اسرار گنج درهٔ جنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سرو آزاد (بحث | مشارکت‌ها)
سرو آزاد (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۹۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۰: خط ۱۰:
|مجموعه  =
|مجموعه  =
|موضوع         = داستان
|موضوع         = داستان
|سبک = سمبلیسم
|سبک = رمان واقعگرای نمادین
|ناشر = روزن و بازتابنگار
|ناشر = روزن و بازتابنگار
|ناشر فارسی =
|ناشر فارسی =
خط ۱۸: خط ۱۸:
|محل ناشر فارسی =
|محل ناشر فارسی =
|نوع رسانه =  
|نوع رسانه =  
|صفحه =  
|صفحه = ۲۳۳ص
|شابک =
|شابک =
|پس از =  
|پس از =  
|پیش از         =  
|پیش از         =  
}}
}}


[[پرونده:Asrarfilm.jpg|230px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''محصول کارگاه فیلم گلستان به‌سال۱۳۵۲'''</center>]]
[[پرونده:Asrarfilm.jpg|230px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''محصول کارگاه فیلم گلستان به‌سال۱۳۵۲'''</center>]]


'''اسرار گنج درهٔ جنی''' نوشتهٔ [[ابراهیم گلستان|گلستان]] در سال۱۳۵۳ رمانی ‌است که نویسنده‌اش به‌دلیل توقیف فیلمِ خود، آن را نوشت. داستان در ۴۹ فصل یا شماره، قصهٔ مردی را می‌گوید که گنجی می‌یابد. ثروت بادآورده‌ای که از این راه به چنگش می‌افتد، زندگی او و اطرافیانش را دگرگون می‌کند و... .<ref>{{یادکرد وب|نشانی = http://leilasadeghi.com/others-works/others-critic-works/198-golestan-2#‏|عنوان= بررسی و تحلیل رمان}}</ref>
'''اسرار گنج درهٔ جنی''' رمانی است به نویسندگی [[ابراهیم گلستان]]. وی پس از توقیف فیلمی که به همین نام ساخته بود٬ تصمیم می‌گیرد آن را به رمان تبدیل کند. این داستان در ۴۹ شماره قصهٔ تازه به‌دوران‌رسیدگی مرد دهاتی را روایت میکند. این کتاب برای اولین بار در سال ۱۳۵۳ چاپ شده و تاکنون بیش‌از ۱۲۲۰۰ نسخه از آن منتشر شده است.
<center>* * * * *</center>
<center>* * * * *</center>
اسرار گنج درهٔ جنی رمانی است که به شیوهٔ راوی دانای کل، نوشته شده است. عامل پیوند رویدادهای مختلف این رمان، گنجی است که مردی دهاتی هنگام شخم‌زدن می‌یابد. با فروختن تدریجی تکه‌های این گنج او کاروان‌های کالاهای مصرفی را روانۀ ده می‌کند، که این امر سرانجام به هلاکت او می‌انجامد. احساسی افسانه‌وار ، که در ماجراها وجود دارد، رمان را به اثری در هجو جامعه‌ای عقب‌مانده بدل می‌کند که با اتکا به فروش منابع زیرزمینی‌، می‌کوشد مقلّد جوامع پیشرفته شود.[[ابراهیم گلستان|گلستان]] قبل از تالیف این کتاب فیلمی به همین نام ساخته بود، اما فیلم دو هفته بعد از اکران توقیف می‌شود.<ref name= آبادیس>{{یادکرد وب|نشانی =https://dictionary.abadis.ir/fatofa/%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%B1-%DA%AF%D9%86%D8%AC-%D8%AF%D8%B1%D9%87-%D8%AC%D9%86%DB%8C/]|عنوان = اسرار گنج درهٔ جنی}}</ref>
رمان اسرار گنج درهٔ جنی مانند همه داستان‌های واقع‌گرای نمادین دارای دو لایهٔ بیرونی و درونی است که به نظر می‌رسد براساس ضرب‌المثل ''مال بادآورده را باد می‌برد'' نوشته شده است. این داستان از آنجا که فکاهی است٬ از مبالغه و اغراق٬ بهرهٔ فراوان دارد.<ref name= رمانها>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =میرصادقی| نام =میمنت| پیوند نویسنده = میمنت میرصادقی | عنوان =رمانهای معاصر فارسی۲۳۷ص}}</ref>


==آنانی‌که تاکنون نخوانده‌اید==
==آنانی‌که تاکنون نخوانده‌اید==
===خلاصه===
===خلاصه===
داستان تمثیلی مردی ساده و روستایی است که هنگام شخم‌زدن زمین به گنجی عظیم در زیر خاک می‌رسد. گنج، به‌تدریج زندگی مرد روستایی را دگرگون و از مسیر طبیعی منحرف می‌کند و تجمل و زرق و برقی کاذب را جایگزین زندگی ساده و بی‌آلایش او می‌سازد.<ref name="دوربین" />
''اسرار گنج درهٔ جنی'' داستان تمثیلی مردی ساده و روستایی است که هنگام شخم‌زدن زمین به گنجی عظیم در زیر خاک می‌رسد. گنج، به‌تدریج زندگی مرد روستایی را دگرگون و از مسیر طبیعی منحرف می‌کند و تجمل و زرق‌وبرقی کاذب را جایگزین زندگی ساده و بی‌آلایش او می سازد.<ref name= دوربین >{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =جاهد| نام =پرویز| پیوند نویسنده = پرویز جاهد | عنوان =نوشتن با دوربین ص ۳۹}}</ref>
 
 
===پدیدهٔ تازه به دوران رسیدگی===
وجه نمادین داستان و پیش‌بینی‌هایی که [[ابراهیم گلستان|گلستان]] در دل این داستان نمادین بیان کرده، اهمیتی به این داستان بخشیده است که ضرورت ماندگاری‌اش را توجیه می کند.گذشته از اشاره‌های پوشیده و عبارت‌های بی‌پرده‌ای که داستان به ماجرای افزایش ناگهانی بهای نفت در سال.های ۱۳۴۰ و پیامدهای آن دارد، اسرار گنج درهٔ جنی تصویری است از پدیده همیشه تازه‌ی «تازه به دوران رسیدگی». در واقع اسرار گنج دره جنی بیش از آنکه از لحاظ فنی و زیبایی‌شناختی، داستانی پرمایه و کم‌نظیر باشد، رمانی است که در بستر استعاره و نماد و با زبانی گزنده و بی‌پروا، برخی ناهنجاری‌های سیاسی و فرهنگی را واکاوی، نقد و داوری می‌کند. رمز ماندگاری این داستان را در همین بعد داستان باید جست.<ref name= بحرانی>{{یادکرد وب|نشانی =http://leilasadeghi.com/others-works/others-critic-works/198-golestan-2#]/|عنوان = تحلیل رمان}}</ref>
 
===چرا باید این کتاب را خواند؟!===
این داستان تمثیلی که در واقع کاریکاتوری از شرایط اجتماعی و سیاسی ایران در اوایل دهه ۵۰ است که گلستان با لحنی طنزآمیز و نیشدار، بسیاری از چهره‌های اصلی قدرت حاکم و تیپ‌های شناخته‌شده اجتماعی را به باد حمله و انتقاد می‌گیرد.<ref name="دوربین" />
 
==کسانی که کتاب را خوانده‌اند==
[[پرونده:mani.jpg |200px|thumb|left|
<center>برخی می‌گویند مانی حقیقی در فیلم '''اژدها وارد می‌شود''' به '''اسرار گنج دره‌ٔ جنی''' نظر داشته است!<ref name= ''اژدها''>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.parsine.com/fa/news/273481/%D8%A7%DA%98%D8%AF%D9%87%D8%A7-%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%AF-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF-%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%B1-%DA%AF%D9%86%D8%AC-%D8%AF%D8%B1%D9%87-%D8%AC%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA|عنوان = "اژدها وارد می شود " همان "اسرار گنج دره جنی" است؟!}}</ref></center>]] 
===اقتباسی واژگونه===
فیلم اسرار گنج دره جنی دومین فیلم داستانی و آخرین فیلم [[ابراهیم گلستان|گلستان]] به‌شمار می‌آید.در این فیلم لحنی تند و انتقادی دارد و در قالب یک کمدی مفرح و با بهره‌گیری از تیپ‌های مشهور و عامه‌پسند سینمای فارسی آن زمان، به نقد حکومت و افکار جاه‌طلبانه‌ٔ همهٔ سردمداران آن می‌پردازد.
 
به رغم اشاره‌های آشکار فیلم به مقامات حاکم و معادل‌سازی‌های روشن گلستان٬ دستگاه سانسور، متوجه جنبه انتقادی و ویرانگر فیلم نمی‌شوند و فریب ظاهر کمدی و عامه‌پسند آن را می‌خورد و فیلم اجازه‌‌ٔ نمایش می‌گیرد و با استقبال عامه‌ٔ تماشاگران مواجه می‌شود؛ اما اداره‌ٔ سانسور متوجه حماقت و اشتباه خود می‌شود و فیلم را برای همیشه توقیف می‌کند. توقیف ناگهانی فیلم اجازه نمی‌دهد که فیلم روال عادی نمایش خود را طی کند و میزان تاثیرگذاری آن مشخص شود.
با توقیف اسرار گنج دره‌ٔ جنی گلستان از کار سینما فاصله می‌گیرد. <ref name="دوربین" />
[[پرونده:mani2.jpg |200px|thumb|left|
<center>مانی حقیقی در سن پنج سالگی در آخرین فیلم پدربزرگش([[ابراهیم گلستان]]) ایفای نقش می‌کند. </center/>]]
 
ابراهیم گلستان درسال ۱۳۵۳ فیلم توقیف‌شده‌ٔ خود را تبدیل به رمان می‌کند‌. او در رمان سعی می‌کند که احوال و حالات درونی، فیزیکی و حتی اقلیمی را به همان صورتی که در فیلم نمایش داده شد٬ به تصویر بکشد.<ref name=صادقی1 >{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = لیلا صادقی| نام =لیلا| پیوند نویسنده = لیلا صادقی | عنوان =، نشانه‌شناسی و نقد ادبیات معاصر ص۲۱۴}}</ref>
 
 
با این حال تفاوت‌هایی بین فیلم و رمان وجود دارد. در واقع رمان و فیلم اسرار گنج درهٔ‌ جنی در ارتباط با یکدیگر کامل می‌شوند. نشانه‌های رمان بیشتر به سوی تحلیل روانشناختی انسانها در تعامل با یکدیگر بر اساس حسادت، فریب و بدگمانی می‌روند در حالی که فیلم بیشتر تحلیلی اجتماعی و سیاسی ارائه می‌دهد. از همین رو همانطور که مشاهده شد تحلیل نشانه‌شناختی قطبی و تقابلی می‌بایست با تحلیلی فرهنگی همراه باشد. درنتیجه می‌توان گفت که دو متن سینمایی و ادبی اسرار گنج دره‌ٔ جنی از دو چشم‌انداز متفاوت یکدیگر را تکمیل می‌‌کنند.<ref name=صادقی2 >{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =صادقی| نام =لیلا| پیوند نویسنده = لیلا صادقی | عنوان =، نشانه‌شناسی و نقد ادبیات معاصر ص۲۲۴ و ۲۲۵}}</ref>
 
==داستانک==
==== وقتی می‌روند جمع‌آوری کنند می‌بینند ده پانزده تا کتاب بیش‌تر باقی نمانده...====
ابراهیم گلستان می‌گوید:(اجازه صادر شد و من رفتم پیش آن کسی که کتاب را داده بودم نشر بکند، محسن آقا که الان هم هست مثل این که. گفتم که این را اجازه‌اش را درآوردیم؛ اما درش نیار. چاپ شده، همه حاضر بود. بگذار شب قبل از اول فروردین دربیار. حساب من این بود که موقع اول فروردین یک هفته اداره‌ها تعطیل است، حتی ممکن است پانزده روز تعطیل باشد تا بعد از سیزده عید از این دو تا نسخه هم که دربیاد کافی هست. یک نسخه را هم داده بودم آقای مینوی که توی کتابخانه‌اش  بگذارد. فکر هم نمیکردم که همه را بتوانم دربیاورم. این یکی را گفتم آقای مینوی بگذار یک جایی یک وقتی یک کسی می آید توی کتابخانهٔ تو یک کتاب اینجوری می‌بیند  می‌گوید خب یک کسی هم بود که اینها را گفت. همین، تمام شد. محسن آقا این کتاب‌ها را فرستاد برای شهرستان‌ها و از این حرف‌ها دو هزار و پانصد تا هم چاپ کرده بودند. روز چهاردهم پانزدهم فروردین یکی از افسران سازمان امنیت که رفته بود مرخصی، از مرخصی که برمی‌گشته، سر راهش پشت شیشه یک کتابفروشی می‌بیند که، درست نمی‌دانم در کجا، در شاهی یا بابل می‌بیند که یک کتاب از ابراهیم گلستان هست. می‌گیرد می‌خواند. اَی داد بر من! این کتاب را چه جوری اجازه دادند که چاپ شود؟ می‌گوید که جمعش کنید. دستور جمع‌آوری می‌دهند؛ ولی وقتی می‌روند جمع‌آوری کنند می‌بینند ده  پانزده تا کتاب بیش‌تر باقی نمانده. همه فروش رفته بود. تمام شد من هم از ایران آمدم بیرون.) <ref name=روزگار>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =فیاد| نام =حسن| پیوند نویسنده = حسن فیاد | عنوان =از روزگار رفته ص ۱۴۹ و ۱۵۰}}</ref>
 
 
[[پرونده:sayad.jpg |200px|thumb|left|
<center>'''بازیگر مجموعهٔ صمدآقا(پرویز صیاد) در نقش مرد دهاتی'''</center/>]]


===قدری بدانیم===
==== فیلم توقیف می‌شود! ====
''اسرار گنج درهٔ جنی'' داستان تمثیلی مردی ساده و روستایی است که هنگام شخم‌زدن زمین به گنجی عظیم در زیر خاک می‌رسد. گنج، به‌تدریج زندگی مرد روستایی را دگرگون و از مسیر طبیعی منحرف می‌کند و تجمل و زرق‌وبرقی کاذب را جایگزین زندگی ساده و بی‌آلایش او می سازد.<ref name= دوربین >{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =جاهد| نام =پرویز| پیوند نویسنده = پرویز جاهد | عنوان =نوشتن با دوربین ص ۳۹}}</ref>
[[عباس میلانی]] دربارهٔ توقیف فیلم دو روایت ارائه می‌کند: به روایتی که گلستان خود از برخی از دوستانش شنیده، شبی اسرار گنج درهٔ جنی را در کاخ سلطنتی به نمایش گذاشتند تا شاه ملکه، فیلم جنجالی را ببینند و درباره‌اش قضاوت کنند. گویا همان جا هویدا اشارات نمادین فیلم را برای حضار تفسیر و تبیین کرد و حاصل کار دستور توقیف فیلم بود. از سوی دیگر به گفتهٔ «مقام امنیتی» همو بود که دستور جمع‌آوری نسخه‌های فیلم و کتاب  اسرار گنج درهٔ جنی را صادر کرد.  می‌گفت گزارشی در ۱۵ صفحه نوشتم و پیام خطرناک فیلم را معنا کردم. گزارش را برای شاه فرستادم. نسخه‌ای از آن را نیز در اختیار هویدا گذاشتم و به‌رغم مخالفت دولت نمایش این فیلم در ایران را ممنوع کردم. گفتم این فیلم به مسئله امنیتی مملکت ربط دارد نه مسائل فرهنگی.<ref name=میلانی>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =میلانی| نام =عباس| پیوند نویسنده = عباس میلانی | عنوان =نوشتن با دوربین ص۳۴۱}}</ref>
 
