قصههای مجید: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
===داستانکها=== | ===داستانکها=== | ||
در رادیو هوشنگ مرادی کرمانی هرهفته نمایشنامهٔ کوتاه و مطالبی دربارهٔ موضوعات خانوادگی مینوشت. برای برنامهٔ عید گفت که میخواهد ماجرای بچه یتیمی را بنویسد که لباس عید ندارد و کسی تحویلش نمیگیرد. هیچکس موافق نبود، نمیخواستند برنامه غم انگیز باشد. اما او داستان لباس عید مجید را نوشت و دلچسب بود گفتند باز هم از همین جنس بنویس. و او نوشت. یکی دوشبه پنجداستان مجید را نوشت. از روز پنجم عید که این قصهها از رادیو پخش میشد سیل تلفنها و نامههای مردم هم سرازیر شد. چهارسال و نیم هر پنجشنبه سند به نام قصه های مجید خورده بود که طرفداران پروپاقرصی هم داشت. برنامه زنده بود شبها مینوشت و فردای آن اجرا میشد برای هر قصه ۲۰۰ تومان میگرفت و برای دوتا از قصههای انشانویس و ماهی تشویقی ۱۰۰ تومان اضافه گرفت.<ref name="dastan">{{یادکرد ژورنال| نام خانوادگی= برادران|تاریخ= دی ۱۳۸۸|عنوان= غصههای نویسنده:قصههای مجید| ژورنال= همشهری داستان|شماره= کتاب پنجم|صفحات=۲۱}}</ref> | در رادیو [[هوشنگ مرادی کرمانی]] هرهفته نمایشنامهٔ کوتاه و مطالبی دربارهٔ موضوعات خانوادگی مینوشت. برای برنامهٔ عید گفت که میخواهد ماجرای بچه یتیمی را بنویسد که لباس عید ندارد و کسی تحویلش نمیگیرد. هیچکس موافق نبود، نمیخواستند برنامه غم انگیز باشد. اما او داستان لباس عید مجید را نوشت و دلچسب بود گفتند باز هم از همین جنس بنویس. و او نوشت. یکی دوشبه پنجداستان مجید را نوشت. از روز پنجم عید که این قصهها از رادیو پخش میشد سیل تلفنها و نامههای مردم هم سرازیر شد. چهارسال و نیم هر پنجشنبه سند به نام قصه های مجید خورده بود که طرفداران پروپاقرصی هم داشت. برنامه زنده بود شبها مینوشت و فردای آن اجرا میشد برای هر قصه ۲۰۰ تومان میگرفت و برای دوتا از قصههای انشانویس و ماهی تشویقی ۱۰۰ تومان اضافه گرفت.<ref name="dastan">{{یادکرد ژورنال| نام خانوادگی= برادران|تاریخ= دی ۱۳۸۸|عنوان= غصههای نویسنده:قصههای مجید| ژورنال= همشهری داستان|شماره= کتاب پنجم|صفحات=۲۱}}</ref> | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
====هوادری==== | ====هوادری==== | ||
==== استحال و اقتباس==== | ==== استحال و اقتباس==== | ||
[[هوشنگ مرادی کرمانی]] سال ۱۳۵۳ مجموعهٔ قصههای مجید را برای رادیو نوشت. اجرای رادیویی قصههای مجید پنجشنبهها روی آنتن میرفت. در این نمایش رادیویی، ژاله علو، نقش بیبی را داشت. ساخت مجموعهٔ تلویزیونی مجید با الهام از همین کتاب در ۱۴ اسفند سال ۶۹ به کارگردانی [[کیومرث پوراحمد]] کلید خورد. ساخت این مجموعه یک سال زمان برد و پس از آن در ظهرهای جمعه سال ۱۳۷۱ از شبکهٔ اول پخش شد و توانست محبوبیت زیادی میان کودکان و بزرگسالان پیدا کند. سریال قصههای مجید به طور کامل ۹ قسمت داشت. این مجموعهٔ تلوزیرونی شامل این قسمتهاست: ژاکت (بر اساس قصهٔ ژاکت پشمی)، ورزش (بر اساس قصهٔ نمره)، اردو (بر اساس قصهٔ اردو، بیل، آبگوشت)، سفرنامه شیراز (بر اساس قصههای سفرنامهٔ اصفهان و سفر)، بهانه (بر اساس قصهٔ کراوات)، خواب نما (بر اساس قصهٔ خواب نما)، ملخ دریایی (بر اساس قصهٔ ماهی)، لباس عید (بر اساس قصهٔ خیاط) یک بعد از ظهر گرم (بر اساس قصهٔ هندوانه). <ref name="film">{{یادکرد وب|نشانی= https://ketabak.org/content/%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%82%D8%B5%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF|عنوان= معرفی کتاب و فیلم قصههای مجید}}</ref> اما افزون بر این ۹ قسمت، ۲ فیلم «شرم» و «صبح روز بعد» هم ساخته شد که بارها و بارها از تلویزیون پخش شدهاند. در سال ۱۳۷۲ کیومرث پوراحمد فیلم دیگری به نام نان و شعر بر اساس داستانی از قصههای مجید ساخت. | [[هوشنگ مرادی کرمانی]] سال ۱۳۵۳ مجموعهٔ قصههای مجید را برای رادیو نوشت. اجرای رادیویی قصههای مجید پنجشنبهها روی آنتن میرفت. در این نمایش رادیویی، ژاله علو، نقش بیبی را داشت. ساخت مجموعهٔ تلویزیونی مجید با الهام از همین کتاب در ۱۴ اسفند سال ۶۹ به کارگردانی [[کیومرث پوراحمد]] کلید خورد. ساخت این مجموعه یک سال زمان برد و پس از آن در ظهرهای جمعه سال ۱۳۷۱ از شبکهٔ اول پخش شد و توانست محبوبیت زیادی میان کودکان و بزرگسالان پیدا کند. سریال قصههای مجید به طور کامل ۹ قسمت داشت. این مجموعهٔ تلوزیرونی شامل این قسمتهاست: ژاکت (بر اساس قصهٔ ژاکت پشمی)، ورزش (بر اساس قصهٔ نمره)، اردو (بر اساس قصهٔ اردو، بیل، آبگوشت)، سفرنامه شیراز (بر اساس قصههای سفرنامهٔ اصفهان و سفر)، بهانه (بر اساس قصهٔ کراوات)، خواب نما (بر اساس قصهٔ خواب نما)، ملخ دریایی (بر اساس قصهٔ ماهی)، لباس عید (بر اساس قصهٔ خیاط) یک بعد از ظهر گرم (بر اساس قصهٔ هندوانه). <ref name="film">{{یادکرد وب|نشانی= https://ketabak.org/content/%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%82%D8%B5%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF|عنوان= معرفی کتاب و فیلم قصههای مجید}}</ref> اما افزون بر این ۹ قسمت، ۲ فیلم «شرم» و «صبح روز بعد» هم ساخته شد که بارها و بارها از تلویزیون پخش شدهاند. در سال ۱۳۷۲ کیومرث پوراحمد فیلم دیگری به نام نان و شعر بر اساس داستانی از قصههای مجید ساخت. | ||
===سالشمار کتاب=== | ===سالشمار کتاب=== |
نسخهٔ ۲۳ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۲۲:۰۳
قصههای مجید | |
---|---|
نویسنده | هوشنگ مرادی کرمانی |
ناشر | معین |
محل نشر | تهران |
موضوع | ادبیات کودک |
سبک | طنز |
سری | پنج جلدی قصههای مجید |
قصههای مجید معروفترین اثر نویسندهٔ کودک و نوجوان، هوشنگ مرادی کرمانی است. قصههای مجید دربارهٔ زندگی پسر نوجوانی به نام مجید است که همراه مادربزرگش در روستایی در کرمان زندگی میکند. این کتاب مجموعاً ۳۸ داستان دارد که بهشیوهٔ اول شخص از طرف خود مجید با زبانی طنزآلود روایت میشود.
