بچه‌های قرن پانزدهم

داستان «بچه‌های قرن پانزدهم، ماجرای شکل‌گیری طرح خدمت‌رسانی به مناطق محروم بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران» گردآوری شده توسط محمدصادق مراسلی، فرناز ایزدبین، و امیر امیری‌فر از اعضای کانون خدمت‌رسانی دانشگاه تهران است. این اثر که در حوزه تاریخ شفاهی پیشرفت محسوب می‌گردد، اولین‌بار در سال ۱۳۹۹ توسط مرکز پژوهشی آموزشی کوثر منتشر شد. این کتاب برگزیده اولین دوره جایزه ادبی روایت پیشرفت گردید.

بچه‌های قرن پانزدهم
به کوششصادق مراسلی، فرناز ایزدبین
ناشرمرکز پژوهشی آموزشی کوثر
محل نشرتهران
تاریخ نشر۱۳۹۹
تعداد چاپدوم ۱۴۰۳
شابک۹۷۸۶۲۲۹۷۸۰۸۰۰
موضوعتاریخ شفاهی، خاطرات، سفرنامه
زبانفارسی
قطعرقعی
نوع جلدنرم
*****

«بچه‌های قرن پانزدهم، ماجرای شکل‌گیری طرح خدمت‌رسانی به مناطق محروم بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران» ماجرای دانشجویان جوان دانشگاه تهران است که علاوه‌بر دغدغه تحصیل، خدمت‌رسانی به محرومین را فراموش نکرده‌اند. یک گروه سه نفر دخترانه دور هم جمع می‌شوند تا فرمایش مقام معظم رهبری در سال ۱۳۸۲ مبنی بر خدمت‌رسانی را عملی کنند. این دانشجویان آرام و قرار ندارند و می‌خواهند هر چه سریع‌تر به یکی از مناطق محروم اعزام شوند. این جمع دخترانه با سختی‌هایی مواجه می‌شود و یک به یک راه حلی برای آن پیدا می‌کنند.

نکته جالب این کتاب در گردآوری خاطرات و روایات این سفر دخترانه در سال ۱۳۸۲، توسط اعضای بعدی این گروه جهادی در سال ۱۳۹۹ است. صادق مراسلی، فرناز ایزدبین، و امیر امیری‌فر از فارغالتحصیلان دانشگاه تهران و ادوار گروه جهادی کانون خدمت‌رسانی این دانشگاه می‌باشند. بچه‌های قرن پانزدهم در نه فصل نگارش شده است.

خلاصه اثر

سال ۱۳۸۲ تحویل می‌­شود. چند سالی می­‌شود که مقام معظم رهبری سال­‌ها را نام­‌گذاری می­‌کنند و آن سال را با نام خدمت و خدمت‌­گذاری توسط ایشان نام‌گذاری شده است. دانشجویان دختر دانشگاه تهران و علوم پرشکی تهران آرام و قرار ندارند که در راستای این نام­‌گذاری برای مردم و به لبیک از رهبرشان کاری انجام بدهند. با آن سن کم­شان می‌­نشینند و برنامه‌­ریزی می­‌کنند می­‌خواهند همانند جهادگران جهاد سازندگی خدمت را به مناطق محروم ببرند. منطقه‌­ی ورامین و چند روستا در آنجا را پس از بررسی­‌های جانبی انتخاب می­‌کنند و با فرمانداری هماهنگ می‌­شوند. این دختران خوشحالند که کارها به خوبی در حال برگزاری است و امسال اولین اردوی جهادی در دانشگاه تهران برگزار می‌­شود. آقایان درگیر کارهای معمول بسیج هستند و در این کار همراهی نمی‌­کنند. پوستر طراحی می­‌شود و ثبت­نام­‌ها شروع می­‌شود. استقبال خانم‌­ها از این ایده خیلی خوب است به طوری که مجبور می‌­شوند برای کم کردن تعداد داوطلبان مصاحبه‌­ای راه بیاندازند. در نهایت چهل نفر خانم باقی­ می­‌مانند و آماده هجرت می­‌شوند. دم دمای اردو که می­شود فرمانداری مخالفت می­‌کند، همراهی نمی­‌کند و حتی بعد از مدتی دیگر جواب تلفن هم نمی‌­دهد.

