ژاله آموزگار: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Mshahangi1 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
|امضا = | |امضا = | ||
}} | }} | ||
'''ژاله آموزگار''' | '''ژاله آموزگار''' پژوهشگر فرهنگ و زبانهای باستانی ایران، اسطورهشناس، مترجم و مدرس دانشگاه است. | ||
ایرانپژوهان و محققان این حوزه، آموزگار را پیشاهنگ در مطالعات ایران باستان بهویژه بازشناسایی متون پهلوی و اساطیر ایرانی و ادبیات زردشتی میدانند و معتقدند که آثار تألیفی و تحقیقی او ابزار | ایرانپژوهان و محققان این حوزه، آموزگار را پیشاهنگ در مطالعات ایران باستان بهویژه بازشناسایی متون پهلوی و اساطیر ایرانی و ادبیات زردشتی میدانند و معتقدند که آثار تألیفی و تحقیقی او ابزار کاری برای تدریس و یادگیری هرچه بهتر متون باستانی است<ref name=''معلم''>{{یادکرد وب|نشانی =https://www.isna.ir/news/8212-11988/%D8%A8%D8%A7-%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%8A-%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%8A-%D9%85%D8%AD%D9%82%D9%82-%D8%A8%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%82%D8%B1%D9%8A%D8%A8-%D9%83%D8%AA%D8%A7%D9%8A%D9%88%D9%86-%D9%85%D8%B2%D8%AF%D8%A7%D9%BE%D9%88%D8%B1-%D9%88-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D9%85|عنوان =مراسم بزرگداشت ژاله آموزگار|ناشر = ایسنا|تاریخ بازدید =|تاریخ =}}</ref> و مطالب آن با سادهترین و رساترین زبان، بیان شده است. | ||
اهل خوی است و در خانوادهای فرهنگی بالیده. دکترایش را در رشتهٔ زبانهای باستانی از دانشگاه سوربن فرانسه گرفته است. همکاری با [[بنیاد فرهنگ ایران]] | او اهل خوی است و در خانوادهای فرهنگی بالیده. دکترایش را در رشتهٔ زبانهای باستانی از دانشگاه سوربن فرانسه گرفته است. همکاری با [[بنیاد فرهنگ ایران]] نقطهعطف زندگیاش است. آشنایی با [[احمد تفضلی]] زبانشناس و پهلویدان، میشود باب سالها همکاری و پژوهشهای مشترک در زمینه متون پهلوی در این بنیاد.<ref name=''نقطه عطف''>{{پک|قنبری|۱۳۸۲|ک=زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی ژاله آموزگار|ص=۱۴}}</ref> | ||
تصحیح ''دینکرد''، آوانویسی و ترجمهٔ آن، از جمله کار مشترک و جدی این دو محقق است | تصحیح ''دینکرد''، آوانویسی و ترجمهٔ آن، از جمله کار مشترک و جدی این دو محقق است. نتیجهٔ سالها همکاری این دو پژوهشگرِ فرهنگ ایرانی، چاپ آثار ارزشمندی از جمله تألیف ''اسطورهٔ زندگی زردشت''، ''زبان پهلوی، ادبیات و دستور آن'' و ترجمه ''شناخت اساطیر ایران'' نوشته «جان هینلز» و ''نخستین انسان، نخستین شهریار در تاریخ افسانهای ایران'' اثر «آرتور کریستنسن» است. | ||
آموزگار | آموزگار بهسال۱۳۴۹ جذب هیأتعلمی دانشگاه تهران میشود و ابتدا با درجه استادیاری و سپس دانشیاری و استادی، رشتهٔ «فرهنگ و زبانهای باستانی» را در دانشکدهٔ ادبیات تدریس میکند. این بانوی کوشنده بیش از ۳۰سال از عمر خود را وقف تدریس میکند و بهسال۱۳۸۵ با بالاترین درجه استادی، بازنشسته میشود.<ref name=''مقاله چاپی''/> | ||
آموزگار که [[داریوش شایگان]] بهشایستگی او را «بزرگبانوی مطالعات | [[پرونده:Amoozegar.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|'''ژاله آموزگار''']] | ||
آموزگار که [[داریوش شایگان]] بهشایستگی او را <font color=orange>'''«بزرگبانوی مطالعات ایرانِ باستان»'''</font> <ref name=''نشان فرانسه''>{{یادکرد|نویسنده=|مقاله= نشان لژیون دونور برای دکتر ژاله آموزگار|ترجمه=|ژورنال= بخارا|تاریخ=۱۳۹۵|دوره=|شماره= ۱۱۳|صفحه ۱۲۸ تا ۱۳۱}}</ref> لقب داده، به زبانهای انگلیسی، فرانسوی، ترکی، پهلوی و اوستایی مسلط است.<ref name=''زنان ایران''>{{پک|فرخزاد|۱۳۸۱|ک=کارنمای زنان کارای ایران|ص=۵۵}}</ref> او شاگران بسیاری در عرصه زبانهای باستانی تربیت کرده و اکنون نیز عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. | |||
ترجمهٔ کتاب ''نخستین انسان، نخستین شهریار در تاریخ افسانهای ایران'' اثر مشترک آموزگار و تفضلی در سال۱۳۶۸ برندهٔ کتاب سال میشود و در همان سال لوح تقدیر از دانشگاه تهران دریافت میکند.<ref name=''زنان کارای''/> | |||
بسیاری از آثار و نوشتههای آموزگار بیش از دهبار تجدیدچاپ شده است. کتاب ''تاریخ اساطیری ایران'' در سال۱۳۹۷ به چاپ هیجدهم، ''شناخت اساطیر ایران'' در همین سال به چاپ بیستویکم و کتاب ''زبان پهلوی، ادبیات و دستور آن'' نیز در سال۱۳۹۷ به چاپ دهم رسیده است. | |||
آموزگار در خرداد۱۳۸۹ برابر با می۲۰۱۰ نامزد دریافت جایزه Lifetime Achievement Award studies (یک عمر تلاشِ ممتاز) از سوی The International Society for Iranian Studies (انجمن بینالمللی مطالعات ایرانی) شد. | |||
آموزگار در | تیرماه۱۳۹۵ نیز جایزهٔ نشانِ عالی دولت فرانسه یا(لژیون دونور) در سفارت فرانسه و توسط سفیر کبیر این کشور به ژاله آموزگار اهدا شد.<ref name=''نشان فرانسه''/> | ||
آموزگار در دی۱۳۹۵ بهپاس یک عمر کوشندگی علمی و فرهنگی و خدمت به بازشناسی آثار و نوشتههای بازمانده از ایرانِ کهن، جایزهٔ سرو ایرانی را از سوی انجمن ایرانشناسی دانشگاه تهران دریافت کرد. <ref> {{یادکرد وب|نشانی =http://www.irna.ir/fa/news/82367423|عنوان =جایزه سرو ایرانی در ایستگاه دوم به ژاله آموزگار اعطا می شود|ناشر = ایرنا|تاریخ بازدید =|تاریخ =}}</ref> | |||
[[پرونده:سرو ایرانی.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ| جایزه '''سرو ایرانی''' در دستان ژاله آموزگار ]] | |||
[[پرونده:زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی آموزگار.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ| زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی ژاله آموزگار]] | |||
[[پرونده:احمد تفضلی.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ| احمد تفضلی همکار آموزگار]] | |||
==از میان یادها== | |||
====آغاز آشنایی==== | ====آغاز آشنایی==== | ||
آغاز آشنایی و همکاریهای دامنهدار بعدی ژاله آموزگار با احمد تفضلی از دانشگاه سوربن فرانسه میشود؛ از اتاق حجرهمانند استاد | آغاز آشنایی و همکاریهای دامنهدار بعدی ژاله آموزگار با احمد تفضلی از دانشگاه سوربن فرانسه میشود؛ از اتاق حجرهمانند استاد دومناش در یک مدرسهٔ مذهبی. در کلاس درس، زبان پهلوی میخواندند؛ آن سال، آموزگار، تفضلی، علیاشرف صادقی و فیلیپ ژینیو نزد استاد ''دینکرد'' را شروع کرده بودند. روزی در بازگشت از کلاس، تفضلی میپرسد: شما روی چه موضوعی کار میکنید؟. همین جمله آغازگر یک دوستی دیرپا و ناگسستی میان آن دو میشود و بهسبب دیدگاههای مشترک و محبت و احترام متقابل، به همکاریهای مستمر میانجامد. | ||
====مادریست دلسوز==== | ====مادریست دلسوز==== | ||
عاشق دانشجویانش است | عاشق دانشجویانش است. در نخستین جلسهٔ هر ترم ابتدا از حالواحوال مالی بچهها میپرسد. اگر شاغل باشند برق شادی در چشمانش پیدا میشود و اگر نه، آنها را تشویق به یافتن کار و کسب درآمد میکند تا با ذهنی فارغ از هرگونه مشکل مالی، دل به درس و دانشگاه بدهند. قبل از اینکه معلم دانشجویانش باشد، مادری دلسوز و مهربان است برای آنها. | ||
====یاد جنگ میافتم==== | ====یاد جنگ میافتم==== | ||
کتاب ''شناخت اساطیر ایران'' اثر | کتاب ''شناخت اساطیر ایران'' اثر «جان هینلز» او را به یاد جنگ میاندازد. ترجمهٔ این کتاب نتیجهٔ همکاری او و تفضلی در ایام جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود. آنقدر غرق در ترجمهٔ کتاب بودند که گاهی در حین آن، متوجه بمباران تهران توسط هواپیماهای عراقی میشدند. آن سالها ورود به بعضی از طبقات دانشکدهٔ ادبیات بهخاطر خطر جانی ممنوع بود. میگوید: «شاید همین کار ترجمه موجب شده بود که ما هیبت آن روزهای بد و وحشتناک را چندان احساس نکنیم»<ref name='جنگ''>{{پک|قنبری|۱۳۸۲|ک=زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی ژاله آموزگار|ص=۳۱}}</ref> | ||
====عاشق تدریس است==== | ====عاشق تدریس است==== | ||
عشق به معلمی از همان سالهای نخست تحصیل در | عشق به معلمی از همان سالهای نخست تحصیل در او جان گرفت. در ابتدای دبیرستان، در دفتر یکی از دوستانش که نوشته بود میخواهید در آینده چهکاره شوید؟ نوشت:<font color=darkmagenta>'''دلم میخواهد بر کرسی استادی تکیه بزنم.'''</font> <ref name=''معلم''/> | ||
==== | ====خوشبختترین آدم است==== | ||
روز | آموزگار پس از دريافت لوح تقدیر خود از سوی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی گفت: من قدرت پاسخگويی به اين همه لطف را ندارم؛ البته من آموختهام كه در ميان همهٔ نعمتهاق خدا، اينگونه محبتها را هرگز به خود نگيرم و همه را به حساب بزرگواری دوستان بگذارم. من محقق بزرگی نيستم بلكه فقط معلمی هستم عاشق تدريس و مطالعه كه از شهرستانی كوچك (خوی) برخاستهام... {{جعبه گفتاورد |نقلقول=<center><span style="color:darkred">'''وقتی میخواستم دكتری خود را بگيرم زرقوبرق غرب آنروز نتوانست اين دختر را جذب كند و من برگشتم؛ تاكنون نيز حتی يك لحظه هم از اينكه بازگشتهام، پشيمان نيستم. من در اين لحظه خود را يكی از خوشبختترين آدمهای روزگار میدانم.'''<ref name=''معلم''/><font color=darkcyan>{{سخ}}♦ ♦ ♦ ♦ ♦{{سخ}}</font></span><noinclude></center>|تراز=چپ|عرض=۲۰%|رنگ پسزمینه = #d5fdf4}} | ||
====دفتر جلدمخملِ قهوهای==== | |||
بسیار حساس است بر روی دانشجویانش و احوالاتشان. همیشه سر کلاسها، دفترِ جلدمخملِ قهوهایاش همراهش است. نام تمام شاگردانش از ابتدا تاکنون در آن ثبت است، حتی میداند کدامشان در کدام روز غایب و کدامشان در چه سالی و کجا دانشجویش بودهاند. بهندرت چیزی را فراموش میکند. او به اوضاع و حالوروز دانشجویانش بیاعتنا نیست و همواره جویای حالشان است. شاگردش تعریف میکند که بارها دیدهاست که دانشجویان او را در مقام مشاور قرار دادهاند و او هم ذرهای از محبتش را دریغ نکرده است.<ref name=''دفتر''>{{یادکرد وب|نشانی =https://cgie.org.ir/fa/news/217566|عنوان = خاطراتی از یگانگیِ آموزگار /نازنین خلیلیپور|ناشر = مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی|تاریخ بازدید =|تاریخ =}}</ref> | |||
====ته دلمان خالی میشد==== | |||
یکی از دانشجویان آموزگار اینگونه کلاس او را تعریف میکند: در کلاسهای پهلوی وقتی بالای سرمان میایستاد و میگفت «بخوان»، تهِ دلمان خالی میشد. اجازه نمیداد از روی کتابِ خودمان بخوانیم، مبادا یادداشتی بر آن باشد و ما برای خواندنِ حروف دشوارِ پهلوی تقلب کنیم، ازاینرو، کتابِ خودش را به دستمان میداد. هیچوقت پهلوی را از روی آوانویسی درس نمیداد و در همان جلسۀ اول تاکید میکرد که «کاری میکنم که خط پهلوی را مثل روزنامه بخوانید.» میگفتیم «سخت است»، میگفت «اولش سخت است، اما بعداً خودبهخود مشکلتان رفع میشود. مگر وقتی رانندگی میکنید به کلاچ و دنده و ترمز فکر میکنید؟» و این شد که سرانجام توانستیم نسخههای خطی پهلوی را هم بخوانیم و بعدها فهمیدیم که خواندن خط پهلوی چه اهمیتی دارد. <ref name=''دفتر''/> | |||
==زندگی و یادگار== | |||
===از دیروز تا امروز=== | |||
پدرْ تبریزی است و مادرْ تهرانی اما ژاله بهسبب مأموریت شغلی پدر در خوی زاده شد؛ در آذر۱۳۱۸. | |||
کانون خانواده گرم و صمیمی بود. پدر و مادر تفاوتی میان ژاله و برادرش قائل نبودند و شرایط یکسانی را برای تحصیل و آموزش هر دو فراهم کردند. «اصلاً در مخیلهام نمیگنجید كه دخترى از شهرستان قادر باشد به تبريز بيايد و در كنكور نيز شاگرد اول شود». <ref name=''شاگرد اول''>{{پک|قنبری|۱۳۸۲|ک=زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی ژاله آموزگار|ص= ۲۴}}</ref> | |||
بخشی از تحصیلات دبیرستانیاش در خوی و بخشی دیگر در تبریز سپری شد. پس از گرفتن دیپلم سال ششم ادبی از دبیرستان «ایراندوخت» تبریز، وارد دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه این شهر شد. در اینمدت، مهمان خانهٔ عمویش «حسین امید» از شاعران و دانشمندان آذربایجان بود. <ref name=''مقاله چاپی''/> البته این همنشینی و همصحبتی با عمو، شخصیت عملی ژاله را شکل داد. «ایشان فرزند نداشت و من در خانهاش مثل یک فرزند پذیرفته شده بودم.» | |||
در رشتهٔ ادبیات فارسی رتبهٔ اول را کسب کرد و میتوانست از بورسیه آن استفاده کند اما خانوادهْ ژاله به او اجازه نمیدادند بهتنهایی عازم خارج شود. بههمین جهت در سالهای۱۳۳۸تا۱۳۴۲ در مدارس تهران، نیشابور و کاشمر مشغول تدریس شد. | |||
پس از ازدواج، مقدمات سفر به فرانسه با همان بورسیهٔ تحصیلی فراهم شد. در همان سال۱۳۴۲ همراه همسر و دخترش به پاریس رفت و تحصیلاتش را در دانشگاه سوربن آغاز کرد. | |||
همسر آموزگار مشوق و همراه او در این راه بود؛ «شوهرم اصرار کرد که حتما باید از این بورس استفاده کنم. حتى اگر خودش هم نتواند با من به خارج بیاید.» | |||
پروفسور «پییر دومِناش» خاورشناس فرانسوی و استاد ادیان باستان استاد آموزگار در سوربن بود که رسالهٔ دکتریاش تحتعنوان «ادبیات زردشتی به زبان فارسی» را با او گذراند. <ref name=''مقاله چاپی''/> آموزگار خود را مدیون او میداند؛ به سبب اخلاق وانسانیتش؛ «استاد بسيار عزيزى كه من بسيار خودم را مديون او میدانم، به دليل انسانيتى كه از او آموختم، پروفسور پى يردومناش بود». | |||
در سال۱۳۴۸ به کشور باز گشت. بعد از مدتی، از طرف وزارت آموزش و پرورش، فعالیتش را در «بنیاد فرهنگ» آغاز کرد. | |||
پس از آشنایی با تفضلی از پژوهشگران بنیاد، کار بر روی ''دینکرد'' را بهطور جدی آغاز کرد و تصمیم گرفت دامنه مطالعاتش را به حوزهٔ اساطیر و زبانهای باستانی منحصر کند. چون منابع فارسی درباره مطالعات ایرانی بهطور روشمند در دسترس نبود، با پیشنهاد [[پرویز ناتل خانلری]]، هر یک از تحصیلکردههایی که به ایران بازگشتند، بر روی یک کتابِ پهلوی کار کردند تا این خلا جبران شود. [[مهرداد بهار]] بر روی ''بندهشن''، احمد تفضلی بر روی ''مینوی خرد'' و آموزگار کار روی ''دینکردپنج'' را آغاز کرد. | |||
پس از | پس از مدتی، ''دینکردپنج'' توسط پروفسور فیلیپ ژینیو در انتشارات دانشگاه پاریس بهچاپ رسید؛ اگرچه این کار با مرگ ناگهانی تفضلی تا مدتها متوقف شده بود اما بعدها بههمت آموزگار بهنام هر دو در پاریس منتشر شد. | ||
از سال ۱۳۴۹ بهعنوان | از سال ۱۳۴۹ بهعنوان استاد، کارش را در دانشگاه تهران شروع میکند و همچنان نیز به تحقیقاتش بر روی متون پهلوی ادامه میدهد. | ||
====همراهی همسر==== | ====همراهی همسر==== | ||
آموزگار همواره پيشرفت و توفيق خود را در عرصه تحقيق مديون همسرش میداند و میگوید: «او تأثير بسيار مثبتى روى شخصيت و روند تحصيلاتم داشت. او | آموزگار همواره پيشرفت و توفيق خود را در عرصه تحقيق مديون همسرش میداند و میگوید: «او تأثير بسيار مثبتى روى شخصيت و روند تحصيلاتم داشت. او از جمله مردهايى بود كه حاضر بود شخصيت زن را بپذيرد و به زن بسيار بها میداد. چراكه در دورههای قبل، در ايران براى اكثر مردها بسيار مشكل بود تا بپذيرند زنهایشان پيشرفت كنند و مراتب عالى تحصيلات را طى نمايند. اما او برعكس باور جمعى اجتماع، به من بسيار عرصه میداد تا از لحظهلحظه زندگیام استفاده بهينه نمايم.»<ref name=''همسرش''>{{پک|قنبری|۱۳۸۲|ک=زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی ژاله آموزگار|ص= ۳۹ و ۴۰}}</ref>همسر آموزار استاد دانشكده حقوق دانشگاه تهران بوده و هر دو نفر باهم در فرانسه مدرک دکتری گرفتند. | ||
===شخصیت و اندیشه=== | ===شخصیت و اندیشه=== | ||
او عاشق فرهنگ و تمدن ایرانزمین است. از اینروست که سالهای | او عاشق فرهنگ و تمدن ایرانزمین است. از اینروست که سالهای عمرش را صرف خوشهچینی علمودانش و خدمت به باروری آن کرده است. در جایی میگوید: | ||
