مجید قیصری: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
غزلِ بهار (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Mshahangi1 (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:
|نام = مجید قیصری
|نام = مجید قیصری
|تصویر                  = قیصری.jpg
|تصویر                  = قیصری.jpg
|توضیح تصویر            = '''من از رنج‌های جنگ صحبت می‌کنم'''<ref name=''جنگ''>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.isna.ir/news/96020201014/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D8%B9%D8%AF%DB%8C-%D9%88-%D9%87%D9%88%DA%AF%D9%88|عنوان=جنگ}}</ref>
|توضیح تصویر            = '''من از رنج‌های جنگ می‌نویسم'''<ref name=''تفسیر قیصری''>{{یادکرد وب|نشانی=https://shahrestanadab.com/Content/ID/3770/%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D9%88%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%AC%D9%84%D8%B3%D9%87-%D9%84%D8%B0%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%B1%D9%86%D8%AC%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D9%85%DB%8C%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%85|عنوان=تفسیر قیصری}}</ref>
|نام اصلی =  
|نام اصلی =  
|زمینه فعالیت = داستان‌نویسی{{سخ}} مدرس داستان‌نویسی{{سخ}} داور جشنواره‌های ادبی{{سخ}}فیلنامه نویسی
|زمینه فعالیت = داستان‌نویسی{{سخ}} مدرس داستان‌نویسی{{سخ}} داور جشنواره‌های ادبی{{سخ}}فیلمنامه نویسی
|ملیت = ایرانی
|ملیت = ایرانی
|تاریخ تولد     = دی‌ماه۱۳۴۵
|تاریخ تولد     = دی‌ماه۱۳۴۵
|محل تولد = تهران
|محل تولد = تهران، نارمک
|والدین =  
|والدین =  
|تاریخ مرگ =  
|تاریخ مرگ =  
خط ۱۶: خط ۱۶:
|مدفن                 =  
|مدفن                 =  
|تقارن زندگی با نظام‌های سیاسی =  
|تقارن زندگی با نظام‌های سیاسی =  
|اتفاقات مهم =  
|اتفاقات مهم =حضور داوطلبانه در جبهه
|نام‌های دیگر =  
|نام‌های دیگر =  
|لقب =  
|لقب =  
خط ۳۳: خط ۳۳:
|شریک زندگی =
|شریک زندگی =
|فرزندان =  
|فرزندان =  
|تحصیلات    = روانشناسی
|تحصیلات    = لیسانس روانشناسی
|دانشگاه         = علامه طباطبایی
|دانشگاه         = علامه طباطبایی
|حوزه =  
|حوزه =  
|شاگرد =
|شاگرد =
|استاد =  
|استاد =  
|علت شهرت = نویسندگی در حوزه جنگ
|علت شهرت = نویسندگی در حوزهٔ جنگ
|تأثیرگذاشته بر =  
|تأثیرگذاشته بر =  
|تأثیرپذیرفته از        =
|تأثیرپذیرفته از        =
خط ۵۱: خط ۵۱:
|امضا            =
|امضا            =
}}
}}
 
'''مجید قیصری'''، نویسنده، مدرس کارگاه‌های داستان‌نویسی و داور جشنواره‌های ادبی است که بیش‌ از هر چیز با آثار داستانی‌اش در حوزۀ '''ادبیات جنگ''' شناخته می‌شود. <ref name=''سبک قیصری''>{{یادکرد وب|نشانی=http://www.ibna.ir/fa/doc/longint/269744|عنوان= سبک قیصری }}</ref> قیصری برندهٔ جوایز ادبی نظیر '''[[رمان برتر اوراسیای روسیه]]''' و مفتخر به نشان '''درجه‌یک هنری''' است. <ref>{{یادکرد وب|نشانی =https://www.isna.ir/news/95050107826/%D8%A7%D8%B9%D8%B7%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%AC%D9%87-%DB%8C%DA%A9-%D9%87%D9%86%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%87-6-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%88-%D8%B4%D8%A7%D8%B9%D8%B1|عنوان=نشان درجه یک هنری }}</ref>   
[[پرونده:29bu1.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''رمانی که توقیف شد'''</center>]]
[[پرونده:Gorsefid.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''روایت شهروندانی که با قتل‌های زنجیره‌ای در ارتباط‌اند'''</center>]]
[[پرونده:Asm.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''نسخه فرانسوی رمان{{سخ}}«دیگراسمت را عوض نکن»'''</center>]]
[[پرونده:904231.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''برندهٔ جایزهٔ ادبی اوراسیا '''</center>]]
[[پرونده:Gusale-Sargardan-1.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''بازگشت گریزناپذیر به جنگ{{سخ}}
رمانی که برندهٔ چهار جایزهٔ ادبی شد'''</center>]]
[[پرونده:نگهبان-تاریکی.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''مجموعه داستان‌ کوتاه{{سخ}}کندوکاو درونی انسان‌های جنگ '''</center>]]
[[پرونده:زیرخاکی.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''روایتی از ناگفته‌های جنگ{{سخ}}برندهٔ جایزهٔ مهرگان و جایزهٔ اصفهان'''</center>]]
[[پرونده:2890310.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>''' '''</center>]]
[[پرونده:0880f23439aa4e1d82f74d00b2c63efe714fa579.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>''''''</center>]]
[[پرونده:81987.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>''''''</center>]]
[[پرونده:Hogo.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>''''''</center>]]
 
 
'''مجید قیصری'''، نویسنده، مدرس کارگاه‌های داستان‌نویسی و داور جشنواره‌های ادبی است که بیش‌ازهرچیز با آثار داستانی‌اش در حوزۀ '''ادبیات جنگ''' شناخته شد.<ref name=''معرفی قیصری''>{{یادکرد وب|نشانی =https://www.hamshahrionline.ir/news/455158/%D8%AC%D8%BA%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D9%85-%D9%85%D8%AD%D9%84%D9%87-%D8%AA%D8%B3%D9%84%DB%8C%D8%AD%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D8%AA|عنوان=معرفی قیصری}}</ref> قیصری برندهٔ جوایز ادبی نظیر '''[[رمان برتر اوراسیای روسیه]]''' و مفتخر به نشان '''درجه‌یک هنری''' است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی =https://www.isna.ir/news/95050107826/%D8%A7%D8%B9%D8%B7%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%AC%D9%87-%DB%8C%DA%A9-%D9%87%D9%86%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%87-6-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%88-%D8%B4%D8%A7%D8%B9%D8%B1|عنوان=نشان درجه یک هنری }}</ref>   
<center>* * * * *</center>
<center>* * * * *</center>
'''مجید قیصری'''، متولد۱۳۴۵ در تهران با اصالت اصفهانی است. در جوانی جنگ را تجربه کرده و پس از پایان جنگ در سال١٣٦٨وارد دانشگاه علامه می‌شود و براساس علاقهٔ شخصی رشته روانشناسی را انتخاب می‌کند، ولی ادامه تحصیل نمی‌دهد؛ دانشگاه برای او جاذبه ندارد، با این‌حال تأثیر این دوره را در آثار وی می‌توان دید. پس از پایان تحصیل، در سال١٣٧٢ نوشتن را آغاز می‌کند. به‌قصد نویسنده‌شدن قلم به‌دست نمی‌گیرد، امّا به‌دلیل تجربه‌ای که در جنگ دارد، یادداشت‌هایی را که در آن دوره نوشته بود به [[مرتضی سرهنگی]] نشان می‌دهد و از سوی وی تشویق به‌نوشتن می‌شود. این آغاز نویسندگی قیصری است. نویسنده‌ای که در مدّت بیست‌و پنج‌سالی که قلم به‌دست گرفته، علاوه بر داوری در جشنواره‌های مختلف ادبی،‌ آثار بسیاری در زمینه‌های جنگ، دین و موضوعات اجتماعی خلق کرده است که برخی از این کتاب‌ها جوایزی همچون '''رمان برتر اوراسیای روسیه'''، [[کتاب سال شهید حبیب غنی‌پور]]، [[مهرگان ادب]]، [[جایزهٔ ادبی اصفهان]]، [[جایزهٔ نویسندگان و منتقدان مطبوعات]]، [[قلم زرین]] و [[جایزهٔ پِکا]] را نیز به خود اختصاص داده‌اند.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://www.ibna.ir/fa/doc/longint/269744|عنوان= سبک قیصری }}</ref> او دارندۀ نشان درجۀ یک هنری است و برخی از آثارش به زبان‌های مختلف ترجمه و راهی بازار بین‌المللی کتاب شده‌اند. همواره در کنار نویسندگی، داستان‌نویسی می‌کرده و '''«یک‌شنبه‌های داستان»''' نام کارگاه‌های داستان او در [[مؤسسۀ شهرستان ادب]] است که سال‌هاست برگزار می‌شود و نویسندگان جوان بسیاری در آن شرکت می‌کنند. اگرچه قیصری را بیش‌ازهرچیز با آثار داستانی‌اش در حوزۀ ادبیات جنگ می‌شناسند، اما آثار او خارج از این موضوع نیز توجه منتقدان و مخاطبانش را جلب کرده است. همچون مجموعه‌داستان «جشن همگانی» و یا رمان تحسین‌شدۀ «سه‌کاهن».  
'''مجید قیصری'''، متولد ۱۳۴۵ در تهران با اصالت اصفهانی است. در جوانی جنگ را تجربه کرده است و پس از پایان جنگ در سال ١٣۶٨ وارد دانشگاه علامه طباطبائی می‌شود و براساس علاقهٔ شخصی، رشتهٔ روان‌شناسی را انتخاب می‌کند. دانشگاه برای او جاذبه ندارد و تنها به گرفتن مدرک کارشناسی بسنده می‌کند با این‌حال تأثیر این دوره را در آثار وی می‌توان دید. پس از پایان تحصیل در سال ١٣٧٢ نوشتن را آغاز می‌کند. به‌قصد نویسنده‌شدن قلم به‌ دست نمی‌گیردامّا به‌دلیل تجربه‌ای که در جنگ دارد یادداشت‌هایی را از آن دوره به [[مرتضی سرهنگی]] نشان می‌دهد و از طرف او تشویق به‌ نوشتن می‌شود. این آغاز نویسندگی قیصری است. نویسنده‌ای که در سه دهه‌ای که قلم به‌ دست گرفته، آثار بسیاری در زمینه‌های جنگ، دین و موضوعات اجتماعی خلق کرده است که برخی از این کتاب‌ها جوایزی همچون '''رمان برتر اوراسیای روسیه'''، [[جایزه ادبی جلال آل‌احمد|جایزهٔ ادبی جلال]]، [[مهرگان ادب]]، [[جایزهٔ ادبی اصفهان]]، [[جایزهٔ نویسندگان و منتقدان مطبوعات]]، [[قلم زرین]] و [[جایزهٔ پِکا]] را نیز به خود اختصاص داده‌اند. او دارندۀ نشان درجه یک هنری است و تعدادی از آثارش به زبان‌های مختلف ترجمه و راهی بازار بین‌المللی کتاب شده‌ است. همواره در کنار نویسندگی، به کار آموزش داستان‌نویسی هم علاقه داشته و '''«یک‌شنبه‌های داستان»'''<ref>{{یادکرد وب|نشانی =https://shahrestanadab.com/Content/ID/11072/%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AB%D8%A7%D8%A8%D8%AA-%D9%87%D9%81%D8%AA%DA%AF%DB%8C-%D9%85%D9%88%D8%B3%D8%B3%D9%87-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%AF%D8%A8|عنوان=یکشنبه‌های داستان }}</ref> نام کارگاه‌های داستان او در [[مؤسسۀ شهرستان ادب]] است که سال‌هاست برگزار می‌شود و نویسندگان جوان بسیاری در آن شرکت می‌کنند. اگرچه قیصری بیشتر آثارش را در ژانر جنگ خلق کرده است اما آثار او خارج از این موضوع نیز توجه منتقدان و مخاطبانش را جلب کرده است، مثل مجموعه‌داستان «جشن همگانی» و یا رمان تحسین‌شدۀ «سه‌کاهن».<ref name=''سبک قیصری''/>
==داستانک==
==از میان یادها==
===خانه پدری‌===
===خانهٔ پدری‌===
:«من در خانه خودمان به‌دنیا آمدم، دم‌دمای صبح یکی از روزهای سرد زمستانی دی‌ماه. هنوز در همان مکانی که به‌دنیا آمده‌ام نماز می‌خوانم. این کار حس خوبی به من می‌دهد و آن بخش از خانه را خیلی دوست دارم. خانه پدری‌ام در نارمک خاطره متفاوتی برایم دارد و فقط محل سکونت پدر و مادرم محسوب نمی‌شود شاید اگر در بیمارستان به‌دنیا آمده بودم به این حس نمی‌رسیدم و زندگی در آن خانه برایم خیلی عادی‌تر بود.<ref name=''خاطرات''>{{یادکرد وب|نشانی =https://www.hamshahrionline.ir/news/455158/%D8%AC%D8%BA%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D9%85-%D9%85%D8%AD%D9%84%D9%87-%D8%AA%D8%B3%D9%84%DB%8C%D8%AD%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D8%AA|عنوان=خاطرات}}</ref>
«من در خانه به‌دنیا آمدم نه بیمارستان. دم‌دمای صبح یکی از روزهای سرد زمستانی دی‌ماه. هنوز در همان مکانی که به‌ دنیا آمده‌ام نماز می‌خوانم. این کار حس خوبی به من می‌دهد و آن بخش از خانه را خیلی دوست دارم. خانه پدری‌ام در نارمک خاطرهٔ متفاوتی برایم دارد و فقط محل سکونت پدر و مادرم محسوب نمی‌شود شاید اگر در بیمارستان به‌ دنیا آمده بودم به این حس نمی‌رسیدم و زندگی در آن خانه برایم خیلی عادی‌تر بود.<ref name=''خاطرات''>{{یادکرد وب|نشانی =https://www.hamshahrionline.ir/news/455158/%D8%AC%D8%BA%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D9%85-%D9%85%D8%AD%D9%84%D9%87-%D8%AA%D8%B3%D9%84%DB%8C%D8%AD%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D8%AA|عنوان=خاطرات}}</ref>


=== محرم‌های محلّه‌مان===
=== محرم‌های محلّه‌مان===
:«سال۶۴در منطقه عملیاتی مهران زخمی شدم. زخم مختصری داشتم. دو روز به تاسوعا مانده بود و درخواست استعلاجی کردم. ابتدا با استعلاجی من مخالفت شد اما به هر مصیبتی بود خودم را به محله‌مان رساندم تا ایّام محرم در محلّه باشم.<ref name=''خاطرات''/>»
«سال ١٣۶۴ در منطقهٔ عملیاتی مهران زخمی شدم. زخم مختصری داشتم. دو روز به تاسوعا مانده بود و درخواست استعلاجی کردم. ابتدا با استعلاجی من مخالفت شد اما به هر مصیبتی بود خودم را به محلّه‌مان رساندم تا ایّام محرم در محلّه باشم.»<ref name=''خاطرات''/>»


===دوستان شهیدم===
===دوستان شهیدم===
:«با اسماعیل از سال۱۳۶۰ دوست بودیم. او زودتر از من به منطقه رفت و شهید شد. خیابانمان که نامش «پدرثانی» بود اکنون به‌نام اوست... خیابان «شهید اسماعیل افشاری». کوچه دوازدهم فرعی به‌نام «شهید محمود تاج‌الدین» شد. او هم جوان هفده‎ساله‌ای بود که در عملیات مرصاد در گردان حمزه شهید شد. کوچه‌به‌کوچه و خیابان‌به‌خیابان، برایم یادآور خاطرات‌اند. یا خیابان «رشیدآقمیونی»، او دههٔ شصت توسط منافقان‌ ترور شد. خیابان «میرفخرایی» هم به‌نام شهید «حسن‌طاهری» شده است که از دوستان خودم و تخریبچی منطقه بود.<ref name=''خاطرات''/>»
«با اسماعیل از سال ۱۳۶۰ دوست بودیم. او زودتر از من به منطقه رفت و شهید شد. خیابانمان که نامش «پدرثانی» بود اکنون به‌نام اوست؛ خیابان «شهید اسماعیل افشاری». کوچه دوازدهم فرعی به‌ نام «شهید محمود تاج‌الدین» شد. او هم جوان هفده‎ساله‌ای بود که در عملیات مرصاد در گردان حمزه شهید شد. کوچه‌به‌کوچه و خیابان‌به‌خیابان، برایم یادآور خاطرات‌اند. یا خیابان «رشیدآقمیونی»، او دههٔ شصت توسط منافقان‌ ترور شد. خیابان «میرفخرایی» هم به ‌نام شهید «حسن‌طاهری» شده است که از دوستان خودم و تخریبچی منطقه بود.<ref name=''خاطرات''/>»
 


===قرار نبود نویسنده شوم===
===قرار نبود نویسنده شوم===
:«من اصلاً قرار نبود نویسنده شوم. بعد از این‌که از جنگ آمدم، به دانشگاه رفتم و فکر کردم می‌توانم گمشده‌ام را در رشته روان‌شناسی پیدا کنم، اما کمی که گذشت، متوجه شدم آن‌قدر که می‌توانم از مردم یاد بگیرم، از روان‌شناسی یاد نمی‌گیرم، به‌همین‌دلیل هم مدام به‌دنبال تازه‌های ادبیات بودم و حتی زمانی که به جلسه امتحان می‌رفتم، آخرین مجلات و کتاب‌ها همراهم بود.<ref name=''خاطرات''/>»دوترم آخر، سخت‌ترین دوران زندگی‌ام بود و تمایلی برای رفتن به دانشگاه نداشتم. تنها لذت دوران دانشجویی من کارهای عملی پایان‌نامه‌ام بود. بعدها یکی از دوستانم پایان‌نامه‌ام را کپی کرد و نمرۀ٢٠گرفت، با این که نمرۀ من١٩ شده بود. درنتیجه، تمایلی به‌ خواندن فوق‌لیسانس پیدا نکردم.<ref name=''قیصری''>{{یادکرد وب|نشانی =https://shahrestanadab.com/Content/ID/11027/%D8%A7%D8%B2-%D8%AE%D8%B7-%D9%85%D9%82%D8%AF%D9%85-%D8%AA%D8%A7-%D9%82%D9%84%D8%A8-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86-%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%98-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%AF%D8%A8-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C|عنوان=قیصری}}</ref> پس از مدتی، با خواندن کتاب‌های تئوری داستان‌نویسی و تمرین فهمیدم که می‌توانم خاطراتم را به شکلی داستان‌گونه و هنری بنویسم.»<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://banifilm.ir/%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B5%D9%84%D8%A7%D9%8B-%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%B1-%D9%86%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%B4%D9%88%D9%85/|عنوان=نویسنده}}</ref>
:«من اصلاً قرار نبود نویسنده شوم. بعد از این‌که از جنگ آمدم، به دانشگاه رفتم و فکر کردم می‌توانم گمشده‌ام را در رشتهٔ روان‌شناسی پیدا کنم اما کمی که گذشت، متوجّه شدم آن‌قدر که می‌توانم از مردم یاد بگیرم از روان‌شناسی یاد نمی‌گیرم، به‌همین‌دلیل مدام به‌دنبال تازه‌های ادبیات بودم و حتی زمانی که به جلسهٔ امتحان می‌رفتم آخرین مجلات و کتاب‌ها همراهم بود.<ref name=''خاطرات''/>» دوترم آخر، سخت‌ترین دوران زندگی‌ام بود و تمایلی برای رفتن به دانشگاه نداشتم. تنها لذّت دوران دانشجویی‌ام کارهای عملی پایان‌نامه‌ بود.<ref name=''قیصری''>{{یادکرد وب|نشانی =https://shahrestanadab.com/Content/ID/11027/%D8%A7%D8%B2-%D8%AE%D8%B7-%D9%85%D9%82%D8%AF%D9%85-%D8%AA%D8%A7-%D9%82%D9%84%D8%A8-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86-%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%98-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%AF%D8%A8-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C|عنوان=قیصری}}</ref> پس از مدتی، با خواندن کتاب‌های تئوری داستان‌نویسی فهمیدم که می‌توانم خاطراتم را به‌شکلی داستان‌گونه و هنری بنویسم.» <ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://banifilm.ir/%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B5%D9%84%D8%A7%D9%8B-%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%B1-%D9%86%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%B4%D9%88%D9%85/|عنوان=نویسنده}}</ref>


=== از کارمندبودن استعفا دادم===
=== از کارمندبودن استعفا دادم===
:«به‌عنوان کارمند در ستاد مبارزه با موادمخدر مشغول به‌کار شدم. با رانت‌خواری‌ها و دیگر مسائل پیش‌آمده در این محیط هم سازگاری پیدا نکردم و در سال٧۵، یک‌هفته قبل از تولد دخترم استعفا دادم.»<ref name=''قیصری''/>  
«به‌عنوان کارمند در ستاد مبارزه با موادمخدر مشغول به‌کار شدم. با رانت‌خواری‌ها و دیگر مسائل پیش‌آمده در این محیط سازگاری پیدا نکردم و در سال ١٣٧۵، یک‌ هفته قبل از تولّد دخترم استعفا دادم.» <ref name=''قیصری''/>  


===راز «طناب‌کشی» ===
===راز «طناب‌کشی» ===
:«قبل از نوشتن داستان «طناب‌کشی» در روزنامۀ همشهری خواندم که یکی از افسرهای عراقی حدود بیست‌ویک سال در خانه‌ای خودش را پنهان کرده بود تا به‌ظاهر از همسرش مراقبت کند. به‌همین‌دلیل بدنش سفیدِ سفید بود. آن‌قدر آفتاب نخورده بود که ضعیف شده بود. این خبر کوتاه که کسی بیست‌ویک سال در خانه‌اش زندانی باشد، برای من بسیار شوک‌آور بود و دست‌مایۀ خلق اثر طناب‌کشی شد.»<ref name=''قیصری''/>  
«قبل از نوشتن داستان «طناب‌کشی» در روزنامۀ همشهری خواندم که یکی از افسرهای عراقی حدود بیست‌ویک سال در خانه‌ای خودش را پنهان کرده بود تا به‌ظاهر از همسرش مراقبت کند. به‌همین‌دلیل بدنش سفیدِ سفید بود. آن‌قدر آفتاب‌نخورده بود که ضعیف شده بود. این خبر کوتاه که کسی بیست‌ویک سال در خانه‌اش زندانی باشد برای من بسیار شوک‌آور بود و دست‌مایۀ خلق اثر «طناب‌کشی» شد.»<ref name=''قیصری''/>  


===اسیر ِ«باغ تلو===
===اسیر ِ«باغ تلو»===
یک‌بار به دفتر مجلۀ کمان رفته بودم. آن‌جا یکی از دوستان عکاسم گفت: «از زندگی‌نامۀ زنان اسیر فیلم و عکس می‌گیرم، اما یکی از سوژه‌های موردنظرم را پیدا نمی‌کنم و هرچه می‌گردم ردی از او نیست. بسیار دنبال او گشتم تا پیدایش کردم». آن خانم به دوستم گفته بود: «خواهش می‌کنم هیچ‌اسمی از من نبرید؛ چون خانوادۀ من دلش نمی‌خواهد که من به‌عنوان یک‌زن اسیر شناخته شوم». آنها برای شناخته‌نشدن هرچندوقت یک‌بار خانه‌شان را عوض می‌کردند. در ادامۀ همین افکار بود که شروع به نوشتن کردم.»<ref name=''قیصری''/>
یک‌بار به دفتر مجلۀ کمان رفته بودم. آن‌جا یکی از دوستان عکاسم گفت: «از زندگی‌نامۀ زنان اسیر فیلم و عکس می‌گیرم اما یکی از سوژه‌های موردنظرم را پیدا نمی‌کنم و هرچه می‌گردم ردی از او نیست. بسیار دنبال او گشتم تا پیدایش کردم.» آن خانم به دوستم گفته بود: «خواهش می‌کنم هیچ‌ اسمی از من نبرید؛ چون خانوادۀ من دلشان نمی‌خواهد که من به‌عنوان زنی اسیر شناخته شوم.» آن‌ها برای شناخته‌نشدن هرچندوقت یک‌بار خانه‌شان را عوض می‌کردند در ادامۀ همین افکار بود که «باغ تلو» را نوشتم.»<ref name=''قیصری''/>


===«سه کاهن» مرا به زندگی باز گرداند===
===«سه کاهن» مرا به زندگی باز گرداند===
:«در سال هشتادوهشت پیش از شروع این داستان، از لحاظ روحی درحال خوبی نبودم. با نوشتن «سه کاهن» حالم دگرگون شد. می‌توانم بگویم این کتاب تنها کتابی است که وجه شفادهنده برای من داشت و توانست مرا به زندگی بازگرداند.»<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://www.pana.ir/news/875614|عنوان=کتاب شفا}}</ref>
«در سال هشتادوهشت پیش از شروع این داستان، از لحاظ روحی خوبی نداشتم. با نوشتن «سه کاهن» حالم دگرگون شد. می‌توانم بگویم این کتاب تنها کتابی است که وجه شفادهنده برای من داشت و توانست مرا به زندگی بازگرداند.»<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://www.pana.ir/news/875614|عنوان=کتاب شفا}}</ref>


===جغرافیای «گورسفید»===
===جغرافیای «گورسفید»===
خط ۹۹: خط ۸۳:


===داستانی که فیلم نشد===
===داستانی که فیلم نشد===
:«در سال نود قرار بود آقای بهمن قبادی «طناب‌کشی» را بسازد از داستان خوشش آمده بود و بازیگران اثر را هم چیده بود. در یک‌هفته‌ای که در استانبول مهمان ایشان بودم، راجع‌به فرم کار با هم صحبت کردیم که فیلمنامه چگونه نوشته شود. پس از آن که قرار بر نوشتن گذاشته شد، آقای قبادی بر سر فیلم دیگرش «فصل کرگدن»‌ به مشکل برخورد و به‌تبع آن پروژۀ ما نیز عملاً به نتیجه نرسید.»<ref name=''قیصری''/>
«در سال ١٣٩٠ قرار بود آقای ''بهمن قبادی'' «طناب‌کشی» را بسازد از داستان خوشش آمده بود و بازیگران اثر را هم چیده بود. در هفته‌ای که در استانبول مهمان ایشان بودم راجع‌ به فرم کار با هم صحبت کردیم که فیلمنامه چگونه نوشته شود. پس از آن‌که قرار بر نوشتن گذاشته شد آقای قبادی بر سر فیلم دیگرش «فصل کرگدن»‌ به مشکل برخورد و پروژۀ ما هم به نتیجه نرسید.»<ref name=''قیصری''/>


===با [[احمد دهقان]] هم‌رزم بودم===
===با [[احمد دهقان]] هم‌رزم بودم===
من و [[احمد دهقان|احمد]] در یک‌گردان و یک‌گروهان بودیم؛ در گردان مالک. او در گروهان شهیدبهشتی بود و من در مخابرات گردان بودم. در کربلای پنج ما در همان سنگری که شهید شاه‌آبادی افتاد، کنار هم نشسته بودیم که یک‌باره تیری به کلاه من اصابت کرد و از روی موهایم عبور کرد و او را زد. پس از اتمام جنگ، اولین دیدارمان در در دفتر ادبیات، پیش آقای سنگری بود. احمد «ستارۀ شلمچه» و «روزهای آخر» را به چاپ رسانده بود.<ref name=''قیصری''/>
«من و احمد دهقان در یک‌ گردان و یک‌ گروهان بودیم؛ در گردان مالک. او در گروهان شهید بهشتی بود و من در گردان مخابرات بودم. در کربلای پنج در همان سنگری که شهید شاه‌آبادی افتاد، کنار هم نشسته بودیم که یک‌باره تیری به کلاهم اصابت کرد و از بالای موهایم عبور کرد و او را زد. پس از اتمام جنگ، اولین دیدارمان در دفتر ادبیات، پیش آقای [[سنگری]] بود. احمد «ستارۀ شلمچه» و «روزهای آخر» را به چاپ رسانده بود.»<ref name=''قیصری''/>


===داستانم را اشتباه چاپ کردند===
===داستانم را اشتباه چاپ کردند===
ویژه‌نامه جنگ ادبیات داستانی، داستان «بار» را منتشر کرده بود و من با چندین نفر از دوستانم در سفر بودم . ویژه‌نامه را از روی کیوسک پیدا کردم. داستانم چاپ شده بود ولی به‌جای «مجید قیصری» نویسنده را «رضا قیصریه» نوشته بودند. بعدها متوجه شدم که اسمی به نام مجید را نمی‌شناختند برای همین زیر داستان نوشته بودند رضا.<ref name=''خاطره‌نگاری''>{{یادکرد وب|نشانی =http://www.bookcity.org/detail/17926/root/speak|عنوان=خاطره‌نگاری}}</ref>
:«ویژه‌نامهٔ جنگ ادبیات داستانی، داستان «بار» را منتشر کرده بود و من با چند نفر از دوستانم در سفر بودم . ویژه‌نامه را از کیوسک پیدا کردم. داستانم چاپ شده بود ولی به‌جای «مجید قیصری» نویسنده را «رضا قیصریه» نوشته بودند. بعدها متوجه شدم که اسمی به نام مجید را نمی‌شناختند برای همین زیر داستان نوشته بودند رضا.»<ref name=''خاطره‌نگاری''>{{یادکرد وب|نشانی =http://www.bookcity.org/detail/17926/root/speak|عنوان=خاطره‌نگاری}}</ref>


===پرحاشیه‌ترین کتابم===
===پرحاشیه‌ترین کتابم===
:«شماس شامی» بیشترین حاشیه را داشته. بعد از سال‌ها شخصی از قم به‌زحمت شماره تماسم را پیدا کرده بود و می‌خواست نسخه‌ای از کتاب بین‌النهرین را که مأخذ روایتم بوده ببیند. هرچه می‌گفتم چنین سندی وجود ندارد باور نمی‌کرد. با دلخوری تماسش را قطع کرد.»<ref name=''خاطره‌نگاری''/>
«شماس شامی» بیشترین حاشیه را داشته است. بعد از سال‌ها شخصی از قم به‌زحمت شمارهٔ تماسم را پیدا کرده بود و می‌خواست نسخه‌ای از کتاب بین‌النهرین را که مأخذ روایتم بوده ببیند. هرچه می‌گفتم چنین سندی وجود ندارد باور نمی‌کرد. با دلخوری تماسش را قطع کرد.»<ref name=''خاطره‌نگاری''/>
 
