ه‍.ا.سایه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
طراوت بارانی (بحث | مشارکت‌ها)
صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | نام = هوشنگ ابتهاج | تصویر =...» ایجاد کرد
 
طراوت بارانی (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
| توضیح تصویر            =  
| توضیح تصویر            =  
| نام اصلی              =
| نام اصلی              =
| زمینه فعالیت          = شعر و تصحیح و پژوهش
| زمینه فعالیت          = سرایش و تصحیح و پژوهش
| ملیت                  =  
| ملیت                  =  
| تاریخ تولد            = ۶اسفند۱۳۰۶<ref>مجله بخارا،س۹۲، ص۲۸۹</ref>
| تاریخ تولد            = ۶اسفند۱۳۰۶<ref>مجله بخارا،س۹۲، ص۲۸۹</ref>
خط ۴۰: خط ۴۰:
| علت شهرت              =  
| علت شهرت              =  
| تأثیرگذاشته بر        =  
| تأثیرگذاشته بر        =  
| تأثیرپذیرفته از        =  
| تأثیرپذیرفته از        = [[شهریار]] و [[نیما یوشیج]]
| وب‌گاه                  =  
| وب‌گاه                  =  
| imdb_id                =  
| imdb_id                =  
خط ۵۰: خط ۵۰:




'''امیرهوشنگ ابتهاج''' معروف به '''هوشنگ ابتهاج''' و متخلص به '''سایه''' و '''ه‍.ا.سایه''' غزل‌سرا، مصحح دیوان حافظ و موسیقی‌پژوه است.
'''امیرهوشنگ ابتهاج''' معروف به '''هوشنگ ابتهاج''' و متخلص به '''سایه''' و '''ه‍.ا.سایه''' غزل‌سرا، مصحح دیوان حافظ و موسیقی‌پژوه است که آثارش نشان از ارادت هم‌زمان به شعر [[نیما یوشیج]] و غزل [[شهریار]] دارد.
<center>* * * * *</center>
<center>* * * * *</center>
سایه شعر را از نوجوانی آغاز کرد و پس از گام‌های آغازین خود، به تجربه‌های [[فریدون تَوَلَلی]] و نیما یعنی شعر جدید گرایش پیدا کرد و البته هرگز از سرودن غزل غافل نشد. درواقع تلاش‌هایش در مسیر اعتلابخشی به غزل فارسی است و لذا در شعر نو از پیشگامان سرشناس و در غزل‌سرایی از گزیده‌گویان و پاکیزه‌گویان عصر خویش است، به‌گونه‌ای که سِحر کلامش همواره مخاطبان را به‌سمت خود می‌رباید.<ref name=پیش‌سخن> {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =عابدی|نام =کامیار | پیوند نویسنده = |عنوان = در زلالِ شعر؛ بررسی زندگی و شعر هوشنگ ابتهاج|ترجمه = |جلد = |سال = ۱۳۹۵|ناشر = ثالث|مکان = تهران| شابک = ۹۷۸۹۶۴۳۸۰۲۶۱۵| صفحه =۷تا۱۰|پیوند = |تاریخ بازبینی =}}</ref>




خط ۷۱: خط ۷۲:


===داستانک‌های دوستی===
===داستانک‌های دوستی===
====کسرایی ناجی چای‌خوردن====
چایی می‌خوردیم، پنج زار. پول چایی رو نداشتیم. کسرایی رو می‌نشوندیم توی کافه و می‌رفتیم توی خیابون. داد می‌زدیم: کمیتهٔ نجاتِ شاعر مردم سیاوش کسرایی! کمیتهٔ نجاتِ کسرایی! می‌گفتن: چی شده؟ کسرایی رو گرفتن؟ می گفتیم: نه پول چایی رو ندادیم اون رو گرو گذاشتیم. دو تومن جمع می‌شد. هم کسرایی نجات پیدا می‌کرد و هم دو تا چایی دیگه می‌خوردیم. هرچی پول داشتیم خرج می‌کردیم. فردا هم خدا بزرگه!
<ref name=خاطرات>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=عظیمی|نام=میلاد|نام خانوادگی۲=طیه|نام۲=عاطفه|پیوند نویسنده=میلاد عظیمی|عنوان=پیر پرنیان‌اندیش |جلد=۱|سال=۱۳۹۶|ناشر=سخن|مکان=تهران|شابک=۹۷۸۹۶۴۳۷۲۵۹۸۳|چاپ=۱۱|صفحه=۱۷۱|تاریخ بازبینی=}}</ref>


