پنجشنبه فیروزهای
«پنجشنبه فیروزهای» رمانی مذهبی به قلم سارا عرفانی است که با موضوع زیارت و امام رضا(ع) نوشته شده است. ماجرای این رمان درباره زیارت تعدادی دانشجو است که در قالب اردوی دانشجویی به مشهد میروند. این اثر در سال ۱۳۹۳ توسط انتشارات نیستان در تهران منتشر شد و در کمتر از شش ماه به چاپ دوم رسید.
پنچشنبه فیروزهای | |
---|---|
![]() | |
نویسنده | سارا عرفانی |
ناشر | نیستان |
محل نشر | تهران |
تاریخ نشر | ۱۳۹۳ |
آخرین چاپ | چاپ دهم در ۱۴۰۲ |
شابک | ۹۷۸۹۶۴۳۳۷۷۹۸۴ |
تعداد صفحات | ۳۷۳ |
موضوع | رمان مذهبی |
سبک | رمان |
زبان | فارسی |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
پنجشنبه فیروزهای جوایز متعددی از جمله: جایزه کتاب سال شهید حبیب غنی پور در سال ۱۳۹۴، رتبه نخست جشنواره جایزه مردمی کتاب در سال ۱۳۹۵، جایزه جشنواره رضوی در سال ۱۳۹۴ و برگزیده اجلاس سراسری «ع» در سال ۱۳۹۵ را به دست آورده است.
رمان «پنجشنبه فیروزهای» بر مبنای سبک زندگی ایرانی-اسلامی نگارش شدهاست. سارا عرفانی نویسنده این کتاب در ۹ فصل داستان سفر دانشجویی چند دختر دانشجو که برای زیارت به شهر مشهد مقدس میروند را روایت میکند. در این سفر با چالشهایی دینی روبه رو میشوند و آنها را روایت میکنند. نویسنده در این کتاب اندیشه، نگاه و زندگی مؤمنانه را از زاویه دید یک دختر جوان در بستر رویدادهایی که داستان پیش پای او میگذارد، نشان دادهاست.
زبان کتاب هم ساده، صمیمی و مربوط به امروز است و مخاطب به سرعت با آن ارتباط برقرار میکند. داستان دو راوی دارد: دختر و پسری که چندسالی است قصد دارند با یکدیگر ازدواج کنند اما به واسطه پارهای مشکلات، چنین امکانی برایشان فراهم نشده است. پنجشنبه فیروزهای یک رمان به شدت امروزی است که در عین حال توانسته به خوبی دیدگاههای دینی نسبت به زندگی را به تصویر بکشد. این اثر در میان پرمخاطبترین آثار داستانی دهه ۹۰ در ایران حضور دارد.
خلاصه اثر
عرفانی در رابطه با نگارش این کتاب بیان میدارد که «نگاه آدمها به زیارت و ارتباطی که با معصومان برقرار میکنند، در ذهنم جرقهای زد تا به این موضوع ادای دینی داشته باشم.»[۱]
«پنجشنبه فیروزهای» که توسط انتشارات کتاب نیستان به چاپ رسیدهاست، یک رمان دینی است که بر مبنای سبک زندگی ایرانی-اسلامی تدوین شدهاست. در این کتاب، نویسنده با تکیه بر آموزههای دینی و ایرانی کوشیدهاست تا روایتی تازه از آنچه در زندگی دینی امروز میگذرد، ارائه نماید. در این رمان، نویسنده سبکهای مختلف زندگی که در ایران وجود دارند را در برابر یکدیگر قرار میدهد و خواننده را با آنچه دیگران در ذهن دختران ایرانی کاشتهاند، از نزدیک مواجه میکند.
در این داستان، دخترانی که چندان باوری به سبک زندگی اصیل و راستین ندارند با سفر به مشهد و مواجهه با فضای عرفانی و معنوی حرم امام رضا(ع)، دچار استحاله میشوند و بهنوعی به اصل خود بازمیگردند. در این متن، نویسنده تلاش کردهاست تا بهدور از هرگونه غلو، نشان دهد که ارزشهای اسلامی-ایرانی در ذات بسیاری از افراد باقی است.[۲]
پنجشنبه فیروزهای دو راوی دارد و داستان آن از زبان «سلمان» و «غزاله» روایت میشود. در این سفر اتفاقاتی برای آنها میافتد و گاهی داستان به زمان گذشته بازمیگردد. در لابهلای ماجرای داستان مسائل عاشقانه و نکاتی درباره زیارت به زبان داستان بیان شدهاست و به نوع نگاه ما به دعا و زیارت و اینکه از زیارت چه میخواهیم و ارتباطمان با امام معصوم چگونه باشد، پرداخته شدهاست.
این داستان به این نکته کلی توجه دارد؛ که خود زیارت و اینکه، زیارت مطلوبتر کدام است؟ به چه شکلی زیارت کنیم، شایستهتر است؟ برخی اصرار دارند در محلی زیارت کنند که به بدن امام رضا (ع) نزدیکتر است، یا اینکه ضریح را ببینند و برای زیارت به سمت ضریح بروند. دغدغه شخصیت داستان این مسائل است و به این موضوعات فکر میکند.
شخصیت اصلی رمان با نام «غزاله» از ابتدای ورود به مشهد دارای نوعی وسواس در زیارت است تا جایی که در دل گاهی به نحوه زیارت کردن افراد خرده میگیرد. در مسیر این زیارت کتابی از دست یکی از همسفران در باب شرحی بر زیارت جامعه کبیره میگیرد که آن را مطالعه میکند و غیرمستقیم خواننده را در معرض آن قرار میدهد تا نسبت به اصل زیارت آشنا شود.
به پایان رمان که نزدیکتر میشویم، نوع نگاه غزاله به زیارت عوض میشود و در پایان داستان به زیارتی میآید که آغاز یک مسیر است. پایان باز ویژگی قابل ذکر «پنجشنبه فیروزهای» است.
در نهایت هم با توجه به اتفاقاتی که میافتد، از این امور میگذرد و در زیارت عمیقتر میشود. از سوی دیگر، دو شخصیت اصلی داستان مشکلاتی در زمینه ازدواج دارند و چند سال است میخواهند با هم ازدواج کنند، اما خانوادهها جلوی پایشان سنگ میاندازند و مسائلی مانند خانه و ماشین و مهریه را مطرح میکنند.[۳]
این کتاب در ۹ فصل تنظیم شدهاست؛
- « پیشدرآمد»،
- «فصل یک»،
- «فصل دو»،
- «فصل سه»،
- «فصل چهار»،
- «فصل پنج»،
- «فصل شش»،
- «فصل هفت»،
- «فصل وصل»
نام اسامی فصول ذکر شده در کتاب است.
درباره نویسنده
سارا عرفانی متولد ۱۳۶۱ در تهران، فارغالتحصیل کارشناسی الهیات، گرایش فلسفه اسلامی دانشگاه شاهد است. عرفانی نویسنده و مدرس داستاننویسی است و مسئولیتها و مشغولیتهای متفاوتی در حوزه داستاننویسی داشته که «دبیری برگزاری جلسات داستانخوانی سرای اهل قلم»، «سردبیری اولین جایزه ادبی داستان لوح»، «دبیری جشنواره داستان کوتاه کوتاه هفتسین»، «دبیری جشنواره داستان کوتاه کوتاه روح خدا»، و... از جمله آنها است.
فعالیت جدی او در عرصه نویسندگی با «لبخند مسیح» نمایان شد، اثری که توانست رتبه اول جشنواره سراسری بانوی فرهنگ در سال ۸۵ را از آن او کند.