قصههای مجید اولین اثر هوشنگ مرادی کرمانی است. این اثر از زبان پسر نوجوانی به نام مجید که همراه مادربزرگش در کرمان زندگی میکند، روایت میشود. از آنجا که این اثر توسط کیومرث پوراحمد به شکل سریال تلویزیونی در آمده است از شهرت خوبی برخوردار است. سبک کتاب طنزآمیز همراه با ضربالمثلها و اصطلاحات عامیانه است. این کتاب به چند زبان ترجمه شده است و چندین جایزه داخلی و خارجی را از آن خود کرده است. کتاب مجموعا داستان دارد که اگرچه پیوستگی ندارند ۳۸ اما سیر بزرگ شدن مجید را منتقل میکند.
برای کسانی که کتاب را نخواندهاند
آغاز با یک داستانک جذّاب دربارهٔ کتاب
یک بند در معرفی خلاصهٔ کتاب (بدون رجوع به اطلاعات شناسنامهای)
قصههای مجید در شهر کرمان روایت میشود. مجید پسربچهای است که مادر و پدرش را از دست داده و با بیبی پیرش زندگی میکند. او عاشق کتاب، فیلم و بازیگری است و آرزو دارد نویسنده شود. در بین درسهایش، انشا را خیلی خوب مینویسد و نمرهاش همیشه خوب است. اما در برخی دروسش ضعیف است . بیبی و مجید با حقوق بازنشستگی پدربزرگ مجید روزگار میگذرانند و همچنین بیبی با بافتن ژاکت و مجید با کار در یک نانوایی در اوقات فراغتش، کمکخرج خانه هستند. ماجراهایی که برای او و بیبی پیش میآید، با زبانی ساده و صمیمی روایت شده است. عنوان داستانهای این مجموعه از این قرار است: عاشق کتاب، گربه، ژاکت پشمی، طبل، دعوت، سلمانی سوم، سماور، سفر، عکس یادگاری، آرزوها، دوچرخه، انشانویس، توپ، سفرنامهی اصفهان، تسبیح، اسکناس صدتومانی، طفل معصوم، عیدی، زبانبستهها، ناف بچه، ماهی، خوابنما، یاد، تشویق، طلبکار، ناظم، هندوانه، شهرت، اردو، بیل، آبگوشت، کراوات، خیاط، کتابخوان، نان، سبیل، نمره، دعوا و آینهی قلب. [۱]
گزارشی از شخصیت حاضر در کتاب داستان- گزارشی از شعرهای مهم در کتاب شعر- گزارشی از فصلهای کتاب پژوهش
دلیل شهرت
هوشنگ مرادی کرمانی مدتی در رادیو کار کرده است. قصههای مجید را هم برای برنامه خانوادهٔ رادیو ایران نوشته است. شهرت قصههای مجید از همین رسانهها میآید. چیزی که باعث شد تا از همان اول، این اثر طرفدار پیدا کند، وقتی بود که سریال قصههای مجید به کارگردانی کیومرث پوراحمد پخش شد، مردم ذوق زده شدند از این که آدمهای سریال، مثل خودشان حرف میزنند و رفتارشان در میان آنها مشابهت دارد. مرادی کرمانی نیز خود به این نکته اذعان دارد. [۲]
تقدیمشده به
کتاب را هوشنگ مرادی کرمانی به همهٔ مجیدها و بیبیهای ایران و همسر و پسرش تقدیم کرده است. [۳] در سال ١٣٧٣ برای چاپ معین این کتاب مقدمهای نیز نوشته است.