===داستانک‌های قهر===
===داستانک‌های قهر===
خط ۷۸: خط ۸۳:
===داستانک نگرفتن جوایز===
===داستانک نگرفتن جوایز===


===داستانک حرفی که در حین گرفتن جایزه زده است===
===داستانک حرفی که حین گرفتن جایزه زده است===


===داستانک‌های مذهب و ارتباط با خدا===
===داستانک‌های مذهب و ارتباط با خدا===
خط ۸۹: خط ۹۴:


===داستانک‌های زندگی شخصی===
===داستانک‌های زندگی شخصی===
===انتساب دو مطلب جعلی به سایه===
بااینکه کذب‌بودن هر دو مطلب برایم مسجل بود؛ اما از خود سایه پرسیدم و او نیز هر دو را تکذیب کرد:
* پهنِ تر کف قبر مسلمان مستحب است!
:به‌نقل از شفیعی کدکنی گفته‌اند که ابتهاج تعریف می‌کند در مراسم کفن‌ودفن شخصی دیدم شخصی یک وجب سرگین و فضولات تَر گوسفند کف قبر می‌ریزد. از او پرسدیم این چه رسمی است که شما دارید؟! پاسخ داد در رساله نوشته که این کار مستحب است. چون برایم تعجب‌آور بود، به‌سرعت و البته به‌زحمت رساله‌ای یافتم و خواستم تا صفحهٔ مربوط آن مطلب را نشان دهند. او نیز بخش آیین کفن‌ودفن میت را می‌آورد و گفت بفرما. دیدم، نوشته:<span style="color:darkred">'''«کف قبر مسلمان، مستحب است یک وجب پهنِ تر باشد.»'''</span><noinclude>
* سرودهٔ ''«مرگ بر آمریکا»'' اثری از سایه!
<span style="color:darkcyan">
'''آفت نوع بشر آمریکاست آمریکا{{سخ}}
'''مرگ بر آمریکا{{سخ}}
'''دشمن علم و هنر آمریکاست آمریکا{{سخ}}
'''مرگ بر آمریکا{{سخ}}
'''دشمن راه امام آمریکاست آمریکا{{سخ}}
'''مرگ بر آمریکا{{سخ}}
... <ref name=''جعل''>{{یادکرد وب|نشانی=@MilaadAzimi|عنوان = نور سیاه| ناشر= کانال تلگرامی یادداشت‌های ایران‌شناسیِ میلاد عظیمی| تاریخ انتشار= ۹اسفند۱۳۹۷|تاریخ بازبینی=۱۲اسفند۱۳۹۷}}</ref></span><noinclude>


===داستانک برخی خاله‌زنکی‌های شیرین (اشک‌ها و لبخندها)===
===داستانک برخی خاله‌زنکی‌های شیرین (اشک‌ها و لبخندها)===
خط ۹۸: خط ۱۱۸:
===داستانک‌های مربوط به مصاحبه‌ها، سخنرانی‌ها و حضور رادیو یا تلویزیون یا فضای مجازی همراه ارايه نمونه‌هایی از آن برای بخش شنیداری و تصویری===
===داستانک‌های مربوط به مصاحبه‌ها، سخنرانی‌ها و حضور رادیو یا تلویزیون یا فضای مجازی همراه ارايه نمونه‌هایی از آن برای بخش شنیداری و تصویری===


===عکس سنگ‌قبر و داستانکی از تشییع جنازه و جزيیات آن===
===نگاهش به مرگ و آرزویش برای بعد از خود===
سایه در پاسخ به مسعود بهنود که در گفت‌وگویی دوستانه از او می‌پرسید هیچ‌وقت به مرگ فکر کردی، چنین پاسخ می‌دهد:
:نه، البته این اواخر چرا. دیگه حالا هر روز آدم بهش فکر می‌کنه؛ ولی چیز زشت و بدی نیست یا اینکه آدم بترسه یا حیفش بیاد. چون دیگه خب آدم می‌گه همهٔ کارام رو کردم.
و وقتی بهنود پرسید که فکر می‌کنی چطور از سایه یاد کنند، آرزو کرد چنین از یاد او کنند:
:امیدوارم به اینکه هرچی می‌گفت باصداقت گفت و باور داشت.


