اسماعیل امینی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
پرواز (بحث | مشارکت‌ها)
Mshahangi1 (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۵۰: خط ۵۰:
'''اسماعیل امینی''' شاعرطنزپرداز، نویسنده، پژوهشگر، منتقد، مدرس و داور جشنواره‌های ادبی است.  
'''اسماعیل امینی''' شاعرطنزپرداز، نویسنده، پژوهشگر، منتقد، مدرس و داور جشنواره‌های ادبی است.  
<center>* * * * *</center>
<center>* * * * *</center>
اسماعیل امینی طنزپردازی است که به جد طنز می‌نویسد و می‌گوید طنز صرفاً برای سرگرمی نیست.<ref name=پژوهش>{{یادکرد وب|نشانی= https://shirintanz.ir/%d9%be%da%98%d9%88%d9%87%d8%b4-%d8%af%d8%b1-%d8%b9%d8%b1%d8%b5%d9%87-%d8%b7%d9%86%d8%b2-%d9%88-%d9%85%d8%b4%da%a9%d9%84%d8%a7%d8%aa-%d8%a2%d9%86-%d8%a7%d8%b2-%d8%b2%d8%a8%d8%a7%d9%86-%d8%af%da%a9/|عنوان= پژوهش در عرصه طنز و مشکلات آن از زبان اسماعیل امینی}}</ref> او اصالتاً اهل خلخال است و قلم طنزش هم به اصالتش بازمی‌گردد؛ زیرا مردم خلخال اغلب شوخ‌طبع هستند و حتی بداهه شعر طنز هم می‌گویند. در ساختن چهارشنبه‌های گل‌آقایی با [[کیومرث صابری]] همکاری می‌کرد. وی عضو تحریریه هفته‌نامه، ماهنامه و سالنامهٔ گل‌آقا بوده است.<ref name=فعالیت>{{یادکرد وب|نشانی= https://shirintanz.ir/%d8%a7%d8%b3%d9%85%d8%a7%d8%b9%db%8c%d9%84-%d8%a7%d9%85%db%8c%d9%86%db%8c/|عنوان= خلاصه ای از فعالیت‌های ادبی اسماعیل امینی}}</ref>او سرایش شعر را از نوجوانی آغاز کرد و به دو زبان فارسی و ترکی شعر می‌سراید. وی دارای مدرک درجه یک هنری در رشته شعر از شورای عالی ارزشیابی هنرمندان است. پژوهشِ او در حوزه‌ٔ طنز با سالنامه گل‌آقا آغاز شد و به‌گفته‌ٔ او: ''«سالنامه گل‌آقا زمینه خوبی بود تا کسانی که کار طنز می‌کنند در آنجا مقالات پژوهشی خود را منتشر کنند.»''
اسماعیل امینی طنزپردازی است که به جد طنز می‌نویسد و می‌گوید طنز صرفاً برای سرگرمی نیست.<ref name=پژوهش>{{یادکرد وب|نشانی= https://shirintanz.ir/%d9%be%da%98%d9%88%d9%87%d8%b4-%d8%af%d8%b1-%d8%b9%d8%b1%d8%b5%d9%87-%d8%b7%d9%86%d8%b2-%d9%88-%d9%85%d8%b4%da%a9%d9%84%d8%a7%d8%aa-%d8%a2%d9%86-%d8%a7%d8%b2-%d8%b2%d8%a8%d8%a7%d9%86-%d8%af%da%a9/|عنوان= پژوهش در عرصه طنز و مشکلات آن از زبان اسماعیل امینی}}</ref> او اصالتاً اهل خلخال است و قلم طنزش هم به اصالتش بازمی‌گردد؛ مردم خلخال اغلب شوخ‌طبع هستند و حتی بداهه شعر طنز هم می‌گویند. در ساختن چهارشنبه‌های گل‌آقایی با [[کیومرث صابری]] همکاری می‌کرد. وی عضو تحریریه هفته‌نامه، ماهنامه و سالنامهٔ گل‌آقا بوده است.<ref name=فعالیت>{{یادکرد وب|نشانی= https://shirintanz.ir/%d8%a7%d8%b3%d9%85%d8%a7%d8%b9%db%8c%d9%84-%d8%a7%d9%85%db%8c%d9%86%db%8c/|عنوان= خلاصه ای از فعالیت‌های ادبی اسماعیل امینی}}</ref>او سرایش شعر را از نوجوانی آغاز کرد و به دو زبان فارسی و ترکی شعر می‌سراید. وی دارای مدرک درجه یک هنری در رشته شعر از شورای عالی ارزشیابی هنرمندان است. پژوهشِ او در حوزه‌ٔ طنز با سالنامه گل‌آقا آغاز شد و به‌گفته‌ٔ او: ''«سالنامه گل‌آقا زمینه خوبی بود تا کسانی که کار طنز می‌کنند در آنجا مقالات پژوهشی خود را منتشر کنند.»''
پژوهش‌های ارزشمندی در زمینهٔ طنز انجام داده مانند پایان نامه‌اش در دورهٔ کارشناسی ارشد؛ موضوع آن «طنز در مثنوی» است که بعدها آن را به صورت کتابی با نام ''خندمین تر افسانه (جلوه‌های طنز در مثنوی معنوی)'' منتشر کرد.<ref name=پژوهش/> ''لبخند سعدی'' دیگر کتابی در این زمینه است. در حوزه‌ٔ طنز منبع کم است و امینی برای چنین پژوهش‌هایی زمان صرف می‌کند و آثاری که در این زمنینه دارد بسیار ارزنده هستند.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://shirintanz.ir/%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%af-%d8%a7%d8%b3%d9%85%d8%a7%d8%b9%db%8c%d9%84-%d8%a7%d9%85%db%8c%d9%86%db%8c-%da%af%d9%86%d8%ac%db%8c%d9%86%d9%87%e2%80%8c%d8%a7%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%d9%85%d8%b9%d9%84%d9%88/|عنوان= استاد اسماعیل امینی گنجینه‌ای از معلومات ادبی هستند}}</ref>
وی پژوهش‌های ارزشمندی در زمینهٔ طنز انجام داده است مانند پایان نامه‌اش در دورهٔ کارشناسی ارشد؛ موضوع آن «طنز در مثنوی» است که بعدها آن را به صورت کتابی با نام ''خندمین تر افسانه (جلوه‌های طنز در مثنوی معنوی)'' منتشر کرد.<ref name=پژوهش/> ''لبخند سعدی'' دیگر کتابی‌ست در این زمینه. در حوزه‌ٔ طنز منبع کم است و امینی برای چنین پژوهش‌هایی زمانِ بسیار صرف می‌کند و آثاری که در این زمنینه دارد ارزنده هستند.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://shirintanz.ir/%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%af-%d8%a7%d8%b3%d9%85%d8%a7%d8%b9%db%8c%d9%84-%d8%a7%d9%85%db%8c%d9%86%db%8c-%da%af%d9%86%d8%ac%db%8c%d9%86%d9%87%e2%80%8c%d8%a7%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%d9%85%d8%b9%d9%84%d9%88/|عنوان= استاد اسماعیل امینی گنجینه‌ای از معلومات ادبی هستند}}</ref>
وی صاحب رتبه‌های نخست در جشنواره‌های مهم ادبی است. مانند کسب رتبه نخست در بخش پژوهش جشنواره بین المللی طنز، کسب عنوان برتر در بخش فعالیت‌های ادبی جشنواره فجر. همچنین دبیریِ علمی دو دوره از جشنواره شعر فجر (جشنواره نهم و دهم) بر عهده‌یوی بوده.
شاعر صاحب رتبه‌های نخست در جشنواره‌های مهم ادبی است. مانند کسب رتبه نخست در بخش پژوهش جشنواره بین‌المللی طنز، کسب عنوان برتر در بخش فعالیت‌های ادبی جشنواره فجر. همچنین دبیریِ علمی دو دوره از جشنواره شعر فجر (جشنواره نهم و دهم) را عهده‌‌دار بوده است.
اسماعیل امینی تجربهٔ داوری و کارشناسی در جشنواره‌های ادبی و فرهنگی را دارد: جشنوارۀ شعر فجر، جشنوارۀ تولیدات صداو سیما، کنگرۀ دفاع مقدس، جشنوارۀ بین‌المللی طنز، جشنوارۀ شعر گل سوری در افغانستان، جشنوارۀ سراسری کانون‌های دانشجویی، جشنوارۀ کانون‌های مساجد کشور، [[جایزه ادبی پروین اعتصامی]]، جایزۀ کتاب اول، جشنوارۀ شعر رضوی، جایزه [[کتاب‌سال]].
همچنین تجربهٔ داوری و کارشناسی در جشنواره‌های ادبی و فرهنگی را دارد: جشنوارۀ شعر فجر، جشنوارۀ تولیدات صداو سیما، کنگرۀ دفاع مقدس، جشنوارۀ بین‌المللی طنز، جشنوارۀ شعر گل سوری در افغانستان، جشنوارۀ سراسری کانون‌های دانشجویی، جشنوارۀ کانون‌های مساجد کشور، [[جایزه ادبی پروین اعتصامی]]، جایزۀ کتاب اول، جشنوارۀ شعر رضوی، جایزه [[کتاب‌سال]].


==از میان یادها==
==از میان یادها==
===همه را منتشر نمی‌کند===
===همه را منتشر نمی‌کند===
امینی به سرودن شعر طنز مشهور است. با وجود این اشعار غیرطنز هم دارد که آن‌ها را در مطبوعات و رسانه‌ها منتشر کرده و مجموعه‌اشعار غیرطنزش هم به چاپ رسیده. او در انتشار شعر وسواس دارد و معتقد است که شاعر نباید هرچه می‌نویسد منتشر کند.<ref name=گفت‌و‌گو>{{یادکرد ژورنال|عنوان= اهل ادبیات سیاست را خادم انسان می‌کنند|ژورنال= هفته‌نامه رفاقت|سال =۱۳۹۸||شماره= ۱۰۷|صفحه= ۳}}</ref>
امینی به سرودن شعر طنز مشهور است. با وجود این اشعار غیرطنز هم دارد که آن‌ها را در مطبوعات و رسانه‌ها منتشر کرده و مجموعه‌اشعار غیرطنزش هم به چاپ رسیده. او در انتشار شعر وسواس دارد و معتقد است که شاعر نباید هرچه می‌نویسد منتشر کند.<ref name=گفت‌و‌گو>{{یادکرد ژورنال|عنوان= اهل ادبیات سیاست را خادم انسان می‌کنند|ژورنال= هفته‌نامه رفاقت|سال =۱۳۹۸||شماره= ۱۰۷|صفحه= ۳}}</ref>
===سال‌هاست تو را می‌شناسم!===
===سال‌هاست تو را می‌شناسم!===
اواخر دههٔ هفتاد در دانشگاه تهران دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات بودم. [[محمدرضا شفیعی کدکنی|دکتر شفیعی کدکنی]] مثنوی معنوی تدریس می‌کرد. جلسات در کتابخانه مدرس رضوی تشکیل می‌شد. اولین روز کلاس بعد از پایان درس، استاد از من پرسید: تو چند وقت است که دانشجوی من هستی؟{{سخ}}
اواخر دههٔ هفتاد در دانشگاه تهران دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات بودم. [[محمدرضا شفیعی کدکنی|دکتر شفیعی کدکنی]] مثنوی معنوی تدریس می‌کرد. جلسات در کتابخانه مدرس رضوی تشکیل می‌شد. اولین روز کلاس بعد از پایان درس، استاد از من پرسید: تو چند وقت است که دانشجوی من هستی؟{{سخ}}
گفتم: سی سال است که دانشجوی غیرحضوری‌تان هستم و از امروز حضوری تلمذ می‌کنم.{{سخ}}
گفتم: سی سال است که دانشجوی غیرحضوری‌تان هستم و از امروز حضوری تلمذ می‌کنم.{{سخ}}
استاد گفت: به‌نظرم رسید سال‌هاست تو را می‌شناسم.<ref name=گفت‌و‌گو/>
استاد گفت: به‌نظرم رسید سال‌هاست تو را می‌شناسم.<ref name=گفت‌و‌گو/>
===دست‌خط دکتری===
===دست‌خط دکتری===
[[قیصر امین‌پور]]، هم استاد و معلم من بود و هم دوست و برادرم. در دفتر شعر جوان، برای نقد اشعار اعضا، برایشان نامه می‌نوشتیم. قیصر تأکید داشت که نامه‌ها دست‌نویس باشد، چون نامۀ تایپی، صمیمت دست‌نوشته را ندارد. قیصر خیلی خوش‌خط بود و من بدخط می‌نوشتم. یک بار قیصر دست‌خط مرا که دید گفت: با این دست‌خط تو استعداد دکترشدن داری!<ref name=گفت‌و‌گو/>
[[قیصر امین‌پور]]، هم استاد و معلم من بود، و هم دوست و برادرم. در دفتر شعر جوان، برای نقد اشعار اعضا، برایشان نامه می‌نوشتیم. قیصر تأکید داشت که نامه‌ها دست‌نویس باشد چون نامۀ تایپی، صمیمیت دست‌نوشته را ندارد. قیصر خیلی خوش‌خط بود و من بدخط می‌نوشتم. یک بار قیصر دست‌خط مرا که دید گفت: با این دست‌خط تو استعداد دکتر شدن داری!<ref name=گفت‌و‌گو/>
 
