محمود دولتآبادی: تفاوت میان نسخهها
شریف پرندی (بحث | مشارکتها) |
شریف پرندی (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۳۴۲: | خط ۳۴۲: | ||
===موضعگیریهای او دربارهٔ دیگران=== | ===موضعگیریهای او دربارهٔ دیگران=== | ||
====در وصف آقای طالقانی==== | ====در وصف آقای طالقانی==== | ||
آقای طالقانی بهگمان من نماد یک پدر بود و صعهٔ صدر والایی داشت.از زبان طالقانی شنیدم که از تقی ارانی در زندان قزل قلعه ستایش میکرد و میگفت آن مرد چنین و چنان بود و در زندان قزل قلعه به ما قوت قلب میداد.یک جور وسعت نظر منحصر به فردی داشت.یکبار برادر خانم مرا که نقاش است ۲۴ ساعتی میگیرند و به او میگویند چرا خواهر تو از این مرد طلاق نمیگیرد؟ ما که نمیخواهیم او را آزاد کنیم.این خبر به گوش من رسید.در آنجا دوستان من بودند،از جمله محسن و سعید و شایان. پاک نژاد و آقایان روحانیون هم بودند ولی من این حرف را فقط به آقای طالقانی میتوانستم بگویم و گفتم.آقای طالقانی گفت: «شما زیاد نگران نباش.من الان از پیش اعظم میآیم،رفتم و او را دیدم.به هر حال اینجا اینطور است،ولی جای نگرانی نیست.» من طالقانی را "پدر" دیدم.<ref | آقای طالقانی بهگمان من نماد یک پدر بود و صعهٔ صدر والایی داشت.از زبان طالقانی شنیدم که از تقی ارانی در زندان قزل قلعه ستایش میکرد و میگفت آن مرد چنین و چنان بود و در زندان قزل قلعه به ما قوت قلب میداد.یک جور وسعت نظر منحصر به فردی داشت.یکبار برادر خانم مرا که نقاش است ۲۴ ساعتی میگیرند و به او میگویند چرا خواهر تو از این مرد طلاق نمیگیرد؟ ما که نمیخواهیم او را آزاد کنیم.این خبر به گوش من رسید.در آنجا دوستان من بودند،از جمله محسن و سعید و شایان. پاک نژاد و آقایان روحانیون هم بودند ولی من این حرف را فقط به آقای طالقانی میتوانستم بگویم و گفتم.آقای طالقانی گفت: «شما زیاد نگران نباش.من الان از پیش اعظم میآیم،رفتم و او را دیدم.به هر حال اینجا اینطور است،ولی جای نگرانی نیست.» من طالقانی را "پدر" دیدم.<ref name=''طالقانی''/> | ||
====خاتمی، ویلی برانت ایران==== | ====خاتمی، ویلی برانت ایران==== |