===داستان‌های دیگر===
===داستان‌های دیگر===
خط ۱۱۳: خط ۱۳۷:


===یادمان و بزرگداشت‌ها===
===یادمان و بزرگداشت‌ها===
====ثبت ملی خانه کودکی====
در آستانهٔ ۹۰سالگی امیرهوشنگ ابتهاج، دو فوریت الزام شهرداری رشت به خرید خانه مادری ابتهاج جایی که وی چشم و لب گشود و تبدیل آن خانه به بنیاد شعر و ادب سایه با رأی قاطع اعضای شورای شهر تصویب شد که گویی آبی بود که بر آتش جان همشهریانش ریخته شد تا دل‌نگران تخریب منزل بزرگ شهرشان نباشد. یلدا ابتهاج دختر سایه برای تقدیر از تمام پیگیرانه این مهم، چنین پیام می‌فرستد:
<span style="color:green">'''«اگر طالب گنجید، به ویرانه بگردید.»'''
<ref name=''خانهٔ مادری''>{{یادکرد وب|نشانی=http://www.ion.ir/news/438416/%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9%DB%8C-%D8%A7%D8%A8%D8%AA%D9%87%D8%A7%D8%AC|عنوان = میراث ملی شد، خانهٔ کودکیش!| ناشر=ایران‌آن‌لاین| تاریخ انتشار= ۱۴دی۱۳۹۷|تاریخ بازبینی=۱۱اسفند۱۳۹۷}}</ref></span><noinclude>
====شب سایه====
غروب یکشنبه ۵آبان۱۳۹۲، این چهره‌ها در «شب سایه» گردهم‌ می‌آیند: [[سیمین بهبهانی]]، [[داریوش شایگان]]، [[نجف دریابندری]]، پوری سلطانی، [[آیدین آغداشلو]]، [[محمدرضا شفیعی کدکنی]]، ایرج پارسی‌نژاد،فخرالدین فخرالدینی، منوچهر پارسادوست، محبوبه مهاجر، ناصرالدین پروین، داود موسایی، اصغر علمی، شهرام ناظری، داریوش طلایی، یلدا ابتهاج و محمدافشین وفایی.<ref name=''شب سایه''>{{یادکرد وب|نشانی=http://bukharamag.com/1392.08.4098.html|عنوان = گویی مرده‌ها زنده می‌شوند!| ناشر= بخارا، مجلهٔ فرهنگی و ادبی|تاریخ انتشار= ۶آبان۱۳۹۲|تاریخ بازبینی=۱۱اسفند۱۳۹۷}}</ref>
یکصدوسی‌وهفتمین شب بخارا همان آیین نکوداشت امیرهوشنگ ابتهاج است که در کانون زبان فارسی برگزار می‌شود. هرکس سخنش را با زبانی خاص خود به سایه می‌گوید:
{{گفتاورد تزیینی|'''[[محمود دولت‌آبادی]]''' باآنکه جسمش غایب است، با ارسال پیامی از دوسلدورف، جانش را حاضر می‌سازد.{{سخ}}
'''پوری سلطانی''' در سپاس از سایه، برشی از زندگی‌اش را چنین اشاره می‌کند: در آن سال‌های سیاه زندگی من، این هوشنگ ابتهاج بود که سایه‎وار همه جا با من بود و آمادهٔ کمک به من و خانواده بی‎پناه کیوان.{{سخ}}
'''شهرام ناظری''' پس از اشاره به نحوۀ آشنایی‎اش با سایه و خاطراتی که با او دارد، با آواز و خواندن ابیاتی از سایه، شب را شورانگیزتر می‌کند.{{سخ}}
'''فخرالدین فخرالدینی'''، پرتره سایه را در تابلویی به وی اهدا می‌کند.<ref name=''شب سایه''/>}}


