نگار جوادی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
محمد ایذجی (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
محمد ایذجی (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
| نام                    = نگار جوادی
| نام                    = نگار جوادی
| تصویر                  = نگار جوادی برنده جایزه ده هزار دلاری آلبرتین آمریکا شد.jpg
| تصویر                  = نگار جوادی .jpg
| توضیح تصویر            =
| توضیح تصویر            = نگار جوادی برنده جایزه ده هزار دلاری آلبرتین آمریکا شد
| نام اصلی              =  
| نام اصلی              =  
| زمینه فعالیت          = نویسندگی، فیلمنامه‌نویسی و موسیقی
| زمینه فعالیت          = نویسندگی، فیلمنامه‌نویسی و موسیقی
خط ۶۵: خط ۶۵:
==داستانک==
==داستانک==
====ارزشی برای این کتاب قائل نیستم====
====ارزشی برای این کتاب قائل نیستم====
۲۲ دو سالم بود. کتابی نوشتم و برای '''ژان مارک روبر''' فرستادم که ویراستار ناشرانی مثل سوی، مرکور دو فرانس، فایاد و ... بود. روبر در جواب رمانم برایم نامه‌ای نوشت به این مصمون که «ارزشی برای این کتاب قائل نیستم؛ اما برای نویسنده‌ای که شما باشید، ارزش بسیاری قائلم. به نوشتن ادامه بدهید، این کتاب هنوز آن کتابی نیست که باید بنویسید.» بی‌خیال کتاب شدم و دست‌نوشته را جای دوری انداختم که دست کسی بهش نرسد.<ref name=''اولین رمان''>{{یادکرد وب|نشانی =  https://www.aasoo.org/fa/books/1709‏|عنوان = ادبیات، تبعید، ایران، و بسیاری چیزهای دیگر}}</ref>
۲۲ دو سالم بود. کتابی نوشتم و برای '''ژان مارک روبر''' فرستادم که ویراستار ناشرانی مثل سوی، مرکور دو فرانس، فایاد و ... بود. روبر در جواب رمانم برایم نامه‌ای نوشت به این مصمون که «ارزشی برای این کتاب قائل نیستم؛ اما برای نویسنده‌ای که شما باشید، ارزش بسیاری قائلم. به نوشتن ادامه بدهید، این کتاب هنوز آن کتابی نیست که باید بنویسید.» بی‌خیال کتاب شدم و دست‌نوشته را جای دوری انداختم که دست کسی بهش نرسد.<ref name=''نوشتن''>{{یادکرد وب|نشانی =  https://www.aasoo.org/fa/books/1709‏|عنوان =ادبیات، تبعید، ایران، و بسیاری چیزهای دیگر}}</ref>




====بخت با من یار بود!====
====بخت با من یار بود!====
داشتم روی چند سناریو کار می‌کردم و کسی هم از این رمان (از شرق بریده) خبر نداشت. می‌نوشتم اما فکرم این نبود که دارم یک رمان می‌نویسم و این یک کتاب خواهد شد. تمام که شد، چند ماهی گذشت تا به خودم گفتم:‌ «خب! باید یه کاری با این بکنم!» دست‌نوشته را به همان شکل برای انتشارات '''لیانا لوی''' فرستادم. به نظرم انتشارات مناسبی برای چاپ کتابم بود. از نویسندگانی مثل ''ایان لویسون'' که بسیار دوستش داشتم و ''سیلویا آوالون''، ''میلنا آگوس'' و ... رمان منتشر کرده بود. رفتم روی سایت، دیدم کارها را از طریق ایمیل هم فبول می‌کنند. من هم کتاب ۵۰۰ صفحه‌ای را برایشان ایمیل کردم. چند روز بعد ایان لویسون خودش با من تماس گرفت. واقعا بخت با من یار بود! ناشر کتاب گفت: «باید از حجم کتاب کم کنی.» ۲۰۰ صفحه‌اش را حذف کردم.<ref name=''اولین رمان''/>
داشتم روی چند سناریو کار می‌کردم و کسی هم از این رمان (از شرق بریده) خبر نداشت. می‌نوشتم اما فکرم این نبود که دارم یک رمان می‌نویسم و این یک کتاب خواهد شد. تمام که شد، چند ماهی گذشت تا به خودم گفتم:‌ «خب! باید یه کاری با این بکنم!» دست‌نوشته را به همان شکل برای انتشارات '''لیانا لوی''' فرستادم. به نظرم انتشارات مناسبی برای چاپ کتابم بود. از نویسندگانی مثل ''ایان لویسون'' که بسیار دوستش داشتم و ''سیلویا آوالون''، ''میلنا آگوس'' و ... رمان منتشر کرده بود. رفتم روی سایت، دیدم کارها را از طریق ایمیل هم فبول می‌کنند. من هم کتاب ۵۰۰ صفحه‌ای را برایشان ایمیل کردم. چند روز بعد ایان لویسون خودش با من تماس گرفت. واقعا بخت با من یار بود! ناشر کتاب گفت: «باید از حجم کتاب کم کنی.» ۲۰۰ صفحه‌اش را حذف کردم.<ref name=''نوشتن''/>


