هستی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
آرامش (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
آرامش (بحث | مشارکت‌ها)
 
(۷۹ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۷: خط ۷:
|طراح جلد = عطیه بزرگ سهرابی  
|طراح جلد = عطیه بزرگ سهرابی  
|زبان = فارسی
|زبان = فارسی
|مجموعه =
|مجموعه =رمانِ نوجوان‌ِامروز
|موضوع        = نوجوانی،بلوغ و عشق در بحبوحۀ جنگ
|موضوع        = نوجوانی، بلوغ و عشق در بحبوحۀ جنگ
|ناشر = کانون پروش فکری کودکان‌ونوجوانان
|ناشر = [[کانون پروش فکری کودکان‌ونوجوانان]]
|محل انتشارات = تهران
|محل انتشارات = تهران
|تاریخ چاپ     = ۱۳۴۱
|تاریخ چاپ     =۱۳۸۹
|محل ناشر فارسی =
|محل ناشر فارسی =
|صفحه = ۲۶۲     
|صفحه = ۲۶۲     
خط ۱۸: خط ۱۸:
}}
}}


'''هستی''' قصه‌ای است از [[فرهاد حسن‌زاده]] دربارۀ دختر نوجوان آبادانی که دلش نمی‌خواهد مثل بقیۀ دخترها باشد، او عاشق فوتبال است و از عروسک متنفراست.<ref name="هستی-رمان نوجوان امروز">{{یادکرد وب|نشانی=http://farhadhasanzadeh.com/20306-2/|عنوان=هستی رمان نوجوان امروز}}</ref>
'''هستی''' رمانی از [[فرهاد حسن‌زاده]] است که در محدودۀ سنی کودک و نوجوان و با محوریتی از ادبیات دفاع‌مقدس منتشر شده است. [[کانون پرورش فکری کودکان‌ونوجوانان]] از سال۸۹ تا ۹۸، ۳۸هزار نسخه از این رمان را در ۷نوبت <ref name="خانه">{{یادکرد وب|نشانی=http://www.ketab.ir/BookList.aspx|عنوان=هستی در چند نوبت و چند تیراژ منتشر شده است}}</ref> به‌چاپ رسانده است.<ref name="هستی-رمان نوجوان امروز">{{یادکرد وب|نشانی=http://farhadhasanzadeh.com/20306-2/|عنوان=هستی رمان نوجوان امروز}}</ref><ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://www.ketabkhon.ir/Book/5331/6034/%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C|عنوان=رمان هستی نوشتۀ فرهاد حسن‌زاده}}</ref>
 
شخصیت هستی در ادبیات داستانی ما خاص است و این امر باعث شده تا هستی پرفروش‌ترین کتاب کانون‌پرورش‌ فکری از نگاه مخاطبان گردد.
<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://www.ketabkhon.ir/Book/5331/6034/%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C|عنوان=رمان هستی نوشتۀ فرهاد حسن‌زاده}}</ref>




<center>* * * * * </center>
<center>* * * * * </center>
قصۀ هستی از مجموعه رمان‌های نوجوانِ امروز است که کانون‌ پرورش‌ فکری کودکان‌ونوجوانان در سال ۱۳۸۹ آن را منتشر کرده‌است.
خواندن داستان‌هایی که با ماهیت جنگ ساخته و پرداخته می‌شوند، بهتر از هر کتاب تاریخِ مستندی می‌توانند رویداد‌ها را هنرمندانه در ذهن مخاطب تصویر کنند و به خواننده ‌شناختی عمیق از فاجعه‌ای به نام جنگ بدهند.<ref name="امام">{{یادکرد وب|نشانی=http://emamlibrary.blogfa.com/post/16/%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D9%88-%D9%86%D9%82%D8%AF-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87|عنوان=معرفی و نقد کتاب "هستی" نوشته فرهاد حسن زاده}}</ref> هستی یک رمانِ رئالیستی از روزهای آغازینِ جنگِ ایران و عراق است، زیرا تنها داستانِ رئالیستی است که می‌تواند  به‌خوبی از عهدۀ بازنمایی واقعیت‌ها برآید. در این داستان علاوه‌بر جنگ ایران و عراق، معضل خانواده‌ها نیز کاویده می‌شود و شاید هیچ کتابِ مستندی دربارهٔ جنگ این چنین با ذکر جزییات بیان نشده باشد. از این نظر داستان حسن‌زاده هم به لحاظ فکری و هم‌ حسی تاثیرگذار است.<ref name="امام" />{{سخ}}
در واقع می‌توان هستی را عروس قدیمی قصه‌ها دانست که گیسوهای سفید مخملی‌اش را از زیر روسری گلدارش بیرون زده است.
حسن‌زاده در این رمان از آدم‌هایی می‌گوید که با وجود علایق به زندگیِ خود به جنگ می‌روند. تحولِ بزرگی مثل جنگ لازم است تا آدم‌های داستان هویتِ خود را در این جریان آشکار کنند. مانند پدر هستی که در آخر، علی‌رغم ترسش از جنگ به آبادان بازمی‌گردد تا دخترش را نجات بدهد.<ref name="امام" />{{سخ}}
 
هستی و خانواده‌اش، بخش‌های آشکار و پنهانِ ما و فرهنگمان را در خودشان حل کرده‌اند. جنگ را؛ فقر را؛ بغض و حسرت را. و نیز تجاربی که به واسطهٔ زیستن در شرایط جنگ برایمان به ارمغان آورده است.<ref name="امام" />{{سخ}}  
هستی داستانی‌ست رئالیستی که شخصیت‌ها در آن به خوبی نقش‌آفرینی می‌کنند و به زیبایی هرچه تمام‌تر داستان هستی را به‌وجود‌ آورده‌اند، داستانی که هر‌چند حسن‌زاده آن را برای کودکان و نوجوانان راهی بازار قصه‌ها کرده، اما مرز سنی را شکسته و به دنیای پدران‌ و مادران نیز سرک کشیده وآن‌ها را نیز با خود همراه ساخته، انگار هستی دست آن‌ها را گرفته و بر سر سفرۀ داستانش دعوت کرده‌است.{{سخ}}
ویژگی‌های اثر مانند دارا بودن رگه‌هایی از طنزی که پابه‌پای کشمکش‌های مختلف خانوادگی و اجتماعی پیش می‌رود و طعمِ تلخِ بحرانِ خانمان‌سوزِ جنگ، در کنار تعددِ شخصیت‌های قابل تأمل که ورود و خروج‌های منطقی و معقولی نیز دارند داستانی جذاب و مؤثر را رقم زده است و علاوه‌بر مخاطب نوجوان می‌تواند بزرگسالان را نیز با اثری متفاوت و خواندنی روبه‌رو کند و ماندگاری خاص خودش را در ذهن خوانندۀ اثر باقی بگذارد.<ref name="امام" />{{سخ}}
هستی مدال‌های افتخار بسیاری را بر گردن خودانداخته‌است، مدال‌های طلایی رنگ زیبایی که هر قصه‌ای آرزوی داشتنش را دارد، او مانند کشتی‌گیری پهلوان در زمینِ داستان خوب ایفای نقش کرده‌است.{{سخ}}
رمان هستی هویت و محوری تاریخی دارد. آغاز آن جنگ ایران و عراق است و پایانش هم باز و رو به گسترش است. به‌علاوه هستی و خانواده‌اش در طول داستان، سنت‌های خانوادگی ارزشمندی را به خواننده نشان می‌دهند و مسائلِ واقعی را که در آن زمان جریان داشته‌است، بهتر به مخاطب می‌شناسانند.<ref name="امام" />{{سخ}}
از جمله مدال‌های طلایی رنگ هستی خانم <font color=darkviolet>'''نشان لاک‌‌‌‌ پشت نقره‌ای'''</font/> وبرگزیده شدن توسط مخاطب نوجوان کانون و کلی مدال‌های دیگر که ابر‌قهرمان داستان یعنی هستی آن‌ها را از آن خود کرده‌است.{{سخ}}
جوایزی چون لاک‌‌‌‌پشت نقره‌ای، برگزیده‌شدن توسط مخاطبان نوجوان کانون و برنده‌شدن در بخش فیلم‌نامۀ اقتباسی این رمان را در صدر برترین‌های کانون قرار داده است و نیز ترجمۀ موفق رمان به زبان‌های گوناگون از قدرتِ ادبیِ نویسنده و تواناییِ خاص مترجم آن خبر می‌دهد.<ref name="هستی به زبان انگلیسی">{{یادکرد وب|نشانی=http://www.ibna.ir/fa/doc/naghli/163410/%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87|عنوان=انتشار رمان هستی به زبان انگلیسی}}</ref><ref name="هستی به زبان ترکی">{{یادکرد وب|نشانی=https://www.yjc.ir/fa/news/6380758/%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%B1%DA%A9%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D8%A8%D9%88%D9%84%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%86%DB%8C-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D9%88%D8%AF|عنوان= رمان هستی به زبان ترکی استانبولی خواندنی می‌شود}}</ref>{{سخ}}
رمانِ هستی کمکی ست به نوجوانانی که روابط غیرصمیمانۀ آن‌ها با والدین تصورات اشتباهی را در ذهن آنان ایجاد کرده‌ که با همزادپنداری با هستی می‌توانند آن پندلرهای غلط را برای همیشه از بین ببرند.{{سخ}}
فرهاد حسن‌زاده بیشتر برای نوجوانان می‌نویسد اما به‌دلیل فضای نوستالژیک و لحن صمیمی در آثارش هر مخاطبی پای صحبت‌هایش می‌نشیند و با داستان‌های او همراه می‌شود.
در واقع رمان هستی به عنوان پرمخاطب‌ ترین رمان از نگاه مخاطبان نوجوان برگزیده شده تا با این اتفاق هستی را بگذارند روبرویشان و شروع کنند به نقد و بررسی‌، و هستی با همان نگاه جسورانه‌اش به چشمانشان زل برند و جلسۀ دفاعیۀ خود را مثل یک دانشجوی خبره با موفقیت به پایان برساند.
==اگر هنوز دوست هستی نشده‌اید==
 
بار اصلی رمان هستی جنگ تحمیلی است و رگه‌هایی از عشق و ناکامی در رسیدن به معشوق هم در آن دیده می‌شود.{{سخ}}
تعداد بسیار زیادی از کتاب‌های [[حسن‌زاده]] به زبان‌های دیگر هم چاپ شده که هستی یکی از آن‌هاست که به زبان‌های انگلیسی و ترکی هم چاپ گردیده‌است.<ref name="هستی به زبان انگلیسی">{{یادکرد وب|نشانی=http://www.ibna.ir/fa/doc/naghli/163410/%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87|عنوان=انتشار رمان هستی به زبان انگلیسی}}</ref>
<ref name="هستی به زبان ترکی">{{یادکرد وب|نشانی=https://www.yjc.ir/fa/news/6380758/%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%B1%DA%A9%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D8%A8%D9%88%D9%84%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%86%DB%8C-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D9%88%D8%AF|عنوان= رمان هستی به زبان ترکی استانبولی خواندنی می‌شود}}</ref>
 
 
وقتی [[حسن‌زاده]] در آثار گوناگونش به کسب جایزه می‌رسد یعنی ادبیات داستانی ما خواهان نوازش و محبت است، محبت کسانی که شاید ادبیات را فراموش کرده‌اند یا شاید هر از چندگاهی مهمان خانه او می‌شدند در حالی که نمی‌دانندادبیات عاشق مهمان است حتی مهمان ناخوانده....
 
==اگر هنوز دوست هستی نشدید==
[[پرونده:Farhadhasanzade.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''حسن‌زاده نویسندۀ متعهد'''</center>]]
[[پرونده:Farhadhasanzade.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''حسن‌زاده نویسندۀ متعهد'''</center>]]
=== پسر حسن‌زاده دختر شد===
به گفتۀ [[فرهاد حسن‌زاده]]، هستی از دلِ‌ یک ماجرای نیمه‌واقعی درآمد؛ داستانِ واقعی‌ از این قرار بود که: یک‌‌بار در بازی فوتبال دست پسرم شکست و او را به بیمارستان بردم و یک شب هم پیش پسرم خوابیدم تا روز بعد دست او را عمل کنند.<ref name="پسری که دختر شد" />{{سخ}}
همان شب بود که جرقۀ نوشتن یک داستان زده شد و البته ماجرا را بردم به سال۵۹ و شروع جنگ با یک داستان کوتاه و اسمش شد روزی که ولوله شد..<ref name="پسری که دختر شد" />{{سخ}}
بعد فکر کردم این داستانِ‌ کوتاه ظرفیت این را دارد تا فصل اول یک رمان باشد و تصمیم گرفتم پسر داستان را تبدیل کنم به دختری که کارهای پسرانه می‌کند و <font color=darkgreen>آنجا بود که هستی من متولد شد.</font><ref name="پسری که دختر شد" />
=== ته دلم هستی را دوست دارم===
[[فرهاد حسن‌زاده|خالقِ رمانِ هستی]] دربارۀ نوشتن جلدِ دوم آن می‌گوید:
<center><font color=darkviolet>بستگی به بعضی چیزها دارد.</font></center/>
می‌توانم روزهای بعدی زندگی‌اش را تصویر کنم و او را ببرم به وضعیت و زمانی دیگر. باید صبر کرد و دید.<ref name="پسری که دختر شد" />{{سخ}}
باید دید آیا هستی هم دوست‌دارد که این اتفاق بیافتد یا نه؟<ref name="پسری که دختر شد" />
===کمی دربارۀ نویسنده===
===کمی دربارۀ نویسنده===
در ۱۳ سالگی در یکی از کتاب‌خانه‌های کانون استعداد نویسندگی خود را شکوفا کرد، گاه شعر می‌گوید و گاه فیلم‌نامه می‌نویسد و جوایز بی‌شماری را هم از آن خود کرده‌است که مهم‌ترین آن‌ها نشان ماه طلایی می‌باشد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF_%D8%AD%D8%B3%D9%86%E2%80%8C%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87|عنوان=مدال‌های طلایی‌رنگ  فرهاد حسن‌زاده}}</ref>
[[فرهاد حسن‌زاده]] در ۱۳سالگی در یکی از کتابخانه‌های کانون استعداد نویسندگی خود را شکوفا کرد. گاه شعر می‌گوید و گاه فیلم‌نامه می‌نویسد و جوایز بی‌شماری را هم از آن خود کرده‌ است که مهم‌ترین آن‌ها <font color=orange>نشان ماه طلایی</font> می‌باشد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF_%D8%AD%D8%B3%D9%86%E2%80%8C%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87|عنوان=مدال‌های طلایی‌رنگ  فرهاد حسن‌زاده}}</ref> او تاکنون بیش از ۸۰ عنوان کتاب برای کودکان‌ و نوجوانان نوشته است و بیش‌ از ۳۰ جایزه در ایران دریافت کرده‌ است.{{سخ}}
حسن‌زاده نامزدِ ایرانی جایزۀ جهانی <font color=darkviolet>هانس‌ کریستین‌ اندرسن۲۰۱۸</font> و نیز جایزۀ <font color=darkviolet>آسترید لیندگرن</font> است<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://koodak24.ir/directories/details/52/-%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87|عنوان=نویسندۀایرانی و جوایز جهانی}}</ref> که بسیاری از کتاب‌هایش به زبان‌های دیگری ترجمه شده‌اند.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://ketabak.org/ketab/2526-%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C|عنوان=کمی دربارۀ حسن‌زاده}}</ref>


او [[فرهاد حسن‌زاده]] است که تاکنون بیش از ۸۰ عنوان کتاب برای کودک‌ونوجوان نوشته و بیش‌از ۳۰ جایزه در ایران دریافت کرده‌است.{{سخ}}
حسن‌زاده نامزدِ ایرانی جایزۀ جهانی هانس کریستین اندرسن۲۰۱۸ و نیز جایزۀ آسترید لیندگرن می‌باشد<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://koodak24.ir/directories/details/52/-%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87|عنوان=نویسندۀایرانی و جوایز جهانی}}</ref> که بسیاری از کتاب‌هایش هم به زبان‌های دیگر ترجمه شده‌است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://ketabak.org/ketab/2526-%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C|عنوان=کمی دربارۀ حسن‌زاده}}</ref>


فرهاد حسن‌زاده بیشتر برای نوجوانان می‌نویسد اما به دلیل فضای نوستالژیک و لحن صمیمی در آثارش هر مخاطبی را با پای صحبت‌هایش می‌نشاند و با خود همراه می‌سازد.
===عشق نوجوانی نویسنده===
[[فرهاد حسن‌زاده]] دربارۀ شخصیت‌های محبوبش می‌گوید:
از وقتی خودم را شناختم [[احمد محمود]] را هم شناختم و رمانِ همسایه‌های او را در نوجوانی خواندم و خیلی در من تاثیر گذاشت.{{سخ}}
به جز او [[محمود دولت‌آبادی]] را هم دوست‌دارم.<ref name="پسری که دختر شد" />


[[پرونده:hastiii.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''هستی، دوست بچه‌ها'''</center>]]
[[پرونده:hastiii.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''هستی، دوست بچه‌ها'''</center>]]
===ماحصل داستان===
===ماحصل داستان===
هستی خانم دختر نوجوانِ آبادانی است که دلش نمی‌خواهد مثل بقیۀ دخترها باشد او آرزو دارد وقتی بزرگ شد رانندۀ تریلی، خلبان یا دروازه‌بان تیم صنعت نفت آبادان شود.{{سخ}}
هستی‌خانم، دختر نوجوانِ آبادانی است که دلش نمی‌خواهد مثل بقیۀ دخترها باشد. او آرزو دارد وقتی بزرگ شد؛ رانندۀ تریلی، خلبان یا دروازه‌بان تیم صنعت نفت آبادان شود.{{سخ}}
اما وقتی جنگ اتفاق می‌افتد و هستی را با خود در مسیری جدید قرار می‌دهد نگاه هستی نسبت به اطرافیانش و دنیای اطرافش تغییر می‌کنند و...<ref name="هستی-رمان نوجوان امروز" />
اما وقتی جنگ آغاز می‌شود و هستی را در مسیر جدیدی قرار می‌دهد نگاه او نسبت به اطرافیان و دنیای اطرافش تغییر می‌کند و..<ref name="هستی-رمان نوجوان امروز" />
 
=== شهرت و جذابیت،باهم===
داستان هستی مربوط به ردۀ سنی خاصی نیست، بلکه داستانی است که هر سن و سالی را با خط به خط جملات خود همراه می‌سازد.{{سخ}}
 
هستی تنها یک نام یا یک کتاب نیست؛ هستی سرنوشت یک ملت است، ملتی که تمام آن‌چه را که هستی به چشم دیده با تمام استخوان‌های خود لمس کرده‌‌اند و گویی انگار هستی مانند علاءالدین بر قالیچۀ پرندۀ خود سوار می‌شود و یکی‌یکی مخاطبانش را در دنیای قصه و در تاریخ تقویمی‌ می‌گرداند و می‌گرداند و می‌گرداند....{{سخ}}
 
 
هستی نهایت پای‌بندی و تعهد حسن‌زاده نسبت به باورهایی است که چندین سال است که با وجود تمام شدن جنگ و سیاهی‌ها همراه تک‌ تک فرزندان این خاک است و حسن‌زاده چه زیبا این مسئولیت را در ادبیات با واژه‌هایی که لبریز از عشق و تعهد به مباحث ملی است بیان کرده‌است این یعنی ادبیات داستانی معاصر هم‌چنان نفس می‌کشد و حسن‌زاده‌هایی را می‌خواهد که روحش را تازه کنند.{{سخ}}
[[حسن‌زاده]] در رمان هستی دغدغه‌ها و مشکلات را با احترام به همۀ اندیشه‌ها بیان کرده که این خود داستان‌هایش را خواندنی‌تر می‌کند.{{سخ}}
 
قصد حسن‌زاده از گفتن این قصه صرفا نویسندگی نیست، بلکه شور و اشتیاق حسن‌زاده برای نوشتن هستی آن را این‌گونه خواندنی کرده‌، همان شور و اشتیاقی که به گفتۀ حسن‌زاده  حاصل تمرکزی است که در نگارش هستی برای خود ساخته‌است.
 
هستی با کسب مدال‌های طلایی‌رنگش روی حسن‌زاده را سفید کرده و فرزند صلاحی برای او بوده طوری که خستگی حسن‌زاده را درآورده.{{سخ}}
کسب جوایز بسیارِ آفرینندۀ کتاب و کتابِ آفریده شده هم دلایل خواندنی‌تر شدن آن است تا هر کس که او را بخواند ناخودآگاه در دلش برای او جایی باز کند.<ref name="نگاهی به رمان هستی">{{یادکرد وب|نشانی=http://farhadhasanzadeh.com/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C/|عنوان=نگاهی به رمان هستی}}</ref>
 


=== شهرت و جذابیت، باهم===
داستان هستی تنها به ردۀ سنی خاصی محدود نمی‌شود، بلکه داستانی‌ست که هر سن‌ و سالی را با خط‌ به‌ خط جملات خود همراه می‌سازد.<ref name="نگاهی به رمان هستی" />{{سخ}}
هستی تنها یک نام یا یک کتاب نیست، هستی سرنوشت یک ملت و نهایت پای‌بندی و تعهد [[فرهاد حسن‌زاده|حسن‌زاده]] نسبت به باورهایی است که با وجود تمام‌شدن جنگ و سیاهی‌های آن، همچنان در اندیشۀ همگان نهفته است و چه زیباست که این مسئولیت در ادبیات با واژه‌هایی که لبریز از عشق و تعهد به مباحث ملی است بیان شده‌ است و این یعنی [[ادبیات داستانی معاصر]] هم‌چنان نفس می‌کشد و حسن‌زاده‌هایی را می‌خواهد که روحش را تازه کنند.<ref name="نگاهی به رمان هستی" />{{سخ}}
فرهاد حسن‌زاده در این رمان دغدغه‌ها و مشکلات را با احترام به همۀ اندیشه‌ها بیان کرده است که این خود داستان‌هایش را خواندنی‌تر می‌کند. قصد حسن‌زاده از گفتن این قصه تنها ادای  نویسندگی نیست، بلکه شور و اشتیاق او برای نوشتن این اثر است آن را این‌گونه پرمخاطب کرده است، همان شور و اشتیاقی که به گفتۀ خود او حاصل تمرکزی است که در نگارش هستی برای خود ساخته‌است.<ref name="نگاهی به رمان هستی">{{یادکرد وب|نشانی=http://farhadhasanzadeh.com/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C/|عنوان=نگاهی به رمان هستی}}</ref>
=== کارت تقدیمی برای جمشید‌خانیان===
=== کارت تقدیمی برای جمشید‌خانیان===
 
[[فرهاد حسن‌زاده]]، هستی را به رفیق گمشدۀ کودکی‌هایش به <font color=darkorange>[[جمشید خانیان]]</font> تقدیم کرده‌ است و در کارت تقدیمش که آن‌ را در صفحۀ۷ رمانش برای خانیان عزیزش فرستاده‌است این‌طور می‌نویسد:
[[حسن‌زاده]] هستی را به رفیق گمشدۀ کودکی‌هایش به [[جمشید خانیان]] تقدیم کرده‌است و در کارت تقدیمش که آن‌را در صفحۀ ۷ رمانش برای خانیان عزیزش فرستاده این‌طور می‌نویسد:
<span style="color:darkviolet"><center> برای رفیق کودکی‌های گمشده...</center>
 
<center> برای رفیق کودکی‌های گمشده...</center>
<center>برای کودکی‌های رفیق گمشده...</center>
<center>برای کودکی‌های رفیق گمشده...</center>
<center>برای رفیق گمشدۀ کودکی‌ها...</center>
<center>برای رفیق گمشدۀ کودکی‌ها...</center>
<center>برای جمشید خانیان...</center>
<center>برای جمشید خانیان...<ref>{{ پک|فرهاد حسن‌زاده|۱۳۴۱|ک=هستی|ص=۷}}</ref></center></span><noinclude>
<ref>{{ پک|فرهاد حسن‌زاده|۱۳۴۱|ک=هستی|ص=۷}}</ref>
‎‌
‎‌
[[پرونده:hasanzadehasti.jpg|220px|thumb|چپ]]
[[پرونده:hasanzadehasti.jpg|220px|thumb|چپ]]
=== ابرقهرمانان سیارۀ هستی===


