خورشید میماند
رمان «خورشید میماند: روایتی داستانی از زندگی شیخ بهایی»، روایتی تاریخی از زندگی شیخ بهایی، فقیه و عارف بزرگ عصرصفوی، دیگر علمای شاخص آن دوره، و فضای سیاسی حاکم بر آن است. این کتاب به قلم کامران پارسینژاد، از انتشارات کانون اندیشه جوان، نخستین بار در سال ۱۳۸۸ منتشر شدهاست.
«خورشید میماند: روایتی داستانی از زندگی شیخ بهایی»، روایتی تاریخی و برگرفته از منابع و مستندات زندگی «شیخ بهایی»؛ حکیم، عارف، فقیه، شاعر، منجم و اخترشناس، ریاضیدان، و همچنین معمار بزرگ عصر صفویه است. این کتاب روایتی از دوران کودکی شیخ در مکتبخانه و مهاجرت به ایران را تا تشییع پیکرشان در جوار امام رضا (علیه السلام) را بیان میکند. شیخ بهاءالدین محمد بن حسین عاملی معروف به شیخ بهایی از اندیشمندان شیعه است که تاثیر بزرگی در علوم زمان خود داشتهاست. او به واسطه تسلط بر علوم ریاضیات و معماری با ساختن بناهای تاریخی ماندگار در شهرهای مختلف در زمان شاه عباس صفوی خدمتی عظیم به مردم زمانه و آیندگان کرد.
کامران پارسینژاد نویسنده اثر سالها در زمینه ادبیات داستانی فعالیت داشتهاست. او در این کتاب کوشیدهاست تا با استناد به منابع و مستندات محکم تاریخی، ابعاد مختلف زندگی این دانشمند مسلمان را به صورت داستانی دلنشین بیان کند.
خلاصه اثر
کتاب «خورشید میماند: روایتی داستانی از زندگی شیخ بهایی»، رمانی تاریخی و برگرفته از منابع و مستندات زندگی «شیخ بهایی»؛ حکیم، عارف، اخترشناس، ریاضیدان، شاعر و ادیب، فقیه وهمچنین معمار بزرگ عصرصفوی است، که بر علوم غریبه و علم جفر نیز تسلط داشت. شیخ بهاءالدین محمد بن حسین عاملی معروف به «شیخ بهایی» از اندیشمندانی است که در بنیان نهادن مذهب شیعه در ایران و استوار کردن آن مخصوصاً از قرن هفتم هجری به بعد تلاشهای چشمگیری داشتهاست.
این کتاب در قالب بیستودو فصل، روایتی از دوران کودکی شیخ در مکتبخانه، مهاجرت ایشان از جبل عامل (یکی از نواحی لبنان) به ایران را تا تشییع پیکر ایشان در جوار حرم امام علی ابن موسی الرضا به وصیت خویش، بیان میکند. شیخ بهاءالدین محمدبنحسین عاملی معروف به شیخ بهایی از اندیشمندانی ایرانی و پیرو مذهب تشیع میباشد. که از همان دوران کودکی به شاگردی پدرش عزالدین حسین عاملی به علم آموزی مشغول میشود.
داستان از آنجایی آغاز میشود که او در سیزده سالگی به همراه پدر و خانواده خود برای در امان ماندن از آسیب حکومت عثمانی که نسبت به شیعیان خصم و غضب داشتند، تبلیغ مذهب تشیع در ایران و دعوت شاه طهماسب صفوی از ایشان به واسطه شیخ علی منشار عاملی، به قزوین مهاجرت کردند. او در آنجا زبان فارسی را آموخت و دانش اندوزی را توسط اساتید بزرگی مانند ملاعبداللّه بهابادی، عمادالدین محمود، محمدباقر یزدی، ادامه داد.