===از ارتباط با خدا می‌گوید===
===از ارتباط با خدا می‌گوید===
:از مولانا جلال‌الدین است که:
:از مولانا جلال‌الدین است که:
خط ۷۲: خط ۶۹:
{{ب|'''خندمین‌تر از تو هیچ افسانه نیست'''|'''بر لب گور خراب خویش ایست'''}}
{{ب|'''خندمین‌تر از تو هیچ افسانه نیست'''|'''بر لب گور خراب خویش ایست'''}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
طنز به من آموخت که انسان، در تکاپوی خویش میان بی‌کرانگی اراده و آمال موعود و محدودیت واقعیت‌های موجود، درمانده و سرگردان است. پس مجالی برای خود بینی و پررویی و سرکشی نیست. در این درماندگی و سرگردانی، مگر خدا به داد آدمیزاد برسد.{{سخ}}
طنز به من آموخت که انسان، در تکاپوی خویش میان بی‌کرانگی اراده و آمال موعود و محدودیت واقعیت‌های موجود، درمانده و سرگردان است. پس مجالی برای خود‌بینی و پررویی و سرکشی نیست. در این درماندگی و سرگردانی، مگر خدا به داد آدمیزاد برسد.{{سخ}}
و بازهم به‌تعبیر مولانا:
و بازهم به‌تعبیر مولانا:
{{شعر|نستعلیق|سبک=color:#FF1493}}
{{شعر|نستعلیق|سبک=color:#FF1493}}
{{ب|'''بی‌عنایات حق و خاصان حق'''|'''گر مَلَک باشد سیاهستش ورق'''<ref name=گفت‌و‌گو/>}}
{{ب|'''بی‌عنایات حق و خاصان حق'''|'''گر مَلَک باشد سیاهستش ورق'''<ref name=گفت‌و‌گو/>}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
===انصرافی به‌دلیل اختلاف===
هجدهم‌دی‌ماه۱۳۹۷ خبرگزاری مهر گزارش داد: اسماعیل امینی که سرگروه بخش شعر در اداره کتاب [[وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی]] بود از این سمت انصراف داد. وی درباره‌ٔ انصراف خود توضیحاتی هم داد. او معتقد است که در کار فرهنگی نباید پنهان‌کاری، سیاسی‌بازی و کار امنیتی باشد! بهتر است تنها به صاحب فرهنگ و ادب توجه شود. چرا در چنین اداره‌ای سیاست بالاتر از دین، اخلاق و زبان‌فارسی است؟ در صورتی که این سه مهم در اولویت قرار دارند نه سیاستمدار.{{سخ}}'''''«وقتی می‌بینم نگاه حاکم با نگاه من تفاوت دارد از ادامه کار منصرف می‌شوم که شدم.»'''''<ref name=انصراف>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.mehrnews.com/news/4507245/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B9%D9%81%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C%D9%84-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B9%D9%85%D8%B1%D9%85-%D8%B1%D8%A7-%D8%AE%D8%B1%D8%AC-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%86%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D9%86%D9%85|عنوان= استعفای اسماعیل امینی از اداره کتاب/عمرم را خرج سیاست نمی‌کنم}}</ref>


====فدای یک تار مویش!====
====فدای یک تار مویش!====
در طی مصاحبه‌ای با خبرگزاری مهر، اسماعیل امینی و دوستش صابر قدیمی از تعطیلی جلسه‌های ادبی و فرهنگی فرهنگ‌سراها گلایه کردند و بعد از گذشت چند ماه نام قدیمی در لیست سیاه دیده شد. همین اتفاق موجب شد تا روز ۱۸خرداد ۱۳۹۸اسماعیل امینی پستی در صفحهٔ اینستاگرامش منتشر کند و بنویسد:
در طی مصاحبه‌ای با خبرگزاری مهر، اسماعیل امینی و دوستش صابر قدیمی از تعطیلی جلسه‌های ادبی و فرهنگی فرهنگ‌سراها گلایه کردند و بعد از گذشت چند ماه نام قدیمی در لیست سیاه دیده شد. همین اتفاق موجب شد تا روز ۱۸خرداد ۱۳۹۸اسماعیل امینی پستی در صفحهٔ اینستاگرامش منتشر کند و بنویسد:
:من از طرف خودم و از طرف صابر قدیمی و حتی از طرف تمامی شاعران و هنرمندان و مردمی که به جلسات فرهنگ‌سراها می‌آمدند، اعلام می‌کنم که ما اشتباه کردیم و پشیمانیم و حق با مدیران قدرتمند و قاطع سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران است و هر چه جلسه ادبی و شاعر و هنرمند و دوستدار شعر است فدای یک تار موی مدیران و قربانی یک پینه پیشانی ایشان. مرگ بر شعر و هنر و درود بر مدیران قاطع و مقتدر.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.mashreghnews.ir/news/969783/%D9%85%D9%85%D9%86%D9%88%D8%B9-%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%DB%8C%DA%A9-%D8%B4%D8%A7%D8%B9%D8%B1-%D8%A8%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1-%DB%8C%DA%A9-%D9%85%D8%B5%D8%A7%D8%AD%D8%A8%D9%87|عنوان= ممنوع‌الکاری یک شاعر به‌علت یک مصاحبه}}</ref>
:من از طرف خودم و از طرف صابر قدیمی و حتی از طرف تمامی شاعران و هنرمندان و مردمی که به جلسات فرهنگ‌سراها می‌آمدند، اعلام می‌کنم که ما اشتباه کردیم و پشیمانیم و حق با مدیران قدرتمند و قاطع سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران است و هر چه جلسه ادبی و شاعر و هنرمند و دوستدار شعر است فدای یک تار موی مدیران و قربانی یک پینه پیشانی ایشان. مرگ بر شعر و هنر، و درود بر مدیران قاطع و مقتدر.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.mashreghnews.ir/news/969783/%D9%85%D9%85%D9%86%D9%88%D8%B9-%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%DB%8C%DA%A9-%D8%B4%D8%A7%D8%B9%D8%B1-%D8%A8%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1-%DB%8C%DA%A9-%D9%85%D8%B5%D8%A7%D8%AD%D8%A8%D9%87|عنوان= ممنوع‌الکاری یک شاعر به‌علت یک مصاحبه}}</ref>




