تو در قاهره خواهی مرد: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
طراوت بارانی (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
ققنوس (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳: خط ۲۳:
|پیش از         =  
|پیش از         =  
}}
}}
 
'''تو در قاهره خواهی مرد'''، رمانی تاریخی از [[حمیدرضا صدر]] است. کتابی که با مرگ ملک فاروق، پادشاه مصر آغاز می شود و با الگوی روایت دوم‌شخص، تولد تا مرگ پادشاهی از ایران را روایت می‌کند که در نهایت در قاهره خواهد مرد!
 
 
<center>* * * * *</center>
<center>* * * * *</center>
تو در قاهره خواهی مرد، روایتی از زندگی محمدرضاشاه پهلوی از ۲۷ اسفند ۱۳۴۳ (زمان مرگ ملک فاروق پادشاه مصر) تا ۱ فروردین ۱۳۴۵ است .
کتاب با مرگ ملک فاروق آغاز می شود و بعد به ازدواج محمدرضاشاه با فوزیه و زندگی آن‌ها می‌پردازد. داستان فصل‌به‌فصل جلو می‌رود و وقایع زندگی محمدرضا را در فلش‌بک‌هایی با اشاره به نقاط عطف تاریخ حکومتش بیان می‌کند. کتاب، شاهی را ترسیم کرده است که تمام زندگی‌اش با ترس از ترور آمیخته؛ ترسی که تا خصوصی‌ترین لایه‌های زندگی‌اش رخنه کرده و حتی بر روابط او با نزدیکانش سایه افکنده است. جنبهٔ تاریخی و مستند این اثر پررنگ‌تر از جنبهٔ داستانی آن است و اِشراف نویسنده به تاریخ‌ها و وقایع، اصالتی تاریخی به آن بخشیده است.




==برای کسانی که کتاب را نخوانده‌اند==
==برای کسانی که تازه با کتاب آشنا شده‌اند==
===آغاز با یک داستانک جذّاب دربارهٔ کتاب===
===داستان آخرین پادشاه ایران از چه قرار است؟===
===یک بند در معرفی خلاصهٔ کتاب (بدون رجوع به اطلاعات شناسنامه‌ای)===
===وجه تمایز رمان، دلیل شهرت===
===گزارشی از شخصیت حاضر در کتاب داستان- گزارشی از شعرهای مهم در کتاب شعر- گزارشی از فصل‌های کتاب پژوهش===
این کتاب شامل اطلاعات تاریخی مناسبی از دورهٔ پهلوی دوم است و به نظر می‌رسد حمیدرضا صدر پژوهش‌های میدانی گسترده‌ای برای این کتاب کرده باشد. به گفتهٔ خود نویسنده، او به مدت سه سال منابع و مآخذي كه دربارهٔ اين موضوع در كتابخانهٔ مجلس شوراي اسلامي، آرشيو ملي و آرشيو قوهٔ قضاييه وجود داشته را مطالعه کرده است.<ref name = "سرپوش ۹۶">{{یادکرد وب|نشانی = https://www.sarpoosh.com/politics/domestic-policy/domestic-policy960403345.html|عنوان = مشروطه نتوانست در ایران رشد پیدا کند}}</ref>
===دلیل شهرت===
===تقدیم‌شده به مهندس ارتشی زمان شاه، پدرش===
 
حمیدرضا صدر این کتاب را به پدرش تقدیم کرده است. وی در این باره می‌گوید: «اگر کتاب را ببینید به پدرم تقدیم شده؛ نوشته ام «به یاد پدرم که اگر این کتاب را می خواند مرا مواخذه می کرد». پدر من مهندس ارتشی زمانی شاه بود. هم سید بود و هم شازده قاجاری. عموی پدرم سال 1325 نخست وزیر بود محسن صدر یا همان صدرالاشراف بود. من در این محیط ها بزرگ شده و تکبر از بالا به پایین را همیشه در خانواده پدرم می دیدم و به همین دلیل هم همیشه با پدرم مشکل داشتم.» اتفاقا «تو در قاهره خواهی مرد»، نقد قدرت و نظامی و نظامی گری است. درباره چیزی نوشته ام که حال و هوایش را زندگی کرده ام.» <ref>{{یادکرد وب|نشانی = https://www.bartarinha.ir/fa/news/376002/%D8%AD%D9%85%DB%8C%D8%AF%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%B5%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B4%D8%B1%D8%A7%D9%81-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AC%D9%86%D8%B3-%D9%81%D9%88%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84|عنوان = حمیدرضا صدر، اشراف‌زاده‌ای از جنس فوتبال}}</ref>
===تقدیم‌شده به===
===مقدمه‌نویس یا یادداشت‌نویس===
===چرا باید این کتاب را خواند===
===چرا باید این کتاب را خواند===
*اطلاعات تاریخی دقیق در دل یک داستان و توجه به جزییات.
* الگوی روایت دوم شخص، نه‌ تنها کیفیتی متفاوت را به ارمغان آورده است بلکه برای رمان‌های تاریخی، زوایهٔ دید کم‌تر استفاده‌شده‌ای است.
*مخاطب همگام و همراه به صورتی سیال، در ذهن آخرین پادشاه ایران است.
*مخاطب به دریافتی روان‌شناختی از محمدرضا پهلوی می‌رسد.
===آیا من مخاطب این کتاب هستم؟===
همان‌طور که مجتبی هوشیار محبوب برای هنر آنلاین می نویسد، به نظر می‌آید علاقه‌مندان کتاب‌های تاریخی -خصوصا تاریخ معاصر ایران- مخاطبان اصلی این کتاب باشند که احتمالاً بعد از خواندن این اثر تجربهٔ خوشایندی را نیز پشت سر خواهند گذاشت، چرا که همان‌طور که گفته شد، این اثر روایتی پرجزئیات (به لحاظ تاریخی) از زندگی محمدرضاپهلوی در اختیار خواننده می‌گذارد.<ref name = "بمباران">{{یادکرد وب|نشانی = http://www.honaronline.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1-8/57562-%D8%AA%D9%88-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%A7%D9%87%D8%B1%D9%87-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%AF-%D8%A8%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8|عنوان = تو در قاهره خواهی مرد و بمباران اطلاعاتی / نگاهی به اولین رمان حمیدرضا صدر}}</ref>
==برای کسانی که کتاب را خوانده‌اند==  
==برای کسانی که کتاب را خوانده‌اند==  
===داستانک‌ها===
===داستانک‌ها===
====مجوز====
====انتخاب نامی مناسب برای زندگی آخرین شاه ایران====
====نشر و تغییر نام====
صدر دربارهٔ نام این کتاب می‌گوید عنوان نخست این رمان «تهران 44» بود و پس از مدتی نام «یک سال با شاهنشاه» را برای آن برگزیدم و البته پس از مدتی و با مشورتی که از دوستانم گرفتم، نام «تو در قاهره خواهی مرد» را برایش انتخاب کردم. گمان می‌کنم این نام بار داستانی بیشتری به کتابم می‌دهد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = http://22bahman.ir/show.php?page=post&id=12239|عنوان = «تو در قاهره خواهی مرد»، رمانی دربارهٔ پهلوی دوم}}</ref>
====جوایز====
===جلسات نقد و بررسی===
====جلسات نقد و بررسی====
تا به حال جلسات نقد و بررسی‌ بسیاری برای «تو در قاهره خواهی مرد» برگزار شده است؛ نظیر جلسهٔ نقدی در برنامهٔ گالری «آس» تهران از سلسله ‌نشست‌های حوزهٔ نقد و نظر به مدیریت دکتر «کامران هروی»، به تاریخ شانزده مرداد هزار و سیصد و نود شش.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = http://www.shabakehiranian.ir/news/details/27828/%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%C2%AB%D8%AD%D9%85%DB%8C%D8%AF-%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%B5%D8%AF%D8%B1%C2%BB-%D8%AF%D8%B1-%DA%AF%D8%A7%D9%84%D8%B1%DB%8C-%C2%AB%D8%A2%D8%B3%C2%BB-%D8%AA%D9%87|عنوان = آثار دکتر «حمید رضا صدر» در گالری «آس» تهران نقد و بررسی می‌شود}}</ref>
====اهدا====
====بازتاب در توئیت‌ها و نوشته‌های مجازی====
====اشاره به کتاب در کلام افراد مشهور====
====تقریظ و مقدمه‌هایی بر کتاب====
====هوادری====
==== استحال و اقتباس====
 
