تصحیح متون: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
چری (بحث | مشارکت‌ها)
چری (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۳۲: خط ۳۲:
گفت: نخیر.
گفت: نخیر.
طاوس گفت: نقطه بگذار که نقطه مانند نور نوشته است.<ref name=''تاریخچه امیدسالار''/>}}
طاوس گفت: نقطه بگذار که نقطه مانند نور نوشته است.<ref name=''تاریخچه امیدسالار''/>}}
===و جز بر خط معتمدان اعتماد مکن===
ادیبان ایرانی و عرب در قدیم‌الایام به اینکه آیا کتابی که می‌خوانند به خط نویسنده، یا کسی که از نویسنده کسب علم کرده هست یا نه، اهمیت می‌داده‌اند و ترجیح می‌داده‌اند که متن معتبری را قرائت کنند. این نکته از عبارات مکرری که در آثاری مانند «الفهرست» ابن ندیم به چشم می‌خورد قابل استنباط است که «فلان مطلب را به خط فلان کس دیدم یا خواندم» یا بیهقی که در جای جای تاریخ خود به اینکه مطلب را از خط یا از نقل «راوی ثقه» نقل می‌کند تصریح می‌کند. صاحب «قابوس‌نامه» نیز خطاب به فرزندش می‌نویسد که:{{سخ}}
'''«و جز بر خط معتمدان اعتماد مکن، هر کتابی و هر جزوی را مقدم مدار.»'''<ref name=''تاریخچه امیدسالار''/>
===شاهنامه چند جلد بوده؟===
دکتر محمود ریاحی با استفاده از روش کار «کارل لاخمان» در تصحیح متون، تعداد مجلدات شاهنامهٔ فردوسی را در دوران گذشته حدس زده است. ایشان با توجه به محل مدایح محمود در نسخه‌های شاهنامه و برخی عباراتی که کاتبان آن در حین کتابت داستان نوشته‌اند، حدس زده‌اند که شاهنامه‌های قدیم را ابتدا در هفت مجلد و سپس با ظریف‌تر شدن خط و کاغذ در چهار مجلد، و به تدریج در دو جلد و بالاخره در یک جلد کتابت می‌کرده‌اند.<ref name=''تاریخچه امیدسالار''/>


==تعریف==
==تعریف==

نسخهٔ ‏۲۶ تیر ۱۳۹۸، ساعت ۱۹:۴۴


داستانک (خاطره‌نگاری)

استنساخ متنی مصنوع در شرایطی دشوار

علامه محمد قزوینی در پاریس بود. در خانهٔ محمدعلی فروغی. علی‌رغم اینکه فروغی خانه را کاملا در اختیار او گذاشته است، برای سید حسن تقی‌زاده می‌نویسد که:


اما با این شرایط چیزی هست که او را در پاریس نگاه می‌دارد: استنساخ «تاریخ جهانگشای جوینی». خدا را شکر می‌کند که نسخه‌ای از «تاریخ جهانگشا» که از پاریس بیرون برده شده بود، دوباره به جای خود برگشته است. با تمام قوا مشغول استنساخ است و وضعیت روحی خود را به جنونی تشبیه می‌کند که هر روز که حادثه‌ای پیش نمی‌آید و کار قدری پیش می‌رود، در کمون می‌ماند و سربرنمی‌آورد تا شب، خواب راحتی داشته باشد:

حتی انجیل هم نیازمند تصحیح و تنقیح است

دانشمندان مسیحی قبل از اشاعهٔ مسیحیت در امپراتوری روم از فسادی که در متن انجیل رخ داده‌ بود، آگاه بودند. اوریگن، روحانی معروف مسیحی(۱۸۵-۲۵۴ م.)، در تفسیری که بر انجیل متی باب ۱۵ بخش ۱۴ نوشته، شکایت می‌کند که:


آگوستین قدیس(۳۵۴-۴۳۰ م.) نیز از فساد متن انجیل آگاه بود و ضمن تفاسیر یا بحث‌های مربوط به الهیات، به اشتباهاتی که در نسخه‌های کتاب مقدسشان راه یافته بود، اشاره می‌کرد. از میان این علما، سن ژروم(حدود ۳۴۷-۴۲۰ م.) که از سوی پاپ داماسوس یکم ماموریت داشت که متن لاتینی اناجیل چهارگانه را تصحیح کند، روشمندانه‌تر به این قضیه توجه کرد و نمونه‌هایی از گشتگی‌های معلول بدخوانی، دوباره‌نویسی، جااندازی متن، قلب حروف و حتی دستبردهای آگاهانهٔ کاتبان را به دست داد.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

پس ننوشتی!

