سینوهه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۶ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
|محل ناشر فارسی = تهران | |محل ناشر فارسی = تهران | ||
|نوع رسانه = | |نوع رسانه = | ||
|صفحه = | |صفحه = ۹۸۹ | ||
|شابک = | |شابک = | ||
|پس از = | |پس از = | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
}} | }} | ||
[[پرونده:zabih.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|ذبیحالله منصوری]] | |||
'''سینوهه''' عنوان کتابی از '''میکا والتاری''' نویسندهٔ فنلاندی دربارهٔ پزشک ویژهٔ دربار فرعون است. این کتاب را [[ذبیحالله منصوری]] در سال۱۳۶۴ ترجمه و وارد بازار کرد. <ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1450037 |عنوان = اولین ترجمه سینوهه، طرفدار نداشت...|ناشر = تارنمای مگیران (روزنامهٔ سرمایه، ش:۵۱۲، ص:۱۶)|تاریخ = ۱مرداد۱۳۸۶|تاریخ بازدید= ۱مرداد۱۳۹۸}}</ref> | |||
<center>* * * * *</center> | |||
سینوهه اولین و موفقترین رمان تاریخی '''میکا والتاری''' است که برای او شهرت بینالمللی به ارمغان آورد. والتاری سینوهه را در سال۱۹۴۵ دربارهی وقایع مصر باستان و دورهٔ سلطنت آخناتون و به سلطنت رسیدن هورمهپ در ۷۸۵ صفحه به زبان فنلاندی نوشت. سینوهه معروفترین رمان فنلاندی است و به ۴۱ زبان ترجمه شده است. همچنین تنها رمان فنلاندی است که از آن فیلم هالیوودی ساخته شده.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = https://en.m.wikipedia.org/wiki/The_Egyptian |عنوان = the egyptian}}</ref> | |||
سینوهه پس از جنگجهانی دوم و عواقب گستردهٔ آن با استقبال گستردهٔ خوانندگان مواجهه شد و به یک کتاب پرفروش بینالمللی بدل گشت.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = https://en.m.wikipedia.org/wiki/The_Egyptian |عنوان = the egyptian}}</ref> | |||
===خلاصه داستان=== | |||
قهرمان رمان، سینوهه پزشک سلطنتی، یک شخصیت افسانهای است که در سن پیری و در محل تبعیدش در سواحل دریای سرخ پس از سقوط و مرگ آخناتون وقایع زندگیش را شرح میدهد.لحن او بدبینانه، تلخ و ناامیدانه است. و میگوید که داستانش را فقط برای دلایل درمانی و پزشکی و همچنین انجام کاری در بیابان | |||
های مخروبه مینویسد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = https://en.m.wikipedia.org/wiki/The_Egyptian |عنوان = the egyptian}}</ref> | |||
سینوهه را هنگام تولد در یک سبد دستباف میگذارند و به رود نیل میسپارند. خانوادهای فقیر او را پیدا میکند و به فرزندی بزرگ میکند. سینوهه در ادامه به مقام کاهنی و پزشکی مخصوص فرعون میرسد و به بابل و سوریه و کنارهٔ دریای مدیترانه سفر میکند. در طول این سفر با رخدادهای گوناگون روبهرو میشود. در بازگشت به مصر برای نجات مصر از حرفهٔ پزشکی خود استفاده میکند. در میانههای داستان او به هویت راستین پدر و مادرش پی میبرد. یکی از ویژگیهای بارز این کتاب توصیف دقیق نحوهٔ زندگی و اوضاع اجتماعی کشورهای مصر، سوریه، بابل، هیتی و میتانی در دوران آخناتون است که درمیان سالهای ۱۳۳۴تا۱۳۵۱ پیش از میلاد میزیستهاست.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=والتاری|نام=میکا|عنوان=سینوهه|ناشر=انتشارات زرین|سال=۱۳۶۶}}</ref> | |||
===شخصیت های تاریخی رمان=== | |||
آخناتون و همسرش نفرتیتی، آمنهوتپ سوم، توتآنخامون که بعد از آخناتون به سلطنت میرسد، هورمهپ که در نهایت بر تخت پادشاهی مینشیند. <ref>{{یادکرد وب|نشانی = https://en.m.wikipedia.org/wiki/The_Egyptian |عنوان = the egyptian}}</ref> | |||
===درون مایه=== | |||
سینوهه درباره ی تغییرناپذیری ذات بشر، برخورد ایدئولوژیها، کاهنان و تمثیلی از مسیحیت و جنگ جهانی دوم است.و پیامهای بدبینانه ای درباره ی یکسانی طبیعت بشر در طول سالها دارد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = https://en.m.wikipedia.org/wiki/The_Egyptian |عنوان = the egyptian}}</ref> | |||
سینوهه | |||
===صحت تاریخی=== | |||
از نظر صحت اطلاعات دربارهٔ شیوهٔ زندگی و فرهنگ آن دوره از صحت تاریخی بالایی برخوردار است و اعتبار تاریخی آن توسط کنگرهٔ مصرشناسان قاهره و مصرشناسانی از کشورهای مختلف تایید شده است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = https://en.m.wikipedia.org/wiki/The_Egyptian |عنوان = the egyptian}}</ref> | |||
