گردان قاطرچیها: تفاوت میان نسخهها
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب|نام=گردان قاطرچیها|نویسنده=داوود امیریان|ناشر= | {{جعبه اطلاعات کتاب|نام=گردان قاطرچیها|نویسنده=داوود امیریان|ناشر=کانون فکری پرورشی کودکان و نوجوانان|شابک=۹۷۸۹۶۴۳۹۱۶۶۷۱|تعداد_صفحات=۳۳۶|موضوع=رمان نوجوان، رمان طنز، دفاع مقدس|زبان=فارسی|نوع_جلد=نرم|قطع=رقعی|توضیح=کتاب ابتدا توسط انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان چاپ شد و سپس ناشر آن تغییر و کتابستان معرفت آن را چاپ کرد. شابک کتابستان معرفت ۹۷۸۶۰۰۸۴۶۰۰۳۹|تصویر=Gordaneghaterchiha00.jpg|اندازه تصویر=200px|تاریخ_نشر=۱۳۹۰|نوبت چاپ=بیستوششم در ۱۴۰۲|آخرین چاپ=۱۳۹۵- تغییر نشر به کتابستان معرفت}} | ||
«گردان قاطرچیها» رمانی مصور با بیان طنز به قلم [[داوود امیریان]] و تصویرگری [[امیر مفتون]] برای گروه سنی نوجوان است که وقایع روزهای جنگ و روحیات رزمندگان نوجوان را بیان میکند. این اثر برای اولینبار در سال ۱۳۹۰ توسط انتشارات [[کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان]] منتشر شد. بعدتر، در سال ۱۳۹۵ این رمان توسط انتشارات کتابستان معرفت در قم به چاپ رسید. | |||
«گردان قاطرچیها» رمانی مصور با بیان طنز به قلم [[داوود امیریان]] و تصویرگری [[امیر مفتون]] برای گروه سنی نوجوان است که وقایع روزهای جنگ و روحیات رزمندگان نوجوان را بیان میکند. این اثر برای اولینبار در سال ۱۳۹۰ توسط انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شد. بعدتر، در سال ۱۳۹۵ این رمان توسط انتشارات کتابستان معرفت در قم به چاپ رسید. این کتاب برنده جوایز متعددی از جمله، اثر برگزیده هجدهمین دوره جشنواره کتاب فصل کانون پرورش فکری کودکان، کتاب سال دوازدهمین دوره [[جایزه ادبی شهید غنیپور|جایزه شهید غنیپور]] در بخش داستان نوجوان، اثر شایسته تقدیر سیامین دوره کتاب سال و برگزیده نخستین دوسالانه ادبی کام یوسف در بخش داستان نوجوان شده است. | |||
این کتاب برنده جوایز متعددی از جمله، اثر برگزیده هجدهمین دوره جشنواره کتاب فصل کانون پرورش فکری کودکان، کتاب سال دوازدهمین دوره [[جایزه ادبی شهید غنیپور|جایزه شهید غنیپور]] در بخش داستان نوجوان، اثر شایسته تقدیر سیامین دوره کتاب سال و برگزیده نخستین دوسالانه ادبی کام یوسف در بخش داستان نوجوان شده است. | |||
{{وسط|*****}} | {{وسط|*****}} | ||
خط ۱۰: | خط ۱۱: | ||
== خلاصه اثر == | == خلاصه اثر == | ||
کتاب گردان قاطرچیها درباره یکی از گردانهای تدارکاتی در جبهه است که از تعدادی رزمنده نوجوان تشکیل شده که آنها با استفاده از چند قاطر، آذوقه و مهمات مورد نیاز گروهی از رزمندگان در بالای ارتفاعات کردستان را حمل میکنند. ماجرا از آن جا آغاز میشود که شخصیتی به نام یوسف که یک مجروح جنگی است، پس از مصدومیت، دوباره به جبهه اعزام میشود و این بار بنابه | [[پرونده:Gordaneghaterchiha01.jpg|بندانگشتی|جلد کتاب؛ انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان]] | ||
کتاب گردان قاطرچیها درباره یکی از گردانهای تدارکاتی در جبهه است که از تعدادی رزمنده نوجوان تشکیل شده که آنها با استفاده از چند قاطر، آذوقه و مهمات مورد نیاز گروهی از رزمندگان در بالای ارتفاعات کردستان را حمل میکنند. ماجرا از آن جا آغاز میشود که شخصیتی به نام یوسف که یک مجروح جنگی است، پس از مصدومیت، دوباره به جبهه اعزام میشود و این بار بنابه صلاحدید فرمانده گردان قرار میشود مسئولیت نگهداری و آموزش چند قاطر برای حمل آذوقه و مهمات به مناطق صعبالعبور در ارتفاعات کردستان برای رزمندگان به او سپرده شود. یوسف گردان جدیدی را که متشکل از چند نوجوان جسور و بازیگوش است تشکیل میدهد، اتفاقاتی که در ادامه رخ میدهد که منجر به تغییرات زیادی در اخلاق، روحیه و برخورد بچهها میشود. | |||
کتاب گردان قاطرچیها به موضوع جنگ از زاویه طنز نگاه کرده که همین موضوع باعث شده تا حدودی تصویر شاد و مفرح از حضور رزمندگان نوجوان در صحنههای مختلف جنگ برای خواننده نوجوان روایت شود. یکی از شخصیتهای اصلی داستان سیاوش تبریزی، از رزمندگان مهربان و شوخطبع جبهه است. آقا سیاوش جوانی شوخطبع و به قولی بمب خنده است که در پادگان هیچکسی از دست شیطنتهایش جان سالم به در نبرده است. همه رزمندگان بالاخره در یک جایی مورد عنایت سیاوش قرار گرفتهاند، تا جایی که چند نفری هم پا به فرار گذاشتهاند. | کتاب گردان قاطرچیها به موضوع جنگ از زاویه طنز نگاه کرده که همین موضوع باعث شده تا حدودی تصویر شاد و مفرح از حضور رزمندگان نوجوان در صحنههای مختلف جنگ برای خواننده نوجوان روایت شود. یکی از شخصیتهای اصلی داستان سیاوش تبریزی، از رزمندگان مهربان و شوخطبع جبهه است. آقا سیاوش جوانی شوخطبع و به قولی بمب خنده است که در پادگان هیچکسی از دست شیطنتهایش جان سالم به در نبرده است. همه رزمندگان بالاخره در یک جایی مورد عنایت سیاوش قرار گرفتهاند، تا جایی که چند نفری هم پا به فرار گذاشتهاند. | ||
خط ۱۸: | خط ۲۰: | ||
این کتاب در ۲۳ فصل تنظیم شده است. عناوین فصلهای کتاب به شرح زیر است: | این کتاب در ۲۳ فصل تنظیم شده است. عناوین فصلهای کتاب به شرح زیر است: | ||
* مار، عقرب، مورچه | * مار، عقرب، مورچه آتشی؛ | ||
* جنگجویان | * جنگجویان شنگول؛ | ||
* یوسف و جگر | * یوسف و جگر زلیخا؛ | ||
* من | * من جنیام؛ | ||
* در جستجوی | * در جستجوی قهرمان؛ | ||
* گربه مرده و مستراح قدیمی یا من از قاطرها | * گربه مرده و مستراح قدیمی یا من از قاطرها متنفرم؛ | ||
* قاطر سکتهای و تنفس | * قاطر سکتهای و تنفس دهانبهدهان؛ | ||
* قزمیت، کوسه جنوب و رئیس | * قزمیت، کوسه جنوب و رئیس بزرگ؛ | ||
* سلحشوران گردان | * سلحشوران گردان ذوالجناح؛ | ||
* گردان | * گردان قاطرچیها؛ | ||
* قاطر عقابنشان و گروه نجات تشکیل | * قاطر عقابنشان و گروه نجات تشکیل میشود؛ | ||
* جوانمردان | * جوانمردان قاطرسوار؛ | ||
* قاطرهای خلوچل یا بروسلی وارد | * قاطرهای خلوچل یا بروسلی وارد میشود؛ | ||
* رخش رستم را عصبانی | * رخش رستم را عصبانی نکن؛ | ||
* زلم زیمبوهای خشم | * زلم زیمبوهای خشم شب؛ | ||
* اسی چلچل و | * اسی چلچل و قزمیت؛ | ||
* چشمان کبود و جفتک | * چشمان کبود و جفتک سهمگین؛ | ||
* دم قاطر را | * دم قاطر را بچرخان؛ | ||
* بیسکویت | * بیسکویت ملس؛ | ||
* جفتک و گازگرفتگی و پاره سنگی که از آسمان فرود | * جفتک و گازگرفتگی و پاره سنگی که از آسمان فرود میآمد؛ | ||
* سفره هفتسین در کنار قاطرهای | * سفره هفتسین در کنار قاطرهای مهربان؛ | ||
* خدایا، فرشته | * خدایا، فرشته بفرست؛ | ||
* راشین و کرامت | * راشین و کرامت. | ||
در ابتدای هر یک از بخشهای این رمان، تصویری کاریکاتوری از افراد جبهه و البته از قاطر نیز قرار دارد. | در ابتدای هر یک از بخشهای این رمان، تصویری کاریکاتوری از افراد جبهه و البته از قاطر نیز قرار دارد. | ||
== درباره نویسنده == | == درباره نویسنده == | ||
[[پرونده:Davoodamiryan.jpg|بندانگشتی|داوود | [[پرونده:Davoodamiryan.jpg|بندانگشتی|داوود امیریان؛ نویسنده کتاب]] | ||
[[داوود امیریان]] متولد ۱۳۴۹ در کرمان است و تا سال ۱۴۰۳، بیش از ۴۵ عنوان کتاب منتشر کرده و جوایز متعددی کسب نموده است. امیریان فعالیت نویسندگى خود را از سال ۱۳۶۹ با نوشتن خاطراتش از جبهه آغاز کرد و در حال حاضر در چند حوزه خاطرهنویسى، ادبیات کودک و نوجوان، رمان، طنز، | [[داوود امیریان]] متولد ۱۳۴۹ در کرمان است و تا سال ۱۴۰۳، بیش از ۴۵ عنوان کتاب منتشر کرده و جوایز متعددی کسب نموده است. امیریان فعالیت نویسندگى خود را از سال ۱۳۶۹ با نوشتن خاطراتش از جبهه آغاز کرد و در حال حاضر در چند حوزه خاطرهنویسى، ادبیات کودک و نوجوان، رمان، طنز، زندگینامه داستانى شهدا و فیلمنامهنویسى قلم مىزند. | ||
وی در سال ۱۳۹۹ موفق به دریافت نشان درجه یک هنر در رشته داستاننویسی از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد. برخی او را جزو ۵ نویسنده برتر دفاع مقدس میدانند؛ او در زمره نسل اول نویسندگان دفاع مقدس قرار دارد. | وی در سال ۱۳۹۹ موفق به دریافت نشان درجه یک هنر در رشته داستاننویسی از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد. برخی او را جزو ۵ نویسنده برتر دفاع مقدس میدانند؛ او در زمره نسل اول نویسندگان دفاع مقدس قرار دارد. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۴: | ||