{{جعبه گفتاورد |نقلقول=<center><span style="color:darkred">'''خوشحالم که به سرزمینی تعلق دارم که مردم آن از دیرباز به خدایان زمینی و سنگ و بت دل نبستهاند، آفریدگار را در فراسوها دیده و خوشیها و پیروزیها را از او دانستهاند و در درماندگیها دست به سوی او دراز کردهاند.'''<ref name=''نظرات''>{{یادکرد وب|نشانی =http://www.tarikhirani.ir/fa/news/36/bodyView/1541/%DA%98%D8%A7%D9%84%D9%87.%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%DA%AF%D8%A7%D8%B1:.%D9%85%D9%86%D8%B4%D9%88%D8%B1.%DA%A9%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B4.%DA%A9%D9%87%D9%86%E2%80%8C%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86.%D8%B3%D9%86%D8%AF.%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%B9%D8%A7%D8%AA.%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82.%D8%A8%D8%B4%D8%B1.%D8%A7%D8%B3%D8%AA.%D8%A7%D8%B1%D9%81%D8%B9%DB%8C:.%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.%D9%86%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%AF.%D9%85%D8%AF%D8%B9%DB%8C.%D9%85%D9%86%D8%B4%D9%88%D8%B1.%DA%A9%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B4.%D8%A8%D8%A7%D8%B4%D8%AF.html|عنوان = روز جهانی کوروش|ناشر = تاریخ ایران|تاریخ بازدید =|تاریخ =}}</ref> <font color=darkcyan>{{سخ}}♦ ♦ ♦ ♦ ♦{{سخ}}</font></span><noinclude></center>|تراز=چپ|عرض=۲۰%|رنگ پسزمینه = #d5fdf4}} | |||
====درباره کوروش==== | ====درباره کوروش==== | ||
آموزگار عقیده دارد: «سلسلهٔ هخامنشی در حافظهٔ تاریخی ایران، جایگاه برجستهای دارد و کوروش از خوشنامترین فرمانروایان این سلسله است، بهطوری که نام او | آموزگار عقیده دارد: «سلسلهٔ هخامنشی در حافظهٔ تاریخی ایران، جایگاه برجستهای دارد و کوروش از خوشنامترین فرمانروایان این سلسله است، بهطوری که نام او علاوهبر قرار گرفتن در کتاب عهد عتیق، با گزارش نویسندگان یونانی و دیگر روایتها، هیچگاه از خاطرهها زدوده نشد. | ||
کوروش فرمانروایی بزرگ بود که حتی مورخان بیگانه نیز او را ستودهاند و منشور او را میتوان کهنترین سند کتبی از دادگستری و مراعات | کوروش فرمانروایی بزرگ بود که حتی مورخان بیگانه نیز او را ستودهاند و منشور او را میتوان کهنترین سند کتبی از دادگستری و مراعات حقوقبشر در تاریخ دانست که در آن، تساهل و تسامح فرمانروایانه بهوضوح دیده میشود، بویژه اینکه وقتی دیگران از سوزاندن اسیران و درآوردن چشم و گوش پس از کشورگشاییهای خود سخن میگویند، کوروش از ساختن و آباد کردن سخن میگوید».<ref name=''نظرات''/>این، بخشی از نظرات استاد آموزگار درباره کوروش است. | ||
====روی فارسی غیرت دارد==== | ====روی فارسی غیرت دارد==== | ||
<font color=blue>'''«من نسبت به زبان فارسی، یک حالت «غیرتمندانه» دارم و عقیده دارم که ما زبانی بسیار غنی داریم که توانایی بیان همهگونه مفاهیم را داشته و دارد.'''</font><noinclude> یکی از دلایلم وجود کتابهای فلسفی مانند «دینکرد» و غیره در میان آثار پهلوی است. کتاب سوم دینکرد یکی از مشکلترین کتابهای پهلوی است که معمولاً کسی دوروبر آن نمیگردد. من در مقالهای که برای یادنامه مرحوم تفضلی نوشتم، بخشهایی از این کتاب را ترجمه و ضمن آن سعی کردم تمام اصطلاحاتِ فلسفی باستانی را در مورد مفاهیم فلسفی مثل جوهر، تکوین، کون، حدوث و...، در پهلوی نشان بدهم و البته برابرنهاد امروزیشان را هم عرضه کردم که برای خوانندهٔ امروزی هم قابلفهم باشد. وقتی ما برابرنهاد همهٔ این اصطلاحات فلسفی را در متون پهلوی (مانند دینکرد) داشتهایم، پس زبانْ توانا بوده است. منتها بههمان شیوهای که برخی تحصیلکردههای امروزین اظهار میکنند که ما نمیتوانیم کلمهای فارسی برابر با اصطلاح لاتین واژگان فلسفی بگذاریم، چراکه زبان نارساست و سریعاً همان اصطلاح لاتین را در متن فارسی میگنجانند، همین کار را روشنفکران قرن سوم و چهارم هجری قمری نیز انجام دادند. به روایتی کار خودشان را راحت کردند و بیدغدغه اصطلاح عربی را بهجای اصطلاح فارسی در متن فارسی قرار دادند». <ref name=''مقاله چاپی''/> | |||
====تدریس==== | ====تدریس==== | ||
عاشق تدریس است: «من بدون کلاسهایم در حقیقت هیچم» <ref name=''عاشق تدریس''>{{پک|قنبری|۱۳۸۲|ک=زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی ژاله آموزگار|ص= ۴۰}}</ref> | عاشق تدریس است: «من بدون کلاسهایم در حقیقت هیچم» <ref name=''عاشق تدریس''>{{پک|قنبری|۱۳۸۲|ک=زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی ژاله آموزگار|ص= ۴۰}}</ref> «ادعا میکنم که معلم خوبی هستم و نتیجهاش خاطره بسیار خوبی است که در ذهن تکتک دانشجویانم باقی گذاشتهام». | ||
====کار مشترک==== | |||
معتقد است که کار مشترک در ایران کمتر به بار مینشیند؛ اما او این سعادت را داشت که تجربه کار مشترکش با دکتر تفضلی به نتایج خوب و شایستهای منجر شود: «زمانی کار مشترک به بار مینشیند که آنانی که با هم کار میکنند همدیگر را قبول داشته باشند، به نظرات یکدیگر احترام بگذارند، «منم» نداشته باشند به این صورت که هر کس بخواهد حرفش را بیشتر مطرح کند و بهتر جلوه بدهد، و ضمناً ماشینی هم کار نکنند بلکه از با هم بودن به نفع بحث بیشتر برای پیشبرد کار بهره گیرند. شاید پیروی از همة این اصول بود که باعث شد کارهای مشترک من و دکتر تفضلی کارهای به نظر من باارزشی شوند.» <ref name=''مقاله چاپی''/> | |||
====روش تدریس او==== | |||
پرورش «تفکرِ انتقادیِ دانشجو» از اولویتهای آموزگار در کلاسهای درسی است. همیشه برای امتحان پایانترم یک سوال را تعیین میکند تا دانشجو خود آن را تحلیل کند. یکی از شاگردانش میگوید: «هنوز به یاد دارم که یکی از سؤالات امتحانی ایشان برای درس «فرهنگ ایران باستان» این بود که نظرتان را دربارۀ شخصیت اسکندر بنویسید. درواقع، بهدنبال پاسخِ درست نبود، میخواست مطمئن شود که آیا دانشجو میتواند چیزی را تجزیهوتحلیل و نقد کند و در دام بدگویی و پرگویی نیفتد. او، برخلاف روش معمول امروزی، بهدنبال تربیتِ دانشجوی مقالهنویس نبود و نیست. بلکه دانشجو را موظف میکند که همان اولِ ترم کتابِ درخورِ مطالعهای را انتخاب کند، بهدقت بخواند و در پایانِ ترم خلاصهای از آن را در کلاس ارائه کند. این شیوه شاید خیلی پیشپاافتاده به نظر برسد، اما فایدهاش این است که دانشجو دستکم یک کتاب مفید را در حیطۀ تخصصش کامل و با جزئیات خوانده و توانایی تحلیل آن را خواهد داشت، ضمن اینکه با ارائۀ آن در کلاس همکلاسیهایش را هم بینصیب نگذاشته است».<ref name=''دفتر''/> | |||
===زمینهٔ فعالیت=== | ===زمینهٔ فعالیت=== | ||
تألیف، ترجمه و نگارش مقاله در باب اساطیر، زبانها و ادیان ایران باستان، متون پهلوی و ادبیات فارسی زردتشتی از جمله مهمترین زمینههای کاری آموزگار بهشمار میرود. | تألیف، ترجمه و نگارش مقاله در باب اساطیر، زبانها و ادیان ایران باستان، متون پهلوی و ادبیات فارسی زردتشتی از جمله مهمترین زمینههای کاری آموزگار بهشمار میرود. | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۲: | ||
===از نگاه دیگران (چند دیدگاه مثبت و منفی)=== | ===از نگاه دیگران (چند دیدگاه مثبت و منفی)=== | ||
====محمدرضا نصیری==== | ====محمدرضا نصیری==== | ||
انسانی است متواضع، فروتن و سخنسنج و سخندان، مهربان، صمیمی. بخل و خستی در وجودش نیست. آموختههایش را با سخاومت در اخیار دانشجویانش قرار میدهد. از تنگنظریها و حسادتهای به دور است. در انتقال آموختههای خود به جوانانِ شوریدهدل، مشتاق و سخی است. در یککلام چهرهٔ مقبول دانشجویان و پذیرفتهٔ محافل علمی است. رفتار انسانی و خصوصیات اخلاقی وی چنان است که در همان برخورد اول، حسِ احترام طرف مقابل را برمیانگیزاند. عشق به تاریخ کهن سرزمین ایران را در گفتار و نوشتههایش به آسانی میتوان یافت. اینها گفتههای محمدرضا نصیری -قائممقام [[انجمن آثار و مفاخر فرهنگى]] | {{گفتاورد تزیینی|انسانی است متواضع، فروتن و سخنسنج و سخندان، مهربان، صمیمی. بخل و خستی در وجودش نیست. آموختههایش را با سخاومت در اخیار دانشجویانش قرار میدهد. از تنگنظریها و حسادتهای به دور است. در انتقال آموختههای خود به جوانانِ شوریدهدل، مشتاق و سخی است. در یککلام چهرهٔ مقبول دانشجویان و پذیرفتهٔ محافل علمی است. رفتار انسانی و خصوصیات اخلاقی وی چنان است که در همان برخورد اول، حسِ احترام طرف مقابل را برمیانگیزاند. عشق به تاریخ کهن سرزمین ایران را در گفتار و نوشتههایش به آسانی میتوان یافت. اینها گفتههای محمدرضا نصیری -قائممقام[[انجمن آثار و مفاخر فرهنگى]] درباره اوست. <ref name='زندگینامه''>{{پک|قنبری|۱۳۸۲|ک=زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی ژاله آموزگار|ص=۱۸}}</ref>}} | ||
[[پرونده:آموزگار و شایگان.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ| ژاله آموزگار و داریوش شایگان در شب بخارا]] | |||
====[[داریوش شایگان]]==== | ====[[داریوش شایگان]]==== | ||
«برای بخش بزرگی از ایرانیان، دکتر ژاله | «برای بخش بزرگی از ایرانیان، دکتر ژاله آموزگار «بزرگبانوی مطالعات ایران باستان» است و غرض از این رشته همان چیزی است که آلمانها ایرانیستیک مینامند، یعنی مطالعه فرهنگ و زبانهای باستانی ایران پیش از اسلام... در این وانفسایی که شاهد محو ایران باستان در مراکز آکادمیک دانشگاههای بزرگ و معتبر دنیا هستیم، و علت آن را باید در عدم حمایت و سرازیر شدن ثروت انبوه اعراب به مراکز مطالعات خاورمیانه جست، هستند محققان ایرانی و در میان آنان زندهیاد احمد تفضلی و ژاله آموزگار، که کوشیدند این میراث گرانبهایی را که در شرف نابودی است، به هر قیمتی حفظ کنند. ژاله آموزگار تمام زندگیاش را وقف این امر خطیر کرد، تمام دانش، سماجت خستگیناپذیر، و عزم راسخش را مصروف زنده نگاهداشتن مشعل ایران باستان کرد». <ref name=''نشان فرانسه''/> | ||
====سید احمدرضا قائممقامی==== | ====سید احمدرضا قائممقامی==== | ||
قائممقامی، آموزگار را معلمی توانا در تربیت دانشجویانی که خود اکنون اساتید مشهوری هستند، میداند و میگوید: «از برکت معلمی او و دیگر استادان همنسل اوست که امروز پهلویدانی با آنچه در آغاز قرن مرحوم ملکالشعرا بهار و مرحوم مینوی از هرتسفلد میآموختند، فرق بسیار کرده و اوستادانی بسیار بیش از آن چیزی شده که مرحوم پورداود میآموخته. با این همه پیشاهنگی که او در مطالعات ایرانباستان در ترجمه و تدریس متون پهلوی، در ترجمه تحقیقات اروپائیان در باب اساطیر ایران و در معرفی ادبیات فارسی زردشتی داشته، دینی را که از فرط ایراندوستی بر ذمهٔ خود احساس میکند، گزارده و شاید هم بیش از آنکه باید، گزارده». <ref name=''نظر قائممقامی''>{{پک|دهباشی|۱۳۸۲|ک=جشننامه ژاله آموزگار|ص=۱۶۱}}</ref>}} | قائممقامی، آموزگار را معلمی توانا در تربیت دانشجویانی که خود اکنون اساتید مشهوری هستند، میداند و میگوید: {{گفتاورد تزیینی|«از برکت معلمی او و دیگر استادان همنسل اوست که امروز پهلویدانی با آنچه در آغاز قرن مرحوم ملکالشعرا بهار و مرحوم مینوی از هرتسفلد میآموختند، فرق بسیار کرده و اوستادانی بسیار بیش از آن چیزی شده که مرحوم پورداود میآموخته. با این همه پیشاهنگی که او در مطالعات ایرانباستان در ترجمه و تدریس متون پهلوی، در ترجمه تحقیقات اروپائیان در باب اساطیر ایران و در معرفی ادبیات فارسی زردشتی داشته، دینی را که از فرط ایراندوستی بر ذمهٔ خود احساس میکند، گزارده و شاید هم بیش از آنکه باید، گزارده». <ref name=''نظر قائممقامی''>{{پک|دهباشی|۱۳۸۲|ک=جشننامه ژاله آموزگار|ص=۱۶۱}}</ref>}}}} | ||
====[[یدالله ثمره]]==== | ====[[یدالله ثمره]]==== | ||
ثمره که بيش از ۵۰ سال سابقهٔ تعليم و تربيت دارد، میگوید: «اگر از من بپرسند آموزگار يگانهٔ تو كيست؟ میگويم ژاله آموزگار؛ چرا كه او معلمی را با تمام وجود دوست دارد. او همچنين شاگردهايش را به معنی واقعی كلمه دوست دارد و اولين درسی كه به آنها میدهد «دوست داشتن» است.<ref name=''معلم''/> | ثمره که بيش از ۵۰ سال سابقهٔ تعليم و تربيت دارد، میگوید: «اگر از من بپرسند آموزگار يگانهٔ تو كيست؟ میگويم ژاله آموزگار؛ چرا كه او معلمی را با تمام وجود دوست دارد. او همچنين شاگردهايش را به معنی واقعی كلمه دوست دارد و اولين درسی كه به آنها میدهد «دوست داشتن» است.<ref name=''معلم''/> | ||
خط ۱۴۰: | خط ۱۴۳: | ||
«صداقت در نقلقولها، صراحت و شجاعت در بيان اندیشهها، دقت و توجه به آدابورسوم اقوام و نيز علاقه و توجه به واژههای باستانى به جا مانده، موشكافى و باریکبینی در موضوعات علمى، تاريخى و اساطيرى، ايجاد علاقه و انگيزه براى مطالعات غيردرسى ازجمله ویژگیهای استاد آموزگار است... علاوه بر درس و دانش در محضر استاد آموزگار آموختيم كه زندگى و حيات زيباست اما نه به هر قيمتى و گوهر استغنا يعنى بینیازی در عين نياز، درى ناياب و درج زندگى است و آزادگى، شرافت و منزلت انسانى والاترين دستاورد هر انسان است. این گفته های باقرپسندی از اساتید دانشگاه تهران درباره آموزگار است. <ref name=''موشکافی''>{{یادکرد وب|نشانی =https://anthropologyandculture.com/fa/%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C/4292-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DA%98%D8%A7%D9%84%D9%87-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%DA%AF%D8%A7%D8%B1%D9%85%D9%88%D8%B4%D9%83%D8%A7%D9%81-%D9%88-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%DB%8C%DA%A9%E2%80%8C%D8%A8%DB%8C%D9%86|عنوان =درباره ژاله آموزگار موشكاف و باریکبین|ناشر = انسانشناسی و فرهنگ|تاریخ بازدید =|تاریخ =}}</ref> و با سادهترین و رساترین زبان مطالب بیان میشود. | «صداقت در نقلقولها، صراحت و شجاعت در بيان اندیشهها، دقت و توجه به آدابورسوم اقوام و نيز علاقه و توجه به واژههای باستانى به جا مانده، موشكافى و باریکبینی در موضوعات علمى، تاريخى و اساطيرى، ايجاد علاقه و انگيزه براى مطالعات غيردرسى ازجمله ویژگیهای استاد آموزگار است... علاوه بر درس و دانش در محضر استاد آموزگار آموختيم كه زندگى و حيات زيباست اما نه به هر قيمتى و گوهر استغنا يعنى بینیازی در عين نياز، درى ناياب و درج زندگى است و آزادگى، شرافت و منزلت انسانى والاترين دستاورد هر انسان است. این گفته های باقرپسندی از اساتید دانشگاه تهران درباره آموزگار است. <ref name=''موشکافی''>{{یادکرد وب|نشانی =https://anthropologyandculture.com/fa/%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C/4292-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DA%98%D8%A7%D9%84%D9%87-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%DA%AF%D8%A7%D8%B1%D9%85%D9%88%D8%B4%D9%83%D8%A7%D9%81-%D9%88-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%DB%8C%DA%A9%E2%80%8C%D8%A8%DB%8C%D9%86|عنوان =درباره ژاله آموزگار موشكاف و باریکبین|ناشر = انسانشناسی و فرهنگ|تاریخ بازدید =|تاریخ =}}</ref> و با سادهترین و رساترین زبان مطالب بیان میشود. | ||
===نظرات فرد دربارهٔ خودش و آثارش=== | ===نظرات فرد دربارهٔ خودش و آثارش=== | ||
آموزگار درباره سالها کار و تلاش بیوقفهاش در عرصه فرهنگ و تاریخ و ادب ایران اینچنین میگوید: «از نظر خودم همهٔ این سالها را با عشق و تلاش کار کردم. هرگز خسته نشدم و تمام تلاشم این بود که استاد خوبی باشم، رابطه خوبی با دانشجویانم برقرار کنم و تا آنجا که می توانم ضمن تدریس به دانستههای خودم هم بیفزایم و خدمتگزار واقعی فرهنگ غنی این سرزمین باشم».<ref name=''مقاله چاپی''/> | آموزگار درباره سالها کار و تلاش بیوقفهاش در عرصه فرهنگ و تاریخ و ادب ایران اینچنین میگوید: {{گفتاورد تزیینی|«از نظر خودم همهٔ این سالها را با عشق و تلاش کار کردم. هرگز خسته نشدم و تمام تلاشم این بود که استاد خوبی باشم، رابطه خوبی با دانشجویانم برقرار کنم و تا آنجا که می توانم ضمن تدریس به دانستههای خودم هم بیفزایم و خدمتگزار واقعی فرهنگ غنی این سرزمین باشم».<ref name=''مقاله چاپی''/>}} | ||
