مصطفی رحماندوست: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
طراوت بارانی (بحث | مشارکتها) جز طراوت بارانی صفحهٔ مصطفی رحماندوست را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به مصطفی رحماندوست منتقل کرد |
||
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | {{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | ||
| نام = | | نام = مصطفی رحماندوست | ||
| تصویر = Mostafa.jpg | | تصویر = Mostafa.jpg | ||
| توضیح تصویر = | | توضیح تصویر = | ||
| نام اصلی = | | نام اصلی = | ||
| زمینه فعالیت = | | زمینه فعالیت = شاعر، قصهنویس و مترجم کتابهای کودکان و نوجوانان | ||
| ملیت = | | ملیت = | ||
| تاریخ تولد = | | تاریخ تولد = ۱تیر۱۳۲۹ | ||
| محل تولد = | | محل تولد = همدان | ||
| والدین = | | والدین = | ||
| تاریخ مرگ = | | تاریخ مرگ = | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
|فیلمنامهها = | |فیلمنامهها = | ||
|دیوان اشعار = | |دیوان اشعار = | ||
|تخلص = | |تخلص = | ||
|فیلم | |فیلم ساخته براساس = | ||
|همسر = آذر رضایی؛ معلم، نویسنده و مترجم | |همسر = آذر رضایی؛ معلم، نویسنده و مترجم | ||
|شریک زندگی = | |شریک زندگی = | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
}} | }} | ||
مصطفی | مصطفی رحماندوست، شاعر، قصهنویس و مترجم کتابهای کودکان و نوجوانان است. | ||
<center>* * * * *</center> | <center>* * * * *</center> | ||
زمانی که کلاس پنجم را میگذراند فهمید | استعداد رحماندوست در حوزهٔ شاعری از همان دوران کودکی و نوجوانی آشکار شد. او از دوران کودکی به یادگیری شعرهای بزرگان ادبیات پارسی می پرداخته است و آنها را از بر می کرده است و با آنها دنیای خودش را میساخت.<ref name=" سایت تیموری"/> | ||
پس از | زمانی که کلاس پنجم را میگذراند فهمید میتواند شعر بگوید. نخستین شعرهایی که حفظ کرده بود، شعرهای مثنوی مولوی بود که مادرش گاهی زمزمه میکرد.<ref name="سایت ستاره"/> | ||
[[پرونده:Rahmandost.jpg|200px|thumb|left|مصطفی | پس از پایان تحصیل دوران ابتدائی و متوسطه، تحصیلات عالی خود را در رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران بهپایان رساند و بهعنوان کارشناس کتابهای خطی در کتابخانه مجلس مشغول بهکار شد. او از سال ۱۳۴۹ تحقیق و نوشتن در حوزهٔ ادبیات کودکان را شروع کرد. | ||
{{سخ}} پس از سال۱۳۵۷ با عنوان مدیر مرکز نشریات کانون پرورش فکری کودکان نوجوانان مشغول بهکار شد. از آن پس تا به امروز در سمت مدیر برنامه کودک سیما، سردبیر نشریه پویه، مدیر مسئول نشریات رشد، مدیر کل دفتر مجامع و فعالیتهای فرهنگی، سردبیر رشد دانشآموز، سردبیرسروش کودکان و داور جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان (اصفهان) فعالیت کرده است.{{سخ}} | |||
از او بیش از ۱۱۶ اثر بهصورت مجموعهداستان و مجموعهشعر برای کودکان و نوجوانان منتشر شده است. رحماندوست بهمدت سه سال مدیرکل دفتر مجامع و فعالیتهای فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده است. وی علاوهبر این، مدرس داستاننویسی و ادبیات کودکانونوجوانان در دانشگاهها نیز بوده است.<ref name="سایت راسخون">{{یادکرد وب|نشانی=https://rasekhoon.net/mashahir/show/598117/%D9%85%D8%B5%D8%B7%D9%81%DB%8C-%D8%B1%D8%AD%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%AA |عنوان= بیوگرافی مصطفی رحماندوست، شاعر صد دانه یاقوت |ناشر= سایت راسخون}}</ref> | |||
[[پرونده:Rahmandost.jpg|200px|thumb|left|مصطفی رحماندوست در کودکی]] | |||
[[پرونده:Rahmandost2.jpg|200px|thumb|left|alt text]] | [[پرونده:Rahmandost2.jpg|200px|thumb|left|alt text]] | ||
[[پرونده:Mosiiiii.jpg|200px|thumb|left|alt text]] | [[پرونده:Mosiiiii.jpg|200px|thumb|left|alt text]] | ||
== | ===فهمیدم میتوانم شعر بگویم=== | ||
