هوشنگ مرادی کرمانی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
ناهیدپنا (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
ناهیدپنا (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۱: خط ۵۱:


«من '''هوشنگ مرادی کرمانی''' هستم. ۱۶ شهریور ماه ۱۳۲۳ در روستای سیرچ از توابع کرمان، در منتهای سختی و محرومیت و فقر به دنیا آمدم، از 8 سالگی كار كرده‌‏ام؛ از همین دوران به خواندن علاقه خاصی داشتم.» نویسندهٔ [[قصه‌های مجید]] از سختی زندگی خودش می‌گوید: «تا 15 سالگی در كرمان بودم و زندگی‌‏ام بدون پدر و مادر گذشت، زندگی پر از سختی و درد.»<ref name>{{یادکرد وب|نشانی= http://irresearch.mihanblog.com/post/60|عنوان = زندگی‌نامه هوشنگ مرادی کرمانی| ناشر=میهن بلاگ| تاریخ انتشار=پنجشنبه 18 شهریور 1389|تاریخ بازبینی=۱۶فروردین۱۳۹۸}}</ref>
«من '''هوشنگ مرادی کرمانی''' هستم. ۱۶ شهریور ماه ۱۳۲۳ در روستای سیرچ از توابع کرمان، در منتهای سختی و محرومیت و فقر به دنیا آمدم، از 8 سالگی كار كرده‌‏ام؛ از همین دوران به خواندن علاقه خاصی داشتم.» نویسندهٔ [[قصه‌های مجید]] از سختی زندگی خودش می‌گوید: «تا 15 سالگی در كرمان بودم و زندگی‌‏ام بدون پدر و مادر گذشت، زندگی پر از سختی و درد.»<ref name>{{یادکرد وب|نشانی= http://irresearch.mihanblog.com/post/60|عنوان = زندگی‌نامه هوشنگ مرادی کرمانی| ناشر=میهن بلاگ| تاریخ انتشار=پنجشنبه 18 شهریور 1389|تاریخ بازبینی=۱۶فروردین۱۳۹۸}}</ref>
 
center>* * * * *</center>
هوشنگ مرادی کرمانی پس از تحصیلات ابتدایی به کرمان رفت و در این دوره بود که شیفته سینما شد. دورهٔ دبیرستان را در یکی از دبیرستان‌های استان کرمان گذراند و سپس وارد دانشگاه شد. وی پس از مهاجرت به تهران دوره دانشکده هنرهای دراماتیک را در این شهر گذراند و در همین مدت در رشته ترجمه زبان انگلیسی نیز لیسانس گرفت.
هوشنگ مرادی کرمانی پس از تحصیلات ابتدایی به کرمان رفت و در این دوره بود که شیفته سینما شد. دورهٔ دبیرستان را در یکی از دبیرستان‌های استان کرمان گذراند و سپس وارد دانشگاه شد. وی پس از مهاجرت به تهران دوره دانشکده هنرهای دراماتیک را در این شهر گذراند و در همین مدت در رشته ترجمه زبان انگلیسی نیز لیسانس گرفت.


خط ۷۲: خط ۷۲:
===ده تا بیست مطلب از مجلات دورهٔ خود===
===ده تا بیست مطلب از مجلات دورهٔ خود===


===داستانک‌های دشمنی===
===دو هوشنگ در نزاع===
کتاب «هوشنگ دوم» شامل مصاحبهٔ کریم فیضی با کرمانی است. کرمانی می‌گوید دو تا هوشنگ درون خود دارد؛ هوشنگ اول مسئولیت اداره زندگی را به عهده دارد. باید خرید کند و کارهای خانه را انجام بدهد. هوشنگ دوم می‌نویسد. هوشنگ اول عاقل است دومی که در حال خلق اثر است اگر به حال خودش رها شود با توجه به اینکه منطق ندارد همه چیز به هم می‌ریزد. دومی سراپا ذوق و سلیقه و احساس و خلاقیت است. اولی است که با مردم زندگی می‌کند. مرادی از دست نزاع‌های این دو رانندگی را برای همیشه کنار گذاشت. «وقتی پشت فرمان می‌نشستم این دو مدام با هم کلنجار می‌رفتند. آن یکی داستان می‌ساخت و این یکی دائم می‌گفت مراقب باش.»<ref name>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.beytoote.com/news/cultural-news/houshang3-moradi.html|عنوان = گفتگو با هوشنگ مرادی کرمانی درباره خوشبختی|تاریخ |بیتوته| تاریخ انتشار=انتشار : دوشنبه ۳۰ |تاریخ بازبینی=۱۷فروردین۱۳۹۸}}</ref>


===داستانک‌های دوستی===
===داستانک‌های دوستی===
خط ۸۹: خط ۹۱:


===داستانک‌های عصبانیت، ترک مجلس، مهمانی‌ها، برنامه‌ها، استعفا و مشابه آن===
===داستانک‌های عصبانیت، ترک مجلس، مهمانی‌ها، برنامه‌ها، استعفا و مشابه آن===
===داستانک نحوهٔ مرگ، بازتاب خبر مرگ در روزنامه‌ها و مجلات و نمونه‌هایی از آن===