«من دانشجوی سادهای بودم، فقط درسخوان بودم. فقط درس خواندیم. دورۀ ما طوری بود که بخت یارمان بود. وقتی کسی درسخوان بود میتوانست پیشرفت کند. موضوع این است که وقتی من در دانشگاه شاگرد اول شدم، به من برای رفتن به خارج بورس دادند. آن موقع به همه میدادند. بدون در نظر گرفتن این که دانشجو زن هست، مرد هست، ازدواج کرده یا ازدواج نکرده، البته من آن موقع با دختر و همسرم رفتم ولی میخواهم بگویم که ما دورهای بودیم که راه باز بود.» <ref name=''بخت یارمان''>{{یادکرد وب|نشانی =https://www.isna.ir/news/93101306478/%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%A7-%DA%98%D8%A7%D9%84%D9%87-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%DA%AF%D8%A7%D8%B1|عنوان = دیدار با ژاله آموزگار|ناشر =ایسنا|تاریخ بازدید =|تاریخ =}}</ref> | «من دانشجوی سادهای بودم، فقط درسخوان بودم. فقط درس خواندیم. دورۀ ما طوری بود که بخت یارمان بود. وقتی کسی درسخوان بود میتوانست پیشرفت کند. موضوع این است که وقتی من در دانشگاه شاگرد اول شدم، به من برای رفتن به خارج بورس دادند. آن موقع به همه میدادند. بدون در نظر گرفتن این که دانشجو زن هست، مرد هست، ازدواج کرده یا ازدواج نکرده، البته من آن موقع با دختر و همسرم رفتم ولی میخواهم بگویم که ما دورهای بودیم که راه باز بود.» <ref name=''بخت یارمان''>{{یادکرد وب|نشانی =https://www.isna.ir/news/93101306478/%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%A7-%DA%98%D8%A7%D9%84%D9%87-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%DA%AF%D8%A7%D8%B1|عنوان = دیدار با ژاله آموزگار|ناشر =ایسنا|تاریخ بازدید =|تاریخ =}}</ref> | ||
===موضعگیریهای او دربارهٔ دیگران=== | ===موضعگیریهای او دربارهٔ دیگران=== | ||
====احمد تفضلی==== | ====احمد تفضلی==== | ||
آموزگار، همکار محقق خود را «دانشمندی انسان، موجودی مهربان، آزاداندیش و با سلامت نفس» توصیف میکند و قریحه پویایی و جویایی، سختکوشی، پرکاری، آشناییاش به زبانهای زنده دنیا و... را میستاید و میگوید: او در دانشگاه تهران به عالیترین مقام استادی رسید و همیشه به استادی دانشگاه تهران افتخار میکرد، ولی در حقیقت او افتخار دانشگاه تهران بود. او در نوشتههایش کمالطلب بود. هرگز کوتاهی و نقصی را در این زمینه نمیپذیرفت. جاهطلبی عملی داشت. اعتمادبهنفس داشت و خردگرا بود. علیرغم زودرنجیهایش میتوانست سکوت کند و ببخشد. بسیار | پس از مرگ نابهنگام تفضلی، آموزگار همواره و در هر محفلی بهنیکی یاد و نام همکار و دوست خود را گرامی میدارد. | ||
آموزگار، همکار محقق خود را «دانشمندی انسان، موجودی مهربان، آزاداندیش و با سلامت نفس» توصیف میکند و قریحه پویایی و جویایی، سختکوشی، پرکاری، آشناییاش به زبانهای زنده دنیا و... را میستاید و میگوید: او در دانشگاه تهران به عالیترین مقام استادی رسید و همیشه به استادی دانشگاه تهران افتخار میکرد، ولی در حقیقت او افتخار دانشگاه تهران بود. او در نوشتههایش کمالطلب بود. هرگز کوتاهی و نقصی را در این زمینه نمیپذیرفت. جاهطلبی عملی داشت. اعتمادبهنفس داشت و خردگرا بود. علیرغم زودرنجیهایش میتوانست سکوت کند و ببخشد. بسیار اوقات، تحملی شگفتانگیز داشت. <ref name=''مقاله چاپی''/> | |||
===جملهای از ایشان=== | ===جملهای از ایشان=== | ||
«باید اطراف آدم، آدمهای خوب و دانشمند باشند که آدم از آنها چیز یاد بگیرد.» <ref name=''بخت یارمان''/> | «باید اطراف آدم، آدمهای خوب و دانشمند باشند که آدم از آنها چیز یاد بگیرد.» <ref name=''بخت یارمان''/> | ||
== | |||
همیشه به دانشجویانش توصیه میکند که <font color=violet>'''(در ایران) بمانید، اگر نمانید کسی هست که جایتان را بگیرد و آب هم از آب تکان نخورَد، اما شما کجا و دیگران کجا.'''</font> <ref name=''دفتر''/> | |||
===خلقیات=== | ===خلقیات=== | ||
تواضع، مهربانی، دلسوزی، صبر و تحمل، سخاوت و نکتهبینی و موشکافی از خوی و خصلتهای آموزگار است که اساتید دانشگاه، همکاران و دانشجویان همگی به آن اذعان دارند. | تواضع، مهربانی، دلسوزی، صبر و تحمل، سخاوت و نکتهبینی و موشکافی از خوی و خصلتهای آموزگار است که اساتید دانشگاه، همکاران و دانشجویان همگی به آن اذعان دارند. | ||
خط ۱۶۲: | خط ۱۶۴: | ||
«زبان فارسی شیرین است، این زبان ماندنی است. در اساس آن خِللی وارد نخواهد شد، کاخی است که از باد و باران گزند نخواهد یافت؛ زیرا این بذر سخن در جایجای سرزمین ما به بار نشسته است و با پارسیزبانان آن سوی مرزهای ایران هم مستحکمتر خواهد شد و گلهای تازهای خواهد داد و با میوههای شیرین به بار خواهد نشست. | «زبان فارسی شیرین است، این زبان ماندنی است. در اساس آن خِللی وارد نخواهد شد، کاخی است که از باد و باران گزند نخواهد یافت؛ زیرا این بذر سخن در جایجای سرزمین ما به بار نشسته است و با پارسیزبانان آن سوی مرزهای ایران هم مستحکمتر خواهد شد و گلهای تازهای خواهد داد و با میوههای شیرین به بار خواهد نشست. | ||
با سُخن فردوسی بزرگ که به زبان شیرین ما نوزایی داده است، گفتارم را بهپایان میبرم. | با سُخن فردوسی بزرگ که به زبان شیرین ما نوزایی داده است، گفتارم را بهپایان میبرم. | ||
{{شعر|نستعلیق|سبک=color: | {{شعر|نستعلیق|سبک=color:green}}{{ب|'''پی افکندم از نظم کاخی بلند'''|'''که از باد و باران نیابد گزند'''}} | ||
{{ب|نمیرم در این پس که من زندهام|که تخم سخن را پراکندهام<ref name=''بخارا''>{{پک|دهباشی|۱۳۸۲|ک=جشننامه ژاله آموزگار|ص=۹۴ و ۹۵}}</ref>}} | {{ب|'''نمیرم در این پس که من زندهام'''|'''که تخم سخن را پراکندهام'''<ref name=''بخارا''>{{پک|دهباشی|۱۳۸۲|ک=جشننامه ژاله آموزگار|ص=۹۴ و ۹۵}}</ref>}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
<center>* * * * *</center> | <center>* * * * *</center> | ||
===استادان و شاگردان=== | ===استادان و شاگردان=== | ||
====اساتید==== | ====اساتید==== | ||
خط ۱۷۸: | خط ۱۷۸: | ||
کلاسهای ماهیار نوابی در دوره لیسانس بود که عشق و علاقه به فرهنگ و زبانهای باستانی ایران را در نهاد ژاله کاشت. <ref name=''مقاله چاپی''/> | کلاسهای ماهیار نوابی در دوره لیسانس بود که عشق و علاقه به فرهنگ و زبانهای باستانی ایران را در نهاد ژاله کاشت. <ref name=''مقاله چاپی''/> | ||
====پی یر دومناش==== | ====پی یر دومناش==== | ||
دومناش استادی است که آموزگار خود را مدیون او میداند و در وصفش میگوید: پروفسور دومناش به ما فقط درس نمیداد؛ بلكه چگونه زيستن و چگونه بودن و چگونه دوست داشتن را نيز به ما میآموخت | دومناش استادی است که آموزگار خود را مدیون او میداند و در وصفش میگوید: {{جعبه گفتاورد |نقلقول=<center><span style="color:darkred">'''پروفسور دومناش به ما فقط درس نمیداد؛ بلكه چگونه زيستن و چگونه بودن و چگونه دوست داشتن را نيز به ما میآموخت<font color=darkcyan>{{سخ}}♦ ♦ ♦ ♦ ♦{{سخ}}</font></span><noinclude></center>|تراز=چپ|عرض=۲۰%|رنگ پسزمینه = #d5fdf4}}کلاسهای دومناش انباشته از اطلاعات روز بود و شاگردان او با انواع اخبار و اطلاعاتى كه مرتبط با رشته تحصیلیشان بود، آشنا میشدند. «دومناش همه اين اطلاعات را بیدریغ و منظم در اختيار ما قرار میداد و ما عمدتاً در كلاس او «وينكود» میخواندیم.» <ref name=''اطلاعات روز''>{{پک|قنبری|۱۳۸۲|ک=زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی ژاله آموزگار|ص=۲۵ و ۲۶}}</ref> او به اتفاق زندهیاد احمد تفضلى، دكتر اشرف صادقى و پروفسور فيليپ ژينيو هر سه از شاگردان دومناش بودند. | ||
===علت شهرت=== | ===علت شهرت=== | ||
طی دهه های چهل و پنجاه شمسی نمیتوان کتاب درخور و روشمندی درباره مطالعات ایرانی بهویژه در حوزه ادبیات پهلوی یافت. آثار و نوشتههایی دکتر آموزگار که برخی با همکاری دکتر تفضلی نوشته شده است، کمک فراوانی به شناخت هرچه بیشتر متون باستانی ایران کرده است. کتابهایی چون ''زبان پهلوی، ادبیات و دستور آن'' و ''شناخت اساطیر ایران'' از آن دست کتابهاست که به صورت روشمند و با زبانی ساده و قابل فهم نوشته شده و نیز نیز بهعنوان مرجع و منبع موثق و مورد استناد بسیاری از محققان و پژوهشگران در این عرصه قرار دارد و بهعنوان کتاب درسی در دانشگاههای داخلی و خارجی تدریس میشود. | |||
== مصاحبههای او== | |||
*دیدار با دوستان در دفتر مجله بخارا | |||
*مصاحبه با فصلنامه علمی و تخصصی هفت آسمان | |||
*«اهمیت خودشناسی فرهنگی با بازخوانی اسطوره ها در آثار هنری تازه و جذاب» عنوان گفتوگوی وی با علیاکبر عبدالعلیزاده است که در پایگاه خبری «ایرانتئاتر» منتشر شده است. | |||
[[پرونده:کتاب آموزگار.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ| اسطوره زندگی زردتشت]] | |||
==آثار و منبعشناسی== | ==آثار و منبعشناسی== | ||
===کتابها=== | ===کتابها=== | ||
#ایران باستان، ماریان موله، ترجمه: ژاله آموزگار، چاپ اول، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۶۳؛ چاپ ششم ۱۳۸۶، انتشارات توس. | #ایران باستان، ماریان موله، ترجمه: ژاله آموزگار، چاپ اول، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۶۳؛ چاپ ششم ۱۳۸۶، انتشارات توس. | ||
#نمونههای نخستين انسان و نخستين شهریار در تاریخ افسانهای ایرانيان، نوشته آرتور | #نمونههای نخستين انسان و نخستين شهریار در تاریخ افسانهای ایرانيان، نوشته آرتور كریستنسن، ترجمه و تحقيق ژاله آموزگار، احمد تفضلی، جلد اول، چاپ اول، ۱۳۶۹؛ جلد دوم، ۱۳۶۷، نشر نو، برنده لوح تقدیر و جایزه «كتاب سالِ» برگزیده دانشگاههای كشور (۱۳۷۰) (چاپ دوم دو جلد باهم)؛ چاپ سوم، نشر چشمه، ۱۳۸۳؛ چاپ چهارم ۱۳۸۶. | ||
#شناخت اساطير ایران، نوشته جان هينلز، ترجمه ژاله آموزگار، احمد تفضلی، چاپ اول، ۱۳۶۸، نشر چشمه، نشرآویشن؛ چاپ دهم، نشر چشمه ،۱۳۸۵. | #شناخت اساطير ایران، نوشته جان هينلز، ترجمه ژاله آموزگار، احمد تفضلی، چاپ اول، ۱۳۶۸، نشر چشمه، نشرآویشن؛ چاپ دهم، نشر چشمه ،۱۳۸۵. | ||
#اسطوره زندگی زردشت، تأليف: ژاله آموزگار با همکاری احمد تفضلی، چاپ اول (هفت + ۱۵۴ص)، ۱۲۷۰، نشر چشمه، نشر آویشن؛ چاپ | #اسطوره زندگی زردشت، تأليف: ژاله آموزگار با همکاری احمد تفضلی، چاپ اول (هفت + ۱۵۴ص)، ۱۲۷۰، نشر چشمه، نشر آویشن؛ چاپ پنجم، ۱۳۸۲؛ ششم ۱۳۸۴؛ هفتم ۱۳۸۵. | ||
#اداویراف نامه (ارداویرازنامه): | #اداویراف نامه (ارداویرازنامه): حرفنویسی، آوانویسی، ترجمه متن پهلوی، واژهنامه، فيليپ ژینيو، ترجمه و تحقيق ژاله آموزگار، چاپ اول (۹۵ + ۱۷۲ص)، ۱۳۷۲؛ نشر معين، انجمن ایرانشناسی فرانسه؛ چاپ دوم با افزودهها ۱۳۸۲؛ چاپ سوم ۱۳۸۶. | ||
#زبان پهلوی، ادبيات و دستور آن، تأليف ژاله آموزگار، احمد تفضلی، چاپ اول (نه+ ۱۵۲ص)، ۱۳۷۲، نشر معين؛ چاپ چهارم ۱۳۸۲. | #زبان پهلوی، ادبيات و دستور آن، تأليف ژاله آموزگار، احمد تفضلی، چاپ اول (نه + ۱۵۲ص)، ۱۳۷۲، نشر معين؛ چاپ چهارم ۱۳۸۲. | ||
#تاریخ اساطيری ایران، تأليف: ژاله آموزگار، چاپ اول (شش+ ۹۷ ص)، ۱۳۷۴، انتشارات سمت؛ چاپ ششم ۱۳۸۳./چاپ دهم ۱۳۸۷. | #تاریخ اساطيری ایران، تأليف: ژاله آموزگار، چاپ اول (شش + ۹۷ ص)، ۱۳۷۴، انتشارات سمت؛ چاپ ششم ۱۳۸۳./ چاپ دهم ۱۳۸۷. | ||
#كتاب پنجم دینکرد، انتشارات معين، ۱۳۸۶. | #كتاب پنجم دینکرد، انتشارات معين، ۱۳۸۶. | ||
#زبان، فرهنگ، اسطوره: مجموعه مقالات، انتشارات معين، ۱۳۸۶. | #زبان، فرهنگ، اسطوره: مجموعه مقالات، انتشارات معين، ۱۳۸۶. | ||
خط ۱۹۵: | خط ۲۰۰: | ||
#تجدیدنظر و تجدیدچاپ كتاب مينوی خرد، احمد تفضلی، ۱۳۷۹. | #تجدیدنظر و تجدیدچاپ كتاب مينوی خرد، احمد تفضلی، ۱۳۷۹. | ||
#نظارت در ترجمهٔ كتاب كتيبههای هخامنشی، نوشته پير لوكوك، ۱۳۸۲ و تجدیدنظر مجدد ۱۳۸۶. | #نظارت در ترجمهٔ كتاب كتيبههای هخامنشی، نوشته پير لوكوك، ۱۳۸۲ و تجدیدنظر مجدد ۱۳۸۶. | ||
#تاریخ اساطيری ایران در مجموعه «ایران»، | #تاریخ اساطيری ایران در مجموعه «ایران»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی. | ||
===مقالات به فارسی=== | ===مقالات به فارسی=== | ||
#«ادبيات زردشتی به زبان فارسی»، مجله دانشکده ادبيات دانشگاه تهران، ش ۱۷ ش ۲، ۱۳۴۹، ص | #«ادبيات زردشتی به زبان فارسی»، مجله دانشکده ادبيات دانشگاه تهران، ش ۱۷ ش ۲، ۱۳۴۹، ص ۱۷۱ تا ۱۹۹. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره. | ||
#«گوشهای از اساطير ایران باستان»، ش ۸، ش ۲، ۱۳۴۹، ص ۶ تا ۱۶. | #«گوشهای از اساطير ایران باستان»، ش ۸، ش ۲، ۱۳۴۹، ص ۶ تا ۱۶. | ||
#«درباره ميراث ميزدیستی در فلسفه ایرانی»، ترجمه ژاله آموزگار (نوشته اميل بنونيست)، ش ۱۹، ش ۲، ص ۳۱۳ تا ۳۱۹. | #«درباره ميراث ميزدیستی در فلسفه ایرانی»، ترجمه ژاله آموزگار (نوشته اميل بنونيست)، ش ۱۹، ش ۲، ص ۳۱۳ تا ۳۱۹. | ||
خط ۲۱۲: | خط ۲۱۷: | ||
#«چرخش ویژگیهای قهرمانان در شاهنامه»، آدینه، ش ۴۰، دی ۱۳۶۸، ص ۱۲ تا ۱۳. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره. | #«چرخش ویژگیهای قهرمانان در شاهنامه»، آدینه، ش ۴۰، دی ۱۳۶۸، ص ۱۲ تا ۱۳. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره. | ||
#«شاهزادهخانم برگ مورد و شاهزادهخانم نخود»، نوشته آرتوركریستن سن، ترجمه ژاله آموزگار، كتاب سخن، ش ۲، ۱۳۶۸، ص ۱۰۲ تا ۱۱۸. تجدید چاپ در مجموعه زبان ،فرهنگ، اسطوره. | #«شاهزادهخانم برگ مورد و شاهزادهخانم نخود»، نوشته آرتوركریستن سن، ترجمه ژاله آموزگار، كتاب سخن، ش ۲، ۱۳۶۸، ص ۱۰۲ تا ۱۱۸. تجدید چاپ در مجموعه زبان ،فرهنگ، اسطوره. | ||
#«دوگانگی نيکیها و بدیها و برادران دروغين نيکیها در اخلاق زردشتی»، جشننامه زریاب خویی (یکی قطره باران)، نشر نو، ۱۳۷۰، ص ۶۵۶ تا ۶۶۹. | #«دوگانگی نيکیها و بدیها و برادران دروغين نيکیها در اخلاق زردشتی»، جشننامه زریاب خویی (یکی قطره باران)، نشر نو، ۱۳۷۰، ص ۶۵۶ تا ۶۶۹. تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره. | ||
#«اسطوره زندگی زردشت»، كلک، ش ۲۰، آبان ۱۳۸۰، ص ۳۳ تا ۷۲. | #«اسطوره زندگی زردشت»، كلک، ش ۲۰، آبان ۱۳۸۰، ص ۳۳ تا ۷۲. | ||
#«نوروز»، كلک، ش ۲۳ تا ۲۴، بهمن و اسفند ۱۳۷۰، ص ۱۹ تا ۳۱. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره. | #«نوروز»، كلک، ش ۲۳ تا ۲۴، بهمن و اسفند ۱۳۷۰، ص ۱۹ تا ۳۱. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره. | ||
خط ۲۲۳: | خط ۲۲۸: | ||
#«گرشاسب در پيشگاه اورمرد، نمونهای از داوری در ایران باستان»،كلک، ش ۵۴، ۱۳۷۳، ص ۹ تا ۱۶. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره. | #«گرشاسب در پيشگاه اورمرد، نمونهای از داوری در ایران باستان»،كلک، ش ۵۴، ۱۳۷۳، ص ۹ تا ۱۶. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره. | ||
#«فره، این نيروی جادویی و آسمانی»، كلک، ش ۶۸ و ۷۰، ۱۳۷۴، ص ۲۳ تا ۴۱. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره. | #«فره، این نيروی جادویی و آسمانی»، كلک، ش ۶۸ و ۷۰، ۱۳۷۴، ص ۲۳ تا ۴۱. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره. | ||
#«مرگ نابهنگام و ناباورانه | #«مرگ نابهنگام و ناباورانه دوست»، كلک، ش ۸۰ و ۸۳، آبان و بهمن ۱۳۷۵، ص ۵۰۷ تا ۵۱۴. | ||
# | #«زندگینامه علمی دكتر احمد تفضلی»، كلک، ش ۸۰ و ۸۳ ، آبان و بهمن ۱۳۷۵، ص ۵۱۴ تا ۵۳۴. | ||
#«هنر خواليگری در فرهنگ كهن | #«هنر خواليگری در فرهنگ كهن ایرانی»، كلک، ش ۸۵ و ۸۸، فروردین – تير ۱۳۷۶، ص ۱۶۲ تا ۱۶۶. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ،اسطوره. | ||
#«ادبيات باستانی ایران»، مجله آشنا، ش | #«ادبيات باستانی ایران»، مجله آشنا، ش ۶، ش ۳۵، تابستان ۱۳۷۶. | ||
#«تاریخ واقعی و تاریخ روایی»، یادگارنامه استاد عبدالحسين | #«تاریخ واقعی و تاریخ روایی»، یادگارنامه استاد عبدالحسين زرینكوب، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، بهكوشش علی دهباشی، ۱۳۷۶، ص ۱۸۷ تا ۲۰۲. تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره. | ||