==[[از شرق بریده]]==
==[[از شرق بریده]]==
خط ۸۲: خط ۸۲:
===دبدگاه دیگران===
===دبدگاه دیگران===
====هیئت داوران جایزه رمان- ‌نیوز====
====هیئت داوران جایزه رمان- ‌نیوز====
{{گفتاورد تزیینی|این داوران از '''ضرباهنگ زنده و تند''' رمان ستایش کردند و درباره نخستین رمان جوادی چنین گفتند: «از شرق بریده، بدون اینکه در نگاه اول معلوم باشد، ازجامعهٔ ایرانی رمزگشایی می‌کند. این رمان به اتفاق آرا انتخاب شد. با ابن رمان بدون تردید، نویسنده‌ای متولد شد.»<ref name=''اولین رمان''>{{یادکرد وب|نشانی = https://www.radiofarhang.nu/archive/9417.htm ‏|عنوان = یک جایزه ادبی دیگر برای نگار جوادی}}</ref>
{{گفتاورد تزیینی|این داوران از '''ضرباهنگ زنده و تند''' رمان ستایش کردند و درباره نخستین رمان جوادی چنین گفتند: «از شرق بریده، بدون اینکه در نگاه اول معلوم باشد، ازجامعهٔ ایرانی رمزگشایی می‌کند. این رمان به اتفاق آرا انتخاب شد. با ابن رمان بدون تردید، نویسنده‌ای متولد شد.»<ref name=''نوشتن''>{{یادکرد وب|نشانی = https://www.radiofarhang.nu/archive/9417.htm ‏|عنوان = یک جایزه ادبی دیگر برای نگار جوادی}}</ref>


====رئیس هیئت داوران جایزه ادبی آلبرتین آمریکا====
====رئیس هیئت داوران جایزه ادبی آلبرتین آمریکا====
خط ۹۴: خط ۹۴:
====دالیا سوفر====
====دالیا سوفر====
نویسنده ایرانی‌نبار در یادداشتی که در ۸ ژوئن ۲۰۱۸ در روزنامه '''نیویورک تایمز''' چاپ کرده بود، درباره کتاب از شرق بریده چنین نظری دارد:
نویسنده ایرانی‌نبار در یادداشتی که در ۸ ژوئن ۲۰۱۸ در روزنامه '''نیویورک تایمز''' چاپ کرده بود، درباره کتاب از شرق بریده چنین نظری دارد:
اگر در این رمان غنی عنصر فروکاهنده‌ای وجود داشته باشد، همانا وسواس راوی تبعیدی‌ست در توضیح زیادهٔ روزگاران سپری شدهٔ کشورش. کتاب نه تنها دربرگیرندهٔ پاره‌های تاریخی پردامنه، بلکه پانویس‌هایی است که به گفتهٔ کیمیا «شما را از شر نگاه کردن به ویکی‌پدیا نجات می‌دهد.» اما آیا کار رمان این است که آشکارا به یازنمایی تاریخ بپردازد؟ با این پرسش در لحظه‌های خواندن پاره‌هایی دست و پنجه نرم می‌کردم که گله ساده‌اندیشانه به نظر می‌رسیدند...<ref>{{یادکرد وب|نشانی = https://www.radiozamaneh.com/406924 ‏|عنوان =ایرانی‌ای که پاریسی شده.</ref>
اگر در این رمان غنی عنصر فروکاهنده‌ای وجود داشته باشد، همانا وسواس راوی تبعیدی‌ست در توضیح زیادهٔ روزگاران سپری شدهٔ کشورش. کتاب نه تنها دربرگیرندهٔ پاره‌های تاریخی پردامنه، بلکه پانویس‌هایی است که به گفتهٔ کیمیا «شما را از شر نگاه کردن به ویکی‌پدیا نجات می‌دهد.» اما آیا کار رمان این است که آشکارا به یازنمایی تاریخ بپردازد؟ با این پرسش در لحظه‌های خواندن پاره‌هایی دست و پنجه نرم می‌کردم که گله ساده‌اندیشانه به نظر می‌رسیدند...<ref>{{یادکرد وب|نشانی = https://www.radiozamaneh.com/406924 ‏|عنوان =ایرانی‌ای که پاریسی شده}}</ref>