==زندگی و یادگار==
==زندگی و یادگار==
[[پرونده:E.amini.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center></center>]]
===سال‌شمار زندگی===
===سال‌شمار زندگی===
* '''۱۳۴۲''': ۱۸دی تولد در تهران
* '''۱۳۴۲''': ۱۸دی تولد در تهران
خط ۹۸: خط ۹۳:
* همکاری با حوزۀ هنری سازمان تبلیغات اسلامی در پست کارشناس ادبی به‌مدت ۱۵ سال
* همکاری با حوزۀ هنری سازمان تبلیغات اسلامی در پست کارشناس ادبی به‌مدت ۱۵ سال
* همکاری با پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی با سمت عضو گروه ادبیات
* همکاری با پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی با سمت عضو گروه ادبیات
* عضو شورای علمی گروه ادب و هنر مرکز پژوهش‌های جوان(کانون اندیشه جوان)
* عضو هیئت امنا و عضو هیئت مدیره بنیاد شعر و ادبیات داستانی
* عضو هیئت امنا و عضو هیئت مدیره بنیاد شعر و ادبیات داستانی
* عضو شورای علمی بنیاد دعبل
* عضو کمیتۀ علمی ارزیابی هنرمندان (جهت دریافت درجه هنری) در [[وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی]]
* عضو کمیتۀ علمی ارزیابی هنرمندان (جهت دریافت درجه هنری) در [[وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی]]
===کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری===
===کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری===
اسماعیل امینی ۱۸دی۱۳۴۲ در خیابان سلسبیل (رودکی فعلی) دیده به دنیا گشود. دو سال داشت که به‌همراه خانواده به نازی‌آباد نقل مکان کردند. در خانه به‌زبان ترکی سخن می‌گفتند و او زبان فارسی را در مدسه آموخت. در دوران کودکی ماه محرم به همراه پدر و برادر به هیئت‌ها می‌رفت ضرب و آهنگ نوحه برایش بسیار جذاب بود و بدون اینکه معنی بداند نوحه حفظ می‌کرد. جذابیتی که کلام آهنگین برایش داشت باعث شد تا شعرها و ترانه‌هایی که از رادیو می‌شنود را هم حفظ کند. آشنایی او با دنیای طنز به سبب مطالعهٔ کتاب و نشریات بود و طنزنویسی را با کوچک‌ترین نشریه آغاز کرد؛ در اواسط دههٔ پنجاه که ده‌دوازده‌ساله بود نشریه‌ای دست‌نویس برای بچه‌های فامیل تهیه می‌کرد که بیشتر مطالب طنز در آن گنجانده می‌شد.<ref name=مصاحبه>{{یادکرد ژورنال|عنوان= اهل ادبیات سیاست را خادم انسان می‌کنند|ژورنال= دوهفته‌نامه رفاقت|سال= ۱۳۹۸|شماره= ۱۰۹|صفحه= ۳}}</ref> سرایش شعر را از روزگار نوجوانی آغاز کرد. سروده‌هایش را نزد دانش‌آموزان سال بالایی و معلم ادبیات می‌برد و می‌گفت این شعر را دوستم نوشته و از من نظر خواسته اما من سر در نمی‌آورم، و این‌گونه از نظر دیگران نسبت به شعرش مطلع می‌شد. گر چه آن‌ها خیلی وقت‌ها می‌گفتند به درد نمی‌خورد! در دبیرستان علی‌رغم میل باطنی، و به اصرار برادر بزرگ‌تر رشته برق را انتخاب کرد. اما همچنان به ادبیات عشق می‌ورزید. او زمانی که دبیرستانی بود برای نشریات طنز، مطلب و شعر طنز می‌فرستاد. پس از گرفتن دیپلم با چند سال فاصله به دانشگاه رفت. طنزنویسی مستمر و حرفه‌ای خود را از دهه شصت آغاز کرد که تا امروز هم اداممه دارد. سال۱۳۷۵ در دانشگاه آزاد مرکز تهران مشغول به تحصیلِ کارشناسیِ رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی شد.<ref name=شعر>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.farsnews.com/news/13920408001127/%D9%88%D9%82%D8%AA%DB%8C-%D9%85%DB%8C-%DA%AF%D9%88%DB%8C%DB%8C%D9%85-%D8%B4%D8%B9%D8%B1-%D9%88-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%D8%AF%D9%82%DB%8C%D9%82%D8%A7-%D8%A7%D8%B2-%DA%86%D9%87-%D8%AD%D8%B1%D9%81-%D9%85%DB%8C-%D8%B2%D9%86%DB%8C%D9%85|عنوان= وقتی می‌گوییم شعر و ادبیات انقلاب دقیقا از چه حرف می‌زنیم}}</ref>{{سخ}}
اسماعیل امینی ۱۸دی۱۳۴۲ در خیابان سلسبیل (رودکی فعلی) دیده به دنیا گشود. دو سال داشت که به‌همراه خانواده به نازی‌آباد نقل مکان کردند. در خانه به‌زبان ترکی سخن می‌گفتند و او زبان فارسی را در مدسه آموخت. در دوران کودکی ماه محرم به همراه پدر و برادر به هیئت‌ها می‌رفت ضرب و آهنگ نوحه برایش بسیار جذاب بود و بدون اینکه معنی بداند نوحه حفظ می‌کرد. جذابیتی که کلام آهنگین برایش داشت باعث شد تا شعرها و ترانه‌هایی که از رادیو می‌شنود را هم حفظ کند. آشنایی او با دنیای طنز به سبب مطالعهٔ کتاب و نشریات بود و طنزنویسی را با کوچک‌ترین نشریه آغاز کرد؛ در اواسط دههٔ پنجاه که ده‌ دوازده‌ ساله بود نشریه‌ای دست‌نویس برای بچه‌های فامیل تهیه می‌کرد که بیشتر مطالب طنز در آن گنجانده می‌شد.<ref name=مصاحبه>{{یادکرد ژورنال|عنوان= اهل ادبیات سیاست را خادم انسان می‌کنند|ژورنال= دوهفته‌نامه رفاقت|سال= ۱۳۹۸|شماره= ۱۰۹|صفحه= ۳}}</ref> سرایش شعر را از روزگار نوجوانی آغاز کرد. سروده‌هایش را نزد دانش‌آموزان سال بالایی و معلم ادبیات می‌برد و می‌گفت این شعر را دوستم نوشته و از من نظر خواسته اما من سر در نمی‌آورم، و این‌گونه از نظر دیگران نسبت به شعرش مطلع می‌شد. گر چه آن‌ها خیلی وقت‌ها می‌گفتند به درد نمی‌خورد! در دبیرستان علی‌رغم میل باطنی، و به اصرار برادر بزرگ‌تر رشته برق را انتخاب کرد. اما همچنان به ادبیات عشق می‌ورزید. او زمانی که دبیرستانی بود برای نشریات طنز، مطلب و شعر طنز می‌فرستاد. پس از گرفتن دیپلم با چند سال فاصله به دانشگاه رفت. طنزنویسی مستمر و حرفه‌ای خود را از دهه شصت آغاز کرد که تا امروز هم ادامه دارد. سال۱۳۷۵ در دانشگاه آزاد مرکز تهران مشغول به تحصیلِ کارشناسیِ رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی شد.<ref name=شعر>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.farsnews.com/news/13920408001127/%D9%88%D9%82%D8%AA%DB%8C-%D9%85%DB%8C-%DA%AF%D9%88%DB%8C%DB%8C%D9%85-%D8%B4%D8%B9%D8%B1-%D9%88-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%D8%AF%D9%82%DB%8C%D9%82%D8%A7-%D8%A7%D8%B2-%DA%86%D9%87-%D8%AD%D8%B1%D9%81-%D9%85%DB%8C-%D8%B2%D9%86%DB%8C%D9%85|عنوان= وقتی می‌گوییم شعر و ادبیات انقلاب دقیقا از چه حرف می‌زنیم}}</ref>{{سخ}}
در سال۱۳۸۲ کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی را در دانشگاه تهران به پایان رساند. او فارغ‌التحصیل دکتری ادبیات از دانشگاه قم است.
در سال۱۳۸۲ کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی را در دانشگاه تهران به پایان رساند. او فارغ‌التحصیل دکتری ادبیات از دانشگاه قم است.
===شخصیت و اندیشه===
===شخصیت و اندیشه===
امینیِ معلم شخصیتی آرام و لحنی روان دارد. سخنش آهنگی از کلمات و جملات است که صبر را نمایان می‌کند.
امینیِ معلم شخصیتی آرام و لحنی روان دارد. سخنش آهنگی از کلمات و جملات است که صبر را نمایان می‌کند.
او خیلی عادت به معرفی کردن خود ندارد. به‌گفتهٔ خودش هیچ‌گاه هیجان‌زده نمی‌شود. خوشحالی و ناراحتی‌اش هم شدت ندارد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://ayateghamzeh.ir/Poem/ID/3023/%D9%85%D8%B5%D8%A7%D8%AD%D8%A8%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%AC%D9%84%D9%87-%D9%BE%D9%86%D8%AC%D8%B1%D9%87|عنوان= مصاحبه با مجله پنجره}}</ref>
او خیلی عادت به معرفی کردن خود ندارد. به‌گفتهٔ خودش هیچ‌گاه هیجان‌زده نمی‌شود. خوشحالی و ناراحتی‌اش هم شدت ندارد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://ayateghamzeh.ir/Poem/ID/3023/%D9%85%D8%B5%D8%A7%D8%AD%D8%A8%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%AC%D9%84%D9%87-%D9%BE%D9%86%D8%AC%D8%B1%D9%87|عنوان= مصاحبه با مجله پنجره}}</ref>
===زمینهٔ فعالیت===
===زمینهٔ فعالیت===
اسماعیل امینی، سال‌هاست که برای مطبوعات می‌نویسد. شعرهای طنز و غیرطنز می‌سراید و نقد می‌کند. در انشگاه به تدریس مشغول است. همچنین سابقه داوری و کارشناسی در جشنواره‌های مختلف ادبی و فرهنگی را دارد. در این میان کارهای فرهنگی ارزشمندی نیز انجام می‌دهد؛ رئیس کمیته ادبی انجمن اهدای عضو ایرانیان است. و بسیاری را نیز در این حرکت زیبای فرهنگی با خود همراه کرده است.
سال‌هاست که برای مطبوعات می‌نویسد. شعرهای طنز و غیرطنز می‌سراید و نقد می‌کند. در دانشگاه به تدریس مشغول است. همچنین سابقه داوری و کارشناسی در جشنواره‌های مختلف ادبی و فرهنگی را دارد. در این میان کارهای فرهنگی ارزشمندی نیز انجام می‌دهد؛ رئیس کمیته ادبی انجمن اهدای عضو ایرانیان است. و بسیاری را در این حرکت زیبای فرهنگی با خود همراه کرده است.
 
===یادمان و بزرگداشت‌ها===
===یادمان و بزرگداشت‌ها===
===چند منظر===
===چند منظر===
خط ۱۲۲: خط ۱۱۳:
<span style="color:darkgreen">'''شهرام شکیبا: امینی به‌خوبی نگاه طنز و آکادمیک را باهم جمع کرده است. نگاه آکادمیک از ویژگی‌های امینی است. طنز امینی معقول است و هیجان‌زده نوشته نمی‌شود.'''<ref name=دیدگاه/>
<span style="color:darkgreen">'''شهرام شکیبا: امینی به‌خوبی نگاه طنز و آکادمیک را باهم جمع کرده است. نگاه آکادمیک از ویژگی‌های امینی است. طنز امینی معقول است و هیجان‌زده نوشته نمی‌شود.'''<ref name=دیدگاه/>
</span><noinclude></center>|تراز=چپ|عرض=۲۱%|رنگ پس‌زمینه=#d5fdf4}}
</span><noinclude></center>|تراز=چپ|عرض=۲۱%|رنگ پس‌زمینه=#d5fdf4}}
====محمود دست‌پیش====
====محمود دست‌پیش====
تواضع و انسانیت امینی بسیار بالاست وی جای کوچک‌ترین فرزند من است ولی بسیار صاحب احترام است. او از نظر قدرت و آشنایی به زبان آذری در سطح بالایی قرار دارد.<ref name=دیدگاه/>
تواضع و انسانیت امینی بسیار بالاست وی جای کوچک‌ترین فرزند من است ولی بسیار صاحب احترام است. او از نظر قدرت و آشنایی به زبان آذری در سطح بالایی قرار دارد.<ref name=دیدگاه/>
====محمدرضا سهرابی‌نژاد====
====محمدرضا سهرابی‌نژاد====
{{گفتاورد تزیینی|پیش از انقلاب مطالبی می‌خواندم که می‌گفت اسامی دارای بار هستند و مصداق این حرف اسماعیل امینی است که نامش دارای بار است. در حوزه‌های شعری مختلف دارای سابقه‌ای طولانی است و به اندازه خودم از او درس گرفتم و خود را شاگرد وی می‌دانم. '''امینی امین است'''. بخیل نیست و چیزهایی که یاد گرفته را در اختیار دیگران قرار می‌دهد و منشی آزاد دارد وی حق‌طلب است و هر روز رنگ عوض نمی‌کند و مانند بسیاری برای لقمه‌ای نان خود را نمی‌فروشد.<ref name=دیدگاه/>}}
{{گفتاورد تزیینی|پیش از انقلاب مطالبی می‌خواندم که می‌گفت اسامی دارای بار هستند و مصداق این حرف اسماعیل امینی است که نامش دارای بار است. در حوزه‌های شعری مختلف دارای سابقه‌ای طولانی است و به اندازه خودم از او درس گرفتم و خود را شاگرد وی می‌دانم. '''امینی امین است'''. بخیل نیست و چیزهایی که یاد گرفته را در اختیار دیگران قرار می‌دهد و منشی آزاد دارد وی حق‌طلب است و هر روز رنگ عوض نمی‌کند و مانند بسیاری برای لقمه‌ای نان خود را نمی‌فروشد.<ref name=دیدگاه/>}}
====[[علی‌محمد مؤدب]]====
====[[علی‌محمد مؤدب]]====
{{گفتاورد تزیینی|امینی برادرانه و مهربانانه با دانش‌آموزان برخورد می‌کند، مقابله با مشهورات ادبی یکی از ویژگی‌های فعالیت امینی در عرصه ادبیات است، امینی برای من به عنوان شاعر یکی از معدود آدم‌های روزگار است که به مقابله با مشهورات مشغول است، تعهد راستین به انقلاب و اسلام با حوصله‌ای مثال‌زدنی دیگر ویژگی وی است.<ref name=دیدگاه/>}}
{{گفتاورد تزیینی|امینی برادرانه و مهربانانه با دانش‌آموزان برخورد می‌کند، مقابله با مشهورات ادبی یکی از ویژگی‌های فعالیت امینی در عرصه ادبیات است، امینی برای من به عنوان شاعر یکی از معدود آدم‌های روزگار است که به مقابله با مشهورات مشغول است، تعهد راستین به انقلاب و اسلام با حوصله‌ای مثال‌زدنی دیگر ویژگی وی است.<ref name=دیدگاه/>}}
===طنز و جِدّ===
===طنز و جِدّ===
* '''هیچ، هیچ، هیچ'''{{سخ}}
'''هیچ، هیچ، هیچ'''{{سخ}}
بدون تواضع و ملاحظات و به‌صراحت می‌نویسم که ارزیابی من از آثارم این است: هیچ، هیچ،‌ هیچ به‌تعبیر سطری از شعر [[محمدرضا شفیعی کدکنی]]:
بدون تواضع و ملاحظات و به‌صراحت می‌نویسم که ارزیابی من از آثارم این است: هیچ، هیچ،‌ هیچ به‌تعبیر سطری از شعر [[محمدرضا شفیعی کدکنی]]:
'''''کشتی او کاغذی میانه رگبار'''''<ref>{{یادکرد ژورنال|عنوان= اهل ادبیات سیاست را خادم انسان می‌کنند|ژورنال= هفته‌نامه رفاقت|سال= ۱۳۹۸|شماره= ۱۰۹|صفحه= ۳}}</ref>
'''''کشتی او کاغذی میانه رگبار'''''<ref>{{یادکرد ژورنال|عنوان= اهل ادبیات سیاست را خادم انسان می‌کنند|ژورنال= هفته‌نامه رفاقت|سال= ۱۳۹۸|شماره= ۱۰۹|صفحه= ۳}}</ref>
*‌ '''آدم جدی و کار طنز، چطور و چگونه'''{{سخ}}
طنز، از هر نظر جدی است. هم از نظر اهداف و هم از نظر روش‌ها و شگردهای طنز نویسی. شاهدش این که اهل قدرت که شوخی سرشان نمی‌شود، طنز را جدی می‌گیرند و غالباً خیلی زود به طنز واکنش نشان می‌دهند و گوش طنزنویس را می‌پیچانند و حق طنزنویس را کف دستش می‌گذارند.<ref name=گفت‌و‌گو/>