==زندگی و یادگار==
[[پرونده:مجید-قیصری 3.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''سیاست به لحظه فکر می‌کند{{سخ}} ادبیات به ابدیت<ref name=''خاطره‌نگاری''/>'''</center>]]
[[پرونده:kish.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''در سفری به کیش'''</center>]]
[[پرونده:Baghe telo.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''رمانی که پس از ١۴ سال تجدیدچاپ شد.'''</center>]]
[[پرونده:Gorsefid.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''روایتی از برادرکشی{{سخ}} قصه‌ای علیه ترور<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.farsnews.com/news/13980628000496/%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%82%D8%A8%D9%88%D9%84-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1-%D8%AE%D9%88%D8%A8-%D9%88-%D8%A8%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D8%A8%D9%86%E2%80%8C%D9%85%D9%84%D8%AC%D9%85-%D8%AD%D9%82-%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D9%82%D8%AA%D9%84%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C|عنوان=برادرکشی}}</ref> '''</center>]]
[[پرونده:Asm.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''نسخهٔ فرانسوی رمان{{سخ}}«دیگر اسمت را عوض نکن»'''</center>]]
[[پرونده:904231.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''برندهٔ جایزهٔ ادبی اوراسیا '''</center>]]
[[پرونده:Gusale-Sargardan-1.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''بازگشت گریزناپذیر به جنگ{{سخ}}
رمانی که برندهٔ چهار جایزهٔ ادبی شد'''</center>]]
[[پرونده:نگهبان-تاریکی.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''مجموعه داستان‌ کوتاه{{سخ}}کندوکاو درونی انسان‌های جنگ'''</center>]]
[[پرونده:زیرخاکی.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''روایتی از ناگفته‌های جنگ{{سخ}}برندهٔ جایزهٔ مهرگان و جایزهٔ اصفهان'''</center>]]
[[پرونده:2890310.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>''' لوح سپاس از جایزهٔ اورسیا'''</center>]]
[[پرونده:0880f23439aa4e1d82f74d00b2c63efe714fa579.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>''''''</center>]]
[[پرونده:81987.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''با [[احمد دهقان]] در فرهنگسرای رسانه <ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://resaneh.farhangsara.ir/?p=9628|عنوان=فرهنگ‌سرای رسانه}}</ref>'''</center>]]
[[پرونده:1396062914174495211983194.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''منافع شخصی نمی‌گذارد کپی‌رایت را رعایت کنیم <ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.tasnimnews.com/fa/news/1397/05/14/1793718/%D9%85%D9%86%D8%A7%D9%81%D8%B9-%D8%B4%D8%AE%D8%B5%DB%8C-%D9%86%D9%85%DB%8C-%DA%AF%D8%B0%D8%A7%D8%B1%D8%AF-%DA%A9%D9%BE%DB%8C-%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%B1%D8%A7-%D8%B1%D8%B9%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%DA%A9%D9%86%DB%8C%D9%85-%DA%AF%D9%88%D8%B4%D9%87-%D8%B1%DB%8C%D9%86%DA%AF-%D8%A7%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D9%85-%D9%88-%D8%A8%D9%87-%D8%AE%D9%88%D8%AF%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%B4%D8%AA-%D9%85%DB%8C-%D8%B2%D9%86%DB%8C%D9%85|عنوان=نقد نگهبان تاریکی}}</ref>'''</center>]]
[[پرونده:Kanoon hamedan.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''ادبیات غرب مملو از{{سخ}} رویکرد عیسی بن‌مریم است <ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://avaze.com/%D8%A7%DB%8C%D8%A8%D9%86%D8%A7-%D8%B1%D8%AD%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%AA-%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B9-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%A8%D8%A7-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D9%86%D9%88/|عنوان=ادبیات غرب}}</ref>'''</center>]]
[[پرونده:نقد گور سفید.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''نقد گورسفید <ref name=''گورسفید''>{{یادکرد وب|نشانی=http://www.ibna.ir/fa/doc/report/278389/%DA%AF%D9%88%D8%B1%D8%B3%D9%81%DB%8C%D8%AF-%D8%AD%D8%B1%D9%81%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D9%88%D8%B4%D9%85%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%AC%D9%84%D9%88-%D9%85%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%AF|عنوان=گورسفید}}</ref>'''</center>]]
[[پرونده:Hogo.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''نگاه داستان‌نویسان به سعدی و هوگو <ref name=''سعدی''>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.isna.ir/news/96020201014/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D8%B9%D8%AF%DB%8C-%D9%88-%D9%87%D9%88%DA%AF%D9%88|عنوان=سعدی}}</ref>]]
[[پرونده:Tajlil ghaisari.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''تجلیل از قیصری برای «سه کاهن»'''</center>]]
[[پرونده:4J7A05542.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''گردهمایی مدرسان داستان‌نویسی در [[بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان]]<ref>{{یادکرد وب|نشانی =https://www.isna.ir/news/98022111038/%D8%AF%D8%BA%D8%AF%D8%BA%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%DB%8C|عنوان=دغدغه‌های مدرسان داستان‌نویسی}}</ref>'''</center>'''</center>]]
[[پرونده:Honarmand.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''مصاحبه با روزنامهٔ هنرمند <ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://honarmandonline.ir/%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%87%D9%86%D8%B1%D9%85%D9%86%D8%AF-%D8%AF%D9%88%D8%B4%D9%86%D8%A8%D9%87-1-%D8%AA%DB%8C%D8%B1-%DB%B1%DB%B3%DB%B9%DB%B4/%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%87%D8%A7/8/|عنوان=مصاحبه با روزنامه هنرمند}}</ref>'''</center>]]
[[پرونده:toseyh.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''[[بی‌کتابی]] بخوانید <ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://jamejamdaily.ir/?nid=5345&pid=5&type=1|عنوان=بی‌کتابی}}</ref>'''</center>]]
[[پرونده:ششم مردادماه1.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''نقد و بررسی «تیله آبی» {{سخ}}اثر [[محمدرضا صفدری]]<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://shahrestanadab.com/Content/ID/10981/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%AA%DB%8C%D9%84%D9%87-%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%B5%D9%81%D8%AF%D8%B1%DB%8C|عنوان=تیله آبی}}</ref>'''</center>]]
[[پرونده:هفتمین جلسه ایران.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''نقد و بررسی «رمی»{{سخ}} اثر [[عباس معروفی]]<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://shahrestanadab.com/Content/ID/10998/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D8%B3-%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%88%D9%81%DB%8C|عنوان=نقد رمی}}</ref>'''</center>]]
[[پرونده:Iran-afghanestan.png|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''نشست داستان‌نویسان افغانستان با داستان‌نویسان شهرستان ادب <ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://shahrestanadab.com/Content/ID/5837/%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%AD-%D9%86%D8%B4%D8%B3%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%AF%D8%A8|عنوان=نشست ایران و افغانستان}}</ref>'''</center>]]
[[پرونده:دهمین جلسه.jpg1.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''نقد و بررسی «شب سهراب‌کشان» {{سخ}} اثر [[بیژن نجدی]]<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://shahrestanadab.com/Content/ID/11029/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D8%A8-%D8%B3%D9%87%D8%B1%D8%A7%D8%A8%DA%A9%D8%B4%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%A8%DB%8C%DA%98%D9%86-%D9%86%D8%AC%D8%AF%DB%8C|عنوان=نقد شب سهراب‌کشان}}</ref>'''</center>]]
[[پرونده:ایران چهارمین سرزمین2 اسطوره.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''بررسی داستان «[[شرق بنفشه]]»{{سخ}} اثر [[شهریار مندنی‌پور]] <ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://shahrestanadab.com/Content/ID/10973/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D8%B1%D9%82-%D8%A8%D9%86%D9%81%D8%B4%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%D9%87%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D9%86%D8%AF%D9%86%DB%8C%D9%BE%D9%88%D8%B1|عنوان=شرق بنفشه}}</ref>'''</center>]]
[[پرونده:دومین جلسه ایران.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''بررسی داستان «دو برادر» {{سخ}}اثر [[غلام‌حسین ساعدی|غلامحسین ساعدی]]<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://shahrestanadab.com/Content/ID/10938/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%BA%D9%84%D8%A7%D9%85%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D8%B9%D8%AF%DB%8C|عنوان=غلامحسین ساعدی}}</ref>'''</center>]]
[[پرونده:سومین جلسه.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''بررسی داستان «ماه و مار» {{سخ}} اثر [[ابوتراب خسروی]]<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://shahrestanadab.com/Content/ID/10965/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%A7%D9%87-%D9%88-%D9%85%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%A8-%D8%AE%D8%B3%D8%B1%D9%88%DB%8C|عنوان=ابوتراب خسروی}}</ref>'''</center>]]
[[پرونده:Dddd.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''نمایشگاه کتاب فرانکفورت'''</center>]]
[[پرونده:Jalal yazdah.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''اعضای هیئت علمی یازدهمین{{سخ}}[[جایزه ادبی جلال آل‌احمد]]<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://etemadonline.com/content/232603/%D8%AA%D8%A7%DA%A9%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D8%B1-%D8%B4%D9%86%DB%8C%D8%AF%D9%86-%D9%86%D8%B8%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%DA%AF%D9%88%D9%86%D8%A7%DA%AF%D9%88%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D9%84%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D8%A7%DB%8C%D8%B2%D9%87-%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84|عنوان=یازدهمین دوره جایزه جلال}}</ref>'''</center>]]
[[پرونده:+سفر+نویسندگان+ایرانی+در+بوسنی.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''در سفر به بوسنی {{سخ}}با جمعی از نویسندگان<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.mojnews.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%DB%8C-6/168898-%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%AF%D9%88%D9%85-%D8%B3%D9%81%D8%B1-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D9%88%D8%B3%D9%86%DB%8C-%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA|عنوان=پیاده‌روی صلح}}</ref>'''</center>]]
[[پرونده:عکس خاص.0.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''پیاده‌روی صلح در بوسنی'''</center>]]
[[پرونده:Neshast bosni.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''نشست «روایت سربرنیتسا» <ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://adabiatirani.com/%d9%86%d8%b4%d8%b3%d8%aa-%d8%b1%d9%88%d8%a7%db%8c%d8%aa-%d8%b3%d8%b1%d8%a8%d8%b1%d9%86%db%8c%d8%aa%d8%b3%d8%a7-%d8%a7%d8%b2-%d8%af%d8%b1%db%8c%da%86%d9%87-%d8%af%d9%88%d8%b1%d8%a8%db%8c/|عنوان=روایت سربرنیتسا}}</ref>'''</center>]]
[[پرونده:2890311.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''جایزه ادبی اوراسیا'''</center>]]


==زندگی و تراث==
===سال‌شمار زندگی===
===سال‌شمار زندگی===
*  
* '''۱۳۴۵''': تولد در محلهٔ نارمک تهران
===کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری===
* '''١٣۶٣''': حضور داوطلبانه در جبهه <ref>{{پک|میرعابدینی|۱۳٨۶|ک= فرهنگ داستان‌نویسان ایران (از آغاز تا امروز)|ص= ٢٢۰}}</ref>
* '''١٣۶٧''': ورود به دانشگاه و آغاز تحصیل در رشتهٔ روان‌شناسی دانشگاه علامه طباطبائی
* '''١٣٧١''': اتمام تحصیل، استخدام در ادارهٔ مبارزه با مواد مخدر
* '''١٣٧٢''': آغاز داستان‌نویسی
* '''١٣٧۴''': انتشار نخستین کتاب، مجموعه داستان‌ کوتاه «صلح»
* '''١٣٧۵''': استعفاءاز ادارهٔ مبارزه با مواد مخدر، تولد دخترش، انتشار داستان «جنگی بود، جنگی نبود»
* '''١٣٧٩''': انتشار «نفر سوم از سمت چپ»
* '''١٣٨٠''': انتشار «ضیافت به‌صرف گلوله»
* '''١٣٨۴''': انتشار «سه دختر گل ‌فروش» (مجموعه داستان)
* '''١٣٨۵''': چاپ رمان «باغ تلو»، برگزیدهٔ کتاب سال، برگزیدهٔ جایزهٔ مهرگان ادب برای «باغ تلو»
* '''١٣٨۶''': توقف چاپ «باغ تلو»، انتشار «قصهٔ ٨۵»، «گوسالهٔ سرگردان»، «مردی فرشته‌پیکر»، جایزهٔ قلم زرین برای «گوسالهٔ سرگردان»
* '''١٣٨٧''': چاپ «شماس شامی» ، «ماه‌زده»
* '''١٣٨٨''': انتشار «دیگر اسمت را عوض نکن»
* '''١٣٩٠''': مشاور  فرهنگی در برج میلاد تهران
* '''١٣٩١''': چاپ رمان «سه کاهن»
* '''١٣٩٣''': چاپ «طناب‌کشی»، شرکت در نمایشگاه کتاب فرانکفورت
* '''١٣٩٨''': انتشار «گورسفید»
* '''١٣٩٩''': تجدیدچاپ «باغ تلو» پس از چهارده سال
 
===از کودکی تا به‌امروز===
مجید قیصری در زمستان ۱۳۴۵ در محلهٔ نارمکِ تهران زاده شد و همواره آنچه از خانهٔ پدری یاد می‌کند حس شگرف و مقدس است از اتاقی که در آن به‌دنیا آمد. کوچه‌پس‌کوچه‌های کودکی آن‌چنان در قلبش حک شد که بعدها در کتابی چون «گورسفید» دستمایهٔ جغرافیای داستانش شد. وقتی ده‌ساله بود نخستین  پیراهن مشکی‌اش را برای امام حسین(ع) در هیئت‌ عزاداری پوشید و هجده‌ساله بود که داوطلبانه رهسپار جنگ شد و سال‌های نوجوانی‌اش را پشت خاکریزها و زیر آتشِ خمپاره‌ها سپری کرد. بسیاری از بچه‌محل‌هایش و دوستانش در جنگ شهید شدند.<ref name=''خاطرات''/> سال ١٣۶۵ در رشتهٔ روان‌شناسی دانشگاه علامه طباطبایی پذیرفته شد اما به‌سبب بودنش در جبهه، سال ١٣۶٧ وارد دانشگاه شد. در همان ترم‌های ابتدایی دانشگاه متوجه شد روحیاتش با رشتهٔ روان‌شناسی سازگار نیست زیرا علاقه‌مند به ادبیات بود و مشتاق در وادی خواندن و نوشتن. پس از اتمام دانشگاه، به‌عنوان کارمند در ادارهٔ مبارزه با موادمخدر استخدام شد و یک‌ سال پس از فارغ‌التحصیلی، در سال ١٣٧٢ بود که دست‌نوشته‌هایش را با تشویق [[مرتضی سرهنگی]] که سردبیر مجلهٔ کمان بود، جدّی گرفت و به عرصهٔ نویسندگی پا نهاد. نخستین داستانش  به‌نام «صلح» در سال ١٣٧۴ چاپ شد. یک‌ هفته قبل از به‌دنیاآمدن دخترش از کارش استعفا داد و سپس به‌صورت حرفه‌ای نویسندگی را دنبال کرد. او همواره در کنار نویسندگی مدرس کارگاه‌های داستان‌نویسی بوده است و مدتی هم در شهرداری مرکز و برج میلاد تهران مشاور فرهنگی بود.<ref name=''قیصری''/>  داستان‌های او با مضامینی حول محور مسئلۀ جنگ آغاز شد و پس از هشت اثر و مطرح‌شدن قیصری به‌عنوان نویسنده‌ای با دغدغۀ جنگ و پس‌آمدهای آن، به تجربۀ‌ داستان‌نویسی حول مضامین دیگری چون دینی و آیینی، اسطوره‌ای و اجتماعی بسط داده شد. قیصری تا این‌ لحظه و در حدود بیست‌وشش سال فعالیت مستمر، پانزده اثر داستانی را در قالب‌های بلند و کوتاه منتشر کرده است و اثر جدید او با نام «گور سفید» در نمایشگاه کتاب ١٣٩٨ رونمایی شد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://shahrestanadab.com/Content/ID/10673/%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84-%D8%AA%D8%AE%D8%B5%D8%B5%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D8%B9%D8%B1%D8%B6%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C--%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D9%82%D8%A7%D8%B1%D9%88%D9%86%DB%8C|عنوان=سیرتخصصی آثار قیصری}}</ref> بسیاری معتقدند داستان‌‌های کوتاه قیصری در حقیقت کوله‌بار زخم‌ها، یادها و شهودی است که سال‌های نوجوانی پشت خاکریزها و زیر آتش‌باران روزهای جنگ حس کرده است. <ref name=''تجربه''>{{یادکرد وب|نشانی=http://www.cafedastan.com/1398/06/31/%DA%AF%D9%81%D8%AA%E2%80%8C%D9%88%DA%AF%D9%88-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C-%D8%B9%D9%84%DB%8C%E2%80%8C%D8%A7%D9%84/|عنوان=تجربه}}</ref>
 
===شخصیت و اندیشه===
===شخصیت و اندیشه===
مجید قیصری در دورهٔ بسیار مهمی از زندگی‌اش، دفاع مقدس و جنگ تحمیلی را تجربه  و البته سعی کرده‌ است ابتدا از خودش عبور و سپس این تجربه را بیان کند.<ref name=''تفسیر قیصری''/>او معتقد است نخستین موضوعی که در نوشتن مهم است، صبوری است و نوشتن گونه‌ای از معاشقه است. <ref name=''صبوری''>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.khabaronline.ir/news/161454/%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%82%D9%87-%D9%85%DB%8C%D9%88%D9%87-%D8%AE%D9%88%D8%A8-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AE%D9%88%D8%A8-%D9%88-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%AF%D9%86%D8%A8%D8%A7%D9%84|عنوان=صبوری}}</ref>


===زمینهٔ فعالیت<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://adabiatirani.com/writers/%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C/|عنوان=فعالیت‌های قیصری}}</ref>===
===زمینهٔ فعالیت <ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://adabiatirani.com/writers/%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C/|عنوان=فعالیت‌های قیصری}}</ref>===
* داستان‌نویسی {{سخ}}
* داستان‌نویسی {{سخ}}
* فیلمنامه‌نویسی {{سخ}}
* فیلمنامه‌نویسی {{سخ}}
* مدرس کارگاه‌های داستان‌نویسی از جمله مدرس کارگاه «ایران سرزمین اسطوره» در شهر ستان ادب<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://shahrestanadab.com/%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C|عنوان=مدرس کارگاه شهرستان ادب}}</ref>{{سخ}}
* مدرس کارگاه‌های داستان‌نویسی ازجمله مدرس کارگاه «ایران، سرزمین اسطوره» در شهرستان ادب <ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://shahrestanadab.com/%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C|عنوان=مدرس کارگاه شهرستان ادب}}</ref>{{سخ}}
* داور بخش داستان کوتاه و بلند بزرگسال یازدهمین جشنواره شعر و داستان «جوان سوره»{{سخ}}
* داور بخش داستان کوتاه و بلند بزرگسال یازدهمین جشنوارهٔ شعر و داستان «جوان سوره»{{سخ}}
* داور پنجمین دوره کتاب سال «شهید حبیب غنی‌پور» در سال۱۳۸۴{{سخ}}
* داور پنجمین دورهٔ کتاب سال «شهید حبیب غنی‌پور» در سال ۱۳۸۴{{سخ}}
* داور دور سوم جایزه ادبی «هفت اقلیم» در سال۱۳۹۲{{سخ}}
* داور دور سوم جایزهٔ ادبی «هفت اقلیم» در سال۱۳۹۲{{سخ}}
* داور بخش داستان جشنواره «قند پارسی» {{سخ}}
* داور بخش داستان جشنوارهٔ «قند پارسی» {{سخ}}
* داور و دبیر علمی چندین دوره [[جایزه ادبی جلال آل‌احمد|جایزه ادبی جلال]]
* داور و دبیر علمی چندین دوره [[جایزه ادبی جلال آل‌احمد|جایزهٔ ادبی جلال]]


===یادمان و بزرگداشت‌ها===
=== قیصری از نگاه دیگران ===
=== قیصری از نگاه دیگران ===
====محمدجواد جزینی====
====[[محمدحسن شهسواری]]====
{{گفتاورد تزیینی|[[پرونده:M.jazini.jpg|60px|بی‌قاب|راست|هیچ]]مجيد قيصری شكارچی موقعيت‌های ناگفته جنگ است و خود را تكرار نمی‌كند و همین او را از داستان‌نويسان جنگ متفاوت ساخته است. در پی آن نيست كه مسائل و موضوعات نوشته‌شده جنگ را ورز دهد. نثر در آثار وی بسيار زيبا، صريح و پخته است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.farsnews.com/news/8803200874/%D8%AC%D8%B2%D9%8A%D9%86%D9%8A-%D9%82%D9%8A%D8%B5%D8%B1%D9%8A-%D8%B4%D9%83%D8%A7%D8%B1%DA%86%D9%8A-%D9%85%D9%88%D9%82%D8%B9%D9%8A%D8%AA%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D9%86%D8%A7%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%A7%D8%B3%D8%AA|عنوان=قیصری از نگاه جزینی}}</ref>}}
{{گفتاورد تزیینی|[[پرونده:Mshavari.jpg|60px|بی‌قاب|راست|هیچ]] ایشان جزو معدود نویسندگان ما هستند که هم در حوزهٔ رمان و هم داستان‌ کوتاه، قوی و مسلّط ظاهر شده‌اند. نکتهٔ بعدی معلّمی ایشان است. این وجه را خودم به‌چشم دیده‌ام که چقدر میان شاگردانشان محبوب هستند.}}
 
====[[محمدجواد جزینی]]====
{{گفتاورد تزیینی|[[پرونده:M.jazini.jpg|60px|بی‌قاب|راست|هیچ]] مجيد قيصری شكارچی موقعيت‌های ناگفتهٔ جنگ است و خود را تكرار نمی‌كند همین او را از داستان‌نويسان جنگ متفاوت ساخته است. در پی آن نيست كه مسائل و موضوعات نوشته‌شدهٔ جنگ را ورز دهد. نثر در آثار وی بسيار زيبا، صريح و پخته است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.farsnews.com/news/8803200874/%D8%AC%D8%B2%D9%8A%D9%86%D9%8A-%D9%82%D9%8A%D8%B5%D8%B1%D9%8A-%D8%B4%D9%83%D8%A7%D8%B1%DA%86%D9%8A-%D9%85%D9%88%D9%82%D8%B9%D9%8A%D8%AA%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D9%86%D8%A7%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%A7%D8%B3%D8%AA|عنوان=قیصری از نگاه جزینی}}</ref>}}


====[[مهدی یزدانی‌خرم|مهدی‌ یزدانی‌خرم]]====
====[[مهدی یزدانی‌خرم|مهدی‌ یزدانی‌خرم]]====
{{گفتاورد تزیینی|[[پرونده:Yazdanii.jpg|60px|بی‌قاب|راست|هیچ]]قيصری از نويسندگانی است كه توانسته خلق سوژه‌های جنجالی و نگاه‌های تازه به جنگ را به‌خوبی هدايت كند و از نظر همراهی فرم و تكنيک به لايه‌هایی از جنگ بپردازد كه تا به‌حال كمتر موردتوجه قرار گرفته است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://navideshahed.com/fa/news/233479/%D8%AF%D9%8A%DA%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D9%85%D8%AA-%D8%B1%D8%A7-%D8%B9%D9%88%D8%B6-%D9%86%D9%83%D9%86-%D8%AA%D8%B5%D9%88%D9%8A%D8%B1%D9%8A-%D9%85%D8%B9%D9%86%D9%88%D9%8A-%D8%A7%D8%B2-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%A6%D9%87-%D9%85%D9%8A-%D8%AF%D9%87%D8%AF|عنوان=قیصری از نگاه یزدانی‌خرم}}</ref>}}
{{گفتاورد تزیینی|[[پرونده:Yazdanii.jpg|60px|بی‌قاب|راست|هیچ]]قيصری از نويسندگانی است كه توانسته خلق سوژه‌های جنجالی و نگاه‌های تازه به جنگ را به‌خوبی هدايت كند و از نظر همراهی فرم و تكنيک به لايه‌هایی از جنگ بپردازد كه تا به‌حال كمتر موردتوجه قرار گرفته است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://navideshahed.com/fa/news/233479/%D8%AF%D9%8A%DA%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D9%85%D8%AA-%D8%B1%D8%A7-%D8%B9%D9%88%D8%B6-%D9%86%D9%83%D9%86-%D8%AA%D8%B5%D9%88%D9%8A%D8%B1%D9%8A-%D9%85%D8%B9%D9%86%D9%88%D9%8A-%D8%A7%D8%B2-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%A6%D9%87-%D9%85%D9%8A-%D8%AF%D9%87%D8%AF|عنوان=قیصری از نگاه یزدانی‌خرم}}</ref>}}


====احمد شاکری====
====[[احمد شاکری]]====
{{گفتاورد تزیینی|[[پرونده:Shakeri.jpg|60px|بی‌قاب|راست|هیچ]]نویسندگانی همچون مجید قیصری معتقدند با ادبیاتی که حماسی باشد و شخصیت‌های معنوی داشته باشند، نمی‌توان جهانی شد، می‌گویند باید سیاه‌نویسی بکنیم. همین بلا را برخی فیلمسازان ما به بهانه جهانی شدن بر سر سینمای ایران آوردند. ضمن اینکه مگر آنها که چنین نوشته‌اند، جهانی شده‌اند؟ آثار کدام‌شان جهانی است؟<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://www.qudsonline.ir/news/591846/%D8%A8%D8%A7-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%DB%8C-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%86%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%DB%8C%D9%85
{{گفتاورد تزیینی|[[پرونده:Shakeri.jpg|60px|بی‌قاب|راست|هیچ]] نویسندگانی همچون مجید قیصری معتقدند با ادبیاتی که حماسی باشد و شخصیت‌های معنوی داشته باشند نمی‌توان جهانی شد، می‌گویند باید سیاه‌نویسی بکنیم. مگر آنها که چنین نوشته‌اند، جهانی شده‌اند؟ آثار کدام‌شان جهانی است؟<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://www.qudsonline.ir/news/591846/%D8%A8%D8%A7-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%DB%8C-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%86%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%DB%8C%D9%85
|عنوان=قیصری از نگاه شاکری}}</ref>}}
|عنوان=قیصری از نگاه شاکری}}</ref>}}


====مجتبی رحمان‌دوست====
{{گفتاورد تزیینی|[[پرونده:Mrahmandost.jpg|60px|بی‌قاب|راست|هیچ]] از کار آقای مجید قیصری راضی نیستم، تعدادی از این داستان‌ها را وقتی به آخر رسیدم نوشتم که چه؟ گویا مخاطب بسیاری از کارهای این مجموعه، مردم نیستند. بعضی جاها اگر اوراق قبلی و بعدی نباشد، اثر مدرن یا پست‌مدرن می‌شود. داستانی که عنصری به‌نام جاذبه را ندارد؛ اما تمام عناصر دیگر را به قوّت و قدرت داشته باشد، من آن را داستان حساب نمی‌کنم.<ref name=''نقد رحمان‌دوست''>{{یادکرد وب|نشانی=http://resanehenghelab.com/%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C-%D9%86%D8%B4%D8%B3%D8%AA-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86/|عنوان=نقد رحمان‌دوست}}</ref>}}
====[[قاسمعلی فراست]]====
{{گفتاورد تزیینی|[[پرونده:Ferasat.jpg|60px|بی‌قاب|راست|هیچ]] قیصری از معدود نویسندگانی است که تخصصی و حرفه‌ایی می‌نویسد. او کتاب‌هایش را برای دلش می‌نویسد؛ نه سفارشی. دو موضوع در آثار قیصری به‌صورت جدّی پیگیری شده است؛‌ جنگ و دین که هیچ‌کدام در بازار ما چندان طالب ندارد و این جسارت‌ نویسنده است. در روزگار کم‌رونقی این حوزه‌ها شهامت و فرهنگِ جنگ‌داشتن تحسین‌برانگیز است.<ref>{{یادکرد ژورنال|نام خانوادگی= فراست|عنوان= نقد سه کاهن|ژورنال= ماهنامهٔ ادبیات و داستان|ص= ٣٧}}</ref>}}
====[[محمدرضا بایرامی]]====
{{گفتاورد تزیینی|[[پرونده:2269102.jpg|60px|بی‌قاب|راست|هیچ]] نگاه قيصری نگاهی بدون هيجان و كاملاً انسانی و جدا از افراط و تفريطی به‌ جنگ است. از ويژگی‌های دیگر داستان‌های قيصری، پاكيزه‌نويسی است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.farsnews.com/news/8608060607%20%20%20%20/%D8%A8%D8%A7%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D9%85%D9%8A-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%82%D9%8A%D8%B5%D8%B1%D9%8A-%D8%A8%D9%87-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%BA-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%B7-%D9%88-%D8%AA%D9%81%D8%B1%D9%8A%D8%B7-%D8%A7%D8%B3%D8%AA
|عنوان=قیصری از نگاه بایرامی}}</ref>}}