برخی از آثار داوود امیریان: | برخی از آثار داوود امیریان: | ||
* خداحافظ کرخه (اولین اثر او) | * خداحافظ کرخه (اولین اثر او)؛ | ||
* کودکستان | * کودکستان آقامرسل؛ | ||
* ایرج خسته | * ایرج خسته است؛ | ||
* آقای | * آقای شهردار؛ | ||
* مترسک مزرعه | * مترسک مزرعه آتشین؛ | ||
* مهمانی باغ | * مهمانی باغ سیب؛ | ||
* | * سربدار؛ | ||
* برادر من | * برادر من تویی؛ | ||
* ترکش | * ترکش ولگرد؛ | ||
* خمپارههای فاسد | * خمپارههای فاسد. | ||
«فرزندان ایرانیم»، [[رفاقت به سبک تانک|«رفاقت به سبک تانک»]] و «دوستان خداحافظی نمیکنند»، «داستان بهنام»، «گردان قاطرچیها»، «تولد یک پروانه» و «جام جهانی در جوادیه» از معروفترین آثار داستانی وی است که تاکنون چهار دوره جایزه کتاب سال، ادبیات دفاع مقدس، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و دهها جایزه دیگر را کسب کرده است. | «فرزندان ایرانیم»، [[رفاقت به سبک تانک|«رفاقت به سبک تانک»]] و «دوستان خداحافظی نمیکنند»، «داستان بهنام»، «گردان قاطرچیها»، «تولد یک پروانه» و «جام جهانی در جوادیه» از معروفترین آثار داستانی وی است که تاکنون چهار دوره جایزه کتاب سال، ادبیات دفاع مقدس، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و دهها جایزه دیگر را کسب کرده است. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۹: | ||
از جمله فیلمهایی نیز که او نوشته و به مرحله تولید رسیده و به نمایش درآمده، میتوان به فیلمهای «آخرین نبرد» به کارگردانی حمید بهمنی، «بهشت منتظر میماند» به کارگردانی محمدرضا آهنج و «نفوذی» به کارگردانی احمد کاوری و مهدی فیوضی اشاره کرد<ref>[https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%88%D9%88%D8%AF_%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86 «داوود امیریان»]. ویکیپدیا. بیتا. دریافت شده در ۲۶ دی ۱۴۰۳</ref>. | از جمله فیلمهایی نیز که او نوشته و به مرحله تولید رسیده و به نمایش درآمده، میتوان به فیلمهای «آخرین نبرد» به کارگردانی حمید بهمنی، «بهشت منتظر میماند» به کارگردانی محمدرضا آهنج و «نفوذی» به کارگردانی احمد کاوری و مهدی فیوضی اشاره کرد<ref>[https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%88%D9%88%D8%AF_%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86 «داوود امیریان»]. ویکیپدیا. بیتا. دریافت شده در ۲۶ دی ۱۴۰۳</ref>. | ||
== درباره تصویرگر | == درباره تصویرگر == | ||
[[پرونده:Gordaneghaterchiha02.jpg|بندانگشتی|امیر | [[پرونده:Gordaneghaterchiha02.jpg|بندانگشتی|امیر مفتون؛ تصویرگر کتاب]] | ||
[[امیر مفتون]] تصویرگر، مدیر هنری و گرافیست، متولد ۱۴ مهر ۱۳۶۱ در تهران است. مفتون فعالیت حرفهای هنری خود را از سال ۱۳۷۹ شروع کرد و تا کنون با نشریات و مجلات بسیاری از جمله شباویز، پیدایش، انتشارات مدرسه، محراب قلم، به نشر، سروش، مجلات رشد، کتابستان، انتشارات خطخطی، مجلات همشهری، پیک ادبیات، خانه ادبیات، انتشارات شاهد، عصر داستان، سلام بچهها، کتاب پارک و سوره مهر همکاری داشته است. | [[امیر مفتون]] تصویرگر، مدیر هنری و گرافیست، متولد ۱۴ مهر ۱۳۶۱ در تهران است. مفتون فعالیت حرفهای هنری خود را از سال ۱۳۷۹ شروع کرد و تا کنون با نشریات و مجلات بسیاری از جمله شباویز، پیدایش، انتشارات مدرسه، محراب قلم، به نشر، سروش، مجلات رشد، کتابستان، انتشارات خطخطی، مجلات همشهری، پیک ادبیات، خانه ادبیات، انتشارات شاهد، عصر داستان، سلام بچهها، کتاب پارک و سوره مهر همکاری داشته است. | ||
خط ۹۰: | خط ۹۲: | ||
* کتاب کودک آشنایی با رنگها، شاعر شادی بیضایی، انتشارات پیک ادبیات؛ | * کتاب کودک آشنایی با رنگها، شاعر شادی بیضایی، انتشارات پیک ادبیات؛ | ||
* کتاب دو تفنگدار، نویسنده هادی خورشاهیان، انتشارات خط خطی. | * کتاب دو تفنگدار، نویسنده هادی خورشاهیان، انتشارات خط خطی. | ||
همچنین او برنده جوایز و برگزیده نمایشگاههای داخلی و خارجی مختلفی بوده است: | همچنین او برنده جوایز و برگزیده نمایشگاههای داخلی و خارجی مختلفی بوده است: | ||
* برگزیده و لوح تقدیر زیباترین کتاب جهان لایپزیک آلمان برای کتاب سنگ | * برگزیده و لوح تقدیر زیباترین کتاب جهان لایپزیک آلمان برای کتاب سنگ سلام، ۱۳۹۲؛ | ||
* لوح تقدیر جشنواره تصویرگری امارات متحد عربی | * لوح تقدیر جشنواره تصویرگری امارات متحد عربی شارجه، سالهای ۲۰۱۲-۲۰۱۳-۲۰۱۴؛ | ||
* جشنوار تصویرگری سیجی | * جشنوار تصویرگری سیجی کره، ۲۰۰۹؛ | ||
* جشنواره تصویرگری قلم طلایی | * جشنواره تصویرگری قلم طلایی بلگراد، ۲۰۰۳؛ | ||
* جشنواره تصویرگری قلم طلایی | * جشنواره تصویرگری قلم طلایی بلگراد، ۲۰۰۵؛ | ||
* جشنواره تصویرگری | * جشنواره تصویرگری زاگرب، ۲۰۱۴؛ | ||
* جشنواره تصویرگری کتابهای | * جشنواره تصویرگری کتابهای درسی، ۱۳۸۴؛ | ||
* دیپلم افتخار چهارمین جشنواره نشریات | * دیپلم افتخار چهارمین جشنواره نشریات رشد، ۱۳۸۵-۸۶؛ | ||
* لوح تقدیر و نفر برگزیده هفدهمین جشنواره کتاب کودک و | * لوح تقدیر و نفر برگزیده هفدهمین جشنواره کتاب کودک و نوجوان، ۱۳۹۳؛ | ||
* برترین طراح گرافیک جلد گروه سنی نوجوان و دیپلم افتخار از جشنواره نشان | * برترین طراح گرافیک جلد گروه سنی نوجوان و دیپلم افتخار از جشنواره نشان شیراز، ۱۳۹۵؛ | ||
* اولین نمایشگاه دوسالانه سراسری تصویرگری کیش نفر | * اولین نمایشگاه دوسالانه سراسری تصویرگری کیش نفر دوم، ۱۳۹۸؛ | ||
* نفر سوم جشنواره کاریکاتور دانشگاهای سراسری | * نفر سوم جشنواره کاریکاتور دانشگاهای سراسری کشور، ۱۳۸۴؛ | ||
* اولین سالانه نمایشگاه تصویرگری | * اولین سالانه نمایشگاه تصویرگری شیرین، ۱۳۹۶؛ | ||
* نمایشگاه سالانه تصویرسازی ۲ نسل رنگین ۲ گالری | * نمایشگاه سالانه تصویرسازی ۲ نسل رنگین ۲ گالری شیرین، ۱۲۹۷؛ | ||
* نمایشگاه گروهی تصویرگری گالری ۷ | * نمایشگاه گروهی تصویرگری گالری ۷ ثمر، ۱۳۹۳؛ | ||
* نمایشگاه گروهی طراحی گالری ۷ | * نمایشگاه گروهی طراحی گالری ۷ ثمر، ۱۳۹۵؛ | ||
* نمایشگاه گروهی خروسنشان خانه | * نمایشگاه گروهی خروسنشان خانه هنرمندان، ۱۳۹۶؛ | ||
* نمایشگاه گروهی تصویرگری هفتخوان خانه | * نمایشگاه گروهی تصویرگری هفتخوان خانه هنرمندان، ۱۳۹۳؛ | ||
* نمایشگاه گروهی تصویرگری خانه | * نمایشگاه گروهی تصویرگری خانه کاریکاتور، ۱۳۸۹؛ | ||
* نمایشگاه گروهی تصویرگری دیوار سفید خانه ما خانه | * نمایشگاه گروهی تصویرگری دیوار سفید خانه ما خانه هنرمندان، ۱۳۹۵؛ | ||
* نمایشگاه گروهی تصویرگری خروسنشان خانه | * نمایشگاه گروهی تصویرگری خروسنشان خانه هنرمندان، ۱۳۹۶؛ | ||
* نمایشگاه گروهی تصویرگری مهمانی هنر خانه | * نمایشگاه گروهی تصویرگری مهمانی هنر خانه هنرمندان، ۱۳۹۶؛ | ||
* نمایشگاه گروهی چاپ دستی گالری | * نمایشگاه گروهی چاپ دستی گالری لاله، ۱۳۹۷.<ref>[https://ketabak.org/content/14205-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1-%D9%85%D9%81%D8%AA%D9%88%D9%86 «امیر مفتون»]. کتابک. بیتا. دریافت شده در ۲۶ دی ۱۴۰۳</ref> | ||
== نظر نویسنده درباره اثر == | == نظر نویسنده درباره اثر == | ||
خط ۱۲۸: | خط ۱۲۸: | ||
=== علت موفقیت رمان === | === علت موفقیت رمان === | ||
گردان قاطرچیها نخستین رمان طنز دفاع مقدس در حوزههای نوجوان و بزرگسال است. در این رمان از هر قومیت، موقعیت و روایتی وجود دارد؛ بهنوعی که مخاطبان سراسر کشور میتوانند با شخصیتهای آن رابطه برقرار کنند. به نظر من این دو عامل سبب شده تا این رمان بهنوعی متمایز دیده شود<ref>[https://www.ibna.ir/news/160767/%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D9%88%D8%B1%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D9%BE%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D8%B4%D9%88%D8%AF «امیریان: داوری «کتاب سال» به مخاطبان سپرده شود»]. ایبنا. ۱۴ بهمن ۱۳۹۱</ref>. | گردان قاطرچیها نخستین رمان طنز دفاع مقدس در حوزههای نوجوان و بزرگسال است. در این رمان از هر قومیت، موقعیت و روایتی وجود دارد؛ بهنوعی که مخاطبان سراسر کشور میتوانند با شخصیتهای آن رابطه برقرار کنند. به نظر من این دو عامل سبب شده تا این رمان بهنوعی متمایز دیده شود<ref name=":2">[https://www.ibna.ir/news/160767/%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D9%88%D8%B1%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D9%BE%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D8%B4%D9%88%D8%AF «امیریان: داوری «کتاب سال» به مخاطبان سپرده شود»]. ایبنا. ۱۴ بهمن ۱۳۹۱</ref>. | ||