در فصول بعدی کتاب چگونه فراگیری شیخ از علوم مختلف در ایران، همچون ریاضیات و نجوم و معماری و نیز علوم غریبه آورده شدهاست. شیخ تلاش میکند تا آموختههای خود را در عمل برای خدمت به مردم به کار گیرند و حتی با آمیزش آنها با شعر و حکایت، مفاهیم را به مردم انتقال دهند. شیخ بهایی و همسرش فاطمه (دختر شیخ علی منشار) به همراه پدر بزرگوار ایشان در ترویج مذهب شیعه در ایران وهمچنین حفظ ثبات آن در دوره صفویه تلاشهای بسیاری داشتهاند. در صفحات بعدی کتاب، به بهرهبرداری عالمان شاخص و نامداری همچون ملاصدرا و محمد تقی مجلسی از آموزههای ایشان پرداخته شدهاست.
ایشان در زمان حکومت عباس میرزا و انتقال پایتخت به اصفهان، با به کار گرفتن علم خود در ریاضیات و معماری، ساخت راهها و پلها و بناهای عظیم و مستحکمی همچون چهل ستون، سیوسه پل، مناره جنبان و مساجد متعدد را ممکن کرد.
کامران پارسینژاد نویسنده کتاب میکوشد با استناد به منابع و مستندات محکم تاریخی، فرازهایی از زندگی این دانشمند مسلمان، آراء و اندیشههای وی را بیان کند. همچنین با معرفی آثار شیخ بهایی در حیطههای گوناگون نشان میدهد با رفتن وی به دیار باقی، راه او همچون خورشید، درخشان و پایدار میماند.[۱]
از نمونه آثار معرفی شده شیخ بهایی در این کتاب میتوان کتابهای:
- «الزبده فی الأصول»؛
- «کشکول»؛
- «نان و حلوا»؛
- «مثنوی رموز اعظم»؛
- «شیر و شکر»؛
- «نان و پنیر»؛
- «موش و گربه» را نام برد.
کتاب «جامع عباسی» آخرین کتابی که در دست تحریر شیخ بود، با فوت وی ناتمام ماند و بنابر وصیت ایشان، اتمام کار به «نظام الدین ساوجی» سپرده شد. ناگفته نماند که رسالات و کتب بسیاری از او در سیاست، حدیث، ریاضیات، اخلاق، نجوم، عرفان، فقه، مهندسی و هنر برجای ماند.[۲]
درباره نویسنده
کامران پارسینژاد متولد سال ۱۳۴۲ در تهران است. او دارای مدرک کارشناسی در رشته ادبیات انگلیسی از دانشگاه علامه طباطبایی تهران و کارشناسی ارشد در رشته جامعهشناسی میباشد. پارسینژاد چهرهای چندوجهی در عرصه ادبیات ایران است و به عنوان نویسنده، مدرس داستاننویسی و منتقد ادبی شناخته میشود.
در طول فعالیت حرفهای خود، در سمتهای متعددی نقش داشته که از جمله میتوان به این عناوین اشاره کرد:
- معاونت پژوهش در بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان؛
- عضویت در هیئت علمی حلقه ادبیات پژوهشگاه اندیشه؛
- دبیری سرویس گروه ادب و هنر نشریات؛
- کارشناسی داستان در دفتر کمکآموزشی وزارت آموزش و پرورش.
دبیری علمی جشنوارههای ادبی از جمله «یوسف» و «قلم زرین»، دبیر اجرایی نخستین همایش داستان کوتاه بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان، داوری جوایز مهمی چون «کتاب سال»، «جلال آلاحمد»، «پروین اعتصامی»، «یوسف»، «قلم زرین» نیز بخشی از کارنامه اوست.
او علاوهبر مدیریت پروژههای بزرگ ادبی مانند انتشار مجموعهای «از صد داستان از صد نویسنده معاصر»، نویسنده رمانهای زیر است:
- شب دنیا؛
- خورشید میماند؛
- خورشید در آتش؛
- دوست خدا؛
- تو را خانهای هست؛
- زمین گواهی میدهد؛
- یک کاروان صد منزل؛
- رویای شریف.