====قاسمعلی فراست====
====قیصری از نگاه شاگردانش====
{{گفتاورد تزیینی|[[پرونده:Ferasat.jpg|60px|بی‌قاب|راست|هیچ]]قیصری از معدود نویسندگانی است که تخصصی و حرفه‌ایی می‌نویسد. او کتاب‌هایش را برای دلش می‌نویسد؛ نه سفارشی. دو موضوع در آثار قیصری به‌صورت جدید پیگیری شده است؛‌ جنگ و دین که هیچ‌یک در بازار ما چندان طالب ندارد و این یکی از جسارت‌های نویسنده است. در روزگار کم‌رونقی این حوزه‌ها شهامت و فرهنگ جنگ‌داشتن تحسین‌برانگیز است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.isna.ir/news/91082817806/%D8%B1%D9%88%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%84%D8%B9%D9%86-%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82-%D9%87%D8%AF%D8%A7%DB%8C%D8%AA|عنوان=قاسمعلی فراست}}</ref>}}
شخصیت متواضع ایشان به‌قدری در من تأثیر گذاشت که شاید قبل از داستان، اولین چیزی که از ایشان یاد گرفتم، داستانِ خاکی‌بودن و متواضع‌بودن است. این‌که در مقابل دیگران، با احترام برخورد کنم و همیشه گوش‌هایی داشته باشم برای یادگرفتن از دیگران. نکتۀ مهمی که از ایشان یاد گرفتم، تربیت نگاه داستانی نویسنده بود که از اولین روزی که ایشان را دیدم و این نکته را از ایشان آموختم تا به‌امروز، از آن استفاده می‌کنم.{{سخ}}
اگر دل‌نازک هستید، داستان ضعیف و دمِ‌دستی به دست استاد ندهید. مجید، اهل تمجید نیست! داستان تک‌بعدی و تک‌خطی محکوم به فناست و تره‌ای برایش خُرد نخواهد شد. با بررسی آثار ایشان به تعریف تازه‌ای از جنگ می‌رسیم. ابعاد نهفته‌ای که ذهن را از خشونت، تلخی، و خون و خمپاره دور می‌کند و به تفکر وا می‌دارد. {{سخ}}
استاد قیصری، هر بار که داستانی از دوستان خوانده ‌می‌شود، می‌گویند: «اینجا کمیسیون‌ پزشکی است. آمده‌ایم ببینیم چطور می‌شود مریض‌مان (داستان) را احیا کنیم.» همیشه با خیرخواهی و صبر زیاد، داستان را تحلیل می‌کنند.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://shahrestanadab.com/Content/ID/10801/%D8%AA%D8%AC%D8%B1%D8%A8-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C
|عنوان=قیصری از نگاه شاگردانش}}</ref>


===قیصری از خویش می‌گوید===
===قیصری از خویش می‌گوید===
{{گفتاورد تزیینی|چیزهای زیادی از دوران و زمانه یاد گرفته‌ام. کمی آبدیده شده‌ام. یادگرفتنی‌ها را می‌شنوم و می‌نوشتم. نقدهای غیرادبی و حتی سیاسی زمانی که باید تأثیر خودش را رویم می‌گذاشت نگذاشت. نشانه‌اش کارهای بعدی است که کردم. در مقابل بی‌منطقی و لجاجت فقط یک‌چیز می‌شود گفت: «اگر تو چغندر نپزی، من دیگ نجوشم.»<ref name=''آبدیده''>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.mehrnews.com/news/4625396/%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%85%D9%86-%D8%B1%D8%A7-%D8%A2%D8%A8%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D9%87-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA|عنوان=آبدیده}}</ref>}}
{{گفتاورد تزیینی|'''رشته‌ام روان‌شناسی است اما آنقدر که از مردم یاد گرفته‌ام از روان‌شناسی یاد نگرفتم.'''<ref>{{یادکرد ژورنال|نام خانوادگی= قیصری|عنوان= نمی‌خواستم نویسنده شوم|ژورنال= ماهنامه ادبیات و داستان|ص= ٣۶}}</ref>}}{{سخ}}
 
{{گفتاورد تزیینی|چیزهای زیادی از زمانه یاد گرفته‌ام. کمی آبدیده شده‌ام. یادگرفتنی‌ها را می‌شنوم و می‌نویسم. نقدهای غیرادبی و حتی سیاسی، زمانی که باید تأثیر خودش را رویم می‌گذاشت، نگذاشت. نشانه‌اش کتاب‌هایی هست که نوشتم. در مقابل بی‌منطقی و لجاجت فقط یک‌چیز می‌شود گفت: «اگر تو چغندر نپزی، من دیگ نجوشم.»<ref name=''آبدیده''>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.mehrnews.com/news/4625396/%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%85%D9%86-%D8%B1%D8%A7-%D8%A2%D8%A8%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D9%87-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA|عنوان=آبدیده}}</ref>}}
 
{{گفتاورد تزیینی| نوشتن محصول تجربهٔ شخصی است. وقتی نویسنده‌ای زیست و تجربهٔ خوبی داشته باشد نیاز نیست دنبال سوژه برود. کافی است که روی تجربیات خود کار کند و این موضوع کفایت می‌کند.<ref name=''صبوری''/>}}


===قیصری از آثارش می‌گوید===
===قیصری از آثارش می‌گوید===
* '''زیرخاکی''': داستان «نیسان» در این مجموعه، شخصیتی داشت که پلیس بود. با آدمی معمولی طرف نبودم نزدیک پانزده سال طول کشید تا توانستم این شخصیت را بنویسم. راوی که بتواند کمی از گذشته و حال این شخص را روایت کند.<ref name=''صبوری''/>


* '''شماس شامی''': سه‌ چهار سال طول کشید تا توانستم این رمان را بنویسم. در این‌ مدت در ذهنم با موضوع درگیر بودم. چند بار این داستان را نوشتم اما داستان خوبی نشد تا اینکه پس از سه سال در ذهنم شکل گرفت و نوشتن آن زمان زیاد نبرد.<ref>{{یادکرد ژورنال|نام خانوادگی= قیصری|عنوان= نمی‌خواستم نویسنده شوم|ژورنال= ماهنامه ادبیات و داستان|ص= ٣٣}}</ref>


* '''نگهبان تاریکی''': این داستان قرار بود با مجموعهٔ «جشن همگانی» در یک بسته بیاید و طراحی‌‌ام اینطور بود که سه دفتر شود: ادبیات جنگ، ادبیات دینی و ادبیات اجتماعی، ولی تشخیص ناشر این بود که این‌گونه بهتر است. در این اثر سعی کردم صرفاً روایتگر صرف نباشم و از اسطوره‌ها بهره برده باشم.<ref name=''نقد رحمان‌دوست''/>


===از دریچهٔ قیصری===
===از دریچهٔ قیصری===
====سعدی====
====سعدی====
{{گفتاورد تزیینی|سعدی در پی نگاهی اخلاقی سعی دارد مطالب و مضامین خود را در قالب حکایات کوتاه طرح کند. آن‌چه (به‌عنوان یک داستان‌نویس) در پی غور و بررسی در آثار سعدی، می‌توان از آن‌ها برکشید این است که حکایات دقیقاً به مثابه بیان موقعیت‌اند؛ او سعی نمی‌کند روند تغییر و تحول را مانند آن‌چه در یک داستان بلند صورت می‌یابد، پی گیرد؛ سعدی آن‌چنان‌که در داستان کوتاه امروز معمول است، تنها به بیان یک موقعیت می‌پردازد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.isna.ir/news/96020201014/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D8%B9%D8%AF%DB%8C-%D9%88-%D9%87%D9%88%DA%AF%D9%88|عنوان=سعدی}}</ref>}}
{{گفتاورد تزیینی|'''سعدی''' در پی نگاهی اخلاقی سعی دارد مطالب و مضامین خود را در قالب حکایات کوتاه طرح کند. آنچه (به‌عنوان یک داستان‌نویس) در پی غور و بررسی در آثار سعدی، می‌توان از آن‌ها برکشید این است که حکایات دقیقاً به‌مثابه بیان موقعیت‌اند؛ او سعی نمی‌کند روند تغییر و تحول را مانند آنچه در یک داستان بلند صورت می‌یابد، پی گیرد؛ سعدی آنچنان‌ که در داستان کوتاه امروز معمول است، تنها به بیان یک موقعیت می‌پردازد.<ref name=''سعدی''/>}}


====[[هوشنگ گلشیری]]====
====[[هوشنگ گلشیری]]====
{{گفتاورد تزیینی| هوشنگ گلشیری در داستان‌های خود چون «گرگ، میرنوروزی، دست تاریک، دست روشن و ...» از اسطوره‌ها و باورها و ادبیات کهن بهره گرفته است. اگر ملتی با اسطوره‌های خود آشنا نباشد و زندگی نکند، دچار عدم تعادل می‌شود.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.mehrnews.com/news/3757420/%D9%82%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D9%84%D8%A7-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%86%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF-%D8%B1%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D8%AF%D8%B1-%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA%D9%87|عنوان=هوشنگ گلشیری}}</ref>}}
{{گفتاورد تزیینی| هوشنگ گلشیری در داستان‌های خود چون «گرگ و دستِ تاریک، دستِ روشن و ...» از اسطوره‌ها و باورها و ادبیات کهن بهره گرفته است. اگر ملتی با اسطوره‌های خود آشنا نباشد و زندگی نکند، دچار عدم‌تعادل می‌شود.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.mehrnews.com/news/3757420/%D9%82%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D9%84%D8%A7-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%86%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF-%D8%B1%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D8%AF%D8%B1-%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA%D9%87|عنوان=هوشنگ گلشیری}}</ref>}}


====[[جلال آل‌احمد]]====
====[[جلال آل‌احمد]]====
{{گفتاورد تزیینی|شخصیت و قلم جلال از همان ابتدا که با وی و آثارش آشنا شدم، روی من تأثیر گذاشت؛ فردی جسور که به همه حوزه‌ها سرک می‌کشد. او می‌توانست فضاهای اجتماعی و لایه‌های متعدد، مخصوصاً خانواده‌های سنتی را ترسیم کند. یکی از مسائلی که در مورد آل‌احمد بیان می‌شود، چندبُعدی یا چندوجهی بودنش است، او هیچگاه خود را محدود به عرصه‌ای نکرد و تنها به دنبال روشنگری و بیان باورهایش بود.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.khabaronline.ir/news/705425/%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%A2%D9%84-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%DA%A9%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%B6-%DB%8C%D8%A7-%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%A8%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%A7|عنوان=جلال آل‌احمد}}</ref>}}
{{گفتاورد تزیینی|شخصیت و قلم جلال از همان ابتدا که با وی و آثارش آشنا شدم، روی من تأثیر گذاشت؛ فردی جسور که به همهٔ حوزه‌ها سرک می‌کشد. او می‌توانست فضاهای اجتماعی و لایه‌های متعدد، مخصوصاً خانواده‌های سنتی را ترسیم کند. یکی از مسائلی که در مورد آل‌احمد بیان می‌شود، چندبُعدی یا چندوجهی بودنش است، او هیچ‌گاه خود را محدود به عرصه‌ای نکرد و تنها به‌دنبال روشنگری و بیان باورهایش بود.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.khabaronline.ir/news/705425/%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%A2%D9%84-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%DA%A9%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%B6-%DB%8C%D8%A7-%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%A8%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%A7|عنوان=جلال آل‌احمد}}</ref>}}


====[[رضا امیرخانی|رضا امیر‌خانی]]====
====[[رضا امیرخانی|رضا امیر‌خانی]]====
{{گفتاورد تزیینی|آثار رضا امیرخانی به‌شدت عطر و بوی زمانه‌ خود را می‌دهد. قدرت ریسک‌پذیری رضا امیرخانی در انتخاب زمان‌حال است. نوشتن از شرایط موجود، نوشتن از من و تویی که هنوز تکلیف خودمان را با خودمان مشخص نکرده‌ایم و هم‌اين‌طور با خیلی از چیزهای دیگر.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://ermia.ir/contents.aspx?id=271|عنوان=رضا امیر‌خانی}}</ref>}}
{{گفتاورد تزیینی|آثار رضا امیرخانی به‌شدت عطر و بوی زمانهٔ خود را می‌دهد. قدرت ریسک‌پذیری رضا امیرخانی در انتخاب ِزمان‌ ِحال است. نوشتن از شرایط موجود، نوشتن از من و تویی که هنوز تکلیف خودمان را با خودمان مشخص نکرده‌ایم و با خیلی از چیزهای دیگر.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://ermia.ir/contents.aspx?id=271|عنوان=رضا امیر‌خانی}}</ref>}}


====[[احمد دهقان]]====
====[[احمد دهقان]]====
{{گفتاورد تزیینی|داستان‌های دهقان وجه شر را به ما نشان داد. تا قبل آن‌روز داستان‌های جنگ سعی داشتند فقط وجه خیر رزمندگان ما را به ما نشان دهند و تأکید کنند که ما فقط خیریم. این به این معنا نیست که ما وجه خیر نداشتیم، داشتیم؛ ولی وجه شر هم داشتیم که حتی دو دهه بعداز جنگ سعی در کتمان آن داشتند. انتشار مجموعه داستان «[[من قاتل پسرتان هستم]]» در سال هشتادوپنج سروصدای بسیار به پا کرد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://www.ibna.ir/fa/doc/report/279591/%D9%81%D9%84%D8%A7%D8%AD-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B5%D8%B1-%D8%B5%D9%84%D8%AD-%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C-%D9%82%D8%AF%D8%B1%D8%AA-%D8%AE%D9%84%D9%82-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%B2%DB%8C|عنوان=احمد دهقان}}</ref>}}
{{گفتاورد تزیینی|داستان‌های دهقان وجه شر را به ما نشان داد. تا قبل از آن‌روز داستان‌های جنگ سعی داشتند فقط وجه خیر رزمندگان ما را به ما نشان دهند و تأکید کنند که ما فقط خیریم. البته به این معنا نیست که ما وجه خیر نداشتیم، داشتیم؛ ولی وجه شر هم داشتیم که حتی دو دهه بعداز جنگ سعی در کتمان آن داشتند. انتشار مجموعه داستان «[[من قاتل پسرتان هستم]]» در سال ١٣٨۵ سروصدای بسیاری به‌پا کرد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://www.ibna.ir/fa/doc/report/279591/%D9%81%D9%84%D8%A7%D8%AD-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B5%D8%B1-%D8%B5%D9%84%D8%AD-%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C-%D9%82%D8%AF%D8%B1%D8%AA-%D8%AE%D9%84%D9%82-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%B2%DB%8C|عنوان=احمد دهقان}}</ref>}}


====[[محمدحسن شهسواری]]====
====[[محمدحسن شهسواری]]====
{{گفتاورد تزیینی| محمدحسن شهسواری با توانایی و مهارتی که در زمینه نویسندگی دارد می‌تواند اثر متفاوت و خواندنی در زمینه جنگ بنویسد و جلد اول «ایران‌شهر» این نوید را می‌دهد. نویسنده کار تحقیقی جامعی درباره مقاومت در خرمشهر انجام داده و به‌نظرم این اثر دورخیز خوبی از سوی نویسنده است و ما در آینده نزدیک شاهد یک کار جامع و منسجم در زمینه ادبیات جنگ به قلم یکی از نویسندگان کاربلد در حوزه رمان خواهیم بود.
{{گفتاورد تزیینی| محمدحسن شهسواری با توانایی و مهارتی که در زمینهٔ نویسندگی دارد می‌تواند اثر متفاوت و خواندنی در زمینهٔ جنگ بنویسد و جلد اول «ایران‌شهر» این نوید را می‌دهد. نویسنده، کار تحقیقی جامعی دربارهٔ مقاومت در خرمشهر انجام داده و به‌نظرم این اثر دورخیز خوبی از سوی نویسنده است و ما در آیندهٔ نزدیک شاهد کاری جامع و منسجم در زمینهٔ ادبیات جنگ به‌قلم یکی از نویسندگان کاربلد در حوزهٔ رمان خواهیم بود.<ref name=''تجربه''/>}}


====ژانر داستان انقلاب====
====ژانر داستان انقلاب====
{{گفتاورد تزیینی|پس از گذشت چهل سال ژانری به‌نام انقلاب نداریم و آثار این حوزه به‌لحاظ سیاسی و اجتماعی بررسی می‌شوند. از آفت‌هایی که داستان انقلاب نیز دچار آن می‌شود همین است که آثاری مانند «[[مدار صفر درجه]]» از [[احمد محمود]] و «[[رازهای سرزمین من]]» نوشته [[رضا براهنی|براهنی]] در دسته آثار انقلابی قرار نمی‌گیرند چون برخی معتقدند این‌گونه آثار باید به رویکرد دینی مردم ختم شوند.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.tasnimnews.com/fa/news/1397/07/23/1853299/%D8%B4%D9%87%D8%B3%D9%88%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%B1%DA%AF-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%B1%DA%AF-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%A7-%D9%86%D8%B2%D8%AF%DB%8C%DA%A9-%D8%AA%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%AA|عنوان=داستان انقلاب}}</ref>}}
{{گفتاورد تزیینی|پس از گذشت چهل سال ژانری به‌نام انقلاب نداریم و آثار این حوزه به‌لحاظ سیاسی و اجتماعی بررسی می‌شوند. از آفت‌هایی که داستان انقلاب نیز دچار آن می‌شود همین است که آثاری مانند «[[مدار صفر درجه]]» از [[احمد محمود]] و «[[رازهای سرزمین من]]» نوشتهٔ [[رضا براهنی|براهنی]] در دستهٔ آثار انقلابی قرار نمی‌گیرند چون برخی معتقدند این‌گونه آثار باید به رویکرد دینی مردم ختم شوند.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.tasnimnews.com/fa/news/1397/07/23/1853299/%D8%B4%D9%87%D8%B3%D9%88%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%B1%DA%AF-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%B1%DA%AF-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%A7-%D9%86%D8%B2%D8%AF%DB%8C%DA%A9-%D8%AA%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%AA|عنوان=داستان انقلاب}}</ref> در شرایطی که عده‌ای نمی‌خواهند صدایی غیر از صدای خودشان شنیده شود ادبیات انقلاب اسلامی جدی و تأثیرگذار برای نسل جوان چندان پا نمی‌گیرد. وقتی نمی‌توان به نقد گفتمان غالب و حاکم پرداخت دیگر حرفی نمی‌ماند که داستان و روایت از آن استخراج شود.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.ilna.news/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D9%87%D9%86%D8%B1-6/455963-%D9%88%D9%82%D8%AA%DB%8C-%D8%AA%D8%AD%D9%85%D9%84-%D9%86%D8%A7%D9%85-%D8%AE%D8%A7%D8%AA%D9%85%DB%8C-%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%B1%D8%A7-%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%86%D8%AF-%D8%AA%D9%88%D9%82%D8%B9-%D8%AE%D9%84%D9%82-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%D8%A8%DB%8C%D9%87%D9%88%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA|عنوان=ژانر انقلابی}}</ref>}}


====ژانر داستان جنگ====
====ژانر داستان جنگ====
{{گفتاورد تزیینی|ژانر جنگ، ژانر جنگ است و از تقابل بین دو نیرو به‌وجود می‌آید. خود جنگ دارای زیرمجموعه‌ها و زیرژانرهایی است که دفاع یکی از آن ها است. هرگونه دفاعی در هرجا رخ دهد کاملاً مقدس است. این که بیایی یک زیر ژانر را بالا بیاوریم و کل ژانر را تحت‌شعاع آن قرار دهیم اشتباه است و منافات دارد. ما چه‌قدر راجع به ادبیات پادگانی کار کرده ایم؟ آن هم در جای خود بسیار مهم است. این سیاه‌سفیدکردن افراد باعث اسطوره‌ای شدن آن‌ها در ذهن مخاطب و نویسنده می‌شود چیزی که من دنبال آن می‌گردم، انسان است. زمین بازی ما ادبیات است و کشف آن آدمی است که چگونه بوده، چه سرنوشتی داشته و چه کاری انجام داده است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.tasnimnews.com/fa/news/1396/04/12/1452122/%D9%BE%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%A8%D8%A7%D8%B9%D8%AB-%D9%BE%D8%B1-%D9%85%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%A8-%D8%B4%D8%AF%D9%86-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%B3-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF|عنوان=ژانر داستان جنگ}}</ref>}}
{{گفتاورد تزیینی|ژانر جنگ، ژانر جنگ است و از تقابل بین دو نیرو به‌وجود می‌آید. خود جنگ زیرمجموعه‌ها و زیرژانرهایی دارد که دفاع یکی از آن‌ها است. هرگونه دفاعی در هرجا رخ دهد کاملاً مقدس است. این که بیایی یک زیرژانر را بالا بیاوریم و کل ژانر را تحت‌الشعاع آن قرار دهیم اشتباه است و منافات دارد. ما چه‌قدر راجع به ادبیات پادگانی کار کرده‌ایم؟ آن هم در جای خود بسیار مهم است. این سیاه‌سفیدکردن افراد باعث اسطوره‌ای شدن آنها در ذهن مخاطب و نویسنده می‌شود. چیزی که من دنبال آن می‌گردم، انسان است. زمین ِبازی ما ادبیات است و کشف آن آدمی است که چگونه بوده، چه سرنوشتی داشته و چه کاری انجام داده است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.tasnimnews.com/fa/news/1396/04/12/1452122/%D9%BE%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%A8%D8%A7%D8%B9%D8%AB-%D9%BE%D8%B1-%D9%85%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%A8-%D8%B4%D8%AF%D9%86-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%B3-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF|عنوان=ژانر داستان جنگ}}</ref>}}


==== زنانی که از جنگ می‌نویسند====
==== زنانی که از جنگ می‌نویسند====
در سال‌های اخیر صداهای زنانه پرطنین به صداهای مردانه در ادبیات داستانی جنگ اضافه شده است. رمان [[«هرس»]] [[نسیم مرعشی]] و رمان [[«خون‌مردگی»]] [[الهام فلاح]]، نمونه‌های موفقی در این زمینه هستند که نشان می‌دهند زنان نویسنده هم حرف‌های تازه و جدی در حوزه جنگ دارند که می‌خواهند در قالب داستان نوشته شود. در رمان «هرس» توپ و تانک نمی‌بینی اما اثرات جنگ در اجتماع به خوبی دیده می‌شود. امیدوارم این صداها روز به روز متنوع‌تر و رساتر شود.
در سال‌های اخیر صداهای زنانهٔ پرطنین به صداهای مردانه در ادبیات داستانی جنگ اضافه شده است. رمان [[«هرس»]] [[نسیم مرعشی]] و رمان [[«خون‌مردگی»]] [[الهام فلاح]]، نمونه‌های موفقی در این زمینه هستند که نشان می‌دهند زنان نویسنده هم حرف‌های تازه و جدی در حوزهٔ جنگ دارند که می‌خواهند در قالب داستان نوشته شود. در رمان «هرس» توپ و تانک نمی‌بینید اما اثرات جنگ در اجتماع به‌خوبی دیده می‌شود. امیدوارم این صداها روزبه‌روز متنوع‌تر و رساتر شود.<ref name=''تجربه''/>


====شاهکارهای ادبیات ایران====
====شاهکارهای ادبیات ایران====
{{گفتاورد تزیینی|برخی رمان‌های شاخص در دهۀ چهل و قبل‌تر خلق شده‌اند که برای مطالعه در این زمینه الزامی هستند. مانند «[[چشم‌هایش]]»، «[[سووشون]]»، «[[بوف کور]]»، «[[شازده‌احتجاب]]» و حتی «[[شوهرِ آهوخانم|شوهر آهوخانم]]»، «[[سنگ صبور]]» و... را هم نمی‌توان نادیده گرفت. درنهایت این که با خواندن چنین آثار بزرگی، نگرش نویسنده به نوع شخصیت‌پردازی و دیگر مسائل مربوط تغییر می‌کند. می‌توان داستان تک‌پرده‌ای، سه‌پرده‌ای، تعلیق‌دار و ویژگی‌های داستان‌های پلیسی را بهتر شناخت.<ref name=''قیصری''/>}}
{{گفتاورد تزیینی|برخی رمان‌های شاخص در دهۀ ١٣۴٠ و قبل‌تر خلق شده‌اند که برای مطالعه ضرروی هستند. مانند «[[چشم‌هایش]]»، «[[سووشون]]»، «[[بوف کور]]»، «[[شازده‌احتجاب]]» و حتّی «[[شوهرِ آهوخانم|شوهر آهوخانم]]»، «[[سنگ صبور]]» و... را نمی‌توان نادیده گرفت. در نهایت این‌که با خواندن چنین آثار بزرگی، نگرش نویسنده به نوع شخصیت‌پردازی و دیگر مسائل مربوط تغییر می‌کند. می‌توان داستان تک‌پرده‌ای، سه‌پرده‌ای، تعلیق‌دار و ویژگی‌های داستان‌های پلیسی را بهتر شناخت.<ref name=''قیصری''/>}}


====کاش نویسنده این کتاب‌ها بودم====
====کتابی که مرا حیرت‌زده کرد====
{{گفتاورد تزیینی|[[عطار]] بی‌مثل و مانند است. «تذکرالاولیاء» کتابی که هرگز کهنه نمی‌شود و هر کاغذش نوری است که بر تاریکی می‌تابد. «ژنرال ارتش مُرده» نوشته [[اسماعیل کاداره]]؛ رمانی جنگی که در ایران خیلی دیده نشد.<ref name=''خاطره‌نگاری''/>}}
{{گفتاورد تزیینی|'''«تذکرةاولیاء»''' عطار، داستانی است ناب از مردانی دست‌نیافتنی. هر فصل کتاب به یکی از بزرگان قلّه عرفان می‌پردازد. کراماتی که از این مردان شاهدیم واقعاً جای حیرت دارد. <ref name=''خاطره‌نگاری''/>}}


====[[زوال کلنل]]====
====[[زوال کلنل]]====
{{گفتاورد تزیینی|کتاب '''«زوال کلنل»''' [[محمود دولت‌آبادی]] هم اثری در ژانر انقلاب است اما به‌سبب حساسیت این ژانر، مدت‌هاست برای چاپ در انتظار مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد به‌سر می‌برد و چوب انقلابی بودنش را می‌خورد!<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://www.ibna.ir/fa/doc/tolidi/194433/%DA%A9%D9%84%D9%86%D9%84-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%DA%86%D9%88%D8%A8-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86%D8%B4-%D9%85%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%AF|عنوان=زوال کلنل}}</ref>}}  
{{گفتاورد تزیینی|کتاب '''«زوال کلنل»''' [[محمود دولت‌آبادی]] هم اثری در ژانر انقلاب است اما به‌سبب حساسیت این ژانر، مدت‌هاست برای چاپ در انتظار مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد به‌سر می‌برد و چوب انقلابی‌بودنش را می‌خورد! <ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://www.ibna.ir/fa/doc/tolidi/194433/%DA%A9%D9%84%D9%86%D9%84-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%DA%86%D9%88%D8%A8-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86%D8%B4-%D9%85%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%AF|عنوان=زوال کلنل}}</ref>}}  


====توصیه به داستان نویسان جوان====
====توصیه به داستان‌نویسان جوان====
{{گفتاورد تزیینی|داستان‌نویس جوان امروز به‌جای هجوم بی‌رویه به خواندن آثار ترجمه، نخست باید وقت خود را برای خواندن بیهقی و بلعمی و شاهنامه تنظیم کند تا مهندسی آنها در قصه‌گویی و شخصیت‌پردازی را یاد بگیرد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://www.ibna.ir/fa/doc/tolidi/194433/%DA%A9%D9%84%D9%86%D9%84-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%DA%86%D9%88%D8%A8-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86%D8%B4-%D9%85%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%AF|عنوان=ادبیات کهن}}</ref>}}توصیۀ دیگرم به افراد مبتدی در این مسیر، همواره این است که سپس به مطالعۀ ادبیات روس بپردازند و بعد از آن ادبیات آمریکا و انگلیس را مطالعه کنند تا به ژانر موردنظر خود برای نویسندگی دست یابند.<ref name=''قیصری''/>
{{گفتاورد تزیینی|داستان‌نویس جوان امروز به‌جای هجوم بی‌رویه به‌خواندن آثار ترجمه، نخست باید وقت خود را برای خواندن '''بیهقی''' و '''بلعمی''' و '''شاهنامه''' تنظیم کند تا مهندسی آنها را در قصه‌گویی و شخصیت‌پردازی یاد بگیرد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.tasnimnews.com/fa/news/1396/06/14/1511441/%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%AC%D8%AA%D9%87%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%D8%B4%D8%AF-%D8%A8%D9%87-%D8%AC%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D8%A8%DB%8C%D9%87%D9%82%DB%8C-%D8%A8%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%85|عنوان=ادبیات کهن}}</ref>}}توصیۀ دیگرم به افراد مبتدی، همواره این است که به مطالعۀ ادبیات روس بپردازند و بعد از آن ادبیات آمریکا و انگلیس را مطالعه کنند تا به ژانر موردنظر خود برای نویسندگی دست یابند.<ref name=''قیصری''/>


===جایزه و شأن کتاب===
===جایزه و شأن کتاب===
:«از حاشیه خوشم نمی‌آید. سال گذشته حرف‌ها و دلایل من برای انصراف از [[جایزه ادبی جلال آل‌احمد|جایزهٔ ادبی جلال]] در رسانه‌ها منتشر شد. حرف جدیدی ندارم تا وقتی این دوره از جلال هم برگزار شود. برخلاف عده‌ای که می‌گویند جایزه‌های ادبی تأثیری در فروش کتاب ندارند، معتقدم اهدای یک جایزه ادبی به هر کتاب، شان ویژه‎ای به آن می‌دهد.»<ref>{{یادکرد ژورنال|تاریخ= ۴دی۱۳۸۸|عنوان= از حاشیه‌ خوشم نمی‌آید|صفحات= ۱۷۸}}</ref>
«از حاشیه خوشم نمی‌آید. سال‌ گذشته حرف‌ها و دلایل من برای انصراف از [[جایزه ادبی جلال آل‌احمد|جایزهٔ ادبی جلال]] در رسانه‌ها منتشر شد. حرف جدیدی ندارم تا وقتی این دوره از جلال هم برگزار شود. برخلاف عده‌ای که می‌گویند جایزه‌های ادبی تأثیری در فروش کتاب ندارند، معتقدم اهدای یک جایزهٔ ادبی به هر کتاب، شأن ویژه‎ای به آن می‌دهد.»<ref>{{یادکرد ژورنال|تاریخ= ۴دی۱۳۸۸|عنوان= از حاشیه‌ خوشم نمی‌آید|صفحات= ۱۷۸}}</ref>


===ادببات و دین===
===ادببات و دین===
{{گفتاورد تزیینی|به‌عنوان داستان‌نويس با نگرشی به جامعه‌مان بايد بگويم كه جوان امروز متأسفانه از اين مفاهيم دور شده است و دليلش را هم اين می‌دانم كه از هسته و جان‌مايه اصيل‌مان فاصله گرفته و به پوسته ظاهری مفاهيم بيشتر توجه دارند.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://iqna.ir/fa/news/1644469/%D9%85%D8%AC%D9%8A%D8%AF-%D9%82%D9%8A%D8%B5%D8%B1%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D8%AC%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D9%81%D8%A7%D9%87%D9%8A%D9%85-%D8%AF%D9%8A%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D8%B9%D8%AB-%D9%86%D9%88%D8%A2%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D9%84%D9%82-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%E2%80%8C-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D9%88%D8%AF-|عنوان=ادبیات و دین}}</ref>}}
{{گفتاورد تزیینی|به‌عنوان داستان‌نويس با نگرش به جامعه‌مان بايد بگويم كه جوان امروز متأسفانه از اين مفاهيم دور شده است. چون از هسته و جان‌مايهٔ اصيل‌مان فاصله گرفته و به پوستهٔ ظاهری مفاهيم بيشتر توجه دارد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://iqna.ir/fa/news/1644469/%D9%85%D8%AC%D9%8A%D8%AF-%D9%82%D9%8A%D8%B5%D8%B1%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D8%AC%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D9%81%D8%A7%D9%87%D9%8A%D9%85-%D8%AF%D9%8A%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D8%B9%D8%AB-%D9%86%D9%88%D8%A2%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D9%84%D9%82-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%E2%80%8C-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D9%88%D8%AF-|عنوان=ادبیات و دین}}</ref>}}