===موضع‌گیری‌های او دربارهٔ دیگران===
'''آدم جدی و کار طنز، چطور و چگونه'''{{سخ}}
طنز، از هر نظر جدی است. هم از نظر اهداف و هم از نظر روش‌ها و شگردهای طنز‌نویسی. شاهدش این که اهل قدرت که شوخی سرشان نمی‌شود، طنز را جدی می‌گیرند و غالباً خیلی زود به طنز واکنش نشان می‌دهند و گوش طنزنویس را می‌پیچانند و حق طنزنویس را کف دستش می‌گذارند.<ref name=گفت‌و‌گو/>
===نظر به دیگران===
====امینی از [[کیومرث صابری|صابری]] می‌گوید====
====امینی از [[کیومرث صابری|صابری]] می‌گوید====
صابری به دیگر طنزنویسان یاد داد که می‌توان طنز نوشت اما شلخته و ترسو نبود. انتقاد کردن خارج از طیف ارزش‌های انقلاب و زیر سؤال بردن مسئولان نیست. می‌توان صاحب تفکر و اندیشه بود؛ اما «بله‌قربان‌گو» و منفعل نبود.<ref name=نقد>{{یادکرد وب|نشانی= http://sourehonar.ir/content/news/7454/%D8%A7%D8%B3%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C%D9%84-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D9%86%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%B7%D9%86%D8%B2-%D8%A7%D8%A8%D8%AA%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%D9%85%D8%AA%D9%88%D9%84%DB%8C-%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA|عنوان= اسماعیل امینی: نشریات طنز ابتدای انقلاب متولی نداشت}}</ref>
صابری به دیگر طنزنویسان یاد داد که می‌توان طنز نوشت اما شلخته و ترسو نبود. انتقاد کردن خارج از طیف ارزش‌های انقلاب و زیر سؤال بردن مسئولان نیست. می‌توان صاحب تفکر و اندیشه بود؛ اما «بله‌قربان‌گو» و منفعل نبود.<ref name=نقد>{{یادکرد وب|نشانی= http://sourehonar.ir/content/news/7454/%D8%A7%D8%B3%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C%D9%84-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D9%86%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%B7%D9%86%D8%B2-%D8%A7%D8%A8%D8%AA%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%D9%85%D8%AA%D9%88%D9%84%DB%8C-%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA|عنوان= اسماعیل امینی: نشریات طنز ابتدای انقلاب متولی نداشت}}</ref>
====نگاهش به [[سیدحسن حسینی]]====
====نگاهش به [[سیدحسن حسینی]]====
{{گفتاورد تزیینی|سیدحسن برای من هم معلم بود هم الگو، هم دوست. ویژگی‌ اصلی که سید داشت این بود که خیلی جنب و جوش داشت و به لحاظ خلاقیت و هنری هم همین طور بود. چیزی را می‌آفرید و به سراغ رشته دیگری می‌رفت؛ یعنی خلاق بود و چیزی را کشف می‌کرد و دیگر تکرار نمی‌کرد. اگر سید یکی از رشته‌هایی را که کشف کرده بود مثلاً طنز و شعر سپید مذهبی را اگر ادامه می‌داد، شاید خیلی‌ها کمرنگ می‌شدند ولی او راه را باز می‌کرد و رها می‌کرد تا دیگران بتوانند از آن راه بروند و می‌رفت یک راه اصولگرا را باز می‌کرد تا دیگران بتوانند از آن راه بروند. عادت داشت به حرکت کردن در جاده‌های سنگین.}}
{{گفتاورد تزیینی|سیدحسن برای من هم معلم بود هم الگو، هم دوست. ویژگی‌ اصلی که سید داشت این بود که خیلی جنب و جوش داشت و به لحاظ خلاقیت و هنری هم همین طور بود. چیزی را می‌آفرید و به سراغ رشته دیگری می‌رفت؛ یعنی خلاق بود و چیزی را کشف می‌کرد و دیگر تکرار نمی‌کرد. اگر سید یکی از رشته‌هایی را که کشف کرده بود مثلاً طنز و شعر سپید مذهبی را اگر ادامه می‌داد، شاید خیلی‌ها کمرنگ می‌شدند ولی او راه را باز می‌کرد و رها می‌کرد تا دیگران بتوانند از آن راه بروند و می‌رفت یک راه اصولگرا را باز می‌کرد تا دیگران بتوانند از آن راه بروند. عادت داشت به حرکت کردن در جاده‌های سنگین.}}
====از هراتی می‌گوید====
====از هراتی می‌گوید====
سلمان هم خیلی ساده و خوب تجربه می‌کرد و شعرش بدون نقاب بود. مثل خودش تجربه می‌کرد و صادقانه می‌نوشت. خیلی منتظر ارزیابی شرایط و اینها نبود.<ref name=شعر/>
سلمان هم خیلی ساده و خوب تجربه می‌کرد و شعرش بدون نقاب بود. مثل خودش تجربه می‌کرد و صادقانه می‌نوشت. خیلی منتظر ارزیابی شرایط و اینها نبود.<ref name=شعر/>
====[[قیصر امین‌پور|قیصر]] برادر و معلم بود====
====[[قیصر امین‌پور|قیصر]] برادر و معلم بود====
{{گفتاورد تزیینی|قیصر که من خیلی به او نزدیک بودم مانند برادر بزرگتر و معلم من بود. من از او همه چیز را یاد گرفتم. قیصر این‌قدر عادی و معمولی به نظر می‌رسید که بزرگی‌اش به چشم نمی‌آمد و دیگران در برخورد با او فکر می‌کردند یک انسان معمولی است. او انصافا بزرگ بود و پنهان می‌کرد و دوست نداشت دیده شود. شعر قیصر خیلی باید خوانده شود. زبانش خیلی ساده است؛ اما زیاد باید خوانده شود.<ref name=شعر/>}}
{{گفتاورد تزیینی|قیصر که من خیلی به او نزدیک بودم مانند برادر بزرگتر و معلم من بود. من از او همه چیز را یاد گرفتم. قیصر این‌قدر عادی و معمولی به نظر می‌رسید که بزرگی‌اش به چشم نمی‌آمد و دیگران در برخورد با او فکر می‌کردند یک انسان معمولی است. او انصافا بزرگ بود و پنهان می‌کرد و دوست نداشت دیده شود. شعر قیصر خیلی باید خوانده شود. زبانش خیلی ساده است؛ اما زیاد باید خوانده شود.<ref name=شعر/>}}
===امینی از رابطه ادبیات و سیاست می‌گوید===
===امینی از رابطه ادبیات و سیاست می‌گوید===
ادبیات از زندگی و انسان سخن می‌گوید. سیاست نیز بخشی از زندگی انسان است، بنابراین در آثار ادبی نیز اندیشه‌ها و رخدادهای سیاسی بازتاب دارد.
ادبیات از زندگی و انسان سخن می‌گوید. سیاست نیز بخشی از زندگی انسان است، بنابراین در آثار ادبی نیز اندیشه‌ها و رخدادهای سیاسی بازتاب دارد.
:<font color=#FF0090>'''''«اهل سیاست می‌کوشند که ادبیات را خادم سیاست کنند و اهل ادبیات می‌کوشند که سیاست را خادم انسان کنند.»'''''</font><ref name=گفت‌و‌گو/>
:<font color=#FF0090>'''''«اهل سیاست می‌کوشند که ادبیات را خادم سیاست کنند و اهل ادبیات می‌کوشند که سیاست را خادم انسان کنند.»'''''</font><ref name=گفت‌و‌گو/>
===مخالفت‌های سیاسی===
===مخالفت‌های سیاسی===
===بدرقه نشد!===
===بدرقه نشد!===
درپی استعفا و کناره‌گیری اسماعیل امینی از اداره کتاب، یکی از فعال فرهنگی در [[بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان]] با نامه‌ای به [[وزارت ارشاد|وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی]]،‌ واکنش نشان داد:  
درپی استعفا و کناره‌گیری اسماعیل امینی از اداره کتاب، یکی از فعال فرهنگی در [[بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان]] با نامه‌ای به [[وزارت ارشاد|وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی]]،‌ واکنش نشان داد:  
{{گفتاورد تزیینی|مقام عالی وزارتِ ما{{سخ}}
{{گفتاورد تزیینی|مقام عالی وزارتِ ما{{سخ}}
جناب دکترصالحی عزیز
جناب دکتر صالحی عزیز
:این وزارتِ فخیمه که این «کیبورد» هم یکی از هم‌وندانش است کارگزارانی دارد از جنس دکتراسماعیل امینی که می‌نشیند، لبخند می‌زند، مخالفت می‌کند، موافقت می‌کند. نه می‌خواهد دنیایش را زور کند، نه می‌خواهد دنیایی زور شود؛ اهل گفت‌وگو، حتّی اگر مسئول میزِ شعر اداره ممیزی باشد، برخلافِ تمام اسلاف و اخلاف و با این شیوه حتّی برخلاف آیندگانی که پنهان را بر آشکار ترجیح می‌دهند. او بر آیینی می‌زید که فرهنگ ملّی ایرانیان، بخش‌نامه شماره‌شده‌ای نیست که بخواهد به آن بی‌اعتقاد باشد. او چنین است چنان که جنمِ شما رئیس فرهنگ‌خانه خیابان کمال‌الملک‌مان چنین است.
:این وزارتِ فخیمه که این «کیبورد» هم یکی از هم‌وندانش است کارگزارانی دارد از جنس دکتراسماعیل امینی که می‌نشیند، لبخند می‌زند، مخالفت می‌کند، موافقت می‌کند. نه می‌خواهد دنیایش را زور کند، نه می‌خواهد دنیایی زور شود؛ اهل گفت‌وگو، حتّی اگر مسئول میزِ شعر اداره ممیزی باشد، برخلافِ تمام اسلاف و اخلاف و با این شیوه حتّی برخلاف آیندگانی که پنهان را بر آشکار ترجیح می‌دهند. او بر آیینی می‌زید که فرهنگ ملّی ایرانیان، بخش‌نامه شماره‌شده‌ای نیست که بخواهد به آن بی‌اعتقاد باشد. او چنین است چنان که جنمِ شما رئیس فرهنگ‌خانه خیابان کمال‌الملک‌مان چنین است.
:چنین خادمانِ فرهنگی همانند نقشه شهری منطقه‌ شش هستند در پیرامون خیابان‌های کریمخان، قرنی، ایران‌شهر، طالقانی‌. همه به هم راه دارند و هیچ معبری بن‌بست نیست و هیچ گذرگاهی بسته. دینش طالقانی است، قلبش ایران‌شهری، ایثارش قرنی و وکالتش زندی. پارک هنرمندان دارد، خطِ دوچرخه‌سواری دارد. کافه‌های شلوغ دارد و کتاب‌فروشی‌های معمور.
:چنین خادمانِ فرهنگی همانند نقشه شهری منطقه‌ شش هستند در پیرامون خیابان‌های کریمخان، قرنی، ایران‌شهر، طالقانی‌. همه به هم راه دارند و هیچ معبری بن‌بست نیست و هیچ گذرگاهی بسته. دینش طالقانی است، قلبش ایران‌شهری، ایثارش قرنی و وکالتش زندی. پارک هنرمندان دارد، خطِ دوچرخه‌سواری دارد. کافه‌های شلوغ دارد و کتاب‌فروشی‌های معمور.
خط ۱۶۷: خط ۱۴۹:
:اداره ممیزی ما اعتبار از امثال دکترامینی می‌گرفت که می‌شد با سخنش موافقت یا مخالفت کرد؛ رودخانه پرخروش ادب را مأوا گرفته است که غریقش هم محترم بود چه رسد به نجات غریقی چون اسماعیل امینی. رفتن حضرتش حرفی و دربست قبول، بدرقه امّا انتظار زیادی نیست؛ تماس با جنابش و تبریک روز تولدش به ۱۸دی که امروز باشد نور علی نور است؛‌ شما چنین هستید؛ ما هم از شما چنین می‌آموختیم که یادآوری کردیم.  
:اداره ممیزی ما اعتبار از امثال دکترامینی می‌گرفت که می‌شد با سخنش موافقت یا مخالفت کرد؛ رودخانه پرخروش ادب را مأوا گرفته است که غریقش هم محترم بود چه رسد به نجات غریقی چون اسماعیل امینی. رفتن حضرتش حرفی و دربست قبول، بدرقه امّا انتظار زیادی نیست؛ تماس با جنابش و تبریک روز تولدش به ۱۸دی که امروز باشد نور علی نور است؛‌ شما چنین هستید؛ ما هم از شما چنین می‌آموختیم که یادآوری کردیم.  
:''روزهای سربلندی پایدار.''<ref name=انصراف/>}}
:''روزهای سربلندی پایدار.''<ref name=انصراف/>}}
===نام‌های دسته‌جمعی===
===نام‌های دسته‌جمعی===
===بیانیه‌ها===
===بیانیه‌ها===
خط ۱۷۴: خط ۱۵۵:
:<span style="color:#FF4500">''دلقک و شاعر دربار یکی است</span><noinclude>
:<span style="color:#FF4500">''دلقک و شاعر دربار یکی است</span><noinclude>
:::::<span style="color:#FF4500">''پیش سلطان اسباب طرب است</span><noinclude>
:::::<span style="color:#FF4500">''پیش سلطان اسباب طرب است</span><noinclude>
===جمله‌ای از ایشان===
===جمله‌ای از ایشان===
===نام مستعار===
===نام مستعار===
ازآنجاکه اسماعیل امینی از نویسندگان گل‌آقا بوده در مجله بچه‌ها گل‌آقا ستون شعر طنز هم داشته. و این شعرها را '''''بچه محصل'''''، '''''ادیب المهالک'''''، '''''جوجه کلاغ''''' و '''''جوجه پلنگ''''' می‌نوشتند!<ref name=گفت‌و‌گو/>
ازآنجاکه اسماعیل امینی از نویسندگان گل‌آقا بوده در مجله بچه‌ها گل‌آقا ستون شعر طنز هم داشته. و این شعرها را '''''بچه محصل'''''، '''''ادیب المهالک'''''، '''''جوجه کلاغ''''' و '''''جوجه پلنگ''''' می‌نوشتند!<ref name=گفت‌و‌گو/>
===گزارش جامعی از سفرها===
===گزارش جامعی از سفرها===
===کارشناسی و داوری===
===کارشناسی و داوری===
فعالیت ادبی اسماعیل امینی از مرز‌ها عبور کرده چنان که وی در جشنواره‌هایی چون؛ جشنوارهٔ بین‌المللی طنز و جشنوارهٔ شعر گل سوری در افغانستان داوری و کارشناسی کرده است.
فعالیت ادبی اسماعیل امینی از مرز‌ها عبور کرده چنان که وی در جشنواره‌هایی چون؛ جشنوارهٔ بین‌المللی طنز و جشنوارهٔ شعر گل سوری در افغانستان داوری و کارشناسی کرده است.
===بنیان‌گذاری===
===بنیان‌گذاری===
===تأثیرپذیری‌ها===
===تأثیرپذیری‌ها===
در جلسه نقد کتاب «دلقک و شاعر دربار» [[ساعد باقری]] اقرار کرد که کتاب بیش از انتظار او بوده؛ اما این بدین‌معنی نیست که از قلم امینیِ استاد انتظار این شعرهای ناب را نداشته. او خاطر نشان کرد؛ شاعریِ اسماعیل امینی تحت تأثیر شاعری [[سیدحسن حسینی]] است. ویژگی‌هایی که هم در شعر امینی و هم در شعر حسینی نمایان است؛ روح جست‌وجو‌گری، اینکه اساساً چه حرفی قابل گفتن است و جدی گرفتن این دنیا و عالمش.
در جلسه نقد کتاب «دلقک و شاعر دربار» [[ساعد باقری]] اقرار کرد که کتاب بیش از انتظار او بوده؛ اما این بدین‌معنی نیست که از قلم امینیِ استاد انتظار این شعرهای ناب را نداشته. او خاطر نشان کرد؛ شاعریِ اسماعیل امینی تحت تأثیر شاعری [[سیدحسن حسینی]] است. ویژگی‌هایی که هم در شعر امینی و هم در شعر حسینی نمایان است؛ روح جست‌وجو‌گری، اینکه اساساً چه حرفی قابل گفتن است و جدی گرفتن این دنیا و عالمش.
باقری افزود؛ همه‌ٔ شعرهای این کتاب درخشان نیست؛ اما آن‌چنان‌که در آثار سیدحسن حسینی حرف لغو به چشم نمی‌خورد در کار امینی هم لغو وجود ندارد.  
باقری افزود؛ همه‌ٔ شعرهای این کتاب درخشان نیست؛ اما آن‌چنان‌که در آثار سیدحسن حسینی حرف لغو به چشم نمی‌خورد در کار امینی هم لغو وجود ندارد.  
===هیچ‌کس شاگرد من نیست!===
===هیچ‌کس شاگرد من نیست!===
{{گفتاورد تزیینی|من سال‌های زیادی تدریس کرده‌ام و معلم بوده‌ام اماهیچ‌کس را شاگرد خودم نمی‌دانم. به ویژه در شعر که چندان آموختنی نیست. در اواخر دههٔ هفتاد ستونی داشتم در روزنامه که شاعران جوان را معرفی می‌کردم. اغلب آن شاعران جوان اکنون چهره‌های صاحب‌ نام شعر کشورند.<ref name=گفت‌و‌گو/>}}
{{گفتاورد تزیینی|من سال‌های زیادی تدریس کرده‌ام و معلم بوده‌ام اماهیچ‌کس را شاگرد خودم نمی‌دانم. به ویژه در شعر که چندان آموختنی نیست. در اواخر دههٔ هفتاد ستونی داشتم در روزنامه که شاعران جوان را معرفی می‌کردم. اغلب آن شاعران جوان اکنون چهره‌های صاحب‌ نام شعر کشورند.<ref name=گفت‌و‌گو/>}}
===علت شهرت===
===علت شهرت===
===ده تا بیست مطلب نقل‌شده از نمونه‌های فوق از مجلات آن دوره===
===ده تا بیست مطلب نقل‌شده از نمونه‌های فوق از مجلات آن دوره===
خط ۲۱۶: خط ۱۹۱:
* «چگونه مدیر فرهنگی شویم»
* «چگونه مدیر فرهنگی شویم»
* «بوستان بی‌درخت» (مجموعه شعر طنز)
* «بوستان بی‌درخت» (مجموعه شعر طنز)
 