====دنی کین====
====دنی کین====
خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:
====از دید رمان‌نویس====
====از دید رمان‌نویس====
برخلاف آنچه‌که می‌گویند همهٔ رمان «از شرق بریده» براساس زندگی خودم نوشته شده است، اینطور نیست. من خیلی از بخش‌های رمان را زندگی نکردم و بیشتر بخش‌های رمان ''رمانسه'' است. قسمت‌هایی که مربوط به دوران بچگی خودم است، در رمان آورده شده. این قسمت‌ها واقعیات زندگی‌ام بود، نمی‌توانستم شخصیتی از بیرون با این احساساتی که من در آن دوران تجربه کرده‌ام، در رمان بیاورم.<ref name=''شنیدن''/>
برخلاف آنچه‌که می‌گویند همهٔ رمان «از شرق بریده» براساس زندگی خودم نوشته شده است، اینطور نیست. من خیلی از بخش‌های رمان را زندگی نکردم و بیشتر بخش‌های رمان ''رمانسه'' است. قسمت‌هایی که مربوط به دوران بچگی خودم است، در رمان آورده شده. این قسمت‌ها واقعیات زندگی‌ام بود، نمی‌توانستم شخصیتی از بیرون با این احساساتی که من در آن دوران تجربه کرده‌ام، در رمان بیاورم.<ref name=''شنیدن''/>
اگر بخواهم خیلی ساده بیان کنم، می‌گویم این یک رمان خانوادگی است که تاریخ ایران در قرن بیستم در پس‌زمینه آن جریان دارد؛ اما من رمان را این‌طور ننوشته‌ام، هدفم این نبوده که چنین رمانی بنویسم. من می‌خواستم درباره چیزهایی بنویسم که در پشت تصویری که به ما مردم نشان می‌دهیم پنهان است. ما عادت کرده‌ایم که مثلا بگوییم «او ایرانی است»، «او مهاجر است» و... خود من الان کسی را می‌بینم که مهاجرت کرده. با خودم می‌گویم این آدم «مهاجر» است؛ اما پشت این اسم‌گذاری‌ها داستان و تاریخی جریان دارد.<ref name=''اولین رمان''/>
اگر بخواهم خیلی ساده بیان کنم، می‌گویم این یک رمان خانوادگی است که تاریخ ایران در قرن بیستم در پس‌زمینه آن جریان دارد؛ اما من رمان را این‌طور ننوشته‌ام، هدفم این نبوده که چنین رمانی بنویسم. من می‌خواستم درباره چیزهایی بنویسم که در پشت تصویری که به ما مردم نشان می‌دهیم پنهان است. ما عادت کرده‌ایم که مثلا بگوییم «او ایرانی است»، «او مهاجر است» و... خود من الان کسی را می‌بینم که مهاجرت کرده. با خودم می‌گویم این آدم «مهاجر» است؛ اما پشت این اسم‌گذاری‌ها داستان و تاریخی جریان دارد.<ref name=''نوشتن''/>