===داستانک‌های دارایی===
===داستانک‌های دارایی===
خط ۱۰۴: خط ۱۰۴:
===داستانک‌های مربوط به مصاحبه‌ها، سخنرانی‌ها و حضور رادیو یا تلویزیون یا فضای مجازی همراه ارايه نمونه‌هایی از آن برای بخش شنیداری و تصویری===
===داستانک‌های مربوط به مصاحبه‌ها، سخنرانی‌ها و حضور رادیو یا تلویزیون یا فضای مجازی همراه ارايه نمونه‌هایی از آن برای بخش شنیداری و تصویری===


===عکس سنگ‌قبر و داستانکی از تشییع جنازه و جزيیات آن===
===پرنده‌ای به نام مرگ===
«پرنده‌ای می‌آید، روی شاخه‌ای می‌نشیند، شاخه زیر پایش تکان می‌خورد، طبیعت را نگاه می‌کند و بلند می‌شود و می‌رود.» این بهترین تعبیری است که کرمانی از مرگ برای خودش پیدا کرده است. به گفتهٔ خودش از هر سال زندگی که می‌گذرد خوشحال است و همین طور از تمام شدنش چون آرزوی عجیب و غریبی ندارد. او به هر شهری که می‌رود به قبرستان آن‌جا هم سری می‌زند.<ref name>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.beytoote.com/news/cultural-news/houshang3-moradi.html|عنوان = گفتگو با هوشنگ مرادی کرمانی درباره خوشبختی|تاریخ |بیتوته| تاریخ انتشار=انتشار : دوشنبه ۳۰ |تاریخ بازبینی=۱۷فروردین۱۳۹۸}}</ref>
گفتگو با هوشنگ مرادی کرمانی درباره خوشبختی|تاریخ انتشار : دوشنبه, 30 -3443


===داستان‌های دیگر===
===داستان‌های دیگر===
خط ۱۱۰: خط ۱۱۳:


==زندگی و تراث==
==زندگی و تراث==
===کودکی بانمک یک نویسنده===
===کودکی با نمک یک نویسنده===
هوشنگ پسربچهٔ بی‌پول عاشق کتاب بود. از کودکی‌اش تعریف می‌کند که یک بار برای تهیهٔ پول خرید کتابی که آرزوی خواندنش را داشته در خالی کردن بار نمک یک کامیون کمک می‌کند. هوشنگ آخر روز با دستمزدش کتاب را می‌خرد. اما شب با دستانش  که از سختی سنگ های نمک زخم شده بود، نمی‌تواند کتاب را ورق بزند. ناچار کتاب را با زبانش ورق می‌زند و همان شب می‌خواند.<ref name>{{یادکرد وب|نشانی=  
هوشنگ پسربچهٔ بی‌پول عاشق کتاب بود. از کودکی‌اش تعریف می‌کند که یک بار برای تهیهٔ پول خرید کتابی که آرزوی خواندنش را داشته در خالی کردن بار نمک یک کامیون کمک می‌کند. هوشنگ آخر روز با دستمزدش کتاب را می‌خرد. اما شب با دستانش  که از سختی سنگ های نمک زخم شده بود، نمی‌تواند کتاب را ورق بزند. ناچار کتاب را با زبانش ورق می‌زند و همان شب می‌خواند.<ref name>{{یادکرد وب|نشانی=  
https://www.aftabir.com/articles/view/art_culture/literature_verse/c5c1222156821_writing_p1.php/%D9%87%D9%88%D8%B4%D9%86%DA%AF-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C|عنوان = هوشنگ مرادی کرمانی| آفتابیر| تاریخ انتشار=سه‌جشنبه ۲ مهر ۱۳۸۷|تاریخ بازبینی=۱۶فروردین۱۳۹۸}}</ref>
https://www.aftabir.com/articles/view/art_culture/literature_verse/c5c1222156821_writing_p1.php/%D9%87%D9%88%D8%B4%D9%86%DA%AF-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C|عنوان = هوشنگ مرادی کرمانی| آفتابیر| تاریخ انتشار=سه‌جشنبه ۲ مهر ۱۳۸۷|تاریخ بازبینی=۱۶فروردین۱۳۹۸}}</ref>
خط ۱۲۵: خط ۱۲۸:


===یادمان و بزرگداشت‌ها===
===یادمان و بزرگداشت‌ها===
*اولین کنفرانس آموزش زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه کمبریج تقدیرنامه ویژه این کنفرانس را به هوشنگ مرادی کرمانی، به پاس ۵۰ سال تلاش مستمر در داستان‌نویسی و نقش ممتاز در توسعه زبان و ادبیات فارسی  تقدیم کرد.
https://www.sarpoosh.com/culture-thought/book-poetry/book-poetry960903216.html
۱۳ آذر ۱۳۹۶ هوشنگ مرادی کرمانی: زبان ما دارد از شعر و داستان‌ خداحافظی می‌کند
*سومین گردهمایی از «شب های بخارا در کلگری» به بزرگداشت «هوشنگ مرادی کرمانی» اختصاص داده شد.
http://bukharamag.com/1397.09.24155.html
شب هوشنگ مرادی کرمانی ۷ آذر ۱۳۹۷