=== جرقه نگارش رمان === | === جرقه نگارش رمان === | ||
خط ۱۳۴: | خط ۱۳۴: | ||
=== «گردان قاطرچیها» بر اساس خاطرات من شکل نگرفته است === | === «گردان قاطرچیها» بر اساس خاطرات من شکل نگرفته است === | ||
ابتدا برای داستانهایم هیچ طرحی نداشتم. کمکم وقتی جلوتر آمدم و | ابتدا برای داستانهایم هیچ طرحی نداشتم. کمکم وقتی جلوتر آمدم و فیلمنامهنویسی را شروع کردم، درباره «گردان قاطرچیها» تقریباً طرح داشتم. اگرچه پایانبندی آن برایم نامشخص بود و براساس سفارش و پیشنهاد دوستان، مطالبی به آن اضافه شد. شنیدهاید که میگویند طرف دکمهای پیدا میکند و برای آن، کت و شلوار میدوزد، کار نویسندهها همین است. داستان گردان قاطرچیها تقریباً براساس هیچکدام از خاطرات من شکل نگرفته است، بااینوجود، سیاوش شبیه خود من بود، با این تفاوت که من هیچگاه در روستا زندگی نکردم<ref>[https://article.tebyan.net/342846/%D8%A7%D8%B8%D9%87%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%82%D8%A7%D8%B7%D8%B1%DA%86%DB%8C-%D9%87%D8%A7- «اظهاراتی درباره رمان گردان قاطرچیها»]. تبیان. ۷ آذر ۱۳۹۵</ref>. | ||
== نقد و بررسی اثر == | == نقد و بررسی اثر == | ||
خط ۱۴۰: | خط ۱۴۰: | ||
کتاب گردان قاطرچیها به موضوع جنگ از زاویه طنز نگاه کرده که همین موضوع باعث شده تا حدودی تصویر شاد و مفرح از حضور رزمندگان نوجوان در صحنههای مختلف جنگ برای خواننده نوجوان روایت شود. | کتاب گردان قاطرچیها به موضوع جنگ از زاویه طنز نگاه کرده که همین موضوع باعث شده تا حدودی تصویر شاد و مفرح از حضور رزمندگان نوجوان در صحنههای مختلف جنگ برای خواننده نوجوان روایت شود. | ||
با توجه به فضای شاد و مفرحی که داستان گردان قاطرچیها دارد و همچنین | با توجه به فضای شاد و مفرحی که داستان گردان قاطرچیها دارد و همچنین شخصیتپردازی موفق داوود امیریان، خواننده بهراحتی با اغلب شخصیتهای داستانی ارتباط برقرار میکند، اما در بین آنها، باورپذیری جایگاه و شخصیت کرامت در داستان تا حدودی برای مخاطب دشوار است. اعضا خانواده این شخصیت در آن سوی مرزها و در دل خاک دشمن است، اما او به راحتی در بین اعضای گردان و بهویژه در بین مسئولان آن پذیرفته میشود. هر چند نویسنده برای ورود او به داستان مقدمهچینی کوتاهی هم انجام میدهد، اما در وضعیت جنگی پذیرش چنین شخصیتهایی در گردانهای عملکننده و در عملیاتهای مختلف جنگی به همین آسانی نیست که در جهان داستانی داوود امیریان اتفاق میافتد. | ||
داستان نثر ساده و روانی دارد و لحن راوی در هنگام توصیف صحنههای داستان، در عین برخورداری از رگههای طنز قوی، چنان بیتفاوت و خونسرد است که گویی دارد یک واقعه ساده و روزمره و خیلی معمولی را روایت میکند<ref name=":0" />. | داستان نثر ساده و روانی دارد و لحن راوی در هنگام توصیف صحنههای داستان، در عین برخورداری از رگههای طنز قوی، چنان بیتفاوت و خونسرد است که گویی دارد یک واقعه ساده و روزمره و خیلی معمولی را روایت میکند<ref name=":0" />. | ||
این رمان، اثری متفاوت در حوزه ادبیات دفاع مقدس است و بهدلیل پسزمینه طنز و داستانی پرکشش میتواند برای مخاطبان نوجوان جذاب باشد. امیریان در این كتاب از شیوههای مختلف داستاننویسی بهخوبی استفاده كرده است؛ گرهافکنی و ایجاد افتوخیزهای معمول در داستاننویسی به نویسنده كمك كرده است تا ارزشهای دفاع مقدس را به مخاطبان این گروه سنی منتقل كند<ref name=":0" />. | این رمان، اثری متفاوت در حوزه ادبیات دفاع مقدس است و بهدلیل پسزمینه طنز و داستانی پرکشش میتواند برای مخاطبان نوجوان جذاب باشد. امیریان در این كتاب از شیوههای مختلف داستاننویسی بهخوبی استفاده كرده است؛ گرهافکنی و ایجاد افتوخیزهای معمول در داستاننویسی به نویسنده كمك كرده است تا ارزشهای دفاع مقدس را به مخاطبان این گروه سنی منتقل كند<ref name=":0" />. | ||
== جوایز و افتخارات == | |||
[[پرونده:Gordaneghaterchiha08.jpg|بندانگشتی|اختتامیه جایزه شهید حبیب غنیپور. تهران. ۱۳۹۱]] | |||
* اثر شایسته تقدیر در سیامین «جایزه کتاب سال» در سال ۱۳۹۱<ref name=":2" />؛ | |||
* اثر برگزیده بخش کودک و نوجوان هجدهمین دوره کتاب فصل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سال ۱۳۹۰<ref>[https://www.kanoonnews.ir/news/203677/%D8%AC%D8%A7%DB%8C%D8%B2%D9%87-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%81%D8%B5%D9%84-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%82%D8%A7%D8%B7%D8%B1%DA%86%DB%8C-%D9%87%D8%A7-%D9%88-%D8%AF%D9%86%DB%8C%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D9%88-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%A8%D8%B9%D8%A7%D8%AF-%D9%86%D8%A7%D9%86%D9%88 «جایزه کتاب فصل برای گردانقاطرچیها و دنیای نو در ابعاد نانو»]. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان. ۱۰ دی ۱۳۹۰</ref>؛ | |||
* اثر برگزیده داستان نوجوان در نخستین دوسالانه ادبی «کام یوسف» در سال ۱۳۹۲<ref>[https://www.mehrnews.com/news/2062521/%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C-%DA%A9%D8%A7%D9%85-%DB%8C%D9%88%D8%B3%D9%81-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%82%D8%A7%D8%B7%D8%B1%DA%86%DB%8C-%D9%87%D8%A7-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D9%87%D9%85 «معرفی برگزیدگان دوسالانه ادبی «کام یوسف»/ گردان قاطرچیها بازهم جایزه برد»]. خبرگزاری مهر. ۴ خرداد ۱۳۹۲</ref>؛ | |||
* اثر برگزیده کتاب سال بخش داستان نوجوان در دوازدهمین دوره جایزه شهید غنیپور در سال ۱۳۹۱<ref>[https://www.mehrnews.com/news/5197325/%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%82%D8%A7%D8%B7%D8%B1%DA%86%DB%8C-%D9%87%D8%A7-%D8%A8%D8%A7%D8%B2-%D9%87%D9%85-%D8%A2%D9%85%D8%AF%D9%86%D8%AF-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B7%D9%86%D8%B2-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86 ««گردان قاطرچیها» باز هم آمدند/ داستانی طنز برای نوجوانان»]. خبرگزاری مهر. ۵ اردیبهشت ۱۴۰۰</ref>. | |||
== نشستهای برگزار شده درباره اثر == | == نشستهای برگزار شده درباره اثر == | ||
[[پرونده:Gordaneghaterchiha05.jpg|بندانگشتی|نشست بررسی و جشن امضای کتاب «گردان قاطرچیها». اراک. ۱۳۹۷]] | [[پرونده:Gordaneghaterchiha05.jpg|بندانگشتی|نشست بررسی و جشن امضای کتاب «گردان قاطرچیها». اراک. ۱۳۹۷]] | ||
* نقد و بررسی کتاب گردان قاطرچیها در تهران در سال ۱۳۹۲. این نشست در سرای اهل قلم کودک و نوجوان بیستوپنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب با حضور داوود امیریان برگزار شد<ref name=":1" />. | *نقد و بررسی کتاب گردان قاطرچیها در تهران در سال ۱۳۹۲. این نشست در سرای اهل قلم کودک و نوجوان بیستوپنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب با حضور [[داوود امیریان]] برگزار شد<ref name=":1" />. | ||
* جلسه نقد و بررسی کتاب گردان قاطرچیها بهصورت برخط در سال ۱۴۰۰. این جلسه با حضور داوود امیریان، نویسنده اثر به میزبانی کتابخانه عمومی آیتالله خامنهای قم و به همت کانون ادبی صبح اشراق، به صورت مجازی برگزار شد<ref>[https://www.iranpl.ir/news/34794/%D9%86%D8%B4%D8%B3%D8%AA-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%82%D8%A7%D8%B7%D8%B1%DA%86%DB%8C-%D9%87%D8%A7-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF «نشست نقد و بررسی کتاب گردان قاطرچیها برگزار میشود»]. پایگاه اطلاعرسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور. ۱۶ اسفند ۱۴۰۰</ref>. | * جلسه نقد و بررسی کتاب گردان قاطرچیها بهصورت برخط در سال ۱۴۰۰. این جلسه با حضور داوود امیریان، نویسنده اثر به میزبانی کتابخانه عمومی آیتالله خامنهای قم و به همت کانون ادبی صبح اشراق، به صورت مجازی برگزار شد<ref>[https://www.iranpl.ir/news/34794/%D9%86%D8%B4%D8%B3%D8%AA-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%82%D8%A7%D8%B7%D8%B1%DA%86%DB%8C-%D9%87%D8%A7-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF «نشست نقد و بررسی کتاب گردان قاطرچیها برگزار میشود»]. پایگاه اطلاعرسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور. ۱۶ اسفند ۱۴۰۰</ref>. | ||