گزارشی از شخصیت حاضر در کتاب داستان- گزارشی از شعرهای مهم در کتاب شعر- گزارشی از فصلهای کتاب پژوهش
چرا باید این کتاب را خواند
مرادی کرمانی در قصههای مجید پسرکی کرمانی را تصویر میکند که لاغر است و شیطان و عاشق کتاب و بیزار از ریاضی. کتاب شامل قصههای کوتاه و متعدد و مجزا است که همگی شخصیت اصلی واحدی - مجید - دارند. هرکدام به موضوع خاصی میپردازند هر قصه اغلب با ایجاد مشکل خاصی شروع می شود با پیگیریهای مجید و دردسرهایش برای حل مسئله ادامه می یابد و در پایان مشکل به نحوی که همیشه هم خوشایند نیست تمام میشود.[۴] درواقع مجید کودکی دوازدهساله است که در آغاز بلوغ قرار دارد و بیانگر آرزوهای کوچک و بزرگ کودکان همسن خود است.[۵]
برای کسانی که کتاب را خواندهاند
داستانکها
در رادیو هوشنگ مرادی کرمانی هرهفته نمایشنامهٔ کوتاه و مطالبی دربارهٔ موضوعات خانوادگی مینوشت. برای برنامهٔ عید گفت که میخواهد ماجرای بچه یتیمی را بنویسد که لباس عید ندارد و کسی تحویلش نمیگیرد. هیچکس موافق نبود، نمیخواستند برنامه غم انگیز باشد. اما او داستان لباس عید مجید را نوشت و دلچسب بود گفتند باز هم از همین جنس بنویس. و او نوشت. یکی دوشبه پنجداستان مجید را نوشت. از روز پنجم عید که این قصهها از رادیو پخش میشد سیل تلفنها و نامههای مردم هم سرازیر شد. چهارسال و نیم هر پنجشنبه سند به نام قصه های مجید خورده بود که طرفداران پروپاقرصی هم داشت. برنامه زنده بود شبها مینوشت و فردای آن اجرا میشد برای هر قصه ۲۰۰ تومان میگرفت و برای دوتا از قصههای انشانویس و ماهی تشویقی ۱۰۰ تومان اضافه گرفت.[۶]
مجوز
جوایز
قصههای مجید جوایزی همچون کتاب برگزیدهٔ شورای کتاب کار کودک در سال ١٣۶٢ و ١٣۶٠، کتاب برگزیدهٔ سال ١٣۶۴، کتاب برگزیدهٔ مجلهٔ سروش نوجوان ١٣۶٧ و همچنین کیهان بچهها در سال ١٣٧٠ و کتاب برگزیدهٔ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سال ۱۳۶۸ را از آن خود کرده است. [۷] همچنین داستان طبل از این کتاب در سال ۲۰۰۳ در مجلهٔ کریکت بهترین داستان میان داستانها شناخته شد. [۸] از گزیدهٔ قصههای مجید به عنوان کتاب برگزیدهٔ موسسهٔ بینالمللی کویب (هلند) تقدیر کردند. [۶]
جلسات نقد و بررسی
اهدا
بازتاب در توئیتها و نوشتههای مجازی
گل سرسبد کتابهای هوشنگ مرادی کرمانی، قصههای مجید است که از حق نباید گذشت با وجود سریال قصههاى مجید که با تمام عوامل دستاندرکار، از کارگردان گرفته تا هنرپیشههاى آماتورش و حتى سیاهىلشکرهایش خوش درخشید و بیشتر از همه به دل مردم نشست.آشنایى من با قصههاى مجید نیز از این مجموعه سریالى که به نام قصههاى مجید از شبکه اول سیما پخش مىشد شروع شد.از همان وقت جستجوى من شروع شد، یکى دو جلد از کتابها را پیدا کردم و مطالعه کردم، بعضى از داستانها را هم اینطرف و آنطرف پیدا مىکردم و مىخواندم. اما همیشه در حسرت مجموعهٔ کامل بودم. بالاخره بعد از سالها به آرزویم رسیدم و مجموعه کامل پنج جلدى را در قالب یک کتاب پیدا کردم و مىتوانم به جرئت بگویم از خواندن آن لذت بردم. [۹]
سریال قصههای مجید را اگه به یاد داشته باشید از روی این کتاب نوشته شده . داستانها هم دقیقا همون داستانهای سریال هستند فقط توی کتاب، داستانها در کرمان جریان دارند و از لهجهٔ اصفهانی هم خبری نیست . مجید و مادربزرگش از ده آمده و در کرمان ساکن شدهاند تا مجید در شهر درس بخواند . مجید پسری بسیار شلوغ و سروزباندار و در عین حال ساده است که در کودکی مادرش را از دست داده و مادربزرگش را بی بی صدا میکند. فوق العاده کتاب سرگرم کننده و خنده داری است . من در تمام مدت خوندنش لبخند به لب داشتم. خیلی قشنگ بود. [۱۰]
اشاره به کتاب در کلام افراد مشهور
مرتضی آوینی
- شهید آوینی در نقد سریال قصههای مجید اشارهای به کتاب این مجموعه میکند و میگوید:«در دنیای داستان، مجید فقط یك اسم است كه در كنار بیبی، كه او هم موجودیتی فراتر از یك اسم ندارد، زندگی میكند. خوانندهی داستان مجاز است كه چهرههای بیبی و مجید و فضای زندگی آنها را در عالم خیال بپرورد و بنابراین، این دو نفر میتوانند به تعداد خوانندگان قصههای خویش چهرههایی متفاوت پیدا كنند؛ چهرههایی مجرد كه هرگز وضوح و تشخص عكسها و تصاویر را ندارند.» [۱۱]
تقریظ و مقدمههایی بر کتاب
هوادری
استحال و اقتباس
هوشنگ مرادی کرمانی سال ۱۳۵۳ مجموعهٔ قصههای مجید را برای رادیو نوشت. اجرای رادیویی قصههای مجید پنجشنبهها روی آنتن میرفت. در این نمایش رادیویی، ژاله علو، نقش بیبی را داشت. ساخت مجموعهٔ تلویزیونی مجید با الهام از همین کتاب در ۱۴ اسفند سال ۶۹ به کارگردانی کیومرث پوراحمد کلید خورد. ساخت این مجموعه یک سال زمان برد و پس از آن در ظهرهای جمعه سال ۱۳۷۱ از شبکهٔ اول پخش شد و توانست محبوبیت زیادی میان کودکان و بزرگسالان پیدا کند. سریال قصههای مجید به طور کامل ۹ قسمت داشت. این مجموعهٔ تلوزیرونی شامل این قسمتهاست: ژاکت (بر اساس قصهٔ ژاکت پشمی)، ورزش (بر اساس قصهٔ نمره)، اردو (بر اساس قصهٔ اردو، بیل، آبگوشت)، سفرنامه شیراز (بر اساس قصههای سفرنامهٔ اصفهان و سفر)، بهانه (بر اساس قصهٔ کراوات)، خواب نما (بر اساس قصهٔ خواب نما)، ملخ دریایی (بر اساس قصهٔ ماهی)، لباس عید (بر اساس قصهٔ خیاط) یک بعد از ظهر گرم (بر اساس قصهٔ هندوانه). [۱۲] اما افزون بر این ۹ قسمت، ۲ فیلم «شرم» و «صبح روز بعد» هم ساخته شد که بارها و بارها از تلویزیون پخش شدهاند. در سال ۱۳۷۲ کیومرث پوراحمد فیلم دیگری به نام نان و شعر بر اساس داستانی از قصههای مجید ساخت.
سالشمار کتاب
خلاصهٔ مفصلتر کتاب در حد دو بند
خلاصهٔ برخی از مجموعهٔ ۳۸ داستان کتاب که با زبانی طنز و عامیانه نوشته شده است از این قرار است:
- عاشق کتاب:در نخستین داستان کتاب، مجید مجذوب داستان چند برگ کاغذی میشود که بقال سرکوچه تنباکو را توی آن پیچیده و به او داده است. مجید دنبال کتاب میگردد و علاقهمند به نوشتن میشود. همین امر را مرادی کرمانی بهانهٔ ادامه کتاب میکند و گویی مجید به این دلیل این کتاب را نوشته است.