===از نگاه دیگران (چند دیدگاه مثبت و منفی)===
===در آیینهٔ آرا===


===نظرات فرد دربارهٔ خودش و آثارش===
===نظرات فرد دربارهٔ خودش و آثارش===
====اولین کتابش را از خودش هم پنهان می‌کند====
بهنود در گفت‌وگویش با سایه، سراغ اولین شعرش را می‌گیرد و چنین پاسخ می‌شنود:
:اولین شعرهایی که از من چاپ شد مال سال ۱۳۲۰یا۱۳۲۱. وقتی که سیزده‌سالم بود.
بهنود: پس اون رو ندادید ما بخونیم!
:بله، اولین کتابی که چاپ شد، من از خودم هم قایم می‌کنم. اونجا غیر از اینکه یه‌ تعدادی غزل هست، یه تعداد شعرهای به‌اصطلاح سیاسی هم هست. حتی در شعری از انگلستان نام بردم. باز من در شهری بزرگ شدم که شهر روشنفکریِ سیاسی بود. اتحادیهٔ محصلان مدارس داشت.


===تفسیر خود از آثارش===
===تفسیر خود از آثارش===


 
===نیش و نوش‌های سایه===
===موضع‌گیری‌های او دربارهٔ دیگران===


===همراهی‌های سیاسی===
===همراهی‌های سیاسی===
سایه به‌گفتهٔ خودش از نوجوانی چیزهایی در سرش می‌گذشته است.


===مخالفت‌های سیاسی===
===مخالفت‌های سیاسی===
خط ۱۵۸: خط ۲۰۱:
===علت شهرت===
===علت شهرت===


===فیلم ساخته شده براساس===
===فیلم ساخته‌شده براساس===


===حضور در فیلم‌های مستند دربارهٔ خود===
===حضور در فیلم‌های مستند دربارهٔ خود===
خط ۱۷۹: خط ۲۲۲:




====تعهد، جایگزین میهن‌ دوستی====
===کارنامه و فهرست آثار===
 
* آینه در آینه (برگزیده شعر)، به‌اهتمام: محمدرضا شفیعی‌کدکنی، نشر چشمه، ۲۱۷ صفحه، چ.اول۱۳۶۹ و چ.سی‌وسوم۱۳۹۷، جمع تیراژ: حدودِ ۱۰۰هزار نسخه
* '''تأسیان'''، نشر کارنامه، ۲۰۸ صفحه، چ.اول۱۳۸۵ و چ.پانزدهم۱۳۹۷، جمع تیراژ: بیش از ۶۰هزار نسخه
* '''بانگ نی'''، نشر کارنامه، ۱۳۶ صفحه، چ.اول۱۳۹۵ و چ.دوم۱۳۹۷، جمع تیراژ: ۱۸۷۰۰ نسخه
* '''حافظ'''، شمس‌الدین‌محمد حافظ؛ مصحح:هوشنگ ابتهاج، توس، ۷۱۶ صفحه، چ.اول۱۳۷۳، جمع تیراژ:
* '''حافظ'''، بهاء‌الدین خرمشاهی؛ به‌اهتمام:هوشنگ ابتهاج - طرح نو، چ.اول، جمع تیراژ:




===کارنامه و فهرست آثار===


===جوایز و افتخارات===
===جوایز و افتخارات===
خط ۲۰۴: خط ۲۵۲:
== منابع ==
== منابع ==


* نويسنده:میلاد عظیمی ؛ نويسنده:عاطفه طیه - سخن - 860 صفحه - (در2جلد ) - جلد 2 - وزیری (گالینگور) - چاپ 11 سال 1396 - 1100 نسخه - 0 -599-372-964-978
* نويسنده:میلاد عظیمی ؛ نويسنده:عاطفه طیه - سخن - 632 صفحه - (در2جلد ) - جلد 1 - وزیری (گالینگور) - چاپ 11 سال 1396 - 1100 نسخه - 3 -598-372-964-978




==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==

نسخهٔ ‏۱۲ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۰۴:۲۲

هوشنگ ابتهاج
زمینهٔ کاری سرایش و تصحیح و پژوهش
زادروز ۶اسفند۱۳۰۶[۱]
رشت
پدر و مادر میرزا آقاخان ابتهاج و فاطمه رفعت
محل زندگی رشت، تهران و کلن آلمان
پیشه شاعر، مصحح و پژوهشگر
کتاب‌ها نخستین نغمه‌ها، سیاه‌مشق ۱ و ۲ و ۳، شبگیر، چند برگ از یلدا، تا صبح شب یلدا و...
تخلص سایه و ه‍.ا.سایه
همسر(ها) آلما مایکیال (۱۳۳۷-تاکنون)
فرزندان آسیا، یلدا، کیوان و کاوه
اثرپذیرفته از شهریار و نیما یوشیج


امیرهوشنگ ابتهاج معروف به هوشنگ ابتهاج و متخلص به سایه و ه‍.ا.سایه غزل‌سرا، مصحح دیوان حافظ و موسیقی‌پژوه است که آثارش نشان از ارادت هم‌زمان به شعر نیما یوشیج و غزل شهریار دارد.