* نقد و بررسی کتاب گردان قاطرچیها در شهرستان رباط کریم در سال ۱۳۹۷. این جلسه در کتابخانه عمومی | * نقد و بررسی کتاب گردان قاطرچیها در شهرستان رباط کریم در سال ۱۳۹۷. این جلسه در کتابخانه عمومی جاویدالاثر کاظم اخوان با حضور داوود امیریان نویسنده و عزتالله الوندی برگزار شد<ref>[https://akhavan-robatkarim.blogfa.com/1397/03 «جلسه نقد و بررسی کتاب گردان قاطرچیها»]. کتابخانه عمومی کاظم اخوان رباط کریم. ۹ خرداد ۱۳۹۷</ref>. | ||
* نقد کتاب گردان قاطرچیها در گرمسار در سال ۱۳۹۲. این نشست با حضور داوود امیریان در سالن علامه محمدتقی ایوانکی برگزار شد<ref>[https://www.mehrnews.com/news/2163024/%D8%AC%D9%84%D8%B3%D9%87-%D9%86%D9%82%D8%AF-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%82%D8%A7%D8%B7%D8%B1%DA%86%DB%8C-%D9%87%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%DA%AF%D8%B1%D9%85%D8%B3%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF «جلسه نقد کتاب گردان قاطرچیها در گرمسار برگزار میشود»]. خبرگزاری مهر. ۵ آبان ۱۳۹۲</ref>. | * نقد کتاب گردان قاطرچیها در گرمسار در سال ۱۳۹۲. این نشست با حضور داوود امیریان در سالن علامه محمدتقی ایوانکی برگزار شد<ref>[https://www.mehrnews.com/news/2163024/%D8%AC%D9%84%D8%B3%D9%87-%D9%86%D9%82%D8%AF-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%82%D8%A7%D8%B7%D8%B1%DA%86%DB%8C-%D9%87%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%DA%AF%D8%B1%D9%85%D8%B3%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF «جلسه نقد کتاب گردان قاطرچیها در گرمسار برگزار میشود»]. خبرگزاری مهر. ۵ آبان ۱۳۹۲</ref>. | ||
* نقد کتاب گردان قاطرچیها در تهران در سال ۱۳۹۵. در پنجاهوهفتمین نشست یک کتاب، یک نویسنده، کتاب گردان قاطرچیها با حضور نویسنده کتاب داوود امیریان و مصطفی خرامان بهعنوان کارشناس، نقد و بررسی شد<ref>[https://www.iscanews.ir/news/867979/%D9%86%D9%82%D8%AF-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%82%D8%A7%D8%B7%D8%B1%DA%86%DB%8C-%D9%87%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D8%B3%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D9%87%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86 «نقد کتاب «گردان قاطرچیها» در فرهنگسرای بهاران»]. باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران. ۱۷ آبان ۱۳۹۶</ref>. | * نقد کتاب گردان قاطرچیها در تهران در سال ۱۳۹۵. در پنجاهوهفتمین نشست یک کتاب، یک نویسنده، کتاب گردان قاطرچیها با حضور نویسنده کتاب داوود امیریان و [[مصطفی خرامان]] بهعنوان کارشناس، نقد و بررسی شد<ref>[https://www.iscanews.ir/news/867979/%D9%86%D9%82%D8%AF-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%82%D8%A7%D8%B7%D8%B1%DA%86%DB%8C-%D9%87%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D8%B3%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D9%87%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86 «نقد کتاب «گردان قاطرچیها» در فرهنگسرای بهاران»]. باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران. ۱۷ آبان ۱۳۹۶</ref>. | ||
* نشست بررسی و جشن امضای کتاب گردان قاطرچیها در اراک در سال ۱۳۹۷. این نشست با حضور نویسنده اثر برگزار شد<ref>[https://www.iranpl.ir/news/14119/%D9%86%D8%B4%D8%B3%D8%AA-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%88-%D8%AC%D8%B4%D9%86-%D8%A7%D9%85%D8%B6%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%82%D8%A7%D8%B7%D8%B1%DA%86%DB%8C-%D9%87%D8%A7-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%D8%AF «نشست بررسی و جشن امضای کتاب «گردان قاطرچیها» برگزار شد»]. پایگاه اطلاعرسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور. ۲۸ آذر ۱۳۹۷</ref>. | * نشست بررسی و جشن امضای کتاب گردان قاطرچیها در اراک در سال ۱۳۹۷. این نشست با حضور نویسنده اثر برگزار شد<ref>[https://www.iranpl.ir/news/14119/%D9%86%D8%B4%D8%B3%D8%AA-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%88-%D8%AC%D8%B4%D9%86-%D8%A7%D9%85%D8%B6%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%82%D8%A7%D8%B7%D8%B1%DA%86%DB%8C-%D9%87%D8%A7-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%D8%AF «نشست بررسی و جشن امضای کتاب «گردان قاطرچیها» برگزار شد»]. پایگاه اطلاعرسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور. ۲۸ آذر ۱۳۹۷</ref>. | ||
* بررسی کتاب گردان قاطرچیها در شهرستان بشرویه در سال ۱۳۹۱. دومین نشست ادبی دو پنجره، با حضور داوود امیریان، نویسنده اثر برگزار شد<ref>[https://www.kanoonnews.ir/news/214459/%D8%AF%D8%A7%D9%88%D9%88%D8%AF-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D9%86%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%86%D9%82%D8%AF-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%82%D8%A7%D8%B7%D8%B1%DA%86%DB%8C-%D9%87%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%B4%D8%B1%D9%88%DB%8C%D9%87-%D8%B4%D8%AF «داوود امیریان شنونده نقد کتاب گردان قاطرچیها در بشرویه شد»]. پایگاه اطلاعرسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور. ۸ دی ۱۳۹۱</ref>. | * بررسی کتاب گردان قاطرچیها در شهرستان بشرویه در سال ۱۳۹۱. دومین نشست ادبی دو پنجره، با حضور داوود امیریان، نویسنده اثر برگزار شد<ref>[https://www.kanoonnews.ir/news/214459/%D8%AF%D8%A7%D9%88%D9%88%D8%AF-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D9%86%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%86%D9%82%D8%AF-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%82%D8%A7%D8%B7%D8%B1%DA%86%DB%8C-%D9%87%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%B4%D8%B1%D9%88%DB%8C%D9%87-%D8%B4%D8%AF «داوود امیریان شنونده نقد کتاب گردان قاطرچیها در بشرویه شد»]. پایگاه اطلاعرسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور. ۸ دی ۱۳۹۱</ref>. | ||
خط ۱۵۸: | خط ۱۶۵: | ||
== برشی از متن == | == برشی از متن == | ||
[[پرونده:Gordaneghaterchiha03.jpg|بندانگشتی|یکی از صفحات از کتاب|468x468پیکسل]] | [[پرونده:Gordaneghaterchiha03.jpg|بندانگشتی|یکی از صفحات از کتاب|468x468پیکسل]] | ||
چند بار بگم، میخواهیم برویم قاطر بخریم، واسه تفریح و خوشگذرونی که نمیریم. انگار حرف به گوش سیاوش و دانیال نمیرفت. یوسف کم آورده بود. کلی با آن دو سر و کله زده بود تا در مقر بمانند، اما سیاوش و دانیال پایشان را در یک کفش کرده بودند که | چند بار بگم، میخواهیم برویم قاطر بخریم، واسه تفریح و خوشگذرونی که نمیریم. انگار حرف به گوش سیاوش و دانیال نمیرفت. یوسف کم آورده بود. کلی با آن دو سر و کله زده بود تا در مقر بمانند، اما سیاوش و دانیال پایشان را در یک کفش کرده بودند که الاوبلا باید بیاییم. | ||
