سبکشناسی
سبکشناسی، نظریهها، رويکردها و روشها | |
---|---|
نویسنده | محمود فتوحی |
ناشر | سخن |
محل نشر | تهران |
تاریخ نشر | ۱۳۹۰ |
تعداد صفحات | ۴۸۰ |
موضوع | بررسی سبکهای ادبی به لحاظ نظری و عملی |
نوع رسانه | کتاب |
سبکشناسی، نظریهها، رویکردها و روشها به قلم محمود فتوحی دربردارنده مبانی نظری و روشهای سبکشناسی است. مؤلف در این اثر، تاریخ تطور سبکهای نثر فارسی را از آغاز تا دوره مشروطه بررسی میکند. این کتاب برنده ششمین دوره جایزه ادبی جلال آلاحمد شد.
این کتاب 480صفحهای در سال1390 از سوی نشر سخن برای اولبار روانه بازار نشر شد. کتاب حاضر به دو بخش سبکشناسی نظری و سبکشناسی عملی تقسیم شده است. نگارنده در بخش نخست، توضیحاتی درباره معنای سبک، سبک ادبی، مفهوم ادبیت و ارتباط سبکشناسی با دیگر دانشهای ادبی ارائه داده و سپس به معرفی رویکردهای سبکشناسی پرداخته است. در بخش دوم هم به سبکشناسی عملی پرداخته و مبانی سبکساز را در پنج لایه زبانی بررسی کرده است. کتاب حاضر در ششمین دوره جایزه ادبی جلال آلاحمددر سال1392 شایسته تقدیر شناخته شد.[۱]
روش این کتاب
سبکشناسی در این کتاب پایه زبانشناختی دارد. مؤلف در آن به مبانی زبانشناسی پرداخته و مبانی سبکساز را در پنج لایه زبان (آواشناسی، ساختواژی، نحو، معناشناسی و کاربردشناسی) بررسی کرده است.
ساختار کتاب
این کتاب دارای یک پیشگفتار و دو بخش کلان یعنی سبکشناسی نظری و سبکشناسی عملی است و چهارده فصل را در دل خود جای داده است.
مؤلف در پیشگفتار هدف اصلی خود را از تألیف این اثر بیان کرده و به چشمانداز سبکپژوهی در زبان فارسی پرداخته است. در ادامه به پیشینه کتابهایی که در سبکشناسی شعر فارسی تألیف شدند اشاره کرده و آورده که پس از انقلاب دو درس سبکشناسی نظم و نثر در برنامه درسی رشته ادبیات فارسی، ضرورت تألیف کتابهای درسی را پدید آورد. سیروس شمیسا استاد دانشگاه علامه طباطبایی تهران از جمله کسانی است که با تألیف چند کتاب در زمینه سبکشناسی به نیاز درسی دانشجویان پاسخ گفت. شمیسا در سبکشناسی شعر رویکردی تاریخ ادبی به سبکهای شعر فارسی دارد که ویژگی های عمومی و گاه فردی سبک شاعران را در یک نظم خطی تاریخی بیان میکند.[۲]
مؤلف در پیشگفتار به سبکشناسی محمدتقی بهار میپردازد و معتقد است که رویکرد اصلی سبکشناسی بهار را زبانشناسی تاریخی و فقهاللغه تشکیل میدهد. در ادامه هم به کاستیهای نظری و روششناختی که در مطالعات سبکشناسی در فارسی وجود دارد، اشاره کرده است.
پنج فصل نخست کتاب حاضر به بحثهای نظری پیرامون زبان و چیستی سبک، ماهیت سبک ادبی و مسائل آن، ماهیت دانش سبکشناسی، نسبت سبکشناسی با دانشهای ادبی و زبانی و رویکردهای سبکشناسی، اختصاص یافته است.
نه فصل بخش دوم نیز به بررسی عملی و تحلیل عینی سبک در پنج لایه معرفی شده، پرداخته است.
همانطور که در پیشگفتار آمده از فصل هشتم، بحثها کاربردیتر میشود و مؤلف قبل از شروع هر فصل اشاره کوتاهی به قصد ورود خواننده به بحث کرده و در پایان نیز چکیده بحث را بازگو کرده است.