* * * * *

سایه شعر را از نوجوانی آغاز کرد و پس از گام‌های آغازین خود، به تجربه‌های فریدون تَوَلَلی و نیما یعنی شعر جدید گرایش پیدا کرد و البته هرگز از سرودن غزل غافل نشد. درواقع تلاش‌هایش در مسیر اعتلابخشی به غزل فارسی است و لذا در شعر نو از پیشگامان سرشناس و در غزل‌سرایی از گزیده‌گویان و پاکیزه‌گویان عصر خویش است، به‌گونه‌ای که سِحر کلامش همواره مخاطبان را به‌سمت خود می‌رباید.[۲]


داستانک

داستانک‌های انتشار

داستانک عشق

داستانک استاد

داستانک شاگرد

داستانک مردم

ده تا بیست مطلب از مجلات دورهٔ خود

داستانک‌های دشمنی

داستانک‌های دوستی

کسرایی ناجی چای‌خوردن

چایی می‌خوردیم، پنج زار. پول چایی رو نداشتیم. کسرایی رو می‌نشوندیم توی کافه و می‌رفتیم توی خیابون. داد می‌زدیم: کمیتهٔ نجاتِ شاعر مردم سیاوش کسرایی! کمیتهٔ نجاتِ کسرایی! می‌گفتن: چی شده؟ کسرایی رو گرفتن؟ می گفتیم: نه پول چایی رو ندادیم اون رو گرو گذاشتیم. دو تومن جمع می‌شد. هم کسرایی نجات پیدا می‌کرد و هم دو تا چایی دیگه می‌خوردیم. هرچی پول داشتیم خرج می‌کردیم. فردا هم خدا بزرگه! [۳]


داستانک‌های قهر

داستانک‌های آشتی‌ها

داستانک نگرفتن جوایز

داستانک حرفی که حین گرفتن جایزه زده است

داستانک‌های مذهب و ارتباط با خدا

داستانک‌های عصبانیت، ترک مجلس، مهمانی‌ها، برنامه‌ها، استعفا و مشابه آن

داستانک نحوهٔ مرگ، بازتاب خبر مرگ در روزنامه‌ها و مجلات و نمونه‌هایی از آن

داستانک‌های دارایی

داستانک‌های زندگی شخصی

انتساب دو مطلب جعلی به سایه

بااینکه کذب‌بودن هر دو مطلب برایم مسجل بود؛ اما از خود سایه پرسیدم و او نیز هر دو را تکذیب کرد:

  • پهنِ تر کف قبر مسلمان مستحب است!
به‌نقل از شفیعی کدکنی گفته‌اند که ابتهاج تعریف می‌کند در مراسم کفن‌ودفن شخصی دیدم شخصی یک وجب سرگین و فضولات تَر گوسفند کف قبر می‌ریزد. از او پرسدیم این چه رسمی است که شما دارید؟! پاسخ داد در رساله نوشته که این کار مستحب است. چون برایم تعجب‌آور بود، به‌سرعت و البته به‌زحمت رساله‌ای یافتم و خواستم تا صفحهٔ مربوط آن مطلب را نشان دهند. او نیز بخش آیین کفن‌ودفن میت را می‌آورد و گفت بفرما. دیدم، نوشته:«کف قبر مسلمان، مستحب است یک وجب پهنِ تر باشد.»
  • سرودهٔ «مرگ بر آمریکا» اثری از سایه!

