غلام‌حسین یوسفی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
ذرّه (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
ذرّه (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۲: خط ۳۲:
|فرزندان                = روشنک و سروش
|فرزندان                = روشنک و سروش
|تحصیلات                  = دکتری ادبیات فارسی {{سخ}} کارشناس حقوق
|تحصیلات                  = دکتری ادبیات فارسی {{سخ}} کارشناس حقوق
|جوایز                  = جایزۀ کتاب سال {{سخ}} جایزۀ ادبی موقوفات افشار
|حوزه                    =
|حوزه                    =
|شاگرد                  =
|شاگرد                  =
|استاد                  =
|استاد                  = جایزۀ کتاب سال {{سخ}} جایزۀ ادبی موقوفات افشار
|علت شهرت                =
|علت شهرت                =
|تأثیرگذاشته بر          =
|تأثیرگذاشته بر          =

نسخهٔ ‏۳۰ خرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۹:۲۷

غلام‌حسین یوسفی

با سعدی محشور می‌شوم
زمینهٔ کاری تألیف، تصحیح، ترجمه
زادروز ۲بهمن۱۳۰۶ [۲]
مشهد
مرگ ۱۴آذر۱۳۶۹ [۱]
محل زندگی مشهد و تهران
علت مرگ سرطان ریه
جایگاه خاکسپاری حرم امام رضا (دارالعباده)
بنیانگذار مجلۀ فرهنگ
همسر(ها) نیکو بازرگان
فرزندان روشنک و سروش
مدرک تحصیلی دکتری ادبیات فارسی
کارشناس حقوق
استاد جایزۀ کتاب سال
جایزۀ ادبی موقوفات افشار
امضا

غلام‌حسین یوسفی نویسنده، مترجم، مصحح، شاعر، ویراستار و استاد ادبیات فارسی بود.

* * * * *

به باور بزرگان ادب و فرهنگ ایران یوسفی گام‌های بلندی در راستای ارتقای ادبیات ایران برداشت. یکی از زمینه‌های مورد علاقۀ او تصحیح متون برپایۀ دقیق‌ترین شیوه‌های علمی بود. از ویژگی‌های وی تسلط بر ادبیات عرب و فرانسه بود که وی را از سایرین ممتاز ‌می‌کرد.
در دیدگاه وی مهم نبود که مخاطب کیست و زمینهٔ موضوعی نوشته‌های او چیست، مهم آن بود که امانت و دقت و متانت در حدّ اعلا رعایت شود. گاهی برای اینکه دریابد دربارۀ کتابی که تصحیح می‌کند یا مطلبی که می‌نویسد چه کاری انجام داده است از هرکس و هرجا پرس‌وجو می‌کرد. هرکس کوچک‌ترین کمکی به او در نوشتن کتاب یا تحقیقاتش می‌کرد در مقدمۀ کتاب از او یاد و تشکر می‌کرد. چنان وسواسی در صحت کارش داشت و نگران بود مبادا اشتباه کند و خواننده دچار خطا شود که تا نگرانی‌اش بر سر یک نکته کاملاً رفع نمی‌شد بر سر نکته دیگری نمی‌رفت.
عرصۀ دومی که دکتر یوسفی در آن ید بیضایی درخور توجه تحسین کرد، نقد ادبی بود. وی با نگارش کتاب های ممتازی چون دیداری با اهل قلم و چشمه روشن نقد ادبی ما را وارد دوره ای درخشان و تازه کرد و یک دوره کامل از عالی ترین و علمی ترین نقد ادبی را به شیفتگان دانش ادبی هدیه داد.
نثر وی خوش تراش، خوش آهنگ و خوش آیند است و ترکیبات تازه و حتی معانی و تعابیر تازه به زبان اضافه کرده است؛ اعتقاد داشت که می توان برای خلق واژه های جدید از لهجه های زبان فارسی مدد گرفت، می گفت چه بسا کلمات مناسب برای مفاهیم گوناگون در این لهجه ها موجود باشد.
غلامحسین در سنین کودکی پدرش را از دست می دهد و یتیم می شود، امّا در غیاب پدر، مادر و خواهر نقش حساس و مهمی را در زندگیش ایفا می کنند، خواهرش معلم ادبیات بود؛ زمانی که خواهرش را بر اثر سرطان در سال 52 از دست می دهد برای مدتی از سفر مطالعاتی که به کلمبیا رفته بود برمی گردد تا در غم از دست دادن خواهرش مویه کند.
همسر وی به معنای مطلق خود را وقف کرده بود در ابتدای زندگی خانم بازرگان که خود دارای مدرک عالی هنر از دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاه تهران هستند برای اینکه بتواند از نظر مالی کمکی به همسرش بکند وسایل دست ساز هنری درست می کند و آنها را می فروشد به مدت یک سال این کار را انجام می دهد تا بتواند نسخه ای را که همسرش احتیاج دارد خریداری کند و در سالگرد ازدواجش آن را به همسرش تقدیم کند.
به خواست همسرش بعد از بازنشستگی زندکی خود را به تهران منتقل کرد. در مدت 11 سال بعد از بازنشستگی تا جایی که در توان داشت با استفاده از قلم پرتوانش در راه گسترش فرهنگ و ادب پارسی تلاش کرد. بنا به وصیتش پیکرش در مشهد به خاک سپرده شد.

داستانک

خط خوب

شادروان اشرف‏زاده می‏گفت: «اگر خطّت خوب باشد، خواهی توانست کارنامه ‏های دانش‏ آموزان را بنویسی» و من بدین‏ شوق می‏کوشیدم هرچه خوش‏تر بنویسم. چنان‏که کارنامۀ سال‏ سوم ابتدایی به خط خودم است.