===ادبیات و سیاست===
===ادبیات و سیاست===
{{گفتاورد تزیینی|بزرگ‌ترین آفت نوشتن، سیاسی‌نویسی است. سیاست به لحظه فکر می‌کند و ادبیات به ابدیت.<ref name=''خاطره‌نگاری''/>}}
{{گفتاورد تزیینی|بزرگ‌ترین آفت نوشتن، سیاسی‌نویسی است. سیاست به لحظه فکر می‌کند و ادبیات به ابدیت.<ref name=''خاطره‌نگاری''/>}}
===نگاه قیصری به موسیقی و فیلم ===
{{گفتاورد تزیینی|موسیقی ملل از هر نوعی که باشد دوست دارم. هرچه غریب‌تر دوست‌داشتنی‌تر. از سینمای هالیوود فراری‌ام. سینماگر، هر چقدر غریب‌تر مشتاق‌تر. هر چقدر قصه‌گوتر دوست‌داشتنی‌تر. مثل فیلم «کفرناحوم» یا فیلم روسی «بازگشت» اندری زویا گینتسف.<ref name=''خاطره‌نگاری''/>}}


===نامه‌های سرگشاده===
===نامه‌های سرگشاده===
* او از حضور در فهرست چهل نویسنده برگزیده کشور، با انتشار نامه‌ای انصراف داد:
* او از حضور در فهرست چهل نویسنده برگزیدهٔ کشور، با انتشار نامه‌ای انصراف داد:
{{گفتاورد تزیینی|'''انتظار می‌رفت که نویسندگان را یعنی تمام نویسندگان را مدافع ارزش‌های والای انسانی بدانید حتی کسانی که روزگاری با ما دشمن بودند و هم‌کیش ما نبودند. تقسیم‌بندی زودگذر و سیاسی را به عهده سیاسیون بگذارید و در روزگاری که دیگران بذر نفاق می‌کارند و بی‌اعتمادی سکه رایج شده، شما اعتماد جلب کنید. رمان می‌آموزد که «بنی‌آدم اعضای یکدگرند» پس به مشترکات نگاه کنیم تا تفاوت‌ها. من از آنجا که سال‌هاست از جنگ نوشته‌ام و ضدجنگ خوانده‌اند این تعریف از ارزش را متوجه نمی‌شوم. با اینکه می دانم شما نیت‌خیر دارید ولی چون این حرکت جز رنجش و فاصله تا این‌لحظه چیزی به ارمغان نداشته است از حضور در آن منصرف می‌شوم.'''»<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.mehrnews.com/news/4510840/%D8%A7%D9%86%D8%B5%D8%B1%D8%A7%D9%81-%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D9%81%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA-%DA%86%D9%87%D9%84-%D9%82%D9%84%D9%85|عنوان=نامه سرگشاده}}</ref>}}
<span style="color:Black{{{1|}}};background:Tan{{{2|}}}">انتظار می‌رفت که نویسندگان را یعنی تمام نویسندگان را، مدافع ارزش‌های والای انسانی بدانید حتی کسانی که روزگاری با ما دشمن بودند و هم‌کیش ما نبودند. تقسیم‌بندی زودگذر و سیاسی را به عهدهٔ سیاسیون بگذارید و در روزگاری که دیگران بذر نفاق می‌کارند و بی‌اعتمادی سکه رایج شده، شما اعتماد جلب کنید. رمان می‌آموزد که «بنی‌آدم اعضای یکدیگرند» پس به مشترکات نگاه کنیم تا تفاوت‌ها. من از آنجا که سال‌هاست از جنگ نوشته‌ام و ضدجنگ خوانده‌اند این تعریف از ارزش را متوجه نمی‌شوم. با این‌که می‌دانم شما نیت‌ خیر دارید ولی چون این حرکت جز رنجش و فاصله تا این‌ لحظه چیزی به ارمغان نداشته است از حضور در آن منصرف می‌شوم.»<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.mehrnews.com/news/4510840/%D8%A7%D9%86%D8%B5%D8%B1%D8%A7%D9%81-%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D9%81%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA-%DA%86%D9%87%D9%84-%D9%82%D9%84%D9%85|عنوان=نامه سرگشاده}}</ref>'''</span><noinclude>
* مجید قیصری در پی حادثه پلاسکو، نامه سرگشاده‌ای به رئیس شورای شهر تهران نوشت و خواستار ساخت موزه‌ای دائمی از ساختمان پلاسکو و آنچه از آن باقی مانده است؛ شد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.mehrnews.com/news/3886060/%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%DA%86%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%88%D8%B2%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%A6%D9%85%DB%8C-%DB%8C%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%BE%D9%84%D8%A7%D8%B3%DA%A9%D9%88-%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF-%D8%B4%D9%88%D8%AF|عنوان=حادثه پلاسکو}}</ref>
 
* مجید قیصری در پی حادثهٔ پلاسکو، نامه سرگشاده‌ای به رئیس شورای شهر تهران نوشت و خواستار ساخت موزه‌ای دائمی از ساختمان پلاسکو و آنچه از آن باقی مانده است شد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.mehrnews.com/news/3886060/%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%DA%86%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%88%D8%B2%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%A6%D9%85%DB%8C-%DB%8C%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%BE%D9%84%D8%A7%D8%B3%DA%A9%D9%88-%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF-%D8%B4%D9%88%D8%AF|عنوان=حادثه پلاسکو}}</ref>


===نام‌های دسته‌جمعی===
===بیانیه‌ها===
===شخصیت موردعلاقه‌اش در آثارش ===
===شخصیت موردعلاقه‌اش در آثارش ===
مجید قیصری، نوجوانی که راوی داستان «باغ تلو» بود را از همه شخصیت‌های داستانی‌اش بیشتر دوست دارد.<ref name=''خاطره‌نگاری''/>
مجید قیصری، نوجوانی که راوی داستان «باغ تلو» بود؛ شخصیت‌ موردعلاقه در آثارش معرفی کرد.<ref name=''خاطره‌نگاری''/>


===خلقیات===
قیصری را به‌عنوان نویسنده‌ای شاد و سرزنده می‌شناسند. نویسنده‌ای که با بیش‌از پنجاه سال سن، پرانرژی است و همیشه مشغول تجربه‌های تازه و هنوز هم به‌عنوان نویسنده‌ای جوان شناخته می‌شود.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://newspaper.hamshahrionline.ir/id/4999/%D8%AA%DB%8C%D8%B1%D8%A7%DA%98-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D9%86-%D8%B0%D9%88%D9%82-%D8%B4%D9%88%D9%82%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D8%A7%D9%82%DB%8C-%D9%86%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%AF%D8%B0%D8%A7%D8%B1%D8%AF.html|عنوان=خلقیات قیصری}}</ref>روزنامه جام‌جم آنلاین از خلقیات اومی‌نویسد: «اگر چهرهٔ خندان و بشاش مجید قیصری را دیده باشید، محال است باور كنید كه این انسان مهربان بتواند از جنگ بنویسد.»<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://jamejamdaily.ir/newspaper/item/39218|عنوان=مهربانی و جنگ}}</ref>


===جمله‌ای از ایشان===
===آداب نویسندگی===
===نحوهٔ پوشش===
آداب نویسندگی مجید قیصری، موسیقی، دوش‌گرفتن در اول صبح، عطر و لباس مناسب، استفاده از مانیتور و کیبورد و نه لپ‌تاپ، خنکای هوا، نور ملایم، نشستن در مکان و زمان مشخص است.<ref name=''تفسیر قیصری''/>{{سخ}}او معتقداست فصول، در نوشتنِ داستان تأثیر دارند. فصل پاییز و زمستان را مناسب کارهای بلند و رمان می‌داند و فصل تابستان و بهار را برای کارهای کوتاه.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.mehrnews.com/news/2145709/%D8%A8%D9%87%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%81%D8%B5%D9%84-%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D9%88%D8%AA%D8%A7%D9%87-%D9%88-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D8%B2-%D9%88-%D8%B2%D9%85%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%81%D8%B5%D9%84-%D8%AE%D9%84%D9%82|عنوان=فصل نوشتن}}</ref>{{سخ}}
===تکیه‌کلام‌ها===
===خلقیات===
مجید قیصری را به‌عنوان نویسنده‌ای شاد و سرزنده می‌شناسند. نویسنده‌ای که با بیش ازپنجاه سال سن، پرانرژی است و همیشه مشغول تجربه‌های تازه و هنوز هم به‌عنوان نویسنده‌ای جوان شناخته می‌شود.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://newspaper.hamshahrionline.ir/id/4999/%D8%AA%DB%8C%D8%B1%D8%A7%DA%98-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D9%86-%D8%B0%D9%88%D9%82-%D8%B4%D9%88%D9%82%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D8%A7%D9%82%DB%8C-%D9%86%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%AF%D8%B0%D8%A7%D8%B1%D8%AF.html|عنوان=خلقیات قیصری}}</ref>  


===منزلی که در آن زندگی می‌کرد===
===منزلی که در آن زندگی می‌کرد===
او در خیابان ''پدرثانی'' محلهٔ نارمک به‌دنیا آمد. پدرومادرش بیش از شصت سال است که در این محله سکونت دارند. پدرش دههٔ چهل در این محله زمینی خریده بود و با وامی که گرفت، خانه‌ را ساخت. هنوز هم خانه پدری‌اش به همان‌شکل باقی مانده است.<ref name=''خاطرات''/>
او در خیابان ''پدرثانی'' محلهٔ نارمک به‌دنیا آمد. پدر و مادرش بیش از شصت سال است که در این محله سکونت دارند. پدرش دهۀ ۴٠ در این محله زمینی خریده بود و با وامی که گرفت، خانه‌ را ساخت. هنوز هم خانه پدری‌اش به همان‌شکل باقی مانده است.<ref name=''خاطرات''/>


===گزارشی از سفرهای مجید قیصری===
===گزارشی از سفرهای مجید قیصری===
* تجربه‌های شخصی مجید قیصری برای رمان‌نویسان همدانی<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://www.arthamadan.ir/default.aspx?page=4657&section=newlistItem&mid=51508&pid=101095|عنوان=سفر همدان}}</ref>{{سخ}}
* تجربه‌های شخصی مجید قیصری برای رمان‌نویسان همدانی<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://www.arthamadan.ir/default.aspx?page=4657&section=newlistItem&mid=51508&pid=101095|عنوان=سفر همدان}}</ref>{{سخ}}
* نقد و بررسی کتاب «جشن همگانی» در کتابخانه شهر آبسرد<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.farsnews.com/news/13970822001131/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AC%D8%B4%D9%86-%D9%87%D9%85%DA%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%B4%D9%87%D8%B1-%D8%A2%D8%A8%D8%B3%D8%B1%D8%AF-%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1|عنوان=سفر آبسرد}}</ref>{{سخ}}
* نقد و بررسی کتاب «جشن همگانی» در کتابخانهٔ شهر آبسرد<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.farsnews.com/news/13970822001131/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AC%D8%B4%D9%86-%D9%87%D9%85%DA%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%B4%D9%87%D8%B1-%D8%A2%D8%A8%D8%B3%D8%B1%D8%AF-%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1|عنوان=سفر آبسرد}}</ref>{{سخ}}
* حضور در همایش آیینی «آب و آفتاب» در زنجان <ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://shabestan.ir/TextVersionDetail/663743|عنوان=سفر زنجان}}</ref>{{سخ}}
* داور جشنواره سراسری شعر و داستان طنز در اراک <ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://www.iribnews.ir/fa/news/2181977/%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D8%B4%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%B1%DB%8C-%D8%B4%D8%B9%D8%B1-%D9%88-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B7%D9%86%D8%B2|عنوان=سفر اراک}}</ref>{{سخ}}


===سفرهای ادبی به کشورهای دیگر===
مجید قیصری در سال ١٣٩٣ از سوی [[بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان|بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان]] برای شرکت در نمایشگاه بین‌المللی کتاب فرانکفورت به معاونت فرهنگی وزارت ارشاد معرفی شد و در این نمایشگاه شرکت کرد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.mehrnews.com/news/2332184/%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C-%D8%B9%D8%A7%D8%B2%D9%85-%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%DA%A9%D9%81%D9%88%D8%B1%D8%AA-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF|عنوان=سفر فرانفکورت}}</ref>
او در نمایشگاه کتاب مسکو شرکت کرد و از ترجمه روسی سه کاهن در این سفر رونمایی شد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.ilna.news/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D9%87%D9%86%D8%B1-6/666350-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D9%86%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%AA%D8%B4%DA%A9%DB%8C%D9%84-%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%DB%8C-%D8%AE%DB%8C%D8%A7%D9%85-%D8%B1%D9%88%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D9%87-%DA%A9%D8%A7%D9%87%D9%86|عنوان=سفر روسیه}}</ref> مجید قیصری به‌منظور بزرگداشت شهدای نسل‌كشی سربرنيتسا (در جريان جنگ١٩٩٠ ميلادی در منطقه بالكان) به‌همراه جمعی از نویسندگان ایرانی، در پياده‌روی صلح، موسوم به «مارش ميرا» که در كشور بوسنی برگزار شد؛ شرکت کرد. <ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.irna.ir/news/82583560/%D9%86%D9%88%D9%8A%D8%B3%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%8A-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%8A-%D9%BE%D9%8A%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%B1%D9%88%D9%8A-%D8%B5%D9%84%D8%AD-%D8%A8%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%B3%D9%86%D9%8A-%D9%88-%D9%87%D8%B1%D8%B2%D9%87-%DA%AF%D9%88%D9%8A%D9%86-%D9%85%D9%8A-%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF|عنوان=سفر بوسنی}}</ref>{{سخ}}
===نویسندگان موردعلاقه===
نویسندگان جنگی چون '''«هاینریش بل»''' و '''«ارنست همینگوی»'''، به‌دلیل قرابت فضای ذهنی و شرایطی که قیصری آن را تجربه کرده‌بود از نویسندگان موردعلاقه‌ وی بوده‌اند.<ref name=''تفسیر قیصری''/>


===برنامه‌های ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است===
===علت شهرت===
مجید قیصری به‌سبب نوشتن داستان‌هایی در گسترهٔ جنگ و نگاه متفاوتش به‌این مقوله، شهرت دارد.<ref name=''سبک قیصری''/>


===نویسندگان موردعلاقه===
===رمانی که فیلم نشد===
نویسندگان جنگی چون '''«هاینریش بول»''' و '''«ارنست همینگوی»'''، به‌دلیل قرابت فضای ذهنی و شرایطی که قیصری آن را تجربه کرده‌بود، از نویسندگان موردعلاقه‌ وی بوده‌اند.<ref name=''جنگ''/>»
«شماس شامی» رمانی که قرار بود تبدیل به فیلمنامه شود و در قالب سریال تلویزیونی از صداوسیما پخش گردد اما با حاشیه‌هایی همراه شد که به‌ثمر ننشست و متوقف شد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://www.shafaf.ir/fa/news/101056/%D9%88%D9%82%D8%AA%D9%8A-%D8%B3%D9%8A%D9%85%D8%A7-%D9%81%D9%8A%D9%84%D9%85-%D9%85%D8%AC%D9%8A%D8%AF-%D9%82%D9%8A%D8%B5%D8%B1%D9%8A-%D8%B1%D8%A7-%D8%AF%D9%88%D8%B1-%D8%B2%D8%AF|عنوان=حاشیه‌های فیلمنامه}}</ref>


===علت شهرت===
===اقتباس‌های سینمایی===
فیلم «نیستان» ساختۀ ''ابراهیم ایرج‌زاد'' براساس داستانی از مجید قیصری است که در ژانر دفاع مقدس ساخته شده است. این فیلم در چهاردهمین جشنواره فیلم مقاومت به‌نمایش در آمد که تولید سال ۱۳۹۵ بود.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://tag.ir/cinema/52888-%D8%A2%D9%86%D9%88%D9%86%D8%B3-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%DA%A9%D9%88%D8%AA%D8%A7%D9%87-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86|عنوان=فیلم نیستان}}</ref>


===فیلم ساخته شده براساس===
===یادمان و بزرگداشت مجید قیصری===
===حضور در فیلم‌های مستند دربارهٔ خود===
آیین تجلیل از مجید قیصری، برای کتاب «سه کاهن» که جایزۀ اوراسیا را از آنِ خود کرده بود؛ با حضور جمعی از نویسندگان و اندیشمندان و با سخنرانی [[مصطفی رحمان‌دوست]]، بهروز جلالی، فرزانه فخریان و محمد خانی در انتشارات علمی و فرهنگی برگزار شد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://www.ibna.ir/fa/doc/report/268284/%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C-%D8%B3%D9%87-%DA%A9%D8%A7%D9%87%D9%86-%D8%B1%D9%88%DB%8C-%D9%84%D8%A8%D9%87-%D8%AA%DB%8C%D8%BA-%D8%AD%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%87|عنوان=تجلیل از قیصری}}</ref>
===اتفاقات بعد از انتشار آثار===


===نام جاهایی که به اسم این فرد است===
===مجید قیصری از دریچه مطبوعات===
===ده تا بیست مطلب نقل‌شده از نمونه‌های فوق از مجلات آن دوره===
* گفت‌وگو با روزنامهٔ «آرمان امروز»<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.mokhbernews.ir/socialnetwork/showpost/1024042/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%A8%D9%87-%D9%84%D8%AD%D8%B8%D9%87-%D9%81%DA%A9%D8%B1-%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D9%86%D8%AF-%D9%88-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D8%A8%D8%AF%DB%8C%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D9%84%D9%8A%D9%86%DA%A9-%D8%B2%D9%8A%D8%B1-%D8%A8%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%D9%8A%D8%AF-%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C(1345-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86)-%D8%AC%D8%B2%D9%88-%D9%85%D8%B9%D8%AF%D9%88%D8%AF-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%DB%8C%D8%B4%D8%AA%D8%B1-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%87%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B2%D8%AF-_|عنوان=آرمان امروز}}</ref>{{سخ}}
===برگه‌هایی از مصاحبه‌های فرد===
* مصاحبه با روزنامه «جام‌جم»<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.magiran.com/article/3499265|عنوان=جام‌جم}}</ref>{{سخ}}
* [https://www.magiran.com/newspapertoc/getnewspaperpdf?m=3291&s=4388&p=11 مصاحبه با روزنامه «اعتماد»]


==آثار و کتاب‌شناسی==
==آثار و کتاب‌شناسی==
===سبک و لحن و ویژگی آثار===
===سبک و لحن و ویژگی آثار===
قیصری کار خود را با کتاب‌های جنگ و دفاع مقدس آغاز کرد اما سپس به سراغ حوزه‌های دیگر از جمله '''دین''' و '''اجتماع''' رفت. به‌عقیدهٔ منتقدان یکی از ویژگی‌های آثار قیصری این است که قصه‌ها با این‌که بستر اصلی‌شان تقریباً یکی است ولی تکراری نیستند. در آثار وی جنگ خیلی '''مردانه''' است و حتی جاهایی که زنی را در کنار مردی روایت می‌کند به‌نظر می‌رسد که جنگ برای زنان یک منطقۀ ممنوعه است. ردپای '''بچّه‌ها''' چندان در نوشته‌های قیصری دیده نمی‌شود و در برخی جاها مانند داستان «سه دختر گل‌فروش» این حضور احساس می‌شود. در داستان‌های او '''انسان''' فراتر از آدمیزاد ترسیم نمی‌شود و به آن وجه مأورایی نمی‌دهد. در آن دوره که تازه جنگ تمام شده بود، قیصری با زاویهٔ نگاه خاص خود، تلاش‌های متفاوتی را تجربه کرد. نوشتن '''صلح''' در زمانی که همه از جنگ دوست‌داشتنی می‌نوشتند، نشانگر جسارت و تفاوت است. بسیاری این قلم را ستایش کردند و قیصری این راه را جدی‌تر ادامه داد. ولی واکنش‌های منفی هم زیاد بود که همچنان وجود دارد. امروز هم در بسیاری محافل ادبی، برخی آثار وی را '''ضدجنگ''' می‌دانند.<ref name=''سبک قیصری''/>
===کارنامه و فهرست آثار===
===کارنامه و فهرست آثار===
* '''صلح'''
* '''صلح'''
* '''جنگی بود، جنگی نبود'''
* '''جنگی بود، جنگی نبود'''
* '''طعم باروت'''
* '''طعم باروت'''
* '''نفرسوم از سمت چپ'''
* '''نفر سوم از سمت چپ'''
* '''ضیافت به‌صرف گلوله'''
* '''ضیافت به‌صرف گلوله'''
* '''باغ تلو'''، رمان
* '''باغ تلو'''، رمان
خط ۲۶۱: خط ۳۳۴:
* '''گورسفید'''
* '''گورسفید'''


===جوایز و افتخارات<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://adabiatirani.com/writers/%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C/|عنوان=جوایز}}</ref>===
===جوایز و افتخارات<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://shahrestanadab.com/Content/ID/10661/%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D9%88-%D9%84%D8%AD%D8%B8%D9%87%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%82%D9%84%D9%85-%D9%85%D8%B1%D8%AA%D8%B6%DB%8C-%D8%B4%D9%85%D8%B3%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%AF%DB%8C|عنوان=جوایز}}</ref>===
{{بلی}} برگزیدهٔ کتاب سال ششمین‌ دوره(۱۳۸۵) و هشتمین دوره(۱۳۸۷) شهید حبیب غنی‌پور{{سخ}}  
{{بلی}} نامزد جایزۀ پکا (مهرگان ادب) در سال ۱۳۸۰ برای «جنگی بود جنگی نبود»، «ضیافت به‌صرف گلوله»{{سخ}}
{{بلی}} برگزیدهٔ جایزهٔ مهرگان ادب برای '''باغ تلو''' سال۱۳۸۶{{سخ}}  
{{بلی}} برگزیدهٔ جایزهٔ مهرگان ادب برای «باغ تلو» سال ۱۳۸۶{{سخ}}  
{{بلی}} برگزیدهٔ جایزهٔ ادبی اصفهان برای '''گوساله سرگردان'''{{سخ}}
{{بلی}} برگزیدۀ‌ ششمین دوره جایزۀ ادبی اصفهان، برگزیدۀ کتاب سال هشتمین دورۀ شهید حبیب غنی‌پور، برندۀ لوح تقدیر از جایزۀ ادبی روزی روزگاری، برندۀ جایزۀ قلم زرین، برندۀ جایزۀ نهمین دورۀ نویسندگان و منتقدان مطبوعات برای «گوسالهٔ سرگردان»{{سخ}}  
{{بلی}} برگزیدهٔ جایزهٔ نویسندگان و منتقدان مطبوعات برای '''گوساله سرگردان'''{{سخ}}  
{{بلی}} برندۀ جایزۀ رمان برتر اوراسیای روسیه در سال ٢٠١٨ برای «سه کاهن»{{سخ}}
{{بلی}} برگزیدهٔ جایزهٔ بهترین کتاب سال به انتخاب انجمن قلم ایران برای '''سه دختر گل‌فروش'''{{سخ}}  
{{بلی}} نامزد دهمین دورۀ جایزه ادبی [[هوشنگ گلشیری]] برای «دیگر اسمت را عوض نکن»{{سخ}}
{{بلی}} جایزهٔ قلم زرین سال ۸۵ برای «'''سه دختر گل فروش'''»{{سخ}}  
{{بلی}} برندۀ جایزۀ شهید حبیب غنی‌پور و نامزد جایزۀ کتاب سال ١٣٨٨ که البته قیصری از مسابقه انصراف داد، برای «شماس شامی»{{سخ}}
{{بلی}} برندهٔ جایزهٔ مهرگان ادب برای «'''سه دختر گل فروش'''»{{سخ}}  
{{بلی}} تقدیری در هشتمین دورۀ [[جایزه ادبی جلال آل‌احمد|جایزۀ جلال آل‌احمد]] برای «نگهبان تاریکی»
{{بلی}} جایزهٔ ادبی اصفهان برای «'''سه دختر گل فروش'''»{{سخ}}
{{بلی}} برندهٔ جایزهٔ پکا برای «'''ضیافت به صرف گلوله'''»{{سخ}}
 
===منبع‌شناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)===


===بررسی چند اثر===
===بررسی چند اثر===
====باغ تلو====
====باغ تلو====
«باغ تلو» تراژدی دختری‌است که از کمال مطلوب به وضعیت نامطلوب گذر می‌کند. در تراژدی، شخصیت داستانی ابتدا برتر از دیگر انسان‌ها نشان داده می‌شود. '''«معصومه، قهرمان ما نیامد.»'''(ص ۱۳)
«باغ تلو» تراژدی دختری‌است که از کمال مطلوب به وضعیت نامطلوب گذر می‌کند. در تراژدی، شخصیت داستانی ابتدا برتر از دیگر انسان‌ها نشان داده می‌شود. '''«معصومه، قهرمان ما نیامد. (ص، ۱٠)»'''
بعد درحد انسانی معمولی، که اسیر دست پدر و شرایط روزگار است، سقوط می‌کند. «باغ تلو» داستان رئالی‌‌است که روایتی خاطره‌گونه دارد. خواننده با دیدگاه‌های جامعه‌شناسی، انسان‌شناسی،‌ مسائل اجتماعی و ایدئولوژیکی روبه‌رو می‌شود. شیوهٔ نگارش داستان، دوّار است. مدوربودن زمان اثر، نشان از مدرن‌بودن آن دارد.
بعد درحد انسانی معمولی، که اسیر دست پدر و شرایط روزگار است، سقوط می‌کند. «باغ تلو» داستان واقع‌گرایی است که روایتی خاطره‌گونه دارد. خواننده با دیدگاه‌های جامعه‌شناسی، انسان‌شناسی،‌ مسائل اجتماعی و ایدئولوژیکی روبه‌رو می‌شود. شیوهٔ نگارش داستان، دوّار است. مدوربودنِ زمان اثر، نشان از مدرن‌بودن آن دارد.
در این کتاب، داستان نوجوانی بیان می‌شود که خواهر بزرگ‌تر او عازم جبهه است. خواهری که به زندگی محرومان، رسیدگی و در درو محصول به کشاورزان کمک می‌کند. رفتن خواهر و بی‌خبری از او، پیامدهایی برای خانواده به‌همراه دارد که یکی از آنها جابه‌جایی خانواده به مکانی دیگر و زندگی در خفا و محله‌ای جدید است و دیگری اختلافات و درگیری‌هایی که بین اعضای خانواده ایجاد می‌شود که این کشمکش‌ها البته با حرف‌ها و حدیث‌های مردم شدت می‌گیرد...<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://vista.ir/m/a/29bu1/%C2%AB%D8%A8%D8%A7%D8%BA-%D8%AA%D9%84%D9%88%C2%BB|عنوان=باغ تلو}}</ref> «باغ تلو» را نشر علم در سال۱۳۸۵به بازار کتاب عرضه کرد و قیصری در همان‌سال جایزهٔ مهرگان ادب را برای این رمان به‌دست آورد. این رمان پس از چاپ اول متوقف شد و دیگر تجدیدچاپ نشد.
در این کتاب، داستان از زبان نوجوانی بیان می‌شود که خواهر بزرگ‌تر او عازم جبهه است. خواهری که به زندگی محرومان، رسیدگی و در درو محصول به کشاورزان کمک می‌کند. رفتن خواهر و بی‌خبری از او، پیامدهایی برای خانواده به‌همراه دارد که یکی از آنها جابه‌جایی خانواده به مکانی دیگر و زندگی در خفا و محله‌ای جدید است و دیگری اختلافات و درگیری‌هایی که بین اعضای خانواده ایجاد می‌شود که این کشمکش‌ها البته با حرف‌ها و حدیث‌های مردم شدت می‌گیرد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://vista.ir/m/a/29bu1/%C2%AB%D8%A8%D8%A7%D8%BA-%D8%AA%D9%84%D9%88%C2%BB|عنوان=باغ تلو}}</ref> «باغ تلو» را نشر علم در سال ۱۳۸۵ به بازار کتاب عرضه کرد و قیصری در همان‌ سال جایزهٔ مهرگان ادب را برای این رمان به‌دست آورد. این رمان پس از چاپ اول ممنوع‌الچاپ شد.{{سخ}}
اما در سال ١٣٩٩ '''«انتشارات کوچه»''' این کتاب را پس از '''چهارده سال''' ممنوعیت، تجدیدچاپ کرداما دوباره و پس از چندماه چاپ کتاب متوقف شد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.isna.ir/news/99062216552/%D8%AD%D8%B1%D9%81-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%AA%D9%88%D9%82%DB%8C%D9%81-%D8%A8%D8%A7%D8%BA-%D8%AA%D9%84%D9%88|عنوان=حرف‌های مجید قیصری دربارهٔ توقیف «باغ تلو»}}</ref>