- آرزوها: مجید همیشه سربه زیر راه میرود. برخی فکر میکنند برای مشکل بینایی این کار را میکند و برخی هم فکر میکنند برای خجالتی بودن اوست. اما وقتی یک بار به اسبی برخورد میکند دلیل اصلی سربهزیر بودن خودش را به بیبی میگوید. یک بار که سرش پاین بوده پولی پیدا میکند و با آن کباب میخرد، در نتیجه هنوز هم سرش را پایین میگیرد تا پول پیدا کند.
- دوچرخه: در این قصه بیبی میخواهد مجید را در مدرسهٔ نزدیک خانهشان اسمنویسی کند اما از آنجا که از پس شهریهٔ این مدرسهٔ اعیانی برنمیآیند مدیر مدرسه قبولشان نمیکند و مجید مجبور است همچنان مدرسهٔ قبلیاش را برود که آن سر شهر است.در نتیجه یه راهحل دیگری فکر میکند.
- انشانویس: مجید بیان میکند که انشایش از میان درسهایش خوب است برای همین به راه درآمدی از این راه فکر میکند. درنتیجه برای بچههای کلاس و همسایه انشا مینویسد. اما مشکل از جایی شروع میشود که مجید در یک شب قرار است سهتا انشا بنویسد و خاطرخواه هم پیدا میکند.
- سفرنامه: در این داستان مجید همراه با بیبی به عیادت زن اکبر آقا میرود. اکبر آقا که راننده کامیون است از سفر بندرعباس برای آنها میگوید و به مجید پیشنهاد میدهد که با او فردا به اصفهان برود. مجید هم به بیبی اصرار میکند تا نهایتاً راضی میشود که مجید با کامیون اکبرآقا به اصفهان برود.
- تسبیح: در این داستان مجید که جدول ضرب را یاد نمیگیرد فکر میکند یاد گرفتن جدول ضرب منوط به داشتن تسبیحی مثل تسبیح معلم اوست. معلم هر بار که از مجید جدول ضرب را میپرسد از این تسبیح استفاده میکند. مجید هم به بیبی اصرار میکند تا تسبیحی مثل تسبیح معلماش داشته باشد.
- زبان بستهها: بیبی قرار است یک هفتهای نزد داییشان برود. در نتیجه مجید را تنها میگذارد. اما به مجید شش تومان میدهد تا برای مرغها و خروسها غذا بخرد. مجید هم به جای اینکه پول را خرج خورد و خوراک آنها کند برای خودش خوراکی میخرد.
- خواب نما: هرمحلهای آبکش مخصوص خودش را داشت. در محله مجید و بیبی عباس آقا آبکش محله بود. عباس آقا خیلی وقتها به بیبی کمک میکرد. نهایتا یکروز عباس آقا به رحمت خدا میرود. بیبی هم بسیار ناراحت میشود. یک شب مجید خواب عباس آقا را می بیند همراه با بیبی که چادر سفید پوشیده است.
- طلبکار: قرار میشود بیبی برای خانه مهمان خانه درست کند. در نتیجه علی خشتمال میآید تا مهمان خانه را بسازد. مجید هم مجبور می شود به او کمک کند اما از او می خواهد تا به او هم پول بدهد. اول علی خشت مال راضی نمی شود اما نهایتاً قبول می کند که پول به او بدهد. مجید برای گرفتن این پول به دردسر میافتد.
- ناظم: معلم کلاس دیگر نمیآید. ناظم هم تصمیم میگیرد به جای معلم سر کلاس بماند در نتیجه که به بچه ها میگوید درباره اینکه چه کسی بیشتر به مردم خدمت میکند انشا بنویسند. مجید مرده شور را انتخاب میکند که البته خیلی به مذاق ناظم خوش نمیآید.
- شهرت: مجید چند وقتی است که شعرها و عکسش را به مجله های مختلف میفرستد تا برایش چاپ کنند. مجید هرروز به دکه میرود تا ببیند شعرش چاپ شده یا نه. نهایتاً یک روز شعر و عکسش را در مجلهای که یک آقا از دکه گرفته است میبیند.
- کراوات: بی بی و مجید دعوت میشوند تا به مراسم خواستگاری دختر خاله صغرا بروند. تصمیم میگیرند خیلی حفظ آبرو کنند. مجید هم فکر می کند بهتر است از احمد کروات قرض بگیرد تا با کراوات در مجلس حاضر شود.
- سبیل: مجید از بچگی آرزو داشته تا سیبیل دار شود چرا که باعث میشود تا پشه ها و مگس ها وارد سوراخ دماغش نشوند. در نتیجه وقتی کمکم موهای تازه و نرمی پشت لبش سبز میشود روی آنها زغال میکشد تا بیشتر به نظر بیایند.
محل نوشته شدن در کتاب (در صورت مهم بودن این امر)
داستان انتشار کتاب
قصههای مجید در واقع مجموعهای داستانی این است که هوشنگ مرادی کرمانی آن را ابتدا برای رادیو نوشته و پس از استقبال اولیه آن را به صورت کتاب در آورده است. خود هوشنگ مرادی کرمانی در این باره در مصاحبهای میگوید :«وقتی قصه های مجید را برای رادیو نوشتن قصه این بود که شنونده های از بچه ها پیدا کنم اما همین چند قسمت از آن ها پخش شد از گوشه و کنار شنیده ام که بچه ها آنها را گوش می دهند از آنها خوششان می آید و با آنها ارتباط برقرار میکند و چهارم را پیدا کردند و با کودکی آشنا دادند و دیدم چه راحت شدم در نوشتن.» [۱۳]
سبک کتاب