===سال‌شمار کتاب===
===خلاصهٔ مفصل‌تر کتاب در حد دو بند===
===محل نوشته شدن در کتاب (در صورت مهم بودن این امر)===
===داستان انتشار کتاب (اوّلین بار در کجا و چگونه بوده است؟!)===
===سبک کتاب===
===سبک کتاب===
===پیشینهٔ کتاب===
این رمان برهم‌زننده‌ٔ شیوه‌های کلاسیک روایت است چرا که همواره مخاطب عادت دارد تا با حوادث بیرونی فارغ از نگاه شخصیت‌ها و صدای درون آنان، داستان را بخواند. اما در این کتاب اگرچه حجم اتفاقات به عنوان حوادث بیرونی زیاد است اما نوع ارتباطشان با هستهٔ مرکزی رمان و نوع روایت آن باعث جذب خواننده و پرررنگ‌شدن خط داستانی می‌شود .
===پیرنگ===
در واقع رمان ماهیتی پازل‌وار دارد. قطعات این پازل که در قالب انعکاسات ذهنی شخصیت اصلی نمود پیدا می‌کند، در نهایت هریک در جای خود نشسته و تصویر مورد نظر نویسنده را تشکیل می‌دهند. تصویری که از آن می‌توان به دریافتی روانشناختی از شخصیت شاه رسید. البته حمیدرضا صدر که همواره در تحلیل‌هایش جنبه‌های جامعه‌شناختی را نیز از نظر دور نمی‌دارد، در این رمان نیز کوشیده نحوهٔ پرداختنش به پاره‌ای از وقایع و رخدادهای دورهٔ مورد نظرش با چنین رویکردی باشد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = http://old.alef.ir/vdccp4qi42bqix8.ala2.html?228058|عنوان = پا به پای محمدرضا شاه}}</ref>
===شخصیت‌پردازی===
===شخصیت‌پردازی===
===ویژگی‌های مهم کتاب===
شخصیت اصلی این داستان محمدرضاشاه پهلوی است. هستهٔ مرکزی آن، ویژگی‌های شخصیت متزلزل و دوگانهٔ آخرین شاه ایران است.این کتاب از شاهی می‌گوید که همیشه در حال ترسیدن از ترور است. ترسی که ازخصوصی‌ترین لایه‌های زندگی‌اش تا روابطش با درباریان و اطرافیان رخنه کرده است. از نگاه این نویسنده، محمدرضاشاه شخصی ترسو بود که توهم قدرت داشت و اطرافیانش هم به این موضوع معترف بودند. مطمئنم انتشار این کتاب به مذاق سلطنت‌طلبان خوش نمی‌آید و «تو در قاهره خواهی مرد» به یقین با واکنش آن‌ها روبه‌رو خواهد شد. من زندگینامه‌های زیادی خوانده‌ام و از آنجایی که فروپاشی پهلوی می‌توانست دستمایه نگارش یک رمان جذاب قرار بگیرد، این کتاب را نوشته‌ام.»<ref name = "خبر آنلاین ۹۳">{{یادکرد وب|نشانی = https://www.khabaronline.ir/news/349930/%D8%AA%D9%88-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%A7%D9%87%D8%B1%D9%87-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%AF-%D8%AD%D9%85%DB%8C%D8%AF%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%B5%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%BA-%D9%85%D|عنوان = تو در قاهره خواهی مرد / حمیدرضا صدر به سراغ محمدرضا شاه رفت}}</ref>
===الهام از شخصیت‌ها===
===الهام از یونایتد نفرین‌شده===
====شخصیت‌های اصلی====
به گفتهٔ حمیدرضا صدر، این نویسنده مدت‌ها در فکر نوشتن رمانی بر اساس واقعیت‌های تاریخی و وقایع بوده و پس از ترجمهٔ کتاب یونایتد نفرین شده، نوشتهٔ دیوید پیس که درباره‌ٔ زندگی «برایان کلاف» مربی جنجالی فوتبال انگلیس بود، به فکر نوشتن رمانی تاریخی افتاده است. رمانی با زبان گزارشگری در نقد قدرت!<ref name = "خبر آنلاین ۹۳
====شخصیت‌های فرعی====
"/>
===پرهیز عامدانه از ترسیم زنان===
اگر کتاب‌های حمیدرضا صدر را بررسی کنیم، چه در همین کتاب «تو در قاهره خواهی مرد» و چه در کتاب «سیصد و پنج روز»، می‌بینیم صدر در ترسیم نقش زنان نکوشیده است و مخاطب هیچ دیدی از ذهنیت این نویسنده از زنان ندارد. در مصاحبه‌ای که با این نویسنده صورت گرفت، در جواب به سوالِ پس زنان کجای روایت‌های تو هستند، صدر گفت: «كلا در ترسيم زنان در تاريخ عامدانه پرهيز مي‌كنم و در كتاب «تو در قاهره خواهي مرد» نيز اين رويكرد وجود دارد. زيرا به نظرم پرداختن به زنان، خواننده را درگير حوزهٔ مسائل اخلاقي مي‌كند.» <ref name = "سرپوش ۹۶"/>
===حمیدرضا صدر می‌خواهد زمان را به کاغذ منتقل کند===
این کتاب با جملات کوتاه و اطلاعات تاریخی فراوانی که در اختیار خواننده قرار می‌دهد، در چند فصل کلی تنظیم شده است که عبارتند از: پیش از بهار 1344، بهار 1344، تابستان 1344، پاییز 1344، زمستان 1344 و پس از زمستان 1344. هر فصل روزشماری است که اتفاقات آن روز را با نگاه کسانی که در اطراف محمدرضاشاه هستند و دلواپسی‌ها و هراس‌های شخصی او به پیش می‌برد. در مصاحبه‌ای که با نویسندهٔ این کتاب شده است، گفته است ارقام و اعداد برایش بسیار مهم هستند. رشته‌اش ریاضی بوده است و اقتصاد خوانده و گویی به خواننده کد می دهد. اگرچه برخی به این شیوه معترض شده‌اند، اما این شیوه و روشی است که صدر دوست می‌دارد. برای حمیدرضا صدر، تاریخ و اعداد و ارقام جزئی از دل‌مشغولی‌های او است. صدر می‌گوید به نظر من، بدون رجوع به تاریخ، در قبال امروز و اکنون، یک ناظر صرف خواهیم بود نه چیزی بیش از این. شاید یکی از مشکلات ما هم این است که خیلی فراموشکاریم و از تاریخ درس نمی‌گیریم. <ref name = "سرپوش ۹۶"/>
===زبان گزارشگری فوتبالی صدر، عامل جذاب روایت رمان تاریخی===
الگوی روایتی در این رمان زاویهٔ دید دوم شخص مفرد است و زبان گزارشگری، آن هم به صورت سیال، ابزاری شده است تا با آن بتوان به ذهن محمدرضا سرک کشید و به صدای وجدان فردی شخصیت اصلی داستان پرداخت. داستان‌گویی از زبان یک شخصیت تاریخی سهل و ممتنع است. سهل از این نظر که گره‌های داستانی، فرازها و فرودها و حتی شخصیت‌پردازی برای مخاطب و حتی نویسنده تا حد زیادی آشنا و فاش است؛ اما ممتنع است چرا که ساختن بستری جدید از روایت و خلاقیت و زاویهٔدید جدید، کار را سخت می‌کند. بنا بر گفتهٔ حمیدرضا صدر، کتاب‌های فوتبالی‌اش نیز با تاریخ فوتبال مرتبطند. حرف‌هایش در تلویزیون هم همیشه با چند مثال تاریخی همراه است؛ یعنی زمینه و پایهٔ آن بحث‌ها نیز تاریخ است. تاریخ دغدغه‌اش است. به‌ویژه زندگی شخصیت‌های بزرگ جوامع بشری که توام با اتفاقات عجیب و غریب بوده و خود آن‌ها قدرت زیادی داشته‌اند، همیشه برای او جالب بوده است. <ref>{{یادکرد وب|نشانی = https://www.aftabir.com/news/article/view/2014/04/23/240605|عنوان = شخصیت اصلی، محمدرضا شاه است / حرفهای حمیدرضا صدر درباره جهش از فوتبال به سیاست}}</ref>
===کتابی که پس از سه هفته به چاپ دوم رسید===
به گفتهٔ حمیدرضا صدر، انتشارات زاوش پس از سه هفته توزیع اولیه، خبر از فروش کامل چاپ اول این کتاب داده است و به زودی چاپ دوم آن روانهٔ بازار کتاب می‌شود. همچنین نشر چشمه این کتاب را یکی از شش کتابی معرفی کرد که در ابتدای سال با استقبال خوبی روبرو شده‌است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = http://www.ibna.ir/fa/doc/naghli/200672/%D8%B9%D9%85%D8%B1-%DA%A9%D9%88%D8%AA%D8%A7%D9%87-%D9%82%D8%A7%D9%87%D8%B1%D9%87-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8|عنوان = عمر کوتاه «تو در قاهره خواهی مرد» در بازار کتاب}}</ref>