مصطفی کلاس پنجم دبستان بود که فهمید میتوان شعر بگوید. آنوقتها حمام عمومی روزها زنانه بود و شبها مردانه. بچهها را هفتهای یکبار به حمام میبردند. یک شب، بوق حمام را که زدند از خواب بیدارش کردند و با چشمهای خوابآلوده کوچههای تاریک را بقچه به بغل پشتِسر گذاشتند و به حمام رسیدند. در حمام کار بچهها کمک کردن به بزرگترها بود؛ سرِ یکی آب میریختند، پشت آن یکی را کیسه میکشیدند. آن شب هم مشغول کمککردن به مردی بود که بسیار ضعیف و لاغر بود. پوست و استخوانی بود و ستون فقراتش را میشد شمرد. تعجب کرد. مرد از روزگار نالید و گفت: | |||
:: مدت طولانی است بیمارم و اینجا مسافرم. باید به شهرم برگردم | |||
بود مسافر | به خانه که برگشت خواب به چشممش نیامد.نشست و شرح رنج آن مسافر را این گونه نوشت: | ||
توشه | :::بود مسافر یکی اندر به راه | ||
:::توشه کم، راه فزون، بیپناه | |||
روز بعد، شعرش را سر کلاس خواند و معلم گفت: | |||
:: تو شاعری و اینکه نوشتهای شعر است. <ref name=" سایت تیموری">{{یادکرد وب |نشانی= https://mohamadrezateimouri.com/rahmandoost/ |عنوان=مصطفی رحماندوست و هر آنچه که باید از زندگی و آثارش بدانید|ناشر= سایت تیموری}}</ref> | |||
===زمزمههای مادر=== | |||
مادر گاهوبیگاه قصههای مثنوی را زیر لب زمزمه میکرد. مصطفی عاشق زمزمههای گرم مادر بود. وقتی مادر به کارِ خانه مشغول بود و مثنوی هم میخواند، سکوت میکرد و سراپاگوش میشد که جام وجودش را از شراب پرعاطفه و گرم شعرهایی که مادر میخواند لبریز کند.<ref name=" سایت تیموری"/> | |||
=== | |||
===پدری چون کوه=== | |||
پدر مصطفی قوی بنیه بود، اما وقتی درباره کربلا شعر میخواند، اشکش درمیآمد. برای او که او پدر را چون کوهی قوی و زورمند میدید، دیدن اشک و اندوهش عجیب بود. دلش میخواست بداند آن کلمههای سیاهی که بر کاغذ دیوان صامت و قمری نقش بسته چه هستند و چه قدرتی دارند که پدر زورمند او را به گریه میاندازند.»<ref name="سایت ستاره"/> | |||
برای همین شروع کرد به خواندن و یادگیری شعرهای این دو دیوان. آنقدر خواند و شعر حفظ کرد که شد یکی از پایههای اصلی مشاعره.<ref name="سایت ستاره"/> | |||
===عزلم کردند چون گفتم باهم دوست باشید=== | |||
{{گفتاورد تزیینی|۲۱خرداد۱۳۹۲ مراسمی برگزاری میشود برای تشکر از مدیرعامل قبلی [[بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان]] و معرفی مدیرعامل جدیدش. رحماندوست که عضو هیئت امنای این بنیاد است دقایقی پشت میکروفن میرود و درباب تقدیر از هم با قبول همدیگر چنین میگوید: | |||
:«در دوره گذشته، در کانون پرورش فکری کودکانونوجوانان، مدیر انتشارات رفت و مدیر جدیدی آمد. در مراسم تغییر این دو، به مدیر جدید گفتم که آقای شاهآبادی، مدیر قبلی انتشارات، آنقدر مرد بزرگوار و مدیر ارزشمندی است که میارزد شما هر روز بروید پیش او و از تجربیاتش بیاموزید و مشاوره بگیرید. بعد از این اتفاق، از تمام سمتهایی که در کانون پرورش فکری کودکانونوجوانان داشتم عزلم کردند و در نامهای نوشتند که خیلی ممنون از زحمات شما!»}} | |||
==زندگی و تراث== | ==زندگی و تراث== | ||
===کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری=== | ===کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری=== | ||
مصطفی رحماندوست در دوره دبیرستان به تشویق پدرش، مدتی دروس حوزوی را خواند. در این دوره سه معلم داشت و بهترین آنها طلبهای افغانی بود که سطح را نزد آنها به پایان رساند در سالهای آخر دبیرستان به موسیقی و نقاشی روی آورد اگرچه وی در نقاشی پیشرفتی نداشت اما در موسیقی تا جایی پیش رفت که در مراسم مدرسه، سنتور میزد. | |||
<ref name=" سایت ستاره">{{یادکرد وب |نشانی=https://setare.com/fa/news/11783/%D8%A8%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D9%85%D8%B5%D8%B7%D9%81%DB%8C-%D8%B1%D8%AD%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%AA-%D8%B4%D8%A7%D8%B9%D8%B1-%D8%B5%D8%AF-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%87-%DB%8C%D8%A7%D9%82%D9%88%D8%AA|عنوان= بیوگرافی مصطفی رحماندوست، شاعر صد دانه یاقوت |ناشر= سایت ستاره}}</ref> | |||