سبکشناسی نظری
- زبان و سبک
- سبک ادبی
- دانش سبکشناسی
- سبکشناسی و دانشهای ادبی و زبانی
- رویکردهای سبکشناسی
سبکشناسی عملی
- مسائل پایه در تحلیل سبک
- سبکشناسی لایهای
- لایه آوایی سبک
- لایه واژگانی سبک
- لایه نحوی سبک
- لایه بلاغی سبک
- لایه ایدئولوژیک سبک
- سبکشناسی طنز
- سبک زنانه
سبکشناسی نظری
زبان و سبک
مؤلف در این فصل سبک را از منظر زبانشناسی بررسی کرده و در پی آن است تا دیدگاه روشنی از مفهوم سبک ارائه دهد. در این بررسی شش شاخص اصلی سازنده سبک یعنی گزینش، هنجارگریزی، بسامد، گونه کاربردی، موقعیت و فردیت مطرح و ابعاد مختلف آن کاویده شده است. در ادامه مترادف دانستنِ سبک با گونه کاربردی زبان مورد نقد قرار گرفته و تفاوتهای این دو اصطلاح بیان شده است. نویسنده تأکید دارد که سبک کاربرد خلاقه و فردی زبان است اما گونه کاربردی عمدتاً زبانِ جمعی و توافقی است است.
سبک ادبی
مؤلف در این فصل، ماهیت سبک ادبی را در برابر گونههای کاربری زبان بررسی میکند. ابتدا به مفهوم ادبیت میپردازد و نظریه جدایی زبان و ادبیات را رد میکند. در ادامه با تکیه بر نقشهای زبان به ویژگیهای سخن ادبی اشاره میکند. در شناخت سبک ادبی بر فردیت و شخصیسازی زبان تکیه دارد و تفاوت سخن ادبی با سخن علمی فرق سبکهای فردی و گروهی و نسبت سبک با سنت و تقلید را بر مبنای فردیت نشان میدهد.
آشنایی با سبکشناسی، سبکشناسی نظری و عملی، ارزش سبکشناسی، سبکشناسی ادبی و کارکردهای سبک شناسی ادبی از جمله مواردی است که در این فصل به آن پرداخته شده است.
دانش سبک شناسی
مؤلف در این فصل، سبکشناسی را به لحاظ نظری و عملی کاویدن و ارزش و کارکردهای آن را بررسی کرده و در ادامه به معرفی سبکشناسی ادبی و کارکردهای آن پرداخته است.
آشنایی با سبکشناسی، سبکشناسی نظری و عملی، ارزش سبکشناسی، سبکشناسی ادبی و کارکردهای سبک شناسی ادبی از جمله مواردی است که در این فصل به آن پرداخته شده است.
نگارنده در مبحث کارکردهای سبکشناسی ادبی آورده است که سبکشناسی در گستره ادبیات کاراییهای ویژهتری نسبت به دیگر قلمروهای زبان دارد؛ نخست از آنرو که سبکشناس میخواهد کلیدهایی برای افزایش درک و فهم خود پیدا کند؛ مثلا درک معنای ادبی یک متن، شناخت پیشینه ذهنی، اشتغالات فکری، شخصیت، درک مقاصد نویسنده و نیز آشنایی بهتر و دقیقتر با شرایط و بافت آفرینش متن. [۳]
سبکشناسی و دانشهای ادبی و زبانی
نگارنده سعی کرده در این فصل رابطه میان سبکشناسی را با دانشهای دیگری که در مطالعه ادبیات سهیم هستند، نشان دهد. به عقیده مؤلف سبکشناسی از دیرباز تنها با بلاغت کلاسیک پیوند داشته اما امروزه با انواع ادبی، نقد جدید، تاریخ ادبیات و زبانشناسی، علوم شناختی، رسانه و آموزش زبان پیوند دارد. به همین دلیل در این فصل به رابطه سبکشناسی با این علوم پرداخته است. در قسمت خلاصه آمده است: سبکشناسی در خانواده دانشهای ادبی و زبانی نقش میاندار را دارد. اگر قرار باشد دانشهای ادبی با هم در یک نظام همسو کار کنند، سبکشناسی حلقه پیوند آنهاست. در فرآیند این همکاری همه دانشهای ادبی از روشهای زبانشناسی در شاخههای آواشناسی، تکواژشناسی، نحو، معنیشناسی، کاربردشناسی و تحلیل گفتمان بهره میبرند. تنها از رهگذر پژوهشهای سبکشناسی است که ارزش و نقش مؤثر روشها و یافتههای دانشهای زبانی و ادبی در تفسیر و نقد آشکار میشود.[۴]
رویکردهای سبک شناسی
نگارنده در این فصل ۲۳ رویکرد سبکشناسی را در چهار قلمرو سنتی، زبانشناسی، آماری و فرهنگی و اجتماعی معرفی کرده و سیر تحول و تنوع شاخههای آن را بیان میکند. هر کدام از این رویکردها زیرمجموعههای ویژه خود را دارد. مؤلف بعد از طبقهبندی رویکردهای مشهور سبکشناسی در چهار دسته عمده، توضیحاتی را درباره هر یک از آنها آورده است.