===خلاصهٔ مفصل‌ کتاب===
گروهی مهندس برای نقشه‌برداری از دره‌ای می‌گذرند و به تپه می‌رسند و جعبه دیدیاب خود را روی سه‌پایه محکم می‌کنند و آن را می‌چرخانند. کسی که در جعبه می‌نگرد تصویر مردی روستایی را می‌بیند که در آن سوی دره با گاو خود سرگرم شخم است،. مرد روستایی فقیر، زن و پسر و خانه‌ای حقیر دارد و بر تکه‌زمینی کار می‌کند تا  معاش خانواده‌ٔ خود را تامین کند. او در زیر بار اندوه و رنج و شوربختی کمر خم کرده است اما روزی، در حالی که زمین را سخت شخم می‌زند، دخمه‌ای که پر از آثار عتیق و زر و جواهر کشف می‌کند. به سوی ده می‌شتابد و گاو خود را قربانی می‌کند. مردم او را دیوانه می‌پندارند و به شدت کتک می زنند و از روستا می‌رانند سپس مرد روستایی تصمیم می‌گیرد از روستاییان انتقام بگیرد و به جاه و جلال برسد زنان‌خانه نو کند. در تصویر بعد زرگر و زنش به میدان می‌آیند و چون می‌دانند روستایی گنجی در اختیار دارد می‌کوشند آن را از کف وی بربایند. مرد ثروتمند شده و اینک زرگر و زن او جوان جویای نام در عالم هنر، معلم روستا-زینالپور، کدخدا و کاسه‌لیسان دیگر احاطه‌اش کرده‌اند. قهوه‌چی میان راه روستا و شهر به کار او مظنون می‌شود و گمان می‌برد که او در کار خرید و فروش تریاک و هروئین است و سر در پی او می‌نهد ژاندارم منطقه که از رفت‌و‌آمد قهوه‌چی به روستاهای اطراف بدگمان شده، او را می‌پاید. کدخدا که مخفیانه درخت‌ها را می‌برد و زغال درست می‌کند، از رفت‌و‌آمد ژاندارم بدگمان می‌شود و زاغ سیاه او را چوب می‌زند. در این گیر‌ودار مرد روستایی همچنان به بهره‌برداری از گنج مشغول است و آثار عتیقه را تکه‌تکه می‌کند و به شهر می‌برد و به زرگر می‌فروشد. زن زرگر از سود حاصل از خرید و فروش جواهرهای مرد روستایی راضی نیست، در راه روستایی دام پهن می‌کند. این دام، دخترک کمابیش زیبایی است که خدمتکار اوست. مرد روستایی طعم شهوت را می‌چشد و به دام می‌افتد. پس از این مرحله، دیگر کار در دست زرگر و زن اوست که مرد را هرطور بخواهند برقصانند. آن‌ها زینال‌پور را با خود همدست می‌کنند و نقشه می‌کشند که برای مرد کاخی بسازند. اما این کاخ با ابزار جدید، بر روی همان خانه سست‌پایه‌ی حقیر روستایی بنا می‌شود و سپس زلزله یا انفجاری این کاخ مقوایی را از پایه ویران می‌کند. از سوی دیگر زرگر، قهوه‌چی، ژاندارم و کدخدا که سر در پی یکدیگر نهاده‌اند به دخمه راه می‌جویند. زرگر در زیر خروارها زر و جواهر مدفون می‌شود. ژاندارم به دست قهوه‌چی کشته می‌شود و قهوه‌چی را کدخدا از پا درمی‌آورد و زلزله حاصل از انفجار جوان جویای نام و کدخدا را در عمق دخمه مدفون می‌سازد.
<ref name= دستغیب>{{یادکرد وب|نشانی =http://ensani.ir/fa/article/294577/%DA%A9%D8%A7%D9%84%D8%A8%D8%AF%D8%B4%DA%A9%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-11-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D9%87-%D9%82%D8%B5%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85-%DA%AF%D9%84%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86/|عنوان = درون‌مایه‌های قصه‌های ابراهیم گلستان}}</ref>
 
===نمادهای آشکار داستان===
عبدالعلی دستغیب دربارهٔ رمان این چنین می‌پندارد:«ساختار رمان اسرار گنج درهٔ جنی تمثیلی و نمادین است. نمادهای قصه تا حدودی آشکار است. روستا مردی که به گنج شایگان می‌رسد شاه است، زینل‌پور که بعد لشکویی می‌شود، هویدا، نخست وزیراوست. زرگر و زنش کمپانی‌های نفتی هستند، گنج همان نفت است که درآمد حاصل از آن، ایران را در دهه‌های ۴۰ تا ۵۰ از این ر و به آن رو کرد و تا آستانهٔ مدرنیزاسیون قلابی پیش برد‌. خانه‌ای که ویران می‌شود نظام حکومتی آن زمان است که می‌خواست بر روی پایه‌های سست گذشته، تمدن جدیدی را که با آن پایه مناسب نبود، بالا بیاورد، برادرزن معترض نویسنده‌ای است که زمانی دوست او بوده[ [[جلال آل‌احمد]] ]. جوان جویای هنر همان روشنفکر غرب‌زده است که نه شناختی از هنر و تفکر دارد نه توان و حال و حوصله‌ای که آنها را بدست بیاورد و در این میان نقاشی هست که زینل پور از قدیم می‌شناخته و او را برای تصویرکردن مرد روستایی و زن تازه‌اش به ده آورده است. این نقاش متوجه پوسیدگی شالوده‌ها می‌شود و به زینل‌پور هشدار می‌دهد. در واقع این نقاش صریح و راستگو خود نویسنده است. <ref name="دستغیب" />
 
ساختار داستان وصفی و تصویری است. تصویر هر صحنه، صحنه‌ی پیش را تکمیل می‌کند. برای مثال نویسنده با مهارت نخست، تصویر موثری از زرگر و زنش  می‌دهد بعد به درون هر دو شخص راه می‌جوید و نیت باطنی آنها را آشکار می‌سازد او واقعیت سیاسی زمان را به زبان رمز و تصویر بیان می‌کند اما آنچه را که تصویر می‌کند واقعیت‌نگاری صرف نیست، رو بردن به ژرفای قسمی از تفکر اجتماعی است که رکود و سستی اجتماعی را که در زیر لایه‌های زرورقی تحمیلی پوشیده است جریان کند،  افزون بر تصویرهای پیوسته طنز خفی و هنرمندان هایش بر استحکام ساختار قصه می‌افزاید.
 
ابراهیم گلستان در برخی از قصه‌هایش  عوام را تحقیر می‌کند و معتقد است گول‌خورها نیز مانند گول‌زن‌ها مقصرند و به آنها امیدی نمی‌توان داشت. اما در اسرار گنج درهٔ جنی همین مردم در جشن باشکوه مرد تازه به‌دوران رسیده راه  ندارند. پشت سیم‌ها ماندند در واقع نیامدند و اطراف مرد تازه به دوران رسیده را گروه کاسه‌لیسان گرفتند و برخلاف آنچه نویسنده در قصه‌های پیشین خود می‌نویسد مردم عادی زنده‌اند و قضایا را خوب می‌فهمند، فقط حاکم و کاسه‌لیسان او هستند که بر پر قوی خود لمیده‌اند و دنیا را به کام خود می‌بینند. در حالی که موریانه فساد پایه‌های مقوایی ساختمان را می‌جود و می‌پوساند.» <ref name="دستغیب" />
 
====ادبیت و زیبایی‌شناختی رمان====
اشکان بحرانی در تحلیل اسرار گنج درهٔ چنین می‌‌نگارد: در متن رمان فقره‌هایی هست که بیش از هرچیز اصالت ادبیات را به رخ می‌کشد: «از چاه که بالا آمد خود را بالای دنیا دید.» روایت با این فضاسازی‌هاست که بوی ادبیات داستانی به خود می‌گیرد. این جمله‌ها در دل داستان وجه استعاری و نمادین قصه را بهتر، ثبت می‌کنند. مزیت دیگری که به داستان، تشخص می‌بخشد نمایش گفت‌وگوهای درونی شخصیت‌های داستان است:« زورش به گاو نمی‌رسد...آنگاه دید گاو یعنی چه...وقتی دریادریا طلا و زمرد در زیرکوه چشمک بهت می‌زد... یاد خدا و شکر خدا افتاد... شکر، البته. فدیه باید داد. قربانی. گاو می‌دانست.»
در بخش‌های از داستان٬ از شگردهای روایت٬ از جمله التفات از سوم شخص به دوم شخص و نیز کاربرد دانای کل محدود، به خوبی بهره می‌گیرد، برای نمونه در فصل معروف و طولانی جشن عروسی٬ راوی در پایان جشن از زبان بره‌های خورده‌شده سخن می‌گوید: «با هر تکان که سگی، گربه‌ای را به برهان می‌داد سرهای بره‌ها دوباره می‌جنبید... انگار باز تأیید می‌کنند مهم نیست حتی حالا هم که غیر استخوان چیزی دیگر برایشان نمانده است باز هم هستند،همچنان هستند»
تلاقی و آمیزش فضاهای ذهنی و عینی نکتهٔ دیگری است که در قالب رمان امکان بروز می‌یابد٬ که نمونهٔ آن را در روایت کودکانه‌ای می‌توان یافت که در میانهٔ تعقیب‌وگریز فصل ۴۴ از رادیو پخش می‌شود. آمیزش قصه‌ٔ رادیو با تعقیب‌وگریز کدخدا، ژاندارم و قهوه‌چی فقط در رمان شدنی است.<ref name="بحرانی" />
 
===شخصیت‌پردازی===
شخصیت‌پردازی رمان اسرار گنج درهٔ جنی نقطه‌ٔ  قوت اصلی رمان است. هر شخصیتی به خوبی بیانگر بازیگران عرصه سیاست ایران در سال‌های دههٔ ۵۰ است. مرد دهاتی گنج‌یافته بیانگر محمدرضا شاه پهلوی است , تنها یک‌بار زنش او را به نام «رضا» صدا می‌زند.<ref name=حسنکلو>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =عسگری حسنکلو| نام =عسگر| پیوند نویسنده = عسگر عسگری حسنکلو | عنوان =زمانه و آدم‌هایش ص ۲۴۳}}</ref>
معلم روستا زینال‌پور، مشاور و پیشکار مرد دهاتی می‌شود. او که تا پیش از این ظاهراً معلمی با وجدان به‌شمار می‌رفته است، چنان تحت تسلط مرد دهاتی قرار می‌گیرد که حتی برای خوشایند او اسمش را از زینال‌پور به لشکوئی تغییر می‌دهد. او در این رمان همان نقشی را برای مرد دهاتی ایفا می‌کند که امیرعباس هویدا برای شاه ایفا می‌کرد.<ref name=زمانه1>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =عسگری حسنکلو| نام =عسگر| پیوند نویسنده = عسگر عسگری حسنکلو | عنوان =زمانه و آدم‌هایش ص۲۴۴}}</ref> بدین ترتیب گلستان سیمای آموزگار روستا را به‌عنوان نمونه‌ای از روشنفکرانی که به خدمت رژیم درآمده‌اند، ترسیم می‌کند.<ref name=عسگری>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =عسگری حسنکلو| نام =عسگر| پیوند نویسنده = عسگر عسگری حسنکلو | عنوان =زمانه و آدم‌هایش ص۲۴۵}}</ref> شخصیت‌های دیگر این رمان نیز هرکدام نمایندگی بخش دیگری از افراد جامعه را بر عهده دارند. زرگر و زنش، قهوه‌چی، کدخدا، ژاندارم و حتی جوانک جویای نام در عالم هنر و سینما از هیچ کدامشان با اسم خاص یاد نمی شود، چهره‌های تیپیک رمان هستند. آنها در یک حمله به یکدیگر شبیه هستند و آن غارت مرد نوکیسه به هر نحو ممکن است. در این میان البته دو نفر هستند که سیمایی متفاوت از بقیهٔ شخصیتهای فرصت‌طلب و دزد و فاسد دارند. یکی از آنان برادرزن مرد دهاتی است و دیگری که دوست لشکوئی که نقاش است و برای کشیدن تصویری از مرد دهاتی و زن جدیدش به روستا آمده است. برادرزن مرد دهاتی به نظر می‌رسد بیانگر انتقاد گلستان از اوضاع است او سعی می‌کند در هر فرصت ممکن به افشاگری دربارهٔ مرد دهاتی بپردازد. وقتی که کاروان مرد وارد روستا می‌شود، او تنها کسی است که فریفتهٔ ثروت مرد نمی‌شود. برادرزن همچنین در مهمانی بزرگی که مرد دهاتی ترتیب می‌دهد  و از شهر مهمانان و رقاصه‌های بسیاری به آن دعوت می‌کند، ظاهر می‌شود و به افشاگری علیه مرد می‌پردازد. نقاش نیز در حالی که تصویری از مرد با زنش می‌کشد سعی می‌کند وجدان به خواب رفتهٔ لشکوئی را بیدار کند؛ اما تلاش‌های او بی‌فایده است. شخصیت ژاندارم هم که سعی می‌کند صادقانه خلافکاران را دستگیر و تحویل قانون دهد، قابل توجه است. او وقتی در غار گنج با کدخدا و قهوه‌چی رو‌به‌رو می‌شود و آنها را در حال دست‌اندازی به ثروت ملی می‌بیند، می‌خواهد دستگیرشان کند، پیشنهاد رشوه و شریک‌شدن در گنج را رد می‌کند.<ref name=عسگر>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =عسگری حسنکلو| نام =عسگر| پیوند نویسنده = عسگر عسگری حسنکلو | عنوان =زمانه و آدم‌هایش ص ۲۴۷و۲۴۶}}</ref>