#«یاد بهار» مجموعه مقالات یاد بهار، | #«یاد بهار» مجموعه مقالات یاد بهار، نشر آگاه، زمستان ۱۳۷۶، ص ۳۵ تا ۴۰. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره. | ||
#«نوروز»، گزارش كتاب، ش | #«نوروز»، گزارش كتاب، ش ۱، ش ۵، اسفند ۱۳۷۶. | ||
#«در بزرگداشت خرد و دانش»، نامه پارسی، ش | #«در بزرگداشت خرد و دانش»، نامه پارسی، ش ۳، پایيز ۱۳۷۷، ص ۱۷۱ تا ۱۷۵. تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره. | ||
#«نگارش در اسطورهها»، گزارش كتاب، ش ۲، ش ۱۶، اسفند ۱۳۷۷. | |||
#«نگارش در | #«آیا فره از این شهر گریخته است؟» مجموعه گفتوگو، نقد و نظر درباره فيلمنامه گفتوگو با یاد بهرام بيضایی، بهكوشش زاون فوكاسيان، نشر دیدار ،۱۳۷۹، ص ۱۰۵ تا۱۰۸، تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره. | ||
#«آیا فره از این شهر گریخته است؟» مجموعه | #«پيمان»، بخارا، ش ۱۳ و ۱۴، خرداد- آبان ۱۳۷۹، ص ۸ تا ۱۷، تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره. | ||
#«پيمان»، بخارا، ش | #«ایزدانی كه با سال نو به زمين بازمیگردند»، مجموعه مقالات نخستين همایش نوروز، سازمان ميراث فرهنگی كشور، پژوهشکده مردمشناسی، ۱۳۷۹، ص ۹۳ تا ۱۰۵، تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره. ترجمه انگليسی آن در مجموعه:Articles Presented to the 1st Symposium on nowruz, Spring ۲۰۰۱. | ||
#«ایزدانی كه با سال نو به زمين | pp.۶۸ تا ۷۷. | ||
pp. | #«احمد تفضلی، انسانی والا، دانشمندی بنام»، یادنامه دكتر احمد تفضلی، بهكوشش دكتر علیاشرف صادقی، ۱۳۷۹، ص ۱۱ تا ۲۵. | ||
#«احمد تفضلی، انسانی والا، دانشمندی بنام»، یادنامه دكتر احمد تفضلی، | «تکوین عالم و پایان جهان، به روایت بخشی از كتاب دینکرد»، یادنامه دكتر احمد تفضلی، بهكوشش دكتر علیاشرف صادقی، ۱۳۷۹، ص ۴۵ تا ۵۹. تجدیدچاپ در مجموعه زبان ،فرهنگ، اسطوره. | ||
«تکوین عالم و پایان جهان، به روایت بخشی از كتاب دینکرد»، یادنامه دكتر احمد | #«بخشهایی از مباحث اسطورهای در كتاب پنجم دینکرد»، كتاب ماه، ش ۲۵ و ۲۶، مهر و آبان ۱۳۷۹، ص ۱۲ تا ۱۴. | ||
# | #«پهلوی، زبان و ادبيات»، دانشنامه جهان اسلام(۵)، ص ۸۲۹ تا ۸۳۳، تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره. | ||
#«پهلوی، زبان و ادبيات»، دانشنامه جهان اسلام( | #«تفضلی، احمد»، دانشنامه جهان اسلام(۶)، ص ۱۴۵ تا ۱۴۶. | ||
#«تفضلی، احمد»، دانشنامه جهان اسلام( | #«بهار در گاهشماری باستانی ما چگونه از راه میرسند؟»، گزارش كتاب، ش ۴۰، ص ۲ تا ۳. | ||
#«بهار در | #«سنگنوشتههای پارس هخامنشی»، نامه فرهنگستان، دوره پنجم، ش ۴۷، اردیبهشت ۱۳۸۰، ص ۸۷ تا ۹۵، تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره. | ||
# | #«كتاب پنجم دینکرد از چه سخن میگوید؟»، یادنامه جمشيد سروشيان (سروش پيرمغان)، بهكوشش كتایون مزداپور، انتشارات ثریا، تهران ۱۳۸۱، ص ۶۳ تا ۶۹.تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره. | ||
#« تاریخچهای از نگارش خط»، گزارش كتاب، ش ۵۲، اسفند ۱۳۸۰، ص ۲ تا ۵. | |||
#«كتاب پنجم دینکرد از چه سخن | #«گزارشی ساده از گاهشماری در ایران باستان»، بخارا، ش ۲۴، خرداد و تير ۱۳۸۱. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره. | ||
#« | #«گلی بر مزاری، مزارنوشته نو یافتهای به پهلوی ساسانی از كازرون»، نامه ایران باستان، ش ۲، ش ۱، بهار و تابستان ۱۳۸۱، ص ۶۳ تا ۶۹. تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره. | ||
#«گزارشی ساده از گاهشماری در ایران باستان»، بخارا، ش | #مقدمه كتاب اوستای گلدنر، نشر اساطير، ۱۳۸۲، ص ۵ تا ۳۸. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره. | ||
#«گلی بر مزاری، | #«جادوی سخن در اساطير ایران»، زن و فرهنگ، مجموعه مقالات سازمان ميراث فرهنگی، ۱۳۸۲. مجله بخارا، شماره ۳۲، ۱۳۸۲، مهر و آبان، ص ۲۳ تا ۴۵. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره. | ||
#مقدمه كتاب اوستای گلدنر، نشر | #«ازدواجهای اساطيری»، جشننامه دكتر منصوره اتحادیه، ۱۳۸۳، تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره. | ||
#«جادوی سخن در اساطير ایران»، زن و فرهنگ، مجموعه مقالات سازمان ميراث | #«استدلال مزدیسنی در برابر نيست خدایگویان»، جشننامه دكتر محمدامين ریاحی، ۱۳۸۳، تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره. | ||
# | #«احمد تفضلی»، دانشنامه زبان و ادب فرهنگستان. | ||
#«استدلال مزدیسنی در برابر نيست | #«خردورزی در آیين زردشت»، مجموعه سخنرانیهای بزرگداشت زردشت، ۱۳۸۲/۲۰۰۳. تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره. | ||
#«احمد تفضلی»، | #«یاد یاران»، پيشگفتار مجموعه مقالات دكتر وامقی ،1383، تجدیدچاپ در مجموعه زبان ،فرهنگ، اسطوره. | ||
#«خردورزی در آیين زردشت»، مجموعه | #«تخمه و هستی بنابر استدلال مزدیسنایی»، جشننامه دكتر مجتبایی ،۱۳۸۶. تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره. | ||
#«تمثيل دین و درخت بنابر استدلال مزدیسنایی»، جشننامه دكتر ابوالقاسمی ،۱۳۸۳، تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره. | |||
#«یاد یاران»، پيشگفتار مجموعه مقالات دكتر وامقی ،1383، | #«زبان شيرین فارسی»، مجله بخارا، شماره ۳۷؛ ش ۵ و ۶ ، ۱۳۸۳. تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره. | ||
#«تخمه و هستی بنابر استدلال مزدیسنایی»، | سخنرانی در بزرگداشت فرای و متن آن در هفته كتاب تير ،۱۳۸۳. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره. | ||
#«تمثيل دین و درخت بنابر استدلال مزدیسنایی»، جشننامه دكتر ابوالقاسمی | #«تبریک» (ترجمه فارسی توسط مرتضی هاشمیپور)، مجله علمی و فرهنگی بخارا، شماره ۳۹ و ۴۰، آذر و اسفند ۱۳۸۳، تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره. | ||
#«زبان شيرین فارسی»، مجله بخارا، شماره | #پيوستی بر مقاله تبریک، مجله علمی و فرهنگی بخارا، شماره ۴۱، فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۴، ص ۶۷ تا ۷۰. | ||
سخنرانی در بزرگداشت فرای و متن آن در هفته كتاب تير | #«خط در اسطورهها»، كنفرانس بينالمللی لوح تا لوح، تهران، ش ۱۳ و ۱۵، تير ۱۳۸۴. مجله علمی و فرهنگی بخارا، شماره ۴۴، مهر و آبان ۱۳۸۴، ص ۶۷ تا ۷۰. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره. | ||
#«تبریک» (ترجمه فارسی توسط مرتضی | #جم، دانشنامه زبان و ادب فارسی، بهسرپرستی: اسماعيل سعادت، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ص ۵۴۴ تا ۵۴۸. | ||
پيوستی بر مقاله | #«كتيبهای از دوره اردشير ساسانی؟»، نامه ایران باستان، سال چهارم، شماره دوم، پائيز و زمستان ۱۳۸۳، انتشار ۱۳۸۵. تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره. | ||
#«خط در | #«سنت شفاهی در ایران باستان»، مجله علمی و فرهنگی بخارا، شماره ۵۳، مرداد ۱۳۸۵، ص ۱۴۱ تا ۱۵۱، تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره. | ||
جم، دانشنامه زبان و ادب فارسی، | #نيایش و نيروی جادویی آن، همایش آیينها و آب، ۱۳۸۵، تجدیدچاپ در مجموعه زبان ،فرهنگ، اسطوره. | ||
# | #«دریای پارس از دیرباز»، مجموعهمقالات خليج فارس. | ||
#«سنت شفاهی در ایران باستان»، مجله علمی و فرهنگی بخارا، شماره | #ترجمه فصلهای ۲ و ۳ شکند گمانيک وزار، یادنامه استاد ماهيار نوابی، ۱۳۸۹. | ||
نيایش و نيروی جادویی آن، همایش | #ترجمه بخشی از Iranica Abstracta، با همکاری تعدادی از دانشجویان مقطع دكتری، شمارههای ۲۰ تا ۲۵، چکيدههای ایرانشناسی، جلدهای ۲۰ تا ۲۵، مركز نشر دانشگاهی، انجمن ایرانشناسی فرانسه در ایران، ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۵. | ||
#«دریای پارس از دیرباز»، | #پيشدرآمدی بر جلد ۱۵ كتاب یونانيان و بربرها، ۱۳۸۵، انتشارات توس. | ||
ترجمه | #«یونانيان و بربرها»، مجله علمی و فرهنگی بخارا، اسفند ۱۳۸۵. | ||
ترجمه بخشی از Iranica Abstracta، با همکاری تعدادی از دانشجویان مقطع | #«جلوههای زن در تاریخ زندگی زردشت»، جشننامه دكتر بدرالزمان قریب، ۱۳۸۷. | ||
#«آغاز سال، آغاز همه رویدادهای نيک (بنابر رساله ماه فروردین روز خرداد)»، نشریه «صنعت نشر»، ۱۳۸۶. | |||
#«یونانيان و بربرها»، مجله علمی فرهنگی بخارا، | #«گزارشی ساده از سنگنوشتههای كردیر»، بخارا، شماره ۴ و ۶، آذر- اسفند ۱۳۸۶، ص ۳۹ تا ۵۳. | ||
# | #«خویشکاری فردوسی»، مجله علمی و فرهنگی بخارا، ش ۶۶، ۱۳۸۷. | ||
#«آغاز سال، آغاز همه رویدادهای نيک ( | #«آوای سنگها»، مجله علمی و فرهنگی بخارا، ش ۶۷، ۱۳۸۷. | ||
#«ترجمه فصل چهار شکند گمانيک»، یادنامه حميد مجامدی، ۱۳۸۹. | |||
#«گزارشی ساده از | #«در ستایش فرزانگی»، سخنرانی در بزرگداشت بدری قریب، چاپ در مجله علمی و فرهنگی بخارا، شماره ۶۸ و ۶۹، آذر و اسفند ۱۳۸۷، ص ۱۹۸ تا ۲۰۱. | ||
#كتيبههای هخامنشی و لوكوك، بخارا، شماره ۷۰، خرداد و اردیبهشت ۱۳۸۸، ص ۳۱۱ تا ۳۱۵. | |||
#«خویشکاری فردوسی»، مجله علمی فرهنگی بخارا، ش | #«نوروز در نورزنامه» صنعت نشر، سال سوم، شماره ۲۳ و ۲۴، بهمن و اسفند ۱۳۸۹. | ||
#«آوای | #«زند و پازند»، دانشنامه زبان و ادب فارسی، جلد سوم، فرهنگستان زبان و ادب فارسی بهسرپرستی اسمعيل سعادت، ۱۳۸۸، ص ۸۶ تا ۸۹. | ||
#«ترجمه فصل چهار شکند گمانيک»، یادنامه حميد | #«چشمه دریای چيچَست»، مجموعه مقالات خویشناسی، ۱۳۸۹. | ||
#«در ستایش فرزانگی»، سخنرانی در بزرگداشت بدری قریب، چاپ در مجله علمی و فرهنگی بخارا، شماره | #«فرهنگ و تمدن»، نقد كتاب در فرهنگ خود زیستن و به فرهنگ دیگر نگریستن. نوشته بلوكباشی، چاپ در دنيای كتاب، مهرماه ۱۳۸۹. | ||
#فردوسی و هفت خانش. مقدمه بر اجرای هفتخان رستم. شاهنامه فردوسی به روایت و كارگردانی پری صابری، ۲۷، خرداد ۱۳۸۸. | |||
#تختجمشيد تنها محل برگزاری نوروز نبود، نگاهی به الواح خزانه و با روی تخت جمشيد، محله صنعت نشر، اسفند ۱۳۸۸. | |||
#پزشکی در فرهنگ ایران باستان مقدمه بر كتاب ''پزشکی در فصل ۱۵۷ دينکرد'' نوشته نرجس بانو صبوری، انتشارات دایرهالمعارف بزرگ اسلامی. | |||
#«نوروز در نورزنامه» صنعت نشر، سال سوم، شماره | #مقدمه كتاب تاریخ ادبيات پيش از اسلام، مجموعه مقالات مربوط به ادبيات قبل از اسلام. | ||
#«زند و پازند»، دانشنامه زبان و ادب فارسی، جلد سوم، فرهنگستان زبان و ادب فارسی | #یادگار زریران. نشر توام با شعر خطابه در سمينار شعر فارسی انجمن زبانشناسی. | ||
#«چشمه دریای چيچَست»، مجموعه مقالات | |||
#«فرهنگ و تمدن»، نقد كتاب در فرهنگ خود زیستن و به فرهنگ دیگر نگریستن. نوشته | |||
فردوسی و هفت خانش. مقدمه بر اجرای | |||
پزشکی در فرهنگ ایران باستان مقدمه بر كتاب پزشکی در فصل | |||
یادگار زریران. نشر توام با شعر خطابه در سمينار شعر فارسی انجمن زبانشناسی. | |||
===مقالات انگلیسی و فرانسوی=== | ===مقالات انگلیسی و فرانسوی=== | ||
#Ecyclopaeia Iranica | #Ecyclopaeia Iranica | ||
خط ۳۰۳: | خط ۳۰۰: | ||
#Cooking in Pahlavi literature | #Cooking in Pahlavi literature | ||
#Borj- Nama | #Borj- Nama | ||
===سوابق علمی واجرایی=== | ===سوابق علمی واجرایی=== | ||
*پژوهشگر بنیاد فرهنگ ایران | *پژوهشگر بنیاد فرهنگ ایران از ۱۳۴۷ تا ۱۳۴۹. | ||
*استادیار گروه فرهنگ | *استادیار گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران از ۱۳۴۹ تا ۱۳۶۲. | ||
*دانشیار گروه فرهنگ و | *دانشیار گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران از ۱۳۶۲ تا ۱۳۷۳. | ||
*استاد گروه فرهنگ و | *استاد گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران از ۱۳۷۳ تا ۱۳۸۵. | ||
*استاد گروه فرهنگ و | *استاد گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه آزاد. | ||
*بازنشسته دانشگاه تهران با رتبه | *بازنشسته دانشگاه تهران با رتبه ۲۹ استادی ۱۳۸۵. | ||
*استاد گروه فرهنگ و | *استاد گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشکده زبان دانشگاه آزاد تهران واحد علوم تحقیقات. | ||
===عضويت در مجامع علمی داخلی و خارجی=== | ===عضويت در مجامع علمی داخلی و خارجی=== | ||
*عضویت شورای عالی علمی مركز | *عضویت شورای عالی علمی مركز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی. | ||
*عضو وابسته فرهنگستان زبان | *عضو وابسته فرهنگستان زبان ایران، ۱۳۶۸. | ||
*عضو گروه | *عضو گروه واژهگزینی فرهنگستان زبان ایران، ۱۳۸۷. | ||
*عضویت | *عضویت هيأت آئين كتاب و جوایز بنياد موقوفات دكتر محمود افشار. | ||
*عضو گروه انتخاب كتاب. | *عضو گروه انتخاب كتاب. | ||
*عضو هیات علمی جایزه پروین اعتصامی. | |||
*Ehsan Yarshater Book Prize for Ancient Iranian Studies | *Ehsan Yarshater Book Prize for Ancient Iranian Studies | ||
===عضويت در | ===عضويت در هیأت تحريريه نشريات داخلی=== | ||
*نامه | *نامه انسان شناسی: دانشگاه علوم اجتماعی. | ||
*مجله مطالعات ایرانی نشریه مركز تحقيقات فرهنگ و | *مجله مطالعات ایرانی: نشریه مركز تحقيقات فرهنگ و زبانهای ایرانی، دانشگاه شهيد باهنر کرمان. | ||
*مجله | * نامه ایران باستان: مجله بينالمللی مطالعات ایرانی. | ||
* | *پيک نور: مجله دانشکده ادبيات پيام نور | ||
* مجله زبانشناخت: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. | |||
* | *پژوهش نامه ادیان: مجله گروه ادیان و عرفان دانشگاه آزاد علوم تحقيقات. | ||
*مجله گروه ادیان و عرفان دانشگاه آزاد علوم تحقيقات | ===جوایز و افتخارات=== | ||
#جایزه كتاب سال جمهوری اسلامی ۱۳۶۹. | |||
#جایزه كتاب برگزیده سال دانشگاههای كشور ۱۳۶۸ و ۱۳۶۹. | |||
#تقدیرنامه رئيس بنياد ایرانشناسی ۱۳۸۱. | |||
=== | #بزرگداشت انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ۱۳۸۲. | ||
#تقدیرنامه دانشگاه تهران ۱۳۸۲. | |||
#تقدیرنامه احمد مسجدجامعی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ۱۳۸۳. | |||
#جایزه كتاب فصل سال ۱۳۶۸ برای كتاب دینکرد پنجم. | |||
جایزه | |||
#Lifetime Achievement Award studies. | |||
# The International Society for Iranian Studies. ۲۰۱۰/ ۱۳۸۹. | |||
===منبعشناسی=== | |||
*'''زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی دکتر ژاله آموزگار''' چاپ شده از سوی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی. | |||
*'''فانوس تابان: مصاحبه تاریخ شفاهی با ژاله آموزگار یگانه'''. | |||
===بررسی چند اثر=== | |||
====زبان پهلوی، ادبیات و دستور آن==== | |||
این کتاب در پاسخ به نیاز دانشجویان رشتههای مختلف دانشکدههای ادبیات که فراگیرندگان اصلی خط و زبان و ادبیات پهلوی هستند و همچنین علاقمندان غیردانشجو تألیف شده است. در مقدمه کتاب، توضیحاتی درباره زبانهای ایرانی از جمله زبانهای ایرانی میانهغربی آمده است. | |||
تقسیمبندی زبانهای ایرانی میانهغربی به دو دسته 1.پارتی یا پهلوی اشکانی. 2. فارسی میانه یا پهلوی ساسانی، نخستین بخش این کتاب است. | |||
آثار پارتی، آثار فارسی میانه، خطوط آثار ایرانی میانهغربی از فصول بعدی این کتاب بهشمار میرود. | |||
فصل پنجم به توصیف و شرح الفبای پهلوی و چگونگی اتصال حروف با یکدیگر اختصاص دارد. در این فصل الفبای پهلوی با زبانی کاملا ساده و قابل فهم و در جدولهای منظم آموزش داده شده و برخی از ویژگیهای نگارشی آن توضیح داده شده است. | |||
در فصل ششم، طرح اجمالی دستور زبان پهلوی آمده که شامل واجهای زبان پهلوی، اسم، صفت، ضمیر، قید، حروف اضافه، پیوند، عدد، فعل، ادوات فعلی و پیشوندهای فعلی و پیشوندها و پسوندهی زایا است. | |||
مؤلف در فصل هفتم، چند متن پهلوی را برای کاربردی شدن هرچه بیشتر کتاب آورده است؛ از آن جمله است: دادِستان مینوی خرد، کارنامه اردشیر بابکان، گزیدههای زادسپَرَم، بُندَهِشن و ... . | |||