«پنجشنبه فیروزهای» دیگر اثر این نویسنده بود که توانست تحسین منتقدان را برای وی به ارمغان بیاورد، اثری که جایزه شهید غنیپور آن را در سال ۹۴ به عنوان اثر برگزیده معرفی کرد. بسیاری پنجشنبه فیروزهای را نقطه عطف کارنامه کاری این نویسنده میدانند.[۴]
مشاغل و مناصب
- دبیر برگزاری جلسات داستانخوانی سرای اهل قلم؛
- مسئول و مدرس کارگاه داستاننویسی سایت لوح؛
- دبیر سرویس داستان سایت لوح به مدت پنج سال؛
- سردبیر سه دوره جایزه ادبی داستان لوح، جشنواره داستان کوتاه کوتاه هفتسین، جشنواره داستان کوتاه کوتاه روح خدا، اشکواره داستانهای کوتاه کوتاه عاشورایی؛
- سردبیر سایت مادربانو به مدت دو سال؛
- کارشناس کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؛
- بازبینی و بررسی داستانهای دوازدهمین جشنواره شعر و داستان جوان سوره؛
- دبیر علمی بخش داستان چهاردهمین جشنواره شعر و داستان جوان سوره؛
- مدرس کارگاهها و دورههای آموزش داستاننویسی در تهران و شهرستانها و فضای مجازی؛
- دبیر علمی بخش داستان پانزدهمین جشنواره شعر و داستان جوان سوره؛
- مدیر و موسس باشگاه ادبی بانوی فرهنگ؛
- داور هفدهمین دوره انتخاب کتاب سال دفاع مقدس؛
- مدرس دانشگاه؛
- داور نشان برتر هوش مالی از سوی آکادمی هوش مالی برای فیلمهای سی و هشتمین و سی و نهمین جشنواره فیلم فجر؛
- دبیر علمی مسابقه کلمات روضه خوان، داستان کوتاه کوتاه عاشورایی؛
- دبیر علمی پروژه داستانهای سواد مالی برای کودکان؛
- دبیر علمی دو دوره مسابقه داستان کوتاه کوتاه «ده»؛ داستان کوچک عاشورایی؛
- سرداور بخش داستان سومین جایزه کتاب سال شهید تهرانی همدانی؛
- داور بیست و یکمین دوره جایزه ملی کتاب رشد.
رتبهها و جوایز
- رتبه اول جشنواره سراسری بانوی فرهنگ در سال ۸۵ به عنوان نویسنده جوان به خاطر کتاب لبخند مسیح؛
- نامزد دریافت جایزه جشنواره حبیب غنیپور به خاطر کتاب لبخند مسیح؛
- نامزد دریافت جایزه کتاب سال پروین اعتصامی به خاطر کتاب لبخند مسیح؛
- رتبه اول جشنواره در هوای بهاری به خاطر داستان کوتاه پارسا؛
- نامزد دریافت جایزه کتاب سال شهید حبیب غنیپور به خاطر کتاب هدیه ولنتاین؛ برگزیده جشنواره رضوی در سال ۹۴ به خاطر کتاب «پنجشنبه فیروزهای»؛
- برگزیده جایزه کتاب سال شهید حبیب غنیپور در سال ۹۴ به خاطر کتاب «پنجشنبه فیروزهای»؛
- رتبه نخست جشنواره جایزه مردمی کتاب در سال ۹۵ برای کتاب «پنجشنبه فیروزهای»؛
- برگزیده اجلاس سراسری «ع»؛ جشنواره عفاف، عزت، عشق، جایزه عفاف و حجاب در سال ۹۵ به خاطر کتاب «پنجشنبه فیروزهای»؛
- برگزیده جشنواره رضوی به خاطر کتاب «دختر ماه» در سال ۹۸.
پانزدهمین جشنواره انتخاب کتاب سال شهید حبیب غنیپور. تهران. ۱۳۹۴
آثار و تالیفات
- لبخند مسیح؛
- از جنس خدا، زندگینامه داستانی شهید نصرت اله الله کرمی؛
- سردار استقامت، زندگینامه داستانی سردار شهید محمدجواد آخوندی؛
- دلاورمرد سیستان، زندگینامه داستانی سردار شهید میرقاسم میرحسینی؛
- زنگ عبور، داستانهای کوتاه کوتاه از شهدای دانشآموز؛
- پروانهای که سوخت، زندگینامه داستانی شهید مجتبی نوابصفوی؛
- صد درجه سانتیگراد، گردآوری آثار برتر پایگاه فرهنگ و ادب فارسی؛
- عطر عطش، گردآوری آثار برتر سوگواره داستان کوتاه کوتاه عاشورایی؛
- هدیه ولنتاین، مجموعه داستان؛
- پنجشنبه فیروزهای؛
- ترجمهی کتاب لبخند مسیح در کشور کرواسی و روسیه؛
- دختر ماه، روایتی داستانی از زندگی حضرت فاطمه معصومه(س)؛
- شمرون، کناردون؛
- قاف.[۵]
نظر نویسنده درباره اثر
نوشتن کتاب چهار سال طول کشید
من در ابتدا با ایده این کتاب، چند ماهی درگیر بودم و هنگامی که ایده به خوبی در ذهنم پرورش بافت شروع به نوشتن کردم. تصور اولیه من این بود که بتوانم یک ساله نوشتن این کتاب را تمام کنم. اما شرایط نوشتن کتاب با داشتن یک فرزند خردسال موجب شد تا پروسه نوشتن قدری طولانی شود به طوری که گاهی اوقات، چند ماهی تمایل به نوشتن نداشتم اما اگر شرایطی مهیا میشد بیشتر شب تا صبح مینوشتم و به همین دلیل نوشتن آن چهار سال به طول انجامید.[۶]
ارتباط شخصی با کتاب
بازخوردهایی که از کتاب گرفتم به من نشان داد که هرکس با این کتاب خودش یک ارتباط دلی برقرار میکند. آن چیزی که در قلب هر فرد میگذرد و ارتباطی که خودش با امام رضا ( علیه السلام ) دارد، باعث میشود آن فرد برداشت ویژهای از داستان داشته باشد. من این وسط فقط یک واسطه بودم برای آن اتفاقی که در دل هر کسی میافتد.
همین واسطه بودن هم شاید تنها دارایی من از این داستان باشد و تنها چیزی که بعد از این ۴ سال من به آن رسیدم همین باشد. همین واسطه بودن برای آن حال خوب باشد و آن ارتباطی که مخاطب با امام رضا ( علیه السلام ) برقرار میکند.
انشالله که این گونه باشد و انشالله کسانی که این حال خوب قسمتشان میشود در زیارتشان ما هم سهم کوچکی داشته باشیم و همین برای من بس است. من قطعا دنبال چیز دیگری نیستم و همین برای من یک دنیا ارزش دارد.[۷]
رمانی اجتماعی- دینی
خیلی از قسمتهای رمان و نکات خاصی که به آنها اشاره شده جنبه اجتماعی دارند و به مشکلاتی که در اجتماع هستند اشاره دارد. البته یکی از اهداف گزارههای دینی سامانبخشی به روابط اجتماعی بین افراد است و از این حیث، شاید سخت بتوانیم بگوییم بعضی قسمتها فقط دینی است و اجتماعی نیست.
در نهایت منکر این نیستم که «پنجشنبه فیروزهای» داستان دینی است. اما داستانی که ممکن است هر کدام از ما را درگیر کند و به راحتی بتوانیم خود را جای شخصیتهای داستان قرار دهیم و با آنها همراه شویم.[۸]
از کم بودن نوبت چاپ راضی نیستم
خودم از شش چاپ در دو سال و نیم راضی نیستم و به نظرم میتوانست بیشتر از این باشد و به نظرم خوب نیست.[۹]
برای نوشتن کتاب برنامهریزی نکرده بودم
نوشتن این کتاب خیلی با برنامهریزی پیش نرفت. من به زیارت امام رضا(ع) رفته بودم و قبل از آن قصدی برای نوشتن این رمان نداشتم. در همان فضای زیارت نیت کردم تا کاری با این موضوع بنویسم تا جذابیتهای لازم را به خصوص برای قشر جوان داشته باشد.