===گزارشی از فروش کتاب===
===گزارشی از ترجمه به زبان‌های دیگر===
===اتفاقات سیاسی یا اجتماعی مرتبط با کتاب و جریان‌سازی‌های کتاب===
===نشست‌های خبرساز دربارهٔ کتاب===
===اظهارنظرها===
===اظهارنظرها===
====نقدهای مثبت====
====نقدهای منفی====
====اظهارنظر اهالی ادبیات و روشنفکران====
====نظرات داوری در مراسم‌های گوناگون====
====اظهارنظر دیگر شخصیت‌ها====
====اظهارنظر دیگر شخصیت‌ها====
=====خشایار الوند و پیشنهادی برای مطالعهٔ آخر هفتهٔ مخاطبان کتاب=====
خشایار الوند در حالی این کتاب را برای مخاطبان کتاب معرفی می‌کند که اذعان دارد با مطالعهٔ این کتاب جا خورده است؛ چرا که مطمعناً خودش و افراد دیگر هم حمیدرضا صدر را به عنوان منتقد سینما و فوتبال می‌شناسند. اما خواندن کتابی به قلم او، آن هم رمانی تاریخی همه را شگفت‌زده کرده است. الوند می‌گوید روایت کتاب از شاهی است که می‌ترسد و نویسنده مدام به گوشه‌های تاریک ذهنش سرک می‌کشد تا تصوری که از اطرافیان و سوءقصدکنندگانش دارد نمایان شود.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = http://www.ibna.ir/fa/doc/shortint/232356/preview/|عنوان = الوند: از خواندن «تو در قاهره خواهی مرد» جا خوردم!}}</ref>
=====مجتبی هوشیار محبوب و بمباران اطلاعاتی=====
مجتبا هوشیار محبوب در گفت‌ و گویی با هنر آنلاین می‌گوید: «صدر وقتی از یک واقعهٔ خاص یا حتی یک رویداد معمولی در این کتاب می‌نویسد، حتی‌الامکان تمامی جزئیات را نیز بازگو می‌کند. این توصیفات موبه‌مو خصوصاً شامل داده‌های تاریخی می‌شود؛ داده‌های تاریخی مفصلی که بازهٔ زمانی اسفند 1343 تا اول فروردین 1345 را در بر می‌گیرد. <ref name = "بمباران"/>
====نظر خود نویسنده دربارهٔ کتاب====
====نظر خود نویسنده دربارهٔ کتاب====
====تأثیرپذیرفته از====
در مصاحبه‌ای که ماهرخ ابراهیم‌پور با نویسندهٔ‌ این کتاب در روزنامهٔ اعتماد داشت، حمیدرضا صدر می‌گوید:
====تأثیرگذاشته بر====
«ابتدا بايد بگويم جان‌مايهٔ «تو در قاهره خواهي مرد» در نقد قدرت است. براي من تأليف كتاب «تو در قاهره خواهي مرد» در واقع پاسخي به پرسش‌هايي است كه در دوران كودكي‌ام اتفاق افتاده است. به همين بهانه، به مدت سه سال منابع و مآخذي را كه دربارهٔ اين موضوع در كتابخانهٔ مجلس شوراي اسلامي، آرشيو ملي و آرشيو قوهٔ قضاييه وجود داشت، با دل‌مشغولي‌هاي خودم ورق زدم و كتاب «تو در قاهره خواهي مرد» نيز در سال ٤٢ اتفاق افتاد و تقريباً در همين حوالي زماني كه من در آن زندگي كردم و تصويري از آن دارم كه وقتي دربارهٔ آن مي‌خوانم خيلي راحت مي‌توانم به آن رجوع كنم.
====گزارشی از اقتباس‌های هنری انجام‌گرفته در کتاب====
بنابراين، تحقيق در اين زمينه براي من بسيار آسان‌تر است تا اينكه بخواهم كتابي دربارهٔ يكي از پادشاهان قاجار بنويسم. بحثي كه بسيار تاريخي است و در حيطهٔ من نيست. اما دهه ٤٠ دوره‌اي است كه در آن زندگي كردم و دورهٔ من است و با اين‌كه كم‌سن‌ و ‌سال بودم اما به بعضي مسائل سياسي علاقه داشتم و مسائلي را نيز در اطرافم مي‌ديدم و مي‌شنيدم كه به كنجكاوي‌ام منجر مي‌شد تا در فرصتي بتوانم دربارهٔ آن‌ها تحقيق كنم.<ref name = "سرپوش ۹۶"/>
====فهرست امکان نام‌گذاری‌شده از روی نام کتاب====
 