{{سخ}} مصطفی رحماندوست در سال۱۳۴۹ برای ادامه تحصیل به تهران آمد و در دانشگاه در رشته زبان و ادبیات فارسی مشغول بهتحصیل شد. پس از آن، بهعنوان کارشناس کتابهای خطی در کتابخانه مجلس مشغول به کار شد و سپس به عنوان مدیر مرکز نشریات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، مدیر مسئول نشریات رشد، سردبیر رشد دانش آموز، سردبیر و پدیدآورندهٔ سروش کودکان و نوجوانان به فعالیت خود ادامه داد. او همچنین به مدت سه سال مدیر کل دفتر مجامع و فعالیتهای فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران بود که بنابر گفته خودش، آغاز راه او برای انتقال ادبیات برگزیده کودکان و نوجوانان ایران به زبانهای دیگر بوده است. وی تحصیلات خود را تا پایان مقطع دکتری ادامه داد. | |||
{{سخ}} مصطفی رحماندوست، علاوهبراین، مدرس داستاننویسی و ادبیات کودکان و نوجوانان در دانشگاهها نیز بوده است. او پس از بازنشستگی از سمتهای دولتی، مدیر گروه شکوفه (بخش کودکان و نوجوانان) انتشارات امیرکبیر و مشاور ادبی آثار مربوط به کودکان و نوجوانان کتابخانه ملی ایران و یکی از اعضای اصلی داوران بینالمللی جشنواره بینالمللی فیلم کودکان و نوجوانان اصفهان و جشنواره بینالمللی تئاتر کودکان و نوجوانان است. او عضو هیئتهای داوری کتاب سال، جشنوارههای کتاب و مطبوعات کودکان و عضو شورای موسیقی کودکان و شورای کتاب کودک ایران نیز بودهاست.<ref name="سایت ستاره"/> | |||
مصطفی | ====فعالیتهای ارزشمند مصطفی رحماندوست==== | ||
<ref name=" سایت ستاره">{{ | رحماندوست تلاش زیادی کرده است تا راه برای آنهایی که واقعا دل سوختهٔ بچهها هستند و کمر بستهاند تا به شعر و قصهٔ کودکان و نوجوانان بپردازند، هموار شود. بههمینمنظور جلسات زیادی برای آموزش شعر و قصه به جوانان بااستعداد دایر کرده و جلسات نقد قصه و شعر بسیاری را برپا کرده است.<ref name="سایت ستاره"/> | ||
{{سخ}} رحماندوست کتابخانهٔ الکترونیکی کودکانهای را به نام «دوستانه» راهاندازی کرد تا گزیده آثار تألیفی کودکان و نوجوانان را در این تارنمای بینالمللی وارد کند تا همهٔ بچهها بتوانند ازطریق رایانه، به کتاب خودشان دسترسی پیدا کنند.<ref name="سایت ستاره"/> | |||
او همچنین با انتشار برخی از آثارش با کمک تسهیلات آسان نشر تحت عنوان عمومصطفی در آمریکا، امکان مطالعه، گوشدادن و خریدن کتابهایش را برای کودکان ایرانی خارج از کشور مهیا ساخته است.<ref name="سایت ستاره"/> | |||
مصطفی | ===شخصیت و اندیشه=== | ||
مصطفی رحماندوست چهرهٔ نامآشنای ادبیات کودکونوجوان و پدر شعر کودک ایران است. رحماندوست یکی از بنیانگذاران قصهنویسی کودک در ایران است و در این زمینهٔ تلاشهای زیادی برای رشد ادبیات کودکونوجوان داشته است. او نویسندهای است که بیش از سه نسل از کودکان و نوجوانان این سرزمین با شعرهایش زندگی کردهاند و آنها را بارها زیر لب زمزمه کردهاند و در کلاسهای درس از آن صحبت بهمیان آوردهاند.{{سخ}} | |||
رحماندوست از آن جهت یکی از بزرگان ادبیات کودک و نوجوان محسوب میشود که ضمن سرودن اشعار یا پرداختن به قصههای کودک و نوجوان، اهداف دیگری را نیز دنبال میکند که هرکدام گامی بزرگ در جهت توسعهٔ فرهنگی ایران است.