داستان هستی ابر قهرمان زیاد دارد، ابرقهرمانانی که برخی از آنان نامشان در لابلای داستان  گم شده که شاید اگر عینک ذره‌بینی به چشم بزنیم یا با چشم دل  کتاب حسن‌زاده را بگشاییم و با هستی دست دوستی دهیم بتوانیم حضورشان را حس کنیم.{{سخ}}
===قهرمانان هستی===
ابرقهرمان اصلی داستان کسی است که وقتی سوار موتور می‌شود حتی پایش به زمین نمی‌رسد اما از ماهشهر تا آبادان را تک‌تنه می‌آید و در شجاعت زبان‌زد می‌شود.{{سخ}}
داستان هستی قهرمان زیاد دارد. ابرقهرمان اصلی داستان کسی است که وقتی سوار موتور می‌شود حتی پایش به زمین نمی‌رسد اما از ماهشهر تا آبادان را تک‌تنه می‌آید و در شجاعت زبان‌زد می‌شود.<ref name="نگاهی به رمان هستی" />{{سخ}}
کسی که  غیرقابل پیش‌بینی است و در دنیایی متفاوت با افکاری متفاوت زندگی می‌کند، او دوست دارد متفاوت باشد و کارهایی کند  که  به قول معروف پایش از گلیمش درازتر شود .{{سخ}}
کسی که  قابل پیش‌بینی نیست و در دنیایی متفاوت و با افکاری متفاوت زندگی می‌کند. کسی که رفتارهای نوجوانانه‌اش از همان جسارت‌های معمول و تضادهای اندیشه‌‌اش جاری است، که شخصیتی به ظاهر ساده اما با باطنی پیچیده را برای او می‌سازد.<ref name="نگاهی به رمان هستی" />{{سخ}}
او هستی است ابرقهرمانی که قصدش نجات دنیا نیست، او فقط می‌خواهد آن‌هایی را که دوستشان دارد در کنار خود برای همیشه داشته‌باشد کسی که رفتارهای نوجوانانه‌اش از همان جسارت‌های معمول و تضادهای اندیشه‌‌اش جاری است  که شخصیتی به ظاهر ساده اما با باطنی پیچیده را برای هستی ساخته است.{{سخ}}
[[فرهاد حسن‌زاده]] طوری هستی را در داستانش معرفی کرده‌ است که ما هستی را از زبان خود او بشناسیم. از زبان دختر ۱۲ساله‌ای که عاشق موتورسواری و فوتبال‌بازی‌کردن است. همۀ این‌ها باعث شده است تا مخاطبان هم‌سن‌‌ و سالِ هستی خودشان را جای او بگذارند و همۀ اتفاقات پیشروی هستی را مثل خود او لمس و تجربه کنند.<ref name="نگاهی به رمان هستی" />{{سخ}}
 
دایی جمشید قهرمان بعدی داستان است. او شوخ و مهربان است و علاقه‌اش به هستی فراتر از حد تصور است.<ref name="نگاهی به رمان هستی" />{{سخ}}
[[حسن زاده]] طوری هستی را در داستانش معرفی کرده‌است  که ما هستی را زبان خود او بشناسیم، از زبان دختر ۱۲ ساله‌ای که عاشق موتور سواری است و فوتبال بازی‌کردن است.{{سخ}}
شخصیت بعدی داستان ابی است. همان ابوالقاسم، «پدر هستی ». که همه ابی صدایش می‌زنند، او رازی دارد که در پایان داستان آن را برای هستی فاش می‌کند. حسن‌زاده، بیشتر طنز در رمانِ هستی را بر دوشِ ابی قرار داده است تا این‌گونه به گفتۀ خودش  بتواند از زشتی و سیاهی‌های جنگ کم‌کند .<ref name="نگاهی به رمان هستی" />{{سخ}}
همۀ این‌ها باعث شده تا مخاطبان هم‌سن و سال هستی خودشان را جای او بگذارند و همۀ اتفاقات پیش‌روی هستی را مثل خود هستی لمس و تجربه کنند.
فریبای داستان مادر هستی است، زنی مهربان است که به‌خوبی وظیفه مادری را ایفا می‌کند و عشق به فرزند را به زیبایی در داستان به‌تصویر می‌کشد، هستی می‌گوید او فرشته‌ای است که خدا زمینی‌اش کرده است.<ref name="نگاهی به رمان هستی" />{{سخ}}
<ref name="نگاهی به رمان هستی" />
خاله سیمین بازیگر بعدی است، او همیشه کیفش پر از سوغاتی است و شخصیتی شوخ دارد که کلمات را به‌هم‌می‌ریزد و از آن کلمات جدید می‌سازد هستی می‌گوید او بهترین خالۀ دنیا است.{{سخ}}
دایی جمشید بازیگر بعدی فیلم نامه‌ای است که  خانمِ هستی،کارگردان آن و آقای حسن زاده فیلم‌نامه نویس آن است.{{سخ}}
شاپور  شخصیتی دیگر در داستان هستی است، کسی که هستی او را دوست دارد چون قول داده تا برای هستی  گردن‌بندی چوبیِ زیبایی با هستۀ خرما بسازد.<ref name="نگاهی به رمان هستی" />
دایی جمشید شوخ و مهربان است و علاقه‌اش به هستی از دنیای بی‌نهایت‌ها هم فراتر می‌رود، شجاع است و غیرتی آبادانی دارد که موتورش برایش حکم رخش رستم پهلوان  را دارد رخشی خوش‌رکاب و باوفا که سواری دادنش حرف ندارد.{{سخ}}
 
دایی جمشید را کسانی می‌فهمند که هیچ  وابستگی  به این کرۀ خاکی ندارند و  حفظ جان دیگران را وظیفۀ خود می‌دانند، دایی جمشید را کسانی می‌شناسند که می‌خواهند مثل رستم پهلوان باشند.{{سخ}}
 
شخصیت بعدی داستان ابی است همان ابوالقاسم «پدر هستی » که همه ابی صدایش می‌زنند، او رازی دارد که در پایان داستان آن را برای هستی فاش می‌کند.{{سخ}}
[[حسن زاده]] بیش‌تر طنز در رمان هستی را بر دوش ابی قرار داده است تا این‌گونه بتواند از زشتی و سیاهی جنگ کم کند .{{سخ}}
 
فریبای داستان مادر هستی است، زنی مهربان که به خوبی وظیفه مادری را ایفا می‌کند و عشق به فرزند را به زیبایی در داستان به تصویر می‌کشد، هستی می‌گوید او فرشته‌ای است که خدا زمینی‌اش کرده است.{{سخ}}
 
خاله سیمین بازیگر بعدی است، او همیشه کیفش پر از سوغاتی است و شخصیتی شوخ دارد که کلمات را به هم می‌ریزد و از آن کلمات جدید می‌سازد هستی می‌گوید او بهترین خالۀ دنیا است.{{سخ}}
 
شاپور  شخصیتی دیگر در داستان هستی است ، کسی که هستی او را دوست دارد چون به  هستی قول داده تا برایش گردن بندی چوبی با هستۀ خرما بسازد .کسی که مثل دایی جمشید دوست  دارد  رستم پهلوان باشد.<ref name="نگاهی به رمان هستی" />




خط ۱۱۱: خط ۸۳:


===چرا باید این کتاب را خواند===
===چرا باید این کتاب را خواند===
شور و اشتیاقی که [[فرهاد حسن‌زاده|حسن‌زاده]] در نگارش هستی به‌کار برده است و  هم‌چنین طرح و پیرنگ در داستان که خلاصه می‌شود در جنگ و دفاع از سرزمین، بهترین دلیلی است که می‌توان حکم باید را بر خواندن این کتاب گذاشت.<ref name="همه چیز با جنگ شروع می‌شود" />{{سخ}}
شخصیت هستی و همزادپنداری مخاطبان با او، باعث شده است تا کتابِ هستی تنها یک کتاب نباشد؛ بلکه مخاطبانِ آن، در لحظه به لحظۀ طرحِ داستان پیش روند و تمام اتفاقات را با خود او لمس کند.<ref name="همه چیز با جنگ شروع می‌شود" />{{سخ}}
موضوعات مطرح شده در رمان برای همۀ فارسی‌زبانان آشناست زیرا بر محوریت جنگ و آوارگی‌های پس از آن می‌پردازد و به‌نوعی <font color=darkviolet>این رمان هویت همۀ ماست و هویت نیز اصلِ ذات آدمی است.</font>


شور و اشتیاقی که [[حسن‌زاده]] در نگارش هستی به کاربرده و  هم‌چنین طرح و پیرنگ داستان که خلاصه می‌شود در جنگ و دفاع از سرزمین بهترین دلیلی است که میتوان حکم باید را بر خواندن این کتاب گذاشت.{{سخ}}
==دوباره بخوانیم و با هم بخوانیم==
 
=== من خواب هستی را دیدم!===
شخصیت هستی و همزادپنداری مخاطبان با او باعث شده تا کتاب هستی تنها یک کتاب نباشد، بلکه مخاطب با آن در لحظه به لحظه طرح داستان پیش روند و تمام اتفاقات را لمس کنند و حتی با هستی سوار موتور شوند تا آبادان بیایند و از پلیس راه بگذرند.{{سخ}}
[[فرهاد حسن‌زاده]] دربارۀ شرایط نوشتن رمان پرطرفدارش گفت:
 
:من برای اینکه بتوانم با تمرکز بیشتری این رمان را بنویسم از انبار یک انتشارات استفاده کردم و شش‌ماه را روزی چهارساعت در این انبار به نگارش مشغول بودم، جالب این است که وقتی این کار را می‌کردم <font color=darkviolet>گاهی خواب هستی را می‌دیدم که هنرمندانه برایم ایفای نقش می‌کند.</font><ref name="پسری که دختر شد" />
هستی دردهایی را بازگو می‌کند که برای ما آشناست دردهایی که مانند ترکش روحمان را شکافته و بر قلبمان فشار می‌آورد.{{سخ}} هستی قصۀ دردهای یک نسل سوخته است، نسلی که آرامش خود را داد تا آرامش دیگران را پس‌بگیرد، نسلی که مردن را متفاوت از آن‌چه هست برای خود  توصیف کرد و  نامش را آسمانی شدن گذاشت آسمانی که رنگش آبی و از جنس عشق است...
=== بقیۀ آدم‌ها چی؟===
<ref name="همه چیز با جنگ شروع می‌شود" />
[[فرهاد حسن‌زاده]] می‌گوید:
 
:من برای نوشتن هستی برای خودم شخصیت‌هایی ساخته‌ام که وجود خارجی ندارند اما می‌توانند داشته باشند. در واقع آن‌ها در ذهن مخاطب هستند.<ref name="پسری که دختر شد" />{{سخ}}
همه این‌ها حکم باید را بر خواندن کتاب می‌گذارد زیرا هستی به نوعی هویت همه ماست و هویت، اصلِ ذات آدمی است.
می‌توان گفت ذهن هر نویسنده، مثل یک سی‌پی‌یوی کامپیوتر است، پردازشگر دارد و اطلاعات را پردازش می‌کند و خروجی‌اش می‌شود آن‌چه که شما می‌خوانید.<ref name="پسری که دختر شد" />{{سخ}}
 
من در طول زندگی آدم‌های متفاوتی دیدم و اطلاعاتشان را یادداشت کرده‌ام و از آن‌ها شخصیت ساخته‌ام، شاید اگر می‌خواستم می‌توانستم داستان را سرسری بنویسم و کار مشکلی هم نبود چون همیشه در اطراف من دخترِ نوجوان زیاد بوده است. خانواده‌‍‌ای پرجمعیت با بیش  از حدود ۳۰ خواهرزاده و برادرزاده. <font color=darkviolet>سختی در نوشتنِ رمانِ هستی ریزشدن در لحظه‌های خاص زندگی‌اش بود.</font><ref name="پسری که دختر شد" />
==دوباره بخانیم و با هم بخانیم==
===دفترچۀ ایده‌های حسن‌زاده===
[[فرهاد حسن‌زاده|خالق رمان هستی]] دربارۀ ایدۀ رمانش می‌گوید:
:بسیاری از اتفاقاتِ فرعی رمانِ هستی را از لای برگ‌های دفتر ایده‌هایم بیرون کشیدم و بعضی حس‌هایی را که سراغم می‌آید و نمی‌دانم جایشان کجاست را در دفترچۀ ایده‌هایم می‌نویسم.<ref name="پسری که دختر شد" />


[[پرونده:hastihasanzade.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''هستی دوست همۀ بچه‌ها'''</center>]]
[[پرونده:hastihasanzade.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''هستی دوست همۀ بچه‌ها'''</center>]]
===خلاصۀ داستان هستی===
===خلاصۀ داستان هستی===
 
رمان «هستی» داستان دختر دوازده‌ساله‌ای است که ساکنِ آبادان است. روحیۀ عجیبی دارد و کارهایش  به‌هیچ‌وجه به دختران شبیه نیست. او دوست‌دارد با پسرها فوتبال بازی کند و به‌همراه دایی جمشید به موتور سواری برود و راندن موتور را از او یاد بگیرد.<ref name="خلاصۀ رمان هستی />{{سخ}}                                               
کتاب «هستی» داستان دختر دوازده ساله‌ای است که ساکن آبادان است،روحیه عجیبی دارد و کارهایش  به هیچ‌وجه به دختران شبیه نیست، دوست دارد با پسرها فوتبال بازی کند همراه  دایی جمشید به موتور سواری برود و راندن موتور را از او یاد بگیرد.{{سخ}}                                               
دست او در بازی فوتبال شکسته است و پدر ناچار است به جای این که برای کار بر روی کشتی اروند راهی ژاپن شود همراه هستی به بیمارستان برود.<ref name="خلاصۀ رمان هستی />{{سخ}}                                                              
 
مادر هستی در آستانۀ به‌دنیاآوردن فرزندی است و پدر بیشتر اوقات با هستی رفتار ناخوشایندی دارد و او را به‌خاطر کارهایش سرزنش می‌کند و "ادبار" صدایش می‌زند، حتی وقتی متوجه می‌شود که کشتی اروند غرق شده است باز هم دست از رفتارهایش برنمی‌دارد و مدام هستی را سرزنش می‌کند.<ref name="خلاصۀ رمان هستی />{{سخ}}
دست او در بازی فوتبال شکسته و پدر ناچار است به جای این که برای کار بر روی کشتی اروند راهی ژاپن شود همراه هستی به بیمارستان برود. {{سخ}}                                                                          
هستی به‌قدری از این وضع ناراحت است که فکر می‌کند فرزند آنان نیست و در ذهن خود سناریوهای گوناگونی را راجع‌به این موضوع می‌سازد. زمزمه‌های شروع جنگ هم برخاسته و خانۀ آن‌ها بر اثر بمباران ویران شده‌ است و این اتفاقات، آن‌ها را ناگزیر به رفتن به خانۀ بی‌بی می‌کند. خانواده با شدت‌گرفتن جنگ و با موتور دایی جمشید روانۀ ماهشهر می‌شوند و خاله نسرین  نیز پس از چندی به آنان می‌پیوندد، ولی پس از مدتی با عجله می‌رود.<ref name="خلاصۀ رمان هستی />{{سخ}}
مادر هستی در آستانه به دنیا آوردن فرزندی است و پدر بیشتر اوقات با هستی رفتار بدی دارد و او را به خاطر کارهایش سرزنش می‌کند و "ادبار" صدایش می‌زند، حتی وقتی متوجه می‌شود که کشتی اروند به دلیل حمله عراق غرق شده‌است و هستی مانند فرشتۀ نجات دستانش را باز کرده و او را در آغوش گرفته باز هم دست از رفتارهایش برنمی‌دارد و مدام هستی را سرزنش می‌کند.{{سخ}}
هستی در ماهشهر با لیلا که او هم جنگ‌زده است دوست شده و از او جودو یاد می‌گیرد و هم‌چنین برادر لیلا، شاپور، هم به او قول می‌دهد تا از هستۀ خرما برای هستی گردن‌بند زیبایی بسازد.<ref name="خلاصۀ رمان هستی />{{سخ}}
هستی بقدری ازاین وضع ناراحت است که فکر می‌کند او فرزند آنان نیست و در ذهن خود سناریوهای گوناگونی را می‌سازد. {{سخ}}
هستی دور از چشم خانواده و به کمک برادر لیلا و دوست او موتورِ دایی را تعمیر می‌کند و سپس تنهایی راهی آبادان می‌شود و آنجا با دایی جمشید و خاله نسرین روبه‌رو می‌شود.{{سخ}}
زمزمه‌های شروع جنگ هم برخاسته و خانۀ آن‌ها بر اثر بمباران ویران شده‌ و این اتفاقات آن‌ها را ناگزیر به رفتن به خانۀ بی‌بی می‌کند.{{سخ}}
پدر هم که نگران غیبت دخترش است، فردای آن روز راهی آبادان می‌شود، هستی با مشاهدۀ پدر پا به‌ فرار می‌گذارد که در همین‌زمان بمباران هم شروع می‌شود و هستی همراه پدر به گوشه‌ای پناه می‌برند و در چنین لحظه‌ای پدر راز مهمی را برای او فاش می‌کند.<ref name="خلاصۀ رمان هستی />{{سخ}}
 
هنگام مراجعت هستی و پدر به ماهشهر، دایی بسته‌ای را به هستی می‌رساند که رزمنده‌ای در حال مرگ  ازاو خواسته است.<ref name="خلاصۀ رمان هستی />{{سخ}}
خانواده با شدت گرفتن جنگ و با موتور دایی جمشید روانه ماهشهر می‌شوند و خاله نسرین  نیز پس از چندی به آنان می‌پیوندد، ولی پس از مدتی با عجله می‌رود. {{سخ}}
درون بسته، هسته خرمایی است که با ظرافت برش داده‌شده و روی آن با خطی خوش، نام هستی حک شده‌ است.<ref name="خلاصۀ رمان هستی>{{یادکرد وب|نشانی=https://ketabak.org/ketab/2526-%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C|عنوان=خلاصۀ داستان هستی}}</ref>
 
هستی در ماهشهر با لیلا که او هم جنگ‌زده است دوست شده و از او جودو یاد می‌گیرد و برادر لیلا، شاپور هم به او قول می‌دهد تا از هسته خرما برای هستی گردن‌بند زیبایی بسازد.{{سخ}}
 
هستی دور از چشم خانواده و به کمک برادر لیلا و دوست او موتور را تعمیر می‌کند و تنهایی راهی آبادان می‌شود و آنجا با دایی جمشید و خاله نسرین روبرو می شود.{{سخ}}
پدر هم که نگران غیبت دخترش است، فردای آن روز راهی آبادان می‌شود، هستی با مشاهده پدر پا به فرار می‌گذارد که در همین زمان بمباران هم شروع می‌شود و هستی همراه پدر به گوشه‌ای پناه می‌برد و در چنین لحظه‌ای پدر راز مهمی را برای او فاش می‌کند!.{{سخ}}
هنگام مراجعت هستی و پدر به ماهشهر دایی بسته‌ای را به هستی می‌دهد که رزمنده‌ای در حال مرگ پس از شناختن دایی جمشید به او داده تا آن‌ را به هستی برساند. {{سخ}}
درون بسته، هسته خرمایی است که با ظرافت برش داده شده و روی آن با خطی خوش نام هستی حک شده‌است.
<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://ketabak.org/ketab/2526-%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C|عنوان=خلاصۀ داستان هستی}}</ref>
 
 
===سبک کتاب===
===سبک کتاب===
سبک رمان هستی با زاویۀ دید اول شخص مفرد روایت می‌شد که این دیدگاه اول شخص به عنوان زاویۀ دید باعث شده تا خواننده احساس کند که یکی از اشخاص داستان که در حال نقل داستان و گفت‌وگو می‌باشد برای اوست، تا خواننده وقایع و اتفاقات داستان را حتی اگر غیرقابل باور باشند باورپذیر بیانگارند.{{سخ}}
سبک رمان هستی با زاویۀ دید اول شخص‌مفرد روایت می‌شود تا خواننده احساس‌ کند که یکی از اشخاص داستان که در حال نقل داستان و گفت‌وگو می‌باشد برای اوست، تا خواننده وقایع و اتفاقات داستان را حتی اگر ناممکن  باشند باورپذیر بیانگارند.<ref name="نگاهی به رمان هستی" />{{سخ}}
بردن فضای روایت داستان به گذشته موجب شده تا مخاطب ارتباط نزدیک‌تر و صمیمی‌تری با متن برقرار کند.{{سخ}}
بردن فضای روایت داستان به گذشته موجب شده است تا مخاطب ارتباط نزدیک‌‌تر و صمیمی‌تری را با متن برقرار کند.{{سخ}}
 
'''هیچ‌کس خانه نبود'''{{سخ}}  
 
'''یعنی من بودم و سهراب'''{{سخ}}
<span style="color:darkviolet">هیچ‌کس خانه نبود{{سخ}}  
'''بابا سر کار بود و'''{{سخ}}
یعنی من بودم و سهراب{{سخ}}
'''مامان هم بی‌بی را برده‌ بود درمانگاه'''{{سخ}}
بابا سر کار بود و{{سخ}}
'''با سهراب بازی می‌کردم'''{{سخ}}
مامان هم بی‌بی را برده بود درمانگاه{{سخ}}
'''خرگوشش را می‌انداختم بالا'''{{سخ}}
با سهراب بازی می‌کردم{{سخ}}
'''و می‌گرفتم..'''{{سخ}}
خرگوشش را می‌انداختم بالا{{سخ}}
معمولا روایت داستان در زمان گذشته فاصلۀ میان شخصیت‌ها و مخاطبان را از بین‌ می‌برد و پیوندِ دوستی غیرمستقیمی را بین شخصیت‌ها و مخاطبش برقرار می‌کند.<ref name="نگاهی به رمان هستی" />{{سخ}}
و می‌گرفتم..{{سخ}}<span><noinclude>
بردن فضای روایت به گذشته، به نویسنده و راوی این امکان را می‌دهد تا در تمام ابعاد داستان سرک بکشند و به‌همراه مخاطب در سرتاسر دریای بی‌کران داستان پیش روند، آن‌گونه که حتی مخاطب خستگی پاروزدن را هم متوجه نشود.<ref name="نگاهی به رمان هستی" />{{سخ}}
 
شروع داستان به گونه‌ای است که مخاطب ابتدا تصور می‌کند که شخصیت و راوی داستان پسر است، اما در ادامۀ داستان متوجه خواهد‌ شد که شخصیت اصلی داستان دختری به نام هستی است.<ref name="نگاهی به رمان هستی" />{{سخ}}
معمولا روایت داستان در زمان گذشته فاصلۀ میان شخصیت‌ها و مخاطبان را از بین می‌برد و پیوند دوستی را غیرمستقیمی را بین شخصیت‌ها و مخاطبش امضا می‌کند.{{سخ}}
[[فرهاد حسن‌زاده]] در نگارش رمان پرطرفدارش  [[سبک رئالیسم]] را انتخاب کرده است تا به‌راحتی بتواند با شگرد جادوگری این سبک  فضا و مکان و کشش‌های شخصیت‌هایش را نشان دهد و بعد  به خواننده منتقل کند. <font color=darkgreen>بار اصلی رمانِ هستی جنگ تحمیلی است و ژانری اجتماعی و ماهیتی دفاع مقدسی دارد</font>. جنگ در ذات خود بارِ معنایی سرد و خشن و منفی دارد و در ذهن مخاطبِ نوجوان اثری نامطلوب می‌گذارد مگر آنکه نویسندۀ توانمند با چاشنی‌هایی آن را جذاب و خواندنی‌ کند.<ref name="نگاهی به رمان هستی" />
بردن فضای روایت داستان به گذشته به نویسنده و راوی این امکان را می‌دهد تا در تمام ابعاد داستان سرک بکشند و مخاطب را نیز سوار بر قایق خود کرده و در سرتاسر دریای بی‌کران داستان پیش ببرند آن‌گونه که حتی مخاطب خستگی پارو زدن را هم متوجه نشود.{{سخ}}
شروع داستان هستی به گونه‌ای است که مخاطب ابتدا تصور می‌کند که شخصیت و راوی داستان پسر است اما با در ادامۀ داستان متوجه خواهد شد که شخصیت اصلی داستان دختری با نام هستی است.{{سخ}}
 
[[حسن‌زاده]] در نگارش رمان پرطرفدارش  سبک رئالیسم را انتخاب کرده تا به به راحتی بتواند با شگرد جادوگری این سبک  فضا و مکان و کشش‌های شخصیت‌ها را نشان دهد و به خواننده منتقل کند.{{سخ}}
 
بار اصلی رمانِ هستی جنگ تحمیلی است و هستی ماهیتی دفاع مقدسی دارد.{{سخ}}
جنگ در ذات خود بار معنایی سرد و خشن و منفی دارد و در ذهن مخاطب نوجوان اثری نامطلوب می‌گذارد مگر آن‌که نویسندۀ توانمتد با چاشنی‌هایی آن را جذاب و خواندنی‌تر کند.{{سخ}}
هم‌چنین می‌توان هستی را در گروه رمان‍های تاریخی قرار داد با این توضیح که رمان‌های تاریخی صحنه‌هایی تحقق می‌یابند که در محیط واقعی جریان یافته‌اند و هستی رمانی است در زمان حال اما در گذشتۀ تقویمی..{{سخ}}<ref name="نگاهی به رمان هستی" />
 


=== پیرنگ و طرح داستان===
=== پیرنگ و طرح داستان===
 
<font color=darkviolet>«در روزی که ولوله شد»</font/> که شهر از شلوغی فریاد می‌کشید و جامه‌اش را در تن خود پاره‌پاره ‌می‌کرد  <font color=darkviolet>«دخترای ننه دریا»</font/> در شهری که از <font color=darkviolet>«آوار به آوارگی » </font/>رسیده‌ بود روی دیوار خاطره‌هایش نوشتند <font color=darkviolet>«هستی نام یک ماهی نیست</font/>...»
<font color=darkviolet>«در روزی که ولوله شد»</font/> که شهر از شلوغی فریاد می‌کشید و جامه‌اش را در تن خود پاره پاره ‌می‌کرد  <font color=darkviolet>«دخترای ننه دریا»</font/> در شهری که اینک از <font color=darkviolet>«آوار به آوارگی » </font/>رسیده ‌بود روی دیوار خاطره‌هایش نوشتند <font color=darkviolet>«هستی نام یک ماهی نیست</font/>...»
این چهار عنوان چهار فصل کتابی است که [[فرهاد حسن‌زاده]] با شور و اشتیاق آن را به نگارش درآورده است و با هوشمندی و زیرکی برای جذب مخاطبانش که تنها کودک‌ونوجوان نیستند، نام‌هایی را برای فصل‌هایش انتخاب کرده است تا مخاطب را به ادامۀ خوانش داستانش سوق دهد و اشتیاق مخاطب را در خواندن داستان چندین برابر کند.<ref name="همه چیز با جنگ شروع می‌شود" />{{سخ}}
 
پیرنگ  و طرح داستانِ هستی با رعایت توالی از چهار بخش تشکیل شده‌ است:{{سخ}}
این چهار عنوان چهار فصل کتابی است که [[حسن‌زاده]] با شور واشتیاق آن را به نگارش درآورده و با هوشمندی و زیرکی برای جذب مخاطبانش که تنها کودک و نوجوان نیستند، نام‌هایی را برای فصل‌هایش انتخاب کرده تا مخاطب را به ادامه خوانش داستانش سوق دهد و اشتیاق مخاطب را در خواندن داستان چندین برابر کند.{{سخ}}
انگار عنوان فصل‌های هستی کتاب کمک درسیِ موسسۀ حسن‌زاده است تا با خواندن این نام‌ها در اول هر فصل بتوان در کنکوری که نامش هستی است سربلند بیرون آید، کنکوری که هر مخاطبی حق حضور در آن را دارد.
 