====جمله‌های ماندگار کتاب====
====جمله‌های ماندگار کتاب====
قسمت های ماندگار کتاب
*یکی از سربازان قصر تو. یکی از ملازمان کاخ تو. رضا شمس‌آبادی که انتظارت را کشیده. منتظرت بوده. در کمینت نشسته. برای صید کردنت. برای کشتنت. کشتن تو. کشتن شاه. شاهنشاه ایران. فرمانروای ایران زمین. با گلوله. گلوله…
آن سرباز اسلحه‌به‌دست اینجا است. در بیست و دوم فروردین ۱۳۴۴. در اولین روز هفته. حوالی ساعت نه صبح از کنار باغچه‌های کاخ رد شده. از کنار حوض بزرگ و فواره‌هایش خیلی سریع عبور کرده. با مسلسل مدل ام‌ث هفت در آغوشش. مسلسل را در دستان نیرومندش گرفته. انگشتانش را برای چکاندن ماشه آماده کرده. عزمی جزم برای نشانه رفتن تو. برای کشتن تو...
*به خود می‌گویی مگر تاریخ همیشه همین نبوده؟ مگر کاری‌ترین ضربه‌ها را خودی‌ها نزده‌اند؟
*تو اواخر دههٔ بعد به مصر بازخواهی گشت. به قاهره... تو زمانی بازخواهی‌ گشت که مرگ چشم در چشمت دوخته. که رخت برخواهی بست. که خواهی مُرد...
====جوایز کتاب====
====جوایز کتاب====
 
در بخش مستند‌نگاری هشتمین جشنواره جایزهٔ جلال آل احمد سال 1394، کتاب تو در قاهره خواهی مرد نوشتهٔ حمیدرضا صدر شایسته ی تقدیر اعلام شد.<ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://www.shahrvand-newspaper.ir/News:NoMobile/Main/49695/%D9%87%D8%B4%D8%AA%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%AC%D8%A7%DB%8C%D8%B2%D9%87-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C-%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4-%D8%B1%D8%A7-%D8%|عنوان = هشتمین جایزه ادبی جلال برگزیدگانش را شناخت}}</ref>
==مشخصات کتاب‌شناختی==
==مشخصات کتاب‌شناختی==
===تعداد صفحات، دفعات چاپ، جمع کل تیراز و ناشرانی که اثر را چاپ کرده‌اند===
این کتاب را نشر زاوش در 267 صفحه در بهار 1393 به چاپ رسانده است که تنها در سه هفته پس از عرضه به چاپ دوم رسید.<Ref>{{یادکرد وب|نشانی = http://tarikhirani.ir/fa/news/4395/%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%B4%D8%A7%D9%87-%D8%AA%D9%88-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%A7%D9%87%D8%B1%D9%87-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D9%85%D9%8F%D|عنوان = رمانی درباره زندگی شاه؛ تو در قاهره خواهی مُرد}}</ref>
===طراحی جلد و تصویرسازی===
===جلد کتاب، جلب مخاطب===
===تغییرات طرح جلد در چاپ‌های مختلف===
در انتخاب کتاب توسط مخاطب، پیش از هر چیز جلد پرمعنای آن نظر مخاطب را جلب می‌کند؛ جلد این کتاب نقشه‌ای قدیمی است از قاره آفریقا که یادآور مصر است. مصر نمادی برای افزایش ترس در مخاطب بود. ترسی که در جان شاه ایران از ابتدای کتاب با مرگ ملک فاروق و ترور شاه همسو شد و در نهایت، آخرین شاه ایران در قاهره مرد. گربه‌ای سیاه و سفید روی این نقشه واژگون شده، گربه‌ای که نماد نقشهٔ ایران است و یا حتی شاه ایران. گربه‌ای که در نهایت قدرت و سیاهی در خلوتش چون تمام انسان‌ها می‌ترسید، ترسی سفید، ترس از مرگ، کفن و فراموشی.
 