او در اشعارش تنها به بعد کودکانه بودن اشعار یا خیالانگیز بودن آن برای مخاطبین خود یعنی کودکان و نوجوانان نمیاندیشد. بلکه در هر زمان و بسته به شرایط و مقتضیات روز، در دل اشعارش، به فرهنگسازی نیز توجه میکند و آن را به مستقیمترین شکل ممکن و در قالبهای ادبی به کودکان ارائه میکند. او دربارهٔ فضیلتهای کتابخوانی، طبیعت، مهربانی، مراقبت از پدر و مادر و… شعرهای بسیاری گفته است و هرکدام از شعرهایش به گونهای جریانساز در زمینهٔ ادبیات کودک و نوجوان بوده است. رحماندوست، سالها تلاش کرد تا کودکان، بهترین بستر رشد مطالعاتی را در اختیار داشته باشند و ازاینرو سعی کرد در تمامی اوقاتی که مسئولیتی بر دوش داشت، بهترین برنامهها، کتابها و منابع آموزشی و پژوهشی را برای کودکان و نوجوانان فراهم کند. او علاوهبر نویسندگی، مسئولیتهای فرهنگی بسیاری داشته است و در هرکدام از مسئولیتهایش نیز کارنامهٔ درخشانی داشته است؛ اما بزرگترین خدمتی که او به کودکان و نوجوانان کرده، نگارش دانشنامههایی برای کودکان و نوجوانان و همچنین نگارش و سردبیری مجلات رشد بوده است که بهطورمرتب به دست نوجوانان و کودکان میرسیده است و بهلحاظ محتوا یکی از برجستهترین مجلات کودکان و نوجوانان در ایران بوده است.<ref name="سایت تیموری"/> | |||
===زمینهٔ فعالیت=== | |||
===مشاغل و سمتها=== | |||
* مدیریت برنامهٔ کودک سیما | |||
* سردبیرى مجلاتى چون پویه، رشد دانشآموز، سروش کودکان، شهرزاد قصهگو؛ | |||
* راﻩاﻧﺪازﯼ سایت دوستانه، ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﺳﺎﯾﺖ اﯾﻨﺘﺮﻧﺘﯽ وﯾﮋهٔ ﮐﻮدﮐﺎن و ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن؛ | |||
* عضو هیئت مؤسس انجمن نویسندگان کودک و نوجوان؛ | |||
* دبیرى چندین جشنواره و همایش و سمینار از جمله ﺟﺸﻨﻮارﻩٔ ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ تئاﺗﺮ ﮐﻮدﮐﺎن؛ | |||
* داورى در جشنوارههاى گوناگون کتاب و مطبوعات و فیلم؛ | |||
* تدریس در دانشگاه و کلاسهاى آزاد؛ | |||
* راهاندازى بخش دیجیتال کتابخانهٔ کودکان کتابخانهٔ ملى.<ref name=" سایت انجمن">{{یادکرد وب |نشانی= http://nevisak.ir/%D8%B1%D8%AD%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%AA-%D9%85%D8%B5%D8%B7%D9%81%DB%8C/ |عنوان= صفحهٔ مصطفی رحماندوست در سایت انجمن نویسندگان کودک و نوجوان |ناشر= سایت انجمن نویسندگان کودک و نوجوان}}</ref> | |||
===یادمان و بزرگداشتها=== | |||
== | |||
===از نگاه دیگران (چند دیدگاه مثبت و منفی)=== | ===از نگاه دیگران (چند دیدگاه مثبت و منفی)=== | ||
===نظرات فرد دربارهٔ خودش و آثارش=== | ===نظرات فرد دربارهٔ خودش و آثارش=== | ||
خط ۱۳۳: | خط ۱۳۲: | ||
===استادان و شاگردان=== | ===استادان و شاگردان=== | ||
===علت شهرت=== | ===علت شهرت=== | ||
===فیلم | ===فیلم ساختهشده براساس=== | ||
===حضور در فیلمهای مستند دربارهٔ خود=== | ===حضور در فیلمهای مستند دربارهٔ خود=== | ||
===اتفاقات بعد از انتشار آثار=== | ===اتفاقات بعد از انتشار آثار=== | ||
خط ۱۴۳: | خط ۱۴۲: | ||
==آثار و منبعشناسی== | ==آثار و منبعشناسی== | ||
===سبک و لحن و ویژگی آثار=== | ===سبک و لحن و ویژگی آثار=== | ||
===کارنامه رحماندوست=== | |||
۲ پر ۲ پر ۴ پر | # ۲ پر ۲ پر ۴ پر | ||
آسمان هم خندید | # آسمان هم خندید | ||
ترانههای نوازش | # ترانههای نوازش | ||
بازی شیرین است | # بازی شیرین است | ||
درسی برای گنجشک | # درسی برای گنجشک | ||
توپ در تاریکی | # توپ در تاریکی | ||
بچهها را دوست دارم | # بچهها را دوست دارم | ||
مرغ قشنگ تپلی | # مرغ قشنگ تپلی | ||
پرنده گفت: به!به! | # پرنده گفت: به!به! | ||
صدای ساز میآید | # صدای ساز میآید | ||
خروس غصه خورد | # خروس غصه خورد | ||
زیبا تر از بهار | # زیبا تر از بهار | ||
فرهنگ آسان: دانشنامه ویژه کودکان و نوجوانان | # فرهنگ آسان: دانشنامه ویژه کودکان و نوجوانان | ||
فرهنگ ضربالمثلها: مجموعهای ارزشمند از ضربالمثلهای ایرانی | # فرهنگ ضربالمثلها: مجموعهای ارزشمند از ضربالمثلهای ایرانی | ||
ترانههای نوازش: شامل مجموعهای از لالاییها که از آن میان «لالایی عاشورا» بسیار | # ترانههای نوازش: شامل مجموعهای از لالاییها که از آن میان «لالایی عاشورا» بسیار استقبال شد. | ||