پیرنگ  و طرح داستان هستی با رعایت توالی از چهار بخش تشکیل شده است:
 
{{بلی}} معرفی هستی در آستانۀ جنگ ایران و عراق در آبادان {{سخ}}
{{بلی}} معرفی هستی در آستانۀ جنگ ایران و عراق در آبادان {{سخ}}
{{بلی}} آوارگی و مهاجرت به شهری دیگر{{سخ}}
{{بلی}} آوارگی و مهاجرت به شهری دیگر{{سخ}}
{{بلی}} زندگی در شرایط جنگ‌زدگی{{سخ}}
{{بلی}} زندگی در شرایط جنگ‌زدگی{{سخ}}
{{بلی}} بازگشت هستی به آبادان{{سخ}}
{{بلی}} بازگشت هستی به آبادان{{سخ}}
پیرنگ داستان از رفتن و برگشتن حکایت دارد، رفتن و برگشتنی که نه تنها برای نیروهای عراقی است که بیشتر برای دخترِ نوجوانی است که شهر و خانه‌اش را به خاطر ترس از جنگ رها کرده است.<ref name="همه چیز با جنگ شروع می‌شود" />{{سخ}}
با تصمیم برای رفتن به ماهشهر وارد «میانۀ داستان» می‌شویم، جایی که کشمکشی برای رفتن یا نرفتن بین اعضای خانواده شکل می‌گیرد. اوجِ داستان جایی است که پدر هستی برای نجات دخترش خطر می‌کند تا در شهری که حالا دیگر برایش غریبه است جان او را نجات دهد.<ref name="همه چیز با جنگ شروع می‌شود" />{{سخ}}
فرجام داستان  با کندشدن رویدادها آهنگ می‌گیرد و مخاطب می‌فهمد داستان به زودی پایان خواهد یافت تا هستی به آرامی دستش را باز کند و چیزی را ببیند که منتظرش است. یک ماهی تراشیده شده از هستۀ خرما، که روی آن با خط قشنگی نوشته شده‌ بود: هستی...<ref name="همه چیز با جنگ شروع می‌شود">{{ یادکرد وب| نشانی=http://www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/348-2011-10-16-08-32-29.html|عنوان=همه چیز با جنگ شروع می‌شود}}</ref>


پیرنگ داستان  از رفتن و برگشتن حکایت دارد، رفتن و برگشتنی که نه تنها برای نیروهای عراقی است که بیشتر برای دختر نوجوانی است که شهر و خانه‌اش را به خاطر ترس از جنگ رها کرده و یکه‌وتنها  به خاطر دایی جمشیدش  بازمی‌گیرد.{{سخ}}
===نقاط قوت و ویژگی‌های هستی===
با تصمیم برای رفتن به ماهشهر وارد «میانۀ داستان» می‌شویم، جایی که کشمکشی برای رفتن یا نرفتن بین اعضای خانواده شکل می‌گیرد.{{سخ}}
شخصیت‌پردازی قدرتمند در رمان هستی و همین‌طور زاویۀ دید اول‌‌شخص‌‌مفرد یکی از نقاط‌ رمان است. نثر، زبانِ داستان و استفادۀ نویسنده از ضرب‌المثل‌های جذاب جنوبی نیز به ماندگاری نثر افزوده است و یکی دیگر از ویژگی‌های مهم آن می‌باشد.<ref name="شخصیت پردازی در رمان هستی" />{{سخ}}
اوج داستان جایی است که پدر هستی برای نجات تنها دخترش خطر می‌کند تا در شهری که حالا بوی غریبگی می‌دهد جان فرشته نجاتش، تمام هستی‌اش را نجات دهد.{{سخ}}
از طرفی این کتاب از جمله کتاب‌هایی است که خواننده از خواندن آن پشیمان نمی‌شود و حتی حالت او، قبل و بعد از خواندن رمان متفاوت می‌شود زیرا این کتاب به نوعی اصالت زنان و دغدغه‌های آنان را بیان می‌کند که خود نقطۀ قوتی برای این مجموعه خواهد بود.<ref name="شخصیت پردازی در رمان هستی">{{یادکرد وب|نشانی=http://www.ibna.ir/fa/doc/report/138146/شخصیت-پردازی-رمان-هستی-قدرتمند|عنوان=نقاط قوت هستی خانم}}></ref>
فرجام داستان  با کند شدن رویدادها آهنگ می‌گیرد و مخاطب می‌فهمد داستان به زودی پایان خواهد یافت  تا هستی به آرامی دستش را باز کند و چیزی را ببیند که منتظرش است یک ماهی تراشیده شده از هستۀ خرما، که روی آن با خط قشنگی نوشته شده بود: هستی... <ref name="همه چیز با جنگ شروع می‌شود">{{ یادکرد وب| نشانی=http://www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/348-2011-10-16-08-32-29.html|عنوان=همه چیز با جنگ شروع می‌شود}}</ref>
 
===نقاط قوت و ویژگی‌های هستی خانم===
شخصیت پردازی قدرتمند در رمان هستی و همین‌طور زاویۀ دید اول شخص مفرد یکی از نقاط قوت هستی خانم است.{{سخ}}
نثر و زبان داستان و استفادۀ نویسنده از ضرب‌المثل‌های جذاب جنوبی نیز نثر را ماندگار کرده و یکی دیگر از ویژگی‌های مهم آن می‌باشد.{{سخ}}
از طرفی این کتاب از جمله کتاب‌هایی است که خواننده آن از خواندن آن پشیمان نمی‌شود و حتی حالت خوانندۀ آن قبل و بعد از خواندن رمان متفاوت می‌شود زیرا این کتاب به نوعی اصالت زنان و دغدغه‌های آنان را بیان می‌کند که خود نقطۀ قوتی برای این مجموعه خواهد بود .
<ref name="شخصیت پردازی در رمان هستی">{{یادکرد وب|نشانی=http://www.ibna.ir/fa/doc/report/138146/شخصیت-پردازی-رمان-هستی-قدرتمند|عنوان=نقاط قوت هستی خانم}}></ref>
===راوی داستان===
===راوی داستان===
راوی داستان دانای کل است که بر تمام سطرها و بخش‌های رمان تسلط دارد.{{سخ}}
راوی داستان دانای کل است، که بر تمام سطرها و بخش‌های رمان تسلط دارد.او همان هستی است که حضورش در سرتاسر داستان پررنگ و جذاب است و از حق نگذشته، بار روایت را خوب به دوش گرفته و پیش می‌برد.<ref name="نگاهی به رمان هستی" />{{سخ}}
راوی داستان همان هستی است که حضورش در سرتاسر داستان پررنگ و جذاب است و از حق نگذشته بار روایت را خوب به دوش گرفته و پیش می‌برد.{{سخ}}
زاویۀ اول شخص مفرد در داستان بیشترین هم‌حسی را در مخاطب ایجاد می‌کند تا افکار ابرقهرمان داستان برای بیان اتفاقات و حالاتش باز باشد.<ref name="نگاهی به رمان هستی" />
 
راوی بودن هستی باعث شده تا مخاطبان هم‌سن هستی خودشان را جای او بگذارند و همۀ اتفاقات پیش‌روی هستی را مثل خود او لمس و تجربه کنند گویی انگار که خودشان نقش اصلی فیلم‌نامۀ هستی هستند.{{سخ}}
 
زاویۀ اول شخص مفرد در داستان بیشترین هم‌حسی رادر مخاطب ایجاد می‌کند تا افکار ابرقهرمان داستان برای بیان اتفاقات و حالاتش باز باشد.<ref name="نگاهی به رمان هستی" />
 
=== لحن و زبان داستان===
=== لحن و زبان داستان===
رمان هستی با استفاده از ضرب‌المثل‌های جنوبی و استفاده از زبان محلی در کنار واژه‌های امروزی و استفاده از ادبیات فولکوریک زبانِ اثر را در ذهن مخاطب ماندگار کرده و چون شخصیت اصلی داستان هستی است و داستان از زبان او روایت می‌شود لحن و زبان او به عنوان شخصیت محوری بر فضای داستان سایه افکنده است.{{سخ}}
رمان هستی با استفاده از ضرب‌المثل‌های جنوبی و استفاده از زبان محلی در کنار واژه‌های امروزی و استفاده از ادبیات فولکوریک،  زبانِ اثر را در ذهن مخاطب ماندگار کرده است. چون شخصیت اصلی داستان هستی است و داستان از زبان او روایت می‌شود لحن و زبان او به عنوان شخصیتِ محوری بر فضای داستان سایه افکنده است.<ref name="نگاهی به رمان هستی" />{{سخ}}
زمان روایت حال است حالی که در گذشتۀ تقویمی اتفاق افتاده‌است تا به نوعی کنجکاوی مخاطبان دنیای امروزی را برنگیزد و مخاطب کشش دنبال کردن آن‌ را در قلب خود حس کند.
زمان روایت حال است، حالی که در گذشتۀ تقویمی اتفاق افتاده‌ است تا به نوعی کنجکاوی مخاطبان دنیای امروزی را برانگیزد و مخاطب، کشش دنبال‌کردن آن‌ را در خود حس کند.<ref name="نگاهی به رمان هستی" />
<ref name="نگاهی به رمان هستی" />
 
===عنوان داستان ===
===عنوان داستان ===
نویسنده نام کتابش را از شخصیت اصلی داستانش وام گرفته و می‌توان گفت که حسن‌زاده راحت‌ترین و بی‌دردسر‌ترین اقدام را برای انتخاب عنوان انجام داده زیرا زیاد ذهنش را درگیر نکرده و احتمالاً، عنوان را از‌‌ همان ابتدای نوشتن رمان انتخاب کرده‌است.{{سخ}}
نویسنده، نام کتابش را از شخصیت اصلی داستانش وام گرفته است و می‌توان گفت که [[فرهاد حسن‌زاده|حسن‌زاده]] راحت‌ترین و بی‌دردسر‌ترین اقدام را برای انتخاب عنوان انجام داده است زیرا زیاد ذهنش را درگیر نکرده است و احتمالاً، عنوان را از‌‌ همان ابتدای نوشتن رمان انتخاب کرده‌است.<ref name="نگاهی به رمان هستی" />{{سخ}}
 
تنها این سؤال در ذهن به وجود می‌آید که اگر حوادث رمان در دهۀ ۶۰ و زمان جنگ رخ داده است، آیا انتخاب این اسم منطقی بوده و تناسب دارد؟ بی‌شک پذیرش نام «هستی» برای دختران دهۀ شصت آن هم در شهر آبادان، کمی سخت است و می‌توان گفت: عنوانِ رمان، «تازه» و «کم تناسب» و«کم تجربه» از نظر تناسب زمانی است.<ref name="نگاهی به رمان هستی" />{{سخ}}
تنها این سؤال در ذهن به وجود می‌آید که اگر حوادث رمان در دهه‌ی ۶۰ و زمان جنگ رخ داده، آیا انتخاب این اسم منطقی بوده و تناسب داشته؟{{سخ}}
بی‌شک پذیرش نام «هستی» برای دختران دهه‌ی شصت آن هم در شهر آبادان، کمی سخت است و می‌توان گفت: عنوانِ رمان، «تازه» و «کم تناسب» و«کم تجربه»از نظر تناسب زمانی است.{{سخ}}
 
هستی نام زیبایی است که می‌تواند به راحتی در ذهن مخاطب ثبت شود و ضمناً این عنوان، ایهام دارد و بر دو مبنا به کار می‌رود:
هستی نام زیبایی است که می‌تواند به راحتی در ذهن مخاطب ثبت شود و ضمناً این عنوان، ایهام دارد و بر دو مبنا به کار می‌رود:
#نامی دخترانه{{سخ}}
#نامی دخترانه{{سخ}}
#جهان و هستی و آفرینش{{سخ}}
#جهان و هستی و آفرینش.<ref name="نگاهی به رمان هستی" />
 
و هم‌چنین هستی عنوان قشنگی است، ضمن ماندگاری در ذهن مخاطب؛ بر کل کتاب و محتوای اثر نیز احاطه دارد.{{سخ}}<ref name="نگاهی به رمان هستی" />
 
===هویت نوجوانی در هستی===
===هویت نوجوانی در هستی===
رمان هستی هویتی را بیان می‌کند که شخصیت اصلی داستان «هستی» آن را نمی‌پذیرد و به نوعی از آن فرار می‌کند، شخصیتی که دوست‌دارد پسر باشد و کارهای پسرانه انجام دهد.{{سخ}}
رمان هستی هویتی را بیان می‌کند که شخصیت اصلی داستان آن را نمی‌پذیرد و به نوعی از آن فرار می‌کند. شخصیتی که دوست‌دارد پسر باشد و کارهای پسرانه انجام دهد. هستی نمی‌خواهد مثل دختر‌های هم‌سن‌‌وسالش باشد و آرزو دارد وقتی بزرگ شد دروازه‌بان شود.<ref name="نگاهی به رمان هستی" />{{سخ}}
هستی نمی‌خواهد مثل دختر‌های هم‌سن‌وسالش باشد و تازه آرزو دارد وقتی بزرگ شد دروازه‌بان شود.{{سخ}}
هویت هستی، در گریز از خودش وتعریف می‌شود آن‌گونه که [[فرهاد حسن‌زاده|حسن‌زاده]] با طنزی تلخ این هویت‌گریزی را در داستان نشان داده است زیرا این بحران هویتی نکتۀ اساسی و مهمِ روانی‌ و اجتماعی در رفتار نوجوانان است و هستی می‌تواند نماد نوجوانانی باشد که از خودبودن خسته شده‌اند و می‌خواهند چیزی جز خودشان باشند.<ref name="نگاهی به رمان هستی" />{{سخ}}
هویت هستی دوری او از خودش است و با طنزی تلخ [[حسن‌زاده]] این هویت‌گریزی را در داستانش بیان کرده که این بحران هویتی نکته اساسی و مهم روانی و اجتماعی در رفتار نوجوانان است و هستی می‌تواند نماد نوجوانانی باشد از خودبودن خسته شده‌اند و می‌خواهند چیزی جز خودشان باشند.{{سخ}}
بحران هویتی که در هستی ایجادشده است ناشی از شرایط نامطلوب او می‌باشد که دوری پدر از او و رفتارهای ناخوشایندش این بحران هویتی را تشدید می‌کند.<ref name="نگاهی به رمان هستی"/>
 
بحران هویتی که در هستی به وجود آمد ناشی از شرایط نامطلوب او می‌باشد که دوری پدر از او و رفتارهای ناخوشایندش این بحران هویتی را تشدید می‌کند .<ref name="نگاهی به رمان هستی"/>


===طنز در رمان هستی===
===طنز در رمان هستی===
 
خالق رمان هستی می‌گوید:
حسن‌زاده خالق رمان هستی می‌گوید من بیشتر طنز در این رمان را بر دوش پدر هستی قرار دادم و در ادامه دربارۀ طنز در داستان هستی می‌گوید:
:<font color=darkviolet>من بیشتر طنز در این رمان را بر دوش پدرِ هستی قراردادم.</font> و در ادامه دربارۀ طنز در داستان هستی می‌گوید:
رمان هستی اگر در فضای سال ۵۹ نوشته شده‌بود یعنی سالی که جنگ شروع شد و هستی و خانواده‌اش را دربه‌در و مصیبت‌زده کرد باید میزان اشک وآه در داستان زیاد می‌شد ، اما من نمی‌خاستم این‌طور شود و هستی شاهد این اتفاقات باشد زیرا اشک و آه به میزان کافی در ادبیات و بقیه رسانه‌ها یافت می‌شود و طنز را در جاده هستی راه دادم تا بتوانند با هیجانات پسرانه‌ای که در شخصیت هستی قرار دارد از تلخی‌های داستان که جنگ مسبب اصلی آن است کم کند.{{سخ}}
:رمانِ هستی اگر در فضای سال۵۹ نوشته شده‌ بود، یعنی سالی که جنگ شروع شد و هستی و خانواده‌اش را دربه‌در و مصیبت‌زده کرد، باید میزان اشک‌ و آه در داستان زیاد می‌شد. اما من نمی‌خواستم این‌طور شود و هستی شاهد این اتفاقات باشد. زیرا اشک و آه به میزان کافی در ادبیات و بقیۀ رسانه‌ها یافت می‌شود، پس طنز را وارد داستان کردم تا در کنار با هیجانات پسرانه‌ای که در شخصیت هستی وجود دارد از تلخی‌های داستان کم کند.<ref name="پسری که دختر شد" />{{سخ}}
فرهاد حسن‌زاده از جمله نویسندگانی است که عنصر طنز چاشنی همیشگی او در سراییدن داستان است و در رمان هستی نیز لایه‌های عمیقی از طنز را به خوبی در متن داستان جاری کرده است تا با آمیختن محتوای خشک و جدی ابیات دفاع مقدس با چاشنی طنز ادبیات کودک و نوجوان شاهداتفاقات خوبی باشد.
[[فرهاد حسن‌زاده]] از جمله نویسندگانی است که عنصر طنز، چاشنی همیشگی او در سراییدن داستان است. او در رمان هستی نیز لایه‌های عمیقی از طنز را به‌خوبی در متن داستان جاری کرده‌ است تا با آمیختن محتوای خشک و جدی ادبیات [[دفاع‌‌مقدس]] در کنار چاشنی طنز، ادبیات کودک‌ونوجوان شاهد اتفاقات خوبی در عرصۀ داستان‌نویسی باشد.<ref name="پسری که دختر شد">{{یادکرد وب|نشانی=https://www.hamshahrionline.ir/news/145845/%D9%BE%D8%B3%D8%B1%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1-%D8%B4%D8%AF|عنوان=پسری که دختر شد-همشهری آنلاین}}</ref><ref name="نگاهی به رمان هستی" />
<ref name="پسری که دختر شد">{{یادکرد وب|نشانی=https://www.hamshahrionline.ir/news/145845/%D9%BE%D8%B3%D8%B1%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1-%D8%B4%D8%AF|عنوان=پسری که دختر شد-همشهری آنلاین}}</ref>
<ref name="نگاهی به رمان هستی" />


=== گفت‌وگوهای داستان===
=== گفت‌وگوهای داستان===
استفاده از گفت‌وگوها بر‌ای توصیف داستان و شخصیت‌های آن از عناصر مهم داستان پردازی در رمان هستی است و می‌توان آن را یکی از شگردهای حسن‌زاده در خلق آثارش معرفی کرد.{{سخ}}
استفاده از گفت‌وگوها بر‌ای توصیف داستان و شخصیت‌های آن از عناصر مهم داستان‌پردازی در رمان هستی است و می‌توان آن را یکی از شگردهای [[فرهاد حسن‌زاده]] در خلق آثارش معرفی کرد.<ref name="نگاهی به رمان هستی" />{{سخ}}
گفت‌وگوها در رمان هستی  دیالوگ‌های زنده و محکم و تاثیرگذارند و اتفاقات داستان به واسطۀ این دیالوگ‌های زنده به زیبایی به تصویر کشیده شده و شخصیت پردازی در داستان هم به کمک این گفت‌وگوها ایجاد شده و از خلال آن دیالوگ‌ها حتی می‌توان به تضادهای بین شخصیت‌های داستان خصوصا ابی و دایی جمشید پی‌برد.<ref name="نگاهی به رمان هستی" />
گفت‌وگوها در رمان هستی، دیالوگ‌های زنده، محکم و تاثیرگذارند و اتفاقات داستان به واسطۀ این دیالوگ‌های زنده به زیبایی به تصویر کشیده‌شده‌اند و شخصیت‌پردازی در داستان هم به کمک این گفت‌وگوها ایجاد شده است که از خلال آن دیالوگ‌ها حتی می‌توان به تضادهای بین شخصیت‌های داستان پی‌برد.<ref name="نگاهی به رمان هستی" />
 
=== تعهد نویسنده به نادر ابراهیمی===
=== تعهد نویسنده به نادر ابراهیمی===
فرهاد حسن‌زاده تعهدی خاص به نادر ابراهیمی دارد و در بیشتر آثارش این تجلی اندیشه نمایان است اندیشه‌ای که از شعرهای نادرابراهیمی در قلب و ذهن حسن‌زاده به وجود آمده‌است .
[[فرهاد حسن‌زاده]] تعهدی خاص به نادر ابراهیمی دارد به‌طوری که اندیشۀ ابراهیمی تاثیر زیادی بر سبک نگارش او گذاشته است. در بیشتر آثار او این تجلی اندیشه نمایان است، اندیشه‌ای که به مدد شعرهای نادرابراهیمی در قلب و ذهن حسن‌زاده به‌وجود آمده‌ است .{{سخ}}
 
<font color=darkviolet>ما برای خواندن این قصۀ عشقِ به خاک</font/>{{سخ}}
<font color=darkviolet>ما برای خواندن این قصه‌ی عشق به خاک</font/>{{سخ}}
<font color=darkviolet>خون دل‌ها خورده‌ایم، خون دل‌ها خورده‌ایم</font/>{{سخ}}
<font color=darkviolet>خون دل‌ها خورده‌ایم، خون دل‌ها خورده‌ایم</font/>{{سخ}}
اینکه توجه به رسالت قلم و پای بندی به اصولی که نویسنده به آن‌ها معتقد است و بر بودن و انتشار آن‌ها تأکید دارد، نکته مهمی است.{{سخ}}
اینکه توجه به رسالت قلم و پای‌بندی به اصولی که نویسنده به آن‌ها معتقد است و بر بودن و انتشار آن‌ها تأکید دارد، نکته مهمی است.<ref name="نگاهی به رمان هستی" />
فرهاد حسن‌زاده با پای بندی به سرزمین و عشق به آب و خاک اجدادی و نشان دادن صحنه‌هایی واقعی و ملموس از واقعه‌ی اجتماعی نه چندان خوشایند؛ جنگ و پایداری را در رمان هستی متجلی کرده‌است.{{سخ}}
{{سخ}}
<ref name="نگاهی به رمان هستی" />
فرهاد حسن‌زاده با پای‌بندی به سرزمین و عشق به آب و خاکِ اجدادی و نشان‌دادن صحنه‌هایی واقعی و ملموس از واقعۀ اجتماعی نه‌چندان خوشایند، جنگ و پایداری را در رمان هستی متجلی کرده‌ است.<ref name="نگاهی به رمان هستی" />
 
 
 
 
[[پرونده:Neshasthasti.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>''' وقتی منتقدان کوچک هستی سخن می‌گویند '''</center>]]
[[پرونده:Neshasthasti.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>''' وقتی منتقدان کوچک هستی سخن می‌گویند '''</center>]]
[[پرونده:hasanzadekodak.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''حسن‌زاده با کودکان سخن می‌گوید'''</center>]]


[[پرونده:hasanzadekodak.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''حسن‌زاده با کودکان سخن می‌گوید'''</center>]]
=== نظر هم‌سن و سال‌های هستی===
=== نظر هم‌سن و سال‌های هستی===
بیشتر هم‌سن‌وسال‌های هستی انتخاب نام هستی را برای کتاب مناسب می‌دانستند و هستی را هستی بخش خانواده نام نهادند  زیرا ادباری که پدر هستی را با آن می‌خواند نبود اما هر چند انتخاب نام هستی از نظر هم‌سن‌وسال‌های هستی کنجکاوی خواننده را تحریک نمی‌کرد.{{سخ}}
بیشتر هم‌سن‌‌وسال‌های هستی، انتخاب نامِ هستی را برای کتاب مناسب می‌دانند و هستی را هستی‌بخش خانواده به‌شمارمی‌آورند، زیرا هستی «ادباری» که پدر او را با آن می‌خواند نبود، اما هرچند از نظر برخی دیگر انتخاب این عنوان برای رمان کنجکاوی خواننده را تحریک نمی‌کرد.<ref name="شخصیت پردازی در رمان هستی" />{{سخ}}
طرح روی جلد هم از نظر بیشتر بچه‌ها با موضوع متناسب بود و همۀ سادگی‌های روی طرح جلد آن باعث شد  که حتی اشتیاق برای خواندن و شروع هرچه زودتر آن بیشتر گردد.{{سخ}}
طرح روی جلد هم از نظر بیشتر بچه‌ها با موضوع متناسب بود و همۀ سادگی‌های روی طرح جلد آن باعث شده بود تا حتی اشتیاق برای خواندن و شروع هرچه زودتر آن بیشتر گردد.{{سخ}}
دوست های هم‌سن‌وسال هستی بخش ابتدایی داستان را دوست داشتند و رای مثبت به عالی بودن آن دادند اما پایان داستان را به دلیل عدم هماهنگی با شروع جذاب آن جالب نمی‌دانستند و از نظر آن‌ها نویسنده فقط سعی کرده‌بود خیلی زود داستانش را جمع‌وجور کند.{{سخ}}
دوست‌های هم‌سن‌وسال هستی، بخش ابتدایی داستان را دوست داشتند و رأی مثبت به عالی‌بودن آن دادند، اما پایان داستان را به دلیل عدم‌هماهنگی با شروع جذاب آن جالب نمی‌دانستند و از نظر آن‌ها نویسنده فقط سعی کرده‌ بود خیلی زود داستانش را جمع‌وجور کند و به پایان برساند.<ref name="شخصیت پردازی در رمان هستی" />{{سخ}}
 