===از نگاه دیگران (چند دیدگاه مثبت و منفی)===
===از نگاه دیگران (چند دیدگاه مثبت و منفی)===
خط ۱۳۰: خط ۱۴۰:
https://www.aftabir.com/articles/view/art_culture/literature_verse/c5c1222156821_writing_p1.php/%D9%87%D9%88%D8%B4%D9%86%DA%AF-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C|عنوان = هوشنگ مرادی کرمانی| آفتابیر| تاریخ انتشار=سه‌جشنبه ۲ مهر ۱۳۸۷|تاریخ بازبینی=۱۶فروردین۱۳۹۸}}</ref>
https://www.aftabir.com/articles/view/art_culture/literature_verse/c5c1222156821_writing_p1.php/%D9%87%D9%88%D8%B4%D9%86%DA%AF-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C|عنوان = هوشنگ مرادی کرمانی| آفتابیر| تاریخ انتشار=سه‌جشنبه ۲ مهر ۱۳۸۷|تاریخ بازبینی=۱۶فروردین۱۳۹۸}}</ref>


===نظرات فرد دربارهٔ خودش و آثارش===
*فاضل ترکمن: دنیای داستان های هوشنگ مرادی کرمانی دنیای پاکیزه‌ای است. دنیایی که به خیال پردازی و رؤیابافی ذهن آدم‌ها اختصاص دارد. قرار نیست توی این دنیا شعارهای سیاسی یا حرف های قلمبه سلمبه روشنفکری زده شود. ما با نویسنده‌ای طرف هستیم که قبل از هر چیز آثارش از منظر اومانیسم قابل بررسی است. در این قصه‌ها مستقیم و غیرمستقیم با ذهن و قلب آدم‌ها کار داریم. آدم‌هایی که برخلاف اغلب قصه های دیگر به دو دسته خیر و شر تقسیم نمی‌شوند.<ref name>{{یادکرد وب|نشانی=
https://www.asriran.com/fa/news/571544/%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D9%87%D9%88%D8%B4%D9%86%DA%AF-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D9%88%D8%B2%DA%AF%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%A7-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%85%D9%87%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA|عنوان = چرا هوشنگ مرادی کرمانی در روزگار ما نویسنده مهمی است؟
| ناشر=میهن بلاگ| تاریخ انتشار= ۱۸ آبان ۱۳۹۶
|تاریخ بازبینی=۱۶فروردین۱۳۹۸}}</ref>
 
 
 
===من یک کودک پیر هستم===
کرمانی می‌گوید مدیون اولین استاد نویسندگی و قصه‌گویی یعنی مادربزرگش است.
او از خودش می‌گوید:
*زمین هیچ چیز برای من نداشت و من به آسمان پناه بردم. نوشتن، آسمان من بود!
*اگر قرار باشد من دیگر ننویسم انگار قرار است دیگر نفس نکشم.
*من هیچوقت بزرگ نمی‌شوم و یک کودک پیر هستم. اصلا دغدغه‌های آدم بزرگ‌ها را درک نمی‌کنم. برای بچه‌ها نمی‌نویسم. برای خودم می‌نویسم. جذابیت کودکی و سادگی آن مرا جذب خود می‌کند. من به ایجاز معتقدم. نگاه تصویری به زندگی دارم.
هوشنگ فکر می‌کند مثل همهٔ نویسنده‌ها متعلق به یک پدر و مادر است. از زندگی شروع می‌کند و آن را با دیگران تقسیم می‌کند.<ref name>{{یادکرد
http://www.mmciran.com/blog/2019/01/08/%D9%87%D9%88%D8%B4%D9%86%DA%AF-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%87%D8%B1-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%85%D8%AB%D9%84-%D8%AF%D9%88%D8%B1/
تاریخ انتشار: سه شنبه ۱۸دی ۱۳۹۷|عنوان: هر نویسنده مثل دوربین سر صحنه است. تاریخ بازبینی: ۱۸فروردین۱۳۹۸
}}</ref>