پس از آن نیز چند ماه به فکر طرحی بودم که با موضوع زیارت نیز هماهنگ باشد و باعث دلزدگی مخاطب نشود. من به خاطر بچههایم شب تا صبح روی این اثر کار کردم و این سکوت شبانه و آرامشی که در شب وجود دارد، همچنین ارتباط معنویای که سعی میکردم قبل از کار با امام هشتم شیعیان داشته باشم، مرا امیدوار کرد که این اثر به قلب مخاطب نفوذ کند. تلاش خود را کردم تا این اتفاق بیافتد و باید دید که آیا موفق شدهام یا نه؟[۱۰]
تلاش کردم داستان دراماتیک باشد
من بعد از کارهایی که در زمینه نگارش انجام داده بودم دوست داشتم داستانی در مورد فضای زیارت بنویسم تا در عین حالی که از جذابیتهای لازم برای مخاطب برخوردار است، بخشی از فضای دانشجویی را هم به تصویر بکشد. بنابراین تلاش کردم این داستان خالی از بار دراماتیک نباشد و ارتباطهای دانشجویان را به گونهای در این داستان مطرح کردم که به پیچیدگی داستان بیفزاید.[۱۱]
تلاش کردم فضای داستان خیلی دخترانه نباشد
دوست داشتم این کتاب را به گونهای بنویسم که برای همه اقشار جامعه مفید باشد. بنابراین تلاش کردم فضای داستان خیلی دخترانه نباشد تا همه سنین از مطالعه آن لذت ببرند و خواندن این کتاب را وقت تلف کردن تلقی نکنند.[۱۲]
نقد و بررسی اثر
رمان دینی در ایران با فراز و نشیبهای ساختاری و معنایی متعددی همراه بودهاست و در نهایت نیز ماحصل انتشار در این سبک ادبی را نمیتوان چیزی بیشتر از طبعآزمایی دانست. در طول چهار دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی نویسندگان متعددی که در این زمینه فعال بودهاند به طور عمده موفقترین آثار خود را در زمینه بازروایی از حوادث تاریخی قرار دادهاند.
در چنین فضایی آنچه که کمتر به خلق آن توجه شده است تولید رمانهایی دینی با مضمون اجتماعی و با حوادثی است که در چهارچوب و جغرافیای زیستی امروزی میگذرد. به عبارت دیگر، رمان دینی که در داستانش به مسئله سبک زندگی دینمدارانه به شیوهای کاملا اسلامی و ایرانی بپردازد؛ کمتر مورد توجه و دقت نویسندگان ایرانی بوده است.
«پنجشنبه فیروزهای»، را میتوان یک تجربه قابل اعتنا و قابل قبول در حرکت به سمت تولید چنین آثاری دانست؛ آثاری داستانی که پیش از هر چیز سعی دارند به دور از هر نوع قضاوت و یا ظاهرالصلاح نشان دادن بخشی از شخصیتهای داستانی و ترسیم فضاهای سفید و سیاه در داستان، سبکهای مختلف از زندگی انسانی را پیش روی هم قرار داده و مخاطب را به همذاتپنداری با آن وادارند.
«پنجشنبه فیروزهای» با یک داستان سریع و سرضرب آغاز میشود. با روایتی از یک دانشجو که مخاطب میتواند به سادگی با آن همذاتپنداری کند. اما رمان پس از این پیشدرآمد وارد رابطه ظریف چند دختر دانشجو میشود که برای زیارت به مشهد مقدس وارد شدهاند.
شاید اوج رفتار عرفانی در نگارش این رمان و رو در رو قرار دادن سبکهای مختلف زیستی در رمان را بتوان در این بخش رمان جستجو کرد. عرفانی با زیرکی و در عین حال رعایت جنبههای مختلف عفاف، مخاطب را به درون تو در توی ذهن دختران جوان دانشجویی میبرد که در این سفر همراهاند.
توصیف دقیق پوشش، چهره و حتی شرح لحن آنها در کنار دیالوگهای به کار رفته توسط آنها و نیز شیوه واکنش جسمی آنها در بیان برخی جملات و عکسالعمل نشان دادن به آنها یکی از نقاط قوت وی در ترسیم شخصیتهای این رمان است. با این حال او در کنار این چنین ابتکاراتی، به ترسیمی ظریف و زیبا از اندیشه و نگاه و زندگی مؤمنانه از زاویه یک دختر جوان در بستر رویدادهایی که داستان پیش پای او میگذارد دست یافتهاست.
«پنجشنبه فیروزهای» از حیث بیان رویدادهای داستانی اثری به شدت امروزی است. ساختار روایت دینی این رمان شکل گرفته در ساختارهای عادی و روزمره و قابل دسترسی زندگی امروزین همه ماست و همین مسئله است که این داستان را برای خواندن و ارتباطگیری راحت میکند.[۴]
«پنجشنبه فیروزه ای»؛ تجربهای متفاوت از رمان دینی است. نمونه ای موفق از رمانهایی از این دست که بیانی ظریف و هنرمندانه دارد.
- زبان کتاب امروزی است و خواننده به سرعت با آن ارتباط بر قرار میکند.
- فضای داستان به شدت قابل درک برای مخاطب و به ویژه جوانان است و فضای دینی روتوششدهای که بعضاً باعث کاهش جذابیت این دست رمانها برای عموم مردم میشود در آن مشاهده نمیشود.
- نویسنده در کنار خلق یک اثر دینی، به خوبی توانسته مفاهیم متعالی را با مضامین اجتماعی درهمآمیزد و به مسائل مختلفی همچون ازدواج، ارتباط با جنس مخالف و نامحرم و همچنین نقش فضای مجازی در شکلگیری روابط افراد وجه دیگری از کار خود به خواننده ارائه دهد.
- بیان مفاهمی دینی در رمان کاملاً با ظرافت و در بسیاری از موارد با اشاره است و مؤلف به خوبی توانسته با استفاده از اشارههای مختصر به مباحث معرفتی و دینی بپردازد بدون آنکه فضای داستان شعارگونه شود.
- موضوعات فرعی داستان، موضوعاتی است که عمده رمان خوانان به آن علاقهمندند و البته نویسنده توانسته به خوبی ضمن حفظ انسجام آنها را در خدمت خط اصلی داستان قرار دهد.
- نویسنده به خوبی از عشق در رمان خود بهره برده و با قلم عفیف خود روایتی جذاب را در این خصوص روایت کردهاست.[۱۳]
در مجموع «پنجشنبه فیروزهای» رمانی خواندنی و به اصطلاح فرزند زمانه خویش است. این کتاب علاوه بر اینکه یک اثر ادبی است توانسته مسائل روز را در خود مطرح کند و این به خاطر حضور نویسندهای در پشت این اثر است که علاوه بر اینکه جوان است در عرصههای فرهنگی و اجتماعی نیز فعال بوده و توانسته بخشی از تجربههای زیسته خود را در قالب یک اثر ادبی به خواننده عرضه کند.[۱۴]
جوایز و افتخارات
- اثر برگزیده جشنواره رضوی در سال ۱۳۹۴؛
- اثر برگزیده جایزه کتاب سال شهید حبیب غنی پور در سال ۱۳۹۴؛
- کسب رتبه نخست جشنواره جایزه مردمی کتاب در سال ۱۳۹۵؛
- اثر برگزیده اجلاس سراسری «ع»؛ جشنواره عفاف، عزت، عشق، جایزه عفاف و حجاب در سال ۱۳۹۵؛
- نامزد چهره سال هنر انقلاب در سال ۱۳۹۵.[۴]
نشستهای برگزار شده درباره اثر
- آیین رونمایی از کتاب «پنجشنبه فیروزهای» در تهران در ۱۳۹۳. این مراسم با حضور نویسنده کتاب سارا عرفانی، حجت الاسلام و المسلمین زائری، احمد دهقان و سید علی شجاعی قائممقام انتشارات نیستان، در موسسه فرهنگی سرچشمه برگزار شد.[۷]