برخی از لحن داستان و لهجۀ جنوبی آن راضی نبودند و آن را آزاردهنده می‌دانستند زیرا یک نوع دوگانگی زبان و لهجه را در داستان حس می‌کردند و اعراب‌گذاریی کمِ داستان را برای ادای بهتر آن لهجه‌های ناشناخته، امتیاز منفیِ هستی به‌حساب می‌آوردند.<ref name="شخصیت پردازی در رمان هستی" />
برخی از لحن داستان و لهجۀ جنوبی آن راضی نبودند و آن را آزاردهنده می‌دانستند زیرا یک نوع دوگانگی زبان و لهجه را در داستان حس می‌کردند و اعراب‌گذاریی کم داستان را برای ادای بهتر آن لهجه‌های ناشناخته امتیاز منفی به‌حساب می‌آوردند.{{سخ}}
{{سخ}}
 
زاویۀ دید اول شخص در داستان و سبک رئالیستی از نظر بیشتر منتقدان کوچک سبب باورپذیرترشدن داستان بود که این نکته مثبتی برای رمان به‌حساب می‌آید.<ref name="شخصیت پردازی در رمان هستی" />
زاویۀ دید اول شخص در داستان و سبک رئالیستی از نظر بیشتر منتقدان کوچک سبب باورپذیرتر شدن داستان هستی بود که این خود نکته مثبتی برای رمان بود.{{سخ}}
{{سخ}}
پسران هم‌سن هستی نیز بر این باور بودند که با وجود شخصیتی متضاد آن‌ها در داستان از نظر جنسیت، اما به دلیل حرکات و حالات رفتاری او به راحتی با هستی همزادپنداری کرده‌بودند.{{سخ}}
پسران هم‌سن هستی نیز بر این باور بودند که با وجود دختربودنِ هستی اما به‌دلیل حالات روحی، آرزوها و نیز رفتاری که از خود بروز می‌داد، او را به دنیای پسران نزدیک‌تر کرده بود.<ref name="شخصیت پردازی در رمان هستی" />{{سخ}}
 
طولانی‌بودنِ بخشِ اولِ داستان و دیالوگ‌های بسیار در آن خسته‌کننده و ملال‌آور بود و مثال‌های زیادی که راوی در گفت‌وگو‌هایش می‌آورد جالب نبود. از نظر بیشتر بچه‌ها حجم مناسب داستان از عوامل مثبت کار بود.{{سخ}}
طولانی بودن بخش اول داستان و دیالوگ‌های بسیار شخصیت‌ها خسته‌کننده بود و مثال‌های زیاد راوی در گفت‌وگو‌هایش جالب نبود.{{سخ}}
نقطۀ قوتی که بیشتر منتقدان کوچک هستی یک صدا با هم فریاد می‌زدنند، همان <font color=darkviolet>شخصیت‌پردازی قدرتمند کتاب بود</font>.<ref name="شخصیت پردازی در رمان هستی" />
از نظر بیشتر بچه‌ها چاشنی حسن‌زاده، هستی را خوشمزه کرده بود و استفاده از طنز به کاررفته در رمان و حجم مناسب داستان از عواملی بود که خواننده را از ادامه خوانش جدا نمی‌کرد و خواننده دلش می‌خواست پا بر گاز هستی بگذارد و تا آخر داستان پیش رود.{{سخ}}
 
نقطۀ قوتی که بیشتر منتقدان کوچک هستی یک صدا با هم فریاد می‌زنند همان شخصیت پردازی قدرتمند کتاب بود.<ref name="شخصیت پردازی در رمان هستی" />
 
 
[[پرونده:hasanzade.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''هستی رمان پرمخاطب'''</center>]]
[[پرونده:hasanzade.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''هستی رمان پرمخاطب'''</center>]]
[[پرونده:hastitasvirgar.jpg|220px|thumb|چپ]]


==پسری که دختر شد==
=== پسر حسن‌زاده دختر شد===
به گفتۀ حسن‌زاده، هستی از یک ماجرای نیمه واقعی آمد؛واقعی‌اش این بود که یک‌بار توی بازی فوتبال دست پسرم شکست و او را به بیمارستان بردم و یک شب هم پیش پسرم خوابیدم تا روز بعدش دست او را عمل کنند.{{سخ}}
همان شب جرقۀ نوشتن یک داستان زده شد و البته ماجرا را بردم به سال ۵۹ و شروع جنگ با یک داستان کوتاه و اسمش شد روزی که ولوله شد..{{سخ}}
بعد فکر کردم این داستانِ کوتاه ظرفیت این را دارد تا بشود فصل اول یک رمان و تصمیم گرفتم پسرداستان را تبدیل کنم به دختری که کارهای پسرانه می‌کند و آن‌جا بود که هستی من متولد شد..{{سخ}}
<ref name="پسری که دختر شد" />
=== ته دلم هستی را دوست دارم===
خالق هستی دربارۀ نوشتن جلد دوم آن می‌گوید: بستگی به بعضی چیزها دارد.{{سخ}}
می‌توانم روزهای بعدی زندگی‌اش را تصویر کنم و او را ببرم به وضعیت و زمانی دیگر، باید صبر کرد و دید!{{سخ}}
باید دید آیا هستی هم دوست‌دارد که این اتفاق بیافتد یا نه؟!{{سخ}}
<ref name="پسری که دختر شد" />
===عشق نوجوانی نویسنده===
حسن‌زاده دربارۀ شخصیت‌های محبوبش می‌گوید از وقتی خودم را شناختم احمد محمود را هم شناختم و رمان همسایه‌های او در نوجوانی خواندم و خیلی در من تاثیرگذاشت.{{سخ}}
به جز او محمود دولت‌آبادی را هم دوست‌دارم.
<ref name="پسری که دختر شد" />
===دفترچۀ ایده‌های حسن‌زاده===
خالق رمان هستی دربارۀ ایدۀ رمانش می‌گوید: بسیاری از اتفاقاتِ فرعی رمانِ هستی را از لای برگ‌های دفتر ایده‌هایم بیرون کشیدم و بعضی حس‌هایی را که سراغم می‌آید و نمی‌دانم جایشان کجاست در دفترچۀ ایده‌هایم می‌نویسم.
<ref name="پسری که دختر شد" />
=== بقیۀ آدم‌ها چی؟===
حسن‌زاده می‌گوید من برای نوشتن هستی برا خودم شخصیت ساخته‌ام که وجود خارجی ندارند اما می‌توانند داشته باشند در واقع در ذهن مخاطب..{{سخ}}
می‌توان گفت ذهن هر نویسنده مثل یک سی‌پی‌یوی کامپیوتر است، پردازشگر دارد و اطلاعات را پردازش می‌کند و خروجی‌اش می‌شود آن‌چه شما می‌خوانید!{{سخ}}
من در طول زندگی آدم‌های متفاوتی دیدم و اطلاعاتشان را یادداشت کردم و از آن‌ها شخصیت ساختم، شاید اگر می‌خواستم می‌توانستم داستان را سرسری بنویسم و کار مشکلی هم نبود چون من در  دوروبرم دختر نوجوان زیاد بوده، خانواده‌‍‌ای پرجمعیت با بیش ازحدود۳۰ خواهرزاده و برادرزاده...{{سخ}}
سختی هستی در ریز شدن  در لحظه‌های خاص زندگی بود.
<ref name="پسری که دختر شد" />
=== من خواب هستی را دیدم!===
فرهاد حسن‌زاده دربارۀ شرایط نوشتن رمان پرطرفدارش یعنی «هستی» گفت: من برای اینکه بتوانم با تمرکز بیشتری این رمان را بنویسم از انبار یک انتشارات استفاده کردم و شش ماه را روزی چهار ساعت در این انبار به نگارش مشغول بودم، جالب این است که وقتی این کار را می‌کردم گاهی خواب هستی را می‌دیدم که هنرمندانه برایم ایفای نقش می‌کند!
<ref name="پسری که دختر شد" />
[[پرونده:hastitasvirgar.jpg|220px|thumb|چپ]]
===دوازده قاب برای هستی===
===دوازده قاب برای هستی===
آثار کارگاه تصویرگری رمان «هستی» در قالب کتابی،‌ هم‌زمان با هفته دفاع مقدس از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شد.{{سخ}}
آثار کارگاه تصویرگری رمان «هستی» در قالب کتابی هم‌زمان با هفتۀ دفاع‌ِمقدس از سوی [[کانون پرورش فکری کودکان‌ونوجوانان]] منتشر شد.<ref name="قاب" />{{سخ}}
کارگاه تصویرگری «هستی» بر گرفته از اثر فرهاد حسن‌زاده در سال ۱۳۹۱ برگزار شد و در این کارگاه ۱۲ تصویرگر با حضور نویسنده‌ی اثر و آشنایی بیشتر با داستان کتاب «هستی» به خلق تصاویری پرداختند و این در حالی است که بستر داستان‌ رمان هستی واقعه بزرگ دفاع‌مقدس است و زندگی جسورانه و شیطنت‌های بچه‌گانه‌ هستی شخصیت اصلی این رمان، هم‌زمان با جنگ تحمیلی مشقت‌هایی را برای او به وجود می‌آورد.{{سخ}}
کارگاه تصویرگری «هستی» برگرفته از اثر [[فرهاد حسن‌زاده]] در سال۱۳۹۱ برگزار شد و در این کارگاه ۱۲ تصویرگر با حضور نویسندۀ اثر برای آشنایی بیشتر با داستان کتاب «هستی» به خلق تصاویری پرداختند و این درحالی است که بستر داستان‌ رمان هستی واقعۀ بزرگ [[دفاع‌مقدس]] است و زندگی جسورانه و شیطنت‌های بچه‌گانۀ هستی، شخصیت اصلی این رمان، هم‌زمان با جنگ تحمیلی، مشقت‌هایی را برای او به وجود می‌آورد.<ref name="قاب" />{{سخ}}
 
بر همین اساس ماحصل کارگاه تصویرگری رمان هستی در خرداد۹۲ و به مناسبت سال‌روز آزادسازی خرمشهر در قالب نمایشگاهی به مخاطبان معرفی شد و هم‌اینک نیز انتشارات کانون کتابی را برای معرفی این کارگاه و تصاویر خلق شده در آن منتشر کرده‌ است.<ref name="قاب" />{{سخ}}
بر همین اساس ماحصل کارگاه تصویرگری رمان هستی در خرداد ۹۲ و به مناسبت سالروز آزادسازی خرمشهر در قالب نمایشگاهی به مخاطبان معرفی شد و هم‌اینک نیز انتشارات کانون کتابی را برای معرفی این کارگاه و تصاویر خلق شده در آن منتشر کرده است.{{سخ}}
علاقه‌مندان علاوه بر مطالعۀ زندگی‌نامۀ فرهاد حسن‌زاده، با تصویرگران این کارگاه نیز آشنا می‌شوند، ضمن آنکه هر تصویر در کنار متن آن قرار گرفته تا این کتاب کاربردی جامع‌تر برای مخاطبان و علاقه‌مندان پیدا کند.<ref name="قاب" />{{سخ}}
علاقه‌مندان علاوه بر مطالعه‌ی زندگی‌نامه فرهاد حسن‌زاده، با تصویرگران این کارگاه نیز آشنا می‌شوند، ضمن آن‌که هر تصویر در کنار متن آن قرار گرفته تا این کتاب کاربردی جامع‌تر برای مخاطبان و علاقه‌مندان پیدا کند.{{سخ}}
انتشارات کانون پرورش فکری کودکان‌ونوجوانان اعلام کرده‌ است که با توجه به انتشار نسخۀ انگلیسی رمان «هستی» و انتخاب فرهاد حسن‌زاده به عنوان نامزد جایزۀ <font color=darkviolet>آسترید لیندگرن</font>، انتشار اثری که بتواند از نگاهی دیگر به آثار این نویسندۀ نام‌آشنا بپردازد ضروری به نظر می‌رسد و آثار گروهی تصویرگران و ثبت نظرها و نگاه آنان به این اثر می‌تواند نگاهی دیگر به وجوه مختلف این اثر ممتاز ادبی باشد.<ref name="قاب" />{{سخ}}
انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اعلام کرده است که با توجه به انتشار نسخه‌ی انگلیسی رمان «هستی» و انتخاب فرهاد [[حسن‌زاده]] به عنوان نامزد جایزه‌ آستریدلیندگرن انتشار اثری که بتواند از نگاهی دیگر به آثار این نویسنده‌ی نام آشنا بپردازد ضروری به نظر می‌رسید و آثار گروهی تصویرگران و ثبت نظرها و نگاه آنان به این اثر می‌تواند نگاهی دیگر به وجوه مختلف این اثر ممتاز ادبی باشد.{{سخ}}
این اثر هفت‌هزارتومان قیمت دارد و قابل خریداری از تمامی فروشگاه‌های کانون پرورش فکری در سراسر کشور است.<ref name="قاب">{{یادکرد وب|نشانی=http://farhadhasanzadeh.com/دوازده-قاب-برای-هستی|عنوان=دوازده قاب برای هستی}}</ref>
 
این اثر ۷هزار تومان قیمت دارد و قابل خریداری از تمامی فروشگاه‌های کانون پرورش فکری در سراسر کشور است.
<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://farhadhasanzadeh.com/دوازده-قاب-برای-هستی|عنوان=دوازده قاب برای هستی}}</ref>
 
 
 
 


[[پرونده:Englishhasti.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''رمان هستی به زبان انگلیسی خواندنی می‌شود'''</center>]]
[[پرونده:Englishhasti.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''رمان هستی به زبان انگلیسی خواندنی می‌شود'''</center>]]
[[پرونده:hastienglish.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''وقتی هستی انگلیسی حرف میزند'''</center>]]
=== رونمایی از ترجمۀ انگلیسی هستی در تبریز===
=== رونمایی از ترجمۀ انگلیسی هستی در تبریز===
ترجمۀ رمان «هستی» از مجموعه«رمان نوجوان امروز» کانون پرورش کودکان‌ونوجوانان با حضور بیش از ۶۰ تن از نویسندگان حوزۀ ادبیات در تبریز رونمایی شد.{{سخ}}
ترجمۀ رمان «هستی» از مجموعه «رمانِ نوجوانِ امروز» از [[کانون پرورش کودکان‌ونوجوانان]] با حضور بیش از ۶۰ تن از نویسندگانِ حوزۀ ادبیات، در تبریز رونمایی شد.<ref name="ترجمه" />{{سخ}}
مدیر عاملِ کانون با اشاره به افزایش علاقه‌مندیِ نوجوانان به مطالعۀ رمان‌های ایرانی تاکید کرد: زمانی خواندن رمان‌های خارجی در کتابخانه‌ها و مراکز فرهنگی‌‌وهنری‌ِ کانون به‌شدت رواج داشت، اما سرانجام نیم‌قرن تجربه و سابقۀ کانون به کمکِ ما آمد تا بتوانیم آثار ایرانی را به سراسر کشور و بیش از یک هزار کتابخانه و مرکز فرهنگی خود ببریم.<ref name="ترجمه" />{{سخ}}
[[فرهاد حسن‌زاده]] نویسندۀ رمان «هستی» نیز در این جمع به سخنرانی پرداخت و گفت: خوشحالم که محور این جمع امروز، رمانِ من است و از آن خوشحال‌ترم به خاطر اینکه رمان‌ نوجوان‌ِ امروز در یک مسیر معمولی حرکت نکرده و درجا نزده‌ است.<ref name="ترجمه" />{{سخ}}
این نویسنده کودکان‌ونوجوانان با بیان اینکه «زبان همیشه بین فرهنگ‌ها فاصله انداخته است» اظهار داشت: <font color=darkviolet>یکی از کارکردهای مناسب رمانِ نوجوان‌ِ امروز، تصویرگری خوب است.</font> با تصویر، بهتر از متن می‌شود با مردمِ دنیا سخن گفت و حالا که آثار این مجموعه در دست ترجمه قرار گرفته است، می‌توانیم با مردم دنیا با زبان خودشان صحبت کنیم.<ref name="ترجمه" />{{سخ}}
مترجم این کتاب نیز در سخنان کوتاهی با طرح موضوع «ترجمۀ معکوس» گفت: خوشحالم که کانون پرورش فکری این بستر را فراهم کرد که بشود با ترجمۀ معکوس، کتاب‌هایمان را به اقصی نقاط دنیا بفرستیم.{{سخ}}
ترجمۀ هستی در قالب دهمین سفر از سری سفرهای نقدوبررسی رمان‌های نوجوان‌ِ امروزِ کانون است و ترجمۀ موفق آن ناشی از شناخت مترجم از بازارهای جهانی است .<ref name="ترجمه" />{{سخ}}
حسن‌زاده بیان کرد من و مترجمِ «هستی» بارها برای ترجمۀ دقیق و درست این رمان جلسه گذاشتیم و صحبت کردیم زیرا رمان من پر است از واژه‌های بومی و محلی و تلاش زیادی می‌خواهد تا تمام حس‌های رمان را به زبان بیگانه منتقل کرد.<ref name="ترجمه">{{یادکرد وب|نشانی= http://freebsd2.ghanoondaily.ir:8080/News/Item/71736/98/%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86--%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C--%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%B2-%D8%B1%D9%88%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B4%D8%AF.html|عنوان=رونمایی از ترجمۀ هستی در تبریز}}</ref>


مدیرعامل کانون با اشاره به افزایش علاقه‌مندی نوجوانان به مطالعه رمان‌های ایرانی تاکید کرد: زمانی خواندن رمان‌های خارجی در کتاب خانه‌ها و مراکز فرهنگی، هنری کانون به شدت رواج داشت، اما سرانجام نیم قرن تجربه و سابقه کانون به کمک ما آمد تا بتوانیم آثار ایرانی را به سراسر کشور و بیش از یک هزار کتابخانه و مرکز فرهنگی خود ببریم.{{سخ}}
[[پرونده:hastinaghd.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''هستی در نگاه منتقدان'''</center>]]
 
فرهاد حسن‌زاده، نویسنده رمان «هستی» نیز در این جمع به سخنرانی پرداخت و گفت: خوشحالم که محور این جمع، امروز رمان من است و از آن خوشحال‌ترم به خاطر اینکه رمان‌نوجوان‌امروز در یک مسیر معمولی حرکت نکرده و درجا نزده است.{{سخ}}
این نویسنده کودکان و نوجوانان با بیان اینکه «زبان همیشه بین فرهنگ‌ها فاصله انداخته است» اظهار داشت: یکی از کارکردهای مناسب رمان نوجوان امروز، تصویرگری خوب است. با تصویر بهتر از متن می‌شود با مردم دنیا سخن گفت و حالا که آثار این مجموعه در دست ترجمه قرار گرفته است، می‌توانیم با مردم دنیا با زبان خودشان صحبت کنیم.{{سخ}}
مترجم این کتاب نیز در سخنان کوتاهی با طرح موضوع «ترجمه معکوس» گفت: خوشحالم که کانون پرورش فکری این بستر را فراهم کرد که بشود با ترجمه معکوس، کتاب‌هایمان را به اقصی نقاط دنیا بفرستیم.{{سخ}}
ترجمۀ هستی در قالب دهمین سفر از سری سفرهای نقد و بررسی رمان‌های نوجوان امروز کانون است و ترجمۀ موفق آن ناشی از شناخت مترجم از بازارهای جهانی است .{{سخ}}
 
[[حسن‌زاده]] بیان کرد من و مترجم هستی بارها برای ترجمۀ دقیق و درست این رمان جلسه گذاشتیم و صحبت کردیم زیرا رمان من پر است از واژه‌های بومی و محلی و تلاش زیادی می‌خواهد تا تمام حس‌های رمان را به زبان بیگانه منتقل کرد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://freebsd2.ghanoondaily.ir:8080/News/Item/71736/98/%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86--%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C--%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%B2-%D8%B1%D9%88%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B4%D8%AF.html|عنوان=رونمایی از ترجمۀ هستی در تبریز}}</ref>


[[پرونده:hastinaghd.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''هستی در نگاه منتقدان'''</center>]]
===هستی در بوتۀ نقد===
===هستی در بوتۀ نقد===
جلسه نقد رمان «هستی» نوشته فرهاد حسن‌زاده، با حضور محمدرضا گودرزی، فرزانه رحمانی و نویسنده اثر در فرهنگسرای انقلاب اسلامی برگزار شد.{{سخ}}
جلسۀ نقد رمان «هستی» نوشتۀ [[فرهاد حسن‌زاده]]، با حضور محمدرضا گودرزی، فرزانه رحمانی و نویسنده اثر در فرهنگ‌سرای انقلاب اسلامی برگزار شد.<ref name="هستی نقد" />{{سخ}}
رحمانی در ابتدای این برنامه گفت: «هستی» یک رمان رئالیستی است و از عهده بازنمایی واقعیات برمی‌آید، شخصیت‌پردازی در این اثر بسیار مهم است و به نظرم نوعی تاریخ‌نگاری و جهان شخصیت‌هایش است ویک نکته خوب هم که در پرداخت شخصیت‌ها وجود داشت، توصیف‌های دورنی‌شان بود.{{سخ}}  
رحمانی در ابتدای این برنامه گفت: «هستی» یک رمان رئالیستی است و از عهدۀ بازنمایی واقعیات برمی‌آید. شخصیت‌‌پردازی در این اثر بسیار مهم است و به نظرم نوعی تاریخ‌نگاری و جهان شخصیت‌هایش است و یک نکته خوب هم که در پرداخت شخصیت‌ها وجود داشت، توصیف‌های درونی‌شان بود.<ref name="هستی نقد" />{{سخ}}  
من عنوان هستی را که برای این رمان انتخاب شده، پسندیدم، نویسنده می‌توانست همان نامی را که پدر هستی او را با آن صدا می‌زند، برای رمان انتخاب کند، ولی همین تضاد نشانه رنج کشیدن است.{{سخ}}
من عنوان هستی را که برای این رمان انتخاب شده است، پسندیدم؛ نویسنده می‌توانست همان نامی را که پدر هستی او را با آن صدا می‌زند برای رمان انتخاب کند ولی همین تضاد نشانه‌ای از  رنج‌کشیدن است.<ref name="هستی نقد" />{{سخ}}
گره‌گشایی هم در فصل‌ فرجامین کار اتفاق می‌افتد، درباره راوی هم باید بگویم که بهترین زاویۀ دیدی که نویسنده می‌توانست انتخاب کند، اول شخص بود. از آن‌جایی که هستی شاهد روزهای اولیه جنگ بوده، انتخاب این نوع راوی به متن اصالت می‌دهد و کنش‌های آن زمان را به صورت یک گزارش دسته اول، ارائه می‌دهد. راوی بار عاطفی داستان را هم خیلی خوب به دوش می‌کشد. غیر از ایجازی هم که در کلامش وجود دارد، بیان واقعیات است که به قصه اهمیت می‌دهد.{{سخ}}
گره‌گشایی هم در فصل‌ فرجامین کار اتفاق می‌افتد. در خصوص راوی هم باید بگویم که بهترین زاویۀ دیدی که نویسنده می‌توانست انتخاب کند، اول شخص بود. از آنجایی که هستی شاهد روزهای اولیۀ جنگ بوده است، انتخاب این نوع راوی به متن اصالت می‌دهد و واکنش‌های آن زمان را به صورت یک گزارش دسته اول، ارائه می‌دهد. راوی، بارعاطفی داستان را هم خیلی خوب پیش می‌برد، غیر از ایجازی هم که در کلامش وجود دارد، بیان واقعیات است که به قصه اهمیت می‌دهد.<ref name="هستی نقد" />{{سخ}}
حسن‌زاده حتی در رمان هستی برای شخصیت‌های زن و مرد برابری قائل شده‌است ویک نکته خوب هم که در پرداخت شخصیت‌ها وجود داشت، توصیف‌های دورنی‌شان بود.{{سخ}}  
یکی از ویژگی‌های مهم این رمان، نثر و زبان آن است که استفاده از ضرب‌المثل‌های جنوبی هم زیرمجموعه این نکته مثبت قرار می‌گیرد. پس‌زمینۀ «هستی» هم علی‌رغم این که با زبان معیار فاصله دارد، ولی چون از زبان یک نوجوان بیان می‌شود، قابل پذیرش است.<ref name="هستی نقد" />{{سخ}}
یکی از ویژگی‌های مهم این رمان، نثر و زبان آن است که استفاده از ضرب‌المثل‌های جنوبی هم زیرمجموعه این نکته مثبت قرار می‌گیرد، پس‌زمینۀ «هستی» هم علی‌رغم این که با زبان معیار فاصله دارد، ولی چون از زبان یک نوجوان بیان می‌شود، قابل پذیرش است.{{سخ}}
نکتۀدیگر این که اگر کسی این رمان را از دیدگاه اصالت زن بررسی کند، برایش جالب خواهد بود و در ذهنش ماندگار می‌شود و به نظرم، رسالت اصلی یک کتاب همین است؛ چون اگر خواننده آن را بخواند و به زودی از یادش برود، نمی‌توان آن را کتابی قدرتمند و تاثیرگذار دانست.<ref name="هستی نقد">{{یادکرد وب|نشانی=http://farhadhasanzadeh.com/%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D9%88%D8%AA%D9%87%E2%80%8C%DB%8C-%D9%86%D9%82%D8%AF/|عنوان=هستی در بوتۀ نقد}}</ref>
نکتۀدیگر این که اگر کسی این رمان را از دیدگاه اصالت زن بررسی کند، برایش جالب خواهد بودو در ذهنش ماندگار می‌شود و به نظرم،رسالت اصلی یک کتاب همین است ؛چون اگر خواننده آن را بخواند و به زودی از یادش برود، نمی‌توان آن را کتابی قدرتمند و تاثیرگذار دانست.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://farhadhasanzadeh.com/%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D9%88%D8%AA%D9%87%E2%80%8C%DB%8C-%D9%86%D9%82%D8%AF/|عنوان=هستی در بوتۀ نقد}}</ref>