رویکردهای سنتی شامل سبکشناسی شمی، عاطفی، بیانی، تکوینی، تفسیری، ارزشی و آموزشی میشود.
رویکردهای زبانشناسانه نیز سبکشناسی تاریخی، صورتگرا، ساختارگرا، نقشگرا، سبکشناسی گفتمان، کاربردی و شناختی را در برمیگیرد.
سبکشناسی آماری، سبکسنجی، سبکشناسی پیکرهای نیز در قلمرو رویکردهای آماری میگنجد.
مؤلف در فصل رویکردهای فرهنگی و اجتماعی نیز به سبکشناسی اجتماعی، فمینیستی، انتقادی، بنیادگرا، چندرسانهای پرداخته است.
در پایان هم این رویکردها در سه گروه بر اساس خواننده، متن و بافت جمعبندی شده است. تنوع رویکردهای موجود موقعیت میان رشته ای سبک شناسی را تثبیت می کند.
در ادامه این فصل سه دلیل نوزایی پیوسته و راز بقای این دانش بیان شده است که به عقیده نگارنده نشان میدهد پیشگویی مخالفان سبکشناسی در خصوص زوال این دانش نادرست است.[۵]
در پایان این فصل نیز بیانیه ۱۰ مادهای سبکشناسی به قلم دو تن از سبکشناسان متأخر آمده است.
سبکشناسی عملی
سپس نویسنده وارد کتاب دوم یعنی سبکشناسی عملی میشود نخستین فصل آن مسائل پایه در تحلیل سبک است.
نگارنده در این فصل به سه مسئله ضروری برای یک پژوهش سبکشناسیک میپردازد. نخست تعیین قلمرو پژوهش یا پیکره متنی و عناصر و دادههای موردنظر در آن و شیوه حرکت اکتشافی از جز به کل. دوم، طرح نگرشهایی که در فرایند تفسیر و توصیف دادهها و یافتهها و نیز برای گونهشناسی و نامگذاری سبکها میتوان بر اساس آن تصمیم گرفت. سومین مسئله نیز ضرورت آشنایی سبکشناس با عوامل و مراحل تکوین و شکلگیری سبک و روند دیگردیسی آن است که در تمام مراحل تحلیل و تفسیر باید به آن توجه داشته باشد.
سبکشناسی لایهای
این سبکشناسی متن را در پنج لایه آوایی، واژگانی، نحوی، معنیشناسیک و کاربردشناسیک بررسی و تحلیل میکند. در هر لایه نخست متغیرهای برجستهساز و شکل و نقش آن معرفی میشوند. سپس تأثیرات زیباییشناسیک و نقش ایدئولوژیک عناصر مربوط به هر لایه بیان میگردد. هدف نگارنده از این بحث، ارائه الگویی زبانشناختی برای تحلیل سبک ادبی است.