* «به زبان فارسی» کتابی که به صورت جستارنویسی به رشته تحریر درآمده برای مخاطبان عام ادبیات
* «قافیه بیاموزیم»، کتابی‌ست به زبان ساده برای آموختن قافیه در شعر
====مقاله‌ها<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://ensani.ir/fa/article/author/62115|عنوان= اسماعیل امینی}}</ref>====
====مقاله‌ها<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://ensani.ir/fa/article/author/62115|عنوان= اسماعیل امینی}}</ref>====
# «طنز در شعر عاشورایی»
# «طنز در شعر عاشورایی»
خط ۲۳۶: خط ۲۱۲:
# «سواد شفاهی و شعر یک‌بارمصرف»
# «سواد شفاهی و شعر یک‌بارمصرف»
# «کارنامه دانشوران ایران و اسلام»
# «کارنامه دانشوران ایران و اسلام»
===سبک و لحن و ویژگی آثار===
===سبک و لحن و ویژگی آثار===
اسماعیل امینی شاعری دلتنگ و دردمند است و شعر شاعرانی چون او در این روزگار غنیمت است. نگاه شعرهای او اجتماعی است. آثار وی در نظم معتدل است و جریان و بازیِ خاصی در آن نیست.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.isna.ir/news/94061107170/%D8%B4%D8%B9%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C%D9%84-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D8%B4%D8%AF|عنوان= شعرهای اسماعیل امینی نقد شد}}</ref>
اسماعیل امینی شاعری دلتنگ و دردمند است و شعر شاعرانی چون او در این روزگار غنیمت است. نگاه شعرهای او اجتماعی است. آثار وی در نظم معتدل است و جریان و بازیِ خاصی در آن نیست.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.isna.ir/news/94061107170/%D8%B4%D8%B9%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C%D9%84-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D8%B4%D8%AF|عنوان= شعرهای اسماعیل امینی نقد شد}}</ref>
===جوایز و افتخارات===
===جوایز و افتخارات===
===بررسی چند اثر===
===بررسی چند اثر===
====لبخند بر لب شعر====
====لبخند بر لب شعر====
«لبخند بر لب شعر» گزیده‌ای است از شعر طنز برای نوجوانان. شعر شاعرانی که به طنزپردازی مشهور نبودند. در این اثر، اشعاری از هزار سال شعر فارسی می‌خوانیم که توسط نویسنده انتخاب شده است. اشعاری از رودکی تا شاعران معاصر؛ خواجوی کرمانی، مولانا، سعدی، محمد فرغانی، عطار، فردوسی، باباطاهر، شهید بلخی، وحشی بافقی، [[ایرج میرزا]]، [[پروین اعتصامی]]، [[فروغ فرخ‌زاد]]، [[عمران صلاحی]]، [[سیدحسن حسینی]] و... کتاب مذکور از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شد و برای اولین بار، هم‌زمان با سی‌ودومین دورهٔ نمایشگاه کتاب تهران توزیع شد. ابتدا نویسنده در بخشی با عنوان «شعر طنز با شناسیم» این گونهٔ ادبی را به نوجوانان معرفی می‌کند. همچنین نگاهی هم به پیشنیهٔ این گونهٔ ادبی دارد و هجو، هزل، همان‌گونی، فکاهی و... به مخاطب معرفی می‌کند.{{سخ}}
«لبخند بر لب شعر» گزیده‌ای است از شعر طنز برای نوجوانان. شعر شاعرانی که به طنزپردازی مشهور نبودند. در این اثر، اشعاری از هزار سال شعر فارسی می‌خوانیم که توسط نویسنده انتخاب شده است. اشعاری از رودکی تا شاعران معاصر؛ خواجوی کرمانی، مولانا، سعدی، محمد فرغانی، عطار، فردوسی، باباطاهر، شهید بلخی، وحشی بافقی، [[ایرج میرزا]]، [[پروین اعتصامی]]، [[فروغ فرخ‌زاد]]، [[عمران صلاحی]]، [[سیدحسن حسینی]] و... کتاب مذکور از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شد و برای اولین بار، هم‌زمان با سی‌ودومین دورهٔ نمایشگاه کتاب تهران توزیع شد. ابتدا نویسنده در بخشی با عنوان «شعر طنز با شناسیم» این گونهٔ ادبی را به نوجوانان معرفی می‌کند. همچنین نگاهی هم به پیشنیهٔ این گونهٔ ادبی دارد و هجو، هزل، همان‌گونی، فکاهی و... به مخاطب معرفی می‌کند.{{سخ}}
نگارنده اثر در ادامه به طرح چند پرسش مطرح درباره شعر طنز و پاسخ به این سؤال‌ها پرداخته است. از جمله آن‌ها؛{{سخ}}آیا طنز راهی است برای فرار از دست سانسور؟{{سخ}}آیا شعری که تلخ و غم‌انگیز حرف می‌زند، طنز نیست؟ و ...{{سخ}}بخش دیگر کتاب به ارائه نمونه‌هایی از شعر طنز فارسی اختصاص دارد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.farsnews.com/news/13970230000316/%D8%B4%D8%B9%D8%B1-%D8%B7%D9%86%D8%B2-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%B1%D9%88%D8%AF%DA%A9%DB%8C-%D8%AA%D8%A7-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B5%D8%B1-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%D8%B3%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C%D9%84-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C|عنوان= شعر طنز برای نوجوانان از رودکی تا دوران معاصر با «اسماعیل امینی»}}</ref><ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.tasnimnews.com/fa/news/1398/01/28/1990967/%D9%84%D8%A8%D8%AE%D9%86%D8%AF-%D8%A8%D8%B1-%D9%84%D8%A8-%D8%B4%D8%B9%D8%B1-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%AD%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D9%87-%D8%B7%D9%86%D8%B2-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86?ref=khabarfarsi|عنوان= «لبخند بر لب شعر» فارسی/ نگاهی به حیات هزارساله طنز در ادبیات ایران}}</ref>
نگارنده اثر در ادامه به طرح چند پرسش مطرح درباره شعر طنز و پاسخ به این سؤال‌ها پرداخته است. از جمله آن‌ها؛{{سخ}}آیا طنز راهی است برای فرار از دست سانسور؟{{سخ}}آیا شعری که تلخ و غم‌انگیز حرف می‌زند، طنز نیست؟ و ...{{سخ}}بخش دیگر کتاب به ارائه نمونه‌هایی از شعر طنز فارسی اختصاص دارد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.farsnews.com/news/13970230000316/%D8%B4%D8%B9%D8%B1-%D8%B7%D9%86%D8%B2-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%B1%D9%88%D8%AF%DA%A9%DB%8C-%D8%AA%D8%A7-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B5%D8%B1-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%D8%B3%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C%D9%84-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C|عنوان= شعر طنز برای نوجوانان از رودکی تا دوران معاصر با «اسماعیل امینی»}}</ref><ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.tasnimnews.com/fa/news/1398/01/28/1990967/%D9%84%D8%A8%D8%AE%D9%86%D8%AF-%D8%A8%D8%B1-%D9%84%D8%A8-%D8%B4%D8%B9%D8%B1-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%AD%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D9%87-%D8%B7%D9%86%D8%B2-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86?ref=khabarfarsi|عنوان= «لبخند بر لب شعر» فارسی/ نگاهی به حیات هزارساله طنز در ادبیات ایران}}</ref>
====دکتربازی====
====دکتربازی====
مدرک‌گرایی در ایران و به‌یک‌باره دکترشدن مدیران و مسئولان، از سوژه‌های جالب دکتر‌بازی است. مجموعه شعری که تمثیل‌های درست و ظریفی در آن به کار برده شده و با صراحت به نقد بعضی ضعف‌های اخلاقی انسان و معظلات اجتماعی پرداخته است و این نقد شامل حال مدیران و مسئولان نیز می‌شود.
مدرک‌گرایی در ایران و به‌یک‌باره دکترشدن مدیران و مسئولان، از سوژه‌های جالب دکتر‌بازی است. مجموعه شعری که تمثیل‌های درست و ظریفی در آن به کار برده شده و با صراحت به نقد بعضی ضعف‌های اخلاقی انسان و معظلات اجتماعی پرداخته است و این نقد شامل حال مدیران و مسئولان نیز می‌شود.
خط ۲۵۶: خط ۲۲۸:


[[پرونده:Dr.amini.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''در این روزها باد صبا آلوده است'''</center>]]
[[پرونده:Dr.amini.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''در این روزها باد صبا آلوده است'''</center>]]
===کار با نشریات===
===کار با نشریات===
امینی در تألیف ده‌ها مقالهٔ پژوهشی و ادبی با نشریات تخصصی چون؛ کتاب ماه ادبیات، فصلنامۀ شعر ، فصلنامۀ فرهنگستان هنر، ماهنامۀ سوره و ماهنامۀ الفبا همکاری کرده است.
امینی در تألیف ده‌ها مقالهٔ پژوهشی و ادبی با نشریات تخصصی چون؛ کتاب ماه ادبیات، فصلنامۀ شعر ، فصلنامۀ فرهنگستان هنر، ماهنامۀ سوره و ماهنامۀ الفبا همکاری کرده است.
===تعداد چاپ‌ها و تجدیدچاپ‌های کتاب‌ها===
===تعداد چاپ‌ها و تجدیدچاپ‌های کتاب‌ها===



نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۲۱

اسماعیل امینی

شاعران از رودکی تا عنصری
بی‌گمان دارند هریک دکتری
نام اصلی اسماعیل امینی
زمینهٔ کاری سرایش، نویسندگی، پژوهش، تدریس و داوری
زادروز ۱۸دی۱۳۴۲[۱]
تهران
پدر و مادر محمد و جواهر ابراهیم‌پور
پیشه شاعر، نویسنده، پژوهشگر، مدرس و داور جشنواره‌های ادبی
سبک نوشتاری طنز
کتاب‌ها «دکتربازی»، «خندمین‌تر افسانه» و...
فرزندان بهنام
مدرک تحصیلی دکتری زبان‌وادبیات فارسی
دانشگاه تهران و قم
استاد قیصر امین‌پور، محمدرضا شفیعی کدکنی، سیدحسن حسینی و...
دلیل سرشناسی طنزپردازی
اثرپذیرفته از سیدحسن حسینی

اسماعیل امینی شاعرطنزپرداز، نویسنده، پژوهشگر، منتقد، مدرس و داور جشنواره‌های ادبی است.

* * * * *

اسماعیل امینی طنزپردازی است که به جد طنز می‌نویسد و می‌گوید طنز صرفاً برای سرگرمی نیست.[۲] او اصالتاً اهل خلخال است و قلم طنزش هم به اصالتش بازمی‌گردد؛ مردم خلخال اغلب شوخ‌طبع هستند و حتی بداهه شعر طنز هم می‌گویند. در ساختن چهارشنبه‌های گل‌آقایی با کیومرث صابری همکاری می‌کرد. وی عضو تحریریه هفته‌نامه، ماهنامه و سالنامهٔ گل‌آقا بوده است.[۳]او سرایش شعر را از نوجوانی آغاز کرد و به دو زبان فارسی و ترکی شعر می‌سراید. وی دارای مدرک درجه یک هنری در رشته شعر از شورای عالی ارزشیابی هنرمندان است. پژوهشِ او در حوزه‌ٔ طنز با سالنامه گل‌آقا آغاز شد و به‌گفته‌ٔ او: «سالنامه گل‌آقا زمینه خوبی بود تا کسانی که کار طنز می‌کنند در آنجا مقالات پژوهشی خود را منتشر کنند.» وی پژوهش‌های ارزشمندی در زمینهٔ طنز انجام داده است مانند پایان نامه‌اش در دورهٔ کارشناسی ارشد؛ موضوع آن «طنز در مثنوی» است که بعدها آن را به صورت کتابی با نام خندمین تر افسانه (جلوه‌های طنز در مثنوی معنوی) منتشر کرد.[۲] لبخند سعدی دیگر کتابی‌ست در این زمینه. در حوزه‌ٔ طنز منبع کم است و امینی برای چنین پژوهش‌هایی زمانِ بسیار صرف می‌کند و آثاری که در این زمنینه دارد ارزنده هستند.[۴] شاعر صاحب رتبه‌های نخست در جشنواره‌های مهم ادبی است. مانند کسب رتبه نخست در بخش پژوهش جشنواره بین‌المللی طنز، کسب عنوان برتر در بخش فعالیت‌های ادبی جشنواره فجر. همچنین دبیریِ علمی دو دوره از جشنواره شعر فجر (جشنواره نهم و دهم) را عهده‌‌دار بوده است. همچنین تجربهٔ داوری و کارشناسی در جشنواره‌های ادبی و فرهنگی را دارد: جشنوارۀ شعر فجر، جشنوارۀ تولیدات صداو سیما، کنگرۀ دفاع مقدس، جشنوارۀ بین‌المللی طنز، جشنوارۀ شعر گل سوری در افغانستان، جشنوارۀ سراسری کانون‌های دانشجویی، جشنوارۀ کانون‌های مساجد کشور، جایزه ادبی پروین اعتصامی، جایزۀ کتاب اول، جشنوارۀ شعر رضوی، جایزه کتاب‌سال.