[[پرونده:filmnamehasti.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''هستی و پروانۀ زرین بهترین فیلم‌نامه'''</center>]]
[[پرونده:filmnamehasti.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''هستی و پروانۀ زرین بهترین فیلم‌نامه'''</center>]]
=== وقتی هستی فیلم می‌سازد===
=== وقتی هستی فیلم می‌سازد===
هنرمند بوشهری نوشاعبدالله زاده که از فعالان تئاتر کودک و نوجوان و در رشته فیلم‌سازی است وتوانسته در جشنواره‌های مختلف مقام‌های برتری را کسب کند، در سی‌امین جشنواره بین المللی فیلم کودک‌ونوجوان اصفهان با فیلم‌نامۀ «هستی» در بخش اقتباسی و اندیشه‌های نو این جشنواره توانست مقام نخست را به دست آورد و پروانۀ زرین بهترین فیلمنامه را کسب کرد.{{سخ}}
هنرمندِ بوشهری، <font color=darkviolet> نوشاعبدالله‌زاده</font/>، که از فعالان تئاترِ کودک‌ و نوجوان و در رشتۀ فیلم‌سازی است توانسته است در جشنواره‌های مختلف مقام‌ برتر را کسب کند. در سی‌امین جشنوارۀ بین‌المللی فیلم کودک‌ونوجوانِ اصفهان با فیلم‌نامۀ «هستی» در بخش اقتباسی و اندیشه‌های نوِ این جشنواره توانست مقامِ نخست را به‌دست آورد و پروانۀ زرین بهترین فیلمنامه را کسب کند.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://pgnews.ir/module/news/156192/|عنوان=فیلم‌نامۀ اقتباسی هستی پروانۀ زرین بهترین فیلم‌نامه را کسب کرد}}</ref>
عبدالله زاده،این فیلمنامه را بر اساس رمان «هستی» اثر [[فرهاد حسن زاده]] اقتباس کرده‌بود.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://pgnews.ir/module/news/156192/|عنوان=فیلم‌نامۀ اقتباسی هستی پروانۀ زرین بهترین فیلم‌نامه را کسب کرد}}</ref>
===رمان‌های کانون زیر نگاه دوربینِ مدار بسته===
 
«هستی» نوشتۀ [[فرهاد حسن‌زاده]]، «گردان قاطرچی‌ها» نوشتۀ داوود امیریان و «توران تور» نوشتۀ عباس جهانگیریان از سوی اعضای نوجوان مراکز [[کانون پرورش فکری کودکان‌ونوجوانان‌‌‌‌]] استان تهران به‌عنوان برترین رمان‌های نوجوانِ امروز برگزیده شد.{{سخ}}
 
داوران نوجوان این طرح، کتاب‌های برتر خود را براساس  معیارهایی مانند: میزان لذت از متن، انتخاب مناسب موضوع داستان، ایجاد کشمکش و هیجان مناسب در قصه، کیفیت فضاسازی داستان، شخصیت‌‌پردازی مناسب، کیفیتِ پایان داستان، کیفیتِ آغاز داستان و کیفیتِ گفت‌وگوهای داستانی برگزیده‌اند.{{سخ}}
 
برهمین‌اساس، رمان هستی از ۱۰۰ امتیاز درنظر گرفته‌‌شده حائز ۸۴.۳۶ امتیاز شد و در صدر جدول انتخاب‌های این نوجوانان قرار گرفت.{{سخ}}
 
حسن‌زاده که رمانِ هستی او نه‌تنها مورد استقبال واقع شده‌ بود بلکه با ۱۶هزار بارِ امانت توسط اعضای کانون سراسرِ کشور به‌عنوان پرمخاطب‌ترین رمانِ نوجوانِ امروز هم شناخته می‌شود در سخنانی، جایزۀ مخاطبان را بهترین و سالم‌ترین جایزه‌ای دانست که تاکنون به وی اهدا شده‌ است و افزود: من تاکنون ۲۵جایزه برای کتاب‌هایم دریافت کرده‌ام و معتقدم مخاطبان بهترین داور هستند و مانند برخی از داوری‌های بزرگسالان مسائلی را که به کتاب ارتباط ندارد لحاظ نمی‌کنند.{{سخ}}
[[پرونده:hastidorbin.png|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''دوربین مدار بسته مخاطبان و  رمان‌هستی'''</center>]]
وی از نوجوانان به ویژه دختران که کتاب هستی را موشکافانه مطالعه‌ و آن را انتخاب کرده‌اند تشکر کرد و ادامه داد: در بسیاری از مکان‌های عمومی با این جمله روبه‌رو می شویم که '''این مکان مجهز به دوربین مدار بسته می‌باشد.''' من فکر می‌کنم <font color=darkviolet>این داوری همان دوربین مدار بسته‌ا‌ی است که ما و عملکرد ما را به دقت نگاه می‌کند.</font><ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.kanoonnews.ir/news/213097/رمان-های-کانون-زیر-نگاه-دوربین-مدار-بسته-نوجوانان|عنوان=رمان‌های کانون زیر نگاه دوربین مداربسته}}</ref>  
 
===رمان‌های کانون زیر نگاه دوربین مداربسته===
سه رمان هستی نوشته‌ی فرهاد حسن‌زاده، گردان قاطرچی‌ها نوشته‌ی داوود امیریان و توران تور نوشته‌ی عباس جهانگیریان از سوی اعضای نوجوان مراکز کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان استان تهران به عنوان برترین رمان‌های نوجوان امروز برگزیده شد.{{سخ}}
 
داوران نوجوان این طرح، کتاب‌های برتر خود را بر اساس معیارهایی مانند میزان لذت ازمتن، انتخاب مناسب موضوع داستان، ایجاد کشمکش و هیجان مناسب در قصه، کیفیت فضاسازی داستان، شخصیت‌پردازی مناسب، کیفیت پایان داستان، کیفیت آغاز داستان و کیفیت گفت‌وگوهای داستانی برگزیده‌اند.
بر همین اساس رمان هستی از ۱۰۰ امتیاز در نظر گرفته شده حایز ۸۴.۳۶ امتیاز شد و در صدر جدول انتخاب‌های این نوجوانان قرار گرفت.{{سخ}}
فرهاد حسن‌زاده که رمان هستی او نه تنها مورد استقبال واقع شده‌بود بلکه با ۱۶ هزار بار امانت توسط اعضای کانون سراسر کشور به عنوان پرمخاطب‌ترین رمان نوجوان امروز هم شناخته می‌شود نیز در سخنانی، جایزه‌ی مخاطبان را بهترین و سالم‌ترین جایزه‌ای دانست که تاکنون به وی اهدا شده است و افزود: من تاکنون ۲۵ جایزه برای کتاب‌هایم دریافت کرده‌ام و معتقدم مخاطبان، بهترین داور هستند و مانند برخی از داوری‌های بزرگسالان مسائلی را که به کتاب ارتباط ندارد لحاظ نمی‌کنند.{{سخ}}
 
وی از نوجوانان به ویژه دختران که کتاب هستی را موشکافانه مطالعه‌ و آن را انتخاب کرده‌اند تشکر کرد و ادامه داد: در بسیاری از مکان‌های عمومی با این جمله روبرو می شویم که '''این مکان مجهز به دوربین مدار بسته می‌باشد.''' من فکر می‌کنم این داوری همان دوربین مدار بسته‌ا‌ی است که ما و عملکرد ما را به دقت نگاه می‌کند.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.kanoonnews.ir/news/213097/رمان-های-کانون-زیر-نگاه-دوربین-مدار-بسته-نوجوانان|عنوان=رمان‌های کانون زیر نگاه دوربین مداربسته}}</ref>  
[[پرونده:Romankanoon.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''رمان‌های کانون و نگاه مخاطبان'''</center>]]
[[پرونده:Romankanoon.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''رمان‌های کانون و نگاه مخاطبان'''</center>]]


 
=== فقط ۵ثانیه زمان دارید===
 
نویسنده‌ای که تمام زحماتش را با نام «هستی» در امور انتشارات کانون برای مخاطبان کودک‌ونوجوان و حتی بزرگسالان منتشر نموده‌ است، بی‌شک آنقدر هوشمندانه آغاز رمان ۲۶۲ صفحه‌ای‌اش را خوب، گیرا و اثرگذار شروع می‌کند که خواننده تا پایان، رمان را یک‌نفس بخواند و کتاب را زمین نگذارد همان‌طور که سندی داچل می‌گوید: فقط ۵ثانیه زمان دارید تا خوانندۀ داستانتان را جذب کنید و یا برای همیشه از دستش بدهید و این ۵ثانیه برای خواندن پاراگراف اول داستان است.<ref name="نگاهی به رمان هستی" />
 
{{سخ}}
=== فقط ۵ ثانیه زمان دارید===
دستم شکسته بود..{{سخ}}
نویسنده‌ای که تمام زحماتش را با نام «هستی» در امور انتشارات کانون برای مخاطبان نوجوان و حتی بزرگسالان منتشر نموده‌است بی‌شک، آن قدر هوشمندانه آغاز رمان ۲۶۲ صفحه ای‌اش را خوب، گیرا و اثرگذار شروع می‌کند که خواننده تا پایان، رمان را یک نفس بخواند و کتاب را زمین نگذارد همان‌طور که سندی داچل می‌گوید: فقط ۵ ثانیه زمان دارید تا خوانندۀ داستانتان را جذب کنید و یا برای همیشه از دستش بدهید واین ۵ ثانیه برای خواندن پاراگراف اول داستان است.
 
<span style="color:darkviolet">:دستم شکسته بود..{{سخ}}
دست شکسته‌ام توی گچ بود{{سخ}}
دست شکسته‌ام توی گچ بود{{سخ}}
و از گردن آویزان{{سخ}}
و از گردن آویزان{{سخ}}
تازه درد هم می‌کرد{{سخ}}
تازه درد هم می‌کرد{{سخ}}
ولی جرئت جیک زدن نداشتم از ترس بابا..{{سخ}}<ref>{{ پک|فرهاد حسن‌زاده|۱۳۴۱|ک=هستی|ص=۱۱}}</ref>
ولی جرئت جیک زدن نداشتم از ترس بابا..<ref>{{ پک|فرهاد حسن‌زاده|۱۳۴۱|ک=هستی|ص=۱۱}}</ref>{{سخ}}
<span><noinclude>
داستان در همان ابتدا موضوع محوریِ خود، یعنی دختری که دلش می‌خواهد پسر باشد برای خواننده بیان کرده است و به اصطلاح یقۀ او را می‌گیرد و تا پایان داستان با خود همراه می‌کند.<ref name="نگاهی به رمان هستی" />
{{سخ}}
شروع داستان، آغاز راهی است که مخاطب را تا رسیدن به انتها، تشویق می‌کند و حرکت می‌دهد همان راهی که حسن‌زاده انتخاب کرده است تا از انرژی‌ها و انگیزه‌ها برای حرکت‌کردن و قدم‌زدن تا رسیدن به انتهای رمان لبریز است.<ref name="نگاهی به رمان هستی" />


داستان در همان ابتدا موضوع محوری داستان خود را‌ یعنی دختری که دلش می‌خواهد پسر باشد برای خواننده بیان کرده و به اصطلاح یقۀ او را می‌گیرد و تا پایان داستان با خود همراه می‌کند.{{سخ}}
===هستی برترین رمان مخاطبان کانون===
رمان «هستی» نوشتۀ [[فرهاد حسن‌زاده]] با کسب نظر اکثریت بیش از ۳هزار مخاطبِ کانون، برترین رمان [[کانون پرورش فکری کودکان‌ونوجوانا]] شناخته شد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.mehrnews.com/news/1741165/هستی-برترین-رمان-مخاطبان-کانون-پرورش-فکری-شناخته-شد| عنوان= هستی برترین رمان از نگاه مخاطب نوجوان}}</ref>


شروع داستان، آغاز راهی است که مخاطب را تا رسیدن به انت‌ها، تشویق می‌کند و حرکت می‌دهد همان راهی که حسن‌زاده انتخاب کرده که از انرژی ‌هاو انگیزه‌ها برای حرکت کردن و قدم زدن تا رسیدن به انتهای رمان لبریز است.
<ref name="نگاهی به رمان هستی" />
===هستی برترین رمان مخاطبان کانون پرورش فکری===
رمان «هستی» نوشته فرهاد حسن زاده با کسب نظر اکثریت بیش از ۳ هزار مخاطب کانون برترین رمان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سال جاری شناخته شد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.mehrnews.com/news/1741165/هستی-برترین-رمان-مخاطبان-کانون-پرورش-فکری-شناخته-شد| عنوان= هستی برترین رمان از نگاه مخاطب نوجوان}}</ref>
===هستی برای پنجمین بار منتشر شد===
===هستی برای پنجمین بار منتشر شد===
انتشارات کانون پرورش فکری پس از استقبال بی‌نظیر مخاطبان از رمان هستی طی سال‌های گذشته، امسال در شمارگان ۵۰۰۰ نسخه رمان هستی را منتشر و راهی بازار کتاب کرد.{{سخ}}
[[کانون پرورش فکری کودک‌ونوجوان]] پس از استقبال بی‌نظیر مخاطبان از رمان هستی طی سال‌های اخیر، در سال۹۸، در شمارگان ۵۰۰۰ نسخه، رمان هستی را منتشر و راهی بازار کرد.{{سخ}}
لازم به ذکر است چاپ اول این کتاب در اسفند ۱۳۸۹ با شمارگان ۱۵۰۰۰ نسخه منتشر شد و تاکنون۳۵۰۰۰ نسخه از رمان هستی به چاپ رسیده است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://farhadhasanzadeh.com/هستی-برای-پنجمین-بار-منتشر-شد/|عنوان=هستی برای پنجمین بار منتشر شد}}</ref>
لازم به ذکر است چاپ اول این رمان در اسفند۱۳۸۹ با شمارگان ۱۵۰۰۰ نسخه منتشر شده بود که تاسال۹۸ این آمار به ۳۸هزار نسخه رسیده است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://farhadhasanzadeh.com/هستی-برای-پنجمین-بار-منتشر-شد/|عنوان=هستی برای پنجمین بار منتشر شد}}</ref><ref name="خانه" />
 
 
 


[[پرونده:Astridlingern.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''حسن‌زاده و آستریدلیندگرن'''</center>]]
[[پرونده:Astridlingern.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''حسن‌زاده و آستریدلیندگرن'''</center>]]


====جوایز کتاب====
====جوایز کتاب====
هستی جوایز بیشماری را از آن خود کرده،جوایزی مانند:
هستی جوایز بی‌شماری را از آن خود کرده است جوایزی مانند:
#برگزیدۀ مخاطبان کانون پرورش فکری کودک‌ونوجوان
#'''برگزیدۀ مخاطبان کانون پرورش فکری کودک‌ونوجوان(۱۳۹۱)'''
#برندۀ نشان لاک‌پشت نقره‌ای جشنوارۀ کتاب لاک‌پشت پرنده
#'''برندۀ نشان لاک‌پشت نقره‌ای جشنوارۀ کتاب لاک‌پشت پرنده(۱۳۹۱)'''
#برگزیده شدن در شورای کتاب کودک
#'''برگزیده‌شدن در شورای کتاب کودک'''
#برگزیدۀ بهترین فیلمنامۀ اقتباسی جشنوارۀ فیلم کودک‌ونوجوان اصفهان
#'''برگزیدۀ بهترین فیلمنامۀ اقتباسی جشنوارۀ فیلم کودک‌ونوجوان اصفهان
#نامزد کتاب سال ایران
#'''نامزد کتاب سال ایران'''
#نامزد کتاب سال شهید غنی‌پور
#'''نامزد کتاب سال شهید غنی‌پور'''
#نامزد کتاب سال کانون پرورش فکری کودکان‌ونوجوانان
#'''نامزد کتاب سال کانون پرورش فکری کودکان‌ونوجوانان'''
 
درخشش [[فرهاد حسن‌زاده]]، در نامزدی در جایزۀ اندرسن و آسترید لیندگرن هم از جملۀ جوایز جهانی این نویسنده می‌باشد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://farhadhasanzadeh.com/20306-2/|عنوان=جوایز رمان هستی}}</ref>
درخشش فرهاد فرهاد حسن‌زاده، در نامزد شدن جایزۀ اندرسن وآستریدلیندگرن هم از جملۀ جوایز جهانی این نویسنده توانمند می‌باشد.
<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://farhadhasanzadeh.com/20306-2/|عنوان=جوایز رمان هستی}}</ref>
[[پرونده:Anderson.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''حسن‌زاده و جایزۀ هانس‌کریستین‌اندرسن'''</center>]]
[[پرونده:Anderson.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''حسن‌زاده و جایزۀ هانس‌کریستین‌اندرسن'''</center>]]


==شناسنامۀ هستی==
رمان هستی نوشتۀ [[فرهاد حسن‌زاده]] از جمله رمان‌های نوجوانِ امروز توسط [[کانون پرورش فکری کودکان‌ونوجوانان]] در سال ۱۳۸۹ منتشر شد.{{سخ}}
این رمان که از جمله رمان‌های پرمخاطب از نگاه مخاطبان کودک‌ و نوجوان است. جوایز بی‌شماری را هم از آن خود کرده‌ است و حتی دو سال بعد از انتشار آن‌ توسط کانون پرورش فکری، به کسب جوایزی چون نشان‌ لاک‌پشت نقره‌ای در سال۱۳۹۱ و لوح ویژه از شورای کتاب و برگزیدۀ اول جایزه مخاطب نوجوان در همان سال شده‌ است.{{سخ}}
به‌دلیل پرمخاطب‌بودن کتاب، رمان هستی در سال۱۳۹۲ به زبان انگلیسی نیز چاپ گردید که این امر رمان پرطرفدار هستی را خواندنی‌تر کرد.{{سخ}}
رمان هستی در سال۸۹ در تیراژ عالی پانزده‌هزار جلد ودر ۲۶۴ صفحه و به قیمت مناسب دوهزاروهشت‌صد تومان در مراکز فرهنگی هنری سراسر کشور قابل دسترسی بود و اینک  قیمت آن به یازده‌هزاروپانصدتومان افزایش یافته‌ است.<ref name="خانه" />{{سخ}}
کم پیش می‌آید در حوزۀ ادبیات کودک‌ و نوجوانِ ما کتابی منتشر شود که بتواند با آثار ترجمه رقابت کند؛ چه از نظر انتخاب سوژه و پرداخت، چه در زمینۀ جذب مخاطب. و «رمان هستی»، یکی از موفق‌ترین نمونه‌های رمانِ نوجوانِ تالیفی در سال‌های اخیر است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.ketabrah.ir/author/5795-%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87|عنوان=شناسنامه هستی}}</ref><ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://shahreketabonline.com/products/115/33050/%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C|عنوان=گزارشی از مشخصات رمان هستی}}</ref><ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.google.com/amp/s/ketabak.org/ketab/2526-%25D9%2587%25D8%25B3%25D8%25AA%25DB%258C%3famp|عنوان= معرفی رمان هستی}}</ref><ref name="نگاهی به رمان هستی" />


==شناسنامه هستی==
رمان هستی نوشته فرهاد حسن‌زاده  از جمله رمان‌های نوجوان امروز توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سال ۱۳۸۹ منتشر شد.{{سخ}}
این رمان که از جمله رمان‌های پرمخاطب از نگاه مخاطبان کودک و نوجوان است جوایز بیشماری را هم از آن خود کرده است و حتی دو سال بعد از انتشار آن‌ توسط کانون پرورش فکری به کسب جوایزی چون  نشان‌لاک‌پشت نقره‌ای در سال ۱۳۹۱ و لوح ویژه از شورای کتاب و برگزیده اول جایزه مخاطب نوجوان در همان سال شده‌است.{{سخ}}
به دلیل پرمخاطب بودن کتاب، رمان هستی در سال ۱۳۹۲ به زبان انگلیسی نیز چاپ گردید و این امر، رمان پرطرفدار هستی را خواندنی‌تر کرد.{{سخ}}
رمان هستی در سال ۸۹ در تیراژ عالی۱۵هزار جلد ودر ۲۶۴ صفحه وبه قیمت مناسب دو هزاروهشت‌صد تومان در مراکز فرهنگی هنری سراسر کشور قابل دسترسی بود و اینک قیمت آن به یازده‌هزاروپانصدتومان افزایش یافته‌است.{{سخ}}
کم پیش می آید در حوزه ادبیات کودک‌ونوجوان ما کتابی منتشر شود که بتواند با آثار ترجمه رقابت کند؛ چه از نظر انتخاب سوژه و پرداخت، چه در زمینه جذب مخاطب و رمان هستی، نوشته فرهاد‌حسن‌زاده، یکی از موفق‌ترین نمونه‌های رمان نوجوان تالیفی در سال‌های اخیر است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.ketabrah.ir/author/5795-%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87|عنوان=شناسنامه هستی}}</ref>
<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://shahreketabonline.com/products/115/33050/%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C|عنوان=گزارشی از مشخصات رمان هستی}}</ref>
<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.google.com/amp/s/ketabak.org/ketab/2526-%25D9%2587%25D8%25B3%25D8%25AA%25DB%258C%3famp|عنوان= معرفی رمان هستی}}</ref>
<ref name="نگاهی به رمان هستی" />
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
خط ۴۴۰: خط ۲۷۷:
==منابع==
==منابع==
#{{یادکرد کتاب|حسن‌زاده|فرهاد|عنوان=رمان هستی|ناشر=کانون پرورش فکری کودکان‌ونوجوانان|سال=۱۳۸۹|مکان=|جلد=|شابک=۹۷۸-۹۶۴-۳۹۱-۶۲۴-۴}}
#{{یادکرد کتاب|حسن‌زاده|فرهاد|عنوان=رمان هستی|ناشر=کانون پرورش فکری کودکان‌ونوجوانان|سال=۱۳۸۹|مکان=|جلد=|شابک=۹۷۸-۹۶۴-۳۹۱-۶۲۴-۴}}
#'''سبک شناسی و شگردهای طنز در رمان هستی از فرهاد حسن‌زاده'''، نوشتۀ  سمیه سادات آورند، مدرس گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه فرهنگیان، شیراز و مربی کانون پرورش فکری کودکان‌و‌نوجوانان فارس، سال انتشار:۱۳۹۷، محل انتشار: پژوهشنامۀ اورمزد، ص:۱۱، شمارۀ۴۴
#'''بررسی شخصیت‌پردازی در رمان نوجوانِ دفاع‌مقدس در رمان‌ هستی'''، نوشتۀ صدیقه مزارعی‌زاده، پایان‌نامه، وزارت علوم، تحقیقات، و فناوری، دانشگاه هرمزگان، دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، سال۱۳۹۳.
#'''برساخت سوژگی دختر و دخترانگی در رمان هستی'''، پدیدآور: سیران اصحابی، استاد راهنما: پارسا یعقوبی جنبه‌سرائی، دانشگاه کردستان، دانشکدۀ ادبیات و زبان‌های خارجی، چاپ شده در پایگاه اطلاعات علمی ایران، سال۱۳۹۸.
#'''کاربرد فرازبان در روایت پردازی کودکانه  در رمان هستی از فرهاد حسن‌زاده'''، نوع پژوهش: پایان نامه، پژوهشگران: شتاو زندکریمی (دانشجو)، پارسا یعقوبی جنبه سرائی(استاد راهنما)، صالح ادیبی(استاد مشاور)، چاپ شده در وب سایت رسمی دانشگاه کردستان، سال۱۳۹۲.
#'''تحلیل گفتمان انتقادی ده رمان نوجوان در حوزۀ دفاع‌مقدس (براساس نظریۀ نورمن فرکلاف)'''، پدیدآور: نوال رخنیه، استاد راهنما: محمدرضا صرفی، استاد مشاور: نجمه حسینی سروری، دانشگاه شهید باهنر کرمان، دانشکدۀ ادبیات و علوم‌انسانی، چاپ شده در پایگاه اطلاعات علمی ایرانیان، سال۱۳۹۵