=== | آخرین فصل کتاب نیز به واژهنامه اختصاص دارد. واژههای داخل متون پهلوی، بهخط پهلوی همراه با حرفنویسی و آوانویسی آنها بهخط لاتین و معنای فارسی در واژهنامه عرضه شده است. | ||
====شناخت اساطیر ایران==== | |||
این کتاب خواننده را با مجموعهٔ جامع و سادهای از اسطورههای ایرانِ باستان آشنا میکند. مؤلف از منابع هند باستان و منابع مستقیم و غیرمستقیم ایرانی مانند اوستا، متنهای پهلوی، شاهنامه فردوسی، متون تاریخی دوران اسلامی و آداب و رسوم بازمانده بهره گرفته است. | |||
اساطیر ایران باستان، قهرمانان ایزدی، اساطیر زردشتی، کیش زروانی، بدعتی در دین زردشتی، اساطیر کیش مهر، اسطوره و پیامبر، اسطوره و شاه، اسطوره و تاریخ، اسطوره، آیین و نمادپردازی، فصلهای اصلی این کتاب است. | |||
این کتاب پس از گذری کوتاه بر تاریخ ایران و خصوصیت اسطوره، ابتدا به تصویر عالم در نظر مردم قدیم و اسطورههای "خدایان کهن" و داستانهای مربوط به قهرمانان جهان ایزدی که با اژدهاهای ترسناک نبرد میکنند، میپردازد؛ «دین یا اساطیر هیچ ملتی را نمیتوان جدا از بافت تاریخی آن دریافت و اطلاعاتی درباره تحولات فرهنگی و نفوذهای گوناگونی که دستاندرکار بوده، لازم است، بنابرین نخست باید به تاریخ ایران بپردازیم» سپس به تعلیمات اخلاقی دین زردشتی و تعبیر عمیقی که از اسطورههای سنتی دربردارد، نظری میافکند. | |||
اینکه اسطوره در آیینهای دینی و تاریخ و دربارهای شاهان ایران چه نقشی داشته از دیگر مواردی است که در این کتاب درباره آن صحبت شده است. | |||
===ناشرانی که با او کار کردهاند=== | ===ناشرانی که با او کار کردهاند=== | ||
انتشارات معین، کتابسرای بابل، نشر چشمه، انتشارات توس، دانشگاه تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانی، سخن، مرکز بینالمللی گفتوگوی تمدنها، اساطیر، فرهنگ نشر نو، نشر توسن از جمله ناشرینی هستند است آموزگار با آنها همکاری داشته است. | انتشارات معین، کتابسرای بابل، نشر چشمه، انتشارات توس، دانشگاه تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانی، سخن، مرکز بینالمللی گفتوگوی تمدنها، اساطیر، فرهنگ نشر نو، نشر توسن از جمله ناشرینی هستند است آموزگار با آنها همکاری داشته است. | ||
===تعداد چاپها و تجدیدچاپهای کتابها=== | ===تعداد چاپها و تجدیدچاپهای کتابها=== | ||
اکثر کتابهای آموزگار بارها تجدید چاپ شده است که از قرار زیر است: | اکثر کتابهای آموزگار بارها تجدید چاپ شده است که از قرار زیر است: | ||
ترجمه شناخت اساطیر ایران:۲۲۱ صفحه؛ چاپ اول؛ نشر چشمه وکتابسرای بابل؛ ۱۳۶۸؛ ۵۵۰۰ نسخه. ۲۱۶ صفحه؛ چاپ چهارم؛ نشر چشمه و آویشن؛ ۱۳۷۵؛ ۳۰۰۰ نسخه. چاپ بیست و یکم؛ نشر چشمه؛ ۱۳۹۷؛ ۱۰۰۰ نسخه. | ترجمه شناخت اساطیر ایران:۲۲۱ صفحه؛ چاپ اول؛ نشر چشمه وکتابسرای بابل؛ ۱۳۶۸؛ ۵۵۰۰ نسخه. ۲۱۶ صفحه؛ چاپ چهارم؛ نشر چشمه و آویشن؛ ۱۳۷۵؛ ۳۰۰۰ نسخه. چاپ بیست و یکم؛ نشر چشمه؛ ۱۳۹۷؛ ۱۰۰۰ نسخه. | ||
خط ۳۹۵: | خط ۴۰۰: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
#{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=آموزگار|نام=ژاله|نام خانوادگی۲=تفضلی|نام۲=احمد|پیوند نویسنده=ژاله آموزگار|عنوان=زبان پهلوی، ادبیات و دستور آن |جلد=|سال=۱۳۹۲|ناشر=معین|مکان=تهران|شابک= ۹۶۴-۵۶۴۳-۱۱-۲|چاپ=هشتم|صفحه=۱۶۵|تاریخ بازبینی=}} | |||
#{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =هینلز|نام =جان| پیوند نویسنده = جان هینلز |عنوان = شناخت اساطیر ایران| ترجمه = ژاله آموزگار و احمد تفضلی| جلد = | سال = ۱۳۶۸| ناشر= کتابسرای بابل|مکان=بابل| شابک = |چاپ=اول|صفحه=۲۱۱| پیوند = | تاریخ بازبینی =}} | |||
#{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =دهیاشی| نام =علی| پیوند نویسنده = علی دهباشی| عنوان =جشننامه دکتر ژاله آموزگار | ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۸۹| ناشر = بخارا|مکان = تهران | شابک =| صفحه = | پیوند = | تاریخ بازبینی =}} | #{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =دهیاشی| نام =علی| پیوند نویسنده = علی دهباشی| عنوان =جشننامه دکتر ژاله آموزگار | ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۸۹| ناشر = بخارا|مکان = تهران | شابک =| صفحه = | پیوند = | تاریخ بازبینی =}} | ||
#{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =قنبری| نام =امید | پیوند نویسنده = امید قنبری| عنوان =زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی ژاله آموزگار | ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۸۲| ناشر = انجمن آثار و مفاخر فرهنگی|مکان = | شابک =| صفحه = | پیوند = | تاریخ بازبینی =}} | #{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =قنبری| نام =امید | پیوند نویسنده = امید قنبری| عنوان =زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی ژاله آموزگار | ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۸۲| ناشر = انجمن آثار و مفاخر فرهنگی|مکان = | شابک =| صفحه = | پیوند = | تاریخ بازبینی =}} | ||
خط ۴۰۰: | خط ۴۰۷: | ||
#{{یادکرد|نویسنده= |مقاله= زبانهای باستانی و ادیان آسمانی در گفتوگو با ژاله آموزگار |ترجمه=|ژورنال= هفت آسمان|تاریخ=۱۳۸۹|دوره=|شماره= ۴۵|صفحه ۵ تا ۲۸}} | #{{یادکرد|نویسنده= |مقاله= زبانهای باستانی و ادیان آسمانی در گفتوگو با ژاله آموزگار |ترجمه=|ژورنال= هفت آسمان|تاریخ=۱۳۸۹|دوره=|شماره= ۴۵|صفحه ۵ تا ۲۸}} | ||
#{{یادکرد|نویسنده=|مقاله= نشان لژیون دونور برای دکتر ژاله آموزگار|ترجمه=|ژورنال= بخارا|تاریخ=۱۳۹۵|دوره=|شماره= ۱۱۳|صفحه ۱۲۸ تا ۱۳۱}} | #{{یادکرد|نویسنده=|مقاله= نشان لژیون دونور برای دکتر ژاله آموزگار|ترجمه=|ژورنال= بخارا|تاریخ=۱۳۹۵|دوره=|شماره= ۱۱۳|صفحه ۱۲۸ تا ۱۳۱}} | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
خط ۴۰۸: | خط ۴۱۴: | ||
*{{یادکرد وب|نامخانوادگی = |نام = |عنوان = درباره ژاله آموزگار موشكاف و باریکبین|ناشر = انسانشناسی و فرهنگ| نشانی = https://anthropologyandculture.com/fa/%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C/4292-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DA%98%D8%A7%D9%84%D9%87-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%DA%AF%D8%A7%D8%B1%D9%85%D9%88%D8%B4%D9%83%D8%A7%D9%81-%D9%88-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%DB%8C%DA%A9%E2%80%8C%D8%A8%DB%8C%D9%86|تاریخ انتشار = ۱۶ تیر ۱۳۹۷| تاریخ بازبینی = ۲۲اردیبهشت ۱۳۹۸|شناسه={{شناسه یادکرد|تاریخنگار}} }} | *{{یادکرد وب|نامخانوادگی = |نام = |عنوان = درباره ژاله آموزگار موشكاف و باریکبین|ناشر = انسانشناسی و فرهنگ| نشانی = https://anthropologyandculture.com/fa/%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C/4292-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DA%98%D8%A7%D9%84%D9%87-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%DA%AF%D8%A7%D8%B1%D9%85%D9%88%D8%B4%D9%83%D8%A7%D9%81-%D9%88-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%DB%8C%DA%A9%E2%80%8C%D8%A8%DB%8C%D9%86|تاریخ انتشار = ۱۶ تیر ۱۳۹۷| تاریخ بازبینی = ۲۲اردیبهشت ۱۳۹۸|شناسه={{شناسه یادکرد|تاریخنگار}} }} | ||
*{{یادکرد وب|نامخانوادگی = |نام = |عنوان = روز جهانی کوروش|ناشر = اتاریخ ایران| نشانی = http://www.tarikhirani.ir/fa/news/36/bodyView/1541/%DA%98%D8%A7%D9%84%D9%87.%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%DA%AF%D8%A7%D8%B1:.%D9%85%D9%86%D8%B4%D9%88%D8%B1.%DA%A9%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B4.%DA%A9%D9%87%D9%86%E2%80%8C%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86.%D8%B3%D9%86%D8%AF.%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%B9%D8%A7%D8%AA.%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82.%D8%A8%D8%B4%D8%B1.%D8%A7%D8%B3%D8%AA.%D8%A7%D8%B1%D9%81%D8%B9%DB%8C:.%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.%D9%86%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%AF.%D9%85%D8%AF%D8%B9%DB%8C.%D9%85%D9%86%D8%B4%D9%88%D8%B1.%DA%A9%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B4.%D8%A8%D8%A7%D8%B4%D8%AF.html|تاریخ انتشار = ۳۰ آبان ۱۳۹۰| تاریخ بازبینی = ۲۴اردیبهشت ۱۳۹۸|شناسه={{شناسه یادکرد|تاریخنگار}} }} | *{{یادکرد وب|نامخانوادگی = |نام = |عنوان = روز جهانی کوروش|ناشر = اتاریخ ایران| نشانی = http://www.tarikhirani.ir/fa/news/36/bodyView/1541/%DA%98%D8%A7%D9%84%D9%87.%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%DA%AF%D8%A7%D8%B1:.%D9%85%D9%86%D8%B4%D9%88%D8%B1.%DA%A9%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B4.%DA%A9%D9%87%D9%86%E2%80%8C%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86.%D8%B3%D9%86%D8%AF.%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%B9%D8%A7%D8%AA.%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82.%D8%A8%D8%B4%D8%B1.%D8%A7%D8%B3%D8%AA.%D8%A7%D8%B1%D9%81%D8%B9%DB%8C:.%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.%D9%86%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%AF.%D9%85%D8%AF%D8%B9%DB%8C.%D9%85%D9%86%D8%B4%D9%88%D8%B1.%DA%A9%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B4.%D8%A8%D8%A7%D8%B4%D8%AF.html|تاریخ انتشار = ۳۰ آبان ۱۳۹۰| تاریخ بازبینی = ۲۴اردیبهشت ۱۳۹۸|شناسه={{شناسه یادکرد|تاریخنگار}} }} | ||
*{{یادکرد وب|نامخانوادگی = |نام = |عنوان = خاطراتی از یگانگیِ آموزگار / نازنین خلیلیپور|ناشر = مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی| نشانی =https://cgie.org.ir/fa/news/217566|تاریخ انتشار = ۱۳ آذر ۱۳۹۷| تاریخ بازبینی = ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۸|شناسه={{شناسه یادکرد|تاریخنگار}} }} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۳ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۳۸
ژاله آموزگار پژوهشگر فرهنگ و زبانهای باستانی ایران، اسطورهشناس، مترجم و مدرس دانشگاه است.
ایرانپژوهان و محققان این حوزه، آموزگار را پیشاهنگ در مطالعات ایران باستان بهویژه بازشناسایی متون پهلوی و اساطیر ایرانی و ادبیات زردشتی میدانند و معتقدند که آثار تألیفی و تحقیقی او ابزار کاری برای تدریس و یادگیری هرچه بهتر متون باستانی است[۱] و مطالب آن با سادهترین و رساترین زبان، بیان شده است.
او اهل خوی است و در خانوادهای فرهنگی بالیده. دکترایش را در رشتهٔ زبانهای باستانی از دانشگاه سوربن فرانسه گرفته است. همکاری با بنیاد فرهنگ ایران نقطهعطف زندگیاش است. آشنایی با احمد تفضلی زبانشناس و پهلویدان، میشود باب سالها همکاری و پژوهشهای مشترک در زمینه متون پهلوی در این بنیاد.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
تصحیح دینکرد، آوانویسی و ترجمهٔ آن، از جمله کار مشترک و جدی این دو محقق است. نتیجهٔ سالها همکاری این دو پژوهشگرِ فرهنگ ایرانی، چاپ آثار ارزشمندی از جمله تألیف اسطورهٔ زندگی زردشت، زبان پهلوی، ادبیات و دستور آن و ترجمه شناخت اساطیر ایران نوشته «جان هینلز» و نخستین انسان، نخستین شهریار در تاریخ افسانهای ایران اثر «آرتور کریستنسن» است.
آموزگار بهسال۱۳۴۹ جذب هیأتعلمی دانشگاه تهران میشود و ابتدا با درجه استادیاری و سپس دانشیاری و استادی، رشتهٔ «فرهنگ و زبانهای باستانی» را در دانشکدهٔ ادبیات تدریس میکند. این بانوی کوشنده بیش از ۳۰سال از عمر خود را وقف تدریس میکند و بهسال۱۳۸۵ با بالاترین درجه استادی، بازنشسته میشود.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
آموزگار که داریوش شایگان بهشایستگی او را «بزرگبانوی مطالعات ایرانِ باستان» خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه لقب داده، به زبانهای انگلیسی، فرانسوی، ترکی، پهلوی و اوستایی مسلط است.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه او شاگران بسیاری در عرصه زبانهای باستانی تربیت کرده و اکنون نیز عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی است.
ترجمهٔ کتاب نخستین انسان، نخستین شهریار در تاریخ افسانهای ایران اثر مشترک آموزگار و تفضلی در سال۱۳۶۸ برندهٔ کتاب سال میشود و در همان سال لوح تقدیر از دانشگاه تهران دریافت میکند.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
بسیاری از آثار و نوشتههای آموزگار بیش از دهبار تجدیدچاپ شده است. کتاب تاریخ اساطیری ایران در سال۱۳۹۷ به چاپ هیجدهم، شناخت اساطیر ایران در همین سال به چاپ بیستویکم و کتاب زبان پهلوی، ادبیات و دستور آن نیز در سال۱۳۹۷ به چاپ دهم رسیده است.
آموزگار در خرداد۱۳۸۹ برابر با می۲۰۱۰ نامزد دریافت جایزه Lifetime Achievement Award studies (یک عمر تلاشِ ممتاز) از سوی The International Society for Iranian Studies (انجمن بینالمللی مطالعات ایرانی) شد.
تیرماه۱۳۹۵ نیز جایزهٔ نشانِ عالی دولت فرانسه یا(لژیون دونور) در سفارت فرانسه و توسط سفیر کبیر این کشور به ژاله آموزگار اهدا شد.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
آموزگار در دی۱۳۹۵ بهپاس یک عمر کوشندگی علمی و فرهنگی و خدمت به بازشناسی آثار و نوشتههای بازمانده از ایرانِ کهن، جایزهٔ سرو ایرانی را از سوی انجمن ایرانشناسی دانشگاه تهران دریافت کرد. [۲]
از میان یادها
آغاز آشنایی
آغاز آشنایی و همکاریهای دامنهدار بعدی ژاله آموزگار با احمد تفضلی از دانشگاه سوربن فرانسه میشود؛ از اتاق حجرهمانند استاد دومناش در یک مدرسهٔ مذهبی. در کلاس درس، زبان پهلوی میخواندند؛ آن سال، آموزگار، تفضلی، علیاشرف صادقی و فیلیپ ژینیو نزد استاد دینکرد را شروع کرده بودند. روزی در بازگشت از کلاس، تفضلی میپرسد: شما روی چه موضوعی کار میکنید؟. همین جمله آغازگر یک دوستی دیرپا و ناگسستی میان آن دو میشود و بهسبب دیدگاههای مشترک و محبت و احترام متقابل، به همکاریهای مستمر میانجامد.
مادریست دلسوز
عاشق دانشجویانش است. در نخستین جلسهٔ هر ترم ابتدا از حالواحوال مالی بچهها میپرسد. اگر شاغل باشند برق شادی در چشمانش پیدا میشود و اگر نه، آنها را تشویق به یافتن کار و کسب درآمد میکند تا با ذهنی فارغ از هرگونه مشکل مالی، دل به درس و دانشگاه بدهند. قبل از اینکه معلم دانشجویانش باشد، مادری دلسوز و مهربان است برای آنها.
یاد جنگ میافتم
کتاب شناخت اساطیر ایران اثر «جان هینلز» او را به یاد جنگ میاندازد. ترجمهٔ این کتاب نتیجهٔ همکاری او و تفضلی در ایام جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود. آنقدر غرق در ترجمهٔ کتاب بودند که گاهی در حین آن، متوجه بمباران تهران توسط هواپیماهای عراقی میشدند. آن سالها ورود به بعضی از طبقات دانشکدهٔ ادبیات بهخاطر خطر جانی ممنوع بود. میگوید: «شاید همین کار ترجمه موجب شده بود که ما هیبت آن روزهای بد و وحشتناک را چندان احساس نکنیم»[۳]
عاشق تدریس است
عشق به معلمی از همان سالهای نخست تحصیل در او جان گرفت. در ابتدای دبیرستان، در دفتر یکی از دوستانش که نوشته بود میخواهید در آینده چهکاره شوید؟ نوشت:دلم میخواهد بر کرسی استادی تکیه بزنم. خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
خوشبختترین آدم است
آموزگار پس از دريافت لوح تقدیر خود از سوی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی گفت: من قدرت پاسخگويی به اين همه لطف را ندارم؛ البته من آموختهام كه در ميان همهٔ نعمتهاق خدا، اينگونه محبتها را هرگز به خود نگيرم و همه را به حساب بزرگواری دوستان بگذارم. من محقق بزرگی نيستم بلكه فقط معلمی هستم عاشق تدريس و مطالعه كه از شهرستانی كوچك (خوی) برخاستهام...