===تفسیر خود از آثارش===
===تفسیر خود از آثارش===
این داستان‌‏ها، حاصل چنگ زدن و تلاش من در زندگی است؛ یعنی من به زندگی خودم چنگ زدم و آن را به تصویر کشیدم و داستان‌‏هایم همه ریشه در زندگی من دارد. زمانی که دیدم مردم دردهای مرا گوش نمی‌‏دهند سعی کردم آنها به زبان طنز بگویم.<ref name>{{یادکرد وب|نشانی=  
این داستان‌‏ها، حاصل چنگ زدن و تلاش من در زندگی است؛ یعنی من به زندگی خودم چنگ زدم و آن را به تصویر کشیدم و داستان‌‏هایم همه ریشه در زندگی من دارد. زمانی که دیدم مردم دردهای مرا گوش نمی‌‏دهند سعی کردم آنها به زبان طنز بگویم.<ref name>{{یادکرد وب|نشانی=  
https://www.aftabir.com/articles/view/art_culture/literature_verse/c5c1222156821_writing_p1.php/%D9%87%D9%88%D8%B4%D9%86%DA%AF-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C|عنوان = هوشنگ مرادی کرمانی| آفتابیر| تاریخ انتشار=سه‌جشنبه ۲ مهر ۱۳۸۷|تاریخ بازبینی=۱۶فروردین۱۳۹۸}}</ref>
https://www.aftabir.com/articles/view/art_culture/literature_verse/c5c1222156821_writing_p1.php/%D9%87%D9%88%D8%B4%D9%86%DA%AF-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C|عنوان = هوشنگ مرادی کرمانی| آفتابیر| تاریخ انتشار=سه‌جشنبه ۲ مهر ۱۳۸۷|تاریخ بازبینی=۱۶فروردین۱۳۹۸}}</ref>
 
او می‌گوید بچه های من فقیر هستند ولی سربلند هستند. تلاش می کنند مثل مجید حتی در محیط های کثیف و ناجور زندگی می کنند ولی شرافت دارند. مثل «بچه های قالیباف خانه».<ref name>{{یادکرد وب|نشانی=
https://www.asriran.com/fa/news/571544/%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D9%87%D9%88%D8%B4%D9%86%DA%AF-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D9%88%D8%B2%DA%AF%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%A7-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%85%D9%87%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA|عنوان = چرا هوشنگ مرادی کرمانی در روزگار ما نویسنده مهمی است؟
| ناشر=میهن بلاگ| تاریخ انتشار= ۱۸ آبان ۱۳۹۶
|تاریخ بازبینی=۱۶فروردین۱۳۹۸}}</ref>




خط ۱۷۹: خط ۲۰۸:


===علت شهرت===
===علت شهرت===
هوشنگ مرادی کرمانی از برجسته‌ترین نویسندگان معاصر ایران در زمینه ادبیات کودک و نوجوان است. وی با نگارش بیش از بیست عنوان اثر، جایگاه خود را به عنوان نویسنده‌ای چیره‌دست و معتبر در روایت راستین دنیای کودکان و نوجوانان تثبیت کرده است. آثار وی جوایز متعددی در سطح ملی و بین‌المللی دریافت کرده، بسیاری از آثارش به زبان‌های گوناگون ترجمه شده و برخی از داستان‌هایش نیز به کتب درسی کشورهای دیگر راه یافته است. آثار مرادی کرمانی در عرصة ادبیات کودک از آثار موفق به شمار می‌رود. او چهره‌ای شناخته شده در جهان است.
https://www.ettelaat.com/mobile/?p=55195
بررسی تطبیقی جایگاه کودک و نوجوان در آثار دو نویسنده
هوشنگ مرادی کرمانی و چارلز دیکنز|مریم دهشیری|یکشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۸


===فیلم ساخته شده براساس===
===فیلم ساخته شده براساس===
خط ۲۱۱: خط ۲۴۴:


===برگه‌هایی از مصاحبه‌های فرد===
===برگه‌هایی از مصاحبه‌های فرد===


==آثار و منبع‌شناسی==
==آثار و منبع‌شناسی==
خط ۲۴۴: خط ۲۷۶:


== منابع ==
== منابع ==




خط ۲۵۳: خط ۲۸۴:
|عنوان = زندگی‌نامه هوشنگ مرادی کرمانی| ناشر=کرمان بلاگ| تاریخ انتشار=۸آبان ۱۳۹۶|تاریخ بازبینی=۱۶فروردین۱۳۹۸}}
|عنوان = زندگی‌نامه هوشنگ مرادی کرمانی| ناشر=کرمان بلاگ| تاریخ انتشار=۸آبان ۱۳۹۶|تاریخ بازبینی=۱۶فروردین۱۳۹۸}}
* {{یادکرد وب|نشانی=  
* {{یادکرد وب|نشانی=  
https://www.aftabir.com/articles/view/art_culture/literature_verse/c5c1222156821_writing_p1.php/%D9%87%D9%88%D8%B4%D9%86%DA%AF-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C|عنوان = هوشنگ مرادی کرمانی| آفتابیر| تاریخ انتشار=سه‌جشنبه ۲ مهر ۱۳۸۷|تاریخ بازبینی=۱۶فروردین۱۳۹۸}}
https://www.aftabir.com/articles/view/art_culture/literature_verse/c5c1222156821_writing_p1.php/%D9%87%D9%88%D8%B4%D9%86%DA%AF-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C|عنوان = هوشنگ مرادی کرمانی| آفتابیر| تاریخ انتشار=سه‌جشنبه ۲ مهر ۱۳۸۷|تاریخ
بازبینی=۱۶فروردین۱۳۹۸}}
*{{یادکرد وب|نشانی= https://www.beytoote.com/news/cultural-news/houshang3-moradi.html|عنوان = گفتگو با هوشنگ مرادی کرمانی درباره خوشبختی|تاریخ |بیتوته| تاریخ انتشار=انتشار : دوشنبه ۳۰ |تاریخ بازبینی=۱۷فروردین۱۳۹۸}}