راوی، شخصیت اصلی داستان، مجید است که تا حدودی از عنصر گفتوگوی شخصیت های داستانی در روایت برای تجسم بخشیدن به فضای داستانی بهره برده است. طرح داستانی در قصههای مجید با توجه به مضمون داستانها طرح ساده و شخصیت محور است یعنی تمامی عناصر داستانی در بازگویی حالات و کنشهای شخصیت اصلی داستان به کار گرفته شده است. زبان در مجموعه پنج جلدی قصههای مجید از نوع گفتاری است زبان گفتاری از زبان مردم سرچشمه میگیرد. ویژگیهای این زبان جملههای ساده کوتاه و گاه بریدهبریده است. قوام جان این زبان با تکهکلامهای خاص و ضربالمثلهای عامیانه تعیین میشود. ساخت نحوی در گزارههای داستانی از زبان گفتاری پیروی میکند این ساخت نحوی بیشتر از شکل سادهای که در زبان گفتاری است الگو گرفته است تا از هنجارگریزی هنری. (به شکل فاعل مفعول فعل) همچنین گزارههای داستانی بر اساس قالب زبان گفتاری گاهی کوتاه و یا حتی بریدهبریده شدهاند. تکرار واژهها و فعلها در ساختار نحوی جملهها در جهت القای حس به مخاطب از تاثیر خاصی برخوردار است. نویسنده با استفاده از تمهید ادبی مجاز واژهها را در مفهوم غیر از مفهوم اصلی به کار گرفته است. در قصههای مجید نویسنده از مجازهایی چون تشبیه کنایه و ضرب المثل و اصطلاحات عامیانه در زبان استفادهٔ بسیار کرده است. بیشتر این مجازها در زبان گفتاری عادت شده اند. بیان در تمامی داستانهای این مجموعه یکسان نیست در برخی از قصه های این مجموعه چون گربه بیان توضیحی بیان غالب در داستان است. در این داستان مجید ابتدا به شرح زندگانیشان می پردازد: توی خانه ما همهجور حیوانی بود همهجور که نه مثلا شیر و ببر و پلنگ و گرگ نبود، اما سگ و گربه و بلبل و بز بود. البته آن وقتها نگهداشتن حیوانهای اهلی توی خونهها آسان بود چرا که خانهها بزرگ و درندشت بود. در پارهٔ اولیهٔ داستان تنها چند گزاره بیانگر حس بیبی از دوری و روستای محل تولدش است که این گزاره ها در قالب بیان توصیفی واقع میشود. عمل داستانی وقتی آغاز میشود که مجید موجب سقوط قفس به پرنده میشود زبان این داستان زبان گفتاری است اما آرایش آن به گونهای است که بیان توضیحی در این داستان غلبه دارد. در داستان عیدی زبان گفتاری به گونهای طراحی شده است که در لحظهلحظهٔ داستان حس و عاطفه موج میزند از این رو بیانی توصیفی در این داستان خلق شده است. به عبارت دیگر با استفاده از زبان محاوره ضرب المثلها و کنایهها و به طور کلی زبان مردم کوچه و بازار این زبان تصویری پدیدار شده است. گزینش زبان گفتاری با موقعیت و ویژگیهای شخصیت اصلی قصهها یعنی مجید تناسب دارد. استفاده نویسنده از طنز در زبان مجید سبب جاذبهٔ بسیار شخصیت مجید شده است. گفتنی است که فضای داستان در برخی از داستانهای این مجموعه در حد یک پیش زمینه معرفی می شود. داستان به قطببندی اجتماعی توجه دارد و شخصیت اصلی داستان در قطب فرودست قرار دارد که در کنشهایش با شخصیتهای فرادست مقابله میکند. بسامد استفاده از ضرب المثل و اصطلاحات عامیانه بسیار بالاست در برخی از داستانها و متون توضیحی و در برابر برخی به دلیل آرایش و پیرایش زبان گفتاری بیان به سمت بیان توصیفی و روایتی گرایش دارد. [۵]
پیشینهٔ کتاب
سردبیر برنامهٔ خانه و خانواده که کارهای هوشنگ مرادی کرمانی را خوانده و پسندیده بود در سال ۱۳۵۲ از او دعوت به همکاری کرد. قصههای مجید از همین رادیو شروع شد. برای برنامهٔ عید قصهٔ لباس عید مجید را نوشت. پس از آنکه این قصه با اقبال عمومی مواجه شد، هر پنجشنبه این قصهها ادامه یافت. از بین این قصهها ۳۸ داستان منتخب را هوشنگ مرادی کرمانی در کتاب قصههای مجید چاپ کرد.[۶]
پیرنگ
تقابل اغراق آمیز میان دنیای نوجوانی مجید و دنیای بزرگسالی هستهٔ اصلی داستان هاست و با توجه به آن در ساختار اصلی پیرنگ و نحو روایی و موقعیتهای روایی تغییراتی هماهنگ با این تقابل روی میدهد. دگرگونی در پیرنگ بیشترین هماهنگی با طنز را در میان داستان ها پیدا کرده است در این داستانها طنز کمک میکند تا ناخوشایندی غلبه دیگران بر مجید کم تر به نظر آید و همچنین خوانندهٔ نوجوان دنیای نوجوانی را در مرکز توجه تصور کند. به طور کلی پیرنگ دارای سه بخش است وضعیت پایدار و تغییر در وضعیت ابتدایی و وضعیت پایدار ثانویه. بهطور ویژه در داستان طبل پیرنگ اصلی داستان با نقص طبل و عدم توانایی شخصیت اصلی در تبل زدن آغاز میشود. حوادث پس از برآورده شدن آرزوی مجید پیرنگ فرعی را تشکیل دادند که خارج از الگوی اصلی روایت هستند در واقع الگوی روایت داستان تب روایت حداقل است و صرفاً بخش ابتدایی در آن دیده میشود و دیگر پارهها در آن نیست. با بررسی جایگاه عناصر آفرینش طنز در این داستان متوجه میشویم که طنز موقعیتی در طرح فرعی نمود بیشتری دارد. [۱۴]
شخصیتپردازی
مرادی کرمانی در داستانهای این کتاب با نوشتن داستانهایی با پیرنگ قوی به کمک شخصیتپردازی و انتخاب زاویهٔ دید مناسب برای بیان داستانش به مخاطب امکان لذت بردن از داستان را میدهد. شخصیتهای داستانها در این کتاب شامل شخصیتهای نمادین، تمثیلی و بیشتر نوعی یا تیپیک هستند همچنین اکثر شخصیتهای فرعی داستانهای این کتاب شخصیتهای ایستا ساده و مثبت هستند. معدود شخصیتهای منفی ارائه شده نیز در انتهای داستان نتیجهٔ عمل منفی خود را میبینند و خواننده با خواندن اعمال و رفتارهای آنان به نتایج اخلاقی سودمندی دست پیدا میکند. تمامی داستانهای این کتاب از زاویه دید اول شخص یا راوی قهرمان روایت شده است و نویسنده در قالب شخصیت اصلی داستان مجید اعمال و رفتار و گفتار شخصیتها را برای خواننده بازگو کرده است. درونمایه در داستانهای این کتاب به شیوه غیرمستقیم تربیتی اخلاقی اجتماعی و گاهی موارد روانشناسان می باشد و هدف نویسنده از بیان این گونه مسائل ذکر معضلات و مشکلات جامعه و زندگی مردم فقیر می باشد. [۱۵]