والتاری به اشتباه به عنوان یک مصرشناس شناخته میشود در صورتی که هرگز مصر را ندیده بود زیرا میترسید به دلیل تفاوت های مصر مدرن و مصر باستان تصورش از مصر باستان به هم بریزد.او گفته بود "من در مصر زندگی کرده ام با اینکه هرگز آنجا را ندیده ام."<ref>{{یادکرد وب|نشانی =https://en.m.wikipedia.org/wiki/The_Egyptian |عنوان = the egyptian}}</ref> | |||
=== برای کسانی که کتاب را نخوانده اند=== | |||
سینوهه تو اگر دانشمند نبودی مرتکب فجایع و جنایاتی که در مدت عمر خود گردیدی نمیشدی. هزارها نفر بر اثر دانش تو از گرسنگی و مرض مردند یا بهوسیله اسلحه به قتل رسیدند یا زیر ارابههای جنگی جان سپردند یا در جادههای صحرا از فرط خستگی تلف شدند. | |||
ای مرد جنایتکار اگر تو دانشمند نبودی اطفال در شکم مادر نمیمردند و ضربات چوب بر پشت بردگان فرود نمیآمد و هزارها زن مورد تجاوز سربازان خونخوار قرار نمیگرفتند و هزارها مرد غلام نمیشدند و ظلم بر عدالت و حیله و تزویر بر راستی و درستی غلبه نمیکرد و امروز دزدها بر جهان حکومت نمینمودند. <ref>{{پک|والتاری|۱۳۶۶|ک= سینوهه|ص= ۹۲۷}} </ref> | |||
=== | ===سینوهه و ذبیحالله منصوری=== | ||
از چاپ اول «سینوهه» استقبال نشد؛ اما از سال۱۳۶۵ و بعد از فوت منصوری جای خود را در بازار کتاب و بین عامهٔ مردم باز کرد بهطوریکه سالی ۳ بار تجدیدِچاپ میشد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1450037 |عنوان = اولین ترجمه سینوهه، طرفدار نداشت...}}</ref> | |||
کتاب درحالی توسط [[ذبیحالله منصوری]] در ۲ جلد و ۹۸۹ صفحه ترجمه شد که گفته میشود اصل کتاب کمتر از متن ترجمهای آن است. منصوری برداشتهای خود از متن اصلی را به ترجمه اضافه کردهاست. او در ترجمه طرفدار سبک بسط و گسترش کتب بود و به رعایت امانت در برگردان پیام نویسندگان کتابهای اصلی وفادار نبود. در بسیاری از موارد اطلاعات خویش را به کتابها میافزود. او معتقد بود ترجمه بر دو گونه است: نوعی که در آن مترجم لغتبهلغت ترجمه میکند و به متن اصلی وفادار است و نوعی دیگر که خود آن را اقتباس مینامید و مترجم این اختیار را داشت که ایدهٔ اولیه نویسنده را گسترش دهد.<ref>{{پک|جمشیدی|۱۳۶۹|ک= دیدار با ذبیحالله منصوری|ص=۶۶}}</ref> منصوری سینوهه را به چشم دایرهالمعارف تاریخی میبیند<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=والتاری|نام=میکا|عنوان=سینوهه|ناشر=انتشارات زرین|سال=۱۳۶۶}} </ref> اما درواقع کتابهای او آمیزهای از افسانه و واقعیت هستند. | |||
==== | ====چرا باید کتاب را بخوانیم از نگاه ذبیحالله منصوری==== | ||
برای آگاهی از نظرات منصوری دربارهٔ این کتاب قسمتهایی از مقدمهٔ او بر کتاب را میخوانیم: | برای آگاهی از نظرات منصوری دربارهٔ این کتاب قسمتهایی از مقدمهٔ او بر کتاب را میخوانیم: | ||
اکنون سال۱۳۶۴ قرن مقدس چهاردهم اسلامی است و تصور نمیکنم که تا پایان این قرن، در بازار ادب جهان کتابی منتشر شود که از حیث تاریخ باستانی کشورهای خاورمیانه و تحلیل اجتماعی و روانشناسی آن تاریخ، بتواند با این کتاب در ۱۳۵۰ سال قبل از میلاد مسیح نوشتهشده برابری کند.{{سخ}} | اکنون سال۱۳۶۴ قرن مقدس چهاردهم اسلامی است و تصور نمیکنم که تا پایان این قرن، در بازار ادب جهان کتابی منتشر شود که از حیث تاریخ باستانی کشورهای خاورمیانه و تحلیل اجتماعی و روانشناسی آن تاریخ، بتواند با این کتاب در ۱۳۵۰ سال قبل از میلاد مسیح نوشتهشده برابری کند.{{سخ}} | ||
خوانندگان اگر جوان هستند من به آنها سفارش میکنم که کتاب را بعد از خواندن از دست ندهند. نگاه دارند تااینکه بعد از رسیدن به سن | خوانندگان اگر جوان هستند من به آنها سفارش میکنم که کتاب را بعد از خواندن از دست ندهند. نگاه دارند تااینکه بعد از رسیدن به سن ۶۰سالگی یا بیشتر خواندن کتاب را تجدید کنند و در آن موقع هنر سینوهه نویسندهٔ کتاب زیادتر در نظرشان جلوه خواهد کرد و بیشتر به ارزشهای تحلیلهای اجتماعی و روانشناسی کتاب پی خواهند برد. | ||