نسخهٔ ‏۱۸ فروردین ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۱۵

هوشنگ مرادی کرمانی

نامزد جایزهٔ آسترید لیندگرن[۱]
زادروز ۱۶ شهریور ۱۳۲۳ [۲]
سیرچِ کرمان
پیشه نویسنده و داستان‌نویس و فیلم‌نامه‌نویس
مدرک تحصیلی لیسانس ترجمه زبان انگلیسی

«من هوشنگ مرادی کرمانی هستم. ۱۶ شهریور ماه ۱۳۲۳ در روستای سیرچ از توابع کرمان، در منتهای سختی و محرومیت و فقر به دنیا آمدم، از 8 سالگی كار كرده‌‏ام؛ از همین دوران به خواندن علاقه خاصی داشتم.» نویسندهٔ قصه‌های مجید از سختی زندگی خودش می‌گوید: «تا 15 سالگی در كرمان بودم و زندگی‌‏ام بدون پدر و مادر گذشت، زندگی پر از سختی و درد.»[۳]

center>* * * * *

هوشنگ مرادی کرمانی پس از تحصیلات ابتدایی به کرمان رفت و در این دوره بود که شیفته سینما شد. دورهٔ دبیرستان را در یکی از دبیرستان‌های استان کرمان گذراند و سپس وارد دانشگاه شد. وی پس از مهاجرت به تهران دوره دانشکده هنرهای دراماتیک را در این شهر گذراند و در همین مدت در رشته ترجمه زبان انگلیسی نیز لیسانس گرفت.

او نویسندگی را از سال ۱۳۳۹ با نوشتن برای رادیو محلی کرمان آغاز کرد و در سال ۱۳۴۷ با چاپ داستان در مطبوعات، فعالیت مطبوعاتی‌اش را گسترش داد. خلق قصه‌های مجید در سال ۱۳۵۳ اتفاق مهم زندگی نویسندگی هوشنگ مرادی کرمانی بود و جایزه مخصوص کتاب برگزیده سال۱۳۶۴ را نصیب او ساخت. آثار او به زبان‌های آلمانی، انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی، هلندی، عربی، ارمنی و هندی ترجمه شده است.[۴]

داستانک

داستانک‌های انتشار

نویسنده‌ای که عاشق چوپان‌ها بود

هوشنگ پسربچه‌ای در حسرت آتش و قصه‌های شبانهٔ چوپان‌ها بود. او از رؤیای کودکی‌اش می‌گوید که؛ شب‌ها وقتی روی پشت بام می‌خوابیدم آتشی را در کوه‌های اطراف می‌دیدم و از پدربزرگم می‌پرسیدم آن آتش چیست؟ او می‌گفت آتش چوپان‌هاست که دور آن نشسته‌اند و دارند برای هم قصه و خاطره تعریف می‌کنند. آنقدر این صحنه برای هوشنگ جذاب بوده که قصه‌نویسش کرده. کرمانی می‌گوید: «همیشه دوست داشتم بروم و بین آنها بنشینم و قصه‌های‌شان را بشنوم. هنوز یکی از شغل‌هایی را که باوجود مشکلاتش دوست دارم چوپانی است. البته همان دوران این فرصت فراهم شد با اقوامی که چوپان بودند همراه شوم.»https://www.beytoote.com/news/cultural-news/houshang3-moradi.html


داستانک استاد

داستانک شاگرد

داستانک مردم

ده تا بیست مطلب از مجلات دورهٔ خود

دو هوشنگ در نزاع

کتاب «هوشنگ دوم» شامل مصاحبهٔ کریم فیضی با کرمانی است. کرمانی می‌گوید دو تا هوشنگ درون خود دارد؛ هوشنگ اول مسئولیت اداره زندگی را به عهده دارد. باید خرید کند و کارهای خانه را انجام بدهد. هوشنگ دوم می‌نویسد. هوشنگ اول عاقل است دومی که در حال خلق اثر است اگر به حال خودش رها شود با توجه به اینکه منطق ندارد همه چیز به هم می‌ریزد. دومی سراپا ذوق و سلیقه و احساس و خلاقیت است. اولی است که با مردم زندگی می‌کند. مرادی از دست نزاع‌های این دو رانندگی را برای همیشه کنار گذاشت. «وقتی پشت فرمان می‌نشستم این دو مدام با هم کلنجار می‌رفتند. آن یکی داستان می‌ساخت و این یکی دائم می‌گفت مراقب باش.»[۵]


داستانک‌های دوستی

داستانک‌های قهر

داستانک‌های آشتی‌ها

داستانک نگرفتن جوایز

داستانک حرفی که در حین گرفتن جایزه زده است

داستانک‌های مذهب و ارتباط با خدا

کرمانی می‌گوید دوستانی در میان اهل سنت، مسیحیان، کلیمیان، زرتشتیان و طلبه‌های حوزه علمیه دارد و هیچ وقت درها را به روی خود نمی‌بندد. https://www.beytoote.com/news/cultural-news/houshang3-moradi.html