==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==
#{{یادکرد وب|نشانی=http://farhadhasanzadeh.com/20306-2/|عنوان=هستی رمان نوجوان امروز|ناشر=خانۀ کتاب|تاریخ انتشار=|تاریخ بازدید=۲۳مرداد۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=https://ketabak.org/content/%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%AC%D8%A7%DB%8C%D8%B2%D9%87-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9%D8%A7%D9%86|عنوان=گفت‌وگو با نویسندۀ ایرانی راه‌یافته به فهرست پنج نویسندۀ برترِ معتبرترین جایزۀ ادبیات کودکان|ناشر=کتابک|تاریخ انتشار=۲اسفند۱۳۹۶|تاریخ بازدید=۱۴دی۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=http://www.ketabkhon.ir/Book/5331/6034/%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C|عنوان=رمان هستی نوشتۀ فرهاد حسن‌زاده|ناشر=کتاب‌خون|تاریخ انتشار|تاریخ بازدید=۲۳مرداد۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=https://ketabak.org/content/3297-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D9%85%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D8%A7%D8%B7%DB%8C-%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%B3-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D9%86%D8%A8%DB%8C%D9%87-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87%E2%80%8C-%D9%85%D9%86%D8%AA%D9%82%D9%84-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF|عنوان=کارمندان خاطی مدارس را برای تنبیه به کتابخانه‌ منتقل می‌کنند.|ناشر=کتابک|تاریخ انتشار=|تاریخ بازدید=۱۴دی۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=http://www.ibna.ir/fa/doc/naghli/163410/%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87|عنوان=انتشار رمان هستی به زبان انگلیسی|ناشر=خبرگذاری کتاب ایران|تاریخ انتشار=۹فروردین۱۳۹۲|تاریخ بازدید=۲۳مرداد۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=https://ketabak.org/content/%D8%AC%D8%A7%DB%8C%D8%B2%D9%87-%D9%87%D8%A7%D9%86%D8%B3-%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86|عنوان=جایزۀ هانس کریستین اندرسن|ناشر=کتابک|تاریخ انتشار=|تاریخ بازدید=۱۴دی۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=https://www.yjc.ir/fa/news/6380758/%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%B1%DA%A9%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D8%A8%D9%88%D9%84%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%86%DB%8C-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D9%88%D8%AF|عنوان= رمان هستی به زبان ترکی استانبولی خواندنی می‌شود|ناشر=باشگاه خبرنگاران جوان|تاریخ انتشار=۹دی۱۳۹۶|تاریخ بازدید=۲۳مرداد۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=http://www.ibna.ir/fa/doc/tolidi/276880/%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D9%85%D8%AC%D9%84%D9%87-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C-%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C|عنوان=معرفی آثار فرهاد حسن‌زاده در مجلۀ ادبی سوری|ناشر=خبرگزاری کتاب ایران|تاریخ انتشار= ۲۵ خرداد۱۳۹۸|تاریخ بازدید=۱۴دی۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF_%D8%AD%D8%B3%D9%86%E2%80%8C%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87|عنوان=همه چیز دربارۀ فرهاد حسن‌زاده|تاریخ انتشار=|تاریخ بازدید=۲۳مرداد۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=http://www.ibna.ir/fa/doc/report/280144/%D9%84%D8%B2%D9%88%D9%85-%D8%AA%D9%88%D8%AC%D9%87-%D9%86%D9%87%D8%A7%D8%AF%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B3%D8%A6%D9%88%D9%84-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C-%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9%D8%A7%D9%86-%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%B2%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D8%A7%D9%86|عنوان=کاندیداهای داستانی نوجوان|ناشر=خبرگزاری کتاب ایران|تاریخ انتشار=۷شهریور۱۳۹۸|تاریخ بازدید=۱۴دی۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=https://koodak24.ir/directories/details/52/-%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87|عنوان=نویسندۀایرانی و جوایز جهانی|ناشر=پرتال کودک‌ونوجوان|تاریخ انتشار=|تاریخ بازدید=۲۳مرداد۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=http://www.ibna.ir/fa/doc/naghli/270216/%D8%A7%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B2%D8%AF%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9-%D9%87%D8%AC%D8%AF%D9%87%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87-%D8%AC%D8%B4%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%BA%D9%86%DB%8C-%D9%BE%D9%88%D8%B1|عنوان=اعلام نامزدهای بخش کودک هجدهمین دوره جشنواره شهید غنی‌پور|ناشر=خبرگزاری کتاب ایران|تاریخ انتشار=۱۶دی۱۳۹۷|تاریخ بازدید=۱۴دی۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=https://ketabak.org/ketab/2526-%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C|عنوان=کمی دربارۀ حسن‌زاده|ناشر=کتابک|تاریخ انتشار=|تاریخ بازدید=۲۳مرداد۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=https://ketabak.org/ketab/2526-%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C|عنوان=معرفی رمان هستی|ناشر=کتابک|تاریخ انتشار=|تاریخ بازدید=۱۴دی۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=http://farhadhasanzadeh.com/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C/|عنوان=نگاهی به رمان هستی|ناشر=شهرکتاب آنلاین|تاریخ انتشار|تاریخ بازدید=۲۳مرداد۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=https://ketabak.org/content/%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86%E2%80%8C%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D9%85%DB%8C%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%86%D8%B4%D8%B3%D8%AA-%C2%AB%D9%84%D8%B0%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%C2%BB|عنوان=فرهاد حسن‌زاده میهمان نشست «لذت داستان»|ناشر=کتابک|تاریخ انتشار=۳۱تیر۱۳۹۴|تاریخ بازدید=۱۴دی۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=https://ketabak.org/ketab/2526-%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C|عنوان=خلاصۀ داستان هستی}}
#{{یادکرد وب|نشانی=https://ketabak.org/content/10736-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D9%86%D9%87%D8%A7%D8%AF-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86%E2%80%8C-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%87-%D9%86%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86|عنوان=پیشنهاد کتاب فرهاد حسن‌ زاده برای مطالعه نوجوانان|ناشر=کتابک|تاریخ انتشار=۲۴تیر۱۳۹۵|تاریخ بازدید=۱۴دی۱۳۹۸}}
#{{ یادکرد وب| نشانی=http://www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/348-2011-10-16-08-32-29.html|عنوان=همه چیز با جنگ شروع می‌شود|ناشر=کانون فرهنگی چوک|تاریخ انتشار=۲۵مهر۱۳۹۰|تاریخ بازدید=۲۳مرداد۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=https://ketabak.org/content/%D8%AD%D8%B3%D9%86%E2%80%8C%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%AC%D8%A7%DB%8C%D8%B2%D9%87-%D9%87%D8%A7%D9%86%D8%B3-%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%86|عنوان=فرهاد حسن‌زاده به فهرست نهایی جایزه هانس کریستین اندرسن راه یافت|ناشر=کتابک|تاریخ انتشار=۳۰دی۱۳۹۶|تاریخ بازدید-۱۴دی۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=https://ketabak.org/ketab/2526-%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C|عنوان=خلاصۀ داستان هستی|ناشر=کتابک|تاریخ انتشار=|تاریخ بازدید=۲۳مرداد۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=https://ketabak.org/content/%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86%E2%80%8C%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C%E2%80%8C%D8%A7%D8%B4-%DA%A9%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86-%D9%BE%D8%B1%D9%88%D8%B1%D8%B4-%D9%81%DA%A9%D8%B1%DB%8C-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%AF%D9%88%DB%8C%D8%AF|عنوان=فرهاد حسن‌زاده از آشنایی‌اش با کانون پرورش فکری می‌گوید|ناشر=کتابک|تاریخ انتشار=۱شهریور۱۳۹۵}}
#{{یادکرد وب|نشانی=http://www.ibna.ir/fa/doc/report/138146/شخصیت-پردازی-رمان-هستی-قدرتمند|عنوان=نقاط قوت هستی خانم|ناشر=خبرگذاری کتاب ایران|تاریخ انتشار=۱خرداد۱۳۹۱|تاریخ بازدید=۲۳مرداد۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=https://ketabak.org/content/%D8%A7%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B2%D8%AF%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%AC%D8%A7%DB%8C%D8%B2%D9%87%E2%80%8C-%D9%84%D8%A7%DA%A9%E2%80%8C%D9%BE%D8%B4%D8%AA-%D9%BE%D8%B1%D9%86%D8%AF%D9%87|عنوان=اعلام نامزدهای اولیه جایزه‌ لاک‌پشت پرنده|ناشر=کتابک|تاریخ انتشار=۲۱بهمن۱۳۹۴|تاریخ بازدید=۱۴دی۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=https://www.hamshahrionline.ir/news/145845/%D9%BE%D8%B3%D8%B1%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1-%D8%B4%D8%AF|عنوان=پسری که دختر شد-همشهری آنلاین|ناشر=همشهری آنلاین|تاریخ انتشار=۲۷شهریور۱۳۹۰|تاریخ بازدید=۲۳مرداد۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=https://ketabak.org/content/10068-%D8%AF%D9%8A%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B2%DB%8C-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8|عنوان=ديدار نوروزی نویسندگان ادبیات کودک و برگزاری روز جهانی کتاب|ناشر=کتابک|تاریخ انتشار=۲۱فروردین۱۳۹۵|تاریخ بازدید=۱۴دی۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=http://farhadhasanzadeh.com/دوازده-قاب-برای-هستی|عنوان=دوازده قاب برای هستی|ناشر=کانون پرورش فکری کودک‌ونوجوان|تاریخ انتشار=|تاریخ بازدید=۲۳مرداد۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=http://emamlibrary.blogfa.com/post/16/%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D9%88-%D9%86%D9%82%D8%AF-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87|عنوان=معرفی و نقد کتاب "هستی" نوشته فرهاد حسن زاده|ناشر=کتابخانۀ عمومی امام‌خمینی قزوین|تاریخ نشر=۹دی۱۳۹۲|تاریخ بازدید=۱۶دی۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=http://freebsd2.ghanoondaily.ir:8080/News/Item/71736/98/%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86--%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C--%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%B2-%D8%B1%D9%88%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B4%D8%AF.html|عنوان=رونمایی از ترجمۀ هستی در تبریز|ناشر=پایگاه خبررسانی قانون|تاریخ انتشار=۳۰اردیبهشت۱۳۹۲|تاریخ بازدید=۲۳مرداد۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=https://www.isna.ir/news/96100904496/%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%A7%D8%B1-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%B1%DA%A9%DB%8C%D9%87|عنوان=انتشار رمان «هستی» فرهاد حسن‌زاده در ترکیه|ناشر=ایسنا|تاریخ انتشار=۹دی۱۳۹۶|تاریخ انتشار=۱۶دی۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=http://farhadhasanzadeh.com/%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D9%88%D8%AA%D9%87%E2%80%8C%DB%8C-%D9%86%D9%82%D8%AF/|عنوان=هستی در بوتۀ نقد|ناشر=کانون پرورش فکری کودک‌ونوجوان|تاریخ انتشار=|تاریخ بازدید=۲۳مرداد۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=https://www.parsine.com/fa/news/109300/%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86%E2%80%8C%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D8%B4%D8%AF|عنوان=«هستی» فرهاد حسن‌زاده به انگلیسی ترجمه شد|ناشر=پارسینه|تاریخ ناشر=۳۱شهریور۱۳۹۲|تاریخ بازدید=۱۶دی۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=http://pgnews.ir/module/news/156192/|عنوان=فیلم‌نامۀ اقتباسی هستی پروانۀ زرین بهترین فیلم‌نامه را کسب کرد|ناشر=خلیج فارس|تاریخ انتشار=۱۷تیر۱۳۹۶|تاریخ بازدید=۲۳مرداد۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=https://www.sid.ir/fa/journal/ViewPaper.aspx?id=356042|عنوان=سبک شناسي و شگردهای طنز در رمان هستی از فرهاد حسن زاده|ناشر=پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی|تاریخ انتشار=پاییز۱۳۹۷|تاریخ بازدید=۱۶دی۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=https://www.kanoonnews.ir/news/213097/رمان-های-کانون-زیر-نگاه-دوربین-مدار-بسته-نوجوانان|عنوان=رمان‌های کانون زیر نگاه دوربین مداربسته|ناشر=پایگاه خبری کودک‌ونوجوان|تاریخ انتشار=۲۲آبان۱۳۹۱|تاریخ بازدید=۲۳مرداد۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=http://www.ibna.ir/fa/doc/longint/257498/%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%86-%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%B4%DB%8C%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D9%88%D8%AF-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%85|عنوان=عادت‌های نوشتن فرهاد حسن‌زاده/ شیفته احمد محمود بودم|ناشر=خبرگزاری کتاب ایران|تاریخ انتشار=۲۱بهمن۱۳۹۶|تاریخ بازدید=۱۶دی۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=http://farhadhasanzadeh.com/هستی-برای-پنجمین-بار-منتشر-شد/|عنوان=هستی برای پنجمین بار منتشر شد|ناشر=خبرگذاری مهر|تاریخ انتشار=۲۱آبان۱۳۹۱|تاریخ بازدید=۲۳مرداد۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=http://www.qudsonline.ir/news/645109/%D8%AA%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84-%D8%A7%D8%B2-%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85-%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%DB%8C%D8%B2%D8%AF|عنوان=تجلیل از "فرهاد حسن‌زاده" نویسنده نام‌آشنای کشور|ناشر=پایگاه خبری و تحلیلی قدس|تاریخ انتشار= ۳۰بهمن۱۳۹۷|تاریخ بازدید=۱۶دی۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=http://farhadhasanzadeh.com/20306-2/|عنوان=جوایز رمان هستی|ناشر=فرهاد حسن‌زاده|تاریخ انتشار=|تاریخ بازدید=۲۳مرداد۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=https://www.borna.news/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%A7%D8%B5%D9%81%D9%87%D8%A7%D9%86-69/868601-%D8%A2%D8%BA%D8%A7%D8%B2-%D8%B2%D9%86%DA%AF-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%86%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%A7-%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87|عنوان=آغاز زنگ رمان نوجوان با «هستی» فرهاد حسن‌زاده|ناشر=خبرگزاری برنا|تاریخ انتشار=|تاریخ بازدید=‍۱۶دی۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=https://www.ketabrah.ir/author/5795-%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87|عنوان=شناسنامۀ هستی|ناشر=کتابراه|تاریخ انتشار=|تاریخ بازدید=۲۳مرداد۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=http://jcls.shirazu.ac.ir/article_4838_0.html|عنوان=فرایند تحوّل شخصیت در داستان هستی|ناشر=مطالعات ادبیات کودک|تاریخ انتشار=|تاریخ بازدید=۱۶دی۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=https://shahreketabonline.com/products/115/33050/%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C|عنوان=گزارشی از مشخصات رمان هستی|ناشر=شهر کتاب آنلاین|تاریخ انتشار=|تاریخ بازدید=۲۳مرداد۱۳۹۸}}
#{{یادکرد وب|نشانی=https://www.google.com/amp/s/ketabak.org/ketab/2526-%25D9%2587%25D8%25B3%25D8%25AA%25DB%258C%3famp|عنوان= معرفی رمان هستی|ناشر=کتابک|تاریخ انتشار=|تاریخ بازدید=۲۳مرداد۱۳۹۸}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۲۰:۲۵

هستی
هستی، دختری که دلش می‌خواهد فوتبالیست شود.
نویسندهفرهاد حسن‌زاده
ناشرکانون پروش فکری کودکان‌ونوجوانان
محل نشرتهران
شابک۹۷۸-۹۶۴-۳۹۱-۶۲۴-۴
تعداد صفحات۲۶۲
موضوعنوجوانی، بلوغ و عشق در بحبوحۀ جنگ
زبانفارسی
سریرمانِ نوجوان‌ِامروز
طراح جلدعطیه بزرگ سهرابی

هستی رمانی از فرهاد حسن‌زاده است که در محدودۀ سنی کودک و نوجوان و با محوریتی از ادبیات دفاع‌مقدس منتشر شده است. کانون پرورش فکری کودکان‌ونوجوانان از سال۸۹ تا ۹۸، ۳۸هزار نسخه از این رمان را در ۷نوبت [۱] به‌چاپ رسانده است.[۲][۳]


* * * * *

خواندن داستان‌هایی که با ماهیت جنگ ساخته و پرداخته می‌شوند، بهتر از هر کتاب تاریخِ مستندی می‌توانند رویداد‌ها را هنرمندانه در ذهن مخاطب تصویر کنند و به خواننده ‌شناختی عمیق از فاجعه‌ای به نام جنگ بدهند.[۴] هستی یک رمانِ رئالیستی از روزهای آغازینِ جنگِ ایران و عراق است، زیرا تنها داستانِ رئالیستی است که می‌تواند به‌خوبی از عهدۀ بازنمایی واقعیت‌ها برآید. در این داستان علاوه‌بر جنگ ایران و عراق، معضل خانواده‌ها نیز کاویده می‌شود و شاید هیچ کتابِ مستندی دربارهٔ جنگ این چنین با ذکر جزییات بیان نشده باشد. از این نظر داستان حسن‌زاده هم به لحاظ فکری و هم‌ حسی تاثیرگذار است.[۴]
حسن‌زاده در این رمان از آدم‌هایی می‌گوید که با وجود علایق به زندگیِ خود به جنگ می‌روند. تحولِ بزرگی مثل جنگ لازم است تا آدم‌های داستان هویتِ خود را در این جریان آشکار کنند. مانند پدر هستی که در آخر، علی‌رغم ترسش از جنگ به آبادان بازمی‌گردد تا دخترش را نجات بدهد.[۴]
هستی و خانواده‌اش، بخش‌های آشکار و پنهانِ ما و فرهنگمان را در خودشان حل کرده‌اند. جنگ را؛ فقر را؛ بغض و حسرت را. و نیز تجاربی که به واسطهٔ زیستن در شرایط جنگ برایمان به ارمغان آورده است.[۴]
ویژگی‌های اثر مانند دارا بودن رگه‌هایی از طنزی که پابه‌پای کشمکش‌های مختلف خانوادگی و اجتماعی پیش می‌رود و طعمِ تلخِ بحرانِ خانمان‌سوزِ جنگ، در کنار تعددِ شخصیت‌های قابل تأمل که ورود و خروج‌های منطقی و معقولی نیز دارند داستانی جذاب و مؤثر را رقم زده است و علاوه‌بر مخاطب نوجوان می‌تواند بزرگسالان را نیز با اثری متفاوت و خواندنی روبه‌رو کند و ماندگاری خاص خودش را در ذهن خوانندۀ اثر باقی بگذارد.[۴]
رمان هستی هویت و محوری تاریخی دارد. آغاز آن جنگ ایران و عراق است و پایانش هم باز و رو به گسترش است. به‌علاوه هستی و خانواده‌اش در طول داستان، سنت‌های خانوادگی ارزشمندی را به خواننده نشان می‌دهند و مسائلِ واقعی را که در آن زمان جریان داشته‌است، بهتر به مخاطب می‌شناسانند.[۴]
جوایزی چون لاک‌‌‌‌پشت نقره‌ای، برگزیده‌شدن توسط مخاطبان نوجوان کانون و برنده‌شدن در بخش فیلم‌نامۀ اقتباسی این رمان را در صدر برترین‌های کانون قرار داده است و نیز ترجمۀ موفق رمان به زبان‌های گوناگون از قدرتِ ادبیِ نویسنده و تواناییِ خاص مترجم آن خبر می‌دهد.[۵][۶]
فرهاد حسن‌زاده بیشتر برای نوجوانان می‌نویسد اما به‌دلیل فضای نوستالژیک و لحن صمیمی در آثارش هر مخاطبی پای صحبت‌هایش می‌نشیند و با داستان‌های او همراه می‌شود.

اگر هنوز دوست هستی نشده‌اید

حسن‌زاده نویسندۀ متعهد

پسر حسن‌زاده دختر شد

به گفتۀ فرهاد حسن‌زاده، هستی از دلِ‌ یک ماجرای نیمه‌واقعی درآمد؛ داستانِ واقعی‌ از این قرار بود که: یک‌‌بار در بازی فوتبال دست پسرم شکست و او را به بیمارستان بردم و یک شب هم پیش پسرم خوابیدم تا روز بعد دست او را عمل کنند.[۷]
همان شب بود که جرقۀ نوشتن یک داستان زده شد و البته ماجرا را بردم به سال۵۹ و شروع جنگ با یک داستان کوتاه و اسمش شد روزی که ولوله شد..[۷]
بعد فکر کردم این داستانِ‌ کوتاه ظرفیت این را دارد تا فصل اول یک رمان باشد و تصمیم گرفتم پسر داستان را تبدیل کنم به دختری که کارهای پسرانه می‌کند و آنجا بود که هستی من متولد شد.[۷]

ته دلم هستی را دوست دارم

خالقِ رمانِ هستی دربارۀ نوشتن جلدِ دوم آن می‌گوید:

بستگی به بعضی چیزها دارد.

می‌توانم روزهای بعدی زندگی‌اش را تصویر کنم و او را ببرم به وضعیت و زمانی دیگر. باید صبر کرد و دید.[۷]
باید دید آیا هستی هم دوست‌دارد که این اتفاق بیافتد یا نه؟[۷]

کمی دربارۀ نویسنده

فرهاد حسن‌زاده در ۱۳سالگی در یکی از کتابخانه‌های کانون استعداد نویسندگی خود را شکوفا کرد. گاه شعر می‌گوید و گاه فیلم‌نامه می‌نویسد و جوایز بی‌شماری را هم از آن خود کرده‌ است که مهم‌ترین آن‌ها نشان ماه طلایی می‌باشد.[۸] او تاکنون بیش از ۸۰ عنوان کتاب برای کودکان‌ و نوجوانان نوشته است و بیش‌ از ۳۰ جایزه در ایران دریافت کرده‌ است.
حسن‌زاده نامزدِ ایرانی جایزۀ جهانی هانس‌ کریستین‌ اندرسن۲۰۱۸ و نیز جایزۀ آسترید لیندگرن است[۹] که بسیاری از کتاب‌هایش به زبان‌های دیگری ترجمه شده‌اند.[۱۰]


عشق نوجوانی نویسنده

فرهاد حسن‌زاده دربارۀ شخصیت‌های محبوبش می‌گوید: از وقتی خودم را شناختم احمد محمود را هم شناختم و رمانِ همسایه‌های او را در نوجوانی خواندم و خیلی در من تاثیر گذاشت.
به جز او محمود دولت‌آبادی را هم دوست‌دارم.[۷]

هستی، دوست بچه‌ها

ماحصل داستان

هستی‌خانم، دختر نوجوانِ آبادانی است که دلش نمی‌خواهد مثل بقیۀ دخترها باشد. او آرزو دارد وقتی بزرگ شد؛ رانندۀ تریلی، خلبان یا دروازه‌بان تیم صنعت نفت آبادان شود.
اما وقتی جنگ آغاز می‌شود و هستی را در مسیر جدیدی قرار می‌دهد نگاه او نسبت به اطرافیان و دنیای اطرافش تغییر می‌کند و..[۲]

شهرت و جذابیت، باهم

داستان هستی تنها به ردۀ سنی خاصی محدود نمی‌شود، بلکه داستانی‌ست که هر سن‌ و سالی را با خط‌ به‌ خط جملات خود همراه می‌سازد.[۱۱]
هستی تنها یک نام یا یک کتاب نیست، هستی سرنوشت یک ملت و نهایت پای‌بندی و تعهد حسن‌زاده نسبت به باورهایی است که با وجود تمام‌شدن جنگ و سیاهی‌های آن، همچنان در اندیشۀ همگان نهفته است و چه زیباست که این مسئولیت در ادبیات با واژه‌هایی که لبریز از عشق و تعهد به مباحث ملی است بیان شده‌ است و این یعنی ادبیات داستانی معاصر هم‌چنان نفس می‌کشد و حسن‌زاده‌هایی را می‌خواهد که روحش را تازه کنند.[۱۱]
فرهاد حسن‌زاده در این رمان دغدغه‌ها و مشکلات را با احترام به همۀ اندیشه‌ها بیان کرده است که این خود داستان‌هایش را خواندنی‌تر می‌کند. قصد حسن‌زاده از گفتن این قصه تنها ادای نویسندگی نیست، بلکه شور و اشتیاق او برای نوشتن این اثر است آن را این‌گونه پرمخاطب کرده است، همان شور و اشتیاقی که به گفتۀ خود او حاصل تمرکزی است که در نگارش هستی برای خود ساخته‌است.[۱۱]

کارت تقدیمی برای جمشید‌خانیان

فرهاد حسن‌زاده، هستی را به رفیق گمشدۀ کودکی‌هایش به جمشید خانیان تقدیم کرده‌ است و در کارت تقدیمش که آن‌ را در صفحۀ۷ رمانش برای خانیان عزیزش فرستاده‌است این‌طور می‌نویسد:

برای رفیق کودکی‌های گمشده...
برای کودکی‌های رفیق گمشده...
برای رفیق گمشدۀ کودکی‌ها...
برای جمشید خانیان...[۱۲]

‎‌

قهرمانان هستی

داستان هستی قهرمان زیاد دارد. ابرقهرمان اصلی داستان کسی است که وقتی سوار موتور می‌شود حتی پایش به زمین نمی‌رسد اما از ماهشهر تا آبادان را تک‌تنه می‌آید و در شجاعت زبان‌زد می‌شود.[۱۱]
کسی که قابل پیش‌بینی نیست و در دنیایی متفاوت و با افکاری متفاوت زندگی می‌کند. کسی که رفتارهای نوجوانانه‌اش از همان جسارت‌های معمول و تضادهای اندیشه‌‌اش جاری است، که شخصیتی به ظاهر ساده اما با باطنی پیچیده را برای او می‌سازد.[۱۱]
فرهاد حسن‌زاده طوری هستی را در داستانش معرفی کرده‌ است که ما هستی را از زبان خود او بشناسیم. از زبان دختر ۱۲ساله‌ای که عاشق موتورسواری و فوتبال‌بازی‌کردن است. همۀ این‌ها باعث شده است تا مخاطبان هم‌سن‌‌ و سالِ هستی خودشان را جای او بگذارند و همۀ اتفاقات پیشروی هستی را مثل خود او لمس و تجربه کنند.[۱۱]
دایی جمشید قهرمان بعدی داستان است. او شوخ و مهربان است و علاقه‌اش به هستی فراتر از حد تصور است.[۱۱]
شخصیت بعدی داستان ابی است. همان ابوالقاسم، «پدر هستی ». که همه ابی صدایش می‌زنند، او رازی دارد که در پایان داستان آن را برای هستی فاش می‌کند. حسن‌زاده، بیشتر طنز در رمانِ هستی را بر دوشِ ابی قرار داده است تا این‌گونه به گفتۀ خودش بتواند از زشتی و سیاهی‌های جنگ کم‌کند .[۱۱]
فریبای داستان مادر هستی است، زنی مهربان است که به‌خوبی وظیفه مادری را ایفا می‌کند و عشق به فرزند را به زیبایی در داستان به‌تصویر می‌کشد، هستی می‌گوید او فرشته‌ای است که خدا زمینی‌اش کرده است.[۱۱]
خاله سیمین بازیگر بعدی است، او همیشه کیفش پر از سوغاتی است و شخصیتی شوخ دارد که کلمات را به‌هم‌می‌ریزد و از آن کلمات جدید می‌سازد هستی می‌گوید او بهترین خالۀ دنیا است.
شاپور شخصیتی دیگر در داستان هستی است، کسی که هستی او را دوست دارد چون قول داده تا برای هستی گردن‌بندی چوبیِ زیبایی با هستۀ خرما بسازد.[۱۱]


هستی در دست کودکان

چرا باید این کتاب را خواند

شور و اشتیاقی که حسن‌زاده در نگارش هستی به‌کار برده است و هم‌چنین طرح و پیرنگ در داستان که خلاصه می‌شود در جنگ و دفاع از سرزمین، بهترین دلیلی است که می‌توان حکم باید را بر خواندن این کتاب گذاشت.[۱۳]
شخصیت هستی و همزادپنداری مخاطبان با او، باعث شده است تا کتابِ هستی تنها یک کتاب نباشد؛ بلکه مخاطبانِ آن، در لحظه به لحظۀ طرحِ داستان پیش روند و تمام اتفاقات را با خود او لمس کند.[۱۳]
موضوعات مطرح شده در رمان برای همۀ فارسی‌زبانان آشناست زیرا بر محوریت جنگ و آوارگی‌های پس از آن می‌پردازد و به‌نوعی این رمان هویت همۀ ماست و هویت نیز اصلِ ذات آدمی است.