قاطرها که آسوده در حال استراحت و یا خوردن علف و نان خشک بودند، یک آن وحشی شدند. سیاوش دوید طرف کوسه جنوب و یک لگد به شکم او زد و هوایی شلیک کرد. کوسه جنوب هم نه گذاشت و نه برداشت و یک جفتک سهمگین درست به تخته سینه سیاوش شلیک کرد. سیاوش شوت شد و هنوز در هوا بود که قزمیت هم او را مهمان جفتک خود کرد، سیاوش به طرف دیگر پرت شد و باز هم در هوا پیکان یک کله جانانه به شکم سیاوش کوبید. سیاوش قبل از اینکه روی زمین پرت شود و در سرگین خیس ادرار و علفهای خیس بوگرفته سقوط کند، از هوش رفته بود.{{وسط|□□□}} | قاطرها که آسوده در حال استراحت و یا خوردن علف و نان خشک بودند، یک آن وحشی شدند. سیاوش دوید طرف کوسه جنوب و یک لگد به شکم او زد و هوایی شلیک کرد. کوسه جنوب هم نه گذاشت و نه برداشت و یک جفتک سهمگین درست به تخته سینه سیاوش شلیک کرد. سیاوش شوت شد و هنوز در هوا بود که قزمیت هم او را مهمان جفتک خود کرد، سیاوش به طرف دیگر پرت شد و باز هم در هوا پیکان یک کله جانانه به شکم سیاوش کوبید. سیاوش قبل از اینکه روی زمین پرت شود و در سرگین خیس ادرار و علفهای خیس بوگرفته سقوط کند، از هوش رفته بود.{{وسط|□□□}} | ||
خط ۱۶۷: | خط ۱۷۴: | ||
سبیلبهسبیل فرمانده در اتاق نشسته بود. آقا ابراهیم کنار دیوار ایستاده بود و دستانش را روی سینه جمع کرده بود. نگاهها به طرفش برگشت. یوسف از روی قصد کمیدیر آمده بود تا ورودش جلب توجه کرده و همه را متوجه حضورش کند. با اعتمادبهنفس و لبخند بر لب، سری برای همه تکان داد. آقا ابراهیم لبخند جانانهای زد و گفت: «علیک سلام یوسف جان، کمکم داشتم دل نگران میشدم. بفرما بشین.» | سبیلبهسبیل فرمانده در اتاق نشسته بود. آقا ابراهیم کنار دیوار ایستاده بود و دستانش را روی سینه جمع کرده بود. نگاهها به طرفش برگشت. یوسف از روی قصد کمیدیر آمده بود تا ورودش جلب توجه کرده و همه را متوجه حضورش کند. با اعتمادبهنفس و لبخند بر لب، سری برای همه تکان داد. آقا ابراهیم لبخند جانانهای زد و گفت: «علیک سلام یوسف جان، کمکم داشتم دل نگران میشدم. بفرما بشین.» | ||
سیدعلی کمی خودش را جمعوجور کرد تا یوسف کنارش بنشیند. اما یوسف | سیدعلی کمی خودش را جمعوجور کرد تا یوسف کنارش بنشیند. اما یوسف کممحلی کرد و رفت کنار عزتی نشست و به دیوار تکیه داد. آقا ابراهیم سینه صاف کرد تا نگاهها متوجهاش شود. | ||
«خیر مقدم عرض میکنم خدمت برادر یوسف بیریا. آقایوسف بهتازگی قبول زحمت کردن و مسئولیت مهم و خطیر یکی از گردانهای تازه تأسیس را به عهده گرفتند. انشاءالله بهموقع دربارهاش صحبت میکنیم. داشتم عرض میکردم که عملیات قبلی در ارتفاعات حاج عمران...» | «خیر مقدم عرض میکنم خدمت برادر یوسف بیریا. آقایوسف بهتازگی قبول زحمت کردن و مسئولیت مهم و خطیر یکی از گردانهای تازه تأسیس را به عهده گرفتند. انشاءالله بهموقع دربارهاش صحبت میکنیم. داشتم عرض میکردم که عملیات قبلی در ارتفاعات حاج عمران...» | ||
خط ۲۱۴: | خط ۲۲۱: | ||
== نوا، نما و نگاه == | == نوا، نما و نگاه == | ||
[https://castbox.fm/channel/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B5%D9%88%D8%AA%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%82%D8%A7%D8%B7%D8%B1%DA%86%DB%8C-%D9%87%D8%A7-id5486540?country=us کتاب صوتی گردان قاطرچیها]. کست باکس. ۱۴۰۲ | * [https://tvnasim.ir/news/78354 گردان قاطرچیها با صدای میرطاهر مظلومی در برنامه نمای رادیو]. شبکه نسیم. ۳۰ شهریور ۱۳۹۸ | ||
* [https://telewebion.com/episode/0x1109237d معرفی کتاب گردان قاطرچیها در برنامه داستان شد]. شبکه سه. ۲۶ دی ۱۴۰۳ | |||
* [https://www.aparat.com/v/g463938 معرفی کتاب گردان قاطرچیها]. با هم کتاب. ۲۲ آبان ۱۳۹۹ | |||
* [https://www.aparat.com/v/GopOn گردان قاطرچیها]. کتاب خوب. ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ | |||
* [https://www.aparat.com/v/g6001w6 گردان قاطرچیها]. واو به واو. ۲۷ مهر ۱۳۹۹ | |||
* [https://www.aparat.com/v/M0kD3 گردان قاطرچیها به روایت نویسنده]. مجید صحاف. ۲ مهر ۱۳۹۴ | |||
* [https://castbox.fm/channel/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B5%D9%88%D8%AA%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%82%D8%A7%D8%B7%D8%B1%DA%86%DB%8C-%D9%87%D8%A7-id5486540?country=us کتاب صوتی گردان قاطرچیها]. کست باکس. ۱۴۰۲ | |||
== پانوشت == | == پانوشت == | ||
خط ۲۳۲: | خط ۲۳۴: | ||
== منابع و مآخذ == | == منابع و مآخذ == | ||
رضایی کلاته میرحسن، محدثه السادات. بهرامی تربتی، رضا. عابدیان، علیرضا. و الهامی، امیر. (۱۳۹۵). بررسی زاویهدید در رمان گردان قاطرچیها. همایش ادبیات فارسی معاصر. | * رحمانی، حسین. (۱۳۹۶). بنمایههای ادبیات مقاومت در رمان گردان قاطرچیها. سومین کنفرانس ملی هزاره سوم و علوم انسانی. | ||
* رضایی کلاته میرحسن، محدثه السادات. بهرامی تربتی، رضا. عابدیان، علیرضا. و الهامی، امیر. (۱۳۹۵). بررسی زاویهدید در رمان گردان قاطرچیها. همایش ادبیات فارسی معاصر. |
نسخهٔ کنونی تا ۲۱ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۰۵:۴۴
«گردان قاطرچیها» رمانی مصور با بیان طنز به قلم داوود امیریان و تصویرگری امیر مفتون برای گروه سنی نوجوان است که وقایع روزهای جنگ و روحیات رزمندگان نوجوان را بیان میکند. این اثر برای اولینبار در سال ۱۳۹۰ توسط انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شد. بعدتر، در سال ۱۳۹۵ این رمان توسط انتشارات کتابستان معرفت در قم به چاپ رسید.
این کتاب برنده جوایز متعددی از جمله، اثر برگزیده هجدهمین دوره جشنواره کتاب فصل کانون پرورش فکری کودکان، کتاب سال دوازدهمین دوره جایزه شهید غنیپور در بخش داستان نوجوان، اثر شایسته تقدیر سیامین دوره کتاب سال و برگزیده نخستین دوسالانه ادبی کام یوسف در بخش داستان نوجوان شده است.
«گردان قاطرچیها» رمانی به قلم داوود امیریان برای نوجوانان است که با روایتی طنز از روزهای جنگ و نوجوانان کمسنوسالی که به جنگ میرفتند، سخن میگوید. این کتاب در ۲۳ فصل، داستانهای کوتاهی از چند نوجوان را بیان میکند که سرپرستی یک گردان قاطر را در دست میگیرند. مأموریتشان، این است که آذوقه و مهمات مورد نیاز عملیات رزمندگان را به بالای کوه منتقل کنند. افراد گردان در کنار این قاطرها داستانهای خندهداری میسازند و در طی مانورها و عملیاتهای مختلف، هرکدام تجربیات و سختیهای مختلفی را پشت سر میگذراند.
نویسنده کتاب آقای داوود امیریان، در قالب اتفاقات خندهدار وقایع جنگ را برای نوجوانان تعریف میکند. او از شجاعت نوجوانان آن دوران میگوید که با سن پایین از جنگ و جبهه نمیترسیدند و برای شهادت آماده بودند. با توجه به مخاطبان کتاب، تلخی و سختیهای جنگ کمتر نشان داده شده و بیشتر بر روی کمدیبودن اتفاقات تمرکز شده است.
خلاصه اثر

کتاب گردان قاطرچیها درباره یکی از گردانهای تدارکاتی در جبهه است که از تعدادی رزمنده نوجوان تشکیل شده که آنها با استفاده از چند قاطر، آذوقه و مهمات مورد نیاز گروهی از رزمندگان در بالای ارتفاعات کردستان را حمل میکنند. ماجرا از آن جا آغاز میشود که شخصیتی به نام یوسف که یک مجروح جنگی است، پس از مصدومیت، دوباره به جبهه اعزام میشود و این بار بنابه صلاحدید فرمانده گردان قرار میشود مسئولیت نگهداری و آموزش چند قاطر برای حمل آذوقه و مهمات به مناطق صعبالعبور در ارتفاعات کردستان برای رزمندگان به او سپرده شود. یوسف گردان جدیدی را که متشکل از چند نوجوان جسور و بازیگوش است تشکیل میدهد، اتفاقاتی که در ادامه رخ میدهد که منجر به تغییرات زیادی در اخلاق، روحیه و برخورد بچهها میشود.
کتاب گردان قاطرچیها به موضوع جنگ از زاویه طنز نگاه کرده که همین موضوع باعث شده تا حدودی تصویر شاد و مفرح از حضور رزمندگان نوجوان در صحنههای مختلف جنگ برای خواننده نوجوان روایت شود. یکی از شخصیتهای اصلی داستان سیاوش تبریزی، از رزمندگان مهربان و شوخطبع جبهه است. آقا سیاوش جوانی شوخطبع و به قولی بمب خنده است که در پادگان هیچکسی از دست شیطنتهایش جان سالم به در نبرده است. همه رزمندگان بالاخره در یک جایی مورد عنایت سیاوش قرار گرفتهاند، تا جایی که چند نفری هم پا به فرار گذاشتهاند.
از دیگر شخصیتهای این داستان میتوان به کربلایی، مش برزو، اکبر خراسانی، علی نجفی، دانیال، حسین و کرامت اشاره کرد که بیشتر آنها مانند سیاوش و یوسف روحیه طنز دارند یا در موقعیتهای طنزی قرار میگیرند و رفتارهای طنزآلودی از خود بروز میدهند. همچنین تعدادی قاطر با نامهای گوناگون در طول داستان حضور دارند که این نامها را یوسف و بقیه شخصیتها روی قاطرها گذاشتهاند، مانند رخش رستم، آتش پاره، تورنادو، کوسه، بروسلی، آذرخش، چپول، پیکان، جفتکآتشین، قزمیت، پهلوون، لبشتری، عقاب کوهستان، شاهین، رئیس بزرگ، دماغو، گندهبک و لنگه جوراب[۱].