یکی از فواید این کتاب، وقوف بر تواریخ باستانی بعضی از کشورهای خاورمیانه است که در برخی از تواریخ عمومی حتی نام آنها را ننوشتهاند و در بعضی دیگر، نامی از آنها بردهاند بدوناینکه وارد بحث تاریخی شوند.{{سخ}} | یکی از فواید این کتاب، وقوف بر تواریخ باستانی بعضی از کشورهای خاورمیانه است که در برخی از تواریخ عمومی حتی نام آنها را ننوشتهاند و در بعضی دیگر، نامی از آنها بردهاند بدوناینکه وارد بحث تاریخی شوند.{{سخ}} | ||
مترجم ضروری میداند به خوانندگان بگوید که اسلوب انشای این کتاب، بهقلم سینوهه اسلوبی است که مطابق سبک انشای آباءالاولین است و در این سبک، بعضی از جملات کوتاه را تکرار میکنند بدون اینکه حشو ناپسند باشد و دیگر اینکه در ادوار تاریک قرون و الوف قبل از میلاد ملتهای جاهل خاورمیانه خمر مینوشیدهاند و نوشیدن خمر از طرف آنها دلیل بر این نیست که مترجم یا ناشر از این مایهٔ ضرر و تباهی جسم و جان، نفرت ندارند.{{سخ}} | مترجم ضروری میداند به خوانندگان بگوید که اسلوب انشای این کتاب، بهقلم سینوهه اسلوبی است که مطابق سبک انشای آباءالاولین است و در این سبک، بعضی از جملات کوتاه را تکرار میکنند بدون اینکه حشو ناپسند باشد و دیگر اینکه در ادوار تاریک قرون و الوف قبل از میلاد ملتهای جاهل خاورمیانه خمر مینوشیدهاند و نوشیدن خمر از طرف آنها دلیل بر این نیست که مترجم یا ناشر از این مایهٔ ضرر و تباهی جسم و جان، نفرت ندارند.{{سخ}} | ||
بدون اغراق هیچ فصلی از این کتاب نیست که ازلحاظ مشحونبودن از اطلاعات تاریخی باستانی مفید نباشد و باز بدون اغراق، مجموع کتاب یک دایرةالمعارف تاریخی برای مطالعهٔ تاریخ کشورهای خاورمیانه در قرون | بدون اغراق هیچ فصلی از این کتاب نیست که ازلحاظ مشحونبودن از اطلاعات تاریخی باستانی مفید نباشد و باز بدون اغراق، مجموع کتاب یک دایرةالمعارف تاریخی برای مطالعهٔ تاریخ کشورهای خاورمیانه در قرون و الوف قبل از میلاد است و قسمتهایی از مطالب تاریخی کتاب بهخاطرسپردنی است.{{سخ}} | ||
از یک میرزابنویس چون من پسندیده نیست که وقتی کتابی را ترجمه میکند، خود در مقام تحسین آن کتاب برآید؛ ولی بیآنکه مبادرت به اغراق بکنم میگویم که کتاب سینوهه پزشک فرعون که اینک در دست شماست کتابی است که بعد از اینکه خواندید متوجه میشوید ارزش آن را داشته است که مطالعه کنید.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی= والتاری|نام= میکا|عنوان= سینوهه|ناشر= انتشارات زرین|سال= ۱۳۶۶}}</ref> | از یک میرزابنویس چون من پسندیده نیست که وقتی کتابی را ترجمه میکند، خود در مقام تحسین آن کتاب برآید؛ ولی بیآنکه مبادرت به اغراق بکنم میگویم که کتاب سینوهه پزشک فرعون که اینک در دست شماست کتابی است که بعد از اینکه خواندید متوجه میشوید ارزش آن را داشته است که مطالعه کنید.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی= والتاری|نام= میکا|عنوان= سینوهه|ناشر= انتشارات زرین|سال= ۱۳۶۶}}</ref> | ||
====انتشار کتاب==== | ====انتشار کتاب==== | ||
کتاب | کتاب بارها توسط ناشران مختلف تجدید چاپ شدهاست. مرتضی ریاحیپور مدیر انتشارات زرین دربارهٔ کتاب سینوهه گفت این کتاب نخستین بار در سال۱۳۶۴ منتشر شد. «در آن زمان منصوری زنده بود و خود این کتاب را برای من آورد. سینوهه را بهبهای ۴۰۰ تومان و ۵هزار شمارگان منتشر کردیم؛ اما استقبالی از این اثر نشد. البته این اثر هم مانند آثار دیگر منصوری پس از مرگش شناخته شد و هنگامی که ایشان در سال۶۵ از دنیا رفت از آن سال گاه سالی | ||
۳ بار سینوهه را تجدیدچاپ میکنیم.» ریاحیپور به یاد میآورد ذبیحالله منصوری به ویراستار کتاب سینوهه گفته بود این آتشافروز کیست که چنین کرده است. منصوری هیچگاه اجازهٔ ویرایش کتابهایش را نمیداد و اکنون پس از مرگش تعدادی از کتابهای او مانند کنیز ملکه مصر ویراستاری شدهاست؛ اما همچنان سینوهه بدون هیچ ویرایشی چاپ میشود.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1450037|عنوان= اولین ترجمه سینوهه، طرفدار نداشت...|ناشر= تارنمای مگیران (روزنامهٔ سرمایه، ش:۵۱۲، ص:۱۶)|تاریخ= ۱مرداد۱۳۸۶|تاریخ بازدید= ۱مرداد۱۳۹۸}}</ref> | |||
====سبک کتاب==== | ====سبک کتاب==== | ||