===دلیل شهرت===
===اسرار گنج دره ٔجنی؛ طنزی سیاسی===
وجه نمادین داستان و پیش‌بینی‌هایی که گلستان در دل این داستان نمادین بیان کرده، اهمیتی به این داستان بخشیده است که ضرورت ماندگاری‌اش را توجیه می کند.گذشته از اشاره‌های پوشیده و عبارت‌های بی‌پرده‌ای که داستان به ماجرای افزایش ناگهانی بهای نفت در سال.های ۱۳۴۰ و پیامدهای آن دارد، اسرار گنج دره جنی تصویری است از پدیده همیشه تازه‌ی «تازه به دوران رسیدگی». در واقع اسرار گنج دره جنی بیش از آنکه از لحاظ فنی و زیبایی‌شناختی، داستانی پرمایه و کم‌نظیر باشد، رمانی است که در بستر استعاره و نماد و با زبانی گزنده و بی‌پروا، برخی ناهنجاری‌های سیاسی و فرهنگی را واکاوی، نقد و داوری می‌کند. رمز ماندگاری این داستان را در همین بعد داستان باید جست.<ref name= بحرانی>{{یادکرد وب|نشانی =http://leilasadeghi.com/others-works/others-critic-works/198-golestan-2#]/|عنوان = تحلیل رمان}}</ref>


حسن میرعابدینی دربارهٔ ارتباط رمان [[ابراهیم گلستان|گلستان]] با اتفاقات سیاسی دههٔ پنجاه چنین می‌نگارد: اسرار گنج دره ٔجنی طنزی سیاسی در مخالفت با تحول دروغینی است که ایران در سال ۱۳۵۰ برای رسیدن به تمدن بزرگ از سر می‌گذراند. جامعهٔ کهنه و عقب‌مانده‌ای که بدون تغییرهای زیربنایی و درونی، از طریق فروش گنج های زیرزمینی‌اش می‌کوشد مقلد جوامع غربی شود. دهاتی، در نقش رهبر چنین جامعه‌ای، کالاهای مصرفی را روانه‌ٔ ده می‌کند.‌ مردم ده نیز در «آرزوی بردن سود از بساط تازه» با دهاتی همنوا می‌شوند. جشن پر سر و صدایی که دهاتی هنگام ازدواج با کلفت برپا می‌کند، یادآور جشن‌های ۲۵۰۰ ساله‌ی شاهنشاهی است. هنگام توصیف این جشن بزرگ و سرگیجه‌آور، لبه‌ی تیز تیغ گلستان متوجه روشنفکران خودباخته‌ای است. روشنفکرانی که با قصد خدمت شروع می کنند، «:ولیکن بعد در عادت‌ها و در تسلسل جزئیات گیر می‌افتند تا کم‌کم با نفس خوبی و خدمت هم غریبه می‌افتند.» عاقبت روزی محل گنج فاش می‌شود آنان که در پی هم بودند بر سر میراث باستانی یکدیگر را هلاک می‌کنند با زمین‌لرزه‌های ناشی از انفجارهای راه‌سازان دخمه فرو می‌ریزد و کاخ پوشالی دهاتی ویران می‌شود و بدینسان رمان با ارزو و شاید پیش‌بینی هنرمند دربارهٔ سقوط سلطنت پایان می‌یابد.<ref name=میرعابدینی>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =میرعابدینی| نام =حسن| پیوند نویسنده = حسن میرعابدینی | عنوان =صد سال داستان‌نویسی ایران ص۴۵۹ و ۴۶۰}}</ref>


عباس میلانی در کتاب معمای هویدا درباره شباهت مهمانی مجلل به جشن های ۲۵۰۰ ساله و ساختمان مرد روستایی می‌گوید: در مهمانی مجلل که بی‌شباهت به جشن‌های ۲۵۰۰ ساله دوران شاه نیست اهالی حضور و دعوت نداشتند به مدد سیم خاردار از خیل مهمانان منفصل بودند و از دور سفره‌های رنگین اطعمه و اشربه‌ٔ آشنا و نیز صف طولانی مهمانان را نظاره می‌کردند.
و دیگر اینکه مرد در عین حال دستور داد ساختمانی که متشکل از دو حجم گرد در دو سوی برج مدور است برایش بسازند. وصف این بنا در کتاب و نمای آن در فیلم شباهتی تام به ساختمان میدان شهیاد داشت.<ref name="میلانی" />


===چرا باید این کتاب را خواند===
موارد سیاسی دیگری که اشاره کرد؛ فاصلهٔ دولت-ملت، تضاد و ناهماهنگی تکنولوژی‌های وارداتی با بافت سنتی ایران، پرهزینه‌بودن جشن‌های ۲۵۰۰ ساله، مصرف‌گرایی، تجمل‌گرایی , نوسازی پوشالی و صوری.<ref name=ستیزنده>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =اصغری| نام =احمد| پیوند نویسنده = احمد اصغری | عنوان =ادبیات ستیزنده ص۲۶۳}}</ref>
این داستان تمثیلی که در واقع کاریکاتوری از شرایط اجتماعی و سیاسی ایران در اوایل دهه ۵۰ است که گلستان با لحنی طنزآمیز و نیشدار، بسیاری از چهره‌های اصلی قدرت حاکم و تیپ‌های شناخته‌شده اجتماعی را به باد حمله و انتقاد می‌گیرد.<ref name="دوربین" />


==برای کسانی که کتاب را خوانده‌اند==
===اظهارنظرها===
====اظهارنظر اهالی ادبیات====


==== استحال و اقتباس====
[[پرونده:abedini.jpg |70px|thumb|right|
فیلم اسرار گنج دره جنی دومین فیلم داستانی و آخرین فیلم او به‌شمار می‌آید.در این فیلم گلستان لحن تند انتقادی دارد و در قالب یک کمدی مفرح و با بهره‌گیری از تیپ‌های مشهور و عامه‌پسند سینمای فارسی آن زمان، به نقد حکومت و افکار جاه‌طلبانه‌ی همه سردمداران آن می‌پردازد.
<center>'''حسن میرعابدینی'''</center/>]]
اسرار گنج درهٔ جنی حاوی جبهه‌گیری صریح در مقابل زمانه است، به همین دلیل، نمایش فیلمش مدت‌ها ممنوع بود. این بار گلستان به جستجو در ذهنیت آدم‌ها نپرداخته و صناعت نگارشی بدیعی را نیازموده است. رمانی ماجرایی آفریده که در وهله‌ٔ اول خواننده را با ماجراهایش سرگرم می‌کند اما بعد با ‌رمزی آن آشکار می‌شود و به واقعیت‌های سیاسی زمانه می‌پردازد.<ref name="میرعابدینی" />


به رغم اشاره‌های آشکار فیلم به مقامات حاکم و معادل‌سازی‌های روشن گلستان دستگاه سانسور به دلیل بی‌سوادی ماموران آن، متوجه جنبه انتقادی و ویرانگر فیلم نمی‌شوند و فریب ظاهر کمدی و عامه‌پسند آن را می‌خورند و فیلم اجازه‌‌ٔ نمایش می‌گیرد و با استقبال عامه‌ٔ تماشاگران مواجه می‌شود اما اداره‌ٔ سانسور متوجه حماقت و اشتباه خود می‌شود و فیلم را برای همیشه توقیف می‌کند. توقیف ناگهانی فیلم اجازه نمی‌دهد که فیلم روال عادی نمایش خود را طی کند و میزان تاثیرگذاری آن مشخص شود.
با توقیف اسرار گنج دره‌ٔ جنی گلستان از کار سینما فاصله می‌گیرد و برای همیشه به انگلستان مهاجرت می‌کند.<ref name="دوربین" />


ابراهیم گلستان درسال ۱۳۵۳ فیلم توقیف‌شده‌ی خود را تبدیل به رمان می‌کند‌. او در رمان سعی می‌کند که احوال و حالات درونی، فیزیکی و حتی اقلیمی را به همان صورتی که در فیلم نمایش داده شد به تصویر بکشد.<ref name= دوربین2 >{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =جاهد| نام =پرویز| پیوند نویسنده = پرویز جاهد | عنوان =نوشتن با دوربین ص۴۰ }}</ref>
 
[[پرونده:dastqeib.jpg |85px|thumb|right|
<center>'''دو نظر متفاوت عبدالعلی دستغیب'''</center/>]]


#گلستان در بهترین شکل خود نویسنده داستان های کوتاه است و با این نثر نمی‌تواند رمان بنویسد کما اینکه در همین زمینه می بینیم که در نوشتن داستان بلند اسرار گنج دره جنی توفیقی نیافته است<ref name= عبدالعلی>{{یادکرد وب|نشانی =http://ensani.ir/fa/article/258380/%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%DB%8C-%D9%88-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B5%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%AF%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%A2%D9%84-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%B3%DB%8C%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%88%D8%B1-%D8%A8%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%85-%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82%DB%8C-%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85-%DA%AF%D9%84%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%8/|عنوان = داستان‌نویسی و داستان‌نویسان معاصر ایران:}}</ref>
#در این داستان، نویسنده از اثرات حسی و شخص آزموده‌شده در [[مد و مه]] و [[شکار سایه]] فراتر می‌رود آدم‌های داستانی را در زمینه اجتماعی تصویر می‌کند. کار او در اینجا تصویری است، فیلم‌برداری می‌کند ظواهر را نشان میدهد تا خواننده را به ژرفا برساند و در این کار موفق است و نوشته‌اش بدیع و تازه و حاکی از قدرت کلامی و توانایی قصه‌نویسی است.<ref name="دستغیب" /> 


با این حال تفاوت‌هایی بین فیلم و رمان وجود دارد. در واقع رمان و فیلم اسرار گنج درهٔ‌ جنی در ارتباط با یکدیگر کامل می‌شوند. نشانه‌های رمان بیشتر به سوی تحلیل روانشناختی انسانها در تعامل با یکدیگر بر اساس حسادت، فریب و بدگمانی می‌روند در حالی که فیلم بیشتر تحلیلی اجتماعی و سیاسی ارائه می‌دهد. از همین رو همانطور که مشاهده شد تحلیل نشانه‌شناختی قطبی و تقابلی می‌بایست با تحلیلی فرهنگی همراه باشد در نتیجه می‌توان گفت که دو متن سینمایی و ادبی اسرار گنج دره‌ٔ جنی از دو چشم‌انداز متفاوت یکدیگر را تکمیل می‌‌کنند.<ref name=صادقی >{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =صادقی| نام =لیلا| پیوند نویسنده = لیلا صادقی | عنوان =، نشانه‌شناسی و نقد ادبیات معاصر}}</ref>


===داستانک===
====انتخاب نقش مرد دهاتی====
ابراهیم گلستان: من آدمی می‌خواستم که طبیعی‌تر باشه و پرویز صیاد این آدم بود به‌خصوص که خودش هم آمد و گفت که آقای گلستان من دلم می‌خواد یک فیلم با هم درست بکنیم و حاضرم برای این کار پول هم بگذارم و طفلک دویست هزار تومن برای این کار گذاشت. من یک میلیون تومن گذاشتم او دویست هزار تومن .می‌خواست این فیلم درست بشه. وقتی قصه را برایش گفتم و گفتم که وسط کار نکنه یهو زه بزنه. یه وقت دیدم که با هوشِ عجیبش تمام قصه را فهمیده. هیچ هم من بهش نشون ندادم که چی کار می‌خوام بکنم چی می‌خوام بگم فقط قصه را گفتم.<ref name=صادقی >{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =صادقی| نام =لیلا| پیوند نویسنده = لیلا صادقی | عنوان =، نشانه‌شناسی و نقد ادبیات معاصر}}</ref>




====اکران خصوصی فیلم====
[[پرونده:اتش پرور.jpg  |80px|thumb|right|
وقتی فیلم اسرار گنج درهٔ جنی را ساختیم، دوستی اصرار داشت که آن را برای عده‌ای نشان دهد و نمی‌دونستم چه کسی را می‌خواهد دعوت کند. فیلم را فرستادم سینما مولن‌روژ و رفتم و دیدم که تمام آدم‌هایی که نبایستی این فیلم را ببینند، حالا آن جا بودند می‌خواستند فیلم را ببینند. چاره‌ای نداشتم. نصیری را هم دعوت کرده بودند که خوب نصیری خر بود؛ خسروداد هم بود، همه را دعوت کرده بود اما هیچکس منظور فیلم را نفهمیده بود. حقه‌ی من گرفته بود. یعنی پرویز صیاد را تداوم صمد گرفته بودند و هرهر می‌خندیدند. با خودم می‌گفتم بخند، فلان ‌فلان‌شده، بخند. اینه مملکت تو. آدم‌های تو این‌ها هستند. این تو هستی. اون تو هستی و غیره.
<center>'''حسین آتش‌پرور'''</center/>]]اسرار گنج درهٔ جنی، یک استعاره هنرمندانه و خلاق است؛ به صورت فشرده و نقد یک دوران. یک تاریخ و زبان هنر. نقدی اجتماعی و هجویه‌ای فرهنگی. آینه‌ای که روبروی جامعه گرفته‌شده تا خود را بهتر تماشا و تصحیح کند.<ref name="صادقی2" />


====توقیف فیلم====
====اظهارنظر روشنفکران====
عباس میلانی دربارهٔ توقیف فیلم دو روایت ارائه می‌کند: به روایتی که گلستان خود از برخی از دوستانش شنیده، شبی اسرار گنج درهٔ جنی را در کاخ سلطنتی به نمایش گذاشتند تا شاه ملکه، فیلم جنجالی را ببینند و درباره‌اش حکم و قضاوت کنند. گویا همان جا هویدا اشارات نمادین فیلم را برای حضار تفسیر و تبیین کرد و حاصل کار دستور توقیف فیلم بود. از سوی دیگر به گفتهٔ «مقام امنیتی» همو بود که دستور جمع‌آوری نسخه‌های فیلم و کتاب  اسرار گنج درهٔ جنی را صادر کرد.  می‌گفت گزارشی در ۱۵ صفحه نوشتم و پیام خطرناک فیلم را معنا کردم. گزارش را برای شاه فرستادم. نسخه‌ای از آن را نیز در اختیار هویدا گذاشتم و به‌رغم مخالفت دولت نمایش این فیلم در ایران را ممنوع کردم. گفتم این فیلم به مسئله امنیتی مملکت ربط دارد نه مسائل فرهنگی.