علمای مسلمان، کاتبانی را که آنچه را می‌نوشتند مقابله نمی‌کردند، یا اگر متن بر ایشان املا شده بود، بر استاد عرض نمی‌دادند، مورد استهزاء و توهین قرار می‌دادند. مثلی رایج در این باره وجود داشت:
«آنکه می‌نویسد و با اصل مقابله نمی‌کند، مانند کسی است که از مستراح بیرون می‌شود بدون آنکه خودش را پاک کرده باشد.»
«قاضی حسن بن عبدالرحمن رامهرمزی»(حدود ۲۶۰-۳۶۰ ه. ق.) در فصل مربوط به «معارضه» در «المحدث الفاضل بین الراوی و الواعی» از قول هشام بین عروة نقل می‌کند که:


این داستان در منابع گوناگونی روایت شده است. «زمخشری»(۴۶۷-۵۳۸ ه. ق.) این نقل را در مورد طاوس و فرزندش به گونهٔ دیگری ادامه می‌دهد:

و جز بر خط معتمدان اعتماد مکن

ادیبان ایرانی و عرب در قدیم‌الایام به اینکه آیا کتابی که می‌خوانند به خط نویسنده، یا کسی که از نویسنده کسب علم کرده هست یا نه، اهمیت می‌داده‌اند و ترجیح می‌داده‌اند که متن معتبری را قرائت کنند. این نکته از عبارات مکرری که در آثاری مانند «الفهرست» ابن ندیم به چشم می‌خورد قابل استنباط است که «فلان مطلب را به خط فلان کس دیدم یا خواندم» یا بیهقی که در جای جای تاریخ خود به اینکه مطلب را از خط یا از نقل «راوی ثقه» نقل می‌کند تصریح می‌کند. صاحب «قابوس‌نامه» نیز خطاب به فرزندش می‌نویسد که:
«و جز بر خط معتمدان اعتماد مکن، هر کتابی و هر جزوی را مقدم مدار.»خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

شاهنامه چند جلد بوده؟

دکتر محمود ریاحی با استفاده از روش کار «کارل لاخمان» در تصحیح متون، تعداد مجلدات شاهنامهٔ فردوسی را در دوران گذشته حدس زده است. ایشان با توجه به محل مدایح محمود در نسخه‌های شاهنامه و برخی عباراتی که کاتبان آن در حین کتابت داستان نوشته‌اند، حدس زده‌اند که شاهنامه‌های قدیم را ابتدا در هفت مجلد و سپس با ظریف‌تر شدن خط و کاغذ در چهار مجلد، و به تدریج در دو جلد و بالاخره در یک جلد کتابت می‌کرده‌اند.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

تعریف

بیان حداکثری از تعاریف موجود از صاحب‌نظران ایرانی و غیرایرانی

تاریخچه

گونه‌ها

مدخل در ایران

منابع‌شناسی

نوا، نما، نگاه

خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونه‌های شنیداری و تصویری انتخاب شود.)

پانویس

منابع

  1. افشار، ایرج (۱۳۵۳). نامه‌های قزوینی به تقی‌زاده: ۱۹۱۲-۱۹۳۹. سازمان انتشارات جاویدان.
  2. امیدسالار، محمود. «تاریخچه‌یی از تصحیح متن در مغرب زمین و در میان مسلمین». آینهٔ میراث، ش. ۳۳ و ۳۴ (تابستان و پاییز ۱۳۸۵). 

پیوند به بیرون