داستانک‌های عصبانیت، ترک مجلس، مهمانی‌ها، برنامه‌ها، استعفا و مشابه آن

داستانک‌های دارایی

داستانک‌های زندگی شخصی

داستانک برخی خاله‌زنکی‌های شیرین (اشک‌ها و لبخندها)

داستانک شکایت‌هایی از دیگران کرده به محاکم و شکایت‌هایی که از او شده

داستانک‌های مشهور ممیزی

داستانک‌های مربوط به مصاحبه‌ها، سخنرانی‌ها و حضور رادیو یا تلویزیون یا فضای مجازی همراه ارايه نمونه‌هایی از آن برای بخش شنیداری و تصویری

پرنده‌ای به نام مرگ

«پرنده‌ای می‌آید، روی شاخه‌ای می‌نشیند، شاخه زیر پایش تکان می‌خورد، طبیعت را نگاه می‌کند و بلند می‌شود و می‌رود.» این بهترین تعبیری است که کرمانی از مرگ برای خودش پیدا کرده است. به گفتهٔ خودش از هر سال زندگی که می‌گذرد خوشحال است و همین طور از تمام شدنش چون آرزوی عجیب و غریبی ندارد. او به هر شهری که می‌رود به قبرستان آن‌جا هم سری می‌زند.[۶]

گفتگو با هوشنگ مرادی کرمانی درباره خوشبختی|تاریخ انتشار : دوشنبه, 30 -3443

داستان‌های دیگر

زندگی و تراث

کودکی با نمک یک نویسنده

هوشنگ پسربچهٔ بی‌پول عاشق کتاب بود. از کودکی‌اش تعریف می‌کند که یک بار برای تهیهٔ پول خرید کتابی که آرزوی خواندنش را داشته در خالی کردن بار نمک یک کامیون کمک می‌کند. هوشنگ آخر روز با دستمزدش کتاب را می‌خرد. اما شب با دستانش که از سختی سنگ های نمک زخم شده بود، نمی‌تواند کتاب را ورق بزند. ناچار کتاب را با زبانش ورق می‌زند و همان شب می‌خواند.[۷]


===شخصیت و اندیشه===

نویسنده‌ای که از دردهایش لذت می‌برد.

مرادی کرمانی معتقد است که برای نوشتن خلق شده است و نه کار دیگری؛ به همین دلیل می‌‏نویسد و از آن و دردهایش لذت می‌‏برد. او می گوید:« برای من رنج نوشتن زیباترین رنج‌‏هاست. من به دنیا نیامده‌‏ام که برج بسازم یا رئیس جمهور شوم. من به دنیا آمده‌ام که نویسنده شوم. بهترین دوست من قلم و کاغذ است. زمانی که می‌‏نوشتم هیچ وقت فکرنمی‌‏کردم آن قدر بزرگ شوم که دیگران برای من دست بزنند یا برای گفت وگو به دانشگاه دعوت شوم. مهم آن بود که خود را با نوشتن خالی می‌‏کردم و لذت می‌‏بردم.»[۸]


زمینهٔ فعالیت

یادمان و بزرگداشت‌ها

  • اولین کنفرانس آموزش زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه کمبریج تقدیرنامه ویژه این کنفرانس را به هوشنگ مرادی کرمانی، به پاس ۵۰ سال تلاش مستمر در داستان‌نویسی و نقش ممتاز در توسعه زبان و ادبیات فارسی تقدیم کرد.
https://www.sarpoosh.com/culture-thought/book-poetry/book-poetry960903216.html 

۱۳ آذر ۱۳۹۶ هوشنگ مرادی کرمانی: زبان ما دارد از شعر و داستان‌ خداحافظی می‌کند

  • سومین گردهمایی از «شب های بخارا در کلگری» به بزرگداشت «هوشنگ مرادی کرمانی» اختصاص داده شد.

http://bukharamag.com/1397.09.24155.html شب هوشنگ مرادی کرمانی ۷ آذر ۱۳۹۷


از نگاه دیگران (چند دیدگاه مثبت و منفی)

  • پروین سلاجقه: سلاجقه در کتاب «صدای خط خوردن مشق» به بررسی آثار مرادی پرداخته.او در جایی از کتاب می‌نویسد مرادی گاهی در داستان‌‏هایش چنان از درد صحبت می‌‏کند که خود توان و تحمل ادامه داستان را ندارد و با گریزی ناگهانی مخاطب را به فضایی دیگر می‌برد. سلاجقه در مورد شخصیت‌‏ها در آثار نویسندهٔ کرمانی می‌‏گوید :«...شخصیت‌‏های اصلی در نهایت خود نویسنده یا گوشه‌‏هایی از وجود او است...»[۹]
  • فاضل ترکمن: دنیای داستان های هوشنگ مرادی کرمانی دنیای پاکیزه‌ای است. دنیایی که به خیال پردازی و رؤیابافی ذهن آدم‌ها اختصاص دارد. قرار نیست توی این دنیا شعارهای سیاسی یا حرف های قلمبه سلمبه روشنفکری زده شود. ما با نویسنده‌ای طرف هستیم که قبل از هر چیز آثارش از منظر اومانیسم قابل بررسی است. در این قصه‌ها مستقیم و غیرمستقیم با ذهن و قلب آدم‌ها کار داریم. آدم‌هایی که برخلاف اغلب قصه های دیگر به دو دسته خیر و شر تقسیم نمی‌شوند.[۱۰]