اما این دختران ناامید نمی­‌شوند و دست از تلاش برنمی­‌دارند. نیرویی در درون آنان است که در مقابل همه­­‌ی بدقولی­‌ها آنان را به سمت هدف می­‌کشند. آن‌­ها می­‌خواهند مسیری تازه در خدمت­‌رسانی برای دانشجویان باز کنند و چیزی یارای مقابله با آنان را ندارد. مجدد همه مراحل را از اول شروع می­‌کنند به دنبال منطقه­‌ای کمتر برخوردار می­‌گردند تا بتوانند به آنجا بروند. در این بین یکی از دختران که اهل بلده است، از طریق پدر ایشان با مسئولان منطقه هماهنگی‌­ها صورت می­‌گیرد و سفر شناسایی سه نفره­ی این دختران برگزار می­‌گردد. همین جا خوب است! مردم بومی منطقه برای بحث پزشکی و بحث­‌های معرفتی و احکام کمک نیاز دارند. به سرعت و با همراهی مسئولان منطقه، روستا آماده حضور جهادگران دانشگاه تهران می­‌گردد. در گیرودار حرکت، چند تن از آقایون دانشگاه هم به عنوان آشپز و انجام کارهای خدماتی همراه گروه می­‌شوند. حالا چهل دختر دختر و دو پسر در حال حرکت به منطقه هستند.

به منطقه که می‌رسند وضعیت و شرایط مردم جهادگران را به فکر می‌­اندازد. با طلب‌ه­ای که پیشتاز خدمت‌رسانی است سریعا تماس می‌­گیرند و او خودش را همراه با پنج تن از طلبه­‌های فعال به جهادگران می‌­رساند. بحث‌­های عقیدتی، احکام، برنامه‌های فرهنگی، و پزشکی آغاز می­‌شود. صف مردم برای ویزیت شدن توسط پزشکان نشان از استقبال و اثرگذاری دارد.

اردوی جهادی به پایان می‌­رسد اما طلاب تصمیم گرفته­‌اند در منطقه بمانند. جالب است این حجم از مسئولیت‌­پذیری در قبال مردمی که به واسطه­‌ی دور بودن از امکانات از آگاهی هم دور مانده­‌اند. تیم چهل نفره به دانشگاه تهران باز می­‌گردد، تجربه­‌ی جذاب خدمت‌­رسانی به مردم و لبیک گفتن به فرمان رهبر این دختران را به فکر انجام مجدد این طرح انداخته است. سال جدید تحصیلی آغاز شده و دختران جهادگر دانشگاه تهران سعی در برنامه‌­ریزی دائمی برای این خدمت‌­رسانی را دارند. جلسات مختلفی برگزار می­‌شود، با قدیمی‌­های جهاد سازندگی دیدار می­‌کنند، از مسئولان دانشگاه کمک می­‌گیرند و نتیجه همه­‌ی این‌­ها می‌­شود تشکیل کانون خدمت­‌رسانی دانشگاه تهران.

تا سال ۱۴۰۱ بیش از یست و سه طرح جهادی توسط کانون خدمت­‌رسانی دانشگاه تهران برگزار شده است. طرح­‌هایی که با حضور هرباره سی صد دانشجو در مناطق مختلف کشور برگزار می­‌شود. این حضور جمعی و این نیروسازی برای خدمت با همت سه دختر دانشجوی بیست ساله شکل گرفت. یکی از پسندیده­‌ترین اموری که هر انسانی می‌­تواند در طول زندگی خود انجام دهد، تشویق دیگران به کار خیر است. زندگی هریک از ما سرتاسر زنجیری است که به هم متصل است و اگر یکی از حلقه‌های این زنجیر پاره شود، در نهایت مشکلاتی به وجود می‌آید که از فردیت به جمعیت می‌­رسد. حال که این تشویق و این اتحاد در بستر  دانشجویی و با حضور نخبگان صورت گرفته است اهمیت آن را می‌­افزاید.

در کتاب «بچه‌­های قرن پانزدهم» روایتی از جلوداری دختران دانشگاه تهران در یک حرکت جهادی است. تصمیم­‌گیری اولیه، تشکیل گروه، سفر اول  و در نهایت تشکیل کانون خدمت‌­رسانی دانشگاه تهران که تا ۱۴۰۳ بیست و سک سالگی­ش را جشن می­‌گیرد، در این کتاب به مخاطب ارائه می­‌شوند.[۱]

این کتاب در نه فصل نگارش شده است:

  • مقدمه؛
  • دانشگاه تهران؛ یک روایت زنانه؛
  • بچه‌های جنگ در سفر شمال؛
  • دیدار نزدیک با خانواده خدا؛
  • دیگر آن آدم سابق نمی‌شوی!؛
  • روزهای پس از بلده؛
  • جایی نزدیک آخر دنیا؛
  • تجربه‌ها؛
  • قصه‌ها؛
  • طرح کلی یک رویا؛
  • پیوست.

