزرگسالان نیز مینویسد، شعلهای از کودکی بیپیرایه نیز در آثار وی موج میزند. عموزاده خلیلی اگر چه از سمنان برخاسته اما شهروند ایران زمین است و در طول چند دهه فعالیت ادبی خود منشاء خدمات شایانی در کشور بوده است.» (19)
روحالله مهدیپور عمرانی
«سالهای آغازین انقلاب تصور می کردم که دیگر دوره نویسندگان شاخص ادبیات کودک و نوجوان همچون صمد بهرنگی تمام شده است اما «دو خرمای نارس» یکی از آثار موفق و درخشان ادبیات کودک و نوجوان در بعد از انقلاب بوده است. جوهره این کتاب، درد و رنج است. درد و رنجی که مصداق آن در جامعه وجود دارد. قصه داستان قصهای واقعی و رئالیسم است که نویسنده در آن قالبی را برای نگارش انتخاب کرده که محتوا را تاب میآورد.»(19)
محمود برآبادی
«فریدون عموزاده خلیلی همواره دموکراتیک عمل میکند و احترامی که به نظرات دیگران میگذارند، قابل تقدیر است. چندینبار هیئتمدیره انجمن نویسندگان کتاب کودک و نوجوان پیشنهاد کردند که او کاندیدای جایزه «هانس کریستین اندرسن» شود، اما عموزاده خلیلی نپذیرفت. قدرت بینظیر در سازمان دادن کارها و میدان دادن به دیگران هم از دیگر ویژگیهای اوست.»(22)
نظرات فرد در مورد خودش و آثارش
تفسیر خود از آثارش
موضعگیریهای او درباره دیگران
همیشه پدربزرگ
بعضیها انگار پدربزرگ به دنیا میآیند، پدربزرگ زندگی میکنندو پدربزرگ از دنیا میروند. آذر یزدی یکی از همین پدربزرگها بود. پدربزرگ را باید از سال 43 یا 44 یا کمی زودتر یا دیرتر شناخته باشم که دانشآموز کوچکی بودم در دبستان توکلی یا مدرسه راهنمایی داریوش سمنان. یادم هست از همان وقتها هم پدربزرگ بود با قصههایش که شبیه پدربزرگها بود، مهربان، ساده، دنیادیده، گرم و دوست داشتنی.»(17)
همراهیهای سیاسی
مخالفتهای سیاسی
نامههای سرگشاده
نامهای دسته جمعی
بیانیهها
جمله مورد علاقه در کتابهایش
جمله یا جملاتی که از کتابش کالت شده است
نحوه پوشش
تکیه کلامها
خلقیات
منزلی که در آن زندگی میکرد (باغ و ویلا)
گزارش جامعی از سفرها (نقشه به همراه مکانهایی که به آن مسافرت کرده است)
برنامههای ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است
ناشرانی که با او کار کردهاند
بنیانگذاری
تأثیرپذیریها
استادان و شاگردان
علت شهرت
فیلم ساخته شده بر اساس
حضور در فیلمهای مستند درباره خود
اتفاقات بعد از انتشار آثار
نام جاهایی که به اسم این فرد است
کاریکاتورهایی که دربارهاش کشیدهاند
مجسمه و نگارههایی که از او کشیدهاند
ده تا بیست مطلب نقل شده از موارد فوق از مجلات آن دوره
برگههایی از مصاحبههای فرد
آثار و منبعشناسی
سبک و لحن و ویژگی آثار
کارنامه و فهرست آثار
جوایز و افتخارات
منبعشناسی (منابعی که درباره آثار فرد نوشته شده است)
بررسی موردی چند اثر
سفر به شهر سلیمان
«سفر به شهر سلیمان» کتابی از فریدون عموزاده خلیلی است که در سال ۱۳۶۸ منتشر و در مراسم کتاب سال جمهوری اسلامی ایران بهعنوان کتاب برگزیده معرفی شد. در این کتاب داستان دخترک تک و تنهایی روایت میشود که برای کارگاه قالی بافی حشمت خان قالی میبافد. حشمت خان مرد سنگدلی است و کارگاهش سرد و نمدار و تاریک است. دخترک دلش میخواهد قالیچهای مانند قالیچه حضرت سلیمان ببافد تا با آن بتواند به شهر سلیمان پرواز کند. این کتاب با تصویرگری محمدعلی بنیاسدی برای نخستین بار در سال 1373 از سوی انتشارات امیرکبیر برای بچههای سالهای آخر دبستان منتشر شد.
خدای روزهای بارانی
«خدای روزهای بارانی» عنوان مجموعه داستانی از فریدون عموزاده خلیلی برای نوجوانان است که برای نخستین بار در سال 1379 از سوی نشر روزگار منتشر شده و برنده قلم بلورین در جشنواره کتاب کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شده است. «آن سوی صنوبرها» ، «آفتاب» و «خدای روزهای بارانی» مجموعه سه داستانی هستند که در این کتاب، فراهم آمدهاند. نویسنده در داستان نخست، از علایق وافر دخترکی اسکیمویی به نام توم یاد میکند که علاقه زیادی به پدربزرگش دارد. در این داستان که روزهای سخت زمستانی در پیش است، پدر توم ناگزیر پدربزرگ را مطابق سنت اسکیمویی باید به محلی به دور از دهکده ببرد تا در تنهایی و گرسنگی به کام مرگ برود، اما توم وقتی که درمییابد پدربزرگ به نقطه نامعلوم رفته تصمیم میگیرد کاری انجام دهد.