آفت نوع بشر آمریکاست آمریکا
مرگ بر آمریکا
دشمن علم و هنر آمریکاست آمریکا
مرگ بر آمریکا
دشمن راه امام آمریکاست آمریکا
مرگ بر آمریکا
... [۴]


داستانک برخی خاله‌زنکی‌های شیرین (اشک‌ها و لبخندها)

داستانک شکایت‌هایی از دیگران کرده به محاکم و شکایت‌هایی که از او شده

داستانک‌های مشهور ممیزی

داستانک‌های مربوط به مصاحبه‌ها، سخنرانی‌ها و حضور رادیو یا تلویزیون یا فضای مجازی همراه ارايه نمونه‌هایی از آن برای بخش شنیداری و تصویری

نگاهش به مرگ و آرزویش برای بعد از خود

سایه در پاسخ به مسعود بهنود که در گفت‌وگویی دوستانه از او می‌پرسید هیچ‌وقت به مرگ فکر کردی، چنین پاسخ می‌دهد:

نه، البته این اواخر چرا. دیگه حالا هر روز آدم بهش فکر می‌کنه؛ ولی چیز زشت و بدی نیست یا اینکه آدم بترسه یا حیفش بیاد. چون دیگه خب آدم می‌گه همهٔ کارام رو کردم.

و وقتی بهنود پرسید که فکر می‌کنی چطور از سایه یاد کنند، آرزو کرد چنین از یاد او کنند:

امیدوارم به اینکه هرچی می‌گفت باصداقت گفت و باور داشت.

داستان‌های دیگر

زندگی و تراث

سال‌شمار زندگی

کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری

شخصیت و اندیشه

زمینهٔ فعالیت

یادمان و بزرگداشت‌ها

ثبت ملی خانه کودکی

در آستانهٔ ۹۰سالگی امیرهوشنگ ابتهاج، دو فوریت الزام شهرداری رشت به خرید خانه مادری ابتهاج جایی که وی چشم و لب گشود و تبدیل آن خانه به بنیاد شعر و ادب سایه با رأی قاطع اعضای شورای شهر تصویب شد که گویی آبی بود که بر آتش جان همشهریانش ریخته شد تا دل‌نگران تخریب منزل بزرگ شهرشان نباشد. یلدا ابتهاج دختر سایه برای تقدیر از تمام پیگیرانه این مهم، چنین پیام می‌فرستد: «اگر طالب گنجید، به ویرانه بگردید.» [۵]

شب سایه

غروب یکشنبه ۵آبان۱۳۹۲، این چهره‌ها در «شب سایه» گردهم‌ می‌آیند: سیمین بهبهانی، داریوش شایگان، نجف دریابندری، پوری سلطانی، آیدین آغداشلو، محمدرضا شفیعی کدکنی، ایرج پارسی‌نژاد،فخرالدین فخرالدینی، منوچهر پارسادوست، محبوبه مهاجر، ناصرالدین پروین، داود موسایی، اصغر علمی، شهرام ناظری، داریوش طلایی، یلدا ابتهاج و محمدافشین وفایی.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

یکصدوسی‌وهفتمین شب بخارا همان آیین نکوداشت امیرهوشنگ ابتهاج است که در کانون زبان فارسی برگزار می‌شود. هرکس سخنش را با زبانی خاص خود به سایه می‌گوید:


در آیینهٔ آرا

نظرات فرد دربارهٔ خودش و آثارش

اولین کتابش را از خودش هم پنهان می‌کند

بهنود در گفت‌وگویش با سایه، سراغ اولین شعرش را می‌گیرد و چنین پاسخ می‌شنود:

اولین شعرهایی که از من چاپ شد مال سال ۱۳۲۰یا۱۳۲۱. وقتی که سیزده‌سالم بود.

بهنود: پس اون رو ندادید ما بخونیم!

بله، اولین کتابی که چاپ شد، من از خودم هم قایم می‌کنم. اونجا غیر از اینکه یه‌ تعدادی غزل هست، یه تعداد شعرهای به‌اصطلاح سیاسی هم هست. حتی در شعری از انگلستان نام بردم. باز من در شهری بزرگ شدم که شهر روشنفکریِ سیاسی بود. اتحادیهٔ محصلان مدارس داشت.

تفسیر خود از آثارش

نیش و نوش‌های سایه

همراهی‌های سیاسی

سایه به‌گفتهٔ خودش از نوجوانی چیزهایی در سرش می‌گذشته است.