- نقد و بررسی کتاب «پنجشنبه فیروزهای» در تهران در سال ۱۳۹۴. یازدهمین نشست باشگاه کتاب با موضوع نقد و بررسی کتاب پنجشنبه فیروزهای با حضور نویسنده کتاب سارا عرفانی، قاسمعلی فراست، سید مظفر شجاعی و سهیلا گلستانی در فرهنگسرای انقلاب اسلامی برگزار شد.[۱۵]
- جلسه نقد «پنجشنبه فیروزهای» در تهران در سال ۱۳۹۴. کلبه کتاب فانوس کتاب فروشی بسیج دانشجویی دانشکده علوم اجتماعی و ارتباطات علامه طباطبایی در دومین نشست دیدار با نویسندگان به گفتوگو با سارا عرفانی و نقد پنجشنبه فیروزهای پرداخت.[۱۶]
- نشست نقد و بررسی کتاب «پنجشنبه فیروزهای» در مشهد در سال ۱۳۹۴. نشست کتابخوانهای مقر کتاب با حضور نویسنده «پنجشنبه فیروزهای در دانشگاه شهید مطهری مشهد برگزار شد.[۱۷]
- نشست رادیویی معرفی و بررسی کتاب «پنجشنبه فیروزهای» در مشهد در سال ۱۳۹۴. این نشست با حضور جمعی از نویسندگان و هنرمندان در مجتمع فرهنگی گلستان کتاب مشهد برگزار شد.[۱۸]
- آئین نقد کتاب «پنج شنبه فیروزهای» در یاسوج در سال ۱۳۹۴. این جلسه با حضور نویسنده در دانشگاه یاسوج برگزار شد.[۱۹]
- جلسه خوانش کتاب «پنجشنبه فیروزهای» در زنجان در سال ۱۳۹۶. این جلسه با حضور سارا عرفانی نویسنده این کتاب برگزار شد.[۲۰]
- نشست نقد و بررسی کتاب «پنجشنبه فیروزهای» در ساوه در سال ۱۳۹۶. این جلسه حضور محمدرضا گودرزی منتقد و مدرس ادبیات داستانی، سارا عرفانی نویسنده کتاب و جمعی از علاقهمندان در کتابخانه عمومی شهیدهاشمینژاد ساوه برگزار شد.[۲۱]
- جلسه نقد و بررسی کتاب «پنجشنبه فیروزه ای» در شهرری در سال ۱۳۹۵. این جلسه با حضور نویسنده اثر و محمدعلی گودینی منتقد و علاقهمندان حوزه داستان در کتابخانه ۱۳ آبان برگزار شد.[۲۲]
- جلسه نقد رمان «پنجشنبه فیروزهای» در تهران در سال ۱۳۹۵. این جلسه با حضور سارا عرفانی، کامران پارسی نژاد و احسان عباسلو در محفل انس برگزار شد.[۲۳]
همایش بینالمللی تکریم بانوان مروج فرهنگ رضوی. تهران. ۱۳۹۴ - نشست نقد و بررسی کتاب «پنجشنبه فیروزهای» در کرمانشاه در سال ۱۳۹۵. این نشست با حضور نویسنده اثر در سالن اجتماعات کتابخانه عمومی امیرکبیر کرمانشاه برگزار شد.[۲۴]
- جلسه نقد و بررسی کتاب «پنجشنبه فیروزهای» در تهران در سال ۱۳۹۴. این جلسه با حضور سارا عرفانی، احسان عباسلو در کتابخانه عمومی علامه حلی برگزار گردید.[۱۰]
- جلسه نقد و بررسی کتاب «پنجشنبه فیروزهای» در تهران در سال ۱۴۰۳. این جلسه با حضور سارا عرفانی و احسان عباسلو در باشگاه ادبی بانوی فرهنگ برگزار شد.[۲۵]
اظهارنظرها درباره اثر
حجتالاسلام محمدرضا زائری؛ مدرس دانشگاه و فعال فرهنگی و مذهبی
«پنجشنبه فیروزهای» کتاب شعار و تعارف نیست
« | در «پنجشنبه فیروزهای» با جذابیت و اثرگذاری در قالبی متفاوت و نو و در یک بافت امروزی مفاهیم بسیار عمیق مثل زیارت، توسل و سبک زندگی دینی را مشاهده میکنیم. در این کتاب شعار و تعارف نیست، اجبار نیست و مخاطب را دعوت میکند برای گفتوگو. ای کاش در این سالها به جای شعار برای حجاب میتوانستیم کاری بکنیم ما به سختی یک رمان خوب درباره حجاب داریم. متاسفانه موضوعات ارزشی را به شدت تنزل دادیم.[۶] | » |
ضرورت ارائه مفاهیم دینی به زبان روز
« | من منکر تغییر وضعیت و دشواری دینداری در روزگار کنونی نیستم. هیچگاه دینداری به اندازه سال ۲۰۱۵ سخت نبوده است اما اگر همان فضای سالهای پیش از انقلاب اسلامی در جامعه جاری بود، آنگاه والدین کودکان ایرانی در انتظار رسانه برای هدایت فرزندشان نمیمانند و خود متعهدانه عمل میکردند. این رخوتی که در جامعه ما رخ داده است، به دلیل نبود فضای رقابتی در جامعه و توهم اکثریت داشتن عدهای است. اگر بخواهیم دین را ترویج کنیم، باید آن را در قالبی زیبا، امروزی و نو ارائه دهیم و «پنجشنبه فیروزهای» چنین رمانی است. این کتاب مفاهیم بلندی چون زیارت، توسل، روابط خانوادگی و سبک زندگی را به خوبی و زیبایی بیان و مخاطب را به گفتو گو دعوت میکند.[۲۶] | » |
احمد دهقان؛ داستاننویس و منتقد ادبی
مفهوم زیارت با این رمان ماندگار شد
« | نویسندگان مذهبی مخاطب خود را بهتر شناختند و مذهب را در دنیای مدرن فراتر از حرفها میدانند. در رمان «پنجشنبه فیروزهای» نویسنده میداند مخاطبش کیست و چه میکند و حتی مخاطب مذهبی باشد. این مخاطبشناسی کار نویسنده است من آن را خوب میشناسد و میداند با آدمهای داستانهایش چگونه رفتار کند.
جسارت نویسنده عامل دیگری است که در این رمان دیده میشود. نویسنده سراغ شخصیتهای متفاوتی رفته است، نمیخواهد آنها را مثل عروسک بچرخاند، بلکه همه افراد رفتار خودشان را دارند و آزادانه عمل خود را انجام میدهند. در نهایت یک نگاه در قصه حاکم میشود که کمتر در آثار مذهبی خودمان این مسئله دیده میشود. من میتوانم بگویم که زیارت در این رمان توسط نویسنده ماندگار شد تا ما بفهمیم چگونه با معرفت زیارت کنیم. این رمان آغاز و حرکت نویسندهای است که در عرصه ادبیات گشوده شدهاست و یک اوجی در لحظات تنهایی ادبیات ما است و باید قدر نویسنده را در این لحظات دانست.[۲۷] |
» |
قاسمعلی فراست؛ نویسنده، مدیر فرهنگی و داور جشنوارههای ادبی
داستانی حاوی نقد
« | من به چند دلیل از کتاب «پنجشنبه فیروزهای» خوشم آمد. اول اینکه این کتاب، کتابِ خوشخوانی است و داستان نباید به گونهای نوشته شود که خواننده برای فهمیدن آن دوباره برگردد و مطلب را بخواند.
دلیل دوم اینکه، در روزگاری که دین وسیله کاسبی است و خیلیها از دین نان میخورند نویسنده اثر به دین پرداخته و نفس این قضیه ارزشمند است. اما دلیل آخر من این است که نویسنده نیامده به دلیل اینکه موضوع کتاب زیارت است و به حرم و امام رضا(ع) متصل است همه آدمها را خوب تصویر کند بلکه یک جاهایی هم، انتقاد کرده است.[۱۲] |
» |
جرئت و جسارت حذف کردن یکی از هنرهای نویسندگی است
« | در پیش درآمد کتاب ما با سلمان آشنا میشویم که دختری را تعقیب میکند که یک عده قصد اذیت و آزار او را دارند. سلمان برای نجات دختر حتی حاضر میشود، جانش را هم به خطر بیندازد اما خواننده دیگر هیچ اطلاعی از این موضوع پیدا نمیکند تا اینکه بعد ازگذشت حدود ۲۳۷ صفحه، دوباره از زبان سلمان متوجه بقیه ماجرا میشویم.