==منبع‌شناسی (پایان‌نامه و مقاله نوشته شده دربارهٔ کتاب)==
 
==نوا، نما و نگاه==
==نوا، نما و نگاه==
===تصویر از صفحات کتاب===
===تصویر از صفحات کتاب===
خط ۱۰۳: خط ۱۰۴:


==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==
* {{یادکرد وب|نشانی = https://www.bartarinha.ir/fa/news/376002/%D8%AD%D9%85%DB%8C%D8%AF%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%B5%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B4%D8%B1%D8%A7%D9%81-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AC%D9%86%D8%B3-%D9%81%D9%88%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84|عنوان = حمیدرضا صدر، اشراف‌زاده‌ای از جنس فوتبال|ناشر = راه برترین‌ها|تاریخ انتشار = ۰۶ شهریور ۱۳۹۵| تاریخ بازدید = ۲۵ مهر ۱۳۹۸}}
* {{یادکرد وب|نشانی = https://www.sarpoosh.com/politics/domestic-policy/domestic-policy960403345.html|عنوان = مشروطه نتوانست در ایران رشد پیدا کند|ناشر = سرپوش|تاریخ انتشار = ۱۳ تیر ۱۳۹۶|تاریخ بازدید = ۱۷ مهر ۱۳۹۸}}
* {{یادکرد وب|نشانی = http://www.honaronline.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1-8/57562-%D8%AA%D9%88-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%A7%D9%87%D8%B1%D9%87-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%AF-%D8%A8%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8|عنوان = تو در قاهره خواهی مرد و بمباران اطلاعاتی / نگاهی به اولین رمان حمیدرضا صدر|ناشر = هنر آنلاین|تاریخ انتشار = ۲۸ مرداد ۱۳۹۳|تاریخ بازدید = ۱۷ مهر ۱۳۹۹۸}}
* {{یادکرد وب|نشانی = https://www.khabaronline.ir/news/349930/%D8%AA%D9%88-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%A7%D9%87%D8%B1%D9%87-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%AF-%D8%AD%D9%85%DB%8C%D8%AF%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%B5%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%BA-%D9%85%D|عنوان = تو در قاهره خواهی مرد / حمیدرضا صدر به سراغ محمدرضا شاه رفت|ناشر = خبر آنلاین|تاریخ انتشار = ۲۸ فروردین ۱۳۹۳|تاریخ بازدید = ۱۷ مهر ۱۳۹۸}}
* {{یادکرد وب|نشانی = http://www.shabakehiranian.ir/news/details/27828/%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%C2%AB%D8%AD%D9%85%DB%8C%D8%AF-%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%B5%D8%AF%D8%B1%C2%BB-%D8%AF%D8%B1-%DA%AF%D8%A7%D9%84%D8%B1%DB%8C-%C2%AB%D8%A2%D8%B3%C2%BB-%D8%AA%D9%87|عنوان = آثار دکتر «حمید رضا صدر» در گالری «آس» تهران نقد و بررسی می‌شود|ناشر = شبکهٔ خبری ایرانیان|تاریخ انتشار = ۱۶ مرداد ۱۳۹۶|تاریخ بازدید = ۱۷ مهر ۱۳۹۸}}
* {{یادکرد وب|نشانی = http://old.alef.ir/vdccp4qi42bqix8.ala2.html?228058|عنوان = پا به پای محمدرضا شاه|ناشر = جامعهٔ خبری تحلیلی الف|تاریخ انتشار = ۰۵ خرداد ۱۳۹۳|تاریخ بازدید = ۱۷ مهر ۱۳۹۸}}
* {یادکرد وب|نشانی = https://www.aftabir.com/news/article/view/2014/04/23/240605|عنوان = شخصیت اصلی، محمدرضا شاه است / حرفهای حمیدرضا صدر درباره جهش از فوتبال به سیاست|ناشر = آفتاب|تاریخ انتشار = ۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۳|تاریخ بازدید = ۱۷ مهر ۱۳۹۸}}
* {{یادکرد وب|نشانی = http://www.ibna.ir/fa/doc/naghli/200672/%D8%B9%D9%85%D8%B1-%DA%A9%D9%88%D8%AA%D8%A7%D9%87-%D9%82%D8%A7%D9%87%D8%B1%D9%87-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8|عنوان = عمر کوتاه «تو در قاهره خواهی مرد» در بازار کتاب|ناشر = ایبنا|تاریخ انتشار = ۱۲ خرداد ۱۳۹۳|تاریخ بازدید = ۱۷ مهر ۱۳۹۸}}
* {{یادکرد وب|نشانی = http://www.ibna.ir/fa/doc/shortint/232356/preview/|عنوان = الوند: از خواندن «تو در قاهره خواهی مرد» جا خوردم!|ناشر = ایبنا|تاریخ انتشار = ۰۱ بهمن ۱۳۹۴|تاریخ بازدید = ۱۷ مهر ۱۳۹۸}}
* {{یادکرد وب| نشانی = http://www.shahrvand-newspaper.ir/News:NoMobile/Main/49695/%D9%87%D8%B4%D8%AA%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%AC%D8%A7%DB%8C%D8%B2%D9%87-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C-%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4-%D8%B1%D8%A7-%D8%|عنوان = هشتمین جایزه ادبی جلال برگزیدگانش را شناخت|ناشر = شهروند|تاریخ انتشار = ۰۱ آذر ۱۳۹۴|تاریخ بازدید = ۱۷ مهر ۱۳۹۸}}
{{یادکرد وب|نشانی = http://tarikhirani.ir/fa/news/4395/%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%B4%D8%A7%D9%87-%D8%AA%D9%88-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%A7%D9%87%D8%B1%D9%87-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D9%85%D9%8F%D|عنوان = رمانی درباره زندگی شاه؛ تو در قاهره خواهی مُرد|ناشر = تاریخ ایرانی|تاریخ انتشار = ۲۱ خرداد ۱۳۹۳|تاریخ بازدید = ۱۷ مهر ۱۳۹۸}}
* {{یادکرد وب|نشانی = http://22bahman.ir/show.php?page=post&id=12239|عنوان = «تو در قاهره خواهی مرد»، رمانی دربارهٔ پهلوی دوم|ناشر = پایگاه اطلاع رسانی انقلاب اسلامی|تاریخ انتشار = ۲۵ دی ۱۳۹۲|تاریخ بازدید = ۱۷ مهر ۱۳۹۸}}

نسخهٔ ‏۲۶ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۲۱

تو در قاهره خواهی مرد
نویسندهحمیدرضا صدر

تو در قاهره خواهی مرد، رمانی تاریخی از حمیدرضا صدر است. کتابی که با مرگ ملک فاروق، پادشاه مصر آغاز می شود و با الگوی روایت دوم‌شخص، تولد تا مرگ پادشاهی از ایران را روایت می‌کند که در نهایت در قاهره خواهد مرد!