از میان یادها

همه را منتشر نمی‌کند

امینی به سرودن شعر طنز مشهور است. با وجود این اشعار غیرطنز هم دارد که آن‌ها را در مطبوعات و رسانه‌ها منتشر کرده و مجموعه‌اشعار غیرطنزش هم به چاپ رسیده. او در انتشار شعر وسواس دارد و معتقد است که شاعر نباید هرچه می‌نویسد منتشر کند.[۵]

سال‌هاست تو را می‌شناسم!

اواخر دههٔ هفتاد در دانشگاه تهران دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات بودم. دکتر شفیعی کدکنی مثنوی معنوی تدریس می‌کرد. جلسات در کتابخانه مدرس رضوی تشکیل می‌شد. اولین روز کلاس بعد از پایان درس، استاد از من پرسید: تو چند وقت است که دانشجوی من هستی؟
گفتم: سی سال است که دانشجوی غیرحضوری‌تان هستم و از امروز حضوری تلمذ می‌کنم.
استاد گفت: به‌نظرم رسید سال‌هاست تو را می‌شناسم.[۵]

دست‌خط دکتری

قیصر امین‌پور، هم استاد و معلم من بود، و هم دوست و برادرم. در دفتر شعر جوان، برای نقد اشعار اعضا، برایشان نامه می‌نوشتیم. قیصر تأکید داشت که نامه‌ها دست‌نویس باشد چون نامۀ تایپی، صمیمیت دست‌نوشته را ندارد. قیصر خیلی خوش‌خط بود و من بدخط می‌نوشتم. یک بار قیصر دست‌خط مرا که دید گفت: با این دست‌خط تو استعداد دکتر شدن داری![۵]

از ارتباط با خدا می‌گوید

از مولانا جلال‌الدین است که:
خندمین‌تر از تو هیچ افسانه نیستبر لب گور خراب خویش ایست

طنز به من آموخت که انسان، در تکاپوی خویش میان بی‌کرانگی اراده و آمال موعود و محدودیت واقعیت‌های موجود، درمانده و سرگردان است. پس مجالی برای خود‌بینی و پررویی و سرکشی نیست. در این درماندگی و سرگردانی، مگر خدا به داد آدمیزاد برسد.
و بازهم به‌تعبیر مولانا:

بی‌عنایات حق و خاصان حقگر مَلَک باشد سیاهستش ورق[۵]

فدای یک تار مویش!

در طی مصاحبه‌ای با خبرگزاری مهر، اسماعیل امینی و دوستش صابر قدیمی از تعطیلی جلسه‌های ادبی و فرهنگی فرهنگ‌سراها گلایه کردند و بعد از گذشت چند ماه نام قدیمی در لیست سیاه دیده شد. همین اتفاق موجب شد تا روز ۱۸خرداد ۱۳۹۸اسماعیل امینی پستی در صفحهٔ اینستاگرامش منتشر کند و بنویسد:

من از طرف خودم و از طرف صابر قدیمی و حتی از طرف تمامی شاعران و هنرمندان و مردمی که به جلسات فرهنگ‌سراها می‌آمدند، اعلام می‌کنم که ما اشتباه کردیم و پشیمانیم و حق با مدیران قدرتمند و قاطع سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران است و هر چه جلسه ادبی و شاعر و هنرمند و دوستدار شعر است فدای یک تار موی مدیران و قربانی یک پینه پیشانی ایشان. مرگ بر شعر و هنر، و درود بر مدیران قاطع و مقتدر.[۶]


زندگی و یادگار

سال‌شمار زندگی

  • ۱۳۴۲: ۱۸دی تولد در تهران
  • ۱۳۴۴: تغییر محل زندگی از خیابان سلسبیل (رودکی فعلی) به نازی‌آباد
  • تدریس در دانشگاه آزاد واحد مرکز، دانشگاه علوم اقتصادی تهران، دانشگاه علمی کاربردی به‌مدت ۱۲ سال
  • عضویت در شورای عالی شعر و عضو شورای عالی موسیقی صداو سیمای جمهوری اسلامی
  • دبیر علمی جشنواره شعر فجر (جشنواره نهم و دهم)
  • همکاری با دفتر اعزام اساتید نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها
  • فعالیت مطبوعاتی در حوزۀ نقد ادبی ، طنزو شعر به‌مدت ۲۵ سال
  • همکاری با سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در سمت مشاور ادبی به‌مدت ۵ سال
  • همکاری با حوزۀ هنری سازمان تبلیغات اسلامی در پست کارشناس ادبی به‌مدت ۱۵ سال
  • همکاری با پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی با سمت عضو گروه ادبیات
  • عضو شورای علمی گروه ادب و هنر مرکز پژوهش‌های جوان(کانون اندیشه جوان)
  • عضو هیئت امنا و عضو هیئت مدیره بنیاد شعر و ادبیات داستانی
  • عضو کمیتۀ علمی ارزیابی هنرمندان (جهت دریافت درجه هنری) در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری

اسماعیل امینی ۱۸دی۱۳۴۲ در خیابان سلسبیل (رودکی فعلی) دیده به دنیا گشود. دو سال داشت که به‌همراه خانواده به نازی‌آباد نقل مکان کردند. در خانه به‌زبان ترکی سخن می‌گفتند و او زبان فارسی را در مدسه آموخت. در دوران کودکی ماه محرم به همراه پدر و برادر به هیئت‌ها می‌رفت ضرب و آهنگ نوحه برایش بسیار جذاب بود و بدون اینکه معنی بداند نوحه حفظ می‌کرد. جذابیتی که کلام آهنگین برایش داشت باعث شد تا شعرها و ترانه‌هایی که از رادیو می‌شنود را هم حفظ کند. آشنایی او با دنیای طنز به سبب مطالعهٔ کتاب و نشریات بود و طنزنویسی را با کوچک‌ترین نشریه آغاز کرد؛ در اواسط دههٔ پنجاه که ده‌ دوازده‌ ساله بود نشریه‌ای دست‌نویس برای بچه‌های فامیل تهیه می‌کرد که بیشتر مطالب طنز در آن گنجانده می‌شد.[۷] سرایش شعر را از روزگار نوجوانی آغاز کرد. سروده‌هایش را نزد دانش‌آموزان سال بالایی و معلم ادبیات می‌برد و می‌گفت این شعر را دوستم نوشته و از من نظر خواسته اما من سر در نمی‌آورم، و این‌گونه از نظر دیگران نسبت به شعرش مطلع می‌شد. گر چه آن‌ها خیلی وقت‌ها می‌گفتند به درد نمی‌خورد! در دبیرستان علی‌رغم میل باطنی، و به اصرار برادر بزرگ‌تر رشته برق را انتخاب کرد. اما همچنان به ادبیات عشق می‌ورزید. او زمانی که دبیرستانی بود برای نشریات طنز، مطلب و شعر طنز می‌فرستاد. پس از گرفتن دیپلم با چند سال فاصله به دانشگاه رفت. طنزنویسی مستمر و حرفه‌ای خود را از دهه شصت آغاز کرد که تا امروز هم ادامه دارد. سال۱۳۷۵ در دانشگاه آزاد مرکز تهران مشغول به تحصیلِ کارشناسیِ رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی شد.[۸]
در سال۱۳۸۲ کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی را در دانشگاه تهران به پایان رساند. او فارغ‌التحصیل دکتری ادبیات از دانشگاه قم است.

شخصیت و اندیشه

امینیِ معلم شخصیتی آرام و لحنی روان دارد. سخنش آهنگی از کلمات و جملات است که صبر را نمایان می‌کند. او خیلی عادت به معرفی کردن خود ندارد. به‌گفتهٔ خودش هیچ‌گاه هیجان‌زده نمی‌شود. خوشحالی و ناراحتی‌اش هم شدت ندارد.[۹]

زمینهٔ فعالیت

سال‌هاست که برای مطبوعات می‌نویسد. شعرهای طنز و غیرطنز می‌سراید و نقد می‌کند. در دانشگاه به تدریس مشغول است. همچنین سابقه داوری و کارشناسی در جشنواره‌های مختلف ادبی و فرهنگی را دارد. در این میان کارهای فرهنگی ارزشمندی نیز انجام می‌دهد؛ رئیس کمیته ادبی انجمن اهدای عضو ایرانیان است. و بسیاری را در این حرکت زیبای فرهنگی با خود همراه کرده است.

یادمان و بزرگداشت‌ها

چند منظر

حسین اسرافیلی: از هم‌صحبتی با اسماعیل امینی همیشه درس گرفته‌ام واز ابعاد مختلف می‌توان به امینی پرداخت.[۱۰]

♦ ♦ ♦ ♦ ♦
محمود عبدالحسینی: منش فردی و اجتماعی امینی نشأت‌گرفته از پیامبر اسلام است.[۱۰]
♦ ♦ ♦ ♦ ♦
حسین قرایی: امینی بیشترین جدیت را در حوزه نقد داشته و بیشتر «منتقد» شناخته می‌شود.[۱۰]
♦ ♦ ♦ ♦ ♦
شهرام شکیبا: امینی به‌خوبی نگاه طنز و آکادمیک را باهم جمع کرده است. نگاه آکادمیک از ویژگی‌های امینی است. طنز امینی معقول است و هیجان‌زده نوشته نمی‌شود.[۱۰]

محمود دست‌پیش

تواضع و انسانیت امینی بسیار بالاست وی جای کوچک‌ترین فرزند من است ولی بسیار صاحب احترام است. او از نظر قدرت و آشنایی به زبان آذری در سطح بالایی قرار دارد.[۱۰]

محمدرضا سهرابی‌نژاد

علی‌محمد مؤدب

طنز و جِدّ

هیچ، هیچ، هیچ
بدون تواضع و ملاحظات و به‌صراحت می‌نویسم که ارزیابی من از آثارم این است: هیچ، هیچ،‌ هیچ به‌تعبیر سطری از شعر محمدرضا شفیعی کدکنی: کشتی او کاغذی میانه رگبار[۱۱]

آدم جدی و کار طنز، چطور و چگونه
طنز، از هر نظر جدی است. هم از نظر اهداف و هم از نظر روش‌ها و شگردهای طنز‌نویسی. شاهدش این که اهل قدرت که شوخی سرشان نمی‌شود، طنز را جدی می‌گیرند و غالباً خیلی زود به طنز واکنش نشان می‌دهند و گوش طنزنویس را می‌پیچانند و حق طنزنویس را کف دستش می‌گذارند.[۵]

نظر به دیگران

امینی از صابری می‌گوید

صابری به دیگر طنزنویسان یاد داد که می‌توان طنز نوشت اما شلخته و ترسو نبود. انتقاد کردن خارج از طیف ارزش‌های انقلاب و زیر سؤال بردن مسئولان نیست. می‌توان صاحب تفکر و اندیشه بود؛ اما «بله‌قربان‌گو» و منفعل نبود.[۱۲]

نگاهش به سیدحسن حسینی

از هراتی می‌گوید

سلمان هم خیلی ساده و خوب تجربه می‌کرد و شعرش بدون نقاب بود. مثل خودش تجربه می‌کرد و صادقانه می‌نوشت. خیلی منتظر ارزیابی شرایط و اینها نبود.[۸]

قیصر برادر و معلم بود

امینی از رابطه ادبیات و سیاست می‌گوید

ادبیات از زندگی و انسان سخن می‌گوید. سیاست نیز بخشی از زندگی انسان است، بنابراین در آثار ادبی نیز اندیشه‌ها و رخدادهای سیاسی بازتاب دارد.