من یک کودک پیر هستم

کرمانی می‌گوید مدیون اولین استاد نویسندگی و قصه‌گویی یعنی مادربزرگش است. او از خودش می‌گوید:

  • زمین هیچ چیز برای من نداشت و من به آسمان پناه بردم. نوشتن، آسمان من بود!
  • اگر قرار باشد من دیگر ننویسم انگار قرار است دیگر نفس نکشم.
  • من هیچوقت بزرگ نمی‌شوم و یک کودک پیر هستم. اصلا دغدغه‌های آدم بزرگ‌ها را درک نمی‌کنم. برای بچه‌ها نمی‌نویسم. برای خودم می‌نویسم. جذابیت کودکی و سادگی آن مرا جذب خود می‌کند. من به ایجاز معتقدم. نگاه تصویری به زندگی دارم.

هوشنگ فکر می‌کند مثل همهٔ نویسنده‌ها متعلق به یک پدر و مادر است. از زندگی شروع می‌کند و آن را با دیگران تقسیم می‌کند.[۱۱]

تفسیر خود از آثارش

این داستان‌‏ها، حاصل چنگ زدن و تلاش من در زندگی است؛ یعنی من به زندگی خودم چنگ زدم و آن را به تصویر کشیدم و داستان‌‏هایم همه ریشه در زندگی من دارد. زمانی که دیدم مردم دردهای مرا گوش نمی‌‏دهند سعی کردم آنها به زبان طنز بگویم.[۱۲] او می‌گوید بچه های من فقیر هستند ولی سربلند هستند. تلاش می کنند مثل مجید حتی در محیط های کثیف و ناجور زندگی می کنند ولی شرافت دارند. مثل «بچه های قالیباف خانه».[۱۳]


موضع‌گیری‌های او دربارهٔ دیگران

همراهی‌های سیاسی

مخالفت‌های سیاسی

نامه‌های سرگشاده

نام‌های دسته‌جمعی

بیانیه‌ها

جملهٔ موردعلاقه در کتاب‌هایش

جمله‌ای از ایشان

نحوهٔ پوشش

تکیه‌کلام‌ها

خلقیات

منزلی که در آن زندگی می‌کرد (باغ و ویلا)

گزارش جامعی از سفرها(نقشه همراه مکان‌هایی که به آن مسافرت کرده است)

برنامه‌های ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است

ناشرانی که با او کار کرده‌اند

بنیان‌گذاری

تأثیرپذیری‌ها

مرادی کرمانی می‌گوید عامیانه‌نویسی را از «صادق چوبک»، شاعرانه‌نویسی را از «ابراهیم گلستان»، ایجاز را از «ارنست همینگوی» و «گلستان» سعدی، احساس را از «صادق هدایت» و طنز را از «چخوف» و «دهخدا» آموخته. همچنین از مجلهٔ خوشه نثرپردازی را، از نشریات هفتگی ارتباط با مخاطب را و از رادیو گفتگو را آموخته است.[۱۴]


استادان و شاگردان

علت شهرت

هوشنگ مرادی کرمانی از برجسته‌ترین نویسندگان معاصر ایران در زمینه ادبیات کودک و نوجوان است. وی با نگارش بیش از بیست عنوان اثر، جایگاه خود را به عنوان نویسنده‌ای چیره‌دست و معتبر در روایت راستین دنیای کودکان و نوجوانان تثبیت کرده است. آثار وی جوایز متعددی در سطح ملی و بین‌المللی دریافت کرده، بسیاری از آثارش به زبان‌های گوناگون ترجمه شده و برخی از داستان‌هایش نیز به کتب درسی کشورهای دیگر راه یافته است. آثار مرادی کرمانی در عرصة ادبیات کودک از آثار موفق به شمار می‌رود. او چهره‌ای شناخته شده در جهان است. https://www.ettelaat.com/mobile/?p=55195 بررسی تطبیقی جایگاه کودک و نوجوان در آثار دو نویسنده هوشنگ مرادی کرمانی و چارلز دیکنز|مریم دهشیری|یکشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۸

فیلم ساخته شده براساس

اقتباس سینمایی:۱-داستان صنوبر( بیگانه) ، محصول افغانستان

۲- قصه‌‏های مجید ( چهارده داستان)یازده فیلم تلوزیونی و سه فیلم سینمایی ، کارگردان کیومرث پوراحمد.

۳- خمره ( فیلم سینمایی)کارگردان: ابراهیم فروزش.

۴- چکمه ( فیلم سینمایی) کارگردا ن: محمد علی طالبی .

۵-مهمان مامان( فیلم سینمایی) کارگردا ن : داریوش مهرجویی.