===خلاصهٔ مفصل‌تر کتاب در حد دو بند===
گروهی مهندس برای نقشه برداری از دره‌ای می‌گذرند و به تپه می‌رسند و جعبه دیدیاب خود را روی سه‌پایه محکم می‌کنند و آن را می‌چرخانند. کسی که در جعبه می‌نگرد تصویر مردی روستایی را می‌بیند که در آن سوی دره با گاو خود سرگرم شخم است،. مرد روستایی فقیر، زن و پسر و خانه‌ای حقیر دارد و بر تکه‌زمینی کار می‌کند تا  معاش خانواده‌ی خود را تامین کند. او در زیر بار اندوه و رنج و شوربختی کمر خم کرده است اما روزی، در حالی که زمین را سخت شخم می‌زند، دخمه‌ای که پر از آثار عتیق و زر و جواهر کشف می‌کند. به سوی ده می‌شتابد و گاو خود را  قربانی می‌کند. مردم او را دیوانه می‌پندارند و به شدت کتک می زنند و از روستا می‌رانند سپس مرد روستایی تصمیم می‌گیرد از روستاییان انتقام بگیرد و به جاه و جلال برسد زنان‌خانه نو کند. در تصویر بعد زرگر و زنش به میدان می‌آیند و چون می‌دانند روستایی گنجی در اختیار دارد می‌کوشند آن را از کف وی بربایند. مرد ثروتمند شده و اینک زرگر و زن او جوان جویای نام در عالم هنر، معلم روستا-زینالپور، کدخدا و کاسه‌لیسان دیگر احاطه‌اش کرده‌اند. قهوه‌چی میان راه روستا و شهر به کار او مظنون می‌شود و گمان می‌برد که او در کار خرید و فروش تریاک و هروئین است و سر در پی او می‌نهد ژاندارم منطقه که از رفت‌و‌آمد قهوه‌چی به روستاهای اطراف بدگمان شده، او را می‌پاید. کدخدا که مخفیانه درخت‌ها را می‌برد و زغال درست می‌کند، از رفت‌و‌آمد ژاندارم بدگمان می‌شود و زاغ سیاه او را چوب می‌زند. در این گیر‌ودار مرد روستایی همچنان به بهره‌برداری از گنج مشغول است و آثار عتیقه را تکه‌تکه می‌کند و به شهر می‌برد و به زرگر می‌فروشد. زن زرگر از سود حاصل از خرید و فروش جواهرهای مرد روستایی راضی نیست، در راه روستایی دام پهن می‌کند. این دام، دخترک کمابیش زیبایی است که خدمتکار اوست. مرد روستایی طعم شهوت را می‌چشد و به دام می‌افتد. پس از این مرحله، دیگر کار در دست زرگر و زن اوست که مرد را هرطور بخواهند برقصانند. ازینال‌پور را با خود همدست می‌کنند و نقشه می‌کشند که برای مرد کاخی بسازند. اما این کاخ با ابزار جدید، بر روی همان خانه سست‌پایه‌ی حقیر روستایی بنا می‌شود و سپس زلزله یا انفجاری این کاخ مقوایی را از پایه ویران می‌کند. از سوی دیگر زرگر، قهوه‌چی، ژاندارم و کدخدا که سر در پی یکدیگر نهاده‌اند به دخمه راه می‌جویند. زرگر در زیر خروارها زر و جواهر مدفون می‌شود. ژاندارم به دست قهوه‌چی کشته می‌شود و قهوه‌چی را کدخدا از پا درمی‌آورد و زلزله حاصل از انفجار جوان جویای نام و کدخدا را در عمق دخمه مدفون می‌سازد.


===محل نوشته شدن در کتاب (در صورت مهم بودن این امر)===
===داستان انتشار کتاب (اوّلین بار در کجا و چگونه بوده است؟!)===
===یبک کتاب و الهام از شخصیت ها===
ساختار رمان اسرار گنج درهٔ جنی تمثیلی و نمادین است. نمادهای قصه تا حدودی آشکار است. روستا مردی که به گنج شایگان می‌رسد شاه است، زینل‌پور که بعد لشکویی می‌شود، هویدا، نخست وزیراوست. زرگر و زنش کمپانی‌های نفتی هستند، گنج همان نفت است که درآمد حاصل از آن، ایران را در دهه‌های ۴۰ تا ۵۰ از این ر و به آن رو کرد و تا آستانهٔ مدرنیزاسیون قلابی پیش برد‌. خانه‌ای که ویران می‌شود نظام حکومتی آن زمان است که می‌خواست بر روی پایه‌های سست گذشته، تمدن جدیدی را که با آن پایه مناسب نبود، بالا بیاورد، برادرزن معترض نویسنده‌ای است که زمانی دوست او بوده[جلال آل احمد]. جوان جویای هنر همان روشنفکر غرب‌زده است که نه شناختی از هنر و تفکر دارد نه توان و حال و حوصله‌ای که آنها را بدست بیاورد و در این میان نقاشی هست که زینل پور از قدیم می‌شناخته و او را برای تصویرکردن مرد روستایی و زن تازه‌اش به ده آورده است. این نقاش متوجه پوسیدگی شالوده‌ها می‌شود و به زینل‌پور هشدار می‌دهد. در واقع این نقاش صریح و راستگو خود نویسنده است.


ساختار داستان وصفی و تصویری است. تصویر هر صحنه، صحنه‌ی پیش را تکمیل می‌کند. برای مثال نویسنده با مهارت نخست، تصویر موثری از زرگر و زنش  می‌دهد بعد به درون هر دو شخص راه می‌جوید و نیت باطنی آنها را آشکار می‌سازد او واقعیت سیاسی زمان را به زبان رمز و تصویر بیان می‌کند اما آنچه را که تصویر می‌کند واقعیت‌نگاری صرف نیست، رو بردن به ژرفای قسمی از تفکر اجتماعی است که رکود و سستی اجتماعی را که در زیر لایه‌های زرورقی تحمیلی پوشیده است جریان کند،  افزون بر تصویرهای پیوسته طنز خفی و هنرمندان هایش بر استحکام ساختار قصه می افزاید.


ابراهیم گلستان در برخی از قصه هایش عوام را تحقیر می‌کند و معتقد است گول‌خورها نیز مانند گول‌زن‌ها مقصرند و به آنها امیدی نمی توان داشت. اما در اسرار گنج درهٔ جنی همین مردم در جشن باشکوه مرد تازه به دوران رسیده راه  ندارند. پشت سیم‌ها ماندند در واقع نیامدند و اطراف مرد تازه به دوران رسیده را گروه کاسه‌لیسان گرفتند و برخلاف آنچه نویسنده در قصه‌های پیشین خود می‌نویسد مردم عادی زنده‌اند و قضایا را خوب می‌فهمند، فقط حاکم و کاسه‌لیسان او هستند که بر پر قوی خود لمیده‌اند و دنیا را به کام خود می‌بینند. در حالی که موریانه فساد پایه‌های مقوایی ساختمان را می‌جود و می‌پوساند.


==== ویژگی‌های مهم ادبی و زیبایی‌شناختی کتاب====
[[پرونده:Images.jpg |80px|thumb|right|
درمتن رمان فقره‌هایی هست که بیش از هرچیز اصالت ادبیات را به رخ می‌کشد: «از چاه که بالا آمد خود را بالای دنیا دید»(گلستان، ۱۳۵۳: ۱۷) روایت با این فضاسازی‌هاست که بوی ادبیات داستانی به خود می‌گیرد. این جمله‌ها در دل داستان وجه استعاری و نمادین قصه را بهتر، ثبت می‌کنند. مزیت دیگری که به داستان، تشخص می‌بخشد نمایش گفت‌وگوهای درونی شخصیت‌های داستان است: زورش به گاو نمی‌رسد...آنگاه دید گاو یعنی چه...وقتی دریادریا طلا و زمرد در زیرکوه چشمک بهت می‌زد... یاد خدا و شکر خدا افتاد... شکر، البته. فدیه باید داد. قربانی. گاو می‌دانست.(همان: ۱۸)
<center>'''عباس میلانی'''</center/>]]در ساده‌ترین و شاید ساده‌انگارانه‌ترین سطح می‌توان آن را حکایتی پر طنز و تیزبین از مخاطرات ثروت بادآورده دانست اما با اندکی تأمل در ظرایف این اثر می‌توان آن را چون تمثیلی به غایت بکر و زیرکانه از گذار کج و معوج به تجدد، تفسیر و تحلیل کرد.<ref name="میلانی" />
جاهایی از شگردهای روایت از جمله التفات از سوم شخص به دوم شخص و نیز کاربرد دانای کل محدود، به خوبی بهره می‌گیرد، برای نمونه در فصل معروف و طولانی جشن عروسی راوی در پایان جشن از زبان بره‌های خورده‌شده سخن می‌گوید: «با هر تکان که سگی، گربه‌ای را به برهان می‌داد سرهای بره‌ها دوباره می‌جنبید... انگار باز تأیید می‌کنند مهم نیست حتی حالا هم که غیر استخوان چیزی دیگر برایشان نمانده است باز هم هستند،همچنان هستند»(همان:۱۴۸)
تلاقی و آمیزش فضاهای ذهنی و عینی نکته دیگری است که در قالب رمان امکان بروز می‌یابد که نمونهٔ آن را در روایت کودکانه‌ای می‌توان یافت که در میانه تعقیب‌وگریز فصل ۴۴ از رادیو پخش می‌شود. آمیزش قصه‌ی رادیو با تعقیب‌وگریز کدخدا، ژاندارم و قهوه‌چی فقط در رمان شدنی است.


===اتفاقات سیاسی یا اجتماعی مرتبط با کتاب و جریان‌سازی‌های کتاب===


اسرار گنج دره ٔجنی طنزی سیاسی در مخالفت با تحول دروغینی است که ایران در سال ۱۳۵۰ برای رسیدن به تمدن بزرگ از سر می‌گذراند جامعه کهنه و عقب‌مانده‌ای که بدون تغییرهای زیربنایی و درونی، از طریق فروش گنج های زیرزمینی‌اش_ نفت_می‌کوشد مقلد جوامع غربی شود. دهاتی، در نقش رهبر چنین جامعه‌ای، کالاهای مصرفی را روانه‌ی ده می‌کند.‌ آنگاه به یاری روشنفکر کارگزاری که آنچنان هویت‌باخته است که دهاتی حتی نام او را هم عوض می‌کند، به رنگ و روغن‌زدن خانه‌ای می‌پردازد که از پای‌بست ویران است. مردم ده نیز در «آرزوی بردن سود از بساط تازه» با دهاتی همنوا می‌شوند . مخالفت‌هایی هم اگر هست در حد جنگ و گریزهای محدود است. جشن پر سر و صدایی که دهاتی هنگام ازدواج با کلفت برپا می‌کند، یادآور جشن‌های ۲۵۰۰ ساله‌ی شاهنشاهی است. هنگام توصیف این جشن بزرگ و سرگیجه‌آور، لبه‌ی تیز تیغ گلستان متوجه روشنفکران خودباخته‌ای است که در دهه‌ی ۱۳۲۰ ادعاها داشتند و حالا به بهانه‌ی « کارکردن با استفاده از فرصت» مشاطه‌گر رژیم شده‌اند. روشنفکرانی که با قصد خدمت شروع می کنند، «:ولیکن بعد در عادت‌ها و در تسلسل جزئیات گیر می‌افتند تا کم‌کم با نفس خوبی و خدمت هم غریبه می افتند.» عاقبت روزی محل گنج فاش می‌شود آنان که در پی هم بودند بر سر میراث باستانی یکدیگر را هلاک می‌کنند با زمین‌لرزه‌های ناشی از انفجارهای راه‌سازان دخمه فرو می‌ریزد و کاخ پوشالی دهاتی ویران می‌شود و بدینسان رمان با ارزو و شاید پیش‌بینی هنرمند درباره سقوط سلطنت پایان می‌یابد.


عباس میلانی در کتاب معمای هویدا درباره شباهت مهمانی مجلل به جشن های ۲۵۰۰ ساله و ساختمان مرد روستایی می‌گوید: در مهمانی مجلل که بی‌شباهت به جشن‌های ۲۵۰۰ ساله دوران شاه نیست اهالی حضور و دعوت نداشتند به مدد سیم خاردار از خیل مهمانان منفصل بودند و از دور سفره‌های رنگین امتعه و اشربه‌ی آشنا و نیز صف طولانی مهمانان را نظاره می‌کردند.
و دیگر اینکه مرد در عین حال دستور داد ساختمانی که متشکل است از دو حجم گرد در دو سوی برج مدور برایش بسازند وصف این بنا در کتاب و نمای آن در فیلم شباهتی تام به ساختمان میدان شهیاد داشت.


از دیگر مضامین انتقادی که این اثر به روزگار خود داشته، می‌توان به این موارد اشاره کرد؛ فاصله دولت-ملت، وابستگی رژیم، تضاد و ناهماهنگی تکنولوژی‌های وارداتی با بافت سنتی ایران، بی‌اصالتی و بی‌هویتی رژیم و کارگزاران آن، پرهزینه‌بودن جشن‌های ۲۵۰۰ ساله، نقد ایده «خدا شاه میهن»، مصرف‌گرایی، تجمل‌گرایی، مخالفت با ورود تکنولوژی به ده، نوسازی پوشالی و صوری، و تخریب محیط زیست.




===اظهارنظرها===
====اظهارنظر اهالی ادبیات و روشنفکران====
=====عباس میلانی=====
در ساده‌ترین و شاید ساده‌انگارانه‌ترین سطح می‌توان آن را حکایتی پر طنز و تیزبین از مخاطرات ثروت بادآورده دانست اما با اندکی تأمل در ظرایف این اثر می‌توان آن را چون تمثیلی به غایت بکر و زیرکانه از گذار کج و معوج به تجدد تفسیر و تحلیل کرد.
=====حسین آتش پرور=====
اسرار گنج درهٔ جنی یک استعاره هنرمندانه و خلاق تاریخ سینمای ماست؛ به صورت فشرده و نقد یک دوران. یک تاریخ و زبان هنر. نقدی اجتماعی و هجویه‌ای فرهنگی. آینه‌ای که روبروی جامعه گرفته‌شده تا خود را بهتر تماشا و تصحیح کند.
=====پرویز جاهد=====
گلستان، انقلاب ایران را که در فیلم خودش پیش‌بینی کرده بود. در همان اسرار گنج درهٔ جنی. آن فیلم، نقد ویرانگر تاریخ پادشاهی ایران است. و بعد به هر حال آن کاخ و دم و دستگاه‌هایی که آن دهقان می‌سازد و فرو.می‌ریزد.