این کتاب در ۲۳ فصل تنظیم شده است. عناوین فصلهای کتاب به شرح زیر است:
- مار، عقرب، مورچه آتشی؛
- جنگجویان شنگول؛
- یوسف و جگر زلیخا؛
- من جنیام؛
- در جستجوی قهرمان؛
- گربه مرده و مستراح قدیمی یا من از قاطرها متنفرم؛
- قاطر سکتهای و تنفس دهانبهدهان؛
- قزمیت، کوسه جنوب و رئیس بزرگ؛
- سلحشوران گردان ذوالجناح؛
- گردان قاطرچیها؛
- قاطر عقابنشان و گروه نجات تشکیل میشود؛
- جوانمردان قاطرسوار؛
- قاطرهای خلوچل یا بروسلی وارد میشود؛
- رخش رستم را عصبانی نکن؛
- زلم زیمبوهای خشم شب؛
- اسی چلچل و قزمیت؛
- چشمان کبود و جفتک سهمگین؛
- دم قاطر را بچرخان؛
- بیسکویت ملس؛
- جفتک و گازگرفتگی و پاره سنگی که از آسمان فرود میآمد؛
- سفره هفتسین در کنار قاطرهای مهربان؛
- خدایا، فرشته بفرست؛
- راشین و کرامت.
در ابتدای هر یک از بخشهای این رمان، تصویری کاریکاتوری از افراد جبهه و البته از قاطر نیز قرار دارد.
درباره نویسنده

داوود امیریان متولد ۱۳۴۹ در کرمان است و تا سال ۱۴۰۳، بیش از ۴۵ عنوان کتاب منتشر کرده و جوایز متعددی کسب نموده است. امیریان فعالیت نویسندگى خود را از سال ۱۳۶۹ با نوشتن خاطراتش از جبهه آغاز کرد و در حال حاضر در چند حوزه خاطرهنویسى، ادبیات کودک و نوجوان، رمان، طنز، زندگینامه داستانى شهدا و فیلمنامهنویسى قلم مىزند.
وی در سال ۱۳۹۹ موفق به دریافت نشان درجه یک هنر در رشته داستاننویسی از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد. برخی او را جزو ۵ نویسنده برتر دفاع مقدس میدانند؛ او در زمره نسل اول نویسندگان دفاع مقدس قرار دارد.
برخی از آثار داوود امیریان:
- خداحافظ کرخه (اولین اثر او)؛
- کودکستان آقامرسل؛
- ایرج خسته است؛
- آقای شهردار؛
- مترسک مزرعه آتشین؛
- مهمانی باغ سیب؛
- سربدار؛
- برادر من تویی؛
- ترکش ولگرد؛
- خمپارههای فاسد.
«فرزندان ایرانیم»، «رفاقت به سبک تانک» و «دوستان خداحافظی نمیکنند»، «داستان بهنام»، «گردان قاطرچیها»، «تولد یک پروانه» و «جام جهانی در جوادیه» از معروفترین آثار داستانی وی است که تاکنون چهار دوره جایزه کتاب سال، ادبیات دفاع مقدس، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و دهها جایزه دیگر را کسب کرده است.
از جمله فیلمهایی نیز که او نوشته و به مرحله تولید رسیده و به نمایش درآمده، میتوان به فیلمهای «آخرین نبرد» به کارگردانی حمید بهمنی، «بهشت منتظر میماند» به کارگردانی محمدرضا آهنج و «نفوذی» به کارگردانی احمد کاوری و مهدی فیوضی اشاره کرد[۲].
درباره تصویرگر

امیر مفتون تصویرگر، مدیر هنری و گرافیست، متولد ۱۴ مهر ۱۳۶۱ در تهران است. مفتون فعالیت حرفهای هنری خود را از سال ۱۳۷۹ شروع کرد و تا کنون با نشریات و مجلات بسیاری از جمله شباویز، پیدایش، انتشارات مدرسه، محراب قلم، به نشر، سروش، مجلات رشد، کتابستان، انتشارات خطخطی، مجلات همشهری، پیک ادبیات، خانه ادبیات، انتشارات شاهد، عصر داستان، سلام بچهها، کتاب پارک و سوره مهر همکاری داشته است.
از آثار او میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- کتاب سنگ سلام، نویسنده محمدرضا بایرامی، انتشارات عصر داستان؛
- کتاب مردی که میخواست زن بگیرد، نویسنده ترانه مطلوب، انتشارات شباویز؛
- کتاب کودک باران میبارد، نویسنده کامبیز کاکاوند، انتشارات شباویز؛
- مجموعه داستانهای محمود حکیمی، نویسنده محمود حکیمی، انتشارات به نشر؛
- کتاب گردان قاطرچیها، نویسنده داوود امیریان، انتشارات کتابستان؛
- کتاب جغد صبح، نویسنده فاطمه مشهدی رستم، انتشارات شباویز؛
- کتاب مترسک مزرعه آتشین، نویسنده داوود امیریان، انتشارات کتابستان؛
- کتاب کودک جشن تولد، نویسنده جمالالدین اکرمی، انتشارات خانه ادبیات؛
- کتاب کرگدنها هم عاشق میشوند، نویسنده خانم نظر آهاری، انتشارات کتاب پارک؛
- مجموعه کتابهای قصههای جنگل، نویسنده جمالالدین اکرمی، انتشارت پیدایش؛
- کتاب کودک دوست دارم عکاس باشم، شاعر یحیی علویفر، انتشارات سوره مهر؛
- کتاب خانم آقای کلاه دودی، نویسنده جمالالدین اکرمی، انتشارات محراب قلم؛
- کتاب کودک قصههای مهربانی، نویسنده سپیده خلیلی، انتشارات به نشر؛
- کتاب سبیل شاه عباس، نوسنده مجید شفیعی، انتشارات خطخطی؛
- کتاب خانم شاعر آقای بتهوون، نویسنده مژگان بابایی، انتشارات پیدایش؛
- کتاب کودک آشنایی با رنگها، شاعر شادی بیضایی، انتشارات پیک ادبیات؛
- کتاب دو تفنگدار، نویسنده هادی خورشاهیان، انتشارات خط خطی.
همچنین او برنده جوایز و برگزیده نمایشگاههای داخلی و خارجی مختلفی بوده است:
- برگزیده و لوح تقدیر زیباترین کتاب جهان لایپزیک آلمان برای کتاب سنگ سلام، ۱۳۹۲؛
- لوح تقدیر جشنواره تصویرگری امارات متحد عربی شارجه، سالهای ۲۰۱۲-۲۰۱۳-۲۰۱۴؛
- جشنوار تصویرگری سیجی کره، ۲۰۰۹؛
- جشنواره تصویرگری قلم طلایی بلگراد، ۲۰۰۳؛
- جشنواره تصویرگری قلم طلایی بلگراد، ۲۰۰۵؛
- جشنواره تصویرگری زاگرب، ۲۰۱۴؛
- جشنواره تصویرگری کتابهای درسی، ۱۳۸۴؛
- دیپلم افتخار چهارمین جشنواره نشریات رشد، ۱۳۸۵-۸۶؛
- لوح تقدیر و نفر برگزیده هفدهمین جشنواره کتاب کودک و نوجوان، ۱۳۹۳؛
- برترین طراح گرافیک جلد گروه سنی نوجوان و دیپلم افتخار از جشنواره نشان شیراز، ۱۳۹۵؛
- اولین نمایشگاه دوسالانه سراسری تصویرگری کیش نفر دوم، ۱۳۹۸؛
- نفر سوم جشنواره کاریکاتور دانشگاهای سراسری کشور، ۱۳۸۴؛
- اولین سالانه نمایشگاه تصویرگری شیرین، ۱۳۹۶؛
- نمایشگاه سالانه تصویرسازی ۲ نسل رنگین ۲ گالری شیرین، ۱۲۹۷؛
- نمایشگاه گروهی تصویرگری گالری ۷ ثمر، ۱۳۹۳؛
- نمایشگاه گروهی طراحی گالری ۷ ثمر، ۱۳۹۵؛
- نمایشگاه گروهی خروسنشان خانه هنرمندان، ۱۳۹۶؛
- نمایشگاه گروهی تصویرگری هفتخوان خانه هنرمندان، ۱۳۹۳؛
- نمایشگاه گروهی تصویرگری خانه کاریکاتور، ۱۳۸۹؛
- نمایشگاه گروهی تصویرگری دیوار سفید خانه ما خانه هنرمندان، ۱۳۹۵؛
- نمایشگاه گروهی تصویرگری خروسنشان خانه هنرمندان، ۱۳۹۶؛
- نمایشگاه گروهی تصویرگری مهمانی هنر خانه هنرمندان، ۱۳۹۶؛
- نمایشگاه گروهی چاپ دستی گالری لاله، ۱۳۹۷.[۳]
نظر نویسنده درباره اثر

«گردان قاطرچیها» ریشه در واقعیت دارد
تمام داستانها بهنحوی ریشه در واقعیت دارند؛ اما دقیقاً به همان شکلی که در واقعیت اتفاق افتاده نوشته نمیشوند و به همین خاطر با خاطره فرق دارد. داستانهای این کتاب نیز ریشه در واقعیت دارند و آنها را بر اساس خاطراتم از دوران دفاع مقدس و حضور در جبههها نوشتم[۴].
انتخاب نام کتاب
وقتی در جبهههای حلبچه حضور داشتم چنین ماجراهایی را دیدم. البته آنجا نام گردان را گردان ذوالجناح گذاشته بودند؛ من هم همین نام را برای رمانم انتخاب کردم. ناشر فکر کرد که شاید استفاده از نام اسب امام حسین (ع) حساسیتهایی را به وجود آورد، به همین دلیل ابتدا نامهای گردان قاطر ریزه و گردان قاطرسوارها بهعنوان نام این مجموعه انتخاب شد و بعد این نامها به «گردان قاطرچیها» تغییر کرد[۴].
علت موفقیت رمان
گردان قاطرچیها نخستین رمان طنز دفاع مقدس در حوزههای نوجوان و بزرگسال است. در این رمان از هر قومیت، موقعیت و روایتی وجود دارد؛ بهنوعی که مخاطبان سراسر کشور میتوانند با شخصیتهای آن رابطه برقرار کنند. به نظر من این دو عامل سبب شده تا این رمان بهنوعی متمایز دیده شود[۵].