منصوری در ترجمه طرفدار سبک بسط و گسترش کتب بود.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی= جمشیدی|نام= اسماعیل|عنوان= دیدار با ذبیحالله منصوری|سال=۱۳۶۹}}</ref> او در ترجمه به رعایت امانت در برگردان پیام نویسندگان کتابهای اصلی وفادار نبود. مهدی بهشتیپور میگوید در مصاحبهای که آقای یگانگی با منصوری داشت از او سؤال کرد: در کار ترجمه چقدر امانتداری میکنید؛ چون متأسفانه بعضی از مترجمان ما در ترجمه به این امر توجهی ندارند. پاسخ داد: اصولاً دو نوع ترجمه داریم، یکی ترجمه به معنی واقعی کلمه است که من حتی المقدور میکوشم ازلحاظ فن ترجمه رعایت بکنم. دیگری اقتباس است که بیآنکه مطلب مسخ و بیمفهوم شود آن را خلاصه و فشرده میکنم که البته در بالای هر کدام مینویسم ترجمه یا اقتباس. بسیار از آثار منصوری تحت عنوان ترجمه و اقتباس چاپ و منتشر شده است و مرحوم منصوری با ذکر جملهٔ ترجمه و اقتباس و یا فقط اقتباس در بالای آثار خود آنچه از منابع مورد مطالعهاش استنباط کرده ترجمه کرده و بیشتر آثار او حاوی شرح و بسطهایی است که خود به ترجمه اضافه کردهاست. بهطوری که حتی برخی رسالهها و مقالههایی را بهرشته تحریر درآورده که با اصل آن توفیر زیادی داشتهاست.<ref>{{پک|جمشیدی|۱۳۶۹|ک= دیدار با ذبیحالله منصوری|ص=۲۱۷-۲۱۸}}</ref> علی بهزادی در مورد سبک نوشتاری منصوری میگوید: «منصوری در نوشتههایش توجهی به زیبایی کلمات و خوشآهنگ بودن جملات نداشت. نخستین کلمههایی که به ذهنش میرسید به روی کاغذ میآورد. لغات و اصطلاحاتی که بهکار میبرد همانهایی بودند که مردم عادی در مکالمات روزمره از آنها استفاده میکنند. از آوردن کلمات ثقیل و مهجور خودداری میکرد. از دیگر خصوصیات سبک نگارش منصوری استفادهٔ مکرر از پرانتز بود. اسمهای خارجی را داخل پرانتز قرار میداد و بهجای سایر علایم نگارشی فقط از پرانتز استفاده میکرد. سبک نگارش منصوری ساده، درستتر بگویم توضیح واضحات بود.»<ref>{{پک|جمشیدی|۱۳۶۹|ک= دیدار با ذبیحالله منصوری|ص= ۱۵۸-۱۵۹ | منصوری در ترجمه طرفدار سبک بسط و گسترش کتب بود.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی= جمشیدی|نام= اسماعیل|عنوان= دیدار با ذبیحالله منصوری|سال=۱۳۶۹}}</ref> او در ترجمه به رعایت امانت در برگردان پیام نویسندگان کتابهای اصلی وفادار نبود. مهدی بهشتیپور میگوید در مصاحبهای که آقای یگانگی با منصوری داشت از او سؤال کرد: در کار ترجمه چقدر امانتداری میکنید؛ چون متأسفانه بعضی از مترجمان ما در ترجمه به این امر توجهی ندارند. پاسخ داد: اصولاً دو نوع ترجمه داریم، یکی ترجمه به معنی واقعی کلمه است که من حتی المقدور میکوشم ازلحاظ فن ترجمه رعایت بکنم. دیگری اقتباس است که بیآنکه مطلب مسخ و بیمفهوم شود آن را خلاصه و فشرده میکنم که البته در بالای هر کدام مینویسم ترجمه یا اقتباس. بسیار از آثار منصوری تحت عنوان ترجمه و اقتباس چاپ و منتشر شده است و مرحوم منصوری با ذکر جملهٔ ترجمه و اقتباس و یا فقط اقتباس در بالای آثار خود آنچه از منابع مورد مطالعهاش استنباط کرده ترجمه کرده و بیشتر آثار او حاوی شرح و بسطهایی است که خود به ترجمه اضافه کردهاست. بهطوری که حتی برخی رسالهها و مقالههایی را بهرشته تحریر درآورده که با اصل آن توفیر زیادی داشتهاست.<ref>{{پک|جمشیدی|۱۳۶۹|ک= دیدار با ذبیحالله منصوری|ص=۲۱۷-۲۱۸}}</ref> علی بهزادی در مورد سبک نوشتاری منصوری میگوید: «منصوری در نوشتههایش توجهی به زیبایی کلمات و خوشآهنگ بودن جملات نداشت. نخستین کلمههایی که به ذهنش میرسید به روی کاغذ میآورد. لغات و اصطلاحاتی که بهکار میبرد همانهایی بودند که مردم عادی در مکالمات روزمره از آنها استفاده میکنند. از آوردن کلمات ثقیل و مهجور خودداری میکرد. از دیگر خصوصیات سبک نگارش منصوری استفادهٔ مکرر از پرانتز بود. اسمهای خارجی را داخل پرانتز قرار میداد و بهجای سایر علایم نگارشی فقط از پرانتز استفاده میکرد. سبک نگارش منصوری ساده، درستتر بگویم توضیح واضحات بود.»<ref>{{پک|جمشیدی|۱۳۶۹|ک= دیدار با ذبیحالله منصوری|ص= ۱۵۸-۱۵۹}}</ref> | ||
===علی اناری=== | ===علی اناری=== | ||