=====حسن میرعابدینی=====
[[پرونده:jahed.jpg |70px|thumb|right|
اسرار گنج درهٔ جنی حاوی جبهه‌گیری صریح در مقابل زمانه است، به همین دلیل، نمایش فیلمش مدت‌ها ممنوع بود. این بار گلستان به جستجو در ذهنیت آدم‌ها نپرداخته و صناعت نگارشی بدیعی را نیازموده است. رمانی ماجرایی آفریده که در وهله‌ی اول خواننده را با ماجراهایش سرگرم می‌کند اما بعد با ‌رمزی آن آشکار می شود و به واقعیت‌های سیاسی زمانه می‌پردازد.
<center>'''پرویز جاهد'''</center/>]]گلستان، انقلاب ایران را پیش‌بینی کرده بود. در همان اسرار گنج درهٔ جنی که نقد ویرانگر تاریخ پادشاهی ایران است. و بعد به هر حال آن کاخ و دم و دستگاه‌هایی که آن دهقان می‌سازد و فرومی‌ریزد.<ref name=جاهد>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =جاهد| نام =پرویز| پیوند نویسنده = پرویز جاهد | عنوان =نوشتن با دوربین ص۲۷۸}}</ref>
=====دو نظر متفاوت عبدالعلی دستغیب=====
#گلستان در بهترین شکل خود نویسنده داستان های کوتاه است و با این نثر نمی‌تواند رمان بنویسد کما اینکه در همین زمینه می بینیم که در نوشتن داستان بلند اسرار گنج دره جنی توفیقی نیافته است
#در این داستان، نویسنده از اثرات حسی و شخص آزموده‌شده در [[مد و مه]] و [[شکار سایه]] فراتر می‌رود آدم‌های داستانی را در زمینه اجتماعی تصویر می‌کند. کار او در اینجا تصویری است، فیلم‌برداری می‌کند ظواهر را نشان میدهد تا خواننده را به ژرفا برساند و در این کار موفق است و نوشته‌اش بدیع و تازه و حاکی از قدرت کلامی و توانایی قصه‌نویسی است.


====نظر خود نویسنده دربارهٔ کتاب====
====نظر خود نویسنده دربارهٔ کتاب====
ابراهیم گلستان در ابتدای رمان اسرار گنج درهٔ جنی می‌گوید: در این چشم‌انداز بیشتر آدم‌ها قلابی‌‌اند. هر جور شباهت میان آن‌ها و کسانِ واقعی، مایه‌ تأسف کسانِ واقعی باید باشد!
 
 
 
 
 
[[پرونده:ebrahim.jpg |200px|thumb|right|
<center>'''ابراهیم گلستان'''</center/>]]           
ابراهیم گلستان در ابتدای رمان اسرار گنج درهٔ جنی می‌نویسد:
<center><span style="color:green">در این چشم‌انداز بیشتر آدم‌ها قلابی‌‌اند. هر جور شباهت میان آن‌ها و کسانِ واقعی، مایه‌ تأسف کسانِ واقعی باید باشد!<ref name=گلستان>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =گلستان| نام =ابراهیم| پیوند نویسنده = ابراهیم گلستان| عنوان =اسرار گنج درهٔ جنی  ص۸}} </ref> </center>
 
گلستان در مصاحبه‌اش با پرویز جاهد می‌گوید: من در اسرار گنج درهٔ جنی راجع‌به وضع وحشتناک و دزدی و فسادی که وجود داشت حرف زده‌ام.دونه‌دونه آدم‌ها نمونهٔ یک گرایش در اجتماع هستند. هیچ‌کدامشان برای هرهر خندیدن آن جا نیستند.<ref name=نوشتن با دوربین۲>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =جاهد| نام =پرویز| پیوند نویسنده = پرویز جاهد| عنوان =نوشتن با دوربین  ص۶۸}} </ref>


====جمله‌های ماندگار کتاب====
====جمله‌های ماندگار کتاب====


*آدم نباس قهر بکنه... ما علف این خاکیم، از این خاک سبز شدیم، کجا بریم؟... آدم باید تحمل کنه. جد اندر ‌جد ما تحمل داشتن، تحمل کردن همیشه بودن. حالا ما بریم؟
*<span style="color:darkcyan">آدم نباس قهر بکنه... ما علف این خاکیم، از این خاک سبز شدیم، کجا بریم؟... آدم باید تحمل کنه. جد اندر ‌جد ما تحمل داشتن، تحمل کردن همیشه بودن. حالا ما بریم؟<ref name=گلستان2>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =گلستان| نام =ابراهیم| پیوند نویسنده = ابراهیم گلستان | عنوان =اسرار گنج دره جنی ص۷۷}}</ref>


*سیاوش هم سرش افتاد تو تشت طلا. اما هنوز خون سیاوش میجوشه.قرن‌هاست که ما فدا میشیم. نسلِ مثلِ ما همیشه بوده، تموم نمیشه. فقط افسوس که... نسل قالتاق‌هایی... مثل شمام... تموم نمیشه.


*زن زرگر دستور داد لشکوئی بلند شود میکروفون‌ها را بگذارد به پیش روی برادرزن تا فریادهاش را تمام جمعیت از بلندگوها که در گوشه‌های صحن نصب بود بشنوند و - بخندند.زن زرگر گفت:( وقتی تو میکروفون بهش دادی میگن اینا اداس، مردک مقلده، واسه خنده‌س.، اون وقت حرفاش دیگه مزاحم نیس مضحک هس.)
*<span style="color:darkcyan">سیاوش هم سرش افتاد تو تشت طلا. اما هنوز خون سیاوش می‌جوشه.قرن‌هاست که ما فدا میشیم. نسلِ مثلِ ما همیشه بوده، تموم نمیشه. فقط افسوس که... نسل قالتاق‌هایی... مثل شمام... تموم نمیشه.<ref name=گلستان3>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =گلستان| نام =ابراهیم| پیوند نویسنده = ابراهیم گلستان | عنوان =اسرار گنج دره جنی ص۱۵۴}}</ref>


*زینال‌پور گفت:« قصد من از اول کار خدمت و خوبی بود»نقاش لبخندی برای خود زد، سری جنباند. می‌شد بگوید: با این شروع می‌شود ولیکن بعد در عادت‌ها و در تسلسلِ جزئیات زود گیر می‌افتند تا کم کم با نفس خوبی و خدمت هم غریبه می‌افتند هرچند فکر می‌کنند همچنان همان که بوده‌اند باز هم هستند. این تازه، خط سیر کسانی که قصد بد ندارند است...  
*<span style="color:darkcyan">زن زرگر دستور داد لشکوئی بلند شود میکروفون‌ها را بگذارد به پیش روی برادرزن تا فریادهاش را تمام جمعیت از بلندگوها که در گوشه‌های صحن نصب بود بشنوند و - بخندند.زن زرگر گفت:( وقتی تو میکروفون بهش دادی میگن اینا اداس، مردک مقلده، واسه خنده‌س.، اون وقت حرفاش دیگه مزاحم نیس مضحک هس.) <ref name=گلستان4>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =گلستان| نام =ابراهیم| پیوند نویسنده = ابراهیم گلستان | عنوان =اسرار گنج دره جنی ص۱۰۸ و۱۰۹}}</ref>


*خیلی جاها راه دُرُس شده، اما از درسُ بودن هیچ خبری نیس. تو باید بخوای دُرُس بشی.
*<span style="color:darkcyan">زینال‌پور گفت:« قصد من از اول کار خدمت و خوبی بود»نقاش لبخندی برای خود زد، سری جنباند. می‌شد بگوید: با این شروع می‌شود ولیکن بعد در عادت‌ها و در تسلسلِ جزئیات زود گیر می‌افتند تا کم کم با نفس خوبی و خدمت هم غریبه می‌افتند هرچند فکر می‌کنند همچنان همان که بوده‌اند باز هم هستند. این تازه، خط سیر کسانی که قصد بد ندارند است...  <ref name=گلستان5>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =گلستان| نام =ابراهیم| پیوند نویسنده = ابراهیم گلستان | عنوان =اسرار گنج دره جنی ص۱۶۹}}</ref>
 
*<span style="color:darkcyan">خیلی جاها راه دُرُس شده، اما از درس‌بودن هیچ خبری نیس. تو باید بخوای دُرُس بشی. <ref name=گلستان6>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =گلستان| نام =ابراهیم| پیوند نویسنده = ابراهیم گلستان | عنوان =اسرار گنج دره جنی ص۱۷۲}}</ref>


==مشخصات کتاب‌شناختی==
==مشخصات کتاب‌شناختی==
ابراهیم گلستان ابتدای رمان اسرار گنج دره جنی می گوید: «این کتاب را از روی فیلمی که به همین نام ساختم نوشتم. گفتگوهای این داستان را همراه با ساختن فیلم، در پاییز و زمستان در ۱۳۵۰ نوشتم اما داستان برای کتاب را در تابستان و پاییز۱۳۵۳.»
ابراهیم گلستان ابتدای رمان اسرار گنج دره جنی می گوید: «این کتاب را از روی فیلمی که به همین نام ساختم نوشتم. گفتگوهای این داستان را همراه با ساختن فیلم، در پاییز و زمستان در ۱۳۵۰ نوشتم اما داستان برای کتاب را در تابستان و پاییز۱۳۵۳.»<ref name="گلستان" />
===تعداد صفحات، دفعات چاپ، جمع کل تیراژ و ناشرانی که اثر را چاپ کرده‌اند===
===تعداد صفحات، دفعات چاپ، جمع کل تیراژ و ناشرانی که اثر را چاپ کرده‌اند===
طبق گفته‌ی ابراهیم گلستان این کتاب برای اولین بار در دی‌ماه سال ۱۳۵۳به عنوان داستان چاپ شد. چاپ دوم کتاب شهریور سال ۱۳۵۷بوده‌ و چاپ سوم کتاب در سال ۱۳۷۳در نیوجرسی آمریکا بوده‌است.  از سال ۱۳۸۱، نشر بازتاب نگار، چاپ این رمان را بر عهده گرفته است که به ترتیب زیر است:
طبق گفته‌ی ابراهیم گلستان این کتاب برای اولین بار در دی‌ماه سال ۱۳۵۳به عنوان داستان چاپ شد. چاپ دوم کتاب شهریور سال ۱۳۵۷بوده‌ و چاپ سوم کتاب در سال ۱۳۷۳در نیوجرسی آمریکا بوده‌است.  از سال ۱۳۸۱، نشر بازتاب نگار، چاپ این رمان را بر عهده گرفته است که به ترتیب زیر است:
خط ۱۳۳: خط ۱۷۴:
چاپ ششم۱۳۸۵__تهران(بازتاب‌نگار)
چاپ ششم۱۳۸۵__تهران(بازتاب‌نگار)
تعداد صفحات کتاب در چاپ های نشر بازتاب‌نگار حدود ۱۸۷صفحه و در چاپ‌های پیش از سال ۱۳۸۱حدود ۲۳۰صفحه است.آخرین چاپ کتاب مربوط به سال ۱۳۹۷می‌شود و دفعات چاپ کتاب در کل به ۹بار می‌رسد.
تعداد صفحات کتاب در چاپ های نشر بازتاب‌نگار حدود ۱۸۷صفحه و در چاپ‌های پیش از سال ۱۳۸۱حدود ۲۳۰صفحه است.آخرین چاپ کتاب مربوط به سال ۱۳۹۷می‌شود و دفعات چاپ کتاب در کل به ۹بار می‌رسد.
[[پرونده:asrar2.jpg |200px|thumb|left|
<center>'''ساز توبا''' نقاشی آیدین آغداشلو</center/>]]


===طراحی جلد و تصویرسازی===
===طراحی جلد و تصویرسازی===
خط ۱۳۸: خط ۱۸۱:


==منبع‌شناسی (پایان‌نامه و مقاله نوشته‌شده دربارهٔ کتاب)==
==منبع‌شناسی (پایان‌نامه و مقاله نوشته‌شده دربارهٔ کتاب)==
عبدالعلی دستغیب، درونمایه ‌های قصه‌های ابراهیم گلستان، گزارش،شماره ۸۱،آبان ۷۶


پرویز جاهد، نوشتن با دوربین (رودررو با ابراهیم گلستان) چاپ پنجم، نشر اختران،۱۳۹۴
{{بلی}}حسن اکبری بیرق، روایت واقعگرا در آثار ابراهیم گلستان، مجله تاریخ ادبیات، پاییز۱۳۸۸، شماره۶۲
 
{{بلی}}وجیهه احسانی، کاربرد استعاره دستوری گذرایی در مقایسه سبک دو رمان (تحلیل تطبیقی مدیر مدرسه و اسراز گنج دره جنی)، فصلنامه تخصصی نقد ادبی، شماره ۲۹، بهار ۱۳۹۴
 
{{بلی}}آزاده شاپسندزاده٬بررسی عناصر سینمایی در آثار داستانی ابراهیم گلستان٬دانشگاه گیلان٬ گروه زبان و ادبیات فارسی٬ سال ۱۳۸۹
 
{{بلی}}عسگر عسگری حسنکلو٬ نقد و بررسی آثار داستانی ابراهیم گلستان٬ دانشگاه تربیت مدرس٬ تیرماه ۱۳۸۰
 
{{بلی}}طیبه پورمرادی٬ تحلیل سبک‌شناختی آثار داستانی ابراهیم گلستان٬ دانشگاه مازندران٬ دانشکدهٔ علوم انسانی و اجتماعی٬ بهمن‌ماه ۱۳۹۱
 
==نوا، نما و نگاه==
[[پرونده:sham.jpg |350px|thumb|right|
<center>'''تصویری از فیلبرداری سکانس مهمانی مجلل فیلم اسرار گنج درۀ جنی'''</center/>]]
[[پرونده:sham2.jpg |450px|thumb|left|
<center>'''تصویری از فیلبرداری سکانس مهمانی مجلل فیلم اسرار گنج درۀ جنی'''</center/>]]
[[پرونده:zargar.jpg |350px|thumb|right|
<center>'''مرد دهاتی در حال معامله با زرگر'''</center/>]]
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 


لیلا صادقی، نشانه ‌شناسی و نقد ادبیات داستانی معاصر: مجموعه مقالات ابراهیم گلستان و جلال آل احمد


احمد اصغری، ادبیات ستیزنده چاپ یکم، نشر آگه، ۱۳۹۶


عباس میلانی،معمای هویدا، نشر اختران، چاپ دوازدهم ،۱۳۸۲


حسن اکبری بیرق، روایت واقعگرا در آثار ابراهیم گلستان، مجله تاریخ ادبیات ۲/۶۳


وجیهه احسانی، کاربرد استعاره دستوری گذرایی در مقایسه سبک دو رمان (تحلیل تطبیقی مدیر مدرسه و اسراز گنج دره جنی)، فصلنامه تخصصی نقد ادبی، شماره ۲۹، بهار ۱۳۹۴


==نوا، نما و نگاه==
===تصویر از صفحات کتاب===
===صدای نویسنده===
===تصویرهای ساخته‌شده دربارهٔ کتاب (فیلم و مستند)===
===طرحی از یکی از صحنه‌های کتاب===
==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==


خط ۱۶۷: خط ۲۵۰:
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = جاهد|نام = پرویز|عنوان= نوشتن با دوربین:رودررو با ابراهیم گلستان (چ:۵)|ناشر= اختران|شهر= تهران|سال= ۱۳۹۴|شابک= ۹۷۸-۹۶۴-۷۵۱۴-۵۷-۶}}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = جاهد|نام = پرویز|عنوان= نوشتن با دوربین:رودررو با ابراهیم گلستان (چ:۵)|ناشر= اختران|شهر= تهران|سال= ۱۳۹۴|شابک= ۹۷۸-۹۶۴-۷۵۱۴-۵۷-۶}}


* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = میرعابدینی|نام = حسن|عنوان= صد سال داستان‌نویسی ایران  (چ:۴)|ناشر= چشمه|شهر= تهران|سال= ۱۳۸۶|شابک=۹۶۴-۶۱۹۴-۷۷-x}}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = میرعابدینی|نام = حسن|عنوان= صد سال داستان‌نویسی ایران  (چ:۴)|ناشر= چشمه|شهر= تهران|سال= ۱۳۸۶|شابک=۹۶۴-۶۱۹۴-۴۹-۴}}


* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی =میلانی|نام = عباس|عنوان= معمای هویدا  (چ:۱۲)|ناشر= اختران|شهر= تهران|سال= ۱۳۸۲|شابک= }}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی =میلانی|نام = عباس|عنوان= معمای هویدا  (چ:۱۲)|ناشر= اختران|شهر= تهران|سال= ۱۳۸۲|شابک= }}
خط ۱۷۳: خط ۲۵۶:
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = اصغری |نام = احمد|عنوان= ادبیات ستیزنده (چ:۱)|ناشر= آگه|شهر= تهران|سال= ۱۳۹۶|شابک= ۹۷۸-۹۶۴-۳۲۹-۳۳۹-۰}}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = اصغری |نام = احمد|عنوان= ادبیات ستیزنده (چ:۱)|ناشر= آگه|شهر= تهران|سال= ۱۳۹۶|شابک= ۹۷۸-۹۶۴-۳۲۹-۳۳۹-۰}}


* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = صادقی |نام =لیلا|عنوان= نشانه‌شناسی ونقد ادبیات داستانی معاصر: نقد و بررسی آثار ابراهیم گلستان و جلال آل احمد (چ:۱)|ناشر= سخن|شهر= تهران|سال= ۱۳۹۲|شابک=۹۷۸-۹۶۴-۷۳۲-۳۶۸-۶}}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = صادقی |نام =لیلا|عنوان= نشانه‌شناسی ونقد ادبیات داستانی معاصر: نقد و بررسی آثار ابراهیم گلستان و جلال آل احمد (چ:۱)|ناشر= سخن|شهر= تهران|سال= ۱۳۹۲|شابک=۹۷۸-۹۶۴-۳۷۲-۶۳۸}}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = عسگری حسنکلو|نام =عسگر|عنوان= زمانه و آدم‌هایش( نقد داستان‌های ابراهیم گلستان)(چ:۱)|ناشر= سخن|شهر= تهران|سال= ۱۳۹۴|شابک=۹۷۸-۹۶۴-۸۸۹۷-۶۸-۵}}
 
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی =میرصادقی|نام = میمنت|عنوان=رمانهای معاصر فارسی (چ:۱)|ناشر= نیلوفر|شهر= تهران|سال= ۱۳۹۴|شابک= ۹۷۸-۹۶۴-۴۴۸-۴۵۰-۶}}
 
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = فیاد|نام = حسن|عنوان= از روزگار رفته(چ:۴)|ناشر= ثالث|شهر= تهران|سال= ۱۳۹۶|شابک=۹۷۸-۶۰۰-۴۰۵-۰۲۳-۴}}


==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==
* {{یادکرد وب|نشانی = http://leilasadeghi.com/others-works/others-critic-works/198-golestan-2#‏|عنوان = بررسی و تحلیل رمان، نوشتهٔ اشکان بحرانی|ناشر= تارنمای لیلی صادقی|تاریخ بازدید= ۳۱تیر۱۳۹۸}}
* {{یادکرد وب|نشانی = http://leilasadeghi.com/others-works/others-critic-works/198-golestan-2#‏|عنوان = بررسی و تحلیل رمان، نوشتهٔ اشکان بحرانی|ناشر= تارنمای لیلی صادقی|تاریخ بازدید= ۳۱تیر۱۳۹۸}}
* {{یادکرد وب|نشانی = http://ensani.ir/fa/article/294577/%DA%A9%D8%A7%D9%84%D8%A8%D8%AF%D8%B4%DA%A9%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-11-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D9%87-%D9%82%D8%B5%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85-%DA%AF%D9%84%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86|عنوان =درون‌مایه‌های قصه‌های ابراهیم گلستان|ناشر= پرتال جامع علوم انسانی|تاریخ بازدید= ۱۳تیر۱۳۹۸}}
* {{یادکرد وب|نشانی = http://ensani.ir/fa/article/294577/%DA%A9%D8%A7%D9%84%D8%A8%D8%AF%D8%B4%DA%A9%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-11-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D9%87-%D9%82%D8%B5%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85-%DA%AF%D9%84%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86|عنوان =درون‌مایه‌های قصه‌های ابراهیم گلستان|ناشر= پرتال جامع علوم انسانی|تاریخ بازدید= ۱۳تیر۱۳۹۸}}
*{{یادکرد وب|نشانی = http://ensani.ir/fa/article/258380/%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%DB%8C-%D9%88-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B5%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%AF%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%A2%D9%84-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%B3%DB%8C%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%88%D8%B1-%D8%A8%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%85-%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82%DB%8C-%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85-%DA%AF%D9%84%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86‏|عنوان = داستان‌نویسی و داستان‌نویسان معاصر ایران:|ناشر= پرتال جامع علوم انسانی|تاریخ بازدید= ۳۱تیر۱۳۹۸}}
*{{یادکرد وب|نشانی = http://ensani.ir/fa/article/258380/%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%DB%8C-%D9%88-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B5%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%AF%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%A2%D9%84-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%B3%DB%8C%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%88%D8%B1-%D8%A8%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%85-%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82%DB%8C-%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85-%DA%AF%D9%84%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86‏|عنوان = داستان‌نویسی و داستان‌نویسان معاصر ایران:|ناشر= پرتال جامع علوم انسانی|تاریخ بازدید= ۳۱تیر۱۳۹۸}}
* {{یادکرد وب|نشانی = https://www.parsine.com/fa/news/273481/%D8%A7%DA%98%D8%AF%D9%87%D8%A7-%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%AF-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF-%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%B1-%DA%AF%D9%86%D8%AC-%D8%AF%D8%B1%D9%87-%D8%AC%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA|عنوان = "اژدها وارد می شود " همان "اسرار گنج دره جنی" است؟!
|ناشر= پارسینه|تاریخ بازدید= ۱مهر ۱۳۹۸}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۳۳

اسرار گنج درهٔ جنی
توقیف فیلم باعث خلق کتاب شد
نویسندهابراهیم گلستان
ناشرروزن و بازتابنگار
محل نشرتهران و نیوجرسی آمریکا
تاریخ نشر۱۳۵۳
تعداد صفحات۲۳۳ص
موضوعداستان
سبکرمان واقعگرای نمادین
زبانپارسی
تصویرگرآیدین آغداشلو


محصول کارگاه فیلم گلستان به‌سال۱۳۵۲

اسرار گنج درهٔ جنی رمانی است به نویسندگی ابراهیم گلستان. وی پس از توقیف فیلمی که به همین نام ساخته بود٬ تصمیم می‌گیرد آن را به رمان تبدیل کند. این داستان در ۴۹ شماره قصهٔ تازه به‌دوران‌رسیدگی مرد دهاتی را روایت میکند. این کتاب برای اولین بار در سال ۱۳۵۳ چاپ شده و تاکنون بیش‌از ۱۲۲۰۰ نسخه از آن منتشر شده است.

* * * * *


اسرار گنج درهٔ جنی رمانی است که به شیوهٔ راوی دانای کل، نوشته شده است. عامل پیوند رویدادهای مختلف این رمان، گنجی است که مردی دهاتی هنگام شخم‌زدن می‌یابد. با فروختن تدریجی تکه‌های این گنج او کاروان‌های کالاهای مصرفی را روانۀ ده می‌کند، که این امر سرانجام به هلاکت او می‌انجامد. احساسی افسانه‌وار ، که در ماجراها وجود دارد، رمان را به اثری در هجو جامعه‌ای عقب‌مانده بدل می‌کند که با اتکا به فروش منابع زیرزمینی‌، می‌کوشد مقلّد جوامع پیشرفته شود.گلستان قبل از تالیف این کتاب فیلمی به همین نام ساخته بود، اما فیلم دو هفته بعد از اکران توقیف می‌شود.[۱] رمان اسرار گنج درهٔ جنی مانند همه داستان‌های واقع‌گرای نمادین دارای دو لایهٔ بیرونی و درونی است که به نظر می‌رسد براساس ضرب‌المثل مال بادآورده را باد می‌برد نوشته شده است. این داستان از آنجا که فکاهی است٬ از مبالغه و اغراق٬ بهرهٔ فراوان دارد.[۲]

آنانی‌که تاکنون نخوانده‌اید

خلاصه

اسرار گنج درهٔ جنی داستان تمثیلی مردی ساده و روستایی است که هنگام شخم‌زدن زمین به گنجی عظیم در زیر خاک می‌رسد. گنج، به‌تدریج زندگی مرد روستایی را دگرگون و از مسیر طبیعی منحرف می‌کند و تجمل و زرق‌وبرقی کاذب را جایگزین زندگی ساده و بی‌آلایش او می سازد.[۳]


پدیدهٔ تازه به دوران رسیدگی

وجه نمادین داستان و پیش‌بینی‌هایی که گلستان در دل این داستان نمادین بیان کرده، اهمیتی به این داستان بخشیده است که ضرورت ماندگاری‌اش را توجیه می کند.گذشته از اشاره‌های پوشیده و عبارت‌های بی‌پرده‌ای که داستان به ماجرای افزایش ناگهانی بهای نفت در سال.های ۱۳۴۰ و پیامدهای آن دارد، اسرار گنج درهٔ جنی تصویری است از پدیده همیشه تازه‌ی «تازه به دوران رسیدگی». در واقع اسرار گنج دره جنی بیش از آنکه از لحاظ فنی و زیبایی‌شناختی، داستانی پرمایه و کم‌نظیر باشد، رمانی است که در بستر استعاره و نماد و با زبانی گزنده و بی‌پروا، برخی ناهنجاری‌های سیاسی و فرهنگی را واکاوی، نقد و داوری می‌کند. رمز ماندگاری این داستان را در همین بعد داستان باید جست.[۴]

چرا باید این کتاب را خواند؟!

این داستان تمثیلی که در واقع کاریکاتوری از شرایط اجتماعی و سیاسی ایران در اوایل دهه ۵۰ است که گلستان با لحنی طنزآمیز و نیشدار، بسیاری از چهره‌های اصلی قدرت حاکم و تیپ‌های شناخته‌شده اجتماعی را به باد حمله و انتقاد می‌گیرد.[۳]

کسانی که کتاب را خوانده‌اند

برخی می‌گویند مانی حقیقی در فیلم اژدها وارد می‌شود به اسرار گنج دره‌ٔ جنی نظر داشته است![۵]

اقتباسی واژگونه

فیلم اسرار گنج دره جنی دومین فیلم داستانی و آخرین فیلم گلستان به‌شمار می‌آید.در این فیلم لحنی تند و انتقادی دارد و در قالب یک کمدی مفرح و با بهره‌گیری از تیپ‌های مشهور و عامه‌پسند سینمای فارسی آن زمان، به نقد حکومت و افکار جاه‌طلبانه‌ٔ همهٔ سردمداران آن می‌پردازد.

به رغم اشاره‌های آشکار فیلم به مقامات حاکم و معادل‌سازی‌های روشن گلستان٬ دستگاه سانسور، متوجه جنبه انتقادی و ویرانگر فیلم نمی‌شوند و فریب ظاهر کمدی و عامه‌پسند آن را می‌خورد و فیلم اجازه‌‌ٔ نمایش می‌گیرد و با استقبال عامه‌ٔ تماشاگران مواجه می‌شود؛ اما اداره‌ٔ سانسور متوجه حماقت و اشتباه خود می‌شود و فیلم را برای همیشه توقیف می‌کند. توقیف ناگهانی فیلم اجازه نمی‌دهد که فیلم روال عادی نمایش خود را طی کند و میزان تاثیرگذاری آن مشخص شود. با توقیف اسرار گنج دره‌ٔ جنی گلستان از کار سینما فاصله می‌گیرد. [۳]

مانی حقیقی در سن پنج سالگی در آخرین فیلم پدربزرگش(ابراهیم گلستان) ایفای نقش می‌کند.

ابراهیم گلستان درسال ۱۳۵۳ فیلم توقیف‌شده‌ٔ خود را تبدیل به رمان می‌کند‌. او در رمان سعی می‌کند که احوال و حالات درونی، فیزیکی و حتی اقلیمی را به همان صورتی که در فیلم نمایش داده شد٬ به تصویر بکشد.[۶]


با این حال تفاوت‌هایی بین فیلم و رمان وجود دارد. در واقع رمان و فیلم اسرار گنج درهٔ‌ جنی در ارتباط با یکدیگر کامل می‌شوند. نشانه‌های رمان بیشتر به سوی تحلیل روانشناختی انسانها در تعامل با یکدیگر بر اساس حسادت، فریب و بدگمانی می‌روند در حالی که فیلم بیشتر تحلیلی اجتماعی و سیاسی ارائه می‌دهد. از همین رو همانطور که مشاهده شد تحلیل نشانه‌شناختی قطبی و تقابلی می‌بایست با تحلیلی فرهنگی همراه باشد. درنتیجه می‌توان گفت که دو متن سینمایی و ادبی اسرار گنج دره‌ٔ جنی از دو چشم‌انداز متفاوت یکدیگر را تکمیل می‌‌کنند.[۷]

داستانک

وقتی می‌روند جمع‌آوری کنند می‌بینند ده پانزده تا کتاب بیش‌تر باقی نمانده...

ابراهیم گلستان می‌گوید:(اجازه صادر شد و من رفتم پیش آن کسی که کتاب را داده بودم نشر بکند، محسن آقا که الان هم هست مثل این که. گفتم که این را اجازه‌اش را درآوردیم؛ اما درش نیار. چاپ شده، همه حاضر بود. بگذار شب قبل از اول فروردین دربیار. حساب من این بود که موقع اول فروردین یک هفته اداره‌ها تعطیل است، حتی ممکن است پانزده روز تعطیل باشد تا بعد از سیزده عید از این دو تا نسخه هم که دربیاد کافی هست. یک نسخه را هم داده بودم آقای مینوی که توی کتابخانه‌اش بگذارد. فکر هم نمیکردم که همه را بتوانم دربیاورم. این یکی را گفتم آقای مینوی بگذار یک جایی یک وقتی یک کسی می آید توی کتابخانهٔ تو یک کتاب اینجوری می‌بیند می‌گوید خب یک کسی هم بود که اینها را گفت. همین، تمام شد. محسن آقا این کتاب‌ها را فرستاد برای شهرستان‌ها و از این حرف‌ها دو هزار و پانصد تا هم چاپ کرده بودند. روز چهاردهم پانزدهم فروردین یکی از افسران سازمان امنیت که رفته بود مرخصی، از مرخصی که برمی‌گشته، سر راهش پشت شیشه یک کتابفروشی می‌بیند که، درست نمی‌دانم در کجا، در شاهی یا بابل می‌بیند که یک کتاب از ابراهیم گلستان هست. می‌گیرد می‌خواند. اَی داد بر من! این کتاب را چه جوری اجازه دادند که چاپ شود؟ می‌گوید که جمعش کنید. دستور جمع‌آوری می‌دهند؛ ولی وقتی می‌روند جمع‌آوری کنند می‌بینند ده پانزده تا کتاب بیش‌تر باقی نمانده. همه فروش رفته بود. تمام شد من هم از ایران آمدم بیرون.) [۸]


بازیگر مجموعهٔ صمدآقا(پرویز صیاد) در نقش مرد دهاتی

فیلم توقیف می‌شود!