* * * * *

تو در قاهره خواهی مرد، روایتی از زندگی محمدرضاشاه پهلوی از ۲۷ اسفند ۱۳۴۳ (زمان مرگ ملک فاروق پادشاه مصر) تا ۱ فروردین ۱۳۴۵ است . کتاب با مرگ ملک فاروق آغاز می شود و بعد به ازدواج محمدرضاشاه با فوزیه و زندگی آن‌ها می‌پردازد. داستان فصل‌به‌فصل جلو می‌رود و وقایع زندگی محمدرضا را در فلش‌بک‌هایی با اشاره به نقاط عطف تاریخ حکومتش بیان می‌کند. کتاب، شاهی را ترسیم کرده است که تمام زندگی‌اش با ترس از ترور آمیخته؛ ترسی که تا خصوصی‌ترین لایه‌های زندگی‌اش رخنه کرده و حتی بر روابط او با نزدیکانش سایه افکنده است. جنبهٔ تاریخی و مستند این اثر پررنگ‌تر از جنبهٔ داستانی آن است و اِشراف نویسنده به تاریخ‌ها و وقایع، اصالتی تاریخی به آن بخشیده است.


برای کسانی که تازه با کتاب آشنا شده‌اند

داستان آخرین پادشاه ایران از چه قرار است؟

وجه تمایز رمان، دلیل شهرت

این کتاب شامل اطلاعات تاریخی مناسبی از دورهٔ پهلوی دوم است و به نظر می‌رسد حمیدرضا صدر پژوهش‌های میدانی گسترده‌ای برای این کتاب کرده باشد. به گفتهٔ خود نویسنده، او به مدت سه سال منابع و مآخذي كه دربارهٔ اين موضوع در كتابخانهٔ مجلس شوراي اسلامي، آرشيو ملي و آرشيو قوهٔ قضاييه وجود داشته را مطالعه کرده است.[۱]

تقدیم‌شده به مهندس ارتشی زمان شاه، پدرش

حمیدرضا صدر این کتاب را به پدرش تقدیم کرده است. وی در این باره می‌گوید: «اگر کتاب را ببینید به پدرم تقدیم شده؛ نوشته ام «به یاد پدرم که اگر این کتاب را می خواند مرا مواخذه می کرد». پدر من مهندس ارتشی زمانی شاه بود. هم سید بود و هم شازده قاجاری. عموی پدرم سال 1325 نخست وزیر بود محسن صدر یا همان صدرالاشراف بود. من در این محیط ها بزرگ شده و تکبر از بالا به پایین را همیشه در خانواده پدرم می دیدم و به همین دلیل هم همیشه با پدرم مشکل داشتم.» اتفاقا «تو در قاهره خواهی مرد»، نقد قدرت و نظامی و نظامی گری است. درباره چیزی نوشته ام که حال و هوایش را زندگی کرده ام.» [۲]

چرا باید این کتاب را خواند

  • اطلاعات تاریخی دقیق در دل یک داستان و توجه به جزییات.
  • الگوی روایت دوم شخص، نه‌ تنها کیفیتی متفاوت را به ارمغان آورده است بلکه برای رمان‌های تاریخی، زوایهٔ دید کم‌تر استفاده‌شده‌ای است.
  • مخاطب همگام و همراه به صورتی سیال، در ذهن آخرین پادشاه ایران است.
  • مخاطب به دریافتی روان‌شناختی از محمدرضا پهلوی می‌رسد.

آیا من مخاطب این کتاب هستم؟

همان‌طور که مجتبی هوشیار محبوب برای هنر آنلاین می نویسد، به نظر می‌آید علاقه‌مندان کتاب‌های تاریخی -خصوصا تاریخ معاصر ایران- مخاطبان اصلی این کتاب باشند که احتمالاً بعد از خواندن این اثر تجربهٔ خوشایندی را نیز پشت سر خواهند گذاشت، چرا که همان‌طور که گفته شد، این اثر روایتی پرجزئیات (به لحاظ تاریخی) از زندگی محمدرضاپهلوی در اختیار خواننده می‌گذارد.[۳]

برای کسانی که کتاب را خوانده‌اند

داستانک‌ها

انتخاب نامی مناسب برای زندگی آخرین شاه ایران

صدر دربارهٔ نام این کتاب می‌گوید عنوان نخست این رمان «تهران 44» بود و پس از مدتی نام «یک سال با شاهنشاه» را برای آن برگزیدم و البته پس از مدتی و با مشورتی که از دوستانم گرفتم، نام «تو در قاهره خواهی مرد» را برایش انتخاب کردم. گمان می‌کنم این نام بار داستانی بیشتری به کتابم می‌دهد.[۴]

جلسات نقد و بررسی

تا به حال جلسات نقد و بررسی‌ بسیاری برای «تو در قاهره خواهی مرد» برگزار شده است؛ نظیر جلسهٔ نقدی در برنامهٔ گالری «آس» تهران از سلسله ‌نشست‌های حوزهٔ نقد و نظر به مدیریت دکتر «کامران هروی»، به تاریخ شانزده مرداد هزار و سیصد و نود شش.[۵]

سبک کتاب

این رمان برهم‌زننده‌ٔ شیوه‌های کلاسیک روایت است چرا که همواره مخاطب عادت دارد تا با حوادث بیرونی فارغ از نگاه شخصیت‌ها و صدای درون آنان، داستان را بخواند. اما در این کتاب اگرچه حجم اتفاقات به عنوان حوادث بیرونی زیاد است اما نوع ارتباطشان با هستهٔ مرکزی رمان و نوع روایت آن باعث جذب خواننده و پرررنگ‌شدن خط داستانی می‌شود . در واقع رمان ماهیتی پازل‌وار دارد. قطعات این پازل که در قالب انعکاسات ذهنی شخصیت اصلی نمود پیدا می‌کند، در نهایت هریک در جای خود نشسته و تصویر مورد نظر نویسنده را تشکیل می‌دهند. تصویری که از آن می‌توان به دریافتی روانشناختی از شخصیت شاه رسید. البته حمیدرضا صدر که همواره در تحلیل‌هایش جنبه‌های جامعه‌شناختی را نیز از نظر دور نمی‌دارد، در این رمان نیز کوشیده نحوهٔ پرداختنش به پاره‌ای از وقایع و رخدادهای دورهٔ مورد نظرش با چنین رویکردی باشد.[۶]

