تصحیح متون: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
{{گفتاورد تزیینی|«اختلاف موجود میان نسخههای انجیل بسیار شده است. علت این امر یا بیتوجهی برخی از کاتبان و یا گستاخی برخی دیگر است. اینان آنچه را که مینویسند با نسخهٔ اصل مقابله نمیکنند و حتی گاهگاه در حین استنساخ، برخی جملات را به میل خودشان کوتاه و بلند میکنند.»}}{{سخ}} | {{گفتاورد تزیینی|«اختلاف موجود میان نسخههای انجیل بسیار شده است. علت این امر یا بیتوجهی برخی از کاتبان و یا گستاخی برخی دیگر است. اینان آنچه را که مینویسند با نسخهٔ اصل مقابله نمیکنند و حتی گاهگاه در حین استنساخ، برخی جملات را به میل خودشان کوتاه و بلند میکنند.»}}{{سخ}} | ||
آگوستین قدیس(۳۵۴-۴۳۰ م.) نیز از فساد متن انجیل آگاه بود و ضمن تفاسیر یا بحثهای مربوط به الهیات، به اشتباهاتی که در نسخههای کتاب مقدسشان راه یافته بود، اشاره میکرد. از میان این علما، سن ژروم(حدود ۳۴۷-۴۲۰ م.) که از سوی پاپ داماسوس یکم ماموریت داشت که متن لاتینی اناجیل چهارگانه را تصحیح کند، روشمندانهتر به این قضیه توجه کرد و نمونههایی از گشتگیهای معلول بدخوانی، دوبارهنویسی، جااندازی متن، قلب حروف و حتی دستبردهای آگاهانهٔ کاتبان را به دست داد.<ref name=''تاریخچه امیدسالار''>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =امیدسالار| نام = محمود|عنوان =تاریخچهیی از تصحیح متن در مغرب زمین و در میان مسلمین | ژورنال = آینهٔ میراث | شماره =۳۳ و ۳۴| سال =تابستان و پاییز ۱۳۸۵| تاریخ بازبینی = ۱۰ تیر ۹۸}}</ref> | آگوستین قدیس(۳۵۴-۴۳۰ م.) نیز از فساد متن انجیل آگاه بود و ضمن تفاسیر یا بحثهای مربوط به الهیات، به اشتباهاتی که در نسخههای کتاب مقدسشان راه یافته بود، اشاره میکرد. از میان این علما، سن ژروم(حدود ۳۴۷-۴۲۰ م.) که از سوی پاپ داماسوس یکم ماموریت داشت که متن لاتینی اناجیل چهارگانه را تصحیح کند، روشمندانهتر به این قضیه توجه کرد و نمونههایی از گشتگیهای معلول بدخوانی، دوبارهنویسی، جااندازی متن، قلب حروف و حتی دستبردهای آگاهانهٔ کاتبان را به دست داد.<ref name=''تاریخچه امیدسالار''>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =امیدسالار| نام = محمود|عنوان =تاریخچهیی از تصحیح متن در مغرب زمین و در میان مسلمین | ژورنال = آینهٔ میراث | شماره =۳۳ و ۳۴| سال =تابستان و پاییز ۱۳۸۵| تاریخ بازبینی = ۱۰ تیر ۹۸}}</ref> | ||
===پس ننوشتی!=== | |||
علمای مسلمان، کاتبانی را که آنچه را مینوشتند مقابله نمیکردند، یا اگر متن بر ایشان املا شده بود، بر استاد عرض نمیدادند، مورد استهزاء و توهین قرار میدادند. مثلی رایج در این باره وجود داشت:{{سخ}} | |||
'''«آنکه مینویسد و با اصل مقابله نمیکند، مانند کسی است که از مستراح بیرون میشود بدون آنکه خودش را پاک کرده باشد.»'''{{سخ}} | |||
«قاضی حسن بن عبدالرحمن رامهرمزی»(حدود ۲۶۰-۳۶۰ ه. ق.) در فصل مربوط به «معارضه» در «المحدث الفاضل بین الراوی و الواعی» از قول هشام بین عروة نقل میکند که:{{سخ}} | |||
{{گفتاورد تزیینی|پدرم از من پرسید: آیا نوشتی؟ | |||
گفتم: آری. | |||
گفت: عرض دادی؟ | |||
گفتم: نه. | |||
گفت: پس ننوشتی.}}{{سخ}} | |||
این داستان در منابع گوناگونی روایت شده است. «زمخشری»(۴۶۷-۵۳۸ ه. ق.) این نقل را در مورد طاوس و فرزندش به گونهٔ دیگری ادامه میدهد:{{سخ}} | |||
{{گفتاورد تزیینی|سپستر به او گفت: عرض دادی؟ | |||
پاسخ داد: بله. | |||
گفت: نقطه گذاشتی؟ | |||
گفت: نخیر. | |||
طاوس گفت: نقطه بگذار که نقطه مانند نور نوشته است.<ref name=''تاریخچه امیدسالار''/>}} | |||
==تعریف== | ==تعریف== |
نسخهٔ ۲۶ تیر ۱۳۹۸، ساعت ۱۹:۱۲
داستانک (خاطرهنگاری)
استنساخ متنی مصنوع در شرایطی دشوار
علامه محمد قزوینی در پاریس بود. در خانهٔ محمدعلی فروغی. علیرغم اینکه فروغی خانه را کاملا در اختیار او گذاشته است، برای سید حسن تقیزاده مینویسد که:
« | «هنوز نمیدانم ایرانرفتنی باشم یا برلینبرگشتنی یا باز همین جا ماندنی. چیزی که هست از بابت منزل بسیار به من بد میگذرد. یعنی از حیث جمعی اسباب برای کار، نه از حیث راحتی مادی. هر چه میگردم و هر چه روزنامهها را میخوانم محال است و محال است که یک آپارتمان کوچک بامبل یا بیمبل پیدا بشود.» | » |
اما با این شرایط چیزی هست که او را در پاریس نگاه میدارد: استنساخ «تاریخ جهانگشای جوینی». خدا را شکر میکند که نسخهای از «تاریخ جهانگشا» که از پاریس بیرون برده شده بود، دوباره به جای خود برگشته است. با تمام قوا مشغول استنساخ است و وضعیت روحی خود را به جنونی تشبیه میکند که هر روز که حادثهای پیش نمیآید و کار قدری پیش میرود، در کمون میماند و سربرنمیآورد تا شب، خواب راحتی داشته باشد:
« | «هر روز که آنجا میروم منتظر وقوع حوادث غیرمترقبه هستم و هر روز که از آنجا برمیگردم شکر خدای را به جای میآورم که امروز هم حادثهای واقع نشد و من یک صفحه استنساخ کردم.»خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
|
» |
حتی انجیل هم نیازمند تصحیح و تنقیح است
دانشمندان مسیحی قبل از اشاعهٔ مسیحیت در امپراتوری روم از فسادی که در متن انجیل رخ داده بود، آگاه بودند. اوریگن، روحانی معروف مسیحی(۱۸۵-۲۵۴ م.)، در تفسیری که بر انجیل متی باب ۱۵ بخش ۱۴ نوشته، شکایت میکند که:
« | «اختلاف موجود میان نسخههای انجیل بسیار شده است. علت این امر یا بیتوجهی برخی از کاتبان و یا گستاخی برخی دیگر است. اینان آنچه را که مینویسند با نسخهٔ اصل مقابله نمیکنند و حتی گاهگاه در حین استنساخ، برخی جملات را به میل خودشان کوتاه و بلند میکنند.» | » |
آگوستین قدیس(۳۵۴-۴۳۰ م.) نیز از فساد متن انجیل آگاه بود و ضمن تفاسیر یا بحثهای مربوط به الهیات، به اشتباهاتی که در نسخههای کتاب مقدسشان راه یافته بود، اشاره میکرد. از میان این علما، سن ژروم(حدود ۳۴۷-۴۲۰ م.) که از سوی پاپ داماسوس یکم ماموریت داشت که متن لاتینی اناجیل چهارگانه را تصحیح کند، روشمندانهتر به این قضیه توجه کرد و نمونههایی از گشتگیهای معلول بدخوانی، دوبارهنویسی، جااندازی متن، قلب حروف و حتی دستبردهای آگاهانهٔ کاتبان را به دست داد.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
پس ننوشتی!
علمای مسلمان، کاتبانی را که آنچه را مینوشتند مقابله نمیکردند، یا اگر متن بر ایشان املا شده بود، بر استاد عرض نمیدادند، مورد استهزاء و توهین قرار میدادند. مثلی رایج در این باره وجود داشت:
«آنکه مینویسد و با اصل مقابله نمیکند، مانند کسی است که از مستراح بیرون میشود بدون آنکه خودش را پاک کرده باشد.»
«قاضی حسن بن عبدالرحمن رامهرمزی»(حدود ۲۶۰-۳۶۰ ه. ق.) در فصل مربوط به «معارضه» در «المحدث الفاضل بین الراوی و الواعی» از قول هشام بین عروة نقل میکند که:
« | پدرم از من پرسید: آیا نوشتی؟
گفتم: آری. گفت: عرض دادی؟ گفتم: نه. گفت: پس ننوشتی. |
» |
این داستان در منابع گوناگونی روایت شده است. «زمخشری»(۴۶۷-۵۳۸ ه. ق.) این نقل را در مورد طاوس و فرزندش به گونهٔ دیگری ادامه میدهد:
« | سپستر به او گفت: عرض دادی؟
پاسخ داد: بله.
گفت: نقطه گذاشتی؟
گفت: نخیر.
طاوس گفت: نقطه بگذار که نقطه مانند نور نوشته است.خطای یادکرد: برچسب |
» |
تعریف
بیان حداکثری از تعاریف موجود از صاحبنظران ایرانی و غیرایرانی
تاریخچه
گونهها
مدخل در ایران
منابعشناسی
نوا، نما، نگاه
خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونههای شنیداری و تصویری انتخاب شود.)
پانویس
منابع
- افشار، ایرج (۱۳۵۳). نامههای قزوینی به تقیزاده: ۱۹۱۲-۱۹۳۹. سازمان انتشارات جاویدان.
- امیدسالار، محمود. «تاریخچهیی از تصحیح متن در مغرب زمین و در میان مسلمین». آینهٔ میراث، ش. ۳۳ و ۳۴ (تابستان و پاییز ۱۳۸۵).