ویژگیهای مهم کتاب
مرادی کرمانی در گفت و گویی با احمد طالبی نژاد ویژگیهای عمده داستانهایش را اینگونه بر میشمارد که چند عنصر در قصههای او تکرار میشوند که اینها به نوعی از زندگانی خود او به ویژه در کودکی و نوجوانی نشأت میگیرد یکی موضوع بیکسی و یتیمی است و مقاومت در برابر تقدیر و مشکلات به طور مشخص در قصههای مجید این موضوع اصل است دوم موضوع فقر شرافتمندانه و بعد هم عنصر طنز. این دو عنصر نیز هردو در قصههای مجید یافت میشود. برای مثال تشویق به صداقت را به طرز غیر مستقیم در بسیاری از داستانها میبینیم. مجید نوجوان داستان معمولاً در موقعیت ناگریز در تعارفات معمول به آدم ها قادر به ابراز حقیقت نیست این عدم صراحت لهجه مشکلاتی را برای او ایجاد می کند این مسئله در اغلب داستانها از جمله سماور وجود دارد.[۱۶]
گزارشی از فروش کتاب
گزارشی از ترجمه به زبانهای دیگر
اولین اثری که از هوشنگ مرادی کرمانی به زبان انگلیسی ترجمه شده بود، داستان سماور از این مجموعه داستان است که برای یونیسف فرستاده شد. [۱۷] اين قصهها به زبانهای انگليسی، تركی، هلندی، عربی و كردی ترجمه شده. کل مجموعهٔ قصههای مجید نیز توسط کارولین کراسکری به انگلیسی ترجمه و در تابستان ۲۰۱۹ منتشر میشود. [۱۸]
اتفاقات سیاسی یا اجتماعی مرتبط با کتاب و جریانسازیهای کتاب
نشستهای خبرساز دربارهٔ کتاب
در مراسم رونمایی از کتاب صوتی قصههای مجید در خانهٔ هنرمندان ایران در شونزدهم شهریور ۱۳۹۷ هوشنگ مرادی کرمانی از زمان پخش سریال چنین گفت: «زمانی که قصههای مجید از تلویزیون پخش شد، کرمانیها از من دلخور شدند چون قصههای مجید را اثر ملی خود میدانستند و با ساخت مجموعه داستانی «قصههای مجید» توسط کیومرث پوراحمد این قصهها رنگ و بوی اصفهانی به خود گرفته بودند. کرمانیها به من میگفتند چقدر گرفتی تا این قصهها را به اصفهانیهای زرنگ بفروشی.من هم در جواب آنها میگفتم اصفهانیها آنقدر زرنگ هستند که پول نمیدهند قصههای مجید را بخرند. تلویزیون این مجموعه را ساخته است. البته باید به این نکته اشاره کنم که قصههای مجید برای همه مردم ایران است، درست است که نویسندهٔ آن کرمانی است. مجید یک شخصیت ایرانی است که میتواند لباس هر قومی را بپوشد. این کتاب به زبانهای مختلفی منتشر شده است و چندی پیش هم به زبان کردی ترجمه و منتشر شد و روی جلد این کتاب عکس مجید با لباس کردی منتشر شده است.» وی افزو: قصههای مجید هم خواندنی و هم شنیدنی است. از سال ۱۳۵۳ تا سال ۱۳۵۷ این قصهها از رادیو پنجشنبهها پخش میشد و در آن زمان خیلی از دانشآموزان پنجشنبه صبحها بهانه تراشی میکردند تا مدرسه نروند و این قصهها را بشنوند. برخی هم یواشکی با خود رادیو به مدرسه میبردند.» او همچنین دربارهٔ شهرت کتاب گفته است: «بعد از کتاب قصههای مجید من ۱۶ کتاب دیگر نوشتهام اما هیچ یک از این کتابها به شهرت قصههای مجید نرسیدند.من سالها مبارزه کردم تا بگویم که من کتابهای دیگری هم دارم اما دیدم تلاشهایم بینتیجه است.[۱۹]
اظهارنظرها
نقدهای مثبت
گرچه مرادی کرمانی در برخی از داستانهای خود به خلق شخصیتهای رمانتیک نیز میپردازد اما موفقترین و ماندگارترین شخصیتهای داستانی آثار مرادی همانند شخصیت مجید در مجموعه قصه های مجید از شخصیتهای آبرونیک هستند. این شخصیت های کودک از الگوی شخصیت کودکان معمولی از قشر فرودست جامعه به وام گرفته شدهاند. در شخصیت مجید ما با مجموعهای از تضادها روبرو هستیم که گاهی در فراز و نشیب ماجراهایی که برایش به وقوع میپیوندد این تضاد ها آشکار می شود. او گاهی به دلیل ضعف هایی که دارد با تحقیر خود مینگرد، اما در برخی از مواقع حسن خودشیفتگیاش به طور مضحکی در او تقویت میشود. مجید در مواقعی احمق و کودک جلوه میکند اما در مواقعی از همسالان خود باهوشتر به نظر میآید و درک فوق العاده را از خود نشان میدهد. اگرچه شخصیت مجید کنون بسیاری از تضادها و کشمکش هاست، اما شخصیتی ساده و طبیعی جلوه میکند. در واقع شخصیت مجید نماینده کودکان و نوجوانان نسل گذشته است کودکانی که در زیر سایه سنگین نظام نظم سالار جامعه و فرهنگ پدر سالار خانواده هیچگاه مجال ابراز عقیده و بلندپروازی ندارند. [۲۰]
هوشنگ مرادی کرمانی در سطح زبانی در سطح مفهومی و در سطح اشکال ادبی با استفاده از آشنایی زدایی قصه های مجید را به این درجه از طنز رسانده است. بهداد. «شگردهاي آشنايي زدايي در قصههای مجيد نوشتهٔ هوشنگ مرادي كرمانی». نامهٔ نقد، سومین همایش ملي نظريه و نقد ادبي در ايران. همچنین وی با استفاده از بازیهای کلامی، بازی با اعداد تلفظ غلط کلمه بازی با کلمات مترادف مولفههای دو معنایی ابهام تجاهلالعارف اسلوبالحکیم ایهام به طنز خود در داستان افزوده است.[۲۱]
نقدهای منفی