لایه آوایی سبک
مؤلف در این فصل به بررسی ارزش و کاربرد آواها و تأثیرات زیباییشناسیک و نقش آنها در سبکشناسی آوایی پرداخته است. به عقیده نگارنده، بخش عمده زیباییهای موسیقایی حاصل لایه آوایی سبک است. تغییرات آوایی به برونه زبان منعلقاند اما بر ساختهای معنایی نیز تأثیر میگذارند. این تغییرات ناشی از عوامل مختلف تاریخی، جغرافیای، جنسیتی و فیزیولوژیک اندامهای آوایی است.[۶]
لایه واژگانی سبک
مؤلف در این فصل به نقاشی واژهگزینی در شناخت سبک ها پرداخته است. به عقیده او «واژه ها ایستا و منجمد نیستند. بلکه جاندار و پویایند، تاریخ و زندگینامه دارند، حتی شخصیت و شناسنامه و بار عاطفی و فرهنگی دارند، برخی ثابت و انعطافناپذیرند و برخی در اثر فشار بافتهای مختلف تغییر شکل و معنا میدهند و جدال و انگیزشی مداوم برای تخیل نویسنده ایجاد میکنند...» [۷]
نویسنده در خلاصه این بخش آورده است: واژهها علاوه بر انتقال معنی و ایدهها حامل نشانههای متمایزکننده هستند. شناخت نظام واژهگزینی و نوع واژههای مسلط بر متن یک ضرورت سبکشناختی است. انواع واژهها بر اساس خصوصیات صوری و معنایی آنها از هم تفکیک میشوند. هر طیف واژگانی تناسب خاصی با نوع اندیشه و سبک دارد.[۸]
لایه نحوی سبک
این فصل به بررسی پیوند ساختارهای نحوی با محتوای سخن پرداخته است. موضوع این فصل چیدمان واژگان و نظم دستوری جمله است. از نظر نگارنده، نحو منظم، مولود ذهن نظاممند است. ساخت اندیشه با نحو پیوند آشکارتری دارد تا با واژه. کیفیت چیدمان کلمهها در جمله، طول جملهها، نوع جملهها، کیفیات وجه و زمان همگی بیانگر نوع اندیشهاند. بنابراین کیفیات روحی و ذهنیات پنهان گوینده در عناصر نحوی بیشتر خودنمایی میکند. باید از رهگذار همین عناصر نحوی نشاندار، ردپای سبک و اندیشه و دلسپردگی گوینده به موضوعات را دنبال کرد.[۹]
لایه بلاغی سبک
به عقیده نگارنده مطالعات سطح بلاغی زبان، سهم زیادی در سبکشناسی ادبی دارند. وی از این نظر به این مبحث پرداخته که معتقد است شگردهای بلاغی چه نوع لفظی به چه نوع معناییاش، هر دو در شمار اصلیترین تمهیدات سبکی هستند. صورتهای مجازی و کاربردهای بلاغی زبان در آفرینش خلاقه و تاثیرگذار نقش مهمتری دارند. این تمهیدات در گام نخست، جلوههای برونه و درونه سبک را متمایز میکنند و دروننگری و بروننگری گوینده را آشکار میکند... برای کشف و تحلیل پیوند صورتهای استعاری و اندیشه دو روش کارایی بیشتری دارد: یکی بررسی طرحوارههای مفهومی و تصویری و خوشههای استعاری مرتبط با آنها و دیگری بررسی نقش و کارکرد استعاره در متن.[۱۰]
لایه ایدئولوژیک سبک
مؤلف در این فصل سبک را به لحاظ ایدئولوژیک بررسی کرده و معتقد است، زبان در سطوح متفاوت حامل ایدئولوژی است و به ایدئولوژی شکل میدهد و از آن سو از آن شکل میپذیرد. ایدئولوژی نه تنها «چه گفتن» ما را تحت کنترل خود دارد بلکه «چگونه گفتن» را نیز سازماندهی میکند.در نوشتار و گفتار هر گویندهای نگرش شخصی و ذهنیت هستیشناختی، ارزشها، تلقیها، باورها، احساسات و پیشداوریهای زمانه وی، به طور خودآگاه یا ناخودآگاه نمودار میشود.از این رو شکلهای کنش و واکنش کلامی با ویژگیهای یک وضعیت اجتماعی و فکری مشخص پیوند تنگاتنگی دارد.[۱۱]
ایدئولوژی در متن، ایدئولوژی و ساختهای زبان، ایدئولوژی و صناعات بلاغی، نقشهای استعاره ایدئولوژیک، ایدئولوژی و فردیت هنری، تقابل ادبیت با ایدئولوژی و تناقضهای ایدئولوژیک متن از جمله مباحثی است که نگارنده در این فصل به بررسی آن پرداخته است. مؤلف در پایان کتاب دو فصل سبکشناسی طنز و سبک زنانه را مورد بررسی قرار داده است و در پیشگفتار آورده که این دو فصل طرحی است برای کاربست روش لایهای در دو قلمرو بافت و ایدئولوژی. طنز بر بافت متکی است و سبک زنانه بر لایه ایدئولوژیک.