مجموعه شعرهای «قصه پنج انگشت» و «بازی با انگشتها» که ریشه در ادبیات فولکلورایران دارد و تعدادی از اشعار این مجموعه | # مجموعه شعرهای «قصه پنج انگشت» و «بازی با انگشتها» که ریشه در ادبیات فولکلورایران دارد و تعدادی از اشعار این مجموعه بهزبان سوئدی نیز ترجمه شدهاست. | ||
صدای جیک جیک آمد<ref name="سایت تیموری"/> | # صدای جیک جیک آمد<ref name="سایت تیموری"/> | ||
# خاله خودپسند (مجموعه شعر)، یاسر ۱۳۵۶ | |||
# ماهىها باهم (قصهٔ منظوم)، شباهنگ ۱۳۵۸ | |||
# اسم من علىاصغر است (قصه)، کانون پرورش فکرى کودکانونوجوانان ۱۳۶۰ | |||
# بازگشت (قصه)، کانون پرورش فکرى کودکانونوجوانان ۱۳۶۰ | |||
# درسى براى گنجشک (قصهٔ منظوم)، کانون پرورش فکرى کودکانونوجوانان ۱۳۶۱ | |||
# نگهبان چشمه (قصه، ترجمه)، کانون پرورش فکرى کودکان و نوجوانان ۱۳۶۱ | |||
# چشمهى نور (مجموعه شعر)، کانون پرورش فکرى کودکان و نوجوانان ۱۳۶۳ | |||
# ریشهها در خاک، شاخهها در باد (قصه)، نى ۱۳۶۶ | |||
# باغ مهربانىها (مجموعه شعر)، مدرسه ۱۳۶۷ | |||
# قصهگویى و راه و رسم آن (آموزشى)، رشد ۱۳۶۷ | |||
# پشت این پنجرهها (مجموعه شعر)، مدرسه ۱۳۶۸ | |||
# صد دانه یاقوت (مجموعه شعر)، محراب قلم ۱۳۶۸ | |||
# دوستى شیرین است (مجموعه شعر)، مدرسه ۱۳۷۲ | |||
# موش و گربه (قصه، بازنویسى)، پیدایش ۱۳۷۵ | |||
# خره شیر شکار مىکرد (قصه)، افق ۱۳۷۷ | |||
# بابا آمد، نان آورد (مجموعه شعر)، کانون پرورش فکرى کودکان و نوجوانان ۱۳۷۸ | |||
# عمو نوروز، خاله روزگار (قصه)، شباویز ۱۳۷۹ | |||
# پاییزىها (مجموعه شعر)، شباویز ۱۳۸۰ | |||
# شازده کوچولو (قصه، ترجمه)، قدیانى ۱۳۸۱ | |||
# دویدم و دویدم (قصه منظوم)، پنجره ۱۳۸۲ | |||
# مثلها و قصههایشان (۱۲ جلد، قصه)، محراب قلم ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۷ | |||
# پنج انگشت بودند که… (مجموعه شعر)، پیدایش ۱۳۸۵ | |||
# راز آن درخت (قصه)، کانون پرورش فکرى کودکانونوجوانان ۱۳۸۶ | |||
# خانوادهٔ پاگندهها (۹ جلد، قصه، ترجمه)، پنجره | |||
===جوایز و افتخارات=== | ===جوایز و افتخارات=== | ||
ترجمه کتاب "نگهبان چشمه " مصطفی رحماندوست بهعنوان کتاب سال در دوره اول انتخاب شده است.<ref name="سایت راسخون"/> | |||
===منبعشناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)=== | ===منبعشناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)=== | ||
===بررسی چند اثر=== | ===بررسی چند اثر=== | ||
===ناشرانی که با او کار کردهاند=== | ===ناشرانی که با او کار کردهاند=== | ||
===تعداد چاپها و تجدیدچاپهای کتابها=== | ===تعداد چاپها و تجدیدچاپهای کتابها=== | ||
خط ۱۷۵: | خط ۲۰۳: | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۰۹:۵۱
مصطفی رحماندوست، شاعر، قصهنویس و مترجم کتابهای کودکان و نوجوانان است.
استعداد رحماندوست در حوزهٔ شاعری از همان دوران کودکی و نوجوانی آشکار شد. او از دوران کودکی به یادگیری شعرهای بزرگان ادبیات پارسی می پرداخته است و آنها را از بر می کرده است و با آنها دنیای خودش را میساخت.[۱]
زمانی که کلاس پنجم را میگذراند فهمید میتواند شعر بگوید. نخستین شعرهایی که حفظ کرده بود، شعرهای مثنوی مولوی بود که مادرش گاهی زمزمه میکرد.[۲]
پس از پایان تحصیل دوران ابتدائی و متوسطه، تحصیلات عالی خود را در رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران بهپایان رساند و بهعنوان کارشناس کتابهای خطی در کتابخانه مجلس مشغول بهکار شد. او از سال ۱۳۴۹ تحقیق و نوشتن در حوزهٔ ادبیات کودکان را شروع کرد.
پس از سال۱۳۵۷ با عنوان مدیر مرکز نشریات کانون پرورش فکری کودکان نوجوانان مشغول بهکار شد. از آن پس تا به امروز در سمت مدیر برنامه کودک سیما، سردبیر نشریه پویه، مدیر مسئول نشریات رشد، مدیر کل دفتر مجامع و فعالیتهای فرهنگی، سردبیر رشد دانشآموز، سردبیرسروش کودکان و داور جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان (اصفهان) فعالیت کرده است.