جرقه نگارش رمان
اواخر جنگ و در فصل زمستان سال ۱۳۶۶ بود که ما به منطقه کردستان عراق رفتیم تا در عملیات حلبچه شرکت کنیم. ما در دشت بودیم، در سمت دیگر و در ارتفاعات شاخ شمیران تعدادی الاغ و قاطرچی حرکت میکردند که بسیاری از آنها مجروح بودند؛ کنجکاو شدم و متوجه شدم که این قاطرها در رساندن مهمات و غذا به ارتفاعات بالا خدمت میکنند. این ماجرا در ذهن من بود تا سی سال بعد که در وادی نوشتن وارد شدم، یاد این موضوع افتادم و درباره آن تحقیق کردم. این شد جرقه طرح کتاب «گردان قاطرچیها» هر چند که خود داستان تخیلی است[۶].
«گردان قاطرچیها» بر اساس خاطرات من شکل نگرفته است
ابتدا برای داستانهایم هیچ طرحی نداشتم. کمکم وقتی جلوتر آمدم و فیلمنامهنویسی را شروع کردم، درباره «گردان قاطرچیها» تقریباً طرح داشتم. اگرچه پایانبندی آن برایم نامشخص بود و براساس سفارش و پیشنهاد دوستان، مطالبی به آن اضافه شد. شنیدهاید که میگویند طرف دکمهای پیدا میکند و برای آن، کت و شلوار میدوزد، کار نویسندهها همین است. داستان گردان قاطرچیها تقریباً براساس هیچکدام از خاطرات من شکل نگرفته است، بااینوجود، سیاوش شبیه خود من بود، با این تفاوت که من هیچگاه در روستا زندگی نکردم[۷].
نقد و بررسی اثر

کتاب گردان قاطرچیها به موضوع جنگ از زاویه طنز نگاه کرده که همین موضوع باعث شده تا حدودی تصویر شاد و مفرح از حضور رزمندگان نوجوان در صحنههای مختلف جنگ برای خواننده نوجوان روایت شود.
با توجه به فضای شاد و مفرحی که داستان گردان قاطرچیها دارد و همچنین شخصیتپردازی موفق داوود امیریان، خواننده بهراحتی با اغلب شخصیتهای داستانی ارتباط برقرار میکند، اما در بین آنها، باورپذیری جایگاه و شخصیت کرامت در داستان تا حدودی برای مخاطب دشوار است. اعضا خانواده این شخصیت در آن سوی مرزها و در دل خاک دشمن است، اما او به راحتی در بین اعضای گردان و بهویژه در بین مسئولان آن پذیرفته میشود. هر چند نویسنده برای ورود او به داستان مقدمهچینی کوتاهی هم انجام میدهد، اما در وضعیت جنگی پذیرش چنین شخصیتهایی در گردانهای عملکننده و در عملیاتهای مختلف جنگی به همین آسانی نیست که در جهان داستانی داوود امیریان اتفاق میافتد.
داستان نثر ساده و روانی دارد و لحن راوی در هنگام توصیف صحنههای داستان، در عین برخورداری از رگههای طنز قوی، چنان بیتفاوت و خونسرد است که گویی دارد یک واقعه ساده و روزمره و خیلی معمولی را روایت میکند[۱].
این رمان، اثری متفاوت در حوزه ادبیات دفاع مقدس است و بهدلیل پسزمینه طنز و داستانی پرکشش میتواند برای مخاطبان نوجوان جذاب باشد. امیریان در این كتاب از شیوههای مختلف داستاننویسی بهخوبی استفاده كرده است؛ گرهافکنی و ایجاد افتوخیزهای معمول در داستاننویسی به نویسنده كمك كرده است تا ارزشهای دفاع مقدس را به مخاطبان این گروه سنی منتقل كند[۱].
جوایز و افتخارات

- اثر شایسته تقدیر در سیامین «جایزه کتاب سال» در سال ۱۳۹۱[۵]؛
- اثر برگزیده بخش کودک و نوجوان هجدهمین دوره کتاب فصل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سال ۱۳۹۰[۸]؛
- اثر برگزیده داستان نوجوان در نخستین دوسالانه ادبی «کام یوسف» در سال ۱۳۹۲[۹]؛
- اثر برگزیده کتاب سال بخش داستان نوجوان در دوازدهمین دوره جایزه شهید غنیپور در سال ۱۳۹۱[۱۰].
نشستهای برگزار شده درباره اثر

- نقد و بررسی کتاب گردان قاطرچیها در تهران در سال ۱۳۹۲. این نشست در سرای اهل قلم کودک و نوجوان بیستوپنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب با حضور داوود امیریان برگزار شد[۴].
- جلسه نقد و بررسی کتاب گردان قاطرچیها بهصورت برخط در سال ۱۴۰۰. این جلسه با حضور داوود امیریان، نویسنده اثر به میزبانی کتابخانه عمومی آیتالله خامنهای قم و به همت کانون ادبی صبح اشراق، به صورت مجازی برگزار شد[۱۱].
- نقد و بررسی کتاب گردان قاطرچیها در شهرستان رباط کریم در سال ۱۳۹۷. این جلسه در کتابخانه عمومی جاویدالاثر کاظم اخوان با حضور داوود امیریان نویسنده و عزتالله الوندی برگزار شد[۱۲].
- نقد کتاب گردان قاطرچیها در گرمسار در سال ۱۳۹۲. این نشست با حضور داوود امیریان در سالن علامه محمدتقی ایوانکی برگزار شد[۱۳].
- نقد کتاب گردان قاطرچیها در تهران در سال ۱۳۹۵. در پنجاهوهفتمین نشست یک کتاب، یک نویسنده، کتاب گردان قاطرچیها با حضور نویسنده کتاب داوود امیریان و مصطفی خرامان بهعنوان کارشناس، نقد و بررسی شد[۱۴].
- نشست بررسی و جشن امضای کتاب گردان قاطرچیها در اراک در سال ۱۳۹۷. این نشست با حضور نویسنده اثر برگزار شد[۱۵].
- بررسی کتاب گردان قاطرچیها در شهرستان بشرویه در سال ۱۳۹۱. دومین نشست ادبی دو پنجره، با حضور داوود امیریان، نویسنده اثر برگزار شد[۱۶].
برشی از متن

چند بار بگم، میخواهیم برویم قاطر بخریم، واسه تفریح و خوشگذرونی که نمیریم. انگار حرف به گوش سیاوش و دانیال نمیرفت. یوسف کم آورده بود. کلی با آن دو سر و کله زده بود تا در مقر بمانند، اما سیاوش و دانیال پایشان را در یک کفش کرده بودند که الاوبلا باید بیاییم.
قاطرها که آسوده در حال استراحت و یا خوردن علف و نان خشک بودند، یک آن وحشی شدند. سیاوش دوید طرف کوسه جنوب و یک لگد به شکم او زد و هوایی شلیک کرد. کوسه جنوب هم نه گذاشت و نه برداشت و یک جفتک سهمگین درست به تخته سینه سیاوش شلیک کرد. سیاوش شوت شد و هنوز در هوا بود که قزمیت هم او را مهمان جفتک خود کرد، سیاوش به طرف دیگر پرت شد و باز هم در هوا پیکان یک کله جانانه به شکم سیاوش کوبید. سیاوش قبل از اینکه روی زمین پرت شود و در سرگین خیس ادرار و علفهای خیس بوگرفته سقوط کند، از هوش رفته بود.
میگن تو جهنم مار غاشیه چنان بلایی سر اهالی نامحترم اونجا میآره که ملت از دستش به عقربهای جرار پناه میبرند. ما هم داریم از دست سیاوش تبریزی به این سرنوشت شوم دچار میشیم! یک ذره بچهاس! اما کل گردان از دستش بیچاره و عاجز شدن. فوق فوقاش ۱۴ سالشه. گیرم خودش ادعا میکنه هفده سالشه، هم من و هم شما و تمام مسئولین اعزام نیرو میدونیم که صدی، نود این بچهرزمندهها، با دست بردن توی شناسنامه و هزار جعل سند و رضایتنامه تونستن خودشون رو به جبهه برسونن.
داشتم عرض میکردم، این سیاوش چنان بلایی سرمون آورده که صد رحمت به مصیبتهایی که امیر ارسلان نامدار دچارش شده بود. نخند برادر، قصد شوخی و مزاح ندارم. دارم حقیقت رو میگم. نه قصد دارم پیازداغ ماجرا رو زیاد کنم، نه خدای ناکرده، قصد تهمت و بهتون دارم.
سبیلبهسبیل فرمانده در اتاق نشسته بود. آقا ابراهیم کنار دیوار ایستاده بود و دستانش را روی سینه جمع کرده بود. نگاهها به طرفش برگشت. یوسف از روی قصد کمیدیر آمده بود تا ورودش جلب توجه کرده و همه را متوجه حضورش کند. با اعتمادبهنفس و لبخند بر لب، سری برای همه تکان داد. آقا ابراهیم لبخند جانانهای زد و گفت: «علیک سلام یوسف جان، کمکم داشتم دل نگران میشدم. بفرما بشین.»
سیدعلی کمی خودش را جمعوجور کرد تا یوسف کنارش بنشیند. اما یوسف کممحلی کرد و رفت کنار عزتی نشست و به دیوار تکیه داد. آقا ابراهیم سینه صاف کرد تا نگاهها متوجهاش شود.
«خیر مقدم عرض میکنم خدمت برادر یوسف بیریا. آقایوسف بهتازگی قبول زحمت کردن و مسئولیت مهم و خطیر یکی از گردانهای تازه تأسیس را به عهده گرفتند. انشاءالله بهموقع دربارهاش صحبت میکنیم. داشتم عرض میکردم که عملیات قبلی در ارتفاعات حاج عمران...»
یوسف یک دفترچه کوچک از جیب پیراهن نظامیاش درآورد و الکی شروع به یادداشت و نوشتن کرد. متوجه بود که چند نفر حواسشان به اوست و کارهایش را زیر نظر دارند.
آقا ابراهیم نیمساعتی صحبت کرد. بعد فرمانده واحد لجستیک کلی گله کرد و از نبود امکانات و نرسیدن تایر و روغن موتور و گازوئیل و بنزین ناله کرد.
مسئول آشپزخانه گزارش کار داد و سرانجام نوبت یوسف شد. یوسف که از قبل یادداشت بلندبالایی تهیه و آماده کرده بود، ایستاد. نگاهی به فرماندهان کرد و شروع به صحبت کرد: «دوستان و برادران! شکر خدا با هماهنگی آقا ابراهیم ما بدون کمترین صدمه و تلفات توانستیم نیروهایمان را از جنوب به اینجا منتقل کنیم. الان محل زندگی نیروها آمادهاس و ازش استفاده میشه. کموکسری هست؛ اما امیدمون به خداست.»