مخالفت‌های سیاسی

نامه‌های سرگشاده

نام‌های دسته‌جمعی

بیانیه‌ها

جملهٔ موردعلاقه در کتاب‌هایش

جمله‌ای از ایشان

نحوهٔ پوشش

تکیه‌کلام‌ها

خلقیات

منزلی که در آن زندگی می‌کرد (باغ و ویلا)

گزارش جامعی از سفرها(نقشه همراه مکان‌هایی که به آن مسافرت کرده است)

برنامه‌های ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است

ناشرانی که با او کار کرده‌اند

بنیان‌گذاری

استادان و شاگردان

علت شهرت

فیلم ساخته‌شده براساس

حضور در فیلم‌های مستند دربارهٔ خود

اتفاقات بعد از انتشار آثار

نام جاهایی که به اسم این فرد است

کاریکاتورهایی که درباره‌اش کشیده‌اند

مجسمه و نگاره‌هایی که از او کشیده‌اند

ده تا بیست مطلب نقل‌شده از نمونه‌های فوق از مجلات آن دوره

برگه‌هایی از مصاحبه‌های فرد

آثار و منبع‌شناسی

سبک و لحن و ویژگی آثار

کارنامه و فهرست آثار

  • آینه در آینه (برگزیده شعر)، به‌اهتمام: محمدرضا شفیعی‌کدکنی، نشر چشمه، ۲۱۷ صفحه، چ.اول۱۳۶۹ و چ.سی‌وسوم۱۳۹۷، جمع تیراژ: حدودِ ۱۰۰هزار نسخه
  • تأسیان، نشر کارنامه، ۲۰۸ صفحه، چ.اول۱۳۸۵ و چ.پانزدهم۱۳۹۷، جمع تیراژ: بیش از ۶۰هزار نسخه
  • بانگ نی، نشر کارنامه، ۱۳۶ صفحه، چ.اول۱۳۹۵ و چ.دوم۱۳۹۷، جمع تیراژ: ۱۸۷۰۰ نسخه
  • حافظ، شمس‌الدین‌محمد حافظ؛ مصحح:هوشنگ ابتهاج، توس، ۷۱۶ صفحه، چ.اول۱۳۷۳، جمع تیراژ:
  • حافظ، بهاء‌الدین خرمشاهی؛ به‌اهتمام:هوشنگ ابتهاج - طرح نو، چ.اول، جمع تیراژ:


جوایز و افتخارات

منبع‌شناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)

بررسی چند اثر

ناشرانی که با او کار کرده‌اند

تعداد چاپ‌ها و تجدیدچاپ‌های کتاب‌ها

نوا، نما، نگاه

خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونه‌های شنیداری و تصویری انتخاب شود)

پانویس

  1. مجله بخارا،س۹۲، ص۲۸۹
  2. عابدی، کامیار (۱۳۹۵). در زلالِ شعر؛ بررسی زندگی و شعر هوشنگ ابتهاج. تهران: ثالث. ص. ۷تا۱۰. شابک ۹۷۸۹۶۴۳۸۰۲۶۱۵.
  3. عظیمی، میلاد؛ طیه، عاطفه (۱۳۹۶). پیر پرنیان‌اندیش. ۱. تهران: سخن. ص. ۱۷۱. شابک ۹۷۸۹۶۴۳۷۲۵۹۸۳. پارامتر |چاپ= اضافه است (کمک)
  4. [@MilaadAzimi «نور سیاه»]. کانال تلگرامی یادداشت‌های ایران‌شناسیِ میلاد عظیمی، ۹اسفند۱۳۹۷. بازبینی‌شده در ۱۲اسفند۱۳۹۷. 
  5. «میراث ملی شد، خانهٔ کودکیش!». ایران‌آن‌لاین، ۱۴دی۱۳۹۷. بازبینی‌شده در ۱۱اسفند۱۳۹۷. 

منابع

  • نويسنده:میلاد عظیمی ؛ نويسنده:عاطفه طیه - سخن - 860 صفحه - (در2جلد ) - جلد 2 - وزیری (گالینگور) - چاپ 11 سال 1396 - 1100 نسخه - 0 -599-372-964-978
  • نويسنده:میلاد عظیمی ؛ نويسنده:عاطفه طیه - سخن - 632 صفحه - (در2جلد ) - جلد 1 - وزیری (گالینگور) - چاپ 11 سال 1396 - 1100 نسخه - 3 -598-372-964-978


پیوند به بیرون