عباس میلانی دربارهٔ توقیف فیلم دو روایت ارائه می‌کند: به روایتی که گلستان خود از برخی از دوستانش شنیده، شبی اسرار گنج درهٔ جنی را در کاخ سلطنتی به نمایش گذاشتند تا شاه ملکه، فیلم جنجالی را ببینند و درباره‌اش قضاوت کنند. گویا همان جا هویدا اشارات نمادین فیلم را برای حضار تفسیر و تبیین کرد و حاصل کار دستور توقیف فیلم بود. از سوی دیگر به گفتهٔ «مقام امنیتی» همو بود که دستور جمع‌آوری نسخه‌های فیلم و کتاب اسرار گنج درهٔ جنی را صادر کرد. می‌گفت گزارشی در ۱۵ صفحه نوشتم و پیام خطرناک فیلم را معنا کردم. گزارش را برای شاه فرستادم. نسخه‌ای از آن را نیز در اختیار هویدا گذاشتم و به‌رغم مخالفت دولت نمایش این فیلم در ایران را ممنوع کردم. گفتم این فیلم به مسئله امنیتی مملکت ربط دارد نه مسائل فرهنگی.[۹]

خلاصهٔ مفصل‌ کتاب

گروهی مهندس برای نقشه‌برداری از دره‌ای می‌گذرند و به تپه می‌رسند و جعبه دیدیاب خود را روی سه‌پایه محکم می‌کنند و آن را می‌چرخانند. کسی که در جعبه می‌نگرد تصویر مردی روستایی را می‌بیند که در آن سوی دره با گاو خود سرگرم شخم است،. مرد روستایی فقیر، زن و پسر و خانه‌ای حقیر دارد و بر تکه‌زمینی کار می‌کند تا معاش خانواده‌ٔ خود را تامین کند. او در زیر بار اندوه و رنج و شوربختی کمر خم کرده است اما روزی، در حالی که زمین را سخت شخم می‌زند، دخمه‌ای که پر از آثار عتیق و زر و جواهر کشف می‌کند. به سوی ده می‌شتابد و گاو خود را قربانی می‌کند. مردم او را دیوانه می‌پندارند و به شدت کتک می زنند و از روستا می‌رانند سپس مرد روستایی تصمیم می‌گیرد از روستاییان انتقام بگیرد و به جاه و جلال برسد زنان‌خانه نو کند. در تصویر بعد زرگر و زنش به میدان می‌آیند و چون می‌دانند روستایی گنجی در اختیار دارد می‌کوشند آن را از کف وی بربایند. مرد ثروتمند شده و اینک زرگر و زن او جوان جویای نام در عالم هنر، معلم روستا-زینالپور، کدخدا و کاسه‌لیسان دیگر احاطه‌اش کرده‌اند. قهوه‌چی میان راه روستا و شهر به کار او مظنون می‌شود و گمان می‌برد که او در کار خرید و فروش تریاک و هروئین است و سر در پی او می‌نهد ژاندارم منطقه که از رفت‌و‌آمد قهوه‌چی به روستاهای اطراف بدگمان شده، او را می‌پاید. کدخدا که مخفیانه درخت‌ها را می‌برد و زغال درست می‌کند، از رفت‌و‌آمد ژاندارم بدگمان می‌شود و زاغ سیاه او را چوب می‌زند. در این گیر‌ودار مرد روستایی همچنان به بهره‌برداری از گنج مشغول است و آثار عتیقه را تکه‌تکه می‌کند و به شهر می‌برد و به زرگر می‌فروشد. زن زرگر از سود حاصل از خرید و فروش جواهرهای مرد روستایی راضی نیست، در راه روستایی دام پهن می‌کند. این دام، دخترک کمابیش زیبایی است که خدمتکار اوست. مرد روستایی طعم شهوت را می‌چشد و به دام می‌افتد. پس از این مرحله، دیگر کار در دست زرگر و زن اوست که مرد را هرطور بخواهند برقصانند. آن‌ها زینال‌پور را با خود همدست می‌کنند و نقشه می‌کشند که برای مرد کاخی بسازند. اما این کاخ با ابزار جدید، بر روی همان خانه سست‌پایه‌ی حقیر روستایی بنا می‌شود و سپس زلزله یا انفجاری این کاخ مقوایی را از پایه ویران می‌کند. از سوی دیگر زرگر، قهوه‌چی، ژاندارم و کدخدا که سر در پی یکدیگر نهاده‌اند به دخمه راه می‌جویند. زرگر در زیر خروارها زر و جواهر مدفون می‌شود. ژاندارم به دست قهوه‌چی کشته می‌شود و قهوه‌چی را کدخدا از پا درمی‌آورد و زلزله حاصل از انفجار جوان جویای نام و کدخدا را در عمق دخمه مدفون می‌سازد. [۱۰]

نمادهای آشکار داستان

عبدالعلی دستغیب دربارهٔ رمان این چنین می‌پندارد:«ساختار رمان اسرار گنج درهٔ جنی تمثیلی و نمادین است. نمادهای قصه تا حدودی آشکار است. روستا مردی که به گنج شایگان می‌رسد شاه است، زینل‌پور که بعد لشکویی می‌شود، هویدا، نخست وزیراوست. زرگر و زنش کمپانی‌های نفتی هستند، گنج همان نفت است که درآمد حاصل از آن، ایران را در دهه‌های ۴۰ تا ۵۰ از این ر و به آن رو کرد و تا آستانهٔ مدرنیزاسیون قلابی پیش برد‌. خانه‌ای که ویران می‌شود نظام حکومتی آن زمان است که می‌خواست بر روی پایه‌های سست گذشته، تمدن جدیدی را که با آن پایه مناسب نبود، بالا بیاورد، برادرزن معترض نویسنده‌ای است که زمانی دوست او بوده[ جلال آل‌احمد ]. جوان جویای هنر همان روشنفکر غرب‌زده است که نه شناختی از هنر و تفکر دارد نه توان و حال و حوصله‌ای که آنها را بدست بیاورد و در این میان نقاشی هست که زینل پور از قدیم می‌شناخته و او را برای تصویرکردن مرد روستایی و زن تازه‌اش به ده آورده است. این نقاش متوجه پوسیدگی شالوده‌ها می‌شود و به زینل‌پور هشدار می‌دهد. در واقع این نقاش صریح و راستگو خود نویسنده است. [۱۰]

ساختار داستان وصفی و تصویری است. تصویر هر صحنه، صحنه‌ی پیش را تکمیل می‌کند. برای مثال نویسنده با مهارت نخست، تصویر موثری از زرگر و زنش می‌دهد بعد به درون هر دو شخص راه می‌جوید و نیت باطنی آنها را آشکار می‌سازد او واقعیت سیاسی زمان را به زبان رمز و تصویر بیان می‌کند اما آنچه را که تصویر می‌کند واقعیت‌نگاری صرف نیست، رو بردن به ژرفای قسمی از تفکر اجتماعی است که رکود و سستی اجتماعی را که در زیر لایه‌های زرورقی تحمیلی پوشیده است جریان کند، افزون بر تصویرهای پیوسته طنز خفی و هنرمندان هایش بر استحکام ساختار قصه می‌افزاید.

ابراهیم گلستان در برخی از قصه‌هایش عوام را تحقیر می‌کند و معتقد است گول‌خورها نیز مانند گول‌زن‌ها مقصرند و به آنها امیدی نمی‌توان داشت. اما در اسرار گنج درهٔ جنی همین مردم در جشن باشکوه مرد تازه به‌دوران رسیده راه ندارند. پشت سیم‌ها ماندند در واقع نیامدند و اطراف مرد تازه به دوران رسیده را گروه کاسه‌لیسان گرفتند و برخلاف آنچه نویسنده در قصه‌های پیشین خود می‌نویسد مردم عادی زنده‌اند و قضایا را خوب می‌فهمند، فقط حاکم و کاسه‌لیسان او هستند که بر پر قوی خود لمیده‌اند و دنیا را به کام خود می‌بینند. در حالی که موریانه فساد پایه‌های مقوایی ساختمان را می‌جود و می‌پوساند.» [۱۰]

ادبیت و زیبایی‌شناختی رمان

اشکان بحرانی در تحلیل اسرار گنج درهٔ چنین می‌‌نگارد: در متن رمان فقره‌هایی هست که بیش از هرچیز اصالت ادبیات را به رخ می‌کشد: «از چاه که بالا آمد خود را بالای دنیا دید.» روایت با این فضاسازی‌هاست که بوی ادبیات داستانی به خود می‌گیرد. این جمله‌ها در دل داستان وجه استعاری و نمادین قصه را بهتر، ثبت می‌کنند. مزیت دیگری که به داستان، تشخص می‌بخشد نمایش گفت‌وگوهای درونی شخصیت‌های داستان است:« زورش به گاو نمی‌رسد...آنگاه دید گاو یعنی چه...وقتی دریادریا طلا و زمرد در زیرکوه چشمک بهت می‌زد... یاد خدا و شکر خدا افتاد... شکر، البته. فدیه باید داد. قربانی. گاو می‌دانست.» در بخش‌های از داستان٬ از شگردهای روایت٬ از جمله التفات از سوم شخص به دوم شخص و نیز کاربرد دانای کل محدود، به خوبی بهره می‌گیرد، برای نمونه در فصل معروف و طولانی جشن عروسی٬ راوی در پایان جشن از زبان بره‌های خورده‌شده سخن می‌گوید: «با هر تکان که سگی، گربه‌ای را به برهان می‌داد سرهای بره‌ها دوباره می‌جنبید... انگار باز تأیید می‌کنند مهم نیست حتی حالا هم که غیر استخوان چیزی دیگر برایشان نمانده است باز هم هستند،همچنان هستند» تلاقی و آمیزش فضاهای ذهنی و عینی نکتهٔ دیگری است که در قالب رمان امکان بروز می‌یابد٬ که نمونهٔ آن را در روایت کودکانه‌ای می‌توان یافت که در میانهٔ تعقیب‌وگریز فصل ۴۴ از رادیو پخش می‌شود. آمیزش قصه‌ٔ رادیو با تعقیب‌وگریز کدخدا، ژاندارم و قهوه‌چی فقط در رمان شدنی است.[۴]

شخصیت‌پردازی

شخصیت‌پردازی رمان اسرار گنج درهٔ جنی نقطه‌ٔ قوت اصلی رمان است. هر شخصیتی به خوبی بیانگر بازیگران عرصه سیاست ایران در سال‌های دههٔ ۵۰ است. مرد دهاتی گنج‌یافته بیانگر محمدرضا شاه پهلوی است , تنها یک‌بار زنش او را به نام «رضا» صدا می‌زند.[۱۱] معلم روستا زینال‌پور، مشاور و پیشکار مرد دهاتی می‌شود. او که تا پیش از این ظاهراً معلمی با وجدان به‌شمار می‌رفته است، چنان تحت تسلط مرد دهاتی قرار می‌گیرد که حتی برای خوشایند او اسمش را از زینال‌پور به لشکوئی تغییر می‌دهد. او در این رمان همان نقشی را برای مرد دهاتی ایفا می‌کند که امیرعباس هویدا برای شاه ایفا می‌کرد.[۱۲] بدین ترتیب گلستان سیمای آموزگار روستا را به‌عنوان نمونه‌ای از روشنفکرانی که به خدمت رژیم درآمده‌اند، ترسیم می‌کند.[۱۳] شخصیت‌های دیگر این رمان نیز هرکدام نمایندگی بخش دیگری از افراد جامعه را بر عهده دارند. زرگر و زنش، قهوه‌چی، کدخدا، ژاندارم و حتی جوانک جویای نام در عالم هنر و سینما از هیچ کدامشان با اسم خاص یاد نمی شود، چهره‌های تیپیک رمان هستند. آنها در یک حمله به یکدیگر شبیه هستند و آن غارت مرد نوکیسه به هر نحو ممکن است. در این میان البته دو نفر هستند که سیمایی متفاوت از بقیهٔ شخصیتهای فرصت‌طلب و دزد و فاسد دارند. یکی از آنان برادرزن مرد دهاتی است و دیگری که دوست لشکوئی که نقاش است و برای کشیدن تصویری از مرد دهاتی و زن جدیدش به روستا آمده است. برادرزن مرد دهاتی به نظر می‌رسد بیانگر انتقاد گلستان از اوضاع است او سعی می‌کند در هر فرصت ممکن به افشاگری دربارهٔ مرد دهاتی بپردازد. وقتی که کاروان مرد وارد روستا می‌شود، او تنها کسی است که فریفتهٔ ثروت مرد نمی‌شود. برادرزن همچنین در مهمانی بزرگی که مرد دهاتی ترتیب می‌دهد و از شهر مهمانان و رقاصه‌های بسیاری به آن دعوت می‌کند، ظاهر می‌شود و به افشاگری علیه مرد می‌پردازد. نقاش نیز در حالی که تصویری از مرد با زنش می‌کشد سعی می‌کند وجدان به خواب رفتهٔ لشکوئی را بیدار کند؛ اما تلاش‌های او بی‌فایده است. شخصیت ژاندارم هم که سعی می‌کند صادقانه خلافکاران را دستگیر و تحویل قانون دهد، قابل توجه است. او وقتی در غار گنج با کدخدا و قهوه‌چی رو‌به‌رو می‌شود و آنها را در حال دست‌اندازی به ثروت ملی می‌بیند، می‌خواهد دستگیرشان کند، پیشنهاد رشوه و شریک‌شدن در گنج را رد می‌کند.[۱۴]