یوسف نگاهی به اطرافیان کرد تا زهر کلامش را خوب در کام کسانی که شکوه و گله میکردند، اندازه بگیرد.
غذا و خورد و خوراک باشه با هم برادرانه و دوستانه میخوریم، نباشه هم قناعت میکنیم!
همه پقی خندیدند. یوسف گیج شد. نمیدانست کجای حرفش خندهدار است. سیدعلی گفت: «اون نیروهای مظلوم و بیادعا معلومه که هرچی جلوشون بریزی برادرانه میخورند!»
خنده بیشتر شد، یوسف سرخ شد؛ منظور سیدعلی را گرفت.
از نظر پوشاک....
عزتی که هنوز میخندید، گفت: «پوشاک هم که با دوتا پتو و پالان سر و تهاش هم میآد، درسته؟»
حتی آقا ابراهیم که نمیخواست دل یوسف را بشکند و تا آن لحظه جلوی خندهاش را گرفته بود، به خنده افتاد. دیگر سررشته کلام از دست یوسف در رفت، گلویش خشک شد. همه از خنده غشوضعف میرفتند. یوسف اخم کرد و نشست و سرش را به پایین انداخت. آقا ابراهیم خندهاش را خورد و دست بلند کرد. کمکم خندهها خاموش شد.
«عزیزان، عزیزان!»
به یوسف نگاه مهربانی کرد و ادامه داد:. «آقایوسف ممنون از گزارشت. بعد از جلسه در خدمت شما هستم.»

ناگهان سیدعلی چنان خندهای کرد که یوسف از جا پرید. اول فکر کرد سیدعلی دچار حمله عصبی و هیستیریک شده که آنطور میلرزد و قاهقاه میخندد و اشک میریزد! سیدعلی چنان میلرزید و پیچوتاب میخورد که کم مانده بود از حال برود. عزتی هم دستش را گرفته بود جلوی دهانش و سرخ شده بود؛ انگار از قصد میخواست خودش را خفه کند. مراد در گوشه اتاق به سجده افتاده بود و با مشت به زمین میکوبید و جیغ میزد. فضای اتاق پرتنش شده بود.
به غیر از یوسف و آقا ابراهیم، بقیه یا میخندیدند و یا بهزحمت جلوی خندهشان را گرفته بودند. با اشاره آقا ابراهیم، مراد لرزان جلو آمد. زیربغل سیدعلی را گرفت و به زحمت او را بلند کرد و بیرون برد. خودش هم حال درست و میزانی نداشت. آقا ابراهیم یک سرفه بلند کرد و به دیگران چشم غره رفت. خندهها خاموش شد و همه سعی کردند دیگر نخندند؛ گرچه یکی دو نفر هنوز سرخ شده و اشکریزان، بهزحمت خود را نگه داشته بودند.
سیاوش هم دست روی آن گذاشته و برای سواری انتخابش کرده بود. پشت سر کوسه جنوب، حسین سوار بر جفتک آتشین هیهی میکرد و از سر و صداهایی که جفتک آتشین از پشت خود در میآورد حسابی کفری و عصبانی بود. از زمانی که از پادگان دوکوهه بیرون زده بودند، جفتک آتشین بیستودو دفعه دمش را بالا برده بود و امواج بد بوی طوفنده به عقب شلیک کرده بود. در اصل او اسهال گرفته بود و هیچجور شکمش هم نمیآمد! پشت سر جفتک آتشین، اکبرخراسانی سوار گندهبک بالا و پایین میپرید و عق میزد.
چندبار جفتک آتشین ناغافل دمش را بالا گرفته و امواج بدبوی طوفندهاش را به سر و بدن او شلیک کرده بود. اکبر گریهاش گرفته بود. قاطرش یقور و هیکلی؛ اما بسیار بیخاصیت و تنهلش بود. مدام خسته میشد و سروصدا میکرد و اکبر مجبور میشد پیاده شود و پابهپا او برود تا خستگی گندهبک رفع شود. علی سوار قاطر درب و داغونی بود که سیاوش اسمش را گذاشته بود قزمیت.
عرقچینش را سرش گذاشت و نماز رو شروع کرد. خود سیاوش هم مکبر شده بود. مطمئنم از قصد مکبر شده بود تا تمام اتفاقات رو خوب خوب ببینه. برادرجان چشمت روز بد نبینه، من خودم صف اول نماز جماعت بودم و دیدم چه اتفاقی افتاد. هنوز کربلایی رکعت اول رو نخونده بود که متوجه شدم بهطرز عجیبی پیچوتاب میخوره؛ هی اللهاکبر میگه و شترق با کف دستش به پس گردن و پکوپهلوش میکوبه. رفت به رکوع و سجده، برای رکعت دوم که بلند شدیم، دیدم خرتخرت شکم و پهلویش رو میخارونه و هی الله اکبر میگه. مثل آدمی که روی آتیش ایستاده باشه، هی اینپااونپا میکرد و دوباره با کف دستاش به پهلو و سر و گردنش میکوبید و آراموقرار نداشت. رکوع و بعد رفتیم به سجده.
آقا یه موقع دیدم کربلایی چنان گریههایی میکنه که دل آدم رو ریشریش میکرد، حسابی جا خوردم، منقلب شدم. سابقه نداشت کربلایی توی نماز آنطور هایهای گریه کنه. از آنجا به بعد، کربلایی بقیه نماز رو چنان با سرعت خواند و تموم کرد که همه ازش عقب افتادیم! هنوز سیاوش السلام علیکم و رحمتالله... نگفته بود که کربلایی گریهکنان بلند شد و تا ما اومدیم به خود بیاییم، یک تکبیر بلند فرستاد که گوش همه کیپ شد.
مشخصات کتابشناختی
«گردان قاطرچیها» رمانی طنز به قلم داوود امیریان و با تصویرگری امیر مفتون است. این اثر اولینبار در سال ۱۳۹۰ توسط انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در ۳۳۶ صفحه شمارگان ۱۵۰۰۰ نسخه در تهران به چاپ رسید. سپس این رمان توسط انتشارات کتابستان معرفت در سال ۱۳۹۵ در ۲۷۲ صفحه در قطع رقعی و جلد شومیز در قم منتشر شد. این کتاب تا سال ۱۴۰۲، بیستوشش بار به چاپ مجدد رسیده است.
نسخه الکترونیکی کتاب گردان قاطرچیها در سایتهای فراکتاب، طاقچه و فیدیبو موجود است.
نوا، نما و نگاه
- گردان قاطرچیها با صدای میرطاهر مظلومی در برنامه نمای رادیو. شبکه نسیم. ۳۰ شهریور ۱۳۹۸
- معرفی کتاب گردان قاطرچیها در برنامه داستان شد. شبکه سه. ۲۶ دی ۱۴۰۳
- معرفی کتاب گردان قاطرچیها. با هم کتاب. ۲۲ آبان ۱۳۹۹
- گردان قاطرچیها. کتاب خوب. ۱۷ اسفند ۱۴۰۲
- گردان قاطرچیها. واو به واو. ۲۷ مهر ۱۳۹۹
- گردان قاطرچیها به روایت نویسنده. مجید صحاف. ۲ مهر ۱۳۹۴
- کتاب صوتی گردان قاطرچیها. کست باکس. ۱۴۰۲
پانوشت
- ↑ پرش به بالا به: ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ «کتاب طنز، گردان قاطرچیها». خطشکنها. بیتا. دریافت شده در ۲۶ دی ۱۴۰۳
- ↑ «داوود امیریان». ویکیپدیا. بیتا. دریافت شده در ۲۶ دی ۱۴۰۳
- ↑ «امیر مفتون». کتابک. بیتا. دریافت شده در ۲۶ دی ۱۴۰۳
- ↑ پرش به بالا به: ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ «امیریان: «گردان قاطرچیها» ریشه در واقعیت دارد». ایبنا. ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۱
- ↑ پرش به بالا به: ۵٫۰ ۵٫۱ «امیریان: داوری «کتاب سال» به مخاطبان سپرده شود». ایبنا. ۱۴ بهمن ۱۳۹۱
- ↑ «نشست بررسی کتاب «گردان قاطرچیها» برگزار شد». پایگاه اطلاعرسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور. ۲۲ اسفند ۱۴۰۰
- ↑ «اظهاراتی درباره رمان گردان قاطرچیها». تبیان. ۷ آذر ۱۳۹۵
- ↑ «جایزه کتاب فصل برای گردانقاطرچیها و دنیای نو در ابعاد نانو». کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان. ۱۰ دی ۱۳۹۰
- ↑ «معرفی برگزیدگان دوسالانه ادبی «کام یوسف»/ گردان قاطرچیها بازهم جایزه برد». خبرگزاری مهر. ۴ خرداد ۱۳۹۲
- ↑ ««گردان قاطرچیها» باز هم آمدند/ داستانی طنز برای نوجوانان». خبرگزاری مهر. ۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
- ↑ «نشست نقد و بررسی کتاب گردان قاطرچیها برگزار میشود». پایگاه اطلاعرسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور. ۱۶ اسفند ۱۴۰۰
- ↑ «جلسه نقد و بررسی کتاب گردان قاطرچیها». کتابخانه عمومی کاظم اخوان رباط کریم. ۹ خرداد ۱۳۹۷
- ↑ «جلسه نقد کتاب گردان قاطرچیها در گرمسار برگزار میشود». خبرگزاری مهر. ۵ آبان ۱۳۹۲
- ↑ «نقد کتاب «گردان قاطرچیها» در فرهنگسرای بهاران». باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران. ۱۷ آبان ۱۳۹۶
- ↑ «نشست بررسی و جشن امضای کتاب «گردان قاطرچیها» برگزار شد». پایگاه اطلاعرسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور. ۲۸ آذر ۱۳۹۷
- ↑ «داوود امیریان شنونده نقد کتاب گردان قاطرچیها در بشرویه شد». پایگاه اطلاعرسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور. ۸ دی ۱۳۹۱
منابع و مآخذ
- رحمانی، حسین. (۱۳۹۶). بنمایههای ادبیات مقاومت در رمان گردان قاطرچیها. سومین کنفرانس ملی هزاره سوم و علوم انسانی.
- رضایی کلاته میرحسن، محدثه السادات. بهرامی تربتی، رضا. عابدیان، علیرضا. و الهامی، امیر. (۱۳۹۵). بررسی زاویهدید در رمان گردان قاطرچیها. همایش ادبیات فارسی معاصر.