====نقد باغ تلو====
====نقد باغ تلو====
راوی این رمان آدم روان‌پریشی است، تفرق‌گفتار دارد و از این لحاظ خیلی قابل‌اعتماد نیست اما ابله هم نیست. قیصری در این رمان یک‌نفر از شخصیت‌ها را به‌عنوان راوی انتخاب کرده که کاری جدید و مدرنیستی ولی متضمن درون‌نگری است؛ چراکه اگر درون شخصیت‌ها کاویده نشود، بار ذهنی داستان کم می‌شود.
راوی این رمان، آدم روان‌پریشی است، تفرق‌گفتار دارد و از این لحاظ خیلی قابل‌اعتماد نیست اما ابله هم نیست. قیصری در این رمان، یک‌نفر از شخصیت‌ها را به‌عنوان راوی انتخاب کرده که کاری جدید و مدرنیستی ولی متضمن درون‌نگری است؛ چراکه اگر درون شخصیت‌ها کاویده نشود، بار ذهنی داستان کم می‌شود.
وقتی راوی اول‌شخص است مشکل می‌توان درباره آن درون نگری کرد البته از این‌گونه خاص می‌توان به رمان «نیوتوچکا» اثر '''«داستایوفسکی»''' و یا «از چشم غربی» اثر «'''کنراد'''» اشاره کرد که به‌خوبی توانسته‌اند این نقش را برای راوی پرداخت کنند. اما قیصری آن قدرها که باید راوی این شخصیت ها را برای ما درون‌کاوی نمی‌کند و این یکی از نقص‌های جدی «باغ تلو» است. این رمان از قواعد کلاسیک مبتنی بر تجربه زیسته، باورپذیری و قواعد ادبی پیروی کرده است. قیصری شخصیتی را انتخاب کرده انتخاب برجسته‌ای است و بارزترین قسمت رمان هم نگاه مردم است به اسارت و آزادی مرضیه. باغ تلو استعاره‌ای است از انزوا و طرد کسی که با دل و جان به مردم خدمت کرد و بعد هم به جبهه رفت.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.mehrnews.com/news/558159/%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D8%BA-%D8%AA%D9%84%D9%88-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%87%D8%B1-%D8%B4%D8%AE%D8%B5%DB%8C%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D8%BA-%D8%AA%D9%84%D9%88-%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%B2-%D8%A8%D9%87-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D9%86%DA%A9%D8%A7%D9%88%DB%8C|عنوان=نقد باغ تلو}}</ref>  
وقتی راوی اول‌شخص است مشکل می‌توان دربارهٔ آن درون نگری کرد. البته از این‌ گونهٔ خاص می‌توان به رمان «نیوتوچکا» اثر '''«داستایوفسکی»''' و یا «از چشم غربی» اثر «'''کنراد'''» اشاره کرد که به‌خوبی توانسته‌اند این نقش را برای راوی پرداخت کنند. اما قیصری آنقدرها که باید راوی این شخصیت ها را برای خواننده درون‌کاوی نمی‌کند و این از نقص‌های «باغ تلو» است. رمان از قواعد کلاسیک مبتنی بر تجربهٔ زیسته، باورپذیری و قواعد ادبی پیروی کرده است. شخصیتی که برای داستانش انتخاب کرده، شخصیت برجسته‌ای است و بارزترین قسمت رمان هم نگاهِ مردم است به اسارت و آزادی مرضیه. باغ تلو استعاره‌ای است از انزوا و طرد کسی که با دل و جان به مردم خدمت کرد و بعد هم به جبهه رفت.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.mehrnews.com/news/558159/%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D8%BA-%D8%AA%D9%84%D9%88-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%87%D8%B1-%D8%B4%D8%AE%D8%B5%DB%8C%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D8%BA-%D8%AA%D9%84%D9%88-%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%B2-%D8%A8%D9%87-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D9%86%DA%A9%D8%A7%D9%88%DB%8C|عنوان=نقد باغ تلو}}</ref>  


====حاشیه‌های باغ تلو====
====حاشیه‌های باغ تلو====
مجید قیصری با انتشار رمان «باغ تلو» در میان اهالی ادبیات حرف و حدیث‌های بسیاری برپا کرد. از مشاور وزیر ارشاد و هیئت مدیره انجمن قلم که او را تکفیر ادبی و رمانش را ضدارزش و ضدزن خواندند تا منتقدانی که می‌گویند چرا فرجامِ قهرمانِ قصه که جوانی مؤمن است، تراژیک است. در مقابل کم نبودند منتقدانی که اثر را می‌ستایند و آن را یادآور آثار درخشان ادبیات کلاسیک ایران و حتی جهان می‌دانند. تنها در یک نشست مطبوعاتی [[رضا امیرخانی]]، فتح‌الله بی‌نیاز، [[علی‌الله سلیمی]]، [[احمد شاکری]] و خسرو باباخانی به نقد اثر پرداختند.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.mashreghnews.ir/news/951126/%DA%AF%D9%88%D8%B1%D8%B3%D9%81%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%B9%D8%AC%D8%B2%D9%87-%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D9%86%D8%AF|عنوان=حاشیه‌های باغ تلو}}</ref>  
مجید قیصری با انتشار رمان «باغ تلو» در میان اهالی ادبیات حرف و حدیث‌های بسیاری برپا کرد. از مشاور وزیر ارشاد و هیئت مدیرۀ انجمن قلم که او را تکفیر ادبی و رمانش را ضدارزش و ضدزن خواندند تا منتقدانی که می‌گویند چرا فرجامِ قهرمانِ قصه که جوانی مؤمن است، تراژیک است. در مقابل کم نبودند منتقدانی که اثر را می‌ستایند و آن را یادآور آثار درخشان ادبیات کلاسیک ایران و حتی جهان می‌دانند. در یک نشست مطبوعاتی [[رضا امیرخانی]]، فتح‌الله بی‌نیاز، [[علی‌الله سلیمی]]، [[احمد شاکری]] و خسرو باباخانی به نقد اثر پرداختند.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.mashreghnews.ir/news/951126/%DA%AF%D9%88%D8%B1%D8%B3%D9%81%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%B9%D8%AC%D8%B2%D9%87-%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D9%86%D8%AF|عنوان=حاشیه‌های باغ تلو}}</ref>  


==== توهین به زنان در باغ تلو====
==== توهین به زنان در باغ تلو====
به‌عقیده سمیرا اصلانپور، مشاور وزیر ارشاد وقت، از اين كتاب نمی‌شود به‌عنوان كتابی در زمينه‌ دفاع‌مقدس ياد كرد؛ بلكه اهانت به زنان آزاده است و زنان آزاده بايد بيايند دفاع كنند. [[راضيه تجار]] با تأكيد بر اين‌كه ضرورت دارد در آثار نوشته‌شده توسط نويسندگان ايرانی، نشانی از فرهنگ و آداب و رسوم ايرانی باشد، از اين كتاب به‌عنوان توهين آشكار به مقام زن ياد كرد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.isna.ir/news/8706-17085/%D8%A8%D8%A7%D8%BA-%D8%AA%D9%84%D9%88-%D8%A7%D8%AC%D8%A7%D8%B2%D9%87-%D9%8A-%D8%AA%D8%AC%D8%AF%D9%8A%D8%AF-%DA%86%D8%A7%D9%BE-%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%AC%D9%8A%D8%AF-%D9%82%D9%8A%D8%B5%D8%B1%D9%8A-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF|عنوان=توهین به زنان}}</ref>
به‌عقیدۀ سمیرا اصلانپور، از اين كتاب نمی‌شود به‌عنوان كتابی در زمينه‌ دفاع‌مقدس ياد كرد؛ بلكه اهانت به زنان آزاده است. [[راضیه تجار|راضيه تجار]] با تأكيد بر اينكه ضرورت دارد در آثار نوشته‌شده توسط نويسندگان ايرانی، نشانی از فرهنگ و آداب و رسوم ايرانی باشد، از اين كتاب به‌عنوان توهين آشكار به مقام زن ياد كرد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.isna.ir/news/8706-17085/%D8%A8%D8%A7%D8%BA-%D8%AA%D9%84%D9%88-%D8%A7%D8%AC%D8%A7%D8%B2%D9%87-%D9%8A-%D8%AA%D8%AC%D8%AF%D9%8A%D8%AF-%DA%86%D8%A7%D9%BE-%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%AC%D9%8A%D8%AF-%D9%82%D9%8A%D8%B5%D8%B1%D9%8A-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF|عنوان=توهین به زنان}}</ref>


====گورسفید====
====گورسفید====
مجید قیصری در «گورسفید» داستان دو برادر را روایت می‌کند؛ یکی خشکه‌مقدس و رهبر گروهی افراطی؛ دیگری برادری که دل به دختری فقیر و بی‌کس باخته و سودایی دیگر در سر دارد. صالح برادر بزرگ‌تر، رهبر گروه افراطی است که خودشان را بالاتر از قانون می‌دانند، در محکمه‌‌های غیابی برای متهمان حکم صادر می‌کنند و خودشان دست به اجرای حکم می‌زنند و می‌خواهند به هر وسیله‌ای فساد را از روی زمین محو کنند. داستان با روایت برادر کوچک‌تر آغاز می‌شود، از همان چند سطر اول مشخص می‌شود صالح برادر بزرگ مرده است. این شروعِ شوکه‌کننده و بهت‌آور از همان ابتدا خواننده را برای کشف دلیل درگذشت این شخصیت به‌دنبال خود می‌کشاند و با خود همراه می‌کند. قهرمان و ضدقهرمان این داستان افرادی هستند که جنگ تحمیلی را تجربه کرده و حالا پس از جنگ به شهر بازگشته‌اند. بازگشتی که با دوران پر تب‌وتاب دولت سازندگی و شاخصه‌های ویژهٔ این دوران همراه است. زمان داستان مربوط به دههٔ هفتاد و مکان آن شهر تهران است. انتخاب تهران به‌عنوان محل وقوع داستان با موضوع داستان هم‌خوانی دارد، چون بیشترین تحولات و تأثیرات دولت سازندگی در زمینه‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در تهران به‌وقوع می‌پیوندد. نشر افق، «گور سفید» را نخستین‌بار در فروردین٩٨ با۱۱۰۰نسخه منتشر کرد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://ana.ir/fa/news/57/381967/%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%82%D8%AA%D9%84%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%AC%DB%8C%D8%B1%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%DA%AF%D9%88%D8%B1-%D8%B3%D9%81%DB%8C%D8%AF|عنوان=گورسفید}}</ref>
مجید قیصری در «گورسفید» داستان دو برادر را روایت می‌کند؛ یکی خشکه‌مقدس و رهبر گروهی افراطی؛ دیگری برادری که دل به دختری فقیر و بی‌کس باخته و سودایی دیگر در سر دارد. صالح برادر بزرگ‌تر، رهبر گروه افراطی است که خودشان را بالاتر از قانون می‌دانند، در محکمه‌‌های غیابی برای متهمان حکم صادر می‌کنند و خودشان دست به اجرای حکم می‌زنند و می‌خواهند به هر وسیله‌ای فساد را از روی زمین محو کنند. داستان با روایت برادر کوچک‌تر آغاز می‌شود، از همان چند سطر اول مشخص می‌شود صالح، برادر بزرگ، مرده است. این شروعِ شوکه‌کننده و بهت‌آور از همان ابتدا خواننده را برای کشفِ دلیل درگذشت این شخصیت به‌دنبال خود می‌کشاند و با خود همراه می‌کند. قهرمان و ضدقهرمان این داستان افرادی هستند که جنگ تحمیلی را تجربه کرده و حالا پس از جنگ به شهر بازگشته‌اند. بازگشتی که با دوران پر تب‌وتاب دولت سازندگی و شاخصه‌های ویژهٔ این دوران همراه است. زمان داستان مربوط به دههٔ ١٣٧٠ و مکان آن شهر تهران است. انتخاب تهران به‌عنوان محل وقوع داستان با موضوع داستان هم‌خوانی دارد، چون بیشترین تحولات و تأثیرات دولت سازندگی در زمینه‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در تهران به‌وقوع می‌پیوندد. نشر افق، «گورسفید» را نخستین‌بار در فروردین ١٣٩٨ با ۱۱۰۰ نسخه منتشر کرد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://ana.ir/fa/news/57/381967/%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%82%D8%AA%D9%84%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%AC%DB%8C%D8%B1%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%DA%AF%D9%88%D8%B1-%D8%B3%D9%81%DB%8C%D8%AF|عنوان=معرفی گورسفید}}</ref>


====نقد گورسفید====
====نقد گورسفید====
قصه خط‌سیر مشخصی دارد. در این داستان با تقابل خیر و شر مواجهیم. خط تقسیم دوبرادر با دو باور متفاوت. باورهای صالح، برادر تندروی مذهبی که حتی در دیالوگ‌ها با آیات قرآنی و روایات جواب می‌دهد هم برای خواننده جالب است. نگاه به مذهب و سیاست و ایدئولوژی در آن زمان که دچار افراط هم بوده خط داستان را پیش می‌برد. درون‌مایه این رمان، یک انحطاط فکری است که از ایده بزرگتر است. پیرنگ داستان از کهن‌الگوهای معمایی است و نوع نگاه نویسنده در گورسفید سعی در مستندنگاری دارد. از ابتدای داستان، با نشانه‌گذاری‌های حرفه‌ای نویسنده مواجهیم. مادر سنتی روتختی مخملی را پنهان کرده که به عروسش هدیه کند. روزی که بازش می‌کند پوسیده و می‌ریزد. روتختی چیزی در جامعه آن روز است که از بین‌رفته است شاید درکی از یک حقیقت یا باوری در آن زمان. نام شخصیت‌ها معنای ضمنی دارد. هارون، آسیه و شیث که در داستان کهن‌الگوی هابیل و قابیل را تداعی می‌کند.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://www.ibna.ir/fa/doc/report/278389/%DA%AF%D9%88%D8%B1%D8%B3%D9%81%DB%8C%D8%AF-%D8%AD%D8%B1%D9%81%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D9%88%D8%B4%D9%85%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%AC%D9%84%D9%88-%D9%85%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%AF|عنوان=نقد گورسفید}}</ref>
قصه خط‌ سیر مشخصی دارد. در این داستان با تقابل خیر و شر مواجه هستیم. خط تقسیم دو برادر با دو باور متفاوت. باورهای صالح، برادر تندروی مذهبی که حتی در دیالوگ‌ها با آیات قرآنی و روایات جواب می‌دهد برای خواننده جالب است. نگاه به مذهب و سیاست و ایدئولوژی در آن زمان که دچار افراط هم بوده خط داستان را پیش می‌برد. درون‌مایۀ این رمان، انحطاط فکری است که از ایده بزرگتر است. پیرنگ داستان از کهن‌الگوهای معمایی است و نوع نگاه نویسنده در گورسفید سعی در مستندنگاری دارد. از ابتدای داستان، با نشانه‌گذاری‌های حرفه‌ای نویسنده مواجه‌ایم. مادر سنتی روتختی مخملی را پنهان کرده که به عروسش هدیه کند. روزی که بازش می‌کند پوسیده و می‌ریزد. روتختی، باور جامعه آن‌ روز است که نابود شده است. نام شخصیت‌ها معنای ضمنی دارد. هارون، آسیه و شیث در داستان، کهن‌الگوی هابیل و قابیل را تداعی می‌کند.<ref name=''گورسفید''/>


====قیصری از گور سفید می‌گوید====
====قیصری از گور سفید می‌گوید====
:«در جلسه‌ای به من گفتند که شما شخصیت صالح را از روی شخصیت راسکلنیکف در «[[جنایت‌ومکافات]]» نوشته‌اید. به‌سبب این‌که او پیرزن رباخوار را با اندیشۀ این که جامعه را از وجود چنین فردی پاک کند، می‌کشد. آنان درست می‌گفتند. انگار عقبۀ ذهنی من چنین بوده است و آن شخصیت با خواندن داستان، در ناخودآگاه ذهن من مانده و بدون اطلاع در جایی تراوش کرده است. باورپذیر بودن شخصیت صالح اولین دغدغه‌ام بود.»<ref name=''آبدیده''/>
«در جلسه‌ای به من گفتند که شما شخصیت صالح را از روی شخصیت راسکلنیکف در «جنایت‌ومکافات» نوشته‌اید. به‌سبب این‌که او پیرزن رباخوار را با اندیشۀ این که جامعه را از وجود چنین فردی پاک کند، می‌کشد. آنان درست می‌گفتند. انگار عقبۀ ذهنی من چنین بوده است و آن شخصیت با خواندن داستان، در ناخودآگاه ذهن من مانده و بدون اطلاع در جایی تراوش کرده است. باورپذیر بودن شخصیت صالح اولین دغدغه‌ام بود.»<ref name=''آبدیده''/>
 
===آثار ترجمه شده ===
===آثار ترجمه شده ===
* انتشارات شمع و مه نسخه انگلیسی مجموعه داستان '''«جشن همگانی»''' را منتشر و در کشورهای انگلیسی‌زبان توزیع کرد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://khabari.org/article/1615953/%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%A7%D8%B1-%D9%86%D8%B3%D8%AE%D9%87-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C-%D8%AC%D8%B4%D9%86-%D9%87%D9%85%DA%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D8%B2%DB%8C%D8%B9-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7|عنوان=ترجمه جشن همگانی}}</ref>{{سخ}}
* انتشارات شمع و مه نسخهٔ انگلیسی مجموعه داستان '''«جشن همگانی»''' را منتشر و در کشورهای انگلیسی‌زبان توزیع کرد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.tasnimnews.com/fa/news/1398/02/31/2016138/%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%A7%D8%B1-%D9%86%D8%B3%D8%AE%D9%87-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C-%D8%AC%D8%B4%D9%86-%D9%87%D9%85%DA%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D8%B2%DB%8C%D8%B9-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7|عنوان=ترجمه جشن همگانی}}</ref>{{سخ}}
*  
* رمان '''«سه کاهن»''' توسط نشر صدرای مسکو به زبان روسی ترجمه و منتشر شد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.farsnews.com/news/13960914000848/-%D8%B3%D9%87-%DA%A9%D8%A7%D9%87%D9%86-%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%B3%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%88-%D9%85%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%B1-%D8%B4%D8%AF|عنوان=ترجمه سه کاهن}}</ref>{{سخ}}
* کتاب '''«دیگر اسمت را عوض نکن»''' توسط انتشارات شمع و مه به زبان فرانسه ترجمه و منتشر شد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://hvasl.ir/news/22934|عنوان=ترجمه دیگر اسمت را..}}</ref>{{سخ}}
 
===فیلم‌نامه‌ها===
فیلمنامه «یک‌روز به‌خصوص» کار مشترک مجید قیصری و همایون اسعدیان است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.aftabir.com/news/article/view/2016/07/15/1343070|عنوان=یک‌روز به‌خصوص}}</ref>


===ناشرانی که با او کار کرده‌اند===
===ناشرانی که با او کار کرده‌اند===
افق، چشمه، سوره مهر، صریر، کمان، انتشارات علمی‌فرهنگی، پالیزان، علم، همشهری
افق، چشمه، سوره مهر، صریر، کمان، انتشارات علمی‌فرهنگی، پالیزان، علم، همشهری
===تعداد چاپ‌ها و تجدیدچاپ‌های کتاب‌ها===
===تعداد چاپ‌ها و تجدیدچاپ‌های کتاب‌ها===
<span style="color:Black{{{1|}}};background:LightSteelBlue{{{2|}}}">'''«سه دختر گل‌فروش»، چاپ هفتم'''</span>{{سخ}}
<noinclude><span style="color:Black{{{1|}}};background:PowderBlue{{{2|}}}">'''«شماس شامی»، چاپ پنجم'''{{سخ}}
<noinclude><span style="color:Black{{{1|}}};background:LightBlue{{{2|}}}">'''«گوساله سرگردان» و «سه کاهن» چاپ چهارم'''</span><noinclude>{{سخ}}
<span style="color:Black{{{1|}}};background:SkyBlue{{{2|}}}">'''«نگهبان تاریکی»، «ضیافت به‌صرف گلوله» و «دیگر اسمت را عوض نکن» چاپ سوم'''</span><noinclude>{{سخ}}
<span style="color:Black{{{1|}}};background:LightSkyBlue{{{2|}}}">'''«نفرسوم از سمت چپ»، «طناب‌کشی» و «زیرخاکی» چاپ دوم'''</span><noinclude>{{سخ}}
<span style="color:Black{{{1|}}};background:CornflowerBlue{{{2|}}}">'''«گورسفید»، «صلح»، «قصه٨۵»، «جشن همگانی»، «باغ تلو»، «ماه‌زده» و «جنگی بود، جنگی نبود» چاپ اول'''</span><noinclude>


==منبع‌شناسی==
==منبع‌شناسی==
===منابعی که دربارهٔ فرد و آثارش نوشته شده است. (شامل کتاب، مقاله و پایان‌نامه)===
 
=== مقاله‌ها و پایان‌نامه‌هایی که دربارۀ آثار قیصری چاپ شده است===
* جامعه‌شناسی رفتار در رمان «طناب‌کشی» بر مبنای نظریه «داغ ننگ»، سیدعلی قاسم‌زاده، نقد ادبی، شماره۲۶، تابستان۱۳۹۳<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://ensani.ir/fa/article/332508/%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%87-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%B1%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%B7%D9%86%D8%A7%D8%A8-%DA%A9%D8%B4%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D9%85%D8%A8%D9%86%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C%D8%A9-%D8%AF%D8%A7%D8%BA-%D9%86%D9%86%DA%AF-|عنوان=طناب‌کشی}}</ref>   
* جامعه‌شناسی رفتار در رمان «طناب‌کشی» بر مبنای نظریه «داغ ننگ»، سیدعلی قاسم‌زاده، نقد ادبی، شماره۲۶، تابستان۱۳۹۳<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://ensani.ir/fa/article/332508/%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%87-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%B1%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%B7%D9%86%D8%A7%D8%A8-%DA%A9%D8%B4%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D9%85%D8%A8%D9%86%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C%D8%A9-%D8%AF%D8%A7%D8%BA-%D9%86%D9%86%DA%AF-|عنوان=طناب‌کشی}}</ref>   
* ردّپای رئالیسم‌جادویی در دو داستان کوتاه دفاع مقدّس «ماه‌زده» و «عودعاس سبز»، نویسندگان: سمیه شیخ‌زاده، غلامحسین شریفی‌ولدانی، سیدمرتضی هاشمی، محمود براتی‌خوانساری، نشریه ادبیات پایداری، شماره١۴، بهاروتابستان١٣٩۵<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://ensani.ir/fa/article/358232/%D8%B1%D8%AF%D9%91-%D9%BE%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%D8%A6%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D8%AC%D8%A7%D8%AF%D9%88%DB%8C%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D9%88-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D9%88%D8%AA%D8%A7%D9%87-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D9%85%D9%82%D8%AF%D9%91%D8%B3-%D9%85%D8%A7%D9%87-%D8%B2%D8%AF%D9%87-%D9%88-%D8%B9%D9%88%D8%AF-%D8%B9%D8%A7%D8%B3-%D8%B3%D8%A8%D8%B2-%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C|عنوان=رئالیسم‌جادویی}}</ref>  
* ردّپای رئالیسم‌جادویی در دو داستان کوتاه دفاع مقدّس «ماه‌زده» و «عودعاس سبز»، نویسندگان: سمیه شیخ‌زاده، غلامحسین شریفی‌ولدانی، سیدمرتضی هاشمی، محمود براتی‌خوانساری، نشریه ادبیات پایداری، شماره١۴، بهاروتابستان١٣٩۵<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://ensani.ir/fa/article/358232/%D8%B1%D8%AF%D9%91-%D9%BE%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%D8%A6%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D8%AC%D8%A7%D8%AF%D9%88%DB%8C%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D9%88-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D9%88%D8%AA%D8%A7%D9%87-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D9%85%D9%82%D8%AF%D9%91%D8%B3-%D9%85%D8%A7%D9%87-%D8%B2%D8%AF%D9%87-%D9%88-%D8%B9%D9%88%D8%AF-%D8%B9%D8%A7%D8%B3-%D8%B3%D8%A8%D8%B2-%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C|عنوان=رئالیسم‌جادویی}}</ref>  
* آسیب‌شناسی مسائل اجتماعی در «جشن همگانی»، پری رضوی، شهرستان ادب، ٩آبان۱۳۹۸<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://shahrestanadab.com/Content/ID/11168/%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D8%A8%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%85%D8%B3%D8%A7%D9%8A%D9%84-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D8%B4%D9%86-%D9%87%D9%85%DA%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%BE%D8%B1%DB%8C-%D8%B1%D8%B6%D9%88%DB%8C|عنوان=نقد جشن همگانی}}</ref>  
* آسیب‌شناسی مسائل اجتماعی در «جشن همگانی»، پری رضوی، شهرستان ادب، ٩آبان۱۳۹۸<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://shahrestanadab.com/Content/ID/11168/%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D8%A8%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%85%D8%B3%D8%A7%D9%8A%D9%84-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D8%B4%D9%86-%D9%87%D9%85%DA%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%BE%D8%B1%DB%8C-%D8%B1%D8%B6%D9%88%DB%8C|عنوان=نقد جشن همگانی}}</ref>  
* شکل‌شناسی داستان‌های کوتاه مجید قیصری بر اساس مجموعه داستان «طعم باروت»، نویسندگان: یوسف گل پرور،  سیداسماعیل قافله‌باشی، نشریه ادبیات پایداری، پاییزوزمستان١٣٩٢<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://shahrestanadab.com/Content/ID/11168/%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D8%A8%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%85%D8%B3%D8%A7%D9%8A%D9%84-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D8%B4%D9%86-%D9%87%D9%85%DA%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%BE%D8%B1%DB%8C-%D8%B1%D8%B6%D9%88%DB%8C|عنوان=طعم باروت}}</ref>{{سخ}}
* شکل‌شناسی داستان‌های کوتاه مجید قیصری براساس مجموعه داستان «طعم باروت»، نویسندگان: یوسف گل پرور،  سیداسماعیل قافله‌باشی، نشریه ادبیات پایداری، پاییزوزمستان١٣٩٢<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.magiran.com/paper/1297911|عنوان=طعم باروت}}</ref>{{سخ}}
* درباره «دیگر اسمت را عوض نکن»، علی چنگیزی، روزنامه فرهیختگان<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://changizi.blogfa.com/post/568|عنوان=نقد علی چنگیزی}}</ref>  
* درباره «دیگر اسمت را عوض نکن»، علی چنگیزی، روزنامه فرهیختگان<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://changizi.blogfa.com/post/568|عنوان=نقد «دیگر اسمت را عوض نکن»}}</ref>  


==نوا، نما، نگاه==
==نوا، نما، نگاه==
===خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونه‌های شنیداری و تصویری انتخاب شود)===
===برشی از داستان کوتاه «آب» ===
{{شنیدن|نام پرونده= داستان کوتاه آب.mp3|عنوان= '''همراه با صدای نویسنده'''}}
{{سخ}}
 
 
 
 


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==
* [https://www.hamshahrionline.ir/news/513756/%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%BA%D8%B6-%D9%85%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D8%BA-%D8%AA%D9%84%D9%88-%D9%87%D9%86%D9%88%D8%B2-%D9%86%D8%AA%D8%B1%DA%A9%DB%8C%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA بغض من برای «باغ تلو» هنوز نترکیده است.]
* [http://www.habibghanipoor.ir/files/habib%206.pdf گفت‌وگو با مجید قیصری به‌مناسبت انتشار مجموعه داستان «گوساله سرگردان»]{{سخ}}
* [http://www.habibghanipoor.ir/files/habib%206.pdf گفت‌وگو با مجید قیصری به‌مناسبت انتشار مجموعه داستان «گوساله سرگردان»]{{سخ}}
* [https://www.magiran.com/newspapertoc/getnewspaperpdf?m=3291&s=1547&p=11 درباره مجموعه داستان «گوساله سرگردان» نوشته مجید قیصری؛ این خانه سیاه است.]{{سخ}}
* [https://www.magiran.com/newspapertoc/getnewspaperpdf?m=3291&s=1547&p=11 درباره مجموعه داستان «گوساله سرگردان» نوشته مجید قیصری؛ این خانه سیاه است.]{{سخ}}
* [https://www.mehrnews.com/news/1415586/%D8%A8%D8%A7%D8%BA-%D8%AA%D9%84%D9%88-%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%A8%D9%84-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DA%98%DB%8C%DA%A9-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%AA-%D9%88-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%A8%D8%A7-%DB%8C%DA%A9%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1 «باغ تلو»؛ تقابل تراژیک انسانیت و جنگ با یکدیگر]
* [https://www.mehrnews.com/news/1415586/%D8%A8%D8%A7%D8%BA-%D8%AA%D9%84%D9%88-%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%A8%D9%84-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DA%98%DB%8C%DA%A9-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%AA-%D9%88-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%A8%D8%A7-%DB%8C%DA%A9%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1 «باغ تلو»؛ تقابل تراژیک انسانیت و جنگ با یکدیگر]
*[https://www.magiran.com/article/2624306 درباره طناب‌کشی مجید قیصری]
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}


== منابع ==
== منابع ==
# {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =میرعابدینی| نام =حسن| پیوند نویسنده= حسن میرعابدینی|عنوان= فرهنگ داستان‌نویسان ایران (از آغاز تا امروز)|سال= ۱۳۸۶|ناشر =نشر چشمه|مکان =تهران| شابک = ۹۷۸-۹۶۴-۳۶۲-۳۶-۲۳|صفحه= ۳۰۳}}
# {{یادکرد ژورنال|نام خانوادگی= قیصری|نام= مجید|عنوان=نمی‌خواستم نویسنده شوم |ژورنال= ماهنامه ادبیات و داستان|مکان= تهران|شماره=۱۲ |سال= ۱۳۷۵|تاریخ بازبینی= ۲۱آبان۱۳۹۸}}
# {{یادکرد ژورنال|نام خانوادگی= قیصری|نام= مجید|تاریخ= ۴دی۱۳۸۸|عنوان= از حاشیه‌ خوشم نمی‌آید|ژورنال= همشهری داستان|دوره= اول|شماره= پنجم|صفحات= ۱۷۸|تاریخ بازبینی= ۵شهریور۱۳۹۸}}