سبکشناسی طنز
در این فصل ماهیت طنز و مباحث مربوط به آن بررسی شده است. ممیزههای اصلی طنز یعنی شکل بیان، درونمایه و نقش سخن از جمله موارد مورد بحث در این فصل است.
به عقیده نگارنده، شوخی زبانی حاصل یک ناسازگاری است میان عناصر سازنده یک ارتباط کلامی یا گفتمان. ناهماهنگی طنزساز، خوشایند و غافلگیرکننده است؛ زیرا دستکاری در نظمها و دستاندازی به نظامهاست. طنزهای بزرگ دستاندازی به قلمرو حقایق بزرگ است. [۱۲] نگارنده در خلاصه این بخش فصل آورده است: در فضاهای مؤدبانه طنزها مؤثرترند؛ زیرا هرچه فضای سخن رسمیتر باشد زمینه ایجاد ناسازگاری و طنز قویتر است. ماندگارترین طنزها درونمایه فلسفی دارند؛ زیرا مایه اینگونه طنزها دستاندازی به حقایق بزرگ است که موجب تکانههای روحی نیرومندی میشود.[۱۳]
سبک زنانه
نگارنده در این فصل به بررسی چشمانداز باورها و عقاید مربوط به موقعیت اجتماعی و حقوق زنان پرداخته است. از نظر وی پژوهش سبک بر اساس دیدگاه سبکشناسی فمینیستی بنیادی ایدئولوژیک دارد که در واقع عبارت است از خوانش اجتماعی متن و بررسی وضعیت یک ایدئولوژی در سخن.
دو مبحث اصلی در این فصل بررسی شده که یکی زبان و جنسیت و دیگری ماهیت ادبیات زنان یا زنانهنویسی است. بررسی سرشت نوشتار زنان، مسائل و روحیات زنان و بازتاب هویت زنانه در ادبیات زنان از جمله مواردی است که در ماهیت زنانهنویسی بررسی میشود.
ویژگیهای داستانپردازی زنانه با زیرمجموعههایی چون مسأله فرم، سادهنویسی، جزئینگری، صورتگرایی، فضاهای محدود داستان، رویانگاری، مردستیزی، از تننویسی، خودجویی و خودیابی، بازتاب ایدئولوژی فمینیستی در ادبیات فارسی با زیرمجموعههای مرحله برونفکنی بغض تاریخی، مرحله بازیابی خویشتن، مرحله استقلال در این فصل به بررسی میشود.
نقد کتاب
در نقد و بررسی این کتاب آمده است که بخش مربوط به «سبکشناسی عملی» که صفحات243تا375 را شامل میشود، به چند دلیل سبکشناسی عملی محسوب نمیشود. زیرا انتخاب دادههایی از یک من یا متونی معین ضروری است. مشخص کردن رویکرد یا رویکردهای سبکشناسانه جهت مطالعه آن متن یا متون خاص ضرورت دارد. دلیل انتخاب آن متن و گزیینش آن رویکرد باید توضیح داده شود. مطالعه متن بر اساس متغیرهای بالقوه در آن رویکرد یا رویکردها انجام میپذیرد. به علاوه مطالعه متن میتواند بر فهرست متغیرها بیفزاید. ضروری است که نتیجهگیری بر اساس تجزیه و تحلیل دادهها انجام پذیرد و ویژگیهای سبکی شاخص و برجسته متن مشخص گردد. [۱۴]
در ادامه این نقد آمده که سبکشناسی لایهای که در بخش دوم کتاب مطرح شده در واقع شرح و توضیحی است بر لایههای زبانی و متنی و مؤلف سعی کرده کارآیی این لایهها را در سبکشناسی با مثالهای پراکنده نشان دهد و البته گردآوری این اطلاعات از منابع مختلف در مطالعه سبک به روش لایهای کارآمد و ارزشمند است.