<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد♦ ♦ ♦ ♦ ♦
دفتر جلدمخملِ قهوهای
بسیار حساس است بر روی دانشجویانش و احوالاتشان. همیشه سر کلاسها، دفترِ جلدمخملِ قهوهایاش همراهش است. نام تمام شاگردانش از ابتدا تاکنون در آن ثبت است، حتی میداند کدامشان در کدام روز غایب و کدامشان در چه سالی و کجا دانشجویش بودهاند. بهندرت چیزی را فراموش میکند. او به اوضاع و حالوروز دانشجویانش بیاعتنا نیست و همواره جویای حالشان است. شاگردش تعریف میکند که بارها دیدهاست که دانشجویان او را در مقام مشاور قرار دادهاند و او هم ذرهای از محبتش را دریغ نکرده است.[۴]
ته دلمان خالی میشد
یکی از دانشجویان آموزگار اینگونه کلاس او را تعریف میکند: در کلاسهای پهلوی وقتی بالای سرمان میایستاد و میگفت «بخوان»، تهِ دلمان خالی میشد. اجازه نمیداد از روی کتابِ خودمان بخوانیم، مبادا یادداشتی بر آن باشد و ما برای خواندنِ حروف دشوارِ پهلوی تقلب کنیم، ازاینرو، کتابِ خودش را به دستمان میداد. هیچوقت پهلوی را از روی آوانویسی درس نمیداد و در همان جلسۀ اول تاکید میکرد که «کاری میکنم که خط پهلوی را مثل روزنامه بخوانید.» میگفتیم «سخت است»، میگفت «اولش سخت است، اما بعداً خودبهخود مشکلتان رفع میشود. مگر وقتی رانندگی میکنید به کلاچ و دنده و ترمز فکر میکنید؟» و این شد که سرانجام توانستیم نسخههای خطی پهلوی را هم بخوانیم و بعدها فهمیدیم که خواندن خط پهلوی چه اهمیتی دارد. خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
زندگی و یادگار
از دیروز تا امروز
پدرْ تبریزی است و مادرْ تهرانی اما ژاله بهسبب مأموریت شغلی پدر در خوی زاده شد؛ در آذر۱۳۱۸.
کانون خانواده گرم و صمیمی بود. پدر و مادر تفاوتی میان ژاله و برادرش قائل نبودند و شرایط یکسانی را برای تحصیل و آموزش هر دو فراهم کردند. «اصلاً در مخیلهام نمیگنجید كه دخترى از شهرستان قادر باشد به تبريز بيايد و در كنكور نيز شاگرد اول شود». خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
بخشی از تحصیلات دبیرستانیاش در خوی و بخشی دیگر در تبریز سپری شد. پس از گرفتن دیپلم سال ششم ادبی از دبیرستان «ایراندوخت» تبریز، وارد دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه این شهر شد. در اینمدت، مهمان خانهٔ عمویش «حسین امید» از شاعران و دانشمندان آذربایجان بود. خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه البته این همنشینی و همصحبتی با عمو، شخصیت عملی ژاله را شکل داد. «ایشان فرزند نداشت و من در خانهاش مثل یک فرزند پذیرفته شده بودم.»
در رشتهٔ ادبیات فارسی رتبهٔ اول را کسب کرد و میتوانست از بورسیه آن استفاده کند اما خانوادهْ ژاله به او اجازه نمیدادند بهتنهایی عازم خارج شود. بههمین جهت در سالهای۱۳۳۸تا۱۳۴۲ در مدارس تهران، نیشابور و کاشمر مشغول تدریس شد.
پس از ازدواج، مقدمات سفر به فرانسه با همان بورسیهٔ تحصیلی فراهم شد. در همان سال۱۳۴۲ همراه همسر و دخترش به پاریس رفت و تحصیلاتش را در دانشگاه سوربن آغاز کرد.
همسر آموزگار مشوق و همراه او در این راه بود؛ «شوهرم اصرار کرد که حتما باید از این بورس استفاده کنم. حتى اگر خودش هم نتواند با من به خارج بیاید.»
پروفسور «پییر دومِناش» خاورشناس فرانسوی و استاد ادیان باستان استاد آموزگار در سوربن بود که رسالهٔ دکتریاش تحتعنوان «ادبیات زردشتی به زبان فارسی» را با او گذراند. خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه آموزگار خود را مدیون او میداند؛ به سبب اخلاق وانسانیتش؛ «استاد بسيار عزيزى كه من بسيار خودم را مديون او میدانم، به دليل انسانيتى كه از او آموختم، پروفسور پى يردومناش بود».
در سال۱۳۴۸ به کشور باز گشت. بعد از مدتی، از طرف وزارت آموزش و پرورش، فعالیتش را در «بنیاد فرهنگ» آغاز کرد.
پس از آشنایی با تفضلی از پژوهشگران بنیاد، کار بر روی دینکرد را بهطور جدی آغاز کرد و تصمیم گرفت دامنه مطالعاتش را به حوزهٔ اساطیر و زبانهای باستانی منحصر کند. چون منابع فارسی درباره مطالعات ایرانی بهطور روشمند در دسترس نبود، با پیشنهاد پرویز ناتل خانلری، هر یک از تحصیلکردههایی که به ایران بازگشتند، بر روی یک کتابِ پهلوی کار کردند تا این خلا جبران شود. مهرداد بهار بر روی بندهشن، احمد تفضلی بر روی مینوی خرد و آموزگار کار روی دینکردپنج را آغاز کرد.
پس از مدتی، دینکردپنج توسط پروفسور فیلیپ ژینیو در انتشارات دانشگاه پاریس بهچاپ رسید؛ اگرچه این کار با مرگ ناگهانی تفضلی تا مدتها متوقف شده بود اما بعدها بههمت آموزگار بهنام هر دو در پاریس منتشر شد.
از سال ۱۳۴۹ بهعنوان استاد، کارش را در دانشگاه تهران شروع میکند و همچنان نیز به تحقیقاتش بر روی متون پهلوی ادامه میدهد.
همراهی همسر
آموزگار همواره پيشرفت و توفيق خود را در عرصه تحقيق مديون همسرش میداند و میگوید: «او تأثير بسيار مثبتى روى شخصيت و روند تحصيلاتم داشت. او از جمله مردهايى بود كه حاضر بود شخصيت زن را بپذيرد و به زن بسيار بها میداد. چراكه در دورههای قبل، در ايران براى اكثر مردها بسيار مشكل بود تا بپذيرند زنهایشان پيشرفت كنند و مراتب عالى تحصيلات را طى نمايند. اما او برعكس باور جمعى اجتماع، به من بسيار عرصه میداد تا از لحظهلحظه زندگیام استفاده بهينه نمايم.»[۵]همسر آموزار استاد دانشكده حقوق دانشگاه تهران بوده و هر دو نفر باهم در فرانسه مدرک دکتری گرفتند.
شخصیت و اندیشه
او عاشق فرهنگ و تمدن ایرانزمین است. از اینروست که سالهای عمرش را صرف خوشهچینی علمودانش و خدمت به باروری آن کرده است. در جایی میگوید:
♦ ♦ ♦ ♦ ♦
درباره کوروش
آموزگار عقیده دارد: «سلسلهٔ هخامنشی در حافظهٔ تاریخی ایران، جایگاه برجستهای دارد و کوروش از خوشنامترین فرمانروایان این سلسله است، بهطوری که نام او علاوهبر قرار گرفتن در کتاب عهد عتیق، با گزارش نویسندگان یونانی و دیگر روایتها، هیچگاه از خاطرهها زدوده نشد.
کوروش فرمانروایی بزرگ بود که حتی مورخان بیگانه نیز او را ستودهاند و منشور او را میتوان کهنترین سند کتبی از دادگستری و مراعات حقوقبشر در تاریخ دانست که در آن، تساهل و تسامح فرمانروایانه بهوضوح دیده میشود، بویژه اینکه وقتی دیگران از سوزاندن اسیران و درآوردن چشم و گوش پس از کشورگشاییهای خود سخن میگویند، کوروش از ساختن و آباد کردن سخن میگوید».خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارداین، بخشی از نظرات استاد آموزگار درباره کوروش است.
روی فارسی غیرت دارد
«من نسبت به زبان فارسی، یک حالت «غیرتمندانه» دارم و عقیده دارم که ما زبانی بسیار غنی داریم که توانایی بیان همهگونه مفاهیم را داشته و دارد. یکی از دلایلم وجود کتابهای فلسفی مانند «دینکرد» و غیره در میان آثار پهلوی است. کتاب سوم دینکرد یکی از مشکلترین کتابهای پهلوی است که معمولاً کسی دوروبر آن نمیگردد. من در مقالهای که برای یادنامه مرحوم تفضلی نوشتم، بخشهایی از این کتاب را ترجمه و ضمن آن سعی کردم تمام اصطلاحاتِ فلسفی باستانی را در مورد مفاهیم فلسفی مثل جوهر، تکوین، کون، حدوث و...، در پهلوی نشان بدهم و البته برابرنهاد امروزیشان را هم عرضه کردم که برای خوانندهٔ امروزی هم قابلفهم باشد. وقتی ما برابرنهاد همهٔ این اصطلاحات فلسفی را در متون پهلوی (مانند دینکرد) داشتهایم، پس زبانْ توانا بوده است. منتها بههمان شیوهای که برخی تحصیلکردههای امروزین اظهار میکنند که ما نمیتوانیم کلمهای فارسی برابر با اصطلاح لاتین واژگان فلسفی بگذاریم، چراکه زبان نارساست و سریعاً همان اصطلاح لاتین را در متن فارسی میگنجانند، همین کار را روشنفکران قرن سوم و چهارم هجری قمری نیز انجام دادند. به روایتی کار خودشان را راحت کردند و بیدغدغه اصطلاح عربی را بهجای اصطلاح فارسی در متن فارسی قرار دادند». خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
تدریس
عاشق تدریس است: «من بدون کلاسهایم در حقیقت هیچم» خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه «ادعا میکنم که معلم خوبی هستم و نتیجهاش خاطره بسیار خوبی است که در ذهن تکتک دانشجویانم باقی گذاشتهام».
کار مشترک
معتقد است که کار مشترک در ایران کمتر به بار مینشیند؛ اما او این سعادت را داشت که تجربه کار مشترکش با دکتر تفضلی به نتایج خوب و شایستهای منجر شود: «زمانی کار مشترک به بار مینشیند که آنانی که با هم کار میکنند همدیگر را قبول داشته باشند، به نظرات یکدیگر احترام بگذارند، «منم» نداشته باشند به این صورت که هر کس بخواهد حرفش را بیشتر مطرح کند و بهتر جلوه بدهد، و ضمناً ماشینی هم کار نکنند بلکه از با هم بودن به نفع بحث بیشتر برای پیشبرد کار بهره گیرند. شاید پیروی از همة این اصول بود که باعث شد کارهای مشترک من و دکتر تفضلی کارهای به نظر من باارزشی شوند.» خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
روش تدریس او
پرورش «تفکرِ انتقادیِ دانشجو» از اولویتهای آموزگار در کلاسهای درسی است. همیشه برای امتحان پایانترم یک سوال را تعیین میکند تا دانشجو خود آن را تحلیل کند. یکی از شاگردانش میگوید: «هنوز به یاد دارم که یکی از سؤالات امتحانی ایشان برای درس «فرهنگ ایران باستان» این بود که نظرتان را دربارۀ شخصیت اسکندر بنویسید. درواقع، بهدنبال پاسخِ درست نبود، میخواست مطمئن شود که آیا دانشجو میتواند چیزی را تجزیهوتحلیل و نقد کند و در دام بدگویی و پرگویی نیفتد. او، برخلاف روش معمول امروزی، بهدنبال تربیتِ دانشجوی مقالهنویس نبود و نیست. بلکه دانشجو را موظف میکند که همان اولِ ترم کتابِ درخورِ مطالعهای را انتخاب کند، بهدقت بخواند و در پایانِ ترم خلاصهای از آن را در کلاس ارائه کند. این شیوه شاید خیلی پیشپاافتاده به نظر برسد، اما فایدهاش این است که دانشجو دستکم یک کتاب مفید را در حیطۀ تخصصش کامل و با جزئیات خوانده و توانایی تحلیل آن را خواهد داشت، ضمن اینکه با ارائۀ آن در کلاس همکلاسیهایش را هم بینصیب نگذاشته است».خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
زمینهٔ فعالیت
تألیف، ترجمه و نگارش مقاله در باب اساطیر، زبانها و ادیان ایران باستان، متون پهلوی و ادبیات فارسی زردتشتی از جمله مهمترین زمینههای کاری آموزگار بهشمار میرود.
یادمان و بزرگداشتها
مراسم بزرگداشت ژالهآموزگار ۲۹ بهمن ۱۳۸۲ از سوی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی با حضور بزرگانی چون بدرالزمان قریب، یدالله ثمره، مهدي محقق - رييس هيات مديره انجمن و سایر ایرانشناسان و ایراندوستان برگزار شد. بهپاس سالها مجاهدت علمی او لوح تقدیر و نشان زرین انجمن به این بانوی سختکوش تقدیم شد. [۷]
از نگاه دیگران (چند دیدگاه مثبت و منفی)
محمدرضا نصیری
« | انسانی است متواضع، فروتن و سخنسنج و سخندان، مهربان، صمیمی. بخل و خستی در وجودش نیست. آموختههایش را با سخاومت در اخیار دانشجویانش قرار میدهد. از تنگنظریها و حسادتهای به دور است. در انتقال آموختههای خود به جوانانِ شوریدهدل، مشتاق و سخی است. در یککلام چهرهٔ مقبول دانشجویان و پذیرفتهٔ محافل علمی است. رفتار انسانی و خصوصیات اخلاقی وی چنان است که در همان برخورد اول، حسِ احترام طرف مقابل را برمیانگیزاند. عشق به تاریخ کهن سرزمین ایران را در گفتار و نوشتههایش به آسانی میتوان یافت. اینها گفتههای محمدرضا نصیری -قائممقامانجمن آثار و مفاخر فرهنگى درباره اوست. [۸] | » |
داریوش شایگان
«برای بخش بزرگی از ایرانیان، دکتر ژاله آموزگار «بزرگبانوی مطالعات ایران باستان» است و غرض از این رشته همان چیزی است که آلمانها ایرانیستیک مینامند، یعنی مطالعه فرهنگ و زبانهای باستانی ایران پیش از اسلام... در این وانفسایی که شاهد محو ایران باستان در مراکز آکادمیک دانشگاههای بزرگ و معتبر دنیا هستیم، و علت آن را باید در عدم حمایت و سرازیر شدن ثروت انبوه اعراب به مراکز مطالعات خاورمیانه جست، هستند محققان ایرانی و در میان آنان زندهیاد احمد تفضلی و ژاله آموزگار، که کوشیدند این میراث گرانبهایی را که در شرف نابودی است، به هر قیمتی حفظ کنند. ژاله آموزگار تمام زندگیاش را وقف این امر خطیر کرد، تمام دانش، سماجت خستگیناپذیر، و عزم راسخش را مصروف زنده نگاهداشتن مشعل ایران باستان کرد». خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
سید احمدرضا قائممقامی
قائممقامی، آموزگار را معلمی توانا در تربیت دانشجویانی که خود اکنون اساتید مشهوری هستند، میداند و میگوید:
« | «از برکت معلمی او و دیگر استادان همنسل اوست که امروز پهلویدانی با آنچه در آغاز قرن مرحوم ملکالشعرا بهار و مرحوم مینوی از هرتسفلد میآموختند، فرق بسیار کرده و اوستادانی بسیار بیش از آن چیزی شده که مرحوم پورداود میآموخته. با این همه پیشاهنگی که او در مطالعات ایرانباستان در ترجمه و تدریس متون پهلوی، در ترجمه تحقیقات اروپائیان در باب اساطیر ایران و در معرفی ادبیات فارسی زردشتی داشته، دینی را که از فرط ایراندوستی بر ذمهٔ خود احساس میکند، گزارده و شاید هم بیش از آنکه باید، گزارده». خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
|
» |
}}
یدالله ثمره
ثمره که بيش از ۵۰ سال سابقهٔ تعليم و تربيت دارد، میگوید: «اگر از من بپرسند آموزگار يگانهٔ تو كيست؟ میگويم ژاله آموزگار؛ چرا كه او معلمی را با تمام وجود دوست دارد. او همچنين شاگردهايش را به معنی واقعی كلمه دوست دارد و اولين درسی كه به آنها میدهد «دوست داشتن» است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
مهدی باقرپسندی
«صداقت در نقلقولها، صراحت و شجاعت در بيان اندیشهها، دقت و توجه به آدابورسوم اقوام و نيز علاقه و توجه به واژههای باستانى به جا مانده، موشكافى و باریکبینی در موضوعات علمى، تاريخى و اساطيرى، ايجاد علاقه و انگيزه براى مطالعات غيردرسى ازجمله ویژگیهای استاد آموزگار است... علاوه بر درس و دانش در محضر استاد آموزگار آموختيم كه زندگى و حيات زيباست اما نه به هر قيمتى و گوهر استغنا يعنى بینیازی در عين نياز، درى ناياب و درج زندگى است و آزادگى، شرافت و منزلت انسانى والاترين دستاورد هر انسان است. این گفته های باقرپسندی از اساتید دانشگاه تهران درباره آموزگار است. [۹] و با سادهترین و رساترین زبان مطالب بیان میشود.
نظرات فرد دربارهٔ خودش و آثارش
آموزگار درباره سالها کار و تلاش بیوقفهاش در عرصه فرهنگ و تاریخ و ادب ایران اینچنین میگوید:
« | «از نظر خودم همهٔ این سالها را با عشق و تلاش کار کردم. هرگز خسته نشدم و تمام تلاشم این بود که استاد خوبی باشم، رابطه خوبی با دانشجویانم برقرار کنم و تا آنجا که می توانم ضمن تدریس به دانستههای خودم هم بیفزایم و خدمتگزار واقعی فرهنگ غنی این سرزمین باشم».خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
|
» |
«من دانشجوی سادهای بودم، فقط درسخوان بودم. فقط درس خواندیم. دورۀ ما طوری بود که بخت یارمان بود. وقتی کسی درسخوان بود میتوانست پیشرفت کند. موضوع این است که وقتی من در دانشگاه شاگرد اول شدم، به من برای رفتن به خارج بورس دادند. آن موقع به همه میدادند. بدون در نظر گرفتن این که دانشجو زن هست، مرد هست، ازدواج کرده یا ازدواج نکرده، البته من آن موقع با دختر و همسرم رفتم ولی میخواهم بگویم که ما دورهای بودیم که راه باز بود.» خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
موضعگیریهای او دربارهٔ دیگران
احمد تفضلی
پس از مرگ نابهنگام تفضلی، آموزگار همواره و در هر محفلی بهنیکی یاد و نام همکار و دوست خود را گرامی میدارد.
آموزگار، همکار محقق خود را «دانشمندی انسان، موجودی مهربان، آزاداندیش و با سلامت نفس» توصیف میکند و قریحه پویایی و جویایی، سختکوشی، پرکاری، آشناییاش به زبانهای زنده دنیا و... را میستاید و میگوید: او در دانشگاه تهران به عالیترین مقام استادی رسید و همیشه به استادی دانشگاه تهران افتخار میکرد، ولی در حقیقت او افتخار دانشگاه تهران بود. او در نوشتههایش کمالطلب بود. هرگز کوتاهی و نقصی را در این زمینه نمیپذیرفت. جاهطلبی عملی داشت. اعتمادبهنفس داشت و خردگرا بود. علیرغم زودرنجیهایش میتوانست سکوت کند و ببخشد. بسیار اوقات، تحملی شگفتانگیز داشت. خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
جملهای از ایشان
«باید اطراف آدم، آدمهای خوب و دانشمند باشند که آدم از آنها چیز یاد بگیرد.» خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
همیشه به دانشجویانش توصیه میکند که (در ایران) بمانید، اگر نمانید کسی هست که جایتان را بگیرد و آب هم از آب تکان نخورَد، اما شما کجا و دیگران کجا. خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
خلقیات
تواضع، مهربانی، دلسوزی، صبر و تحمل، سخاوت و نکتهبینی و موشکافی از خوی و خصلتهای آموزگار است که اساتید دانشگاه، همکاران و دانشجویان همگی به آن اذعان دارند.