اسرار گنج دره ٔجنی؛ طنزی سیاسی

حسن میرعابدینی دربارهٔ ارتباط رمان گلستان با اتفاقات سیاسی دههٔ پنجاه چنین می‌نگارد: اسرار گنج دره ٔجنی طنزی سیاسی در مخالفت با تحول دروغینی است که ایران در سال ۱۳۵۰ برای رسیدن به تمدن بزرگ از سر می‌گذراند. جامعهٔ کهنه و عقب‌مانده‌ای که بدون تغییرهای زیربنایی و درونی، از طریق فروش گنج های زیرزمینی‌اش می‌کوشد مقلد جوامع غربی شود. دهاتی، در نقش رهبر چنین جامعه‌ای، کالاهای مصرفی را روانه‌ٔ ده می‌کند.‌ مردم ده نیز در «آرزوی بردن سود از بساط تازه» با دهاتی همنوا می‌شوند. جشن پر سر و صدایی که دهاتی هنگام ازدواج با کلفت برپا می‌کند، یادآور جشن‌های ۲۵۰۰ ساله‌ی شاهنشاهی است. هنگام توصیف این جشن بزرگ و سرگیجه‌آور، لبه‌ی تیز تیغ گلستان متوجه روشنفکران خودباخته‌ای است. روشنفکرانی که با قصد خدمت شروع می کنند، «:ولیکن بعد در عادت‌ها و در تسلسل جزئیات گیر می‌افتند تا کم‌کم با نفس خوبی و خدمت هم غریبه می‌افتند.» عاقبت روزی محل گنج فاش می‌شود آنان که در پی هم بودند بر سر میراث باستانی یکدیگر را هلاک می‌کنند با زمین‌لرزه‌های ناشی از انفجارهای راه‌سازان دخمه فرو می‌ریزد و کاخ پوشالی دهاتی ویران می‌شود و بدینسان رمان با ارزو و شاید پیش‌بینی هنرمند دربارهٔ سقوط سلطنت پایان می‌یابد.[۱۵]

عباس میلانی در کتاب معمای هویدا درباره شباهت مهمانی مجلل به جشن های ۲۵۰۰ ساله و ساختمان مرد روستایی می‌گوید: در مهمانی مجلل که بی‌شباهت به جشن‌های ۲۵۰۰ ساله دوران شاه نیست اهالی حضور و دعوت نداشتند به مدد سیم خاردار از خیل مهمانان منفصل بودند و از دور سفره‌های رنگین اطعمه و اشربه‌ٔ آشنا و نیز صف طولانی مهمانان را نظاره می‌کردند. و دیگر اینکه مرد در عین حال دستور داد ساختمانی که متشکل از دو حجم گرد در دو سوی برج مدور است برایش بسازند. وصف این بنا در کتاب و نمای آن در فیلم شباهتی تام به ساختمان میدان شهیاد داشت.[۹]

موارد سیاسی دیگری که اشاره کرد؛ فاصلهٔ دولت-ملت، تضاد و ناهماهنگی تکنولوژی‌های وارداتی با بافت سنتی ایران، پرهزینه‌بودن جشن‌های ۲۵۰۰ ساله، مصرف‌گرایی، تجمل‌گرایی , نوسازی پوشالی و صوری.[۱۶]

اظهارنظرها

اظهارنظر اهالی ادبیات

حسن میرعابدینی

اسرار گنج درهٔ جنی حاوی جبهه‌گیری صریح در مقابل زمانه است، به همین دلیل، نمایش فیلمش مدت‌ها ممنوع بود. این بار گلستان به جستجو در ذهنیت آدم‌ها نپرداخته و صناعت نگارشی بدیعی را نیازموده است. رمانی ماجرایی آفریده که در وهله‌ٔ اول خواننده را با ماجراهایش سرگرم می‌کند اما بعد با ‌رمزی آن آشکار می‌شود و به واقعیت‌های سیاسی زمانه می‌پردازد.[۱۵]


دو نظر متفاوت عبدالعلی دستغیب
  1. گلستان در بهترین شکل خود نویسنده داستان های کوتاه است و با این نثر نمی‌تواند رمان بنویسد کما اینکه در همین زمینه می بینیم که در نوشتن داستان بلند اسرار گنج دره جنی توفیقی نیافته است[۱۷]
  2. در این داستان، نویسنده از اثرات حسی و شخص آزموده‌شده در مد و مه و شکار سایه فراتر می‌رود آدم‌های داستانی را در زمینه اجتماعی تصویر می‌کند. کار او در اینجا تصویری است، فیلم‌برداری می‌کند ظواهر را نشان میدهد تا خواننده را به ژرفا برساند و در این کار موفق است و نوشته‌اش بدیع و تازه و حاکی از قدرت کلامی و توانایی قصه‌نویسی است.[۱۰]



حسین آتش‌پرور

اسرار گنج درهٔ جنی، یک استعاره هنرمندانه و خلاق است؛ به صورت فشرده و نقد یک دوران. یک تاریخ و زبان هنر. نقدی اجتماعی و هجویه‌ای فرهنگی. آینه‌ای که روبروی جامعه گرفته‌شده تا خود را بهتر تماشا و تصحیح کند.[۷]

اظهارنظر روشنفکران

عباس میلانی

در ساده‌ترین و شاید ساده‌انگارانه‌ترین سطح می‌توان آن را حکایتی پر طنز و تیزبین از مخاطرات ثروت بادآورده دانست اما با اندکی تأمل در ظرایف این اثر می‌توان آن را چون تمثیلی به غایت بکر و زیرکانه از گذار کج و معوج به تجدد، تفسیر و تحلیل کرد.[۹]




پرویز جاهد

گلستان، انقلاب ایران را پیش‌بینی کرده بود. در همان اسرار گنج درهٔ جنی که نقد ویرانگر تاریخ پادشاهی ایران است. و بعد به هر حال آن کاخ و دم و دستگاه‌هایی که آن دهقان می‌سازد و فرومی‌ریزد.[۱۸]

نظر خود نویسنده دربارهٔ کتاب

ابراهیم گلستان

ابراهیم گلستان در ابتدای رمان اسرار گنج درهٔ جنی می‌نویسد:

در این چشم‌انداز بیشتر آدم‌ها قلابی‌‌اند. هر جور شباهت میان آن‌ها و کسانِ واقعی، مایه‌ تأسف کسانِ واقعی باید باشد![۱۹]

گلستان در مصاحبه‌اش با پرویز جاهد می‌گوید: من در اسرار گنج درهٔ جنی راجع‌به وضع وحشتناک و دزدی و فسادی که وجود داشت حرف زده‌ام.دونه‌دونه آدم‌ها نمونهٔ یک گرایش در اجتماع هستند. هیچ‌کدامشان برای هرهر خندیدن آن جا نیستند.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

جمله‌های ماندگار کتاب

  • آدم نباس قهر بکنه... ما علف این خاکیم، از این خاک سبز شدیم، کجا بریم؟... آدم باید تحمل کنه. جد اندر ‌جد ما تحمل داشتن، تحمل کردن همیشه بودن. حالا ما بریم؟[۲۰]


  • سیاوش هم سرش افتاد تو تشت طلا. اما هنوز خون سیاوش می‌جوشه.قرن‌هاست که ما فدا میشیم. نسلِ مثلِ ما همیشه بوده، تموم نمیشه. فقط افسوس که... نسل قالتاق‌هایی... مثل شمام... تموم نمیشه.[۲۱]
  • زن زرگر دستور داد لشکوئی بلند شود میکروفون‌ها را بگذارد به پیش روی برادرزن تا فریادهاش را تمام جمعیت از بلندگوها که در گوشه‌های صحن نصب بود بشنوند و - بخندند.زن زرگر گفت:( وقتی تو میکروفون بهش دادی میگن اینا اداس، مردک مقلده، واسه خنده‌س.، اون وقت حرفاش دیگه مزاحم نیس مضحک هس.) [۲۲]
  • زینال‌پور گفت:« قصد من از اول کار خدمت و خوبی بود»نقاش لبخندی برای خود زد، سری جنباند. می‌شد بگوید: با این شروع می‌شود ولیکن بعد در عادت‌ها و در تسلسلِ جزئیات زود گیر می‌افتند تا کم کم با نفس خوبی و خدمت هم غریبه می‌افتند هرچند فکر می‌کنند همچنان همان که بوده‌اند باز هم هستند. این تازه، خط سیر کسانی که قصد بد ندارند است... [۲۳]
  • خیلی جاها راه دُرُس شده، اما از درس‌بودن هیچ خبری نیس. تو باید بخوای دُرُس بشی. [۲۴]

مشخصات کتاب‌شناختی

ابراهیم گلستان ابتدای رمان اسرار گنج دره جنی می گوید: «این کتاب را از روی فیلمی که به همین نام ساختم نوشتم. گفتگوهای این داستان را همراه با ساختن فیلم، در پاییز و زمستان در ۱۳۵۰ نوشتم اما داستان برای کتاب را در تابستان و پاییز۱۳۵۳.»[۱۹]

تعداد صفحات، دفعات چاپ، جمع کل تیراژ و ناشرانی که اثر را چاپ کرده‌اند

طبق گفته‌ی ابراهیم گلستان این کتاب برای اولین بار در دی‌ماه سال ۱۳۵۳به عنوان داستان چاپ شد. چاپ دوم کتاب شهریور سال ۱۳۵۷بوده‌ و چاپ سوم کتاب در سال ۱۳۷۳در نیوجرسی آمریکا بوده‌است. از سال ۱۳۸۱، نشر بازتاب نگار، چاپ این رمان را بر عهده گرفته است که به ترتیب زیر است: چاپ چهارم ۱۳۸۱__تهران(بازتاب‌نگار) چاپ پنجم۱۳۸۲__تهران(بازتاب‌نگار) چاپ ششم۱۳۸۵__تهران(بازتاب‌نگار) تعداد صفحات کتاب در چاپ های نشر بازتاب‌نگار حدود ۱۸۷صفحه و در چاپ‌های پیش از سال ۱۳۸۱حدود ۲۳۰صفحه است.آخرین چاپ کتاب مربوط به سال ۱۳۹۷می‌شود و دفعات چاپ کتاب در کل به ۹بار می‌رسد.

ساز توبا نقاشی آیدین آغداشلو

طراحی جلد و تصویرسازی

طرح روی جلد کتاب نقاشی آیدین آغداشلو به نام ساز توبا است.

منبع‌شناسی (پایان‌نامه و مقاله نوشته‌شده دربارهٔ کتاب)

YesYحسن اکبری بیرق، روایت واقعگرا در آثار ابراهیم گلستان، مجله تاریخ ادبیات، پاییز۱۳۸۸، شماره۶۲

YesYوجیهه احسانی، کاربرد استعاره دستوری گذرایی در مقایسه سبک دو رمان (تحلیل تطبیقی مدیر مدرسه و اسراز گنج دره جنی)، فصلنامه تخصصی نقد ادبی، شماره ۲۹، بهار ۱۳۹۴

YesYآزاده شاپسندزاده٬بررسی عناصر سینمایی در آثار داستانی ابراهیم گلستان٬دانشگاه گیلان٬ گروه زبان و ادبیات فارسی٬ سال ۱۳۸۹

YesYعسگر عسگری حسنکلو٬ نقد و بررسی آثار داستانی ابراهیم گلستان٬ دانشگاه تربیت مدرس٬ تیرماه ۱۳۸۰

YesYطیبه پورمرادی٬ تحلیل سبک‌شناختی آثار داستانی ابراهیم گلستان٬ دانشگاه مازندران٬ دانشکدهٔ علوم انسانی و اجتماعی٬ بهمن‌ماه ۱۳۹۱

نوا، نما و نگاه

تصویری از فیلبرداری سکانس مهمانی مجلل فیلم اسرار گنج درۀ جنی
تصویری از فیلبرداری سکانس مهمانی مجلل فیلم اسرار گنج درۀ جنی
مرد دهاتی در حال معامله با زرگر





















جستارهای وابسته

پانویس

  1. [۱] «اسرار گنج درهٔ جنی»]. 
  2. میرصادقی، میمنت. رمانهای معاصر فارسی۲۳۷ص.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ جاهد، پرویز. نوشتن با دوربین ص ۳۹.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ [۲]/ «تحلیل رمان»]. 
  5. «"اژدها وارد می شود " همان "اسرار گنج دره جنی" است؟!». 
  6. لیلا صادقی، لیلا. ، نشانه‌شناسی و نقد ادبیات معاصر ص۲۱۴.
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ صادقی، لیلا. ، نشانه‌شناسی و نقد ادبیات معاصر ص۲۲۴ و ۲۲۵.
  8. فیاد، حسن. از روزگار رفته ص ۱۴۹ و ۱۵۰.
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ میلانی، عباس. نوشتن با دوربین ص۳۴۱.
  10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ ۱۰٫۲ ۱۰٫۳ «درون‌مایه‌های قصه‌های ابراهیم گلستان». 
  11. عسگری حسنکلو، عسگر. زمانه و آدم‌هایش ص ۲۴۳.
  12. عسگری حسنکلو، عسگر. زمانه و آدم‌هایش ص۲۴۴.
  13. عسگری حسنکلو، عسگر. زمانه و آدم‌هایش ص۲۴۵.
  14. عسگری حسنکلو، عسگر. زمانه و آدم‌هایش ص ۲۴۷و۲۴۶.
  15. ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ میرعابدینی، حسن. صد سال داستان‌نویسی ایران ص۴۵۹ و ۴۶۰.
  16. اصغری، احمد. ادبیات ستیزنده ص۲۶۳.
  17. «داستان‌نویسی و داستان‌نویسان معاصر ایران:». 
  18. جاهد، پرویز. نوشتن با دوربین ص۲۷۸.
  19. ۱۹٫۰ ۱۹٫۱ گلستان، ابراهیم. اسرار گنج درهٔ جنی ص۸.
  20. گلستان، ابراهیم. اسرار گنج دره جنی ص۷۷.
  21. گلستان، ابراهیم. اسرار گنج دره جنی ص۱۵۴.
  22. گلستان، ابراهیم. اسرار گنج دره جنی ص۱۰۸ و۱۰۹.
  23. گلستان، ابراهیم. اسرار گنج دره جنی ص۱۶۹.
  24. گلستان، ابراهیم. اسرار گنج دره جنی ص۱۷۲.

منابع

  • میرعابدینی، حسن (۱۳۸۶). صد سال داستان‌نویسی ایران (چ:۴). تهران: چشمه. شابک ۹۶۴-۶۱۹۴-۴۹-۴.
  • میلانی، عباس (۱۳۸۲). معمای هویدا (چ:۱۲). تهران: اختران.
  • صادقی، لیلا (۱۳۹۲). نشانه‌شناسی ونقد ادبیات داستانی معاصر: نقد و بررسی آثار ابراهیم گلستان و جلال آل احمد (چ:۱). تهران: سخن. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۷۲-۶۳۸-۶.
  • عسگری حسنکلو، عسگر (۱۳۹۴). زمانه و آدم‌هایش( نقد داستان‌های ابراهیم گلستان)(چ:۱). تهران: سخن. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۸۸۹۷-۶۸-۵.

پیوند به بیرون