اینکه چه مسائلی در این مدت بر سر آنان گذشته، ابهامی است که نویسنده اطلاعاتی از این موضوع به خواننده نمیدهد. ای کاش نویسنده اثر، قدری ریزبافتتر در قصه وارد میشد. یکی از هنرهای نویسندگی؛ جرئت و جسارت حذف کردن است و چه خوب بود که نویسنده، قدری با شجاعت، بخشهای اضافی این داستان را حذف میکرد. ما در این داستان، ابتدا با ریزبافت نویسنده مواجهه میشویم اما بعد نویسنده، به درشت بافت میرسد که شاید به لحاظ داستاننویسی خیلی دقیق نباشد.[۱۲] |
» |
داستان ساختاری مدرن دارد
« | این داستان به دو دلیل ازساختار مدرنی برخوردار است؛ یکی نوع روایت است که نویسنده جایگاه روایتها را تغییر میدهد یعنی یک بار، ما داستان را از منظر سلمان میبینیم و یک بار هم، از دید غزاله، اما دلیل دوم، بحث «فلاشبک»هایی است که در داستان وجود دارد و نویسنده زمان داستان را میشکند و در واقع روایت کلاسیک نویسنده به روایت مدرن تبدیل میشود.
چرا نویسنده کتاب، بخش اول داستان را با نام «پیش درآمد» یاد کرده است در حالی که پیش درآمد معمولا برای کتابهای پژوهشی به کار برده میشود؛ چرا که معنی پیش درآمد معنای توضیحی و اشارهای دارد در صورتی که پیش درآمد این کتاب جزو اصل داستان محسوب میشود و ای کاش نویسنده، همان طوری که هفت فصل را برای کتاب اختصاص داده است به جای نام پیش درآمد مثلا عنوان صفر میگذاشت تا به منزله استارت داستان باشد و آنگاه ما شاهد فصلهای هفتگانه کتاب میبودیم. [۱۲] |
» |
در گویش شخصیتها دقت بیشتری نیاز بود
« | خوشبختانه آدمهای این داستان را میتوان به راحتی تعریف کرد و این از خوبی داستان است. از سوی دیگر، معتقدم کُنشهای آدمهای قصه، درست است و ما میتوانیم به راحتی آنان را تعریف کنیم. اما آیا «گویش» هم به ظرافت و دقتِ کُنش آدمها دراین داستان بیان شده است؟
ای کاش قدری در گویش و لحن هم، به همان اندازه که به کُنشها دقت شده در گویشها هم رعایت میشد. نویسنده در چند جایی سعی کرده آدمهای قصه خود را از تیپ به شخصیت نزدیک کند و ای کاش، این بخشها در داستان بیشتر از این میبود. بهترین شخصیت این داستان «شهاب» است چرا که همه چیز این فرد، خاص خودش است.[۱۲] |
» |
تصویر واقعگرایانه شخصیتها
« | من معتقدم نویسنده اثر، هم آدمهای خوب و هم آدمهای بد را در داستانش روایت کردهاست. بنابراین کُل جامعه را خوب یا بد ندیدهاست. مثلا سلمان یک آدم خوبی است اما در عوض ماموری که در آستان قدس کار میکند فرد بدی است.
به نظر میرسد که نویسنده ذره بین خود را بر روی اخلاق و رفتار ناپسند برخی از آدمها گذاشته و آنجایی که جای انتقاد دارد، از گفتن آن دریغ نکرده و به گونهای این انتقاد را توصیف کرده که خواننده هم از آن آدم بدش میآید و کار ادبیات هم، همین است. یا آنجایی که کار خوب را نشان میدهد باید مخاطب هم از آن کار خوب لذت ببرد. لذا بر این باورم که این نوع نگارش، به منزله کوبیدن تند جامعه نیست بلکه این حق نویسنده است که آدمهای سیاه و سفید را در داستانش بیاورد اما همه را خاکستری ببیند و خوشبختانه در این داستان بسیاری از رفتار آدمها خاکستری است.[۱۲] |
» |
سجاد نقویان؛ کارشناس امور دینی
«پنجشنبه فیروزهای» نگاه زیبا و تازهای به مفاهیم دینی دارد
« | نظر دادن در مورد کتابی که نویسنده سالها برای نوشتن آن زحمت کشیدهاست مثل مادری میماند که کودک خود را بزرگ کردهاست. بنابراین نظر دادن، کار سختی است اما باید بدانیم که امروزه جوانان ما در عرصههای فرهنگی تشنه معارف جدید هستند و خوشبختانه ادبیات این کتاب یک نگاه زیبا و تازهای به مفاهیم دینی دارد که جای تقدیر است.[۱۱] | » |
محمدرضا گودرزی؛ مسئول گروه داستان کانون ادبیات ایران
داستانی واقعگرایانه و امروزی
« | «پنجشنبه فیروزهای» داستان واقعگرایانه دینی است و از حیث بیان رویدادهای داستانی اثری به شدت امروزی است و همین مسئله است که این داستان را برای خواندن و پی گرفتن توسط مخاطب جذابتر میکند. راوی این کتاب مرکب بوده و بیش از یک راوی در داستان وجود دارد و مخاطب با چرخش نظرگاههای متعدد در کتاب مواجه میشود که در برخی موارد برای خواننده گیج کننده شدهاست. | » |
کتابی نمادین
« | این کتاب میتواند نمادین بوده و اشارهای به ۷ روز خلقت و آفرینش داشته باشد. پیش درآمد و فصل وصل، فصل پایانی اثر اسمش هم جای تحسین دارد. | » |
سردرگم کردن خواننده
« | یکی از مشکلات کتاب، دادن اطلاعات تأخیری به مخاطب است که خواننده را سردرگم میکند و به نظر من نویسنده قصد ایجاد تعلیق کاذب داشتهاست. | » |
توصیفات دقیق
« | توصیف دقیق پوشش، چهره و شرح لحن دیالوگهای افراد یکی از نقاط قوت در ترسیم شخصیتهای این رمان است، اما با این کار کتاب کمی مطول شده و میشد با حذف بخشهایی از رمان، آن را به صورت کوتاهتری بیان کرد. | » |
قهرمانسازی
« | اشکال دیگر رمان قهرمانسازی از «سلمان» شخصیت اصلی داستان است که آن را فردی بدون نقص نشان داده که برای مخاطب امروزی غیر قابل باور است.[۲۱] | » |
احسان عباسلو؛ مدرس، نویسنده، مترجم و پژوهشگر
عنوانی نمادین
« | طبیعتاً عنوان کتاب ما را به سمت و سوی محتوای کتاب راهنمایی میکند. پنجشنبه فیروزهای اسمی نمادین است، نامگذاری برای داستان معمولاً یا نمادین صورت میگیرد یا اسامی خاص به تناسب محتوا یا ذهنیت خود نویسنده انتخاب میشود.
نامگذاری کتاب از بخشهای مهم آن است که معمولاً پیشنهاد میشود از ابتدا در نظر گرفته نشود. اسم این کتاب بسیار زیباست، دو نماد مذهبی در عنوان کتاب به کار رفته است. پنجشنبه وقت دعا و بر سرِ مزار رفتن است، در عین حال فیروزه رنگ و نماد سنتی برای مکانهای دینی مخصوصاً مسجد و حرم است. این نام، هم غیرمستقیم صحبت میکند و هم در فضاسازیِ مناسب به داستان کمک میکند.[۱۰] |
» |
نوآوریها و کهنالگو در داستان «پنجشنبه فیروزهای»
« | اول اینکه خانم عرفانی سعی کردهاند که این ارتباط و پل را برقرار کنند؛ چرا که زبان پیچیدگی خاصی ندارد اما کتاب نوآوریهای خاص خودش را دارد. راوی یک نفر نیست بلکه سه نفر است، پس عامهپسند نیست.