از او بیش از ۱۱۶ اثر بهصورت مجموعهداستان و مجموعهشعر برای کودکان و نوجوانان منتشر شده است. رحماندوست بهمدت سه سال مدیرکل دفتر مجامع و فعالیتهای فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده است. وی علاوهبر این، مدرس داستاننویسی و ادبیات کودکانونوجوانان در دانشگاهها نیز بوده است.[۳]
فهمیدم میتوانم شعر بگویم
مصطفی کلاس پنجم دبستان بود که فهمید میتوان شعر بگوید. آنوقتها حمام عمومی روزها زنانه بود و شبها مردانه. بچهها را هفتهای یکبار به حمام میبردند. یک شب، بوق حمام را که زدند از خواب بیدارش کردند و با چشمهای خوابآلوده کوچههای تاریک را بقچه به بغل پشتِسر گذاشتند و به حمام رسیدند. در حمام کار بچهها کمک کردن به بزرگترها بود؛ سرِ یکی آب میریختند، پشت آن یکی را کیسه میکشیدند. آن شب هم مشغول کمککردن به مردی بود که بسیار ضعیف و لاغر بود. پوست و استخوانی بود و ستون فقراتش را میشد شمرد. تعجب کرد. مرد از روزگار نالید و گفت:
- مدت طولانی است بیمارم و اینجا مسافرم. باید به شهرم برگردم
به خانه که برگشت خواب به چشممش نیامد.نشست و شرح رنج آن مسافر را این گونه نوشت:
- بود مسافر یکی اندر به راه
- توشه کم، راه فزون، بیپناه
روز بعد، شعرش را سر کلاس خواند و معلم گفت:
- تو شاعری و اینکه نوشتهای شعر است. [۱]
زمزمههای مادر
مادر گاهوبیگاه قصههای مثنوی را زیر لب زمزمه میکرد. مصطفی عاشق زمزمههای گرم مادر بود. وقتی مادر به کارِ خانه مشغول بود و مثنوی هم میخواند، سکوت میکرد و سراپاگوش میشد که جام وجودش را از شراب پرعاطفه و گرم شعرهایی که مادر میخواند لبریز کند.[۱]
پدری چون کوه
پدر مصطفی قوی بنیه بود، اما وقتی درباره کربلا شعر میخواند، اشکش درمیآمد. برای او که او پدر را چون کوهی قوی و زورمند میدید، دیدن اشک و اندوهش عجیب بود. دلش میخواست بداند آن کلمههای سیاهی که بر کاغذ دیوان صامت و قمری نقش بسته چه هستند و چه قدرتی دارند که پدر زورمند او را به گریه میاندازند.»[۲] برای همین شروع کرد به خواندن و یادگیری شعرهای این دو دیوان. آنقدر خواند و شعر حفظ کرد که شد یکی از پایههای اصلی مشاعره.[۲]
عزلم کردند چون گفتم باهم دوست باشید
« | ۲۱خرداد۱۳۹۲ مراسمی برگزاری میشود برای تشکر از مدیرعامل قبلی بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان و معرفی مدیرعامل جدیدش. رحماندوست که عضو هیئت امنای این بنیاد است دقایقی پشت میکروفن میرود و درباب تقدیر از هم با قبول همدیگر چنین میگوید:
|
» |
زندگی و تراث
کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری
مصطفی رحماندوست در دوره دبیرستان به تشویق پدرش، مدتی دروس حوزوی را خواند. در این دوره سه معلم داشت و بهترین آنها طلبهای افغانی بود که سطح را نزد آنها به پایان رساند در سالهای آخر دبیرستان به موسیقی و نقاشی روی آورد اگرچه وی در نقاشی پیشرفتی نداشت اما در موسیقی تا جایی پیش رفت که در مراسم مدرسه، سنتور میزد.
[۲]
مصطفی رحماندوست در سال۱۳۴۹ برای ادامه تحصیل به تهران آمد و در دانشگاه در رشته زبان و ادبیات فارسی مشغول بهتحصیل شد. پس از آن، بهعنوان کارشناس کتابهای خطی در کتابخانه مجلس مشغول به کار شد و سپس به عنوان مدیر مرکز نشریات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، مدیر مسئول نشریات رشد، سردبیر رشد دانش آموز، سردبیر و پدیدآورندهٔ سروش کودکان و نوجوانان به فعالیت خود ادامه داد. او همچنین به مدت سه سال مدیر کل دفتر مجامع و فعالیتهای فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران بود که بنابر گفته خودش، آغاز راه او برای انتقال ادبیات برگزیده کودکان و نوجوانان ایران به زبانهای دیگر بوده است. وی تحصیلات خود را تا پایان مقطع دکتری ادامه داد.