===تأثیرپذیری‌ها===
===تأثیرپذیری‌ها===
نویسنده‌ای که به شدت برایش احترام قائلم '''ویرجینیا ولف''' است؛ هرچند من تحت تأثیر نوشتار او نبودم، چون نوشتار او شیوهٔ آن‌چنان منحصربه‌فردی برای بیان خود است که مطمئن نبودم کس دیگری به این نوشتار نزدیک شود، نوشتاری که هم شاعرانه است و هم شخصی.  
نویسنده‌ای که به شدت برایش احترام قائلم '''ویرجینیا ولف''' است؛ هرچند من تحت تأثیر نوشتار او نبودم، چون نوشتار او شیوهٔ آن‌چنان منحصربه‌فردی برای بیان خود است که مطمئن نبودم کس دیگری به این نوشتار نزدیک شود، نوشتاری که هم شاعرانه است و هم شخصی.  
به رمان مهیج و پرماجرا (تریلر) هم خیلی علاقه دارم. خواندنشان برای نوشتن سناریو ضرورت دارد. این قضیه بیشتر در ادبیات آمریکا یافت می‌شود. از آمریکای لاتین هم به کتاب '''صد سال تنهایی''' علاقه دارم؛ ولی مثل ولف، از '''مارکز''' هم تأثیر نپذیرفته‌ام. بیشتر از نویسندگان هندی انگلیسی‌زبان مثل '''''روهینتون میستری''''' کمک گرفته‌ام. خودم را به آنها بیشتر نزدیک احساس می‌کنم تا بقیه؛ نه فقط به لحاظ ادبی، بلکه از جهت جست‌وجوگری‌هایشان، تلاش‌شان برای سازگار کردن فرهنگ شرقی با شیوه‌ای از داستان‌گویی و روایت‌گری.<ref name=''اولین رمان''/>
به رمان مهیج و پرماجرا (تریلر) هم خیلی علاقه دارم. خواندنشان برای نوشتن سناریو ضرورت دارد. این قضیه بیشتر در ادبیات آمریکا یافت می‌شود. از آمریکای لاتین هم به کتاب '''صد سال تنهایی''' علاقه دارم؛ ولی مثل ولف، از '''مارکز''' هم تأثیر نپذیرفته‌ام. بیشتر از نویسندگان هندی انگلیسی‌زبان مثل '''''روهینتون میستری''''' کمک گرفته‌ام. خودم را به آنها بیشتر نزدیک احساس می‌کنم تا بقیه؛ نه فقط به لحاظ ادبی، بلکه از جهت جست‌وجوگری‌هایشان، تلاش‌شان برای سازگار کردن فرهنگ شرقی با شیوه‌ای از داستان‌گویی و روایت‌گری.<ref name=''نوشتن''/>


===جوایز بدست آمده===
===جوایز بدست آمده===
خط ۱۲۲: خط ۱۲۲:


جوادی در حالی این جایزه مهم را از آن خود کرده بود که دو برنده جایزه ادبی گنکور در فرانسه، نامزدهای نهایی این جایزه بودند.<ref name=''زندگی‌نامه''/>}}
جوادی در حالی این جایزه مهم را از آن خود کرده بود که دو برنده جایزه ادبی گنکور در فرانسه، نامزدهای نهایی این جایزه بودند.<ref name=''زندگی‌نامه''/>}}





نسخهٔ ‏۲۲ خرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۴:۲۶

نگار جوادی
پرونده:نگار جوادی .jpg
نگار جوادی برنده جایزه ده هزار دلاری آلبرتین آمریکا شد
زمینهٔ کاری نویسندگی، فیلمنامه‌نویسی و موسیقی
زادروز ۱۹۶۹
تهران
پدر و مادر پدر: علی‌اصغر حاج سیدجوادی/ مادر: کیان کاتوزیان
ملیت ایرانی- فرانسوی
محل زندگی پاریس
کتاب‌ها از شرق بریده
فیلم‌نامه‌ها بعد از باران، عاشقان
دانشگاه انستیتوی عالی هنرهای نمایشی، بروکسل
دلیل سرشناسی برنده شدن جوایز ادبی
اثرپذیرفته از روهینتون میستری
جایزه آلبرتین
نویسنده‌ای فرانسوی با تخیلی شرقی
جلد کتاب در فرانسه
در گفتگو با رادیو بین‌المللی فرانسه

نگار جوادی، نویسنده‌، فیلمنامه‌نویس و مستندساز است. [۱] او برای تنها و نخستین رمانش، از شرق بریده، برندهٔ چند جایزه ادبی در فرانسه و آمریکا شده است.[۲]

* * * * *

نگار جوادی نویسنده‌ای ایرانی‌تبار و فرانسه‌زبان است که از یازده‌سالگی به‌همراه خانواده‌اش به پاریس مهاجرت کرد.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه او فرزند علی‌اصغر حاج سیدجوادی روزنامه‌نگار و سیاست‌گرای ایرانی و کیان کاتوزیان نویسنده کتاب از سپیده تا شام است.[۳]