دوم نوع داستان متافیکشن است. یعنی نویسنده در داستان دخالت میکند و حتی گاهی خودش در رابطه با داستان نظر میدهد. سوم در بخشهایی از داستان از فرم مدرن استفاده شدهاست مثلا در صفحه ۱۴ استفاده از نقطهچینها دیده میشود، کلمات حذفشده را میتوان با سه نقطه نشان داد. پس امکانات داستاننویسی صرفا واژه نیست، علائم نگارشی نیز جزو ابزار داستاننویسی است. چهارم در مورد محتوای داستان از یک کهنالگو استفاده شدهاست، کهن الگوی سنتی سفر. کهنالگو به نمادهای جهانی گفته میشود و از سمبلها که مختص جغرافیای محدودی هستند بالاترند. در کتاب اسطوره و سینما آقای مککِی مراحل و یا سفری که باید شخصیت طی کند و به نقطه آغاز بازگردد و تبدیل به قهرمان شود نام برده شدهاست، بعضی این مراحل را ۱۸ و بعضی ۱۲ مرحله میدانند. در این سفر که معمولا سفری عرفانی است شخصیت تغییراتی درونی را طی میکند. در این کتاب کهن الگوی سفر برای غزاله یکی از شخصیتهای داستان اتفاق افتاده است. او یک انسانی معمولی با دغدغههای معمولی است که با طی مراحلی تبدیل به قهرمان میشود. پس به نظر من این ادبیات متن را نشان میدهد که آن را با ادبیات عامهپسند فاصله میدهد. [۱۰] |
» |
قهرمانان خاکستری
« | ما شاهد یک سفر عرفانی در شخصیت غزاله هستیم، او با عشقی مادی شروع میکند و طی سفر و مراحلی که در مشهد برای او اتفاق میافتد؛ عشق او تبدیل به عشقی عرفانی میشود.
در کنار این قهرمان شخصیتهای کمکی وجود دارند که در تغییر و تحولات او سهم دارند، در این داستان شخصیت صدف وجود دارد که همخانه شدن غزاله با او به نوعی به قهرمان داستان کمک کردهاست. در ادبیات غرب و ادبیات خود ما یک پیرخردمند یا مُرشد وجود دارد اما در این داستان قهرمان ما سفر خود را به تنهایی آغاز میکند و این میتواند برهمزنندۀ عادت معمول داستانگویی باشد و به نظر من نقطه قوت است، چون هنر از جایی آغاز میشود که عادت به کنار رود، هر جایی که تقلید نکنیم ادبیات و به نوعی قلم ما خودش را نشان میدهد. حتی سلمان که قرار است شخصیت مثبت این داستان باشد از شکل کلیشهای دور شدهاست و ضرورتاً یک آدم مثبتی که ما میشناسیم نیست بلکه دارای گذشتهای است که شر و شور است و با دختر دیگری در ارتباط بوده است. در واقع او شکل سنتی یک قهرمان را ندارد، شاید هیچیک از قهرمانان داستان آن شکل سنتی قهرمانی را ندارند. قشنگی داستان اینجاست که قهرمانان هیچکدام سفید مطلق و سیاه مطلق نیستند، بلکه آنها در تعاملات اجتماعی رنگهای خاکستری دارند. [۱۰] |
» |
انتقاد اجتماعی و راه رهایی در «پنجشنبه فیروزهای»
« | داستان خانم عرفانی دارای جنبه انتقادی بالایی به خصوص در مورد رفتار خانوادهها است. دعوا بر سر مهریه، مشکلات دختران با خانوادهها، برخورد نادرست پدر، مشکلات پسران نوجوان و مشکلات کاری مردانه از معضلاتی است که زاییده اجتماع مدرن و شلوغ امروزی است که در کتاب به آن اشاره شدهاست.
راه رهایی نیز توسط خانم عرفانی پیشنهاد میشود. در نهایت نقطه رهایی همه شخصیتها بریدن از مادیات و پناه بردن به زیارت و دعا در معنای واقعی خودش است. یکی از ویژگیهای مثبت داستان حمله به دعایی است که شخص معنای آن را نمیفهمد.[۱۰] |
» |
ادبیات دغدغه
« | در این کتاب مردم به دو دسته دیندار و بیدین تقسیم نشدهاند، سیاه و سفید و ضد هم چیده نشدهاند، بلکه انسان دینی کسی است که به معنی واقعی دعا پیبردهاست. بحث لیاقت پیش میآید، درک از لیاقت و دعا و رسیدن به لیاقت. نقدهای بسیار زیادی در مورد اجتماع در داستان بیان شدهاست، رفتار خانوادهها، رفتار فرزندان، بحث اُردوهای دانشجویی، بحث زیارت، بحث دعا و گاهی محدودیتها.
ادبیات حاضر در کتاب ادبیات دغدغه است، داستان پنجشنبه فیروزهای داستان دغدغه است. در این کتاب یک شخصیت فرانسوی داریم که او به مفهوم واقعی دعا پی میبرد و فرزند اوست که شفا پیدا میکند؛ نکته جالبی که در این کتاب به آن اشاره میشود این است که یک مسلمان از دین خود برمیگردد و یک مسیحی در حرم امام رضا(ع) دعا میکند و فرزند او شفا میگیرد. علت این قضیه پیدا کردن باور و رمز دعا است، حریم حرم به نوعی شناخته شدهاست. [۱۰] |
» |
تکنیکهای واقعیسازی داستان
« | برای واقعیسازی داستان تکنیکهایی به کار برده شدهاست که آن را از داستان عامهپسند جدا میکند. به عنوان مثال شکلکها و یا جملاتی از ایمیلها رد و بدل میشود، استفاده از شکلک و استفاده از تصویر به جای متن در متون پُستمدرن رواج دارد.
حتی در جاهایی لازم است به صورت عمدی غلط دیکتهای وجود داشته باشد زیرا در پیامکها و ایمیلهای روزمره ما نیز فقط منظور رسانده میشود و دیگر کاری به درستنویسی نداریم. شاید ایرادی که میشود به کار گرفت این است که در بعضی دیالوگها لحن و لهجههای محلی آورده نشدهاست و به صورت فارسی معمول آمدهاست. نباید همه شخصیتها یکی گرفته شود، هر شخصیتی باید از دهن خود حرف بزند. شما وقتی شخصیتی خلق میکنید آن شخصیت باید در داستان شما خودش باشد و خود شخصیت حرف بزند. من انتظار داشتم افرادی که مشهدی هستند با لهجه مشهدی گویش کنند. نقاط قوت در شخصیتپردازی واضح است، نویسنده باید روی شخصیتی که خلق میکند اشراف کامل داشته باشد. شخصیت باید ویژگیهایی داشته باشد تا دیده شود. یکی از ضعفهای داستاننویسی ما این است که به تکیه کلامهای شخصیتها دقت نمیکنیم. [۱۰] |
» |
طنز، ریتم و حوادث فرعی در «پنجشنبه فیروزهای»؛ نقدی بر تنوع داستان
« | طنز داستان از دیدگاه من کم بود. وقتی حجم داستان بالا میرود طبیعتاً خستهکننده میشود و باید تنوع به آن اضافه کرد. طنز یکی از عواملی است که میتوان با آن تنوع و لذت را به داستان اضافه کرد.