گزارش جامعی از سفرها(نقشه همراه مکانهایی که به آن مسافرت کرده است)
آموزگار بعد از دریافت مدرک لیسانس در دانشگاه ادبیات تبریز، راهی پاریس میشود. در پاريس بيشتر وقت او در کتابخانهها سپرى میشود. دسترسى به کتابها و منابع بهطور كامل برايش مهيا است. با بهرهگیری از فرصت بهدست آمده بعدازظهرهای خود را در سالن نسخههای خطى كتابخانه ملى پاريس صرف تحقیق و پژوهش میکند.
برنامههای ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است
آموزگار در سال ۱۳۸۹ در کنفرانس انجمن بینالمللی ایرانشناسی در کنار صدها تن از ایرانشناسان و اساتید دانشگاههای اروپا و آمریکا حضور مییابد و سخنرانی میکند؛ از زیان شیرین فارسی میگوید. معمول اینست که در چنین محافلی، نطقها همه به انگلیسی باشد. اما او که زبان انگلیسی و فرانسه نیز میداند، با زبان فارسی سخن میگوید و حضار را تحتتأثیر کلام شیوا و رسایش قرار میدهد.
«زبان فارسی شیرین است، این زبان ماندنی است. در اساس آن خِللی وارد نخواهد شد، کاخی است که از باد و باران گزند نخواهد یافت؛ زیرا این بذر سخن در جایجای سرزمین ما به بار نشسته است و با پارسیزبانان آن سوی مرزهای ایران هم مستحکمتر خواهد شد و گلهای تازهای خواهد داد و با میوههای شیرین به بار خواهد نشست. با سُخن فردوسی بزرگ که به زبان شیرین ما نوزایی داده است، گفتارم را بهپایان میبرم.
پی افکندم از نظم کاخی بلند | که از باد و باران نیابد گزند | |
نمیرم در این پس که من زندهام | که تخم سخن را پراکندهام[۱۰] |
استادان و شاگردان
اساتید
ماهیار نوابی استاد زبانهای باستانی در دانشگاه تبریز، منوچهر مرتضوی، احمدعلی رجائی بخارایی، روشنضمیر، خیامپور، قاضی طباطبایی، محمدجواد مشکور، ادیب طوسی و احمد طباطبایی، اساتید آموزگار در دانشگاه تبریز بودند.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
علاوه بر دومناش، اُوبَن، لازار، امیل بنونیست از ایرانشناسان برجسته دنیا و... از جمله اساتید او در دانشگاه سوربن بودند.
تأثیرپذیرفته از
ماهیار نوابی
کلاسهای ماهیار نوابی در دوره لیسانس بود که عشق و علاقه به فرهنگ و زبانهای باستانی ایران را در نهاد ژاله کاشت. خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
پی یر دومناش
دومناش استادی است که آموزگار خود را مدیون او میداند و در وصفش میگوید:
♦ ♦ ♦ ♦ ♦
کلاسهای دومناش انباشته از اطلاعات روز بود و شاگردان او با انواع اخبار و اطلاعاتى كه مرتبط با رشته تحصیلیشان بود، آشنا میشدند. «دومناش همه اين اطلاعات را بیدریغ و منظم در اختيار ما قرار میداد و ما عمدتاً در كلاس او «وينكود» میخواندیم.» خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه او به اتفاق زندهیاد احمد تفضلى، دكتر اشرف صادقى و پروفسور فيليپ ژينيو هر سه از شاگردان دومناش بودند.
علت شهرت
طی دهه های چهل و پنجاه شمسی نمیتوان کتاب درخور و روشمندی درباره مطالعات ایرانی بهویژه در حوزه ادبیات پهلوی یافت. آثار و نوشتههایی دکتر آموزگار که برخی با همکاری دکتر تفضلی نوشته شده است، کمک فراوانی به شناخت هرچه بیشتر متون باستانی ایران کرده است. کتابهایی چون زبان پهلوی، ادبیات و دستور آن و شناخت اساطیر ایران از آن دست کتابهاست که به صورت روشمند و با زبانی ساده و قابل فهم نوشته شده و نیز نیز بهعنوان مرجع و منبع موثق و مورد استناد بسیاری از محققان و پژوهشگران در این عرصه قرار دارد و بهعنوان کتاب درسی در دانشگاههای داخلی و خارجی تدریس میشود.
مصاحبههای او
- دیدار با دوستان در دفتر مجله بخارا
- مصاحبه با فصلنامه علمی و تخصصی هفت آسمان
- «اهمیت خودشناسی فرهنگی با بازخوانی اسطوره ها در آثار هنری تازه و جذاب» عنوان گفتوگوی وی با علیاکبر عبدالعلیزاده است که در پایگاه خبری «ایرانتئاتر» منتشر شده است.
آثار و منبعشناسی
کتابها
- ایران باستان، ماریان موله، ترجمه: ژاله آموزگار، چاپ اول، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۶۳؛ چاپ ششم ۱۳۸۶، انتشارات توس.
- نمونههای نخستين انسان و نخستين شهریار در تاریخ افسانهای ایرانيان، نوشته آرتور كریستنسن، ترجمه و تحقيق ژاله آموزگار، احمد تفضلی، جلد اول، چاپ اول، ۱۳۶۹؛ جلد دوم، ۱۳۶۷، نشر نو، برنده لوح تقدیر و جایزه «كتاب سالِ» برگزیده دانشگاههای كشور (۱۳۷۰) (چاپ دوم دو جلد باهم)؛ چاپ سوم، نشر چشمه، ۱۳۸۳؛ چاپ چهارم ۱۳۸۶.
- شناخت اساطير ایران، نوشته جان هينلز، ترجمه ژاله آموزگار، احمد تفضلی، چاپ اول، ۱۳۶۸، نشر چشمه، نشرآویشن؛ چاپ دهم، نشر چشمه ،۱۳۸۵.
- اسطوره زندگی زردشت، تأليف: ژاله آموزگار با همکاری احمد تفضلی، چاپ اول (هفت + ۱۵۴ص)، ۱۲۷۰، نشر چشمه، نشر آویشن؛ چاپ پنجم، ۱۳۸۲؛ ششم ۱۳۸۴؛ هفتم ۱۳۸۵.
- اداویراف نامه (ارداویرازنامه): حرفنویسی، آوانویسی، ترجمه متن پهلوی، واژهنامه، فيليپ ژینيو، ترجمه و تحقيق ژاله آموزگار، چاپ اول (۹۵ + ۱۷۲ص)، ۱۳۷۲؛ نشر معين، انجمن ایرانشناسی فرانسه؛ چاپ دوم با افزودهها ۱۳۸۲؛ چاپ سوم ۱۳۸۶.
- زبان پهلوی، ادبيات و دستور آن، تأليف ژاله آموزگار، احمد تفضلی، چاپ اول (نه + ۱۵۲ص)، ۱۳۷۲، نشر معين؛ چاپ چهارم ۱۳۸۲.
- تاریخ اساطيری ایران، تأليف: ژاله آموزگار، چاپ اول (شش + ۹۷ ص)، ۱۳۷۴، انتشارات سمت؛ چاپ ششم ۱۳۸۳./ چاپ دهم ۱۳۸۷.
- كتاب پنجم دینکرد، انتشارات معين، ۱۳۸۶.
- زبان، فرهنگ، اسطوره: مجموعه مقالات، انتشارات معين، ۱۳۸۶.
- نظارت و كوشش در چاپ كتاب تاریخ ادبيات پيش از اسلام، دكتر احمد تفضلی، نشر سخن ۱۳۷۶.
- تجدیدنظر و تجدیدچاپ كتاب مينوی خرد، احمد تفضلی، ۱۳۷۹.
- نظارت در ترجمهٔ كتاب كتيبههای هخامنشی، نوشته پير لوكوك، ۱۳۸۲ و تجدیدنظر مجدد ۱۳۸۶.
- تاریخ اساطيری ایران در مجموعه «ایران»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
مقالات به فارسی
- «ادبيات زردشتی به زبان فارسی»، مجله دانشکده ادبيات دانشگاه تهران، ش ۱۷ ش ۲، ۱۳۴۹، ص ۱۷۱ تا ۱۹۹. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
- «گوشهای از اساطير ایران باستان»، ش ۸، ش ۲، ۱۳۴۹، ص ۶ تا ۱۶.
- «درباره ميراث ميزدیستی در فلسفه ایرانی»، ترجمه ژاله آموزگار (نوشته اميل بنونيست)، ش ۱۹، ش ۲، ص ۳۱۳ تا ۳۱۹.
- «درگذشت هانری ماسه»، ش ۱۹، ش ۷، ۱۳۴۸، ص ۷۲۲.
- «تأثير آیين زردشت بر ادیان قدیم»، هنر و مردم، ش ۱۱۶، ۱۳۵۱، ص ۲۰ تا ۲۱.
- «درباره واژهنامه مينوی خرد»، سخن، ش ۲۰، ۱۳۴۹، ص ۲۱۲ تا ۲۱۵.
- «درباره اساطير ایران»، سخن، ش ۲۳، ش ۲، ۱۳۵۲، ص ۳۲۳ تا ۳۲۶..
- «درباره ترجمه مينوی خرد»، سخن، ش ۲۴، ش ۲، ۱۳۵۵، ص ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۵.
- «گزارشی از پازند»، مجله دانشکده ادبيات دانشگاه تهران، ش ۲۳، ش ۴، ۱۳۵۵. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
- «زن در خانواده ایران باستان»، مجله دانشکده ادبيات دانشگاه تربيت معلم، ش ۲، س ۴، ۱۳۵۶، ص ۳۴ تا ۴۵. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
- «پهلوی، پهلوانی در شاهنامه»، نوشته ژیلبرت لازار، ترجمه ژاله آموزگار، سيمرغ، ش ۵، ۱۳۵۷، ص ۴۷ تا ۶۱. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
- «دو ارداویرافنامه»، آینده، ش ۹، ش ۲، ۱۳۶۲، ص ۴۲۹ تا ۴۳۳. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
- «چنگرنگهاچهنامه»، آینده، ش ۹، ش ۶، ۱۳۶۲، ص ۴۲۹ تا ۴۳۲. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
- «چرخش ویژگیهای قهرمانان در شاهنامه»، آدینه، ش ۴۰، دی ۱۳۶۸، ص ۱۲ تا ۱۳. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
- «شاهزادهخانم برگ مورد و شاهزادهخانم نخود»، نوشته آرتوركریستن سن، ترجمه ژاله آموزگار، كتاب سخن، ش ۲، ۱۳۶۸، ص ۱۰۲ تا ۱۱۸. تجدید چاپ در مجموعه زبان ،فرهنگ، اسطوره.
- «دوگانگی نيکیها و بدیها و برادران دروغين نيکیها در اخلاق زردشتی»، جشننامه زریاب خویی (یکی قطره باران)، نشر نو، ۱۳۷۰، ص ۶۵۶ تا ۶۶۹. تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
- «اسطوره زندگی زردشت»، كلک، ش ۲۰، آبان ۱۳۸۰، ص ۳۳ تا ۷۲.
- «نوروز»، كلک، ش ۲۳ تا ۲۴، بهمن و اسفند ۱۳۷۰، ص ۱۹ تا ۳۱. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
- «دیوها در آغاز دیو نبودند»، كلک، ش ۳۰، شهریور ۱۳۷۱، ص ۱۶ تا ۳۴. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
- «رازهای اسطوره در مسافران»، مجموعهای درباره مسافران (ساخته بهرام بيضایی)، انتشارات روشنگران، ۱۳۷۱، ص ۲۹ تا ۳۳. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
- «اسطورههای آفرینش ایرانی (آریایی)»، مجموعه شناخت هویت زن ایرانی در گشتره پيش تاریخ و تاریخ، انتشارات روشنگران، ۱۳۷۱، ص ۲۷۲ تا ۲۸۸.
- «گزارشی از زند یا ترجمه و تفسيرهای اوستا»، مجله دانشکده ادبيات دانشگاه تهران، ش ۲۹، ش ۳ و ۴، ۱۳۷۰، ص ۱۶۲ تا ۱۶۹. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
- «درباره آفرین فردوسی»، كلک، ش ۳۹، خرداد ۱۳۷۲، ص ۱۹۳ تا ۱۹۶. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
- «فعل خواستاری، ساخت و كاربرد آن در فارسی ميانه (پهلوی)»، مجله زبانشناسی، ش ۹، ش ۱، پياپی ۱۷، بهار و تابستان ۱۳۷۱، تاریخ انتشار ۱۳۷۳، ص ۲ تا ۹. تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
- «گرشاسب در پيشگاه اورمرد، نمونهای از داوری در ایران باستان»،كلک، ش ۵۴، ۱۳۷۳، ص ۹ تا ۱۶. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
- «فره، این نيروی جادویی و آسمانی»، كلک، ش ۶۸ و ۷۰، ۱۳۷۴، ص ۲۳ تا ۴۱. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
- «مرگ نابهنگام و ناباورانه دوست»، كلک، ش ۸۰ و ۸۳، آبان و بهمن ۱۳۷۵، ص ۵۰۷ تا ۵۱۴.
- «زندگینامه علمی دكتر احمد تفضلی»، كلک، ش ۸۰ و ۸۳ ، آبان و بهمن ۱۳۷۵، ص ۵۱۴ تا ۵۳۴.
- «هنر خواليگری در فرهنگ كهن ایرانی»، كلک، ش ۸۵ و ۸۸، فروردین – تير ۱۳۷۶، ص ۱۶۲ تا ۱۶۶. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ،اسطوره.
- «ادبيات باستانی ایران»، مجله آشنا، ش ۶، ش ۳۵، تابستان ۱۳۷۶.
- «تاریخ واقعی و تاریخ روایی»، یادگارنامه استاد عبدالحسين زرینكوب، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، بهكوشش علی دهباشی، ۱۳۷۶، ص ۱۸۷ تا ۲۰۲. تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
- «یاد بهار» مجموعه مقالات یاد بهار، نشر آگاه، زمستان ۱۳۷۶، ص ۳۵ تا ۴۰. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
- «نوروز»، گزارش كتاب، ش ۱، ش ۵، اسفند ۱۳۷۶.
- «در بزرگداشت خرد و دانش»، نامه پارسی، ش ۳، پایيز ۱۳۷۷، ص ۱۷۱ تا ۱۷۵. تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
- «نگارش در اسطورهها»، گزارش كتاب، ش ۲، ش ۱۶، اسفند ۱۳۷۷.
- «آیا فره از این شهر گریخته است؟» مجموعه گفتوگو، نقد و نظر درباره فيلمنامه گفتوگو با یاد بهرام بيضایی، بهكوشش زاون فوكاسيان، نشر دیدار ،۱۳۷۹، ص ۱۰۵ تا۱۰۸، تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
- «پيمان»، بخارا، ش ۱۳ و ۱۴، خرداد- آبان ۱۳۷۹، ص ۸ تا ۱۷، تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
- «ایزدانی كه با سال نو به زمين بازمیگردند»، مجموعه مقالات نخستين همایش نوروز، سازمان ميراث فرهنگی كشور، پژوهشکده مردمشناسی، ۱۳۷۹، ص ۹۳ تا ۱۰۵، تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره. ترجمه انگليسی آن در مجموعه:Articles Presented to the 1st Symposium on nowruz, Spring ۲۰۰۱.
pp.۶۸ تا ۷۷.
- «احمد تفضلی، انسانی والا، دانشمندی بنام»، یادنامه دكتر احمد تفضلی، بهكوشش دكتر علیاشرف صادقی، ۱۳۷۹، ص ۱۱ تا ۲۵.
«تکوین عالم و پایان جهان، به روایت بخشی از كتاب دینکرد»، یادنامه دكتر احمد تفضلی، بهكوشش دكتر علیاشرف صادقی، ۱۳۷۹، ص ۴۵ تا ۵۹. تجدیدچاپ در مجموعه زبان ،فرهنگ، اسطوره.
- «بخشهایی از مباحث اسطورهای در كتاب پنجم دینکرد»، كتاب ماه، ش ۲۵ و ۲۶، مهر و آبان ۱۳۷۹، ص ۱۲ تا ۱۴.
- «پهلوی، زبان و ادبيات»، دانشنامه جهان اسلام(۵)، ص ۸۲۹ تا ۸۳۳، تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
- «تفضلی، احمد»، دانشنامه جهان اسلام(۶)، ص ۱۴۵ تا ۱۴۶.
- «بهار در گاهشماری باستانی ما چگونه از راه میرسند؟»، گزارش كتاب، ش ۴۰، ص ۲ تا ۳.
- «سنگنوشتههای پارس هخامنشی»، نامه فرهنگستان، دوره پنجم، ش ۴۷، اردیبهشت ۱۳۸۰، ص ۸۷ تا ۹۵، تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
- «كتاب پنجم دینکرد از چه سخن میگوید؟»، یادنامه جمشيد سروشيان (سروش پيرمغان)، بهكوشش كتایون مزداپور، انتشارات ثریا، تهران ۱۳۸۱، ص ۶۳ تا ۶۹.تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
- « تاریخچهای از نگارش خط»، گزارش كتاب، ش ۵۲، اسفند ۱۳۸۰، ص ۲ تا ۵.
- «گزارشی ساده از گاهشماری در ایران باستان»، بخارا، ش ۲۴، خرداد و تير ۱۳۸۱. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
- «گلی بر مزاری، مزارنوشته نو یافتهای به پهلوی ساسانی از كازرون»، نامه ایران باستان، ش ۲، ش ۱، بهار و تابستان ۱۳۸۱، ص ۶۳ تا ۶۹. تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
- مقدمه كتاب اوستای گلدنر، نشر اساطير، ۱۳۸۲، ص ۵ تا ۳۸. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
- «جادوی سخن در اساطير ایران»، زن و فرهنگ، مجموعه مقالات سازمان ميراث فرهنگی، ۱۳۸۲. مجله بخارا، شماره ۳۲، ۱۳۸۲، مهر و آبان، ص ۲۳ تا ۴۵. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
- «ازدواجهای اساطيری»، جشننامه دكتر منصوره اتحادیه، ۱۳۸۳، تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
- «استدلال مزدیسنی در برابر نيست خدایگویان»، جشننامه دكتر محمدامين ریاحی، ۱۳۸۳، تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
- «احمد تفضلی»، دانشنامه زبان و ادب فرهنگستان.
- «خردورزی در آیين زردشت»، مجموعه سخنرانیهای بزرگداشت زردشت، ۱۳۸۲/۲۰۰۳. تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
- «یاد یاران»، پيشگفتار مجموعه مقالات دكتر وامقی ،1383، تجدیدچاپ در مجموعه زبان ،فرهنگ، اسطوره.
- «تخمه و هستی بنابر استدلال مزدیسنایی»، جشننامه دكتر مجتبایی ،۱۳۸۶. تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
- «تمثيل دین و درخت بنابر استدلال مزدیسنایی»، جشننامه دكتر ابوالقاسمی ،۱۳۸۳، تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
- «زبان شيرین فارسی»، مجله بخارا، شماره ۳۷؛ ش ۵ و ۶ ، ۱۳۸۳. تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
سخنرانی در بزرگداشت فرای و متن آن در هفته كتاب تير ،۱۳۸۳. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
- «تبریک» (ترجمه فارسی توسط مرتضی هاشمیپور)، مجله علمی و فرهنگی بخارا، شماره ۳۹ و ۴۰، آذر و اسفند ۱۳۸۳، تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
- پيوستی بر مقاله تبریک، مجله علمی و فرهنگی بخارا، شماره ۴۱، فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۴، ص ۶۷ تا ۷۰.