در زمینه نقد و پژوهش ادبی نیز آثاری مانند ساختار و عناصر داستان، هویتشناسی ادبیات و نحلههای ادبی معاصر، نقد ادبیات منطبق با حقیقت، نقد آثار و اندیشه جلال آل احمد، دوره سه جلدی ادبیات داستانی، طرح داستان، آخرین منزل، نقد و بررسی آثار و اندیشه جمالزاده و جستاری در ادبیات داستانی غرب، از او منتشر شدهاست. او همچنین به موضوعاتی مانند واکاوی پدیده روسپیگری در رمانهای فارسی دوره پهلوی نیز پرداختهاست.[۳]
نظر نویسنده درباره اثر
شناخت شخص شیخ بهایی
انگیزه من از خلق این اثر، شناساندن شخص شیخ بهایی بود. خودم اطلاعات کلی که درباره ایشان داشتم، علاقهمند بودم در وهله اول ایشان را بیشتر بشناسم. شخصیت، باورها و اندیشه شیخ بهایی برای من همواره قابل اهمیت بودهاست و در همین راستا بود كه در سالیان گذشته نیز به بررسی و مرور آثار و اندیشههای او پرداخته بودم كه مجموع آنها به صورت پختهتر و در قالب یک اثر داستانی برای مخاطبان بزرگسال آن را نوشتم.[۴]
رمان تاریخی
آثاری از این دست، در گونه رمانهای تاریخی قرار میگیرند. خلق رمان تاریخی کاری بسیار مشکل و سختتر از رمانهای صرفا تخیلی میباشد. به این دلیل که نویسنده روی مرزی قرار گرفتهاست که تمایل او به هر سمت دیگر میتواند اثر را از قالب داستانی بودن و یا گونه تاریخی بودن، دور سازد. نویسنده موظف است، تاریخ مستند و حقایق تاریخی را در قالب رمان، و به گونهای که شبیه به نثر روایت تاریخی و کتب تاریخی نباشد، مطرح کند. اگر قرار باشد مخاطب، با نثر تاریخی مواجه شود، میتواند به همان کتب تاریخی مراجعه کند.
عنصر تخیل
باید به عنصر تخیل توجه شود. مواردی که در تاریخ مطرح نشده و خلاءهایی که وجود دارد، به طور مثال نوع ارتباطات شیخ بهایی، نوع احساسات و باورهایش به همسرش، ورودش به ایران و نگاه او به فرهنگ ایرانی و تفاوتش با فرهنگ سرزمین خودش را میتوان بر اساس مستندات تاریخی و شواهد موجود، ابتدا درک کرد و سپس در قالب داستان مطرح نمود. به طور مثال گفتوگوهایی که شیخ بهایی در خانه با همسرش داشتهاست را میتوان با عنصر تخیل به صحنه درآورد، اما باز هم باید محتوای گفتوگو ها و اطلاعات مطرح شده بر اساس مستندات و حقایق تاریخی باشد.
وحدت و همخوانی عناصر داستانی
نکته بسیار مهم این است که رمان دارای قانون و نظام درونی و بیرونی خاص خودش است. ما حتی اتفاقات روزمره و خاطرات و رویدادهای تاریخی را که در واقعیت رخ دادهاند، نیز نمیتوانیم به راحتی وارد ساحت رمان کنیم. چراکه باید طبق قوانین و ضوابط حاکم بر رمان دگرگونیها و تحولاتی را ایجاد کنیم تا وحدت و همخوانی عناصر داستانی در رمان حفظ شود. اینها مواردی است که کار در این حوزه را سخت میکند. خصوصاً در مورد شخصیتهای بزرگی مثل شیخ بهایی، که مخاطب در صدد آن است تا اطلاعاتی را نیز در مورد ایشان به دست آورد و به رویدادهای تاریخی پی ببرد.