فاطمه سعیدفرد و ذوالفغار علامی در مقالهای بهشکل ویژه به نقد و تحلیل داستان طبل از این مجموعه داستان میپردازند. خلاصهٔ این پژوهش چنین است:هر چند در داستان طبل بر اهمیت دیدگاههای مجید تاکید شده است اما گاهی مشاهده میشود که تفاوت نگاه راوی بزرگسال با مجید نوجوان در بخشهایی از روایت بروز مییابد. الگوی روایت داستان طبل روایت حداقل است و طرح آن با نیروی تخریبکننده به پایان میرسد. حوادث پس از برآوردهشدن آرزوی مجید الگوی فرعی را تشکیل دادهاند که خارج از الگوی اصلی روایت هستند اما نویسنده بیشتر این بخش داستان را به آن اختصاص داده است.[۱۴]
اظهارنظر اهالی ادبیات و روشنفکران
نظرات داوری در مراسمهای گوناگون
اظهارنظر دیگر شخصیتها
نظر خود نویسنده دربارهٔ کتاب
مرادی کرمانی در گلایه از دو دهه جلوگیری از راه نیافتن قصههای مجید به مدارس میگوید: «تا بیستسال بعد از نوشتهشدنش اجازه ندادند به مدارس راه پیدا کند چون معتقد بودند مجید بیادب است، دروغ میگوید، به بیبیاش میگوید تو و این بدآموزی دارد. چیزی که مجید برای مردم دارد این است که واقعی است. مردم حتی عیبهای خود را در مجید میبینند؛ دروغگویی، روراستی و پیچیدگی که در عین سادگی دارد. همین است که هست. من اصلاً سعی نکردم گرد و خاکش را بگیرم. مجید یک بچهٔ ایرانی به تمام معناست برای همین به دل نشسته و تبدیل شده به شخصیت ایرانی.[۲] همچنین مرادی کرمانی درجایی دیگر اشاره میکند که قصههای مجید بر مبنای واقعیت از زندگی خود من نگاشته شده است. [۲۲]
تأثیرپذیرفته از
تأثیرگذاشته بر
گزارشی از اقتباسهای هنری انجامگرفته در کتاب
جملههای ماندگار کتاب
- گفتم بله بیبی حق با توست چقدر خوب بود که من اصلا کله نداشتم هم خیال تو راحت بود و هم خیال من. کله داشتن هم تو این دور و زمونه باعث دردسره. کاش به جای کله یهخورده پول داشتم، بهتر نبود؟ (از داستان سلمانی سوم)
- لبخند بانمکی زدم و گفتم بله یاد گرفتم که اگر دعوا بکنم دیگران هم توی زحمت میافتند و مهمان بدبخت هم باید گورش را گم کند و برود. ( از داستان سفر)
- گفتم عقیدهات در مورد بند ناف بچه چیه؟ کمی اوقاتش تلخ شد اما خونسردیاش را از دست نداد و گفت: منو مسخره میکنی؟ گفتم: این حرفا چیه؟ من غلط بکنم شما را با این دم و دستگاه مسخره کنم. منظوری نداشتم. این قضیهٔ ناف بچه و انداختن جای خوب عقیده قدیمیهاست شما نظری ندارید؟ گفت: ناف بچه رو معمولاً میندازن دم سوراخ موش که باهوش بشه. حالا موضوع ناف چه ربطی به کار من نداره؟ گفتم: بلاخره یکی از مسائل ترقی آدمیزاده. خود شما هیچ وقت تحقیق نفرمودین که نافتون رو کجا انداختن؟ ( از داستان ناف بچه)
مشخصات کتابشناختی
تعداد صفحات، دفعات چاپ، جمع کل تیراز و ناشرانی که اثر را چاپ کردهاند
قصههای مجید هم در یک جلد و هم بهصورت مجموعهی پنججلدی در قطع رقعی منتشر شده است. نخستین جلد از این مجموعه در سال ۱۳۵۳ منتشر شده است. آخرین چاپ این کتاب، چاپ سیودوم سال ۱۳۹۷ انتشارات معین است در ۶۸۰ صفحه. تا چاپ یازدهم این مجموعه را کتاب سحاب منتشر کرده است و از چاپ دوازدهم تا سیودوم را انتشارات معین روانهٔ بازار کرده.همچنین آخرین گزینش و بازبینی قصهها را هوشنگ مرادی کرمانی سال ۱۳۶۴ انجام داده است. [۷]
طراحی جلد و تصویرسازی
تغییرات طرح جلد در چاپهای مختلف
منبعشناسی (پایاننامه و مقاله نوشته شده دربارهٔ کتاب)
۱. شکوه حاجینصراله، سبک مرادی کرمانی از قصههای مجید تا لبخند انار، پژوهشنامهٔ ادبیات کودک و نوجوان شمارهٔ ۳۲ و۳۳.
۲. علی اکبر سامخانیانی، سیده زهرا موسوینیا، نقد رویکرد پدیدارشناختی هوسرلی در قصههای مجید مجلهٔ علمی پژوهشی مطالعات ادبیات کودک دانشگاه شیراز ، سال پنجم شمارهٔ دوم پاییز ۹۳.
۳. نگین بینظیر گفتمان قدرت و سازوکارهای تکنولوژی انضباطی: مطالعهٔ موردی، قصههای مجید، مجلهٔ علمی پژوهشی مطالعات ادبيات كودك دانشگاه شيراز سال نهم، شمارهٔ اول، بهار و تابستان ۹۷ پياپی ۱۷.
۴. علی صفایی و حسین ادهمی، نگاهی به مولفهها والگوهای طنز در آثار هوشنگ مرادی کرمانی. پژوهشنامهٔ ادب غنايی دانشگاه سيستان و بلوچستان سال سيزدهم، شمارهٔ ۲۴ بهار و تابستان ۱۳۹۴.
۵. لیلا هاشمیان و مهسا رجبیهمدانی، بررسی قصههای مجید از منظر تربیتی و اجتماعی. فصلنامهٔ پژوهشی زبان و ادب فارسی (ادب و عرفان).
۶. رامین محرمی، نادر حاجلو و مهدی شجاعیماسوله، تحليل روانشناختی شخصيتهای داستانی هوشنگ مرادی بر اساس نظریهٔ اریکسون. ادبپژوهی شمارهٔ ۱۵، بهار ۱۳۹۰.
۷. بهاره بهداد، شگردهای آشنايی زدايی در قصههای مجيد نوشتهٔ هوشنگ مرادی كرمانی، نامهٔ نقد، سومین همایش ملی نظريه و نقد ادبي در ايران.
۸. حسین ادهمی، بررسی و سیر تحول شخصیتپردازی کودکان در آثار هوشنگ مرادی کرمانی، (از ناتورئالیسم تا سورئالیسم) . یازدهمین گردهمایی بینالمللی ترویج زبان فارسی.
نوا، نما و نگاه
صدای نویسنده
[۲۳]
تصویرهای ساختهشده دربارهٔ کتاب (فیلم و مستند)
طرحی از یکی از صحنههای کتاب
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ سامخانیانی. «نقد رویکرد پدیدارشناختی هوسرلی در قصههای مجید». مجله علمی پژوهشی مطالعات ادبیات کودک دانشگاه شیراز، ش. دوم (پاییز۹۳): ۵۷ تا۵۸.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ «راز شهرت یک کتاب محبوب».