۶- تنور( فیلم سینمایی) کارگردان : محمد علی طالبی.

۷- مثل ماه شب چهارده ، ۱۱ قسمت سریال تلویزیونی ، یک فیلم سینمایی(کارگردان: محمد علی طالبی )[۱۵]


حضور در فیلم‌های مستند دربارهٔ خود

اتفاقات بعد از انتشار آثار

نام جاهایی که به اسم این فرد است

کاریکاتورهایی که درباره‌اش کشیده‌اند

مجسمه و نگاره‌هایی که از او کشیده‌اند

ده تا بیست مطلب نقل‌شده از نمونه‌های فوق از مجلات آن دوره

برگه‌هایی از مصاحبه‌های فرد

آثار و منبع‌شناسی

سبک و لحن و ویژگی آثار

کارنامه و فهرست آثار

  • داستان: معصومه / من غزال ترسیده‌‏ای هستم/قصه‌‏های مجید / بچه‌‏های قالی بافخانه/ نخل /چکمه/ داستان آن خمره /مشت برپست/ تنور/ مهمان مامان / مربای شیرین/ لبخند انار ( مجموعه داستان) / مثل ماه شب چهارده / نه ترو نه خشک/ شما که غریبه نیستید (خاطرات).
  • فیلمنامه: کاکی/ تیک تاک/ کیسه برنج.
  • نمایشنامه‌‏: کبوترتوی کوزه / پهلوان و جراح/ ماموریت ( تلویزیونی).[۱۶]


جوایز و افتخارات

منبع‌شناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)

بررسی چند اثر

ناشرینی که با او کار کرده‌اند

تعداد چاپ‌ها و تجدیدچاپ‌های کتاب‌ها

نوا، نما، نگاه

خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونه‌های شنیداری و تصویری انتخاب شود)

پانویس

  1. «هوشنگ مرادی کرمانی نامزد جایزهٔ «آسترید لیندگرن»». 
  2. تبیان
  3. «زندگی‌نامه هوشنگ مرادی کرمانی». میهن بلاگ، پنجشنبه 18 شهریور 1389. بازبینی‌شده در ۱۶فروردین۱۳۹۸. 
  4. «زندگی‌نامه هوشنگ مرادی کرمانی». بازبینی‌شده در ۱۶فروردین۱۳۹۸. 
  5. «گفتگو با هوشنگ مرادی کرمانی درباره خوشبختی». انتشار : دوشنبه ۳۰. بازبینی‌شده در ۱۷فروردین۱۳۹۸. 
  6. «گفتگو با هوشنگ مرادی کرمانی درباره خوشبختی». انتشار : دوشنبه ۳۰. بازبینی‌شده در ۱۷فروردین۱۳۹۸. 
  7. «هوشنگ مرادی کرمانی». سه‌جشنبه ۲ مهر ۱۳۸۷. بازبینی‌شده در ۱۶فروردین۱۳۹۸. 
  8. «هوشنگ مرادی کرمانی». سه‌جشنبه ۲ مهر ۱۳۸۷. بازبینی‌شده در ۱۶فروردین۱۳۹۸. 
  9. «هوشنگ مرادی کرمانی». سه‌جشنبه ۲ مهر ۱۳۸۷. بازبینی‌شده در ۱۶فروردین۱۳۹۸. 
  10. «چرا هوشنگ مرادی کرمانی در روزگار ما نویسنده مهمی است؟». میهن بلاگ، ۱۸ آبان ۱۳۹۶. بازبینی‌شده در ۱۶فروردین۱۳۹۸. 
  11. {{یادکرد http://www.mmciran.com/blog/2019/01/08/%D9%87%D9%88%D8%B4%D9%86%DA%AF-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%87%D8%B1-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%85%D8%AB%D9%84-%D8%AF%D9%88%D8%B1/ تاریخ انتشار: سه شنبه ۱۸دی ۱۳۹۷|عنوان: هر نویسنده مثل دوربین سر صحنه است. تاریخ بازبینی: ۱۸فروردین۱۳۹۸ }}
  12. «هوشنگ مرادی کرمانی». سه‌جشنبه ۲ مهر ۱۳۸۷. بازبینی‌شده در ۱۶فروردین۱۳۹۸. 
  13. «چرا هوشنگ مرادی کرمانی در روزگار ما نویسنده مهمی است؟». میهن بلاگ، ۱۸ آبان ۱۳۹۶. بازبینی‌شده در ۱۶فروردین۱۳۹۸. 
  14. «زندگی‌نامه هوشنگ مرادی کرمانی». کرمان بلاگ، ۸آبان ۱۳۹۶. بازبینی‌شده در ۱۶فروردین۱۳۹۸. 
  15. «هوشنگ مرادی کرمانی». سه‌جشنبه ۲ مهر ۱۳۸۷. بازبینی‌شده در ۱۶فروردین۱۳۹۸. 
  16. «هوشنگ مرادی کرمانی». سه‌جشنبه ۲ مهر ۱۳۸۷. بازبینی‌شده در ۱۶فروردین۱۳۹۸. 

منابع

پیوند به بیرون