کلاغهای بلوار ساعت
مجموعه پنج جلدی «کلاغ های بلوار ساعت» اثر دیگری از فریدون عموزاده خلیلی است که با تصویرگری نداعظیمی از سوی نشر افق در سال 1387 منتشر شده است. این مجموعه شامل پنج داستان است که در یک بلوار اتفاق میافتد و شخصیت پنج داستان را هم یک کلاغ تشکیل میدهد. «تخم این هیولا مال کدام کلاغه»، «کی گفته نینا اسم یک کلاغه»، «یک دایره با چهار تا خط وسطش»، «کلاغها آنفلوانزای مرغی نمیگیرند» و «شیلا اسم یک کلاغه؟» به صورت طنز نوشته شده و کودکان و نوجوانان را با زندگی کلاغهای بلوار ساعت و اتفاقهای جالب و هیجانانگیزی که برای کلاغها به وقوع میپیوندد، آشنا میکنند. این کتاب از آثار برگزیده فهرست کتابخانه بینالمللی مونیخ است.
کتاب کوچک داستاننویسی
«کتاب کوچک داستاننویسی» از دیگر آثار فریدون عموزاده خلیلی است که برای نخستین بار در سال 1391 از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شده و برنده جایزه لاکپشت نقرهای شده است. این کتاب برای نوجوانها و جوانهایی که میخواهند راه نوشتن را یاد بگیرند، مناسب است و به آنها میآموزد چگونه با صبوری وقدم به قدم نوشتن را یاد بگیرند و در هر قدم راهی را پیش روی مخاطب قرار میدهد تا سختیهای نوشتن را با شیرینی طی کند. عموزاده خلیلی در این کتاب مهمترین چیزها را از پیدا کردن سوژه گرفته تا پایان داستان را ساده و کامل اما فشرده برای مخاطب بیان میکند. او نمیخواهد نویسندههای یک شکل تولید کند، برای همین، هر مسئله را به شکلهای مختلف و با مثالهای متفاوت توضیح میدهد و مخاطب را درگیر سبکها و گونههای نوشتن نمیکند.
دو خرمای نارس
«دو خرمای نارس» مجموعه داستانی از فریدون عموزاده خلیلی است که در سال 1374 از سوی نشر قدیانی چاپ شد. این کتاب دربردارنده سه داستان به نامهای غربتی، دو خرمای نارس و پدربزرگ برای نوجوانان است. عمو زاده خلیلی در این کتاب به زیبایی، درد و رنج را به تصویر کشیده است. درد و رنجی که توسط نویسنده آن درک و لمس شده است. درد و رنجی که مصداق آن در جامعه وجود دارد. قصه داستان قصهای واقعی و رئالیسم است که نویسنده در آن، قالبی را برای نگارش انتخاب کرده که محتوا را تاب میآورد. در دو خرمای نارس عموزاده خلیلی داستان پدری را میگوید که میخواهد پسر نوجوانش را بفروشد.
زرد مشکی
رمان «زرد مشکی» اثر دیگری از فریدون عموزاده خلیلی است که با تصویرگری علیرضا گلدوزیان در سال 1388 از سوی انتشارات کانون پرورش فکری برای گروه سنی «د» و «هـ» منتشر شده و داستان دوچرخهای به همین نام و خاطرات و وقایعی است که از زبان دوچرخه بیان میشود. هر کدام از این حوادث بخشی از کتاب را شامل میشود و در مجموع ۴۶ بخش را شامل میشود که در ۲۱۵ صفحه آمده است. زرد مشکی یا سمندر، دوچرخه سیرک است که روزگار او را از سیرک بیرون میاندازد و سروکارش به یک اوراقی میافتد. در آنجا دوستانی پیدا میکند که به او برای بازگشت به سیرک کمک میکنند اما نقشه فرار شکست میخورد و گذر سمند و دوستش سونامی به هند میافتد. در هند، اقبال سمندر و دوستش را با یک گروه فیلمسازی آشنا میکند و سمندر به هنرپیشه اول یک فیلم هندی تبدیل میشود و برای آموختن تکنیکهای هنری سختیهایی را متحمل میشود.
اژدهای بدجنسی که چشمهایش آستیگمات بود(نبود!)
«اژدهای بدجنسی که چشمهایش آستیگمات بود/ نبود» از آثار جدید فریدون عموزاده خلیلی است که از سوی غزاله بیگدلو تصویرگری شده و انتشارات علمی فرهنگی آن را در سال 1397 منتشر کرده است. این کتاب، با هدف ترغیب کودکان به صلح و دوستی در مجموعهای به نام صلح نوشته شده است. در این کتاب، ژدوکا اژدهایی است که از خانه رانده میشود چون مثل بقیه اژدهاها بدجنس و مردمآزار نیست و در پنج مرحله و در طول هفت شب و هفت روز آزموده میشود. کتاب «اژدهای بدجنسی که چشمهایش آستیگمات ... بود/ نبود» از نظر ساختاری افسانه نو محسوب میشود. افسانه نو قالب و ساختار افسانه را دارد اما محتوای تازهای در آن ریخته شده است و از نظر درونمایهشخصیتپردازی و صحنهپردازی، گفتوگوها و پایانبندی شبیه افسانه نیست، بلکه از نظرساختار کلی به افسانه شباهت دارد.