قصههای مجید: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۶۲: | خط ۱۶۲: | ||
[[پرونده:Dk 20190828 233528.jpg|300px|thumb|left|یادگاری هوشنگ مرادی گرمانی برای مجید - باغ کتاب تهران]] | [[پرونده:Dk 20190828 233528.jpg|300px|thumb|left|یادگاری هوشنگ مرادی گرمانی برای مجید - باغ کتاب تهران]] | ||
[[هوشنگ مرادی کرمانی|مرادی کرمانی]] در گلایه از دو دهه جلوگیری از راه نیافتن قصههای مجید به مدارس میگوید: «تا بیستسال بعد از نوشتهشدنش اجازه ندادند به مدارس راه پیدا کند چون معتقد بودند مجید بیادب است، دروغ میگوید، به بیبیاش میگوید تو و این بدآموزی دارد. چیزی که مجید برای مردم دارد این است که واقعی است. مردم حتی عیبهای خود را در مجید میبینند؛ دروغگویی، روراستی و پیچیدگی که در عین سادگی دارد. همین است که هست. من اصلاً سعی نکردم گرد و خاکش را بگیرم. مجید یک بچهٔ ایرانی به تمام معناست برای همین به دل نشسته و تبدیل شده به شخصیت ایرانی.<ref name="shohrat"> {{یادکرد وب|نشانی= https://bagheketab.ir/content/ID/39/%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%82%D8%B5%D9%87%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%88-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87%D8%A7%D8%B4|عنوان=راز شهرت یک کتاب محبوب|}}</ref> همچنین مرادی کرمانی درجایی دیگر اشاره میکند که قصههای مجید بر مبنای واقعیت از زندگی خود من نگاشته شده است. <ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.irna.ir/news/82739106/|عنوان= گزارش مراسم تجلیل از كتابداران و ترویج گفتمان كتاب و كتابخوانی در رشت}}</ref> در همین راستا در مصاحبهای که با مجلهٔ داستان دربارهٔ زندگی خود کرده است اشاراتی به همین تشابه زندگی او با مجید به چشم میخورد همینکه در ریاضی ضعیف بوده و انشایش از همه بهتر بوده است. یا در شرایط سختی از لحاظ اقتصادی زندگی کرده است. | [[هوشنگ مرادی کرمانی|مرادی کرمانی]] در گلایه از دو دهه جلوگیری از راه نیافتن قصههای مجید به مدارس میگوید: «تا بیستسال بعد از نوشتهشدنش اجازه ندادند به مدارس راه پیدا کند چون معتقد بودند مجید بیادب است، دروغ میگوید، به بیبیاش میگوید تو و این بدآموزی دارد. چیزی که مجید برای مردم دارد این است که واقعی است. مردم حتی عیبهای خود را در مجید میبینند؛ دروغگویی، روراستی و پیچیدگی که در عین سادگی دارد. همین است که هست. من اصلاً سعی نکردم گرد و خاکش را بگیرم. مجید یک بچهٔ ایرانی به تمام معناست برای همین به دل نشسته و تبدیل شده به شخصیت ایرانی.<ref name="shohrat"> {{یادکرد وب|نشانی= https://bagheketab.ir/content/ID/39/%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%82%D8%B5%D9%87%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%88-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87%D8%A7%D8%B4|عنوان=راز شهرت یک کتاب محبوب|}}</ref> همچنین مرادی کرمانی درجایی دیگر اشاره میکند که قصههای مجید بر مبنای واقعیت از زندگی خود من نگاشته شده است. <ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.irna.ir/news/82739106/|عنوان= گزارش مراسم تجلیل از كتابداران و ترویج گفتمان كتاب و كتابخوانی در رشت}}</ref> در همین راستا در مصاحبهای که با مجلهٔ داستان دربارهٔ زندگی خود کرده است اشاراتی به همین تشابه زندگی او با مجید به چشم میخورد همینکه در ریاضی ضعیف بوده و انشایش از همه بهتر بوده است. یا در شرایط سختی از لحاظ اقتصادی زندگی کرده است.<ref>{{یادکرد ژورنال|عنوان= ارباب بدهی مردم را نمیداد|ژورنال= ماهنامهٔ ادبیات و داستان| شماره= ۱۱|صفحات=۲۰ تا ۲۳}}</ref> | ||
====تأثیرپذیرفته از==== | ====تأثیرپذیرفته از==== | ||
====تأثیرگذاشته بر==== | ====تأثیرگذاشته بر==== | ||
خط ۲۴۲: | خط ۲۴۱: | ||
*{{یادکرد ژورنال| نام خانوادگی= برادران|نام= مریم|تاریخ= دی ۱۳۸۸|عنوان= غصههای نویسنده:قصههای مجید| ژورنال= همشهری داستان|شماره= کتاب پنجم|صفحات=۲۱}} | *{{یادکرد ژورنال| نام خانوادگی= برادران|نام= مریم|تاریخ= دی ۱۳۸۸|عنوان= غصههای نویسنده:قصههای مجید| ژورنال= همشهری داستان|شماره= کتاب پنجم|صفحات=۲۱}} | ||
*{{یادکرد ژورنال|عنوان= ارباب بدهی مردم را نمیداد|ژورنال= ماهنامهٔ ادبیات و داستان| شماره= ۱۱|صفحات=۲۰ تا ۲۳}} | |||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||