تصحیح متون: تفاوت میان نسخهها
طراوت بارانی (بحث | مشارکتها) جز طراوت بارانی صفحهٔ تصحیح ادبی را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به تصحیح متون منتقل کرد |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
==داستانک (خاطرهنگاری)== | ==داستانک (خاطرهنگاری)== | ||
===استنساخ متنی مصنوع در شرایطی دشوار=== | |||
علامه قزوینی در پاریس بود. در خانهٔ ذکاءالملک فروغی. علیرغم اینکه فروغی خانه را کاملا در اختیار او گذاشته است، برای سید حسن تقیزاده مینویسد که:{{سخ}} | |||
{{گفتاورد تزیینی|«هنوز نمیدانم ایرانرفتنی باشم یا برلینبرگشتنی یا باز همین جا ماندنی. چیزی که هست از بابت منزل بسیار به من بد میگذرد. یعنی از حیث جمعی اسباب برای کار، نه از حیث راحتی مادی. هر چه میگردم و هر چه روزنامهها را میخوانم محال است و محال است که یک آپارتمان کوچک بامبل یا بیمبل پیدا بشود.»}}{{سخ}} | |||
اما با این شرایط چیزی هست که او را در پاریس نگاه میدارد: استنساخ «تاریخ جهانگشای جوینی». خدا را شکر میکند که نسخهای از «تاریخ جهانگشا» که از پاریس بیرون برده شده بود، دوباره به جای خود برگشته است. با تمام قوا مشغول استنساخ است و وضعیت روحی خود را به جنونی تشبیه میکند که هر روز که حادثهای پیش نمیآید و کار قدری پیش میرود، در کمون میماند و سربرنمیآورد تا شب، خواب راحتی داشته باشد:{{سخ}} | |||
{{گفتاورد تزیینی|«هر روز که آنجا میروم منتظر وقوع حوادث غیرمترقبه هستم و هر روز که از آنجا برمیگردم شکر خدای را به جای میآورم که امروز هم حادثهای واقع نشد و من یک صفحه استنساخ کردم.»}}<ref name=''نامه قزوینی''>{{پک|افشار|۱۳۹۳|ک= نامههای قزوینی به تقیزاده: ۱۹۱۲-۱۹۳۹ |ص= ۱۱ و ۱۳}}</ref> | |||
==تعریف== | ==تعریف== | ||
خط ۲۱: | خط ۲۷: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
# {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =افشار | نام =ایرج | عنوان =نامههای قزوینی به تقیزاده: ۱۹۱۲-۱۹۳۹ |جلد =| سال = ۱۳۵۳| ناشر = سازمان انتشارات جاویدان}} | |||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== |
نسخهٔ ۲۶ تیر ۱۳۹۸، ساعت ۱۸:۵۰
داستانک (خاطرهنگاری)
استنساخ متنی مصنوع در شرایطی دشوار
علامه قزوینی در پاریس بود. در خانهٔ ذکاءالملک فروغی. علیرغم اینکه فروغی خانه را کاملا در اختیار او گذاشته است، برای سید حسن تقیزاده مینویسد که:
« | «هنوز نمیدانم ایرانرفتنی باشم یا برلینبرگشتنی یا باز همین جا ماندنی. چیزی که هست از بابت منزل بسیار به من بد میگذرد. یعنی از حیث جمعی اسباب برای کار، نه از حیث راحتی مادی. هر چه میگردم و هر چه روزنامهها را میخوانم محال است و محال است که یک آپارتمان کوچک بامبل یا بیمبل پیدا بشود.» | » |
اما با این شرایط چیزی هست که او را در پاریس نگاه میدارد: استنساخ «تاریخ جهانگشای جوینی». خدا را شکر میکند که نسخهای از «تاریخ جهانگشا» که از پاریس بیرون برده شده بود، دوباره به جای خود برگشته است. با تمام قوا مشغول استنساخ است و وضعیت روحی خود را به جنونی تشبیه میکند که هر روز که حادثهای پیش نمیآید و کار قدری پیش میرود، در کمون میماند و سربرنمیآورد تا شب، خواب راحتی داشته باشد:
« | «هر روز که آنجا میروم منتظر وقوع حوادث غیرمترقبه هستم و هر روز که از آنجا برمیگردم شکر خدای را به جای میآورم که امروز هم حادثهای واقع نشد و من یک صفحه استنساخ کردم.» | » |
خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
تعریف
بیان حداکثری از تعاریف موجود از صاحبنظران ایرانی و غیرایرانی
تاریخچه
گونهها
مدخل در ایران
منابعشناسی
نوا، نما، نگاه
خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونههای شنیداری و تصویری انتخاب شود.)
پانویس
منابع
- افشار، ایرج (۱۳۵۳). نامههای قزوینی به تقیزاده: ۱۹۱۲-۱۹۳۹. سازمان انتشارات جاویدان.