دوباره بخوانیم و با هم بخوانیم

من خواب هستی را دیدم!

فرهاد حسن‌زاده دربارۀ شرایط نوشتن رمان پرطرفدارش گفت:

من برای اینکه بتوانم با تمرکز بیشتری این رمان را بنویسم از انبار یک انتشارات استفاده کردم و شش‌ماه را روزی چهارساعت در این انبار به نگارش مشغول بودم، جالب این است که وقتی این کار را می‌کردم گاهی خواب هستی را می‌دیدم که هنرمندانه برایم ایفای نقش می‌کند.[۷]

بقیۀ آدم‌ها چی؟

فرهاد حسن‌زاده می‌گوید:

من برای نوشتن هستی برای خودم شخصیت‌هایی ساخته‌ام که وجود خارجی ندارند اما می‌توانند داشته باشند. در واقع آن‌ها در ذهن مخاطب هستند.[۷]

می‌توان گفت ذهن هر نویسنده، مثل یک سی‌پی‌یوی کامپیوتر است، پردازشگر دارد و اطلاعات را پردازش می‌کند و خروجی‌اش می‌شود آن‌چه که شما می‌خوانید.[۷]
من در طول زندگی آدم‌های متفاوتی دیدم و اطلاعاتشان را یادداشت کرده‌ام و از آن‌ها شخصیت ساخته‌ام، شاید اگر می‌خواستم می‌توانستم داستان را سرسری بنویسم و کار مشکلی هم نبود چون همیشه در اطراف من دخترِ نوجوان زیاد بوده است. خانواده‌‍‌ای پرجمعیت با بیش از حدود ۳۰ خواهرزاده و برادرزاده. سختی در نوشتنِ رمانِ هستی ریزشدن در لحظه‌های خاص زندگی‌اش بود.[۷]

دفترچۀ ایده‌های حسن‌زاده

خالق رمان هستی دربارۀ ایدۀ رمانش می‌گوید:

بسیاری از اتفاقاتِ فرعی رمانِ هستی را از لای برگ‌های دفتر ایده‌هایم بیرون کشیدم و بعضی حس‌هایی را که سراغم می‌آید و نمی‌دانم جایشان کجاست را در دفترچۀ ایده‌هایم می‌نویسم.[۷]
هستی دوست همۀ بچه‌ها

خلاصۀ داستان هستی

رمان «هستی» داستان دختر دوازده‌ساله‌ای است که ساکنِ آبادان است. روحیۀ عجیبی دارد و کارهایش به‌هیچ‌وجه به دختران شبیه نیست. او دوست‌دارد با پسرها فوتبال بازی کند و به‌همراه دایی جمشید به موتور سواری برود و راندن موتور را از او یاد بگیرد.[۱۴]
دست او در بازی فوتبال شکسته است و پدر ناچار است به جای این که برای کار بر روی کشتی اروند راهی ژاپن شود همراه هستی به بیمارستان برود.[۱۴]
مادر هستی در آستانۀ به‌دنیاآوردن فرزندی است و پدر بیشتر اوقات با هستی رفتار ناخوشایندی دارد و او را به‌خاطر کارهایش سرزنش می‌کند و "ادبار" صدایش می‌زند، حتی وقتی متوجه می‌شود که کشتی اروند غرق شده است باز هم دست از رفتارهایش برنمی‌دارد و مدام هستی را سرزنش می‌کند.[۱۴]
هستی به‌قدری از این وضع ناراحت است که فکر می‌کند فرزند آنان نیست و در ذهن خود سناریوهای گوناگونی را راجع‌به این موضوع می‌سازد. زمزمه‌های شروع جنگ هم برخاسته و خانۀ آن‌ها بر اثر بمباران ویران شده‌ است و این اتفاقات، آن‌ها را ناگزیر به رفتن به خانۀ بی‌بی می‌کند. خانواده با شدت‌گرفتن جنگ و با موتور دایی جمشید روانۀ ماهشهر می‌شوند و خاله نسرین نیز پس از چندی به آنان می‌پیوندد، ولی پس از مدتی با عجله می‌رود.[۱۴]
هستی در ماهشهر با لیلا که او هم جنگ‌زده است دوست شده و از او جودو یاد می‌گیرد و هم‌چنین برادر لیلا، شاپور، هم به او قول می‌دهد تا از هستۀ خرما برای هستی گردن‌بند زیبایی بسازد.[۱۴]
هستی دور از چشم خانواده و به کمک برادر لیلا و دوست او موتورِ دایی را تعمیر می‌کند و سپس تنهایی راهی آبادان می‌شود و آنجا با دایی جمشید و خاله نسرین روبه‌رو می‌شود.
پدر هم که نگران غیبت دخترش است، فردای آن روز راهی آبادان می‌شود، هستی با مشاهدۀ پدر پا به‌ فرار می‌گذارد که در همین‌زمان بمباران هم شروع می‌شود و هستی همراه پدر به گوشه‌ای پناه می‌برند و در چنین لحظه‌ای پدر راز مهمی را برای او فاش می‌کند.[۱۴]
هنگام مراجعت هستی و پدر به ماهشهر، دایی بسته‌ای را به هستی می‌رساند که رزمنده‌ای در حال مرگ ازاو خواسته است.[۱۴]
درون بسته، هسته خرمایی است که با ظرافت برش داده‌شده و روی آن با خطی خوش، نام هستی حک شده‌ است.[۱۴]

سبک کتاب

سبک رمان هستی با زاویۀ دید اول شخص‌مفرد روایت می‌شود تا خواننده احساس‌ کند که یکی از اشخاص داستان که در حال نقل داستان و گفت‌وگو می‌باشد برای اوست، تا خواننده وقایع و اتفاقات داستان را حتی اگر ناممکن باشند باورپذیر بیانگارند.[۱۱]
بردن فضای روایت داستان به گذشته موجب شده است تا مخاطب ارتباط نزدیک‌‌تر و صمیمی‌تری را با متن برقرار کند.
هیچ‌کس خانه نبود
یعنی من بودم و سهراب
بابا سر کار بود و
مامان هم بی‌بی را برده‌ بود درمانگاه
با سهراب بازی می‌کردم
خرگوشش را می‌انداختم بالا
و می‌گرفتم..
معمولا روایت داستان در زمان گذشته فاصلۀ میان شخصیت‌ها و مخاطبان را از بین‌ می‌برد و پیوندِ دوستی غیرمستقیمی را بین شخصیت‌ها و مخاطبش برقرار می‌کند.[۱۱]
بردن فضای روایت به گذشته، به نویسنده و راوی این امکان را می‌دهد تا در تمام ابعاد داستان سرک بکشند و به‌همراه مخاطب در سرتاسر دریای بی‌کران داستان پیش روند، آن‌گونه که حتی مخاطب خستگی پاروزدن را هم متوجه نشود.[۱۱]
شروع داستان به گونه‌ای است که مخاطب ابتدا تصور می‌کند که شخصیت و راوی داستان پسر است، اما در ادامۀ داستان متوجه خواهد‌ شد که شخصیت اصلی داستان دختری به نام هستی است.[۱۱]
فرهاد حسن‌زاده در نگارش رمان پرطرفدارش سبک رئالیسم را انتخاب کرده است تا به‌راحتی بتواند با شگرد جادوگری این سبک فضا و مکان و کشش‌های شخصیت‌هایش را نشان دهد و بعد به خواننده منتقل کند. بار اصلی رمانِ هستی جنگ تحمیلی است و ژانری اجتماعی و ماهیتی دفاع مقدسی دارد. جنگ در ذات خود بارِ معنایی سرد و خشن و منفی دارد و در ذهن مخاطبِ نوجوان اثری نامطلوب می‌گذارد مگر آنکه نویسندۀ توانمند با چاشنی‌هایی آن را جذاب و خواندنی‌ کند.[۱۱]

پیرنگ و طرح داستان

«در روزی که ولوله شد» که شهر از شلوغی فریاد می‌کشید و جامه‌اش را در تن خود پاره‌پاره ‌می‌کرد «دخترای ننه دریا» در شهری که از «آوار به آوارگی » رسیده‌ بود روی دیوار خاطره‌هایش نوشتند «هستی نام یک ماهی نیست...» این چهار عنوان چهار فصل کتابی است که فرهاد حسن‌زاده با شور و اشتیاق آن را به نگارش درآورده است و با هوشمندی و زیرکی برای جذب مخاطبانش که تنها کودک‌ونوجوان نیستند، نام‌هایی را برای فصل‌هایش انتخاب کرده است تا مخاطب را به ادامۀ خوانش داستانش سوق دهد و اشتیاق مخاطب را در خواندن داستان چندین برابر کند.[۱۳]
پیرنگ و طرح داستانِ هستی با رعایت توالی از چهار بخش تشکیل شده‌ است:
YesY معرفی هستی در آستانۀ جنگ ایران و عراق در آبادان
YesY آوارگی و مهاجرت به شهری دیگر
YesY زندگی در شرایط جنگ‌زدگی
YesY بازگشت هستی به آبادان
پیرنگ داستان از رفتن و برگشتن حکایت دارد، رفتن و برگشتنی که نه تنها برای نیروهای عراقی است که بیشتر برای دخترِ نوجوانی است که شهر و خانه‌اش را به خاطر ترس از جنگ رها کرده است.[۱۳]
با تصمیم برای رفتن به ماهشهر وارد «میانۀ داستان» می‌شویم، جایی که کشمکشی برای رفتن یا نرفتن بین اعضای خانواده شکل می‌گیرد. اوجِ داستان جایی است که پدر هستی برای نجات دخترش خطر می‌کند تا در شهری که حالا دیگر برایش غریبه است جان او را نجات دهد.[۱۳]
فرجام داستان با کندشدن رویدادها آهنگ می‌گیرد و مخاطب می‌فهمد داستان به زودی پایان خواهد یافت تا هستی به آرامی دستش را باز کند و چیزی را ببیند که منتظرش است. یک ماهی تراشیده شده از هستۀ خرما، که روی آن با خط قشنگی نوشته شده‌ بود: هستی...[۱۳]

نقاط قوت و ویژگی‌های هستی

شخصیت‌پردازی قدرتمند در رمان هستی و همین‌طور زاویۀ دید اول‌‌شخص‌‌مفرد یکی از نقاط‌ رمان است. نثر، زبانِ داستان و استفادۀ نویسنده از ضرب‌المثل‌های جذاب جنوبی نیز به ماندگاری نثر افزوده است و یکی دیگر از ویژگی‌های مهم آن می‌باشد.[۱۵]
از طرفی این کتاب از جمله کتاب‌هایی است که خواننده از خواندن آن پشیمان نمی‌شود و حتی حالت او، قبل و بعد از خواندن رمان متفاوت می‌شود زیرا این کتاب به نوعی اصالت زنان و دغدغه‌های آنان را بیان می‌کند که خود نقطۀ قوتی برای این مجموعه خواهد بود.[۱۵]

راوی داستان

راوی داستان دانای کل است، که بر تمام سطرها و بخش‌های رمان تسلط دارد.او همان هستی است که حضورش در سرتاسر داستان پررنگ و جذاب است و از حق نگذشته، بار روایت را خوب به دوش گرفته و پیش می‌برد.[۱۱]
زاویۀ اول شخص مفرد در داستان بیشترین هم‌حسی را در مخاطب ایجاد می‌کند تا افکار ابرقهرمان داستان برای بیان اتفاقات و حالاتش باز باشد.[۱۱]

لحن و زبان داستان

رمان هستی با استفاده از ضرب‌المثل‌های جنوبی و استفاده از زبان محلی در کنار واژه‌های امروزی و استفاده از ادبیات فولکوریک، زبانِ اثر را در ذهن مخاطب ماندگار کرده است. چون شخصیت اصلی داستان هستی است و داستان از زبان او روایت می‌شود لحن و زبان او به عنوان شخصیتِ محوری بر فضای داستان سایه افکنده است.[۱۱]
زمان روایت حال است، حالی که در گذشتۀ تقویمی اتفاق افتاده‌ است تا به نوعی کنجکاوی مخاطبان دنیای امروزی را برانگیزد و مخاطب، کشش دنبال‌کردن آن‌ را در خود حس کند.[۱۱]

عنوان داستان

نویسنده، نام کتابش را از شخصیت اصلی داستانش وام گرفته است و می‌توان گفت که حسن‌زاده راحت‌ترین و بی‌دردسر‌ترین اقدام را برای انتخاب عنوان انجام داده است زیرا زیاد ذهنش را درگیر نکرده است و احتمالاً، عنوان را از‌‌ همان ابتدای نوشتن رمان انتخاب کرده‌است.[۱۱]
تنها این سؤال در ذهن به وجود می‌آید که اگر حوادث رمان در دهۀ ۶۰ و زمان جنگ رخ داده است، آیا انتخاب این اسم منطقی بوده و تناسب دارد؟ بی‌شک پذیرش نام «هستی» برای دختران دهۀ شصت آن هم در شهر آبادان، کمی سخت است و می‌توان گفت: عنوانِ رمان، «تازه» و «کم تناسب» و«کم تجربه» از نظر تناسب زمانی است.[۱۱]
هستی نام زیبایی است که می‌تواند به راحتی در ذهن مخاطب ثبت شود و ضمناً این عنوان، ایهام دارد و بر دو مبنا به کار می‌رود:

  1. نامی دخترانه
  2. جهان و هستی و آفرینش.[۱۱]

هویت نوجوانی در هستی

رمان هستی هویتی را بیان می‌کند که شخصیت اصلی داستان آن را نمی‌پذیرد و به نوعی از آن فرار می‌کند. شخصیتی که دوست‌دارد پسر باشد و کارهای پسرانه انجام دهد. هستی نمی‌خواهد مثل دختر‌های هم‌سن‌‌وسالش باشد و آرزو دارد وقتی بزرگ شد دروازه‌بان شود.[۱۱]
هویت هستی، در گریز از خودش وتعریف می‌شود آن‌گونه که حسن‌زاده با طنزی تلخ این هویت‌گریزی را در داستان نشان داده است زیرا این بحران هویتی نکتۀ اساسی و مهمِ روانی‌ و اجتماعی در رفتار نوجوانان است و هستی می‌تواند نماد نوجوانانی باشد که از خودبودن خسته شده‌اند و می‌خواهند چیزی جز خودشان باشند.[۱۱]
بحران هویتی که در هستی ایجادشده است ناشی از شرایط نامطلوب او می‌باشد که دوری پدر از او و رفتارهای ناخوشایندش این بحران هویتی را تشدید می‌کند.[۱۱]

طنز در رمان هستی

خالق رمان هستی می‌گوید:

من بیشتر طنز در این رمان را بر دوش پدرِ هستی قراردادم. و در ادامه دربارۀ طنز در داستان هستی می‌گوید:
رمانِ هستی اگر در فضای سال۵۹ نوشته شده‌ بود، یعنی سالی که جنگ شروع شد و هستی و خانواده‌اش را دربه‌در و مصیبت‌زده کرد، باید میزان اشک‌ و آه در داستان زیاد می‌شد. اما من نمی‌خواستم این‌طور شود و هستی شاهد این اتفاقات باشد. زیرا اشک و آه به میزان کافی در ادبیات و بقیۀ رسانه‌ها یافت می‌شود، پس طنز را وارد داستان کردم تا در کنار با هیجانات پسرانه‌ای که در شخصیت هستی وجود دارد از تلخی‌های داستان کم کند.[۷]

فرهاد حسن‌زاده از جمله نویسندگانی است که عنصر طنز، چاشنی همیشگی او در سراییدن داستان است. او در رمان هستی نیز لایه‌های عمیقی از طنز را به‌خوبی در متن داستان جاری کرده‌ است تا با آمیختن محتوای خشک و جدی ادبیات دفاع‌‌مقدس در کنار چاشنی طنز، ادبیات کودک‌ونوجوان شاهد اتفاقات خوبی در عرصۀ داستان‌نویسی باشد.[۷][۱۱]

گفت‌وگوهای داستان

استفاده از گفت‌وگوها بر‌ای توصیف داستان و شخصیت‌های آن از عناصر مهم داستان‌پردازی در رمان هستی است و می‌توان آن را یکی از شگردهای فرهاد حسن‌زاده در خلق آثارش معرفی کرد.[۱۱]
گفت‌وگوها در رمان هستی، دیالوگ‌های زنده، محکم و تاثیرگذارند و اتفاقات داستان به واسطۀ این دیالوگ‌های زنده به زیبایی به تصویر کشیده‌شده‌اند و شخصیت‌پردازی در داستان هم به کمک این گفت‌وگوها ایجاد شده است که از خلال آن دیالوگ‌ها حتی می‌توان به تضادهای بین شخصیت‌های داستان پی‌برد.[۱۱]

تعهد نویسنده به نادر ابراهیمی

فرهاد حسن‌زاده تعهدی خاص به نادر ابراهیمی دارد به‌طوری که اندیشۀ ابراهیمی تاثیر زیادی بر سبک نگارش او گذاشته است. در بیشتر آثار او این تجلی اندیشه نمایان است، اندیشه‌ای که به مدد شعرهای نادرابراهیمی در قلب و ذهن حسن‌زاده به‌وجود آمده‌ است .
ما برای خواندن این قصۀ عشقِ به خاک
خون دل‌ها خورده‌ایم، خون دل‌ها خورده‌ایم
اینکه توجه به رسالت قلم و پای‌بندی به اصولی که نویسنده به آن‌ها معتقد است و بر بودن و انتشار آن‌ها تأکید دارد، نکته مهمی است.[۱۱]
فرهاد حسن‌زاده با پای‌بندی به سرزمین و عشق به آب و خاکِ اجدادی و نشان‌دادن صحنه‌هایی واقعی و ملموس از واقعۀ اجتماعی نه‌چندان خوشایند، جنگ و پایداری را در رمان هستی متجلی کرده‌ است.[۱۱]

وقتی منتقدان کوچک هستی سخن می‌گویند
حسن‌زاده با کودکان سخن می‌گوید

نظر هم‌سن و سال‌های هستی

بیشتر هم‌سن‌‌وسال‌های هستی، انتخاب نامِ هستی را برای کتاب مناسب می‌دانند و هستی را هستی‌بخش خانواده به‌شمارمی‌آورند، زیرا هستی «ادباری» که پدر او را با آن می‌خواند نبود، اما هرچند از نظر برخی دیگر انتخاب این عنوان برای رمان کنجکاوی خواننده را تحریک نمی‌کرد.[۱۵]
طرح روی جلد هم از نظر بیشتر بچه‌ها با موضوع متناسب بود و همۀ سادگی‌های روی طرح جلد آن باعث شده بود تا حتی اشتیاق برای خواندن و شروع هرچه زودتر آن بیشتر گردد.
دوست‌های هم‌سن‌وسال هستی، بخش ابتدایی داستان را دوست داشتند و رأی مثبت به عالی‌بودن آن دادند، اما پایان داستان را به دلیل عدم‌هماهنگی با شروع جذاب آن جالب نمی‌دانستند و از نظر آن‌ها نویسنده فقط سعی کرده‌ بود خیلی زود داستانش را جمع‌وجور کند و به پایان برساند.[۱۵]
برخی از لحن داستان و لهجۀ جنوبی آن راضی نبودند و آن را آزاردهنده می‌دانستند زیرا یک نوع دوگانگی زبان و لهجه را در داستان حس می‌کردند و اعراب‌گذاریی کمِ داستان را برای ادای بهتر آن لهجه‌های ناشناخته، امتیاز منفیِ هستی به‌حساب می‌آوردند.[۱۵]
زاویۀ دید اول شخص در داستان و سبک رئالیستی از نظر بیشتر منتقدان کوچک سبب باورپذیرترشدن داستان بود که این نکته مثبتی برای رمان به‌حساب می‌آید.[۱۵]
پسران هم‌سن هستی نیز بر این باور بودند که با وجود دختربودنِ هستی اما به‌دلیل حالات روحی، آرزوها و نیز رفتاری که از خود بروز می‌داد، او را به دنیای پسران نزدیک‌تر کرده بود.[۱۵]
طولانی‌بودنِ بخشِ اولِ داستان و دیالوگ‌های بسیار در آن خسته‌کننده و ملال‌آور بود و مثال‌های زیادی که راوی در گفت‌وگو‌هایش می‌آورد جالب نبود. از نظر بیشتر بچه‌ها حجم مناسب داستان از عوامل مثبت کار بود.
نقطۀ قوتی که بیشتر منتقدان کوچک هستی یک صدا با هم فریاد می‌زدنند، همان شخصیت‌پردازی قدرتمند کتاب بود.[۱۵]

هستی رمان پرمخاطب

دوازده قاب برای هستی

آثار کارگاه تصویرگری رمان «هستی» در قالب کتابی هم‌زمان با هفتۀ دفاع‌ِمقدس از سوی کانون پرورش فکری کودکان‌ونوجوانان منتشر شد.[۱۶]
کارگاه تصویرگری «هستی» برگرفته از اثر فرهاد حسن‌زاده در سال۱۳۹۱ برگزار شد و در این کارگاه ۱۲ تصویرگر با حضور نویسندۀ اثر برای آشنایی بیشتر با داستان کتاب «هستی» به خلق تصاویری پرداختند و این درحالی است که بستر داستان‌ رمان هستی واقعۀ بزرگ دفاع‌مقدس است و زندگی جسورانه و شیطنت‌های بچه‌گانۀ هستی، شخصیت اصلی این رمان، هم‌زمان با جنگ تحمیلی، مشقت‌هایی را برای او به وجود می‌آورد.[۱۶]
بر همین اساس ماحصل کارگاه تصویرگری رمان هستی در خرداد۹۲ و به مناسبت سال‌روز آزادسازی خرمشهر در قالب نمایشگاهی به مخاطبان معرفی شد و هم‌اینک نیز انتشارات کانون کتابی را برای معرفی این کارگاه و تصاویر خلق شده در آن منتشر کرده‌ است.[۱۶]
علاقه‌مندان علاوه بر مطالعۀ زندگی‌نامۀ فرهاد حسن‌زاده، با تصویرگران این کارگاه نیز آشنا می‌شوند، ضمن آنکه هر تصویر در کنار متن آن قرار گرفته تا این کتاب کاربردی جامع‌تر برای مخاطبان و علاقه‌مندان پیدا کند.[۱۶]
انتشارات کانون پرورش فکری کودکان‌ونوجوانان اعلام کرده‌ است که با توجه به انتشار نسخۀ انگلیسی رمان «هستی» و انتخاب فرهاد حسن‌زاده به عنوان نامزد جایزۀ آسترید لیندگرن، انتشار اثری که بتواند از نگاهی دیگر به آثار این نویسندۀ نام‌آشنا بپردازد ضروری به نظر می‌رسد و آثار گروهی تصویرگران و ثبت نظرها و نگاه آنان به این اثر می‌تواند نگاهی دیگر به وجوه مختلف این اثر ممتاز ادبی باشد.[۱۶]
این اثر هفت‌هزارتومان قیمت دارد و قابل خریداری از تمامی فروشگاه‌های کانون پرورش فکری در سراسر کشور است.[۱۶]