رنگ و بوی شعارزدگی ندارد
این اثر با وجود ساختار كاملاً داستانی خود، تمامی حوزههای علم، دانش، باورهای فلسفی و عرفانی شیخ بهایی را در بر میگیرد و در تمام طول روایت به دلیل حفظ این ساختار، هیچ گذرگاهی به روایات تاریخی از شیخ بهایی ندارد. از سوی دیگر سعی من بر این بودهاست كه اطلاعات منتقل شده به خواننده در طول این رمان به هیچ عنوان رنگ و بوی شعارزدگی به خود نگیرد. به همین دلیل حجم این اثر نیز به حد قابل توجهی افزایش یافت و حوادث و رویدادهای تخیلی بسیاری به این اثر افزوده شد كه بتواند بار داستانی این قصه را افزایش دهد.[۴]
جوایز و افتخارات
- اثر برگزیده جشنواره ادبی سازمان تبلیغات اسلامی در سال ۱۳۹۰[۵]
نشستهای برگزار شده درباره اثر
- نشست جمعخوانی کتاب در شهر قدس در ۱۳۹۵. به همت سودابه عزیزی کتابدار کتابخانه مرکزی شهرستان قدس؛ کتاب «خورشید میماند» نوشته «کامران پارسینژاد» با حضور اعضای بزرگسال این کتابخانه جمعخوانی شد.[۶]
- در راستای اجرای طرح کتابخوان ماه، نشست صمیمانه جمعخوانی در مازندران در مرداد ماه ۱۳۹۵. این نشست با حضور برخی بانوان فعال و علاقهمند به کتابخوانی در کتابخانه عمومی دکتر سید نجات حسینی روستای کردخیل شهرستان ساری اجرا شد.[۷]
پوستر نشست جمعخوانی. مازندران. ۱۳۹۵
اظهارنظرها درباره اثر
مجید پرحلم؛ مدیر روابط عمومی كانون اندیشه جوان
خورشید زندگی شیخ بهایی تابناک میماند
« | این كتاب نخستین اثری است كه در قالب رمان از سوی این مركز منتشر میشود. از این نویسنده، پیش از این نیز كتاب «هویتشناسی ادبیات و نحلههای ادبی معاصر» از سوی كانون اندیشه جوان منتشر شدهاست. شیخ بهایی، دانشمند نامدار قرن دهم و یازدهم هجری است كه از او آثار و تألیفات فراوانی در حوزههای گوناگون برجای ماندهاست.[۸] | » |
قلم روان نویسنده
« | قلم روان، فصلهای كوتاه، توصیفات و فضاسازیهای زیبا و استنادات تاریخی را از ویژگیهای متمایز این كتاب برشمرد كه آن را به اثری ممتاز تبدیل میسازد.[۸] | » |
برش از متن
مقابل چشمانش دیوار خشتی، یک منقل کوچک، کتابهای قرآن روی طاقچه و چهره عزالدین حسین قرار داشت. عزالدین حسین مقابل بچهها نشسته بود. صورتی گرد با ریش انبوه و سیاه، و چشمانی نافذ و درشت داشت. گفت: «دستی که توان نوشتن ندارد، دیه هم ندارد. حضرت علی میفرمایند: خرد نویسنده در قلمش جلوه میکند. شما خوب میدانید خداوند متعال به چه چیزی قسم خورده است. آری! به قلم. قسم به قلم و آنچه مینگارد. شما عالمان فرداها هیچگاه نمیتوانید از قلم دور بمانید.» غرش آسمان دوباره او را با خود برد. دانههای تند و ریز باران، شاخههای لخت و عور درختانی که اسیر باد بودند و دشت مهآلود را دید. همه وهمانگیز و ترسناک مینمود. کمی جابهجا شد. ترسیده بود. در میان دشت، در دل مه غلیظ خاکستری به دنبال چیزی میگشت. یک احساس گنگ و آزاردهنده با او بود و رهایش نمیکرد. مه غلیظ و خاکستری هر لحظه به شکلی در میآمد. انتظار، دلپریشانی و تپش تند قلب، امانش را بریده بود. اینبار عزالدین حسین بود که از دنیای وهمآلود رهایش کرد.