- «خط در اسطورهها»، كنفرانس بينالمللی لوح تا لوح، تهران، ش ۱۳ و ۱۵، تير ۱۳۸۴. مجله علمی و فرهنگی بخارا، شماره ۴۴، مهر و آبان ۱۳۸۴، ص ۶۷ تا ۷۰. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
- جم، دانشنامه زبان و ادب فارسی، بهسرپرستی: اسماعيل سعادت، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ص ۵۴۴ تا ۵۴۸.
- «كتيبهای از دوره اردشير ساسانی؟»، نامه ایران باستان، سال چهارم، شماره دوم، پائيز و زمستان ۱۳۸۳، انتشار ۱۳۸۵. تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
- «سنت شفاهی در ایران باستان»، مجله علمی و فرهنگی بخارا، شماره ۵۳، مرداد ۱۳۸۵، ص ۱۴۱ تا ۱۵۱، تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
- نيایش و نيروی جادویی آن، همایش آیينها و آب، ۱۳۸۵، تجدیدچاپ در مجموعه زبان ،فرهنگ، اسطوره.
- «دریای پارس از دیرباز»، مجموعهمقالات خليج فارس.
- ترجمه فصلهای ۲ و ۳ شکند گمانيک وزار، یادنامه استاد ماهيار نوابی، ۱۳۸۹.
- ترجمه بخشی از Iranica Abstracta، با همکاری تعدادی از دانشجویان مقطع دكتری، شمارههای ۲۰ تا ۲۵، چکيدههای ایرانشناسی، جلدهای ۲۰ تا ۲۵، مركز نشر دانشگاهی، انجمن ایرانشناسی فرانسه در ایران، ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۵.
- پيشدرآمدی بر جلد ۱۵ كتاب یونانيان و بربرها، ۱۳۸۵، انتشارات توس.
- «یونانيان و بربرها»، مجله علمی و فرهنگی بخارا، اسفند ۱۳۸۵.
- «جلوههای زن در تاریخ زندگی زردشت»، جشننامه دكتر بدرالزمان قریب، ۱۳۸۷.
- «آغاز سال، آغاز همه رویدادهای نيک (بنابر رساله ماه فروردین روز خرداد)»، نشریه «صنعت نشر»، ۱۳۸۶.
- «گزارشی ساده از سنگنوشتههای كردیر»، بخارا، شماره ۴ و ۶، آذر- اسفند ۱۳۸۶، ص ۳۹ تا ۵۳.
- «خویشکاری فردوسی»، مجله علمی و فرهنگی بخارا، ش ۶۶، ۱۳۸۷.
- «آوای سنگها»، مجله علمی و فرهنگی بخارا، ش ۶۷، ۱۳۸۷.
- «ترجمه فصل چهار شکند گمانيک»، یادنامه حميد مجامدی، ۱۳۸۹.
- «در ستایش فرزانگی»، سخنرانی در بزرگداشت بدری قریب، چاپ در مجله علمی و فرهنگی بخارا، شماره ۶۸ و ۶۹، آذر و اسفند ۱۳۸۷، ص ۱۹۸ تا ۲۰۱.
- كتيبههای هخامنشی و لوكوك، بخارا، شماره ۷۰، خرداد و اردیبهشت ۱۳۸۸، ص ۳۱۱ تا ۳۱۵.
- «نوروز در نورزنامه» صنعت نشر، سال سوم، شماره ۲۳ و ۲۴، بهمن و اسفند ۱۳۸۹.
- «زند و پازند»، دانشنامه زبان و ادب فارسی، جلد سوم، فرهنگستان زبان و ادب فارسی بهسرپرستی اسمعيل سعادت، ۱۳۸۸، ص ۸۶ تا ۸۹.
- «چشمه دریای چيچَست»، مجموعه مقالات خویشناسی، ۱۳۸۹.
- «فرهنگ و تمدن»، نقد كتاب در فرهنگ خود زیستن و به فرهنگ دیگر نگریستن. نوشته بلوكباشی، چاپ در دنيای كتاب، مهرماه ۱۳۸۹.
- فردوسی و هفت خانش. مقدمه بر اجرای هفتخان رستم. شاهنامه فردوسی به روایت و كارگردانی پری صابری، ۲۷، خرداد ۱۳۸۸.
- تختجمشيد تنها محل برگزاری نوروز نبود، نگاهی به الواح خزانه و با روی تخت جمشيد، محله صنعت نشر، اسفند ۱۳۸۸.
- پزشکی در فرهنگ ایران باستان مقدمه بر كتاب پزشکی در فصل ۱۵۷ دينکرد نوشته نرجس بانو صبوری، انتشارات دایرهالمعارف بزرگ اسلامی.
- مقدمه كتاب تاریخ ادبيات پيش از اسلام، مجموعه مقالات مربوط به ادبيات قبل از اسلام.
- یادگار زریران. نشر توام با شعر خطابه در سمينار شعر فارسی انجمن زبانشناسی.
مقالات انگلیسی و فرانسوی
- Ecyclopaeia Iranica
- Bahram-Pazdu
- Cangranhaca Nama
- Anushiravana b.Marzban Ravari
- Congration pers. Tabrik, sad- bas
- Cooking in Pahlavi literature
- Borj- Nama
سوابق علمی واجرایی
- پژوهشگر بنیاد فرهنگ ایران از ۱۳۴۷ تا ۱۳۴۹.
- استادیار گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران از ۱۳۴۹ تا ۱۳۶۲.
- دانشیار گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران از ۱۳۶۲ تا ۱۳۷۳.
- استاد گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران از ۱۳۷۳ تا ۱۳۸۵.
- استاد گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه آزاد.
- بازنشسته دانشگاه تهران با رتبه ۲۹ استادی ۱۳۸۵.
- استاد گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشکده زبان دانشگاه آزاد تهران واحد علوم تحقیقات.
عضويت در مجامع علمی داخلی و خارجی
- عضویت شورای عالی علمی مركز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی.
- عضو وابسته فرهنگستان زبان ایران، ۱۳۶۸.
- عضو گروه واژهگزینی فرهنگستان زبان ایران، ۱۳۸۷.
- عضویت هيأت آئين كتاب و جوایز بنياد موقوفات دكتر محمود افشار.
- عضو گروه انتخاب كتاب.
- عضو هیات علمی جایزه پروین اعتصامی.
- Ehsan Yarshater Book Prize for Ancient Iranian Studies
عضويت در هیأت تحريريه نشريات داخلی
- نامه انسان شناسی: دانشگاه علوم اجتماعی.
- مجله مطالعات ایرانی: نشریه مركز تحقيقات فرهنگ و زبانهای ایرانی، دانشگاه شهيد باهنر کرمان.
- نامه ایران باستان: مجله بينالمللی مطالعات ایرانی.
- پيک نور: مجله دانشکده ادبيات پيام نور
- مجله زبانشناخت: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
- پژوهش نامه ادیان: مجله گروه ادیان و عرفان دانشگاه آزاد علوم تحقيقات.
جوایز و افتخارات
- جایزه كتاب سال جمهوری اسلامی ۱۳۶۹.
- جایزه كتاب برگزیده سال دانشگاههای كشور ۱۳۶۸ و ۱۳۶۹.
- تقدیرنامه رئيس بنياد ایرانشناسی ۱۳۸۱.
- بزرگداشت انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ۱۳۸۲.
- تقدیرنامه دانشگاه تهران ۱۳۸۲.
- تقدیرنامه احمد مسجدجامعی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ۱۳۸۳.
- جایزه كتاب فصل سال ۱۳۶۸ برای كتاب دینکرد پنجم.
جایزه
- Lifetime Achievement Award studies.
- The International Society for Iranian Studies. ۲۰۱۰/ ۱۳۸۹.
منبعشناسی
- زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی دکتر ژاله آموزگار چاپ شده از سوی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
- فانوس تابان: مصاحبه تاریخ شفاهی با ژاله آموزگار یگانه.
بررسی چند اثر
زبان پهلوی، ادبیات و دستور آن
این کتاب در پاسخ به نیاز دانشجویان رشتههای مختلف دانشکدههای ادبیات که فراگیرندگان اصلی خط و زبان و ادبیات پهلوی هستند و همچنین علاقمندان غیردانشجو تألیف شده است. در مقدمه کتاب، توضیحاتی درباره زبانهای ایرانی از جمله زبانهای ایرانی میانهغربی آمده است.
تقسیمبندی زبانهای ایرانی میانهغربی به دو دسته 1.پارتی یا پهلوی اشکانی. 2. فارسی میانه یا پهلوی ساسانی، نخستین بخش این کتاب است. آثار پارتی، آثار فارسی میانه، خطوط آثار ایرانی میانهغربی از فصول بعدی این کتاب بهشمار میرود.
فصل پنجم به توصیف و شرح الفبای پهلوی و چگونگی اتصال حروف با یکدیگر اختصاص دارد. در این فصل الفبای پهلوی با زبانی کاملا ساده و قابل فهم و در جدولهای منظم آموزش داده شده و برخی از ویژگیهای نگارشی آن توضیح داده شده است.
در فصل ششم، طرح اجمالی دستور زبان پهلوی آمده که شامل واجهای زبان پهلوی، اسم، صفت، ضمیر، قید، حروف اضافه، پیوند، عدد، فعل، ادوات فعلی و پیشوندهای فعلی و پیشوندها و پسوندهی زایا است.
مؤلف در فصل هفتم، چند متن پهلوی را برای کاربردی شدن هرچه بیشتر کتاب آورده است؛ از آن جمله است: دادِستان مینوی خرد، کارنامه اردشیر بابکان، گزیدههای زادسپَرَم، بُندَهِشن و ... .
آخرین فصل کتاب نیز به واژهنامه اختصاص دارد. واژههای داخل متون پهلوی، بهخط پهلوی همراه با حرفنویسی و آوانویسی آنها بهخط لاتین و معنای فارسی در واژهنامه عرضه شده است.
شناخت اساطیر ایران
این کتاب خواننده را با مجموعهٔ جامع و سادهای از اسطورههای ایرانِ باستان آشنا میکند. مؤلف از منابع هند باستان و منابع مستقیم و غیرمستقیم ایرانی مانند اوستا، متنهای پهلوی، شاهنامه فردوسی، متون تاریخی دوران اسلامی و آداب و رسوم بازمانده بهره گرفته است.
اساطیر ایران باستان، قهرمانان ایزدی، اساطیر زردشتی، کیش زروانی، بدعتی در دین زردشتی، اساطیر کیش مهر، اسطوره و پیامبر، اسطوره و شاه، اسطوره و تاریخ، اسطوره، آیین و نمادپردازی، فصلهای اصلی این کتاب است.
این کتاب پس از گذری کوتاه بر تاریخ ایران و خصوصیت اسطوره، ابتدا به تصویر عالم در نظر مردم قدیم و اسطورههای "خدایان کهن" و داستانهای مربوط به قهرمانان جهان ایزدی که با اژدهاهای ترسناک نبرد میکنند، میپردازد؛ «دین یا اساطیر هیچ ملتی را نمیتوان جدا از بافت تاریخی آن دریافت و اطلاعاتی درباره تحولات فرهنگی و نفوذهای گوناگونی که دستاندرکار بوده، لازم است، بنابرین نخست باید به تاریخ ایران بپردازیم» سپس به تعلیمات اخلاقی دین زردشتی و تعبیر عمیقی که از اسطورههای سنتی دربردارد، نظری میافکند.
اینکه اسطوره در آیینهای دینی و تاریخ و دربارهای شاهان ایران چه نقشی داشته از دیگر مواردی است که در این کتاب درباره آن صحبت شده است.
ناشرانی که با او کار کردهاند
انتشارات معین، کتابسرای بابل، نشر چشمه، انتشارات توس، دانشگاه تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانی، سخن، مرکز بینالمللی گفتوگوی تمدنها، اساطیر، فرهنگ نشر نو، نشر توسن از جمله ناشرینی هستند است آموزگار با آنها همکاری داشته است.
تعداد چاپها و تجدیدچاپهای کتابها
اکثر کتابهای آموزگار بارها تجدید چاپ شده است که از قرار زیر است: ترجمه شناخت اساطیر ایران:۲۲۱ صفحه؛ چاپ اول؛ نشر چشمه وکتابسرای بابل؛ ۱۳۶۸؛ ۵۵۰۰ نسخه. ۲۱۶ صفحه؛ چاپ چهارم؛ نشر چشمه و آویشن؛ ۱۳۷۵؛ ۳۰۰۰ نسخه. چاپ بیست و یکم؛ نشر چشمه؛ ۱۳۹۷؛ ۱۰۰۰ نسخه.
کتاب زبان پهلوی، ادبیات و دستور آن: ۱۶۸ صفحه؛ نشر معین؛ چاپ نهم در ۱۳۹۵. چاپ دهم در ۱۳۹۷ در ۵۵۰ نسخه؛ نشر معین.
ترجمه و تحقیق ارداویرافنامه: ۱۷۳ صفحه؛ نشر معین: انتشارات انجمن فرانسه؛ سال ۱۳۷۲. چاپ دوم؛ نشر معین،؛ سال ۱۳۸۲؛
از گذشتههای ایران (زبان، فرهنگ، اسطوره): ۵۳۱ صفحه؛ چاپ اول؛ نشر معین؛ ۱۳۹۶.
اسطوره زندگی زردشت از ژاله آموزگار و احمد تفضلی: ۲۱۶ صفحه؛ چاپ اول؛ کتابسرای بابل ؛ ۱۳۷۰. چاپ دوم در ۱۳۷۲؛ نشر چشمه و نشر آویشن. چاپ هفتم در ۱۳۸۲؛ نشر چشمه. چاپ نهم در ۱۳۸۹؛ نشر چشمه.
کتاب ایران باستان: ۱۲۴ صفحه؛ انتشارات دانشگاه تهران؛ ۱۳۵۶. ۱۲۸ صفحه؛ نشر توسن؛ چاپ سوم؛ ۱۳۶۵؛ ۲۲۰ نسخه. چاپ چهارم؛ نشر توس؛ سال ۱۳۷۲. چاپ ششم در ۱۳۸۶.
تاریخ اساطیری ایران: ۱۰۴ صفحه؛ چاپ سوم؛ انتشارات سمت؛ ۱۳۸۰. چاپ هفتم در ۱۳۸۴؛ ۱۶۰ صفحه؛ ۲۰۰۰ نسخه. چاپ نهم در سال ۱۳۸۶. چاپ یازدهم در ۱۳۸۸. چاپ دوازدهم در ۱۳۸۹. چاپ چهاردهم در ۱۳۹۱. چاپ پانزدهم در ۱۳۹۲ . چاپ هفدهم در ۱۲۰ صفحه در سال ۱۳۹۵؛ انتشارات سمت. چاپ هیجدهم در ۱۱۲ صفحه بهسال ۱۳۹۷ از سوی سمت در ۱۵۰۰ نسخه.
کتاب مینوی خرد ترجمه احمد تفضلی و بهاهتمام ژاله آموزگار در سال ۱۳۹۶ به چاپ ششم رسید. این اثر از سوی انتشارات توس، در ۱۳۶ صفحه با ۴۰۰ نسخه عرضه شد.
نمونههای نخستین انسان و نخستین شهریار در تاریخ افسانهای ایرانیان:۲۹۲ صفحه؛ فرهنگ نشر نو؛ چاپ اول؛ ۱۳۶۳؛ ۳۰۰۰ نسخه. ۵۵۸ صفحه؛ چاپ ششم؛ نشر چشمه؛ ۱۳۹۶؛ ۵۰۰ نسخه.
زبان، فرهنگ و اسطوره (مجموعه مقالات): در ۶۲۴ صفحه؛ چاپ پنجم؛ نشر معین؛ ۱۳۹۶؛ ۵۵۰ نسخه.
کتاب پنجم دینکرد: آوانویسی، ترجمه، تعلیقات، واژهنامه، متن پهلوی: در ۲۴۲ صفحه؛ چاپ سوم؛ نشر معین؛ سال ۱۳۹۶؛ ۳۳۰ نسخه.
یادگار زریران: متنی حماسی از دوران کهن: ۶۴ صفحه؛ چاپ دوم؛ نشر معین؛ ۱۳۹۵؛ ۵۵۰ نسخه.
پزشکی به روایت کتاب سوم دینکرت: متن فارسی میانه، آوانوشت، ترجمه، توضیحات و واژهنامه: ۲۴۸ صفحه؛ چاپ اول؛ مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی؛ ۱۳۹۰؛ ۵۰۰ نسخه.
تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام: ۴۵۲ صفحه؛ چاپ چهارم؛ انتشارات سخن؛ ۱۳۸۳؛ ۳۳۰۰ نسخه.
اوستا کتاب مقدس پارسیان: ۸۵۰ صفحه؛ چاپ اول، مرکز بینالمللی گفتوگوی تمدنها، اساطیر؛ ۱۳۸۲؛ ۲۲۰۰ نسخه.
نوا، نما، نگاه
خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونههای شنیداری و تصویری انتخاب شود)
پانویس
- ↑ «مراسم بزرگداشت ژاله آموزگار». ایسنا.
- ↑ «جایزه سرو ایرانی در ایستگاه دوم به ژاله آموزگار اعطا می شود». ایرنا.
- ↑ قنبری، زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی ژاله آموزگار، ۳۱.
- ↑ «خاطراتی از یگانگیِ آموزگار /نازنین خلیلیپور». مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ قنبری، زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی ژاله آموزگار، ۳۹ و ۴۰.
- ↑ «روز جهانی کوروش». تاریخ ایران.
- ↑ «مراسم بزرگداشت ژاله آموزگار». انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
- ↑ قنبری، زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی ژاله آموزگار، ۱۸.
- ↑ «درباره ژاله آموزگار موشكاف و باریکبین». انسانشناسی و فرهنگ.
- ↑ دهباشی، جشننامه ژاله آموزگار، ۹۴ و ۹۵.
منابع
- آموزگار، ژاله؛ تفضلی، احمد (۱۳۹۲). زبان پهلوی، ادبیات و دستور آن. تهران: معین. ص. ۱۶۵. شابک ۹۶۴-۵۶۴۳-۱۱-۲. پارامتر
|چاپ=
اضافه است (کمک) - هینلز، جان (۱۳۶۸). شناخت اساطیر ایران. ترجمهٔ ژاله آموزگار و احمد تفضلی. بابل: کتابسرای بابل. ص. ۲۱۱. پارامتر
|چاپ=
اضافه است (کمک) - دهیاشی، علی (۱۳۸۹). جشننامه دکتر ژاله آموزگار. تهران: بخارا.
- قنبری، امید (۱۳۸۲). زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی ژاله آموزگار. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
- فرخزاد، پوران (۱۳۸۱). کارنمای زنان کارای ایران (از دیروز تا امروز). تهران: نشر قطره. شابک ۹۶۴-۳۴۱-۱۱۶-۸.
- زبانهای باستانی و ادیان آسمانی در گفتوگو با ژاله آموزگار. . هفت آسمان، ش. ۴۵ (۱۳۸۹).
- نشان لژیون دونور برای دکتر ژاله آموزگار. . بخارا، ش. ۱۱۳ (۱۳۹۵).
پیوند به بیرون
- «جایزه سرو ایرانی در ایستگاه دوم به ژاله آموزگار اعطا می شود». ایرنا، ۱۰ دی ۱۳۹۵. بازبینیشده در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۸.
- «مراسم بزرگداشت ژاله آموزگار». انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۲۹ بهمن ۱۳۸۲. بازبینیشده در ۲۲اردیبهشت ۱۳۹۸.
- «مراسم بزرگداشت ژاله آموزگار». ایسنا، ۱ اسفند ۱۳۸۲. بازبینیشده در ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۸.
- «درباره ژاله آموزگار موشكاف و باریکبین». انسانشناسی و فرهنگ، ۱۶ تیر ۱۳۹۷. بازبینیشده در ۲۲اردیبهشت ۱۳۹۸.
- «روز جهانی کوروش». اتاریخ ایران، ۳۰ آبان ۱۳۹۰. بازبینیشده در ۲۴اردیبهشت ۱۳۹۸.
- «خاطراتی از یگانگیِ آموزگار / نازنین خلیلیپور». مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳ آذر ۱۳۹۷. بازبینیشده در ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۸.