«سینوهه پزشک مخصوص فرعون» نوشته «میکا والتاری» نویسنده فنلاندی را درحالی [[ذبیحالله منصوری]] در ۲ جلد و ۹۸۹ صفحه ترجمه کرد که اصل کتاب بیش از ۶۰ صفحه نیست. یعنی اگر کتاب والتاری را که بهگفته خودش از پاپیروسهای هیروگلیف نشان ترجمه شده است و ظاهراً هیچکس جز خودش یارای تأیید صحت و سقم آن را ندارد سندی متقن درنظر بگیریم، ترجمه آن بهفارسی ۹۲۹ صفحه داستان اضافه دارد. وی میافزاید: «ذبیحالله منصوری و قلم شیوایش شهره دهرند؛ اما هیچکس ترجمههای آن را که تاریخ و افسانه را باهم داشت تاریخ صرف نخوانده و نمیخواند.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.google.com/amp/s/www.khabaronline.ir/amp/7772|عنوان= منصوری و قلم شیوایش شهره دهرند؛ اما...}} </ref> | «سینوهه پزشک مخصوص فرعون» نوشته «میکا والتاری» نویسنده فنلاندی را درحالی [[ذبیحالله منصوری]] در ۲ جلد و ۹۸۹ صفحه ترجمه کرد که اصل کتاب بیش از ۶۰ صفحه نیست. یعنی اگر کتاب والتاری را که بهگفته خودش از پاپیروسهای هیروگلیف نشان ترجمه شده است و ظاهراً هیچکس جز خودش یارای تأیید صحت و سقم آن را ندارد سندی متقن درنظر بگیریم، ترجمه آن بهفارسی ۹۲۹ صفحه داستان اضافه دارد. وی میافزاید: «ذبیحالله منصوری و قلم شیوایش شهره دهرند؛ اما هیچکس ترجمههای آن را که تاریخ و افسانه را باهم داشت تاریخ صرف نخوانده و نمیخواند.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.google.com/amp/s/www.khabaronline.ir/amp/7772|عنوان= منصوری و قلم شیوایش شهره دهرند؛ اما...}} </ref> | ||
===[[سیروس آموزگار]]=== | ===[[سیروس آموزگار]]=== | ||
خط ۷۲: | خط ۸۶: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
*{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = جمشیدی|نام = اسماعیل|عنوان = دیدار با ذبیحالله منصوری|ناشر = انتشارات و تبلیغات ارین کار |شهر = تهران|سال =۱۳۶۹}} | *{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = جمشیدی|نام = اسماعیل|عنوان = دیدار با ذبیحالله منصوری|ناشر = انتشارات و تبلیغات ارین کار |شهر = تهران|سال =۱۳۶۹}} | ||
*{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=والتاری|نام=میکا|عنوان=سینوهه|ناشر=انتشارات زرین|سال=۱۳۶۶}} | |||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
* {{یادکرد وب|نشانی= http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1450037 |عنوان = اولین ترجمه سینوهه، طرفدار نداشت...|ناشر = تارنمای مگیران (روزنامهٔ سرمایه، ش:۵۱۲، ص:۱۶)|تاریخ انتشار = ۱مرداد۱۳۸۶|تاریخ بازدید= ۱مرداد۱۳۹۸}} | * {{یادکرد وب|نشانی= http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1450037 |عنوان = اولین ترجمه سینوهه، طرفدار نداشت...|ناشر = تارنمای مگیران (روزنامهٔ سرمایه، ش:۵۱۲، ص:۱۶)|تاریخ انتشار = ۱مرداد۱۳۸۶|تاریخ بازدید= ۱مرداد۱۳۹۸}} | ||
* {{یادکرد وب|نشانی=https://www.google.com/amp/s/www.khabaronline.ir/amp/7772| عنوان=منصوری و قلم شیوایش شهره دهرند اما...}} | * {{یادکرد وب|نشانی=https://www.google.com/amp/s/www.khabaronline.ir/amp/7772| عنوان=منصوری و قلم شیوایش شهره دهرند اما...}} | ||
* <ref>{{یادکرد وب|نشانی = https://en.m.wikipedia.org/wiki/The_Egyptian |عنوان = the egyption}}</ref> | |||
* {{یادکرد وب|نشانی= http://khabaronline.ir?news/785618|}} | * {{یادکرد وب|نشانی= http://khabaronline.ir?news/785618|}} | ||
* {{یادکرد وب|نشانی=https://m.youtube.com/watch?v=oZT3c0ipKMs |عنوان=هزار داستان با مسعود بهنود}} | * {{یادکرد وب|نشانی=https://m.youtube.com/watch?v=oZT3c0ipKMs |عنوان=هزار داستان با مسعود بهنود}} |
نسخهٔ کنونی تا ۴ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۰۹:۵۹
سینوهه | |
---|---|
ناشر | ناشر فارسی: انتشارات زرین |
محل نشر | مکان ناشر فارسی: تهران |
تاریخ نشر | تاریخ نشر فارسی: ۱۳۶۶ |
تعداد صفحات | ۹۸۹ |
زبان | فنلاندی |
سینوهه عنوان کتابی از میکا والتاری نویسندهٔ فنلاندی دربارهٔ پزشک ویژهٔ دربار فرعون است. این کتاب را ذبیحالله منصوری در سال۱۳۶۴ ترجمه و وارد بازار کرد. [۱]
سینوهه اولین و موفقترین رمان تاریخی میکا والتاری است که برای او شهرت بینالمللی به ارمغان آورد. والتاری سینوهه را در سال۱۹۴۵ دربارهی وقایع مصر باستان و دورهٔ سلطنت آخناتون و به سلطنت رسیدن هورمهپ در ۷۸۵ صفحه به زبان فنلاندی نوشت. سینوهه معروفترین رمان فنلاندی است و به ۴۱ زبان ترجمه شده است. همچنین تنها رمان فنلاندی است که از آن فیلم هالیوودی ساخته شده.[۲] سینوهه پس از جنگجهانی دوم و عواقب گستردهٔ آن با استقبال گستردهٔ خوانندگان مواجهه شد و به یک کتاب پرفروش بینالمللی بدل گشت.[۳]