معلم ریاضی

در سال ۱۳۱۶ مقرّر شد که در پانزدهم بهمن‏ ماه هر سال، که‏ مصادف با جشن تأسیس دانشگاه تهران بود، به شاگردان اول‏ آموزشگاه‏ها جوایزی داده شود. در آن هنگام من دانش‏ آموز سال‏ چهارم دبستان بودم. آن روزها به قدری برف و باران آمده بود که من به واسطۀ خردسالی و کوچک اندامی به هیچ وجه نمی ‏توانستم آن راه را طی کنم؛ مرحوم اشرف‏زاده که‏ دلش نمی‏ خواست یکی از شاگردان او از تشویقی که مقرر بود، محروم شود، در میان آن‏ همه گل و لای مرا چون فرزند خویش در تمام راه بر دوش گرفت، آن روز در ذهن کودکانۀ خود می ‏اندیشیدم و تعجب می‏ کردم که چه طور ممکن است مدیر مدرسه‏ای شاگردش را بر دوش ببرد! و به کلی‏ دست و پای خود را گم کرده بودم.

چهارپایه

در آن ایام چندان خردسال و کوچک‏ بودم که وقتی پشت میز سخنرانی می‏ایستادم، حاضران مرا نمی‏دیدند و برای رفع این اشکال ناچار چهارپایه‏ای زیر پایم‏ می‏گذاشتند که سر و گردنم از بالای میز خطابه دیده شود. اشرف‏زاده برای تقویت روحیۀ من و تشویقم به‏ سخنرانی همواره می‏گفت: «وقتی می‏خواهی سخنرانی کنی، فرض کن که ابداً کسی در مجلس ننشسته است؛ هر طور دلت‏ می‏خواهد منظور خود را بگو و اگر اشتباهی کردی، معذرتی‏ بخواه و آن را تصحیح کن».

دفتر جلد سبز

داستانک مردم

ده تا بیست مطلب از مجلات دورهٔ خود

داستانک‌های دشمنی

داستانک‌های دوستی

داستانک‌های قهر

داستانک‌های آشتی‌ها

داستانک نگرفتن جوایز

داستانک حرفی که در حین گرفتن جایزه زده است

داستانک‌های مذهب و ارتباط با خدا

داستانک‌های عصبانیت، ترک مجلس، مهمانی‌ها، برنامه‌ها، استعفا و مشابه آن

داستانک نحوهٔ مرگ، بازتاب خبر مرگ در روزنامه‌ها و مجلات و نمونه‌هایی از آن

داستانک‌های دارایی

داستانک‌های زندگی شخصی

داستانک برخی خاله‌زنکی‌های شیرین (اشک‌ها و لبخندها)

داستانک شکایت‌هایی از دیگران کرده به محاکم و شکایت‌هایی که از او شده

داستانک‌های مشهور ممیزی

داستانک‌های مربوط به مصاحبه‌ها، سخنرانی‌ها و حضور رادیو یا تلویزیون یا فضای مجازی همراه ارايه نمونه‌هایی از آن برای بخش شنیداری و تصویری

عکس سنگ‌قبر و داستانکی از تشییع جنازه و جزيیات آن

داستان‌های دیگر

زندگی و تراث

کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری

شخصیت و اندیشه

زمینهٔ فعالیت

یادمان و بزرگداشت‌ها

یوسفی در آینهٔ نگاه بزرگان

محمدعلی جمال‌زاده

هیچ به خاطر ندارم که حتی یک مرتبه از خودش از لحاظ فضل و معرفت و خدمت گرانبهایی که به ادب کرده است سخنی به میان آورده باشد .

باستانی پاریزی


نظرات فرد دربارهٔ خودش و آثارش

تفسیر خود از آثارش

موضع‌گیری‌های او دربارهٔ دیگران

همراهی‌های سیاسی

مخالفت‌های سیاسی

نامه‌های سرگشاده

نام‌های دسته‌جمعی

بیانیه‌ها

جملهٔ موردعلاقه در کتاب‌هایش

جمله‌ای از ایشان

نحوهٔ پوشش

تکیه‌کلام‌ها

خلقیات

منزلی که در آن زندگی می‌کرد (باغ و ویلا)

گزارش جامعی از سفرها (نقشه همراه مکان‌هایی که به آن مسافرت کرده است)

برنامه‌های ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است

ناشرانی که با او کار کرده‌اند

بنیان‌گذاری

تأثیرپذیری‌ها

استادان و شاگردان

علت شهرت

فیلم ساخته شده براساس

حضور در فیلم‌های مستند دربارهٔ خود

اتفاقات بعد از انتشار آثار

نام جاهایی که به اسم این فرد است

کاریکاتورهایی که درباره‌اش کشیده‌اند

مجسمه و نگاره‌هایی که از او کشیده‌اند

ده تا بیست مطلب نقل‌شده از نمونه‌های فوق از مجلات آن دوره

برگه‌هایی از مصاحبه‌های فرد

آثار و منبع‌شناسی

سبک و لحن و ویژگی آثار

کارنامه و فهرست آثار

جوایز و افتخارات

منبع‌شناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)

بررسی چند اثر

ناشرانی که با او کار کرده‌اند

تعداد چاپ‌ها و تجدیدچاپ‌های کتاب‌ها

نوا، نما، نگاه

خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونه‌های شنیداری و تصویری انتخاب شود)

پانویس

منابع

پیوند به بیرون