مصطفی رحماندوست، علاوهبراین، مدرس داستاننویسی و ادبیات کودکان و نوجوانان در دانشگاهها نیز بوده است. او پس از بازنشستگی از سمتهای دولتی، مدیر گروه شکوفه (بخش کودکان و نوجوانان) انتشارات امیرکبیر و مشاور ادبی آثار مربوط به کودکان و نوجوانان کتابخانه ملی ایران و یکی از اعضای اصلی داوران بینالمللی جشنواره بینالمللی فیلم کودکان و نوجوانان اصفهان و جشنواره بینالمللی تئاتر کودکان و نوجوانان است. او عضو هیئتهای داوری کتاب سال، جشنوارههای کتاب و مطبوعات کودکان و عضو شورای موسیقی کودکان و شورای کتاب کودک ایران نیز بودهاست.[۲]
فعالیتهای ارزشمند مصطفی رحماندوست
رحماندوست تلاش زیادی کرده است تا راه برای آنهایی که واقعا دل سوختهٔ بچهها هستند و کمر بستهاند تا به شعر و قصهٔ کودکان و نوجوانان بپردازند، هموار شود. بههمینمنظور جلسات زیادی برای آموزش شعر و قصه به جوانان بااستعداد دایر کرده و جلسات نقد قصه و شعر بسیاری را برپا کرده است.[۲]
رحماندوست کتابخانهٔ الکترونیکی کودکانهای را به نام «دوستانه» راهاندازی کرد تا گزیده آثار تألیفی کودکان و نوجوانان را در این تارنمای بینالمللی وارد کند تا همهٔ بچهها بتوانند ازطریق رایانه، به کتاب خودشان دسترسی پیدا کنند.[۲]
او همچنین با انتشار برخی از آثارش با کمک تسهیلات آسان نشر تحت عنوان عمومصطفی در آمریکا، امکان مطالعه، گوشدادن و خریدن کتابهایش را برای کودکان ایرانی خارج از کشور مهیا ساخته است.[۲]
شخصیت و اندیشه
مصطفی رحماندوست چهرهٔ نامآشنای ادبیات کودکونوجوان و پدر شعر کودک ایران است. رحماندوست یکی از بنیانگذاران قصهنویسی کودک در ایران است و در این زمینهٔ تلاشهای زیادی برای رشد ادبیات کودکونوجوان داشته است. او نویسندهای است که بیش از سه نسل از کودکان و نوجوانان این سرزمین با شعرهایش زندگی کردهاند و آنها را بارها زیر لب زمزمه کردهاند و در کلاسهای درس از آن صحبت بهمیان آوردهاند.
رحماندوست از آن جهت یکی از بزرگان ادبیات کودک و نوجوان محسوب میشود که ضمن سرودن اشعار یا پرداختن به قصههای کودک و نوجوان، اهداف دیگری را نیز دنبال میکند که هرکدام گامی بزرگ در جهت توسعهٔ فرهنگی ایران است.او در اشعارش تنها به بعد کودکانه بودن اشعار یا خیالانگیز بودن آن برای مخاطبین خود یعنی کودکان و نوجوانان نمیاندیشد. بلکه در هر زمان و بسته به شرایط و مقتضیات روز، در دل اشعارش، به فرهنگسازی نیز توجه میکند و آن را به مستقیمترین شکل ممکن و در قالبهای ادبی به کودکان ارائه میکند. او دربارهٔ فضیلتهای کتابخوانی، طبیعت، مهربانی، مراقبت از پدر و مادر و… شعرهای بسیاری گفته است و هرکدام از شعرهایش به گونهای جریانساز در زمینهٔ ادبیات کودک و نوجوان بوده است. رحماندوست، سالها تلاش کرد تا کودکان، بهترین بستر رشد مطالعاتی را در اختیار داشته باشند و ازاینرو سعی کرد در تمامی اوقاتی که مسئولیتی بر دوش داشت، بهترین برنامهها، کتابها و منابع آموزشی و پژوهشی را برای کودکان و نوجوانان فراهم کند. او علاوهبر نویسندگی، مسئولیتهای فرهنگی بسیاری داشته است و در هرکدام از مسئولیتهایش نیز کارنامهٔ درخشانی داشته است؛ اما بزرگترین خدمتی که او به کودکان و نوجوانان کرده، نگارش دانشنامههایی برای کودکان و نوجوانان و همچنین نگارش و سردبیری مجلات رشد بوده است که بهطورمرتب به دست نوجوانان و کودکان میرسیده است و بهلحاظ محتوا یکی از برجستهترین مجلات کودکان و نوجوانان در ایران بوده است.[۱]
زمینهٔ فعالیت
مشاغل و سمتها
- مدیریت برنامهٔ کودک سیما
- سردبیرى مجلاتى چون پویه، رشد دانشآموز، سروش کودکان، شهرزاد قصهگو؛
- راﻩاﻧﺪازﯼ سایت دوستانه، ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﺳﺎﯾﺖ اﯾﻨﺘﺮﻧﺘﯽ وﯾﮋهٔ ﮐﻮدﮐﺎن و ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن؛
- عضو هیئت مؤسس انجمن نویسندگان کودک و نوجوان؛
- دبیرى چندین جشنواره و همایش و سمینار از جمله ﺟﺸﻨﻮارﻩٔ ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ تئاﺗﺮ ﮐﻮدﮐﺎن؛
- داورى در جشنوارههاى گوناگون کتاب و مطبوعات و فیلم؛
- تدریس در دانشگاه و کلاسهاى آزاد؛
- راهاندازى بخش دیجیتال کتابخانهٔ کودکان کتابخانهٔ ملى.[۴]
یادمان و بزرگداشتها
از نگاه دیگران (چند دیدگاه مثبت و منفی)
نظرات فرد دربارهٔ خودش و آثارش
تفسیر خود از آثارش
موضعگیریهای او دربارهٔ دیگران
همراهیهای سیاسی
مخالفتهای سیاسی
نامههای سرگشاده
نامهای دستهجمعی
بیانیهها
جملهٔ موردعلاقه در کتابهایش
جملهای از ایشان
نحوهٔ پوشش
تکیهکلامها
خلقیات
منزلی که در آن زندگی میکرد (باغ و ویلا)
گزارش جامعی از سفرها(نقشه همراه مکانهایی که به آن مسافرت کرده است)
برنامههای ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است
ناشرانی که با او کار کردهاند
بنیانگذاری
تأثیرپذیریها
استادان و شاگردان
علت شهرت
فیلم ساختهشده براساس
حضور در فیلمهای مستند دربارهٔ خود
اتفاقات بعد از انتشار آثار
نام جاهایی که به اسم این فرد است
کاریکاتورهایی که دربارهاش کشیدهاند
مجسمه و نگارههایی که از او کشیدهاند
ده تا بیست مطلب نقلشده از نمونههای فوق از مجلات آن دوره
برگههایی از مصاحبههای فرد
آثار و منبعشناسی
سبک و لحن و ویژگی آثار
کارنامه رحماندوست
- ۲ پر ۲ پر ۴ پر
- آسمان هم خندید
- ترانههای نوازش
- بازی شیرین است
- درسی برای گنجشک
- توپ در تاریکی
- بچهها را دوست دارم
- مرغ قشنگ تپلی
- پرنده گفت: به!به!