خلاصه داستان
قهرمان رمان، سینوهه پزشک سلطنتی، یک شخصیت افسانهای است که در سن پیری و در محل تبعیدش در سواحل دریای سرخ پس از سقوط و مرگ آخناتون وقایع زندگیش را شرح میدهد.لحن او بدبینانه، تلخ و ناامیدانه است. و میگوید که داستانش را فقط برای دلایل درمانی و پزشکی و همچنین انجام کاری در بیابان های مخروبه مینویسد.[۴] سینوهه را هنگام تولد در یک سبد دستباف میگذارند و به رود نیل میسپارند. خانوادهای فقیر او را پیدا میکند و به فرزندی بزرگ میکند. سینوهه در ادامه به مقام کاهنی و پزشکی مخصوص فرعون میرسد و به بابل و سوریه و کنارهٔ دریای مدیترانه سفر میکند. در طول این سفر با رخدادهای گوناگون روبهرو میشود. در بازگشت به مصر برای نجات مصر از حرفهٔ پزشکی خود استفاده میکند. در میانههای داستان او به هویت راستین پدر و مادرش پی میبرد. یکی از ویژگیهای بارز این کتاب توصیف دقیق نحوهٔ زندگی و اوضاع اجتماعی کشورهای مصر، سوریه، بابل، هیتی و میتانی در دوران آخناتون است که درمیان سالهای ۱۳۳۴تا۱۳۵۱ پیش از میلاد میزیستهاست.[۵]
شخصیت های تاریخی رمان
آخناتون و همسرش نفرتیتی، آمنهوتپ سوم، توتآنخامون که بعد از آخناتون به سلطنت میرسد، هورمهپ که در نهایت بر تخت پادشاهی مینشیند. [۶]
درون مایه
سینوهه درباره ی تغییرناپذیری ذات بشر، برخورد ایدئولوژیها، کاهنان و تمثیلی از مسیحیت و جنگ جهانی دوم است.و پیامهای بدبینانه ای درباره ی یکسانی طبیعت بشر در طول سالها دارد.[۷]
صحت تاریخی
از نظر صحت اطلاعات دربارهٔ شیوهٔ زندگی و فرهنگ آن دوره از صحت تاریخی بالایی برخوردار است و اعتبار تاریخی آن توسط کنگرهٔ مصرشناسان قاهره و مصرشناسانی از کشورهای مختلف تایید شده است.[۸] والتاری به اشتباه به عنوان یک مصرشناس شناخته میشود در صورتی که هرگز مصر را ندیده بود زیرا میترسید به دلیل تفاوت های مصر مدرن و مصر باستان تصورش از مصر باستان به هم بریزد.او گفته بود "من در مصر زندگی کرده ام با اینکه هرگز آنجا را ندیده ام."[۹]
برای کسانی که کتاب را نخوانده اند
سینوهه تو اگر دانشمند نبودی مرتکب فجایع و جنایاتی که در مدت عمر خود گردیدی نمیشدی. هزارها نفر بر اثر دانش تو از گرسنگی و مرض مردند یا بهوسیله اسلحه به قتل رسیدند یا زیر ارابههای جنگی جان سپردند یا در جادههای صحرا از فرط خستگی تلف شدند. ای مرد جنایتکار اگر تو دانشمند نبودی اطفال در شکم مادر نمیمردند و ضربات چوب بر پشت بردگان فرود نمیآمد و هزارها زن مورد تجاوز سربازان خونخوار قرار نمیگرفتند و هزارها مرد غلام نمیشدند و ظلم بر عدالت و حیله و تزویر بر راستی و درستی غلبه نمیکرد و امروز دزدها بر جهان حکومت نمینمودند. [۱۰]
سینوهه و ذبیحالله منصوری
از چاپ اول «سینوهه» استقبال نشد؛ اما از سال۱۳۶۵ و بعد از فوت منصوری جای خود را در بازار کتاب و بین عامهٔ مردم باز کرد بهطوریکه سالی ۳ بار تجدیدِچاپ میشد.[۱۱] کتاب درحالی توسط ذبیحالله منصوری در ۲ جلد و ۹۸۹ صفحه ترجمه شد که گفته میشود اصل کتاب کمتر از متن ترجمهای آن است. منصوری برداشتهای خود از متن اصلی را به ترجمه اضافه کردهاست. او در ترجمه طرفدار سبک بسط و گسترش کتب بود و به رعایت امانت در برگردان پیام نویسندگان کتابهای اصلی وفادار نبود. در بسیاری از موارد اطلاعات خویش را به کتابها میافزود. او معتقد بود ترجمه بر دو گونه است: نوعی که در آن مترجم لغتبهلغت ترجمه میکند و به متن اصلی وفادار است و نوعی دیگر که خود آن را اقتباس مینامید و مترجم این اختیار را داشت که ایدهٔ اولیه نویسنده را گسترش دهد.[۱۲] منصوری سینوهه را به چشم دایرهالمعارف تاریخی میبیند[۱۳] اما درواقع کتابهای او آمیزهای از افسانه و واقعیت هستند.
چرا باید کتاب را بخوانیم از نگاه ذبیحالله منصوری
برای آگاهی از نظرات منصوری دربارهٔ این کتاب قسمتهایی از مقدمهٔ او بر کتاب را میخوانیم:
اکنون سال۱۳۶۴ قرن مقدس چهاردهم اسلامی است و تصور نمیکنم که تا پایان این قرن، در بازار ادب جهان کتابی منتشر شود که از حیث تاریخ باستانی کشورهای خاورمیانه و تحلیل اجتماعی و روانشناسی آن تاریخ، بتواند با این کتاب در ۱۳۵۰ سال قبل از میلاد مسیح نوشتهشده برابری کند.