شخصیت‌پردازی

شخصیت اصلی این داستان محمدرضاشاه پهلوی است. هستهٔ مرکزی آن، ویژگی‌های شخصیت متزلزل و دوگانهٔ آخرین شاه ایران است.این کتاب از شاهی می‌گوید که همیشه در حال ترسیدن از ترور است. ترسی که ازخصوصی‌ترین لایه‌های زندگی‌اش تا روابطش با درباریان و اطرافیان رخنه کرده است. از نگاه این نویسنده، محمدرضاشاه شخصی ترسو بود که توهم قدرت داشت و اطرافیانش هم به این موضوع معترف بودند. مطمئنم انتشار این کتاب به مذاق سلطنت‌طلبان خوش نمی‌آید و «تو در قاهره خواهی مرد» به یقین با واکنش آن‌ها روبه‌رو خواهد شد. من زندگینامه‌های زیادی خوانده‌ام و از آنجایی که فروپاشی پهلوی می‌توانست دستمایه نگارش یک رمان جذاب قرار بگیرد، این کتاب را نوشته‌ام.»[۷]

الهام از یونایتد نفرین‌شده

به گفتهٔ حمیدرضا صدر، این نویسنده مدت‌ها در فکر نوشتن رمانی بر اساس واقعیت‌های تاریخی و وقایع بوده و پس از ترجمهٔ کتاب یونایتد نفرین شده، نوشتهٔ دیوید پیس که درباره‌ٔ زندگی «برایان کلاف» مربی جنجالی فوتبال انگلیس بود، به فکر نوشتن رمانی تاریخی افتاده است. رمانی با زبان گزارشگری در نقد قدرت![۷]

پرهیز عامدانه از ترسیم زنان

اگر کتاب‌های حمیدرضا صدر را بررسی کنیم، چه در همین کتاب «تو در قاهره خواهی مرد» و چه در کتاب «سیصد و پنج روز»، می‌بینیم صدر در ترسیم نقش زنان نکوشیده است و مخاطب هیچ دیدی از ذهنیت این نویسنده از زنان ندارد. در مصاحبه‌ای که با این نویسنده صورت گرفت، در جواب به سوالِ پس زنان کجای روایت‌های تو هستند، صدر گفت: «كلا در ترسيم زنان در تاريخ عامدانه پرهيز مي‌كنم و در كتاب «تو در قاهره خواهي مرد» نيز اين رويكرد وجود دارد. زيرا به نظرم پرداختن به زنان، خواننده را درگير حوزهٔ مسائل اخلاقي مي‌كند.» [۱]

حمیدرضا صدر می‌خواهد زمان را به کاغذ منتقل کند

این کتاب با جملات کوتاه و اطلاعات تاریخی فراوانی که در اختیار خواننده قرار می‌دهد، در چند فصل کلی تنظیم شده است که عبارتند از: پیش از بهار 1344، بهار 1344، تابستان 1344، پاییز 1344، زمستان 1344 و پس از زمستان 1344. هر فصل روزشماری است که اتفاقات آن روز را با نگاه کسانی که در اطراف محمدرضاشاه هستند و دلواپسی‌ها و هراس‌های شخصی او به پیش می‌برد. در مصاحبه‌ای که با نویسندهٔ این کتاب شده است، گفته است ارقام و اعداد برایش بسیار مهم هستند. رشته‌اش ریاضی بوده است و اقتصاد خوانده و گویی به خواننده کد می دهد. اگرچه برخی به این شیوه معترض شده‌اند، اما این شیوه و روشی است که صدر دوست می‌دارد. برای حمیدرضا صدر، تاریخ و اعداد و ارقام جزئی از دل‌مشغولی‌های او است. صدر می‌گوید به نظر من، بدون رجوع به تاریخ، در قبال امروز و اکنون، یک ناظر صرف خواهیم بود نه چیزی بیش از این. شاید یکی از مشکلات ما هم این است که خیلی فراموشکاریم و از تاریخ درس نمی‌گیریم. [۱]

زبان گزارشگری فوتبالی صدر، عامل جذاب روایت رمان تاریخی

الگوی روایتی در این رمان زاویهٔ دید دوم شخص مفرد است و زبان گزارشگری، آن هم به صورت سیال، ابزاری شده است تا با آن بتوان به ذهن محمدرضا سرک کشید و به صدای وجدان فردی شخصیت اصلی داستان پرداخت. داستان‌گویی از زبان یک شخصیت تاریخی سهل و ممتنع است. سهل از این نظر که گره‌های داستانی، فرازها و فرودها و حتی شخصیت‌پردازی برای مخاطب و حتی نویسنده تا حد زیادی آشنا و فاش است؛ اما ممتنع است چرا که ساختن بستری جدید از روایت و خلاقیت و زاویهٔدید جدید، کار را سخت می‌کند. بنا بر گفتهٔ حمیدرضا صدر، کتاب‌های فوتبالی‌اش نیز با تاریخ فوتبال مرتبطند. حرف‌هایش در تلویزیون هم همیشه با چند مثال تاریخی همراه است؛ یعنی زمینه و پایهٔ آن بحث‌ها نیز تاریخ است. تاریخ دغدغه‌اش است. به‌ویژه زندگی شخصیت‌های بزرگ جوامع بشری که توام با اتفاقات عجیب و غریب بوده و خود آن‌ها قدرت زیادی داشته‌اند، همیشه برای او جالب بوده است. [۸]

کتابی که پس از سه هفته به چاپ دوم رسید

به گفتهٔ حمیدرضا صدر، انتشارات زاوش پس از سه هفته توزیع اولیه، خبر از فروش کامل چاپ اول این کتاب داده است و به زودی چاپ دوم آن روانهٔ بازار کتاب می‌شود. همچنین نشر چشمه این کتاب را یکی از شش کتابی معرفی کرد که در ابتدای سال با استقبال خوبی روبرو شده‌است.[۹]