==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==
# {{یادکرد وب|نشانی=https://shahrestanadab.com/Content/ID/3770/%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D9%88%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%AC%D9%84%D8%B3%D9%87-%D9%84%D8%B0%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%B1%D9%86%D8%AC%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D9%85%DB%8C%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%85|عنوان=من از رنج‌های جنگ می‌نویسم|ناشر=شهرستان ادب|تاریخ انتشار = ۲۰مرداد۱۳۹۳ |تاریخ بازدید =٢٣آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.isna.ir/news/95050107826/%D8%A7%D8%B9%D8%B7%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%AC%D9%87-%DB%8C%DA%A9-%D9%87%D9%86%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%87-6-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%88-%D8%B4%D8%A7%D8%B9%D8%B1|عنوان=اعطای درجه‌یک هنری به شش نویسنده و شاعر|ناشر=ایسنا|تاریخ انتشار = ۱۳مرداد۱۳۹۵|تاریخ بازدید =٢٣آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://shahrestanadab.com/Content/ID/11072/%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AB%D8%A7%D8%A8%D8%AA-%D9%87%D9%81%D8%AA%DA%AF%DB%8C-%D9%85%D9%88%D8%B3%D8%B3%D9%87-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%AF%D8%A8|عنوان=کارگاه «یکشنبه‌های داستان» مجید قیصری در شهرستان ادب|ناشر=شهرستان ادب|تاریخ بازدید =٢٣آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=http://www.ibna.ir/fa/doc/longint/269744|عنوان=قیصری انسان را فراتر از آدمیزاده ترسیم نمی‌کند|ناشر=ایبنا|تاریخ انتشار =۱۰دی۱۳۹۷|تاریخ بازدید =٢٣آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.hamshahrionline.ir/news/455158/%D8%AC%D8%BA%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D9%85-%D9%85%D8%AD%D9%84%D9%87-%D8%AA%D8%B3%D9%84%DB%8C%D8%AD%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D8%AA|عنوان=جغرافیای کتاب جدیدم محله تسلیحات است|ناشر=همشهری آنلاین|تاریخ انتشار = چهارشنبه۲۷ شهریور۱۳۹۸|تاریخ بازدید =٢٣آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://shahrestanadab.com/Content/ID/11027/%D8%A7%D8%B2-%D8%AE%D8%B7-%D9%85%D9%82%D8%AF%D9%85-%D8%AA%D8%A7-%D9%82%D9%84%D8%A8-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86-%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%98-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%AF%D8%A8-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C|عنوان=از خط مقدم تا قلب تهران؛ گفتگوی ویژۀ شهرستان ادب با مجید قیصری|ناشر=شهرستان ادب|تاریخ انتشار =۳مهر۱۳۹۸ |تاریخ بازدید =٢٣آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://banifilm.ir/%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B5%D9%84%D8%A7%D9%8B-%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%B1-%D9%86%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%B4%D9%88%D9%85/|عنوان=اصلاً قرار نبود نویسنده شوم!|ناشر=بانی فیلم|تاریخ انتشار =۶مهر۱۳۹۲ |تاریخ بازدید =٢٣آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=http://www.pana.ir/news/875614|عنوان=«سه کاهن»تنها کتابی است که وجه شفادهنده برای من داشت|ناشر=پانا|تاریخ انتشار =١٣آذر۱۳۹٧ |تاریخ بازدید =٢٣آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=http://www.bookcity.org/detail/17926/root/speak|عنوان=سیاست به لحظه فکر می‌کند و ادبیات به ابدیت|ناشر=شهرکتاب|تاریخ انتشار =۸اردیبهشت۱۳۹۸|تاریخ بازدید =٢٣آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.farsnews.com/news/13980628000496/%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%82%D8%A8%D9%88%D9%84-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1-%D8%AE%D9%88%D8%A8-%D9%88-%D8%A8%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D8%A8%D9%86%E2%80%8C%D9%85%D9%84%D8%AC%D9%85-%D8%AD%D9%82-%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D9%82%D8%AA%D9%84%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C|عنوان=قتل‌های زنجیره‌ای به حاکمیت ربط ندارد|ناشر=خبرگزاری فارس|تاریخ انتشار = ٣١شهریور۱۳۹۸|تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=http://resaneh.farhangsara.ir/?p=9628|عنوان=وقتی شما عزیزترین نزدیکانتان را در جنگ از دست می‌دهید، جنگ معنا و مفهوم دیگری برای شما پیدا می‌کند|ناشر=فرهنگ‌سرای رسانه|تاریخ انتشار =١۴آذر۱۳۹٧|تاریخ بازدید =٢٣آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://avaze.com/%D8%A7%DB%8C%D8%A8%D9%86%D8%A7-%D8%B1%D8%AD%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%AA-%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B9-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%A8%D8%A7-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D9%86%D9%88/|عنوان=ادبیات غرب مملو از رویکرد عیسی بن‌مریم است|ناشر=سایت خبری آوازه|تاریخ انتشار =١٢شهریور۱۳۹٨|تاریخ بازدید =٢٣آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=http://www.ibna.ir/fa/doc/report/278389/%DA%AF%D9%88%D8%B1%D8%B3%D9%81%DB%8C%D8%AF-%D8%AD%D8%B1%D9%81%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D9%88%D8%B4%D9%85%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%AC%D9%84%D9%88-%D9%85%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%AF|عنوان=«گورسفید» حرفه‌ای و هوشمندانه جلو می‌رود|ناشر=ایبنا|تاریخ انتشار = ۲۶تير۱۳۹۸|تاریخ بازدید =٢٣آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.isna.ir/news/96020201014/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D8%B9%D8%AF%DB%8C-%D9%88-%D9%87%D9%88%DA%AF%D9%88|عنوان=بازتاب تجربه‌ زیسته‌ سعدی در آثارش ما را بیش‌ اندازه به او نزدیک می‌کند|ناشر=ایسنا|تاریخ انتشار = ۲اردیبهشت۱۳۹۶|تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.isna.ir/news/98022111038/%D8%AF%D8%BA%D8%AF%D8%BA%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%DB%8C|عنوان=گردهمایی مدرسان داستان‌نویسی در بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان|ناشر=ایسنا|تاریخ انتشار = ۲١اردیبهشت۱۳۹۶|تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=http://jamejamdaily.ir/?nid=5345&pid=5&type=1|عنوان=توصیه‌های مجید قیصری برای کتابخوانی در نوروز|ناشر=جام‌جم|تاریخ انتشار = ۲١اسفند۱۳۹٧|تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://shahrestanadab.com/Content/ID/10981/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%AA%DB%8C%D9%84%D9%87-%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%B5%D9%81%D8%AF%D8%B1%DB%8C|عنوان=بررسی داستان «تیله آبی» از محمدرضا صفدری|ناشر=شهرستان ادب|تاریخ انتشار = ۱۶شهریور۱۳۹۸|تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://shahrestanadab.com/Content/ID/10998/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D8%B3-%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%88%D9%81%DB%8C|عنوان=نقد و بررسی داستان «رمی» از عباس معروفی|ناشر=شهرستان ادب|تاریخ انتشار = ۱۸شهریور۱۳۹۸|تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://shahrestanadab.com/Content/ID/5837/%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%AD-%D9%86%D8%B4%D8%B3%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%AF%D8%A8|عنوان=نشست داستان‎نویسان افغانستان و داستان‎نویسان شهرستان ادب|ناشر=شهرستان ادب|تاریخ انتشار = ۱مهر۱۳۹۴|تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://shahrestanadab.com/Content/ID/11029/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D8%A8-%D8%B3%D9%87%D8%B1%D8%A7%D8%A8%DA%A9%D8%B4%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%A8%DB%8C%DA%98%D9%86-%D9%86%D8%AC%D8%AF%DB%8C|عنوان=نقد و بررسی داستان «شب سهراب‌کشان» از بیژن نجدی|ناشر=شهرستان ادب|تاریخ انتشار =۱مهر۱۳۹۴|تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://shahrestanadab.com/Content/ID/10973/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D8%B1%D9%82-%D8%A8%D9%86%D9%81%D8%B4%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%D9%87%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D9%86%D8%AF%D9%86%DB%8C%D9%BE%D9%88%D8%B1|عنوان=بررسی داستان «شرق بنفشه» از شهریار مندنی‌پور|ناشر=شهرستان ادب|تاریخ انتشار =۱۱شهریور۱۳۹۸|تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://shahrestanadab.com/Content/ID/10938/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%BA%D9%84%D8%A7%D9%85%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D8%B9%D8%AF%DB%8C|عنوان=بررسی داستان «دو برادر» از غلامحسین ساعدی|ناشر=شهرستان ادب|تاریخ انتشار =۴شهریور۱۳۹۸ |تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://shahrestanadab.com/Content/ID/10965/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%A7%D9%87-%D9%88-%D9%85%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%A8-%D8%AE%D8%B3%D8%B1%D9%88%DB%8C|عنوان=بررسی داستان «ماه و مار» از ابوتراب خسروی|ناشر=شهرستان ادب|تاریخ انتشار =٩شهریور۱۳۹۸ |تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://etemadonline.com/content/232603/%D8%AA%D8%A7%DA%A9%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D8%B1-%D8%B4%D9%86%DB%8C%D8%AF%D9%86-%D9%86%D8%B8%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%DA%AF%D9%88%D9%86%D8%A7%DA%AF%D9%88%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D9%84%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D8%A7%DB%8C%D8%B2%D9%87-%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84|عنوان=انتخاب‌های جایزه جلال سفارشی نبوده است|ناشر=اعتماد|تاریخ انتشار =۲۴شهریور۱۳۹۷|تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.mojnews.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%DB%8C-6/168898-%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%AF%D9%88%D9%85-%D8%B3%D9%81%D8%B1-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D9%88%D8%B3%D9%86%DB%8C-%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA|عنوان=روز دوم سفر نویسندگان ایرانی در بوسنی چگونه گذشت؟|ناشر=موج|تاریخ انتشار =١٧تیر۱۳۹۶|تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=http://adabiatirani.com/%d9%86%d8%b4%d8%b3%d8%aa-%d8%b1%d9%88%d8%a7%db%8c%d8%aa-%d8%b3%d8%b1%d8%a8%d8%b1%d9%86%db%8c%d8%aa%d8%b3%d8%a7-%d8%a7%d8%b2-%d8%af%d8%b1%db%8c%da%86%d9%87-%d8%af%d9%88%d8%b1%d8%a8%db%8c/|عنوان=نشست روایت سربرنیتسا در بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان|ناشر=بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان|تاریخ انتشار =١٧تیر۱۳۹۶|تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.khabaronline.ir/news/161454/%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%82%D9%87-%D9%85%DB%8C%D9%88%D9%87-%D8%AE%D9%88%D8%A8-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AE%D9%88%D8%A8-%D9%88-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%AF%D9%86%D8%A8%D8%A7%D9%84|عنوان=نویسنده حرفه‌ای نداریم|ناشر=خبرآنلاین|تاریخ انتشار = ۲۱تیر۱۳۹۰|تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=http://adabiatirani.com/writers/%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C/|عنوان=کتاب‌شناسی و جوایز مجید قیصری|ناشر=بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان|تاریخ انتشار = ۲۴خرداد۱۳۹۶ |تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://shahrestanadab.com/%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C|عنوان=پرتره مجید قیصری در شهرستان ادب|ناشر=شهرستان ادب|تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=http://adabiatirani.com/writers/%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C/|عنوان= قيصری شكارچی موقعيت‌های ناگفته جنگ است|ناشر=خبرگزاری فارس|تاریخ انتشار = ٢٢خرداد۱۳٨٨ |تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=http://navideshahed.com/fa/news/233479/%D8%AF%D9%8A%DA%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D9%85%D8%AA-%D8%B1%D8%A7-%D8%B9%D9%88%D8%B6-%D9%86%D9%83%D9%86-%D8%AA%D8%B5%D9%88%D9%8A%D8%B1%D9%8A-%D9%85%D8%B9%D9%86%D9%88%D9%8A-%D8%A7%D8%B2-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%A6%D9%87-%D9%85%D9%8A-%D8%AF%D9%87%D8%AF|عنوان=«ديگر اسمت را عوض نكن» تصويری معنوی از جنگ ارائه می‌دهد
|ناشر=نوید شاهد|تاریخ انتشار = ١۴دی۱۳٨٨ |تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=http://navideshahed.com/fa/news/233479/%D8%AF%D9%8A%DA%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D9%85%D8%AA-%D8%B1%D8%A7-%D8%B9%D9%88%D8%B6-%D9%86%D9%83%D9%86-%D8%AA%D8%B5%D9%88%D9%8A%D8%B1%D9%8A-%D9%85%D8%B9%D9%86%D9%88%D9%8A-%D8%A7%D8%B2-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%A6%D9%87-%D9%85%D9%8A-%D8%AF%D9%87%D8%AF|عنوان=با سیاه‌نویسی، جهانی نمی‌شویم!|ناشر=قدس آنلاین|تاریخ انتشار = ۱۵اسفند۱۳۹۶|تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=http://resanehenghelab.com/%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C-%D9%86%D8%B4%D8%B3%D8%AA-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86/|عنوان=داستان «آب» مستقیم به داستان سیاوش اشاره دارد و قیصری اسطوره سیاوش را بازسازی می‌کند|ناشر=رسانه انقلاب|تاریخ انتشار = ۵مرداد۱۳۹۶|تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.mehrnews.com/news/4625396/%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%85%D9%86-%D8%B1%D8%A7-%D8%A2%D8%A8%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D9%87-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA|عنوان=زمانه من را آبدیده کرده است|ناشر=خبرگزاری مهر|تاریخ انتشار = ۷خرداد۱۳۹۸|تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.mehrnews.com/news/3757420/%D9%82%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D9%84%D8%A7-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%86%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF-%D8%B1%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D8%AF%D8%B1-%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA%D9%87|عنوان=عدم شناخت اسطوره‌ها، تعادل روانی را به هم می‌ریزد|ناشر=خبرگزاری مهر|تاریخ انتشار = ۱۰شهریور۱۳۹۵|تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.khabaronline.ir/news/705425/%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%A2%D9%84-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%DA%A9%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%B6-%DB%8C%D8%A7-%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%A8%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%A7|عنوان=آل‌احمد آن تصویری نبود که برادرش شمس یا همفکرانش از او ساختند|ناشر=خبرآنلاین|تاریخ انتشار = ۱۸شهریور۱۳۹۶ |تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.khabaronline.ir/news/705425/%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%A2%D9%84-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%DA%A9%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%B6-%DB%8C%D8%A7-%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%A8%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%A7|عنوان=رضا امیرخانی فرزند زمانه خویش است|ناشر=ارمیا|تاریخ انتشار =۵اردیبهشت۱۳٨٨ |تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=http://www.ibna.ir/fa/doc/report/279591/%D9%81%D9%84%D8%A7%D8%AD-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B5%D8%B1-%D8%B5%D9%84%D8%AD-%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C-%D9%82%D8%AF%D8%B1%D8%AA-%D8%AE%D9%84%D9%82-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%B2%DB%8C|عنوان=قدرت ادبیات در خلق جهان موازی است|ناشر=ایبنا|تاریخ انتشار = ۲۴مرداد۱۳۹۸ |تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.tasnimnews.com/fa/news/1397/07/23/1853299/%D8%B4%D9%87%D8%B3%D9%88%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%B1%DA%AF-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%B1%DA%AF-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%A7-%D9%86%D8%B2%D8%AF%DB%8C%DA%A9-%D8%AA%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%AA|عنوان=هنوز پس از گذشت چهل سال ژانری به نام انقلاب نداریم |ناشر=تسنیم |تاریخ انتشار = ۲۳مهر۱۳۹۷ |تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.tasnimnews.com/fa/news/1397/07/23/1853299/%D8%B4%D9%87%D8%B3%D9%88%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%B1%DA%AF-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%B1%DA%AF-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%A7-%D9%86%D8%B2%D8%AF%DB%8C%DA%A9-%D8%AA%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%AA|عنوان=جنگ، جنگ است و انقلاب، انقلاب |ناشر=ایلنا |تاریخ انتشار = ١٧بهمن۱۳۹۵ |تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.tasnimnews.com/fa/news/1396/04/12/1452122/%D9%BE%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%A8%D8%A7%D8%B9%D8%AB-%D9%BE%D8%B1-%D9%85%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%A8-%D8%B4%D8%AF%D9%86-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%B3-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF|عنوان=پرداختن به خاطرات جنگ باعث پرمخاطب‌شدن ادبیات دفاع مقدس می‌شود |ناشر=تسنیم|تاریخ انتشار = ۱۲تير۱۳۹۶|تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=http://www.ibna.ir/fa/doc/tolidi/194433/%DA%A9%D9%84%D9%86%D9%84-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%DA%86%D9%88%D8%A8-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86%D8%B4-%D9%85%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%AF|عنوان=«کلنل» دولت‌آبادی چوب انقلابی بودنش را می‌خورد!|ناشر=ایبنا|تاریخ انتشار =  ۲۷بهمن۱۳۹۲|تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.tasnimnews.com/fa/news/1396/06/14/1511441/%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%AC%D8%AA%D9%87%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%D8%B4%D8%AF-%D8%A8%D9%87-%D8%AC%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D8%A8%DB%8C%D9%87%D9%82%DB%8C-%D8%A8%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%85|عنوان= به‌جای آثار ترجمه، تاریخ بیهقی بخوانیم|ناشر=تسنیم|تاریخ انتشار =  ۱۴شهريور۱۳۹۶ |تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://iqna.ir/fa/news/1644469/%D9%85%D8%AC%D9%8A%D8%AF-%D9%82%D9%8A%D8%B5%D8%B1%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D8%AC%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D9%81%D8%A7%D9%87%D9%8A%D9%85-%D8%AF%D9%8A%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D8%B9%D8%AB-%D9%86%D9%88%D8%A2%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D9%84%D9%82-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%E2%80%8C-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D9%88%D8%AF-|عنوان= توجه به مفاهيم دينی باعث نوآوری در خلق داستان‌ می‌شود|ناشر=ایکنا|تاریخ انتشار = ۳۱فروردين۱۳۸۷ |تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.mehrnews.com/news/4510840/%D8%A7%D9%86%D8%B5%D8%B1%D8%A7%D9%81-%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D9%81%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA-%DA%86%D9%87%D9%84-%D9%82%D9%84%D9%85|عنوان= انصراف مجید قیصری از حضور در فهرست «چهل قلم»|ناشر=خبرگزاری مهر|تاریخ انتشار = ۲۲دی۱۳۹۷ |تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.mehrnews.com/news/3886060/%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%DA%86%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%88%D8%B2%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%A6%D9%85%DB%8C-%DB%8C%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%BE%D9%84%D8%A7%D8%B3%DA%A9%D9%88-%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF-%D8%B4%D9%88%D8%AF|عنوان= نامه مجید قیصری به چمران؛ موزه دائمی یادگاران پلاسکو ایجاد شود|ناشر=خبرگزاری مهر|تاریخ انتشار = ۵بهمن۱۳۹۵ |تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=http://newspaper.hamshahrionline.ir/id/4999/%D8%AA%DB%8C%D8%B1%D8%A7%DA%98-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D9%86-%D8%B0%D9%88%D9%82-%D8%B4%D9%88%D9%82%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D8%A7%D9%82%DB%8C-%D9%86%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%AF%D8%B0%D8%A7%D8%B1%D8%AF.html|عنوان= تیراژ پایین، ذوق و شوقی برای نویسنده باقی نمی‌گذارد|ناشر=همشهری|تاریخ انتشار = ٣بهمن۱۳۹۶|تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=http://jamejamdaily.ir/newspaper/item/39218|عنوان=مجید قیصری مهربانی و خشونت جنگ|ناشر=جام‌جم|تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.mehrnews.com/news/2145709/%D8%A8%D9%87%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%81%D8%B5%D9%84-%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D9%88%D8%AA%D8%A7%D9%87-%D9%88-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D8%B2-%D9%88-%D8%B2%D9%85%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%81%D8%B5%D9%84-%D8%AE%D9%84%D9%82|عنوان= بهار و تابستان فصل نوشتن داستان کوتاه و پاییز و زمستان فصل خلق رمان است|ناشر=خبرگزاری مهر|تاریخ انتشار =۸مهر۱۳۹۲ |تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=http://www.arthamadan.ir/default.aspx?page=4657&section=newlistItem&mid=51508&pid=101095|عنوان=تجربه‌های شخصی مجید قیصری برای رمان‌نویسان همدانی|ناشر=حوزه هنری همدان|تاریخ انتشار =٢٠اسفند۱۳۹٣ |تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.farsnews.com/news/13970822001131/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AC%D8%B4%D9%86-%D9%87%D9%85%DA%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%B4%D9%87%D8%B1-%D8%A2%D8%A8%D8%B3%D8%B1%D8%AF-%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1|عنوان=نقد و بررسی کتاب «جشن همگانی» در کتابخانه شهر آبسرد|ناشر=فارس|تاریخ انتشار =٢٢آبان۱۳۹٣ |تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=http://shabestan.ir/TextVersionDetail/663743|عنوان=همایش آیینی «آب و آفتاب» در زنجان برگزار شد|ناشر=شبستان|تاریخ انتشار =۲۹مهر۱۳۹۶ |تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=http://www.iribnews.ir/fa/news/2181977/%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D8%B4%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%B1%DB%8C-%D8%B4%D8%B9%D8%B1-%D9%88-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B7%D9%86%D8%B2|عنوان=مجید قیصری داور سومین جشنواره سراسری شعر و داستان طنز در اراک |ناشر=خبرگزاری صداوسیما مرکزی|تاریخ انتشار = ۲۹تير۱۳۹۷|تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.mehrnews.com/news/2332184/%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C-%D8%B9%D8%A7%D8%B2%D9%85-%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%DA%A9%D9%81%D9%88%D8%B1%D8%AA-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF|عنوان=به‌نمایندگی از بنیاد شعر و ادبیات داستانی؛ مجید قیصری عازم نمایشگاه کتاب فرانکفورت می‌شود |ناشر=خبرگزاری مهر|تاریخ انتشار = ۲۵تیر۱۳۹۳|تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.ilna.news/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D9%87%D9%86%D8%B1-6/666350-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D9%86%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%AA%D8%B4%DA%A9%DB%8C%D9%84-%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%DB%8C-%D8%AE%DB%8C%D8%A7%D9%85-%D8%B1%D9%88%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D9%87-%DA%A9%D8%A7%D9%87%D9%86|عنوان=رونمایی از از ترجمه روسی رمان «سه کاهن» |ناشر=ایلنا|تاریخ انتشار = ١٨شهریور۱۳۹٧|تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.isna.ir/news/91082817806/%D8%B1%D9%88%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%84%D8%B9%D9%86-%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82-%D9%87%D8%AF%D8%A7%DB%8C%D8%AA|عنوان=رونمایی از رمان مجید قیصری‌ با لعنِ صادق هدایت|ناشر=ایسنا|تاریخ انتشار = ۲۸آبان۱۳۹۱ |تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=http://www.shafaf.ir/fa/news/101056/%D9%88%D9%82%D8%AA%D9%8A-%D8%B3%D9%8A%D9%85%D8%A7-%D9%81%D9%8A%D9%84%D9%85-%D9%85%D8%AC%D9%8A%D8%AF-%D9%82%D9%8A%D8%B5%D8%B1%D9%8A-%D8%B1%D8%A7-%D8%AF%D9%88%D8%B1-%D8%B2%D8%AF|عنوان=وقتی سيما فيلم «مجيد قيصری» را دور زد!|ناشر=شفاف|تاریخ انتشار = ۱۰اسفند۱۳۹۰ |تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://tag.ir/cinema/52888-%D8%A2%D9%86%D9%88%D9%86%D8%B3-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%DA%A9%D9%88%D8%AA%D8%A7%D9%87-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86|عنوان=آنونس فیلم «نیستان»|ناشر=تگ|تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=http://www.ibna.ir/fa/doc/report/268284/%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C-%D8%B3%D9%87-%DA%A9%D8%A7%D9%87%D9%86-%D8%B1%D9%88%DB%8C-%D9%84%D8%A8%D9%87-%D8%AA%DB%8C%D8%BA-%D8%AD%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%87|عنوان=«سه کاهن»؛ روایتی که نسبت شخصی نویسنده با پیامبر را نشان می‌دهد|ناشر=ایبنا|تاریخ انتشار = ۶آذر۱۳۹۷ |تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.mokhbernews.ir/socialnetwork/showpost/1024042/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%A8%D9%87-%D9%84%D8%AD%D8%B8%D9%87-%D9%81%DA%A9%D8%B1-%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D9%86%D8%AF-%D9%88-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D8%A8%D8%AF%DB%8C%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D9%84%D9%8A%D9%86%DA%A9-%D8%B2%D9%8A%D8%B1-%D8%A8%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%D9%8A%D8%AF-%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C(1345-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86)-%D8%AC%D8%B2%D9%88-%D9%85%D8%B9%D8%AF%D9%88%D8%AF-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%DB%8C%D8%B4%D8%AA%D8%B1-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%87%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B2%D8%AF-_|عنوان=مصاحبه مجید قیصری با روزنامه آرمان امروز|ناشر=مخبر|تاریخ انتشار= ٨اردیبهشت۱۳۹٨ |تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.magiran.com/article/3499265|عنوان= با تبلیغ و شعار کتابخوان نمی‌شویم|ناشر=جام‌جم|تاریخ انتشار=۲۶دی۱۳۹۵ |تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://shahrestanadab.com/Content/ID/10661/%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D9%88-%D9%84%D8%AD%D8%B8%D9%87%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%82%D9%84%D9%85-%D9%85%D8%B1%D8%AA%D8%B6%DB%8C-%D8%B4%D9%85%D8%B3%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%AF%DB%8C|عنوان= روایت روزهای جنگ و لحظه‌های زندگی مجید قیصری|ناشر=شهرستان ادب|تاریخ انتشار=١تیر۱۳۹۸ |تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://vista.ir/m/a/29bu1/%C2%AB%D8%A8%D8%A7%D8%BA-%D8%AA%D9%84%D9%88%C2%BB|عنوان= باغ تلو داستان رئالی‌‌است که روایتی خاطره‌گونه دارد|ناشر=ویستا|تاریخ انتشار=۲۳آبان۱۳۹۸ |تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٧}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.mehrnews.com/news/558159/%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D8%BA-%D8%AA%D9%84%D9%88-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%87%D8%B1-%D8%B4%D8%AE%D8%B5%DB%8C%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D8%BA-%D8%AA%D9%84%D9%88-%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%B2-%D8%A8%D9%87-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D9%86%DA%A9%D8%A7%D9%88%DB%8C|عنوان= شخصیت‌های باغ تلو نیاز به درون‌کاوی دارند|ناشر=خبرگزاری مهر|تاریخ انتشار=۳مهر۱۳۸۶|تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.mashreghnews.ir/news/951126/%DA%AF%D9%88%D8%B1%D8%B3%D9%81%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%B9%D8%AC%D8%B2%D9%87-%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D9%86%D8%AF|عنوان= مجید قیصری با انتشار رمان «باغ تلو» در میان اهالی ادبیات حرف و حدیث‌های بسیاری برپا کرد|ناشر=مشرق نیوز|تاریخ انتشار=۲۶فروردین۱۳۹۸ |تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.isna.ir/news/8706-17085/%D8%A8%D8%A7%D8%BA-%D8%AA%D9%84%D9%88-%D8%A7%D8%AC%D8%A7%D8%B2%D9%87-%D9%8A-%D8%AA%D8%AC%D8%AF%D9%8A%D8%AF-%DA%86%D8%A7%D9%BE-%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%AC%D9%8A%D8%AF-%D9%82%D9%8A%D8%B5%D8%B1%D9%8A-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF|عنوان= «باغ تلو» اجازه‌ تجديد چاپ ندارد|ناشر=ایسنا|تاریخ انتشار=۳۰شهریور۱۳۸۷ |تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://ana.ir/fa/news/57/381967/%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%82%D8%AA%D9%84%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%AC%DB%8C%D8%B1%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%DA%AF%D9%88%D8%B1-%D8%B3%D9%81%DB%8C%D8%AF|عنوان= روایتی از قتل‌های زنجیره‌ای در کتاب «گور سفید»|ناشر=خبرگزاری دانشگاه آزاد اسلامی|تاریخ انتشار=۱۲خرداد۱۳۹۸  |تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.tasnimnews.com/fa/news/1398/02/31/2016138/%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%A7%D8%B1-%D9%86%D8%B3%D8%AE%D9%87-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C-%D8%AC%D8%B4%D9%86-%D9%87%D9%85%DA%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D8%B2%DB%8C%D8%B9-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7|عنوان= انتشار نسخه انگلیسی «جشن همگانی» و توزیع در انگلستان و آمریکا|ناشر=تسنیم|تاریخ انتشار=۳۱ارديبهشت۱۳۹۸|تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.farsnews.com/news/13960914000848/-%D8%B3%D9%87-%DA%A9%D8%A7%D9%87%D9%86-%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%B3%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%88-%D9%85%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%B1-%D8%B4%D8%AF|عنوان= رمان «سه کاهن» توسط نشر صدرای مسکو به زبان روسی ترجمه و منتشر شد|ناشر=فارس|تاریخ انتشار=۱۴آذر۱۳۹۶|تاریخ بازدید =٢۴آبان۱۳۹٨}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۳۴

مجید قیصری

من از رنج‌های جنگ می‌نویسمخطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
زمینهٔ کاری داستان‌نویسی
مدرس داستان‌نویسی
داور جشنواره‌های ادبی
فیلمنامه نویسی
زادروز دی‌ماه۱۳۴۵
تهران، نارمک
ملیت ایرانی
رویدادهای مهم حضور داوطلبانه در جبهه
پیشه نویسنده، مدرس
سال‌های نویسندگی ١٣٧٢تاکنون
کتاب‌ها گورسفید، باغ تلو، ماه‌زده...
فیلم‌نامه‌ها یک‌روز به‌خصوص
مدرک تحصیلی لیسانس روانشناسی
دانشگاه علامه طباطبایی
دلیل سرشناسی نویسندگی در حوزهٔ جنگ

مجید قیصری، نویسنده، مدرس کارگاه‌های داستان‌نویسی و داور جشنواره‌های ادبی است که بیش‌ از هر چیز با آثار داستانی‌اش در حوزۀ ادبیات جنگ شناخته می‌شود. خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه قیصری برندهٔ جوایز ادبی نظیر رمان برتر اوراسیای روسیه و مفتخر به نشان درجه‌یک هنری است. [۱]