خوانندگان اگر جوان هستند من به آنها سفارش میکنم که کتاب را بعد از خواندن از دست ندهند. نگاه دارند تااینکه بعد از رسیدن به سن ۶۰سالگی یا بیشتر خواندن کتاب را تجدید کنند و در آن موقع هنر سینوهه نویسندهٔ کتاب زیادتر در نظرشان جلوه خواهد کرد و بیشتر به ارزشهای تحلیلهای اجتماعی و روانشناسی کتاب پی خواهند برد.
یکی از فواید این کتاب، وقوف بر تواریخ باستانی بعضی از کشورهای خاورمیانه است که در برخی از تواریخ عمومی حتی نام آنها را ننوشتهاند و در بعضی دیگر، نامی از آنها بردهاند بدوناینکه وارد بحث تاریخی شوند.
مترجم ضروری میداند به خوانندگان بگوید که اسلوب انشای این کتاب، بهقلم سینوهه اسلوبی است که مطابق سبک انشای آباءالاولین است و در این سبک، بعضی از جملات کوتاه را تکرار میکنند بدون اینکه حشو ناپسند باشد و دیگر اینکه در ادوار تاریک قرون و الوف قبل از میلاد ملتهای جاهل خاورمیانه خمر مینوشیدهاند و نوشیدن خمر از طرف آنها دلیل بر این نیست که مترجم یا ناشر از این مایهٔ ضرر و تباهی جسم و جان، نفرت ندارند.
بدون اغراق هیچ فصلی از این کتاب نیست که ازلحاظ مشحونبودن از اطلاعات تاریخی باستانی مفید نباشد و باز بدون اغراق، مجموع کتاب یک دایرةالمعارف تاریخی برای مطالعهٔ تاریخ کشورهای خاورمیانه در قرون و الوف قبل از میلاد است و قسمتهایی از مطالب تاریخی کتاب بهخاطرسپردنی است.
از یک میرزابنویس چون من پسندیده نیست که وقتی کتابی را ترجمه میکند، خود در مقام تحسین آن کتاب برآید؛ ولی بیآنکه مبادرت به اغراق بکنم میگویم که کتاب سینوهه پزشک فرعون که اینک در دست شماست کتابی است که بعد از اینکه خواندید متوجه میشوید ارزش آن را داشته است که مطالعه کنید.[۱۴]
انتشار کتاب
کتاب بارها توسط ناشران مختلف تجدید چاپ شدهاست. مرتضی ریاحیپور مدیر انتشارات زرین دربارهٔ کتاب سینوهه گفت این کتاب نخستین بار در سال۱۳۶۴ منتشر شد. «در آن زمان منصوری زنده بود و خود این کتاب را برای من آورد. سینوهه را بهبهای ۴۰۰ تومان و ۵هزار شمارگان منتشر کردیم؛ اما استقبالی از این اثر نشد. البته این اثر هم مانند آثار دیگر منصوری پس از مرگش شناخته شد و هنگامی که ایشان در سال۶۵ از دنیا رفت از آن سال گاه سالی ۳ بار سینوهه را تجدیدچاپ میکنیم.» ریاحیپور به یاد میآورد ذبیحالله منصوری به ویراستار کتاب سینوهه گفته بود این آتشافروز کیست که چنین کرده است. منصوری هیچگاه اجازهٔ ویرایش کتابهایش را نمیداد و اکنون پس از مرگش تعدادی از کتابهای او مانند کنیز ملکه مصر ویراستاری شدهاست؛ اما همچنان سینوهه بدون هیچ ویرایشی چاپ میشود.[۱۵]
سبک کتاب
منصوری در ترجمه طرفدار سبک بسط و گسترش کتب بود.[۱۶] او در ترجمه به رعایت امانت در برگردان پیام نویسندگان کتابهای اصلی وفادار نبود. مهدی بهشتیپور میگوید در مصاحبهای که آقای یگانگی با منصوری داشت از او سؤال کرد: در کار ترجمه چقدر امانتداری میکنید؛ چون متأسفانه بعضی از مترجمان ما در ترجمه به این امر توجهی ندارند. پاسخ داد: اصولاً دو نوع ترجمه داریم، یکی ترجمه به معنی واقعی کلمه است که من حتی المقدور میکوشم ازلحاظ فن ترجمه رعایت بکنم. دیگری اقتباس است که بیآنکه مطلب مسخ و بیمفهوم شود آن را خلاصه و فشرده میکنم که البته در بالای هر کدام مینویسم ترجمه یا اقتباس. بسیار از آثار منصوری تحت عنوان ترجمه و اقتباس چاپ و منتشر شده است و مرحوم منصوری با ذکر جملهٔ ترجمه و اقتباس و یا فقط اقتباس در بالای آثار خود آنچه از منابع مورد مطالعهاش استنباط کرده ترجمه کرده و بیشتر آثار او حاوی شرح و بسطهایی است که خود به ترجمه اضافه کردهاست. بهطوری که حتی برخی رسالهها و مقالههایی را بهرشته تحریر درآورده که با اصل آن توفیر زیادی داشتهاست.