همچنین سبکشناسی لایهای که در کتاب مطرح شده است به چند دلیل رد شده است:
الف. در سبکشناسی لایهای مطالعه سبک را بر اساس ساختار باز لایهای متن به انجام میرسانیم. در سبکشناسی لایهای نمیتوان پیکرده واحدی برای متن قائل شد، در حالیکه در این کتاب، تعیین پیکره متنی به عنوان «نخستین مرحله در کار تحلیل سبک» قلمداد شده و پیکرههای متنی به دو نوع تقسیم شده است.[۱۴]
ب. در سبکشناسی لایهای، لایههای خُرد و کلان متن را در ارتباط با یکدیگر بررسی میکنیم. یعنی مطالعه لایههای خرد متن را در درون کلانلایه گفتمان؛ بافت موقعیتی، مقولههای قدرت و ایدئولوژی بهگونهای به انجام میرسانیم که در تجزیه هر یک از مؤلفههای سبکی به کلانلایهها نظر داریم و به عبارت دیگر لایههای خرد را در بستر کلانها تجزیه و تحلیل مینماییم.این مسئله نیز در کتاب مورد بررسی دیده نشده است[۱۴]
نوا، نما، نگاه
پانویس
- ↑ «منتخبان جایزه جلال آلاحمد معرفی شدند».
- ↑ فتوحی، سبکشناسی، نظریهها، رویکردها و روشها، 24.
- ↑ فتوحی، سبکشناسی، نظریهها، رویکردها و روشها، 95.
- ↑ فتوحی، سبکشناسی، نظریهها، رویکردها و روشها، 122.
- ↑ فتوحی، سبکشناسی، نظریهها، رویکردها و روشها، 206.
- ↑ فتوحی، سبکشناسی، نظریهها، رویکردها و روشها، 284.
- ↑ فتوحی، سبکشناسی، نظریهها، رویکردها و روشها، 249.
- ↑ فتوحی، سبکشناسی، نظریهها، رویکردها و روشها، 266.
- ↑ فتوحی، سبکشناسی، نظریهها، رویکردها و روشها، 267.
- ↑ فتوحی، سبکشناسی، نظریهها، رویکردها و روشها، 344.
- ↑ فتوحی، سبکشناسی، نظریهها، رویکردها و روشها، 345.
- ↑ فتوحی، سبکشناسی، نظریهها، رویکردها و روشها، 378.
- ↑ فتوحی، سبکشناسی، نظریهها، رویکردها و روشها، 394.
- ↑ ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ ۱۴٫۲ درپر. «نقد و بررسی کتاب سبکشناسی، نظريهها، رويکردها و روشها تأليف محمود فتوحی رودمعجنی». سبكشناسی نظم و نثر فارسی (بهار ادب)، بهار1392، 19صفحه.
منابع
- فتوحی، محمود (۱۳۹۰). سبکشناسی، نظریهها، رویکردها و روشها. تهران: سخن. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۰۴-۵۶۸-۶ مقدار
|شابک=
را بررسی کنید: checksum (کمک). - درپر، مریم. «نقد و بررسی کتاب سبکشناسی، نظریهها، رویکردها و روشها تألیف محمود فتوحی رودمعجنی». سبك شناسي نظم و نثر فارسي (بهار ادب) ششم، ش. یکم (بهار1392): 19.
پیوند به بیرون
- «منتخبان جایزه جلال آلاحمد معرفی شدند». ایبنا، 2آذر1392. بازبینیشده در 1دی1399.