«اهل سیاست می‌کوشند که ادبیات را خادم سیاست کنند و اهل ادبیات می‌کوشند که سیاست را خادم انسان کنند.»[۵]

مخالفت‌های سیاسی

بدرقه نشد!

درپی استعفا و کناره‌گیری اسماعیل امینی از اداره کتاب، یکی از فعال فرهنگی در بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان با نامه‌ای به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی،‌ واکنش نشان داد:

نام‌های دسته‌جمعی

بیانیه‌ها

بیت دلخواه

بیت محبوب سرایندهٔ دکتربازی آخرین بیتِ شعر «در حقیقت شاعر» از کتاب «دلقک و شاعر دربار» است؛

دلقک و شاعر دربار یکی است
پیش سلطان اسباب طرب است

جمله‌ای از ایشان

نام مستعار

ازآنجاکه اسماعیل امینی از نویسندگان گل‌آقا بوده در مجله بچه‌ها گل‌آقا ستون شعر طنز هم داشته. و این شعرها را بچه محصل، ادیب المهالک، جوجه کلاغ و جوجه پلنگ می‌نوشتند![۵]

گزارش جامعی از سفرها

کارشناسی و داوری

فعالیت ادبی اسماعیل امینی از مرز‌ها عبور کرده چنان که وی در جشنواره‌هایی چون؛ جشنوارهٔ بین‌المللی طنز و جشنوارهٔ شعر گل سوری در افغانستان داوری و کارشناسی کرده است.

بنیان‌گذاری

تأثیرپذیری‌ها

در جلسه نقد کتاب «دلقک و شاعر دربار» ساعد باقری اقرار کرد که کتاب بیش از انتظار او بوده؛ اما این بدین‌معنی نیست که از قلم امینیِ استاد انتظار این شعرهای ناب را نداشته. او خاطر نشان کرد؛ شاعریِ اسماعیل امینی تحت تأثیر شاعری سیدحسن حسینی است. ویژگی‌هایی که هم در شعر امینی و هم در شعر حسینی نمایان است؛ روح جست‌وجو‌گری، اینکه اساساً چه حرفی قابل گفتن است و جدی گرفتن این دنیا و عالمش. باقری افزود؛ همه‌ٔ شعرهای این کتاب درخشان نیست؛ اما آن‌چنان‌که در آثار سیدحسن حسینی حرف لغو به چشم نمی‌خورد در کار امینی هم لغو وجود ندارد.

هیچ‌کس شاگرد من نیست!

علت شهرت

ده تا بیست مطلب نقل‌شده از نمونه‌های فوق از مجلات آن دوره

برگه‌هایی از مصاحبه‌های فرد

آثار و کتاب‌شناسی

کارنامهٔ امینی

تألیف‌ها

  • «خندمین‌تر افسانه» (طنز در مثنوی معنوی)
  • «تبسم دوست» (لطایف و مطایبات در کلام [امام] خمینی)
  • «لبخند سعدی» (طنز در غزل‌های سعدی)
  • «لبخند غیرمجاز» (مجموعه نثرهای طنز)
  • «جلسۀ شعر» (مباحث آموزشی و نقد شعر)
  • «نشر اکاذیب» (مجموعه شعر طنز)
  • «دکتربازی» (مجموعه شعر طنز)
  • «دلقک و شاعر دربار» (مجموعه شعر)
  • «عمو زورگیر» (مجموعه شعر طنز)
  • «لبخند بر لب شعر» (گزیده شعر طنز برای نوجوانان)
  • «بوستان بی‌درخت» (مجموعه شعر طنز)
  • «ببر در کوزه» (مجموعه شعر طنز)
  • «خنده باکلاس»
  • «جلسه طنز» (مباحث آموزشی طنز و نقد و تحلیل متون طنز)
  • «چگونه نویسنده شویم»
  • «چگونه مدیر فرهنگی شویم»
  • «بوستان بی‌درخت» (مجموعه شعر طنز)
  • «به زبان فارسی» کتابی که به صورت جستارنویسی به رشته تحریر درآمده برای مخاطبان عام ادبیات
  • «قافیه بیاموزیم»، کتابی‌ست به زبان ساده برای آموختن قافیه در شعر

مقاله‌ها[۱۴]

  1. «طنز در شعر عاشورایی»
  2. «جرعه» (شعر کوتاه مخاطب کم‌حوصله)
  3. «جرعه» (شعر درون گرای دیروز)
  4. «ترانه و بیم ابتذال»
  5. «بر لب گور خراب خویش» (کاربرد تربیتی طنز)
  6. «آدم چطوری شاعر می‌شود؟»
  7. «گرگ بیمار غزل»
  8. «سحر غزل و اعجاز بیان سعدی» (نگاهی به کتاب تکوین غزل و نقش سعدی نوشتهٔ محمود عبادیان)
  9. «آدم چطوری ترانه سرا می‌شود؟!»
  10. «برخی شعرها فقط خارند» (شیفتگی و خودشیفتگی شاعرانه)
  11. «گفتن و نگفتن» (نگاهی به طنزآوری سیدحسن حسینی در «نوشداروی طرح ژنریک»)
  12. «لطفاً کاری به کار شعر نداشته باشید»
  13. «شیفتگی عاطفی با داوری علمی؟»
  14. «رزق در مثنوی معنوی»
  15. «جد تکوین ما به طنز بخوان» (تأملی در طنزآوری‌های علی معلم دامغانی)
  16. «شعر انقلاب، زیستن با مردم»
  17. «سواد شفاهی و شعر یک‌بارمصرف»
  18. «کارنامه دانشوران ایران و اسلام»

سبک و لحن و ویژگی آثار

اسماعیل امینی شاعری دلتنگ و دردمند است و شعر شاعرانی چون او در این روزگار غنیمت است. نگاه شعرهای او اجتماعی است. آثار وی در نظم معتدل است و جریان و بازیِ خاصی در آن نیست.[۱۵]

جوایز و افتخارات

بررسی چند اثر

لبخند بر لب شعر

«لبخند بر لب شعر» گزیده‌ای است از شعر طنز برای نوجوانان. شعر شاعرانی که به طنزپردازی مشهور نبودند. در این اثر، اشعاری از هزار سال شعر فارسی می‌خوانیم که توسط نویسنده انتخاب شده است. اشعاری از رودکی تا شاعران معاصر؛ خواجوی کرمانی، مولانا، سعدی، محمد فرغانی، عطار، فردوسی، باباطاهر، شهید بلخی، وحشی بافقی، ایرج میرزا، پروین اعتصامی، فروغ فرخ‌زاد، عمران صلاحی، سیدحسن حسینی و... کتاب مذکور از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شد و برای اولین بار، هم‌زمان با سی‌ودومین دورهٔ نمایشگاه کتاب تهران توزیع شد. ابتدا نویسنده در بخشی با عنوان «شعر طنز با شناسیم» این گونهٔ ادبی را به نوجوانان معرفی می‌کند. همچنین نگاهی هم به پیشنیهٔ این گونهٔ ادبی دارد و هجو، هزل، همان‌گونی، فکاهی و... به مخاطب معرفی می‌کند.
نگارنده اثر در ادامه به طرح چند پرسش مطرح درباره شعر طنز و پاسخ به این سؤال‌ها پرداخته است. از جمله آن‌ها؛
آیا طنز راهی است برای فرار از دست سانسور؟
آیا شعری که تلخ و غم‌انگیز حرف می‌زند، طنز نیست؟ و ...
بخش دیگر کتاب به ارائه نمونه‌هایی از شعر طنز فارسی اختصاص دارد.[۱۶][۱۷]

دکتربازی

مدرک‌گرایی در ایران و به‌یک‌باره دکترشدن مدیران و مسئولان، از سوژه‌های جالب دکتر‌بازی است. مجموعه شعری که تمثیل‌های درست و ظریفی در آن به کار برده شده و با صراحت به نقد بعضی ضعف‌های اخلاقی انسان و معظلات اجتماعی پرداخته است و این نقد شامل حال مدیران و مسئولان نیز می‌شود.

ملک ایران سرزمین دکتراناین‌قدر دکتر نباشد در جهان
هم وزیران هم مدیران دکترندبیشتر از نصف ایران دکترند

موضوع مجموعهٔ طنز تنها مدرک‌گرایی نیست و شاعر به مسائلی چون: شهرنشینی، رعایت حقوق همسایگان، تحولات سیاسی و وقایع روز پرداخته است.[۱۸]

در این روزها باد صبا آلوده است

کار با نشریات

امینی در تألیف ده‌ها مقالهٔ پژوهشی و ادبی با نشریات تخصصی چون؛ کتاب ماه ادبیات، فصلنامۀ شعر ، فصلنامۀ فرهنگستان هنر، ماهنامۀ سوره و ماهنامۀ الفبا همکاری کرده است.

تعداد چاپ‌ها و تجدیدچاپ‌های کتاب‌ها

منبع‌شناسی

گالری


جستارهای وابسته

پانویس

  1. «آقای وزیر بدرقه امینی انتظار زیادی نیست». 
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ «پژوهش در عرصه طنز و مشکلات آن از زبان اسماعیل امینی». 
  3. «خلاصه ای از فعالیت‌های ادبی اسماعیل امینی». 
  4. «استاد اسماعیل امینی گنجینه‌ای از معلومات ادبی هستند». 
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵٫۳ ۵٫۴ ۵٫۵ ۵٫۶ ۵٫۷ «اهل ادبیات سیاست را خادم انسان می‌کنند». هفته‌نامه رفاقت، ش. ۱۰۷ (۱۳۹۸): ۳. 
  6. «ممنوع‌الکاری یک شاعر به‌علت یک مصاحبه». 
  7. «اهل ادبیات سیاست را خادم انسان می‌کنند». دوهفته‌نامه رفاقت، ش. ۱۰۹ (۱۳۹۸): ۳. 
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ «وقتی می‌گوییم شعر و ادبیات انقلاب دقیقا از چه حرف می‌زنیم». 
  9. «مصاحبه با مجله پنجره». 
  10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ ۱۰٫۲ ۱۰٫۳ ۱۰٫۴ ۱۰٫۵ ۱۰٫۶ «هفدهمین شب شاعر پاسداشت اسماعیل امینی». 
  11. «اهل ادبیات سیاست را خادم انسان می‌کنند». هفته‌نامه رفاقت، ش. ۱۰۹ (۱۳۹۸): ۳. 
  12. «اسماعیل امینی: نشریات طنز ابتدای انقلاب متولی نداشت». 
  13. خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ متنی برای ارجاع‌های با نام انصراف وارد نشده است
  14. «اسماعیل امینی». 
  15. «شعرهای اسماعیل امینی نقد شد». 
  16. «شعر طنز برای نوجوانان از رودکی تا دوران معاصر با «اسماعیل امینی»». 
  17. ««لبخند بر لب شعر» فارسی/ نگاهی به حیات هزارساله طنز در ادبیات ایران». 
  18. «وقتی دکتربازی تبدیل به تفریح بزرگ‌ترها می‌شود!/طنزی که با سوژه‌های خود تعارف ندارد». 

منابع

پیوند به بیرون