جوادی تحصیلات خود را در رشته سینما در بروکسل به پایان رساند و برای مدتی هم در دانشگاه پاریس ۸ به تدریس سینما پرداخت.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه فیلم «بعد از باران، عاشقان» او جایزه بهترین فیلمنامه اول را در مرکز ملی سینما بدست آورد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

رمان دزاورینتال (از شرق بریده/ برگشته/ گم‌گشته، به زبان فرانسه) اولین کتاب نگار جوادی است که چند هفته بعد از انتشار جایزهٔ رمان اول را در بلژیک به‌دست آورده است.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه این رمان که در ۲۰۱۶ به فرانسه در ۳۴۷ صفحه چاپ شده بود برنده جایزه استیل (سبک) شده است، و در سال ۲۰۱۹ به انگلیسی ترجمه شد و جایزه آلبرتین به آن تعلق گرفت. مترجم انگلیسی این کتاب تینا کوور است. جوادی اکنون در آستانهٔ ۵۰ سالگی در فرانسه زندگی می‌کند و به فیلمنامه‌نویسی مشغول است. او علاوه‌بر کارهای سینمایی‌اش ، خود را برای نوشتن رمان دوم آماده می‌کند.[۴]

داستانک

ارزشی برای این کتاب قائل نیستم

۲۲ دو سالم بود. کتابی نوشتم و برای ژان مارک روبر فرستادم که ویراستار ناشرانی مثل سوی، مرکور دو فرانس، فایاد و ... بود. روبر در جواب رمانم برایم نامه‌ای نوشت به این مصمون که «ارزشی برای این کتاب قائل نیستم؛ اما برای نویسنده‌ای که شما باشید، ارزش بسیاری قائلم. به نوشتن ادامه بدهید، این کتاب هنوز آن کتابی نیست که باید بنویسید.» بی‌خیال کتاب شدم و دست‌نوشته را جای دوری انداختم که دست کسی بهش نرسد.[۵]


بخت با من یار بود!

داشتم روی چند سناریو کار می‌کردم و کسی هم از این رمان (از شرق بریده) خبر نداشت. می‌نوشتم اما فکرم این نبود که دارم یک رمان می‌نویسم و این یک کتاب خواهد شد. تمام که شد، چند ماهی گذشت تا به خودم گفتم:‌ «خب! باید یه کاری با این بکنم!» دست‌نوشته را به همان شکل برای انتشارات لیانا لوی فرستادم. به نظرم انتشارات مناسبی برای چاپ کتابم بود. از نویسندگانی مثل ایان لویسون که بسیار دوستش داشتم و سیلویا آوالون، میلنا آگوس و ... رمان منتشر کرده بود. رفتم روی سایت، دیدم کارها را از طریق ایمیل هم فبول می‌کنند. من هم کتاب ۵۰۰ صفحه‌ای را برایشان ایمیل کردم. چند روز بعد ایان لویسون خودش با من تماس گرفت. واقعا بخت با من یار بود! ناشر کتاب گفت: «باید از حجم کتاب کم کنی.» ۲۰۰ صفحه‌اش را حذف کردم.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

از شرق بریده

نگار جوادی در «از شرق بریده» که خود او بخشی از آن را رمان زندکی‌نامه‌ای می‌داند، سرگذشت دختری به‌نام کیمیا را روایت می‌کند که به همراه خانوده‌اش ایران را ترک کرده و در فرانسه ساکن شده‌اند. کیمیا دختریست که در فرانسه بزرگ شده و به لحاظ هویت فرهنگی و جنسیتی دچار مشکلاتی شده و جهتش را در زندگی گم کرده است.[۶]

شخصیت اصلی رمان از خلال تاریخ و وقایع ایران و فرانسه، نقابل دو فرهتگ متفاوت در پی آن است که خود را بشناسد. او هویت خود را بین دو فرهنگ شرقی و غربی گم‌شده می‌یابد. این رمان ماجرای چند نسل از خانواده‌ای ایرانی را در ایران و فرانسه را روایت می‌کند: به دوران ناصرالدین شاه برمی‌گردد، سال‌های کودتای ۲۸ مرداد و انقلاب ایران را پوشش می‌دهد و سپس به پاریس می‌رسد.[۷]