این کتاب سه راوی اصلی دارد که کار تشکیل گروه را انجام داده‌اند؛ خانم دکتر صفیه محبی‌تبار، فاطمه محبی‌تبار، خانم دکتر زهرا فرقانی. همچنین اعضای حاضر در این سفر و سفر بعدی جهادی نیز به روایت خاطرات خود پرداخته‌اند؛ فاطمه سادات حسینی، فاطمه حضرتی، الهه کهریزی، محمدحسین فدوی، مریم سلگی، حسن مرادی، مرحوم طاهره کباری، دکتر علی رمضانی، علی صمدزاده، شکیبا انصاری، محمدسعید مفیدی، نسترن پورصالحی، شکیبا انصاری، مهدی پیری،

درباره نویسندگان

این کتاب توسط جمع سه نفره از جهادگران دانشگاه تهران گردآوری شده است.

محمدصادق مراسلی

محمدصادق مراسلی متولد ۱۳۷۴ در تهران است. وی فارغ التحصیل کارشناسی ارشد علوم اجتماعی از دانشگاه تهران می‌باشد.

مسئولیت‌ها

  • مسئول سابق موسسه تاریخ‌شفاهی روایت

آثار

  • تاریخ شفاهی دفتر امور شرکت‌های دولتی/ مرکز پژوهشی آموزشی كوثر/ ۱۴۰۳؛
  • شکست بن‌بست‌ها/ مرکز پژوهشی آموزشی كوثر/ ۱۴۰۲؛
  • ‏‫بچه‌های قرن پانزدهم‮‬/ مرکز پژوهشی آموزشی كوثر/ ۱۳۹۹؛

فرناز ایزدبین

فرناز ایزدبین متولد ۱۳۶۷ در کرج می‌باشد. وی فارغ‌التحصیل مقطع کارشناسی ارشد مدیریت تکنولوژی از دانشگاه تهران است. وی از فعالین جهادی است و مسئولیت پایگاه خبری جهادگران کشور را از سال ۱۳۹۸ تا سال ۱۴۰۱ برعهده داشته است. این پژوهشگر و جهادگر در حوزه تاریخ شفاهی نیز مطالعاتی داشته و چند اثر را تالیف کرده است.

مسئولیت‌ها

  • مسئول پایگاه خبری جهادگران کشور (۱۳۹۸- ۱۴۰۱)؛
  • مسئول مرکز مطالعات راهبردی ناحیه دانشجویی تهران بزرگ (۱۴۰۲).

آثار

  • بدون قرار قبلی/ خانه کتاب و ادبیات ایران/۱۴۰۳ ؛
  • شکست بن‌بست‌ها/ مرکز پژوهشی آموزشی كوثر/ ۱۴۰۲؛
  • ‏‫بچه‌های قرن پانزدهم‮‬/ مرکز پژوهشی آموزشی كوثر/ ۱۳۹۹؛
  • مهارت‌آموزی/ مرکز اسناد و انتشارات سازمان بسیج دانشجویی/ ۱۳۹۸؛
  • جهادگران/ مرکز اسناد و انتشارات سازمان بسیج دانشجویی/ ۱۳۹۸.

امیر امیری‌فر

امیر امیری‌فر متولد ۱۳۶۶ و فارغ‌التحصیل مقطع ارشد رشته فیزیک از دانشگاه تهران است.