- صدای ساز میآید
- خروس غصه خورد
- زیبا تر از بهار
- فرهنگ آسان: دانشنامه ویژه کودکان و نوجوانان
- فرهنگ ضربالمثلها: مجموعهای ارزشمند از ضربالمثلهای ایرانی
- ترانههای نوازش: شامل مجموعهای از لالاییها که از آن میان «لالایی عاشورا» بسیار استقبال شد.
- مجموعه شعرهای «قصه پنج انگشت» و «بازی با انگشتها» که ریشه در ادبیات فولکلورایران دارد و تعدادی از اشعار این مجموعه بهزبان سوئدی نیز ترجمه شدهاست.
- صدای جیک جیک آمد[۱]
- خاله خودپسند (مجموعه شعر)، یاسر ۱۳۵۶
- ماهىها باهم (قصهٔ منظوم)، شباهنگ ۱۳۵۸
- اسم من علىاصغر است (قصه)، کانون پرورش فکرى کودکانونوجوانان ۱۳۶۰
- بازگشت (قصه)، کانون پرورش فکرى کودکانونوجوانان ۱۳۶۰
- درسى براى گنجشک (قصهٔ منظوم)، کانون پرورش فکرى کودکانونوجوانان ۱۳۶۱
- نگهبان چشمه (قصه، ترجمه)، کانون پرورش فکرى کودکان و نوجوانان ۱۳۶۱
- چشمهى نور (مجموعه شعر)، کانون پرورش فکرى کودکان و نوجوانان ۱۳۶۳
- ریشهها در خاک، شاخهها در باد (قصه)، نى ۱۳۶۶
- باغ مهربانىها (مجموعه شعر)، مدرسه ۱۳۶۷
- قصهگویى و راه و رسم آن (آموزشى)، رشد ۱۳۶۷
- پشت این پنجرهها (مجموعه شعر)، مدرسه ۱۳۶۸
- صد دانه یاقوت (مجموعه شعر)، محراب قلم ۱۳۶۸
- دوستى شیرین است (مجموعه شعر)، مدرسه ۱۳۷۲
- موش و گربه (قصه، بازنویسى)، پیدایش ۱۳۷۵
- خره شیر شکار مىکرد (قصه)، افق ۱۳۷۷
- بابا آمد، نان آورد (مجموعه شعر)، کانون پرورش فکرى کودکان و نوجوانان ۱۳۷۸
- عمو نوروز، خاله روزگار (قصه)، شباویز ۱۳۷۹
- پاییزىها (مجموعه شعر)، شباویز ۱۳۸۰
- شازده کوچولو (قصه، ترجمه)، قدیانى ۱۳۸۱
- دویدم و دویدم (قصه منظوم)، پنجره ۱۳۸۲
- مثلها و قصههایشان (۱۲ جلد، قصه)، محراب قلم ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۷
- پنج انگشت بودند که… (مجموعه شعر)، پیدایش ۱۳۸۵
- راز آن درخت (قصه)، کانون پرورش فکرى کودکانونوجوانان ۱۳۸۶
- خانوادهٔ پاگندهها (۹ جلد، قصه، ترجمه)، پنجره
جوایز و افتخارات
ترجمه کتاب "نگهبان چشمه " مصطفی رحماندوست بهعنوان کتاب سال در دوره اول انتخاب شده است.[۳]
منبعشناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)
بررسی چند اثر
ناشرانی که با او کار کردهاند
تعداد چاپها و تجدیدچاپهای کتابها
نوا، نما، نگاه
خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونههای شنیداری و تصویری انتخاب شود)
پانویس
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ «مصطفی رحماندوست و هر آنچه که باید از زندگی و آثارش بدانید». سایت تیموری.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ ۲٫۵ ۲٫۶ ۲٫۷ «بیوگرافی مصطفی رحماندوست، شاعر صد دانه یاقوت». سایت ستاره.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ «بیوگرافی مصطفی رحماندوست، شاعر صد دانه یاقوت». سایت راسخون.
- ↑ «صفحهٔ مصطفی رحماندوست در سایت انجمن نویسندگان کودک و نوجوان». سایت انجمن نویسندگان کودک و نوجوان.