طنز هر چند کوتاه و گذرا، به داستان خیلی کمک کرده و مخاطب را با شما همراه میکند. در یونان باستان که تراژدی خصوصیت اصلی آن بود برای کاستن از حجم خشونتهای تراژدی از میانپردههای کوتاه طنز استفاده میشد، این کارها باید در داستان ما نیز انجام شود. میتوان در اوج اندوه و رنج ریتم را تغییر داد، داستان همانند موسیقی باید ریتم و بالا و پایین داشته باشد. این ریتم میتواند با طنز و حوادث فرعی ایجاد شود. من احساس میکنم اگر حوادث فرعی این داستان بیشتر بود کار بهتر میشد. دیگر در دنیای امروز به ویژه در فیلمها یک داستان اصلی به تنهایی پیگیری نمیشود، بلکه چند داستان فرعی در کنار آن شکل گرفته و دنبال میشود؛ پس برای پیش بردن داستان اصلی ما که نزدیک به چهارصد صفحه است باید خستگی از مخاطب گرفته شود، که داستانهای فرعی و طنز این کار را به خوبی برای ما انجام میدهند. نکته بعد در رابطه با معانی دعاهاست که اگر در پانوشت آورده میشد جلوه خیلی بهتری نشان میداد. در جایی منِ خواننده معنی برخی از دعاها را نمیدانم و ممکن است در اوج احساس باشم و برای خواندن معانی ناگزیر به مراجعه در انتهای کتاب باشم، از حس خود دور میشوم. این به اعتقاد بنده حالت عامهپسندی ندارد. به اینجهت پیشنهاد میکنم در چاپ بعدی این معانی را از انتهای کتاب حذف و در جای اصلی پِینوشت بدهید تا فاصله زیادی بین خوانش این موارد نیافتد و موضوع از دست خواننده خارج نشود. [۱۰] |
» |
مدرن بودن داستان
« | نکته خوب دیگری هم که اشاره میکنم نوعی مُدرن بودن داستان است؛ به این ترتیب که شخصیت سلمان یکی از کارهایش گوش دادن به موزیکهای خارجی است و در بخشهایی از داستان متن موزیک به صورت انگلیسی پانوشت شده که بسیار ویژگی خوبی است. البته ما در داستانهای عامهپسند به این شکل که انگلیسی بدون ترجمه باشد نداریم، اما به صورت اشعار حافظ و سعدی و مولانا وجود دارد که حالتی عشقی دارد رواج زیادی دارد. تصورم این است که درج متن انگلیسی بیشتر برای کمک به طبیعیسازی متن آورده شده است. | » |
استفاده از تعویق در داستان
« | نکته بعد تعویقی است که از ابتدای داستان استفاده میشود و شما تا خیلی صفحات بعد اسمی از اون شخصیت ندارید، یعنی سعی شده تا شخصیتها اسم نداشته باشند که این هم خوب است. در این رمان شما با شخصیت مذکر ابتدایی با عنوان پسر آشنا میشوید، مثلا تا صفحه ۶۵ که اولین بار مخاطب میفهمد آن شخصیت سلمان بوده است و سپس در صفحه ۹۶ کاملاً لو رفته و شخصیت سلمان شناسایی میشود. در کل ایجاد تعویق خوب است که یکی از اِلمانهای اصلی برای جذب مخاطب در گشایش داستان است، بعد ما میبینیم که اسم پسر را نداریم و اشاره به حادثهای میکند که برای زهرا پیش آمده بود، اما باز هم خیلی به عمق حادثه نپرداخته تا جایی که ماجرا به صورت سربسته تمام و در ادامه، روایت دستخوش تغییر میشود.[۱۰] | » |
نوآوری در نامگذاری فصول
« | نوآوری دیگری که در اسمگذاری فصول وجود دارد، نامگذاری با اعداد به خاطر تناسب با فضای اثر است که مناسب به نظر میرسد، مثلاً عدد ۷ که در آموزههای دین عدد کاملی است.
اما شما میتوانید درباره سایر روشهای نامگذاری نیز بررسی کنید و از این فرمهای سنتی فصل ۱ فصل ۲ فاصله بگیرید. مثلاً بنده در فصل اول پیشدرآمد را به اشتباه پیشامد خواندم که اتفاقاً اگر همان «پیشامد» بود زیباتر بود؛ زیرا هم حادثه بود و اتفاق افتاده بود و هم پیش آمده، یعنی مفهوم آمدن ابتدای داستان را داشت، هم پیشامد که حادثه داستان بود و این عنوان مخاطب را به نحوی فریب میدهد، زیرا با خواندن اول قصه تصور میکند یک رمان اکشن خوانده، ولی با ادامه خواندن وارد فضای کاملا متفاوتی شده که موجب تعجب بسیار نیز میگردد. در مجموع موارد مذکور میتواند سبب ایجاد تاخیر و تعویق در داستان باشد که از نقاط خوب و مثبت داستاننویسی جدید است. [۱۰] |
» |
نمادین بودن رنگ فیروزهای
« | در بخشهای زیادی از داستان به رنگ فیروزهای اشاره شده که نشانگر باور و سرشت و طینت دینی ما یا شاید شخصیت داستان است؛ چون میبینیم که نویسنده مدام به آن اشاره میکند مثل روسری، شال، گیرۀ شال فیروزهای و حتی صندلی بیمارستان که با ظرافت خاصی آن هم فیروزهای است که این نکته برای فضاسازی داستان مناسب است.
اما مشکل عمدهای که ما در داستاننویسی داریم، کماهمیتی به جغرافیای مکانی خودمان است. به تصور من خیلی از داستانهای ما میتوانست نشانگر فرهنگ معماری ما هم باشد و چقدر خوب است در این نوع داستانها بتوانیم فضای حرم را از لحاظ معماری توصیف کنیم به نحوی که با متن اصلی تناسب برقرار کند و نه حالتی که خیلی فضای خشک و خشن را در ذهن مخاطب تداعی کند. به رغم اینکه متاسفانه در اکثر آثار سینمایی و نوشتاری امروز چنین مواردی به ندرت مشاهده و یافت میشود، ولی کاربرد آن میتواند به نحو مطلوبی اثرگذار بوده و فرهنگ ما را به خوبی نمایش دهد. ما به چه علت نباید از فرهنگ خود در داستاننویسی استفاده کنیم؟ اتفاقاً داستان دینی دقیقا این بستر را دارد که به نشان دادن هر چه زیباتر اینگونه فضاها بسیار کمک کند؛ ما باید رنگها را استفاده کنیم و چنانچه بخواهیم از نمادی در داستان استفاده کنیم، به نظر من حرم بسیاری از نمادهای مختلف را داراست. وقتی داستان در یک مکان مشخص روایت میشود، میتوان با کمی دقت و تأمل در جزئیات تمام اِلمانهای موجود را شناسایی و به بهترین نحو استفاده نمود. کلیه موارد بیان شده میتواند علاوه بر داستاننویسی، به نثر آن نیز کمک کند.[۱۰] |
» |
برش از متن
دیشب سر شام یکی از بچهها میگفت: امامها رو این آخوندا زیادی بزرگ کردن که بازار خودشون کساد نباشه، وگرنه اونام مثل بقیه مردم بودن دیگه، فقط یه مقدار درک و شعورشون بیشتر بود. چند خط پایینتر در کتاب شرح زیارت جامعه کبیره میخوانم: ائمه اطهار رابط بین زمین مادی و آسمان معنا هستند و به برکت آنها زمین و نظام هستی از فیوضات غیبی برخوردار است.
- خدایا! چه صبری داری من اگر جای شما بودم تک تکِ این آدمها را در لحظه سنگ میکردم! از فکر خودم خندهام میگیرد.
□□□
همان روزهای اول، سلمان خواسته بود که با هم رابطه نداشته باشیم. نه با پیامک، نه ایمیل و نه هر جور دیگری که این رابطه را به دوستی بدل کند. میگفت نمیخواهد رابطهمان زخمی شود. دقیقاً از واژه «زخمی» استفاده میکرد. میگفت نمیخواهد مقدمه یک زندگی آسمانی و ابدی را با این کارها، جوری رقم بزنیم که بعدها از به یاد آوردنش خجالت بکشیم. میگفت این نوع روابط، ممکن است ما را در مسیرمان، چند سال یا حتی چند صد سال عقب بیندازد. در مسیرمان به سمت «فی مقعد صدقٍ عند ملیکٍ مقتدر»! واقعاً هم هدف بزرگی است.
□□□
دیگران هر چه دارند از ائمه آموختهاند و فقط واسطهای هستند که علوم الهی و احکام را از آنها میگیرند و به مردم منتقل میکنند، ولی ائمه در مکتب کسی تلمذ نکردهاند، بلکه علومشان را به صورت ارثی و با واسطه پیامبر اکرم(ص) از خدای سبحان گرفتهاند.
جملات شنیدنی از اثر
خدا ائمه را ارکان زمین قرار داد تا اهلش را به این طرف و آن طرف نلغزاند؛ زیرا این لغزش و تحرک موجب میشود که زمین اهلش را فرو ببرد، بنابراین امام معصوم مایه آرامش زمین است بدین معنا که اگر او نباشد، زمین اهلش را میبلعد.
□□□
زیارت، سفری مشتاقانه، آگاهانه و عاشقانه است که از سرای دل آغاز میشود، از راه دل عبور میکند و سرانجام نیز در منزل دل به مقصد و مقصود میرسد و بار بر زمین مینهد.
مشخصات کتابشناختی
کتاب پنجشنبه فیروزهای نوشته سارا عرفانی سال ۱۳۹۳ در ۳۷۳ صفحه در قطع رقعی با جلد شومیز توسط انتشارات نیستان به چاپ رسید. در سال ۱۴۰۲، این کتاب به چاپ دهم رسید.
نسخه الکترونیکی این کتاب بر سایتهای فیدیبو، طاقچه و کتابراه موجود است.