رمان هستی به زبان انگلیسی خواندنی می‌شود

رونمایی از ترجمۀ انگلیسی هستی در تبریز

ترجمۀ رمان «هستی» از مجموعه «رمانِ نوجوانِ امروز» از کانون پرورش کودکان‌ونوجوانان با حضور بیش از ۶۰ تن از نویسندگانِ حوزۀ ادبیات، در تبریز رونمایی شد.[۱۷]
مدیر عاملِ کانون با اشاره به افزایش علاقه‌مندیِ نوجوانان به مطالعۀ رمان‌های ایرانی تاکید کرد: زمانی خواندن رمان‌های خارجی در کتابخانه‌ها و مراکز فرهنگی‌‌وهنری‌ِ کانون به‌شدت رواج داشت، اما سرانجام نیم‌قرن تجربه و سابقۀ کانون به کمکِ ما آمد تا بتوانیم آثار ایرانی را به سراسر کشور و بیش از یک هزار کتابخانه و مرکز فرهنگی خود ببریم.[۱۷]
فرهاد حسن‌زاده نویسندۀ رمان «هستی» نیز در این جمع به سخنرانی پرداخت و گفت: خوشحالم که محور این جمع امروز، رمانِ من است و از آن خوشحال‌ترم به خاطر اینکه رمان‌ نوجوان‌ِ امروز در یک مسیر معمولی حرکت نکرده و درجا نزده‌ است.[۱۷]
این نویسنده کودکان‌ونوجوانان با بیان اینکه «زبان همیشه بین فرهنگ‌ها فاصله انداخته است» اظهار داشت: یکی از کارکردهای مناسب رمانِ نوجوان‌ِ امروز، تصویرگری خوب است. با تصویر، بهتر از متن می‌شود با مردمِ دنیا سخن گفت و حالا که آثار این مجموعه در دست ترجمه قرار گرفته است، می‌توانیم با مردم دنیا با زبان خودشان صحبت کنیم.[۱۷]
مترجم این کتاب نیز در سخنان کوتاهی با طرح موضوع «ترجمۀ معکوس» گفت: خوشحالم که کانون پرورش فکری این بستر را فراهم کرد که بشود با ترجمۀ معکوس، کتاب‌هایمان را به اقصی نقاط دنیا بفرستیم.
ترجمۀ هستی در قالب دهمین سفر از سری سفرهای نقدوبررسی رمان‌های نوجوان‌ِ امروزِ کانون است و ترجمۀ موفق آن ناشی از شناخت مترجم از بازارهای جهانی است .[۱۷]
حسن‌زاده بیان کرد من و مترجمِ «هستی» بارها برای ترجمۀ دقیق و درست این رمان جلسه گذاشتیم و صحبت کردیم زیرا رمان من پر است از واژه‌های بومی و محلی و تلاش زیادی می‌خواهد تا تمام حس‌های رمان را به زبان بیگانه منتقل کرد.[۱۷]

هستی در نگاه منتقدان

هستی در بوتۀ نقد

جلسۀ نقد رمان «هستی» نوشتۀ فرهاد حسن‌زاده، با حضور محمدرضا گودرزی، فرزانه رحمانی و نویسنده اثر در فرهنگ‌سرای انقلاب اسلامی برگزار شد.[۱۸]
رحمانی در ابتدای این برنامه گفت: «هستی» یک رمان رئالیستی است و از عهدۀ بازنمایی واقعیات برمی‌آید. شخصیت‌‌پردازی در این اثر بسیار مهم است و به نظرم نوعی تاریخ‌نگاری و جهان شخصیت‌هایش است و یک نکته خوب هم که در پرداخت شخصیت‌ها وجود داشت، توصیف‌های درونی‌شان بود.[۱۸]
من عنوان هستی را که برای این رمان انتخاب شده است، پسندیدم؛ نویسنده می‌توانست همان نامی را که پدر هستی او را با آن صدا می‌زند برای رمان انتخاب کند ولی همین تضاد نشانه‌ای از رنج‌کشیدن است.[۱۸]
گره‌گشایی هم در فصل‌ فرجامین کار اتفاق می‌افتد. در خصوص راوی هم باید بگویم که بهترین زاویۀ دیدی که نویسنده می‌توانست انتخاب کند، اول شخص بود. از آنجایی که هستی شاهد روزهای اولیۀ جنگ بوده است، انتخاب این نوع راوی به متن اصالت می‌دهد و واکنش‌های آن زمان را به صورت یک گزارش دسته اول، ارائه می‌دهد. راوی، بارعاطفی داستان را هم خیلی خوب پیش می‌برد، غیر از ایجازی هم که در کلامش وجود دارد، بیان واقعیات است که به قصه اهمیت می‌دهد.[۱۸]
یکی از ویژگی‌های مهم این رمان، نثر و زبان آن است که استفاده از ضرب‌المثل‌های جنوبی هم زیرمجموعه این نکته مثبت قرار می‌گیرد. پس‌زمینۀ «هستی» هم علی‌رغم این که با زبان معیار فاصله دارد، ولی چون از زبان یک نوجوان بیان می‌شود، قابل پذیرش است.[۱۸]
نکتۀدیگر این که اگر کسی این رمان را از دیدگاه اصالت زن بررسی کند، برایش جالب خواهد بود و در ذهنش ماندگار می‌شود و به نظرم، رسالت اصلی یک کتاب همین است؛ چون اگر خواننده آن را بخواند و به زودی از یادش برود، نمی‌توان آن را کتابی قدرتمند و تاثیرگذار دانست.[۱۸]


هستی و پروانۀ زرین بهترین فیلم‌نامه

وقتی هستی فیلم می‌سازد

هنرمندِ بوشهری، نوشاعبدالله‌زاده، که از فعالان تئاترِ کودک‌ و نوجوان و در رشتۀ فیلم‌سازی است توانسته است در جشنواره‌های مختلف مقام‌ برتر را کسب کند. در سی‌امین جشنوارۀ بین‌المللی فیلم کودک‌ونوجوانِ اصفهان با فیلم‌نامۀ «هستی» در بخش اقتباسی و اندیشه‌های نوِ این جشنواره توانست مقامِ نخست را به‌دست آورد و پروانۀ زرین بهترین فیلمنامه را کسب کند.[۱۹]

رمان‌های کانون زیر نگاه دوربینِ مدار بسته

«هستی» نوشتۀ فرهاد حسن‌زاده، «گردان قاطرچی‌ها» نوشتۀ داوود امیریان و «توران تور» نوشتۀ عباس جهانگیریان از سوی اعضای نوجوان مراکز کانون پرورش فکری کودکان‌ونوجوانان‌‌‌‌ استان تهران به‌عنوان برترین رمان‌های نوجوانِ امروز برگزیده شد.
داوران نوجوان این طرح، کتاب‌های برتر خود را براساس معیارهایی مانند: میزان لذت از متن، انتخاب مناسب موضوع داستان، ایجاد کشمکش و هیجان مناسب در قصه، کیفیت فضاسازی داستان، شخصیت‌‌پردازی مناسب، کیفیتِ پایان داستان، کیفیتِ آغاز داستان و کیفیتِ گفت‌وگوهای داستانی برگزیده‌اند.
برهمین‌اساس، رمان هستی از ۱۰۰ امتیاز درنظر گرفته‌‌شده حائز ۸۴.۳۶ امتیاز شد و در صدر جدول انتخاب‌های این نوجوانان قرار گرفت.
حسن‌زاده که رمانِ هستی او نه‌تنها مورد استقبال واقع شده‌ بود بلکه با ۱۶هزار بارِ امانت توسط اعضای کانون سراسرِ کشور به‌عنوان پرمخاطب‌ترین رمانِ نوجوانِ امروز هم شناخته می‌شود در سخنانی، جایزۀ مخاطبان را بهترین و سالم‌ترین جایزه‌ای دانست که تاکنون به وی اهدا شده‌ است و افزود: من تاکنون ۲۵جایزه برای کتاب‌هایم دریافت کرده‌ام و معتقدم مخاطبان بهترین داور هستند و مانند برخی از داوری‌های بزرگسالان مسائلی را که به کتاب ارتباط ندارد لحاظ نمی‌کنند.
وی از نوجوانان به ویژه دختران که کتاب هستی را موشکافانه مطالعه‌ و آن را انتخاب کرده‌اند تشکر کرد و ادامه داد: در بسیاری از مکان‌های عمومی با این جمله روبه‌رو می شویم که این مکان مجهز به دوربین مدار بسته می‌باشد. من فکر می‌کنم این داوری همان دوربین مدار بسته‌ا‌ی است که ما و عملکرد ما را به دقت نگاه می‌کند.[۲۰]

رمان‌های کانون و نگاه مخاطبان

فقط ۵ثانیه زمان دارید

نویسنده‌ای که تمام زحماتش را با نام «هستی» در امور انتشارات کانون برای مخاطبان کودک‌ونوجوان و حتی بزرگسالان منتشر نموده‌ است، بی‌شک آنقدر هوشمندانه آغاز رمان ۲۶۲ صفحه‌ای‌اش را خوب، گیرا و اثرگذار شروع می‌کند که خواننده تا پایان، رمان را یک‌نفس بخواند و کتاب را زمین نگذارد همان‌طور که سندی داچل می‌گوید: فقط ۵ثانیه زمان دارید تا خوانندۀ داستانتان را جذب کنید و یا برای همیشه از دستش بدهید و این ۵ثانیه برای خواندن پاراگراف اول داستان است.[۱۱]
دستم شکسته بود..
دست شکسته‌ام توی گچ بود
و از گردن آویزان
تازه درد هم می‌کرد
ولی جرئت جیک زدن نداشتم از ترس بابا..[۲۱]
داستان در همان ابتدا موضوع محوریِ خود، یعنی دختری که دلش می‌خواهد پسر باشد برای خواننده بیان کرده است و به اصطلاح یقۀ او را می‌گیرد و تا پایان داستان با خود همراه می‌کند.[۱۱]
شروع داستان، آغاز راهی است که مخاطب را تا رسیدن به انتها، تشویق می‌کند و حرکت می‌دهد همان راهی که حسن‌زاده انتخاب کرده است تا از انرژی‌ها و انگیزه‌ها برای حرکت‌کردن و قدم‌زدن تا رسیدن به انتهای رمان لبریز است.[۱۱]

هستی برترین رمان مخاطبان کانون

رمان «هستی» نوشتۀ فرهاد حسن‌زاده با کسب نظر اکثریت بیش از ۳هزار مخاطبِ کانون، برترین رمان کانون پرورش فکری کودکان‌ونوجوانا شناخته شد.[۲۲]

هستی برای پنجمین بار منتشر شد

کانون پرورش فکری کودک‌ونوجوان پس از استقبال بی‌نظیر مخاطبان از رمان هستی طی سال‌های اخیر، در سال۹۸، در شمارگان ۵۰۰۰ نسخه، رمان هستی را منتشر و راهی بازار کرد.
لازم به ذکر است چاپ اول این رمان در اسفند۱۳۸۹ با شمارگان ۱۵۰۰۰ نسخه منتشر شده بود که تاسال۹۸ این آمار به ۳۸هزار نسخه رسیده است.[۲۳][۱]

حسن‌زاده و آستریدلیندگرن

جوایز کتاب

هستی جوایز بی‌شماری را از آن خود کرده است جوایزی مانند:

  1. برگزیدۀ مخاطبان کانون پرورش فکری کودک‌ونوجوان(۱۳۹۱)
  2. برندۀ نشان لاک‌پشت نقره‌ای جشنوارۀ کتاب لاک‌پشت پرنده(۱۳۹۱)
  3. برگزیده‌شدن در شورای کتاب کودک
  4. برگزیدۀ بهترین فیلمنامۀ اقتباسی جشنوارۀ فیلم کودک‌ونوجوان اصفهان
  5. نامزد کتاب سال ایران
  6. نامزد کتاب سال شهید غنی‌پور
  7. نامزد کتاب سال کانون پرورش فکری کودکان‌ونوجوانان

درخشش فرهاد حسن‌زاده، در نامزدی در جایزۀ اندرسن و آسترید لیندگرن هم از جملۀ جوایز جهانی این نویسنده می‌باشد.[۲۴]

حسن‌زاده و جایزۀ هانس‌کریستین‌اندرسن

شناسنامۀ هستی

رمان هستی نوشتۀ فرهاد حسن‌زاده از جمله رمان‌های نوجوانِ امروز توسط کانون پرورش فکری کودکان‌ونوجوانان در سال ۱۳۸۹ منتشر شد.
این رمان که از جمله رمان‌های پرمخاطب از نگاه مخاطبان کودک‌ و نوجوان است. جوایز بی‌شماری را هم از آن خود کرده‌ است و حتی دو سال بعد از انتشار آن‌ توسط کانون پرورش فکری، به کسب جوایزی چون نشان‌ لاک‌پشت نقره‌ای در سال۱۳۹۱ و لوح ویژه از شورای کتاب و برگزیدۀ اول جایزه مخاطب نوجوان در همان سال شده‌ است.
به‌دلیل پرمخاطب‌بودن کتاب، رمان هستی در سال۱۳۹۲ به زبان انگلیسی نیز چاپ گردید که این امر رمان پرطرفدار هستی را خواندنی‌تر کرد.
رمان هستی در سال۸۹ در تیراژ عالی پانزده‌هزار جلد ودر ۲۶۴ صفحه و به قیمت مناسب دوهزاروهشت‌صد تومان در مراکز فرهنگی هنری سراسر کشور قابل دسترسی بود و اینک قیمت آن به یازده‌هزاروپانصدتومان افزایش یافته‌ است.[۱]
کم پیش می‌آید در حوزۀ ادبیات کودک‌ و نوجوانِ ما کتابی منتشر شود که بتواند با آثار ترجمه رقابت کند؛ چه از نظر انتخاب سوژه و پرداخت، چه در زمینۀ جذب مخاطب. و «رمان هستی»، یکی از موفق‌ترین نمونه‌های رمانِ نوجوانِ تالیفی در سال‌های اخیر است.[۲۵][۲۶][۲۷][۱۱]

پانویس

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ «هستی در چند نوبت و چند تیراژ منتشر شده است». 
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ «هستی رمان نوجوان امروز». 
  3. «رمان هستی نوشتۀ فرهاد حسن‌زاده». 
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ ۴٫۴ ۴٫۵ «معرفی و نقد کتاب "هستی" نوشته فرهاد حسن زاده». 
  5. «انتشار رمان هستی به زبان انگلیسی». 
  6. «رمان هستی به زبان ترکی استانبولی خواندنی می‌شود». 
  7. ۷٫۰۰ ۷٫۰۱ ۷٫۰۲ ۷٫۰۳ ۷٫۰۴ ۷٫۰۵ ۷٫۰۶ ۷٫۰۷ ۷٫۰۸ ۷٫۰۹ ۷٫۱۰ ۷٫۱۱ ۷٫۱۲ «پسری که دختر شد-همشهری آنلاین». 
  8. «مدال‌های طلایی‌رنگ فرهاد حسن‌زاده». 
  9. «نویسندۀایرانی و جوایز جهانی». 
  10. «کمی دربارۀ حسن‌زاده». 
  11. ۱۱٫۰۰ ۱۱٫۰۱ ۱۱٫۰۲ ۱۱٫۰۳ ۱۱٫۰۴ ۱۱٫۰۵ ۱۱٫۰۶ ۱۱٫۰۷ ۱۱٫۰۸ ۱۱٫۰۹ ۱۱٫۱۰ ۱۱٫۱۱ ۱۱٫۱۲ ۱۱٫۱۳ ۱۱٫۱۴ ۱۱٫۱۵ ۱۱٫۱۶ ۱۱٫۱۷ ۱۱٫۱۸ ۱۱٫۱۹ ۱۱٫۲۰ ۱۱٫۲۱ ۱۱٫۲۲ ۱۱٫۲۳ ۱۱٫۲۴ ۱۱٫۲۵ ۱۱٫۲۶ ۱۱٫۲۷ ۱۱٫۲۸ ۱۱٫۲۹ ۱۱٫۳۰ ۱۱٫۳۱ ۱۱٫۳۲ ۱۱٫۳۳ «نگاهی به رمان هستی». 
  12. فرهاد حسن‌زاده، هستی، ۷.
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ ۱۳٫۲ ۱۳٫۳ ۱۳٫۴ ۱۳٫۵ «همه چیز با جنگ شروع می‌شود». 
  14. ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ ۱۴٫۲ ۱۴٫۳ ۱۴٫۴ ۱۴٫۵ ۱۴٫۶ ۱۴٫۷ «خلاصۀ داستان هستی». 
  15. ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ ۱۵٫۲ ۱۵٫۳ ۱۵٫۴ ۱۵٫۵ ۱۵٫۶ ۱۵٫۷ «نقاط قوت هستی خانم». >
  16. ۱۶٫۰ ۱۶٫۱ ۱۶٫۲ ۱۶٫۳ ۱۶٫۴ ۱۶٫۵ «دوازده قاب برای هستی». 
  17. ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ ۱۷٫۲ ۱۷٫۳ ۱۷٫۴ ۱۷٫۵ «رونمایی از ترجمۀ هستی در تبریز». 
  18. ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ ۱۸٫۲ ۱۸٫۳ ۱۸٫۴ ۱۸٫۵ «هستی در بوتۀ نقد». 
  19. «فیلم‌نامۀ اقتباسی هستی پروانۀ زرین بهترین فیلم‌نامه را کسب کرد». 
  20. «رمان‌های کانون زیر نگاه دوربین مداربسته». 
  21. فرهاد حسن‌زاده، هستی، ۱۱.
  22. «هستی برترین رمان از نگاه مخاطب نوجوان». 
  23. «هستی برای پنجمین بار منتشر شد». 
  24. «جوایز رمان هستی». 
  25. «شناسنامه هستی». 
  26. «گزارشی از مشخصات رمان هستی». 
  27. «معرفی رمان هستی». 

منابع

  1. رمان هستی. کانون پرورش فکری کودکان‌ونوجوانان. ۱۳۸۹. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۹۱-۶۲۴-۴.
  2. سبک شناسی و شگردهای طنز در رمان هستی از فرهاد حسن‌زاده، نوشتۀ سمیه سادات آورند، مدرس گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه فرهنگیان، شیراز و مربی کانون پرورش فکری کودکان‌و‌نوجوانان فارس، سال انتشار:۱۳۹۷، محل انتشار: پژوهشنامۀ اورمزد، ص:۱۱، شمارۀ۴۴
  3. بررسی شخصیت‌پردازی در رمان نوجوانِ دفاع‌مقدس در رمان‌ هستی، نوشتۀ صدیقه مزارعی‌زاده، پایان‌نامه، وزارت علوم، تحقیقات، و فناوری، دانشگاه هرمزگان، دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، سال۱۳۹۳.
  4. برساخت سوژگی دختر و دخترانگی در رمان هستی، پدیدآور: سیران اصحابی، استاد راهنما: پارسا یعقوبی جنبه‌سرائی، دانشگاه کردستان، دانشکدۀ ادبیات و زبان‌های خارجی، چاپ شده در پایگاه اطلاعات علمی ایران، سال۱۳۹۸.
  5. کاربرد فرازبان در روایت پردازی کودکانه در رمان هستی از فرهاد حسن‌زاده، نوع پژوهش: پایان نامه، پژوهشگران: شتاو زندکریمی (دانشجو)، پارسا یعقوبی جنبه سرائی(استاد راهنما)، صالح ادیبی(استاد مشاور)، چاپ شده در وب سایت رسمی دانشگاه کردستان، سال۱۳۹۲.
  6. تحلیل گفتمان انتقادی ده رمان نوجوان در حوزۀ دفاع‌مقدس (براساس نظریۀ نورمن فرکلاف)، پدیدآور: نوال رخنیه، استاد راهنما: محمدرضا صرفی، استاد مشاور: نجمه حسینی سروری، دانشگاه شهید باهنر کرمان، دانشکدۀ ادبیات و علوم‌انسانی، چاپ شده در پایگاه اطلاعات علمی ایرانیان، سال۱۳۹۵

پیوند به بیرون

  1. «گفت‌وگو با نویسندۀ ایرانی راه‌یافته به فهرست پنج نویسندۀ برترِ معتبرترین جایزۀ ادبیات کودکان». کتابک، ۲اسفند۱۳۹۶. بازبینی‌شده در ۱۴دی۱۳۹۸. 
  2. «کارمندان خاطی مدارس را برای تنبیه به کتابخانه‌ منتقل می‌کنند.». کتابک. بازبینی‌شده در ۱۴دی۱۳۹۸. 
  3. «جایزۀ هانس کریستین اندرسن». کتابک. بازبینی‌شده در ۱۴دی۱۳۹۸. 
  4. «معرفی آثار فرهاد حسن‌زاده در مجلۀ ادبی سوری». خبرگزاری کتاب ایران، ۲۵ خرداد۱۳۹۸. بازبینی‌شده در ۱۴دی۱۳۹۸. 
  5. «کاندیداهای داستانی نوجوان». خبرگزاری کتاب ایران، ۷شهریور۱۳۹۸. بازبینی‌شده در ۱۴دی۱۳۹۸. 
  6. «اعلام نامزدهای بخش کودک هجدهمین دوره جشنواره شهید غنی‌پور». خبرگزاری کتاب ایران، ۱۶دی۱۳۹۷. بازبینی‌شده در ۱۴دی۱۳۹۸. 
  7. «معرفی رمان هستی». کتابک. بازبینی‌شده در ۱۴دی۱۳۹۸. 
  8. «فرهاد حسن‌زاده میهمان نشست «لذت داستان»». کتابک، ۳۱تیر۱۳۹۴. بازبینی‌شده در ۱۴دی۱۳۹۸. 
  9. «پیشنهاد کتاب فرهاد حسن‌ زاده برای مطالعه نوجوانان». کتابک، ۲۴تیر۱۳۹۵. بازبینی‌شده در ۱۴دی۱۳۹۸. 
  10. «فرهاد حسن‌زاده به فهرست نهایی جایزه هانس کریستین اندرسن راه یافت». کتابک، ۳۰دی۱۳۹۶. 
  11. «فرهاد حسن‌زاده از آشنایی‌اش با کانون پرورش فکری می‌گوید». کتابک، ۱شهریور۱۳۹۵. 
  12. «اعلام نامزدهای اولیه جایزه‌ لاک‌پشت پرنده». کتابک، ۲۱بهمن۱۳۹۴. بازبینی‌شده در ۱۴دی۱۳۹۸. 
  13. «ديدار نوروزی نویسندگان ادبیات کودک و برگزاری روز جهانی کتاب». کتابک، ۲۱فروردین۱۳۹۵. بازبینی‌شده در ۱۴دی۱۳۹۸. 
  14. «معرفی و نقد کتاب "هستی" نوشته فرهاد حسن زاده». کتابخانۀ عمومی امام‌خمینی قزوین. بازبینی‌شده در ۱۶دی۱۳۹۸. 
  15. «انتشار رمان «هستی» فرهاد حسن‌زاده در ترکیه». ایسنا، ۱۶دی۱۳۹۸. 
  16. ««هستی» فرهاد حسن‌زاده به انگلیسی ترجمه شد». پارسینه. بازبینی‌شده در ۱۶دی۱۳۹۸. 
  17. «سبک شناسي و شگردهای طنز در رمان هستی از فرهاد حسن زاده». پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، پاییز۱۳۹۷. بازبینی‌شده در ۱۶دی۱۳۹۸. 
  18. «عادت‌های نوشتن فرهاد حسن‌زاده/ شیفته احمد محمود بودم». خبرگزاری کتاب ایران، ۲۱بهمن۱۳۹۶. بازبینی‌شده در ۱۶دی۱۳۹۸. 
  19. «تجلیل از "فرهاد حسن‌زاده" نویسنده نام‌آشنای کشور». پایگاه خبری و تحلیلی قدس، ۳۰بهمن۱۳۹۷. بازبینی‌شده در ۱۶دی۱۳۹۸. 
  20. «آغاز زنگ رمان نوجوان با «هستی» فرهاد حسن‌زاده». خبرگزاری برنا. بازبینی‌شده در ‍۱۶دی۱۳۹۸. 
  21. «فرایند تحوّل شخصیت در داستان هستی». مطالعات ادبیات کودک. بازبینی‌شده در ۱۶دی۱۳۹۸.