نظر گردآورندگان در مورد اثر

محمدصادق مراسلی

ایده نگارش کتاب

ما جمعی بودیم که در سال ۱۳۹۵ در دانشگاه تهران اردوی جهادی رفته بودیم و در آنجا متوجه شدیم که این هجرت در دانشگاه تهران یک سبقه طولانی دارد که کسی از آن مطلع نیست. موضوع برایمان از آن جایی جذاب شد که راه اندازی این مسیر در سال ۱۳۸۲ توسط چند تن از خانم‌های دانشگاه تهران صورت گرفته است. رفتیم بررسی کردیم و دیدیم که قابلیت نگارش کتاب را دارد. این شد که تیمی برای پیدا کردن این ادوار که برخی از آن‌ها الان مسئولیت‌های مهم دولتی گرفته بودند، برخی از ایران خارج شده بودند تشکیل دادیم. این سختی کار بود که نفرات را پیدا کنیم. بعد از آن مصاحبه تاریخ شفاهی را از این افراد شروع کردیم.[۲]

فرناز ایزدبین

فوت طاهره کباری

‌بنده مصاحبه خانم‌ها را انجام می‌دادم و آقای مراسلی زحمت مصاحبه با آقایان را می‌کشیدند. برای مصاحبه به منزل خانم حسینی که خودشان از بومیان بلده بودند در پاکدشت هم رفتم. این مسیر و ترددها برایم سخت نبود. یک روز به سختی با مرحوم طاهره کباری برای مصاحبه و گفتگو زمان هماهنگ کردم و یک ساعتی را در خدمت ایشان بودم. ایشان در کل مصاحبه سرفه می‌کردند و حال جسمی‌شان اصلا خوب نبود. مصاحبه بارها قطع شد تا ایشان آبی بنوشند و گلویی تازه کنند. من مطلع نبودم که ایشان به بیماری سرطان مبتلا هستند. مصاحبه آن روز تکمیل نشد و قرار شد روز دیگری را با هم هماهنگ کنیم ولی آن روز هیچ وقت نیامد! مرحوم کباری چند وقت بعد از دنیا رفتند و این خبر یکی از تلخ‌ترین و سخت‌ترین روزها برای بنده در این پروژه بود. [۳]

درباره روایان

دکتر صفیه محبی‌تبار، ورودی رشته پزشکی عمومی در دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال ۱۳۷۸ بود. وی مسئول بسیج دانشگاه تهران و مسئول گروه جهادی دانشگاه تهران بوده است. محبی‌تبار هم‌اکنون دوره تخصص طب سنتی را در دانشگاه علوم پزشکی تهران به اتمام رسانده و دارای مطب در چهارراه ولیعصر تهران است.

دکتر زهرا فرقانی، ورودی رشته پزشکی عمومی در دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال ۱۳۷۶ بود.

فاطمه سادات حسینی، ورودی ۱۳۷۹ دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران بود. او به واسطه زندگی در بلده، انتخاب و هماهنگی این منطقه را برعهده داشت.

دکتر علی رمضانی، ورودی ۱۳۸۲ دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران بود. او مدتی مسئولیت مدیریت خانه کتاب و ادبیات ایران را نیز بر عهده داشت.

 
آیین رونمایی از کتاب «بچه‌های قرن پانزدهم» با حضور جلیل بشارتی. حوزه هنری تهران. ۱۴۰۰

نشست‌های مهم برگزار شده درباره اثر

  • نشست رونمایی کتاب بچه‌های قرن پانزدهم در حوزه هنری تهران در ۱۳۹۹. این نشست باحضور گردآورندگان اثر، خانم دکتر محبی‌تبار؛ یکی از راویان خاطرات، سید جلیل بشارتی؛ معاون توسعه روستایی ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۲ و جمعی از جهادگران کانون خدمت‌رسانی دانشگاه تهران برگزار شد. [۴]
 
آیین رونمایی کتاب «بچه‌های قرن پانزدهم». حوزه هنری تهران. ۱۴۰۰

اظهارنظرها درباره اثر

 
آیین رونمایی از کتاب «بچه‌های قرن پانزدهم». حوزه هنری تهران. ۱۴۰۰

جلیل بشارتی؛ معاون اسبق دفتر مناطق محروم ریاست جمهوری

بدون امکانات خاصی بچه‌ها خدمت می‌کردند

[۵]

[۵]

 
آیین رونمایی از کتاب بچه‌های قرن پانزدهم. حوزه هنری تهران. ۱۴۰۰
 
اختتامیه جایزه کتاب روایت پیشرفت. تهران. ۱۴۰۰

جوایز و افتخارات

  • برگزیده اولین دوره جایزه روایت پیشرفت در بخش فرهنگی اجتماعی در سال ۱۴۰۰ [۶]
 
نتایج اولین دوره جایزه کتاب روایت پیشرفت. تهران. ۱۴۰۰

آوا، نما، نگاره

پانوشت