- ↑ مرادی کرمانی، قصههای مجید.
- ↑ «بررسی قصههای مجید از منظر تربیتی و اجتماعی».
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ حاجینصراله. «سبک مرادی کرمانی از قصههای مجید تا لبخندانار». پژوهشنامهٔ ادبیات کودک و نوجوان، ش. ٣٢ و ٣٣، ١١٩ تا١۴١.
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ برادران. «غصههای نویسنده:قصههای مجید». همشهری داستان، ش. کتاب پنجم (دی ۱۳۸۸): ۲۱.
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ «قصههای مجید».
- ↑ بهروزکیا. «پژوهشنامه». ادبیات کودک و نوجوان، ش. ٣٢ و ٣٣، ١١۶تا١١٨.
- ↑ «قصه های مجید اثر هوشنگ مرادی کرمانی – معرفی کتاب».
- ↑ کتاب قصه های مجید/مرادی کرمانی «معرفی کتاب قصههای مجید».
- ↑ «نقد شهید آوینی بر سریال قصههای مجید».
- ↑ «معرفی کتاب و فیلم قصههای مجید».
- ↑ «گفت و گوی کوتاهی با نویسندهٔ کودک و نوجوان هوشنگ مرادی کرمانی: از کورهراهها و گمشدنهای گاه و بیگاه وارد این عرصه شدم».
- ↑ ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ «تحلیل موقعیت روایی، پیرنگ ونحو روایی در داستان «طبلِ» هوشنگ مرادی کرمانی بر پایهٔ روایتشناسی مکتب پاریس».
- ↑ «بررسی و تحليل عناصرداستان در كتاب قصههایمجيد هوشنگ مرادی کرمانی».
- ↑ «با این طنز چه کارها که نمیتوان کرد».
- ↑ «خالق داستانهای مجید در انگلیس جایزه گرفت».
- ↑ «English translation of The Stories of Majid».
- ↑ ««قصههای مجید» از من مشهورتر است».
- ↑ ادهمی. «بررسی و سیر تحول شخصیتپردازی کودکان در آثار هوشنگ مرادی کرمانی (از ناتورئالیسم تا سورئالیسم)». یازدهمین گردهمایی بینالمللی ترویج زبان فارسی، ۴۱۵تا ۴۱۸.
- ↑ «نگاهی به مولفهها والگوهای طنز در آثار هوشنگ مرادی کرمانی».
- ↑ «گزارش مراسم تجلیل از كتابداران و ترویج گفتمان كتاب و كتابخوانی در رشت».
- ↑ «با صدای هوشنگ مرادی کرمانی - دُهُل و لگن - داستان همراه».
منابع
- مرادی کرمانی، هوشنگ (۱۳۷۳). قصههای مجید. تهران: نشر سحاب.
- سامخانیانی. «نقد رویکرد پدیدارشناختی هوسرلی در قصههای مجید». مجله علمی پژوهشی مطالعات ادبیات کودک دانشگاه شیراز، ش. دوم (پاییز۹۳): ۵۷ تا۵۸.
- حاجینصراله. «سبک مرادی کرمانی از قصههای مجید تا لبخندانار». پژوهشنامهٔ ادبیات کودک و نوجوان، ش. ٣٢ و ٣٣، ١١٩ تا١۴١.
- بهروزکیا. «پژوهشنامه». ادبیات کودک و نوجوان، ش. ٣٢ و ٣٣، ١١۶تا١١٨.
- ادهمی. «بررسی و سیر تحول شخصیتپردازی کودکان در آثار هوشنگ مرادی کرمانی (از ناتورئالیسم تا سورئالیسم)». یازدهمین گردهمایی بینالمللی ترویج زبان فارسی، ۴۱۵تا ۴۱۸.
- برادران، مریم. «غصههای نویسنده:قصههای مجید». همشهری داستان، ش. کتاب پنجم (دی ۱۳۸۸): ۲۱.
پیوند به بیرون
- «بررسی قصههای مجید از منظر تربیتی و اجتماعی». پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، زمستان ۱۳۹۰. بازبینیشده در ۱۹ مرداد ۱۳۹۸.
- «قصههای مجید». نشر معین. بازبینیشده در ۱۲مرداد ۱۳۹۸.
- «راز شهرت یک کتاب محبوب». باغ کتاب، ۹ مرداد ۱۳۹۶. بازبینیشده در ۱۳ تیر ۱۳۹۸.
- «گزارش مراسم تجلیل از كتابداران و ترویج گفتمان كتاب و كتابخوانی در رشت». ایرنا، ۱ آذر ۱۳۹۶. بازبینیشده در ۱۳ تیر ۱۳۹۸.
- «نگاهی به مولفهها والگوهای طنز در آثار هوشنگ مرادی کرمانی». پرتال جامع علوم انسانی. بازبینیشده در ۱۳ مرداد ۱۳۹۸.
- «معرفی کتاب و فیلم قصههای مجید». کتابک. بازبینیشده در ۱۳ مرداد ۱۳۹۸.
- «قصه های مجید اثر هوشنگ مرادی کرمانی – معرفی کتاب». دهقان نصیری. بازبینیشده در ۳ شهریور ۱۳۹۸.
- کتاب قصه های مجید/مرادی کرمانی «معرفی کتاب قصههای مجید». وبلاگ معرفی کتاب. بازبینیشده در ۳ شهریور ۱۳۹۸.
- «نقد شهید آوینی بر سریال قصههای مجید». باشگاه خبرنگاران جوان.
- «گفت و گوی کوتاهی با نویسندهٔ کودک و نوجوان هوشنگ مرادی کرمانی: از کورهراهها و گمشدنهای گاه و بیگاه وارد این عرصه شدم». پرتال جامع علوم انسانی.
- «تحلیل موقعیت روایی، پیرنگ ونحو روایی در داستان «طبلِ» هوشنگ مرادی کرمانی بر پایهٔ روایتشناسی مکتب پاریس». دانشگاه حکیم سبزواری. بازبینیشده در ۲۹ تیر ۱۳۹۸.
- «با این طنز چه کارها که نمیتوان کرد». پرتال جامع علوم انسانی. بازبینیشده در ۳ شهریور ۱۳۹۸.
- «خالق داستانهای مجید در انگلیس جایزه گرفت». بازبینیشده در ۱۴ مرداد ۱۳۹۸.
- «English translation of The Stories of Majid». تهران تایمز. بازبینیشده در ۲۰ تیر ۱۳۹۸.
- ««قصههای مجید» از من مشهورتر است». ایسنا. بازبینیشده در ۳ شهریور ۱۳۹۸.