کیمیا کاراکتر بسیار جذابی است. موسیقی راک دوست دارد. کتاب‌های زیادی درباره زنان می‌خواند. کتاب طنز زیادی هم دارد و اعضای خانواده‌اش هم شخصیت‌های جالبی دارند و داستان نه تنها بر زندگی کیمیا بلکه هویت ایران در قرن بیستم به صورت کلی می‌چرخد. کتاب با صحنه حضور کیمیا در کلینیک باروری آغاز می‌شود و بقیه داستان با فلش‌بک‌هایی در هنگام حضور کیمیا در کلینیک روایت می‌شود.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

جوادی در گفنگویی که با مجله اینترنتی کتاب، بوکانیستا، گفته است در این رمان در پی آن بود که ببیند وقتی یک ایرانی در کشور خود زندگی نمی‌کند، ایرانی بودن چه معنا دارد؟ شرفی بودن چه معنایی دارد در حالی‌که فرد در کشور خود زندگی نمی‌کند؟خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

دبدگاه دیگران

هیئت داوران جایزه رمان- ‌نیوز

زندگی و تراث

درباره خود

من در یک خانواده انتلکتوئل متولد شدم. پدرم ژورنالیست بود و مادرم معلم. من با کتاب بزرگ شدم. با انقلاب بزرگ شدم. موقعی که شش/ هفت سالم بود، پدرم یک نامه سرگشاده به شاه نوشت و از آن به‌بعد زندگی ما کمی تکان خورد! تا اینکه در ۱۹۷۹ انقلاب شد...خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

از دید رمان‌نویس

برخلاف آنچه‌که می‌گویند همهٔ رمان «از شرق بریده» براساس زندگی خودم نوشته شده است، اینطور نیست. من خیلی از بخش‌های رمان را زندگی نکردم و بیشتر بخش‌های رمان رمانسه است. قسمت‌هایی که مربوط به دوران بچگی خودم است، در رمان آورده شده. این قسمت‌ها واقعیات زندگی‌ام بود، نمی‌توانستم شخصیتی از بیرون با این احساساتی که من در آن دوران تجربه کرده‌ام، در رمان بیاورم.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد اگر بخواهم خیلی ساده بیان کنم، می‌گویم این یک رمان خانوادگی است که تاریخ ایران در قرن بیستم در پس‌زمینه آن جریان دارد؛ اما من رمان را این‌طور ننوشته‌ام، هدفم این نبوده که چنین رمانی بنویسم. من می‌خواستم درباره چیزهایی بنویسم که در پشت تصویری که به ما مردم نشان می‌دهیم پنهان است. ما عادت کرده‌ایم که مثلا بگوییم «او ایرانی است»، «او مهاجر است» و... خود من الان کسی را می‌بینم که مهاجرت کرده. با خودم می‌گویم این آدم «مهاجر» است؛ اما پشت این اسم‌گذاری‌ها داستان و تاریخی جریان دارد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد


تأثیرپذیری‌ها

نویسنده‌ای که به شدت برایش احترام قائلم ویرجینیا ولف است؛ هرچند من تحت تأثیر نوشتار او نبودم، چون نوشتار او شیوهٔ آن‌چنان منحصربه‌فردی برای بیان خود است که مطمئن نبودم کس دیگری به این نوشتار نزدیک شود، نوشتاری که هم شاعرانه است و هم شخصی. به رمان مهیج و پرماجرا (تریلر) هم خیلی علاقه دارم. خواندنشان برای نوشتن سناریو ضرورت دارد. این قضیه بیشتر در ادبیات آمریکا یافت می‌شود. از آمریکای لاتین هم به کتاب صد سال تنهایی علاقه دارم؛ ولی مثل ولف، از مارکز هم تأثیر نپذیرفته‌ام. بیشتر از نویسندگان هندی انگلیسی‌زبان مثل روهینتون میستری کمک گرفته‌ام. خودم را به آنها بیشتر نزدیک احساس می‌کنم تا بقیه؛ نه فقط به لحاظ ادبی، بلکه از جهت جست‌وجوگری‌هایشان، تلاش‌شان برای سازگار کردن فرهنگ شرقی با شیوه‌ای از داستان‌گویی و روایت‌گری.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