من بیشتر دوست دارم به مردم یاری برسانم و عالمی بیعمل نباشم که شب و روز بالای منبر میرود و جز نصیحت و پند و اندرز، کار دیگری نمیداند. همچنین نمیخواهم آن فیلسوف و محقق خانهنشین باشم که خود را در پس کتابها و تألیفات پنهان ساخته و تنها به بیان افکار خود بسنده میکند. میخواهم برای این مردم بنا بسازم. حمام بسازم. پلهای عظیم بسازم. قناتهایشان را درست کنم و به آنها تعلیم دهم.
اما همواره حسرت یک چیز را میخورم که چرا انسان نمیتواند پی به حقایق عالم ببرد و همه متفقالقول باشند؟ ای کاش شکی در میان نبود! اصولاً تعریف و تصدیق و فهم و درک هستی، کاری بس سخت و طاقتفرسا است و بدون یاری حق، چنین امری ممکن نیست.
تا کی به تمنای وصال تو یگانه | اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه | |
خواهد به سر آید، شب هجران تو یا نه؟ | ای تیر غمت را دل عشاق نشانه |
مشخصات کتابشناختی
«خورشید میماند» نوشته کامران پارسینژاد در قطع رقعی با جلد شومیز و در قالب ۵۷۶ صفحه در سال ۱۳۸۸ توسط انتشارات کانون اندیشه جوان وابسته به پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه جوان منتشر شدهاست. چاپ سوم این کتاب در سال ۱۴۰۳ روانه بازار گشتهاست.
نسخه الکترونیکی این اثر در اپلیکیشن طاقچه در دسترس میباشد.
نوا، نما و نگاه
فلسفه داستان خوانی، داستان نویسی و نقد ادبی. کامران پارسینژاد. شبکه کتاب. بیتا. دریافت شده در ۷ فروردین ۱۴۰۴
پانوشت
- ↑ «خورشید می ماند: روایتی داستانی از زندگی شیخ بهایی». پاتوق کتاب فردا. بیتا. دریافت شده در ۷ فروردین ۱۴۰۴
- ↑ ««خورشید میماند»؛ روایتی داستانی از زندگی شیخ بهایی». ایبنا. ۲۲ آذر ۱۳۸۸
- ↑ «کامران پارسی نژاد». ایرانکتاب. بیتا. دریافتشده در ۷ فروردین ۱۴۰۴
- ↑ پرش به بالا به: ۴٫۰ ۴٫۱ ««خورشيد میماند»؛ روايت كامران پارسینژاد از شيخ بهايی». ایکنا. ۲۱ آذر ۱۳۸۸
- ↑ «کامران پارسی نژاد». وبلاگ شخصی کامران پارسی نژاد. بیتا. دریافتشده در ۷ فروردین ۱۴۰۴
- ↑ «جمع خوانی کتاب «خورشید میماند» در کتابخانه مرکزی». خبرگزاری برنا. ۱۷ مرداد ۱۳۹۵
- ↑ «جمع خوانی کتاب منتخب مرداد ماه «خورشید می ماند» در کتابخانه عمومی دکتر سید نجات حسینی روستای کردخیل». کتابخانه عمومی آزادگان ساری. ۳۱ مرداد ۱۳۹۵
- ↑ پرش به بالا به: ۸٫۰ ۸٫۱ «خورشید زندگی شیخ بهایی تابناک میماند». خبرگزاری ایبنا. ۴ مهر ۱۳۸۸