نوا، نما و نگاه
- نقد رمان «پنجشنبه فیروزهای» سارا عرفانی، قاسمعلی فراست. کانال سارا عرفانی. ۹ اردیبهشت ۱۳۹۴
- کتاب صوتی« پنجشنبه فیروزهای» اثر سارا عرفانی با صدای نرگس رحیمیان. نوار. بیتا. دریافت شده در ۲۳ دی ۱۴۰۳
- به مناسبت انتشار «پنجشنبه فیروزهای»:گفتوگو با سارا عرفانی. موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب. ۳ اردیبهشت ۱۳۹۴
- در حاشیه جلسه بررسی رمان «پنجشنبه فیروزهای» سارا عرفانی. کانال سارا عرفانی. ۹ اردیبهشت ۱۳۹۴
- معرفی كتاب «پنجشنبه فیروزهای». کمپین کتاب خوان مجازی. ۲۳ فروردین ۱۳۹۵
- معرفی «پنجشنبه فیروزهای» اثر آخر سارا عرفانی. شبکه یک. ۱۱ خرداد ۱۳۹۴
- معرفی« پنجشنبه فیروزهای» اثر سارا عرفانی در برنامه منظومه بیداری. شبکه سه. ۲۳ بهمن ۱۳۹۴
نشست نقد و بررسی کتاب «پنجشنبه فیروزهای». کرمانشاه. ۱۳۹۵ - نظرات حجت الاسلام زائری درباره رمان «پنجشنبه فیروزهای». سایت سارا عرفانی. ۲۰ فروردین ۱۳۹۴
- حضور سارا عرفانی در برنامه قرار آدینه. شبکه افق. ۲۸ شهریور ۱۳۹۴
- سهیلا گلستانی، «پنجشنبه فیروزه ای» سارا عرفانی را میخواند. کانال سارا عرفانی. ۹ اردیبهشت ۱۳۹۴
پانوشت
- ↑ «تجربه حال و هوای متفاوت زیارت در رمان «پنجشنبه فیروزهای»». سارا عرفانی. ۷ اسفند ۱۳۹۳
- ↑ «پنجشنبه فیروزهای». خانه کتاب و ادبیات ایران. بیتا. دریافت شده ۱ بهمن ۱۴۰۳
- ↑ ««پنجشنبه فیروزهای» و سبک زندگی». سارا عرفانی. ۲۱ اسفند ۱۳۹۳
- ↑ پرش به بالا به: ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ «سارا عرفانی». ویکی ادبیات. بیتا. دریافت شده ۲۲ دی ۱۴۰۳
- ↑ «بیوگرافی». سارا عرفانی. بیتا. دیافت شده در ۷ بهمن ۱۴۰۳
- ↑ پرش به بالا به: ۶٫۰ ۶٫۱ «حجت الاسلام زائری: «پنجشنبه فیروزهای» کتاب شعار و تعارف نیست». سارا عرفانی. ۱۷ اسفند ۱۳۹۳
- ↑ پرش به بالا به: ۷٫۰ ۷٫۱ «گزارش کامل رونمایی از رمان «پنجشنبه فیروزه ای»». سارا عرفانی. ۲۰ اسفند ۱۳۹۳
- ↑ «داستان باید تمیز باشد و نباید به هر قیمتی هر حرفی را زد». سارا عرفانی. ۳ اردیبهشت ۱۳۹۴
- ↑ «سارا عرفانی در گفتگو با فارس: از شش چاپ در دو سال و نیم راضی نیستم». خبرگزاری فارس. ۲۱ شهریور ۱۳۹۶
- ↑ پرش به بالا به: ۱۰٫۰۰ ۱۰٫۰۱ ۱۰٫۰۲ ۱۰٫۰۳ ۱۰٫۰۴ ۱۰٫۰۵ ۱۰٫۰۶ ۱۰٫۰۷ ۱۰٫۰۸ ۱۰٫۰۹ ۱۰٫۱۰ ۱۰٫۱۱ ۱۰٫۱۲ «گزارش جلسه نقد و بررسی «پنجشنبه فیروزه ای» در کتابخانۀ عمومی علامه حلی». سارا عرفانی. ۴ شهریور ۱۳۹۴
- ↑ پرش به بالا به: ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ «نقویان: «پنجشنبه فیروزهای» نگاه تازهای به مفاهیم دینی دارد/جوانان تشنه معارف جدید هستند». خبرگزاری فارس. ۹ اردیبهشت ۱۳۹۴
- ↑ پرش به بالا به: ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ ۱۲٫۲ ۱۲٫۳ ۱۲٫۴ ۱۲٫۵ «جرئت و جسارت حذف کردن یکی از هنرهای نویسندگی است». خبرگزاری مهر. ۹ اردیبهشت ۱۳۹۴
- ↑ «پنجشنبه فیروزهای». پاتوق کتاب فردا. بیتا. دریافت شده ۲۲ دی ۱۴۰۳
- ↑ «معرفی کتاب/ رمان «پنجشنبه فیروزهای»؛ رمانی اجتماعی». آخرین خبر. ۱۶ خرداد ۱۳۹۴
- ↑ «نقد رمان «پنجشنبه فیروزهای» در فرهنگسرای انقلاب اسلامی». خبرگزاری ایبنا. ۶ اردیبهشت ۱۳۹۴
- ↑ «نقد کتاب «پنجشنبه فیروزهای» در دانشگاه علامه طباطبایی». سارا عرفانی. ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۵
- ↑ «گزارشی از جلسه دانشگاه شهید مطهری مشهد در روزنامه شهرآرا». سارا عرفانی. ۱۶ دی ۱۳۹۴
- ↑ ««پنجشنبه فیروزهای» در مشهد نقد شد». تابناک. ۳۰ آذر ۱۳۹۴
- ↑ «کتاب «پنج شنبه فیروزهای» در دانشگاه یاسوج نقد میشود». خبرگزاری دانشجو. ۲۶ آبان ۱۳۹۴
- ↑ «ادبیات دینی در ایران تا حدی دست خالی است». سارا عرفانی. ۱۱ مرداد ۱۳۹۶
- ↑ پرش به بالا به: ۲۱٫۰ ۲۱٫۱ «نقد و بررسی «پنجشنبه فیروزه ای» با حضور محمدرضا گودرزی در شهر ساوه». سارا عرفانی. ۱۹ مرداد ۱۳۹۵
- ↑ «نقد و بررسی «پنجشنبه فیروزه ای» در کتابخانه ۱۳ آبان». سارا عرفانی. ۲۵ فروردین ۱۳۹۵
- ↑ «خوانندگان کتابم میگویند نگاهشان به زیارت عوض شده». خبرگزاری ایسنا. ۱۲ مرداد ۱۳۹۵
- ↑ «نشست نقد و بررسی «پنجشنبه فیروزهای»برگزار شد». خبرگزاری مهر. ۱۰ خرداد ۱۳۹۵
- ↑ «گزارش تصویری جلسه نقد کتاب «پنجشنبه فیروزهای»». بانوی فرهنگ. ۱۸ آبان ۱۴۰۳
- ↑ «زائری: «پنجشنبه فیروزهای» مخاطب را به گفتو گو دعوت میکند». خبرگزاری ایبنا. ۱۸ اسفند ۱۳۹۳
- ↑ «احمد دهقان: جسارت در «پنجشنبه فیروزهای» مشهود است، مفهوم زیارت با این رمان ماندگار شد». سارا عرفانی. ۱۷ اسفند ۱۳۹۳
منابع و ماخذ
- اصغرزاده، سعید (۱۳۹۳). پنجشنبه فیروزهای و سبک زندگی. روزنامه شهروند (شماره ۵۲۲).
- شکردست، فاطمه. محمدیبدر، نرگس(۱۴۰۱). روایت شناسی بلاغی رمان پنجشنبه فیروزهای. پژوهشهای میان رشتهای زبان و ادبیات فارسی.
- فاضلی، مهبود (۱۳۹۷). نقد جامعه شناسی رمان پنجشنبه فیروزهای با رویکرد ساختگرایی تکوینی لوسین گلدمن. همایش ملی ادبیات معاصر ایران.