* * * * *

مجید قیصری، متولد ۱۳۴۵ در تهران با اصالت اصفهانی است. در جوانی جنگ را تجربه کرده است و پس از پایان جنگ در سال ١٣۶٨ وارد دانشگاه علامه طباطبائی می‌شود و براساس علاقهٔ شخصی، رشتهٔ روان‌شناسی را انتخاب می‌کند. دانشگاه برای او جاذبه ندارد و تنها به گرفتن مدرک کارشناسی بسنده می‌کند با این‌حال تأثیر این دوره را در آثار وی می‌توان دید. پس از پایان تحصیل در سال ١٣٧٢ نوشتن را آغاز می‌کند. به‌قصد نویسنده‌شدن قلم به‌ دست نمی‌گیردامّا به‌دلیل تجربه‌ای که در جنگ دارد یادداشت‌هایی را از آن دوره به مرتضی سرهنگی نشان می‌دهد و از طرف او تشویق به‌ نوشتن می‌شود. این آغاز نویسندگی قیصری است. نویسنده‌ای که در سه دهه‌ای که قلم به‌ دست گرفته، آثار بسیاری در زمینه‌های جنگ، دین و موضوعات اجتماعی خلق کرده است که برخی از این کتاب‌ها جوایزی همچون رمان برتر اوراسیای روسیه، جایزهٔ ادبی جلال، مهرگان ادب، جایزهٔ ادبی اصفهان، جایزهٔ نویسندگان و منتقدان مطبوعات، قلم زرین و جایزهٔ پِکا را نیز به خود اختصاص داده‌اند. او دارندۀ نشان درجه یک هنری است و تعدادی از آثارش به زبان‌های مختلف ترجمه و راهی بازار بین‌المللی کتاب شده‌ است. همواره در کنار نویسندگی، به کار آموزش داستان‌نویسی هم علاقه داشته و «یک‌شنبه‌های داستان»[۲] نام کارگاه‌های داستان او در مؤسسۀ شهرستان ادب است که سال‌هاست برگزار می‌شود و نویسندگان جوان بسیاری در آن شرکت می‌کنند. اگرچه قیصری بیشتر آثارش را در ژانر جنگ خلق کرده است اما آثار او خارج از این موضوع نیز توجه منتقدان و مخاطبانش را جلب کرده است، مثل مجموعه‌داستان «جشن همگانی» و یا رمان تحسین‌شدۀ «سه‌کاهن».خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

از میان یادها

خانهٔ پدری‌

«من در خانه به‌دنیا آمدم نه بیمارستان. دم‌دمای صبح یکی از روزهای سرد زمستانی دی‌ماه. هنوز در همان مکانی که به‌ دنیا آمده‌ام نماز می‌خوانم. این کار حس خوبی به من می‌دهد و آن بخش از خانه را خیلی دوست دارم. خانه پدری‌ام در نارمک خاطرهٔ متفاوتی برایم دارد و فقط محل سکونت پدر و مادرم محسوب نمی‌شود شاید اگر در بیمارستان به‌ دنیا آمده بودم به این حس نمی‌رسیدم و زندگی در آن خانه برایم خیلی عادی‌تر بود.[۳]

محرم‌های محلّه‌مان

«سال ١٣۶۴ در منطقهٔ عملیاتی مهران زخمی شدم. زخم مختصری داشتم. دو روز به تاسوعا مانده بود و درخواست استعلاجی کردم. ابتدا با استعلاجی من مخالفت شد اما به هر مصیبتی بود خودم را به محلّه‌مان رساندم تا ایّام محرم در محلّه باشم.»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد»

دوستان شهیدم

«با اسماعیل از سال ۱۳۶۰ دوست بودیم. او زودتر از من به منطقه رفت و شهید شد. خیابانمان که نامش «پدرثانی» بود اکنون به‌نام اوست؛ خیابان «شهید اسماعیل افشاری». کوچه دوازدهم فرعی به‌ نام «شهید محمود تاج‌الدین» شد. او هم جوان هفده‎ساله‌ای بود که در عملیات مرصاد در گردان حمزه شهید شد. کوچه‌به‌کوچه و خیابان‌به‌خیابان، برایم یادآور خاطرات‌اند. یا خیابان «رشیدآقمیونی»، او دههٔ شصت توسط منافقان‌ ترور شد. خیابان «میرفخرایی» هم به ‌نام شهید «حسن‌طاهری» شده است که از دوستان خودم و تخریبچی منطقه بود.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد»

قرار نبود نویسنده شوم

«من اصلاً قرار نبود نویسنده شوم. بعد از این‌که از جنگ آمدم، به دانشگاه رفتم و فکر کردم می‌توانم گمشده‌ام را در رشتهٔ روان‌شناسی پیدا کنم اما کمی که گذشت، متوجّه شدم آن‌قدر که می‌توانم از مردم یاد بگیرم از روان‌شناسی یاد نمی‌گیرم، به‌همین‌دلیل مدام به‌دنبال تازه‌های ادبیات بودم و حتی زمانی که به جلسهٔ امتحان می‌رفتم آخرین مجلات و کتاب‌ها همراهم بود.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد» دوترم آخر، سخت‌ترین دوران زندگی‌ام بود و تمایلی برای رفتن به دانشگاه نداشتم. تنها لذّت دوران دانشجویی‌ام کارهای عملی پایان‌نامه‌ بود.[۴] پس از مدتی، با خواندن کتاب‌های تئوری داستان‌نویسی فهمیدم که می‌توانم خاطراتم را به‌شکلی داستان‌گونه و هنری بنویسم.» [۵]

از کارمندبودن استعفا دادم

«به‌عنوان کارمند در ستاد مبارزه با موادمخدر مشغول به‌کار شدم. با رانت‌خواری‌ها و دیگر مسائل پیش‌آمده در این محیط سازگاری پیدا نکردم و در سال ١٣٧۵، یک‌ هفته قبل از تولّد دخترم استعفا دادم.» خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

راز «طناب‌کشی»

«قبل از نوشتن داستان «طناب‌کشی» در روزنامۀ همشهری خواندم که یکی از افسرهای عراقی حدود بیست‌ویک سال در خانه‌ای خودش را پنهان کرده بود تا به‌ظاهر از همسرش مراقبت کند. به‌همین‌دلیل بدنش سفیدِ سفید بود. آن‌قدر آفتاب‌نخورده بود که ضعیف شده بود. این خبر کوتاه که کسی بیست‌ویک سال در خانه‌اش زندانی باشد برای من بسیار شوک‌آور بود و دست‌مایۀ خلق اثر «طناب‌کشی» شد.»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

اسیر ِ«باغ تلو»

یک‌بار به دفتر مجلۀ کمان رفته بودم. آن‌جا یکی از دوستان عکاسم گفت: «از زندگی‌نامۀ زنان اسیر فیلم و عکس می‌گیرم اما یکی از سوژه‌های موردنظرم را پیدا نمی‌کنم و هرچه می‌گردم ردی از او نیست. بسیار دنبال او گشتم تا پیدایش کردم.» آن خانم به دوستم گفته بود: «خواهش می‌کنم هیچ‌ اسمی از من نبرید؛ چون خانوادۀ من دلشان نمی‌خواهد که من به‌عنوان زنی اسیر شناخته شوم.» آن‌ها برای شناخته‌نشدن هرچندوقت یک‌بار خانه‌شان را عوض می‌کردند در ادامۀ همین افکار بود که «باغ تلو» را نوشتم.»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

«سه کاهن» مرا به زندگی باز گرداند

«در سال هشتادوهشت پیش از شروع این داستان، از لحاظ روحی خوبی نداشتم. با نوشتن «سه کاهن» حالم دگرگون شد. می‌توانم بگویم این کتاب تنها کتابی است که وجه شفادهنده برای من داشت و توانست مرا به زندگی بازگرداند.»[۶]

جغرافیای «گورسفید»

«جغرافیای آخرین کتابم «گورسفید»، محلهٔ تسلیحات است. آن زمان پنج سالم بود. وقتی برف می‌آمد راه کوچه‌ها بند می‌آمد. کلی راه می‌آمدیم و با همان برف‌ها سرسره بازی می‌کردیم.»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد»

داستانی که فیلم نشد

«در سال ١٣٩٠ قرار بود آقای بهمن قبادی «طناب‌کشی» را بسازد از داستان خوشش آمده بود و بازیگران اثر را هم چیده بود. در هفته‌ای که در استانبول مهمان ایشان بودم راجع‌ به فرم کار با هم صحبت کردیم که فیلمنامه چگونه نوشته شود. پس از آن‌که قرار بر نوشتن گذاشته شد آقای قبادی بر سر فیلم دیگرش «فصل کرگدن»‌ به مشکل برخورد و پروژۀ ما هم به نتیجه نرسید.»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

با احمد دهقان هم‌رزم بودم

«من و احمد دهقان در یک‌ گردان و یک‌ گروهان بودیم؛ در گردان مالک. او در گروهان شهید بهشتی بود و من در گردان مخابرات بودم. در کربلای پنج در همان سنگری که شهید شاه‌آبادی افتاد، کنار هم نشسته بودیم که یک‌باره تیری به کلاهم اصابت کرد و از بالای موهایم عبور کرد و او را زد. پس از اتمام جنگ، اولین دیدارمان در دفتر ادبیات، پیش آقای سنگری بود. احمد «ستارۀ شلمچه» و «روزهای آخر» را به چاپ رسانده بود.»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

داستانم را اشتباه چاپ کردند

«ویژه‌نامهٔ جنگ ادبیات داستانی، داستان «بار» را منتشر کرده بود و من با چند نفر از دوستانم در سفر بودم . ویژه‌نامه را از کیوسک پیدا کردم. داستانم چاپ شده بود ولی به‌جای «مجید قیصری» نویسنده را «رضا قیصریه» نوشته بودند. بعدها متوجه شدم که اسمی به نام مجید را نمی‌شناختند برای همین زیر داستان نوشته بودند رضا.»[۷]

پرحاشیه‌ترین کتابم

«شماس شامی» بیشترین حاشیه را داشته است. بعد از سال‌ها شخصی از قم به‌زحمت شمارهٔ تماسم را پیدا کرده بود و می‌خواست نسخه‌ای از کتاب بین‌النهرین را که مأخذ روایتم بوده ببیند. هرچه می‌گفتم چنین سندی وجود ندارد باور نمی‌کرد. با دلخوری تماسش را قطع کرد.»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

زندگی و یادگار

سیاست به لحظه فکر می‌کند
ادبیات به ابدیتخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
در سفری به کیش
رمانی که پس از ١۴ سال تجدیدچاپ شد.
روایتی از برادرکشی
قصه‌ای علیه ترور[۸]
نسخهٔ فرانسوی رمان
«دیگر اسمت را عوض نکن»
برندهٔ جایزهٔ ادبی اوراسیا
بازگشت گریزناپذیر به جنگ
رمانی که برندهٔ چهار جایزهٔ ادبی شد
مجموعه داستان‌ کوتاه
کندوکاو درونی انسان‌های جنگ
روایتی از ناگفته‌های جنگ
برندهٔ جایزهٔ مهرگان و جایزهٔ اصفهان
لوح سپاس از جایزهٔ اورسیا
'
با احمد دهقان در فرهنگسرای رسانه [۹]
منافع شخصی نمی‌گذارد کپی‌رایت را رعایت کنیم [۱۰]
ادبیات غرب مملو از
رویکرد عیسی بن‌مریم است [۱۱]
نقد گورسفید [۱۲]
نگاه داستان‌نویسان به سعدی و هوگو [۱۳]
تجلیل از قیصری برای «سه کاهن»
گردهمایی مدرسان داستان‌نویسی در بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان[۱۴]
مصاحبه با روزنامهٔ هنرمند [۱۵]
بی‌کتابی بخوانید [۱۶]
نقد و بررسی «تیله آبی»
اثر محمدرضا صفدری[۱۷]
نقد و بررسی «رمی»
اثر عباس معروفی[۱۸]
نشست داستان‌نویسان افغانستان با داستان‌نویسان شهرستان ادب [۱۹]
نقد و بررسی «شب سهراب‌کشان»
اثر بیژن نجدی[۲۰]
بررسی داستان «شرق بنفشه»
اثر شهریار مندنی‌پور [۲۱]
بررسی داستان «دو برادر»
اثر غلامحسین ساعدی[۲۲]
بررسی داستان «ماه و مار»
اثر ابوتراب خسروی[۲۳]
نمایشگاه کتاب فرانکفورت
اعضای هیئت علمی یازدهمین
جایزه ادبی جلال آل‌احمد[۲۴]
در سفر به بوسنی
با جمعی از نویسندگان[۲۵]
پیاده‌روی صلح در بوسنی
نشست «روایت سربرنیتسا» [۲۶]
جایزه ادبی اوراسیا

سال‌شمار زندگی

  • ۱۳۴۵: تولد در محلهٔ نارمک تهران
  • ١٣۶٣: حضور داوطلبانه در جبهه [۲۷]
  • ١٣۶٧: ورود به دانشگاه و آغاز تحصیل در رشتهٔ روان‌شناسی دانشگاه علامه طباطبائی
  • ١٣٧١: اتمام تحصیل، استخدام در ادارهٔ مبارزه با مواد مخدر
  • ١٣٧٢: آغاز داستان‌نویسی
  • ١٣٧۴: انتشار نخستین کتاب، مجموعه داستان‌ کوتاه «صلح»
  • ١٣٧۵: استعفاءاز ادارهٔ مبارزه با مواد مخدر، تولد دخترش، انتشار داستان «جنگی بود، جنگی نبود»
  • ١٣٧٩: انتشار «نفر سوم از سمت چپ»
  • ١٣٨٠: انتشار «ضیافت به‌صرف گلوله»
  • ١٣٨۴: انتشار «سه دختر گل ‌فروش» (مجموعه داستان)
  • ١٣٨۵: چاپ رمان «باغ تلو»، برگزیدهٔ کتاب سال، برگزیدهٔ جایزهٔ مهرگان ادب برای «باغ تلو»
  • ١٣٨۶: توقف چاپ «باغ تلو»، انتشار «قصهٔ ٨۵»، «گوسالهٔ سرگردان»، «مردی فرشته‌پیکر»، جایزهٔ قلم زرین برای «گوسالهٔ سرگردان»
  • ١٣٨٧: چاپ «شماس شامی» ، «ماه‌زده»
  • ١٣٨٨: انتشار «دیگر اسمت را عوض نکن»
  • ١٣٩٠: مشاور فرهنگی در برج میلاد تهران
  • ١٣٩١: چاپ رمان «سه کاهن»
  • ١٣٩٣: چاپ «طناب‌کشی»، شرکت در نمایشگاه کتاب فرانکفورت
  • ١٣٩٨: انتشار «گورسفید»
  • ١٣٩٩: تجدیدچاپ «باغ تلو» پس از چهارده سال

از کودکی تا به‌امروز

مجید قیصری در زمستان ۱۳۴۵ در محلهٔ نارمکِ تهران زاده شد و همواره آنچه از خانهٔ پدری یاد می‌کند حس شگرف و مقدس است از اتاقی که در آن به‌دنیا آمد. کوچه‌پس‌کوچه‌های کودکی آن‌چنان در قلبش حک شد که بعدها در کتابی چون «گورسفید» دستمایهٔ جغرافیای داستانش شد. وقتی ده‌ساله بود نخستین پیراهن مشکی‌اش را برای امام حسین(ع) در هیئت‌ عزاداری پوشید و هجده‌ساله بود که داوطلبانه رهسپار جنگ شد و سال‌های نوجوانی‌اش را پشت خاکریزها و زیر آتشِ خمپاره‌ها سپری کرد. بسیاری از بچه‌محل‌هایش و دوستانش در جنگ شهید شدند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد سال ١٣۶۵ در رشتهٔ روان‌شناسی دانشگاه علامه طباطبایی پذیرفته شد اما به‌سبب بودنش در جبهه، سال ١٣۶٧ وارد دانشگاه شد. در همان ترم‌های ابتدایی دانشگاه متوجه شد روحیاتش با رشتهٔ روان‌شناسی سازگار نیست زیرا علاقه‌مند به ادبیات بود و مشتاق در وادی خواندن و نوشتن. پس از اتمام دانشگاه، به‌عنوان کارمند در ادارهٔ مبارزه با موادمخدر استخدام شد و یک‌ سال پس از فارغ‌التحصیلی، در سال ١٣٧٢ بود که دست‌نوشته‌هایش را با تشویق مرتضی سرهنگی که سردبیر مجلهٔ کمان بود، جدّی گرفت و به عرصهٔ نویسندگی پا نهاد. نخستین داستانش به‌نام «صلح» در سال ١٣٧۴ چاپ شد. یک‌ هفته قبل از به‌دنیاآمدن دخترش از کارش استعفا داد و سپس به‌صورت حرفه‌ای نویسندگی را دنبال کرد. او همواره در کنار نویسندگی مدرس کارگاه‌های داستان‌نویسی بوده است و مدتی هم در شهرداری مرکز و برج میلاد تهران مشاور فرهنگی بود.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد داستان‌های او با مضامینی حول محور مسئلۀ جنگ آغاز شد و پس از هشت اثر و مطرح‌شدن قیصری به‌عنوان نویسنده‌ای با دغدغۀ جنگ و پس‌آمدهای آن، به تجربۀ‌ داستان‌نویسی حول مضامین دیگری چون دینی و آیینی، اسطوره‌ای و اجتماعی بسط داده شد. قیصری تا این‌ لحظه و در حدود بیست‌وشش سال فعالیت مستمر، پانزده اثر داستانی را در قالب‌های بلند و کوتاه منتشر کرده است و اثر جدید او با نام «گور سفید» در نمایشگاه کتاب ١٣٩٨ رونمایی شد.[۲۸] بسیاری معتقدند داستان‌‌های کوتاه قیصری در حقیقت کوله‌بار زخم‌ها، یادها و شهودی است که سال‌های نوجوانی پشت خاکریزها و زیر آتش‌باران روزهای جنگ حس کرده است. [۲۹]

شخصیت و اندیشه

مجید قیصری در دورهٔ بسیار مهمی از زندگی‌اش، دفاع مقدس و جنگ تحمیلی را تجربه و البته سعی کرده‌ است ابتدا از خودش عبور و سپس این تجربه را بیان کند.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازهاو معتقد است نخستین موضوعی که در نوشتن مهم است، صبوری است و نوشتن گونه‌ای از معاشقه است. [۳۰]

زمینهٔ فعالیت [۳۱]

  • داستان‌نویسی
  • فیلمنامه‌نویسی
  • مدرس کارگاه‌های داستان‌نویسی ازجمله مدرس کارگاه «ایران، سرزمین اسطوره» در شهرستان ادب [۳۲]
  • داور بخش داستان کوتاه و بلند بزرگسال یازدهمین جشنوارهٔ شعر و داستان «جوان سوره»
  • داور پنجمین دورهٔ کتاب سال «شهید حبیب غنی‌پور» در سال ۱۳۸۴
  • داور دور سوم جایزهٔ ادبی «هفت اقلیم» در سال۱۳۹۲
  • داور بخش داستان جشنوارهٔ «قند پارسی»
  • داور و دبیر علمی چندین دوره جایزهٔ ادبی جلال

قیصری از نگاه دیگران

محمدحسن شهسواری

محمدجواد جزینی

مهدی‌ یزدانی‌خرم

احمد شاکری

مجتبی رحمان‌دوست

قاسمعلی فراست

محمدرضا بایرامی

قیصری از نگاه شاگردانش

شخصیت متواضع ایشان به‌قدری در من تأثیر گذاشت که شاید قبل از داستان، اولین چیزی که از ایشان یاد گرفتم، داستانِ خاکی‌بودن و متواضع‌بودن است. این‌که در مقابل دیگران، با احترام برخورد کنم و همیشه گوش‌هایی داشته باشم برای یادگرفتن از دیگران. نکتۀ مهمی که از ایشان یاد گرفتم، تربیت نگاه داستانی نویسنده بود که از اولین روزی که ایشان را دیدم و این نکته را از ایشان آموختم تا به‌امروز، از آن استفاده می‌کنم.
اگر دل‌نازک هستید، داستان ضعیف و دمِ‌دستی به دست استاد ندهید. مجید، اهل تمجید نیست! داستان تک‌بعدی و تک‌خطی محکوم به فناست و تره‌ای برایش خُرد نخواهد شد. با بررسی آثار ایشان به تعریف تازه‌ای از جنگ می‌رسیم. ابعاد نهفته‌ای که ذهن را از خشونت، تلخی، و خون و خمپاره دور می‌کند و به تفکر وا می‌دارد.
استاد قیصری، هر بار که داستانی از دوستان خوانده ‌می‌شود، می‌گویند: «اینجا کمیسیون‌ پزشکی است. آمده‌ایم ببینیم چطور می‌شود مریض‌مان (داستان) را احیا کنیم.» همیشه با خیرخواهی و صبر زیاد، داستان را تحلیل می‌کنند.[۳۸]

قیصری از خویش می‌گوید


قیصری از آثارش می‌گوید

  • زیرخاکی: داستان «نیسان» در این مجموعه، شخصیتی داشت که پلیس بود. با آدمی معمولی طرف نبودم نزدیک پانزده سال طول کشید تا توانستم این شخصیت را بنویسم. راوی که بتواند کمی از گذشته و حال این شخص را روایت کند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
  • شماس شامی: سه‌ چهار سال طول کشید تا توانستم این رمان را بنویسم. در این‌ مدت در ذهنم با موضوع درگیر بودم. چند بار این داستان را نوشتم اما داستان خوبی نشد تا اینکه پس از سه سال در ذهنم شکل گرفت و نوشتن آن زمان زیاد نبرد.[۴۱]
  • نگهبان تاریکی: این داستان قرار بود با مجموعهٔ «جشن همگانی» در یک بسته بیاید و طراحی‌‌ام اینطور بود که سه دفتر شود: ادبیات جنگ، ادبیات دینی و ادبیات اجتماعی، ولی تشخیص ناشر این بود که این‌گونه بهتر است. در این اثر سعی کردم صرفاً روایتگر صرف نباشم و از اسطوره‌ها بهره برده باشم.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

از دریچهٔ قیصری

سعدی

هوشنگ گلشیری

جلال آل‌احمد

رضا امیر‌خانی

احمد دهقان

محمدحسن شهسواری

ژانر داستان انقلاب

ژانر داستان جنگ

زنانی که از جنگ می‌نویسند

در سال‌های اخیر صداهای زنانهٔ پرطنین به صداهای مردانه در ادبیات داستانی جنگ اضافه شده است. رمان «هرس» نسیم مرعشی و رمان «خون‌مردگی» الهام فلاح، نمونه‌های موفقی در این زمینه هستند که نشان می‌دهند زنان نویسنده هم حرف‌های تازه و جدی در حوزهٔ جنگ دارند که می‌خواهند در قالب داستان نوشته شود. در رمان «هرس» توپ و تانک نمی‌بینید اما اثرات جنگ در اجتماع به‌خوبی دیده می‌شود. امیدوارم این صداها روزبه‌روز متنوع‌تر و رساتر شود.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

شاهکارهای ادبیات ایران

کتابی که مرا حیرت‌زده کرد

زوال کلنل

توصیه به داستان‌نویسان جوان

توصیۀ دیگرم به افراد مبتدی، همواره این است که به مطالعۀ ادبیات روس بپردازند و بعد از آن ادبیات آمریکا و انگلیس را مطالعه کنند تا به ژانر موردنظر خود برای نویسندگی دست یابند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

جایزه و شأن کتاب

«از حاشیه خوشم نمی‌آید. سال‌ گذشته حرف‌ها و دلایل من برای انصراف از جایزهٔ ادبی جلال در رسانه‌ها منتشر شد. حرف جدیدی ندارم تا وقتی این دوره از جلال هم برگزار شود. برخلاف عده‌ای که می‌گویند جایزه‌های ادبی تأثیری در فروش کتاب ندارند، معتقدم اهدای یک جایزهٔ ادبی به هر کتاب، شأن ویژه‎ای به آن می‌دهد.»[۵۱]

ادببات و دین

ادبیات و سیاست

نگاه قیصری به موسیقی و فیلم

نامه‌های سرگشاده

  • او از حضور در فهرست چهل نویسنده برگزیدهٔ کشور، با انتشار نامه‌ای انصراف داد:

انتظار می‌رفت که نویسندگان را یعنی تمام نویسندگان را، مدافع ارزش‌های والای انسانی بدانید حتی کسانی که روزگاری با ما دشمن بودند و هم‌کیش ما نبودند. تقسیم‌بندی زودگذر و سیاسی را به عهدهٔ سیاسیون بگذارید و در روزگاری که دیگران بذر نفاق می‌کارند و بی‌اعتمادی سکه رایج شده، شما اعتماد جلب کنید. رمان می‌آموزد که «بنی‌آدم اعضای یکدیگرند» پس به مشترکات نگاه کنیم تا تفاوت‌ها. من از آنجا که سال‌هاست از جنگ نوشته‌ام و ضدجنگ خوانده‌اند این تعریف از ارزش را متوجه نمی‌شوم. با این‌که می‌دانم شما نیت‌ خیر دارید ولی چون این حرکت جز رنجش و فاصله تا این‌ لحظه چیزی به ارمغان نداشته است از حضور در آن منصرف می‌شوم.»[۵۳]

  • مجید قیصری در پی حادثهٔ پلاسکو، نامه سرگشاده‌ای به رئیس شورای شهر تهران نوشت و خواستار ساخت موزه‌ای دائمی از ساختمان پلاسکو و آنچه از آن باقی مانده است شد.[۵۴]

شخصیت موردعلاقه‌اش در آثارش

مجید قیصری، نوجوانی که راوی داستان «باغ تلو» بود؛ شخصیت‌ موردعلاقه در آثارش معرفی کرد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

خلقیات

قیصری را به‌عنوان نویسنده‌ای شاد و سرزنده می‌شناسند. نویسنده‌ای که با بیش‌از پنجاه سال سن، پرانرژی است و همیشه مشغول تجربه‌های تازه و هنوز هم به‌عنوان نویسنده‌ای جوان شناخته می‌شود.[۵۵]روزنامه جام‌جم آنلاین از خلقیات اومی‌نویسد: «اگر چهرهٔ خندان و بشاش مجید قیصری را دیده باشید، محال است باور كنید كه این انسان مهربان بتواند از جنگ بنویسد.»[۵۶]

آداب نویسندگی

آداب نویسندگی مجید قیصری، موسیقی، دوش‌گرفتن در اول صبح، عطر و لباس مناسب، استفاده از مانیتور و کیبورد و نه لپ‌تاپ، خنکای هوا، نور ملایم، نشستن در مکان و زمان مشخص است.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
او معتقداست فصول، در نوشتنِ داستان تأثیر دارند. فصل پاییز و زمستان را مناسب کارهای بلند و رمان می‌داند و فصل تابستان و بهار را برای کارهای کوتاه.[۵۷]

منزلی که در آن زندگی می‌کرد

او در خیابان پدرثانی محلهٔ نارمک به‌دنیا آمد. پدر و مادرش بیش از شصت سال است که در این محله سکونت دارند. پدرش دهۀ ۴٠ در این محله زمینی خریده بود و با وامی که گرفت، خانه‌ را ساخت. هنوز هم خانه پدری‌اش به همان‌شکل باقی مانده است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

گزارشی از سفرهای مجید قیصری

  • تجربه‌های شخصی مجید قیصری برای رمان‌نویسان همدانی[۵۸]
  • نقد و بررسی کتاب «جشن همگانی» در کتابخانهٔ شهر آبسرد[۵۹]
  • حضور در همایش آیینی «آب و آفتاب» در زنجان [۶۰]
  • داور جشنواره سراسری شعر و داستان طنز در اراک [۶۱]

سفرهای ادبی به کشورهای دیگر

مجید قیصری در سال ١٣٩٣ از سوی بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان برای شرکت در نمایشگاه بین‌المللی کتاب فرانکفورت به معاونت فرهنگی وزارت ارشاد معرفی شد و در این نمایشگاه شرکت کرد.[۶۲] او در نمایشگاه کتاب مسکو شرکت کرد و از ترجمه روسی سه کاهن در این سفر رونمایی شد.[۶۳] مجید قیصری به‌منظور بزرگداشت شهدای نسل‌كشی سربرنيتسا (در جريان جنگ١٩٩٠ ميلادی در منطقه بالكان) به‌همراه جمعی از نویسندگان ایرانی، در پياده‌روی صلح، موسوم به «مارش ميرا» که در كشور بوسنی برگزار شد؛ شرکت کرد. [۶۴]

نویسندگان موردعلاقه

نویسندگان جنگی چون «هاینریش بل» و «ارنست همینگوی»، به‌دلیل قرابت فضای ذهنی و شرایطی که قیصری آن را تجربه کرده‌بود از نویسندگان موردعلاقه‌ وی بوده‌اند.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

علت شهرت

مجید قیصری به‌سبب نوشتن داستان‌هایی در گسترهٔ جنگ و نگاه متفاوتش به‌این مقوله، شهرت دارد.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

رمانی که فیلم نشد

«شماس شامی» رمانی که قرار بود تبدیل به فیلمنامه شود و در قالب سریال تلویزیونی از صداوسیما پخش گردد اما با حاشیه‌هایی همراه شد که به‌ثمر ننشست و متوقف شد.[۶۵]

اقتباس‌های سینمایی

فیلم «نیستان» ساختۀ ابراهیم ایرج‌زاد براساس داستانی از مجید قیصری است که در ژانر دفاع مقدس ساخته شده است. این فیلم در چهاردهمین جشنواره فیلم مقاومت به‌نمایش در آمد که تولید سال ۱۳۹۵ بود.[۶۶]

یادمان و بزرگداشت مجید قیصری

آیین تجلیل از مجید قیصری، برای کتاب «سه کاهن» که جایزۀ اوراسیا را از آنِ خود کرده بود؛ با حضور جمعی از نویسندگان و اندیشمندان و با سخنرانی مصطفی رحمان‌دوست، بهروز جلالی، فرزانه فخریان و محمد خانی در انتشارات علمی و فرهنگی برگزار شد.[۶۷]