اظهارنظرها

اظهارنظر دیگر شخصیت‌ها

خشایار الوند و پیشنهادی برای مطالعهٔ آخر هفتهٔ مخاطبان کتاب

خشایار الوند در حالی این کتاب را برای مخاطبان کتاب معرفی می‌کند که اذعان دارد با مطالعهٔ این کتاب جا خورده است؛ چرا که مطمعناً خودش و افراد دیگر هم حمیدرضا صدر را به عنوان منتقد سینما و فوتبال می‌شناسند. اما خواندن کتابی به قلم او، آن هم رمانی تاریخی همه را شگفت‌زده کرده است. الوند می‌گوید روایت کتاب از شاهی است که می‌ترسد و نویسنده مدام به گوشه‌های تاریک ذهنش سرک می‌کشد تا تصوری که از اطرافیان و سوءقصدکنندگانش دارد نمایان شود.[۱۰]

مجتبی هوشیار محبوب و بمباران اطلاعاتی

مجتبا هوشیار محبوب در گفت‌ و گویی با هنر آنلاین می‌گوید: «صدر وقتی از یک واقعهٔ خاص یا حتی یک رویداد معمولی در این کتاب می‌نویسد، حتی‌الامکان تمامی جزئیات را نیز بازگو می‌کند. این توصیفات موبه‌مو خصوصاً شامل داده‌های تاریخی می‌شود؛ داده‌های تاریخی مفصلی که بازهٔ زمانی اسفند 1343 تا اول فروردین 1345 را در بر می‌گیرد. [۳]

نظر خود نویسنده دربارهٔ کتاب

در مصاحبه‌ای که ماهرخ ابراهیم‌پور با نویسندهٔ‌ این کتاب در روزنامهٔ اعتماد داشت، حمیدرضا صدر می‌گوید: «ابتدا بايد بگويم جان‌مايهٔ «تو در قاهره خواهي مرد» در نقد قدرت است. براي من تأليف كتاب «تو در قاهره خواهي مرد» در واقع پاسخي به پرسش‌هايي است كه در دوران كودكي‌ام اتفاق افتاده است. به همين بهانه، به مدت سه سال منابع و مآخذي را كه دربارهٔ اين موضوع در كتابخانهٔ مجلس شوراي اسلامي، آرشيو ملي و آرشيو قوهٔ قضاييه وجود داشت، با دل‌مشغولي‌هاي خودم ورق زدم و كتاب «تو در قاهره خواهي مرد» نيز در سال ٤٢ اتفاق افتاد و تقريباً در همين حوالي زماني كه من در آن زندگي كردم و تصويري از آن دارم كه وقتي دربارهٔ آن مي‌خوانم خيلي راحت مي‌توانم به آن رجوع كنم. بنابراين، تحقيق در اين زمينه براي من بسيار آسان‌تر است تا اينكه بخواهم كتابي دربارهٔ يكي از پادشاهان قاجار بنويسم. بحثي كه بسيار تاريخي است و در حيطهٔ من نيست. اما دهه ٤٠ دوره‌اي است كه در آن زندگي كردم و دورهٔ من است و با اين‌كه كم‌سن‌ و ‌سال بودم اما به بعضي مسائل سياسي علاقه داشتم و مسائلي را نيز در اطرافم مي‌ديدم و مي‌شنيدم كه به كنجكاوي‌ام منجر مي‌شد تا در فرصتي بتوانم دربارهٔ آن‌ها تحقيق كنم.[۱]

جمله‌های ماندگار کتاب

قسمت های ماندگار کتاب

  • یکی از سربازان قصر تو. یکی از ملازمان کاخ تو. رضا شمس‌آبادی که انتظارت را کشیده. منتظرت بوده. در کمینت نشسته. برای صید کردنت. برای کشتنت. کشتن تو. کشتن شاه. شاهنشاه ایران. فرمانروای ایران زمین. با گلوله. گلوله…

آن سرباز اسلحه‌به‌دست اینجا است. در بیست و دوم فروردین ۱۳۴۴. در اولین روز هفته. حوالی ساعت نه صبح از کنار باغچه‌های کاخ رد شده. از کنار حوض بزرگ و فواره‌هایش خیلی سریع عبور کرده. با مسلسل مدل ام‌ث هفت در آغوشش. مسلسل را در دستان نیرومندش گرفته. انگشتانش را برای چکاندن ماشه آماده کرده. عزمی جزم برای نشانه رفتن تو. برای کشتن تو...

  • به خود می‌گویی مگر تاریخ همیشه همین نبوده؟ مگر کاری‌ترین ضربه‌ها را خودی‌ها نزده‌اند؟
  • تو اواخر دههٔ بعد به مصر بازخواهی گشت. به قاهره... تو زمانی بازخواهی‌ گشت که مرگ چشم در چشمت دوخته. که رخت برخواهی بست. که خواهی مُرد...

جوایز کتاب

در بخش مستند‌نگاری هشتمین جشنواره جایزهٔ جلال آل احمد سال 1394، کتاب تو در قاهره خواهی مرد نوشتهٔ حمیدرضا صدر شایسته ی تقدیر اعلام شد.[۱۱]

مشخصات کتاب‌شناختی

این کتاب را نشر زاوش در 267 صفحه در بهار 1393 به چاپ رسانده است که تنها در سه هفته پس از عرضه به چاپ دوم رسید.[۱۲]

جلد کتاب، جلب مخاطب

در انتخاب کتاب توسط مخاطب، پیش از هر چیز جلد پرمعنای آن نظر مخاطب را جلب می‌کند؛ جلد این کتاب نقشه‌ای قدیمی است از قاره آفریقا که یادآور مصر است. مصر نمادی برای افزایش ترس در مخاطب بود. ترسی که در جان شاه ایران از ابتدای کتاب با مرگ ملک فاروق و ترور شاه همسو شد و در نهایت، آخرین شاه ایران در قاهره مرد. گربه‌ای سیاه و سفید روی این نقشه واژگون شده، گربه‌ای که نماد نقشهٔ ایران است و یا حتی شاه ایران. گربه‌ای که در نهایت قدرت و سیاهی در خلوتش چون تمام انسان‌ها می‌ترسید، ترسی سفید، ترس از مرگ، کفن و فراموشی.

نوا، نما و نگاه

تصویر از صفحات کتاب

صدای نویسنده

تصویرهای ساخته‌شده دربارهٔ کتاب (فیلم و مستند)

طرحی از یکی از صحنه‌های کتاب

جستارهای وابسته

پانویس

منابع

پیوند به بیرون

«رمانی درباره زندگی شاه؛ تو در قاهره خواهی مُرد». تاریخ ایرانی، ۲۱ خرداد ۱۳۹۳. بازبینی‌شده در ۱۷ مهر ۱۳۹۸.