[۱۷] علی بهزادی در مورد سبک نوشتاری منصوری میگوید: «منصوری در نوشتههایش توجهی به زیبایی کلمات و خوشآهنگ بودن جملات نداشت. نخستین کلمههایی که به ذهنش میرسید به روی کاغذ میآورد. لغات و اصطلاحاتی که بهکار میبرد همانهایی بودند که مردم عادی در مکالمات روزمره از آنها استفاده میکنند. از آوردن کلمات ثقیل و مهجور خودداری میکرد. از دیگر خصوصیات سبک نگارش منصوری استفادهٔ مکرر از پرانتز بود. اسمهای خارجی را داخل پرانتز قرار میداد و بهجای سایر علایم نگارشی فقط از پرانتز استفاده میکرد. سبک نگارش منصوری ساده، درستتر بگویم توضیح واضحات بود.»[۱۸]
علی اناری
«سینوهه پزشک مخصوص فرعون» نوشته «میکا والتاری» نویسنده فنلاندی را درحالی ذبیحالله منصوری در ۲ جلد و ۹۸۹ صفحه ترجمه کرد که اصل کتاب بیش از ۶۰ صفحه نیست. یعنی اگر کتاب والتاری را که بهگفته خودش از پاپیروسهای هیروگلیف نشان ترجمه شده است و ظاهراً هیچکس جز خودش یارای تأیید صحت و سقم آن را ندارد سندی متقن درنظر بگیریم، ترجمه آن بهفارسی ۹۲۹ صفحه داستان اضافه دارد. وی میافزاید: «ذبیحالله منصوری و قلم شیوایش شهره دهرند؛ اما هیچکس ترجمههای آن را که تاریخ و افسانه را باهم داشت تاریخ صرف نخوانده و نمیخواند.[۱۹]
سیروس آموزگار
سیروس آموزگار، در مصاحبهای با حسینقلی مستعان، مترجم و داستاننویس معاصر، میگوید: بدبختانه، ملحقات منصوری مستند نیستند و این، بر آشفتگی سندیت کتابهای او بسی افزودهاست؛ کتاب مشهور «سینوهه» که خوانندگان و علاقهمندان فراوانی در ایران داشته و دارد، درحالی توسط مرحوم منصوری، بهصورت یک کتاب پرحجم و قطور ترجمه شد که اصل آن، بسیار کمتر از ترجمه است.[۲۰]
مسعود بهنود
وقتی به سینوهه میرسیم باید بگوییم که ذبیحالله منصوری چقدر مطالعه کرده که توانسته این حجم هزار صفحهای را پر از نشانی دارویی داروها با اسمهای ژنریک بکند که در اصل کتاب موجود نیستند.[۲۱]
سایر مترجمان کتاب سینوهه
کتاب توسط افراد دیگری هم به فارسی ترجمه شدهاست که در اینجا از آنها نام میبریم:
مرتضی اسدخواه، فرزام حبیبیاصفهانی، احمد بهپور، احمد ساداتعقیلی، فرشته کریمی، محسن باطنی، ابراهیم صفریان، میترا میرشکارسیاهکل، هادی عادلپور، داود نعمتالهی، وحیده شکری، هاله هنرزاد، رضا زارع و زهره زندیه
پانویس
- ↑ «اولین ترجمه سینوهه، طرفدار نداشت...». تارنمای مگیران (روزنامهٔ سرمایه، ش:۵۱۲، ص:۱۶)، ۱مرداد۱۳۸۶. بازبینیشده در ۱مرداد۱۳۹۸.
- ↑ «the egyptian».
- ↑ «the egyptian».
- ↑ «the egyptian».
- ↑ والتاری، میکا (۱۳۶۶). سینوهه. انتشارات زرین.
- ↑ «the egyptian».
- ↑ «the egyptian».
- ↑ «the egyptian».
- ↑ «the egyptian».
- ↑ والتاری، سینوهه، ۹۲۷.
- ↑ «اولین ترجمه سینوهه، طرفدار نداشت...».
- ↑ جمشیدی، دیدار با ذبیحالله منصوری، ۶۶.
- ↑ والتاری، میکا (۱۳۶۶). سینوهه. انتشارات زرین.
- ↑ والتاری، میکا (۱۳۶۶). سینوهه. انتشارات زرین.
- ↑ «اولین ترجمه سینوهه، طرفدار نداشت...». تارنمای مگیران (روزنامهٔ سرمایه، ش:۵۱۲، ص:۱۶)، ۱مرداد۱۳۸۶. بازبینیشده در ۱مرداد۱۳۹۸.
- ↑ جمشیدی، اسماعیل (۱۳۶۹). دیدار با ذبیحالله منصوری.
- ↑ جمشیدی، دیدار با ذبیحالله منصوری، ۲۱۷-۲۱۸.
- ↑ جمشیدی، دیدار با ذبیحالله منصوری، ۱۵۸-۱۵۹.
- ↑ «منصوری و قلم شیوایش شهره دهرند؛ اما...».
- ↑ «آشفتگی کتابهای منصوری».
- ↑ «هزار داستان با مسعود بهنود».
منابع
- جمشیدی، اسماعیل (۱۳۶۹). دیدار با ذبیحالله منصوری. تهران: انتشارات و تبلیغات ارین کار.
- والتاری، میکا (۱۳۶۶). سینوهه. انتشارات زرین.
پیوند به بیرون
- «اولین ترجمه سینوهه، طرفدار نداشت...». تارنمای مگیران (روزنامهٔ سرمایه، ش:۵۱۲، ص:۱۶)، ۱مرداد۱۳۸۶. بازبینیشده در ۱مرداد۱۳۹۸.
- «منصوری و قلم شیوایش شهره دهرند اما...».
- [۱]
- . http://khabaronline.ir?news/785618.
- «هزار داستان با مسعود بهنود».