مجید قیصری از دریچه مطبوعات

آثار و کتاب‌شناسی

سبک و لحن و ویژگی آثار

قیصری کار خود را با کتاب‌های جنگ و دفاع مقدس آغاز کرد اما سپس به سراغ حوزه‌های دیگر از جمله دین و اجتماع رفت. به‌عقیدهٔ منتقدان یکی از ویژگی‌های آثار قیصری این است که قصه‌ها با این‌که بستر اصلی‌شان تقریباً یکی است ولی تکراری نیستند. در آثار وی جنگ خیلی مردانه است و حتی جاهایی که زنی را در کنار مردی روایت می‌کند به‌نظر می‌رسد که جنگ برای زنان یک منطقۀ ممنوعه است. ردپای بچّه‌ها چندان در نوشته‌های قیصری دیده نمی‌شود و در برخی جاها مانند داستان «سه دختر گل‌فروش» این حضور احساس می‌شود. در داستان‌های او انسان فراتر از آدمیزاد ترسیم نمی‌شود و به آن وجه مأورایی نمی‌دهد. در آن دوره که تازه جنگ تمام شده بود، قیصری با زاویهٔ نگاه خاص خود، تلاش‌های متفاوتی را تجربه کرد. نوشتن صلح در زمانی که همه از جنگ دوست‌داشتنی می‌نوشتند، نشانگر جسارت و تفاوت است. بسیاری این قلم را ستایش کردند و قیصری این راه را جدی‌تر ادامه داد. ولی واکنش‌های منفی هم زیاد بود که همچنان وجود دارد. امروز هم در بسیاری محافل ادبی، برخی آثار وی را ضدجنگ می‌دانند.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

کارنامه و فهرست آثار

  • صلح
  • جنگی بود، جنگی نبود
  • طعم باروت
  • نفر سوم از سمت چپ
  • ضیافت به‌صرف گلوله
  • باغ تلو، رمان
  • قصۀ هشتادوپنج
  • گوسالۀ سرگردان
  • مردی فرشته‌پیکر، داستان بلند
  • سه دختر گل‌فروش
  • ماه‌زده، داستان بلند
  • سه کاهن، رمان
  • دیگر اسمت را عوض نکن، رمان
  • زیرخاکی
  • طناب‌کشی، رمان
  • نگهبان تاریکی
  • جشن همگانی
  • گورسفید

جوایز و افتخارات[۷۰]

YesY نامزد جایزۀ پکا (مهرگان ادب) در سال ۱۳۸۰ برای «جنگی بود جنگی نبود»، «ضیافت به‌صرف گلوله»
YesY برگزیدهٔ جایزهٔ مهرگان ادب برای «باغ تلو» سال ۱۳۸۶
YesY برگزیدۀ‌ ششمین دوره جایزۀ ادبی اصفهان، برگزیدۀ کتاب سال هشتمین دورۀ شهید حبیب غنی‌پور، برندۀ لوح تقدیر از جایزۀ ادبی روزی روزگاری، برندۀ جایزۀ قلم زرین، برندۀ جایزۀ نهمین دورۀ نویسندگان و منتقدان مطبوعات برای «گوسالهٔ سرگردان»
YesY برندۀ جایزۀ رمان برتر اوراسیای روسیه در سال ٢٠١٨ برای «سه کاهن»
YesY نامزد دهمین دورۀ جایزه ادبی هوشنگ گلشیری برای «دیگر اسمت را عوض نکن»
YesY برندۀ جایزۀ شهید حبیب غنی‌پور و نامزد جایزۀ کتاب سال ١٣٨٨ که البته قیصری از مسابقه انصراف داد، برای «شماس شامی»
YesY تقدیری در هشتمین دورۀ جایزۀ جلال آل‌احمد برای «نگهبان تاریکی»

بررسی چند اثر

باغ تلو

«باغ تلو» تراژدی دختری‌است که از کمال مطلوب به وضعیت نامطلوب گذر می‌کند. در تراژدی، شخصیت داستانی ابتدا برتر از دیگر انسان‌ها نشان داده می‌شود. «معصومه، قهرمان ما نیامد. (ص، ۱٠)» بعد درحد انسانی معمولی، که اسیر دست پدر و شرایط روزگار است، سقوط می‌کند. «باغ تلو» داستان واقع‌گرایی است که روایتی خاطره‌گونه دارد. خواننده با دیدگاه‌های جامعه‌شناسی، انسان‌شناسی،‌ مسائل اجتماعی و ایدئولوژیکی روبه‌رو می‌شود. شیوهٔ نگارش داستان، دوّار است. مدوربودنِ زمان اثر، نشان از مدرن‌بودن آن دارد. در این کتاب، داستان از زبان نوجوانی بیان می‌شود که خواهر بزرگ‌تر او عازم جبهه است. خواهری که به زندگی محرومان، رسیدگی و در درو محصول به کشاورزان کمک می‌کند. رفتن خواهر و بی‌خبری از او، پیامدهایی برای خانواده به‌همراه دارد که یکی از آنها جابه‌جایی خانواده به مکانی دیگر و زندگی در خفا و محله‌ای جدید است و دیگری اختلافات و درگیری‌هایی که بین اعضای خانواده ایجاد می‌شود که این کشمکش‌ها البته با حرف‌ها و حدیث‌های مردم شدت می‌گیرد.[۷۱] «باغ تلو» را نشر علم در سال ۱۳۸۵ به بازار کتاب عرضه کرد و قیصری در همان‌ سال جایزهٔ مهرگان ادب را برای این رمان به‌دست آورد. این رمان پس از چاپ اول ممنوع‌الچاپ شد.
اما در سال ١٣٩٩ «انتشارات کوچه» این کتاب را پس از چهارده سال ممنوعیت، تجدیدچاپ کرداما دوباره و پس از چندماه چاپ کتاب متوقف شد.[۷۲]

نقد باغ تلو

راوی این رمان، آدم روان‌پریشی است، تفرق‌گفتار دارد و از این لحاظ خیلی قابل‌اعتماد نیست اما ابله هم نیست. قیصری در این رمان، یک‌نفر از شخصیت‌ها را به‌عنوان راوی انتخاب کرده که کاری جدید و مدرنیستی ولی متضمن درون‌نگری است؛ چراکه اگر درون شخصیت‌ها کاویده نشود، بار ذهنی داستان کم می‌شود. وقتی راوی اول‌شخص است مشکل می‌توان دربارهٔ آن درون نگری کرد. البته از این‌ گونهٔ خاص می‌توان به رمان «نیوتوچکا» اثر «داستایوفسکی» و یا «از چشم غربی» اثر «کنراد» اشاره کرد که به‌خوبی توانسته‌اند این نقش را برای راوی پرداخت کنند. اما قیصری آنقدرها که باید راوی این شخصیت ها را برای خواننده درون‌کاوی نمی‌کند و این از نقص‌های «باغ تلو» است. رمان از قواعد کلاسیک مبتنی بر تجربهٔ زیسته، باورپذیری و قواعد ادبی پیروی کرده است. شخصیتی که برای داستانش انتخاب کرده، شخصیت برجسته‌ای است و بارزترین قسمت رمان هم نگاهِ مردم است به اسارت و آزادی مرضیه. باغ تلو استعاره‌ای است از انزوا و طرد کسی که با دل و جان به مردم خدمت کرد و بعد هم به جبهه رفت.[۷۳]

حاشیه‌های باغ تلو

مجید قیصری با انتشار رمان «باغ تلو» در میان اهالی ادبیات حرف و حدیث‌های بسیاری برپا کرد. از مشاور وزیر ارشاد و هیئت مدیرۀ انجمن قلم که او را تکفیر ادبی و رمانش را ضدارزش و ضدزن خواندند تا منتقدانی که می‌گویند چرا فرجامِ قهرمانِ قصه که جوانی مؤمن است، تراژیک است. در مقابل کم نبودند منتقدانی که اثر را می‌ستایند و آن را یادآور آثار درخشان ادبیات کلاسیک ایران و حتی جهان می‌دانند. در یک نشست مطبوعاتی رضا امیرخانی، فتح‌الله بی‌نیاز، علی‌الله سلیمی، احمد شاکری و خسرو باباخانی به نقد اثر پرداختند.[۷۴]

توهین به زنان در باغ تلو

به‌عقیدۀ سمیرا اصلانپور، از اين كتاب نمی‌شود به‌عنوان كتابی در زمينه‌ دفاع‌مقدس ياد كرد؛ بلكه اهانت به زنان آزاده است. راضيه تجار با تأكيد بر اينكه ضرورت دارد در آثار نوشته‌شده توسط نويسندگان ايرانی، نشانی از فرهنگ و آداب و رسوم ايرانی باشد، از اين كتاب به‌عنوان توهين آشكار به مقام زن ياد كرد.[۷۵]

گورسفید

مجید قیصری در «گورسفید» داستان دو برادر را روایت می‌کند؛ یکی خشکه‌مقدس و رهبر گروهی افراطی؛ دیگری برادری که دل به دختری فقیر و بی‌کس باخته و سودایی دیگر در سر دارد. صالح برادر بزرگ‌تر، رهبر گروه افراطی است که خودشان را بالاتر از قانون می‌دانند، در محکمه‌‌های غیابی برای متهمان حکم صادر می‌کنند و خودشان دست به اجرای حکم می‌زنند و می‌خواهند به هر وسیله‌ای فساد را از روی زمین محو کنند. داستان با روایت برادر کوچک‌تر آغاز می‌شود، از همان چند سطر اول مشخص می‌شود صالح، برادر بزرگ، مرده است. این شروعِ شوکه‌کننده و بهت‌آور از همان ابتدا خواننده را برای کشفِ دلیل درگذشت این شخصیت به‌دنبال خود می‌کشاند و با خود همراه می‌کند. قهرمان و ضدقهرمان این داستان افرادی هستند که جنگ تحمیلی را تجربه کرده و حالا پس از جنگ به شهر بازگشته‌اند. بازگشتی که با دوران پر تب‌وتاب دولت سازندگی و شاخصه‌های ویژهٔ این دوران همراه است. زمان داستان مربوط به دههٔ ١٣٧٠ و مکان آن شهر تهران است. انتخاب تهران به‌عنوان محل وقوع داستان با موضوع داستان هم‌خوانی دارد، چون بیشترین تحولات و تأثیرات دولت سازندگی در زمینه‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در تهران به‌وقوع می‌پیوندد. نشر افق، «گورسفید» را نخستین‌بار در فروردین ١٣٩٨ با ۱۱۰۰ نسخه منتشر کرد.[۷۶]

نقد گورسفید

قصه خط‌ سیر مشخصی دارد. در این داستان با تقابل خیر و شر مواجه هستیم. خط تقسیم دو برادر با دو باور متفاوت. باورهای صالح، برادر تندروی مذهبی که حتی در دیالوگ‌ها با آیات قرآنی و روایات جواب می‌دهد برای خواننده جالب است. نگاه به مذهب و سیاست و ایدئولوژی در آن زمان که دچار افراط هم بوده خط داستان را پیش می‌برد. درون‌مایۀ این رمان، انحطاط فکری است که از ایده بزرگتر است. پیرنگ داستان از کهن‌الگوهای معمایی است و نوع نگاه نویسنده در گورسفید سعی در مستندنگاری دارد. از ابتدای داستان، با نشانه‌گذاری‌های حرفه‌ای نویسنده مواجه‌ایم. مادر سنتی روتختی مخملی را پنهان کرده که به عروسش هدیه کند. روزی که بازش می‌کند پوسیده و می‌ریزد. روتختی، باور جامعه آن‌ روز است که نابود شده است. نام شخصیت‌ها معنای ضمنی دارد. هارون، آسیه و شیث در داستان، کهن‌الگوی هابیل و قابیل را تداعی می‌کند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

قیصری از گور سفید می‌گوید

«در جلسه‌ای به من گفتند که شما شخصیت صالح را از روی شخصیت راسکلنیکف در «جنایت‌ومکافات» نوشته‌اید. به‌سبب این‌که او پیرزن رباخوار را با اندیشۀ این که جامعه را از وجود چنین فردی پاک کند، می‌کشد. آنان درست می‌گفتند. انگار عقبۀ ذهنی من چنین بوده است و آن شخصیت با خواندن داستان، در ناخودآگاه ذهن من مانده و بدون اطلاع در جایی تراوش کرده است. باورپذیر بودن شخصیت صالح اولین دغدغه‌ام بود.»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

آثار ترجمه شده

  • انتشارات شمع و مه نسخهٔ انگلیسی مجموعه داستان «جشن همگانی» را منتشر و در کشورهای انگلیسی‌زبان توزیع کرد.[۷۷]
  • رمان «سه کاهن» توسط نشر صدرای مسکو به زبان روسی ترجمه و منتشر شد.[۷۸]
  • کتاب «دیگر اسمت را عوض نکن» توسط انتشارات شمع و مه به زبان فرانسه ترجمه و منتشر شد.[۷۹]

فیلم‌نامه‌ها

فیلمنامه «یک‌روز به‌خصوص» کار مشترک مجید قیصری و همایون اسعدیان است.[۸۰]

ناشرانی که با او کار کرده‌اند

افق، چشمه، سوره مهر، صریر، کمان، انتشارات علمی‌فرهنگی، پالیزان، علم، همشهری

تعداد چاپ‌ها و تجدیدچاپ‌های کتاب‌ها

«سه دختر گل‌فروش»، چاپ هفتم
«شماس شامی»، چاپ پنجم
«گوساله سرگردان» و «سه کاهن» چاپ چهارم
«نگهبان تاریکی»، «ضیافت به‌صرف گلوله» و «دیگر اسمت را عوض نکن» چاپ سوم
«نفرسوم از سمت چپ»، «طناب‌کشی» و «زیرخاکی» چاپ دوم
«گورسفید»، «صلح»، «قصه٨۵»، «جشن همگانی»، «باغ تلو»، «ماه‌زده» و «جنگی بود، جنگی نبود» چاپ اول

منبع‌شناسی

مقاله‌ها و پایان‌نامه‌هایی که دربارۀ آثار قیصری چاپ شده است

  • جامعه‌شناسی رفتار در رمان «طناب‌کشی» بر مبنای نظریه «داغ ننگ»، سیدعلی قاسم‌زاده، نقد ادبی، شماره۲۶، تابستان۱۳۹۳[۸۱]
  • ردّپای رئالیسم‌جادویی در دو داستان کوتاه دفاع مقدّس «ماه‌زده» و «عودعاس سبز»، نویسندگان: سمیه شیخ‌زاده، غلامحسین شریفی‌ولدانی، سیدمرتضی هاشمی، محمود براتی‌خوانساری، نشریه ادبیات پایداری، شماره١۴، بهاروتابستان١٣٩۵[۸۲]
  • آسیب‌شناسی مسائل اجتماعی در «جشن همگانی»، پری رضوی، شهرستان ادب، ٩آبان۱۳۹۸[۸۳]
  • شکل‌شناسی داستان‌های کوتاه مجید قیصری براساس مجموعه داستان «طعم باروت»، نویسندگان: یوسف گل پرور، سیداسماعیل قافله‌باشی، نشریه ادبیات پایداری، پاییزوزمستان١٣٩٢[۸۴]
  • درباره «دیگر اسمت را عوض نکن»، علی چنگیزی، روزنامه فرهیختگان[۸۵]

نوا، نما، نگاه

برشی از داستان کوتاه «آب»




جستارهای وابسته

پانویس

  1. «نشان درجه یک هنری». 
  2. «یکشنبه‌های داستان». 
  3. «خاطرات». 
  4. «قیصری». 
  5. «نویسنده». 
  6. «کتاب شفا». 
  7. «خاطره‌نگاری». 
  8. «برادرکشی». 
  9. «فرهنگ‌سرای رسانه». 
  10. «نقد نگهبان تاریکی». 
  11. «ادبیات غرب». 
  12. «گورسفید». 
  13. «سعدی». 
  14. «دغدغه‌های مدرسان داستان‌نویسی». 
  15. «مصاحبه با روزنامه هنرمند». 
  16. «بی‌کتابی». 
  17. «تیله آبی». 
  18. «نقد رمی». 
  19. «نشست ایران و افغانستان». 
  20. «نقد شب سهراب‌کشان». 
  21. «شرق بنفشه». 
  22. «غلامحسین ساعدی». 
  23. «ابوتراب خسروی». 
  24. «یازدهمین دوره جایزه جلال». 
  25. «پیاده‌روی صلح». 
  26. «روایت سربرنیتسا». 
  27. میرعابدینی، فرهنگ داستان‌نویسان ایران (از آغاز تا امروز)، ٢٢۰.
  28. «سیرتخصصی آثار قیصری». 
  29. «تجربه». 
  30. «صبوری». 
  31. «فعالیت‌های قیصری». 
  32. «مدرس کارگاه شهرستان ادب». 
  33. «قیصری از نگاه جزینی». 
  34. «قیصری از نگاه یزدانی‌خرم». 
  35. «قیصری از نگاه شاکری». 
  36. فراست. «نقد سه کاهن». ماهنامهٔ ادبیات و داستان، ٣٧. 
  37. «قیصری از نگاه بایرامی». 
  38. «قیصری از نگاه شاگردانش». 
  39. قیصری. «نمی‌خواستم نویسنده شوم». ماهنامه ادبیات و داستان، ٣۶. 
  40. «آبدیده». 
  41. قیصری. «نمی‌خواستم نویسنده شوم». ماهنامه ادبیات و داستان، ٣٣. 
  42. «هوشنگ گلشیری». 
  43. «جلال آل‌احمد». 
  44. «رضا امیر‌خانی». 
  45. «احمد دهقان». 
  46. «داستان انقلاب». 
  47. «ژانر انقلابی». 
  48. «ژانر داستان جنگ». 
  49. «زوال کلنل». 
  50. «ادبیات کهن». 
  51. از حاشیه‌ خوشم نمی‌آید. ۴دی۱۳۸۸. ۱۷۸. 
  52. «ادبیات و دین». 
  53. «نامه سرگشاده». 
  54. «حادثه پلاسکو». 
  55. «خلقیات قیصری». 
  56. «مهربانی و جنگ». 
  57. «فصل نوشتن». 
  58. «سفر همدان». 
  59. «سفر آبسرد». 
  60. «سفر زنجان». 
  61. «سفر اراک». 
  62. «سفر فرانفکورت». 
  63. «سفر روسیه». 
  64. «سفر بوسنی». 
  65. «حاشیه‌های فیلمنامه». 
  66. «فیلم نیستان». 
  67. «تجلیل از قیصری». 
  68. «آرمان امروز». 
  69. «جام‌جم». 
  70. «جوایز». 
  71. «باغ تلو». 
  72. «حرف‌های مجید قیصری دربارهٔ توقیف «باغ تلو»». 
  73. «نقد باغ تلو». 
  74. «حاشیه‌های باغ تلو». 
  75. «توهین به زنان». 
  76. «معرفی گورسفید». 
  77. «ترجمه جشن همگانی». 
  78. «ترجمه سه کاهن». 
  79. «ترجمه دیگر اسمت را..». 
  80. «یک‌روز به‌خصوص». 
  81. «طناب‌کشی». 
  82. «رئالیسم‌جادویی». 
  83. «نقد جشن همگانی». 
  84. «طعم باروت». 
  85. «نقد «دیگر اسمت را عوض نکن»». 

منابع

  1. میرعابدینی، حسن (۱۳۸۶). فرهنگ داستان‌نویسان ایران (از آغاز تا امروز). تهران: نشر چشمه. ص. ۳۰۳. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۶۲-۳۶-۲۳.
  2. قیصری، مجید. «نمی‌خواستم نویسنده شوم». ماهنامه ادبیات و داستان (تهران)، ش. ۱۲ (۱۳۷۵). 
  3. قیصری، مجید. «از حاشیه‌ خوشم نمی‌آید». همشهری داستان اول، ش. پنجم (۴دی۱۳۸۸): ۱۷۸. 

پیوند به بیرون

  1. «من از رنج‌های جنگ می‌نویسم». شهرستان ادب، ۲۰مرداد۱۳۹۳. بازبینی‌شده در ٢٣آبان۱۳۹٨. 
  2. «اعطای درجه‌یک هنری به شش نویسنده و شاعر». ایسنا، ۱۳مرداد۱۳۹۵. بازبینی‌شده در ٢٣آبان۱۳۹٨. 
  3. «کارگاه «یکشنبه‌های داستان» مجید قیصری در شهرستان ادب». شهرستان ادب. بازبینی‌شده در ٢٣آبان۱۳۹٨. 
  4. «قیصری انسان را فراتر از آدمیزاده ترسیم نمی‌کند». ایبنا، ۱۰دی۱۳۹۷. بازبینی‌شده در ٢٣آبان۱۳۹٨. 
  5. «جغرافیای کتاب جدیدم محله تسلیحات است». همشهری آنلاین، چهارشنبه۲۷ شهریور۱۳۹۸. بازبینی‌شده در ٢٣آبان۱۳۹٨. 
  6. «از خط مقدم تا قلب تهران؛ گفتگوی ویژۀ شهرستان ادب با مجید قیصری». شهرستان ادب، ۳مهر۱۳۹۸. بازبینی‌شده در ٢٣آبان۱۳۹٨. 
  7. «اصلاً قرار نبود نویسنده شوم!». بانی فیلم، ۶مهر۱۳۹۲. بازبینی‌شده در ٢٣آبان۱۳۹٨. 
  8. ««سه کاهن»تنها کتابی است که وجه شفادهنده برای من داشت». پانا، ١٣آذر۱۳۹٧. بازبینی‌شده در ٢٣آبان۱۳۹٨. 
  9. «سیاست به لحظه فکر می‌کند و ادبیات به ابدیت». شهرکتاب، ۸اردیبهشت۱۳۹۸. بازبینی‌شده در ٢٣آبان۱۳۹٨. 
  10. «قتل‌های زنجیره‌ای به حاکمیت ربط ندارد». خبرگزاری فارس، ٣١شهریور۱۳۹۸. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  11. «وقتی شما عزیزترین نزدیکانتان را در جنگ از دست می‌دهید، جنگ معنا و مفهوم دیگری برای شما پیدا می‌کند». فرهنگ‌سرای رسانه، ١۴آذر۱۳۹٧. بازبینی‌شده در ٢٣آبان۱۳۹٨. 
  12. «ادبیات غرب مملو از رویکرد عیسی بن‌مریم است». سایت خبری آوازه، ١٢شهریور۱۳۹٨. بازبینی‌شده در ٢٣آبان۱۳۹٨. 
  13. ««گورسفید» حرفه‌ای و هوشمندانه جلو می‌رود». ایبنا، ۲۶تير۱۳۹۸. بازبینی‌شده در ٢٣آبان۱۳۹٨. 
  14. «بازتاب تجربه‌ زیسته‌ سعدی در آثارش ما را بیش‌ اندازه به او نزدیک می‌کند». ایسنا، ۲اردیبهشت۱۳۹۶. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  15. «گردهمایی مدرسان داستان‌نویسی در بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان». ایسنا، ۲١اردیبهشت۱۳۹۶. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  16. «توصیه‌های مجید قیصری برای کتابخوانی در نوروز». جام‌جم، ۲١اسفند۱۳۹٧. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  17. «بررسی داستان «تیله آبی» از محمدرضا صفدری». شهرستان ادب، ۱۶شهریور۱۳۹۸. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  18. «نقد و بررسی داستان «رمی» از عباس معروفی». شهرستان ادب، ۱۸شهریور۱۳۹۸. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  19. «نشست داستان‎نویسان افغانستان و داستان‎نویسان شهرستان ادب». شهرستان ادب، ۱مهر۱۳۹۴. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  20. «نقد و بررسی داستان «شب سهراب‌کشان» از بیژن نجدی». شهرستان ادب، ۱مهر۱۳۹۴. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  21. «بررسی داستان «شرق بنفشه» از شهریار مندنی‌پور». شهرستان ادب، ۱۱شهریور۱۳۹۸. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  22. «بررسی داستان «دو برادر» از غلامحسین ساعدی». شهرستان ادب، ۴شهریور۱۳۹۸. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  23. «بررسی داستان «ماه و مار» از ابوتراب خسروی». شهرستان ادب، ٩شهریور۱۳۹۸. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  24. «انتخاب‌های جایزه جلال سفارشی نبوده است». اعتماد، ۲۴شهریور۱۳۹۷. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  25. «روز دوم سفر نویسندگان ایرانی در بوسنی چگونه گذشت؟». موج، ١٧تیر۱۳۹۶. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  26. «نشست روایت سربرنیتسا در بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان». بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان، ١٧تیر۱۳۹۶. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  27. «نویسنده حرفه‌ای نداریم». خبرآنلاین، ۲۱تیر۱۳۹۰. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  28. «کتاب‌شناسی و جوایز مجید قیصری». بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان، ۲۴خرداد۱۳۹۶. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  29. «پرتره مجید قیصری در شهرستان ادب». شهرستان ادب. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  30. «قيصری شكارچی موقعيت‌های ناگفته جنگ است». خبرگزاری فارس، ٢٢خرداد۱۳٨٨. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  31. ««ديگر اسمت را عوض نكن» تصويری معنوی از جنگ ارائه می‌دهد». نوید شاهد، ١۴دی۱۳٨٨. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  32. «با سیاه‌نویسی، جهانی نمی‌شویم!». قدس آنلاین، ۱۵اسفند۱۳۹۶. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  33. «داستان «آب» مستقیم به داستان سیاوش اشاره دارد و قیصری اسطوره سیاوش را بازسازی می‌کند». رسانه انقلاب، ۵مرداد۱۳۹۶. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  34. «زمانه من را آبدیده کرده است». خبرگزاری مهر، ۷خرداد۱۳۹۸. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  35. «عدم شناخت اسطوره‌ها، تعادل روانی را به هم می‌ریزد». خبرگزاری مهر، ۱۰شهریور۱۳۹۵. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  36. «آل‌احمد آن تصویری نبود که برادرش شمس یا همفکرانش از او ساختند». خبرآنلاین، ۱۸شهریور۱۳۹۶. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  37. «رضا امیرخانی فرزند زمانه خویش است». ارمیا، ۵اردیبهشت۱۳٨٨. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  38. «قدرت ادبیات در خلق جهان موازی است». ایبنا، ۲۴مرداد۱۳۹۸. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  39. «هنوز پس از گذشت چهل سال ژانری به نام انقلاب نداریم». تسنیم، ۲۳مهر۱۳۹۷. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  40. «جنگ، جنگ است و انقلاب، انقلاب». ایلنا، ١٧بهمن۱۳۹۵. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  41. «پرداختن به خاطرات جنگ باعث پرمخاطب‌شدن ادبیات دفاع مقدس می‌شود». تسنیم، ۱۲تير۱۳۹۶. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  42. ««کلنل» دولت‌آبادی چوب انقلابی بودنش را می‌خورد!». ایبنا، ۲۷بهمن۱۳۹۲. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  43. «به‌جای آثار ترجمه، تاریخ بیهقی بخوانیم». تسنیم، ۱۴شهريور۱۳۹۶. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  44. «توجه به مفاهيم دينی باعث نوآوری در خلق داستان‌ می‌شود». ایکنا، ۳۱فروردين۱۳۸۷. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  45. «انصراف مجید قیصری از حضور در فهرست «چهل قلم»». خبرگزاری مهر، ۲۲دی۱۳۹۷. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  46. «نامه مجید قیصری به چمران؛ موزه دائمی یادگاران پلاسکو ایجاد شود». خبرگزاری مهر، ۵بهمن۱۳۹۵. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  47. «تیراژ پایین، ذوق و شوقی برای نویسنده باقی نمی‌گذارد». همشهری، ٣بهمن۱۳۹۶. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  48. «مجید قیصری مهربانی و خشونت جنگ». جام‌جم. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  49. «بهار و تابستان فصل نوشتن داستان کوتاه و پاییز و زمستان فصل خلق رمان است». خبرگزاری مهر، ۸مهر۱۳۹۲. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  50. «تجربه‌های شخصی مجید قیصری برای رمان‌نویسان همدانی». حوزه هنری همدان، ٢٠اسفند۱۳۹٣. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  51. «نقد و بررسی کتاب «جشن همگانی» در کتابخانه شهر آبسرد». فارس، ٢٢آبان۱۳۹٣. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  52. «همایش آیینی «آب و آفتاب» در زنجان برگزار شد». شبستان، ۲۹مهر۱۳۹۶. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  53. «مجید قیصری داور سومین جشنواره سراسری شعر و داستان طنز در اراک». خبرگزاری صداوسیما مرکزی، ۲۹تير۱۳۹۷. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  54. «به‌نمایندگی از بنیاد شعر و ادبیات داستانی؛ مجید قیصری عازم نمایشگاه کتاب فرانکفورت می‌شود». خبرگزاری مهر، ۲۵تیر۱۳۹۳. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  55. «رونمایی از از ترجمه روسی رمان «سه کاهن»». ایلنا، ١٨شهریور۱۳۹٧. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  56. «رونمایی از رمان مجید قیصری‌ با لعنِ صادق هدایت». ایسنا، ۲۸آبان۱۳۹۱. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  57. «وقتی سيما فيلم «مجيد قيصری» را دور زد!». شفاف، ۱۰اسفند۱۳۹۰. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  58. «آنونس فیلم «نیستان»». تگ. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  59. ««سه کاهن»؛ روایتی که نسبت شخصی نویسنده با پیامبر را نشان می‌دهد». ایبنا، ۶آذر۱۳۹۷. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  60. «مصاحبه مجید قیصری با روزنامه آرمان امروز». مخبر، ٨اردیبهشت۱۳۹٨. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  61. «با تبلیغ و شعار کتابخوان نمی‌شویم». جام‌جم، ۲۶دی۱۳۹۵. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  62. «روایت روزهای جنگ و لحظه‌های زندگی مجید قیصری». شهرستان ادب، ١تیر۱۳۹۸. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  63. «باغ تلو داستان رئالی‌‌است که روایتی خاطره‌گونه دارد». ویستا، ۲۳آبان۱۳۹۸. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٧. 
  64. «شخصیت‌های باغ تلو نیاز به درون‌کاوی دارند». خبرگزاری مهر، ۳مهر۱۳۸۶. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  65. «مجید قیصری با انتشار رمان «باغ تلو» در میان اهالی ادبیات حرف و حدیث‌های بسیاری برپا کرد». مشرق نیوز، ۲۶فروردین۱۳۹۸. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  66. ««باغ تلو» اجازه‌ تجديد چاپ ندارد». ایسنا، ۳۰شهریور۱۳۸۷. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  67. «روایتی از قتل‌های زنجیره‌ای در کتاب «گور سفید»». خبرگزاری دانشگاه آزاد اسلامی، ۱۲خرداد۱۳۹۸. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  68. «انتشار نسخه انگلیسی «جشن همگانی» و توزیع در انگلستان و آمریکا». تسنیم، ۳۱ارديبهشت۱۳۹۸. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨. 
  69. «رمان «سه کاهن» توسط نشر صدرای مسکو به زبان روسی ترجمه و منتشر شد». فارس، ۱۴آذر۱۳۹۶. بازبینی‌شده در ٢۴آبان۱۳۹٨.