جوایز بدست آمده

جایزه استیل


نوا، نما، نگاه

پانویس

  1. ‏ «شنیدن با چشم». 
  2. ‏ «جایزه ده هزار دلاری به رمان «از شرق بریده» تعلق گرفت». 
  3. حسن میرعابدینی. فرهنگ داستان‌نویسان ایران از آغاز تا امروز.
  4. «جایزه ده هزار دلاری آلبرتین برای رمان از شرق بریده نگار جوادی». 
  5. «ادبیات، تبعید، ایران، و بسیاری چیزهای دیگر». 
  6. ‏ «نگار جوادی برنده جایزه آلبرتین شد». 
  7. ‏ «نگار جوادی». 
  8. ‏ «یک جایزه ادبی دیگر برای نگار جوادی». 
  9. «غیر شرقی نگار جوادی برنده جایزه آلبرتین شد». 
  10. ‏ «ایرانی‌ای که پاریسی شده». 
  11. ‏ «نگار جوادی، فینالیست جایزه آلبرتین ۲۰۱۹». 

منابع

حسن میرعابدینی (پاییز ۱۳۸۶). فرهنگ داستان‌نویسان ایران از آغاز تا امروز. تهران: چشمه. ص. ۹۸. شابک ۹۷۸۹۶۴۳۶۲۳۶۲۳.

پیوند به بیرون

‏ «شنیدن با چشم». fa.rfi.fr، ۱۲/۱۰/۲۰۱۶. بازبینی‌شده در ۲۰ خرداد ۱۳۹۸. 

‏ «جایزه ده هزار دلاری به رمان «از شرق بریده» تعلق گرفت». www.radiofarda.com، ۱۶ خرداد ۱۳۹۸. بازبینی‌شده در ۲۰ خردا ۱۳۹۸. 

‏ «کیوسک معرفی نویسنده فرانسه». deskgram.net. بازبینی‌شده در ۲۰ خرداد ۱۳۹۸. 

‏ «ادبیات تبعید». www.aasoo.org، ۹ آذر ۱۳۹۷. بازبینی‌شده در ۲۰ خرداد ۱۳۹۸. 

‏ «نگار جوادی برنده جایزه آلبرتین شد». donya-e-eqtesad.com، ۱۸ خرداد ۱۳۹۸. بازبینی‌شده در ۲۰ خرداد ۱۳۹۸. 

‏ «نگار جوادی». بازبینی‌شده در ۲۰ خرداد ۱۳۹۸. 

بخش-فرهنگ-5/33264- ‏ «رمان نگار جوادی به سبک النا فرانته». www.iranart.ir، ۱۷ اسفند ۱۳۹۷. بازبینی‌شده در ۲۰ خرداد ۱۳۹۸. 

«ادبیات، تبعید، ایران، و بسیاری چیزهای دیگر». www.aasoo.org، ۹ آذر ۱۳۹۷. بازبینی‌شده در ۲۱ خرداد ۱۳۹۸. 

«جایزه ده هزار دلاری آلبرتین برای رمان از شرق بریده نگار جوادی». بازبینی‌شده در ۲۰ خرداد ۱۳۹۸. 

‏ «یک جایزه ادبی دیگر برای نگار جوادی». www.radiofarhang.nu، ۱۵ شهریور ۱۳۹۶. بازبینی‌شده در ۲۱ خرداد ۱۳۹۸. 

«غیر شرقی نگار جوادی برنده جایزه آلبرتین شد». بازبینی‌شده در ۲۱ خرداد ۱۳۹۸. 

‏ «ایرانی‌ای که پاریسی شده». www.radiozamaneh.com، ۱۸ مرداد ۱۳۹۷. بازبینی‌شده در ۲۱ خزداد ۱۳۹۸. 

‏ «نگار جوادی، نویسنده فرانسوی-ایرانی برنده جایزه ادبی استیل (سبک) شد». fa.rfi.fr، ۲۲/ ۱۱/ ۲۰۱۶. بازبینی‌شده در ۲۲ خرداد ۱۳۹۸. 

‏ «نگار جوادی، فینالیست جایزه آلبرتین ۲۰۱۹». tnews.ir، ۱۸ فروردین ۱۳۹۸. بازبینی‌شده در ۲۲ خردا ۱۳۹۸.